• مقدمه

همزمان با تشکیل اولین جوامع بشری مالیات نیز پا به عرصه ظهور گذاشته است.یک اقتصاد جهانی برای انجام وظایف خود به ابزارهایی متوسل می شود که از آن ها تحت عنوان نهاد یاد می‌کنیم. یکی از این نهادها دولت است. در تفکر لیبرالی جامعه از نظر اصولی به عنوان کنش و واکنش بین افراد مستقل قابل درک است. در نظریه سیاسی لیبرالی دولت به عنوان قراردادی بین افراد تعریف می شود که منافع آن ها در برخی زمینه ها با تصمیم گیری و اجرای جمعی افزایش می‌یابد(شان هاد گوپور۱۳۷۹).نهاد دولت برای اعمال حاکمیت جمعی نیازمند درآمد است که عمده ترین آن ها درآمدهای مالیاتی می‌باشد. از سوی دیگر،با گسترده شدن وظایف دولت نسبت به گذشته مسائل و مشکلات دولت به ویژه در زمینه اقتصاد بیشتر می شود. اهدافی از قبیل رشد اقتصادی، اشتغال، توزیع عادلانه درآمد و ثروت، کاهش تورم و ثبات قیمت ها و ایجاد امنیت اقتصادی از مهم ترین اهداف دولت هاست.درآمدهای دولت اغلب به دو گروه درآمدهای مالیاتی و غیر مالیاتی تقسیم می شود. نقش درآمدهای مالیاتی در بسیاری از کشورها در مقایسه با سایر منابع درآمدی بیشتر حائز اهمیت است و در مقایسه با سایر منابع از ایجاد آثار نامطلوب اقتصادی به میزان قابل توجهی می کاهد. این منبع درآمدی به دلیل قابلیت کنترل بر سایر منابع ناشی از اقتصاد داخلی ترجیح دارد، اما با توجه به ساختار اقتصادی ایران درآمدهای دولت نیز همانند سایر متغییرهای کلان اقتصادی از درآمدهای حاصل از فروش نفت تاثیر می‌پذیرند و تغییراتی که بواسطه تغییر در درآمدهای دولت پایدار می شود از سهم اندکی نسبت به سایرین برخوردار می‌باشد.‌بنابرین‏،پی ریزی یک نظام مالیاتی منظم و سیستماتیک بستر مناسبی برای احراز برنامه های گوناگون ایجاد می‌کند که می بایست در قالب برنامه های توسعه اقتصادی پیش‌بینی شود. با توجه به مفاهیم ذکر شده، لزوم انجام مطالعات و بررسی های دقیق در این زمینه را بیشتر می نمایاند، لذا درتحقیق حاضر یکی از منابع عمده مرتبط با درآمد مالیاتی که همان مالیات بر درآمد شرکت‌ها در ‌گروه‌های تجاری می‌باشد را مورد بحث قرار می‌دهیم.

۱-۲) بیان مسأله

مالیات به دو مقوله کلی تقسیم می شود: مالیات غیر مستقیم و مالیات مستقیم .مالیات غیرمستقیم بر قیمت کالا و خدمات اضافه شده و به مصرف کننده تحمیل می شود مانند مالیات بر واردات و مالیات بر فروش. مالیات های مستقیم به دلیل اثر ویژه ای که بر اقتصاد کشور دارند از اهمیت خاصی برخوردارند و بر اساس نرخ ثابت بیست وپنج درصد و بر مبنای درآمد مشمول مالیات (سود عملیاتی) محاسبه می شود و به دو قسمت مالیات بردارایی و مالیات بر درآمد تقسیم می‌شوند. مالیات بر درآمد شرکت‌ها که ‌بر مبنای‌ سود شرکت‌ها وضع می شود سهم قابل توجهی از درآمد مالیاتی دولت را تشکیل می‌دهد.

در بسیاری از اقتصادهای نوظهور و همچنین اقتصادهای توسعه یافته، ‌گروه‌های تجاری نقش مهمی را بازی می‌کنند.گروه تجاری یک گروه از شرکت‌ها است که در بازارهای مختلف تحت یک کنترل مشترک مالی یا اداری به کارهای تجاری مشغول هستند و اعضای آن توسط روابط شخصی، قومی و یا پیش زمینه‌های تجاری به هم می پیوندند(لف۱۹۷۸) Leff. عضویت در ‌گروه‌های تجاری پیامدهای مثبت متعددی می‌تواند برای شرکت‌ها در برداشته باشد. ساختار حاکمیت ‌گروه‌های تجاری ،مشکلات نمایندگی را با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، کاهش و تا حدی برطرف می‌کند(هوشی و همکاران۱۹۹۱) و نظارت مؤثر را در سراسر مدیریت ارشد فراهم می‌کند(کاپلن۱۹۹۴). Kaplanدر حقیقت نگهداری سهام به صورت متقابل بین شرکت‌های عضو گروه باعث تقویت نظارت متقابل و به اشتراک گذاری اطلاعات میان اعضای گروه و همچنین باعث انعطاف پذیری بیشتر در تصمیم گیری ها می شود (گیلسون و رو ۱۹۹۳) Gilson & Roe . در عین حال ، در تصمیمات سرمایه گذاری ، شرکت‌های عضو گروه از نظر نقدینگی دچار مشکلات کمتری هستند(هوشی و همکاران ۱۹۹۱). بر اساس تحقیقات انجام شده کاهش قابل توجهی در هزینه های ورشکستگی شرکت‌های عضو گروه مشاهده شده است(هوشی و همکاران۱۹۹۰).همچنین این احتمال وجود دارد که شرکت‌های عضو گروه تجاری به دلیل وجود بازار مالی داخلی وابستگی کمتری به بازارمالی خارجی داشته باشند(میاشیتا و راسل۱۹۹۴) Scharfstein & Russell.بعضی از خصوصیات قوانین مالیاتی ،زمینه ای فراهم می‌سازد که شرکت‌های عضو گروه تجاری برای کاهش مالیات، سود را از شرکت‌های سودآور به شرکت‌های زیانده انتقال دهند. ترکیبی از ویژگی های خاص و سازمانی شرکت‌های عضو گروه تجاری سبب می شود که شرکت‌های عضو گروه تمایل بیشتری برای انتقال سود در جهت کاهش میزان مالیات پرداختی داشته باشند.

در حوزه تلفیق شخصیت های قانونی مجزا به یک شخصیت اقتصادی واحد تبدیل می‌شوند و این شخصیت یگانه نیز بر پایه مفهوم رجحان محتوا بر شکل جهت ارائه صورت‌های مالی قابل اتکاتر که مفیدترین و بیشترین اطلاعات را در اختیار استفاده کنندگان از گزارش‌ها قرار دهد صورت‌های مالی تلفیقی تهیه می‌کنند. از نظر تئوری ، نتایج مالی صورت‌های مالی تلفیقی با صورت‌های مالی شرکت اصلی (با فرض روش ارزش ویژه )مطابقت دارد، اما ‌در مورد صورت‌های مالی تلفیقی، شفافیت گزارشگری مطرح می شود. یعنی هدف صورت‌های مالی تلفیقی ، در وهله اول، ارائه به سهام‌داران و اعتباردهندگان شرکت اصلی است، به گونه ای که وضعیت مالی و نتایج عملیات شرکت اصلی و شرکت‌های فرعی آن را همانند یک شرکت یگانه ی دارای شعب یا بخش ها منعکس نماید. ‌بنابرین‏، فرایند تلفیق، مستلزم ترکیب گزارشگری مالی دارایی ها، بدهی ها، درآمدها و هزینه های جداگانه دو یا بیشتر شرکت های وابسته به هم است، گویی آنکه، بخشی از یک شرکت یگانه بوده اند. و این در حالی است که درچهارچوب قوانین مالیاتی کشور، مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی محاسبه نمی شود و هر یک از شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکت‌ها موظف است بر اساس عملکرد سالانه خود سهمی از سود را به عنوان مالیات بر درآمد به دولت پرداخت نماید. سوالی که به عنوان سوال اصلی این تحقیق مطرح می شود این است که آیا مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی با مالیات بر درآمد شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکت‌ها تفاوت دارد؟ از طرفی مالیات تنها منبع درآمدی دولت نیست بلکه ابزار سیاست مالی دولت نیز است و سازمان امور مالیاتی کشور نیز باید به بررسی این مسئله بپردازد که آیا تفاوتی بین مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی یگانه و مالیات بر درآمد شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکت‌ها وجود دارد یا خیر.و اگر بلی ، چرا سازمان امور مالیاتی این سیاست را اتخاذ نموده است و یا به عبارتی دریافت مالیات بر اساس هر کدام از این شخصیت ها چه تاثیری بر میزان مالیات دریافت شده اداره مالیاتی دارد و چه تاثیری بر میزان مالیات پرداخت شده از طرف شرکت‌ها می‌گذارد. آیا عضویت در گروه تجاری علاوه بر تمام مزایای که برای اعضا فراهم می آورد باعث فرار و اجتناب مالیاتی از آن ها می شود؟آیا سیاست دریافت مالیات بر درآمد شرکت‌ها به اندازه کافی بازدارنده است و یا نیاز به تجدید نظر دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...