موارد مرتبط با حمایت از کودکان بیگانه در داخل خاک یکی از طرفین مخاصمه
بند۵ ماده ۳۸ «کلیه کودکان زیر ۱۵‌سال که در داخل خاک یک طرف بیگانه باشند می بایست از کلیه حقوق و رفتار همسان با اتباع آن کشور بهره مند گردند».۲۱۰ نبود سرپناه برای کودکان خطرات بی‌شماری را نسبت به آنها ایجاد می‌کند که ممکن است حتی جان آنها را تهدید نماید .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲٫۱٫۱٫۳٫از‌دست دادن والدین
از جمله مشکلات ویرانگر درخصوص کودکان از دست دادن حمایت و سرپرستی والدینشان است. این افراد به شیوه‌های مختلف از والدینشان جدا می‌افتند لکن مسئله اصلی همان عدم دسترسی به امدادهای والدین در مواقع لزوم می‌باشد. هیچ‌یک از طرفین مخاصمه نمی‌تواند بغیر از مورد اتباع نسبت به بیگانگان در مورد تخلیه آنها تصمیم‌گیری کند. مگر در موارد اضطراری پزشکی و سلامت کودکان و یا اینکه در سرزمین اشغالی سلامت آنها چنین اقتضا نماید. در صورتی که والدین یا سرپرستان کودکان یافت شوند رضایت کتبی آنها می‌بایست اتخاذ شود. در‌غیر این‌صورت و یافت نشدن والدین و سرپرستان رضایت کتبی اشخاص که طبق قانون یا عرف در درجه‌اول مسئولیت نگهداری آنان را دارند، هر انتقالی از این نوع باید تحت‌نظارت دولت‌حامی و با توافق طرف‌های ذیربط یعنی طرفی که ترتیب انتقال را می‌دهد، طرفی که کودکان را می‌پذیرد و هر طرفی که اتباع آن انتقال داده می‌شود لازم است. در هر مورد، کلیه طرف‌های مخاصمه همه‌گونه احتیاطات عملی را برای جلوگیری از به‌خطر افتادن انتقال به عمل خواهد‌آورد.
هرگاه انتقال بر‌طبق بند‌۱ صورت گیرد و تدارکات لازم برای تحصیل هر کودک از‌جمله آموزش مذهبی و اخلاقی وی طبق خواست والدینش در مدتی که از وطن خود دور است و با حداکثر استمرار ممکن به عمل خواهد‌آمد. به‌منظور تسهیل بازگشت کودکانی که به‌موجب این ماده انتقال داده شده‌اند نزد خانواده‌ها و کشور خود، مقامات طرف ترتیب‌دهنده انتقال و در‌صورت اقتضاء مقامات کشور‌ پذیرنده برای هر کودک کارت عکسداری تهیه خواهد‌کرد و برای دفتر مرکزی ردیابی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ ارسال خواهند‌داشت. هر کارت در صورت امکان و در صورتی که خطر یا صدمه‌ای متوجه کودک نگردد، دارای اطلاعات مشخص جهت شناسایی خواهد بود.
ماده ۴ پروتکل دوم ۱۹۷۷ ژنو الحاقی به کنوانسیون‌های ۱۹۴۹ ژنو مربوط به حمایت از قربانیان مخاصمات غیربین‌المللیدر مورد ضمانت‌های بنیادین می‌گوید: کودکان باید تحت مراقبت و کمکهایی که برای آنها لازم است بویژه موارد ذیل قرار گیرند:‌
الف) آنها باید تحت تعلیم و تربیت مشتمل بر تعلیم و تربیت مذهبی و اخلاقی به‌صورتی که والدین آنها آرزو داشته‌اند و در صورت فقدان والدین آنها چنانکه سرپرستان آنها مطلوب بدانند قرار گیرند.
ب ) همه مراحل متناسب برای تسهیل پیوستن خانواده‌هایی که موقتاً از هم جدا‌شده‌اند باید معمول گردد.
ج) کودکانی که به سن ۱۵‌سال نرسیده اند می‌بایستی به استخدام نیروهای مسلح در‌آیند و نه می‌بایست در منازعات مشارکت کنند.
د) حمایت ویژه‌ای که به‌موجب این ماده برای اطفال زیر ۱۵ در‌نظر گرفته شده باید حتی در صورتی که آنها در جنگ شرکت مستقیم نموده و اسیر شده‌اند باقی بماند .
هـ) اگر ضرورت داشته باشد اقداماتی به عمل خواهد آمد و تا آنجا که ممکن است با رضایت والدین یا اشخاصی که به موجب قانون یا عرف اصولاً مراقب اطفال هستند، اطفال به‌طور موقت از منطقه جنگی به مناطق امن‌تر در داخل کشور انتقال یافته و تضمین شود که آنها توسط افرادی که مسئول حفظ سلامتی و تندرستی آنها هستند همراهی شوند.
۳٫۱٫۱٫۳٫بزهکاری
شاید در نگاه اول به نظر برسد که مسائل مربوط به جرم، جنایت، نقض قواعد در جنگ ویژه جنایتکاران جنگی و بویژه فرماندهان رده بالای صادر‌کننده دستورات غیرقانونی است، اما بعد از اندکی تأمل در‌‌‌‌‌‌ می‌یابیم بسیاری از جرائم جنگی توسط افراد کم‌سن و سال بویژه افراد زیر۱۸‌سال که از دیدگاه حقوق بین‌الملل کودک تلقی می‌شوند ارتکاب می‌گردد. از سوی دیگر خارج از صحنه مستقیم جنگ، کودکان تحت‌تأثیر بلایای بی‌شمار جنگ و به‌دلیل بحران‌های اجتماعی ممکن است به افرادی بزهکار تبدیل گردند. کنواسیون چهارم ژنو در ماده۲۴ خود می‌گوید: «دولت‌های عضو تمام تلاش خود را به‌کار خواهند‌بست تا از رسیدن کمک های مناسب اجتماعی از جمله آموزشی به کودکان بی‌سرپرست و یتیم که در نتیجه جنگ با مشکلاتی این‌چنین مواجه شده‌اند، اطمینان حاصل نمایند. ممکن است دولت های بی‌طرف نگهداری کودکان را در طی جنگ بپذیرند. بعلاوه به کودکان زیر ۱۲‌سال می‌بایست نشان‌های تشخیص هویت داده شود».۲۱۱
۲٫۱٫۳٫متوقف کردن جریان تولید اسلحه
نیم‌میلیارد از اسلحه‌های کوچک و سلاح‌سبک در گردش در سراسر جهان در قسمت ایجاد یک پروسه ثابت ذخیره‌سازی قرار دارند. اسلحه‌های کوچک و سلاح‌های سبک به مدت نیم‌قرن یا بیشتر به‌طور انبوه تولید شده‌اند و خیلی با‌دوام هستند. بیش از ۷۰‌میلیون تفنگ ۴۷AK- در سطح جهان تولید شده است. از وقتی که ارتش شوروی اولین‌بار سلاح را در سال ۱۹۴۷ عرضه کرد و تعداد زیادی از آنها عمدتاً در گردش باقی می‌مانند به خاطر اینکه آنها و سلاح‌های مشابه قطعات متحرک کمی دارند و نگهداری آن آسان می‌باشد.۲۱۲
وقتی یک جنگ تمام می‌شود تفنگ‌ها باقی می‌مانند و به خاطر اینکه اسلحه‌های کوچک به‌طور استثنا قابل حمل هستند و مخفی‌کردن، انبار‌کردن و تجارت آنها آسان می‌باشد. سلاح‌هایی که ایالت متحده آمریکا در آمریکای مرکزی در دهه‌۱۹۷۰ ارائه داد، اکنون در دست چریک‌های کلمبیایی قرار دارد. تفنگ‌هایی که اتحاد شوروی سابق با کشتی به افغانستان در دهه‌۱۹۸۰ فرستاد، اکنون سراسر هند‌شمالی و پاکستان در گردش می‌باشند. سلاح‌هایی که ارتش‌US در عقب‌نشینی‌شان از سومالی در دهه‌۱۹۹۰ جا‌گذاشتند، در کنیا و سایر کشورهای آفریقای‌شرقی ظاهر شده‌است.۲۱۳
پایان جنگ سرد همچنین منتهی به فرستادن ذخیره‌های اضافی از اروپای‌شرقی به آفریقا شده است. در واقع فروختن سلاح‌های اضافی به خارج در مقایسه با خراب کردن انبارها اغلب ارزان‌تر می‌باشند.۲۱۴ در نتیجه این سلاح‌ها اکنون بی‌نهایت ارزان و به‌طور گسترده در دسترس می‌باشند. در تعدادی از کشورهای آفریقایی با ۵‌دلار یا یک کیسه ذرت یک سلاح کهنه اما به درد بخور می‌توان خرید.
تولید زیاد اسلحه‌های کوچک و سلاح‌های سبک ادامه دارد. در اوایل سال‌۲۰۰۰ بیش از ۶۰۰‌شرکت در بیش از ۹۵‌ کشور سراسر جهان قانوناً در‌حال تولید اسلحه‌های کوچک بودند.۲۱۵ از بین این کشورها، حداقل ۵۰‌کشور در‌حال توسعه در‌حال تولید سلاح‌های کوچک هستند و ۲۶‌کشور آنها را صادر‌‌‌‌‌‌‌ می‌کنند.۲۱۶ گروه‌های مخالف و شورشی در چند کشور حتی توانایی تولید سلاح‌های ساده یا کالیبر کوچک را دارند.
مهمات برای اسلحه‌های کوچک و سلاح‌های سبک همچنین تعداد کافی تولید می‌شود. در سطح جهانی، بیش از ۱۵۰‌شرکت بزرگ در ۵۰‌کشور در تولید مهمات برای اسلحه‌های نظامی درگیر می‌باشند.۲۱۷ تولید مهمات در غرب متمرکز می‌شود و ایالات متحده عرضه‌کننده اصلی جهان می‌باشند. اما از زمان پایان جنگ سرد، فدراسیون روسی و قسمتی از اروپای‌شرقی به عنوان تولید‌کننده‌های مهم ظاهر شده‌اند. علاوه بر‌این کشورهای در‌حال توسعه از جمله هند، کنیا، میانمار، پاکستان و آفریقای‌جنوبی به‌طور فزاینده‌ای در تولید مهمات برای بازارهای محلی درگیر می‌شوند.۲۱۸
پیشرفت نگران گننده دیگر، دسترسی و نفوذ سریع تاجران به سلاح‌های خصوصی می‌باشد. در گذشته‌های نزدیک، بیشتر فروش‌ها توسط تولید‌کنندگان بزرگ یا دولت‌ها انجام می شد که هم دولت‌ها و هم تولید‌کنندگان با تاجران خصوصی کار می‌کنند که سلاح‌ها را به‌هر‌کسی خواهند‌ فروخت و در‌مقابل هیچ‌کسی مسئول نیستند. واسطه‌های خصوصی سلاح‌ها، برای فراهم کردن اسلحه‌ها برای گروه‌های جنایی سازمان‌یافته و غیرقانونی اغلب قوانین را نادیده می‌گیرند.
تجارت اسلحه‌های کوچک، سلاح‌های سبک و مهمات از مرزهای سنتی کنترل مهمات خارج می‌شود. بسیاری از سلاح‌های غیرقانونی در گردش در یک نقطه توسط دولت‌ها به طور‌قانونی منتقل شدند و تجارت محدود به سلاح‌های جدید نمی‌شود: یک قسمت مهم شامل انتقال از انبارهای موجود و بازیابی کردن از یک جنگ به جنگ دیگر می‌باشد. میزان دقیق تجارت بین‌المللی سلاح‌های سبک و اسلحه‌های کوچک مشخص نمی‌باشد. در سال‌۲۰۰۰ برآورد شد که تجارت قانونی حداقل ۴‌میلیارد دلار تا ۶‌میلیارد دلار ارزش دارد.۲۱۹ تجارت غیرقانونی برای تخمین زدن سخت‌تر می‌باشد و حداکثر تا ۱۰‌میلیارد دلار برآورد شده است.۲۲۰
توانایی دولت‌ها برای مقابله با گسترش غیرقابل‌کنترل اسلحه‌های کوچک می‌تواند به چند روش تقویت شود. با تنظیم کردن قوانین و اسناد بین‌المللی اجباری، دولت‌ها و تولیدکنندگان اسلحه‌ها برای جریان مهمات و سلاح‌های قانونی و غیر‌قانونی، تولید و انبار‌کردن مسئول می‌باشند. مقررات نظارت‌کننده بر تولید، فروش، صادرات، واردات، دوباره صادر کردن، انتقال، برگرداندن، دلالی، جواز دادن نیز لازم می‌باشد. این کنترل‌ها باید هم به سلاح‌های گرم، اسلحه‌های کوچک، سلاح‌های سبک و مهمات شخصی و هم دولتی مربوط شود. معیارها و دستورالعمل‌های بین‌المللی در مورد مشخص کردن و بیدار کردن سلاح‌ها و مهمات باید ایجاد شود.
اگر اسلحه‌های کوچک و سلاح‌های سبک قرار است کنترل شوند، باید مشاغل مربوط به تجارت واضح باشند. در نبود مقررات، اطلاعات از این نوع به ندرت علنی می‌شود. اطلاعات در مورد جریان اسلحه‌های کوچک و مهمات می‌تواند به اخطار اولیه و راهبردهای پیشگیری از جنگ بسیار کمک کند. همانند دفتر ثبت سلاح‌های غیر‌اتمی UN، یک ابزار برای انتقال اطلاعات متشکل از دفترهای ثبت محلی برای اسلحه‌های کوچک، سلاح‌های سبک و مهمات می‌باشد.
اگر ممنوعیت سلاح‌ها اجرا شود، می‌توانند هم ابزارهای عاملان غیر‌دولتی و هم‌دولتی که با آن سوء‌استفاده های خشونت‌آمیزی مرتکب می‌شوند، را رد کنند. دبیر‌کل سازمان ملل متحد برای ممنوعیت سلاح‌ها درخواست داده تا در موقعیت‌هایی که غیر‌نظامیان مورد‌هدف قرار می‌گیرند، جایی که نقض گسترده و نظام یافته قانون حقوق بشر و انسان دوستانه اتفاق می‌افتد، و جایی که کودکان به‌عنوان سرباز به کار‌گرفته می‌شوند، تحمیل، کنترل و اجرا شود.۲۲۱ در‌طول دهه‌۱۹۹۰، انجمن امنیت UN ممنوعیت سلاح‌ها را روی ۱۳‌گروه مختلف تحمیل کرد. در اکثریت موردها، ممنوعیت گروه‌های دولتی را مورد‌هدف قرار دادند اما در نمونه‌های آنگولا، روآندا و سیرالئون ممنوعیت‌ها همچنین علیه عاملان غیر‌دولتی اعمال می‌شود.
تخطی از ممنوعیت باید غیرقانونی اعلام شود و متخلف‌ها تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند. توسعه همکاری در بین دولت‌های متأثر و جامعه بین‌المللی لازم می‌باشد تا ممنوعیت سلاح‌ها را کنترل و اجرا کنند و اطمینان دهند که کشورها یا گروه هایی که مرتکب چنین تخطی‌هایی می‌شوند، کمک نظامی دریافت نمی‌کنند.
۳٫۱٫۳٫دیدگاه حقوق بین‌الملل در زمینه سلاح‌های سبک
توسعه حقوق بین‌الملل در زمینه سلاح‌های سبک بسیار محدود بوده و برخلاف سلاح‌های شیمیایی، میکروبی و هسته‌ای، رژیم جهانی عدم توسعه‌ای در این زمینه وجود ندارد. با‌این‌حال تأکید و پذیرش فشار جهت کاهش سلاح‌های سبک یکی از نکات کلیدی روند جلوگیری از بروز مخاصمات است و در این زمینه ابتکاراتی نیز صورت گرفته است.
از اواسط دهه‌۱۹۹۰ مجمع عمومی ملل متحد مسئله برخورد با سلاح‌های کوچک و سبک را در عرصه بین‌المللی بصورت جدی با هدف از‌بین بردن چرخه بدبختی که نتیجه قاچاق غیر‌قانونی سلاح‌های سبک و کوچک ایجاد کرده بود، آغاز کرد.
در این زمینه ملل متحد خواستار جمع‌ آوری و نابودی سلاح‌های مورد‌استفاده در جنگ‌های سابق به‌عنوان یکی از اقدامات در جهت حفظ صلح گردید.
در جولای‌۲۰۰۱ مسئله سلاح‌های کوچک و سبک بصورت جدی تحت کنفرانس راجع به تجارت غیرقانونی این نوع سلاح‌ها بررسی گردید کشورهای شرکت‌کننده یک برنامه کاری که در آن اقدامات وسیع سیاسی در زمینه‌های ملی، منطقه‌ای و جهانی جهت جلوگیری، مبارزه و ریشه‌کن نمودن تجارت غیرقانونی سلاح‌های کوچک و سبک پیش‌بینی شده بود، تصویب کردند. در این زمینه همکاری کشورها و کمک به کشورهای آسیب دیده نیز پیش‌بینی شد. کنفرانس دیگری به سال‌۲۰۰۶ در جهت پیگیری این مصوبات و اهداف آن برگزار گردید.
پروتکل اول‌۱۹۷۷ الحاقی به کنوانسیون‌های ژنو مصوب‌۱۲ آگوست‌۱۹۴۹ و مربوط به حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه بین‌المللی در بندهای‌۳،۴،۵ ماده۷۷ می‌گوید:
– اگر در‌یک حالت خاص با‌وجود قواعد پاراگراف‌۲ کودکانی که هنوز به ۱۵‌سال نرسیده‌اند به‌صورت مستقیم در درگیری شرکت کردند و در جنگ نیروهای مخالف گرفتار شدند، می‌بایست از کلیه حقوق خاص بر طبق این ماده بهره‌مند شوند هر چند به عنوان اسیر جنگی‌(POW)‌تلقی نشوند.
– در‌صورتی که کودکان به هر عنوان دستگیر ، زندانی یا بازداشت شوند می‌بایست در محلی جدای از بزرگسالان نگهداری شوند مگر اینکه به همراه خانواده همانند آنچه که در بند‌‌۳ ماده‌‌۷۵ گفته شده سپری نمایند.
– مجازات مرگ نمی‌‌تواند در مورد افرادی که هنگام ارتکاب جرم مرتبط با مخاصمات مسلحانه زیر ۱۸‌‌سال بوده‌‌اند اعمال گردد.
ماده‌‌۶ بند ۴ پروتکل دوم ۱۹۷۷ ژنو الحاقی به کنوانسیون‌‌های ۱۹۴۹ ژنو مربوط به حمایت از قربانیان مخاصمات غیر بین‌‌المللی، راجع به تعقیب‌‌های کیفری اعلام می‌‌کند مجازات اعدام نباید نسبت به اشخاصی که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸‌‌سال دارند و زنان باردار و مادران آنها اعمال گردد.
کودکان به دلیل عدم آگاهی کامل به حقوق خود تحت تسلط قرار می‌‌گیرند و به راحتی می‌‌توان آنها را تبدیل به سربازان بی‌‌رحم و خونریز نمود. کودکان بسیار راحت‌‌تر به استخدام نیروهای نظامی درمی‌‌آیند و به آسانی مخاصمه را ترک نکرده و تمایلی به این کار از خود نشان نمی‌‌دهند. لازم به ذکر است برخی فرماندهان نظر مخالف داشته و آنها را بدلیل اشتباهات مکرر و رفتار غیر‌‌اصولی شایسته توبیخ پی درپی می‌‌دانند.۲۲۲
گاهی کودکانی که از گروه نژادی و مذهبی و یا قومی خاصی هستند به‌‌نظر به‌‌عنوان وسیله ای جهت ایجاد مانع، رعب و وحشت و نابودی آن گروه بکار گرفته می شوند.‌‌ این امر بویژه در جنگ‌‌های صورت گرفته در آفریقا بوضوح مشاهده می‌‌گردد. تلاش جهت کنترل آثار موجد بزهکاری کودکان در مخاصمات مسلحانه از دیگر اهداف حقوق بشردوستانه بویژه در سال‌‌های اخیر بوده است.
۲٫۳٫سلاح کشتارجمعی
سِلاح کُشتارجمعی به جنگ‌افزاری گفته می‌شود که می‌تواند شمار بسیار زیادی انسان را بکشد و خسارت فراوانی به سازه‌های ساخت بشر یا محیط زیست وارد آورد. در میان این‌گونه سلاح‌ها، به جنگ‌افزارهایی مانند جنگ‌افزارهای شیمیایی و میکروبی و اتمی، جنگ‌افزار نامتعارف گفته می‌شود.
۱٫۲٫۳٫مین‌‌ها
از میان همه خطراتی که جنگ برای کودکان ایجاد می‌‌کند، تعداد خیلی کمی از آنها در مقایسه با مین‌‌ها و مهمات منفجر شده‌‌ خطرناک‌‌تر می‌‌باشند. آنها نه تنها در جنگ، بلکه برای دهه‌‌ها پس از درگیری معلول می‌‌کنند و می‌‌کشند. کودکان در تقریباً ۸۰ کشور با ترس از مین‌‌های ضد‌‌تانک نامشخص زندگی می‌‌کنند. مهمات منفجر‌‌نشده‌‌(UXOs) یک خطر دیگر می‌‌باشند اگرچه بمب‌‌ها، گلوله، توپ، نارنجک‌‌ها با ضربه منفجر نشدند، اما هنوز می‌‌توانند منفجر‌‌شده و بعد از سال‌‌ها سبب جراحت و مرگ شوند.
مین‌‌ها در بیشتر جنگ‌‌ها از زمان جنگ جهانی ‌‌دوم و مخصوصاً در جنگ‌‌های داخلی استفاده شده‌‌اند. یکی از بدترین کشورهای جنگ زده، افغانستان می‌‌باشد که مین‌‌ها و UXOs 5 تا ۱۰ مصدوم در یک روز در سال‌‌۱۹۹۹ را قربانی کرد. کامبوج نیز متأثر می‌‌شود.۲۲۳ در سال‌‌۱۹۹۹ هشت سال بعد از اینکه جنگ داخلی پایان یافت، مین‌‌ها و UXOs باعث تلفات بیش از ۱۰۰۰ قربانی شد.۲۲۴ کودکان آفریقایی که در قاره به زندگی ادامه می‌‌دهند بیشتر گرفتار مین‌‌ها می‌‌شوند. حداقل ۲۶ کشور در آفریقا گرفتار مین‌‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌‌شوند.۲۲۵
کودکان در مقابل خطرات مین‌‌ها و UXOs در مقایسه با بزرگسالان آسیب‌‌پذیرتر می‌‌باشند زیرا آنها تشخیص نمی‌‌دهند یا قادر نیستند که علامت‌‌های اخطار را بخوانند. بسیاری از مین‌‌ها پنهان می‌‌شوند یا به راحتی قابل‌‌دید نیستند. اما حتی اگر آنها از مین‌‌ها آگاه باشند، کودکان کوچک در مقایسه با بزرگسالان توانایی کمتری دارند که مین‌‌ها را ببینند. یک مین کاشته شده در چمنزار که برای یک بزرگسال به وضوح قابل دیدن است، برای یک بچه کوچک که ژرف‌‌نمایی‌‌اش دو یا سه فوت پایین‌‌تر می‌‌باشد کمتر قابل رؤیت است. اما حتی مین‌‌هایی که قابل‌‌دیدن هستند یک تهدید می‌‌باشند به‌‌خاطر اینکه کودکان ذاتاً کنجکاو هستند و با اشیای عجیب و غریب که مواجه می‌‌شوند، از زمین برمی‌‌دارند.
به‌‌این ترتیب بمب‌‌های خوشه‌‌ای قوی شکل و یا رنگ روشن و منفجر نشده که توسط ناتو در کوزوو در سال‌‌۱۹۹۹ استفاده شد و مرگ‌‌و‌‌میر بیش از ۱۰۰‌‌نفر به علت حادثه‌‌های مین و بمب بین ژوئن سال‌‌۱۹۹۹ و آوریل سال‌‌۲۰۰۰ بعد از اینکه بیشتر پناهندگان به خانه برگشته بودند، سهیم بوده است. جان فلاناگان مدیر مرکز تنظیم برنامه‌‌های ساخت و ساز مین UN در پریستینا کوزوو گفت: «بمب‌‌های خوشه‌‌ای تقریباً همیشه سبب تلفات زیادی می‌‌شود و همیشه جوانان هستند که مجروح می‌‌شوند. ما تعداد بمب‌‌هایی که استفاده شد را برای کودکان پیش‌‌بینی نمی‌‌کردیم.»۲۲۶
خطر باقی‌‌مانده مین‌‌ها و مهمات منفجر‌‌نشده در میان فقرایی که زمین‌‌هایشان را شخم می‌‌زنند، حیواناتشان را جمع می‌‌کنند یا دنبال هیزم می‌‌گردند وجود دارد. در ویتنام برای مثال، جوانان از گاومیش خانواده مراقبت می‌‌کنند که اغلب آزادانه در مناطقی که مین‌‌گذاری شده است یا بمب‌‌ها و گلوله منفجر‌‌نشده دارد پرسه می‌‌زند. بعضی از کودکان فقیر همچنین به عنوان زباله‌‌گرد کار می‌‌کنند و این ابزار را برای فروش به‌‌عنوان فلز قراضه در بازار محلی جمع‌‌آوری می‌‌کنند.
جوانانی که در مزارع و جنگل‌‌ها کار می‌‌کنند و کسانی که می‌‌روند و آب می‌‌آورند در میان کسانی هستند که بیشتر در معرض خطر مین‌‌ها قرار دارند. کودکان در معرض خطر قرار دارند وقتی که مناطق بازی‌‌شان، امکانات ورزشی و مراکز فرهنگی توسط مین‌‌ها و UXOs آلوده می‌‌شود.
خطر برای کودکان توسط روشی که در آن مین‌‌ها و UXOs در زندگی روزانه گنجانده می‌‌شوند، تشدید می‌‌شود. در کامبوج، غیرنظامی‌‌ها از مین‌‌ها و سایر ابزار برای ماهیگیری، حفاظت از اموال و در بعضی موارد در کارهایی از خشونت داخلی استفاده می‌‌کنند. در نتیجه کودکان آنقدر با مین‌‌ها و سایر ابزارها آشنا‌‌ می‌‌شوند که کمتر به خطری که این سلاح‌‌های مرگبار ایجاد می‌‌کنند واقف هستند. کودکان کامبوجی دیده شده است که با ابزار B40 بازی می‌‌کنند و بعضی دیگر به جمع‌‌آوری مین‌‌ها کرده‌‌اند. در عراق‌‌شمالی کودکان از روکش مین‌‌ها به‌‌عنوان چرخ برای کامیون اسباب‌‌بازی استفاده می‌‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...