کاغذ بادی: باد بادک، کاغذی که طفلان بر ریسمان بسته ؛ به هوا پرانند.(شارح)
طفل اشک: اضافه تشبیهی.
کاغذ بادی شمردن ابر دریا بار : کنایه از تحقیر کردن و بی ارزش و بی اعتبار دانستن آن.
معنی بیت : کودک اشک من ابر دریا بار را همچون بازیچه می داند.
مفهوم بیت : مبالغه در گریه.
۳۰- استدلال: دلیل خواستن. دلیل آوردن. (معین)
معنی بیت: دلیل جستن در عرفان الهی و شناخت خداوند نشانه فقدان مقصد و نداشتن هدف است . من خواستار دلیل شدم به همین جهت از دست یافتن به مطلب باز ماندم ؛گویا راه ناهموار و ناصاف را نردبان تصّور کرده بودم.
تشبیه : راه ناهموار به خاطر داشتن بلندی و پستی و فراز و نشیب همچون نردبان تصور شده است.
۳۱- افگار: مجروح. آزرده.خسته. ( فرهنگ فارسی معین)
رنجه و افگار شوی زو که همی چون خار خوار و افگارت کند چون کنی افگــــارش
ناصرخسرو))
معنی بیت: نظر به این که بال های کبوتر وقت پرواز گشاده و از هم جدا می شود و نامه در آن نمایان است حال ما نیز معلوم و آشکار است و نیازی به تحریر ندارد. ما توانایی نوشتن درباره دل های زخمی را نداریم. جراحت سینه دردمند از حال ظاهری اش به روشنی بیان می شود و ضرورتی برای شرح مکتوب آن وجود ندارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳۲- مینا کار: مزّین و منقّش به آبگینه ،شیشه شراب.(شارح)
خمّار: می فروش . (ناظم الاطباء). باده فروش . خمرفروش . صاحب القسط. نبیذفروش . (یادداشت به خط مؤلف)
زین پیش گلاب و عرق و باده ٔ احمر در شیشه ٔ عطار بد و در خــــم خمّار
منوچهری) )
۳۳- سفیدی چشم: سفیدی چشم افراد نابینا، کنایه از نابینایی.
معنی بیت: اگر چشم بیدار و دارای بصیرت باشد سفیدی آن مثل سفیدی و روشنی ماه و ستارگان که هر شب تا صبح بیدارند نقصان پیدا نمی کند.
۳۴- مفهوم بیت: توصیف بلند بودن موهای معشوق.
۳۵- موسیقار: نام سازی است که در آن نی هائی بزرگ و کوچک به اندام مثلث با هم وصل کنند. (غیاث ) (از آنندراج ) (از برهان ). سازی است که اروپائیان آن را فلوت پان گویند و امروز به ساز دهنی مشهور است . ساختمان این ساز از نی های کوچک و بزرگ که در کنار هم نهادهاند تشکیل می گردد. اولیای چلبی انواع مختلفی از موسیقار را ذکر کند و گوید: بزرگ آن را «بطال » و کوچک آن را «جرفت » می نامیدند. ( دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۸۵۵)، (برهان، ۱۳۶۲: ۲۰۵۲)
به یاد شهریارم نوش گــــــردان به بانگ چنگ و موسیقار و طنبور
منوچهری) )
باد در دست بودن : کنایه از بیهودگی و بیحاصلی. ( فرهنگ فارسی معین)
معنی بیت : از رفتن تو موسیقار هم باد در دست ؛یعنی، بی حاصل است و آواز نمی دهد.
۳۶- سخت دل: ظالم . سنگ دل.
آب پیکان: سختی سرنیزه، جلا و درخشندگی آهن نوک تیز سر تیر.
سوفار: دهانه تیر، بخش انتهایی تیر که در چله کمان گذاشته می شود. ( فرهنگ فارسی معین)
نظر کن چو سوفار داری بشست نه آنگه که پرتاب کردی ز دست
(سعدی)
۳۷- کوهکن: صفت جانشین اسم ؛ منظور فرهاد.
بی وجه: بی دلیل، بی سبب.
۳۸- ایهام تناسب: واژگان« مردم و بیمار » با «چشم »مناسبت دارند.
۴۰- مرغ آتش خوار: آتش خواره . شترمرغ . نعامه . ظلیم . اشترمرغ . ||
در بعض فرهنگها معنی سمندر نیز به این کلمه داده و بیت ذیل را شاهد آورده اند :

خسرو است و سوز دل وز ذوق عالم بیخبر

مرغ آتش خواره کی لذت شناسد دانه را

(امیرخسرو دهلوی)
و این سهوی است ، چه سمندر مرغ نیست و مراد این شاعر از مرغ آتش خوار وآتش خواره همان نعامه و ظلیم است . به نقل از ( دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۶۷۱)
مرغ آتش خوار: ققنوس ،پرنده ای افسانه ای که منقارش سوراخ های فراوان دارد و آواز های عجیب در می آورد، هزار سال عمر می کند و چون مرگش فرا رسد هیزم بسیار جمع می کند و بر بالای آن می نشیند و آن قدر بال می زند تا هیزم آتش بگیرد و بسوزد و از خاکسترش ققنوس جدیدی به وجود می آید. (شارح)
معنی مصرع دوم : شعله آتش در نظر ققنوس همچون شاخه گل مطلوب و خواستنی است.
۴۱- گرمرو: تیز رو.
مفهوم بیت : مبالغه است در گرم رفتاری فنا و فنا شدن.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...