سوگیری تفسیر ۸۴
نمودار ۴-۱۴- میانگین تعدیل شده ترس از ارزیابی منفی در شرایط اصلاح
سوگیری توجه ۸۵
نمودار ۴-۱۵- میانگین تعدیل شده سوگیری تفسیر خنثی در شرایط اصلاح
سوگیری توجه ۸۷
نمودار ۴-۱۶- میانگین تعدیل شده سوگیری تفسیر منفی در شرایط اصلاح
سوگیری توجه ۸۷
فهرست شکل‌ها
عنوان صفحه
شکل ۲-۱- مدل کلارک و ولز (۱۹۹۵) ۲۷
شکل ۲-۲- مدل رپی و هیمبرگ (۱۹۹۵) ۲۸
شکل ۲-۳- مدل هافمن و بارلو (۲۰۰۴) ۳۰
شکل ۲-۴- مدل رپی و اسپنس (۲۰۰۴) ۳۳
فصل اوّل
مقدمه
۱-۱- کلیات
اختلال اضطراب اجتماعی[۱] که با ترس بارز و پایدار از تعاملات اجتماعی یا موقعیت‌های عملکردی توصیف می‌شود، به صورت معناداری با اختلال در کیفیت زندگی مرتبط است (باررا[۲] و نورتون[۳]، ۲۰۰۹). این ارتباط از این باور بنیادین دخیل در اضطراب اجتماعی نشات می‌گیرد که فرد معتقد است رفتارش از نظر اجتماعی پیامدهای مصیبت‌باری خواهد داشت و تحقیر یا شرمنده خواهد شد (هافمن[۴] و لو[۵]، ۲۰۰۶)؛ بنابراین وی تلاش می‌کند از موقعیت‌هایی که ممکن است مورد ارزیابی دیگران قرار گیرد و با بروز نشانه‌های اضطراب خجالت‌زده شود، اجتناب کند؛ اجتناب علاوه بر ایجاد آشفتگی‌هایی در کارکرد فرد، به سهم خود اختلال را تداوم می‌بخشد (ولز[۶] و پاپاجورجیو[۷]، ۱۹۹۸). بر مبنای این خصیصه، رویکردهای شناختی-رفتاری، اختلال اضطراب اجتماعی را پاسخ فرد به ارزیابی منفی دیگران مفهوم‌پردازی می‌کنند (رپی[۸] و هیمبرگ[۹]، ۱۹۹۷).

از آنجا که اعتقاد به ارزیابی منفی باور هسته‌ای افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است، این افراد محیط خود را به منظور یافتن هرگونه نشانه بالقوه ارزیابی منفی می‌کاوند. این نشانه‌ها، محرک‌هایی (حالات چهره یا لغات) را شامل می‌شود که خشم یا تنفر را نشان می‌دهند و یا از تهدید اجتماعی (مانند تحقیر) حکایت دارند (هیرن[۱۰]، لیونس[۱۱] و فیلیپات[۱۲]، ۲۰۱۱). به عبارتی سوگیری توجه[۱۳]، یعنی تمایل به توجه انتخابی و گزینشی به نشانه‌های تهدید نسبت به نشانه‌های خنثی، مؤلفه‌ای اساسی در تبیین اضطراب اجتماعی محسوب می‌شود (کلارک[۱۴] و ولز، ۱۹۹۵؛ به نقل از شولتز[۱۵] و هیمبرگ، ۲۰۰۸). در این راستا می‌توان گفت که توجه تسهیل شده[۱۶] به اطلاعات تهدیدکننده، از طریق تسهیل پردازش اطلاعات اجتماعی منفی در مقابل نشانگان بی‌خطر یا مثبت اجتماعی، تداوم اختلال را موجب می‌شود (روزنمن[۱۷]، ورسینگ[۱۸] و امیر[۱۹]، ۲۰۱۱).
نکته حائز اهمیت در این فرایند این است که اگر چه فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی تمایل دارد توجه خود را به نشانه‌های مبین ارزیابی منفی دیگران در مورد عملکردش در موقعیت‌های اجتماعی و در نتیجه تهدیدآمیز بودن موقعیت معطوف سازد، موقعیت‌های اجتماعی اغلب مبهم هستند. ابهام و عدم وضوح موقعیت، زمینه را برای تحریف معنای نشانه‌های اجتماعی فراهم می‌سازد تا سوگیری تفسیر[۲۰] به عنوان دیگر نقصان فرایند پردازش اطلاعات[۲۱] در اختلال اضطراب اجتماعی بروز یابد (برد[۲۲] و امیر، ۲۰۰۸). بدین ترتیب که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، در فرایند شناسایی محیط، اطلاعات مبهم را به صورت منفی یا خطرناک تفسیر می‌کنند و اطلاعاتی را که دیگران تهدیدآمیز می‌دانند، فاجعه‌آمیز تعبیر می‌کنند؛ بنابراین تفسیرهای بی‌خطر یا مثبت کمتر (هیرچ[۲۳] و متیوز[۲۴]، ۱۹۹۷، ۲۰۰۰؛ کانستنس[۲۵]، پن[۲۶]، ایهن[۲۷] و هوپ[۲۸]، ۱۹۹۹) و تفسیرهای تهدیدآمیز بیشتری (امیر، فوآ[۲۹] و کولز[۳۰]، ۱۹۹۸؛ روت[۳۱]، آنتونی[۳۲] و سوینسون[۳۳]، ۲۰۰۱؛ وونکن[۳۴]، بوگلس[۳۵] و وریس[۳۶]، ۲۰۰۳) نشان می‌دهند. درنتیجه سوگیری در تفسیر محرک‌های اجتماعی نیز با تشدید اضطراب و پریشانی، اختلال را پایدار می‌سازد (اسپوکاس[۳۷]، رودباخ[۳۸] و هیمبرگ، ۲۰۰۷). درمجموع می‌توان گفت که سوگیری‌های فرایند پردازش اطلاعات، از طریق تاثیر بر قضاوت درمورد نشانه‌های محیطی، اضطراب را در موقعیت‌های اجتماعی تداوم می‌بخشد (کلارک و ولز، ۱۹۹۵؛ رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷). بدین ترتیب که اضطراب، فرد را در جهت بازنمایی‌های ادراک شده تهدیدزا برانگیخته می‌کند و این برانگیختگی، فعال‌سازی توجهی نسبت به محرک‌های تهدیدکننده و به همان نسبت ارزیابی منفی موقعیت مبهم را افزایش می‌دهد (متیوز، مکینتاش[۳۹] و فالچر[۴۰]، ۱۹۹۷) و چرخه اضطراب تقویت می‌شود.
با گسترش شواهد پژوهشی در خصوص بروز سوگیری توجه و سوگیری تفسیر در اختلال اضطراب اجتماعی و نقش کلیدی آن در تداوم این اختلال، تدوین راهبردهای اصلاح این سوگیری‌ها مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، مطالعات نشان داده‌اند اصلاح سوگیری توجه در کاهش آسیب‌پذیری نسبت به اضطراب موثر است (امیر، وبر[۴۱]، برد، بومیا[۴۲] و تیلور[۴۳]، ۲۰۰۸؛ مک‌لئود[۴۴]، راترفورد[۴۵]، کمپبل[۴۶]، ابسوورثی[۴۷] و هولکر[۴۸]، ۲۰۰۲). کاهش سوگیری تفسیر منفی[۴۹] و تسهیل سوگیری تفسیر خنثی[۵۰] یا بی‌خطر نیز می‌تواند چرخه پسخوراند مثبت را تقویت کند، عزت نفس را افزایش دهد، سطح اضطراب را تعدیل نماید و در نتیجه باعث کاهش علائم اضطراب اجتماعی گردد (استوپا[۵۱] و کلارک، ۲۰۰۰).
یکی از راهبردهای اصلاحی که اخیراً مطرح شده است، برنامه تعدیل سوگیری شناختی[۵۲] است. این برنامه الگوهای توجهی، تفکر و پاسخدهی به موقعیت‌های اجتماعی زندگی روزمره را از طریق هدف قرار دادن عادت‌های ذهنی تغییر می‌دهد؛ عادت‌هایی که اگر چه خودکار و خارج از کنترل هستند اما می‌توان با تمرین مکرر که نیازمند پردازش سریع است، عادت‌های غیراضطرابی را جایگزین آن‌ها ساخت (برد، ویسبرگ[۵۳] و امیر، ۲۰۱۱). بر این مبنا، پژوهش‌های صورت گرفته نشان داده‌اند که با اجرای برنامه تعدیل سوگیری شناختی می‌توان سوگیری‌های شناختی را تعدیل نمود و این تغییر به سهم خود واکنش‌های هیجانی بعدی را تحت تاثیر قرار می‌دهد (هرتل[۵۴] و متیوز، ۲۰۱۱؛ هاکاماتا[۵۵] و همکاران، ۲۰۱۰؛ مورفی[۵۶]، هیرچ، متیوز، اسمیت[۵۷] و کلارک، ۲۰۰۷).
به‌رغم پیشینه عملی مطلوبی که در خصوص کارایی هر یک از راهبردهای تعدیل سوگیری توجه و سوگیری تفسیر گزارش شده است (کاستر[۵۸]، بائرت[۵۹]، بوک‌استال[۶۰] و رات[۶۱]، ۲۰۱۰؛ امیر و همکاران، ۲۰۰۹؛ اشمیت[۶۲]، ریچی[۶۳]، بوکنر[۶۴] و تیمپانو[۶۵]، ۲۰۰۹؛ برد و امیر، ۲۰۰۸؛ مورفی، هیرچ، متیوز، اسمیت و کلارک، ۲۰۰۷)، نحوه تعامل این دو مؤلفه برنامه تعدیل سوگیری شناختی و تاثیراتشان بر اضطراب مبهم است. در مسیر مطالعه این تعامل و ارتباط، برمبنای تحقیقات صورت گرفته اجرای دو راهبرد را می‌توان پیشنهاد نمود؛ نخستین راهبرد القای یکی از دو مؤلفه سوگیری توجه یا سوگیری تفسیر و سنجش تاثیر آن بر سوگیری دیگر و سطح اضطراب است. راهبرد دیگر اجرای برنامه تعدیل یکی از این دو مؤلفه و بررسی تاثیر آن بر مؤلفه دیگر و سطح اضطراب است. راهبرد دوم در مقایسه با راهبرد نخست از آنجا حائز اهمیت است که علاوه بر روشن ساختن ارتباطات این دو مؤلفه و تبیین نقش سوگیری‌های شناختی در رشد و تداوم اضطراب، این سوال را پاسخ می‌دهد که آیا اجرای برنامه تعدیل سوگیری شناختی به نحوی که یکی از مؤلفه‌های سوگیری شناختی را هدف قرار دهد، می‌تواند بر دیگر مؤلفه‌های پردازش اطلاعات تاثیر گذارد یا خیر. این خط جدید تحقیقاتی را می‌توان در این راستا تعبیر نمود که فرآیندهای شناختی متفاوت با یکدیگر تعامل دارند و بر هیجان اثر می‌گذارند (مبینی[۶۶]، رینولدز[۶۷] و مکینتاش، ۲۰۱۳). بررسی داده‌های حاصل از آزمون این سوالات، به روشن ساختن این مساله کمک می‌کند که اجرای کدام سبک مداخله می‌تواند بیش‌ترین اثربخشی درمانی را به دنبال داشته باشد.
۱-۲- بیان مسأله
اختلال اضطراب اجتماعی به عنوان یکی از شایع‌ترین اختلالات اضطرابی در طول عمر (%۱۲ کسلر[۶۸] و همکاران، ۲۰۰۵؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱؛ %۱۰ طالع‌پسند[۶۹] و نوکانی[۷۰]، ۲۰۱۰)، با تاثیرگذاری منفی گسترده و عمیق بر فرایند تحصیل، شغل و زندگی فرد مبتلا، تخریب معنادار عملکرد را به دنبال دارد (طالع‌پسند و نوکانی، ۲۰۱۰). بخشی از مختل شدن عملکرد از آنجا ناشی می‌شود که فرد معتقد است دیگران او را منفی ارزیابی خواهند نمود (بک[۷۱]، امری[۷۲] و گرینبرگ[۷۳]، ۱۹۸۵). سازه ترس از ارزیابی منفی[۷۴]، احساس ترس نسبت به ارزیابی دیگران، انتظار تجربه ارزیابی‌های منفی از دیگران و آشفتگی مفرط نسبت به ارزیابی منفی را شامل می‌شود (واتسون[۷۵] و فرند[۷۶]، ۱۹۶۹).
این باور به ارزیابی منفی دیگران منعکس کننده خودارزیابی منفی است که می‌تواند نتیجه پردازش بسط یافته اطلاعات منفی به شکل سوگیری توجه، سوگیری تفسیر، سوگیری قضاوت و سوگیری حافظه باشد (کلارک و مک‌مانوس[۷۷]، ۲۰۰۲؛ لدلی[۷۸] و هیمبرگ، ۲۰۰۶). در اضطراب اجتماعی این پردازش سوگیرانه اطلاعات، بر اینکه فرد در موقعیت اجتماعی مورد قضاوت و ارزیابی منفی قرار خواهد گرفت، متمرکز است (استوپا، ۲۰۰۹). از طرفی از آنجا که حجم اطلاعات دنیای اجتماعی بیشتر از آن است که منابع شناختی قادر به پردازش همه آن‌ها باشند، توجه گزینشی (سوگیری توجه) و تفسیر گزینشی (سوگیری تفسیر) چرخه معیوبی را ایجاد خواهد نمود که دنیای بی‌خطر، تهدیدکننده تجربه می‌شود و اختلال تداوم می‌یابد.
در خصوص سوگیری توجه، بک و کلارک (۱۹۹۷؛ به نقل از سیسلر[۷۹] و کاستر، ۲۰۱۰) نشان داده‌اند که اضطراب با سوگیری در فاز اولیه پردازش شناختی مرتبط است. بدین معنا که توجه به سرعت و به طور خودکار در جهت محرک‌های منفی مرتبط با تهدید اختصاص می‌یابد؛ به عبارت دیگر، عقاید ناکارآمد و ترس از ارزیابی منفی در اضطراب اجتماعی، توجه مضاعف به منابع بالقوه تهدید (تهدیدهای اجتماعی) را منجر می‌شود (هورلی[۸۰]، ویلیامز[۸۱]، گون‌سالوز[۸۲] و گوردون[۸۳]، ۲۰۰۴).
پس از عطف توجه به عناصر موقعیت اجتماعی، معنای اختصاص داده شده به این عناصر نیز نقش مهمی در پاسخدهی فرد به موقعیت ایفا می‌کند. تفسیر درباره معنای موقعیت اجتماعی، اینکه موقعیت خطرناک ارزیابی می‌شود یا خیر، در آمادگی فرد برای وارد شدن یا دوباره وارد شدن به موقعیت اثر دارد. مسلم است که خطرناک ارزیابی کردن موقعیت و عدم مواجهه با آن، باورهای ناکارآمد فرد را تایید نموده و تداوم اختلال را موجب می‌شود.
با توجه به آنچه مطرح شد، اصلاح این سوگیری‌ها می‌تواند به میزان قابل توجهی علائم اضطراب اجتماعی را تخفیف دهد. در مسیر تعدیل و اصلاح سوگیری‌ها و در نتیجه کاهش آسیب‌پذیری افراد در برابر اضطراب اجتماعی، می‌باید به خودکار کردن فرآیندهایی پرداخت که با درونداد و تفسیر گزینشی اطلاعات منفی مقابله می‌کنند (متیوز، ۲۰۰۴). بر این مبنا، برنامه تعدیل سوگیری شناختی طراحی شده که به راهبردهایی اشاره دارد که با بهره گرفتن از تمرین منظم و مکرر، ایجاد تغییر در سبک خاصی از پردازش شناختی -که فرض می‌شود در واکنش‌های هیجانی ناخوشایند یا اختلال‌ها نقش دارند- را هدف قرار می‌دهد (کاستر، فاکس[۸۴] و مک‌لئود، ۲۰۰۹). مکانیزم عملکرد برنامه تعدیل سوگیری شناختی بدین ترتیب است که سوگیری از طریق مواجهه مکرر با محرک‌های خنثی و منفی و ارائه تقویت در صورت اختصاص توجه به محرک‌های خنثی (در برنامه تعدیل سوگیری توجه) و انتخاب معانی بی‌خطر یا مثبت (در برنامه تعدیل سوگیری تفسیر) اصلاح می‌شود. بدین ترتیب این راهبرد نه تنها حالت علی سوگیری توجه و تفسیر را روشن ساخته بلکه مزایای درمانی بالقوه‌ای را نیز پیشنهاد می‌کند (خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱).
در این میان، با وجود رشد تحقیقاتی که سوگیری توجه و سوگیری تفسیر را مورد بررسی قرار داده و برنامه‌های تعدیل این سوگیری‌ها را طراحی و آزموده‌اند، ارتباط میان این متغیرها و تاثیرات تعاملی‌شان بر تداوم اضطراب اجتماعی کماکان مبهم است. اگرچه فرضیاتی مطرح شده که ممکن است این سوگیری‌ها در توجه و تفسیر از مکانیزم پردازشی مشترکی نشات گرفته باشند (متیوز، مکینتاش و فالچر، ۱۹۹۷؛ ویلیامز، واتز[۸۵]، مک‌لئود و متیوز، ۱۹۹۷) و یا یک سوگیری شناختی تاثیر مستقیمی بر دیگر سوگیری شناختی داشته باشد (هیرچ، کلارک و متیوز، ۲۰۰۶)، مطالعات چندانی به منظور آزمون این فرضیات صورت نگرفته است. تنها امیر، بومیا[۸۶] و برد (۲۰۱۰)، لانگه[۸۷] و همکاران (۲۰۱۰)، سالمینک[۸۸]، هرتل و مکینتاش (۲۰۱۰) نشان داده‌اند که تغییر سیستماتیک در یک سوگیری شناختی تاثیر معناداری بر دیگر سوگیری‌های شناختی دارد که البته با توجه به محدودیت‌های گزارش شده، مطالعات بیشتر، با بهره گرفتن از سایر تکالیف و شرایط آزمایشی کنترل شده ضروری شمرده شده است.
بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه سوگیری توجه و سوگیری تفسیر در اضطراب اجتماعی شکل گرفت. برای نیل به این هدف و با توجه به اینکه بروز سوگیری توجه و سوگیری تفسیر در افراد مضطرب اجتماعی یافته‌ای متقن است، برنامه تعدیل سوگیری شناختی در دو گروه آزمایشی اجرا شد؛ در یک گروه، ابتدا سوگیری توجه و سوگیری تفسیر مورد سنجش قرار گرفت، سپس با اجرای برنامه تعدیل سوگیری توجه، تاثیرات این مداخله بر سوگیری توجه و سوگیری تفسیر ارزیابی شد. در گروه دیگر، همین ترتیب اجرای آزمایشی درخصوص سوگیری تفسیر صورت پذیرفت. بدین ترتیب این طرح علاوه بر اینکه اثربخشی برنامه‌های تعدیل سوگیری توجه و سوگیری تفسیر بر ترس از ارزیابی منفی به عنوان باور هسته‌ای آسیب‌زا و علائم اضطراب اجتماعی را می‌آزماید، با روشن ساختن الگوی ارتباط سوگیری توجه و سوگیری تفسیر به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا اصلاح و تعدیل یک مؤلفه سودار پردازش اطلاعات در اختلال اضطراب اجتماعی می‌تواند تعدیل سوگیری دیگر را به دنبال داشته باشد یا خیر.
۱-۳- ضرورت و اهمیت پژوهش
اختلال اضطراب اجتماعی با تاثیرگذاری قابل ملاحظه بر کیفیت زندگی (الاتونجی[۸۹]، سیسلر و تولین[۹۰]، ۲۰۰۷)، از حیطه‌های تحقیقاتی محسوب می‌شود که ضرورت کار در آن ملموس است. همچنین، از آنجا که این اختلال پایین‌ترین میزان بهبودی در میان اختلالات اضطرابی را داراست (بروس[۹۱] و همکاران، ۲۰۰۵؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱)، ضروری است تا با شناسایی مکانیزم‌های علی بروز و تداوم آن، مسیرهای درمانی نوین اثربخش طراحی شود. درمان‌های کنونی رایج برای اختلال اضطراب اجتماعی، دارو درمانی و درمان شناختی-رفتاری است که نگرانی‌هایی را موجب شده است؛ اندازه تاثیر درمان‌های دارویی کوچک تا متوسط بوده و تقریباً در ۴۰ درصد بیماران علائم با دارو فروکش نمی‌کند (هافمن و متیو[۹۲]، ۲۰۰۸؛ بلانکو[۹۳]، شنی‌یر[۹۴] و اشمیت[۹۵]، ۲۰۰۳؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱). همچنین تقریباً در ۳۳-۲۵ درصد بیماران، درمان‌های شناختی-رفتاری (شامل بازسازی شناختی و مواجهه رفتاری) موثر نیست (هربرت[۹۶]، ۲۰۰۷؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱) و در بین افرادی که به این درمان پاسخ می‌دهند، بسیاری تا حدودی دارای علائم باقی می‌مانند (هربرت، ۲۰۰۷؛ هربرت و دالریمپل[۹۷]، ۲۰۰۵؛ به نقل از خلیلی طرقبه، ۱۳۹۱). اگر چه از محدودیت درمان شناختی-رفتاری گفته شد اما به نظر می‌رسد با ترکیب این رویکرد که محتوای هشیار افکار را در معرض فرایند استدلال و ارزیابی مجدد قرار می‌دهد با راهبردی که سوگیری‌های پردازشی خودکار را که در اصل منجر به آن محتوا شده‌اند، هدف می‌گیرد، بتوان اثربخشی درمان را ارتقا داد. برای نیل به این منظور، نخست می‌باید کارایی روش‌های تعدیل سوگیری‌های شناختی بررسی شود تا بتوان یک سبک مداخله اثربخش را به منظور تلفیق با درمان شناختی-رفتاری تدوین نمود.
از آنجا که سوگیری توجه و سوگیری تفسیر تفاوت‌های افراد را در اضطراب به صورت بنیادی شکل می‌دهند (متیوز و مک‌لئود، ۲۰۰۲) این دو مؤلفه سودار فرایند پردازش اطلاعات نسبت به سایر مؤلفه‌ها کلیدی محسوب می‌شوند. علاوه بر این، سوگیری توجه به تهدید در اضطراب اجتماعی، آسیب‌پذیری نسبت به تهدید را تحت تاثیر قرار می‌دهد (مک‌لئود، راترفورد، کمپبل، ابسوورثی و هولکر، ۲۰۰۲) و بازگشت اضطراب را نیز در دوره‌های پیگیری پیش‌بینی می‌کند (لاند[۹۸] و است[۹۹]، ۲۰۰۱).
سوگیری تفسیر نیز افراد با اضطراب اجتماعی را به این سمت سوق می‌دهد که موقعیت‌های مبهم و حتی مثبت اجتماعی را تهدیدآمیز تعبیر کنند؛ بنابراین یا اجتناب پیش می‌آید و یا در صورت اجبار به ماندن در موقعیت، سوگیری‌ها و اضطراب فزاینده متعاقب آن، منابع شناختی را در جهت خلاف عملکرد موفق سوق می‌دهد و عملکرد ناموفق در موقعیت‌های اجتماعی را تسریع می کند (عسگری، ۱۳۹۰).
از طرفی تعامل افراد با اضطراب اجتماعی با موقعیت‌های اجتماعی به نحوی است که سوگیری‌های منفی در فرایند پردازش نشانه‌های اجتماعی را اثبات نمایند؛ همه نشانه‌ها در این راستا تعبیر می‌شود که فرد منفی ارزیابی شده است (رپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷؛ کلارک و ولز، ۱۹۹۵)؛ بنابراین مساله ایجاد و تداوم اضطراب به دلیل سوگیری‌های شناختی (کاستر، فاکس و مک‌لئود، ۲۰۰۹)، بر این دلالت دارد که سوگیری‌ها اهداف مهمی برای مداخلات درمانی هستند و می‌باید راهبردهایی برای اصلاح سوگیری‌ها و چرخه معیوب منتج از آن تدوین شود.
در این راستا، برنامه تعدیل سوگیری شناختی مطرح شده است. در بخش تعدیل سوگیری توجه، از طریق تکرار، توجه فرد به دور از نشانگان تهدید اجتماعی بازجهت‌دهی می‌شود و در بخش تعدیل سوگیری تفسیر، فرد به سمت در نظر گرفتن تبیین‌های مثبت یا کمتر منفی سوق داده می‌شود.
تعدیل سوگیری شناختی به عنوان یک درمان مستقل و یا یک بخش الحاقی به درمان شناختی-رفتاری، به راحتی می‌تواند توسط کامپیوتر و با حداقل درگیری بالینی اجرا شود. حتی می‌توان آن را به عنوان بخشی از تکلیف خانگی در نظر گرفت. در این میان، نگرانی‌هایی که در خصوص تعمیم‌پذیری و طول مدت اثرات آموزش وجود دارد، تا حدی با شواهد اولیه که اثرات مفید آن بر علائم اضطراب را تا حداقل ۴ ماه پس از آموزش نشان می‌دهد (اشمیت، ریچی، بوکنر و تیمپانو، ۲۰۰۹؛ امیر و همکاران، ۲۰۰۹؛ به نقل از عسگری، ۱۳۹۰)، برطرف شده است. علاوه بر اینکه کاهش در شدت علائم با ارتقاء عملکرد اجتماعی مرتبط است (برد، ۲۰۱۱).
با آنچه در خصوص اهمیت متغیرهای طرح پژوهشی حاضر گفته شد، اینک لازم است تا سبک مداخله‌ای از برنامه تعدیل سوگیری شناختی تعیین شود که بیش‌ترین میزان اثربخشی را داراست. چرا که مداخلات بر پایه دستیابی به حداکثر اثر با اجرای کوتاه مدت قرار دارند؛ بنابراین ضروری است که با تعیین اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری شناختی در خصوص دو مؤلفه توجه و تفسیر و روشن ساختن نحوه ارتباط و تعامل این دو مؤلفه، به این نکته پرداخته شود که آیا اجرای برنامه تعدیل یک سوگیری شناختی بر تعدیل سوگیری دیگر اثرات قابل توجهی دارد یا خیر و در صورت اثربخشی زنجیره‌ای، اجرای کدام برنامه اولویت دارد.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- بررسی اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر کاهش سوگیری تفسیر منفی و افزایش سوگیری تفسیر خنثی
۱-۴-۲- بررسی اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر کاهش علائم اضطراب اجتماعی
۱-۴-۳- بررسی اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر کاهش سطح اضطراب اجتماعی
۱-۴-۴- بررسی اثربخشی برنامه تعدیل سوگیری تفسیر بر کاهش ترس از ارزیابی منفی
۱-۴-۵- بررسی اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر کاهش سوگیری توجه
۱-۴-۶- بررسی اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر کاهش علائم اضطراب اجتماعی
۱-۴-۷- بررسی اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر کاهش سطح اضطراب اجتماعی
۱-۴-۸- بررسی اثربخشی برنامه اصلاح سوگیری توجه بر کاهش ترس از ارزیابی منفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...