عدهای گفتهاند که باید دو لباس باشد یا یک لباس باشد که آستر دارد. برخی دیگر حله را یک ردا و یک قمیص میدانند که تمام آن عمامه باشد. عدهای دیگر آن را هر پیراهن جدیدی میدانند که انسان میپوشد خواه کلفت باشد یا نازک. اما در هر صورت باید دو لباس باشد، عدهای نیز حله را مشتمل بر سه لباس میدانند (پیراهن، ازار و ردا).
در لمعه هر حله، دو ثوب از بردهای یمن به شمار آمده است و شارع آن میگوید قید دو ثوب در عبارات فقها برای توضیح است زیرا حله کمتر از دو ثوب را شامل نمیشود.۲

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برخی دیگر گفتهاند: حله به هر جامهی آراسته و نیکو صرف نظر از اینکه چه جنسی باشد خواه ضخیم و خواه نازک و در هر کجا یافت شده باشد اطلاق میشود.
بعضی گفته اند حله از دو قسمت تشکیل شده است و جنس حله از پارچه های راهراه یمنی است.
از پیامبر (ص) منقول است که فرمود: بهترین کفن، حله است البته اطلاق نام لباس به نظر عرف بستگی دارد. در صحاح آمده است که حله عبارت از بردهای یمن است و اگر مشتمل بر دو جامه نباشد، لفظ حله بر آن اطلاق نمیشود.۳
درباره حله که شمار آن را دویست گفتهاند به قول صاحب جواهر اختلاف حائز اهمیتی میان فقها مشاهده نمیشود و حتی بعضی بر نفی خلاف و بعضی دیگر بر وجود اجماع تصریح کردهاند، اما دلیل محکمی برای آن وجود ندارد مخصوصاً اینکه در برخی روایات سخنی از حله به میان نیامده است.
۱- گرجی، پیشین، ص ۴۴
۲- همان
۳- نجفی، پیشین، جلد ۴۳، ص ۹
حال به ذکر چند روایت در باب اختیار حله به عنوان یکی از مصادیق دیه میپردازیم.
عبدالرحمان حجاج گفته است: از ابن ابی لیلا شنیدم که میگوید: دیه در روزگار جاهلیت صد شتر بود که پیامبر (ص) نیز بر آن تأکید فرمود. سپس آن حضرت بر آنانکه … و بر اهل یمن دویست حله مقرر فرمود. عبدالرحمان میگوید: از امام صادق (ع) از آنچه ابن ابی لیلی گفته بود پرسیدم، حضرت فرمود: امیرالمومنین(ع) میفرمود: دیه، هزار دینار و بهای هر دینار ده درهم است. دیه برای شهر نشینان ده هزار درهم و برای بیاباننشینان صد شتر و برای اهل سواد دویست گاو یا هزار گوسفند میباشد.۱
گفته میشود اینکه امام (ع) از حلهها نامی به میان نیاورده، خود دلیل بر آن است که از اقسام دیه نیست زیرا اگر بود میبایست بیان میگشت، به ویژه آنکه حضرت در صدد توضیح جزئیات دیه بوده است. از سوی دیگر بر عکس این نظر نیز گفتهاند که مقصود امام (ع) نسبت دادن آنچه ابن ابی لیلی به صورت مرسل از پیامبر (ص) نقل کرده است به امیر المومنین (ع) بوده تا برساند که آن حضرت سرچشمه این حکم بوده و کسانی چون ابن ابی لیلا، حتی در بازگو کردن حدیث درباره امیرالمومنین (ع) نیز کینه میورزند.
بدین ترتیب، گویا امام صادق (ع) جزئیات آمده در آن حدیث را تأیید کرده ولی آن را کوتاه کرد و بخشی را ناگفته گذارد چه اگر حله از دارندگان آن پذیرفته نبود بر امام (ع) بود که آن را توضیح دهد، زیرا نخست آنکه میان آنچه که خود میفرماید و آنچه ابن حجاج از ابن ابی لیلا شنیده است هماهنگی باشد، دوم آنکه در ذهن پرسشگر و دیگران این بود که حله از دیه است و سکوت از نفی آن به ویژه اینکه از مقررات نبوی شمرده شده است می باشد، ظاهر در تأیید و پذیرش همان روایت ابن ابی لیلا خواهد بود. پس این روایت را میتوان از جمله دلایل بر این گرفت که حله از اقسام دیه است.۲
۱- سروستانی، ستایش و قیاسی، پیشین، ص ١۶٧
۲- مسکونی، پیشین، ص١٢۰
با این همه انصاف آن است که بگوییم این روایت بر هیچ یک از نفی یا اثبات مطلب، دلالتی نداشته و از این جهت، ساکت یا مجمل است چرا که شاید امام (ع) خواسته است که ذهن ابن حجاج را از استناد کردن به گفته های کسی چون ابن ابی لیلا باز دارد و از این رو خود به گونهای مستقل حکم مسئله را از اهل بیت (ع) نقل کرده است. پس این روایت مانند آن است که از آغاز خود معصوم (ع) چنین روایتی را فرموده باشد که حکم حله را ناگفته رها کرده است و در کتابهای اربعه و مقنع مرحوم صدوق، با عبارت «صد حله» آمده است در حالی که صاحب وسائل الشیعه آن را از همه کتابها با عبارت «دویست حله» یاد میکند. چنانکه در همین کتاب عبارت «صد گاو» آمده ولی در آن کتابها عبارت «دویست گاو» یافت میشود و چنین برمیآید که از اشتباه نسخهبرداران میباشد.۱
به طور کلی میتوان گفت با توجه به همه این مسائل اظهار نظر قطعی در مورد تعداد حله مشکل به نظر میرسد مگر اینکه مانند صاحب جواهر نقلی را که در آن دویست حله وارد شده است را بی هیچ اشکالی بپذیریم و بگوییم که ضعفهای این نقل با عمل اصحاب و اتفاق فقها بر این موضوع جبران میشود.۲
در خصوص تشکیک در دیه بودن حله یکی از بزرگان چنین نگاشته است: «دلیل اصلی بر اینکه دویست حله در شمار گونه های دیه جای دارد، تنها اجماع و پذیرش همگانی و قطعی فقیهان شیعه است وگرنه چنین چیزی در صحیحه ابن ابی عمیر از جمیل و صحیحه ابن حجاج از ابن ابی لیلا که از پیامبر (ص) به صورت مرسل روایت کرده است، نداریم. البته باید گفت که روایات دارای سند ابن ابی لیلی، اعتباری ندارد چه رسد به حدیث های مرسل او».۳
مشهور فقها میگویند که حله باید از بردهای یمن باشد اما بعضی معتقدند که حله بر بردهای غیر
۱- هاشمی شاهرودی، پیشین، ص ٧۵و٧۶
۲- سروستانی، ستایش وقیاسی، پیشین، ص١۶٧
۳- مسکونی، پیشین، ص١٢۰
یمن نیز اطلاق میشود مانند حله نجران.۱
صاحب مبانی تکمله المنهاج این قید را که حله باید از بردهای یمن باشد، نمیپذیرد و آن را امری مسلم نمیداند و دلیلی بر آن نمییابد و معتقد است که حله بر بردهای غیریمن نیز اطلاق میشود.
در تحریرالوسیله آمده است که حله دو جامه است و احوط آن که از بردهای یمن باشد، همچنین صاحب جواهر قدر متیقن از حله را بردهای یمن میداند.۲
در حقوق کیفری ایران حله را به عنوان یکی از مصادیق دیه در بند ۴ ماده ٢٩٧ قانون مجازات اسلامی پذیرفته شده است که تعداد آن را دویست دست ذکر نمودهاند البته لباسی که سالم واز حلههای یمن باشد.
عدهای اعتقاد دارند که برد وحله یمنی در زمان حاضر موضوعیت ندارد و خود به خود منتفی است «بردهایی که در زمان ما موجود است حلهای نیست که در روایات مذکور است، در نوع قیمت بردهای کنونی زیاد نیست و موارد استعمال خاص دارد حال آنکه حلهای که به عنوان برد یمانی با دیگر انواع برابر دانسته شده است در گذشته از لباسهای فاخر بوده و حتی در بعضی از روایات قیمت هر حله پنج دینار ذکر شده است که در نتیجه بهای دویست حله برابر با هزار دینار میشده است.»
همچنین رهبر معظم انقلاب طی استفتایی که راجعبه حله اظهار داشتهاند به خاطر تردیدی که در باب حله موضوعاً و حکماً جاری است این جنس را از محدوده محاسبه خارج نمودهاند.۳
فقهای حنفی در اعتبار حله به عنوان مالی که میتواند به عنوان دیه پرداخت شود، اختلاف کرده اند. ابوحنیفه منحصـراً دیه را در سه چیـز، شتر، درهـم و دینار میداند و حلـه را به عنوان یکی از
۱- خویی، پیشین، جلد ۳، ص ۱۸۹
۲- گرجی، پیشین، ص ۴۵
۳- فتوای شماره م /٩۴۶٧/١ مورخ ۸/١۰/٧٣ دفتر مقام معظم رهبری
مصادیق دیه برنمیشمرد اما یاران او نظیر ابو یوسف و محمد، علاوه بر این سه مورد گاو و گوسفند و مخصوصاً حله را داخل در مصادیق دیه برشمردند.
حنفیان از این جهت که حله معلوم نیست که چه صورتی خواهد داشت و یا حله از چه جنس انتخاب میشود، ارزان یا متوسط یا گران قیمت، بدین اعتبار معلوم نیست بها و ارزش کل آن دقیقاً چه مقدار می شود.۱

گفتار دوم: اصیل بودن یا نبودن موارد دیه

در ماده ۲۹۷ قانون مجازات اسلامی شش مورد برای پرداخت دیه مقرر شده است و پرداخت هر یک از موارد به شکل وجوب تخییری است یعنی مرتکب قتل، مخیر است که یکی از این امور ششگانه را انتخاب کند. اما مسئله مورد اختلاف است این که آیا چیزی از این موارد اصل است تا موارد دیگر بدل آن باشند یا همه موارد از این جهت یکسانند؟
الف)اصل در دیه شتر است و بقیه موارد بدل از شتر میباشد. مرحوم راوندی در این مورد آورده است: «دیه قتل شبهعمد و خطایمحض، صد شتر است که باید در طول دو سال پرداخت شود.»۲
روایاتی در این زمینه وجود دارد که آن را تصدیق مینماید.۳ «مقدار دیه صد شتر است و قیمت هر شتر به درهم و دینار معادل صد و بیست درهم و ده دینار میباشد و به گوسفند معادل بیست گوسفند است.»
امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) فرمودند: «دیه صد شتر است و دینار یا درهم یا چیز دیگری را نمیتوان به عنوان دیه پرداخت.»
ب)هر یک از امور ششگانه فی نفسه اصل هستند و هیچ یک بدل دیگری نیست. مشهور فقها تابع
۱- گرجی ، پیشین، ص ۴۶
۲- راوندی، سعید بن عبدالله، فقه القرآن، ص ۲۲۹، به نقل از زراعت، پیشین، ص ۲۹۳
۳- عاملی، پیشین، جلد ۱۹، ص ۱۴۹
همین نظر هستند و دلایل زیادی نیز از روایات بر تأیید سخن آنها وجود دارد.
امام صادق (ع) فرمود:۱ «دیه خطا صد شتر یا هزار گوسفند یا دههزار درهم یا هزار دینار است.»
ج)اصل در دیه، دینار است و بقیه موارد بدل از دینار هستند، روایتی در این زمینه وجود دارد که آن را تأیید مینماید.
عبدالرحمان بن حجاج گوید از ابن ابی لیلا شنیدم که میگفت: دیه در زمان جاهلیت صد شتر بود و پیامبر آن را تأیید کرد و سپس برای صاحبان … ، برای صاحبان طلا هزار دینار قرار داد. در مورد صحت سخن ابن ابی لیلا از امام صادق (ع) سؤال کردم ایشان فرمود که حضرت علی (ع) میفرمود: «دیه هزار دینار است و قیمت هر دینار، ده درهم است …»
د)اصل در دیه شتر یا درهم یا دینار است و بقیه موارد بدل از اینها است. روایتی که این نظر را تأیید مینماید چنین میگوید، امام صادق (ع) فرمود:۲ «هرکس عمداً مؤمنی را بکشد، قصاص میشود مگر اینکه اولیای مقتول قبول کنند که دیه را دریافت کنند پس اگر رضایت به دیه دادند و قاتل نیز آن را قبول کرد، دیه معادل دوازده هزار درهم یا هزار دینار یا صد شتر است.» اگر در سرزمینی هستند که شتر یافت میشود، صد شتر بدهند و اگر در سرزمینی هستند که درهم معامله میشود، دوازده هزار درهم پرداخت شود.
نتیجهای که از جمع این روایات حاصل میشود، این نکته است که ما در بین روایات وارد شده روایتی که جامع هر شش صفت مقادیر دیه باشد نداریم زیرا ائمه (ع) روششان چنین بوده است که مقدار دیه را بر حسب آنچه بیشتر در دسترس مردم بوده است بیان میکردند و از همین رو میبینیم که در اکثر روایات بخصوص در زمان امام صادق (ع) دیه با درهم، دینار و شتر تقریر شده است.
۱- عاملی، پیشین، ص ۱۴۳
۲- همان، ص ۱۴۲
از عبارات فقهای شیعه در خصوص نحوهی وجوب پرداخت اجناس دیه این نتیجه بدست میآید که در بین فقهای متقدم به اتفاق، این نظر پذیرفته شده است که اجناس مختلف دیه بنابر «تنویع» بر پرداختکنندهی دیه واجب شده و هر صنفی از مردم مکلف به پرداخت جنس خاصی از این اجناس ششگانهاند.۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...