طرح های پژوهشی انجام شده با موضوع مطالعه اثر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
مطلوب
۴۴۳/۰
مطلوبتر
۴-۹) خلاصه و جمع بندی
در این فصل به تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده و آزمون فرضیه های تحقیق پرداختهشد. بدین منظور، این فصل شامل دو بخش میباشد. در بخش اول با بهره گرفتن از آمار توصیفی به توصیف نمونه پرداخته شد. در بخشدوم نیز با بهره گرفتن از آماراستنباطی به آزمون فرضیه ها پرداختهشد. درابتدا نرمال و غیرنرمال بودن دادهها بررسیگردید. سپس از طریق طریق مدلیابی معادلات ساختاری به بررسی فرضیه ها پرداخته شد.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱) مقدمه
در پایان هرفعالیت تحقیق، محقق پس از آزمون فرضیه ها باید نتایجکار را ارائه دهد. نتایج حاصل از فرضیه ها یا سوالات نیز، اساس شکل گیری پشنهادها برای انجام پژوهش هستند. میتوان گفت که یکی از بخشهای مهم پژوهش که در واقع می تواند راهی برای تبدیل نظریه ها به عمل برای کسب موفقیت در آینده باشد، ارائه نتیجه گیری صحیح و پیشنهادهای بهجا و مناسب است. از طرف دیگر، استفادهکنندگان از یک تحقیق بیش از هر چیز دیگر به نتایج تحقیق توجه دارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این فصل خلاصه، پشنهادات و نتیجه گیری و بحث و گفتگو پیرامون نتایج این پژوهش انجام میگیرد. در ابتدا مروری از پژوهش ارائه شدهاست و به دنبال آن یک تفسیر از نتایج فرضیات پژوهش قرارداده شده است. پس از آن محدودیتهای پژوهش مورد توجه قرار گرفته است و در نهایت ضمن ارائه پشنهادات کاربردی چند پیشنهاد دیگر به پژوهشگران آینده که علاقمند به پژوهش در این حوزه میباشند، ارائهگردیده است. بنابراین، دراین فصل به بررسینتایج و پیشنهادها تحقیق پرداخته می شود.
۵-۲) خلاصه تحقیق
باتوجه به مطالب مطرحشده، هدفاصلی تحقیقحاضر مطالعه اثر پرستیژ، اعتبار و تصویر برند بر قصد خرید مجدد میباشد. زیرا تحقیقات نشان داده اعتبار، یک عامل تعیینکننده کلیدی از مشخصه یک نام تجاری برای رساندن اطلاعات به صورت موثر، میباشد. این موضوع اشاره می کند که نامهای تجاری میتوانند به عنوان نشانها و مشخصههای معتبری به کار گرفته شوند چون آنها میتوانند دربردارنده تلاش های زیادی در مورد استراتژی های ارتباطی بازاریابی پیشین باشند . به همین دلیل است که در قلب نامهای تجاری به عنوان مشخصهها، اعتبار برند قرار دارد. علاوه بر اعتبار برند، یک نشانتجاری، معانی مهم نمادینی از یک کالا و خدمات را منعکس میسازد. معانی نمادین موجود در یک نامتجاری، اغلب می تواند برای بیان ارزش معتبر موقعیت یابی یک نامتجاری مورد استفاده قرار گیرد که به پرستیژ برند اشاره دارد. با توجه به کاربرد بالقوه نامهای تجاری، هم اعتبار و هم پرستیژ برند ممکن است بر تمایل به خرید نام تجاری مشتری تاثیر گذارد چون آنها میتوانند مشتری را قادر سازند نه تنها اطمینان خود را در انتخاب نامتجاری افزایش دهند، بلکه به آنها این توانایی را میدهد تا موقعیت اجتماعی و ارزش خود را از طریق خرید نامتجاری ارتقاء دهند.
به منظور جمعبندی نهایی لازم است مروری اجمالی بر مطالب فصلهای پیشین داشت تا مبنای نتایج مشخصگردد. در فرایند تحقیق ابتدا به منظور شناسایی عوامل موثر بر قصد خرید مصرف کننده مبانی نظری و پیشینه تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در راستای هدف تحقیق به منظور بررسی عوامل موثر بر قصد خرید مجدد یک مدل مفهومی ارائه گردید. در فصل سوم، به مراحل انجام پژوهش، روشتحقیق، جامعه و نمونه آماری و ابزارهای مورد استفاده درتحقیق اشاره شد. در فصل چهارم، فرضیات و سؤالات پژوهشی مورد بررسی قرارگرفت. در این فصل نیز نخست به بررسی و تفسیر یافتههای ارائه شده در فصل چهارم پرداخته و سپس راهکارهایی ارائه خواهد شد. در قسمت پایانی فصل نیز پیشنهادهایی بهمنظور تحقیقات آتی ارائه می شود.
۵-۳) مدل نهایی پژوهش
پس از برازش مدل پیشنهادی که بر مبنای مطالعات پیشین طراحی شده بود، و رد برخی از فرضیه ها مدل نهایی به صورت زیر طراحی می شود.
شکل(۵-۱) مدل نهایی پژوهش
۵-۴) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه های پژوهش
۵-۴-۱) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه اول
فرضیه اول مدعی تاثیر مثبت و معنی داری اعتبار برند بر کیفیت درک شده میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول بیانگر آن است که متغیر اعتبار برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۳۳۱/۰ دارای تاثیر مثبت بر کیفیت درکشده است. همچنین از آنجایی که آمارهt این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱و معادل۱۱۴/۴ شده است، فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشیآزمون این فرضیه با نتایج بدست آمدهاز تحقیق بائک و کیم[۱۱۵](۲۰۱۰) همخوانی دارد. نتایج این تحقیق نشان میدهد اعتبار برند یعنی اینکه نام تجاری توانایی و تمایل به ارائه مداوم آنچه وعده داده است را دارد یا نه، بر قصد خرید مصرف کننده داری تاثیر میباشد. هدف مصرف کننده از خرید یک محصول این است که علاوه بر این که محصول از اعتبار خوبی برخوردار باشد نیز کیفیت مناسبی نسبت به برندهای رقیب داشته باشد و بتواند نیازهای مصرف کننده را به خوبی برطرف کند. هر چه برند در نزد مصرفکننده اعتبار بیشتری داشته باشد کیفیت درک شده مشتری از آن نام تجاری بیشتر خواهد بود و تمایل به خرید محصولات آن برند در نزد مصرف کننده افزایش خواهد یافت.
۵-۴-۲) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه دوم
فرضیه دوم مدعی تاثیر مثبت اعتبار برند بر صرفه جویی در هزینه های اطلاعات میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم بیانگر آن است که متغیر اعتبار برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۲۲۴/۰ دارای تاثیر مثبت بر صرفه جویی در هزینه های اطلاعات است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱و معادل۴۹۸/۲ شده است، فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشیآزمون این فرضیه با نتایج بدست آمده از تحقیق تائه هیون بائک و کیم (۲۰۱۰) همخوانی دارد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که حساسیت مصرفکننده بر روی قیمت تحت تاثیر اعتبار برند است. از نظر مصرف کنندگان هرچه قیمت یک محصول بیشتر باشد یعنی اینکه اعتبار آن برند بالاتر خواهد بود و حاضر هستندکه هزینه بیشتری را برای خرید آن محصول پرداخت کنند. در نتیجه مصرف کننده هزینه بیشتری را برای شناسایی برند مورد نظر انجام خواهد داد که این هزینه صرفا شامل هزینه های پولی نخواهد بود بلکه شامل هزینهزمانی نیز میباشد. یعنی زمانی بیشتری را صرف خواهد کرد تا از اعتبار برند مورد نظر اطمینان کاملی داشته باشد.
۵-۴-۳) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه سوم
فرضیه سوم مدعی تاثیر منفیاعتبار برند بر ریسک درک شده میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم بیانگر آن است که متغیر اعتبار برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۱۸۱/۰- دارای تاثیر منفی بر ریسک درک شدهاست. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیرگذاری بالاتر از ۹۶/۱و معادل۲۲۹/۲ شده است، فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشیآزمون این فرضیه با نتایج بدست آمدهاز تحقیق تائه هیون بائک و کیم (۲۰۱۰) همخوانی دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که که هرچه اعتبار برند در نزد مصرف کننده بالاتر باشد آن نام تجاری از ریسک کمتری نسبت به نامهای تجاری رقیب برخوردار خواهد بود. و مصرف کننده با اطمینان بیشتری محصولات آن برند را خریداری خواهد کرد و نگران هدر رفتن پولی که برای خرید محصولات آن برند پرداخت کرده است نخواهد بود و با اطمینان کامل نسبت به خرید محصولات برند مورد نظر اقدام خواهد کرد.
۵-۴-۴) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه چهارم
فرضیه چهارم مدعی تاثیر مثبت پرستیژ برند بر کیفیت درک شده میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه چهارم بیانگر آن است که متغیر پرستیژ برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۲۰۲/۰ دارای تاثیر مثبت بر کیفیت درک شدهاست. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیرگذاری بالاتر از ۹۶/۱و معادل۶۷۹/۲ شده است، فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج آزمون این فرضیه با نتایج بدست آمده از تحقیق تائه هیون بائک و کیم (۲۰۱۰) همخوانی دارد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هرچه پرستیژ یک برند برای مصرف کننده بالاتر باشد کیفیتی که مصرف کننده از محصولات آن نام تجاری ادراک می کند بالاتر خواهد بود و حاضر است برای خرید محصولات آن برند هزینه بیشتری پرداخت کند. همچنین در مبانی نظری و ادبیات بازاریابی در مورد رابطه بین ادراک از قیمت و کیفیت بحث شده است. واضح است که یکی از نمادهای پرستیژی بودن کالا قیمت نسبی آن میباشد. لذا این موضوع که قیمت بالاتر نشان دهنده کیفیت بیشتر است موید این مطلب است که پرستیژی بودن کالا نیز نشان دهنده کیفیت بالاتر میباشد.
۵-۴-۵) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه پنجم
فرضیه پنجم مدعی تاثیر مثبت پرستیژ برند بر صرفه جویی در هزینه اطلاعات میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پنجم بیانگر آن است که متغیر پرستیژ برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۱۷۷/۰ دارای تاثیر مثبت بر صرفهجویی در هزینه اطلاعات است. همچنین ازآنجایی که آماره t این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱ و معادل ۹۹۸/۱ شده است، لذا فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشیآزمون این فرضیه با نتایج بدست آمدهاز تحقیق تائه هیون بائک و کیم (۲۰۱۰) همخوانی دارد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که پرستیژ برند می تواند نشان دهنده جایگاه نسبتاً بالای موقعیت محصول همراه با یک نام تجاری باشد. عموما افراد برای نشان دادن منزلت و مرتبه خود رو به مصرف محصولات پرستیژی و معتبر میآورند. در واقع مصرف کننده از خرید محصولات با پرستیژ به دنبال آن است که شخصیت اجتماعی خود را در مقابل سایر افراد جامعه بالا برده و در نظر دیگران از منزلت اجتماعی بالایی برخوردار باشد. درحالی که شاید هزینه تمام شده این محصولات بسیارکمتر از آن چیزی باشد که این افراد حاضر به پرداخت آن هستند. هرچه پرستیژ یک نام تجاری بالاتر باشد مصرف کننده در جمع آوری هزینه اطلاعات که شامل هزینه های پولی و زمانی است صرفه جویی بیشتری خواهد کرد و زمانی کمتری را برای جستجوی محصولاتی که دارای پرستیژ بالاتری در نزد دیگران است هدر خواهد داد.
۵-۴-۶) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه ششم
فرضیه ششم مدعی تاثیر منفی پرستیژ برند بر ریسک درک شده میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ششم بیانگر آن است که متغیر پرستیژ برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۰۲۳/۰- دارای تاثیر منفی بر ریسک درک شده است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری پایینتر از ۹۶/۱ و معادل ۲۵۹/۰ شده است، لذا معناداری این تاثیرگذاری رد شده است. مقایسه نتایج ناشی آزمون این با نتایج بدست آمده از تحقیق تائه هیون بائک و کیم (۲۰۱۰) همخوانی ندارد. نتایج این تحقیق نشان میدهد یکی از دلایل که میتوان برای رد این فرضیه بیان کرد این است که بیشتر پاسخگویان ما از نسل جوان بوده و برای آنها پرستیژ یک نام تجاری مهم بوده و به ریسک ادراک شده توجه نشان ندادهاند. از آنجایی که پاسخ دهندگان ما به دنبال برندهای با پرستیژ بالا بوده اند تا منزلت اجتماعی خود را در نظر سایر افراد جامعه بالا ببرند برای آنها مهم نبوده است تلفن همراهی را که خریداری می کنند از کیفیت مناسب برخوردار است بلکه آنها فقط به دنبال برندی با پرستیژ بالا بوده اند.
۵-۴-۷) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه هفتم
فرضیه هفتم مدعی تاثیر مثبت تصویر برند بر کیفیت درک شده میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه هفتم بیانگر آن است که متغیر تصویر برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۳۱۵/۰ دارای تاثیر مثبت بر کیفیت درک شده است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱ و معادل ۸۰۹/۳ شده است، لذا فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشی آزمون این فرضیه با نتایج بدست آمده از تحقیق درویشی وهمکاران (۱۳۹۳) سازگار میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد از نظر مصرف کنندگان تصویر برندکه همان همان ادراکهای احساسی و دقیق مشتریان از برند، ازجایگای بالای برخوردار باشد نیز کیفیت بیشتری نسبت به برندهای رقیب خود خواهد داشت ودرنتیجه مصرف کننده به خرید آن برند تمایل بیشتری نشان خواهد داد. لذا اگر مشتری تصویرکه از برند مورد نظر خود دارد خاص و کامل باشد به مشکلاتی که درمورد محصولات آن برند از طرف دیگران مطرح می شود توجهای نشان نخواهد داد و به کیفیت محصولات برند مورد نظر اعتماد خواهد کرد.
۵-۴-۸) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه هشتم
فرضیه هشتم مدعی تاثیر مثبت تصویر برند بر هزینه صرفه جویی اطلاعات میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه هشتم بیانگر آن است که متغیر تصویر برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۲۶۵/۰ دارای تاثیر مثبت بر هزینه صرفه جویی اطلاعات است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱ و معادل ۶۷۷/۲ شده است، لذا فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشی آزمون این فرضیه با نتایج بدست آمده از تحقیق تائه هیون بائک و کیم (۲۰۱۰) سازگار میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که تصویربرند که از طریق احساساس مصرف کننده شکل میگیرد می تواند صرفه جویی در هزینه اطلاعات را از طریق کاهش جمع آوری اطلاعات و هزینه های پردازش که شامل صرف هزینه های زمان، پولی و روانی است کاهش داد. از طرفی دیگر کالای جدید ممکن است برای مدتی در بازار وجود داشته است، اما آنچه در اینجا مورد نظر است این است که مشتریان چگونه از وجود کالا اطلاع پیدا می کنند. اگر تصویری که مشتری از محصولات یک برند دارد کامل باشد لازم نیست که هزینه های زیادی را برای اطلاع از محصولات آن برند خرج کنند.
۵-۴-۹) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه نهم
فرضیه نهم مدعی تاثیر منفی تصویر برند بر ریسک درک شده میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نهم بیانگر آن است که متغیر تصویر برند با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۱۸۹/۰- دارای تاثیر منفی بر ریسک درک شده است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱ و معادل ۱۹۷/۲ شده است، لذا فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشی آزمون این فرضیه از تحقیق با نتایج بدست آمده از تحقیق امینی(۱۳۹۱) که تصویر برند خصوصی بر کاهش خطر دریافت شده مصرف کنندگان از جانب محصولات برند خصوصی تاثیردارد سازگار میباشد. نتایج این فرضیه نشان میدهد. تصویر برند مجموعه باورهای موجود در مورد یک برند خاص میباشد. در مورد یک محصول میتوان ریسک های مختلفی را مطرح کرد مثل ریسک کارکردی که در اثر کار نکردن محصول مورد نظر به وجود می آید یا ریسک فیزیکی که مصرف کننده هنگام استفاده از محصول دچار آسیب می شود و ریسک مالی که زمانی مطرح می شود که مصرف کننده احساس می کند که پول خود را برای کالایی که ارزش نداشته هدر داده است. در نتیجه تا زمانی که تصویر برند در نظر مصرف کننده خوب باشد، باعث کاهش ریسک او نسبت به آن برند خواهد شد و در نتیجه افزایش میزان رضایت و وفاداری مصرف کننده را در پی خواهد داشت که باعث افزایش قصد خرید محصول خواهد شد.
۵-۴-۱۰) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه دهم
فرضیه دهم مدعی تاثیر مثبت ریسک درک شده بر صرفه جویی درهزینه اطلاعات میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دهم بیانگر آن است که متغیر ریسک درک شده با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۰۲۰/۰ دارای تاثیر مثبت بر صرفه جویی درهزینه اطلاعات است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیرگذاری کمتر از ۹۶/۱ و معادل ۳۵۷/۰ شده است، لذا معناداری این تاثیرگذاری رد شده است. اردام و اسویت(۱۹۹۸) نشان می دهند که اعتبار برند ادراک کیفیت را افزایش می دهد، ادراک ریسک و هزینه های اطلاعات را کاهش میدهد و در نتیجه انتظارات کاربردی مصرف کننده افزایش می یابد. همچنین استدلال می کنند که ادراک ریسک به طور مثبت به هزینه اطلاعات مرتبط است. نتایج این تحقیق نشان میدهد مصرف کننده هنگام خرید محصولی که از قیمتپایین تر و ضمانت کمتری برخوردار باشد احساس شک و تردید خواهد کرد و نسبت به خرید آن محصول دچار ریسک خواهد شد در نتیجه تا زمانی که اطلاعات کاملی در مورد محصول مورد نظر به دست نیاورده است نسبت به خرید آن محصول اقدام نخواهد کرد. دلیلی که برای رد این فرضیه می توان بیان کرد این است که زمانی که ریسک خرید یک محصول بالا باشد حتی اگر اطلاعات مصرف کننده نسبت به آن محصول کامل باشد بازهم تمایلی برای خرید محصولات آن برند نشان نخواهد داد.
۵-۴-۱۱) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه یازدهم
فرضیه یازدهم مدعی تاثیر مثبت کیفیت درک شده بر قصد خرید مجدد میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه یازدهم بیانگر آن است که متغیر کیفیت درک شده با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۳۸۵/۰ دارای تاثیر مثبت بر قصد خرید مجدد است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱ و معادل ۷۰۲/۵ شده است، لذا فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشی آزمون این فرضیه با نتایج بدست آمده از تحقیق نظری و همکاران (۱۳۹۳) سازگار میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد هرچه کیفیت یک محصول بالاتر باشد مصرف کننده حاضر است برای خرید آن محصول هزینه بیشتری انجام دهد. از آنجایی که کیفیت بالا امر مهمی در جهت بقا یک برند میباشد و باعث شهرت یک برند می شود شرکتهای تولید کننده باید نسبت به ساخت محصولات با کفیت بالا اقدام کنند. از طرفی دیگر از نظر مشتری هرچه کیفیت یک محصول بیشتر باشد حاضر است، برای خرید آن محصول، پول بیشتری پرداخت کند.
۵-۴-۱۲) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه دوازدهم
فرضیه دوازدهم مدعی تاثیر مثبت صرفه جویی در هزینه اطلاعات بر قصد خرید مجدد میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوازدهم بیانگر آن است که متغیر صرفه جویی در هزینه اطلاعات با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۲۱۱/۰ دارای تاثیر مثبت بر قصد خرید مجدد است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیرگذاری بالاتر از ۹۶/۱ و معادل ۰۴۱/۳ شده است، لذا فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشی آزمون این فرضیه با نتایج بدست آمده از تحقیق فائق وهمکاران (۱۳۹۲) سازگار میباشد. نتایج این فرضیه نشان میدهد که هرچه اطلاعات مصرف کننده به محصولات یک برند کامل تر باشد تمایل به خرید آن محصولات در مصرف کننده بشتر افزایش خواهد یافت و درنتیجه محصولات آن برندرا خریداری خواهد کرد. از طرف دیگر مشتریان برای انتخاب محصول یا خدمت از فرایند حل مسئله استفاده می کنند. مشتریان اعتقاد دارند که فرایند خرید با شناخت نیاز آنها آغاز می شود. بعد از مرحله شناخت نیاز به جستجوی اطلاعات درباره محصولات که میخواهند خریداری کنند تا نیاز آنها را پاسخ دهد میپردازند. و پس از جمع آوری اطلاعات در مورد محصول مورد نیاز به ارزیابی گزینه ها پرداخته و تصمیم خرید خود را عملی می کنند.
۵-۴-۱۳) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه سیزدهم
فرضیه سیزدهم مدعی تاثیر منفی ریسک درک شده بر قصد خرید مجدد میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه سیزدهم بیانگر آن است که متغیر ریسک درک شده با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل ۱۵۹/۰- دارای تاثیر منفی بر قصد خرید مجدد است. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری بالاتر از ۹۶/۱ و معادل ۴۹۰/۲ شده است، لذا فرضیه مورد پذیرش واقع میگردد. مقایسه نتایج ناشی آزمون این فرضیه با نتایج بدست آمده از تحقیق دهدشتی شاهرخ و همکاران(۱۳۹۳) سازگار میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد مصرفکنندگانی که دارای ریسک پایینی هستند، بیشتر تمایل به خرید محصولاتی دارند که قابلیت اطمنان بالایی داشته باشند و برای این امر کمتر به محصولاتی که کیفیت پایینتری دارند توجه می کنند. از طرفی دیگر فردی که از ریسک پذیری بالایی برخوردار است نگرش منفیتری نسبت به خرید برندهای لوکس دارد. و در نتیجه هر چه مصرف کننده اعتماد بیشتری به یک برند داشته باشد قصد خرید بیشتری نسبت به خرید آن برند خواهد داشت.
۵-۴-۱۴) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه چهاردهم
فرضیه چهاردهم مدعی درگیری محصول قادر است تاثیرگذاری کیفیت درک شده بر قصد خرید مجدد را تعدیل نماید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه چهاردهم بیانگر آن است که متغیر درگیری محصول با ضریب رگرسیونی استاندارد شده معادل۳۰۰/۰ میباشد. همچنین از آنجایی که آماره t این تاثیر گذاری کمتر از ۹۶/۱ و معادل ۶۹۱/۰ شده است، لذا معناداری این تاثیرگذاری رد شده است. تحقیقات بییان و همکاران (۲۰۱۱) نشان داد که زمانیکه درگیری محصول بالاست، فرایند تصمیم خریدار از طریق تصمیم سازی توسعه یافته، مجموعه ای از مراحل منطقی شامل جستجوی اطلاعات و ارزیابی معیارها را طی می نمایند. مصرف کنندگان برخلاف حداکثرسازی کاربرد محصول، به دنبال دسترسی نمادین، عملی و شخصیتر در وضعیتهای درگیری زیاد از وضعیتهایی با درگیری پایین هستند. درگیری محصول نه تاثیر مستقیم و نه غیرمستقیم بر قصد خرید مجدد مصرف کننده دارد. این یافته ها دلالت بر این موضوع دارند که مصرف کنندگان میتوانند از روی میل حتی در وضعیتهای تولید بالا محصول را خریداری نمایند. یک توضیح ممکن برای این نتایج می تواند این باشد که رفتار خرید مصرف کننده می تواند بی اندازه مطابق با وضعیت های متفاوت باشد به طوریکه مصرف کننده امکان دارد نسخههای متفاوتی جعلی یا قانونیاز یک برند را برای اهداف یا وضعیتهای متفاوت استفاده خریداری نماید.
۵-۴-۱۵) نتیجه گیریهای مبتنی بر فرضیه پانزدهم
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-04-18] [ 12:42:00 ق.ظ ]
|