نظریه فاجعه پیشنهاد میکند :
استرس و اضطراب روی عملکرد تأثیر خواهند گذاشت.
هر ورزشکار بصورت منحصربه فرد به اضطراب ناشی از رقابت پاسخ می دهد.
اجرای هر ورزشکاری به صورت ویژه ای تحت تأثیر قرار می گیرد به همین خاطر پیش بینی از طریق قوانین کلی و عام مشکل است.
۲-۴-۳-نظریه اضطراب بهینه
بر اساس نظریه اضطراب بهینه ورزشکار اگر انگیزش و اضطرابی در محدوده عملکردی بهینه داشته باشد بهترین اجرای خود را به نمایش خواهد گذاشت. چالش مربی تشخیص محدوده بهینه ورزشکار و مهیا کردن شرایطی است که ورزشکار قبل از رقابت دراین محدوده قرار بگیرد.
۲-۵- چگونگی اندازه گیری اضطراب
طیف وسیعی از آزمون های روانشناختی و پرسشنامه های اضطراب ورزشی (SAQ) توسط روانشناسان ورزشی برای درک و اندازه گیری این عوامل استفاده شده است.اسپیلبرگر (۱۹۹۶) معتقد است بین حالت های موقتی و رفتار دائمی باید تمایز قائل شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حالت های اضطرابی (حالت نوع A) که پاسخ ما به موقعیت خاص است (مانند اسکی و شیرجه).
رفتارهای اضطرابی (رفتار نوع A) که مرتبط با ویژگی های شخصیتی و سطح اضطراب کلی ما است.
مارتن (۱۹۹۰) پرسشنامه اضطراب رفتاری راتوسعه دادکه با تطبیق آن با ورزش به عنوان آزمون اضطراب رقابت ورزشی (SCAT) شناخته می شود.مارتنز دریافت که اندازه گیری اضطراب ورزشی باید با توجه به اضطراب شناختی (افکارمنفی، نگرانی) واضطراب بدنی (پاسخ های فیزیولوژیک) صورت بگیرد.
۲-۶- نشانه های اضطراب
اضطراب درسه سطح قابل تشخیص است :
شناختی : بوسیله جریان خاص فکر.
بدنی : با پاسخ های بدنی .
رفتاری : بوسیله الگوی رفتاری.
۲-۷- سبب شناسی و درمان اضطراب از دیدگاه روانکاوی، رفتاری و شناختی
۲-۷-۱- نظریه روان پویشی
فروید[۵۲] نخستین کسی بود که تلاش کرد به طور نظام داری ابتلا به رفتار فوبیایی را تبیین کند. فروید اضطراب را درد روانی نامیده است یعنی همان طور که اگر بدن دچار زخم و التهاب شود اولین نشانه آن به صورت تب ظاهر می شود، اگر فرد از نظر روانی دچار مشکل شود اولین نشانه ی آن به صورت اضطراب جلوه گر می شود (فاطمیان، ۱۳۸۸).
فروید در ابتدا معتقد بود که اضطراب در ساخت فیزیولوژیک زیست مایه ریشه دارد، اما بعدها در تعاریف مجدد، آن را هشداری حاکی از وجود خطری در ناخود آگاه دانست یعنی آن را نتیجه تعارض روانی بین خواسته های ناخود آگاه جنسی یا پرخاشگری و تهدیدهای مرتبط با آنها در فرا خود یا جهان خارج تلقی کرده. فروید در مقاله معروفش که «مهارت ها، علائم و اضطراب» نام دارد می نویسد اضطراب است که موجب واپس زنی می شود در حالی که پیش تر معتقد بود که بر عکس، واپس زنی است که موجب اضطراب می شود.
برای فهم کامل اضطراب هر کس، اغلب خوب است از منظر سلسله مراتب رشد به آن نگریسته شود. با این نگاه منبع اضطراب به مسائل رشدی، ارتباط داده می شود (کاپلان[۵۳]، ۲۰۰۷، به نقل از گودرزی، ۱۳۸۸).
از نظر فروید اضطراب به سه دسته تقسیم می شود :
الف – اضطراب واقعی که تجربه آن به تهدیدهای بیرونی است.
ب- اضطراب نوروتیک : زمانی تجربه می شود که تکانه های نهاد موجب تهدید فرد می شود.
ج- اضطراب اخلاق : وقتی ظاهر می شود که فرد عملی بر خلاف وجدان اخلاقی انجام داده است.
۲-۷-۲- نظریه رفتاری
طبق نظریه یادگیری یا رفتاری، اضطراب پاسخی شرطی به یک محرک محیطی معین است، در مدل شرطی سازی کلاسیک، دختری که توسط پدر بدرفتار بزرگ شده است به محض دیدن وی ممکن است دچار اضطراب شود. مهمترین تبیین رفتار فوبی آن است که فوبی از راه یادگیری کسب می شود. مکتب رفتار گرایان معتقد است که اضطراب اجتماعی به محرک و محیط وابسته است و بر فرایند های ناآگاه تاکید ندارد. رفتارگرایی برای آن که از رفتار دید عینی بدهد بر شاهد رفتار و تعامل بین آنها و محیط تاکید کرده است.
محرک ارگانیسم پاسخ
از دیدرفتارگرایان اضطراب اجتماعی رفتاریاست که مثل سایر رفتارها آموخته شده است (گنجی، ۱۳۸۰).
۲-۷-۳- نظریه شناختی
نظریه شناختی بر این اساس است که پردازش اطلاعات برای بقای انسان یک امر ضروری است (بک[۵۴]، ۱۹۸۹).
اختلال هیجانی بر این اشاره دارد که سوگیری های پردازش اطلاعات نقش تعیین کننده در تداوم و احتمالا شکل گیری اختلال های خلقی و اضطرابی دارد.
نظریه شناختی در باب اختلال اضطرابی مبتنی بر این انگاره هستند که عوامل شناختی همچون باورهای ناکارآمد و افکار غیر منطقی در سبب شناسی و تداوم اضطراب نقش اساسی بازی می کنند. در چند سال اخیر رویکرد شناختی به اختلال های روانی بیشتر بر پردازش اطلاعات یعنی شیوه ای که افراد محرک های برخاسته از محیط را درک می کنند تمرکز یافته است (لیپن[۵۵]، ۲۰۰۰).
کلی[۵۶](۱۹۵۲) نقش ساختارهای شخصی که منعکس کننده نحوه تعبیر و تفسیر و ایجاد اندیشه‌های فرد نسبت به خویش و جهان و رویداد های آینده را به عنوان علل واکنشهای هیجانی مورد تاکید قرار می دهد وقتی که شخص نمی داند چگونه به یک موقعیت مخصوص پاسخ دهد و هنگامی که احساس می کند نظام ساختارهای شخصی وی قادر به حل مسئله ایجاد شده نیستند، احساس اضطراب می کند (هیلگارد[۵۷]، ۲۰۰۰، نقل از براهنی، ۱۳۸۲).
راتر[۵۸](۱۹۹۸) معتقد است که ریشه ناراحتیهای افراد ناسازگار را باید در روابط آنها با سایر افراد جستجو کرد او به نحوئ تفکر افراد درباره محیط توجه می نماید و معتقد است افرادی که دارای تمرکز با کنترل درونی هستند فکر می کنند که قدرت تاثیر گذاری بر وقایع را دارند و افرادی که دارای تمرکز با کنترل بیرونی هستند فکر می کنند که قدرت کنترل کمی بر رویداد های زندگی دارند و بیشتر مستعد اختلالات روانی هستند (شولتز[۵۹]، ۱۹۹۰، نقل از کریمی، ۱۳۸۱).
این نظریه ها مطرح کرده اند که سوگیری های پردازش اطلاعات نقش تعیین کننده در تداوم و احتمالا پدید آیی اختلال های خلقی و اضطرابی دارند. شواهد پژوهشی نشان می دهد که سوگیری های شناختی بویژه ترس از ارزیابی منفی دیگران در تعاملات اجتماعی ویژه اختلالات اضطراب اجتماعی است[۶۰](اسپوکاس رودباخ، هیمبرگ، ۲۰۰۷).
برای مثال آنان ممکن است که بخواهند به صورت فردی شایسته در موقعیت توسط دیگران دیده شوند اما تردید دارند که چنین رخ دهد.
اضطراب اجتماعی زمانی بروز می کند که افراد برانگیخته می شوند برای ایجاد تاثیر مطلوب بر روی دیگران اما در مورد ایجاد این تاثیر تردید است. ناتوانی ادراک شده برای پیش بینی کنترل و کسب پیامدهای مطلوب را پیشایندهای اصلی اضطراب در نظر گرفته است[۶۱](سلیکمن، ۱۹۷۵).
یکی از رویدادهای شناخت در زمینه اضطراب آن است که اضطراب با پیش بینی رخداد یک رویداد منفی یا زیان بار و یا ادراک تهدید (بک و همکاران، ۱۹۸۵) فرا خوانده می شود.
ادراک افراد از تهدید بوسیله قضاوت ذهنی اشان از پیش بینی یک رویداد منفی و پیامد یا تنفر از آن رویداد تبیین می شود[۶۲](کار، ۱۹۷۴).
مطابق نظریه شناختی افراد دارای اختلالات اضطرابی خطاهای شناختی زیادی در فرایند پردازش دارند یعنی افراد به طور فعال واقعیت ها را در مورد خودشان و محیط اطرافشان دریافتمی کنند[۶۳](کلارک و ولز ۱۹۹۵).
اسکلنکرو لیری[۶۴](۱۹۸۲) برنقش ایفا شده توسط باورهای خودکارآمدی در احتمال اضطراب اجتماعی تاکید کرده اند.
و اینکه اضطراب اجتماعی زمانی بوجود می آید که افراد برای موقعیت های تهدید کننده احساس ناکارآمدی می کنند افراد در موقعیت های اجتماعی زمانی احساس ایمنی خواهند کرد که :
آنها هدفی برای ایجاد تاثیر مطلوب روی دیگران نداشته باشند، بنابراین در این صورت در مورد واکنش های ارزیابی دیگران نگران نیستند.
آنها برای ایجاد یک تاثیر مطلوب روی دیگران تلاش می کنند و معتقدند افراد چنین احساس امنیتی ندارند اگر چه آنها ممکن است، بخواهند چنین تاثیر مطلوبی ایجاد کنند آنها ممکن است :
درباره چگونگی انجام آن مطمئن نباشند.
باوری که آنها قادر نیستند واکنش های مطلوب از سوی دیگران دریافت کنند.
کلارک و ولز (۱۹۹۵)برپایه الگوهای شناختی به شکل های تخصصی شناخت درمانی دست یافته اند در این شیوه درمانی آمیزع ای از فنون شناختی و رفتاری طراحی شده است که افراد مضطرب اجتماعی را در راستای شناسایی و اصلاح افکار و باورهای تحریفی و اضطراب زا یاری می رساند. این روش درمانی می تواند کاهش احتمال پیامد برآورد رخداد های منفی اجتماعی را به دنبال داشته باشد. فوا[۶۵] و همکاران (۱۹۹۶) دریافتند احتمال و پیامد برآورد رویدادهای منفی اجتماعی پس از ۱۲ هفته رفتار درمانی شناختی کاهش می یابد.
بطور کلی هر الگوی شناختی اضطراب (کلارک ولز،۱۹۹۵، بک، ۱۹۸۵، راپی[۶۶] و هیمبرگ، ۱۹۹۷) تاکید می کنند که افراد مضطرب اجتماعی نگران این موضوع هستند که چگونه آنها بوسیله دیگران ادراک و ارزیابی می شوند.
۲-۷-۴- نظریه طرحواره بک (۱۹۹۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...