متخصصین صنعت، علیرغم آگاهی نسبت به انواع ارتباطات (ذکر شده در بالا) توان فنی، تخصصی و حرفه­ای برای اجرای آنها را ندارند

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

متخصصین صنعت، بر درستی روش­های ناکارآمد سنتی برای تولید، بازاریابی، فروش و… اصرار دارند
متخصصین صنعت، حقوق مالکیت فکری و معنوی اعضای هیأت علمی را رعایت نمی­کنند
متخصصین صنعت، از قوانین و چارچوب­های برنامه­ ریزی شده جهت برقراری انواع ارتباطات با اعضای هیأت علمی، تبعیت نمی­کنند
احساسات شخصی و تعصبات غیر منطقی متخصصین صنعت، در برقراری ارتباط با اعضای هیأت علمی مؤثر است؛ مثلاً عقده­ها و غرض­ورزی­های آنها
متخصصین صنعت، مشکلات و محدودیت­های زندگی شخصی خود را در ارتباط با اعضای هیأت علمی، دخالت می­ دهند
متخصصین صنعت، در برقراری ارتباطات اجتماعی، ناتوان هستند
پس از شناسایی این موانع، برای درک بهتر، اقدام به طبقه ­بندی آنها در قالب: موانع مربوط به «دانش»، «نگرش» و «رفتار» شد. این طبقه ­بندی بر اساس توضیحاتی است که در فصل دوم در قسمت ۲ـ۲۵ صفحه ۴۷ داده شده است؛ که به ترتیب زیر قابل ارائه است:
دانش:
ناآشنایی و عدم آگاهی متخصصین صنعت با کاربرد و مزایای مباحث علمی مرتبط با زمینۀ کاری خود، منجر شده است تا آنها به دانش اعضای هیأت علمی دانشگاه در این زمینه، احساس نیاز نکنند
نحوۀ بیان و انتقال مفاهیم تخصصی از سوی اعضای هیأت علمی دانشگاه در ارتباطات و گفتگوهای فیمابین با متخصصین صنعت، قابل فهم نیست
متخصصین صنعت، از میزان تسلط اعضای هیأت علمی به مباحث علمی مرتبط با زمینۀ صنعتی، شناخت کافی ندارند
متخصصین صنعت، از میزان تسلط اعضای هیأت علمی در پیاده­سازی و اجرای اصول علمی مرتبط با زمینۀ صنعتی، شناخت کافی ندارند
متخصصین صنعت، از مزیت­های به کار بردن اصول علمی در صنعت، شناخت کافی ندارند
متخصصین صنعت، از روند و نحوۀ اجرای طرح­های مشترک میان خود و اعضای هیأت علمی دانشگاه (مانند: کارآموزی، پیاده­سازی تحقیقات، مدیریت امور، و…)، آگاهی کافی ندارند
نگرش:
متخصصین صنعت، به توانمندی­های علمی اعضای هیأت علمی، اعتقاد ندارند
متخصصین صنعت به نتایج تحقیقات و پیشرفت­های علمی، اعتماد و اعتقاد ندارند
متخصصین صنعت، به توانمندی­های خود، اعتماد بیش از حد داشته و به همین دلیل نیازی به ارتباط با اعضای هیأت علمی نمی­بینند
متخصصین صنعت به اعضای هیأت علمی، در ارتباط با مسائل اخلاقی (مانند رعایت قوانین کپی­رایت، افشای اطلاعات و…) اعتماد ندارند.
متخصصین صنعت به اعضای هیأت علمی، در ارتباط با مسائل حرفه­ای اعتماد ندارند (بعنوان مثال، اگر مشکلی در تحقیقات یا اجرای آنها پیش آمد از کمک، دریغ نکنند؛ یا اطلاعات ضروری در رابطه با طرح مشترک را در اختیار متخصصین صنعت قرار دهند، و…)
متخصصین صنعت، در ارتباط با انجام کامل تعهدات حرفه­ای از سوی اعضای هیأت علمی، سوء ظن دارند
متخصصین صنعت، درک درستی از محیط­های دانشگاهی ندارند و تصورات غلطی راجع به آن دارند
رفتار:
متخصصین صنعت، فرصت انجام فعالیت­های تجربه­پذیر دانشگاهی را به اعضای هیأت علمی نمی­دهند
متخصصین صنعت، علیرغم آگاهی نسبت به انواع ارتباطات (ذکر شده در بالا) توان فنی، تخصصی و حرفه­ای برای اجرای آنها را ندارند
متخصصین صنعت، بر درستی روش­های ناکارآمد سنتی برای تولید، بازاریابی، فروش و… اصرار دارند
متخصصین صنعت، حقوق مالکیت فکری و معنوی اعضای هیأت علمی را رعایت نمی­کنند
متخصصین صنعت، از قوانین و چارچوب­های برنامه­ ریزی شده جهت برقراری انواع ارتباطات با اعضای هیأت علمی، تبعیت نمی­کنند
احساسات شخصی و تعصبات غیر منطقی متخصصین صنعت، در برقراری ارتباط با اعضای هیأت علمی مؤثر است؛ مثلاً عقده­ها و غرض­ورزی­های آنها
متخصصین صنعت، مشکلات و محدودیت­های زندگی شخصی خود را در ارتباط با اعضای هیأت علمی، دخالت می­ دهند
متخصصین صنعت، در برقراری ارتباطات اجتماعی، ناتوان هستند
منظور از موانع فردی دانشی، موانعی است که ناشی از دانش و اطلاعات است؛ موانع فردی نگرشی، مربوط است به موانعی که ناشی از نگرش و طرز برداشت و طرز تلقی افراد است؛ و موانع فردی رفتاری، مربوط است به موانعی که در رفتار فرد وجود دارد و مانع برقراری ارتباط با اعضای هیأت علمی دانشگاه­ها می­ شود.
ب. رتبه ­بندی موانع:
با توجه به محاسبات انجام شده در فصل چهارم، اهمیت این موانع در نظر صاحب­نظران، شناسایی شده و بر اساس اولویت، به شکل زیر می­باشد:
جدول ۵ ـ ۶ ـ جدول رتبه ­بندی موانع فردی متخصصین صنعت

شماره مانع

۱۱

۱۲

۷

۱۴

۱۹

۲

۱۰

رتبه میانگینی

۳/۱۷

۰۶/۱۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...