در عرصه‌ی اجتماعی به‌رغم برخورداری نسبی شهروندان کشورهای عربی حاشیه‌ی خلیج‌فارس مانند امارات متحده عربی و قطر از آزادی‌های اجتماعی نیز با محدودیت‌های جدی روبه‌رو هستند.به‌ خصوص جامعه‌ی زنان و شیعیان از بیش‌ترین میزان تبعیض رنج می‌برند که بیش‌ترین این محدودیت‌ها به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز کشیده شده است. دولت عربستان دو مسئله‌ی جنسیت و مذهب را به‌عنوان دو چالش اساسی پیش رو دارد.محدودیت‌هایی که از تسلط وهابیت بر بسیاری از سازمان‌ها و تشکیلات فرهنگی و اجتماعی ناشی می‌شود و به‌رغم تمایلات برخی شخصیت‌های متعادل و اصلاح‌طلب درون خاندان سعودی ، علمای وهابی مانع از تحقق هر رویکرد اصلاحی می‌شوند.در عرصه‌ی محدودیت‌های زنان ، نداشتن کارت شناسایی و هویتی مستقل تا سال‌های گذشته ، همچنین ممنوعیت رانندگی از تبعیض‌های بارز نسبت به این بخش از جامعه‌ی عربستان است.بااین‌حال به برخی نابرابری‌ها در عرصه‌های حقوقی ، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز می‌توان اشاره کرد که فعالان زن در این کشور پیگیری آن‌ها را در اولویت قرار داده‌اند. زنان از فرصت‌های آموزشی و شغلی برابر با مردان برخوردار نبوده و نیستند. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۳)
۳-۲-۴-۱- مساله زنان
وضعیت زنان در عربستان سعودی را بسیاری از پژوهشگران علوم اجتماعی، به وضعیت سیاه‌پوستان در نظام تبعیض نژادی آفریقای جنوبی تشبیه کرده‌ا‌ند، چراکه در هر دو نظام حقوق نابرابر، دسترسی نابرابر به امکانات و مشاغل، جداسازی مدارس و فضاهای عمومی به چشم می‌خورد، با این تفاوت که در آفریقای جنوبی سیاه‌پوستان با این محدودیت‌ها و محرومیت‌ها روبه‌رو بودند و در عربستان سعودی زنان چنین وضعیتی دارند . (fa.bidarieslami.com www.)
مذهب وهابی زنان را از رانندگی محروم می‌کند، زیرا آنان مجبورند بدون نقاب رانندگی کنند و این مخالف قوانین شرع است . زنان عربستان در هنگام تحصیل نبایستی توسط مردان دیده شوند. به همین جهت توسط فناوری جدید و به کمک تلویزیون‌های مداربسته در موارد ضروری مردان کارآموزشی زنان را به انجام می‌رسانند. وضعیت زنان در عربستان سعودی به‌رغم امید به بهبودی، در وضعیت اسفناکی است؛ به‌طوری‌که دولت اعلام کرده که زنان نمی‌توانند در نخستین رأی‌گیری سرتاسری این کشور که گزینش شورای شهر است، رأی دهند. علما این تصمیم دولت را تایید و رأی دادن زنان را موجب فساد و خلاف عفت دانستند.
نرخ بی‌سوادی زنان که می‌تواند به آگاهی پایین سیاسی، مشارکت پایین در انتخابات و غیره منجر شود، همچنان مانعی بر سر راه نفوذ سیاسی بالقوه زنان است. در عربستان بااینکه دولت سعودی دختران را از آموزش منع نکرده و حتی آموزش رایگان نیز برای آنان در نظر گرفته است،حضور دختران در آموزشگاه‌ها و مدارس بسیار محدود است . بر اساس آمار رسمی دولت سعودی،۵۵ درصد دانش آموزان دبستان، ۷۹ درصد راهنمایی،۸۱ درصد دبیرستان‌ها را دانش آموزان پسر تشکیل می‌دهند.از طرف دیگر در این کشور جایگاهی برای زنان در خصوص ورود به عرصه‌های سیاسی و به‌ خصوص مجلسی پیش‌بینی‌نشده است و با مخالفت روبه‌رو می‌شود.( نظری ،۱۳۹۰: ۴۰)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حضور زنان در حوزه فعالیت‌های اقتصادی نیز شاخص دیگری از تلاش برای بهبود جایگاه اجتماعی- اقتصادی است. بر اساس آخرین گزارش سازمان ملل متحد، میانگین فعالیت اقتصادی زنان در کشورهای پیشرفته ۷۵ درصد است اما این میزان در کشور عربستان تنها ۱۵ درصد است. (امامی،۱۳۸۰ : ۱۹۸)
۳-۲-۴-۲- شیعیان
اهمیت مطالعه شیعیان در عربستان حائز اهمیت فراوان است:
نخست آنکه شیعیان استان شرقی در حیاتی‌ترین منطقه استراتژیک این پادشاهی سکونت دارند؛ منطقه‌ای که بیشترین میدان‌های نفتی کشور ازجمله غوار و قطیف به‌عنوان بزرگ‌ترین حوزه‌های نفتی جهان را در خود جای‌داده است.
دوم اینکه از دیدگاه امنیت بین‌المللی و تجارت جهانی، شیعیان استان شرقی نقش مؤثری در ثبات اقتصادی و سیاسی کشور دارند.
سوم آنکه، شیعیان عربستان در منطقه‌ای نزدیک به سه کشور حوزه خلیج‌فارس یعنی ایران، عراق و بحرین که اکثریت جمعیت آنان را شیعیان تشکیل می‌دهند، سکونت دارند
و نهایتاً اینکه شیعیان به‌عنوان یک فرقه متمایز به دلیل ویژگی‌ها، دیدگاه و نگرش مذهبی و استعداد سیاسی‌شان، بزرگ‌ترین رکن مخالفت در پادشاهی سعودی را تشکیل می‌دهند(ابراهیم،۱۳۸۶: ۲۳)
تبعیض‌هایی که از جانب حکومت عربستان علیه شیعیان این کشور به کار گرفته می‌شود :

    • تبعیض‌های سیاسی و مدنی

شیعیان عربستان هیچ جایگاهی در حکومت عربستان سعودی نداشته و یکی از بارزترین مصادیق تبعیض علیه آن‌ها ، عدم حضور و یا حضور کم شیعیان در مشاغل رسمی دولتی است. هرگز شیعه‌ای به‌عنوان وزیر یا عضو کابینه سلطنتی وجود نداشته و فقط جمیل الجیشی سفیر عربستان در تهران بین سال‌های ۱۹۹۹ الی ۲۰۰۳ بود.شیعیان این کشور مجاز نیستند هیچ نوع آثار مکتوب مذهبی درباره تشیع در اختیار داشته باشند و در صورت تلاش برای واردکردن چنین آثاری به کشور بازداشت می‌شوند.
مقالات و رساله‌های شیعی اکثراً به دلیل محتوای سیاسی و حقوقی ضد وهابی و ضد سعودی مجوز چاپ نداشته و نویسندگان این مقالات بازداشت می‌شوند کتب و مقالاتی هم که در خارج از عربستان و توسط فعالان شیعه نوشته می‌شود در داخل عربستان ممنوع است. ( مکرمی،۱۳۹۱: ۱۰۷)

    • تبعیض‌های مذهبی و اجتماعی

تبعیض‌های مذهبی و اجتماعی در حالی در عربستان تداوم دارد که این کشور علاوه بر پذیرش بسیاری از معاهده‌های حقوق بشری در خصوص آزادی مذاهب و عقیده را تصویب کرده است از طرف دیگر در آخرین اقدام در جولای سال ۲۰۰۸ ملک عبدالله پایه‌گذار اجلاس جهانی گفتگوی بین ادیان در مادرید اسپانیا بود .در این اجلاس نمایندگان رسمی مسلمانان، یهودیان و مسیحیان و نمایندگانی از مذاهب هندو، بودائی، شینتو و کنفوسیوسی حضور داشتند .پیام این اجلاس تأکید بر تنوع فرهنگی در میان مردم جهان و احترام متقابل فرهنگ‌ها بود .( مکرمی،۱۳۹۱: ۱۰۵)
اما این حرکت آن‌طور که رفتار و رویه دولت سعودی نشانگر آن است، فقط یک بازی حقوق بشری برای کاستن از مسائل و مشکلات اقلیت‌های دینی در درون جامعه عربستان بوده و تأثیری در کاستن از فشارها علیه شیعیان نداشته است . سیاست عربستان در درون این کشور بر مبنای یکسان‌سازی و وهابی سازی حتی به بهای از بین رفتن سایر مذاهب و فرهنگ‌ها بوده است.( آقایی ،۱۳۸۹ :۱۰ )
بیش از ۲۰ تن از علما و مفتیان این مذهب در فتواهای خود حکم به کفر شیعیان داده‌اند از نگاه وهابیون،جماعت زیادی از مسلمانان موحد نیستند، زیرا می‌کوشند عنایت خدا را با زیارت قبور اولیاء به دست آورند،پس مشرک‌اند.تفسیر قرآن بر پایه تأویل را کفر می‌شناسد، شفاعت جستن از غیر خدا را کفر می‌نامند، ذکر نام پیامبر،ولی یا فرشته را در نماز شرک می‌دانند و بر اساس این آموزه‌ها،تشیع و شیعیان را کافر و مشرک و مقابله با آنان را وظیفه دینی خود می‌دانند.( احمدی لفورکی، ۱۳۸۶ : ۱۸)

    • محرومیت‌های اقتصادی

مصائب اقتصادی شیعیان استان شرقی، از سال ۱۹۱۳ همواره منشأ تنش و رویارویی میان شیعیان و دولت سعودی بوده است. اشغال حساء نیز به وخامت شدید شرایط اقتصادی شیعیان این منطقه انجامید. درواقع استان الحساء از رفاه عمومی، که مشخصه بخش‏های دیگر کشور است، سهمی ندارد. این وضعیت طی دهه گذشته تا حدی بهبودیافته، اما فاصله همچنان چشمگیر است. شیعیان منطقه از کار اخراج می‏شوند، بخصوص از شرکت نفتی عربی ـ آمریکایی «آرامکو». باید اذعان داشت که اگرچه شیعیان تا دهه ۱۹۷۰ حدود ۵۰ درصد از نیروی کار شرکت نفتی آرامکو را تشکیل می‌دادند، اما هرگز همچون هم‌وطنان سنی خود از منافع این ثروت عظیم بهره‌مند نشده و از ورود آنان به مشاغل و مناصب ارشد نیز ممانعت به‌عمل‌آمده است. بدین ترتیب بیشتر شیعیان در مراتب میانی و پایینی سلسله‌مراتب اجتماعی – اقتصادی سعودی قرار می‌گیرند و شاخص‌های فرقه‌گرایانه در تحویل و تخصیص مشاغل در سطوح اجرایی همواره پیش روی آن‌ها قرار داشته است.( ابراهیم، ۱۳۸۶ :۳۷ )
لذا با شکل‌گیری خیزش‌های جهان عرب بعد از سال ۲۰۱۱ دوباره فرصت دیگری برای پیگیری مطالبات شیعیان فراهم کرد اما در مقابل مقامات عربستان سعودی روش جدیدی در سرکوب تحت نام امنیت به کار گرفته و معترضین به نقض حقوق بشر و خواستاران اصلاحات را سرکوب کرده‌اند .در مورخه ۹ جولای ۲۰۱۲ سندی در سایت رسمی UNHCR منتشر گردید که در پی بازداشت روحانی معترض شیعی شیخ نمرالنمر در ناحیه عوامیه واقع در منطقه شرقی و شیعه‌نشین عربستان، شیعیان این منطقه شروع به اعتراض نموده که پلیس عربستان بدون این‌که برخوردی صورت گرفته باشد، به‌سوی آن‌ها آتش گشوده و موجب مرگ ۲ نفر از شیعیان می‌شود .( مکرمی،۱۳۹۱: ۱۲۱)
با نگاهی جامعه‌شناسانه به ساختار داخلی عربستان سعودی حاکی از آن است که این کشور همچون بسیاری از کشورهای عربی منطقه فاقد مشروعیت سیاسی لازم برای تداوم ثبات سیاسی است. لذا این کشور به دلیل نبود مشروعیت،به دنبال نزدیکی هرچه بیشتر به غرب و جلب حمایت آن‌ها، به‌ خصوص ایالات‌متحده آمریکا برآمد که همین مساله خود منجر به ایجاد تعارضات ساختاری در میان جامعه‌ی عربستان گردید. این کشور همچون بسیاری از کشورهای عربی، دست‌خوش مشکلات دوگانه‌ای نظیر جلب رضایت آمریکایی‌ها و لزوم تداوم روابط نزدیک با غرب و خطر بروز بحران مشروعیت در داخل گردید(منفرد، ۱۳۸۵: ۹۵)
لذا با توجه به این ویژگی‌ها در نظام سیاسی عربستان و عدم تمایل به انجام هرگونه اصلاح واقعی شرایط حاکم به این کشور از سوی حاکمیت جنبش‌های شکل‌گرفته در جهان عرب توانست باعث طرح ایده‌ها، الگوها و نظام‌های مشروعیت نوینی گردند که مشروعیت و حاکمیت نظام کهنه‌ی سیاسی عربستان را با چالش جدی و اساسی مواجه سازد.لذا این تحولات بر مردم عربستان و به‌ خصوص جوانان،قشرهای تحصیل‌کرده و گروه‌های لیبرال و هم‌چنین شیعیان به‌عنوان اقلیت دینی دربند این رژیم تأثیرات زیادی گذاشت.
ازجمله مطالبات اصلی گروه‌های دارای گرایش سیاسی در جامعه‌ی عربستان دگرگونی اساسی در ساختار دولت از پادشاهی مطلقه به مشروطه مجلسی است که در آن حقوق و درخواست‌های عموم مردم نیز لحاظ می‌شود.لذا جدی شدن این طرح باعث تبدیل شورای مشورتی انتصابی که از سال ۱۹۹۲ آغاز به کارکرده به مجلسی انتخابی شود و درنهایت منجر به اصلاح قانون اساسی به‌منظور ایجاد تفکیک سیاسی میان قوای حاکمیت گردد.هم‌چنین مطالبه‌ی دیگر مخالفان و فعالان سیاسی تضمین حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان،رفع فساد و تبعیض،تعدیل ساختار خاندانی و قبیله‌ای وزارت خانه‌های اصلی تحت اداره‌ی شاهزاده‌ها و هم‌چنین افزایش سطح کارآمدی حاکمیت است.( Fretag, 2012:23)
۳-۳- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان
باوجود تصور عربستان سعودی از کشور خود به‌عنوان قلمرو افسانه‌ای با ثروت فراوان ، جمعیت غیرسیاسی و شرایط ویژه‌ی اقتصادی و ثبات اجتماعی ، زمان تغییر در این کشور فرارسیده است . (Al-Rasheed, 2011: 510) کارین الیوت هیوز، روزنامه‌نگار آمریکایی، در مقاله‌ای تحت عنوان « هرج‌ومرج آینده در خاورمیانه»،با اشاره به اوضاع عربستان سعودی معتقد است برجسته‌ترین شاخص‌های بحران در عربستان سعودی بدتر شدن اوضاع معیشتی مردم برای بسیاری از شهروندان و بالا رفتن نرخ بیکاری و افزایش نگرانی‌های مردمی است و همین مسائل باعث جرئت و جسارت بیشتر مردم و توسعه دایره مطالبات مردمی در راستای تغییر در کشور شده است. (ماهنامه اخبار،۱۳۹۱: ۲۰)
بعد از سقوط صدام حسین در عراق ، مردم عربستان درخواست‌های خود را از طریق دادخواست اعلام می‌کردند که توسط فعالان سیاسی شیعه و سنی و بسیاری از زنان و جوانان امضا می‌شد. اما با شروع تحولات خاورمیانه فشار سیاسی و سرکوب مخالفان به‌شدت ادامه یافت به‌طوری‌که شاهزاده نایف و پسر و معاون او شاهزاده محمد به‌شدت با وبلاگ نویسان و فعالان سیاسی برخورد می‌کردند. اگرچه مردم عربستان سعودی از مصرف‌گرایی و رفاه اقتصادی لذت می‌برند امّا امروزه با شکل‌گیری تحولات در خاورمیانه و گسترش ارتباطات با سایر جوامع مردم این کشور نیز به دنبال مسائل دیگری همچون آزادی ، دموکراسی، شفافیت ، حقوق بشر، پاسخگویی دولت می‌باشند. آن‌ها با مشاهده‌ی شبکه‌های ماهواره‌ای همچون الجزیره و شبکه‌های اجتماعی، با رصد تحولات سایر کشورها مشتاقانه خواهان شکل‌گیری این تحولات در کشور خودشان بودند . (Al-Rasheed, 2011:512)
لذا مدت اندکی بعد از خلع زین‌العابدین بن علی ، دیکتاتور تونس و اعتراضات مردمی یمن، مرد ناشناس ۶۵ ساله‌ای در استان جیزان عربستان در شمال این کشور (در نزدیکی مرز یمن) ، اقدام به خودسوزی کرد و براثر شدت جراحات وارده درگذشت.پیرو این حادثه تظاهرات پراکنده‌ای به وقوع پیوست و مخالفان رژیم خواستار حقوق مشروع خود شدند.مردم عربستان طی یک فراخوان فیس‌بوکی ۱۱ مارس ۲۰۱۱ را روز خشم اعلام کردند. این تظاهرات با سرکوب مواجه شد و نیروهای آل سعود اقدام به استفاده از گلوله‌های جنگی برای متفرق کردن معترضین نمودند که طی آن‌یک نفر کشته و صدها تن بازداشت شدند. (عباسی،۱۳۹۰: ۶۱).
گروه‌های مختلف شیعه و سنی از شبکه‌های اجتماعی چون فیس‌بوک،توئیتر و یوتیوب برای گسترش اعلامیه‌ی روز خشم و برگزاری تظاهرات در این روز استفاده کرده بودند و این نخستین باری بود که معترضین شیعه و سنی در کنار هم برای یک هدف تلاش می‌کردند. (Al-Rasheed,2011:517)
فنّاوری‌های جدید ارتباطی مانند فیس‌بوک و توئیتر نقش پررنگی در انقلاب‌های اخیر خاورمیانه داشته است. در خصوص تحولات داخلی کشور عربستان نیز این فضا منجر به تشدید تنش‌ها گردید.از طرف دیگر این امکان را در اختیار مخالفین دولت عربستان قرارداد تا از این طریق در مقابل یکدیگر نیز قرار بگیرند به‌طوری‌که اسلام‌گراها و لیبرال‌ها در شبکه‌های اجتماعی علیه یکدیگر مواضع شدیدی می‌گرفتند. (Lynch,2012)
فراخوان فیس‌بوکی روز خشم امیدهای معترضین را برای شکل‌گیری تحولات در عربستان زنده کرد. (Mabon, 2012:532) اگرچه بازدید ۳۶ هزارنفری از این پست فیس‌بوکی صورت گرفته بود امّا در این روز تعداد کمی از مردم عربستان حضور پیدا کردند. یک معلم ۴۰ ساله به نام خالد الجوحانی در مصاحبه با شبکه‌ی بی‌بی‌سی عربی در خصوص دلایل حضورش عنوان کرد که ما برای رسیدن به دموکراسی ، عدالت ، آزادی بیان ، و حفظ شأن و کرامت انسانی مردم عربستان در این تظاهرات شرکت کرده‌ایم که بلافاصله بعد از انجام این مصاحبه توسط نیروهای امنیتی عربستان دستگیر شد. (Amnesty,2011:45)
بعد از نام‌گذاری روز ۱۱مارس ۲۰۱۱ تحت عنوان روز خشم تنها دو گروه سنی مخالف حکومت عربستان یعنی جنبش اصلاحات اسلامی(Mira) و گروه تازه تأسیس امت سنی از آن حمایت کردند. در میان مخالفین شیعی تبعیدی خارج از عربستان نیز فؤاد ابراهیم و حمزه الحسن از برگزاری تظاهرات در این روز حمایت کردند. (Al-Rasheed,2011,517)
هم‌چنین بعد از سرکوب اعتراضات روز خشم معترضین مناطق سنی نشین عربستان نیز به‌طور مداوم در روزهای خاص در اطراف وزارت کشور تجمع می‌کردند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی می‌شدند. از طرف دیگر فارغ‌التحصیلان بیکار عربستانی نیز در اطراف وزارتخانه‌های مرتبط ضمن اعتراض به وضعیت اشتغال در این کشور خواستار اجرای وعده‌های پادشاهی عربستان در خصوص بهبود وضعیت اشتغال بودند. اما این اعتراضات با سرکوب مواجه شد به‌طوری‌که بین ماه‌های فوریه و مارس۲۰۱۱ میلادی ۱۶۰نفر از معترضین دستگیر شدند. ( Human Rights Watch. 2011, hrw.org).
در ۱۲ مارس ۲۰۱۱ تظاهرات دانشجویان در دانشگاه ملک فهد در استان عسیر توجه رسانه‌ها را به مسئله‌ی حساس شرایط آموزشی و چشم‌انداز استخدام جمعیت جوان به خود جلب کرد.طرح‌های توسعه‌ای ملک عبدالله نشان داده است که یکی از اولویت‌های وی ، ارتقاء سطح آموزش و تربیت نیروی انسانی بومی وفادار به‌نظام به‌عنوان سرمایه اصلی برای آینده پادشاهی است اما این اقدامات به خیزش جوانانی انجامیده که مطالبات اجتماعی و سیاسی روشنی دارند.بر اساس گزارش‌ها این تظاهرات به مجروح شدن ۵۰ دانشجوی زن انجامید که در اعتراض به شرایط خوابگاه دست به تجمع اعتراضی زده بودند. در این زمان شاهزاده فیصل بن خالد بن عبدالعزیز فرماندار استان عسیر نسبت به انجام هرگونه تظاهرات هشدار داد و با رفتن به خوابگاه‌ها با گروهی از دانشجویان دیدار کرد اما بسیاری از دانشجویان و ناظرین محلی مجدداً به شرایط خود و نحوه‌ی مدیریت فرماندار انتقاد کردند. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۶)
در تاریخ ۱۳ مارس نیز تجمعات در مقابل وزارت کشور عربستان انجام گرفت که در آن معترضین خواستار آزادی زندانیانی شدند که بدون محاکمه در حبس بودند . (Ulf,2011:34)
۳-۴-جریانات و گروه‌های تأثیرگذار در تحولات عربستان
صاحب‌نظران در ترسیم آمایش جغرافیاى انسانى عربستان معتقدند که چهار جریان ریشه‌ای مخالف، در عربستان پس از سال ۱۹۳۲ شکل‌گرفته است.

    • مخالفان قبیله‌ای که اینان اغلب در مرکز عربستان(نجد) ساکن هستند و از گذشته‌های دور متفق عثمانى بوده‌اند و گرایش‌های ضد انگلیسی داشته و دائم با عبدالعزیز سعودى در جنگ و ستیز بودند.
    • قبایل و گروه‌هایی که در حجاز ساکن هستند و پیوسته تمایل به استقلال حجاز با محوریت مکه و مدینه داشته‌اند.
    • اصولگرایان وهابى و اخوانی‌ها که از سال ۱۹۲۴ معتقد بودندکه عبدالعزیز (پایه‌گذار رژیم سعودى) مرتد است
    • قبایل مناطق خاورى که عمدتاً شیعیان و یمنی‌ها هستند و باسنت گرایان وهابى در تعارض ایدئولوژیک قرار دارند.(قنبری،۱۳۹۰: ۴۶)

تغییری که بعد از شروع بیداری اسلامی در عربستان رخ داد گسترش دامنه‌ی معترضین در عربستان بود به‌طوری‌که در کنار شیعیان و لیبرال‌ها گروهی از دانشجویان سلفی با راه‌اندازی یک وب‌سایت خواستار اصلاحاتی در ساختار حکومتی عربستان مانند دموکراسی و احترام به حقوق بشر در جامعه‌ی عربستان شدند اگرچه بعد از مدت کوتاهی همه‌ی اعضای آن دستگیر شدند ، اما این می‌توانست آغاز خوبی برای همگامی گروه‌های معترض در عربستان باشد. (Al-Rasheed, 2011)
۳-۴-۱- اهل سنت
مقامات عربستانی همواره سعی کرده‌اند که قیام را مختص شیعیان القا کنند و دیگر اقشار به‌ویژه اهل تسنن را کاملاً راضی نشان دهند، اما واقعیت به‌گونه‌ای دیگر است. حقیقت این است که علاوه بر شیعیان، که بار اصلی مبارزه را به دوش می‌کشند، اهل سنت نیز از سیاست‌های خاندان سلطنتی آل سعود به تنگ آمده‌اند. درواقع در کشوری که تمام مسؤولیت‌های دولتی در بین افراد ذکور خاندان سلطنتی تقسیم‌شده است، دیگر جایی برای حضور سایر مردم، حتی اهل سنت وجود ندارد. اگرچه تبعیض‌ها برضد سنی‌ها، به‌اندازه‌ی شیعیان نیست اما سنی‌های عربستان نیز از این سیاست‌های تبعیض‌آمیز آل سعود بی‌بهره نیستند.
اهل سنت عربستان نیز از رسیدن به حقوق کامل شهروندی خود ناتوان هستند و به این وضع اعتراض دارند. رژیم آل سعود برای هیچ مذهبی ارزش قائل نیست و آنچه برایش مهم است، حفظ موجودیت خود است.البته اعتراض سنی‌ها تاکنون تنها به فعالیت در اینترنت و نوشتن و انتشار مقالات انتقادی محدودشده است و اهل سنت مانند شیعیان مگر در مواردی اندک هنوز وارد صحنه‌ی اعتراض‌های خیابانی نشده‌اند. درواقع تهدید و ارعاب حکومت در میان سنی‌ها مؤثر بوده است و آن‌ها را از حضور درصحنه بازداشته است.(یاسینی،۱۳۹۰)
۳-۴-۲- شیعیان عربستان
شیعیان عربستان دارای یک نقش محوری و کانونی بوده‌اند زیرا این اعتراضات که عمدتاً در مناطق شرقی محدود است به خاطر داشتن ریشه‌های قومی و دیرینه‌ی اعتراضی گسترده‌تر و پایدارتر از دیگر گروه‌های معترض محسوب می‌شود و لذا نمی‌توان انتظار داشت برخلاف سایر گروه‌ها با دادن برخی امتیازات و یا با صرف حضور نیروهای نظامی پایان یابد.لذا این اعتراضات دیرینه در سال نیز توسعه یافت که نشانگر جدیت آن‌ها در پیگیری مطالباتشان است. لذا ناآرامی‌های مکرری که در مناطق شرقیه عربستان رخ می‌داد سبب نگرانی امنیتی سعودی‌ها شد.از اوایل سال ده‌ها نفر از غیرنظامیان و نیروی پلیس در درگیری‌های صورت گرفته مجروح و غیرنظامیان متعددی نیز کشته شدند و بسیاری نیز دستگیر شدند اما در سال ۲۰۱۲ نقطه‌ی عطف این تحولات با دستگیری روحانی سرشناس و مبارز شیعه «شیخ باقر النمر النمر» باعث احیای گسترده‌ی جنبش‌های اعتراضی در عربستان شد.او در خطبه‌های خود به‌صراحت خاندان آل سعود را مورد خطاب قرار می‌داد و در آخرین آن خطبه‌ای ایراد کرد که مصادف شده بود با مرگ نایف بن عبدالعزیز که او را به سخره گرفته بود . لذا این اقدام منجر به دستگیری او توسط وزارت کشور عربستان شد.این روحانی در سال ۱۳۹۱ نیز در خطبه‌های خود از دولت آل سعود به دلیل تداوم دستگیری‌های مکرر شیعیان به‌شدت انتقاد کرد و توسط نیروهای امنیتی عربستان بازداشت شد. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...