۱- افراد معتاد به علت غیر عقلایی بودن معاملات خود در زمره افراد محجور می‌باشند؛

۲- با مقایسه صفات و ویژگی های موجود در افراد سفیه می توان افراد معتاد را هم محجور دانست؛

۳- در فرد سفیه عاقل بودن، غیر عقلایی بودن تصرف مال، ‌و استمرار وجود دارد که هر سه ویژگی به طور کامل در فرد معتاد وجود دارد؛


۴- درحقوق ایران وضعیت معاملات آن ها مشخص نیست ولی می توان آن ها را غیر نافذ دانست.

۱-۹- روش تحقیق:

این تحقیق یک تحقیق کاربردی می‌باشد چرا که ما در این خصوص قرار است وضعیت این افراد را مشخص وبا تصویب لوایح قانونی به مجلس شورای اسلامی این ابهام را در حقوق موضوعه ایران برطرف نماییم در این صورت با توصیف مواد قانونی ‌و نظریات حقوق ‌دانان به صورت فیش برداری از طریق کتابخانه ای ومطالعه کتب فقهی وحقوقی انجام می‌گردد.


فصل دوم: موضوع شناسی


قبل از آنکه بحث را شروع کنیم بهتر است که ابتدا در خصوص دو واژه اعتیاد و معتاد از لحاظ لغوی واصطلاحی کاملا توضیح بدهیم و سپس تاریخچه اعتیاد را در ایران و یا سایر جهان شرح بدهیم تا در هنگام استفاده و استعمال این دو واژه در این پژوهش دچار سر در گمی نشویم.



۲-۱-مفهوم اعتیاد و معتاد

در این مبحث در قالب دو گفتار مفهوم اعتیاد را از لحاظ لغوی واصطلاحی شرح می‌دهیم سپس در ادامه به دیگر مباحث خواهیم پرداخت که در گفتار نخست ابتدا مفهوم اعتیاد را بررسی می‌کنیم.

۲-۱-۱-مفهوم اعتیاد

واژه‌ « اعتیاد » از نظر لغوی مصدر باب افتعال از ریشه ی « عاد » است که در فرهنگ لغت معین به معنی عادت کردن و خو گرفتن می‌باشد . در فرهنگ نامه ی دهخدا اعتیاد به مفهوم « پیاپی خواستن چیزی » آمده است .

در سال ۱۹۵۰ کمیته متخصّص تشخیص مواد اعتیادآور که وابسته به کمیسیون بهداشت جهانی است اعتیاد به موادّ مخدّر را چنین تعریف ‌کرده‌است :«اعتیاد به موادّ مخدّر ‌مسمومیت حاد یا مزمنی است که مضرّ به حال شخص و اجتماع می‌باشد و زاییده ی مصرفِ دارویی طبیعی یا صنعتی به شمار می رود و خصوصیات آن عبارت است از :

۱٫ وجود یک تمنّا و احتیاج به ادامه‌ استعمال دارو و به دست آوردن آن به هر طریقی که ممکن باشد.

۲٫وجود یک علاقه شدید یا یک گرایش به ازدیاد میزان مصرف دارو که به نام افزون طلبی مشهور است.

۳٫ یک وابستگی روانی و جسمی به آثار داروهای اعتیادآور بدین نحو که وقتی دارو به معتاد نرسد اثرات روانی وجسمی که به آثار محرومیت از دارو ، موسوم است در وی ظاهر می شود. »[۱]

در سال ۱۹۶۴ سازمان بهداشت جهانی واژه ی «وابستگی به مواد»[۲] یا «سوء مصرف دارویی»[۳] را جانشین واژه ی اعتیاد کرد .

اعتیاد را وابستگی جسمانی و روانی فرد به مواد مخدر، که ترک آن برای فرد مبتلا سخت باشد، تعبیر می‌کنند. توضیح آن که، فرد با مصرف مواد مخدر به احساس لذت دست پیدا می‌کند و با توجه ‌به این که بدن فرد در اثر مصرف ماده مخدر مقاوم می شود و حساسیت سابق را ندارد برای ایجاد حساسیتی که مقدار سابق برای او ایجاد لذت کند، لازم است فرد گرفتار به مرور زمان برمیزان مصرف بیفزاید. در اثر استمرار مصرف، یک نوع وابستگی جسمی و روحی ایجاد می شود، به نحوی که امکان ترک مصرف رفته رفته برای فرد، که به حالت اعتیاد رسیده، سخت می شود. فردی که به چنین حالتی رسیده باشد معتاد نامیده می شود. در این که اعتیاد یک نوع بیماری است یا نه بحث های علمی مختلفی صورت گرفته است و عقیده رایج بر آن است که اعتیاد نوعی بیماری است.و گفته می شود که « با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعات و تحقیقات، اعتیاد به طور کلی و آشکارا در اثر تغییرات ساختاری و کارکردی مغز ایجاد می شود. ‌بنابرین‏، می‌توان گفت که اعتیاد به طور قطع و یقین یک بیماری مغزی است»[۴]


توضیح آنکه فرد به خاطر ناراحتی هائی که داردو برای تسکین آلام جسمی یا روحی خود و به تصور غلط مبنی بر این که استعمال مواد مخدر آلام وی را خواهد زدود و یا تصور این که مصرف مواد مخدر باعث ایجاد شادی و نشئگی در وی خواهد شد، دست به استعمال مواد مخدر می زند. ابتدای مصرف نیز این نیازها برآورده می شود ولی بر اثر مرور زمان و با ایجاد وابستگی روحی و جسمی فرد نسبت به مواد مخدر معتاد می شود. لذا می توان گفت چنین شخصی بیمار است و با استعمال موادمخدر، اعتیاد بر وی عارض می شود. چنین شخصی، که دچار ناتوانی می شود، ذهن جامعه را به یکی ازعناوین «عمل ناپسند» ، « نابهنجار» و یا « مجرم» جلب می‌کند.

۲-۱-۲-مفهوم معتاد

سازمان بهداشت جهانی وابسته به سازمان ملل در این زمینه چنین مقررّ ‌کرده‌است :

«معتاد فردی است که در اثر استعمال مکرر و مداوم ، متّکی به موادّ مخدّر و یا سایر مواد است و دارای شخصات چهارگانه زیر می‌باشد:

در اثر مصرف مکرر مواد و یا دارو ، عادت روانی ایجاد می شود و این عادت فرد را به علت نیز و تمایل روانی به سوی موادّ مخدّر و یا دارو ، به حد وسواس تشویق و ترغیب نماید؛

برای نگهداری اثری که منظور و مطلوب معتاد است ، مقدار مواد مصرفی افزایش یابد؛

در اثر قطع موادّ مخدّر یا دارو ، علائم خاصی در معتاد ظاهر گردد که آن علائم بستگی به نوع موادّ مخدّر و داروی مصرفی دارد؛

اعتیاد به مواد مخدر یا دارو برای فرد یا جامعه زیان آور باشد.» [۵]

به طور کل معتادان به دو گروه تفننی و دائمی تقسیم می‌شوند: (معتاد تفننی فردی است که وابستگی عمیق به موادّ مخدّر ندارد و فقط در برخی مواقع آن را مصرف می‌کند). میانگین مصرف این افراد در هر ماه، حداکثر چهار بار در هر نوبت ۱ تا ۳ گرم – معمولاً تریاک – می‌باشد . به طور معمول تعداد معتادان تفننی چندین برابر تعداد معتادان دائمی یا رسمی و یا حرفه ای برآورد می شود .( معتاد دائمی فردی است که در اثر مصرف مکرر و مداوم مواد ، دچار وابستگی شدید به مواد می‌باشد . که به دو صورت فکری یا روانی و جسمی ایجاد می شود )[۶]

حال که مفهوم اعتیاد ومعتاد را به درستی فرا گرفته، نوبت به آن رسیده تا ابتدا وضعیت حقوقی اعتیاد را در کنوانسیون ۱۹۸۸، ایران وسایر جهان بررسی نماییم سپس در ادامه به تاریخچه اعتیاد بپردازیم.

۲-۲-وضعیت حقوقی اعتیاد در کنوانسیون ۱۹۸۸

در بین کنوانسیون های سازمان ملل متحد (و قبل از آن جامعه ملل) کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و روان گردان مصوب ۱۹۸۸ وین، اولین کنوانسیونی است که به حقوق بشری معتاد به طور خاص توجه ‌کرده‌است. این کنوانسیون ضمن آن که با هدف ریشه کنی مواد مخدر در جهان به تصویب رسیده است ولی از حقوق انسانی معتادان نیز غافل نمانده است.


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...