خانواده نقش مهم و زیر بنایی در سازگاری عاطفی افراد دارد. مطالعه برخورد والدین با فرزندان در دوران رشد نشان می‌دهد که معمولاً والدین نا آگاه، عجول، بی ثبات، پرخاشگر، منفی بین، سختگیر، تحقیر کننده و مقایسه کننده ، فرزندانی مضطرب و ناتوان بار می آورند و والدین آرام و مسلط، مثبت بین، احترام گذار و ترغیب کننده، فرزندانی با آرامش روان و اعتماد به نفس بار می آورند(اسداللهی و موسوی، ۱۳۷۶).

لازمه ایجاد تعادل فردی این است که خانواده سهم مؤثری داشته باشد.بسیاری از مردم از تأثیرات تعیین کننده مدرسه و جامعه بر کودک بحث می‌کنند. اما این تأثیرات ناشی از ضعف هویت انسانی مربوط به دوران کودکی و زندگی خانوادگی است(گیتونی، ۲۰۰۰ به نقل از بازرگان، ۱۳۸۲).

خصومت و طرد کردن والدین با پیامد هایی چون انزوای اجتماعی، عزت نفس پایین، رفتار ضد اجتماعی و افسردگی در نوجوانی و بزرگسالی ارتباط دارد(بیکر[۹۳]، ۱۹۶۴، به نقل از اسماعیلی، ۱۳۸۸).

۲-۱۴ ویژگی های افراد با سازگاری عاطفی

– در ایجاد رضایت و اثبات وفاداری توانا است.

– از ایجاد رضایت برای دیگران بیشتر لذت می‌برد تا کسب رضایت برای خود.

– از اوقات فراغت خود، ساعاتی خلاق می آفریند و آن را صرف فعالیت هایی مانند توجه به پیشرفت اطلاعات، امور خانواده و جامعه اش می‌کند.

– در یادگیری تواناست و از اشتباهات خود برای موفقیت های بعدی درس می‌گیرد.

– از ترس و اضطراب و تنش نسبتاً راحت است.

– بر مشکلات غلبه می‌کند و به سوی مقصود پیش می تازد.

رشد عاطفی مانند هر نوع دیگر کمال، آرمانی است که هر کس می‌تواند گام به گام به آن نزدیک شود(رجبی، ۱۳۸۴).

۲-۱۵ مروری بر الگوها و نظریه های سازگاری

سازگاری توسط دانشمندان رشته‌های مختلف ، مطالعه شده است، این اتفاق در رشته زیست شناسی در سطح سلولی و در رشته‌های علوم رفتاری در سطح افراد، خانواده و جامعه به انجام رسیده است(عابد سعیدی،۲۰۱۲) صاحب نظران در رشته‌های مختلف، الگوها و نظریه های متفاوتی در رابطه با سازگاری ارائه نموده اند که با توجه به پارادایم رشته‌های خود، به جنبه‌های خاصی از آن توجه نموده و سعی در بیان این دیدگاه ها در چارچوب نظری و علمی داشته اند که در این جا به توضیح مختصری ‌در مورد الگوها و نظریه ها و نیز به کار گیری آن ها در پژوهش ها اشاره می‌گردد.

۲-۱۵-۱ نظریه ها و الگوهای سازگاری با رویکرد زیست شناختی

هر فردی که واقعه ناگواری (مانند بیماری) تجربه کرده باشد، یک سری واکنش های فیزیولوژیکی به تنش از خود نشان می‌دهد . مثلاً بلا فاصله ضربان قلب و میزان تنفس افزایش می‌یابد و کمی بعد ممکن است لرزش بدن شروع شود. سیستم عصبی سمپاتیک و سیستم غدد درون ریز، باعث برانگیختگی می‌شوند، در واقع، احتمال خطر موجب می شودسیستم سمپاتیک، غدد فوق کلیه را به ترشح ماده اپی نفرین که موجب برانگیختگی بدن می شود، تحریک کند و بدین ترتیب، بدن آماده دفاع می شود و پس از این که موقعیت اضطراری پایان یافت، برانگیختگی فرد فروکش می کند. واکنش برانگیختگی از این جهت که موجود زنده را برای واکنش نشان دادن بسیج می‌کند، مفید است. بر اساس این نظریه ها در حقیقت، واکنش های جسمی بدن به دنبال بروز بیماری و پیامد های جسمی ناشی از بیماری مورد توجه قرار می‌گیرد(سارافینو[۹۴]،۲۰۰۵).

یکی از مهم ترین نظریه هایی که سازگاری را با رویکرد زیست شناختی مورد توجه قرار داده است، نظریه نشانگان سازگاری عمومی است. این نظریه در سال ۱۹۷۶ توسط هانس سلیه ارائه گردید. این الگوی زیست شناختی در ارتباط با تنیدگی و سازگاری استکه پاسخ عمومی بدن به تنیدگی را بیان می‌کند و جزء اساسی و پایه علمی در عرصه مراقبت پرستاری را تشکیل می‌دهد( کارن و پریسیلا[۹۵]،۲۰۰۸). بر اساس این نظریه اگر مکانیسم های فیزیولوژیک بدن به طور مؤثر با عوامل تنش زا مقابله نماید، فرد درجهت تعادل و سازگاری پیش می رود، در غیر این صورت منجر به عدم سازگاری می‌گردد (شویک[۹۶]، ۲۰۰۷). این الگوها اطلاعات مفیدی را درباره پاسخ های فیزیولوژیکی بدن در هنگام ابتلا به بیماری ارائه می‌کنند، اما به جنبه‌های روانشناختی بیماری، کمتر پرداخته‌اند، در صورتی که بیماری های مزمن، پتانسیل لازم جهت کاهش کیفیت زندگی و سلامت روانی را دارند(شررز[۹۷]، ۲۰۰۸).

سلامت روانی هم به عنوان شاخص پیش‌بینی کننده سازگاری با بیماری و نیز نشانه های سازگاری با بیماری، مورد توجه پژوهشگران علوم پزشکی و رفتاری قرار گرفته است (شارپ[۹۸]، ۲۰۰۶). تفاوت فردی افراد در سلامت روان شناختی، می‌تواند به پیامد های مختلفی در سازگاری با بیماری منجر شود(فولکمن وگریر[۹۹]،۲۰۰ ). در این الگو ، نقش عوامل روانی ـ اجتماعی را که نقش مهمی در سازگاری با بیماری دارند، نادیده گرفته اند(ماندر و هانتر[۱۰۰]، ۲۰۰۱).

صاحب نظران بر این نکته مهم نیز تأکید دارند که سازگاری با بیماری، مفهومی چند بعدی است (دویر[۱۰۱]، ۱۹۹۷) و نشان دهنده پاسخ فرد به تغییرات روانشناسی، اجتماعی و عملکردی است که در زمان شروع بیماری، در طول زندگی با بیماری مزمن و یا ناشی از درمان اتفاق می افتد ( شاپیرو و همکاران[۱۰۲]، ۲۰۰۱). به همین دلیل نظریه و الگو های زیست شناختی، با بیماری مورد انتقاد قرار گرفته اند. با انتقاد های وارده ‌به این الگو ، الگو های رفتاری به منظور مطالعه پاسخ انسان‌ها در هنگام بیماری و رفتارهای خود مراقبتی ارائه شده اند که بر رفتارهای خود مراقبتی افراد در پیشگیری اولیه و ثانویه تأکید دارند.

۲-۱۵-۲ نظریه ها و الگوهای سازگاری با رویکرد رفتاری

الگو های رفتاری، منتج از نظریه انگیزشی هستند ( بن سیرا و الیزر[۱۰۳]، ۱۹۹۰) . در واقع، عواملی که رفتاری را در فرد به وجود میآورند و به آن نیرو می بخشند تا فرد به هدف خود برسد، انگیزه می‌گویند. به طور کلی، انگیزه را می توان علت و سبب رفتار یعنی آن چه که موجودات زنده را به کاری وادار می‌کند، تعریف نمود. انگیزش حالتی است که در اثر انگیزه به وجود می آیدو تمایل به انجام عملی خاص را در شخص به وجود می آورد . رفتار بر انگیخته شده، پرانرژی، جهت دار و مستمر است . فرآیندهای انگیزشی، جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین می‌کنند ( مالاچی[۱۰۴]، ۲۰۰۸). نکته قابل توجه در فرایند سازگاری، فردی بودن سازگاری با عامل تنیدگی است که تعامل فرد با محیط فیزیکی و اجتماعی، منابع فردی و میزان حمایت های اجتماعی بر آن تأثیر دارند( افراسیابی، ۲۰۰۶).

۲-۱۵-۳ نظریه ها و الگو های سازگاری با رویکرد شناختی

الگوهای شناختی، بر فرآیندهای ارزیابی و اتخاذ راهبردهای مقابله ای تأکید دارند.الگوهای خود تنظیمی و الگوی تنش و مقابله از جمله الگوهای شناختی هستند که مورد توجه متخصصان بالینی و پژوهشگران قرار گرفته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...