محققان زیادی به تفاوت معنی‌دار سایر ارقام گلرنگ با یکدیگر از لحاظ وزن هزار دانه اشاره کرده‌اند (داداشی، ۱۳۸۰ ؛ احسان‌زاده و زارعیان، ۱۳۸۲ و محمودیه‌چم‌پیری، ۱۳۸۲). در آزمایش کافی و رستمی (۱۳۸۶) بیشترین وزن هزار دانه مربوط به رقم KH و کمترین آن مربوط به رقم اصفهان بود. باغخانی و فرحبخش (۱۳۸۷) اظهار داشتند که بیشترین وزن هزار دانه مربوط به رقمIL و کمترین آن مربوط به رقم محلی اصفهان می‌باشد و رقمLSP حد واسط این دو رقم می‌باشد که بالا بودن وزن هزار دانه در رقم IL را می‌توان به تعداد دانه کمتر در طبق نسبت داد که این امر مواد فتوسنتزی بیشتری را به تک دانه اختصاص می‌دهد. همچنین رضادوست و همکاران (۱۳۸۷) بیان کردند که در رقم آذرگل آقتاب‌گردان علت بالا بودن وزن هزار دانه طولانی‌تر بودن دوره پر شدن دانه نسبت به سایر ارقام است. در آزمایش موسوی‌فر و همکاران (۱۳۸۷) بیشترین وزن هزار دانه متعلق به رقم IL111 و کمترین آن مربوط به ارقام کوسه و اصفهان ۲۸ بود که در این دو رقم تعداد طبق بیشتر و اختصاص میزان مواد فتوسنتزی کمتر به هر طبق باعث کاهش وزن هزار دانه شده است. عسیسی و همکاران (۱۳۸۹) نیز بیان کردند که تاثیر رقم بر وزن هزار دانه بسیار معنی‌دار بود و وزن هزار دانه رقمIL111 بسیار بیشتر از رقم کوسه می‌باشد.
۲-۱-۶- شاخص برداشت در ارقام گلرنگ
شاخص برداشت نسبت عملکرد اقتصادی به عملکرد بیولوژیک گیاه زراعی می‌باشد و در طول فصل رشد معمولا تحت تاثیر رقم، تراکم گیاه، میزان آب و مواد غذایی در دسترس و دمای محیط قرار می‌گیرد که این صفت شاخصی از ضریب انتقال و توزیع مواد فتوسنتزی بین قسمت‌های اقتصادی و سایر قسمت‌های گیاه می‌باشد .(Olnes and Beneit, 1990) در آزمایش باغخانی و فرحبخش (۱۳۸۷) مشخص شد که ارقام LSP و محلی اصفهان به دلیل داشتن عملکرد بیولوژیک بالاتر نسبت به رقم IL شاخص برداشت کمتری دارند، یعنی رقم IL بالاترین شاخص برداشت را دارد. در آزمایش موسوی‌فر و همکاران (۱۳۸۷) نیز تفاوت در شاخص برداشت ارقام وجود داشت که نشان‌دهنده برتری محسوس بعضی از ژنوتیپها در بهره‌برداری از منابع می‌باشد. محققان زیادی به تفاوت ارقام گلرنگ از لحاظ تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و درصد روغن دانه اشاره کرده‌اند (فرید و احسانزاده، ۱۳۸۵ و محمودیه‌چم‌پیری و همکاران، ۱۳۸۵).
۲-۱-۷- عملکرد دانه در ارقام گلرنگ
عملکرد دانه گیاه نتیجه فعالیت آن در طی فصل رشد است و به نحوه استفاده از تشعشع، موادغذایی، آب، رقم و سایر عوامل محیطی بستگی دارد (Kirby and Jones, 1977). عزیزی‌نژاد (۱۳۸۳) با بررسی پایداری عملکرد ارقام و لاینهای گلرنگ اعلام نمود که ژنوتیپ PI537598 سازگارترین ژنوتیپ بوده و عملکرد آن نیز از سایر ارقام بیشتر بود. طول فصل رشد از عوامل مهم در عملکرد دانه است و ارقام دیررس به دلیل دوره رشد طولانی‌تر و استفاده بیشتر و بهتر از عوامل طبیعی نسبت به ارقام زودرس عملکرد بیشتری دارند (رضادوست و همکاران، ۱۳۸۷). موسوی‌فر و همکاران (۱۳۸۷) اظهار داشتند که رقم کوسه بیشترین و رقم IL111 کمترین عملکرد دانه در بوته را دارند و تفاوت عملکرد دانه در ارقام کوسه و اصفهان ۲۸ از نظر آماری معنی‌دار نبود، و به نظر می‌رسد که ارقام کوسه و اصفهان ۲۸ کارآیی بالاتری در استفاده از عوامل رشد نسبت به رقم IL111 دارند، زیرا عملکرد تک بوته آنها بیشتر شده است. ضمن اینکه دوره رشد این دو رقم طولانی‌تر بود که این خود فرصت ماده‌سازی بیشتری را به این ارقام می‌دهد. در آزمایش کافی و رستمی (۱۳۸۶) نیز بیان شد که بین ارقام مورد مطالعه از لحاظ عملکرد دانه تفاوت معنی‌داری وجود دارد به طوری که بیشترین عملکرد دانه مربوط به رقم KH و کمترین آن مربوط به رقم اصفهان می‌باشد. عسیسی و همکاران (۱۳۸۹) بیان کردند که عملکرد دانه سایر ارقام مورد بررسی تفاوت معنی‌داری با یکدیگر نداشته، اما رقم کوسه نسبت به رقم IL111 به مقدار ۹ درصد افزایش عملکرد داشت که این افزایش مربوط به توانایی ژنتیکی این رقم در تولید تعداد طبق بیشتر است.
۲-۱-۸- عملکرد روغن در ارقام گلرنگ
عملکرد دانه و درصد روغن دانه دو عامل مهم در دستیابی به حداکثر عملکرد روغن در واحد سطح می‌باشند (بهروزیار و همکاران، ۱۳۸۸). دیلپ[۴] و همکاران (۱۹۹۱) و خاروارا و بیندرا [۵] (۱۹۹۲) اعلام نمودند که عملکرد روغن با عملکرد دانه رابطه مثبت دارد و با افزایش عملکرد دانه عملکرد روغن نیز افزایش می‌یابد. با ارزیابی ژنوتیپهای مختلف گلرنگ گزارش شده که همبستگی منفی بین اندازه دانه و محتوای روغن نتیجه اثر غیر مستقیم پوسته دانه است، یعنی هر چه دانه بزرگتر باشد پوسته ضخیم‌تر و درصد روغن کمتر است (Rao, 1982). افزایش عملکرد روغن در درجه اول با افزایش عملکرد دانه رابطه دارد که خود متاثر از وزن زیست توده و تعداد طبق در گیاه است .(Tuncturk and Ciftci, 2004) کافی و رستمی (۱۳۸۶) بیان کردند که بین ارقام مورد بررسی از لحاظ عملکرد روغن تفاوت معنی‌داری وجود دارد و بیشترین عملکرد روغن مربوط به رقم KH و کمترین آن مربوط به رقم اصفهان بود. باغخانی و فرحبخش (۱۳۸۷) نیز به تفاوت درصد روغن در ارقام مورد بررسی اشاره کرده و اظهار داشتند که رقم محلی اصفهان بیشترین درصد روغن و رقم IL کمترین درصد روغن را به خود اختصاص داد. در رقم کوسه به دلیل بیشتر بودن عملکرد دانه در واحد سطح حداکثر عملکرد روغن مشاهده شد و در رقم IL111 پایین بودن عملکرد دانه، حداقل عملکرد روغن را به دنبال داشت (عسیسی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۲- رابطه عملکرد و اجزای عملکرد در گلرنگ
عملکرد گیاهان زراعی حاصل‌ضرب چند جزء می‌باشد که اجزای عملکرد نامیده می‌شوند. اجزای عملکرد تحت تاثیر عوامل محیطی و ژنتیکی قرار دارند و اغلب ما را در توجیه علت تغییر یاری می‌نمایند. به طوری که عملکرد مطلوب هر ژنوتیپ با وجود مقادیر مناسبی از نهاده‌ها و عملیات زراعی مناسب حاصل می‌شود. عوامل زراعی مانند رقم انتخابی، تراکم و آرایش کاشت، برنامه و روش آبیاری و کوددهی از طریق تغییر در ظهور پتانسیل‌های ژنتیکی و محیطی، عملکرد را تحت تاثیر قرار می‌دهند (خواجه‌پور، ۱۳۸۶). محیط نیز بر توانایی یک گیاه از نظر بیان توان بالقوه ژنتیکی گیاه اثر می‌گذارد. آب، مواد غذایی، دما، نور و سایر عوامل محیطی به میزان نامناسب می‌توانند یک یا چند جزء از اجزای عملکرد را کاهش دهند .(Kenter et al., 2006) اشری[۶] و همکاران (۱۹۷۴) در بررسی ۹۰۲ ژنوتیپ گلرنگ، اجزای اصلی عملکرد گلرنگ را تعداد طبق در گیاه، تعداد دانه در طبق و وزن هزار دانه بیان کردند و مهمترین جزء عملکرد را تعداد طبق در بوته، و کم‌اهمیت‌ترین جزء آن را تعداد دانه در طبق بیان داشتند. در گزارش‌های دیگری بیان شده که تعداد طبق در هر گیاه و تعداد دانه در طبق از مهمترین اجزای عملکرد و صفات موثر در افزایش عملکرد دانه هستند .(Abel and Priscol 1976 ; Corleto et al., 1997) در پژوهش دیگری بیان شده که از میان اجزای عملکرد تعداد طبق در بوته و وزن هزار دانه در تعیین عملکرد دانه گلرنگ بهاره نقش برجسته‌تری دارند .(Koutroubas et al., 2004)
در آزمایش دیگری نیز گزارش شده که تعداد طبق در بوته و وزن دانه اثرات مستقیم و زیادی بر عملکرد دانه گلرنگ داشته اما اثر تعداد دانه بسیار کم می‌باشد .(Ranga-Rao et al., 1977) باقری و همکاران (۱۳۸۰) نیز بیان کردند که بیشترین تاثیر مستقیم بر عملکرد تک بوته را صفت تعداد طبق در بوته دارد. همچنین گزارش شده که تعداد انشعاب بیشتر در بوته و به تبع آن تعداد طبق بیشتر در بوته اثر مثبت و افزایشی زیادی بر عملکرد دانه ارقام گلرنک داشتند .(Subbalakshmi and Sivasubramanian, 1986) نتایج حاصل از مطالعه پنج جمعیت گلرنگ نشان داد که عملکرد دانه در درجه اول به تعداد دانه در طبق بستگی دارد، و وزن هزار دانه و تعداد طبق در بوته در مراحل بعدی از نظر اهمیت قرار دارند (Alba and Greco, 1977). از سوی دیگر نتایج حاصل از ارزیابی چهار ژنوتیپ گلرنگ با دوره‌های متفاوت پر شدن دانه نشان داد که بین دوره پر شدن دانه با تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی محصول و عملکرد دانه رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد .(Zop et al., 1999) همچنین همبستگی مثبت و معنی‌داری بین محصولات فتوسنتزی تولید شده، عملکرد دانه و درصد روغن در ژنوتیپهای کشت شده در شرایط دیم یونان گزارش شده است .(Dordas and Sioulas, 2008) در بررسی ارقام مختلف گلرنگ در کرج، برادران و زینالی‌خانقاه (۱۳۷۵) همبستگی مثبت و معنی‌داری بین عملکرد دانه و شاخص برداشت به دست آوردند. سینگ و استوسکوپ [۷](۱۹۷۱) نیز بیان کردند که عملکرد دانه با شاخص برداشت همبستگی مثبت ولی با رشد رویشی رابطه منفی دارد.
۲-۳- نسبت منبع به مخزن
استفاده کارآمد از انرژی نور خورشید توسط گیاه مستلزم جذب حداکثر تابش توسط بافتهای سبز گیاه می‌باشد (سرمدنیا و کوچکی، ۱۳۷۷). منابع تامین‌کننده مواد پرورده برای پر شدن دانه‌ها، شامل فتوسنتز جاری، انتقال مجدد مواد قبل از گرده‌افشانی و حرکت مجدد مواد ذخیره شده در اندامهای رویشی بعد از گرده‌افشانی تا ابتدای رشد خطی دانه می‌باشند (نادری، ۱۳۷۹). علاوه بر فتوسنتز جاری برگ به عنوان منبع اصلی تامین مواد فتوسنتزی دانه، می‌توان به فتوسنتز قسمتهای سبز غیر از برگ، مانند گل‌آذین گیاهانی که در قسمت بالای جامعه گیاهی و در بهترین شرایط نوری جهت فتوسنتز قرار دارند اشاره کرد (موسوی‌فر و همکاران، ۱۳۸۷). بونت واینکول[۸] (۱۹۹۲) اعلام داشتند که میزان انتقال مجدد مواد و مقدار مواد ذخیره‌ای توسط اندازه مخزن، رقم و محیط کنترل می‌شود و به طور کلی پس از گرده‌افشانی ذخایر ساقه مهمترین بخش از انتقال مجدد را تشکیل می‌دهند. فاصله مبدا و مخزن نیز تعیین کننده سهم مبدا در تجمع ماده خشک در مقصد است، بنابراین می‌توان گفت که منابع اصلی تامین کننده مواد ذخیره‌ای در دانه‌ها نزدیکترین اندامهای سبز به دانه نظیر گل‌آذین و برگهای مجاور آن است. به عنوان مثال در غلات دانه‌ریز به علت نزدیکی مواد فتوسنتزی تولید شده در سنبله به دانه انتظار می‌رود که فتوسنتز سنبله‌ها سهم عمده‌ای در عملکرد دانه به عهده داشته باشد و برگ پرچم نیز با توجه به این دیدگاه در درجه دوم اهمیت قرار دارد (کوچکی و سرمدنیا، ۱۳۸۰). عملکرد دانه در محصولات دانه‌ای محصول پایانی فرایند تولید مواد پرورده و مسیرهای مصرفی است و عملکرد دانه به تعادل بین جذب و ساخت مواد آلی در منابع و مصرف مخازن وابسته است و ممکن است به وسیله یکی از آن دو (منبع یا مخزن) محدود شود .(Fischer and Hillerlambers, 1978) در ذرت ساقه و برگها منبع مواد پرورده برای مخازن بالغ، رشد چوب بلال و گل تاجی است. در طی دوره پر شدن دانه مبدا اصلی مواد غذایی برگها و ساقه‌ها هستند و پوست و چوب بلال، تاسل و دانه‌ها مخازن اصلی به حساب می‌آیند (Vidolla, 1987). درک خصوصیات مربوط به پر شدن دانه‌ها با توجه به دو ویژگی طول دوره پر شدن دانه و نیز سرعت پر شدن دانه در بهبود عملکرد دانه و نیز استفاده از روش های مناسب زراعی از موضوعات مهم در مطالعات فیزیولوژیکی است (Chowdhury, 1991). در آزمایش یانگ [۹]و همکاران (۲۰۰۱) بر روی گیاه برنج افزایش محتوای کربوهیدرات پهنک و غلاف برگ در گلدهی و کاهش آن در مرحله پر شدن دانه مشاهده شد که آنها انتقال کربوهیدرات به دانه‌های در حال رشد را عامل اصلی این کاهش عنوان کردند. نتایج تحقیقات بر روی گیاه برنج نشان داد که ژنوتیپ‌های دارای عملکرد دانه بالاتر معمولا از تعداد دانه پر بیشتر و سنگین‌تر در خوشه نیز برخوردارند .(Pantuwan et al., ۲۰۰۲)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عملکرد به وسیله اندازه مخزن و میزان ذخیره کربوهیدراتها در مخازن طی دوره رسیدگی تعیین می‌شود. تولید ماده خشک قبل و بعد از خوشه رفتن و انتقال مجدد به درون مخازن و نیز میزان فتوسنتز جاری در دوره رسیدگی، عملکرد نهایی را مشخص می‌کنند (Richards, 2000). افزایش تعداد دانه سبب افزایش ظرفیت مخزن شده و با وجود منابع ثابت و محدود آسیمیلات‌ها امکان پر شدن تمامی دانه‌ها وجود ندارد، لذا از تعداد و وزن دانه‌ها کاسته می‌شود (رضادوست و همکاران، ۱۳۸۷). ارتباط پیچیده‌ای ممکن است بین تغییر ذخیره مواد پرورده و وزن دانه وجود داشته باشد و افزایش وزن دانه صرفا به دلیل کاهش تعداد دانه نیست و به عواملی مثل رقم و زمان حذف دانه نیز ارتباط دارد (Kiniry, 1990). تاثیر کاهش فراهمی مواد پرورده بر الگوی رشد دانه به زمان اجرای تیمار بستگی دارد. با حذف برگ کربوهیدرات‌های محلول در میانگره‌های بالای بلال کاهش می‌یابد که ممکن است به دلیل انتقال مجدد مواد ذخیره‌ای ساقه به دانه‌های موجود باشد (Kiniry, 1995). عدم واکنش نسبت به سایه‌اندازی یا حذف بخشی از برگها و یا به عبارت دیگر عدم واکنش به هر گونه تغییر در نسبت منبع و مخزن در شرایط عادی است .(Ma, 1995) در حالی که افزایش وزن دانه در عکس‌العمل به کاهش نسبت مخزن بر این دلالت دارد که دانه‌ها در شرایط عادی بدلیل فتوسنتز ناکافی به رشد حداکثر خود نرسیده‌اند و به عبارت دیگر منبع محدودند .(Ma, 1995 ; Gustavo and Savin, 1994) تغییر نسبت منبع به مخزن می‌تواند تاثیر زیادی بر مواد ذخیره‌ای ساقه بگذارد. اگر فقط مخزن حذف شود ۶ تا ۱۲ روز فتوسنتز کافی است تا ظرفیت ساقه از کربوهیدرات پر شود، که این میزان ۵۲ درصد از کل وزن گیاه را شامل می‌شود. چنانچه بخشی از منبع یا تمامی منبع حذف شود مواد محلول موجود در ساقه در طی مدتی پس از گرده‌افشانی کاهش می‌یابد، زیرا فعالیت‌های فتوسنتزی گیاه روند کاهشی دارد (Hume and Compel, 1992). یوهارت و آندراد[۱۰] (۱۹۹۵) گزارش نمودند که محدودیت منبع سبب افزایش انتقال مجدد از ساقه و برگ و کاهش کربوهیدرات نهایی غیرساختمانی در مقایسه با تیمار شاهد می‌گردد. آنها بیان داشتند که محدودیت مخزن منجر به کاهش انتقال مجدد از ساقه می‌گردد. البته نکته دیگری را نیز باید مد نظر داشت که در فرایند انتقال مواد فتوسنتزی، محدودیت دستجات آوندی هم می‌تواند باعث کاهش باروری دانه گردد.(Peng and Senadhara, 2003)
۲-۳-۱- تغییر نسبت منبع به مخزن (برگ‌زدایی)
بررسی‌های فیزیولوژیک نشان می‌دهد که اثر قطع برگ می‌تواند بر صفات زراعی موثر و بر عملکرد تاثیرگذار باشد، به طوری که در زمان مناسب با دستکاری و تغییر منبع بتوان به نتایج جدید دست یافت و با اعمال تیمارهای کاهش منبع (قطع برگ) به دلیل حذف منابع فتوسنتزی گیاهان عملکرد کاهش می‌یابد یعنی اثر کاهش منبع بر عملکرد محدودکننده است (جواهری و دانشیان، ۱۳۸۶). در آزمایش‌های حذف برگ بیشترین عملکرد دانه گزارش شده مربوط به تیمارهای بدون حذف برگ گیاهان و کمترین عملکرد مربوط به حذف کل برگهای گیاه بوده است .(Periera and Rodrigues, 1978)
نتایج آزمایش‌های مربوط به حذف برگ بر عملکرد دانه در آفتاب‌گردان نشان داده است که هر چه سطح حذف برگ افزایش یابد و مرحله حذف برگ به مراحل گلدهی نزدیک‌تر شود کاهش عملکرد دانه به دلیل کاهش سطح فتوسنتزی گیاه و کاهش تولید مواد پرورده بیشتر خواهد بود.(Debeer, 1983 ; Naganagoud et al., 1996 ; Yelshetty et al., 1996) میزان فتوسنتز قبل از مرحله گرده‌افشانی نقش اساسی در پر کردن دانه‌های آفتاب‌گردان ایفا می‌کند و احتمالا قبل از مرحله گرده‌افشانی و در شرایط محدودیت فتوسنتز بین رشد ساقه و تولید گلچه‌ها از لحاظ جذب مواد فتوسنتزی رقابت وجود دارد. همچنین به دلیل اینکه ساقه اصلی‌ترین منبع ذخیره مواد غذایی بوده و این ذخایر در پر کردن دانه‌ها تاثیر می‌گذارند چنین محدودیتی کاهش در هر دو جزء عملکرد (تعداد دانه و وزن دانه) را به دنبال خواهد داشت، و حذف برگها در این مراحل ذخیره مواد فتوسنتزی را در ساقه‌ها کاهش داده و در نتیجه انتقال مجدد مواد به دانه‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرد. حذف برگها در مرحله شروع دانه‌بندی کاهش تولید و انتقال مستقیم مواد فتوسنتزی را به دنبال خواهد داشت که به طور کلی کاهش وزن هزار دانه را در این مراحل می‌توان به کاهش سنتز مواد، کاهش انتقال مستقیم، کاهش انتقال مجدد مواد تحت تاثیر کاهش برگها نسبت داد (عبدی و همکاران، ۱۳۸۶). انتقال مستقیم مواد فتوسنتزی باعث پر شدن دانه‌ها شده در حالی که انتقال مجدد مواد غذایی باعث افزایش وزن دانه‌ها می‌شود و در مرحله شروع پر شدن دانه‌ها با حذف برگها به میزان ۷۵ درصد انتقال مواد فتوسنتزی کاهش پیدا کرده و مواد غذایی اندکی در دانه‌ها ذخیره می‌شود (Sackoston, 1959). دگرگونی مکانیکی ساختار گل تاجی ذرت پس از گرده‌افشانی به منظور نفوذ بهتر نور منجر به افزایش عملکرد می‌شود که نمونه‌ای از اثرات مثبت تغییر منبع و مخزن می‌باشد .(Dangan and Hatfield, 1965) شیوه‌های مختلف برگ‌چینی در ذرت اثرات متفاوتی بر تجمع ماده خشک و عملکرد دارد و ممکن است باعث کاهش تجمع ماده خشک شود (Tomitaka, 1983). تعداد دانه پر در طبق نیز از سطوح حذف برگ جزئی و کلی متاثر شد (Steer et al., 1988). پر شدن دانه متکی به انتقال کربن تثبیت شده از برگها می‌باشد و قطع بلال باعث تجمع ماده خشک در ساقه، غلاف و پهنک برگ می‌شود و پیری برگها را تسریع می‌کند. قطع برگ باعث کاهش تعداد دانه‌های رشد یافته و افزایش قند محلول در برگهای بالای بلال در حدود ده روز بعد از گرده‌افشانی می‌شود (Prioul and Dugue, 1992).
۲-۳-۲- اثر تغییر نسبت منبع به مخزن بر عملکرد و اجزای عملکرد
سیمونز[۱۱] و همکاران (۱۹۸۲) اثر حذف برگ را در دو رقم گندم مورد آزمایش قرار دادند و گزارش کردند که حذف برگ در مرحله گرده‌افشانی، وزن دانه‌ها را به طور معنی‌داری کاهش می‌دهد. همچنین حذف برگ در گندم باعث کاهش تعداد دانه در سنبله شد که در حالت حذف برگ پرچم بیشترین کاهش در تعداد دانه مشاهده شد و به تبع آن عملکرد دانه در واحد سطح نیز کاهش یافت (Aggarwal et al., 1990). در حالی که ژو[۱۲] و همکاران (۲۰۰۴) اعلام نمودند که کاهش منبع از طریق حذف برگ در مرحله اوایل و اواسط پنجه زنی گندم اثر معنی‌داری بر عملکرد نداشته است. در آزمایش تیموریان و همکاران (۱۳۸۸) با حذف یک سوم دانه‌های سنبله، وزن هزار دانه تغییری نداشت در صورتی که حداکثر باروری از خوشه‌هایی که یک سوم از سنبله آنها حذف شده بود به دست آمد. ایشان نتیجه گرفتند که به دلیل کاهش اندازه مخزن و فراهمی مواد فتوسنتزی، حداکثر باروری در این تیمار به دست آمد. کروز آگودو[۱۳] (۱۹۹۹) و ما [۱۴]و همکاران (۱۹۹۰) بیان داشتند که افزایش مواد پرورده در دسترس هر دانه از طریق حذف تعدادی از سنبلچه‌های یک سنبله اثری بر وزن دانه در سنبلچه‌های باقی‌ مانده ندارد. محفوظی و جاسمی (۱۳۸۹) نیز نشان دادند که با حذف مصنوعی سنبلچه‌ها ۱۳ تا ۱۸ درصد وزن دانه‌های باقی مانده افزایش یافت. البته گزارش‌های متعدد دیگری نیز وجود دارد که بیان می‌کنند هم از طریق کاهش در ظرفیت مخزن و هم با افزایش توانایی انتقال مواد پرورده به دانه، رشد دانه افزایش می‌یابد .(Blum et al., 1988 ; Ma et al., 1990 ; Blade and Baker, 1991) در یک نوع هیبرید ژاپنی–هندی برنج به دلیل محدودیت موجود در منبع قدرت فعالیت مخزن پایین است و به همین دلیل این هیبرید دانه‌های لاغری را ایجاد می‌کند. همچنین تعداد دانه‌های پوک و نیمه پر در آن زیاد است، که این امر منجر به کاهش وزن هزار دانه گیاه و به دنبال آن کاهش عملکرد در واحد سطح می‌شود (Yang et al., 2001).
تومیتاکا [۱۵](۱۹۸۳) بیان کرد که اگر قطع برگ ذرت در ابتدای رشد دانه انجام شود، کاهش عملکرد ناشی از کاهش تعداد دانه است. قطع نصف برگ بلال در ذرت ۱۵ روز بعد از کاکل‌دهی اختلافی در وزن هزار دانه به وجود نیاورد اما در ۵ تا ۱۰ روز بعد از کاکل‌دهی باعث کاهش وزن هزار دانه شد (Kiniry, 1990). برگ‌چینی با شدت کم در اواخر دوره رشد گیاه ذرت، کاهش معنی‌داری بر تجمع ماده خشک ایجاد نکرد (Tilaoun, 1993). همچنین اثر حذف گل‌آذین نر و برگ‌زدایی در تراکم و تاریخ کاشتهای مختلف بر عملکرد ذرت هیبرید سینگل کراس ۷۰۴ نشان داد که حذف مقادیری از برگها تاثیری بر عملکرد دانه در زمان برداشت نداشته است. بلکه زمان قطع برگ بر تعداد دانه روی ردیف موثر بود (Allison, 1995). عملکرد دانه در ذرت متناسب با تعداد برگ حذف شده کاهش می‌یابد و این کاهش بیشتر به علت کاهش در تعداد دانه بوده و وزن هزار دانه نقشی در کاهش عملکرد نداشته است .(Wilhelm and Etora, 1995)
در آزمایشی سه تیمار حذف برگهای بالای بلال، حذف برگهای زیر بلال، حذف تمام ساقه و برگ بالای بلال را در زمان کاکل‌دهی اعمال کردند. با حذف برگهای بالای بلال، وزن بلال به میزان ۴۵ درصد کاهش یافت. با حذف برگهای زیر بلال وزن دانه کاهش یافت و بیشترین کاهش وزن دانه زمانی حاصل شد که تمام بخشهای موجود در بالای بلال از جمله ساقه و برگها حذف شدند (Esechie, 1992). ارلی[۱۶] (۱۹۹۶) گزارش کرد که با کاهش برگهای بالای بلال به میزان ۲۰ درصد هیچ گونه کاهشی در تعداد ردیف در بلال مشاهده نشد. کاهش برگ به میزان ۳۰ درصد تعداد دانه را به میزان ۲۲ درصد در هیبریدهای چند بلاله کاهش داد در صورتی که کاهش تعداد دانه در هیبریدهای تک بلاله فقط ۴ درصد بود و کاهش ۹۰ درصد برگها، تعداد ردیف در بلال را کاهش داد. نتیجه آزمایش حمزی‌الوانق و همکاران (۱۳۸۶) نشان داد که بیشترین تعداد ردیف در بلال و تعداد دانه در ردیف و عملکرد از تیمار شاهد (بدون قطع برگ) به دست آمد و تیمار قطع برگ بلال نسبت به تیمار قطع برگهای پایین بلال از نظر میزان سه صفت مذکور بالاتر بود. در یک آزمایش دیگر مرادی و همکاران (۱۳۸۷) با ارزیابی اثر تاریخ کاشت و قطع برگ بر عملکرد دانه ذرت هیبرید سینگل‌کراس ۷۰۰ بیان کردند که تعداد ردیف در بلال تحت تاثیر برگ‌زدایی قرار گرفت و تیمار عدم برگ‌زدایی بیشترین عملکرد را داشته و شدت کاهش عملکرد در اثر برگ‌زدایی بستگی به زمان های مختلف قطع برگ و شرایط اقلیمی منطقه داشت. بعضی از پیامدهای مطلوب که در اثر حذف برگهای بالایی در ذرت به وجود آمده است شامل نفوذ بهتر نور به داخل پوشش گیاهی،کاهش میزان خوابیدگی بوته، کاهش رقابت گل‌آذین نر و بلال برای مواد فتوسنتزی و بعضی واکنشهای گیاه در هنگام وارد شدن تنش از قبیل انتقال مجدد مواد فتوسنتزی از ساقه و برگها به دانه، افزایش راندمان فتوسنتزی برگهای باقی مانده و افزایش غلظت کلروفیل و غیره می‌باشد. می‌توان انتظار داشت که سودمندی حاصل از این اعمال مضرات ناشی از حذف تعدادی از برگها را تحت‌الشعاع قرار داده و کاهش عملکرد ناشی از آن را جبران کند. به طور مثال با تعیین سهم و نقش برگهای بالا و پایین بلال که به نوعی عکس‌العمل آنها را به سایه و رقابت نشان می‌دهد، می‌توان کشت مخلوط ذرت با سایر گیاهان را مورد ارزیابی قرار داد، چون در کشت مخلوط ممکن است برگهای پایینی ذرت در سایه واقع شوند پس اگر سهم آنها در افزایش دانه ناچیز باشد می‌توان از آنها در کشت مخلوط استفاده کرد (Borras et al., 2004).
در آفتاب‌گردان بیشترین کاهش عملکرد دانه از حذف کامل برگها و حذف ۷۵ درصد برگهای قسمت بالایی گیاه گزارش شد و کمترین کاهش عملکرد مربوط به قطع ۲۵ درصد برگهای پایینی بود (Singh and Khan, 1981). حذف برگهای واقع در قسمت یک سوم پایین ساقه آفتاب‌گردان، کمترین کاهش عملکرد دانه را به دنبال داشت و دلیل آن نقش کمتر برگهای پایین در فتوسنتز و پیری و مسن بودن آنها است و نقش برگهای بالایی در عملکرد دانه بیشتر از بقیه برگها است (Fleck et al., 1983). همچنین با قطع ۱۰ برگ فوقانی آفتاب‌گردان درصد کاهش عملکرد دانه بیشتر از قطع ۱۰ برگ میانی بود (Kamath et al., 1992). با حذف کل برگهای آفتاب‌گردان در مرحله گرده‌افشانی عملکرد دانه به میزان زیادی کاهش پیدا کرد (Moscadi and Boos, 1983). همچنین با کاهش ۷۰ تا ۹۰ درصد برگها در مرحله گلدهی عملکرد دانه کاهش پیدا کرد (Banerjee and Haque, 1984). قطع برگ در مرحله ظهور طبق در آفتاب‌گردان تاثیر معنی‌داری بر تعداد دانه در طبق داشت ولی حذف برگها در اواخر مرحله گلدهی و رسیدن طبقها اثری بر تعداد دانه در طبق نداشت (Butignol, 1983). در آزمایش دیگری زمان قطع برگ اثری روی تعداد دانه در طبق نداشته و فقط حذف برگ در سطوح مختلف تعداد دانه را تحت تاثیر قرار داد (Desilva et al., 1984). اما عباسپور و همکاران (۱۳۸۴) در آزمایشی بیان کردند که کمترین شاخص برداشت و عملکرد دانه از تیمار حذف کامل برگها به دست آمد و بیشترین شاخص برداشت و عملکرد دانه از تیمار بدون حذف برگها (شاهد) به دست آمد. همچنین آنها بیان کردند که با افزایش حذف برگها وزن هزار دانه کاهش شدیدی پیدا کرد که نشان از اهمیت زیاد برگها در تغذیه دانه‌ها و پر شدن آنها است و با حفظ برگها و دوام سطح برگ بالا سنگین‌ترین دانه‌ها تولید شد. علاوه بر این زمان حذف برگ نیز بر وزن دانه‌ها تاثیر می‌گذارد و با حذف برگها در مرحله باز شدن طبق وزن دانه‌ها نسبت به مراحل دیرتر کمتر کاهش یافت. همچنین رشدی و همکاران (۱۳۸۶) بیان کردند که عملکرد دانه آفتاب‌گردان تحت تاثیر سطوح مختلف حذف برگ قرار گرفت و با افزایش درصد حذف برگها مقدار کاهش عملکرد مشهودتر بود. علاوه بر این زمان اعمال تیمار حذف برگ هم بر عملکرد دانه تاثیرگذار بود و زمانی که گیاه برگهای خود را در مرحله گرده‌افشانی از دست داد، عملکرد دانه افت شدیدتری نسبت به مرحله باز شدن طبق داشت. هر چه زمان از دست دادن برگها زودتر باشد، کاهش عملکرد دانه آفتاب‌گردان نامحسوس‌تر خواهد بود، زیرا فرصت برای جبران منابع جایگزین بیشتر است (Schneiter et al., 1987). مورو[۱۷] و همکاران (۲۰۰۱) نیز بیان کردند که مرحله حذف برگها بر تعداد دانه در طبق موثر بوده به طوری که حذف دیرتر برگها تعداد بیشتری از دانه در طبق را کاهش داد و احتمالا حذف زودتر برگها به گیاه فرصت داده تا منابع جدیدتری برای اسیمیلاسیون و پر کردن دانه‌ها ایجاد نماید. اما در رابطه با اثر زمان قطع برگ در آفتاب‌گردان روغنی رقم آلستار مشخص شد که برگها در مراحل اولیه رشد زایشی از اهمیت زیادی در عملکرد برخوردار هستند، به طوری که با قطع برگهای نیمه بالایی عملکرد کاهش معنی‌داری داشته و نتایج حاکی از ارزش بالای حفظ برگهای فوقانی آفتابگردان تا مرحله شروع پر شدن دانه‌ها می‌باشد (حاجی‌حسینی و همکاران، ۱۳۸۶). در آزمایشی جواهری و دانشیان (۱۳۸۶) بیان کردند که تیمارهای مختلف قطع برگ از لحاظ موقعیت قرار گرفتن بر روی ساقه بر شاخص برداشت آفتاب‌گردان در سطح یک درصد و بر تعداد دانه های پوک طبق در سطح پنج درصد معنی‌دار شدند و بیشترین عملکرد از تیمار بدون حذف برگ و کمترین عملکرد از قطع برگهای میانی به دست آمد. جمشیدی و همکاران (۱۳۸۶) اظهار داشتند که تاثیر حذف ۸ و ۱۵ برگ از قسمتهای فوقانی گیاه آفتاب‌گردان بر عملکرد، بیشتر از حذف همان تعداد برگ از قسمتهای تحتانی گیاه است. همچنین عبدی و همکاران (۱۳۸۶) در آزمایشهای انجام داده به این نتیجه رسیدند که حذف برگ در مرحله ستاره‌ای شکل بودن گل‌آذین آفتاب‌گردان، کاهش معنی‌دار عملکرد دانه در هکتار و درصد روغن را موجب شد، که بیشترین میزان این کاهش مربوط به ۷۵ درصد حذف برگ در این مرحله بود و در مراحل گرده‌افشانی و شروع دانه‌بندی مقادیر حذف برگ ۵۰ و ۷۵ درصد، کاهش معنی‌دار عملکرد دانه نسبت به شاهد را موجب شدند. جواهری و دانشیان (۱۳۸۶) بیان کردند که در تیمار قطع ۳۳ درصد برگهای میانی آفتاب‌گردان نسبت به تیمار بدون قطع برگ و تیمار قطع یک در میان برگها، وزن هزار دانه بیشتر می‌باشد، اما بیشترین تعداد دانه در طبق از تیمار قطع یک در میان برگها حاصل شد. خطیبی و آبادی‌خواه‌ده‌علی (۱۳۸۸) تاثیر حذف برگهای فوقانی، میانی و تحتانی ساقه را بر عملکرد سه رقم آفتاب‌گردان روغنی بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند که حذف برگهای میانی ساقه کاهش بیشتری در عملکرد را نسبت به حذف برگهای تحتانی و فوقانی در پی دارد. همچنین رشدی و همکاران (۱۳۸۶) بیان کردند که با افزایش درصد حذف برگهای آفتاب‌گردان از تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت کاسته می‌شود. حذف برگها در مرحله گرده‌افشانی تاثیر منفی شدیدتری نسبت به حذف آنها در مرحله باز شدن طبق دارد. نتایج سی‌و‌سه‌مرده و همکاران (۱۳۹۰) نشان داد که برگ‌زدایی و تنش خشکی از طریق کاهش زیست توده و تعداد دانه پر و در نتیجه کاهش شاخص برداشت، عملکرد آفتاب‌گردان را کاهش می‌دهد.
در بررسی اثر برگ‌زدایی بر عملکرد کیفی و کمی چغندرقند مشخص شد که عملکرد ریشه، وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی و عملکرد قند ناخالص تحت تاثیر زمان برگ‌زدایی قرار گرفت. برگ‌زدایی در مراحل میانی دوره رشد تاثیر بیشتری نسبت به برگ‌زدایی زود هنگام و دیر هنگام داشت. تیمارهای ۳۰، ۶۰ و ۱۰۰ درصد برگ‌زدایی سبب کاهش معنی‌دار عملکرد ریشه شد و درصد قند خالص و ناخالص تحت تاثیر اثر متقابل زمان و شدت برگ‌زدایی قرار گرفت (کمندی و همکاران، ۱۳۸۷). هنگامی که برگ‌زدایی چغندر قند در مرحله ۶ تا ۸ برگی انجام شد، چون گیاه قادر به تولید برگهای جدیدی بود تاثیری بر عملکرد نداشت، اما برگ‌زدایی در اواسط دوره رشد گیاه به دلیل کاهش تولید مواد پرورده عملکرد ریشه را نسبت به شاهد کاهش داد و برگ‌زدایی در مراحل انتهایی رشد تاثیر بسیار اندکی بر عملکرد داشت چون در این مرحله غده‌ها به طور کامل شکل گرفته بودند (Muro et al., 1998). همچنین بیان شده که برگ‌زدایی به میزان ۱۰۰ درصد در اواسط دوره رشد چغندر باعث کاهش چشمگیر عملکرد نسبت به برگ‌زدایی خیلی زود و خیلی دیر می‌شود .(Stallknecht and Gilbertson, 2000) همچنین مورو و همکاران (۲۰۰۰) گزارش کردند که ۶۶ درصد برگ‌زدایی در گیاه سیر سبب کاهش معنی‌دار عملکرد نسبت به شاهد (عدم برگ‌زدایی) شد. پاسخ به حذف برگ در نخود بستگی به شدت و زمان حذف برگ دارد. حذف برگ در زمان گلدهی و غلاف‌بندی در طول دوره رشد زایشی منجر به کاهش ۴۰ تا ۶۰ درصد عملکرد دانه شد ولی حذف برگ در زمان غنچه‌دهی ۲۵ درصد عملکرد را کاهش داد و حذف کامل برگها منجر به کاهش ۹۰ درصدی عملکرد گردید .(Pandy, 1984)
در بررسی‌های انجام شده توسط کافی و همکاران (۱۳۸۹) با قطع ۵۰ درصد گل‌آذین در زیره سبز وزن هزار دانه به صورت معنی‌داری افزایش یافت. بالاتر بودن وزن هزار دانه در تیمار قطع ۵۰ درصد گل‌آذین را می‌توان به کمتر بودن تعداد دانه و در دسترس بودن مواد فتوسنتزی برای پر شدن کامل دانه‌ها در این تیمار نسبت داد. به عبارت دیگر محدودیت مخزن در تیمار قطع ۵۰ درصد گل‌آذین باعث شد که مخازن مربوط به حداکثر وزن خود برسند ولی ظرفیت افزایش این صفت محدود است، ولی با این حال نسبت به شاهد عملکرد دانه کمتری دارد. با سایه‌دهی غلافهای کلزا (کاهش منبع) در اواخر دوره گرده‌افشانی کاهش عملکرد دانه بسیار محسوس بود و بیانگر این است که سایه‌اندازی و یا قطع برگ کاهش فتوسنتز در گیاه را موجب می‌شود و در نتیجه چنین کاهشی در قدرت منبع، مواد فتوسنتزی کمتری به دانه‌ها انتقال یافته و پوکی دانه‌ها و کاهش وزن آنها کاهش عملکرد دانه را به دنبال دارد (Farra, 1996).
قطع تمام برگهای گلرنگ به جز براکته‌های اطراف طبق، عملکرد دانه را کاهش جزئی داد، که این امر بیانگر اهمیت براکته‌های نزدیک و اطراف طبق در جبران کاهش فتوسنتز سایر برگها می‌باشد (Urie et al., 1968). محمودیه‌چم‌پیری و همکاران (۱۳۸۵) نیز سهم فتوسنتز مجموع طبق و دو برگ مجاور آن را در عملکرد دانه گلرنگ در کشت تابستانه اصفهان نزدیک به ۱۳ درصد برآورد کردند.
۲-۳-۳- اثر تغییر نسبت منبع به مخزن بر عملکرد روغن و سایر فرآیندهای فیزیولویک
به جز سطوح حذف برگ، مرحله نموی که حذف برگ در آن انجام شده نیز درصد روغن را تحت تاثیر قرار می‌دهد و از آنجایی که سنتز روغن بعد از مرحله گلدهی و در حدود سه روز پس از تلقیح آغاز شده و تا زمانی که برگها فعالیت فتوسنتزی انجام می‌دهند ادامه می‌یابد، حذف برگ در این مراحل بیشترین تاثیر را بر درصد روغن می‌گذارد (آلیاری و شکاری، ۱۳۷۹). وربالو[۱۸] (۱۹۷۲) با انجام آزمایشی در مورد نقش برگ در سنتز روغن و درصد آن بیان کرد که درصد روغن در تیمار بدون حذف برگ بیشترین مقدار و با تیمار حذف از ۳۰ تا ۱۰۰ درصد برگ سیر نزولی دارد که نشان‌دهنده وابستگی میزان روغن گیاه به ظرفیت منبع می‌باشد. جانسون[۱۹] (۲۰۰۳) و نخلوی[۲۰] (۱۹۹۳) بیان کردند که درصد روغن آفتاب‌گردان به تعداد برگ آن وابستگی زیادی ندارد و فقط در صورت حذف برگ تا ۱۰۰ درصد میزان روغن تاثیر می‌پذیرد. در آزمایش دیگری اثر سطوح مختلف حذف برگ بر عملکرد ارقام آفتاب‌گردان در تبریز بررسی شد، و مشخص شد که اثر متقابل رقم و حذف برگ در عملکرد روغن موثر است (عیوضیان، ۱۳۸۸). خطیبی و آبادی‌خواه‌ده‌علی (۱۳۸۸) نیز بیان کردند که بیشترین عملکرد روغن از تیمار بدون حذف برگ و کمترین عملکرد روغن از تیمار حذف برگهای فوقانی ساقه به دست آمد.
در آزمایشی که آثار تنش رطوبت، برگ‌زدایی و مصرف نیتروژن را بر بنیه بذر ذرت هیبرید مورد بررسی قرار دادند، به این نتیجه رسیدند که برگ‌زدایی به جز بر قابلیت حیات بذور بر سایر صفات بذور شامل هدایت الکتریکی، سرعت جوانه‌زنی و درصد جوانه‌زنی تاثیر گذاشت (مدندوست و همکاران، ۱۳۸۴). در یک آزمایش دیگر که اثر کاهش میزان سطح برگ گندم و مصرف نیتروژن را برخصوصیات روزنه‌ای برگ پرچم مورد بررسی قرار دادند، به این نتیجه رسیدند که برگ‌زدایی موجب افزایش میزان فتوسنتز و راندمان مصرف آب برگ پرچم و نیز افزایش انتقال مجدد از ساقه شد. از طرفی برگ‌زدایی به طور معنی‌داری درصد پروتئین دانه را کاهش داد (جان‌محمدی، ۱۳۸۴). همچنین قطع برگ باعث افزایش قند محلول در برگهای بلال ذرت در حدود ۱۰ روز بعد از گرده‌افشانی شد (Prioul and Dugue, 1992). با قطع برگهای بالای بلال یک رقم زودرس ذرت در مرحله پنج برگی گیاه، ارتفاع، درصد پروتئین و طول بلال نسبت به شاهد کاهش یافت (Edmeades and Lafitte, 1993). عباسپور و همکاران (۱۳۸۴) اظهار نمودند که عدم تاثیر سطوح برگ‌زدایی بر ارتفاع بوته ناشی از توقف رشد طولی بوته‌ها طی حذف برگها در مرحله گرده‌افشانی بوده است که با ورود گیاه به مرحله زایشی رشد رویشی آنها متوقف شده بود، و به نظر می‌رسد که ارتفاع بوته از جمله صفات ژنتیکی وابسته به رقم بوده و کمتر از تیمارهایی مانند برگ‌زدایی تاثیر می‌پذیرد. ولی در تحقیقات عبدی (۱۳۸۳) معلوم شد که ارتفاع ساقه با برگ‌زدایی کاهش معنی‌داری داشته است. در یک پژوهش دیگر افزایش ارتفاع بوته در تیمارهای حذف برگ جزئی و کامل در مرحله گلدهی آفتاب‌گردان گزارش شد(Lal and Singh, 1997) .
فصل سوم
مواد و روش‌ها
۳-۱- مشخصات محل آزمایش
این آزمایش در بهار ۱۳۹۱ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ولی‌عصر (عج) رفسنجان انجام شد. شهرستان رفسنجان با عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۳ دقیقه و طول جغرافیایی ۵۶ درجه با ارتفاع ۱۴۶۹ متر از سطح دریا دارای اقلیم خشک و زمستان نسبتا سرد و تابستان گرم‌ و‌ خشک با حداکثر دمای ۳۸ درجه سانتی‌گراد در تابستان و حداقل ۱ درجه سانتی‌گراد در زمستان است و بارندگی از ماه مهر شروع به افزایش کرده و تا بهمن ماه به حداکثر می‌‌رسد و در ماه های تیر تا مهر کمترین مقدار است.
۳-۲- آماده‌سازی زمین کاشت
زمین آزمایش در پاییز سال قبل شخم عمیق خورده و در بهار به منظور خرد کردن کلوخه‌ها دیسک زده شد. پس از دیسک زدن، جوی و پشته‌ها به کمک دستگاه شیارساز با فاصله بین ردیف ۵۰ سانتیمتر ایجاد شدند. بعد از یک آبیاری سبک بذرها در محل داغ آب کشت شدند.
۳-۳- طرح آزمایشی و تیمارها
این آزمایش در ۳۱ فروردین ماه، سال ۱۳۹۱ به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور رقم شامل ارقام کوسه (رقم محلی اصفهان)، صفه، گلدشت و فاکتور حذف برگ شامل شاهد (بدون حذف برگ)، برگ‌زدایی مرحله اول (حدود دو هفته قبل از گلدهی، تقریبا مصادف با مرحله آغاز تکمه‌دهی در گلرنگ) و برگ‌زدایی در مرحله دوم (تقریبا مصادف با آغاز دانه‌بندی) در نظر گرفته شد.
۳-۳-۱- نحوه اعمال تیمارها
طول و عرض هر کرت ۲ متر در نظر گرفته شد. در هر کرت ۴ ردیف کشت شد که فاصله بین ردیفها ۵۰ سانتیمتر و فواصل بوته‌‌ها روی ردیف ۱۰ سانتیمتر بود. تراکم مطلوب و مرسوم برای گلرنگ ۵۰-۴۰ بوته در متر مربع است، اما در این آزمایش تراکم ۲۰ بوته در متر مربع برای سهولت در اجرای تیمار حذف برگ در نظر گرفته شد. نحوه برگ‌زدایی به این صورت بود که ۷۰ درصد ارتفاع ساقه اصلی را اندازه گرفته و برگهای موجود در آن منطقه از پایین به بالا در دو مرحله قطع شدند.
۳-۴- نمونه‌برداری
به منظور اندازه‌گیری وزن خشک در ۸ مرحله نمونه‌برداری انجام شد و نمونه‌برداری‌ها به فاصله ۱۰ روز از یکدیگر انجام شد. نمونه‌برداری اول ۲۲ روز پس از کاشت، نمونه‌برداری دوم ۳۲ روز پس از کاشت، نمونه‌برداری سوم ۳۸ روز پس از کاشت، نمونه‌برداری چهارم ۴۸ روز پس از کاشت، نمونه‌برداری پنجم ۵۱ روز پس از کاشت، نمونه‌برداری ششم ۶۱ روز پس از کاشت، نمونه‌برداری هفتم ۸۵ روز پس از کاشت و نمونه‌برداری آخر ۹۵ روز پس از کاشت انجام شد. به منظور اندازه‌گیری محتوای قند محلول ساقه در ۳ مرحله نمونه‌برداری شد. نمونه‌برداری اول در مرحله گلدهی که حداکثر تولید مواد پرورده در این مرحله است انجام شد، مرحله گلدهی یعنی ۶۱ روز پس از کاشت که ششمین مرحله نمونه‌برداری وزن خشک نیز در همین زمان بود. نمونه‌برداری دوم برای اندازه‌گیری قند محلول در ۷۹ روز پس از کاشت انجام شد که در این مرحله محتوای قند محلول ساقه رو به کاهش است و مواد پرورده تولید شده به دانه‌ها انتقال می‌یابد. آخرین مرحله اندازه‌گیری محتوای قند محلول ساقه در مرحله برداشت (رسیدگی گیاه) بود و صفات دیگری نظیر ارتفاع بوته، عملکرد دانه، سایر اجزای عملکرد نظیر تعداد طبق، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و درصد روغن نیز اندازه‌گیری شد.
۳-۵- صفات مورد بررسی
۳-۵-۱- وزن خشک کل
به منظور اندازه‌گیری وزن خشک، نمونه‌ها به مدت ۴۸ ساعت در آون در دمای ۷۲ درجه سانتی‌گراد قرار داده و سپس به وسیله ترازو وزن خشک نمونه‌ها اندازه‌گیری شد.
۳-۵-۲- سرعت رشد گیاه (CGR)[21]
در این آزمایشCGR از طریق اندازه‌گیری وزن خشک کل در زمان های متفاوت و با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه شد:
CGR= 1/GA

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...