کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



۰۰۰/۰

۱۸۶/۰
۰۰۰/۰

۲۴۵/۰
۰۰۰/۰

۱

X5

۴۰۷/۰-
۰۰۰/۰

۲۲۰/۰-
۰۰۰/۰

۴۴۳/۰-
۰۰۰/۰

۰۹۶/۰-
۰۳۸/۰

۱

بر مبنای محاسبات انجام‌شده در ارزیابی استقلال خطی متغیرهای مستقل طبق جدول شماره ۴-۱۰ ملاحظه می‌شود که کلیه ضرایب همبستگی محاسبه شده به ازای سنجه‌های متغیرهای حسابداری شرکت یا متغیرهای مستقل پنج‌گانه به سمت یک میل کرده و در فاصله بین ۰۹۶/۰- تا ۸۲۶/۰ قرار گرفته‌اند. لذا نمی‌توان همبستگی‌های به‌دست‌آمده را قابل‌اغماض فرض کرده ،بنابراین فرض استقلال خطی متغیرهای مستقل را از یکدیگر پذیرفته نمی‌شود. ازآنجاکه ضرایب همبستگی غیرقابل‌اغماض می‌باشند لذا هم خطی بین متغیرهای مستقل وجود دارد. بر این مبنا نمی‌توان این ارتباط را قابل‌اغماض دانسته و استقلال خطی متغیرهای مستقل را پذیرفت. در مواردی که این همبستگی بین متغیرهای توضیحی نتایج را مخدوش نماید از روش استپ وایز (step wise) استفاده می‌نماییم.در این مدل متغیرهای پیشگویی‌کننده تک‌تک به معادله اضافه می‌شود و به دنبال آن اگر نقش معنی‌داری در رگرسیون نداشته باشد از آن حذف می‌شود.چند روش دیگر هم وجود دارد مثلاً درروش انتخاب روبه‌جلو (Forward )متغیرهای پیشگویی‌کننده درصورتی‌که معیار ورود را داشته باشند تک‌به‌تک وارد معادله می‌شوند و بعد از ورود حذف نمی‌شوند. درروش انتخاب رو به عقب (Backward) تمامی متغیرهای پیشگویی‌کننده ابتدا به معادله وارد می‌شوند و سپس درصورتی‌که معیار لازم برای باقی ماندن در مدل را نداشته باشند ، تک‌به‌تک از مدل حذف می‌شوند. روش قدم‌به‌قدم (stepwise) ترکیبی از دو روش قبلی است و به‌عنوان بهترین روش توصیه می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و) آزمون همگنی یا ثبات واریانس‌ها:
برای ارزیابی برقراری پیش‌فرض همگنی، همسانی یا ثبات واریانس‌ها، در تحقیقات مرتبط یا مشابه، معمولاً از نمودار پراکنش باقیمانده‌های استانداردشده در مقابل پیش‌بینی‌های استانداردشده یا از آزمون همسانی واریانس‌های وایت استفاده شده است. در صورت استفاده از نمودار پراکندگی وجود تقارن حول خط صفر و عدم وجود روند در نمودار مذکور نشان‌دهنده همگنی در واریانس می‌باشد.
در این تحقیق از آزمون همسانی وایت با دو معیار فیشر و کااسکوئر استفاده شده است. در این آزمون، فرض صفر برابری یا همسانی واریانس‌ها در مقابل نابرابری آن‌ها به‌عنوان فرض مخالف تعریف شده است. نتایج آزمون همسانی واریانس‌ها در جدول شماره ۴-۱۱خلاصه شده است:

جدول (۴-۱۱):آزمون همسانی واریانس‌ها (وایت)

معیار آزمون

آماره آزمون

سطح معنی‌دار

نتیجه آزمون

آزمون فیشر
آزمون کای دو

۷۲/۷
۷۶/۱۱۹

۰٫۰۰۰۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[جمعه 1401-04-17] [ 10:29:00 ب.ظ ]




و رفت بیرون و انگشتری که در دست داشت؛ نگینش فیروزه و نامِ او را به خطِ طغرا بر آن حک کرده بودند بیرون آورده گفت:
کاکای محترم به جای اینکه زحمتی کشیدهاید، باید من دستِ شما را میبوسیدم اما چون به صورت ظاهر از این کار معذورم، خواهش دارم که این انگشتری را که اسم من بر آن نقش است در انگشتِ خود نمایید که باز طغرا دستِ شما را بوسیده باشد» ( همان: ۶۶).
این تشکرکردن و سپاسگزاربودن فقط مخصوص مردان نیست، گاهی نیز زنان از زنان تشکر میکنند؛ «ماری را گریه گرفت و دست او را ببوسید و گفت:
– ای خاتون به خدا قسم من بندگی و قربِ حضور شما را به پادشاهیِ عالم ترجیح میدادم» ( همان: ۵۴۶).
۲ – ۷) رعایت حجاب
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» (احزاب: ۵۹). اى پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانى که مؤمن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد .] این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنى] شناخته شوند نزدیک‏تر است، و در نتیجه [از سوى مردم بى‏تقوا] مورد آزار قرار نخواهند گرفت؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
حفظ حجاب و متانت لازمۀ یک زن مسلمان برای حضور در صحنههای مختلف اجتماعی است. در شرح حال خسروی میخوانیم که وی یک مسلمانِ متعصب است و طبیعی است که زنانِ دلخواه وی در رمانش نیز میباید اسلامی رفتار کنند. در ادامه به مواردی که در آن بر لزوم حفظ حجاب زن تأکید شده است، میپردازیم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگر دختر در مقابلِ مردِ غریبه و نامحرم بدون حجاب باشد، بدنامی به دنبال خواهد داشت؛ « یکمرتبه آن دخترِ آفتابمثال ملتفت شد که چادر و معجری بر سر ندارد و مدتی است با جوانی نامحرم و ناشناس بیحجاب در یک حجره نشسته، مشغول صحبت است. یکهای خورده گفت:
– اگر بیبی فردوس وارد شود و مرا چنین رویباز با این جوان در یکجا بنگرد آیا به من چه خواهد گفت؟» (خسروی، ۱۳۸۵: ۵۲).
یک زنِ مسلمان مؤظف به رعایتِ حجاب خود است؛ « ای وای! منِ بیچاره بیچادر و معجری مدتی است در پیشِ شما نشسته و از خود بیخبرم. اگرچه مغولها چندان مقید به حجاب نیستند اما برای من که تازه به دین اسلام درآمده… حال اگر از در درآید و مرا چنین بیحجاب با شما ببیند، چه خواهد گفت؟ و چه تصور خواهد کرد؟» ( همان: ۵۴).
گاهی حجاب، خود باعث جمالِ زن است؛ « و آن عبا را گرفته به سر افکند و بر جلوۀ جمالش بسی افزوده گشت » ( همان: ۵۵).
در رعایتِ حجاب نیز فرقی بین زن بالغِ شوهرکرده و دخترِ جوان نیست؛ همه موظف به حفظ حجاب از نامحرم هستند؛ « در این بین فیروز آمد و او [ شمس ] را نزدِ خواتین برد. طغای چادری به سر کرده، نشسته بود. طغرا نیز در گوشهای دورتر خود را سخت پیچیده بود به چادر و پشت به مجلس نشسته بود» ( همان: ۲۶۳).
مرد حتی اگر هم حقِ حیات به گردنِ دختر و زن داشته باشد، باز هم باید از وی حجاب کند؛ « آه، آه! خداوند دیگر مثل آن شب را ننماید اما فرزند این بار سیّم است که شما ما را از هلاکت نجات میدهید. دیگر حق حیات به گردنِ ما دارید و به ما محرم هستید. طغرا غلط میکند دیگر از شما حجاب کند.
-نه خاتون بنده راضی به این امر نیستم. دختر باید با حجاب و نهایت عفت زندگی کند هرگز همچو تکلیفی به او نفرمایید که بنده میرنجم» ( همان: ۳۲۰).
زنان نیز وظیفه دارند از دیده شدنِ دختران توسط نامحرمان جلوگیری کنند؛ « حمیده گفت:
-فرزند عزیزم طغرل کو؟ چرا نمیآید او را ببینم؟
-ماری خندید و گفت: او حالا دیگر در شمار مردها و نامحرم است. نباید در همچو مواقع به اندرون بیاید» ( همان: ۷۴۸).
دختر فقط بعد از عقدِ شرعی میتواند از مرد حجاب نکند؛ « برادر معنی زن و شوهری رضایت طرفین و امضایِ پدر و مادر آنهاست. شما که هر دو به هم عشق دارید مادرش که دامادی شما را از خدا میخواهد، پدرم هم با این همه همراهی و مردانگیهای شما در حق خود و اولادش یقین دارم به دامادی شما افتخار میکند، من هم به آواز بلند میگویم که خواهر من حق شماست، دیگر چه باقی مانده جز اجرای صیغهای؟ آن هم موقوف است به موقعی که خودتان بخواهید. دیگر از این ساعت حجاب کردن او از شما بیمعنی است. مگر بخواهید رعایت شرع را بکنید» ( همان: ۸۲۵).
۲ – ۸ ) داشتن سواد
زنی را که جهل است و ناراستی بلا بر سرِ خود نه زن خواستی
تقریباً تمامی شخصیتهای زنِ رمان خسروی باسواد هستند. این علاقه به خلقِ قهرمانِ زنِ باسواد از عشق و علاقۀ خالق رمان، محمد باقر خسروی سرچشمه میگیرد. زیرا خسروی به تصریحی که در شرح زندگیش آمده، بسیار باسواد و اهلِ کتاب و مطالعه بوده و مونسش در غالب اوقات سکنۀ بیآزار کتابخانه بوده است. و اینک مصادیق باسواد بودنِ شخصیتهای زنِ رمان.
پدر و مادرِ طغرا برای وی دایهای باسواد و دیندار میگیرند تا وی را آموزش دهد؛ « پدرم بیبی فردوس را بر من گماشته تا مرا به آداب و قانونِ مسلمانی آموخته کند؛ این زنِ پارسایِ دانشمند تمامِ وقتِ خود را مصروفِ تربیت من دارد» ( همان: ۵۴).
درسی که دختران فرا میگرفتهاند شامل آداب و رسوم مسلمانی، درس قرآن، علوم مقدمات، مسائل دینی، تاریخ و قصص و حکایات بوده؛ « تنها یک بیبی فردوس است که مرا به تعلیم آداب و رسوم مسلمانی و درس قرآن و علوم مقدمات و مسائل دینیه و تاریخ و قصص و حکایات و نوشتن خط و پاره ای صنایع که زنان را به کار آید، مشغول می سازد» ( همان: ۵۳ ) .
در مورد مادرِ ماری میگوید که: « او زنی بود دانشمند و باسواد و هنر» ( همان: ۴۵۴). ماری نیز توسط مادرش باسواد میشود؛ « چون آن دختر پنج ساله شد، ژولی مریه خودش درس میداد و شب و روز اوقاتِ خود را صرف تربیتِ او مینمود» ( همان ). برای ماری معلم میآورند؛ « قرآن آموختند و مسائل دین یاد دادند» ( همان: ۴۵۷).
ماری اما نوشتنِ خطِ فارسی را نمیداند و مشتاق است تا آن را فرا گیرد برای روز نیاز؛ « این تأخیر یک روزۀ شما مرا مشوش کرده بود و به این فکر بودم که این گلها را برای خاتونم طغرا فرستاده، از حال شما نیز جویا شوم. خط فارسی که ندارم به شما کاغذ بنویسم. خوب است فکری بفرمایید که در نوشتنِ خط ایرانی استاد شوم، برای همچه اوقات» ( همان: ۶۲۴).
برای فردوس نیز معلم آوردهاند؛ « سلامت است معلم برایش آوردهاند، درس میخواند و مادرم به او خیاطی و گلدوزی و نقاشی یاد میدهد» ( همان: ۷۳۶). هما هم نزد شیخ ابومحمد باسواد میشود، اما به نظر میرسد که دختران را فقط علوم انسانی یاد میدادهاند! زیرا با اینکه هما و محمد هر دو نزد یک معلم درس میخوانند اما نوع دروسی که به محمد تعلیم میداده، با هما فرق میکند؛ « [ طغرل ] از محمد پرسید: در خدمت شیخ تا به حال چه تحصیل کردهاید؟
-علوم ادبیه از نحو و صرف و معانی بیان و اشعار عرب و بعض ریاضیات.
-خواهرم هما چه خواندهاند؟ او نیز قدری صرف و نحو و عروض و صنایع شعری و تجوید قرآن و بعض تواریخ و حکایات آموخته، مشق خط هم کرده، شعر هم خوب میگوید» ( همان: ۷۳۹).
مادرِ هما نیز به باسواد بودن دخترش افتخار میکند و حاضر نیست او را به شوهرِ بیسواد بدهد؛ « سزاوار ندیدم که همچو دختری مقبول و معقول و باسواد و عفیفه، زنِ همچو شخص بد هیولای زشتکاری شود که در این شهر به بد عملی مشهور است» ( همان: ۷۵۳).
۲ – ۹) حسن گفتار و ادب
زنِ خوشمنش دلنشانتر که خوب که آمیزگاری بپوشد عیوب
در رمانِ خسروی مصادیق بسیاری از آداب عمومی به نمایش درآمده است؛ مواردی مانند: ادب برخورد با پدر و مادر، ادب شاگرد در برابر استاد، ادب ورود به خانۀ دیگران، ادب سلام کردن، ادب ضیافت و میهمانی، ادب نشستن در مهمانیهای عمومی، ادب برخورد با نادانان و ادب برخورد با بزرگان قوم. زنان رمان خسروی همگی مؤدب و فهمیده هستند و در حفظ زبان و نیکرفتاریِ خود نهایت تلاش را به کار میبرند.
شمس در برابر حسنِ گفتار طغرا یکباره مغلوب میشود؛ « از آهنگِ کلام و آوازِ لرزان و طرزِ ادایِ آن کلمات پیدا بود که آن سخنان از چگونه دلی برمیخیزد و گذشته از شکرگزاری چه مفهوم دارد.
شمس از مطالعۀ آن جمال و شیرینیِ آن مقال و ملاحتِ دیدار و ظرافتِ آن گفتار که اندکی با لهجۀ ترکی آمیخته بود، یکباره مغلوب شده هیچ نمیدانست در مقابلِ آن تشکرات چه گوید و چگونه ادای جواب کند که سّرِ ضمیرش آشکار نگردد» (همان: ۴۷).
همسر سلطان مصر نیز محو ادب و سخن گفتنِ نیکِ طغرا میشود؛ « و این کلمات را به ترکی جغتایی چنان فصیح و ملیح ادا کرد که خاتون که خود ترکزاده بود با سایرین که از ممالیکِ ترک بودند، لذت بردند. و محو آن جمال و وقار و ملاحت و طراوت رخسار و شیرینی گفتار بودند» ( همان: ۳۹۳). و شب هنگام، نزد شوهرش این چنین از طغرا تعریف میکند؛ « پیغامها را به این دختر مهمان رسانیدم. به یک ادب و شیرینی و ملاحتی جواب گفت و تشکری با خواهش آمیخته به جا آورد که من از ادای آن عاجزم . و هنوز در حظ آن کلمات و آن لهجهام. گمان ندارم در عرب و عجم و ترک و دیلم، دیگر دختری به این حسن و ملاحت و اندام و ادب و وقار پیدا شود» ( همان).
یکبار نیز که عبارتی خلافِ ادب بر دهانش جاری میشود، بلافاصله عذر خواسته و دست شمس را میبوسد؛ « [ طغرا ] بفرمایید آخر چه حماقتی به کار زدید؟
شمس سرخ شد و گفت:
-شما از این عبارتها با من نداشتید.
-به خدا حوصله را بر من تنگ کردید. هیچ نمیفهمم چه میگویم غلط کردم. امیدِ عفو دارم.
و دستِ او را گرفته بوسید» ( همان: ۶۱۹ ).
ماری نیز در مهمانی عمومی اتابک از سخن گفتن پرهیز میکند تا مبادا در ضمنِ عرایضش سوءِ ادبی ظاهر شود و خجل گردد؛ « علیاحضرتا اگر جواب عرض نمیکنم استدعای عفو دارم زیرا هنوز به بعض اصطلاحات که در خورِ حضورِ ملکه باشد، آموخته نشدهام. میترسم در ضمن عرایضم سوءِ ادبی ظاهر شود و مورد خندۀ این خواتین گردم» ( همان: ۶۵۳). و حال آنکه در ضمن همین عبارات کمال ادب ظاهر است.
هما نیز در نزدِ شیخ ابومحمد معلم، از ادب فردوس میگوید و افسوس میخورد که چرا او عروسشان نشده؛ « اما نمیدانید چه دختر نازنین محبوب بیمثل و نظیری دارد. با اینکه سنش سیزده سال و تا به حال شهر را ندیده، به قدری مؤدب و معقول و درستگو و بافهم است که شخص حیران میشود. آری من چقدر افسوس خوردم که این را [ ربابه ] برای برادرم گرفتهایم. اگرنه این دختر پریپیکر را برایش میگرفتیم که در عمر خود در عیش و مسرت باشد» ( همان : ۷۵۸).
۲ – ۱۰) با اصل و نسب بودن
یکی دیگر از مهمترین شرایطی که یک دختر باید دارا باشد، با اصل و نسب بودن است. و تمامی خانوادههایی که در این رمان از دختری خواستگاری میکنند ابتدا در موردِ اصل و نسب وی تحقیق میکنند.
پدر شمس حاضر است تمام دارایی خود را بدهد برای وصلتِ شمس و طغرا؛ «زیرا که کفو کریم است. التاجو هم مردی است نیک فطرت» (همان: ۱۳۱).
همسر سلطان مصر قبل از خواستگاری از طغرا، تحقیق جامعی در رابطۀ اصل و نسب وی انجام میدهد؛ « از روزی که این دختر به خانۀ ما آمده و آن محسناتِ جسمانی و روحانی را در او دیدهام، متصل در این خیال بودهام که او را از دست ندهم و نگذارم نصیب دیگری شود. و برای محمدش بگیرم. اما از بابت اصل و نسب او دغدغه داشتم که مبادا شما قبول ننمایید» ( همان: ۳۹۹).
ماری نیز پشیمان شدنِ آبشخاتون از گناه و خطا را نشانِ اصلِ پاک وی میداند؛ « این است که میگویند اصل پاک و فطرت نجیب هر وقت باشد اثر خود را ظاهر میکند» ( همان: ۶۳۶). و در ضمن صحبت با طغرا نیز بر اصلِ نجیبِ آبش تأکید میکند؛ « دختری بی پدر و مادر و مربی با آن جمال و مال و قدرت ناچار از پیِ هوایِ نفس خود میرود اما چون اصل او نجیب است یک وقت که ملتفت رفتار دیگران و قبح کار خود میشود، این قسم نادم و از کار خود پشیمان میشود» ( همان: ۶۳۹).
شیخ محمدِ معلم نیز وصلت طغرل با دخترِ شخصی بیابانی را ناشی از زایل شدن عقل میداند؛ « چه میگویی برای طغرل نامزد کردهاند آن هم دختر شخصی بیابانی؟ مگر عقلشان زایل شده؟ من چگونه خواهم گذاشت که پسری به این آراستگی، گرفتار جفتی بیتربیت و وحشیصفت شود؟» ( همان: ۷۵۸).
۲ – ۱۱) هنرمند بودن
اگرچه خسروی بیشتر بر روی ظاهر و زیباییِ زنانِ رمان خود تأکید کرده است، اما گاهی نیز در حین روایت به بعضی دقایقِ خانهداری و هنرمندیِ زنان اشاره کرده؛ دقایقی از جمله هنرِ آشپزی، خیاطی، اسبسواری، شکار کردن، گلکاری و ساز زدن.
طغرا در پختنِ نانهای لطیف و شیرینیهای مرغوب ماهر و استاد است؛ « فردا که آفتاب بلند شد التاجو بیرون آمد. از اندرون هم طبقی پر از نانهای لطیف و شیرینیهای مرغوب که اغلب کار طغرا بود بیرون فرستادند» ( همان: ۱۷۶).
طغرا در اسب سواری و شکار نیز ماهر است و این دو هنر در موقع نیاز به کمک او میآیند؛ « فردا را سوارانِ مأمور خدمت خود برداشته رفت به صحرا و تا عصر مشغول اسبتازی بود» ( همان: ۳۷۳).
ماری نیز نزد همسر سلطان مصر، خیاطی و شیرینیسازی و نواختنِ چند ساز موسیقی یاد میگیرد؛ « مادرش پس از چند ماه مرده و این دختر به سن ده سال از او به جا مانده، جمیلهبانو او را مانندِ فرزندِ خود تربیت کرده، خواندن و نوشتن و خیاطی و شیرینیسازی و نواختن چند ساز موسیقی و مسائل دینی به او آموخته بود» ( همان: ۴۴۴).
ماری در خیاطی بسیار کارآمد است و لباس عروسی طغرا را او میدوزد؛ « آبش… فوراً برخاست. طغرا نیز برخاست آن لباسِ فرنگی را که در برِ او دید، بیشتر جلبِ نظر او را نمود و دست برده، دامان جامه را گرفته بدقت نظر کرد و از طغرا پرسید؟
-خاتون این پارچه کار کجاست؟ و این لباس را که دوخته؟
-این پارچه کارِ روم و دختری ماری نام از اهل ونیس که ملکۀ مصر به بنده مرحمت فرمود، این لباسها را دوخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:29:00 ب.ظ ]




۴- ایجاد نهاد های فاشیستی و نظامی سرکش برای اسرائیلی ها که خشونت را منشا و سمبل اثبات وجود خود می دانند

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵- احساس قدرت برتر بودن »[۲۰۲]
همچنین می توان برای جامعه ی اسرائیل ۳ ویژگی ذیل را نیز ذکر کرد:
«نخست اینکه:اکثریت جامعه از مهاجران یا فرزندان آنان تشکیل شده است.مهاجرانی که از زمان تشکیل گروه های صهیونیستی به آنجا مهاجرت کرده و تا امروز نیز فرایند مهاجرت ادامه دارد.
دوم اینکه جامعه ی اسرائیل اسکان یافته است به این معنی که صرفاً جامعه ی مهاجران تلقی نمی شود،بلکه در نتیجه فعالیتهای استعماری دولتی مستقر تشکیل شده است و جدال دایم میان اسکان یافتگان و بومیان فلسطین فصل ممیز این جامعه است.
جدالی که ساختار کلی جامعه ، سیاست و اقتصاد اسرائیل را تشکیل داده است و ساختار خشنی از قدرت ایجادکرده است چنانچه ژنرال دایان در سخنرانی مشهور خود در تدفین یکی از احالی کیبوتص ها ی اسرائیل توضیح می دهد که ما جامعه ی اسکان یافتگان بدون توپ و تانک قادر به ساختن یک خانه و کاشتن یک درخت نیستم.تنها راه زندگی ما این است که آماده و مسلط قوی و خشن باشیم تا مبادا شمشیر از دستمان بیفتد و زندگیمان به پایان برسد.
سوم اینکه تنوع قومی جامعه ی اسرائیل که در قالب قومیتها ، فرهنگهاونگرش های مختلف مذهبی تجلی پیدا کرده و موجب بروز شکافهای اجتمای شده است.»[۲۰۳] باتوجه به این شرایط در جامعه ی رژیم صهیونیستی و در پی شکست در جنگ ۳۳ روزه مسؤلان این رژیم با سر در گمی خاصی مواجه شده بودند و اکثر وعده های آنها دربین مردم رنگ باخته و زیر سؤال رفته بود
مخصوصاً در پی تبادل اسرای اسرائیل و لبنان در ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ که به «عملیات رضوان» معروف گشت که در زای دو جسد سرباز اسرائیلی ۵ اسیر لبنانی از جمله سمیرقنطار با ۱۹۹ جسد از رزمندگان عربی مبادله شد.
رژیم صهیونیستی که جنگ ۳۳ روزه رابه خاطر آزادی این دو سرباز آغاز کرده بود تالحظه ی مبادله از زنده نبودن دو سربازش آگاهی نداشت و پس از مبادله مشخص شد که دو سربازش کشته شده اند.این موضوع بسیار برای جامعه ی اسرائیل گران آمد و فضای سنگینی را بر جامعه ی اسرائیل تحمیل کرد.چراکه از سویی در لبنان موجی از شادی و شادمانی حاکم بود و در سوی دیگر در اسرائیل مراسم تشییع جنازه برپا شده بود.این امر بیش از پیش مسؤلان رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار داد و با توجه به چنین شرایطی رژیم صهیونیستی در منطقه احساس ضعف و بن بست می کرد و از سوی دیگر دولت جمهوری خواه ایالات متحده در حال پایان کار خود بود و با توجه به شکست های آمریکا در منطقه ی خاور میانه ، جواب ندادن سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا ، قدرت گرفتن جمهوری اسلامی ایران و جبهه ی مقاومت و همچنین با وجود دوسال محاصره غزه و از سوی دیگر با توجه به در پیش بودن انتخابات کنیست در سرزمینهای اشغال و تمایل به حزب کادیما برای ماندن در قدرت ، رژیم صهیونیستی آماده ی حمله به نوار غزه شد تا از این وضعیت خارج شوند.از سوی دیگر با توجه به انتخابات و جابجایی قدرت در ایالات متحده و آمدن باراک اوباما و اینکه او در ۲۲ ژانویه ی ۲۰۰۸ در اولین صحبتهای خود در مورد اسراییل ، چنین اظهار نظر کرده بود که ((اجازه دهید شفاف سخن بگویم.آمریکا امنیت اسرائیل را به عهده گرفته است و ما همواره از اسرائیل برای دفاع از حق مشروع خود در برابر تهدیدات حمایت خواهیم کرد.حماس باید شرایط مشخص را بپذیرد . حق بقای اسرائیل را تایید کند،خشونت را کنار گذارد و به توافقات پیشین وفادار بماند.))[۲۰۴]
این سخنان حاکی از حمایت بی چون و چرا ی دولت جدید ایالات متحده از رژیم صهیونیستی می باشد.
اصولاً «آمریکا واهمه داشت که موفقیت حماس در اداره ی امور به الگویی برای کشورهای منطقه به خصوص مصر و اردن دو همسایه ی طرفدار آمریکاو حامی مرز های اسرائیل شود. اما گسترش جریان های اسلامی اخوان المسلمین که ریشه ی نزدیکی با حماس دارند این کشورهارا فراگرفته است.بنابراین
تصمیم دولت آمریکا برای محاصره ی حکومت حماس بخشی از محاصره ی تکمیلی بر جریانهای دینی در منطقه با هدف جلو گیری از رشد آنهاست . آمریکا اسلام سیاسی را با امنیت ملی خود در تضاد می بیند« [۲۰۵]
از سوی دیگر این سخنان ایهود اولمرت نخست وزیر وقت اسرائیل در تاریخ ۲۷ ژانویه ی ۲۰۰۸ جالب توجه است.وی چنین می گوید:«رئیس جمهور آمریکا به امنیت اسرائیل و ماهیت قطعی و غیر قابل انکار اسرائیل بعنوان کشوری یهودی متعهد است و در تاریخ ما بی سابقه است همکاری بین اسرائیل و آمریکا مورد پذیرش شفاف است.سطح صمیمت روابط بین اسرائیل و آمریکا و عمق درک آنها از نیاز اساسی ما به امنیت و آینده ی اسرائیل بی سابقه است.تمایل دارم جزئیات بیشتری در مورد این همکاری استراتژیک، دغدغه و سخاوت تقریباً نا محدود دولت کنونی آمریکا و هماهنگی آن با جزئی ترین مسایل جدی مربوط به آینده و شکوفایی اسرائیل مطرح کنم. اما تنها به این نکته بسنده می کنم که افزایش شدید کمک خارجی آمریکا به ما تقریباً ۶ ملیارد دلار طی ۱۰ سال به رقم کلی ۳۰ ملیارد دلار خواهد رسید.این میزان کمک ،نوک کوه یخی است که اغلب حجم عظیم آن ناپیدا است.حمایتهای عظیم آمریکا از ما شامل حفاظت، پشتیبانی، حمایت و کمک می شود که همگی در مورد موضوعاتی که به شدت برای ما مهم هستند ضروری است.»[۲۰۶]
ایهود اولمرت در ادامه ی همین سخنرانی می گوید که بسیار به شخص محمود عباس برای عملی سازی صلح امیدوار است و بیان می دارد که اعتقاد دارد ،هیچ رهبر فلسطینی بهتر از محمود عباس وجود ندارد که بشود با وی در مورد صلح سخن گفت و از سوی دیگر وی می گوید که با حماس باید به شدت برخورد کرد. این سخنان ناشی از هماهنگی کامل آمریکا واسراییل در رابطه با موضوع فلسطین است که همین امر بستر را برای شروع جنگ ۲۲روزه فراهم می کند ،در کمتر از چندماه این سخن ایهود اولمرت عملی شد و اسرائیل در تاریخ هفتم دی ماه ۱۳۸۷ (۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ ) حمله ای شدید را برعلیه حماس در نوار غزه شروع کرد.
البته شایان ذکر است که این جنگ امر غیر منتظره ای نبود چراکه هم مقامات اسرائیلی به این امر هشدار داده بودند و از سوی دیگرحدود ده ماه قبل از آغاز جنگ غزه محمود احمدی نژاد در تاریخ ۱۴/۱۲/۱۳۸۶دراین مورد چنین گفته بو د:«اینها خیال نکنند با ماجرا جویی می توانند شکست پارسال(جنگ ۳۳ روزه)را جبران کنند.شما می دانید رژیم صهیونیستی با زور حاکم بود . در کشورهایی هم که سازش کردند و این دور و بر می روید ، می گویند آقا زور دارد ، باید با او کنار بیاییم. سال گذشته این فلسفه و افسانه ی شکست ناپذیری شکسته شد.آنها می خواهند این را جبران کنند.مقدمه اش حمله به غزه است. اصلش جای دیگر است، ما می دانیم ، خودشان هم می دانند . بدانند هم این مقدمه و هم اصل طراحی شان باشکست مواجه خواهد شد و این دفعه از ریشه کنده خواهند شد.»[۲۰۷]
این سخنان احمدی نژاد حاکی از رصد و اشراف کامل ایران در مورد اوضاع منطقه می باشد و هشدار ایران نسبت به حمله به نوار غزه و ترسیم آینده ی این اقدام نشانگر این موضوع است که جمهوری اسلامی ایران به آینده ی گروه حماس به شدت حساس است ولی رژیم صهیونیستی به این امر توجه نمی کند و با توجه به روابط عمیق بین اسراییل وآمریکا، که ایهود اولمرت بیان کرده بود که حتی در کوچکترین مسایل با هم هماهنگ هستند،اسرائیل با هماهنگی آمریکا به نوار غزه حمله کرد .
الف ) مهمترین اتفاقات در طی جنگ ۲۲ روزه :
در روز اول هجوم اسرائیل به نوار غزه در طی چند دقیقه ۶۰ جت جنگنده اف ۱۶ اسرائیلی ۵۰ نقطه در غزه را بمباران کردند که طی آن ۲۰۰ فلسطینی کشته و نزدیک به هزار نفر زخمی شدند و این حملات ادامه پیدا کرد تا این که پس از یک هفته در شامگاه روز ۱۴ دی ، ۲۰۰۰۰ نیروی نظامی در پناه تانک های پیشرفته ی میرکاوا و با پشتیبانی خط آتش بمب افکن ها به سمت غزه یورش بردند. این نیروها از پنج محور به سمت عرض کوتاه بین ۶-۱۱ کیلومتر هجوم بردند.
اسرائیل تلاش داشت تا از هفت محور مناطق مسکونی را تهدید و بر آن مسلط شود. این هفت محور شامل دو محور از کنار دریا مشرف به شهر غزه و منطقه ی میانی نتاریا ، دو محور بیت حانون و بیت لاهیا در سمت شمال ، و یک محور در حی الشجاعیه مشرف به شمال غربی شهر غزه محور بیت لاحیا و محور خان یونس بوده اما در طول هفت روز عملیات زمینی تنها توانست یک روستای کوچک را به تصرف خود در آورد.
از سوی دیگر رزمنده های حماس نیز با شلیک موشک به شهرک بئر السبع در عمق خاک فلسطین اشغالی مقابله به مثل کردند.در طی این جنگ چندین نیروی اسرائیلی کشته شدند و چندین تانک آنها منهدم شد اما موضوع بسیار قابل توجه در این جنگ ، هماهنگی کشور های عربی با رژیم صهیونیستی بود و در این میان از همه مهمتر هماهنگی مصر به ریاست حسنی مبارک با اسرائیل بود. حسنی مبارک در هماهنگی کامل با رژیم صهیونیستی ضمن بستن مرز رفح اجازه ی عبور هیچ کمکی را برای مردم غزه نمی داد حتی از پذیرفتن مجروحان جنگی نیز سر باز می زد. دراین جنگ اسراییل با بی توجه به تمام کنوانسیون های بین المللی ر برابر چشم دوربین های تلویزیونی از بمب های فسفری علیه مردم غزه استفاده کرد.افکار عمومی درسطح منطقه ای وبین المللی به شدت این امر را محکوم کردند.
طی جنگ ۲۲ روزه جمهوری اسلامی ایران بسیار در عرصه ی دیپلماتیک فعال بود در همین زمینه با توجه رایزنی های جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور ونزوئلا سفیر اسرائیل را از این کشور اخراج کرد و پس از آن دبیر کل حزب الله از این اقدام هوگو چاوز قدردانی کرد و سران کشور های عربی را توصیه کرد که از مردم مظلوم فلسطین حمایت کنند و در پی آن و چند روز بعد قطر و موریتانی نیز با رژیم صهیونیستی ارتباط خود را قطع کردند. در این بین جمهوری اسلامی ایران در راستای کمک به جنگ زدگان یک کشتی حامل کمک های انسان دوستانه به سواحل غزه ارسال کرد که مصر و رژیم صهیونیستی اجازه ندادند این کمک به مردم فلسطین برسد.در پی ادامه ی کشتار مردم غزه و همچنین ادامه ی محاصره محکومیت های بین المللی بیش از پیش بر ضد اسرائیل زیاد شد.مردم کشورهای اسلامی و مخصوصاً مردم و جوانان مصری شاهد بودند که زنان و کودکان مسلمان در همسایگی شان مورد کشتار قرار می گیرند اما سران کشور های عربی نه تنها اقدامی در جهت کمک به آنها نمی کنند بلکه در هماهنگی با رژیم صهیونیستی و با بستن مرز رفح مانع رسیدن کمک ها ی انسان دوستانه از جمله کمک های ایران به مردم فلسطین می شوند که همین امر باعث شد که ملتهای منطقه بیش از گذشته از حاکمان خود و رژیم صهیونیستی متنفر شوند. از سوی دیگر با اقدام رژیم صهیونیستی در استفاده از بمب های فسفری علیه مردم بی دفاع فلسطین و پخش صحنه های این بمباران از رسانه های دنیا ،باعث شد که این وضع بوجود آید که اکثر افراد کشورهای مختلف حتی در کشور های غیر مسلمان به این موضوع واکنش نشان دهند و آن را اوج وحشی گری و نقض حقوق بشر توسط صهیونیست ها بدانند.
جمهوری اسلامی ایران در راستای محکومیت منطقه ای و بین المللی رژیم صهیونیستی در طی جنگ غزه فعالیت های بسیاری از خود نشان داد و سرانجام توانست علی رغم مخالفت کشورهایی چون مصر و عربستان اجلاس دوحه را برگزار نماید . در این اجلاس ۱۳ کشور عربی قطر ،سوریه ، سودان ،الجزایر، کومور، لبنان ، موریتانی در سطح سران و کشورهای عراق، لیبی ، عمان ،مغرب،جیبوتی و سومالی در سطح پایین تر به همراه ۴ کشور اسلامی ایران و سنگال در سطح رئیس جمهور ترکیه معاون نخست وزیر واندونزی فرستاده ی رئیس جمهور به همراه رهبران گروه های مقاومت فلسطینی مستقر در دمشق و در رأس آنها خالد مشعل ،رئیس دفتر سیاسی حماس ، رمضان عبدالله دبیر کل جنبش جهاد اسلامی و احمد جبریل دبیر کل جبهه خلق برای آزادی فلسطین و نماینده ای از سوی ونزوئلا شرکت نمودند.
این اجلاس مصوباتی داشت که مهمترین آنها عبارت است از :((

    1. محکومیت شدید تجاوز وحشیانه ی اسرائیل به غزه
    1. درخواست توقف فوری تجاوز به غزه و عقب نشینی فوری و بدون قید وشرط نیروهای اشغالگر از غزه
    1. اسرائیل مسئول نسل کشی و جنایات بشری است و باید غرامت آن را بپردازد.این امر از طریق محاکم قضایی بین المللی و ملی پیگیری می شود.
    1. تأکید بر تعلیق ابتکار صلح عربی
    1. تاکید بر ضرورت رفع محاصره ی غزه از جمله تردد اشخاص و اموال و بازگشایی گذرگاه ها و فرودگاه و بندر غزه
    1. دعوت از تمامی کشورها برای اهداف کمک های انسان دوستانه به غزه
    1. دعوت از کشور های عربی و کشورهای صلح دوست برای راه اندازی خط دریایی برای ارسال کمک های انسان دوستانه
    1. ایجاد صندوق بازسازی غزه
    1. دعوت از گروه های فلسطینی برای توافق و تحقق منافع ملی فلسطین
    1. دعوت از کشورهای عربی برای تعلیق روابط با اسرائیل و توقف تمامی اقدامات در این زمینه از جمله روابط سیاسی و اقتصادی
    1. قدر دانی از تمامی کشورهایی که مواضع مثبتی در حمایت از غزه در برابر تجاوز و مسئله ی فلسطین اتخاذ کرده اند که قطر و موریتانی اعلام کردند روابط خود را با اسرائیل قطع کرده اند و همچنین نخست وزیر قطر اعلام کرد دفتر تجاری اسرائیل در دوحه را بسته ، روابط اقتصادی با اسرائیل قطع شده و قطع روابط اقدامی بدون بازگشت است.))۱[۲۰۸]

با توجه به چنین اوضاعی کابینه ی رژیم صهیونیستی پس از ۲۲ روز جنگ به طور یک جانبه اعلام آتش بس کرد. رژیم صهیونیستی اهدف خود را از جنگ توقف راکت پرانی از سوی حماس و همچنین آزادی سرباز اسیر خود « گیلعاد شالیت » اعلام کرده بود اما پس از ۲۲ روز تلاش به هیچکدام از این اهداف نرسید و درست در هنگامی ایهود اولمرت در طی سخنانی آتش بس یک جانبه را اعلام می کرد همزمان با سخنان وی گروه های مقاومت مبادرت به شلیک چندین موشک به شهرک های صهیونیست نشین کردند تا شکست اهداف اسرائیل را به همه ی جهانیان اعلا م کنند .
شایان ذکر است که می توان دلایل مهمتری را برای حمله ی اسرائیل به نوار غزه می توان برشمرد که عبارتند از :

    1. جبران شکست جنگ ۳۳ روزه (احیای بازدارندگی اسرائیل)
    1. تأثیر گذاری بر افکارعمومی در جامعه ی اسرائیل و ایجاد امید به آینده در بین آنها
    1. تقویت جایگاه محمود عباس و تلاش برای تقویت جبهه ی سازش با اسرائیل در بین کشورهای عربی
    1. نابودی کامل جنبش حماس به عنوان بازوی اجرایی و اهرم فشار جمهوری اسلامی ایران در فلسطین
    1. تحقق اهداف خاور میانه ای ایالات متحده ی آمریکا

از این موارد می توان به عنوان سیاست های منطقه ای اسرائیل ناشی از تحولات اخیر منطقه نیز نام برد. لازم به یادآوری است که سیاست های منطقه ای اسرائیل چه قبل و چه بعد از دولت نهم امری ثابت بوده و در سطح استراتژیکی معمولاً تغییر ناپذیر است اما در سطح تاکتیکی متفاوت می شود . که سیاست های تهاجمی دولت نهم باعث شد که در عرصه ی تاکتیکی با توجه به رادیکال شدن فضای منطقه ای ، رژیم صهیونیستی دست به اقداماتی چون جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه بزند که نتیجه ای جز تضعیف این رژیم و انزوای بیشتر در عرصه ی منطقه و در بین ملت ها برایش در بر نداشت .
ب ) تبعات جنگ ۲۲ روزه :
همان گونه که بیان شد تشکیل اجلاس دوحه با تلاش دولت نهم و محکومیت شدید تجاوز وحشیانه اسرائیل به غزه، تاکید بر تعلیق ابتکار صلح عربی و حمایت کشورهای مختلف از جمله ترکیه از گروه های مقاومت باعث شد که موضع اسرائیل در منطقه بسیار تضعیف شود. از سوی دیگر در تاریخ سوم آوریل ۲۰۰۹ رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هیئت حقیقت یابی را برای بررسی جنگ غزه تشکیل داد و از آنها خواست به تمام موارد نقض حقوق بشر بین المللی و بشر دوستانه که در حین عملیات های نظامی در غزه در طی ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۱۸ ژانویه ۲۰۰۹ همچنین دوره ی قبل و بعد از این جنگ روی داده رسیدگی نمایند.
رئیس شورای حقوق بشر قاضی ریچارد گلدستون ، قاضی سابق دادگاه قانون اساسی آفریقا ی جنوبی و دادستان سابق دیوان کیفر بین المللی برای یوگسلاوی سابق و رواندا را به عنوان رئیس این گروه حقیقت یاب منصوب کرد.
سه عنصر منصوب دیگر این گروه عبارت بودند از پرفسور کریستین چنیکین استاد حقوق بین المللی در مدرسه ی علوم سیاسی و اقتصاد لندن و عضو بلند پایه هیات حقیقت یاب بیت حانون و خانم هیناجیلانی وکیل دیوان عالی پاکستان و و نماینده ی ویژه ی دبیر کل سابق ملل متحد در زمینه ی پیگیری وضعیت مدافعان حقوق بشر و همچنین عضو کمیسیون بین المللی تحقیق در امور دارفور ،سرانجام این گروه گزارش ۵۷۴ صفحه ای در مورد جنگ غزه منتشر کرد که بر اساس این گزارش شواهد آشکاری از نقض حقوق بشر دوستانه بین المللی و حقوق بشر بین المللی همچنین وقوع جنایت جنگی و احتمال جنایت علیه بشریت توسط اسرائیل در طی جنگ وجود دارد .
و بالاخره علی رغم تلاش گسترده اسرائیل و آمریکا برای عدم ارسال این گزارش به مجمع عمومی سازمان ملل، این مجمع گزارش گلدستون را تصویب کرد .اما بنظر می رسد مهمترین پیامد جنگ ۲۲روزه را بتوان از مصوبات اجلاس دوحه استخراج کرد و این نکته را باید یاد آور شد که نقش دولت نهم در شکل دهی به اجلاس بسیار اساسی بوده و ایران توانسته بود تمامی اهداف خود را در این باره به تأیید برساند.
۱- اول از همه باید گفت که جنگ ۲۲ روزه باعث تنفر شدید افکار عمومی ملتهای مسلمان منطقه و حتی ملتهای جهان از اسرائیل و آمریکا شد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:29:00 ب.ظ ]




پیشگیری اجتماعی شامل مجموعه اقدامات پیشگیرانه از جرایم است که به دنبال حذف یا خنثی کردن آن دسته از عواملی می‌باشد که در تکوین جرم موثر است. این نوع پیشگیری بر مبنای علت شناسی جرم استوار است و با دخالت در محیط‌های اجتماعی مانع از شکل گیری جرم و خنثی سازی عوامل جرمزا میگردد(شاکری،۱۳۸۲: ۱۱). در واقع در تدابیر پیشگیری اجتماعی، نقش خانواده، آموزش، وسایل ارتباط جمعی و سیاست‌های کلی اجتماعی بسیار اهمیت دارد. به طور کلی می‌توان گفت که در این نوع پیشگیری با رویکرد کلان به عوامل بروز جرایم از قبیل فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توجه می شود و با توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… در جامعه از بروز جرایم جلوگیری می‌گردد(زینالی، ۱۳۸۱: ۱۰۳) در پیشگیری اجتماعی بر ایجاد تغییرات و اصلاحات فردی و محیطی که منجر به اصلاح جامعه و فرد و همچنین منجر به جلوگیری از جرایم به صورت پایدار و همیشگی می‌گردد، تأکید شده است.در این نوع پیشگیری، هدف هماهنگ سازی اعضا جامعه با قواعد اجتماعی بوده و محوراقدامات در پیشگیری،فرد است. به عبارت دیگر، پیشگیری اجتماعی همانند پیشگیری کیفری، مجرم مدار و فردمدار است. در حالیکه پیشگیری وضعی بزه دیده مدار و آماج مدار می باشد. نکته مهمتر آن است که پیشگیری اجتماعی از طریق آموزش، تربیت، ترغیب و تنبیه درصدد آن است تا معیار شناخت اعمال خوب و بد را به فرد القاء کند و قدرت ارزشیابی عملکرد خویش را به او بدهد. این نوع پیشگیری از اقداماتی تشکیل می‌شود که بر انواع محیط های پیرامون فرد تأثیر می‌گذارند. کلیه این محیط‌ها در فرایند جامعه پذیری یک فرد نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند. هریک از محیط‌های خانه، مدرسه، دانشگاه، دوستان، همسالان و … دریک مقطع خاص زمانی بر فرد اثرات مستقیم و بیشتر داشته و فرایند جامعه پذیری را تسهیل می‌کند(رجبی‌پور،۱۳۸۳: ۲۲). در پیشگیری اجتماعی تلاش می‌شود که با انجام برنامه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، رفاهی و نظایر آنها و درمان نارسایی‌های اجتماعی و بالابردن ارزشهای اجتماعی و اخلاقی شرایط یک منطقه و نیز وضعیت مجرمان بالقوه، اعتلاء یافته و این روند به کاهش میزان جرایم بیانجامد. نکته اساسی در این مدل از پیشگیری، تخصص و اندیشه و تلاش مضاعف است. زیرا به جهت گستردگی و پیچیدگی موضوع، ممکن است علی‌رغم سرمایه گذاری‌های هنگفت و کلان، نتیجه مورد نظر در کاهش جرایم حاصل نیاید(میرمحمدصادقی،۱۳۸۲: ۲۱). پیروان مدل پیشگیری اجتماعی (اصلاحی)بر این عقیده اند که از طریق شناخت علل جرایم (اعم از فردی واجتماعی) و برطرف کردن آنها با انجام اصلاحات فردی واجتماعی مثل درمان بیماریها و نارسایی‌های جسمی و روحی و تبیین و بالابردن ارزشهای اجتماعی و ثبات و وابستگی به آنها، تقویت نهادهای اجتماعی مثل خانواده، مدرسه، توسعه و تعالی فرصتهای اقتصادی، تحصیلی، تفریحی، مسکن و امثال اینها می توان از بروز جرایم جلوگیری کرد و نهایتاً افراد را از غرق شدن یا کشیده شدن به سوی جرایم نجات داد. افتخار این طرز تفکر با تمامی گرایشات آن در این است که مدعی مبارزه با علت و خشکاندن ریشه جرایم است. در این رویکرد، به رغم وجود زاویه دید کاملاً متفاوت به جرم و مجرم، همه جرایم معلول یک سری عوامل شناخته شده فرض شده‌اند و بنابراین مثل رویکرد پیشگیری کیفری، همه انواع جرایم را با یک روش قابل پیشگیری فرض می‌کند، هرچند شیوه‌ها و ابزار آن تا اندازه‌ای متفاوت است. پیشگیری اجتماعی به دو نوع تقسیم می شود که هریک از آنها کارکرد خاص خود را دارد.

الف) پیشگیری جامعهمدار ۴ که در پی خنثی سازی عوامل جرمزا در محیط اجتماعی است.
ب) پیشگیری رشدمدار۵ که سعی دارد چنانچه کودکی به هردلیلی از خود مظاهر بزهکاری را بروز داد با مداخله زودرس در وی و محیط پیرامونش از مزمن شدن بزهکاری در آینده جلوگیری کند.
پلیس و پیشگیری از جرم:
مطالعه پیرامون وظایف پلیس در دنیا نشان می‌دهد در بسیاری از کشورهای جهان مهم ترین وظیفه در امر پیشگیری از جرم برعهده دستگاه پلیس قرار دارد. به عنوان مثال در کشور انگلستان، این نقش بر عهده پلیس آن کشور است. اهمیت اقدامات باز دارنده از جرم توسط پلیس از دیرباز موردتوجه محافل و مجامع بین‌المللی بوده است. به همین منظور در بیست و یکمین قطعنامه مجمع عمومی سازمان بین المللی پلیس جنایی و نیز در بیست و سومین قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای یافتن طرقی که پلیس کشورهای عضو سازمان مزبور جلوگیری از وقوع جرم را جزء اهداف دائمی خویش قرار دهند، چنین مقرر شده است :
«مجموع عمومی آرزومند است که مقامات پلیس تمام کشورها اقدام لازم را برای توسعه فعالیت‌های پلیسی در زمینه جلوگیری از جرم به عمل آورند و اهمیت این کار را به کلیه آموزشگاهها و مؤسسات آموزشی پلیس تأکید نمایند و هرگاه لازم باشد واحد یا اداره‌ای را برای جلوگیری از وقوع جرایم به ویژه جرایم اطفال تأسیس کنند»(بیات و همکاران،۱۳۸۷).
در کشور ما نیروی انتظامی به عنوان بازوی دستگاه توانمند عدالت کیفری محسوب میگردد که کشف و پیشگیری از جرم از جمله کارکردهای اساسی آن به شمار میرود. نیروی انتظامی از طرف دولت مسئولیت تأمین امنیت اشخاص و اموال آنان را در جامعه بر عهده دارد. لازمه موفقیت این ابزار اساسی دستگاه عدالت کیفری، علاوه بر تغییرات درون سازمانی و توفیق هرچه بیشتر در دستیابی به علوم و فنون پلیسی و استفاده تجارب خود و دیگران بستگی به عواملی دارد که معمولاً در خارج از محدوده پلیس یعنی عرصه اجتماع است، لذا ایجاد رابطه‌ مؤثر میان پلیس و اجتماع شرط اساسی در جهت افزایش توانایی پلیس در امر پیشگیری از جرم خواهد بود.
نقش پلیس در پیشگیری از جرم بر اساس قانون
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم‌ترین مرجع قانونی کشور، پیشگیری از جرم در فصل یازدهم و در اصل ۱۵۶ تصریح شده است.
بر اساس اصل موردنظر یکی از وظایف قوه قضاییه اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین است. اما این یک واقعیت غیرقابل انکار است که قوه قضاییه درارتباط با جرایم، عمدتاً زمانی وارد صحنه می‌شود که جرم به وقوع پیوسته باشد. بنابراین اگرچه مدیریت و مسئولیت قانونی در رابطه با پیشگیری از جرم بر عهده این قوه است، اما در عمل سازمانهای دیگری نیز هستند که زمینه های پیشگیری از جرم را محقق میسازند و یادر مقام عمل این قوه را در این امر مهم یاری میدهند. یکی از این سازمان‌ها پلیس است که از دو جنبه وارد حوزه پیشگیری می‌شود.
پلیس در نقش ضابط قضایی عهدهدار امر پیشگیری انتظامی است و در چارچوب قانون و بر اساس سیاست کیفری عمل میکند. اما وظیفه پلیس در بحث پیشگیری محدود به این سطح از پیشگیری نیست، بلکه بر اساس بند ۱۸ از ماده ۴ قانون ناجا، پلیس همگام با سایر سازمانها و در تعامل جدی با آنها زمینه‌های اقدامات فرهنگی را در جهت کاهش جرایم فراهم می‌آورد.
بر همین اساس این ماده دقیقاً ناظر بر اقدامات اجتماعی پیشگیرانه از جرم است که قانونگذار به درستی آن را ملحوظ نظر قرار داده است. بدیهی است با نگاهی به بند ۸ از ماده ۴ و بند ۱۸ از همین ماده مشخص می‌گردد قانون برای پلیس در مقام پیشگیری از جرم، دو نقش قائل شده است. در نقش اول پلیس به عنوان ضابط و در چارچوب سیاستهای کیفری یا جنایی و تحت نظارت مقامات قضایی عمل می‌کند و در نقش دوم، پلیس به عنوان یک سازمان و یا نهاد همچون سایر سازمان‌ها و دستگاه های دولتی و غیردولتی، اقداماتی را(عمدتاً فرهنگی) انجام می‌دهد که جلوه اقدامات اجتماعی پلیس یا فعالیت جامعه محوری پلیس محسوب می‌گردد. نظر به اهمیت این دو سطح از پیشگیری ضروری است هر دو سطح از پیشگیری به طور جداگانه موردبحث قرار گیرد.
پلیس و پیشگیری وضعی: (پلیس انتظامی، پلیس پیشگیری)
تا قبل از تدوین و تصویب قانون نیروی انتظامی(مصوب ۱۳۶۹)مطابق سازمان و تشکیلات و شرح وظایف کلی شهربانی کشور(مصوب ۱۳۵۱) پیشگیری از وقوع جرم جزء مأموریت و وظایف پلیس کشور بود. با تدوین و تصویب قانون نیروی انتظامی به استناد قسمت(د)از بند هشتم از ماده ۴ این قانون، پیشگیری از وقوع جرایم در زمره وظایف نیروی انتظامی به عنوان ضابط قوه قضاییه قرار گرفت. بر اساس بند ۸ از ماده ۴ انجام وظایفی که برای پلیس به عنوان ضابط قضایی بر آن تصریح شده، عبارتند از : مبارزه با موادمخدر، مبارزه با قاچاق کالا، مبارزه با منکرات و فساد، کشف جرم، حفظ آثار جرم، بازرسی و تحقیق، دستگیری متهمین و مجرمین و جلوگیری از فرار و اختفاء آنها و ابلاغ احکام قضایی و مهم‌تر از همه پیشگیری از وقوع جرایم.
با توجه به اهم اقداماتی که پلیس به عنوان ضابط قوه قضاییه موظف به انجام آن است، طی سالهای اخیر، پلیس‌های تخصصی در نیروی انتظامی شکل گرفته اند که پلیس مبارزه با موادمخدر، پلیس آگاهی، پلیس اطلاعات و امنیت عمومی و پلیس مرزبانی از جمله آنها هستند. علاوه بر این و مهم‌تر از همه، تشکیل پلیس پیشگیری است که با تحت اختیار گرفتن فعالیت کلانتری‌ها و پاسگاه‌ها، عملاً نیروی انتظامی را به سمت آن بخش از اقدامات انتظامی هدایت می‌کند که ناظر بر اقدامات پیش از وقوع جرم است. بدیهی است این رده تخصصی به عنوان ضابط قضایی عملاً قوه قضاییه را در اجرای قانون و اصل ۱۵۶ قانون اساسی یاری خواهد داد و می‌تواند سیاست‌های آن قوه را در مقام پیشگیری از جرم به مرحله اجرا درآورد و یا زمینه‌های بروز آن را فراهم کند.
با نگاهی به شرح وظایف پلیس پیشگیری می‌توان زمینه‌های تحقق اصل ۱۵۶ قانون اساسی را در وظایف این رده تخصصی از پلیس مشاهده نمود. به عنوان مثال در بند اول،هشتم، هیجدهم و نوزدهم شرح وظایف این رده تخصصی از نیروی انتظامی، بحث پیشگیری انتظامی به شرح زیر موردتأکید قرار گرفته است :

    • بررسی و تهیه طرح‌ها و دستورالعمل‌های حفاظتی و مراقبتی و پیشگیری انتظامی از جرم
    • تهیه برنامه‌های میان مدت و بلندمدت، اهداف و مأموریت‌های پیشگیری انتظامی ناجا و …
    • انجام تحقیقات و مطالعات کاربردی به منظور دستیابی به آخرین شیوه‌های پیشگیری از جرایم و تأمین امنیت فردی و اجتماعی
    • تهیه و ارائه برنامه‌های آموزش همگانی و مشارکت مردمی ناجا به منظور آگاه نمودن مردم در زمینه پیشگیری از جرایم

رده‌ها و واحدهایی که پلیس پیشگیری در جهت تحقق اهداف خود در اختیار دارد عبارتند از:

    • کلانتری‌ها و پاسگاههای انتظامی
    • یگان‌های امداد
    • پلیس فرودگاه
    • پلیس راه آهن
    • یگان حفاظت از سازمان‌ها و وزارتخانه ها
    • مرکز انتظام (نگهبان محله)
    • مجتمع آموزشی انتظامی
    • دفتر تحقیقات کاربردی

کلانتری‌ها و پاسگاهها مهم‌ترین و حساس ترین واحدهای نیروی انتظامی محسوب می‌گردند که در ارتباط شبانه روزی با مردم هستند و مهم ترین مأموریت آنها نیز ایجاد نظم و امنیت و پیشگیری از وقوع جرایم است که زیر نظر پلیس پیشگیری زمینه‌های کاهش جرم را فراهم خواهند آورد.
پیشگیری وضعی و اقدامات پلیسی
انسان‌ها همواره برای مراقبت از خود کوشش کرده‌اند با استحکام بخشیدن به حریم زندگی خود و خانواده‌شان، خود را از انواع خطرات و آسیب‌ها مصون نگه‌دارند. این کوشش‌ها نه فقط از سوی افراد، بلکه از طرف حکومت‌ها نیز همواره برقرار بوده است. کندن خندق‌ها، کشیدن حصار دور شهرها، ساخت برج و باروها، پنهان کردن مال و اموال در گنج‌خانه‌ها و … از قدیمی‌ترین شیوه‌های پیشگیری از بروز حوادث و جرایم است که در مقوله پیشگیری وضعی ار جرم قرار دارد.
در اشکال نوین، مطالعات اساسی در مورد شیوه‌های مؤثر پیشگیری وضعی به دهه ۱۹۷۰ میلادی برمی‌گرد. نتایج حاصله از این مطالعات نشان می‌دهد هدف اساسی از این نوع پیشگیری معطوف کردن نگاه متولیان امر از سمت مجرم به محیط جرم است، لذا کوشش می‌شود همه اقدامات با دستکاری در محیط جرم، منجر به کاهش سطح بزهکاری و اعمال مجرمانه گردد. این کوشش‌ها نیز مبتنی بر این تئوری است که تنها جنبه شخصیت درونی افراد نیست که محرک بروز رفتارهای مجرمانه است، بلکه محرک‌های محیطی وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند، می‌توانند عاملی بسیار قوی برای تحریک فرد به ارتکاب جرم باشند. ضمن اینکه « به همان میزان که تغییر شخصیت انسان در جهت خلاف بزهکاری مشکل است(به دلیل پیچیدگی و غیر منتظره بودن شخصیت انسان)به همان اندازه تغییر وضعیت(‌در محیط) آسان و مؤثر است». (ابرندآبادی،۱۳۸۱ : ۱۲۵).
کلیه اقدامات باز دارنده پلیس در اکثر کشورها از طریق توجه به روش‌ها و تکنیک‌های پیشگیری وضعی صورت می‌گیرد، به عنوان مثال پلیس از طریق نصب دوربین‌های مخفی، هشداردهنده‌ها، سد کردن خیابان‌ها، تشدید قوانین و محدودیت‌های بکارگیری آلات و ادوات مجرمانه(مثل سلاح)،کنترل شدید ورودی‌ها و خروجی‌ها و …. می‌کوشد مانع از بروز جرم شود. همه این اقدامات با هدف بالا بردن هزینه جرم، کاهش دادن عواید جرم و تغییر انتخاب بزهکاران صورت می‌گیرد و از آنجا که بزهکاران معقولانه مرتکب جرم می‌شوند. لذا این اقدامات باید بتواند ایشان را از ارتکاب جرم منصرف نماید(پیشین، ۱۳۷۵)
همچنین استقرار پلیس در فضای جغرافیایی معین یا گشت‌های پلیس در مکان‌ها و محل‌های معین، پست‌های ایست و بازرسی و مواردی از این دست که معمولاً توسط نیروی انتظامی در شرایط زمانی و مکانی خاص صورت می‌گیرد در چارچوب پیشگیری وضعی قرار دارد(ابرندآبادی،۱۳۷۸: ۱۴۰ )
با وجود آنکه بسیاری از اقدامات پلیسی در وضعیت پیشگیری وضعی ممکن است منجر به کاهش جرم شود، اما همواره دو نگرانی عمده از این اقدامات وجود دارد:
۱ ـ جابجایی در جغرافیای جرم
۲ ـ تأثیر اجتماعی بر ساکنین یک منطقه یا بطور کلی مردم(باند،۲۰۰۴).
در مورد اول گفته می‌شود هرگاه با اعمال برخی روش‌ها و تکنیک‌ها، جرم خاص را در یک منطقه کاهش دادیم، ممکن است این جرم جابجا شده و در منطقه‌ دیگر بوقوع بپیوندد. اما کلارک که واضع این نوع پیشگیری است، اعتقاد دارد : پیشگیری وضعی از جرم، بجای رهنمون شدن به انتقال جرم، می‌تواند به انتشار و پراکندگی سود‌های حاصله منجر گردد. یعنی در میزان جرایمی که به وسیله کاربرد این شیوه به صورت مستقیم به آنها پرداخته نشده، کاهش دیده می‌شود(رزنبام،۱۳۸۰ : ۱۶۴). در حمایت از نظریات کلارک، هلسینگ(۱۹۹۴ )ضمن بررسی ۵۵ طرح پیشگیری وضعی از جرم بیان کرد هنگامی که جابجایی در جرم روی می‌دهد اثر جرم جابجا شده؛ بسیار کمتر از جرم متوقف شده(در محله قبلی) است و هم چنین نتیجه‌گیری کرد افرادی که جرمی را مرتکب می‌شوند در صورتی که فرصت ارتکاب آن از بین رفته باشد، در دیگر مناطق براحتی متمایل به ارتکاب جرم نیستند.اما در خصوص تأثیر دوم این احتمال وجود دارد که با تشدید برخی اقدامات حفاظتی و فیزیکی و یا استفاده از سایر ابزار و ادوات الکتریکی برای کنترل جرم، نوعی بدبینی نسبت به اقدامات پلیس در یک منطقه بوجود آید و چنانچه این اقدامات با زمینه‌سازی‌های پلیسی همراه نباشد و حتی در پاره‌ای از شرایط بالعکس تبلیغات مسموم علیه پلیس نیز بکار برده شود(باند،۲۰۰۴)، ممکن است واکنش منفی نسبت به اقدامات پلیس در افراد تشدید شده و از میزان همکاری و یا مشارکت مردمی در مقوله نظم و انضباط عمومی کاسته شود. پلیس برای آنکه بتواند به نگرانی‌‌های ایجاد شده در این خصوص خاتمه دهد، می‌باید ضمن خویشتنداری نسبت به برخی جوسازی‌ها و موضع‌گیری‌ها بعضاً‌ غیر منطقی، اقدامات اساسی را در مسیر برنامه‌های خود به اجرا درآورده است.
در این خصوص توجه به سه اصل زیر ضروری است :
۱ ـ همکاری با جامعه در رسیدن به اهداف و استفاده از نیروهای مردمی.
۲ ـ پلیس در راستای اهداف خویش نباید فقط به مقابله با وقوع جرم اکتفا کند بلکه باید در زمینه پیشگیری فعال‌تر عمل کند.
۳ ـ حضور فعال پلیس در جامعه باید کاملاً مشهود و ملموس باشد و در مواقع حضور باید قوی‌ و فعال و آگاهانه عمل می‌کند.
اما حصول به چنین اهدافی، مستلزم این پیش شرط اساسی است که حساسیت و اهمیت سازمان‌ها و نهادهای مسئول در جهت ایفای نقش کلیدی خود در جامعه که بی‌شک در تولید امنیت نقش دارد، نباید نادیده گرفته شود و در واقع پلیس باید بداند بدون مشارکت مردم و حمایت آنها قادر نخواهد بود امنیت را به طور کامل برقرار نماید و مردم نیز باید بدانند اقدامات پلیس نیز به تنهایی نمی‌تواند ضامن استقرار نظم و امنیت در جامعه باشد. در این زمینه اصول زیر می‌باید توسط پلیس مورد توجه قرار گیرد :
۱ ـ تلاش برای اعتمادسازی و جلب مشارکت مردمی
۲ ـ افزایش آگاهی و اطلاع‌رسانی دقیق به مردم
۳ ـ حفظ حقوق مردم از طریق احترام متقابل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:29:00 ب.ظ ]




بعد از جنگ جهانی دوم به مدت تقریباً۴۰ سال ژئوپلتیک به عنوان یک مفهوم و یا روش تحلیل، به علت ارتباط آن با جنگ‎های نیمه اول قرن بیستم منسوخ گردید، هر چند ژئوپلیتیک در این دوره از دستور کار دولت ها در مفهوم قبلی خود خارج شد، اما همچنان در دانشگاهها تدریس می­شد. برای تبدیل شدن نقش فعال جغرافیا در تعریف ژئوپلیتیک به نقش انفعالی سه دلیل عمده قابل ذکر است:

اول اینکه جغرافیدانان بعد از شکست آلمان در جنگ، ژئوپلیتیک خاص آلمان را مقصر اصلی عنوان کردند و سیاست‎های آلمان نازی را متأثر از این مکتب می‎دیدند. خود را از مطالعات در مقیاس جهانی کنار کشیده، توجه خود را به دولت ها و درون مرزهای سیاسی بین المللی معطوف داشتند و واژه ژئوپلیتیک بر چسب غیر علمی‎به خود گرفت و از محافل علمی‎و دانشگاهی طرد شد.دلیل دیگری که موجب افول نقش جغرافیا در جنگ سرد شد ظهور استراتژی باز دارندگی هسته ای بود. توانایی پرتاب سلاح‎های هسته ای بوسیله هواپیما و موشک به فاصله‎های دور،باعث شد که دیگر نه فاصله و نه عوامل جغرافیایی مثل ناهمواری ها و اقلیم چندان مهم تلقی نمی‎شدند. دلیل سوم، ظهور ایدئولوژی به عنوان عامل تعیین کننده ی جهت گیری سیاست ها بود. ژئوپلیتیک جنگ سرد و ژئوپلیتیک عصر هسته ای از مشخصات دوره افول ژئوپلتیک هستند (زین العابدین، ۱۳۸۹ : 13).
۲-۱-۳- دوره احیا
بعد از پایان جنگ جهانی دوم جغرافیدانان شرمنده شدند و از آن پس تلاش نمودند جغرافیدانانی که ژئوپلیتیک را در اختیار آلمان نازی (هیتلر) گذاشته اند،کنار گذارند، و نتیجه اینکه حدود ۴۰ سال ژئوپلیتیک طرد شد. تا اینکه در دهه 1980 در جنگ ویتنام[2] و کامبوج[3] بر سر تصاحب منطقه ی مکنگ[4]، گر چه هر دو کشور از بلوک شرق بودند، ایدئولوژی نتوانست جنگ را از بین ببرد. بنابراین، در گزارش این مناقشه و روابط دو کشور، مجدداً از مفهوم ژئوپلتیک استفاده شد و سپس کسینجر[5] بصورت تفننی از واژه ی ژئوپلیتیک در مسائل جهان استفاده نمود. علاوه بر آن در جنگ ایران و عراق (1988-1980) و اشغال کویت توسط عراق (1991-1990 ) و به ویژه سقوط پرده آهنین در اروپا از سال 1989 موجب پر رنگ تر شدن این مفهوم شد و به خصوص فروپاشی شوروی (سابق) و برجسته شدن ملیت ها این مفهوم را به صورت یک مفهوم کلیدی در عرصه بین المللی قرار داد (زین العابدین،۱۳۸۹ :۲۸).
در حالیکه نامداران جغرافیای سیاسی چون ریچارد هارتشورن و استیفن جونز سخت در تلاش شکوفا ساختن جغرافیای سیاسی در جهان دوران میانه ی قرن بیستم شدند و سیاستمدارانی چون هنری کیسینجر واژه ژئوپلیتیک را دوباره به زبان روزمره سیاسی نیمه دوم قرن بیستم باز گرداند، جهانی اندیشانی چون ژان گاتمن و سوئل کوهن پیروزمندانه جهانی اندیشی جغرافیایی(ژئوپلتیک) را به بستر اصلی مباحث دانشگاهی باز گرداندند.در این زمینه ژان گاتمن[6] با طرح تئوری «آیکنوگرافی[7]– سیروکولاسیون[8]» «حرکت» را در مباحث ژئوپلیتیک در معرض توجه ویژه قرار داد و عوامل روحانی یا عامل «معنوی» را در جهانی اندیشی «اصل» یا «مرکز» دانست و «ماده» یا «فیزیک» را تأثیر گیرنده قلمداد کرد (مجتهد زاده،۱۳۸۶:۹۶).
سائول بی کوهن می‎گوید: موضوعات ژئوپلیتیکی مهمتر از آن بودند که جغرافیدانان آنها را کنار بگذارند و اکنون خیلی از جغرافیدانان با یک تأخیر به او ملحق شده اند و از باز گشت و تجدید حیات ژئوپلتیک به اندازه او استقبال کرده اند.
2-2-رویکردهای جدید ژئوپلیتیک
همه نظریه‎های ژئوپلیتیکی جنبه ژئواستراتژیکی داشته و برای کسب قدرت بر فضای جغرافیایی تأکید داشتند. اما پس از پایان جنگ سرد و با مطرح شدن نظام نوین جهانی بسیاری از دیدگاه های ژئوپلیتیکی جنبه ی کمی‎پیدا کرد و حتی بعضی از این دیدگاه ها در عالم سایبر اسپیس مطرح شدند. در نظام نوین جهانی عده ای در تحلیل ژئوپلیتیکی خود، رویکرد انرژی را مد نظر قرار دادند،عده ای به مسائل زیست محیطی معتقد بودند، بعضی فرهنگ را عامل اصلی ژئوپلیتیک دانستند و بالاخره، عده ای مسائل ژئواکونومی‎را در تحلیل ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قرار دادند. می‎توان گفت که معیار‎های قدرت که نظامی‎گری بود، به طور کلی جای خود را با معیار‎های مذکور تغییر داد. یعنی، قبل از پایان جنگ سرد، معیار اصلی قدرت نظامی‎گری بوده و تمام عوامل اقتصادی، اجتماعی به صورت ابزار مورد توجه بوده است.به علاوه مشخصه ی اصلی ژئوپلیتیک دوره جنگ سرد جهان دو قطبی، جهان سوم و کشورهای عدم تعهد بودند، اما در نظریه ی جدید ژئوپلیتیکی، جهان چهارم مطرح است (زین العابدین، ۱۷۱:۱۳۸۹).
۲-2-۱-رویکرد نظم نوین جهانی
اولین بارجورج بوش پدر[9] رئیس جمهور اسبق آمریکا در جریان جنگ خلیج فارس در1990م نظام نوین جهانی[10] را مطرح نمود. و در سال 1991 پس از مذاکرات خود در هلسینکی[11] با گورباچف[12] و مارگارت تاچر[13]، رهبران اروپا، سازمان ملل متحد،کشورهای عربی به ویژه خلیج فارس و سایر هم پیمانان خود، نظریه نظام نوین جهانی خود را اعلام نمود (حافظ نیا،۵۳:۱۳۸۵).
این نظام دیدگاه‎های جدید آمریکا را بیان می‎کند. با فروپاشی نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و از بین رفتن رقابت قدرت ها، جهان از این پس صاحب نظام نوینی شود که بر قدرت همه جانبه آمریکا استوار است. قدرت و سلطه آمریکا بر جهان بدون تسلط بر خلیج فارس ممکن نبود. نظام نوین جهانی طرحی جدید برای سلطه بر مناطق مهم جهان توسط آمریکا بود. این نظام به رغم عنوان گول زننده آن، شکل جدیدی از استعمار نو است که جهان را به سوی مخاصمه و تلاطم سوق می‎دهد. جورج بوش پدر نظم نوین جهانی را این چنین تعریف می‎کند: «نظم نوین جهانی می‎گوید که بسیاری از کشورها با سوابق متجانس و همراه با اختلافات، می‎توانند دور هم جمع شوند تا از اصل مشترکی پشتیبانی کنند و آن اصل این است که شما با زور کشور دیگری را اشغال نکنید…» اما آمریکائیها از زمان پی ریزی چنین نظریاتی، کمترین توجهی به آنچه خود معتقدند نداشته اند و تعبیر «نوام چامسکی» نظم نوین جهانی تعبیر تازه ای از توسل به زور و انقیاد مضاعف ملت ها است.تمام ابعاد نظم نوین جهانی بر پایه منافع و توسعه طلبی آمریکا استوار است در عصر نظم نوین جهانی، ثبات و امنیت تقریباً به طور کامل برای هیچ کشوری- حتی آمریکا- وجود ندارد.
2-2-2-رویکرد ژئواکونومی
پایه و اساس ژئواکونومی‎استدلالی است که از طرف ادوارد لوتویک[14] ارائه شده است. او خبر از آمدن نظم جدیدبین المللی در دهه نود می‎داد که در آن ابزار اقتصادی جایگزین اهداف نظامی‎می‎شوند. به عنوان وسیله اصلی که دولت ها برای تثبیت قدرت و شخصیت وجودی شان در صحنه بین المللی به آن تأکید می‎کنند و این ماهیت ژئواکونومی‎است (عزتی،۱۰۷:۱۳۸۸)
ژئواکونومی‎عبارت ازتحلیل استراتژی­ های اقتصادی بدون درنظر گرفتن سودتجاری،که ازسوی دولتها اعمال می­ شود،به منظورحفظ اقتصادملی یا بخشهای حیاتی آن وبه دست آوردن کلیدهای کنترل آن ازطریق ساختارسیاسی وخط مشیهای مربوط به آن پرداخت. (عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت و فضا را مدّ نظر دارد و هدف اصلی آن کنترل سرزمین و دستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای اقتصادی فناوری و بازرگانی است بدین ترتیب به نظر می‎رسد مفاهیم ژئواکونومی‎در رویارویی با مسائل قرن 21 از کارآیی مناسبی در مقیاس جهانی برخوردار خواهد بود (واعظی،1388 :32)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت وفضا را بررسی می‎کند. فضای بالقوه ودرحال سیلان همواره حدود ومرزهایش درحال تغییروتحول است،ازاین رو آزادازمرزهای سرزمین وویژگیهای فیزیکی ژئوپلیتیک است.درنتیجه تفکر ژئواکونومی‎شامل ابزارآلات لازم وضروری است که دولت می‎تواندازطریق آنها به کلیه اهدافش برسد.(عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎و ژئوپلیتیک دارای تفاوتهای اساسی با هم می‎باشند،اول اینکه ژئواکونومی‎محصول دولت ها وشرکتهای بزرگ تجاری با استراتژیهای جهانی است درحالی که این خصیصه در ژئوپلیتیک نیست. نه دولت ونه شرکتهای تجاری هیچ نقشی درژئوپلیتیک ندارندبلکه یکپارچگی اتحادیه ها،منافع گروهی وغیره برپایه نمونه‎ های تاریخی با عملکردی نامرئی دراستراتژیهای ژئوپلیتیکی پایه واساسی برای همه صحنه‎های ژئوپلیتیکی هستند.
دوم اینکه هدف اصلی ژئواکونومی‎کنترل سرزمین ودستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای تکنولوژی وبازرگانی است. ازلحاظ کاربردی بایدگفت که مفهوم وعلم ژئوپلیتیک می‎تواند درنشان دادن راه وروش‎هایی برای پایان دادن به نزاعها ودرگیری ها ودرمجموع اختلافات نقش اساسی داشته باشددرحالی که ژئواکونومی‎ازچنین ویژگی برخوردارنیست(عزتی،1387: 112)
2-2-3- رویکرد ژئوکالچر
ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت،فرهنگ، و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگها همچون سایر پدیده‎های نظام اجتماعی همواره در حال شکل­ گیری، تکامل،آمیزش، جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرا فیایی کره زمین اند.به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایند ‎های مکانی – فضایی قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و بی شماری است که در لایه‎های مختلف اجتماعی و درعرصه محیط یکپارچه سیاره زمین به نقش آفرینی پرداخته و در تعامل دائمی‎با یکدیگر بسر می­برندو بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم انداز فرهنگی ویژه خلق می‎شود.از این رو ساختار ژئو کالچر جهانی بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل‎های مکانی – قضایی قدرت فرهنگی اند که در طول و موازات یکدیگر حرکت می‎کنند (دیلمی‎معزی،2:1387).
ژئوکالچر پدیده ای است که بر شالوده نظام اطلاع رسانی نوین و یا صنایعی استوار است که به تولید محصولات فرهنگی مبادرت می‎ورزد وظیفه این صنایع تولید انبوه محصولات فرهنگی است. نظام سلطه فرهنگی در جهان کنونی در کنار نظام سلطه اقتصادی یا سیاسی از عناصر اصلی نظام ژئوپلیتیک جهانی می‎باشند. امروزه منطق حاکم بر فرایند‎های ژئوکالچر جهانی بر اشکال پیچیده و تکامل یافته تر شیوه‎های رقابتی مبتنی است. این فرایند در عین نافذ بودن، مدام در تکامل می‎باشد
پدیده‎های فرهنگی به دلیل خصیصه‎های مکانی شان همواره میل به ثبات و پایداری در مقابل نوآوری ها دارند که می‎توان به تلاش جوامع سنتی و حفظ میراث فرهنگی و آداب و سنن و نمادهای تاریخی و … اشاره کرد. از طرفی الگوهای تمدنی به واسطه ماهیت فضائیشان در جهت سرعت بخشیدن به تغییرات فرهنگی و زدودن مرزهای قراردادی هستند(حیدری،۱۳۸1 :۱۶۸).
۲-2-4- رویکرد ژئوپلیتیک زیست محیطی
مسایل ژئوپلیتیک زیست محیطی از اواخر قرن بیستم به موضوع اصلی فعالیت­ها و نگرانی­ها بین گروه‎های انسانی و بازیگران ملی و فراملی در سطوح منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. محیط زیست بشری در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و جهانی دستخوش مخاطرات گردیده است. این مخاطرات در سه بعد: کاهش و کمبود منابع، تخریب منابع و آلودگی محیط زیست تجلی یافته است. از دید ژئوپلیتیک، کمبود منابع زیست محیطی یا محروم کردن انسانها از زیستن در مکان مورد علاقه آنها رقابت و کنش متقابل بین گروه‎های انسانی و بازیگران سیاسی در سطوح مختلف را در پی دارد.(www.civilica.com).
طی چند دهه گذشته، افزایش جمعیت، گسترش دامنه مداخلات بشر در طبیعت برای تأمین نیازهای فزاینده از منابع کمیاب طبیعی، گسترش رویکرد سودانگاری در غالب طرح‎های توسعه ای، بی پروایی نسبت به جستار پایداری محیط زیست در ساخت سازه ها و زیر ساخت ها و مانند آن،پیامدهای ناگواری همانند گرمایش کروی، ویرانی لایه ازن، پدیده ال نینو، طوفانهای سهمگین، بالا آمدن سطح آب دریاها، گسترش گازهای گلخانه ای، خشکسالی، سیل، فرو نشست زمین، کاهش آب شیرین، بیابان زایی، کاهش خاک مرغوب، آلودگی هوا، باران‎های اسیدی، جنگل زدایی و نابودیت تنوع زیستی، نشانه‎هایی از جهانی شدن پیامدهای فروسایی محیط زیست در سطح فروملی و فراملی و جهانی بودن بوده اند. تداوم وضعیت موجود،آینده زیست و تمدن فراروی بشر را مبهم و نامطمئن کرده است.نگرانی از این وضعیت به همراه شرایط نا مطلوب کنونی، در طرح رویکردهایی همانند امنیت زیست محیطی، ژئوپلیتیک انتقادی، ژئوپلیتیک زیست محیطی، توسعه پایدار بسیار اثر گذاشت. با توجه به این که مفهوم «جهان» از مقیاس‎های مطالعاتی دانش یاد شده است، مرزهای محلی و ملی را در نوردیده اند، محیط زیست سویه ای ژئوپلیتیک یافته است (کاویانی،۱۳۹۰: ۸۵).
2-2-5-رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی
در مورد ماهیت و چیستی ژئوپلیتیک انتقادی نظریه‎های مختلفی ارائه شده است. عده ای از نظریه پردازان، ژئوپلیتیک انتقادی را در مقایسه با ژئوپلیتیک سنتی، که به دلیل سوء استفاده از شواهد جغرافیایی به نفع مقاصد امپریالیستی لکه دار گردیده، از لحاظ علمی‎مستقل و بی طرفانه می‎دانند که می‎تواند با دیدگاهی متعالی به امور جهانی نگریسته و تحقیق عینی بپردازد(مویر،220:1379). عده ای را باور بر این است که ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست­های پنهان دانش ژئوپلیتیک است (میرحیدر،42:1386)
از اوایل1970، شاهد ظهوررویکردی نوین به نام «ژئوپلیتیک انتقادی[15]»هستیم.دانشمندان ژئوپلیتیک چون اتوتایل[16] ومیشل فوکو را می‎توان ازپیشگامان این حرکت نوین دانست. این دانشمندان به طور همزمان، هم از ژئوپلیتیک انتقاد کردند و هم خود از اندیشمندان این عرصه بودند. این افراد، سیاست اندیشمندانه خود را بر «ضد ژئوپلیتیک» تعریف کرده و با وجود این، در چارچوب زیر بنایی مفاهیم ژئوپلیتیک کار می‎کردند (مویر،۳۷۸:۱۳۷۹).
محققین ژئوپلیتیک انتقادی تمایل دارند بجای تمرکز بر شناسایی عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکل گیری قدرت دولتها و سیاست خارجی ایشان، از یک سو دریابند که سیاستمداران چگونه «تصاویر ذهنی» خود را از جهان ترسیم نموده اند و این بینش ها چگونه بر تفاسیر آن ها از مکان‎های مختلف تأثیر می‎گذارند؟ ژئوپلیتیک انتقادی به عنوان نظریه ای نسبتاً جدید که توانسته است خود را بر اساس مؤلفه‎های حاکم میان بازیگران روابط بین الملل، نظام مند سازد، چارچوبی مناسب برای فهم ژئوپلیتیکی جدید، به دور از عناصر سختی هم چون مرز و مکان ایجاد کرده است. بر اساس فهم برخی از موضوعات، بدون توجه به بعضی مسائلی که طبق نظریات سنتی غیرمرتبط می‎نمودند، امری ناقص خواهد بود. از منظر ژئوپلیتیک انتقادی، استراتژی قدرت همیشه نیازمندبه کارگیری فضا وهمین سبب گفتمان می­باشد. (www.javanemrooz.com)
رویکرد انتقادی، کوشش منتقدانه برای کشف ساختارهای جامعه معاصر است که ضمن نقد زیربنایی رویکردهای رایج در شناخت جامعه به تبیین کاستی ها ی روش شناسی آنها می‎پردازند و شیوه‎های اثبات گرایی (پوزیتیوسیتی) را در مطالعه جامعه نقد می‎کند و بر این انگاره استوار است که صرف تجربه و روش‎های تجربی کافی نیست و نباید مطالعه جامعه را همسان با مطالعه طبیعت انگاشت. هدف نظریه پردازان مکتب انتقادی، ایجاد دگرگونی‎های فرهنگی و روشنگرانه برای کاهش نابرابری‎های جهانی، برقراری عدالت بین المللی، احترام به تفاوت ها و گرایش به ارزش‎های فرهنگی جدیدی است که بر فرایند تعامل موجود در صحنه‎های اجتماعی و تمدنی حاکم شود و تعامل و عمل را در چارچوب ارزشهای موجود رهبری کند (مشیر زاده،۱۳۸۴ :۲۲۱).
هر چند ژئوپلیتیک به مطالعه روابط متقابل جغرافیا، قدرت سیاست و کنش‎های ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر می‎پردازد (حافظ نیا،۳۶:۱۳۸۵). اما امروزه گفتمان آن تابعی از چالش‎های برخاسته از «جهانی شدن‎های اقتصادی»، «انقلاب اطلاع رسانی» و«خطرات امنیتی جامعه جهانی» است (مجتهد زاده،۱۲۸:۱۳۸۱)و بالاخره ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست‎های پنهان دانش ژئوپلیتیک است.مباحث ژئوپلیتیک مقاومت و آنتی ژئوپلیتیک از جمله مباحث مهم در پژوهش ها و نوشته‎های مربوط به ژئو پلیتیک انتقادی می‎باشد.این رویکرد توجهش را صرفاً به رویه سلطه ژئوپلیتیک معطوف نداشته بلکه به رویه دیگر ژئوپلیتیک که مقاومت می‎باشد بیشتر توجه می‎کند. و عاشورا به عنوان عالیترین و متعالی ترین صحنه ژئوپلیتیک مقاومت از چنان ماندگاری و جاودانگی برخوردار بوده و هست که امروزه و در قرن بیست و یکم وهزاره سوم نیز توان تحریک و به غلیان در آوردن جنبش‎های مقاومت را دارد. بسیاری از نهضت ها و مقاومت ها در دنیای اسلام و حتی غیر اسلام الگوی مقاومت خود را از عاشورا الهام گرفته اند. (باباخانی،38:1392)
2-3-اندیشه ملی گرایی
ملی گرایی مفهومی‎کاملا سیاسی دارد. این مفهوم به عنوان یک اندیشه و فلسفه سیاسی تلقی می­ شود. اندیشه‎ای که در هر ملتی ریشه در هویت ملی و میهن دوستی آن ملت دارد. در حالی که مفهوم میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند، ناسیونالیسم پدیده ای فلسفی و نوین محسوب می‎شود که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شده است. در این راستا هنگامی‎که جنگ جهانی اول و جنگ‎های بزرگ قبل از آن بیشتر با انگیزه میهن دوستی شروع شده بود، جنگ جهانی دوم حاصل برخورد اندیشه‎های ناسیونالیستی بود.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
ناسیونالیسم به وابستگی مردم یک منطقه که براساس یک احساس مشترک به وجود آمده گفته می­ شود این احساس مشترک ممکن است علل تاریخی، فرهنگی، نژادی، جغرافیایی و غیره داشته باشد. ناسیونالیسم در حقیقت ملاتی است که گروه‎های مختلف را به هم پیوند داده و واحدی به نام ملت را به وجود می‎آورد. (روشن و فرهادیان،242:1385)
میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند. ناسیونالیسم یا ملی گرایی مفهومی‎کاملاً سیاسی است که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شد. از نظر واژه شناسی ناسیونالیسم از ریشه ناسی(Nasci)آمده است این واژه لاتین متولد شدن معنی می‎دهد و نظریه تکاملی ایده ناسیونالیسم را تأیید می‎کند.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
اگر ناسیونالیسم بر مبنای برگشت به ارزشهای جاهلی و اساطیری باشد، ارتجاعی محسوب می‎شود و اگر بر مبنای یک احساس انسانی و فرهنگ خلاق باشد، مترقیانه خواهد بود. مفهوم ناسیونالیسم در قرن نوزدهم و بیستم به طور گسترده ای از اروپا به سایر نقاط و از جمله خاورمیانه انتشار یافت. افکار ناسیونالیستی به دلایلی چند در نیمه دوم قرن نوزدهم در خاورمیانه، گسترش یافت.
اول: افتتاح مدارس جدید درمصر، لبنان وسوریه
دوم: اختراع چاپ که به دنبال خود آگاهی از امور سیاسی را افزایش داده و مشوق احیای فرهنگی- ادبی شد.
سوم: تجزیه امپراطوری‎های قدیم که به دنبال خود، خود مختاری گروه‎های ملی را به دنبال داشت.(درایسدل و بلیک،77:1386)
با شروع قرن بیستم ناسیونالیسم به یک قدرت عمده سیاسی در خاورمیانه تبدیل شد و تأثیرات آن زمانی به اوج خود رسید که ناسیونالیسم ترک، عرب، ایرانی و یهود به طور همزمان در این منطقه ظهور کردند، از عوامل اصلی که سبب بروز شکاف و اختلاف در میان شیعیان منطقه خاورمیانه شده، اندیشه‎های ناسیونالیستی پیروان این مذهب در کشورهای مختلف می‎باشد. تنوع نژادی و قومی‎شیعیان ساکن در منطقه خاورمیانه الهام بخش اندیشه‎های ناسیونالیستی در میان آنان گردیده و این امر واگرایی و فقدان وحدت مذهبی در بین آنان را به دنبال دارد. ویژگی عمومی‎ناسیونالیسم تأکید بر برتری هویت ملی بر دعاوی مبتنی بر طبقه، دین و مذهب است و بر این اساس عوامل زبانی، فرهنگی وتاریخی مشترک به همراه تأکید بر سرزمین خاص، هویت بخش گروهی از مردم می‎شود.
بدین ترتیب ایدئولوژی ناسیونالیسم با تأکید بر نژاد و زبان در جهان اسلام که مرکب از انواع زبانها و نژادها ی گوناگون است، یکی از عوامل اصلی واگرایی تلقی می‎گردد. تجارب تاریخی گویای این واقعیت است که حتی پان عربیسم از ادعای نهضت وحدت سراسری اعراب نتوانست در جوامع و کشورهای عربی ایجاد وحدت نماید و طی جنگهای اعراب اسرائیل و با شکست اعراب اعتبار خود را از دست داد. به طوری که در جریان جنگ 1991 آمریکا و متحدین با عراق برخی کشورهای عرب برای آزادی کویت به یک کشور دیگر عرب(عراق)، حمله ور شدند(صفوی،202:1387).
2-4-میهن خواهی
میهن خواهی یا وطن دوستی فلسفه سیاسی ویژه ای نیست، بلکه غریزه ای است که از حس اولیه ی تعلق داشتن به مکان و هویت ویژه ای آن و حس دفاع از منافع اولیه ی فردی در آن مکان ویژه ناشی می‎شود. گونه ی اولیه ی خودنمایی این غریزه کم و بیش در همه ی حیوانات قابل مشاهده است. بیشتر حیوانات محدوده‎های مشخصی را برای جولان دادن و منافع اختصاصی، فردی یا گروهی خود در نظر گرفته و به آن دلبستگی و تعلق می‎یابند و دخالت و تجاوز دیگران را در آن با سرسختی دفع می‎کنند. (مجتهدزاده،70:1381). مفهوم میهن از انگیزه‎های سیاسی دور است و از حد غریزه ی طبیعی خارج نمی‎شود. میهن خواهی یا میهن دوستی تا آن اندازه طبیعی و غریزی است که با تعلقات معنوی انسان درآمیخته و جنبه ی الهی به خود می‎گیرد و به گونه ی مفهوم مقدس خودنمایی می‎کند.
2-5- مفهوم ملت
جمع افرادی که از پیوندهای مادی و معنوی ویژه و مشخصی برخوردار باشند و با مکان جغرافیایی ویژه ای، «سرزمین سیاسی یکپارچه و جداگانه» همخوانی داشته باشند و حاکمیت حکومتی مستقل را واقعیت بخشند، ملت آن سرزمین یا کشور شناخته می‎شوند. بدین ترتیب ملت و ملیت پدیده‎های سیاسی هستند که در رابطه مستقیم با سرزمین واقعیت پیدا می‎کنند و این اصطلاحات در حالی که مباحث سیاسی هستند، جنبه ای کاملاً جغرافیایی به خود می‎گیرند. (مجتهدزاده،65:1381).
در زبان‎های اروپایی واژه ملت از کلمه(natio) مشتق شده و بر مردمانی دلالت دارد که از راه ولادت با یکدیگر نسبت دارند و از یک قوم و قبیله هستند. ملت به مجموعه ای از افراد ساکن در فضای جغرافیایی مشخص و محدود از حیث سیاسی اطلاق می‎شود که بر اساس عوامل و خصیصه‎هایی نظیر تبار، تاریخ، فرهنگ، دین، مذهب، سرزمین، قومیت، زبان و …نسبت به یکدیگر احساس همبستگی می‎کنند و خود را متعلق به یک ما می‎دانند.(حافظ نیا و همکاران،108:1389)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:29:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم