کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



در حقیقت، انتخاب صیغۀ مناسب به اعتبار شخص برای فعل که بر وضع فاعل دلالت میکند؛ از ضروریات کاربرد صحیح فعل است. برای مثال، در جملۀ «کاهش بارندگی در سال گذشته در کمبودِ منابع آبهای زیرزمینی بی تأثیر نیست»، فعل با توجه به بافت جمله با صیغۀ مناسبی به کار نرفته است؛ لذا «نبوده است» فعل مناسب برای این جمله است. به گفتۀ سمیعی گاهی فاعل فعل نابهجا تغییر داده میشود و به تبع آن، فعل در شخص دیگری به کار میرود، برای مثال:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

* یکی از دلایل علاقۀ من به موسیقی کلاسیک این است که شما با شنیدن آن، احساس راحتی میکنید.
درست: یکی از دلایل علاقۀ من به موسیقی کلاسیک این است که با شنیدن آن احساس راحتی میکنم (سمیعی، ۱۳۸۵: ۱۶۴).
در اینجا میتوان گفت، افعال باید در صیغه و سایر جنبه ها با فاعل هماهنگ باشند و صیغۀ افعال به قاعدۀ زبان مبدأ در ترجمه به کار رود.
افزون بر شخص، توجه به جنبۀ دیگر فعل؛ یعنی زمان در کاربرد صحیح فعل اهمیت بسیاری دارد؛ جنبۀ زمان بر وقت وقوع عمل فعل دلالت میکند. برای مثال، در جملۀ «زهرا دیروز به مدرسه خواهد رفت»؛ فعل جمله با توجه به قید «دیروز» باید بر زمان گذشته دلالت کند؛ حال آنکه فعل «خواهد رفت» زمان آینده را میرساند و باید اصلاح شود. یکی دیگر از جنبه های فعل، وجه فعل است که بر وقوع یا لاوقوع عمل به شکل اخبار یا احتمال و امر دلالت میکند.
شاهری لنگرودی معتقد است هرگاه پس از فعلهایی چون امیدواربودن و عهدکردن جملۀ پیرو بیاید، فعل آن جمله باید بر وجه التزامی باشد نه اخباری؛ برای مثال، عهد کرد که این کار را بکند (نه میکند) (شاهری لنگرودی، ۱۳۸۲: ۲۹۶).
به این ترتیب، لازم است در جملههایی که بر امر، نهی، استفهام، احتمال، دعا، تمنی و شرط و … دلالت میکند، از وجه انشایی استفاده کرد و در جملههایی که احتمال صدق و کذب در آن میرود، وجه اخباری به کار رود که از واقع شدن و نشدن فعل خبر میدهد.
گفتنی است که در هر جملهای باید زمان و وجه افعال هماهنگ باشند. برای مثال، در جملۀ «در این هنگام او با مشکلات مبارزه میکند و راهش را ادامه داد، چون زمان فعل جملۀ اول مضارع است، زمان فعل جملۀ دوم نیز باید مضارع باشد نه ماضی» (ذوالفقاری، ۱۳۹۰: ۲۴۵).
۸ـ ۱ـ ۱. کاربرد فعل در معنی اصلی خود
در زبان فارسی امروز، گاهی در جمله فعلهایی به کار میرود که خلاف معنی اصلی آن است که به گفتۀ نیکوبخت، این کاربرد افعال در غیر معنی اصلی، گاه نتیجۀ گرتهبرداری غلط است که موجب ابهام و در نهایت غلط بودن جمله میشود (نیکوبخت، ۱۳۸۹: ۷۵).
برای مثال، ما این قانون را پیاده میکنیم.
درست: ما این قانون را اجرا میکنیم.
در جملۀ مذکور، فعل «پیاده کردن» در معنی اصلی خود به کار نرفته است. به راستی، با وجود فعل «اجرا کردن» در زبان فارسی، ضرورتی برای استعمال فعل «پیاده کردن» در غیر معنای اصلی وجود ندارد.
یا در مثال: تیم میرود که مقام اول را به دست آورد. «میرود» در جملۀ مذکور از بن «رفتن» تشکیل شده است و معنای «به زودی و …» نمیدهد. بنابراین، بهتر است بگوییم، تیم به زودی مقام اول را به دست میآورد.
گاهی در برخی متون دیده میشود که معنای یک فعل برای کاربردهای مختلف استفاده میشود و نامناسب و نابهجاست (ذوالفقاری، ۱۳۹۰: ۲۴۷).
برای مثال: در جملۀ «اگر تیم حریف بتواند نتیجۀ مساوی را داشته باشد، به مقام سوم میرسد»، به اشتباه فعل «داشته باشد» به جای «حفظ کند» آمده است.
لذا، لازم است فعل را در معنی اصلی خود به کار ببریم و از به کار بردن آن در معناهای دیگر بپرهیزیم.
۹ـ ۱ـ ۱. فعلهای بازدارنده
فعلهایی هستند که بر منع و نهی و پرهیز و تحذیر دلالت میکنند. این افعال هرگاه در جملۀ پایه واقع شوند، فعل جملۀ پیرو باید بر وجه التزامی مثبت باشد، نه بر وجه اخباری منفی. این نوع فعلها عبارتند از: مانع شدن، منع کردن، نهی کردن، غدغن کردن، برحذر داشتن، جلوگیری کردن، بازداشتن، خودداری کردن، احتراز کردن، ابا داشتن، امتناع کردن، استنکاف کردن (شاهری لنگرودی، ۱۳۸۲: ۲۹۵).
برای مثال، او ما را منع کرد که در این پروژه دخالت نکنیم.
برای اصلاح این جمله دو راه وجود دارد:

    1. حذف فعل بازدارنده از جملۀ پایه؛
    1. مثبت کردن فعل جملۀ پیرو.

درست: او را منع کرد که در پروژه دخالت کنیم.
یا او از ما خواست که در این پروژه دخالت نکنیم.
در مجموع، میتوان گفت که شناخت قواعد مربوط به مقوله های مذکور در کاربرد صحیح فعل در ویرایش متون مختلف بسیار راهگشاست و برای داشتن جملهای ساده، قابل فهم و بدون اشکال باید فعل مناسبی با زمان، وجه و شخص صحیح در جمله به کار برد.
۲-۱. اسم
اسم کلمهای است که برای تعیین کردن و نامیدن امور به کار میرود؛ این کلمه نقشهای متعددی از جمله، مسندالیه، مفعول، متمم و منادا را در جمله بر عهده میگیرد که اقسام گوناگونی نیز دارد. توجه به این مقوله در ویرایش زبانی اهمیت بسیاری دارد؛ چرا که شناخت هر یک از اجزای جمله به منظور به کار بردن صحیح آن حائز اهمیت است. اسم ویژگیهای خاصی دارد و افزون بر پذیرفتن نقشهای مختلف، میتوان آن را جمع بست، به آن یای وحدت افزود و آن را مصغر کرد. همچنین، میتوان پسوندهایی چون پسوند جمع و نکره به آن افزود. این ویژگیها و خصوصیات صوری از دیگر نشانه های لفظی اسم است که استعمال هر کدام باید مطابق قواعد دستور زبان فارسی باشد. گاهی خطاهایی در کاربرد این مقولۀ مهم؛ یعنی اسم دیده میشود که مؤلفان و ویراستاران باید به آن دقت کنند.
مهمترین مقوله های مطرح اسم در ویرایش زبانی
* اقسام اسم و نکات ویرایش آن؛
* جمع بستن اسامی؛
* عربی در فارسی؛
* جمع مکسر؛
* کاربرد کلمههای تنویندار؛
* تتابع اضافات؛
* استعمال همزه در کلمههای مختوم به الف؛
* تکرار واژه و پیدر پی آوردن کلمات هممعنی در جمله.
۱ـ ۲ـ ۱. نکات ویرایشی پیرامون نشانه های لفظی اسم
در فصل دوم نشانههایی را برای اسم برشمردیم که در کنار هسته قرار میگیرند. این نشانه ها یا همان وابستههای اسمی به دو نوع وابستۀ پیشین و وابستۀ پسین تقسیم میشوند. این وابستهها با رعایت قواعد مشخصی در کنار هسته، گروه اسمی را تشکیل میدهند؛ لذا رعایت نکاتی ضرورتی است؛ این نکات عبارتند از:

    1. هرگاه یکی از وابستههای اشارهای؛ مانند «این»، «آن»، «همین»، «همان» و … در یک گروه اسمی قرار گرفتند، باید از به کار بردن عناصر دیگر اشارهای پرهیز کرد؛ برای مثال، نمیتوان گفت: این فلان مرد هنرمند است.

* «در یک گروه اسمی واحد، هیچ عنصری، قبل از وابستههای اشارهای قرار نمیگیرد» (شاهری لنگرودی، ۱۳۸۲: ۲۳۲).

    1. وابستههای شمارگر به تنهایی به کار نمیرود و همیشه به همراه وابستههای عددی و اشارهای میآید. وابستههای شمارگر عبارت است: قبضه، کیلو، دسته، رده، مقدار و …؛

برای مثال: نمیتوان گفت: جلد کتاب خریدم؛ بلکه باید گفت ۲ جلد کتاب خریدم (همان: ۲۳۳).

    1. یکی از نشانه های دیگر اسم، مرجع ضمیر شدن است. مؤلفان باید به گونهای از ضمایر در گروه اسمی استفاده کنند که موجب ابهام در جمله نشود. به عبارتی، گاهی لازم است، به منظور ابهامزدایی به جای ضمیر از همان اسم استفاده کرد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[جمعه 1401-04-17] [ 08:36:00 ب.ظ ]




برنامه ریزی برای آینده

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نتایج
شکل ۲-۳ الگوی جایزه کیفیت دمینگ مأخذ: (ریاحی،۱۳۸۵)
۲-۴-۳- جایزه کیفیت کانادا
در سال ۱۹۸۴ وزارت صنایع کانادا جایزه ای برای تعالی کسب و کار ایجاد کرد که بعدها این جایزه بر اساس جایزه مالکوم بالدریج اصلاح و در سال ۱۹۸۹ جایزه کیفیت کانادا نام گرفت (شریفی،۱۳۸۷).
۲-۴-۳-۱- اهداف
جایزه کیفیت کانادا با سه هدف عمده زیر به وجود آمده است(شرطان،۱۳۸۸):
ترغیب پذیرش اصول، رفتارها و فرآیندهای کیفیت در کانادا؛
ارتقای سوددهی، پاسخگویی و بازدهی سازمان ها از طریق ارتقای مستمر؛
تأمین استانداردهای بالاتر زندگی برای کانادایی ها.
۲-۴-۳-۲- اصول / ارزش ها
این جایزه مبتنی بر هشت اصل است (شرطان،۱۳۸۸):
همکاری تیمی و شراکت در امور و کسب نتایج برد برد
مشارکت رهبری در کارها و ارائه الگو
مشتری در کانون اصلی توجه
پاسخگویی و مسئولیت پذیری شرکت ها در قبال ذی نفعان و جامعه
اتخاذ تصمیم بر اساس داده ها و اطلاعات
افزایش توانایی بالقوه کارکنان با احترام و ترغیب
استراتژی های فرآیندگرا و مبتنی بر پیشگیری
ارتقای مستمر روش ها و نتایج توسط شرکت ها
۲-۴-۳-۳- معیارها
جایزه کیفیت کانادا دارای ۶ معیار زیر می باشد(شرطان، ۱۳۸۸):
رهبری
برنامه ریزی
تمرکز بر مشتری
مدیریت فرایند
تمرکز بر تأمین کننده
عملکرد سازمانی
۲-۴-۴- جایزه کیفیت استرالیا
در سال ۱۹۸۸جایزه کیفیت استرالیا به منظور ایجاد یک تمرکز ملی بر روی بهبود کیفیت و ایجاد رقابت تشکیل شد و در لیست اولین جوایز دنیا که توسعه یافته و مورد حمایت مهمترین سازمان های استرالیایی نیز قرار داشت، ثبت گردید. جایزه کیفیت استرالیا بر اساس فرآیندهای دشوار ارزیابی جایزه بنا شده بود. این معیارها بر اساس اصول دسته بندی شده ای بنا شده اند که از اصول مدیریت کیفیت پشتیبانی می کند( شرطان،۱۳۸۸).
۲-۴-۴-۱- اهداف
مقاصد جایزه کیفیت استرالیا به شرح زیر است ( شرطان،۱۳۸۸):
دادن یک بازخور به سازمان ها به منظور آگاهی از عملکردشان و بهبود آن.
تشویق سازمان ها برای پذیرش استفاده از مدل های برتری تجاری و کسب منفعت از منابع آن و معرفی سازمان های موفق به عنوان الگو به دیگر سازمان ها.
۲-۴-۴-۲- اصول/ ارزش ها
اصول یازده گانه جایزه کیفیت استرالیا بر گرفته از تئوری های جهانی و معاصر در زمینه کیفیت و برتری تجاری می باشد. این ۱۱ اصل در زیر خلاصه شده اند (شرطان، ۱۳۸۸):
دستورات و قواعد شفاف و سازمان یافته که امکان تمرکز روی اهداف قابل دستیابی را فراهم می آورد.
توافقات دو جانبه و دستورات سازمانی که عملیات را تفسیر می کند.
درک ارزش های مشتریان حال و آینده سازمان روی قواعد، استراتژی و عمل سازمان تأثیر دارد.
برای بهبود نتیجه، سیستم و فرآیندهای آن باید پیوسته بهبود یابد.
توانایی یک سازمان از طریق انگیزه کارکنان، داشتن دانش کار و مشارکت آنان، ارزیابی می شود.
بهبود و نوآوری مستمر به آموزش دایمی بستگی دارد.
همه کارکنان در سیستم کار می کنند، نتیجه وقتی بهبود می یابد که کارکنان روی سیستم کار کنند.
همه سیستم ها و فرآیندها، تغییر پذیری را ارائه می دهند که، به همراه نمایش توانایی پیش بینی، تحت تأثیر قرار گرفته است.
سازمان های با فعالیت ارزشی، شرایطی را برای جامعه فراهم می کنند که ضامن جامعه پاک، موفق و منصف باشد.
توانایی و صلاحیت سازمان برای ایجاد و تحول ارزش ها جهت همه افراد و شرکا ارزیابی می شود.
نقش یک رهبر با ثبات برای حفظ اصول و خلق یک محیط سالم جهت حیات این اصول، برای رسیدن سازمان به پتانسیل حقیقی لازم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:36:00 ب.ظ ]




اهمیت مسأله بهداشت و سلامت جامعه و نیز امر درمان و مداوای بیماران، نظارت بر این امور از صدر اسلام مورد توجه خلفا و زمامداران اسلامی‌قرار گرفت.محیط زیست به معنای عام شامل کل منابع طبیعی تجدید شونده شامل جنگلها.مراتع.منابع آبی و….بوده وطیف وسیع وگسترده ای از تعاریف تخصصی مربوطه رادر بر می گیرد که همین امر در تفسیر ماهوی مربوطه به معنای قانونی محیط زیست اشکال هایی رابوجودآورده چرا که همین متن حقوقی محیط زیست را بصورت جامع ومانع تعریف نکرده است وقوانین موجود تعریفی از آن ارائه نداده اند بلکه در آنها از محیط زیست در رابطه با سه عنصر طبیعت .منابع طبیعی .شهر ومناظر سخن گفته است که در این راستا می توان به برخی از قوانین ومقررات موضوعه مانند قانون حفاظت وبهسازی محیط زیست .قانون حفاظت وبهره برداری از جنگلها ومراتع کشور .قانون شکار وصید .قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا .قانون شهرداری و…. اشاره نمود.جرم زیست محیطی هر نوع فعلی یا ترک فعلی را گویند که باعث ورود آسیب وصدمه شدید به محیط زیست وبه خطر افتادن جدی وسلامت بشر می شود.حقوق محیط زیست ومنابع طبیعی به واسطه ارتباط تنگاتنگ با علوم وتکنولوزی عمیقا تحت تاثیر آنها قرار گرفته وبه همین علت درک مسایل آن مستلزم اطلاعات اولیه در محیط زیست است .در حقیقت در حقوق محیط زیست از یک سری نوآوری بدیع سود جسته وبه همین سبب خود را عندالزوم با تکنیک های جدید تطبیق می دهد وقوانین ومقررات نظارتی در زمینه حفظ محیط زیست ومنابع طبیعی به شکل دستورهای تکنیکی ودر قالب یک سری استاندارد های خاص بیان می گردد.با توجه به مفهوم رایج ومتداول محیط زیست که بیان کننده کلیه فعالیتها ورابطه متقابل بین انواع موجودات زنده از جمله انسان با محیط پیرامونشان می باشد این نتیجه حاصل می گردد که حقوق محیط زیست علاوه بر تحت پوشش قرار دادن تمام رشته های مختلف حقوق کلاسیک شامل حقوق خصوصی .حقوق عمومی .حقوق بین الملل وآن قسمت از حقوق را که سعی دارد مفهوم محیط زیست را در تمامی قسمتهای حقوقی وارد کند را نیز در بر می گیرد .به همین دلیل حقوق کیفری محیط زیست جزئی یا کلی شامل بخشهای متعدد از مقرراتی می شود که یا با با ملاکهاومحک های تاسیس ویا بامحکهای مادی وتعریف محیط زیست تاکید دارند.بی تردید اهمیت وجایگاه حقوق محیط زیست به بهترین شکل آن در اصل پنجاهم قانون اساسی متبلور شده وپیام آور این مهم می باشد که مسایل زیست محیطی یک امر کاملا فرابخشی بوده ومی بایست کلیه آحاد جامعه علی الخصوص سازمان ها ودستگاها هر یک به فرا خور توان وکارائی تشکیلات خود در حفظ ونگهداری از محیط زیست بعنوان یک وظیفه عمومی از هر فعالیتی که باآلودگی ویا تخریب غیر قابل جبران محیط زیست همراه باشد.
حفظ محیط زیست و توجه به مسائل زیست محیطى به خصوص در دوران جنگ یکى از موضوع‏هاى مهم جهانى و دغدغه برانگیز بشر معاصر و مدافعان حقوق بشر است؛ زیرا بهره بردارى از طبیعت، حفظ کرامت انسانى و تحقق امنیت و عدالت، توسعه و رشد نسلهاى آینده رابطه بسیار نزدیک با حفظ محیط زیست و مسائل زیست محیطى دارد، و هر گونه آسیب و تخریب طبیعت بر زندگى سالم انسانى اثر گذار است. چنان که امروز همه شاهدند که افت شدید مسائل زیست محیطى ابعاد گوناگون زندگى بشر را به خطر انداخته است. این خطر زمانى شدت بیشترى یافت که دو جنگ ویرانگر جهانى در زندگى بشر معاصر رخ داد و استفاده از انواع سلاحهاى مدرن با قدرت تخریبى بسیار بالا با شیوه‏ها و تاکتیکهاى غیر بشرى، حیات طبیعى انسانها را به مخاطره افکند.امروزه همه اذعان دارند که آثار سوء جنگ‏ها بر طبیعت و محیط زیست از هر عامل دیگر خطرناک‏تر است؛ زیرا در جنگ‏ها حس ضربه زدن و پیروزى یک طرف منازعه بر طرف دیگر و تمایل شدید به انتقام جویى با بهره گرفتن از سلاحهاى ویرانگر، به تدریج به وجود مى‏آید و با دادن تلفات و ضایعات، این حس روز به روز شدت بیشترى مى‏یابد تا جایى که دو طرف منازعه هر گونه پایبندى به اصول انسانى و بشرى را فراموش مى‏کنند، و بى رحمانه‏تر از حیوانات درنده به جان یکدیگر حمله مى‏برند؛ حتى زندگى و حیات طرفهاى به دور از منازعه را به خطر مى‏اندازند و موجب زیان عظیم بر محیط زیست مى‏شوند؛ تا جایى که خسارت جنگها بر زندگى انسان و محیط زیست، بشر را به تدریج وادار کرد تدبیرى بسنجد و راهکارى بجوید، تا شاید بتواند جنگها را تا حدودى مهار کند و استفاده از سلاح‏هاى کشتار جمعى و تاکتیک‏هاى غیر انسانى را محدود کرده و طرفهاى درگیر را ملزم به مراعات حال زنان، کودکان، سالخوردگان، اسیران، مجروحان و غیر نظامیان کند و مانع تخریب محیط زیست بشود. از این رو، بحث حمایت از محیط زیست در جنگها جزو مسائل و موضوع‏هاى حقوق بین الملل و حقوق بشر قرار گرفت، و در این زمینه فعالیتها و همکاریهاى بین المللى به وجود مى‏آمد.بررسی سابقه قانون گذاری در خصوص مسائل زیست محیطی در کشورها حاکی از آن می باشد که اولین قوانین ومقررات مرتبط مانند مواد ۱۷۹و۱۸۹ قانون مدنی مصوب ۱۸/۲/۱۳۰۷)قانون شکار (مصوب ۴/۱۲/۱۳۳۵)وقانون شکار وصید (مصوب ۱۶/۳/۱۳۴۶)صرفا در ارتباط با محیط زیست طبیعی بوده واولین قانون جامع که بطور نسبی در خصوص کلیه ابعاد محیط زیست که تغییرات ساختار تشکیلات سازمان حفاظت محیط زیست را نیز در پی داشت به تصویب رسید قانون حفاظت وبهسازی محیط زیست در مورخ ۲۸/۳/۱۳۵۳ می باشد خودداری نمایند.در قانون برنامه اول توسعه .جهت جلوگیری از آلودگی محیط زیست وجبران خسارت وارده راهکارخاصی در قالب تبصره ۱۳ این قانون لحاظ گردیده .بطوریکه یک در هزار در آمد حاصل از فروش تولیدات کارخانجات وگارگاههای کشور به امر اختصاص یافته و با توجه به اهمیت موضوع با پایان مدت اعتبار قانون اول توسعه .موضوع در بند (د)ماده ۴۵ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت ومعرف آن در موارد معین تکرار گردید.
بیان مسأله
یگانه هستی بخش عالم خلقت و ملک و ملکوت،آسمان‌ها،زمین،عالم موجود و مافی‌ها را براساس‌ نظمی استوار هستی بخشیده است.در این میان،انسان موجودی است که در بروز اختلال در این نظم و ایجاد نابسامانی و زیان در قلمرو متصرفات خویش نقش به سزایی را ایفا نموده است.و به جای بهره‌مندی‌ از طبیعت و مواهب مستقر در آن و به خدمت گرفتن امکانات و توانمندی‌های آن،در موارد بسیاری با اقدامات خود در جهت نابودی و تخریب و نیز آلایندگی‌های گوناگون آن گام برداشته است.در گذشته‌های دور،آدمی خود را با محیط پیرامونش سازگار نموده بود،ولی به تدریج هر اندازه که به‌ زمان کنونی نزدیک می‌شویم بر این همزیستی مسالمت‌آمیز خدشه وارد شده است تا آنجا که امروزه شاهد انجام اقداماتی علیه محیط زیست و نعمت‌های همراه با آن هستیم.بنابر سنجش یکی از اندیشمندان به نام‌ جی.تی.میلر،انسان گذشته همراه با طبیعت بوده است نه ضد طبیعت،ولی متاسفانه این دگرگونی نابهنجار پدید آمده و این‌روند همچنان نیز ادامه یافته است.سابق بر این،محیط زیست با لحاظ محدودیت‌های‌ اکولوژیکی همراه بوده است و در این راستا مقوله‌هایی چون استفاده از مصالح ساختمانی و بومی،صرفه‌جویی‌ در منابع،توسعه متناسب و سازگار با حیط،قنات‌ها،بادگیرها،بهره‌مندی درست از آب و گیاه به منظور پالایندگی هوا و ساخت مناظر مطبوع،به وجود آوردن باغ و باغچه‌ها در محیط مسکونی و فضای عمومی در شهرها و اطراف آنها که از علل تأثیرگذار در حفاظت از محیط زیست شهری به شمار می‌رود؛مورد توجه‌ بوده است.از ابتدای دهه ۱۹۶۰ میلادی استفاده لجام گسیخته از فناوری‌های مختلف زیان‌های فراوان وگسترده‌ای بیش از گذشته بر پیکره محیط زیست و طبیعت وارده نموده است.به همراه پیدایش رشد اقتصادی در پاره‌ای از کشورها در این دهه‌ های اخیر،تغییرات جدی و نگران کننده‌ای در عرصه محیط زیست جهانی و زیست کره پدیدار گشته است.از یک‌سو فناوری‌های نوین انسان را از یک سلسله امکانات‌ و توانمندی‌های بهره‌مند ساخته است،و از سویی دیگر به او و محیط زیست او که مبنای استقرار و استمرار موجودات زنده به ویژه آدمی و حیات آنان می‌باشد،خسارات قابل توجهی وارد کرده است.مانند:آلودگی هوای شهرها و اطراف آنها که از سوخت وسایل نقلیه،کارخانه‌ها و…ناشی می‌شود و سبب کاسته شدن از فضای سبز درون و برون شهری،کاهش اکسیژن و بروز اختلالات و بیماریهای‌۱گوناگون روانی و جسمی… می‌گردند.آلوده شدن آبها با مصارف مختلف از راه‌هایی چون ورود فاضلاب‌های صنعتی و غیر صنعتی و افزوده‌ شدن زباله‌ها و…،که از یک‌سو موجبات مرگ‌ومیر آبزیان را فراهم ساخته است و از سوی دیگر بر سلامتی‌انسانها اثر ناگوار بر جای گذارده است. برای آن که بتوان آلودگی محیط زیست را از نگاه حقوقی تعریف و بررسی نمود،ابتدا باید از قانون‌ حفاظت و بهسازی محیط زیست مصوب ۱۳۵۳(با اصطلاحات متعدد در ۱۳۷۱،،۱۳۷۶ و ۱۳۷۸)و ماده مندرج در آن سخن گفت و سپس به بررسی موضوع در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و ماده مربوط مبادرت نمود.در ماده(۹)قانون مزبور در تعریف آلودگی محیط زیست آمده است:«پخش یا آمیختن مواد خارجی‌ به آب،هوا یا خاک به زمین به میزانی که کیفیت فیزیکی یا شیمیایی یا بیولوژیک آن را به طوری که زیان‌ آور به حال انسان یا سایر موجودات زنده و یا گیاهان و یا آثار و ابنیه باشد تغییر دهد طرح الحاق یک ماده به قانون مجازات اسلامی که توسط ۳۹ نفر از نمایندگان تهیه و در جلسه علنی ۲۹۱ یکشنبه اول اسفند سال ۸۹ اعلام وصول شده و به کمیسیون های مربوطه ارجاع شده در مقدمه توجیهی خود آورده است: یکی از معضلاتی که در سالیان اخیر در کشور اسلامی مان بروز پیدا کرده و متاسفانه بصورت علنی در شهرهای بزرگ دیده می شود، نگهداری از حیوانات مضر بخصوص سگ و گرداندن آنها در خیابان ها و معابر عمومی است. این مساله بخصوص در کلاشهرهایی مانند تهران نیز مشاهده می شود. رواج سگ گردانی و نگهداری از آن علاوه بر مضرات بسیار زیاد بهداشتی و زیان آور بودن برای سلامت عمومی، یک معضل فرهنگی – اجتماعی و نوعی تقلید کورکورانه از فرهنگ مبتذل غربی است. لذا جهت جلوگیری از روند فزاینده سگ گردانی در معابر و نگهداری از آن در آپارتمانها و منازل طرح زیر تقدیم مجلس شورای اسلامی می گردد.»طرح الحاق یک ماده به قانون مجازات اسلامی:ماده واحده: ماده ذیل بعنوان ماده ۶۸۸ مکرر به قانون مجازات اسلامی الحاق می گردد: ماده ۶۸۸ مکرر: «گرداندن حیوانات خطرناک یا حیواناتی که مضر برای سلامت عمومی بوده یا نجس العین می باشند از قبیل سگ در اماکن و معابر عمومی و وسائط نقلیه ممنوع است و مرتکب علاوه بر جزای نقدی از یک میلیون ریال تا پنج میلیون ریال به ضبط حیوان مذکور محکوم می گردد. همچنین نگهداری حیوانات مذکور در آپارتمانها ممنوع و در منازل مسکونی چنانچه موجب نارضایتی هر یک از ساکنین شود ممنوع است. نگهدارنده در مرتبه اول موظف است با اخطار دادسرا ظرف مدت ده روز رفع مزاحمت نماید و در مرتبه دوم و یا درصورت عدم رفع مزاحمت به جزای نقدی از پانصد هزار ریال تا پنج میلیون ریال محکوم و در هر صورت حیوانات مذکور ضبط خواهند شد. تبصره: فهرست حیوانات نجس العین و خطرناک و مضر برای سلامت عمومی به جز سگ ظرف ظرف ۳ ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تصویب و اعلام گرددحال دراین تحقیق بدنبال آن هستیم که ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی (تهدید علیه بهداشت عمومی)را نقد و بررسی کنیم

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
نابسامانی‌های موجود در طبیعت و آلودگی‌های زیستمحیطی که بدون تردید ناشی از بهره‌وری‌ نادرست انسان از طبیعت و منابع آن در سایه مسایل اقتصادی و صنعتی می‌باشد؛موضوعی به نام«بحران‌ زیستمحیطی»که یک معضل همه جانبه و فراگیر در عرصه‌های ملی و فراملی و بین المللی قلمداد می‌شود را به وجود آورده است و در این رهگذر توجه طرفداران و علاقمندان محیط زیست را در سطح‌ داخلی و خارجی اعم از دولت‌ها،نهادها و سازمان‌های عمومی و دولتی،O.G.N،اشخاص(اندیشمندان و متخصصین)و نیز مجامع و سازمانهای منطقه‌ای و بین المللی را به خود معطوف داشته است و در نتیجه، نگارش مطالب علمی و تدوین و تصویب قوانین و مقررات داخلی و کنوانسیون‌ها،پروتکل‌ها و…را در قلمرو منطقه‌ای و بین المللی در جهت جلوگیری از آلودگی‌ها و نیز حمایت از محیط زیست و مقابله با عوامل‌ آلاینده با بهره گرفتن از ابزارهای کیفری(در سطح داخلی)و حقوقی(در سطح داخلی و خارجی)به همراه‌ داشته است.یک ی از ابزاری که در جلوگیری از تخریب محیط زیست موثر است نقش قوانین جزایی است لذا ضرورت دارد که در موارد قانون های وضع شده یا خلع قانون ها تحقیقاتی مفصل صورت پذیرد تا بتوانیم نیازهای موجود را در قوانین شناسایی و برطرف نماییم از این رو این تحقیق یک امر ضروری است که قوانین وضع شده می تواند مورد بررسی قرار داده که آیا این قوانین می تواند جهت جلوگیری از تخریب محیط زیست مکفی باشد.
پیشینه تحقیق
۱- دکتر ناصر قاسمی درسال‌۱۳۸۵ پیرامون مبانی تحقق جرایم زیستمحیطی تحقیق نمود ه است که با ملاحظه و بررسی متون تخصصی مربوط به محیط زیست و علل و بروز ناگواری‌های زیستمحیطی و نیز ارزیابی قوانین و مقرراتی که در این رهگذر تدوین و تصویب گردیده است،شکل‌گیری جرایم زیست محیطی را می‌توان منوط به وجود دو مبنای عمده دانست که یکی از آن دو،آلودگی و آلاینده نمودن محیط زیست،اجزا و ابعاد گوناگون آن است.علاوه بر آنکه مقوله آلودگی زیست مفهوم و ویژگی‌های خاص خود را دارد بزه‌هایی که در این ارتباط مطرح هستند نیز هریک دارای مفهوم و ویژگی‌های مخصوص خود می‌باشند که در زمان بررسی جرایم‌ زیستمحیطی نکات مزبور مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
۲ – محمد یار ارشدی ، موضوع: نقش قوه قضاییه در حفاظت از محیط زیست،چکیده: بدون شک رویه قضایی، فارغ از آنکه کشوری تابع نظام «حقوق نوشته» یا «حقوق عرفی» باشد، واجد نقش با اهمیتی در توسعه «حقوق محیط زیست» است. در میان کشورهای در حال توسعه، هند نمونه خوبی است که قوه قضاییه‌اش استفاده شایان توجهی از اصول قانون اساسی، قوانین محیط زیست و احکام مسئولیت مدنی، در حفاظت از محیط زیست به عمل آورده تا آنجا که می‌توان گفت یک حقوق جدید محیط زیست را در آن کشور بنا ساخته است. اما در مقایسه، متأسفانه سابقه قضایی ایران، حاوی تصمیمات مهمی در این باره نیست، علی رغم آنکه قوه قضاییه این کشور از ساز و کار قانونی و شرعی مناسبی در این باره، برخوردار است.دادگاههای عالی هند، قاطعانه اعلام کرده اند که حق حیات بشر، مصرح در اصل ۲۱ قانون اساسی، محدود به زنده بودن حیوانی نیست، بلکه شامل حق انسان به زندگی در وضعیتی شرافتمندانه است که استحقاق آن را دارد و از این رو، برخورداری از محیط زیست سالم در قلمرو حقوق بنیادین بشر قرار دارد.نکته مهم آنکه بیشترین دعاوی مربوط به تخریب محیط زیست از طریق دادخواهی به نفع عموم به دادگستری کشور هند راه پیدا کرده و از این طریق، دادگاههای عالی آن کشور قادر شده اند جریان تخریب و آلودن محیط زیست توسط مؤسسات دولتی و خصوصی را تا حد قابل توجهی کنترل کنند و آنجا که لازم است به قوه مجریه در انجام صحیح وظایف قانونی خود در حفاظت از محیط زیست اخطار دهند.
جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق:
موضوع در رعایت حقوق شهروندی یک امر ضروری است و سابقه تحقیق همه جانبه دارد و با بحث در ابعاد مختلف آن بسیاری از معضلات اجتماعی برطرف می شود.
سؤالات تحقیق:
۱- منظور از آلودگی محیط زیست چیست؟
۲- آیا میزان مجازات مقرر در ماده ۶۸۸ کافی است؟
۳-آیا جرم موضوع ماده ۶۸۸ از جرایم مطلق است یا مقید؟
فرضیه ‏های تحقیق:
۱-هرگونه رفتار تهدید‌آمیز و مخرب علیه بهداشت عمومی را می‌توان آلودگی محیط زیست تلقی کرد
۲-میزان مجازات مقرر در ماده ۶۸۸ با مقصود فرض ۱ مکفی است.
۳-ماده ۶۸۸ از جمله جرایم مطلق است.
تقسیم مطالب:
این پایان نامه در ۳ بخش تنظیم شده است. بخش اول تحت عنوان کلیات به مفاهیم و کلیات می پردازد.مفاهیمی همچون بهداشت عمومی، آلودگی محیط زیست و مفهوم جرایم بهداشتی در فصل اول این بخش مورد بررسی قرار می گیرد ودر فصل دوم آن تاریخچه جرایم علیه بهداشت عمومی مطمح نظر قرار گرفته است.در بخش دوم ماده ۶۸۸ را مفصل بررسی کرده ایم.این بخش نیز به دو فصل تقسیم شده است.در بخش سوم نیز به مجازات های این جرایم ومرجع رسیدگی کننده به آن در قالب دو فصل پرداخته شده است.
بخش اول: مفهوم شناسی و تاریخچه جرم تهدید علیه بهداشت عمومی
در این بخش مفاهیم مرتبط با بهداشت عمومی و تاریخچه ی آن مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل اول: مفهوم شناسی و تاریخچه جرم تهدید علیه بهداشت عمومی
در این فصل مفاهیمی همچون بهداشت عمومی،آلودگی محیط زیست و جرایم بهداشتی مورد بحث قرار می گیرد.
مبحث اول: مفهوم بهداشت عمومی
بهداشت عمومی با میزان سلامت و بیماری در جمعیت ارتباط دارد. برای مثال بهداشت عمومی مکمل امور مربوط به داروسازی، پزشکی و پرستاری برای سلامت فرد فرد بیماران است. هم چنین سلامت همگانی با آموزش سلامتی در جامعه ارتباط دارد. شناختن نیازهای اولیه برای سلامت جامعه و ترویج سیاست هایی که باعث توسعه و ترفیع تندرستی در جامعه می شود، از جمله این آموزش ها است. انتخاب ارگان های آگاهی دهنده بر اساس نیازهای مشترک مردم، بخشی از حرکت در جهت بهداشت عمومی است. به طور مثال، مدیریت دارویی شامل: کاهش آسیب ها و صدمات، سرویس دهی مناسب و کارآمد و قیمت گذاری صحیح، نیازمند توسعه و ترفیع است. بسیاری از ادارت منطقه ای بهداشت وسلامت همگانی، وظیفه بازدید و مرور برنامه های آموزشی و بهداشتی سلامت را به عهده گرفته اند. بعضی از این ادارات، مسؤول رسیدگی به برنامه بهداشت عمومی محلی هستند. از آن جا که حمایت از سلامت همگانی می تواند شرایط بهتری را برای مراقبت های اولیه گروه ها و مسؤولین فراهم سازد، لذا ادارات منطقه ای بهداشت، نیاز برای توسعه، گسترش و کسب مهارت های سلامت و بهداشت عمومی در تمام سطوح را مطرح می نمایند.[۱]
لازم به توضیح است که تهدید علیه بهداشت عمومی که در ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی بیان شده یکی از عنوان‌های جرایم زیست محیطی است که مفهوم عالم و گسترده‌ای نیز دارد زیرا قانونگذار زیر این عنوان یگانه، موارد متعددی از جرایم زیست محیطی را به عنوان نمونه مطرح کرده است با بهره گرفتن از عبارت این ماده می‌توان گفت که جرم زیست محیطی تهدید علیه بهداشت عمومی، همان جرم عالم آلودگی محیط زیست است و مقنن خواسته است که بر مبنای این ماده، از محیط زیست حمایت کند. البته قانونگذار در تبصره یک ماده با بهره گرفتن از واو عطف میان تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیط زیست آنها را جمع کرده است تا نشان دهد که هدف او از حمایت از بهداشت عمومی، در حقیقت حمایت از محیط زیست است. در ابتدا این تبصره آمده است: «تشخیص این که اقدام مزبور تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیط زیست شناخته می‌شود…»
و اما در خصوص محیط زیست در قوانین و مقررات کشور ما اعم از قانون اساسی، قوانین عادی و دیگر مقررات، تعریفی از محیط زیست ارائه نشده است، بنابراین در این زمینه نمی‌توانیم به دیدگاه قانونی استناد کنیم و ناگزیر از مراجعه به متون دیگر خواهیم بود. مفاهیم و عبارت گوناگونی در تعریف محیط زیست بیان شده است که، صرف‌نظر از وجود اختلاف در کلمات، تشابه فراوانی از حیث مفهوم میان آنها وجود دارد. از جمله این تعاریف اینکه محیط زیست عبارت است از محیطی که فرایند حیات را فرا گرفته، محیط زیست از طبیعت، جوامع انسانی، و نیز فضاهایی که با فکر و به دست انسان ساخته شده‌اند، تشکیل یافته است و کل فضای زیستی کره زمین را فرا می‌گیرد. همچنین، در تعریف محیط زیست گفته شده است که، محیط زیست یک هدیه الهی است که از مجموعه منابع، موجودات و علل و شرایط هماهنگی که گرداگرد هر موجود زنده وجود دارد و استمرار زندگی و حیات منوط و وابسته به آن است تشکیل می‌شود.[۲]
مبحث دوم: مفهوم آلودگی محیط زیست
محیط زیست دردومفهوم بکاربرده می شود یکی مفهومی که از علوم طبیعت ناشی می شود وتحت عنوان محیط زیست طبیعی معرفی شده ودیگری در تعامل باسازوکارهای انسانی است که با عنوان محیط زیست انسانی از آن نام برده می شود وهر دو عنوان فوق طیف گسترده ای از موضوعات مختلف راتحت پوشش خود دارد.
محیط زیست به معنای عام شامل کل منابع طبیعی تجدید شونده شامل جنگلها.مراتع.منابع آبی و….بوده وطیف وسیع وگسترده ای از تعاریف تخصصی مربوطه رادر بر می گیرد که همین امر در تفسیر ماهوی مربوطه به معنای قانونی محیط زیست اشکال هایی رابوجودآورده چرا که همین متن حقوقی محیط زیست را بصورت جامع ومانع تعریف نکرده است وقوانین موجود تعریفی از آن ارائه نداده اند بلکه در آنها از محیط زیست در رابطه با سه عنصر طبیعت .منابع طبیعی .شهر ومناظر سخن گفته است که در این راستا می توان به برخی از قوانین ومقررات موضوعه مانند قانون حفاظت وبهسازی محیط زیست .قانون حفاظت وبهره برداری از جنگلها ومراتع کشور .قانون شکار وصید .قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا .قانون شهرداری و…. اشاره نمود.
گفتار اول: نقش محیط زیست در زندگى انسان‏
محیط زیست طبیعى تأثیر شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محیط پاک و آراسته زندگى را معطر مى‏سازد. شنیدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلرباى چشمه ساران، صفاى سبز سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیبایى شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجاب انگیزى بر زندگى و حیات انسان دارند. هر کسى از تماشاى چنین منظره‏هاى زیبایى احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس مى‏کند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودى طبیعت باعث زیانهاى جبران ناپذیرى به بشر مى‏شود.
افسردگى و افزایش بیماریهاى روحى و روانى انسان امروز بى ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست. هیچ کس نمى‏تواند منکر تأثیر سوء تخریب محیط زیست بر شیوه رفتار آدمیان شود، و یا اثر زیانبار او را به اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى نادیده بگیرد.
قرآن کریم درباره اثر طبیعت مى‏فرماید:
«سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار مى‏روید، اما سرزمینهاى بد طینت [و شوره زار]، جز گیاه ناچیز و بى ارزش، از آن نمى‏روید.»[۳]
از این آیه مبارکه استفاده مى‏شود، همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر است، و همان گونه که از زمینهاى شوره زار جز گیاهان بى ارزش نمى‏روید، محیط آلوده نیز اثرات زیانبارى بر تربیت انسان دارد.
امام على – علیه السلام – درباره اثر طبیعت بر انسان فرموده است:
«از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان (فصل بهار) به پیشواز آن بشتابید؛ زیرا سرما بر بدنها همان تأثیر را مى‏گذارد که بر درختها، اوّل آن سوزاننده و نابود کننده است، و پایان آن رویاننده و شکوفا کننده.»[۴]
کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و جان آدمى بسیار روشن است و همان سان که طبیعت بر جسم و بدن اثر گذار است، بر روح و روان بشر نیز اثر گذار است. ولى متاسفانه طبیعت و محیط زیست سالم در اثر طغیان و قدرت‏طلبى بشر، در جنگها دچار آسیب شده است. «محیط زیست ‌یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های بشر وجهان مدرن در چند دهه گذشته تاکنون بوده است. برهمین مبنا، ایجاد و تحول حقوق و تکالیف مربوط به محیط مزبور ـ چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملل ـ از مسائل بسیار مهمی است که ذهن بسیاری از صاحب‌‌نظران، دولتمردان و انبوهی از سازمان‌های جهانی و معاهدات بین‌المللی را به خود معطوف و مشغول کرده است. البته محیط زیست ـ دست‌کم به معنای امروزی آن ـ در بسیاری از زبان‌ها یک اصطلاح نو و تازه است و سابقه کاربرد آن در زبان فرانسه، به قرن دوازدهم برمی‌گردد. این اصطلاح، از آغاز دهه ۱۹۹۰ م کاربرد گسترده پیدا کرده است. محیط زیست از گذشته‌های دور نیز مورد احترام تمدن‌ها و فرهنگ‌های پیشین بوده و از قداست خاصی برخوردار بوده است؛ برای نمونه بین ایرانیان، پرستش میترا یا خورشید، بین هندیان و مصریان، تقدیس رودخانه‌های گنگ و نیل و بین بابلیان، پرستش ستارگان رواج داشته و در کتاب‌هایی ‌چون ریگ‌ودا کتاب مقدس هندوان، تورات و قانون حمورابی درباره حفظ منابع طبیعی و خود آلودگی محیط زیست مطالبی، وجود دارد. اقوام دیگر چون فنیقی‌ها، لیدی‌ها، هیتی‌ها، اقوام مایا و اینکا نیز به تقدیس پدیده‌های طبیعی پرداخته‌اند که نشانه ایده علاقه به طبیعت و حفظ محیط زیست از ادوار گذشته می‌باشد. با ظهور انقلاب صنعتی در قرن هجدهم، آسیب‌های زیست محیطی ـ به‌ویژه در جهان صنعتی غرب ـ شکل بسیار ملموس‌تری یافت و پس از آن، در قرن بیستم خسارات زیست محیطی با قضایایی همچون «تریل اسمیلتر» در سال ۱۹۴۱م، «کانال کورفو» در ۱۹۴۹م «اختلاف دریاچه لانو» در۱۹۵۹م، «اختلاف سدگات» در ۱۹۹۸م، «قضیه کاسموس» در سال ۱۹۹۸م در فضا، فاجعه کارخانه شیمیایی «بوپال هند» در سال ۱۹۸۴م، فاجعه «نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل» در ۲۹ آوریل ۱۹۸۹م و آلودگی‌های ناشی از حریق عمدی چاه‌های نفت کویت توسط عراق در جنگ دوم خلیج فارس، شکل عینی‌تر و بحرانی‌تری یافت و نشان داد که بشریت برای چیرگی بر این خطرات، نیازمند عزمی جهانی و برنامه‌ریزی دقیق و انجام اقدامات قاطع و فراگیر در سطوح محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است؛ زیرا در غیر این صورت، حیات بشری دچار نابودی و انهدام روز افزون‌تری خواهد شد. امروزه تهدیدهای زیست محیطی، دامنه وسیعی را در بر‌می‌گیرد؛ از جمله: آب وهوا، میزان حرارت و گرم شدن دمای زمین، بالا آمدن سطح دریاها، حفظ گونه‌های مختلف، به ویژه نادر گونه‌های گیاهی و جانوری، فرسایش لایه اُزُن، آثار فعالیت‌های صنعتی، تخریب جنگل‌ها، آلودگی آب‌ها، باران‌های اسیدی، آلودگی‌های صوتی، نظامی، هسته‌ای و مانند آن. از سویی برخی از این ضایعات زیست محیطی، خود نیز منشأ ضایعات گسترده‌تری شده اند؛ برای نمونه کارشناسان معتقدند قطع درختان جنگلی به صورت انبوه و انتشار پیاپی ضایعات صنعتی در فضا، سبب تغییرات بسیار نامطلوب در وضعیت آب و هوای جهانی و بالا آمدن سطح آب دریاها و به تبع آن زیر آب رفتن دشت‌های ساحلی و گسترش امواج گرمازا شده است؛ همچنان که سوخت‌های فسیلی و استفاده نامتناسب و گسترده از آن‌ها، سبب افزایش دی‌اکسید‌کربن زمین و ایجاد پدیده گازهای گلخانه‌ای شده است. وجود گازهای سمی منتشر شده از فعالیت‌های صنعتی، به اسیدی شدن باران‌ها انجامیده و آب‌های مصرفی و فضای حیاتی موجودات دریایی را مسموم کرده و سلامت انسان‌ها را به خطر انداخته است.امروزه، این اعتقاد وجود دارد که اگر چه موضوعات محیط زیستی، از جهت روابط بین‌الملل، پدیده‌های جدیدی نیست، با توجه به وخامت اوضاع آن، رهبران جهان به طور فزاینده‌ای مسائل محیط زیستی را از موضوعات حاشیه‌ای و جانبی، به دستور کار اصلی سیاسی‌ خود منتقل کرده‌اند.
هم‌چنان که همین رویه نیز درباره عملکرد سازمان‌های بین‌المللی و جهانی در نحوه برخورد پیشگیرانه از آلودگی محیط زیست مشاهده می‌شود. تصویب و انعقاد ده‌ها معاهده و کنوانسیون زیست محیطی، بیان‌کننده چنین اهمیت روز‌افزونی است.باید خاطرنشان نمود که اصطلاح«محیط زیست» را می‌توان به یک منطقه یا تمام سیاره و حتی به فضای خارجی‌ای که آن را احاطه کرده است اطلاق کرد. یونسکو، برای محیط زیست، از اصطلاح «بیوسفر» یا لایه حیاتی نام برده که از تعاریف موسَّع در این باره بوده و عبارت است از: «محیط زندگی بشر یا آن بخش از جهان که بنا به دانش کنونی بشر، همه حیات در آن استمرار دارد». در حقیقت، بیوسفر یا لایه حیاتی، همان لایه و قشرنازکی است که این کره خاکی را در میان گرفته و شامل زمین و هزار متر بالای آن و عمق زمین و اقیانوس‌ها است.[۵]
مبحث سوم: مفهوم جرایم بهداشتی
بهداشت در لغت به معنای نگاه داشتن تندرستی، حفظ صحت و وسیله های نگهداری سلامت آمده است.[۶]
معنای اصطلاحی بهداشت نیز از معنای لغوی دور نیفتاده است چنانکه پاره ای از نویسندگان بهداشت را به معنای نگهداری و اعتلای سلامت، پیشگیری از بیماری و افزایش قدرت جسمی‌، روحی و اجتماعی افرادی که به علت بیماری ناتوان شده‌اند دانسته اند.[۷]
در اساسنامه سازمان جهانی بهداشت، تندرستی این گونه تعریف شده است: «تندرستی یک حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است و نه تنها نبود بیماری یا ناتوانی.[۸]
با توجه به این تعریف بهداشت را به طور مختصر می‌توان به معنای تأمین ، حفظ و ارتقاء تندرستی دانست.[۹]
در قوانین و مقررات تجاری تعریف صریحی از بهداشت به چشم نمی‌خورد تنها در آیین نامه بهداشت محیط مصوب ۲۴/۴/۷۱ هیأت وزیران این تعریف برای بهداشت محیط ارائه شده است.
«بهداشت محیط عبارت است از کنترل عواملی از محیط زندگی که به گونه ای روی سلامت جسمی‌، روانی و اجتماعی انسان تأثیر می‌گذارند.» بند دوم از ماده یک « قانون تشکیلات و وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» نیز به برخی از ابعاد بهداشت اشاره کرده است؛
ماده‌۱- وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عبارتند از:
تأمین بهداشت عمومی‌و ارتقاء سطح آن از طریق اجرای برنامه های بهداشتی مخصوصاً در زمینه بهداشت محیط و کنترل و نظارت بهداشتی بر سموم و مواد شیمیایی مبارزه با بیماری ها،‌ بهداشت خانواده و مدارس، آموزش بهداشت عمومی‌، بهداشت کار و شاغلین با تأکید بر اولویت مراقبت های بهداشتی اولیه به ویژه بهداشت مادران و کودکان با همکاری و هماهنگی دستگاه های ذیربط.[۱۰]»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:36:00 ب.ظ ]




گزینش واستخدام :
برخی از محققان معتقدند افرادی که علائم شهروندی خوبی را در حوزه زندگی شخصی از خود بروز می دهندبه همان میزان تمایل دارند تا شهروندان سازمانی خوبی باشند بر این اساس سازمانها باید فرایندهای جذب و استخدام نیروی خود را طوری طراحی نمایند که افرادی با رفتار شهروندی خدمتی جذب سازمان شوند .
آموزش و توسعه :
سازمان‌ها می‌توانند با اجرای طرح‎های آموزشی برای کارکنان فعلی سازمان به ایجاد رفتارهای شهروندی سازمانی مفید و سازنده بپردازند .استفاده از برنامه‎های آموزشی موجب تسهیل کمک‎های بین فردی در میان کارکنان می‎شود البته برای توسعه مهارت‎های کارکنان می‏توان از برنامه‏های آموزش میانی و چرخش شغلی نیز استفاده کرد .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ارزیای عملکرد و جبران خدمت :
‎سازمانها می‎توانند با ایجاد سیستم‎های منطقی و منظم برای ارائه پاداش به کارکنان تا حد زیادی رفتار شهروندی سازمانی را تسهیل نمایند تحقیقات نشان داده است که افراد در کارهای که احتمال در یافت پاداش وجود دارد بیشتر مشارکت می‎نمایند به همین علت توجه به سیستم‎های پاداش اقتضایی و موثر توسط سازمان در شکل‎دهی شهروندان خوب بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
سیستم‎های غیر رسمی :
برخی از روانشناسان معتقدند که فشارهای اجتماعی و هنجارهای گروهی غالبا تاثیر بیشتری نسبت به رویدادهای رسمی بر رفتار فردی در سازمان می‎گذارند به همین علت توسعه مکانیزمهای غیررسمی مانند فرهنگ مشارکتی، یک رکن اساسی و محوری برای تقویت رفتار شهروندی سازمانی در محیط کار است(سام‌بند و انگویی ۱۳۸۹).
رفتار شهروندی سازمانی در آموزهای دینی و اسلامی
رفتارهای که تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی ذکر می‎شود در آموزه‎های دینی و اسلامی ما تحت عناوین و اصطلاحاتی مشابه مانند انفاق، ایثار، جوانمردی، اخوت وبرادری، مهرورزی، یتیم نوازی، مردم‎نگری و دیگرخواهی در روابط اجتماعی و جامعه مورد تاکید بوده است که به طور مختصر به شرح این موضو عات می‎پردازیم
احسان و بخشش یکی از موضوعاتی است که در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته و به کلمه ایمان متصل شده است (( عبادت خدا کنید و به او شرک نیاورید و به پدر و مادر نیکی کنید و به خویشاوندان و همسایه دور و رفیق نزدیک و در راه مانده و مملوک خویشتن نیز همچنان، که خداوند گردنکشان خودپسند را دوست ندارد )) ( نساء ۳۶-۳۷)
در زمینه جوانمردی پیامبر اکرم می فرماید : (( لیس من المروه الربح علی الاخوان))[۳۶] ((از برادران سود بردن از مروت و جوانمردی به دور است )) منظور اینست که در جامعه مبتنی بر برابری و برادری هر کس نمی‎تواند به دنبال منافع خویش باشد و تصور کند که در پناه ان منافع دیگران نیز تامین می‎شود بلکه برادری زمانی معنی می‏یابد که هر کس به جای اندیشیدن به منافع شخصی خود به مصالح عامه بیندیشد .
در مورد مردم‎نگری و دیگر خواهی نیز آن حضرت می‎فرماید : (( ما کرهته لنفسک فاکره لغیرک و ما احببته لنفسک فاحببته لغیرک)) [۳۷]یعنی انچه را برای خود می‎پسندی برای دیگران نیز مپسند و آنچه برای خود می پسندی برای دیگران نیز ببپسند .
مهرورزی و دوستی با مردم نیز بارها مورد تاکید و توجه رسول خدا قرار گرفته به گونه‎ای که آن حضرت بعد از ایمان مهمترین اساس و بنیاد عقل را تودد مردم می داند (( راس العقل بعد الایمان بالله التودد الی الناس و اصطناع المعروف الی کل بر و فاجر ))[۳۸] یعنی
اساس خرد پس از ایمان به خدا دوستی با مردم و نیکوکاری با افراد نیک و افراد ناشایست است .
در مورد برادری در دیدگاه آن حضرت انسان‌ها همه با هم برادرند و باید چنین باشند و مهم‎تر اینکه هرکس آینه برادر خویش است (( ان احدکم مراه اخیه فاذا رای به اذی فلیمطه عنه))[۳۹] هر کسی از شما آینه برادر خویشید وقتی زحمتی یا ازاری به او می‌بینند باید آنرا از او دفع کنند. یاری رساندن برادران به یگدیگر و بوجود آمدن جامعه مبتنی بر رفتارهای کمک کننده و تعاون و همکاری در همه زمینه‌ها از شرایط اولیه تحقق عدل در جامعه است پس دیگران در هر وضعیتی که هستند برادر تو هستند و تو نسبت به آنها مسئول هستی ولی باید بدانی حقوق برادری را چگونه ادانمایی چنانکه پیامبر اسلام فرموده‌اند (( انصر اخاک ظالما او مظلوما ان یک ظالما فاردده عن ظلمه و ان یک مظلوما فانصره ))[۴۰] (حقیقی و میرزاده ۱۳۸۹).
۲-۲ بخش دوم: مدیریت دانش
مدیریت دانش را می‌توان به عنوان روشی برای بهبود عملکرد، بهره‌وری و رقابت‌پذیری، بهبود کارآمد کسب، تسهیم و استفاده از اطلاعات درون سازمان، ابزاری برای بهبود تصمیم‌گیری، طریقی برای بدست آوردن بهترین روش‌ها، راهی برای کاهش هزینه‌ها و روشی برای نوآورتر شدن سازمان تعریف نمود (منوریان، عسگری و آشنا ۱۳۸۶: ۳).
هالس (۲۰۰۱) مدیریت دانش را فرایندی می‌داند که سازمان‌ها بواسطه‌ی آن فرایند تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به گونه‌ای موثر در تصمیم‌های خود بکار گیرند.
می‌توان گفت که موضع مدیریت دانش، پدیده‌های اجتماعی هستند رایانه، فناوری اطلاعات و نظایر آینها تضمین کننده موفقیت مدیریت دانش نیستند. مدیریت دانش پایان‌ناپذیر است، زیرا حرکت از داده به اطلاعات و از اطلاعات به دانش هیچگاه به پایان نمی‌رسد، کارکنان و مدیران سازمانی (محیط درونی) ارباب رجوع و سایر ذینفعان (محیط بیرونی) در قلمرو مدیریت دانش قرار می‌گیرند (ابطحی و صلواتی ۱۳۸۵: ۳۵-۳۴).
چرخه مدیریت دانش
ایجاد دانش: ایجاد دانش شامل فعالیت‌هایی است که به تغییر شکل و ترکیب مجدد قطعات موجود دانش، محدود کردن کاستی‌ها، تقویت تحقیق‌ها و توسعه قابلیت‌ها، پویش و کنترل محیط‌های بیرون از سازمان می‌پردازد (بت ۲۰۰۱، به نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸).
نوناکا و تاکوچی (۱۹۹۵) معتقدند دانش انسان به واسطه کارکرد مشترک بین دانش ضمنی و دانش صریح خلق و توسعه می‌یابد، بدین ترتیب آنها چهار شیوه اجتماعی‌سازی، برون سازمانی، تلفیق و درون سازمانی را برای خلق دانش در سازمان بیان کردند.
ذخیره دانش: در حالی که افراد دانش را خلق می‌کنند و آن را یاد می‌گیرند، ممکن است آن را فراموش کنند، حتی چگونگی خلق دانش یا چگونگی کسب آن را از یاد ببرند. بنابراین حافظه (سازمانی یا فردی) نیازمند ذخیره، سازماندهی و بازیابی دانش افراد است.
حافظه سازمانی بدین صورت تعریف می‌گردد: وسیله‌ای که از طریق آن دانش،تجربیات گذشته و رخدادهایی که بر فعالیت‌های کنونی تاثیر می‌گذاردند، ذخیره می‌گردند (استین و واس ۱۹۹۵؛ به نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸). حافظه سازمانی اشکل مختلفی از دانش مستندات مکتوب، پایگاه داده‌ها و ددنش انسانی کدگذاری شده در شکل سیستم‌های خبره، مستندات فرایندها و رویه‌های سازمانی است. حافظه‌ی فردی مبتنی بر مشاهدات، تجربیات و فعالیت‌های افراد است. بنابراین ذخیره دانش به دانش صریح و دانش ضمنی اشاره دارد که باید جذب و مستند شوند.
تسهیم دانش: کلیه فعالیت‌های مربوط به انتقال یا توزیع دانش از یک فرد یا سازمان به فرد، گروه یا سازمان دیگر، فرایند انتشار یا تسهیم دانش نامیده می‌شود (لی ۲۰۰۱). در الگوهای سنتی، سازمان‌ها و افراد اغلب تمایلی به انتقال و تسهیم دانشی که از آن برخوردار بودند را نداشته و بجای اینکه به دانش به عنوان یک سرمایه علمی نگاه کنند، آن را به عنوان منبع قدرت، اهرم نفوذ و ضامن استمرار شغل خود می‌پنداشته و تمایلی به تسهیم آن با دیگران نداشتند. سازمانی که از تسهیم اطلاعات و خلق دانش در میان اعضایش حمایت می‌کند، بیشتر می‌تواند فرایندهای موثر و کارآمدی را تعریف کند و عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشد (لوین ۲۰۰۱؛ نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸). در سازمانی که از فرهنگ تسهیم دانش برخوردار است، افراد ایده‌ها و بینش‌های خود را با دیگران تسهیم می‌کنند، زیرا بجای اینکه مجبور به این کار باشند، ان را یک فرایند طبیعی می‌دانند. بنابراین باید در بین اعضای سازمان این انگیزه را بوجود آورد که بدون ترس از دست دادن موقعیت خود به تسهیم دانش در سازمان بپردازند (وانگ و احمد ۲۰۰۴؛ به نقل از اچ سیر ۲۰۰۷).
کاربرد دانش: دانش به خودی خود ارزشمند نیست، آن زمان ارزشمند خواهد بود که بکار گرفته شود (هالس ۲۰۰۱، به نقل از پالانیسامی ۲۰۰۸). تمامی سعی مدیریت دانش بر آنست تا اطمینان حاصل کند که آیا دانش موجود سازمان بطور مفید در جهت منفعت آن بکار برده می‌شود یا خیر. در اینجا باید موانعی که بر سر راه استفاده مفید از دانش موجود دارند، شناسایی و رفع شوند تا بتوان اطمینان حاصل کرد که مهارت‌های ارزشمند و دارایی دانش کاملا مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند.
تعاریف و مفهوم تسهیم دانش
تسهیم دانش انتشار داوطلبانه مهارت‌ها و تجربیات اکتسابی به سایر افراد است (لا و وان گاری ۲۰۰۸). به بیان دیگر تسهیم دانش به عنوان اقدامی تعریف می‌شود که افراد طی آن اطلاعات مربوط را میان دیگران منتشر می‌کنند (بارتل و سرایواستاوا ۲۰۰۲).
تسهیم دانش توسط مک درمت (۱۹۹۹) بدین صورت تشریح شده که وقتی که می‌گوییم فردی دانش خود را تسهیم می‌کند، به این معنی است که آن فرد، فرد دیگری را با بهره گرفتن از دانش، بینش و افکار خود راهنمایی می‌کند تا او را کمک کند که موقعیت خود را بهتر ببیند.. بعلاوه فردی که دانش خود را تسهیم می‌کند، ایده‌آل این است و باید از هدف دانش تسهیم شده و کاربرد آن و همچنین از نیازها و شکاف‌های اطلاعاتی فرد گیرنده دانش اطلاع داشته باشد. این بیانگر این نکته است که همه کارکنان نیاز به تسهیم دانش خود ندارند، زیرا ممکن است دانش آنان بکار گرفته نشود و یا از آن استفاده مجدد نشود، به عبارت دیگر تسهیم دانش زمانی مفید خواهد بود که همه کارکنان نیاز به تسهیم دانش خود ندارند، زیرا ممکن است دانش آنان یکار گرفته نشود و یا از آن استفاده مجدد نشود، به عبارت دیگر، تسهیم دانش زمانی مفید خواهد بود که همه کارکنان در کار خود به آن نیاز داشته باشند و یا حداقل بیشتر دانشی را که دریافت می‌کنند بکار گیرند. نقش تسهیم دانش در مدیریت دانش آنقدر مهم است که بعضی از نویسندگان اظهار می‌دارند که: ” وجود مدیریت دانش برای پشتیبانی تسهیم دانش است” (دون پورت و پرسک ۱۹۹۸). تسهیم دانش موجب کاهش هزینه‌ها، بهبود عملکردها، بهبود ارائه خدمات به مشتریان، کاهش زمان توسعه محصولات جدید، کاهش زمان تاخیر در تحویل کالاها به مشتریان، و در نهایت کاهش هزینه دسترسی به انواع ارزشمند دانش در داخل سازمان می‌شود (آلوی و لیدنر ۲۰۰۱).
عوامل موثر بر تسهیم دانش در سازمان
عوامل متعددی بر فرایند تسهیم دانش در سازمان تاثیر گذارند. این عوامل را می‌توان در چهار دسته کلی عوامل انسانی، عوامل فرهنگی، عوامل ساختاری و عوامل فنی و تکنولوژیکی طبقه‌بندی کرد.
عوامل انسانی موثر بر تسهیم دانش
تسهیم دانش انتشار داوطلبانه مهارت‌ها و تجارب اکتسابی به سایر بخش‌های سازمان است. با اینکه دانش در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی موجود است، تسهیم دانش در سطح فردی برای سازمان مهم‌تر است چرا که دانش سازمانی بر پایه دانش افراد شکل می‌گیرد. دانش فردی اگر قابل دسترس و استفاده توسط افراد دیگر نباشد تاثیری بر سازمان نخواهد داشت (لو و نگی ۲۰۰۸).
در سطح فردی ، موانع تسهیم دانش بر دو نوع‌اند: موانعی که بر توانایی اشتراک دانش تاثیرگذارند و آنهایی که بر اشتیاق انجام کار تاثیر می‌گذارند. توانایی بر اشتراک دانش عمدتا به استعداد فرد در تاثیرات و رفتار اجتماعی او بستگی دارد. از طرف دیگرف اشتیاق تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد (پروست، روب و رومهارت ۱۳۸۵ :۲۳۸). از جمله عوامل فردی موثر بر تسهیم دانش ویژگی‌های شخصی افراد است.
مطالعات مختلف نشان می‌دهد که ویژگی‌های شخصیتی افراد بر تسهیم دانش بسیار موثر است که در ذیل به تعدادی از این ویژگی‌ها اشاره می‌گردد:
نوع دوستی
بسیاری از افراد تنها برای موفقیت شرکت و یا ارضای انگیزش درونی خود در خصوص کمک به دیگران دانش خود را عرضه می‌کنند. انگیزه عرضه دانش در آنها ناشی از عشق به رشته علمی و درجاتی از نوع دوستی است. آموزش و تدریس نوعی انتقال دانش بر پایه نوع دوستی است. شرکت‌ها نمی‌توانند خالق چنین انگیزه‌هایی باشند ولی می‌توانند مشوق شکوفایی یا سرکوب‌گر آن باشند. نوع دوستی در دانش، امری ضروری، واقعی و قابل تشویق و گسترش است. در سازمان‌هایی که افراد خوب و درستکار را استخدام کرده و با آنها به خوبی رفتار می‌کنند، خیرخواهی رونق می‌یابد (دوانپورت و پروساک ۱۳۷۹: ۶۶).
سازگاری
افراد با سازگاری بالا کمهربان، باگذشت، مودب، آماده خدمت، بخشنده، گشاده‌رو و یاری‌رسان هستند، آنها نوع‌دوستانه، دلسوزانه و مشتاقانه به دیگران کمک می‌کنند و بیشتر به دنبال تعاون و همکاری هستند تا رقابت با همدیگر.
وظیفه‌شناسی
افراد با وظیفه‌شناسی بالا امین، مورد اعتماد، پاسخگوف منظم، سخت‌کوش و توفیق‌طلب هستند. تاثیر مثبت این افراد بر عملکرد شغلی در متون مختلف بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. افراد با وظیفه‌شناسی بالا بیشتر علاقمند‌ند دانش خود را در جهت تسهیم با دیگران مستندسازی و مکتوب کرده و دانش خود را به منظور استفاده از دیگران وارد بانک‌های اطلاعاتی کنند، بنابران افراد می‌توانند وظیفه مستندسازی و ورود اطلاعات به پایگاه اطلاعاتی دانش و حفاظت از این پایگاه را برعهده گیرند. این ویژگی نیز یکی از ابعاد رفتار شهروندی سازمانی محسوب می‌شود.
عوامل زمینه/ محیطی
مانند بافت سازمانی ( ساختار، حمایت مدیرت، پاداش‌ها و مشوق‌هاف فرهنگ و جو سازمانی، ویژگی‌های رهبری و زمینه تاثیری رودرو-انلاین)، ویژگی‌های میان فردی/تیمی (شبکه‌های اجتمماعی، تنوع/ تفاوت) و ویژگی‌های فرهنگی (جمع‌گرایی).
عوامل ادارکی/انگیزشی
مانند باورها در خصوص مالکیت دانش، ادراک منافع و هزینه‌ها و ادراک عدالت و همینطور اعتماد، هزینه‌های اجتماعی، سطح اعتماد و انسجام تیمی سبک‌های رهبری.
ادراکات مربوط به تسهیم دانش
شامل نگرش‌ها، هنجارهای ذهنی و قصد تسهیم دانش.
تئوری‌های مربوط به تسهیم دانش
اخیزا بسیاری از تئوری‌ها مانند تئوری مبادله اجتماعی، تئوری شناخت اجتماعی، تئوری قدرت سیاسی، تئوری تبادل اقتصادی، تئوری هزینه تراکنش، تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده و تئوری اقدام اجتماعی توسط محققان برای پیش‌بینی فاکتورهای تاثیرگذار بر رفتار تسهیم دانش مورد استفاده قرار گرفته‌اند. به عنوان مثال، بارتول و سری واستاوا (۲۰۰۲) تئوری تبادل اقتصادی را برای آزمودن نقش پاداش‌های مادی در تشویق تسهیم دانش در سازمان‌ها بررسی کرده‌اند. همچنین باک و کیم (۲۰۰۲) تئوری تبادل اجتماعی و تئوری اقدام منطقی را برای بررسی فاکتورهای تاثیرگذار بر تسهیم دانش در بستر سازمانی بکار گرفته‌اند. از سوی دیگر لین و لی (۲۰۰۶) تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده را برای ارزیابی فاکتورهایی برای تشویق تمایل به تسهیم دان و رفتار آن توسط مدیران ارشد بررسی کرده‌اند. باک و دیگران (۲۰۰۲؛ به نقل از پای ۲۰۰۵) نیز تئوری اقدام منطقی را به عنوان چارچوب مفهومی خود برای ایجاد یک درک یکپارچه از فاکتورهای پشتیبانی و ممانعت کننده از قصد و میل به تسهیم دانش افراد ارائه کرده‌اند.
انواع تسهیم دانش از دیدگاه دیکسون (۲۰۰۱)
تسهیم دانش ترتیبی: زمانی رخ می‌دهد که گروه مشابهی از کارکنان دانشی، کار مشابهی را یک بار دیگر با به کارگیری دانش خود انجام دهند، از نظر دیکسون این امر مستلزم آن است که دانش منحصربفردی که هر فرد به دست آورده است، در درون یک گروه منتقل می‌کند؛ به طوری که که دانش می‌تواند برای کل گروه معنا و مفهوم پیدا کند. ماهیت تکراری، کار تکراری و غیریکنواخت است و نوع دانشی که منتقل می‌شود، می‌تواند هم آشکار و هم پنهان باشد(دیکسون ۲۰۰۰)..
تسهیم دانش آشکار: زمانی رخ می‌دهد که از تجربیات کارکنان یک گروه دانشی در انجام فعالیتی مشابه در تیمی دیگر استفاده شود. دانش گروه به طور آشکار و به ثورت واژگان اعدا فرمول علمی، مشخصات و مانند آن تسهیم می‌شود. از نظر دیکسون در بسیاری از سازمان‌ها این نوع سیستم مشابه استفاده از ” بهترین الگوها” در اجرای پروژه‌ها می‌باشد. ماهیت کار گروه، تکراری و یکنواخت است (دیکسون ۲۰۰۰)..
تسهیم دانش پنهان: زمانی رخ می‌دهد که گروهی از کارکنان دانشی کار مشابهی را با بکارگیری دانش گروهی دیگر در بافتی دیگر انجام دهند. دانش گروه دیگر از طریق فعالیت اجتماعی به صورت دانش پنهان منتقل می‌شود. از نظر دیکسون تسهیم دانش پنهان برای برخی سازمان‌ها بسیار حیاتی است، زیرا دانش ضمنی منجر به ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان‌ها می‌شود. ماهیت کار گروه، تکراری و غیریکنواخت است. این ساز و کار همچنین ” تسهیم نزدیک” نامیده می‌شود، نه به دلیل موقیت فیزیکی بلکه به دلیل تشابه بین گروه منبع و گروه دیافت کننده (دیکسون ۲۰۰۰)..
تسهیم دانش استراتژیک: زمانی رخ می‌دهد که یک گروه مسئولیت کاری که به ندرت اتفاق می‌افتد یا یک پروژه استثنایی را بر عهده می‌گیرد و می‌خواهد از تجربه دیگران در درون سازمان که کار مشابهی را انجام داده‌اند استفاده کند. در این ساز و کار، اغلب مدیران سطح عالی سازمان شرکت دارند و نوع دانش مورد نیاز برای انجام کار را تعیین می‌کنند. نوع دانشی که منتقل می‌شود، می‌تواند هم پنهان و هم آشکار باشد (دیکسون ۲۰۰۰)..
تسهیم دانش کارشناسی: زمانی رخ می‌دهد که دانش عمومی و آشکار از یک منبع کارشناسی درونی یا بیرون سازمان به منظور توانمند کردن گروه برای حل مسائل جدید با روش‌ها و دانش جدید منتقل می‌شود. این دانش وقتی مناسب است که گروه در حال انجام کاری استثنایی و یکنواخت باشد و با یک مسال فنی غیرمعمول فراسوی قلمرو دانش خود مواجه شده باشد. معمولا دانشی که درخواست می‌شود در یک راهنما یا در مدارک استاندارد یافت نمی‌شود (دیکسون ۲۰۰۰).
موانع بالقوه تسهیم دانش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:36:00 ب.ظ ]




چالش های خشونت آمیز

حملات چریکی، مرگ در اثر خشونت سیاسی، شورش، ترور، اقدامات جنگ تروریستی وتروریسم سیاسی، کودتاهای انجام شده(انتقال نامنظم یا ناموفق قدرت)

چالش های مسالمت آمیز

اعتصابات سیاسی یا تهدید به اعتصاب، تظاهرات اعتراض آمیز، حرکت انتقادی مخالفین، سخنرانی های ضدحکومتی توسط رهبران فکری

جدول1- الگوی بی ثباتی سیاسی دیوید ساندرز
مطابق جدول فوق، واضح است كه به هر ميزان شاخص هاي ذكر شده در اثر آغاز و انجام رقابت سياسي افزايش يابد بر ميزان بي ثباتي سياسي افزوده شده و از ميزان ثبات سياسي كاسته شده است(خواجه سروی،1382: 86).در این فصل و فصول بعدی، به وضوح تمامی بحران های سیاسی ایجاد شده در ایران معاصر منبعث از اقدامات بریتانیا در ایران، طبق جدول فوق تشریح و تفسیر خواهد شد. در این میان، آنچه که تبیین سیمای استعمارگر انگلستان را در ایران گریز ناپذیرجلوه می دهد، بررسی عواملی است که بریتانیا را در گذران تاریخ استعماری اش، ذینفع نموده است. به عبارتی دیگر، در دوسده پیشین، وجود برخی مولفه ها و رویکردها، حضور انگلستان را در کشورهای جهان سوم به صورت عام و ایران به صورت خاص گریزناپذیر نموده است.
حال اگر سیر استعمار انگلستان را در ایران طی روندی خطی وممتد درنظر بگیریم، آنگاه، در روند بررسی بحران های منتج از اقدامات انگلیس در ایران، به این نتیجه خواهیم رسید که بسیاری از بحران های سیاسی مذکور، بازخورد اقدامات این کشور در دوران پیشتر بوده است. از آنجایی که امپریالیسم بریتانیا در وهله نخست، حراست و حفاظت از منافع خود را در کشورهای تحت استیلای خود و در وهله دوم بهبود منافع مذکور را مدنظردارد، لذا نمی توان ریشه های یک بحران را بدون بررسی عوامل تاریخی و بنیان های نخست آن بحران مورد واکاوی قرار داد. به دیگر سخن، امکان نیل به تحلیلی علمی- تاریخی در خصوص یک بحران سیاسی به وقوع پیوسته در ایران که منتج از اقدامات امپریالیستی دولت بریتانیا بوده است بدون ارجاع و احاله به ریشه های آن که عمدتا دوران ماقبل از پهلوی را شامل می شود، غیرممکن خواهد بود. لذا در بررسی بحران های سیاسی ایران ِعهد پهلوی اول که منتج از اقدامات بریتانیا بوده است، ناگزیر باید دورنمایی از اقدامات بریتانیا را در دوران پیش از پهلوی را ترسیم نمود. به عنوان مثال، در روند تاسیس بانک شاهنشاهی و در ادامه اقدامات پولی – سیاسی بانک مذکور، در ابتدا باید این موضوع مورد تبیین علمی قرار گیرد که بانک شاهنشاهی در ابتدا در ایران چه منافعی را (اعم از اقتصادی و سیاسی) دنبال می کرد و در ادامه چه اقدامات بحران سازی در راستای استیلای استعمار انگلستان بر ایران از سوی نهاد مذکور صورت گرفت، همچنین بررسی علمی این نکته که فعالیت های سیاسی – اقتصادی بانک شاهنشاهی در دوران قاجار و پیش از آن برای امپریالیسم انگلستان چه ماحصلی داشته است و نهایتا بررسی این موضوع که دلایل سقوط تدریجی این بانک در ایران چه بوده است. لذا پیش از پرداختن به موضوع محوری بحث حاضر یعنی بحران های سیاسی ایران ِپهلوی اول که منتج از سیاست های انگلیس بوده است، به مهمترین بحران های سیاسی مشابه در دوران پیش از پهلوی که دوران حکومت افشاریه، زندیه و قاجاریه را شامل می شود می پردازیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گفتار1- بررسی پیشینه تاریخی حضور انگلستان در ایران با رویکردی تحلیلی تاریخی:
برای اثبات هدف اصلی پژوهش، به ناچار نیازمند بررسی اجمالی از علت و چگونگی ورود، عملکرد وروند گسترش و نفوذ بریتانیا در ایران تا شروع عصر پهلوی می باشیم، به همین علت، برآنیم تا در صفحات نخست رساله حاضر، تبیینی اجمالی پیرامون استعمار انگلستان در ایران پیش از پهلوی ارائه نماییم که خصیصه مشهود آن را می توان در برجستگی بحران های سیاسی، گستردگی دامنه وابستگی ها در طیف های مختلف و نهایتا بی ثباتی های سیاسی مداوم برای ایرانیان و دولت مرکزی آن می باشد.
برخی از نویسندگان بر این عقیده اند که آغاز روابط میان دو دولت ایران و انگلیس به صورت رسمی و دیپلماتیک از زمان شاه طهماسب صفوی آغاز شد، اما واقعیت حکایت از آن دارد که این روابط بسیار پیشتر و از سال 1290 میلادی صورت گرفت که در آن سر جفری دولانگلی[6] از طرف ادوارد اول پادشاه انگلستان به ایران فرستاده شد تا از ارغون، پادشاه مغول، علیه ترکان کمک بخواهد که البته ماموریت وی با شکست مواجه شد(طلوعی،1369: 12). پروفسور مینورسکی[7] معتقد است که هدف پادشاهان انگلستان از تماس با پادشاهان مغول این بود که آنها را به از بین بردن دین اسلام وادارد. به طوریکه ادوارد سوم صریحا به الجاتیو می­نویسد که “تمام کوشش خود را برای برانداختن پیروان دین اسلام به کار برد.”(بینا،1352: 21-69).
اما از قرن 13 میلادی ودر زمان ملکه الیزابت اول(1603- 1558میلادی)، بریتانیا و بالتبع حضور آنان درخاور دور، آسیای مرکزی ایران بیشتر رنگ و بویی تجاری- اقتصادی می یابد که می توان ریشه این عامل را معلول دو متغیرقدرتمندی بریتانیا در عرصه نیروی دریایی از یک سو و رقابت های استعماری این کشور با قدرت های اروپایی آن برهه نظیر پرتغال و اسپانیا دانست. در واقع پس از آنکه دول اسپانیا و پرتغال به دستور پاپ الکساندر ششم جهان را بسان غنیمتی بزرگ میان خود تقسیم نموده و امپراتوری مستعمراتی خود را در قاره­های آفریقا، آمریکا و آسیا استوار نمودند، دولت انگلستان احساس ضعف و عقب ماندگی کرد و در صدد آمد تا برای خود مستعمراتی فراهم نماید ولی به علت اینکه راه های دریایی آفریقا و آسیا در دست پرتغالی­ها بود، انگلیسی­ها مصمم شدند تا از راه آب های شمال اروپا و روسیه راهی به سوی آسیا باز کند( هوشنگ مهدوی،1390: 10).در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که سابقه تجارت خارجی انگلستان به اوایل سده سیزدهم میلادی و تأسیس کمپانی تجاری[8] لندن می­رسد که بازرگانی را با سرزمین­های کرانه دریای مدیترانه شروع کرده بود و با توجه به این سابقه در سال 1407 با فرمان هنری چهارم کمپانی دیگری به نام کمپانی فرصت­های تجاری[9] تأسیس شد.آنچه که دلایل حضور بریتانیا تا این دوران را توجیه می نماید، بیشتر معطوف به روابط تجاری- اقتصادی و رقابت های امپریالیستی با دولت های رقیبی همچون پرتغال، اسپانیا و هلند بوده است و رقابت های استعماری میان قدرت های مزبور، بیشتر معطوف به رقابت بر سر استثمار منابع انسانی، برده داری، کسب بیشترین طلا و نقره و الماس و اجناس کمیاب و گران قیمت و وابستگی در میان مستعمرات بوده است.
حال با بهره گرفتن از تحلیل سه گانه از نظریات دوس سانتوس- ساندرز- برچر می توان اقدامات بریتانیا در این راستا را تحلیل نمود. در واقع، ابتدا رقابت های استعماری میان قدرت های استعمارگر از یک سو و نیازهای صنعتی جامعه کشور انگلستان به مواد اولیه و ارزان از سویی دیگر حضور استعمارگران را در جوامع تحت سلطه گریزناپذیر کرده که این امر منجر به بروز بحران هایی وسیع در جوامع مستعمره همچون برده داری، تخریب وسیع منابع طبیعی و دیگر موارد می گردد در ادامه با بهره گرفتن از مواردی همچون جنگ و گماشتن نیروهای بیگانه و حذف مخالفین بحران های مذکور به نحوی مدیریت و برطرف می شدند .
در عصر نادرشاه، شاخصه ای که همواره وابستگی ایران به بریتانیا را دامن می زد، مسئله نیروی دریایی ایران در جنوب بود. به نظر می رسد می توان رگه های کم رنگی از وابستگی های صنعتی- فناورانه، یعنی نوع سوم وابستگی مدنظر دوس سانتوس را در این دوره مشاهده نمود.صنعت دریایی بریتانیا به علت قدرتمندی خود، نادر شاه را ترغیب در ایجاد روابط با بریتانیا می نمود، اما منافع انگلستان با قدرتمند شدن نیروی دریایی ایران، بالطبع در خلیج فارس به خطر می افتاد. لذا به شیوه های گوناگون و با سیاست های دفع الوقت انگلیسی، نادر شاه همواره در رویای نیروی دریایی قدرتمند ایرانی در خلیج فارس می ماند و با کارشکنی های انگلستان مواجه می شد. البته کارشکنی های انگلستان در امور بازرگانی و اقتصادی نیز در این دوره برجستگی خاصی دارد، لذا می توان نوع دوم وابستگی دوس سانتوس را نیز در این ایام، هرچند کمرنگ مشاهده نمود. در واقع می توان تمامی کارشکنی های انگلیس را در این بازه زمانی معطوف به تضعیف نگاه داشتن دولت ایران جهت ادامه استیلای اقتصادی کمپانی هند شرقی دانست. چرا که استعمار انگلیس در آن اوان، هر گونه سیاستی که سلطه اقتصادی کمپانی هند شرقی را در خاور دور و آسیای مرکزی و جنوبی را با تهدید مواجه می ساخت، محکوم به زوال می نمود. به همین علت، قدرت نظامی ایران در دریا و پیاده نظام، استیلای اقتصادی انگلستان در جنوب و بنادر اقتصادی و هر نقطه ای که به نحوی حامل منافع اقتصادی بود را به خطر می انداخت، لذا بدیهی به نظر می رسد که انگلیس نه تنها از قوام ارتش نادر شاه در دریا جلوگیری نماید که با اتخاذ سیاست های خاص استعماری به نحوی ادامه وابستگی دولت نادری را به خود، به اجرا گذارد(قیطاسی،1388: 85-105).
در دوران زندیه نیز به سان دولت افشاریه،آنچه که برای انگلستان در صدر سیاست های استعماری قرار داشت، ادامه سلطه کمپانی هند شرقی و نوعی استیلا بر امور بازرگانی و نظامی ایران بود. با مرگ نادر شاه افشار و هرج و مرج ناشی از آن در سراسر ایران، بندرعباس، مهمترین مرکز تجاری کمپانی هندشرقی را در ایران با خطرهای داخلی و خارجی بالقوه ای مواجه نمود(استفان رای،1378: 55-56) به نحوی که با دیدار ایوز، نماینده این کمپانی از بندر عباس، وی اشاره نمود که این بندر بازدهی اقتصادی مناسبی برای بریتانیا نخواهد داشت (Ives,1973:158) لذا از سوی کمپانی در سال 1761 میلادی فردی بنام داگلاس [10]مامور به تعیین نقطه ای مناسب جهت تجارت در این منطقه برای کمپانی شده بود(برومند، 1381: 40). با ورود نمایندگان کمپانی به بوشهر نخستین چالش سیاسی میان دولت زندیه و بریتانیا آغازیدن گرفت.
بریتانیا، ویلیام پرایس[11] نماینده سیاسی خود را به بوشهر اعزام نمود (اصفهانیان و مشایخی، 1383: 109) و پس از مذاکره با شیخ سعدون، حاکم بوشهر، قرارداد شرکت تجاری را تصویب و به امضا رساند. جالب آنکه انگلستان، دولت زندیه را درجریان قرار نداده و با اظهار بی اطلاعی از رابطه زندیه و شیخ سعدون و این موضوع که بوشهر و حاکم آن کاملا تحت فرمان دولت مرکزی اند، سنگ اولین بحران را بنا نمودند (امین،1370: 112) هرچند برای جبران، با هدایایی نفیس به دربار کریم خان رفته و قرارداد را با صادق خان زند، برادر کریم خان و نائب السلطنه منعقد نمودند(پری، 1383: 365). قراردادی که سنگینی وخامت آن کم از قرارداد های استعماری عصرقاجار نداشت و درواقع انقیاد سیاسی ایران برای بریتانیا را ضمانت می کرد.مهمترین مفاد قرارداد بریتانیا با زندیه که به قراداد 1763 مشهور است عبارتند از :
– بریتانیا هر اندازه مساحت زمینی که بخواهد جهت تجارت در بوشهر یا هر نقطه دیگری در ایران، باید در اختیارش قرار گذارده شود.
– به هیچ عنوان عوارض گمرکی به اجناس انگلیسی موجود در بنادر ایران تعلق نمی گیرد و هیچ کشور اروپایی جز بریتانیا حق وارد کردن اجناس و کالاها را ندارد.
– انگلیسی ها حق دارند کالای خود را به هرکسی که می خواهند بفروشند و دولت ایران حق مداخله ندارد(رائین،1350: 670).قرارداد مذکور، شامل یازده ماده بود که البته کریم خان بسیاری از آنان را نپذیرفت و با ایجاد برخی تغییرات در مفاد آن، نهایتا منعقد و به امضای طرفین رسید و شیخ سعدون نیز پس از امضای این قرارداد متعهد شد از جان و مال انگلیسی ها حمایت و حفاظت و اسباب آزادی آنان در بوشهر جهت داد وستد را فراهم آورد(Aitchison,193: 40-44) در این که چرا کریم خان زند چنین امتیازات هنگفتی را به بریتانیا و عاملین وی واگذار نمود، سیاست های عملگرایانه وی را می توان حول دو متغیر کلان دانست.نخست آن که وی خواستار بهره بری حداکثری از قدرت نیروی دریایی بریتانیا در راستای دفع شورش میرمهنای یاغی بود(امین،1370: 118) کما اینکه کریم خان یک سال پس از این قرارداد از بریتانیا چنین درخواستی را نمود چرا که شورش های متمادی میرمهنا، شرایط سیاسی دولت زندیه را با بی ثباتی فزاینده ای مواجه نموده بود که ذیل چالش های خشونت آمیز تئوری دیوید ساندرز قرار می گیرد(ورهرام،1378: 136-137) و دوم آن که وی شکوفایی پادشاهی اش را در داد و ستد و تجارت و بازرگانی با قدرت های بزرگ آن زمان نظیر بریتانیا می دید(فوران: 1378: 144).
با انعقاد قرار داد، کریم خان که امید بسیار در حمایت از نیروهای دریایی بریتانیا در دفع شورش های میرمهنا داشت، با کارشکنی و عدم پایبندی بریتانیا در این زمینه مواجه گردید. (امین،1370: 121)، چراکه بریتانیا سخت مشغول تجارت و بازرگانی در جنوب بوده و اشتیاقی به درگیری و جنگ با میرمهنا نداشت(رجبی،1355: 99). از سویی دیگر، بریتانیا نسبت به مسائل منطقه و امنیت ایران اهمیتی قائل نبود، بلکه هرگاه منافع و مطامع اقتصادی- سیاسی اش به نحوی مورد تهدید واقع می گشت اقدامات مخرب، کارشکنی ها و درنهایت بحران سازی های سیاسی خود را آغاز می نمود (استندیش، 1383: 169).هرچند عدم پایبندی و به نوعی خیانت بریتانیا به کریم خان در خصوص ارتباط های تجاری و سیاسی کاپیتان هربرت ساترلند[12] در ایران با میرمهنا در این خصوص بی تاثیر نبوده است (برومند، 1381: 25).
واقعه دیگری که روابط کریم خان و بریتانیا را بیش از پیش به سردی کشانید ماجرای قبیله بنی کعب در جنوب ایران بود که بریتانیا در درگیری های شدیدی که با آنان پیدا نمودند با نقض حاکیت ارضی، به خاک ایران لشکرکشی نموده که با هشدارهای کریم خان مواجه شدند چراکه کریم خان قبیله مذکور را از مردمان ایران و ناحیه جغرافیایی آنان را بخشی از خاک ایران می پنداشت، لذا به بریتانیا هشدار صریح جهت خروج از ایران داد (فرامرزی ،1346: 33) اما بریتانیا بی توجه به این هشدارها دست از محاصره این منطقه برنداشتند (Gravers, 1991:362) تا این که سرانجام جهت رفع چالش مذکور بریتانیا نماینده ای به دربار کریم خان جهت مذاکره و ختم این موضوع اعزام نمودند که با بی مهری و بی توجهی کریم خان مواجه گردیدند(Saldanha,1986: 216). انگلیس، شرط یاری به کریم خان در خصوص دفع میرمهنا را واگذاری جزیره خارک که اکنون در اشغال میرمهنا بود، دانست. در واقع میرمهنا با دفع هلندی ها از این جزیره بریتانیا را وسوسه نمود تا جانشین هلندی ها در این نقطه شوند که در اینجا نیز می توان رگه های برجسته ای از روش جامعه شناسی تاریخی استفن هابدن در خصوص رقابت های استعماری قدرت های بزرگ را مشاهده نمود. بریتانیا با یازده کشتی به جزیره خارک حمله نمود و جالب آنکه با شکستی سخت مواجه گردید(امین،1370: 145- 146).
سرانجام، ماجرای میرمهنا با پناهندگی وی به بصره و اعدام توسط امیر آنجا به پایان رسید اما موضوع مسجل شده برای کریم خان، عدم اعتماد و امیدواری به نیروهای بریتانیا بود تا جایی که که دیگر خواهان روابط تجاری با بریتانیا نیز نگردید(نوایی، 1384: 182). اقدامات بریتانیا در راستای نیل به منافع و مطامع اقتصادی و نیز ضعیف نگاه داشتن دولت مرکزی در ایران بود. واقعیت این است که تقریبا تمامی اقدامات انگلستان را در وهله نخست تجارت، اقتصاد و بازرگانی شکل می دهد و این موارد سه گانه همواره مدخل ورودی بریتانیا در امور داخلی و نهایتا زمینه ساز بحران های سیاسی در دولت ایران و پادشاهانش محسوب می شود. پادشاهان پیش از قاجار در ایران و بریتانیا هریک نگاهی ابزاری به هم داشتند. از یک سو، پادشاهان مذکور جهت آبادانی و شوکت حکومت خود نیازمند روابط با قدرت های بزرگ بود و اعتماد وی به بریتانیا نیز به همین علت صورت گرفت. از سوی دیگر، برای بریتانیا، جنوب، بوشهر و بنادر خلیج فارس و منافع عظیم اقتصادی و بازرگانی اهمیت داشت، نه امنیت ایران، نه توسعه و سازندگی آن.
از شباهت های جالب و شاید پندآموز روابط افشاریه و زندیه با حکومت بریتانیا، اعتماد واهی و بی جهت پادشاهان این دو سلسله به یاری و کمک های بریتانیا بوده است. نادرشاه در فتح عمان و بصره و نیز کریم خان در دفع میرمهنا و نیز جنگ بصره متضرر و به نوعی قربانی سیاست های همیشگی بریتانیا گردیدند و جالب تر آن که این موضوع برای پادشاهان بعدی ایران پندآموز نبوده که بریتانیا به هیچ عنوان منافع، مطامع و خواسته هایش را قربانی توسعه و پیشرفت ایرانیان در هیچ دوره ای نخواهد کرد. نهایتا می توان رویکرد بریتانیا در دوران قبل از قاجاریه رانسبت به ایران، حول دو نکته کلان خلاصه نمود.نکته اول آنکه استعمار انگلستان و کسب بیشینه سود و منفعت، سبب می شد تا در اتخاذ سیاست خارجی انگلستان در قبال ایران، همواره دولت ایران در موضع ضعف و وابستگی نسبت به بریتانیا قرار گیرد، لذا بیشترین کارشکنی های بریتانیا در خصوص تقویت نیروی نظامی ایران، خواه در دریا و جنوب و خواه در پیاده نظام از یک سو، و کارشکنی های اقتصادی در زمینه های تجاری و گمرکی ازدیگر سو می باشد که دقیقا در راستای تاریخی قرار می گیرد. هر دو مورد مذکور، نه تنها وابستگی های استعماری، مالی و تا حدودی صنعتی را در ایران تشدید نمود که این وابستگی ها در درون، دولت مرکزی را با هرج و مرج و بی ثباتی های گوناگونی نظیر شورش میرمهنای یاغی و موارد بسیار دیگر مواجه نمود که نه تنها سیاست های استعماری انگلستان با دیگر رقبای استعمارگر در آن برهه، آن گونه که جامعه شناسی تاریخی هابدن شرح می دهد را با موفقت همراه نمود، بلکه بحران های پی درپی سیاسی آنگونه که مایکل برچر بیان می دارد، فراهم نمود.

بحران سیاسی

نقش انگلیس

تطبیق بانظریه دوس سانتوس

تطبیق با نظریه ساندرز

جامعه شناسی تاریخی (داخلی و خارجی)

خلیج فارس و کمپانی هند شرقی

انحصار بازرگانی و استیلای تجاری جنوب ایران
(بحران سازی سیاسی)

وابستگی عمیق تجاری و اقتصادی دولت افشاریه و تا حدودی زندیه به انگلیس (حضور مستقیم)

بی ثباتی مناطق جنوبی و شورش تجار ایرانی و اعراب جنوب ایران(چالش های خشونت آمیز)

خروج نیروهای دریایی پرتغال و هلند از خلیج فارس، آغاز استیلای مطلق انگلستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 08:35:00 ب.ظ ]