کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



از این شاعر یک مجموعه شعر با نام « رو برگ گل نوشته » در دهه هشتاد و در شورای کتاب کودک بررسی ‌شده است که یکی از اشعار آن دارای مضمون حجاب است که در اینجا به بررسی آن می‌پردازیم .
زری شده فرشته
مامان برای زری / خریده یک روسری

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گل‌های رنگی روشه / زری اونو می پوشه
مامان می­گه دخترم / خیلی تو رو دوست دارم
با این گل و روسری / از همه دل می‌بری
تو آسمون نوشته / زری شده فرشته
فرشته‌هاقشنگ‌اند / با زشتی‌هامی‌جنگند
(دانشمند ، ۱۳۸۶ : ۴ )
شعر دارای ابیاتی کوتاه و آهنگین است ولی در آن‌ ها از آرایه و کنایه‌ای استفاده نشده است و ارزش ادبی زیادی ندارند . شاعر سعی کرده است فضای زیبایی از داشتن حجاب را برای کودک ترسیم کند تا کودک مخاطب که دختران این گروه‌های سنی هستند برای داشتن حجاب ترغیب شوند . اما اگر شاعر از آرایه بیشتری در شعر استفاده کرده بود می‌توانستتأثیر بیشتری هم روی این کودکان بگذارد .
با یک شعر نمی‌توان در مورد تفکر این شاعر نظری داد ، اما به نظر می‌رسد باید مطالعه بیشتری در مورد روان‌شناسی و تفکر و ذهن مخاطبان خود داشته باشد.
سمانه رضایی
از این شاعر در دهه‌ی هشتاد یک مجموعه شعر با نام « فاطمه یه چادر داره ، توش عکسای گلداره» در شورای کتاب کودک بررسی شده است که چند شعر را در این مجال بررسی می‌کنیم.
روی روپوشم ……. چادر می‌پوشم
بابی مهربونم/ می خوام نادون بمونم
می رم که درس بخونم / امّا اینم می دونم
دختر چادر می­پوشه / آروم می­ره تو کوچه
من هم روی روپوشم / چادرمو می‌پوشم
راه می‌روم تو کوچه / خیلی اروم از گوشه
می رم که درس بخونم / چیزهای خوب بدونم
تو مهمونی هم چادر می‌پوشم
فاطمه شاد و خندون / شده یه جایی مهمون
وقتی اینو شنیده / لباسی تمیز پوشیده
لباس اون قشنگه / زیبا و رنگارنگه
اما نکرد فراموش / چادر پوشیده از روش
آخه تو مهمونی هم / هستش چندتا نامحرم
میون فامیل کی نامحرمه
تق تق تق صدا میاد/ انگار صدای پا میاد
تو خونه­ی فاطمه جون / همه‌ی فامیل شدن مهمون
بابایی می­گه : بگو فاطمه/ که تو مهمونا کی نامحرمه
فاطمه مثل بلبلی می گه/ همه اینارو یاد دارم دیگه
شوهر عمه ، شوهر خاله / پسر عمه ، پسر خاله
دوتا دیگشونم بابایی / پسر عمو پسر دایی
شوهر خواهر یکی دیگشون / جواب سؤال این بود باباجون (رضایی ، ۱۳۸۴ : ۹-۱ )
شعرهای این مجموعه در قالب مثنوی سروده شده‌اند . شاعر از هیچ‌گونه آرایه و کنایه‌ای در اشعار استفاده نکرده است و اشعار ارزش ادبی ندارند و حس زیبایی‌شناختی کودک را بر‌نمی‌انگیزد . پیام اشعار به‌صورت مستقیم برای کودک بیان شده است که ازنظر روانشناسی درست نیست و نمی‌تواند روی کودک تأثیرگذار باشد یکی دیگر از معایب این اشعار این است که شاعر تأکید زیادی روی چادر پوشیدن کودک دارد و انگار تنها چادر را حجاب می‌داند و تکرار این موضوع ، شعر را برای کودک خسته‌کننده کرده است از بین ۶ شعری که از این شاعر در این مجموعه آورده شده است ۵ شعر آن روی پوشیدن چادر تأکید دارد و یک شعر در آموزش نامحرم سروده شده است .
به نظر می‌رسد شاعر آشنایی زیادی با مراحل رشد ذهنی و مذهبی کودکان این گروه سنی ، که مخاطبان شعرش هستند، ندارد و با مطالعه و سرودن اشعاری بهتر و جذاب‌ترمی‌تواند اثر بهتری در این زمینه روی کودکان داشته باشد.
سعیده موسوی زاده
یک مجموعه شعر از این شاعر در دهه هشتاد در شورای کتاب کودک بررسی شده بود که یک شعر از این مجموعه با عنوان « زینب کوچک » درباره‌ی به سن تکلیف رسیدن دختران گروه سنی « ب » یعنی در سن ۹ سالگی است که این شعر را در این مجال بررسی می‌کنیم.
زینب کوچک
به­به چه روز خوبی / مادر مرا بغل کرد
امروز هرکس آمد/ یک هدیه با خود آورد
یک جانماز و تسبیح / یک چادر پر از گل
چندین کتاب زیبا / قران و عطر و سنبل
بابای من نیامد / او توی آسمان است
آمد ولی به خوابم/ یک هدیه داشت در دست
همراه خود مرا برد / تا اوج آسمان‌ها
بر روی ابرها بود / باغی بزرگ و زیبا
بابا به خنده می‌گفت / بر دخترم مبارک
نه‌ساله است حالا / او زینبی است کوچک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 11:42:00 ب.ظ ]




در ادامه، به اختصار به بررسی چند نظریه مهم در زمینه اشتغال و بیکاری می پردازیم:
الف: نظریه کلاسیک علم اقتصاد
این نظریه معتقد بود که در صورت عدم دخالت کامل دولت در امور اقتصادی، تعادل اقتصادی در جامعه در حد اشتغال کامل به وجود می آید. حد اشتغال کامل حدی است که کلیه عوامل تولید یعنی کارفرما، کارگر، سرمایه و مواد اولیه موجود در جامعه بتوانند مورد استفاده واقع شوند.
دانشمندان کلاسیک معتقد بودند که در حد اشتغال کامل D یعنی اشتغال کامل عناصر کار و سرمایه، D به وسیله دو عامل، یکی نرخ بهره که تنظیم کننده حجم سرمایه است، و دیگری نرخ مزد که تنظیم کننده جمعیت کارگراست، تغییرات تولید به طور طبیعی، با تغییرات جمعیت کارگر و حجم سرمایه موجود در جامعه متناسب می شود و تعادل اقتصادی به طور خودبه خود در وضع اشتغال کامل عوامل تولید برقرار می شود و نیازی به دخالت و ارشاد دولت نیست (رابینسون،۲:۱۳۵۳).
ب: اصول اقتصادی کینز [۲۰]
در سال ۱۹۳۶ جان مینارد کینز با انتشار کتاب«نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» زمینه را برای تحول فکری عمیق و اساسی از لحاظ شناختن ضرورت ارشاد و دخالت مستقیم و غیر مستقیم دولت در امور اقتصادی فراهم کرد. در این مورد کینز از عقاید خود نتیجه می گیرد که اقتصاد سرمایه داری کنونی با کمبود مزمن تقاضای مؤثر مواجه است، زیرا هزینه های مصرفی، اعم از هزینه های مصرفی خصوصی و هزینه های دولتی، برای جذب تمامی تولید ممکن، کافی نمی باشد، و وقتی کارفرمایان به خود واگذار شوند حجم اشتغالی را که به کار خواهند گرفت محدودتر از تعداد کل افرادی است که حاضر به قبول کار می باشند و در نتیجه بیکاری غیر ارادی به طور دائمی وجود خواهد داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برای ایجاد اشتغال در حد اشتغال تقاضای مؤثر، هر چند وجود قوانین حداقل دستمزد و تغییرات قانونی دستمزد برحسب تغییرات قیمت ها می تواند از طریق افزایش مخارج، مصرف تقاضای اضافی ایجاد کند، ولی چون در یک جامعه تمایل به مصرف معمولاً ثابت است و درصد ترقی مصرف از درصد ترقی درآمد ضعیف تر است، بنابراین بایستی برای ایجاد تقاضای اضافی از طریق افزایش مخارج سرمایه گذاری اقدام کرد. در این راه کینز تشویق سرمایه گذاری خصوصی را از طریق تسهیلات اعتباری و تنزل نرخ بهره توصیه می نماید (همان:۴).
کینز معتقد است که در قرن بیستم انحصارات ، جایگزین رقابت کامل شده است و از این رو بنیان بازار در سرمایه داری هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی تغییر یافته است. بنابراین تعیین قیمت در شرایط رقابت کامل صورت نمی گیرد و بنگاه های انحصاری هر کدام قیمت خود را در حدی تعیین می کنند که از قیمت رقابتی بیشتر است. بدین جهت، انعطاف قیمت که یکی از فروض تحلیل کلاسیک برای برقراری تعادل اشتغال کامل است با تشکیل انحصارات از بین رفته است.
دیگر این که ، تعادل اشتغال کامل در بازار نیروی کار به وجود نمی آید و همواره بیکاری غیر ارادی جایگزین آن می شود. دلیل این امر آن است که در بازار کار، دستمزد پولی به خاطر دو دلیل مختلف انعطاف پذیر است.
نخست، به نظر کینز کارگران دچار «توهم پولی» هستند نتیجتاً در مقابل نرخ دستمزد واقعی که از طریق افزایش قیمت ها و ثابت بودن دستمزد پولی به دست می آید بی تفاوت می مانند ولی در مقابل کاهش نرخ دستمزد واقعی که از طریق کاهش میزان دستمزد پولی و ثابت بودن قیمت ها ایجاد می شود اعتصاب می کنند.
دیگر آن که اتحادیه های کارگری و کارفرمایی به خاطر (توهم پولی) کارگران ناگریزند از منابع مادی آن ها حمایت کنند و نرخ دستمزد پولی را در یک حداقل معین ثابت نگه دارند. به خاطر این دو دلیل کینز معتقد است که عرضه نیروی کار بر خلاف نظریه کلاسیک تابع مستقیم دستمزد واقعی نیست، بلکه تابع مستقیم دستمزد پولی است که در حداقل معاش ثابت است. در این وضعیت، منحنی عرضه نیروی کار((N)S) پس از رسیدن به این حداقل (Wˉm) به صورت افقی در می آید و علی رغم نمودار کلاسیک، دنباله خود را از دست می دهد. بدیت ترتیب تابع عرضه نیروی کار به صورت زیر نوشته می شود: wˉ=s(N)
این تابع در شکل زیر مشاهده می شود. در این شکل تقاضای نیروی کار[ ] دارای شیب نزولی است و بنابراین حرکت روی آن مصداق فرضیه کلاسیک را به معنی ارتباط غیر مستقیم بین مقدار تقاضا از نیروی کار و دستمزد واقعی () دارا می باشد. لیکن این منحنی در وضعی قرار دارد که تعادل اشتغال کامل به وجود نمی آید و به جای آن بیکاری غیر ارادی به میزان AB حاصل می گردد (همان:۶).
wˉ=s(N)Wˉm
N B A
ج: منحنی فیلیپس:
یک مشاهده آماری به وسیله فیلیپس در سال ۱۹۵۸رابطه معکوسی میان نرخ رشد دستمزد پولی و نرخ بیکاری نشان می دهد. فیلیپس این رابطه را برای داده های آماری انگلستان در فاصله سال های (۱۸۶۱-۱۹۵۷م) به دست آورد.
بر اساس تجزبه و تحلیل فیلیپس، با افزایش نرخ بیکاری، نرخ دستمزد پولی در شرایط برابر، کاهش می یابد و نتیجتاً سطح متوسط قیمت نیز پایین می آید و بالعکس، با کاهش نرخ بیکاری، دستمزد پولی افزایش می یابد. پس اگر نرخ بیکاری را با () و نرخ دستمزد را با ( ) نشان دهیم. معادله زیر را می توان داشت: ۰>f و ()f =
منحنی که از این تابع به دست می آید به نام منحنی فیلیپس معروف است (تفضیلی، ۴۶۰: ۱۳۶۶).
گفتار دوم: نظریات جامعه شناختی
نظریه ساختی – کارکردی[۲۱] که در حوزه جامعه شناسی جرم و انحراف از آن به عنوان نظریه بی هنجاری[۲۲] نیز یاد می شود که ارتباط و پیوند جرم را با ثبات اجتماعی مورد توجه قرار داده و از جرم تبیین ساختی – کارکردی ارائه می دهد. در قالب این نظریه قائل به کارکردهای مثبت و منفی برای جرم و انحراف هستند، مثبت از این حیث که موجب تعیین محدودیتهای رفتاری و شناسایی بهتر نظام هنجاری و تلاش و برنامه ریزی در جهت ثبات اجتماعی می شود و منفی از این بابت که موجب بی سازمانی[۲۳] و آشفتگی در نظام اجتماعی می گردد.
امیل دورکیم، جامعه شناس فرانسوی و رابرت مرتون، جامعه شناس آمریکایی از صاحب نظران و طراحان اصلی این نظریه هستند که اندیشه آنها را به تفصیل مطرح می نماییم
الف: امیل دورکیم[۲۴]
از میان جامعه شناسان کلاسیک، جامعه شناسی که بیش از هر جامعه شناس دیگر به مداقه و بررسی بی هنجاری پرداخته امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی است. به گونه ای که در ادبیات جامعه شناسی، او را نه تنها از بانیان جامعه شناسی می شناسند بلکه به صورت اخص باید او را بانی پاره ای از شاخه های جامعه شناسی از جمله جامعه شناسی انحرافات[۲۵] یا آسیب شناسی اجتماعی[۲۶] شناخت.
دورکیم به عنوان جامعه شناسی که واضع مفهوم بی هنجاری است در دو اثر معروفش، تقسیم کار[۲۷] و خودکشی[۲۸]، مفهوم ناهنجاری را مطرح نموده است. به نظر دورکیم افراد وقتی که با فشار و اجبار اخلاقی کافی روبرو نمی شوند مواجه با بی هنجاری می شوند و این زمانی است که آنها از آنچه که مناسب است ونیز رفتار قابل قبول و پذیرش جامعه، مفهوم و تعریف واضح و مشخصی ندارند.
بنابراین بی هنجاری به موقعیتی اطلاق می شود که نظام اجتماعی مواجه با نابسامانی، اختلال و نظام گسیختگی است به گونه ای که هنجارها و نظارت اجتماعی هیچ تأثیری بر رفتار فردی افراد جامعه ندارند. و به عبارتی، هرگاه شیرازه تنظیم های اجتماعی ازهم گسیخته گردند، نفوذ نظارت کننده جامعه برگرایشهای فردی، دیگر کارایی اش را از دست خواهد داد و افراد جامعه به حال خودشان واگذار خواهند شد. دورکیم چنین وضعیتی را بی هنجاری می خواند این اصطلاح به وضع بی ضابطگی نسبی در کل جامعه یا در برخی از گروه های ترکیب کننده آن راجع است. در این موقعیت آرزوهای فردی دیگر با هنجارهای مشترک تنظیم نمی شوند و در نتیجه ، افراد بدون راهنمای اخلاقی می مانند و هر کس تنها هدفهای شخصی اش را دنبال می کند (غفاری،۴۳:۱۳۸۵).
دورکیم ناهنجاری را در قالب دو سطح فردی و اجتماعی از یکدیگر تفکیک می کند. منظور او از بی هنجاری در سطح فردی نوعی احساس فردی از بی هنجاری است و نشانگر حالتی فکری و ذهنی[۲۹] است که در آن احساسات فرد نسبت به خود وی سنجیده می شود چنین حالتی همراه با اختلالات و نابسامانیهایی در سطح فردی بوده و فرد نوعی احساس بی هنجاری، پوچی و بی قدرتی را تجربه می کند. منظور از بی هنجاری در سطح اجتماعی نشانگر نوعی اختلال، اغتشاش و بی هنجاری در نظم و نظام جمعی است که در آن احساسات فرد با توجه به نظام اجتماعی[۳۰] سنجیده می شود.
بنابراین زمانی که توازن و تعادل اجتماعی وجود ندارد فرد فاقد مکانیسم لازم جهت تنظیم رفتار خود و تطبیق آن با معیارهای مقرر است و نیز فاقد احساس حمایت و پشتیبانی جمعی است. در چنین وضعیت افراد ممکن است دست به رفتارهای ناهنجاری زده و در نهایت در شکل شدید آن خود را از عضویت جامعه خلع کنند. بر این مبنا است که عنوان می شود: ” آسیب شناسی جامعه شناختی دورکیم” عمدتاً دو حالت دارد گاه ممکن است نظام اجتماعی دچار مشکل شود و گاه افراد و گروه های کوچک داخل اجتماع دچار مشکل شوند مثلاً فرد یا افرادی به این دلیل که نمی توانند انتظار نظام را برآورده کنند با مشکل عدم تطابق روبرو هستند. البته این امر خود ریشه در مسائل اجتماعی دارد ممکن است فرد از نظام تقسیم کار اخراج شده باشد و یا به دلیل دیگری از نظام تقسیم کار جدا شود در این حالت همبستگی اش با جامعه کم می شود و این گسستگی باعث بروز فساد اجتماعی خواهد شد. اغلب کارکردگرایان[۳۱] معتقدند که انسان طبیعت شروری دارد بنابراین در نظام دورکیمی اگر نتوان فرد را در اجبار اجتماعی قرار داد و با اجتماع همراه کرد، وی منافع فردی خود را بر منافع جمعی تفوق می دهد و لذا جامعه با آسیب و انحراف روبرو می شود و این آسیب ها و انحرافات با گرایشهای فرد گرایانه[۳۲] یا گرایشهای خود گرایانه[۳۳] نمود پیدا می کند.
در مجموع در چارچوب اندیشه دورکیم به صورت محوری تأکید بر این مؤلفه است که انحراف اجتماعی یا ناهنجاری اجتماعی را باید با عنایت به نظام اجتماعی مورد بررسی و مداقه قرار داد چرا که در اندیشه او اخلاق فردی در پرتو اخلاق جمعی و اجتماعی معنی پیدا می کند.
در قالب اندیشه دورکیم در حوزه انحرافات اجتماعی باید به دو نکته دیگر توجه داشت یکی اینکه دورکیم طبیعی بودن و مثبت بودن انحراف را مورد ملاحظه قرار داده که این نکته و توجه در ادبیات جامعه شناسی کارکردگرا از جایگاه و مرتبت خاصی برخوردار است. چون در دیدگاه جامعه شناسان کارکردگرا، کجروی در حد معینی برای جامعه مفید و سودمند است و از آن به عنوان نمودی که دارای کارکرد مناسب و مثبت است نام می برند (دورکیم، ۸۵:۱۳۸۵). زیرا، به نظر دورکیم وجود کجروی و انحراف محدود، موجب می شود که جامعه در تقویت هنجارهای خود بکوشد و یا به اقتضای نیاز خود تغییراتی در آنها بوجود آورد اما زمانیکه انحراف اجتماعی به سطحی می رسد که نظم و وفاق اجتماعی را تهدید می کند به عنوان مسئله ای اجتماعی مطرح می شود و دیگر بعد منفی پیدا می کند و موجبات نابسامانی و بی نظمی اجتماعی را در جامعه بوجود می آورد.
نکته دومی که قابل ملاحظه است نقش نظارت اجتماعی[۳۴] در قالب جامعه پذیری است. چون از دیدگاه کارکردگرایی انسان به تجاوز و خشونت بیشتر گرایش دارد تا به نظم و قانون، بنابراین باید با اجبار، وی را در داخل پیمان ها و مقررات اجتماعی قرار دارد. برای این کار عوامل اجماع مورد نظر اگوست کنت یعنی زبان مشترک، مذهب مشترک، تقسیم کار واستفاده از زور را برای جلوگیری از جدایی فرد از جامعه پیشنهاد می کنند. دوررکیم می گوید فرد با اجتماعی شدن، جامعه پذیر می شود و این فرایند بر اساس تعلیم و تربیت صورت می گیرد در غیر این صورت برای مهار طبع شریر افراد و هوی و هوسهای فردگرایانه و خودگرایانه آن ها و همگام نمودن آن ها با وجدان جمعی استفاده از زور لازم است. تربیت عملی است که والدین و معلمان نسبت به کودکان انجام می دهند. تربیت بیش از هر چیز وسیله ای است که جامعه به مدد آن به طور مداوم شرایط زندگانی فرد را نو می سازد. جامعه در صورتی می تواند به حیات خود ادامه دهد که میان اعضایش تجانس کافی وجود داشته باشد. تربیت از پیش، شباهت های اساسی را که حیات جمعی مستلزم آن است، در ذهن کودک ثبیت کرده و از این راه به تجانس دوام می بخشد. اما از سوی دیگر، اگر ناهمسانی هایی وجود داشته باشند، هر گونه همکاری غیرممکن خواهد شد. بنابراین، یکی از جنبه های تربیت اجتماعی کردن روشمند افراد است (دورکیم،۹۱:۱۳۷۶). بنابراین جامعه پذیری و نظارت اجتماعی در فرایند انحراف اجتماعی مؤثر واقع می شوند. اگر فردی نتواند فرایند درونی کردن را به نحو درست و صحیحی طی کند، نشانگر آن است که فشار اجتماعی نتوانسته است کارکرد مناسب اش را انجام دهد و پس از آن نیز تحت سلطه کارکردی کنترل اجتماعی واقع نشده است در نتیجه این فرد مسلماً دارای کارکرد مناسبی نیست. درونی کردن دورکیم بدین معناست که عمل خاصی را به عنوان عضوی از کارش تلقی و قبول کند و اگر چنین احساسی نداشته باشد وآن عمل را عضوی از کارکرد اجتماعی خود نداند، آن را درونی نکرده است. خانمی که با غرولند روسری سرش می کند ، از نظر دورکیم به نظام تقسیم کار نرسیده است ولی اگر فردی حتی با اکراه و زور اموری را بپذیرد و درونی کند و کارش را انجام دهد، اشکالی ندارد و می تواند در جهت خدمت به سیستم حرکت کند، چون اعتراضی به آن امور ندارد ولی اگر اعتراض داشته باشد بالطبع هر جا که بتواند کنار می کشد، چرا که آن امور را درونی نکرده است. چنین فردی نابهنجار و ناسالم است (تنهایی،۱۳۶:۱۳۷۱).
در نهایت دورکیم بی هنجاری را به معنای فقدان وفاق و اجماع[۳۵] نسبت به سه مولفه اصلی اهداف اجتماعی[۳۶]، انتظار جمعی[۳۷] و الگوهای رفتار[۳۸] می داند.
به نظر او فقدان اجماع در مورد ارزش ها و هنجارهای جامعه موجب می شود که به تدریج اقتدار اخلاقی[۳۹] محو و رنگ اصلی خود را از دست بدهد و در نهایت جامعه مدیریت مؤثر اخلاقی و نظارت اجتماعی لازم را بر فرد از دست می دهد. بر این اساس دورکیم عنوان می کند سامان و ثبات اجتماعی برخاسته از قواعد اخلاقی و نحوه مدیریت اجتماعی صحیح و چگونگی اعمال کنترل و نظارت اخلاقی بر افراد یک جامعه است.
همانطور که در بالا گفته شد یک نکته مهم در باب انحرافات اجتماعی توجه به نقش نظارت اجتماعی در قالب جامعه پذیری است. به نظر می رسد بیکاری و شرایط نامساعد اقتصادی می تواند در فرایند جامعه پذیری خلل ایجاد کند که تشریح این مطلب در فصل سوم تحقیق خواهد آمد.
ب: رابرت مرتون[۴۰]
رابرت مرتون جامعه شناس آمریکایی از مشهورترین چهره های جامعه شناسی در حوزه اندیشه کارکردگرایی است. به دلیل فعالیتهای گسترده ای که در ابعاد نظری و عملی جامعه شناسی و نیز در شاخه های مختلف جامعه چون جامعه شناسی علم، جامعه شناسی معرفت، جامعه شناسی انحرافات و جامعه شناسی پزشکی داشته از شهرت وافری برخوردار است و در ادبیات جامعه شناسی معاصر به خصوص از حیث تنوع آثار مرتبت ویژه ای را از آن خود ساخته است.
آغاز طرح اندیشه او در شاخه جامعه شناسی انحرافات به سال ۱۹۳۸ بر می گردد که در این سال مقاله ای را تحت عنوان ساخت اجتماعی و بی هنجاری” در نشریه جامعه شناسی آمریکا به رشته تحریر درآورد. به تعبیری کار مرتون به عنوان جامعه شناسی کارکرد گرا ادامه کار و اندیشه دورکیم ولی با دیدی انضمامی تر نسبت به انحراف اجتماعی است. هر دو در قالب نظریه کارکردگرایی اندیشه خود را مطرح می سازند. “در نظریه فونکسیونالیسم” رفتار کجرو شامل سقوط[۴۱] از چیزی وجدایی یا نداشتن چیزی، مخصوصاً بعضی از انواع ارزشهای اخلاقی می گردد، به زبان دورکیم، فقر اخلاق، آنچه که کانون توجه فونکسیونالیستها را در تبیین کجروی تشکیل می دهد، مفهوم آنومی می باشد که البته از مفهوم یونانی آنوموس[۴۲] به معنی بی قانونی، فقدان موانع، نبودن اعتدال، شکل و یا الگو مشتق گردیده است یا به عبارت دیگر به معنی نداشتن اصول اخلاقی می باشد (غفاری،پیشین:۴۶).
هدف اصلی مرتون در بحث از انحراف اجتماعی نشان دادن این امر است که چگونه ساخت اجتماعی خاص بر پاره ای از اشخاص فشارهای خاصی را وارد می کند و مانع آن می شود که مانند سایر اعضاء از قواعد جامعه متابعت و پیروی کنند. به عبارتی همان گونه که از قاموس فونکسیونالیستی انتظار می رود، مرتون کار را با توصیفی از عقیده خود درباره ساخت اجتماعی و این که آن ساخت ها چه کاری انجام می دهند، آغاز می کند. وی تبیین مسئله انحراف را بر اساس فرضیه های فردگرایانه و روانشناختی نیز مردود می داند. او می خواهد ثابت کند که ساخت اجتماعی تنوعی از شیوه های کنش(شیوه انطباق) را در اختیار اشخاص قرار می دهد و این شرایط ساختی است که علت ریشه ای انحراف اجتماعی است. او به نفس انحرافات یا جنایت علاقمند نیست. بلکه به ریشه های ساختی اجتماعی، گرایش افراد به راه های نامطلوب کنش علاقمند است. در حقیقت، با شرایطی که او توصیف می کند، انحراف عملاً رفتاری هنجاری است. اشخاص منحرف نه عجیب و غریب اند و نه نقص روانشناختی دارند. آنها کاری را انجام می دهند که در شرایط خاصی از آنها انتظار می رود. مرتون این نکته ” انجام دادن آنچه که انتظار می رود” را محور تبیین خود می داند. او نشان می دهد که چگونه، بروز انواع مشخصی از عمل در شرایط اجتماعی معین، هنجاری و قابل پیش بینی است و این تبیین کاملاً جامعه شناختی است.
در قالب اندیشه مرتون در زمینه انحراف اجتماعی که بر مبنای ساخت اجتماعی استوار است شاهد سه مؤلفه اصلی و اساسی هستیم که مرتون در تبیین انحراف اجتماعی به این مؤلفه ها به صورت مجزا کاری ندارد بلکه تأکید محوری و عمده اش روی چگونگی ارتباط بین مؤلفه ها است. این مؤلفه ها عبارتند از:
اهداف، انتظارات، خواسته ها و ارزشهای فرهنگی
سنجه ها و قواعد رفتار اجتماعی که وسایل مشروع جهت نیل به هدفهای فرهنگی را معین ساخته و افراد جامعه را مکلف می سازد تا برای رسیدن به این هدفها راههایی را دنبال کنند و از وسایلی بهره گیرند که قواعد رفتار اجتماعی معین کرده است.
توزیع واقعی وسایل و فرصتها جهت تحصیل و کسب هدفهای فرهنگی به طریقی مشروع و همساز با قواعد اجتماعی.
به نظر مرتون زمانی که بین این مؤلفه ها روابط مناسبی وجود دارد و شاهد هماهنگی بین آنها هستیم در جامعه نظم حاکم خواهد بود و با واقعیتی به نام انحراف اجتماعی مواجه نخواهیم بود ولی زمانی که بین این مؤلفه ها هماهنگی لازم وجود نداشته باشد جامعه دچار بی نظمی و انحراف اجتماعی خواهد شد. مرتون در تبیین علمی و تجربی نظریه خود جامعه آمریکا را مورد ملاحظه قرار می دهد به نظر او کسب موفقیت مادی (نیل به پول و امکانات مالی) امری نهادی شده در جامعه آمریکا است. ولی همگام و هماهنگ با این هدف نهادی شده ، ابزارها، راه ها و وسایل و فرصتهای نهادی شده لازم برای همگان وجود ندارد. بنابراین ناهماهنگی که در ساختار اجتماعی وجود دارد زمینه ساز انحراف اجتماعی است.
مرتون در بیان نظری نهادی شدن موفقیت مادی در جامعه آمریکا عنوان می کند، هر زمان فردیت به حد افراط غلبه یابد و کسب موفقیت تنها هدف مورد توجه باشد آنگاه تغییری ظریف، اما مهم اتفاق می افتد. قواعد غیر رسمی ، قدرت خود را بر تنظیم امور از دست داده و احترام به مقررات به کلی ارزش خود را از دست می دهند و نبوغ و استعداد همه اشخاص به تباهی کشیده می شود. این است نتایج آن چیزی که برخی جامعه شناسان فروپاشی” یکپارچگی”[۴۳] می نامند (فرجاد،۱۶۷:۱۳۷۸). بنابراین فقدان روابط مناسب بین اهداف نهادی شده و وسایل نهادی شده موجبات فروپاشی یکپارچگی را فراهم می کند و جامعه را دچار نوعی نابسامانی یا سوء یکپارچگی می کند که مرتون در پی توصیف و تبیین چنین جامعه و نظامی است و بر این مبنا است که عنوان می شود مرتون یک نظام اجتماعی را توصیف می کند که از یکپارچگی ضعیفی برخوردار است نظامی که بوسیله تأکید بیش از حد بر اهداف اجتماعی موفقیت و متقابلاً عدم تأکید لازم بر وسایل نیل به آن اهداف، یک نوع سوء یکپارچگی در آن وجود دارد. از آن روی، بر سوء یکپارچگی در چنین نظامی تأکید می شود که اغلب مردم دریافته اند که امکان دسترسی به چنین موفقتی را ندارند، یا حداقل در محدوده مقررات اجتماعی موجود چنین امکانی وجود ندارد. با درک چنین مطلبی، مردم برای حصول به موفقیت به شیوه های انحرافی روی می آورند. حاصل فونکیسونی این وضع زوال بیشتر مقررات اجتماعی است. عدم تعادل ساختی موجب بی اهمیت شدن مقررات می شود در حالی که نیل به هدف موفقیت به هر وسیله ممکن بر جا می ماند. حالت افراطی چنین وضعیتی، به طور منطقی، بی قانونی، عدم یکپارچگی و رهایی کامل فردیت خواهد بود (همان:۱۷۲). مرتون بر مبنای چگونگی درونی ساختن اهداف نهادی شده و دسترسی به وسایل نهادی شده، گونه شناسی خود را از مجموعه رفتاری انسانها در جامعه ارائه می دهد. بر مبنای این گونه شناسی رفتارها به پنج دسته تقسیم می شوند و به استثنای یک دسته از آنها مابقی رفتارها به عنوان رفتارهای انحرافی شناخته شده اند. اگر خواسته باشیم این گونه شناسی را در قالب جدولی بیان کنیم این جدول عبارت است از:

تشکیل ساختی
شیوه های رفتاری
اهداف نهادی شده
وسایل نهادی شده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




امروزه این واژه به صورت طنز درآمده که در کشور هر دولت ادعا می کند که از دولت قبلی ویرانه ای را تحویل گرفته است. این واژه را میتوان برای نظام ارتباط بین صنعت و دانشگاه نیز مورد استفاده قرار داد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به طوری که نظام بین صنعت و دانشگاه بیشتر به ویرانه شبیه است هر چند با وجود شرایط نامطلوب، در مقایسه با دهه های قبل، پیشرفت هایی را نیز در زمینه ارتباط بین صنعت و دانشگاه حاصل شده که به همت فرهیختگان و دلسوزان نظام انجام پذیرفته است، که نباید آن ها را از نظر دور داشت ولی باید اذعان داشت که این شرایط منطبق بر پتانسیل های بالقوه ملت بزرگ ایران نبوده و با سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور که برای تدوین آن زحمات بسیاری کشیده شده است سازگار نیست.
بنظر می رسد باید ارتباط بین صنعت و دانشگاه به صورت یک سیستم نظامند در کشور به طریقی نهادینه شود تا جنبه های علمی ، فنی، اقتصادی و فرهنگی آن مانند هر سیستم نظام مند از نظر ورودی، منابع، فرآیندها و نیز خروجی آن، تأثیر گذاری، روش کنترل و هدایت آن باید به درستی تعیین شده باشد. لذا باید عملکرد چنین سیستم نظام مندی توسط بخش های دیگر جامعه علاوه بر نقش دولت بازبینی و به روز رسانی شده و علاوه بر آن بر نقش نظارت های نهادهای اجتماعی از جمله اتاق های بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی سراسر کشور بطور جدی تأکید گردد. با توجه به دیدگاه رئیس محترم جمهوری در مورد پررنگ کردن نهادهای مدنی و مردم نهاد در اداره کشور، زمان آن رسیده تا عملکرد دولت در زمینه ارتباط بین صنعت و دانشگاه بطور جدی مورد بازنگری قرار گیرد و نقش شدید حاکمیتی دولت و تعیین سیاست ها و … که روابط بین صنعت و دانشگاه را تعریف می کند کاملاً دگرگون شود.
بدین ترتیب به جای دولت لازم است تا تشکل های برخاسته از نخبگان، کارآفرینان و فرهیختگان در قالب برگزاری همایش ها و تشکیل سلسه جلسات هم اندیشی در اتاقهای بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی کشور در زمینه باز تعریف نظام ارتباط بین صنعت و دانشگاه به عنوان ناظر بر حسن انجام امور، نقش خود را ایفا نمایند و خروجی آنرا به صورت سند راهبردی تحت عنوان نقشه راه به مسؤولین جهت اتخاذ تصمیم ارائه نمایند. علاوه بر آن از جمله کارکردهایی که از تشکل های اقتصادی می توان انتظار داشت در بهترین شکل به شرح زیر خواهند بود:
– اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی و آموزش در زمینه مزایای نظام ارتباط بین صنعت و دانشگاه.
– جلب مشارکت های مردمی در زمینه های مختلف و متناسب با اهداف نظام صنعت و دانشگاه.
– ایجاد گسترش و تقویت هماهنگی بین بخش های صنعت و دانشگاه و نیز دولت.
– گسترش نظارت عمومی و پایش نظام ارتباط بین صنعت و دانشگاه.
– ارائه راهکارهای و پیشنهادها به نهادهای رسمی ، صنعتی و مؤسسات آموزشی.
– تلاش در زمینه ایجاد پایداری در سیاست های تدوین شده برای نظام ارتباط بین صنعت و دانشگاه و کمک به تداوم مستمر آن در طول زمان و تغییر دولت ها و مسؤولان.
– به کارگیری کلیه پتانسیل های انسانی و مالی موجود به منظور به روز رسانی و ارتقای نظام ارتباط بین صنعت و دانشگاه.
– همکاری با ارگانهای دولتی و اقدامات مشترک برای پیشبرد برنامه ها در زمینه ارتباط بین صنعت و دانشگاه و نظام فناوری کشور مبتنی بر سند چشم انداز ۲۰ ساله.
۲-۶- نگاهی مختصر به پیشینه پژوهش‌ها و بررسی ادبیات پژوهش مورد مطالعه
شفیعی و آراسته (۱۳۸۳) سابقه همکاری دانشگاه و صنعت در غرب را به سه دوره تقسیم می‌کنند. اولین دوره به اواخر قرن نوزدهم برمی‌گردد که پژوهش به‎عنوان اصلی مهم در کنار آموزش قرار گرفت. دومین دوره به پس از جنگ جهانی دوم و اوایل دهه ۱۹۷۰ برمی‌گردد. از میانه دهه ۱۹۴۰ و درطول دهه ۱۹۵۰، ارتباط میان دانشگاه و صنعت، با توجه به نیازهای بازسازی خرابی‎های جنگ و بهبود قدرت نظامی، علاوه بر نوآوری و رقابت در دستور کار قرارگرفت. فناوری‎های جدید، نیازمندی‎ صنعت را به نیروهای متخصص و رویکردهای متفاوت به پژوهشهای بنیادی و کاربردی افزایش داد. سومین دوره همکاری دانشگاهها و صنعت از اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز می‌شود.
در اوایل این دهه، اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش تغییر‌ جهت داد. اقتصاد جدید با اقتصاد مبتنی بر صنعت تفاوت داشت. صنعت هرچه بیشتر نیازمند سرمایه‌گذاری در پژوهش برای دستیابی به نوآوری‎های فناوری و رقابت در بازار جهانی بود. در دهه ۱۹۹۰، تدوین و تصویب لوایح از سوی دولتها، با هدف تسهیل در ایجاد ارتباط اثربخش میان دانشگاه، صنعت و دولت، در کشورهای پیشرفته اهمیت بسیاری یافت. شفیعی و آراسته معتقدند که در آغاز هزاره سوم، ارتباط دانشگاه و صنعت به منزله سازکاری برای ابداع فناوری‎ها و تولید محصولات جدید، بازآموزی نیروهای متخصص، ایجاد شغل و رقابت جهانی مورد توجه قرار گرفته است. هم‌اکنون در بسیاری از کشور‌های سازمان همکاری و توسعه اقتصادی [OECD] اقداماتی اساسی برای حمایت از فعالیتهای علمی صورت پذیرفته است. نظر به اینکه این سازمان بر رقابت اقتصادی تأکید دارد، توجه به علوم را فعالیتی ضروری و ارتباط میان دانشگاهها و صنایع را با اهمیت‌‌تر از گذشته اعلام کرده ‌است (Calvert & Patel, 2003).
ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۶۱ با تصویب مصوبه‌ای در هیئت دولت آغاز شد. بر اساس این مصوبه دفتری به نام دفتر ارتباط دانشگاه و صنعت در وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایجاد شد. افزون بر این، دفاتر مشابهی در وزارتخانه‌های نفت، صنایع، معادن و فلزات، نیرو، راه و ترابری، مسکن و شهرسازی، کار و امور اجتماعی، پست و تلگراف و تلفن و سازمان برنامه و بودجه آغاز به فعالیت کردند. دفاتر ارتباط دانشگاه و صنعت نیز در بسیاری از دانشگاهها ایجاد شدند. در سال ۱۳۶۵، شوراهایی نیز به نام ”شورای هماهنگی دفاتر ارتباط با صنعت“ در همین دفاتر ایجاد، اما در سال ۱۳۷۳ تعطیل شدند. در همین دوران، دفتر مرکزی ارتباط دانشگاه با صنعت به سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران انتقال یافت. دولت نیز تصمیم گرفت ”شورای عالی ارتباط دانشگاه وصنعت“ ایجاد کند. در این شورا ۱۰ نفر از رؤسای دانشگاههای فنّی، معاونان پژوهشی وزارتخانه‌های فرهنگ و آموزش عالی و صنایع، نمایندگان صنایع ملی ایران، سازمان گسترش و نوسازی صنایع، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران و رئیس پژوهشگاه مواد و انرژی عضویت داشتند. اعضای این شورا را ۲۳ نفر تشکیل می‌دادند. فعالیتهای این شورا نیز پس از مدتی متوقف شد. همچنین، به منظور شناخت بیشتر ماهیت ارتباط دانشگاه و صنعت و تولید ادبیات موضوع از سال ۱۳۸۳ـ۱۳۷۲ در مجموع هشت کنگره‌ ملی و بین‌المللی با نظارت کمیته دایمی کنگره سه جانبه برگزار شده است. به طور کلی، ادبیات ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران بر دو محور زیر استوار است:
۱- روش های ایجاد همکاری‌های مؤثر؛
۲- مشکلات و محدودیت‌های مراکز آموزش عالی برای ایجاد ارتباط با صنعت.
روش های ایجاد همکاری
احسانی (۱۳۸۳) معتقد است که ارتباط مؤثر میان دانشگاه و صنعت زمانی تحقق می‌یابد که دانشگاهها با تحقیقات کاربردی در صدد انتقال فناوری برآیند و این امر بدون نهادینه کردن پژوهش در دانشگاهها و همچنین، برآورده ساختن نیازهای آموزشی متخصصان میسر نخواهد شد. جهانگیریان (۱۳۸۳) اولین عامل واقع‌بینانه برای همکاری دانشگاه و صنعت را باور داشتن اهمیت موضوع و ایجاد ارتباط مستمر و محکم برای موفقیت می‌داند. به زعم وی ارتباط میان دانشگاه و صنعت برای مدتها ارتباطی ویترینی بوده است. باید به این موضوع اذعان داشت که صنعت بدون ارتباط تعریف شده و هدفمند با دانشگاه پیشرفت نمی‌کند. برای مثال، یکی از شرایط لازم برای ”ارتباط دانشگاه و صنعت ایجاد بخش تحقیق و توسعه در صنعت است. بسیاری از صنایع درایران فاقد این بخش‌اند“.
معتقد (۱۳۷۹) و منافی (۱۳۷۷) همکاری‎های این دو نهاد را در گرو ایجاد فرصت تحقیقات صنعتی و حضور بیشتر در صنعت، ایجاد واحدهای تحقیقاتی با حضور اعضای هیئت علمی و ایجاد ساز کاری پویا در دانشگاهها برای حل مشکلات صنعت می‌دانند. سایر روشها برای برقراری ارتباط مؤثر دانشگاه و صنعت در ایران، ایجاد پارکهای فناوری در مجاورت دانشگاهها (کریمیان اقبال، ۱۳۸۲؛ صدیق و اردشیری، ۱۳۸۲)، ایجاد هسته‌های کوچک تحقیقاتی استاد محوری در جوار دانشگاهها (فهیمی و مداحی، ۱۳۷۷)، کارآموزی تابستانی دانشجویان در واحدهای صنعتی و بهره‌گیری از متخصصان صنعت در فعالیتهای آموزشی (کارگر راضی، ۱۳۷۷)، افزایش کمّی و کیفی بازدیدهای علمی دانشجویان و استادان از تأسیسات صنعتی (رضایی، ۱۳۷۷)، تأثیر قراردادهای صنعتی منعقد شده میان اعضای هیئت علمی و سازمانها بر ارتقای آنها، اولویت پذیرش دانشجویان مقاطع کارشناسی‎ارشد و دکتری با سابقه کار در صنعت (منافی، ۱۳۷۷)، تعریف مشکلات صنعت در قالب پایان‌نامه‌ها (رضوی، ۱۳۷۷)، تأسیس آزمایشگاههای تحقیقاتی با همکاری در دانشگاهها (نقیان فشارکی،۱۳۷۷)، تقویت انجمن دانش‌آموختگان (روزی ‌طلب، ۱۳۷۴) و ایجاد مراکز رشد (سلجوقی، ۱۳۸۲) ذکر شده است.
۲-۶-۱- مشکلات و محدودیتها
مشکلات و محدودیتهای بسیاری از سوی مراکز آموزش ‎عالی برای ایجاد ارتباط با صنعت وجود دارد که از آن میان می‌توان به مواردی چون ”آموزش محوری دانشگاهها، منظور نکردن فعالیت‌های صنعتی در ارتقای اعضای هیئت علمی، منظور کردن حق بالاسری زیاد به فعالیتهای صنعتی اعضای هیئت‎علمی، جایگاه سازمانی ضعیف ارتباط دانشگاه و صنعت“ (احسانی، ۱۳۸۳)، حاکمیت مدیریت دولتی برصنایع بزرگ کشور و متقاضی خدمات دانشگاه نبودن صنایع (جهانگیریان، ۱۳۸۳)، نبود محتوای کیفی و مفید دوره‌های کارآموزی (فرضی‌پور صائن و حاج‌حسینی، ۱۳۷۷)، ارتباط ضعیف میان برنامه‌های درسی و نیازهای صنعت (منافی، ۱۳۷۷؛ رشیدی، ۱۳۷۷)، نبودن روحیه کارگروهی (نقیان فشارکی، ۱۳۷۷) و کمبود مراکز تحقیقاتی کاربردی (بیانیه ششمین سمینار ارتباط دانشگاه و صنعت، ۱۳۸۱)، عدم توجه به بهسازی نیروی انسانی (مولا، ۱۳۷۴)، ضوابط و مقررات دست‌ و پا گیر و گرایش نداشتن صنعت به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه (علی احمدی، ۱۳۷۷) و وابستگی روحی و فکری صنایع به خارج از کشور (تولایی، ۱۳۷۹) اشاره کرد. ارتباط دانشگاه و صنعت به میزان تحقیق و توسعه کشور بستگی دارد (Zaky & El-Faham, 1998). در ادامه این بخش برای شناخت بیشتر ارتباط دانشگاه ،صنعت و دولت، به تحقیق و توسعه در چهار کشور ایالات متحده، انگلستان، ژاپن و ایران پرداخته می‌شود.
تحقیق و توسعه در ایالات متحده
براساس گزارش بنیاد ملی علوم (NSF, 2004) تحقیق و توسعه در این کشور رشدی بالغ بر یک درصد در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ با در نظر گرفتن تورم داشته است. سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۰ رشدی بالغ بر ۵/۴۰ درصد (۸/۵ درصد در سال) داشته است. بودجه تحقیق و توسعه در ایالات متحده ۵/۲۶ میلیارد دلار در سال ۱۹۵۳ بود که از این رقم ۹/۱۸ میلیارد دلار را بخش صنعت تأمین کرد و دانشگاهها در این زمینه سهم اندکی داشتند. در سال ۲۰۰۳، سرمایه‌گذاری آمریکا در تحقیق و توسعه بیش از ۲۵۳ میلیارد دلار بود که از این میان ۸/۱۷۲ میلیارد دلار در بخش صنعت و ۹/۳۵ میلیارد دلار در دانشگاهها سرمایه‌گذاری شده است. وزارتخانه‌ها و مراکز تحقیق و توسعه وابسته به دولت فدرال و سازمانهای غیرانتفاعی به ترتیب ۳/۲۲ میلیارد دلار، ۹/۱۰ میلیارد دلار و ۳/۱۱ میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه کرده‌اند. در سال ۲۰۰۴، دولت فدرال ایالات متحده بیش از ۱۲۶ میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه کرده است که در این میان بیش از ۷۴ میلیارد دلار هزینه‌های تحقیق و توسعه دفاعی این کشور بوده است (NSF, 2004). در سال ۲۰۰۲، سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور ۳۷۶۰۰ دلار بوده است.

تحقیق و توسعه در انگلستان

در سال ۲۰۰۳، بیش از ۳۲ میلیارد دلار در این کشور در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری شده است که از این رقم ۶۲/۴ میلیارد دلار را دولت، ۷۲/۱۴ میلیارد را صنعت و ۱/۶ میلیارد دلار را آموزش عالی و شوراهای مرتبط با آن مانند شوراهای پژوهشی ، شوراهای اعتبارات آموزش ‎عالی و آموزش عالی تأمین و هزینه کرده‌اند (ONS, 2004). در سال ۲۰۰۱، بیش از ۲۰ میلیارد دلار در تحقیق و توسعه در بخش صنعت هزینه شد که از این مبلغ ۵/۲ میلیارد دلار را دولت و ۸/۴ میلیارد دلار را سرمایه‌گذاران خارجی و ۱۳ میلیارد دلار را صنعت تأمین کرده‌اند (Morgan, 2002). در سال ۲۰۰۱، هزینه ناخالص داخلی در این کشور اندکی کمتر از میانگین هزینه ناخالص داخلی اروپا (۹۳/۱%) بود. در سال ۲۰۰۴، سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور ۲۹۴۰۰ دلار بوده‌ است.
تحقیق و توسعه در ژاپن
بر اساس گزارش سازمان آمار ژاپن (Statistics Bureau, 2004)، این کشور در سال ۲۰۰۳ بیش از ۱۴۹ میلیارد دلار در زمینه تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کرده است که نسبت به سال ۲۰۰۲ هشت‌ دهم درصد افزایش نشان می‌دهد. نسبت تحقیق و توسعه به تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۳، بالغ بر ۳۵/۳ درصد بوده است. در سال ۲۰۰۱، از مجموع سرمایه‌گذاری در زمینه تحقیق و توسعه ۱۰۲ میلیارد دلار سهم شرکتهای تجاری و صنعتی، ۲۹ میلیارد دلار سهم دانشگاهها و ۵/۱۶ میلیارد دلار سهم مؤسسات غیرانتفاعی و سازمانهای دولتی بوده است. بخش خصوصی ۵/۱۱۵ میلیارد دلار (۶/۷۶ درصد) و بخش دولتی ۳۱ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده است. در این میان، ۶/۱۴ درصد در زمینه تحقیقات بنیادی، ۴/۲۳ درصد در تحقیقات کاربردی و ۶۲ درصد در توسعه هزینه شده است. در سال ۲۰۰۲، سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور ۲۵۳۰۰ دلار بوده است.
۲-۶-۲- کمبود های ادبیات داخل
در اکثر همایش های برگزار شده به اهمیت وضرورت ارتباط دو بخش دانشگاه و صنعت ونقش سازنده دولت تاکید شده است. سابقه همایش های مرتبط به دهه ۱۳۷۰ بر می گردد . در این رابطه سه همایش در دانشگاه های شیراز،تبریز ومشهد تا سال ۱۳۷۳ وکنگره سوم وچهارم در دانشگاه امیر کبیردر سال های ۱۳۷۴ و ۱۳۷۷ وکنگره پنجم (بین المللی )در دانشگاه خواجه نصیر سال ۱۳۷۹ ، کنگره ششم در وزارت پست وتلگراف وتلفن در بهمن ۱۳۸۱ و کنگره هفتم در پارک علمی و تحقیقاتی اصفهان وهشتم درپتروشیمی تهران برگزار گردیدند . همچنین ۶ سمینار با عنوان ارتباط دانشگاه وصنعت در دانشگاه علم وصنعت از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۳۷۶ و سمیناردانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۷۴ وچندین همایش متفرقه در سازمان های مختلف از سال ۱۳۶۹ ببعد درکشوربرگزار شده است . در این همایش ها، سهم دانشگاهیان در ارسال مقالات بیشتر از نقش صنعتگران وسازمان های دولتی بوده است . مدارک و اسناد موجود حاکی از وجود ارتباط متنوع بین دانشگاه وصنعت می باشد . اما نظام مند و روشمند نبوده وغیر از بحث کارآموزی، درسایر موارد بیشتر براساس تماس های فردی واعتبار اعضاء هیات علمی صورت گرفته است . مطالب همایش ها بیشتر بصورت کلی است وکمتر براساس مطالعات میدانی وتجربی بوده است . از طرف دیگر هیچ سازماندهی خاصی در موضوعات مشاهده نمی شود، یعنی دسته بندی موضوعی وجود ندارد. مطالب تکراری فراوان است، به ویژه درزمینه کارآموزی . الگوی خاصی برای ارتباط سه جانبه دولت، دانشگاه وصنعت ارائه نمی شود . نقش هریک از بازیگران اصلی بکرار طرح، ولی نوع روابط آنها ونحوه ارتباط چندان شفاف بیان نشده است .
چون موارد بصورت تجربی در سازمان ها وصنایع مختلف یا دانشگاه ها ومراکز مرتبط تست نشده اند، لذا متغیر های کمی در خصوص آنها و ابزارهای اندازه گیری ملاحظه نمی شود . در هیچ کدام از همایش ها بازخور کاملی از روند ارتباط دانشگاه ها وصنایع کشور بصورت شفاف دیده نمی شود . یعنی انواع ارتباطات بین دوبخش والگوهای ارتباطی موجود ومیزان درآمدزایی اصلا مشخص نمی باشد . به بیان دیگر سطح ومیزان ارتباط مشخص نگردیده و موردارزیابی قرار نگرفته است . عوامل انگیزشی وموانع بطور پراکنده ذکر شده اند . بیشتر از ارتباط دانشکده های فنی با صنعت، آنهم در سطح کلان بحث می شود در حالیکه صنعت بدلیل پیچیدگی های فراوان نمی تواند به مسائل تکنولوژی از بعد صرفاً ماشین وابزار بنگرد وبه مباحثی نظیرروانشناسی صنعتی، مدیریت ، سازماندهی وطراحی صنعتی وهنروسایر رشته ها نیزباید بپردازد. وضعیت فعلی صنعت و ساختار اقتصاد ومتغیرهای فرهنگی اجتماعی وتاثیر آنها بر روابط سه جانبه اصلاً تحلیل نشده است . مطالب بطور مقطعی ومجرد از سایر عوامل دخیل در امر ارتباط بدون دیدگاه سیستمی بیان شده است . تحلیلی از ساختارصنعت ووضعیت آن موجود نیست، صرفا اشکال از ساختار صنعت گرفته می شود و تغییر آنرا خواهانند، بدون اینکه در ارتباط با پروژه های انجام شده صنعتی، موانع و نواقص وعوامل موفقیت یا شکست بررسی وتحلیل گردد . سیستم آموزش عالی و پیشرفت ها و روند آن خوب تحلیل نشده ، صرفا در بسیاری از مطالب صحبت از تغییر ساختار آموزش عالی شده ا ست. اینکه دانشگاه های ما تا چه اندازه درگیر ارتباط با بخش های صنعتی می باشند و کدام دانشکده ها ارتباط بیشتری داشته اند، مطالب چندانی مشاهده نمی شود . درآمدهای دانشگاهی حاصله از سطح ومیزان درگیری اساتید با مراکز تولیدی چیزی مشخص نگردیده است.
خلاصه این که از فرایند مدیریتی حاکم بر جریان ارتباط واینکه پیوند چگونه باید باشد، مسیر هدفمندی ترسیم نمی شود .
موانع ساختاری و غیر ساختاری و عوامل انگیزشی،بطور شفاف مطرح نشده است ومهمتر اینکه درخصوص روابط با سازمان های سیاستگذارو دولت و مجلس ومیزان اثرپذیری از آنها و اثر گذاری بر آنها مطالب هدفداری مشاهده نمی شود . اشکال عمده این کنگره ها این بوده که پس از روزهای برگزاری عملاً ساختارخاصی برای پیگیری راهکارهای مطرح شده واستمرار ارتباطات ونزدیکی دوبخش وارزیابی فعالیت های متقابل وجود نداشته است . یعنی این فعالیت ها مقطعی بودند و از یک پشتوانه قوی اجرایی و تشکیلاتی متعاقب برخوردار نبودند.
در واقع خلاء راهبردی، هدایتی حمایتی وعملکردی یک متولی خاص برای ساماندهی امور ارتباط سه جانبه، بوضوح مشاهده می گردد.
۲-۶-۳- تحقیقات انجام شده در حوزه تعامل دانشگاه ، صنعت و دولت
چندین دهه است که در کشور ما از ارتباط صنعت ، دانشگاه و دولت صحبت به میان می آید، اما آنچه مسلم است و شواهد امر نیزگویاست، تاکنون نتوانسته ایم ارتباط پویا و موثری بین آنها برقرار نماییم. بنابراین در صورتی که عزم جدی در هریک از ارکان فوق بوجود نیاید و اگر هدف گذاری و برنامه ریزی جدی در این خصوص نداشته باشیم، در دهه های آتی نیز نخواهیم توانست از ثمرات ارتباط صنعت ودانشگاه در جهت پویایی اقتصاد، فناوری های جدید ، افزایش بهره وری و غیره بهره مند گردیم. در این راستا تحقیقات و مطالعات بسیاری انجام گرفته که هریک از منظری به بررسی موضوع پرداخته اند. در ذیل به برخی از این پژوهش ها اشاره می گردد.
جدول (۲-۱) تحقیقات انجام گرفته در حوزه تعامل دانشگاه ، صنعت و دولت

محققان

موضوع تحقیق

نتایج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




پورتال
سیستم پشتیبانی الکترونیک
مدیریت منابع انسانی الکترونیک
مستندات الکترونیک
سیستم مالی الکترونیک
جریان الکترونیکی
مدیریت ارتباط الکترونیکی با مشتری CCCC
سیستم اطلاعات
پروژه الکترونیک
مهم ترین چالش های پیش روی مدیریت منابع انسانی الکترونیک نیز به زعم متخصصان عبارتند از:
هزینه سرمایه گذاری برای سیستم اطلاعاتی منابع انسانی[۳۶] و سیستم مدیریت منابع انسانی الکترونیک و توسعه های بعدی در این سیستم یک مشکل اصلی است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بعضی از سیستم ها با مقاومت مدیریت به منظور انجام گروهی از وظایف، روبه رو می شوند.
بعضی از سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک به دلیل داشتن واسط کاربر غیر متعارف باعث برانگیختن مقاومت کارمندان می شوند.
بعضی از سیستم ها بدون تفکر کافی نصب می شوند. به عبارت دیگر در مورد این نکته که آیا سیستم جدید با سیستم های قبلی و موجود سازمان منطبق است یا خیر، به اندازه کافی فکر نمی شود.
مستندسازی و آموزش کم و نامناسب می تواند به کارگیری سیستم را کاهش دهد و به جای آن مقاومت در برابر این سیستم را دقیقا از سوی کارمندان و مدیرانی افزایش دهد که قرار بوده است از آن حمایت نمایند.
همان طور که مشاهده می شود، مقاومت به دلایل مختلف بزرگ ترین علت چالش های مرتبط با مدیریت منابع انسانی الکترونیک است. میزان اثر هر کدام از چالش های فوق و عدم توجه به مدیریت منابع انسانی الکترونیک مطابق جدول ۲-۱ است:
جدول ۲-۱: چالش های پیش روی مدیریت منابع انسانی الکترونیک

عنوان چالش
درصد اثر چالش
هزینه سرمایه گذاری برای سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک
۱۱
مقاومت مدیریت برای انجام بعضی وظایف
۱۷
مقاومت کاربران به دلیل واسط کاربر نامتعارف
۲۵
عدم برنامه ریزی و تفکر در خصوص تطابق سیستم جدید مدیریت منابع انسانی الکترونیک با سیستم های موجود سازمان
۲۷
مقاومت مدیران و کارمندان به دلیل نقص در مستند سازی و آموزش
۲۰

منبع: (تصدیقی،۲:۱۳۸۹)
همان گونه که مشاهده می شود ۶۲ درصد چالش ها به مقاومت و دلایل مختلف آن وابسته است. این آمار نشان می دهد که به هنگام پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیک در سازمان، توجه به مفاهیم و تجربیات در خصوص مدیریت مقاومت از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
نکات اساسی در موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک
توجه به سه نکته اساسی زیر نیز برای موفقیت در پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر به سزایی دارد:
درک عملکرد سیستم به شکل کامل.
پذیرش سیستم باعث نفوذ آن در سازمان می شود.
جایگزینی سیستم قبلی توسط تکنولوژی جدید به شکل کامل (تصدیقی،۳:۱۳۸۹).
۲-۴-۱۹ مدیریت منابع انسانی الکترونیک:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک تکامل یافته سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی است که علاوه برانجام و اجرای وظایف سنتی مدیریت منابع انسانی ، وظایف استراتژیک آنرا نیز برعهده دارد.(به جدول۲ توجه کنید) در واقع قبل از ظهور سیستم هم افزایی الکترونیک ، وظایف زیر بوسیله سیستم اطلاعات منابع انسانی انجام می شد و ظهور مباحثی باعث تغییر رویکرد سازمان ها در استفاده از سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی چون اطلاعات جدیدتر گردید، چراکه بسیاری از سازمانها معتقدند که باید با تغییر وتحولات سریع دنیای امروز حرکت و ازجدیدترین نوآوری ها در زمینه فناوری اطلاعات استفاده نمود . از این رو بکارگیری سیستم جدید مدیریت منابع انسانی الکترونیک باعث می شود تا وظایف مربوط به بخش منابع انسانی به شکل مطلوب تری انجام شود (به جدول۲-۲ نگاه کنید). و علاوه بر آن اهداف دیگری نیز برای مدیریت منابع انسانی تحقق یابد که توضیح داده خواهد شد.مدیریت منابع انسانی الکترونیک یک روش برای اجرای استراتژیها ،سیاستها وبکارگیری منابع انسانی درسازمانها ازطریق پشتیبانی آگاهانه و مستمر با استفاده ازشبکه های مبتنی برتکنولوژی وب می باشد.
جدول۲ -۲ : کارکردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




از غفلت حسودان نسبت به سلامتى تن خویش در شگفتم. (چرا که حسد انسان را بیمار مى‏سازد). [۷۱۸]
در اینجا حسادت عاملی است برای از دست دادن سلامتی جسم و هم‌نشینی غفلت با حساد حکایت از غفلت حسودان از این ضرری است که نتیجه حسادت آنان است. سلامتی که مفهوم متقابل با ألم است با حسد هم‌نشین شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲ـ « ثَمَرَهُ التَّفْرِیطِ النَّدَامَهُ وَ ثَمَرَهُ الْحَزْمِ السَّلَامَهُ»؛[۷۱۹]
ثمره تفریط و کوتاهی، پشیمانی است و ثمره دور اندیشی، سلامت است.[۷۲۰]
سلامت در تقابل با ندامت قرار گرفته و حزم در تقابل با تفریط. یعنی نتیجه کوتاهی کردن، پشیمانی و نتیجه دوراندیشی، سلامتی است و راه رهایی از رنج پشیمانی، کوتاهی نکردن و راه سلامتی، دور اندیشی است.

    1. ۱. ۵. فرح

فرح به معنای شادی توأم با تکبر است. با توجه به ظرافت معنایی میان فرح و سرور می توان گفت که سرور و حبور در شادى ممدوح به کار مى‏رود[۷۲۱] و فرح به شادى مذمومی که موجب تکبر است، اطلاق می‌شود.[۷۲۲] چنانکه در قرآن آمده است:﴿ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴾.[۷۲۳]
این واژه با مشتقات آن در مجموع ۱۲ بار (فرح ۱بار، فرحو ا۱بار، یفرح ۱بار، یفرح ۱بار، یفرحوا ۱ بار، تفرحون ۱ بار، تفرحوا ۱ بار، فرحا ۳ بار، افراحها ۱ بار، فرحه ۱ بار ) در نهج البلاغه آمده است.
۱ـ « وَ مَا نِلْتَ مِنْ دُنْیَاکَ فَلَا تُکْثِرْ بِهِ فَرَحاً وَ مَا فَاتَکَ مِنْهَا فَلَا تَأْسَ عَلَیْهِ جَزَعاً وَ لْیَکُنْ هَمُّکَ فِیمَا بَعْدَ الْمَوْتِ »[۷۲۴]؛
به آنچه از دنیا مى‏رسى آن قدر خوشحال مباش و آنچه را که از دنیا از دست مى‏دهى بر آن تأسف مخور و جزع مکن، همتت در آن باشد که پس از مرگ به آن خواهى رسید.[۷۲۵]
فرح از مفاهیم متقابل با ألم است که در اینجا در تقابل با جزع (یکی از مفاهیم جانشین ألم) آمده است. در رابطه انسان با دنیا، از آن نهی شده است ؛ تمام کوشش انسان باید برای آنچه باشد که برای آخرتش پیش می‌فرستد. همان‌طور که در قرآن کریم آمده است: ﴿ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ ﴾[۷۲۶]
این نوع نگرش به دنیا می‌تواند از بسیاری درد و رنج‌های بشری بکاهد؛ چنانکه از دست دادن‌ها و به دست آوردن‌ها (چه مادی و چه معنوی) هیچ یک عامل غم و یا شادی انسان، نخواهد بود.
امام در بیان حال زاهدان می‌فرماید:
۲ـ « إِنَّ الزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا تَبْکِی قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِکُوا وَ یَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا وَ یَکْثُرُ مَقْتُهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ إِنِ اغْتَبَطُوا بِمَا رُزِقُوا »[۷۲۷]؛
زاهدان در دنیا اگر چه بخندند قلبشان مى‏گرید، و اگر چه فرحناک باشند، اندوهشان شدید است، و اگر چه با مواهبشان مورد غبطه واقع شوند بغض و ناراحتیشان، نسبت به خویش فراوان است.[۷۲۸]
یکی از مؤلفه‌های زهد در دنیا، اندوه زاهدان به هنگام فرح و شادی ظاهری و گریه قلب آنان در موقع خنده به ظاهرشان است. با توجه به جمله بعد می‌توان گفت که زاهدان همواره با شادی و خنده خود، ناراحتی و اندوه را به همراه دارند. مراد از قلب در اینجا روح و عقل یک انسان است. در واقع احوال درونی زاهدان بر خلاف ظاهرشان است. همان‌طور که در حکمت ۳۳۳ امام می‌فرماید: « الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِه».
۳ـ « وَ إِنَّمَا یَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْیَا بِعَیْنِ الِاعْتِبَارِ … إِنْ قِیلَ أَثْرَى قِیلَ أَکْدَى وَ إِنْ فُرِحَ لَهُ بِالْبَقَاءِ حُزِنَ لَهُ بِالْفَنَاءِ هَذَا وَ لَمْ یَأْتِهِمْ یَوْمٌ فِیهِ یُبْلِسُونَ »[۷۲۹] ؛
انسان مؤمن به دنیا با چشم عبرت مى‏نگرد،… هرگاه گفته شود فلانى توانگر شد مى‏گوید: بى‏خیر و بى‏نوا گردید، اگر از فکر بقاء خوشحال شود از اندیشه فنا محزون مى‏گردد این حال دنیاى آنان است. و هنوز «روزى که در آن متحیر و سرگردان خواهند بود» فرا نرسیده است. [۷۳۰]
انسان مؤمن، دنیا را همراه با شادی و آمیخته به اندوه ، فنا و بقا می‌داند؛ چنانکه هیچ چیز آن ثابت و دائمی نیست و در کنار شادی آن، حزن و اندوه نهفته است. در واقع دنیا دار تزاحم است. در اینجا حزن در تقابل با فرح و فناء در تقابل با بقاء است. فرح از مفاهیم متقابل با ألم است.

    1. ۱. ۵. فاکهه

فاکهه اسم فاعل از ریشه فکه مفهوم متقابل با ألم است. فاکهین به معنای ناعم و خوشحال از آنچه خداوند به آنان عطا کرده است می‌باشد.
امام نعمت‌هایی را که خداوند هنگام بعثت پیامبر بر مردمان آن روزگار ارزانی داشته یادآور می‌شوند:
« …کَیْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَهُ عَلَیْهِمْ جَنَاحَ کَرَامَتِهَا وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِیمِهَا وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّهُ بِهِمْ فِی عَوَائِدِ بَرَکَتِهَا فَأَصْبَحُوا فِی نِعْمَتِهَا غَرِقِینَ وَ فِی خُضْرَهِ عَیْشِهَا فَکِهِینَ»[۷۳۱] ؛
(بنگرید) چگونه نعمت، پر و بال کرامت خود را بر آن‌ها گسترد، و نهرهاى مواهب خود را به سوى آنان جارى نمود، و آیین حق با تمام برکاتش آن‌ها را در بر گرفت، در میان نعمت‌ها غرق گشتند و در دل یک زندگانى خرم شادمان شدند.[۷۳۲]
عیش با فاکهین همنشین شده است و اشاره به زندگی دنیوی و برخورداری از نعمت‌های خداوندی است که مردمان زمان پیامبر به برکت اسلام در آن غوطه‌ور بودند. آیین حق و دینداری سبب وفور نعمت شده و شادمانی را برای پیروانش فراهم می‌آورد. دین پیامبر| سبب اتحاد مردم (“مله”) شده است.

    1. ۱. ۵. لذه

لذت نقیض ألم[۷۳۳] است و به چیزی که مورد اشتهاء و میل باشد را لذت گویند.[۷۳۴]
۱ـ « لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَهٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَهٌ یَرُمُّ مَعَاشَهُ وَ سَاعَهٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یَجْمُلُ وَ لَیْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ مَرَمَّهٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَهٍ فِی مَعَادٍ أَوْ لَذَّهٍ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ»[۷۳۵]؛
انسان مؤمن ساعات زندگى خود را به سه بخش تقسیم مى‏کند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى‏نماید، قسمت دیگرى را در طریق اصلاح معاش و زندگیش به کار مى‏گیرد و قسمت سوم براى بهره‏گیرى از لذتهاى حلال و دلپسند. و براى شخص عاقل درست نیست که حرکتش جز در یکى از این سه جهت باشد: براى اصلاح امور زندگى، یا در راه آخرت و یا در لذت غیرحرام.[۷۳۶]
امام انسان مؤمن را اینگونه تعریف می‌کند که لحظه‌های زندگی خود را در سه امور خرج می‌کند و بعد انسان عاقل را نیز همان‌گونه توصیف می‌کند؛ در واقع عقل با ایمان در یک حوزه معنایی قرار گرفته است؛ یعنی انسان عاقل یعنی انسان با ایمان و بالعکس. ساعه به معنای لحظه است و نه زمان؛ بیان کننده این است که یک روز مومن از آن سه حال خارج نیست. لذت مفهوم متقابل با ألم است که می‌تواند حلال و حرام باشد.
دراین حکمت سه نوع رابطه انسان با خود ، خدا و دیگر انسان‌ها مطرح است که بهره‌ بردن از لذت‌های حلال بخشی از گذران زندگی انسان مومن و عاقل را به خود اختصاص داده است.
امام آنگاه که از پستی این دنیا در نظرش می‌گوید:
۲ـ« مَا لِعَلِیٍّ وَ لِنَعِیمٍ یَفْنَى وَ لَذَّهٍ لَا تَبْقَى نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ وَ قُبْحِ الزَّلَلِ وَ بِهِ نَسْتَعِینُ »[۷۳۷]؛
« على» را با نعمت‌هاى فناپذیر و لذت‌هاى نابود شدنى دنیا چه کار از به خواب رفتن عقل و لغزشهاى قبیح به خدا پناه مى‏بریم و از او یارى مى‏جوییم.[۷۳۸]
نعمت‌ها فناپذیرند و لذت‌های نابودشدنی. در اینجا لذت با صفت “لاتبقی” آمده است و نشان‌دهنده زوال پذیری و گذرا بودن آن است.
۳ـ « شَتَّانَ مَا بَیْنَ عَمَلَیْنِ: عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ، وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَؤُونَتُهُ وَ یَبْقَى أَجْرُهُ »[۷۳۹]؛ این دو عمل با هم تفاوت بسیار دارند: عملى که لذتش مى‏رود و عواقب بد آن مى‏ماند، و عملى که زحمتش مى‏رود و اجر و پاداش آن باقى مى‏ماند.[۷۴۰]
تبعات ناشی از عملِ لذت بخش همان است که امام لذت حرام نامید و در مقابل عمل رنج آوری که اجر آن باقی می‌ماند. لذت با موونه که یکی از مفاهیم جانشین ألم است، در تقابل است. لذت به قرینه “تذهب” گویا این مطلب است که لذت‌ها گذران هستند؛ همان‌طور که در خطبه ۲۲۴ به آن اشاره شد. بنابراین اعمال یا با لذت همراه هستند و یا رنج و سختی.

    1. ۱. ۵. جذل

جذل(بر وزن شرف) به معنای فرح و شادى و آن تنها یکبار در کلام آن حضرت در مورد فریب خوردن آدم از ابلیس[۷۴۱] و در تقابل با وجل آمده است. در قرآن هم در وصف مؤمنان آمده است :﴿ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُم﴾.[۷۴۲]
« ثُمَّ أَسْکَنَ سُبْحَانَهُ آدَمَ دَاراً أَرْغَدَ فِیهَا عَیْشَهُ وَ آمَنَ فِیهَا مَحَلَّتَهُ وَ حَذَّرَهُ إِبْلِیسَ وَ عَدَاوَتَهُ فَاغْتَرَّهُ عَدُوُّهُ نَفَاسَهً عَلَیْهِ بِدَارِ الْمُقَامِ وَ مُرَافَقَهِ الْأَبْرَارِ فَبَاعَ الْیَقِینَ بِشَکِّهِ وَ الْعَزِیمَهَ بِوَهْنِهِ وَ اسْتَبْدَلَ بِالْجَذَلِ وَجَلًا وَ بِالِاغْتِرَارِ نَدَماً ثُمَّ بَسَطَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَهُ فِی تَوْبَتِهِ وَ لَقَّاهُ کَلِمَهَ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ إِلَى جَنَّتِهِ وَ أَهْبَطَهُ إِلَى دَارِ الْبَلِیَّهِ وَ تَنَاسُلِ الذُّرِّیَّهِ»[۷۴۳]
سپس خداوند آدم را در خانه‏اى سکنى بخشید که زندگیش را در آن گوارا و پر برکت قرار داد، جایگاه او را امن و امان کرد، و او را از ابلیس و عداوت وى بر حذر داشت، اما دشمن بالاخره او را فریب داد به خاطر این که بر او حسادت مى‏ورزید و از این که او در سراى پایدار، و همنشین نیکان است ناراحت بود، آدم یقین خود را به شک و وسوسه او فروخت، و تصمیم راسخ را با گفته سست او مبادله کرد، و به خاطر همین موضوع، شادى خود را مبدل به ترس و وحشت ساخت، و فریب برایش پشیمانى به بار آورد. پس از آن خداوند دامنه توبه را برایش گسترد، کلمات رحمتش را به او القاء نمود، بازگشت به بهشت را به وى وعده داد، و او را به سراى آزمایش و جایگاه توالد و تناسل فرو فرستاد.[۷۴۴]
در اینجا “جذل” به عنوان یکی از مفاهیم متقابل ألم با “وجل” در تقابل مدرج قرار گرفته است.

    1. ۱. ۵. رجاء

رجاء به معنای امید است این واژه با مشتقاتش به دفعات در نهج البلاغه آمده است. در عبارت زیر، خداوند مایه نجات، رحمت و امید انسان معرفی شده است:
۲ـ« فَکُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ وَ الْبَلَاغَ لِلْمُلْتَمِسِ نَدْعُوکَ حِینَ قَنَطَ الْأَنَامُ وَ مُنِعَ الْغَمَامُ وَ هَلَکَ السَّوَامُ … فَإِنَّکَ تُنْزِلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَ تَنْشُرُ رَحْمَتَکَ وَ أَنْتَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ» [۷۴۵]؛
تو مایه امید هر بیچاره.. و حل کننده‏ى مشکلات هر طلب کننده، در این هنگام که یأس و نومیدى بر مردم چیره شده، و ابرها از باریدن باز داشته شد، و حیوانات بیابانى رو به هلاکت گذارده‏اند … زیرا تویى که: « بعد از نومیدى مردم باران را فرو مى‏فرستى ورحمتت را بر آن‌ها همه جا گسترش مى‏دهى وتو سرپرستى هستى که همه کارهایت ستوده است”.[۷۴۶]
“قنط” به معنای ناامیدی مفهومی است که با ألم در حوزه معنایی قرار می‌گیرد. ” قنط”در اینجا با واژه “رجاء” در تقابل مکمل است است و امید به رحمت خداوند، عامل رهایی از ناامیدی است.بنابراین رجاء در می‌تواند در تقابل با ألم قرار گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم