کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



معمولا آموزش و پرورش که حتی الامکان بر حجم این دارایی ها بیفزایند یعنی از درآمد حاصل از دارایی های نیز کمتر خرج کنند و به صورت پس انداز یا خرید اموال و دارایی جدید آن را محفوظ نگهدارند نظر به این که هر چه آموزش و پرورش از درآمدهای مزبور کمتر خرج کند به معنی لزوم جبران آن از منابع دیگر از جمله شهریه و یا کاهش سطح فعالیت ( آموزشی یا پژوهشی ) است این سوال مطرح می شود که هدف از جمع آوری و انباشت دارایی ها چیست ؟ و چه نسبتی از آنها باید صرف امور جاری شود ؟ و نظایر آن .
انواع دارایی های وقفی :
دارایی های وقفی بر حسب میزان اختیار موسسات در مصرف کردن آنها به دو دسته کلی تقسیم می شوند .
الف-اموال یا وجوه غیر مفید ب- اموال یا وجوه مقید
با نام گذاری یک هدیه با عنوان وقف محدودیتهایی برای موسسه به وجود می آید به عبارت دیگر حتی اگر اهدا کننده هیچ شرط اضافه ای نگذارد و فقط بگوید که هدیه او برای وقف است موسسه وظیفه دارد اصل اموال مذکور را حفاظت کند از آن درآمد ایجاد نماید و درآمد حاصل را برای حفظ و تقویت موسسه مصرف کن . اگر اهدا کننده شرط دیگری را در مورد مصرف درامد حاصل از آن قایل نشود و یا شرط وی فقط این باشد که درآمد حاصل برای مقاصد عمومی کالج مصرف شود این نوع اموال جزء دارایی های وقفی غیر مقید محسوب می شوند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دارایی های غیر مقید ، فایده ی بیشتری دارند چرا که در صورت لزوم برای تامین هزینه های پیش بینی نشده و یا جبران کسری بودجه می توان از آنها استفاده کرد به همین دلیل یکی از وظایف هیات امنا و یا هر سازمان مسوول دیگر این که اهداکنندگان را متقاعد کند که اموال و وجوه اهدایی را به صورت غیر مقید در اختیار موسسه بگذارند ( بار . رمون – ترجمه منوچهر فرهنگ -۱۳۸۶) .
هدف از نگهداری دارایی های وقفی :
جمع آوری دارایی های مالی ، صنعتی و املاک در واقع شکلی از پس انداز است که احتمالا برای تامین مخارج آینده صرف خواهد شد .
از دیرباز دو مزیت برای استفاده از دارایی های وقفی معمول شده است اول فرض می شود که این منبع درآمد پایدار و نسبتا قطعی است و به امیال نهادهای قانونی و یا توان پرداخت شهریه از سوی دانش آموزان وابسته نیست . دوم ادعا می شود که تقویت اموزش و پرورش از این طریق آن را از فشارهای ناشی از تغییرات اجتماعی ناگهانی در امان نگه می دارد و بنابراین آزادی علمی را برای آموزش و پرورش به همراه خواهد آورد به عنوان مثال در دورا رکود از این نوع منابع مالی می توان برای حفظ سطح خدمات آموزش سازمان استفاده کرد .
دلیل دیگری که برای تمایل آموزش و پرورش به جمع آوری دارایی های وقفی عنوان می شود ، مشوقهای مالیاتی است . زمانی که آموزش و پرورش به عنوان یک موسسه غیر انتفاعی ( Nonprofit ) مشمول معافیت مالیاتی باشد آنگاه بازده ی حاصل از یک سرمایه گذاری مشخص در این موسسه بیشتر از بازده ی سایر سرمایه گذاری های شخصی یا صنفی است . چه به سرمایه گذاری اخیر مالیات تعلق می گیرد ولی به این سازمان خیر این بخشودگی مالیاتی از دو طریق بر خط مشی ( در مورد پس اندازد و مصرف ) تاثیر می گذارد :
اول اینکه تبادل ( Trade – Off ) بین هزینه های تولید در زمان حال و آینده را تغییر می دهد دوم اینکه قراردادهای خاصی بین اموزش و پرورش و افراد خیر رواج می یابد . به عنوان مثال اگر فردی می خواهد پس از فوت خود مبلغ معینی را به آموزش و پرورش هدیه کند ، به جای اینکه وجه مزبور را نزد خود نگهدارد و مشمول مالیات شود و مابقی را پس از فوت سازمان مذکور هدیه کند هم اکنون مبلغ مورد نظر را به آموزش و پرورش هدیه می کند ولی در مقابل از سازمان تعهد می گیرد که آن را تا زمان فوت وی خرج نکند بلکه ان را پس انداز نماید و بازده ی ان را نیز جمع آوری کرده بر آن بیفزاید و پس از فوت وی هزینه کند .
در این روش ، هدیه دهنده متحمل هزینه اضافی ( مالیات بر درآمد و احیانا مالیات بر ارث ) نمی شود و آموزش و پرورش نیز سود بیشتری به دست می آورد ( جعفری . ناصر – پایا نامه کارشناسی ارشد – ۱۳۸۳) .
به این ترتیب مشوقهای مالیاتی ممکن است عاملی برای تمایل سازمان آموزش و پرورش ذخیره کردن دارایی ها باشد .
دلیل دیگری که برای نگهداری دارایی های وقفی توسط سازمان آموزش و پرورش ذکر می شود داشتن ذخیره در برابر نوسانات احتمالی است . اگر به دلایلی سازمان دچار نوسان و یا کاهش شدید درآمد شود دارایی های جمع آوری شده می تواند سازمان مذکور را از یک بحران مالی نجات دهد . چون آموزش و پرورش نسبت به یک شرکت تجاری دسترسی کمتری به بازار اعتبارات دارد ( به دلایلی که در بخشهای قبلی عنوان شد از جمله نداشتن وثیقه مطمئن ) به نظر می رسد که به این جهت است که سازمان آموزش و پرورش نسبت به شرکتهای تجاری دارایی های بیشتری را ذخیره می کنند ( شهریاری، ۱۳۷۶ ) .
در همین مورد است که جمع آوری و ذخیره کردن اموال و دارایی ها سبب می شود که آموزش و پرورش بتواند استقلال خود را بهتر حفظ کند و بدون دغدغه خاطر از قطع درآمد ، اندیشه های خود را به اجرا بگذارد در واقع گروگان هیچ یک از منابع تامین کننده درامد نباشد شواهد تاریخی و نمونه هایی که تصدیق کننده این مطلب هستند و نمونه هایی که خلاف این موضوع را نشان می دهند وجود دارند .
از دلایل دیگری که برای ذخیره کردن دارایی ها ذکر می شود این که با حفظ اموال اهدایی و هزینه نکردن آنها ، موجبات خشنودی اهدا کنندگان فراهم می شود و آنها را به تداوم کمکها تشویق می کند این استدلال نیز نمی تواند در همه موارد صادق باشد ولی در موسسات غیر انتفاعی این عامل نقش مهمی داشته است ( همان منبع ) .
مالیاتهای خاص و مالیات لیست حقوق ( Payroll Taxes ) :
یکی از راه های تامین منابع مالی آموزش و پرورش ، مالیات بر لیست حقوق کارکنان است. چون این نوع تامین مالی در واقع نوعی انتقال منابع از جامعه به موسسات آموزشی است به تعبیری در زمره ی راه های تامین مالی موسسات قرار می گیرد. از این رو در این بخش تاریخچه ی آن در کشورهای مختلف و شرایط کنونی آن را بررسی می نمایم ( لوکایون . ژاک – ترجمه احمد اخوی – ۱۳۷۶) .
تاریخچه و تجارب جهانی :
روشن است که هزینه های عمومی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ( بخصوص کشورهای کم درامد و متوسط غیر نفتی ) به شدت متکی بر مالیاتهای غیر مستقیم ( مالیات بر کالاها و خدمات ) بخصوص مالیات بر تجارب خارجی ، از قبیل انواع عوارض وارداتی و نظایر آن است . دلیل این مساله نیز به ساختار ضعیف مالیاتی این گونه کشورها باز می گردد . در واقع به دلیل کارآمد نبودن نظام مالیاتی ، جمع آوری مالیاتهای مستقیم ( مالیات بر درآمد ، دارایی ، سود و ارزش افزوده ) به سادگی میسر نیست در حالی که در کشورهای صنعتی بیشتر بر مالیات بر درامد شخصی و سایر مالیاتهای مستقیم تکیه می شود منابع مالی بخش آموزش دولتی نیز معمولا از محل بودجه عمومی تامین می شود به عبارت دیگر کسورات مالیاتی معمول بر کالاها ، شرکتها و موسسات مختلف اعمال و درآمد آن در خزانه متمرکز شده سپس به موسسات آموزشی اعتبار تخصیص داده می شود اما می توان علاوه بر آن برای تامین منابع آموزش به صورت مستقیم مالیاتهای مخصوص آموزش نیروی انسانی اعمال کرد این نوع مالیاتها ، مالیات لیست حقوقی نام دارد ( لشگری . محمد – مقالات همایش آموزش عالی -۱۳۷۶ ) .
از این رو ، در چندین کشور ( ۳۰ کشور در حال توسعه ، همانند بعضی از کشورهای غربی ) طرحهای مالیات بر لیست حقوق کارکنان وضع گردید تا بدین وسیله منابعی را برای راه اندازی و اداره ی دوره های کارآموزی برای تربیت نیروی ماهر تدارک ببینند در سطح جهان انواع مالیاتهای خاص وجود دارند که برای تدارک منابع مالی جهت طرحهای آموزشی وضع و اجرا شده اند مانند عوارض ۲/۰ درصدی بر تجهیزات وارداتی در اکوادور مالیات ۵/۲ درصد بر ارزش کل طرحهای ساختمانی بزرگ در هنگ کنگ و مالیات ۰۳/۰ درصدی بر ارزش کل صادرات پوشاک . لیکن این نوع مالیات که در اینجا بررسی می شود در واقع به نوعی مالیات بر مصرف نیروی کار است ( همان منبع ).
توجیه مالیات لیست حقوق :
اندیشه طرح چنین مالیاتی این بوده که این روش تامین مالی برای آموزش و پرورش روشی مبتنی بر فایده است . به عبارت دقیق تر چون کارفرمایان از محصول آموزش به صورت نیروی کار ماهر استفاده می کنند و از آن منتفع می شوند مالیات بر لیست حقوق در واقع تامین هزینه ی آموزشی از استفاده کنندگان ان است . این استدلال در صورتی صحیح است که مالیات مزبور بر لیست حقوق کارکنان آموزش دیده و ماهر وضع شود . در غیر این صورت در واقع انتقال درآمد از یک گروه ( کارکنان آموزش ندیده ) به گروه دیگر ( افرادی که با بهره گرفتن از منابع جمع آوری شده آموزش خواهند دید ) است . زیرا هزینه ی پرداخت این مالیات یا مستقیم به نیروی کار ( به صورت دستمزد کمتر ) و یا غیر مستقیم به جامعه ( به صورت قیمت بیشتر کالا یا خدمتی که بنگاه مزبور عرضه می کند ) منتقل می شود مدافعان این روش تامین مالی در این صورت نیز آن را همانند طرح تامین اجتماعی نوعی انتقال درآمد از نسلی به نسل دیگر می دانند اما تجارب کشورهای پیشرفته این مطلب را تایید نمی کند .
این نوع مالیات در کشورهای پیشرفته و در برخی کشورهای در حال توسعه به کار گرفته شده و سوابق نسبتا زیادی از تاثیر اقتصادی ان در کشورهای صنعتی موجود است .
صاحب نظران معتقدند که با اعمال مالیات بر لیست حقوق در کشورهای در حال توسعه نتایج به دست آمده در کشورهای توسعه یافته حاصل نخواهد شد چون اولا بازار کار در کشورهای در حال توسعه مشابه کشورهای توسعه یافته صنعتی عمل نمی کند ثانیا مالیات بر لیست حقوق در کشورهای در حال توسعه عملا به بازارهای اشتغال شهری محدود می شود چون کشاورزی از آن مستثنا است ( نفیسی . عبدالحسین ۱۳۸۲ )
انتقاد دیگری که به این نوع مالیات می شود این است که اعمال این مالیات کارفرمایان را به استفاده از تکنیک های سرمایه بر تولید تشویق می کند زیرا با اعمال این مالیات قیمت نیروی کار نسبت به سرمایه افزایش می یابد و شرایط اشتغال را بدتر می کند در این صورت لازم است که دولت با به کار گرفتن ابزارهای دیگری و یا با تعدیل همین مالیات تاثیر این عامل را کاهش دهد .
انواع مالیات بر لیست حقوق :
دو نوع مالیات بر لیست حقوق در کشورهای در حال توسعه اجرا می شود نوعی از آن که به الگوی آمریکای لاتین معروف است برای تامین مالی کارآموزی توسط بخش دولتی درآمد ایجاد می کند در نوع دوم با اعمال تخفیف مالیات بر لیست حقوق و یا معافیت از آن ، کارخانجات را به برگزاری دوره های آموزشی آنها تشویق می کنند چه طبق نظریه توهم قاچاق نیروی کار ( Poaching Illusion ) بنگاهها از بیم اینکه کارگران آموزش دیده ی آنها را رقبایشان شکار نمایند و با کمبود عرضه مواجه شوند ، چندان تمایلی به سرمایه گذاری در کارآموزی نیروی کار خود ندارند . به عنوان مثال طرح کمک مالیات ( Levy – grant Scheme ) در انگلستان با این هدف اجرا شد . اما در کشورهای در حال توسعه به نظر نمی رسد که این عامل انگیزه ی اصلی اجرای طرحهای مالیات بر لیست حقوق باشد ( فرانسس . ان – ترجمه عبد الحسین نفیسی- ۱۳۷۸) .
طرحهای تخفیف مالیاتی :
در این نوع طرحها ، بنا به میزان فعالیت کارخانه یا واحد اقتصادی مربوطه در راه اندازی و اجرای دوره های آموزشی برای آن معافیت مالیاتی ( مالیات بر لیست حقوقی ) قایل می شوند یعنی به جای استفاده از درامدهای جمع آوری شده جهت ایجاد مراکز آموزشی توسط دولت ، از ابزارهای تشویقی برای ایجاد انگیزه در واحدهای اقتصادی جهت برگزاری دوره های مذکور استفاده می شود این طرحها به روش های مختلف اجرا می شود در یک روش تخفیف مالیاتی بر اساس میزان هزینه ای که بنگاه مربوطه متحمل می شود تعیین می گردد این روش که به طرحهای جبران هزینه معروفند به عقیده ی بعضی صاحب نظران مطلوب نیست . چه کارخانجات برای بهره مندی از تخفیف مالیات ممکن است هر نوع دوره ی آموزشی و کارآموزی را اگرچه به فعالیتهای آنها ارتباطی هم نداشته باشد به اجرا گذارند
( ویزی. جان – ترجمه محمد برهان منش -۱۳۷۵). در روش دوم کارخانه ب شرطی از معافیت یا تخفیف مالیاتی برخوردار می شود که از زمان اجرای دوره ی آموزشی ، همواره به معیارهای قابل قبول سیاستگذاران دست یافته باشد یا به عبارتی ، نظام آموزشی آن تصویب شود و بر اساس منافع به دست آمده که با معیارهای تعریف شده ارتباط مستقیم دارد از امتیاز تخفیف مالیاتی بهره مند می شود این روش در نیجریه و زیمبابوه اجرا می شود .
جدول شماره ۴ -۲، توزیع جغرافیایی انواع طرحهای مالیات بر لیست حقوق را نشان می دهد همان طور که از جدول مشهود است طرحهای افزایش درآمد بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین رواج دارد و طرحهای تخفیف بر مبنای جبران هزینه در آفریقا و آسیا والی وزید من اطلاعاتی را در مورد نرخهای اعمال شده در این کشورها نیز در قالب جدول شماره ۵ تنظیم کرده اند این جدول نشان می دهد که چنین طرحهایی نوعا در کشورهایی که درآمد آنها کم یا متوسط است اجرا می شود نرخ آن نیز بین ۵/۰ تا ۲ درصد نوسان دارد (لوکایون. ژاک-ترجمه احمد اخوی- ۱۳۷۶).
جدول شماره ( ۴-۲ ) : مالیاتهای لیست حقوق برای تامین مالی کارآموزی درکشورهای در حال توسعه به تفکیک منطقه

منطقه
طرح افزایش درآمد
طرح تخفیف
جبران هزینه
تصویب نظام

آفریقا

بنین(۲)

موریس (۱)
زئیر

نیجریه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 10:13:00 ب.ظ ]




  • انتقال دانش: شامل رفتارهای بسیار متنوعی است مانند: ارتباط، ترجمه، تفسیر، پالایش و ارائه دانش و از نظر عملیاتی نمره ای است که محقق از سئوالات ۱۲-۱۶ پرسشنامه مدیریت دانش برگرفته از مدل نانوکا و تاکوچی آن کسب خواهد کرد
    • کاربرد دانش: استفاده از دانش موجود برای تصمیم‏ گیری‏ها، عملکردها و رسیدن به هدف‏هاست و از نظر عملیاتی نمره ای است که محقق از سئوالات ۱۷-۲۳پرسشنامه مدیریت دانش برگرفته از مدل نانوکا و تاکوچی آن کسب خواهد کرد
    • (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

توانمند سازی افراد: توانمندسازی افراد به معنی تشویق افراد برای مشارکت بیشتر در تصمیم گیری هایی است که فعالیت آنها موثر است و از نظر عملیاتی نمره ای است که محقق از پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر(ترکیب مدل روانشناختی توماس و ولتهوس۱۹۹۰ و میشرا ۱۹۹۲) کسب خواهد کرد
احساس خود سامانی: خود سامانی به احساس انتخاب بر اجرا و نظم بخشیدن به فعالیتها گفته شده و از نظر عملیاتی نمره ای است که محقق از سئوالات ۷و ۸ پرسشنامه توانمندسازی کسب خواهد کرد
احساس شایستگی (خود اثر بخشی): احساس شایستگی به اعتقاد فرد به توانائیهایش برای انجام با مهارت فعالیتهایش مربوط می باشد. و از نظر عملیاتی نمره ای است که محقق از سئوالات ۴،۵ و۶ پرسشنامه توانمندسازی کسب خواهد کرد
تاثیر یا پذیرفتن شخصی نتیجه: پذیرفتن شخصی، عبارت از اعتقادات فرد در یک مقطع مشخصی از زمان در مورد توانایی اش ایجاد تغییر در جهت مطلوب است و از نظر عملیاتی نمره ای است که محقق از سئوالات ۹،۱۰ و ۱۱ پرسشنامه توانمندسازی کسب خواهد کرد
معنی دار بودن: معنیدار بودن به معنی ارتباط اهداف و وظایف کاری با ایدهها و استانداردهای فرد میباشد و از نظر عملیاتی نمرهای است که محقق از سئوالات ۱،۲ و۳ پرسشنامه توانمندسازی کسب خواهد کرد
احساس مشارکت با دیگران : احساس مشارکت از نظر عملیاتی نمره ای است که محقق از سئوالات ۱۲-۱۶ پرسشنامه توانمندسازی کسب خواهد کرد

چارچوب فصول آتی

در فصل دوم به بررسی ادبیات موضوعی و ادبیات نظری تحقیق پرداخته می شود. بدین ترتیب که در بخش اول به تعریف مفهوم مدیریت دانش و مفاهیم تشکیل دهنده ی آن، تاریخچه و نظریه ها ی آن پرداخته می شود و سپس مدلهای مدیریت دانش ، مؤلفه های آن ارائه می گردد. در بخش دوم به تعریف توانمندسازی و تاریخچه آن، مدلهای توانمندسازی و ابعاد آن پرداخته می شود و در نهایت پیشینه تحقیق و مدل مفهومی تحقیق بیان میشود.
در فصل سوم به روش شناسی و تعیین روش تحقیق و تعیین حجم نمونه پرداخته شده و اهداف و فرضیه های تحقیق ارائه می گردد. و سپس روش های جمع آوری اطلاعات و نحوه ی تجزیه و تحلیل آنها مورد بحث قرار می گیرد .
درفصل چهارم اطلاعات حاصله در وهله ی اول با بهره گرفتن از آمار توصیفی و سپس آمار استنباطی با با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
در فصل پنجم به چگونگی نحوه ی شکل گیری سؤال ها و فرضیه های تحقیق پرداخته می شود و سپس نتایج حاصله در فصل چهارم مورد بحث و نتیجه گیری قرار می گیرد و در نهایت پیشنهاداتی ارائه می گردد .

فصل دوم :ادبیات موضوعی تحقیق

مقدمه

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که به خاطر جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتناب‌ناپذیری است. در این دنیا، اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاری از معادلات کنونی کشورها را با چالش‌ مواجه ساخته که این امر، خود حاصل فناوری اطلاعات و ارتباطات است. سازمان‌های کنونی، اهمیت‌ بیشتری به درک، انطباق‌پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون داده و در کسب و به کارگیری‌ دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوبتر به مشتریان پیشی گرفته‌اند(قربانی ۱۳۸۸: ص۵۰). دانش همیشه برای افراد ارزشمند است و فرهنگهای قوی و متمدن در جوامعی بوجود می آمدند که افراد در این جوامع به علم آموزی و دانش بها می داده اند، ولی این اصل نه تنها همچنان باقی است و بلکه توجه به دانش با اهمیت تر از گذشته نیز شده است و برای هر فردی در هر سطح اجتماعی اهمیت دارد و برای کسب آن هر اقدامی می کنند و در حقیقت می توان گفت کلید اصلی گنجینه ثروتهای یک جامعه به میزان دسترسی به دانش در آن جامعه شباهت دارد(اژدری، ۱۳۸۹)
امروزه در ادبیات مدیریت و اقتصاد به وفور شاهد تاکید بر نقش دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری می باشیم(نوناکا، ۱۹۹۵:ص۲۰). مدیریت دانش به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرایند دانش مؤثری داشته باشند. سازمان‌ها برای انتخاب بازار باید از دانش موجود و ایجاد دانش جدید بهره جویند و مدیریت دانش در این امر کمک شایانی به آنها می‌کند. اما شرکت‌ها باید در نظر داشته باشند که برقراری هر سیستم در سازمان با توجه به شرایط مختلف آن سازمان مقدمات خاص خود را می‌طلبد و در صورت عدم مهیا بودن آن، برقراری موفقیت‌آمیز آن امکان‌پذیر نیست. مدیریت دانش به مثابه راهبرد کلیدی برای دستیابی به موفقیت و بقای سازمانی در محیط پُررقابت و غیر قابل پیش بینی عصر حاضر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. اگر افراد قابلیت یادگیری استفاده خلاقانه از دانش را در سازمانها دارا باشند، به الگوی جدید تفکر دست می یابند که می توانند به تعریف مجدد امور و شیوه انجام آنها بپردازند، لذا مدیریت دانش باید چشم انداز و ابزارهای یادگیری را هم داشته باشد؛ در عین حال، نظام مدیریت دانشی که بخوبی طراحی و استقرار یافته باشد می تواند فایده و سودآوری پایداری برای سازمانها و حتی افراد به ارمغان آورد(فایرستون و مکالوری[۷]، ۲۰۰۳:ص۳و۴)
مدیریت دانش در سبز فایل تنها به دانش کد شده و مستند شده اکتفا نمی کند، بسیاری از سازمان ها و شرکت های جهان با تکیه بر دانش ضمنی و آشکار خود، درصدد ارتقای جایگاه رقابتی و افزایش اثربخشی و بهره وری خود هستند؛ همچنین عدم تسهیم و به کارگیری مجدد دانش تولید شده در تجربیات و سرمایه های فکری و دانشی موجود در صنعت، در حقیقت هدر دادن هزینه ها و نشان دهندهی عدم بهره وری می باشد. مدلهای مدیریت دانش، درچنین فضایی و با هدف تأثیر گذاری بر شناسایی، خلق، ذخیره سازی، بازیابی، تسهیم و به کارگیری دانش مورد نیاز در سازمان به وجود آمدند؛ لذا فراگرد مدیریت دانش به سازمان ها کمک می کند تا مأموریت خود را به خوبی انجام داده و به چشم انداز و اهداف خود دست پیدا کنند.
همانطور که گفته شد صاحبنظران و نظریه پردازان مدیریت همگی بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کسب مزیت رقابتی تنها شاخصی است که برتری سازمانها را نسبت به یکدیگر نشان می دهد؛ اغلب سازمانهای بزرگ امروز دریافته اند که بخاطر مهارتها و تجارب نیروی انسانی شان موفق خواهند بود و نه بخاطر سیستم های فیزیکی و مکانیکی، و اگر نتوانند سطح علمی و تخصصی نیروهای انسانی در سازمان را بالا ببرند قطعاً از بازار جهانی کنار گذشته خواهند شد. با توجه به اینکه در سازمانهای خصوصی رقابت حرف اول را میزند مبحث مدیریت دانش به عنوان اصلی ترین فاکتور کسب مزیت رقابتی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است ولی در موسسات دولتی با توجه به بی معنا بودن رقابت چندان به موضوع مدیریت دانش توجه نشده است، ولی با توجه به پیشرفت سازمانهای دولتی در سایر کشورها و ارتباطات بین المللی در بین سازمانهای جهان که به نوعی جهانی سازی تجارت و ارتباطات هم به آن گفته می شود باعث می شود تا ناخواسته سازمانهای دولتی در کشور بسوی ایجاد سازمانهای دانش محور روی آورند. تحقیقات دانشگاهی و علمی صورت گرفته بر سازمانهای دولتی که در آنها مدیریت دانش نهادینه شده است نشان دهنده عملکرد موفق و بازدهی بالای آن سازمانها می باشد(اژدری، ۱۳۸۹).

مفهوم داده، اطلاعات، دانش

مفهوم مدیریت دانش برای مدت‌های مدیدی به صورت عملی اما غیررسمی مورد استفاده واقع شده‌ است. بنابراین به منظور درک بهتر مفهوم مدیریت دانش ابتدا به بررسی مفاهیم داده، اطلاعات و دانش و تفاوت و ارتباط میان آنها پرداخته میشود. دانش، نه داده است و نه اطلاعات، هرچند به هردو مربوط بوده و تفاوت‌ آنها لزوما ماهوی نیست و صرفا از نظر مراتب با هم متفاوتند. داده، اطلاعات و دانش مفاهیمی نیستند که‌ بتوان آنها را به جای هم مورد استفاده قرار داد. درک این سه واژه و چگونگی رسیدن از یکی به دیگری، اهمیت زیادی در موفقیت کارهای علمی دارد(قربانی، ۱۳۸۸:ص۲؛ توربان، ۲۰۰۳: ص۵۲):
داده: داده یک واقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط به دیگر چیزهاست. داده‌ها، حقایق و واقعیت‌های خام هستند. داده‌ها، منعکس‌کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی‌ هستند که تحت عنوان جزء ناچیز از آنها یاد می‌شود. این اجزا در پایگاه‌های داده، ذخیره و مدیریت‌ می‌شوند. داده‌ها حداقل متن را دارند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمی‌کنند، تا زمانی‌ که مورد پردازش واقع شوند. داده‌ها، رشته واقعیت‌هایی عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند.از دیدگاه سازمانی، داده‌ها یک سلسله معاملات ثبت شده منظم تلقی شده‌اند. به عنوان مثال: «۲۱»، «۰۰۱»و«ژاپن»، نمونه‌هایی از داده هستند. بدون ارائه توضیحات بیشتر، هیچ برداشتی از این سه داده صورت نمی‌پذیرد. هریک از این داده‌ها ممکن است بیانگر زمان، مقدار، وزن، مبلغ، اندازه، ماهی از سال و… باشند.
اطلاعات: اضافه کردن زمینه و تفسیر به داده‌ها است و ارتباط آنها به یکدیگر، موجب شکل‌گیری اطلاعات‌ می‌شود. اطلاعات داده‌های ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه‌ و تفسیر آن است.ارتباط داده‌ها ممکن است بیان‌کننده‌ اطلاعات باشد. ممکن است صرفا ارتباط داده‌ها به اطلاعات‌ منجر نگردد مگر این که موجب درک مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت داده‌های خلاصه شده را دربر می‌گیرد که گروه‌بندی، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل‌ شده‌اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند. می‌توان با بررسی‌ اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت.اطلاعات معمولا شکل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره‌های انباشته شده را به‌ خود می‌گیرند و اعداد و گزاره‌ها را به صورت خلاصه شده‌ ارائه می‌کنند.اطلاعات برخلاف داده‌ها، معنی‌دار هستند.
دانش: اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات می‌گردد. خلاصه‌سازی هرچه بیشتر(انباشت) اطلاعات اولیه به دانش منجر می‌شود. دانش را در این حالت می‌توان‌ بینش‌های حاصل از اطلاعات و داده‌هایی تعریف کرد که می‌تواند به روش‌های مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد.دانش به حداقل رساندن جمع‌ آوری و خواندن اطلاعات است نه افزایش‌ دسترسی به اطلاعات.دانش کارآمد کمک می‌کند تا اطلاعات و داده‌های ناخواسته حذف شوند.دانش‌ یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می‌شود.زمانی که‌ افراد دانش خود را به اشتراک می‌گذارند، دانش هریک افزایش می‌یابد و از ترکیب دانش یک فرد با افراد دیگر، دانش جدید حاصل می‌شود. دانش را تابعی از اطلاعات، فرهنگ و مهارت‌ها بیان می‌کنند.

شکل(۲-۱)ارتباط بین داده،اطلاعات،دانش،خرد

تفاوت اطلاعات با دانش

اطلاعات معمولاً شکل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره‌های انباشته شده را به خود گرفته و غالباً اعداد و گزاره‌ها را در شکلی خلاصه شده تلفیق و معنایی را افاده می‌کند که بزرگتر از آن چیزی است که از داده‌های خام مکشوف می‌گردد. ولی نظریه پردازان و دست اندرکاران دانش همگی بر این باورند که این اطلاعات است، نه دانش.
در جدول زیر برخی از تفاوتهای اطلاعات و دانش را بیان می کند (عبدالله وسلاماتم[۸]،۲۰۰۵:ص۱۹۷):
تفاوت اطلاعات با دانش

دانش
اطلاعات

اطلاعات قابل بکارگیری
داده‌های پردازش شده

امکان پیش‌بینی کردن یا تصمیم‌گیری‌های پیش‌بینی شده را فراهم می‌کند
فقط حقایق را به ما می‌دهد

انتقال آن به دیگران دشوار است و به سختی می‌توان آن را بیان کرد
به سادگی بطور مکتوب درمی‌آید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




زمانی که نرخ دریافت بسته[۹۰] در لایه MAC بزرگ‌تر از نرخ ارسال داده ­ها[۹۱] است سبب اشغال بافر[۹۲] (BO) یک گره می­ شود و در نتیجه سبب ازدحام یک گره می­ شود. BO به عنوان یک واحد اندازه ­گیری برای تعیین سطح ازدحام یک گره در نظر گرفته شده است، همچنین تعداد میانگین از دفعاتی که برای یک انتقال موفق[۹۳] (ANAST) تلاش می­ شود به عنوان یک پارامتر دیگر برای تعیین درجه­ای سطح ازدحام بیان شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در ادامه نرخ موفقیت برای سه مدل که فاصله بین گام­ها از یکدیگر متفاوت است مقایسه می­ شود، این سه مدل شامل :
مدل مینیمم فاصله میان گام­ها[۹۴] (MINMHM)
مدل ماکزیمم فاصله میان گام­ها[۹۵] (MAXMHM)
مدل فاصله تصادفی میان گام­ها[۹۶](RMHM)
نتایج تحلیلی نشان می­دهد که MAXMHM از لحاظ نرخ موفقیت از تحویل داده ­ها نسبت به دو مدل دیگر کارایی بیشتری دارد، اما از لحاظ مصرف انرژی RMHM برای گره­های نزدیک به چاهک کارائی بهتری دارد. قابل ذکر است که همه این مدل­ها هیچ آگاهی از ازدحام ندارند. از این نتایج فهمیده می­ شود که برای رسیدن به مقدار بالایی از نرخ موفقیت بسته[۹۷] یک گره نیاز دارد گره­ای که بیشترین فاصله را با آن در جهت چاهک دارد انتخاب کند و برای کاهش مصرف انرژی باید گره­ها را به صورت تصادفی انتخاب کند. برای رسیدن به این مقصود از تابعf(k) استفاده می­ شود که نحوه محاسبه آن در معادله زیر نشان داده شده است :
(۳-۱۴)
(۳-۱۵)
Dk = فاصله گره بعدی k از گره B در جهت چاهک
D = ماکزیمم فاصله­ای که توسط توان ارسال[۹۸] می ­تواند پوشش[۹۹] داده شود.
BOk = میزان اشغال بافر توسط گره k
ANASTk = تعداد تلاش­هایی که برای یک انتقال موفق به گره k صورت می­گیرد.
Max_ANAST = ماکسیمم مقداری که برای ANAST مجاز است.
تابعf برای هر گره همسایه محاسبه می­ شود گره­ای که بیشترین مقدار f را داشته باشد به عنوان گره بعدی انتخاب می­ شود. پروتکل LACAR با دو پروتکل AODVR و SELAR مقایسه شده است که نتایج شبیه­سازی نشان می­دهد:
نرخ موفقیت تحویل داده ­ها در LACAR از دو پروتکل دیگر بیشتر است.
ماکزیمم انرژی مصرف شده برای هر گره از دو پروتکل دیگر کمتر است.
همچنین یک مقایسه بین LACAR و سه مدل ارائه شده در بالا انجام شده است که نرخ موفقیت از تحویل داده ­ها در LACAR بالاتر از سه مدل دیگر است، مصرف انرژی در این حالت نیز کارائی بهتری دارد.
در [۲۲]یک راهکار دیگر برای انتقال قابل اطمینان و نرخ انتقال کنترل شده (CRRT) ارائه شده است،CRRT سربار پایین و کارا که از وضعیت ازدحام نیز آگاه است را فراهم می­ کند. CRRT با توجه به کارائی انتقال مجدد در لایه MAC قابلیت اطمینان تک گام را افزایش می­دهد و انتقال مجدد انتها به انتها[۱۰۰] برای بازیابی خطاها انجام شده است. در کل یک انتقال کامل در شبکه ­های حسگر بی­سیم به عوامل زیر بستگی دارد :
انتقال قابل اطمینان[۱۰۱]
کنترل ازدحام[۱۰۲]
کنترل نرخ[۱۰۳]
منصفانه[۱۰۴]
در [۲۲] روشی برای بالا بردن قابلیت اطمینان گام به گام[۱۰۵] به کار برده می­ شود. زمانی که فرستنده می­خواهد یک بسته را انتقال بدهد یک بیت پرچم[۱۰۶] به نامRetx را فعال می­ کند و دریافت کننده بر اساس سطح بافر اشغال شده تعیین می­ کند که مجاز به ارسال است یا خیر. اگر از این پرچم استفاده نشود ممکن است گیرنده بسته را دور بیاندازد[۱۰۷].
در [۲۲] قابلیت اطمینان انتها به انتها[۱۰۸] اگر بیش از یک بسته خارج از تربیت دریافت شود چاهک بسته­ای از نوع Nack برای منبع ارسال می­ کند، منبع بسته مورد نظر را دوباره ارسال می­ کند. کنترل نرخ ارسال و کنترل ازدحام از کارهای دیگر است که مؤلف در این مقاله انجام داده است.
در [۲۳] یک الگوریتم مسیر­یابی چند مسیره (MRA-AHP) مبتنی بر الگوریتم انتشار هدایت شده (DD) ارائه شده است. همچنین یک ایده برای توزیع بار[۱۰۹] در مسیرها در نظر گرفته شده است، هر دو فرایند توزیع بار و انتخاب گره به صورت یک فرایند سلسله مراتبی[۱۱۰] ارائه شده است. این الگوریتم چندین مسیر از منبع به سمت چاهک ایجاد می­ کند که هر گره به هر یک از همسایه­هایش یک وزن اختصاص می­دهد. این وزن بر اساس پارامترهای زیر محاسبه می­ شود:
انرژی باقیمانده[۱۱۱]
تأخیر انتقال [۱۱۲]
پهنای باند از لینک
در [۲۴] یک نمونه مدل از مدل کردن مسیریابی چند مسیره ارائه شده است. در [۲۴] توزیع بار بهینه[۱۱۳]، تأخیر انتها به انتها[۱۱۴] و قابلیت اطمینان چند مسیره بررسی شده است که در اینجا فقط مدل قابلیت اطمینان را مورد بررسی قرار می­دهیم :
اگر فرض شود path-j(j=1…N) ازLj گره میانی تشکیل شده باشد آنگاه مسیر j ام می ­تواند در Lj صف[۱۱۵] که به هم پیوسته هستند مدل شود. طول عمر مسیر یک نشانه مهم از قابلیت اطمینان است. طول عمر از j ام مسیر () به صورت تعریف می­ شود که در اینجا ti,j طول عمر j امین گره روی i امین مسیر است. طول عمر از هر مسیر به صورت متغیر تصادفی با توزیع نمایی با نرخ می­باشند. برای N مسیر مستقل از هم طول عمر مسیرها برابر ماکزیمم طول عمر از همه مسیرهای موجود می­باشد:
(۳-۱۶)
(۳-۱۷)
همچنین یک کران بالا برای طول عمر بدست می ­آید :
(۳-۱۸)
(۳-۱۹)
محاسبه قابلیت اطمینان در شبکه ­های حسگر بی­سیم
در [۲۵] یک مدل برای تخمین قابلیت اطمینان و طول عمر با بهره گرفتن از روش مونت­کارلو ارائه شده است که به صورت شبیه­سازی و تحلیلی بررسی شده است. نتایج شبیه­سازی نشان می­دهد که تراکم گره­ها[۱۱۶] و اختصاص نقش به گره­ها[۱۱۷] تأثیر زیادی روی قابلیت­ اطمینان و طول عمر شبکه دارد. در [۲۵] از خوشه­بندی[۱۱۸] استفاده می­ شود که حسگرها در داخل این خوشه قرار دارند که به صورت سلول­های[۱۱۹] شش ضلعی که حسگر­ها در آن قرار دارند تعریف می­شوند. طول عمر شبکه به صورت مدت زمانی که طول می­کشد تا ارتباط اولین حسگر با چاهک قطع شود تعریف می­ شود. شکل ۳-۸ مدل شبکه حسگر بی­سیم را نشان می­دهد که هر یک از دوایر نشان دهنده یک نقش خاص برای گره­ها می­باشد. منظور از نقش گره­ها این است که گره­ها می­توانند حسگر (داده ­ها را جمع­آوری، ارسال و دریافت می­ کند) یا بازپخش کننده[۱۲۰] (فقط داده را انتقال می­ دهند) باشند. نتایج شبیه­سازی نشان می‌دهد که افزایش قابلیت اطمینان لینک­ها تأثیر کمی در بالا بردن قابلیت اطمینان شبکه دارد، در حالی که افزایش قابلیت اطمینان سلول­ها (منظور ارتباط یک سلول با بقیه برقرار باشد)تأثیر بسزایی در بالا بردن قابلیت اطمینان شبکه دارد.
شکل ‏۳‑۴ : تقسیم فضای شبکه به شش ضلعی‌ها[۱۲۱]
در [۲۶] قابلیت اطمینان از شبکه ­های حسگر بی­سیم با توجه به روندهای[۱۲۲] جمع‌ آوری شده از حسگرها به چاهک اندازه ­گیری می­ شود. نحوه اندازه ­گیری قابلیت اطمینان فرموله شده است و نشان داده شده است که جزء مسائل P-Hard# است. یک الگوریتم برای تخمین قابلیت اطمینان پیشنهاد شده است که وابسته به سایز شبکه است و به صورت برون خطی[۱۲۳] برای سایز محدود به کار برده می­ شود. قابلیت اطمینان به صورت احتمال اینکه حداقل نرخ جمع­آوری شده از اطلاعات به چاهک تحویل داده شود تعریف شده است.
ارزیابی قابلیت اطمینان در شبکه ­های حسگر بی­سیم یک مرحله حساس در طراحی شبکه است. COBDD [27] یک الگوریتم برای محاسبه قابلیت اطمینان در شبکه ­های حسگر بی­سیم است که یک ساختار بازگشتی از OBDD[124] [۲۸](در فصل‌های بعد به طور کامل تشریح می­ شود) را برای اندازه ­گیری قابلیت اطمینان اجرا می­ کند. دو مزیت استفاده از COBDD این است که اولاً قابلیت اطمینان را برای تعدادی از Common Couase ها (به مجموعه ­ای از خطاها که به هم پیوسته و وابسته هستند گفته می­ شود) نسبت به الگوریتم­های دیگر که زمان بر است سریع‌تر انجام می­دهد. دوماً برای شبکه ­های حسگر بی­سیم که از تعداد زیادی از گره­ها تشکیل شده است محاسبه قابلیت اطمینان با این روش کاراتر است. در [۲۷] محاسبه قابلیت اطمینان در دو حالت با Common couase و بدون Common couase ها بررسی شده است:
در [۲۷] برای یک شبکه G با n گره تابع بولی قابلیت اطمینان[۱۲۵] f به صورت
f(G)=f(x1,….,xn)=(3-20)
xi متغیر بولی برای گره vi است. اگر f(g) برابر ۱ باشد شبکه قابل اطمینان[۱۲۶] است در غیر این صورت شبکه قابل اطمینان نیست. الگوریتم ساختنCOBDD به صورت زیر است:
الف-تعیین می­ شود آیا منبع همسایه گره هدف است یا خیر.
در صورت درست بودن مقدار از OBDD برگردانده می­ شود.
گره­های اضافی برای جلوگیری از دست کاری‌های[۱۲۷] ناکارا حذف می­شوند.
زیر­ شبکه­ ها[۱۲۸] را برای یافتن زیر شبکه ­های همریخت[۱۲۹] در جدول درهم[۱۳۰] جستجو می­ شود، اگر زیر شبکه موجود باشد برگردانده می­ شود.
به ازای هر گره v که در همسایگی[۱۳۱] منبع قرار دارد:
گره بسط[۱۳۲] داده می­ شود و زیر شبکهGs->0 بدست می ­آید .
به مرحله ۱ برای ساختن OBDD برو
تابع­های bdd-and و bdd-or اجرا می­شوند.
OBDD بدست آمده را در جدول درهم ذخیره می­ کند.
قابلیت اطمینان با بهره گرفتن از فرمول­های زیر محاسبه می­ شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




۲۳.۶

۴۰.۵

۲۶.۲

۷.۳

۲.۳

۳.۷۵۸۱

۰.۷۸۹

مطابق جدول شماره ۴-۸ ، ۵۲% کارکنان معتقدند که ما فوقشان تا حد زیادی به آنچه کارکنان می گویند گوش فرا می دهد و تقریبا نیمی از کارکنان در مورد رفتار به شیوه های اخلاقی مدیر خود در زندگی شخصی نظری ندارند . حدود ۷۰% افراد نمونه معتقدند مدیر آنها بهترین ها را برای کارکنان خود آرزو می کند . همچنین مافوق این افراد تصمیمات متعادل و عادلانه می گیرد و می توان به او اعتماد کرد . همچنین آنها در زمان تصمیم گیری کار صحیح را انجام می دهند . با توجه به میانگین وزنی گویه ها در بعد فرد اخلاقی می توان بیان نمود گویه شماره ۲۱ با میانگین وزنی ۳.۹۶۶۷ در مورد آرزوی بهترین ها را از طرف مدیران ، برای کارکنان بیشترین نظر موافق را در بین کارکنان داشته و نیز کمترین نظر موافق بین گویه های بعد فرد اخلاقی مربوط به گویه شماره ۲۰ با میانگین وزنی ۳.۵۸۷۹ می باشد که بازگو کننده این مطلب است که اکثر کارکنان نسبت به رفتار نمودن مدیران به شیوه اخلاقی در زندگی شخصی شان نظری ندارند ؛ این گویه ( گویه شماره ۲۰ ) با انحراف معیار ۰.۸۹۲ دارای کمترین پراکندگی در مقایسه با سایر گویه ها می باشد . بیشترین پراکندگی در بین گویه های این بعد مربوط به گویه شماره ۲۳ در خصوص امکان اعتماد به مدیر با انحراف معیار ۱.۰۴۷ بوده و کمترین پراکندگی نیز

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۹ جدول فراوانی سوالات مربوط به بعد مدیر اخلاقی رهبری اخلاقی

بعد مدیر اخلاقی

در صد معتبر

میانگین وزنی

انحراف معیار

سوال

گویه ها

کاملاً موافقم

موافقم

نظری ندارم

مخالفم

کاملاً مخالفم

۱۹

مدیر شما کارکنانی را که استانداردهای اخلاقی را نقض می کنند ، تنبیه می کند.

۲۰

۵۲.۱

۱۴.۵

۱۱.۵

۱.۸

۳.۵

۰.۹۶۸

۲۴

با کارکنان در مورد اخلاقیات یا ارزش های کاری صحبت می کند .

۱۹.۱

۲۷.۳

۴۸.۸

۳

۱.۸

۳.۹۴۲۴

۰.۸۸۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]




با این حال نگرش مردم به ویژه افراد مذهبی نسبت به تلویزیون به شدت متفاوت است و طیفی از پذیرش بی‌قید و شرط تا طرد کامل را دربر می‌گیرد.
امروزه یکی از مهم‌ترین انتقادهایی که افراد مذهبی نسبت به تلویزیون دارند، این است که تلویزیون جای مذهب را در جامعه اشغال کرده است و آن چه از آن با عنوان ” مذهب تلویزیون” یاد می‌شود در جامعه رواج پیدا کرده است. به عبارت دیگر امروزه تلویزیون در شکل‌دهی به نظام ارزشی و تبیین بنیان‌های فرهنگی اثر بسیاری دارد در حالی که در جوامع سنتی این وظیفه به عهده موسسه‌های مذهبی بوده است. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳)
بسیاری از رهبران مذهبی بر این باورند که رشد فزاینده فن‌آوری، مذهب را دست‌کم با سه تهدید عمده روبه‌رو کرده است . اول این که سبب شده تا بخش عمده‌ای از انگیزه‌ها، علایق، خواسته‌ها، رضا‌مندی‌ها و انرژی انسان‌ها صرف کارهایی شود که زاییده فرهنگ و تکنولوژی است در حالی که چنین مقوله‌هایی موضوع اصلی مذهب است و رهبران دینی با بهره‌گیری از این مقولات، اهداف خویش را تحقق ‌می‌بخشند. افراد مذهبی هم‌چنین از آن ترس دارند که رسانه‌های گروهی ارزش‌ها و نگرش‌های مذهبی سنتی را تضعیف کنند. دوم این که فن‌آوری، زبان مذهبی را به سود خود ضبط، و نمادها، تصویرها و آیین‌های جدیدی را خلق کرده است. (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳) تلویزیون قدرت اسطوره‌ها را در دست می‌گیرد، اسطوره‌های که یکی از کارکردهای مهم آن‌ ها، تعیین وضعیت و تعریف جهان و مکانی است که در آن قرار داریم . به عبارت دقیق‌تر، اسطوره‌ها نوعی جهان‌بینی برای انسان‌ها فراهم می‌آورند و از راه انتقال باورها، آداب و رسوم،و الگو‌پردازی هویت فرهنگی افراد را شکل می‌دهند. (Goethals,1993,p.25)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تهدید سوم به شکل‌گیری نوع ویژه‌ای از موضوع‌ها و مقوله‌های مذهبی مربوط می‌شود که هیچ ارتباطی با مذاهب رسمی و سازمان‌یافته ندارند.ظهور برخی فرقه‌های موهوم، باورهای خرافه با ظاهری مذهبی و…. نمونه‌ای از چنین مقوله‌هایی هستند که در فرهنگ تکنولوژیک جهان معاصر ظاهر شده و در بسیاری از مواقع افراد بسیاری را به خود جلب کرده‌اند. در ارتباط با همین موضوع است که نیومن (۱۹۹۹) در کتاب “مذهب در برابر تلویزیون” بیان می‌کند که یکی از جنبه‌های مذهبی که تلویزیون نمی‌تواند آن را بازنمایی کند ارزش‌های قدسی مذاهب است، ولی خطر ویژه‌ای که در این جا وجود دارد، این است که تلویزیون با فراهم آوردن جنبه‌های کاملا جدیدی از ادراک، امکان آشکار ساختن جنبه‌هایی از مذاهب را که تا کنون مکتوم و مخفی بوده مهیا می‌سازد و به عاملی برای تقدس‌زدایی از مذاهب بدل ‌می‌شود. (Newman,1999)
بسیاری از صاحب نظران متقدم در بررسی رابطه تلویزیون و مذهب به جنبه‌های متعارض این دو تاکید کرده‌اند. مالکوم ماگریج (۱۹۷۷) بر این باور است که تلویزیون ماهیتا نمی‌تواند رسانه‌ای صادق تلقی شود، چرا که فانتزی است و خلق تصویرها و باورهایی که حقیقت ندارند، جزو جدایی ناپذیر ماهیت تلویزیون است.بنابراین نمی‌توان در هر حال به آن اعتماد کرد . تلویزیون پیش از هر چیز به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی وابسته است، در حالی که مذهب و ایمان مذهبی فراتر از ساختارهای اجتماعی است و ماهیتی ماورایی دارد. چنین برداشتی بر مفهومی از ایمان استوار است که مذهب را فرازمانی و فرامکانی قلمداد می‌کند تا خلوص و یکپارچگی آن همواره حفظ شود . این در حالی است که تلویزیون و هر آن چه از آن به نمایش در می‌آید، به شدت وابسته به زمان و مکان است.
پیتر هورسفیلد (۱۹۸۴) نیز معتقد است که تلویزیون با برجسته سازی برخی از موضوعات و مسائل مذهبی در سطح جامعه بر ادراک و برداشت مراکز مذهبی مثل کلیسا تأثیر می‌گذارد.
و از طرف دیگر لید اسکافیلد کلارک بیان می‌کند : که تلویزیون دینی، معنا و مضمون فرهنگی خود را از جایگاه دین در حوزه غیرمذهبی رسانه‌ها اخذ می‌کند و بنابراین، گسترش وسوسه انگیز نقش این پدیده، خود را هم در دین زدایی آشکار ساخته و هم در تحولات به وقوع پیوسته در زمینه پخش برنامه‌های تلویزیونی.
نویسنده مقاله «تلویزیون ابزار مصرف» نیز با بهره گرفتن از جمله ژان بودریار در باب تلویزیون که می‌گوید: «تلویزیون تو را نگاه می‌کند نه تو تلویزیون را»، به مقوله مصرف دین در تلویزیون دینی پرداخته و معتقد است: بین دین پروری و دین داری تفاوت است. آن گاه که تلویزیون به طور مستقیم به ارائه برنامه مذهبی می‌پردازد در حقیقت، به صورت یکسان به انسان‌ها نگریسته و برای همگان نسخه عمومی مصرفی یکسانی ارائه کرده است، در حالی که ارائه برنامه‌های غیرمستقیم فرصت و مجال تأمّل و بازسازی را به مخاطب می‌دهد و این موجب دین‌داری می‌شود. وی معتقد است: باید از مصرفی کردن دین اجتناب کرد.
«بن هوگز» در سال ۲۰۰۷ تاثیر رسانه‌ها بر عقاید دینی را در چند مقوله بیان می‌کند و می‌نویسد:
مذهب در رسانه از دو راه عمل می‌کند یا به طرف جنون و یا به سمت استهزاءحرکت می‌کند. اغلب مردم در مورد مذهب تقریباً همیشه دیدگاهی روشن دارند، یا دوستدار آن و یا از آن بی‌زارند. بسیارى از مردم را می‌شناسیم که از مذهب گریزانند اما خودشان نمی‌دانند چرا؟ آن‌ ها چیزى درباره خلقت جهان نمی‌دانند، کارکردهاى مثبت مذهب را منکر می‌شوند، از ارسال وحی و کتاب مقدس چیزى نمی‌دانند و براى آن‌ ها اعتقاد به مذهب چیز پست و بی‌ارزشی است. در ایالت متحده، فیلم‌هایی که مذهب را به چالش می‌کشند، فروش خوبی دارند. انعکاس افراد مذهبی در تلویزیون یک زندگی دور از جمعیت است که به امور خیرخواهانه و دستگیرى از فقرا با ابتکاراتی مثل آشپزخانه‌هاى تهیه غذا می‌پردازند. این برنامه‌ها غالباً توهین‌آمیز و اسباب خنده و تفریح مردم است. (بن هوگز،۲۰۰۷)
ویژگی‌های مادی تلویزیون و ساختار کاملا ابزاری آن، از این رسانه در ظاهر، وسیله‌ای ساخته که گویی به هیچ عنوان نمی‌توان از آن برای انتقال مفاهیم دینی و وقدس سود برد. تقلیل گرا بودن، کوچک نمودن مفاهیم مقدس، عدم پیوستار و رمزآلود بودن آن، تخریب نمودن جهان سمبلویک، و غیره همه و همه از چالش‌های این ابزار مادی در جهت انتقال مفاهیم دینی محسوب می‌شود.(بن هوگز،۲۰۰۷)
با وجود این دیدگاه‌های انتقادی، برخی دیگر از صاحب‌نظران، نگاه خوش‌بینانه‌تری نسبت به رابطه مذهب و تلویزیون دارند. برای نمونه برخی رهبران کلیسای کاتولیک از جمله پاپ ژان پل دوم مفهومی به نام «کلیسای الکترونیک» را وارد ادبیات پژوهشی این حوزه کرده‌اند . پاپ ژان پل دوم بر این باور است که تلاش و مبارزه برای استفاده بهینه و مطلوب از رسانه‌ها باید یکی از اهداف کلیسا باشد : «ما درجهانی زندگی می‌کنیم که در آن، رسانه‌های گروهی هر روز اهمیت بیشتری می‌یابند و به منابع عمده اطلاعات و سرگرمی تبدیل می‌شوند. هم‌چنین باید به این نکته واقف باشیم که رسانه‌ها تاثیر بسیار مهمی در تشویق مردم برای ساختن جهانی که در آن عدالت و صلح حاکم باشد، دارند.» (رضایی بایندر،۱۳۹۰: ۵۷۳)
در تایید این دیدگاه خوش بینانه می‌توان به نظر “راجرز” اشاره کرد که: در جوامعی که بر اثر حملات رسانه‌های پست مدرن به زانو درآمده‌اند، تلویزیون دینی تنها حکم مسکّنی را دارد که گه گاه برای فرد دردمند آرامش فراهم می‌آورد. مصلحان، اندیشمندان و دلسوزان جامعه باید به فکر علاج قطعی و نجات بشریت از انحطاط باشند. اما تا آن موقع، استفاده از این مسکّن‌ها نه تنها اشتباه نیست، بلکه کار درستی هم هست؛ باید مدام بر کیفیت چنین مسکّن‌هایی افزود تا زمان علاج قطعی فرا رسد.
در کنار این نظریات بسیاری از دانشمندان میان کارکردهای رسانه با کارکردهای دین شباهت‌هایی دیده‌اند. به عنوان مثال دیویس و دیگران (به نقل از سوکاپ،۲۰۰۲: ۳۱) معتقدند که مذهب شامل چهار عامل است : جهان بینی که متشکل از شبکه ای از عقاید و ارزش‌ها است،رمزهای اخلاقی، مناسک دوره ای عمومی، و جمعی از معتقدان که این مناسک را انجام می‌دهند و تلویزیون نیز هر چهار عامل را فراهم می‌آورد. سوکاپ از این نقل قول نتیجه می‌گیرد که تلویزیون به علت طبیعت مذهب مانندش موضوع ارزشمندی برای انعکاس مسائل مذهبی است. همچنین مجید محمدی(۱۳۸۲: ۱۷۱) معتقد است که دین و رسانه هر دو، سه نوع رابطه با کل جامعه دارند : ایدیولوژیک، انتقال فرهنگی و ماورائ الطبیعی. به عقیده وی شباهت ایدئولوژیک مذهب و رسانه به این ترتیب است که هر دو به یک نظام اعتقادی سامان می‌دهند، باورها را به وجود می‌آورند، تغییر می‌دهند، اقناع می‌کنند، آرمان می‌سازند و فعالیت‌هایی مشابه را سامان می‌دهند.
از نظر انتقال فرهنگی در گذشته ارباب دین معلم مردم بودند و کار انتقال فرهنگی را با آموزش ایشان به عهده داشتند و امروزه رسانه‌ها با قدرت و حدت بیشتری همین کار را انجام می‌دهند. در مورد ارتباط ماورائ الطبیعی که به نظر می‌آید ویژه دین باشد، نیز رسانه‌ها با قرار دادن مخاطب در معرض تجربیات گوناگون عاطفی و زیبایی شناختی و انواع قالب‌های رسانه ای چون عکس، فیلم، موسیقی و نمایش، بسیاری از شکاف‌های معنوی و روحی انسان را پر می‌کنند. همین مشاهبت‌ها باعث می‌شود که دو نهاد دین و رسانه گاه جایگزین یکدیگر شوند و گاه به کمک یکدیگر آمده تاثیرات هر یک را مضاعف سازند.( راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۷)
یکی از کارکردهای مشابه مهمی که در این ادبیات مغفول مانده عبارت است از حفظ انسجام گروهی.( راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۷) معتقدان به یک دین به لحاظ ظاهری و سلوک و رفتار دارای شباهت‌هایی با هم می‌شوند، و از مناسک و آیین واحدی پیروی می‌کنند و این کار یک جور همبستگی و انسجام گروهی میان معتقدان به یک دین فراهم می‌آورد. همین طور است درباره رسانه که یکی از کارکردهای مهم آن ایجاد همبستگی اجتماعی از طریق ارائه پیام‌های واحد در مدت زمان کوتاه برای جمعیت کثیری است که در یک جامعه زندگی می‌کنند.همان طور که هدف دین هدایت مردم است، رسانه‌ها نیز به دنبال هدایت مخاطب هستند، اگر چه مصادیق هدایت در این دو متفاوت باشند. چنانچه این دو دسته کارکرد مشابه در یک گروه جمع شوند، یعنی تعاملی بین دین و رسانه به وجود آید که در آن دین رسانه ای شود و رسانه دینی، می‌توان انتظار داشت که زندگی جمعی نیز به سمت تعمیق ارزش‌های دینی از طریق رسانه‌ها حرکت کند.(راودراد،۱۳۸۶: ۲۰۸)البته این موضوع با توجه به نوع جامعه و رسانه متفاوت می‌باشد.
استوارت هوور برای دین توصیفی اراده می‌کند که بتواند به برقراری تعامل بین دین و رسانه کمک کند. وی دین را نه پدیده ای بوراکتیک و نهادی می‌داند و نه آن را تا امری صرفا شخصی و فردی تنزل می‌دهد. وی تاکید می‌کند دین محدود به رویدادهایی که در قلمرو مقدس رخ می‌دهد نیست بلکه بخشی از فرهنگ است و لذا دین و فرهنگ تفکیک ناپذیرند. به عبارت دیگر، نقش دین معنا بخشی به کل زندگی بشر است و از همین حیث باید مورد توجه قرار گیرد.(هوور و لاندبای،۱۹۹۷: ۱۸-۱۶) هوور هم چنین به نقش رسانه‌ها در ایجاد شرایط لازم در مناسک دینی اشاره می‌کند و معتقد است رسانه‌ها می‌توانند افراد را وارد مرحله آستانه ای کنند و برای تحول و الحاق مجدد آماده سازند. در مجموع توصیه شدید هوور و همکارانش به استفاده از رسانه در مضامین دینی، نشانگر تاکید وی بر ضرورت اجتماعی تعامل این دو مقوله است.
هم چنین می‌توان به تحقیقاتی که درصدد تبیین ابعاد مختلف بازتاب اجتماعی در مطالعات دینی و رسانه ای است، اشاره کرد. افرادی چون وایت با تاثر از متفکرانی چون گیدنز، در صدد هستند که از طریق مطالعات دینی و رسانه ای به تبیین و توضیح ابعاد مختلف بازتاب اجتماعی بپردازند. وی این ابعاد را شامل تقویت و بازسازی الگویی منسجم از معنا در فرهنگ‌های مختلف، بیان واقعیت‌های فراعقلانی و تعیین مرزبندی میان ساخت‌هایی از معنا که از لحاظ اجتماعی مقبولیت دارد،می‌داند.(هوور :۴۴-۴۲). وایت بر این نکته تاکید می‌کند که شیوه‌های ابلاغ نمادهای مقدس در عرصه‌های معنا، بسیار متنوع است و تکیه بر یک نوع تقدس بخشی و حذف دیگر شیوه‌ها، احتمالا به تایید و تثبیت ناگزیر تقدس زدایی و یا برعکس تقدس بخشی می‌ انجامد. برخی نیز از جمله مارتین باربرو معتقدند به دلیل بحران‌های ناشی از مدرنیته، بشر جدید به دنبال هویت جدید فردی و جمعی است و نیاز مجدد برای راز و افسون حس می‌شود. از نظر وی، مدرنیته به هیچ کدام از وعده‌هایش جز راز زدایی و افسون زدایی و معنا زدایی از تفکر بشری عمل نکرد. آنچه مهم است تعامل و همکاری ضروری رسانه‌ها و ادیان با یکدیگر است، چرا که هر دو ابزار و واسطه فرهنگی مهمی برای اجابت مردم به راز و معنا و افسون در جهان است (هوور،۱۳۲-۱۰۲)
دیدگاه‌های محققان ایرانی درباره رابطه دین و رسانه
در کنار این نظریات محققان ایرانی نیز به تاثیرات شرایط جدید جهانی بر حضور دین در تلویزیون اشاره کرده‌اند. محقق این حوزه مجید کاشانی در مقاله خود با عنوان « رسانه‌های دینی و نقش آن در جامعه پذیری دینی » (۱۳۸۹ : ۸۹) بیان می‌کند که:
با توجه به گسترش ارتباطات رسانه‌اى در جهان، محدودیت‌ها و امکاناتی برای ادیان و پیروان آن‌ ها فراهم شده است. فرایند جهانی شدن به دلیل فشردگی زمان و مکان، مغلوب شدن مرزهای جغرافیایی و فرهنگی که عمدتاً به یمن ظهور وسایل ارتباطاتی و مواصلاتی مدرن و رسانه‌های پر‌قدرت جهان‌گستر به وقوع پیوسته، امکانات و در عین حال، چالش‌هایی را برای فرهنگ عموماً و برای دین خصوصاً فراهم ساخته است. برخی از این امکانات و محدودیت‌ها عبارتند از:
ترغیب و تحریص مؤمنان متعهد به تبلیغ دین و مرام ایدئولوژیک خود، تعدد و تکثر روز افزون کانال‌های تبلیغ و ترویج دین، امکان‌یابی پراکنش اطلاعات دینی در تیراژ وسیع، امکان‌یابی بیشتر برای تبلیغ آموزه‌های دین، آسان‌ترشدن دستیابی به اطلاعات بیشتر از تعالیم و موقعیت سایر ادیان (کمیت و پراکندگی پیروان،حوزه نفوذ، سیاست‌های تبلیغی، امکانات)، رشد فزاینده دانش مذهبی و اطلاعات دینی توده‌ها و افراد غیرمتخصص (که خود به تنزل جایگاه و کاهش موقعیت فکری و اجتماعی متخصصان مذهبی منجر شده است)، کاهش اتصال سنتی مذهب به تاریخ و فرهنگ ملت‌ها و گروه‌های قومی، وقوع تغییر در ساختار سنتی ادیان تاریخی (بعضاً وقوع تغییر در محتوای اعتقادات، ارزش، مناسک، شعائر و رسوم تحت تأثیر ارتباط با فرهنگ‌های مختلف)، گسترش ارتباطات متنوع میان پیروان یک دین در سراسر جهان، تعمیق پیوند میان ملل دارای دین مشترک، برهم‌خوردن مرزهای جغرافیایی ادیان، ورودکنترل‌ناپذیر ادیان به قلمرو نفوذ و حوزه استحفاظی یکدیگر، نزدیکی بیشتر ادیان به‌ویژه ادیان الهی با یکدیگر، وقوع پدیده چندملیتی شدن تدریجی ادیان، امکان‌یابی تلفیق و آمیزش نوین ادیان و شکل‌گیری ادیان التقاطی، امکان‌یابی ظهور ادیان بی‌سرزمین یا فاقد مرکزیت مشخص، توسعه روزافزون معنویت‌گرایی دینی یا متأثر از دین، شیوع پدیده مبلغ شدن همگانی و ورود فزاینده افراد و گروه‌های مختلف به جرگه مبلغان دینی، کنترل‌ناپذیری جریان تبلیغ دین توسط کانال‌های مختلف، شیوع تبلیغ غیرمستقیم دین از طریق برنامه‌های متنوع رسانه‌ای، روند رو به رشد تکثرگرایی و پلورالیزم مذهبی، تقویت هم‌زیستی درعین رقابت آزاد ادیان در مقیاس جهانی، توسعه جهانی جنبش‌های مذهبی بدون تکیه بر روحانیان و متخصصان مذهبی، مشارکت بیشتر ادیان و مؤمنان در جنبش‌های اجتماعی (هم‌چون جنبش‌های صلح، حفاظت از محیط زیست، تبعیض نژادی، تروریسم، جنگ و…)، کالایی شدن اقلام فرهنگی دین، بالا رفتن میزان مصرف اطلاعات دینی، شیوع دیدگاه‌های انتقادی به مذهب و مؤلفه‌ها و تفسیرهای سنتی آن، امکان بازخوردگیری فرستندگان پیام دینی از مخاطبان متنوع، کاهش خودسانسوری در طرح دعاوی دینی مخالف با قرائت‌های رسمی و ترجیحی، امکان پالایش یا صیقل‌دهی پیام‌های دینی قبل از ارسال، استفاده بیشتر از هنر در تبلیغ آموزه‌ها و پیام‌های دینی، امکان دریافت سؤالات مختلف معطوف به دین از طریق مخاطبان، توده‌ای شدن دین رسانه‌ای و…. ( کاشانی،۸۹:۱۳۸۹)
او در جایی دیگر بیان می‌کند که: «اما ظرفیت رسانه‌های دیداری شنیداری هم‌چون تلویزیون، سینما و اینترنت به‌دلیل ویژگی‌های هستی‌شناسی، اقتضائات تکنیکی، قابلیت‌های ساختاری، ظرفیتهای بیانی، زبان فنی، مختصات زیباشناختی، منطق نشانه‌شناختی، الزام به خلق فضاهای مصنوعی و تخیلی، ماهیت این جهانی و غلظت ویژگی‌های سکولار، محدودیت دانش فنی و آکادمیک گردانند گانو… به رغم امکانات و ظرفیت‌های بسیار زیاد برای انعکاس تصویری پدیده‌ها و واقعیات مشهود و ترجمه مصور امور ذهنی و انتزاعی و واقعیات نامرئی این جهانی؛ معمولاً برای عینی ساختن و تصویرپردازی از واقعیات جهان فراسو، عالم غیب، حقایق متافیزیکی و استعلایی و یافتن بازارهای تصویری متناسب با مشکلات زیادی مواجه‌اند. معادل‌سازی تصویری برخی از حقایق و معارف بلند فلسفی، عرفانی و کلامی مندرج در منابع اصیل دینی و برخی از یافته‌ها و مواجید تجربی و شهودی اهل معرفت و تبدیل آن به تصاویر عینی و رئالیستی اگر نه محال، دست‌کم بسیار مشکل و در مواردی با دخل وتصرف‌های زیاد و بعضاً تحریف‌گرانه توأم خواهد بود.» و در پایان این طور نتیجه‌گیری می‌کند که : نظریات اصحاب ارتباطات حاکی از آن است که، رسانه‌هایی که با احساسات و هیجانات بیشتر سروکار دارند (نظر رسانه‌های صوتی و تصویری) بیشتر از آنکه بر دین‌پذیری مردم اثر داشته باشد بر دین‌گریزی مردم موثر بوده است. دین‌دار کردن مردم و یا جامعه‌پذیری دینی از طریق رسانه‌ها در صورتی امکان‌پذیر است که سازمان اجتماعی در آموزش و تربیت دینی حداقلی از امکانات و تعاملات اجتماعی را مهیا کرده باشد.
در خصوص تاثیر نمایش مناسک و آیین‌های دینی در تلویزیون بر این مناسک، تحقیقات زیادی صورت گرفته است که از آن جمله می‌توان به تحقیق”مهری بهاری” (۱۳۸۹: ۱۹۶) با عنوان « تلویزیون عامل تغییر یا آسیب فرهنگی » اشاره کرد . این تحقیق با تاکید بر اثرگذاری تلویزیون بر مراسم عزاداری بیان می‌کند که : در زمینه دین، تلویزیون در ایران در تغییر مراسم دینی تعیین کننده است. زیرا تا قبل از ورود رسانه‌های جدید به ایران، مراسم دینی بیشتر قالب سنتی داشت، کمتر قابل تغییر بود و بیشتر معطوف به شرایط محلی. در حالی که به کارگیری رسانه‌ای چون تلویزیون در معرفی و تبلیغ دین، این مراسم به مراسمی فراگیر، جهانی، قابل تغییر و کمتر با واسطه فردی، و مدرن و زیبا تبدیل شده است.
تحقیقات نشان می‌دهند که ساختار جامعه، و پیشینه فرهنگی مراسم عزاداری، پوشش گسترده رسانه از برنامه‌های دینی و به طور خاص مراسم عزاداری و استمرار تاثیر پذیری آن مراسم از نحوه ارائه برنامه‌ها در تلویزیون حاکی از تغییر در جامعه و تغییر در مراسم دینی است ؛ ولی اثرگذاری رسانه به معنی خنثی شدن سهم مخاطب و موسسه‌های دینی نیست زیرا در مراسم دینی تا حدود زیادی ارتباطات سنتی نقش عمده ای به عهده دارند. اگرچه رسانه تلویزیون سعی در انتقال اهداف مدیران در نگاه به مراسم دینی داشته است ولی حضور مخاطب فعال برآمده از زندگی روزمره در تکثر شیوه اجرای مراسم و نمادین بودن آن از لحاظ فرهنگی و اجتماعی موثر واقع شده است. از طرف دیگر، ورود مراسم به عنوان کالایی فرهنگی و قابل عرضه برای همه راهی به سوی مدرن سازی آن از طریق وضعیت نمایشی، زیبا شناختی و کالا گونه ای آن شده است. (بهاری،۱۳۸۹ :۲۰۰)
یکی دیگر از ابعاد تاثیر پخش مناسک دینی از تلویزیون توسط اعظم راودراد(۱۳۸۶) مورد بررسی قرار گرفته است. او در خصوص تأثیر نمایش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون بیان می‌کند که پخش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون نمی‌تواند مخاطب را در مناسک مشارکت داده و همان تأثیری را که این مناسک بر مشارکت‌کنندگان دارد بر مخاطب نیز بگذارد. آنچه اتفاق می‌افتد این است که تلویزیون اطلاعات و آگاهی‌های مخاطب را در مورد مناسک دینی و مسائل مختلف افزایش می‌دهد بدون اینکه این افزایش با تأثیرگذاری مبتنی بر عمل به آن اعتقادات همراه باشد. در حقیقت در مناسک دینی حضوری، این اعتقاد و شور مذهبی است که تأثیرگذار است، نه صرفاً داشتن اطلاعات، چیزی که از طریق تلویزیون قابل انتقال نیست.
از طرف دیگر نمایش مستقیم مناسک مذهبی از رسانه تأثیر منفی بر خود مشارکت‌کنندگان در مراسم نیز خواهد داشت. اگر در غیاب دوربین هر کس در حقیقت با خدای خود تنها است، در حضور دوربین‌ها هرکس خود را در معرض تماشا می‌بیند. حضور دوربین مناسک را از حالت طبیعی آن خارج می‌سازد و خلوص آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
تحقیقات بیان گر این موضوع هستند که تاثیرات منفی پخش مناسک دینی از تلویزیون از تاثیرات مثبت آن بیشتر است و راه حل این مشکل را در این می‌دانند که دین برای تاثیر مثبت داشتن بر مخاطب، قبل از ورود به رسانه، لازم است رسانه ای شود. برای مثال اعظم راودراد (۱۳۸۶) سه نمونه از دین رسانه ای شده را نام می‌برد : مجموعه شب دهم، مسافری از هند و نماهنگی با عنوان گل یاس. ایشان بر لزوم انتقال پیام‌های دینی در تلویزیون به روش‌های هنری و غیر مستقیم اشاره می‌کنند.
دیگرپژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه بیان می‌کنند که دین ارائه شده در فضاهای مجازی، عینا همان دین الوهی و واقعی نیست بلکه به تبع تغییر ماهیت رسانه‌های انتقال دهنده مفاهیم دینی، خود دین ارائه شده نیز تغییراتی همچون صنعتی شدن و یا حتی رسانه‌ای شدن را می‌پذیرند. و دیگر موضوع نگران‌کننده در این زمینه، این نکته است که تلویزیون نباید به عنوان سازنده مذهب نقش ایفا نکند بلکه صرفاً به عنوان ابزاری جهت انتقال مفاهیم دینی از منشاهای قابل اطمینان به مردم باشد. به هر میزان که نقش واسطه‌گری به نقش سازندگی تغییر موقعیت دهد، امکان تخریب بنیان‌های اعتقادی مردم یک جامعه بیشتر می‌گردد.
برخی محققان بیان می‌کنند که تکلیف اساسی تلویزیون دینی، توجه به دیندار کردن مخاطبان است؛ یعنی توجه به اعتقادات، اهداف و آرمان‌ها، و تلویزیون با ویژگی‌هایش استعداد چندانی برای آموزش، تعلیم و تربیت و بینش سازی ندارد. تلویزیون، از این حیث که تفاوت‌های ارزش‌های دینی و غیردینی را برمی‌دارد، باعث تلاقی رفتار دینی و غیردینی و آمیختگی و التقاط آن‌ ها می‌گردد، کار را بر مبلّغان دینی دشوار ساخته است. تلویزیون ابزاری است که آثار آن غالبا در لایه‌های حسی، احساسی و عاطفی باقی می‌ماند و کمتر به لایه بینش می‌رسد. حرکت از احساس و عاطفه به سوی بینش، که در تبلیغات سنتی از آن استفاده می‌شود، نیازمند پیش زمینه‌ها و ممارست‌های فراوانی است که تشتّت فضای تبلیغی تلویزیون در سطح هویت‌سازی فردی استعداد کمتری برای چنین زمینه‌ای دارد.
موضوعی که مهدی محسنیان راد (۱۳۸۹: ۹۰) در تحقیق خود با عنوان «ترویج دین از طریق عاطفه در رسانه‌های معاصر، در مقایسه با ترویج مبتی بر تعقل در صدر اسلام» از آن یاد کرده است . او بیان می‌کند که “پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دسترسی مبلغان دینی ایران به رسانه‌های مدرن، به ویژه رادیو و تلویزیون و تداوم تحریک عاطفه به منظور تقویت باورهای دینی در مخاطبان، سبب شد که سهم تحریک عاطفه، در طیف تعقل-احساس افزایش یابد. متعاقبا توسعه فناوری‌های نوین اطلاعاتی-ارتباطی سبب شد که مدیریت این امر به طبقاتی همچون مداحان و خادمان نیز منتقل شود و انواع لوح‌های فشرده تولیدی آنان این پدیده را تقویت کند . پدیده‌ای که برون داد آن، توسعه دین عوامانه یا دین عوام‌ساز است. تشدید و رواج چنین پدیده ای سبب خواهد شد که دین عوامانه در منظر چشم خود و همچنین اکثریت همگون خود مترادف با مومن و متقی می‌شود. چراکه دستیابی به احساس مؤمن و متقی بودن از طریق حاشیه –نه متن- بسیار سهل‌تر و کم هزینه‌تر است.”
در این خصوص دکتر دهقان بیان می‌کندکه «به نظر می‌رسد نگاه بینندگان و استفاده کنندگان از تلویزیون در الگوی غالب و مسلط نگاه سرگرم شدن است تا آموختن. (۱۳۸۶: ۱۵۰) در این وضعیت کارکردی که تلویزیون می‌تواند در پیرامون آگاهی‌ها و رفتارهای‌دینی داشته باشد، بیشتر کارکرد تقویت مطرح است تا ایجاد یا تغییر.
دکتر ابراهیم فیاض در خصوص عملکرد تلویزیون ایران در انتقال مفاهیم دینی بیان می‌کند که در ایران صدا و سیما به‌مثابه پای مجموعه رسانه‌ای کشور در حال رواج دادن نوعی عوام‌گرایی دینی است که عملا در مقابل اسلام نخبگان واقع می‌شود. انتقادهایی که از سوی حوزه علمیه قم یا دانشگاه‌ها یا رسانه‌های نخبگانی مثل اصحاب کتاب و سینما و مطبوعات به صداوسیما می‌شود، واکنشی به همین عوام‌گرایی است وآنچه در شبکه چهار به عنوان میزگردهای نخبگان درباره بحث‌های اساسی پخش می‌شود، چون به ماهیت رسانه تلویزیون اعتنا ندارد و آن را با مطبوعات اشتباه گرفته، راه‌ به ‌جایی نمی‌برد. در نگاه ایشان مهم‌ترین خدمت صداوسیما به فرهنگ دینی پراکنش و انتشار مباحث دینی است. ایشان بیان می‌کنند که تبلیغ دین هم گرفتار تلویزیون‌زدگی مفرط شده است. حتی روحانیون هم به دو گروه تلویزیونی و غیرتلویزیونی تقسیم شده‌اند و اتفاقا گروه دوم که دارند از راه «کتابت» با مخاطبانشان ارتباط برقرار می‌کنند، بیشتر مؤثرند. ایشان بیان می‌کنند که اگر چهره‌های روحانی را تلویزیونی کردیم، خدمتی به آنها نکرده‌ایم. چون زندگی عادی آن‌ ها بر اثر مشهور شدن‌شان از بین می‌رود و رابطه‌شان با مردم مختل می‌شود.(فیاض، ۱۳۸۸)
۸٫۲٫۲ نگاه و تأکیدهای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در خصوص تعامل دین و رسانه
امام خمینی (ره)
حضرت امام خمینی(ره) در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی ایران با همان رویکرد ظلم ستیزی و استبداد ستیزی به رادیو و تلویزیون توجه می‌کنند. از این نظر، این رسانه‌ها ابزاری استعماری در دست استبداد پهلوی است که هم‌چون تزریق فساد به کالبد جامعه و به ویژه جوانان و زنان عمل می‌کند. ایشان با درک این معنا و به دلیل اهمیت این رسانه‌ها،تلویحا ضرورت وجود رسانه ای دینی را متذکر می‌شوند:
«یک وزارتخانه دست ما بدهید. یک چند ساعت از این رادیو، که دارد موسیقی و بچه‌های ما را دارند سوق می‌دهند به فساد اخلاق، یک- دو- سه ساعتش را هم دست ما بدهید اما آزادمان بگذارید، نه اینکه برنامه اش هم خودتان بنویسید که این جوری برو بگو- ما را آزاد بگذارید، یک- دو- سه ساعت از برنامه رادیو دست ما بدهید. ما برایش تعیین می‌کنیم برنامه را که او صحبت کند.» (صحیفه امام،۱۸/۶/۱۳۴۳)
ایشان در جایی دیگر ضمن رد تقابل دین و رسانه می‌فرمایند: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم.» (صحیفه امام(ره)،۱۲/۱۱/۱۳۵۷)
در سال‌های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی رویکرد حضرت امام(ره) معنایی مقایسه ای بین رسانه دینی و رسانه طاغوتی را شکل می‌دهد، شاید بتوان این گونه فرمایشات را معرفی حدود و ثغور دینی و غیردینی بودن سازمان رسانه ای تلقی نمود چنانچه وجود یک رسانه در حکومت دینی با معیارهای دینی باید سنجیده شود نه معیارهای محیطی: «یک حرفی هم راجع به این دستگاه تبلیغاتی- تلویزیون و امثال این‌ها، رادیو و این‌ها- دارم و آن اینکه این دستگاه‌ها آن وقتی که در خدمت طاغوت بود، دستگاه‌هایی بود که یا تقویت طاغوت را می‌کردند- به مجرد اینکه پیچ رادیو را می‌گرفتند «اعلی حضرت آریامهر، کذا» شروع می‌کردند تبلیغات کردن، تبلیغات میان تهی- و یا مردم را از مسائل اصلی دور می‌کردند. بنابراین بود که رادیو- تلویزیون و این‌ها که در سطح کشور- در تمام سطح کشور- انتشار پیدا می‌کند و مردم با گوش‌شان و چشم‌شان مسائل را ادراک می‌کنند، و آن کسی که بی سواد است هم، در این‌جا می‌تواند بفهمد (و) آن کسی هم که باسواد است، هست ؛ این بسیار اهمیت دارد. هم برای آنها بسیار اهمیت داشت که مردم را در سطح وسیعی خواب کنند و غافل کنند و چپاول کنند، و هم حالاکه بحمدالله اسلامی شده است و وظایف اسلامی را می‌خواهد عمل بکند. حالاباید یک فکری برای رادیو- تلویزیون بشود که- چنانچه فکر شده است و می‌شود- لکن بیشتر عنایت بشود که کسانی که در این‌جا، سابق در خدمت طاغوت بودند و همه فسادها را می‌کردند، حالاباید اینها تصفیه بشوند. کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی می‌کردند، نمایش می‌دادند، همه بساط را درست می‌کردند، و حالاآمدند و اظهار اسلام و دیانت می‌کنند، از اینها نمی‌توانیم ما بپذیریم. این هم باید تصیفه بشود. رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیاد دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح. این با آن طوریکه از اول شاید آن‌هایی که درست کردند این‌ها را، نظر آموزشی داشتند به این‌ها. (به) این دستگاه‌ها. تمام مطبوعات (هم) این طور است منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است. اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاه‌ها دستگاه‌های تربیتی است: باید تمام اقشار ملت با این دستگاه‌ها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است. دانشگاه‌ها دانشگاه‌های موضعی است؛ این یک دانشگاه عمومی است ؛ یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید از آن، عمل دانشگاه را، به آن اندازه ای که می‌شود، استفاده کرد. باید این دستگاه، دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز باربیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد. تمام این‌ها را مستقل بار بیاورد. آزادمنش بار بیاورد. از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد، این از همه چیزهایی که در این دستگاه‌ها هست مهم‌تر است؛ و این وظیفه دارد که با مردم حکم معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نویسنده، اشخاص گوینده، اشخاص فهیم، اشخاص مطلع در اینجا صحبت بکنند. فرصت به آن‌ ها بدهند که در اینجا صحبت بکنند. زیادند اشخاص که پیشنهاد این معانی را می‌کنند؛ به این‌ها باید فرصت بدهند و آن‌ ها صحبت بکنند. به جای آنکه چیزهایی که به درد ملت نمی‌خورد یا مضر به حال ملت است. یک چیزهای مفید را به مردم بدهند و یک غذای مفیدی به مردم بدهند؛ مردم را تغذیه کنند و غذاهایصحیح سالم. و من امیدوارم که این دستگاه هم همان طوری که وعده کردند که بتدریج درست بشود، قدم را یک خرده بلندتر بردارند و زودتر انشاء الله تصفیه بشود و تعدیل بشود». (صحیفه امام (ره)،۲۹/۱۲/۱۳۵۷)
حضرت امام خمینی(ره) در خصوص آزادی بیان می‌فرمایند:
«آزادی آرا دراسلام از اول بوده است، در زمان ائمه ما بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود حرف‌هایشان را می‌زدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمی‌ترسد لکن توطئه را اجازه نمی‌دهیم. اینها حرف ندارند. توطئه می‌کنند. ما آنها را دعوت کردیم، کسانی را وادار کردیم که دعوت کنند که اگر حرفی دارید بیایید در تلویزیون بگویید. مباحثه می‌کنیم با هم. تا حالاحاضر نشدند.» (صحیفه امام (ره)،۱۰/۱۲/۱۳۵۷)
امام راحل(ره) رادیو و تلویزیون را معلمان جامعه و دانشگاه عمومی می‌دانست و بر این اساس بزرگترین خدمت رسانه به مردم تربیت آنان در همه حوزه‌ها است چنانکه ایشان در بیان وظیفه خطیر رسانه‌ها فرموده‌اند:
« آن که از همه خدمت‌ها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است؛ مجله‌هاست؛ رادیو تلویزیون است؛ سینماها است؛ تئاترهاست. اینها می‌توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمت‌شان ارزشمند باشد» (صحیفه امام(ره)۱۶/۴/۱۳۵۸)
علاوه برتوجه به محتوا که در موضوعات اخیر به آن‌ ها اشاره شد. نکته مهمی که در فرهنگ‌سازی جامعه باید مدنظر باشد توجه به ساختار دینی است . امام در این خصوص بیان می‌کنند: «الان شما موظفید که همه این کسانی که در این کارها هستند، و راس کار هستند در تلویزیون- البته بنگاه بزرگی است- مراقبت کنید که یک اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوری اسلامی باشند و بدانند که جمهوری اسلامی یعنی چه. محتوایش باید اسلامی باشد. باید آنها را در راس کارها قرار بدهید در سرتاسر ایران.» (صحیفه امام(ره) ۵۸٫۷٫۲۹) .
می‌توان سخنان امام خمینی (ره) در خصوص رسانه دینی را از دو جنبه مورد بررسی قرار داد :
جنبه محتوایی
آنچه در این عرصه اهمیت می‌یابد نقش رسانه دینی در تعلیم و تربیت اخلاقی جامعه است؛ این معنا در مورد رسانه‌ای با گستردگی رادیو و تلویزیون ظهور و بروزی ممتاز می‌یابد: «از تمام دستگاه‌های تبلیغاتی الآن، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاه‌ها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را می‌تواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته- انحراف در این باشد، یک کشور را می‌تواند منحرف کند.» (صحیفه امام (ره).۲۷/۱۲/۱۳۶۰) . در این نگاه رسانه وسیله ای برای جذب مشتری بیشتر نیست (صحیفه امام(ره) ۵۸٫۴٫۱۶) بلکه مبنایی برای بسط فضائل در جامعه است. ایشان در بسیاری از موارد نقش رسانه‌ها را به عنوان مربی و معلم گوشزد می‌نمایند؛ چنانکه در دیدار مدیران اطلاعات سازمان صدا و سیما می‌فرمایند: «باید رادیو تلویزیون مربی جوان‌های ما، مربی مردم کشور باشد. نه اینکه مطالبی در او گفته شود که مخالف با وضعیت کشور است، مخالف با مصلحت کشور است، و جوان‌های ما را جوری بار می‌آورند که برای خودشان نباشند، برای دیگران باشند.» (صحیفه امام(ره).۳۱/۲/۱۳۵۹)
از حیث ساختاری
آنچه باید در سازمان رسانه ای مورد توجه قرار گیرد به‌ کارگیری اشخاصی است که به ارزش‌های اسلامی و انقلابی پایبند بوده و با بصیرت قدم در راه اصلاح جامعه و تربیت مردم بگذارند. (طبعاً در این مسیر از اصلاح خود نیز نباید غافل بود) لکن آنچه مهم است این است که اشخاص متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی دست اندرکار تولید رسانه گردد با این مبنا در تعامل دین و رسانه، دین در طول رسانه قرار می‌گیرد و در تمام ارکان تولیدی ممزوج با رسانه می‌گردد، اما اگر این اتفاق نیفتد ارتباط دین و رسانه به اشکال صوری و نمایشی از دین تقلیل پیدا می‌کند.
حضرت آیت الله خامنه ای
ایشان در مورخه ۱۱/۹/۱۳۸۳ در دیدار رئیس، معاونان، مدیران و جمعی از دست‌اندر کاران سازمان صداوسیما فرمودند: « به طور کلی صدا وسیما مدرسه‌ای گسترده برای طرح حقایق اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و اله ) و معارف اهل بیت به گونه‌ای اصیل و صحیح گردد. در تولید برنامه‌های هنری، از همکاری نهادهای فرهنگی کشور مانند وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و حوزه هنری و غیر آن‌ ها بیشترین بهره شایسته گرفته شود.»
یا در جای دیگر تأکید می‌کنند: «به طورکلی صداوسیما چنان که امام راحل تعبیر فرمودند، دانشگاهی همگانی است که در آن دین، اخلاق و ارزش‌های اسلامی و راه و روش زندگی و تازه‌های جهان علم و سیاست و اندیشه‌های نوین و راهگشا به زبان‌های رسا و باب فهم همه قشرها آموخته شود و همه از ذهن‌های ساده تا مغزهای متفکر و انسان‌های برجسته بتوانند به تناسب آمادگی خود از آن بهره ببرند و از فیض آن سیراب شوند.برنامه‌ها برای عامه قابل فهم و استفاده باشد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم