۱-۲-بیان مساله:
از آنجا که یادگیری اساس رفتار انسان را تشکیل می دهد، فرد از طریق یادگیری است که با محیط خود آشنا می شود. زندگی در هر مرحله ای از رشد و برای ادامه ی آن مستلزم یادگیری است زیرا قسمت عمده رفتار انسان آموختنی است. زبان و بیان احتیاجات خود، بروز عواطف، کنترل احساسات، معاشرت با همنوعان و رشد قوه ی تفکر از طریق آموختن امکان پذیر است. بنابراین توجه به یادگیری و لحاظ موضوع مربوط به آن در فعالیت های تربیتی شرط اساسی موفقیت مربیان است(شریعتمداری، ۱۳۹۰، ص۳۱۴). اصطلاح اختلال یادگیری را اولین بار ساموئل کرک در سال ۱۹۶۳ در انجمنی از والدین که در شهر نیویورک تشکیل شده بود، پیشنهاد کرد(نریمانی و همکاران، ۱۳۹۱، به نقل از شهیم و هارون رشیدی، ۱۳۸۶). این اختلال به طور عمده در کودکان ۷تا ۱۰ ساله دیده می شود(کاپلان، سادوک و گرب، ۲۰۰۲ و ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۲). با توجه به این که پردازش موسیقی در مغز در مناطقی متفاوت از مناطق درگیر در ادراک سایر اصوات از جمله گفتار، صورت می‌پذیرد امروزه از موسیقی درمانی در توانبخشی ذهنی و جسمی و نیز کمک به رشد دقت شنیداری و بهبود توجه و تمرکز و در نهایت رشد مهارتهای گفتاری استفاده می‌شود. این امر در مورد مبتلایان به اختلال یادگیری بیشتر صدق می‌کند(زاده محمدی، ۱۳۸۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۳-اهمیت و ضرورت تحقیق:
یکی از روش های مفید برای یادگیری مطالب به ویژه برای دانش آموزان، جایگزینی مطالب و مفاهیم جدید به جای اشعار و ترانه های موسیقی است. زمانی که فرد مطالب و اندیشه ها و کلمات را با موسیقی تنظیم و هماهنگ می نماید، ضمن اینکه مناطق مختلفی از مغز فعال می گردند، مطالب در شاهراه های متفاوت حافظه ذخیره شده و به این ترتیب ، قدرت یادگیری مطالب تقویت می گردد(همان،ص ۱۲۹).
کودکان مبتلا به اختلال یادگیری کودکانی هستند که دارای الگوهای غیر معقول در درک این جهان می باشند. الگوهای عصب شناختی آنان به نظر می رسد تا اندازه ای از کودکان هم سنشان که این اختلال ها را ندارند، متفاوت می باشند. افراد مبتلا به اختلال یادگیری در نوعی ناکامی تحصیلی و اجتماعی مشترک هستند. آنان آنچه را که دیگران در همان سطح هوشی به انجام می رسانند قادر نیستند انجام دهند(کالاگر و همکاران، ۱۳۸۷). در بروز اختلالات یادگیری عوامل مختلف آموزشی، محیطی، روانشناختی و حتی ژنتیکی دخیل اند و شامل نقایص نورولوژیک (عصب شناختی)، تحصیلی، اجتماعی، عاطفی و سازشی می شوند(نریمانی و همکاران، ۱۳۹۱، به نقل از رومن، ۱۹۹۸).
در حوزه روانشناسی، موسیقی را همچون زبان های رایج دنیا نوعی زبان دانسته اند که مناطق خاص خود را در مغز دارد و همچون زبان، درک آن نیازمند آموزش است(کیهانی و شریعت پناهی،۱۳۸۷). یک تجربه لذت بخش می تواند بیماران را در برابر شرایط ناامید کننده یا ناخوشایند زندگی تامین و حمایت کند. باتوجه به اینکه بسیاری از دیدگاه ها به تاثیر موسیقی به مثابه یکی از روش های درمان در بهبود عملکرد کودکان دارای اختلال ویژه معتقدند و با نظر به اهمیت موسیقی درمانی، پژوهش حاضر با هدف بررسی این شیوه بر کاهش اختلال یادگیری کودکان انجام می شود.
۱-۴- اهداف پژوهش:
۱-۴-۱- هدف کلی:
نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال یادگیری دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهرستان گیلانغرب در سال ۹۳-۹۲
۱-۴-۲- اهداف فرعی:
۱-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال خواندن دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
۲- نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال نوشتن دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
۳- نقش آموزش مبتنی بر موسیقی برکاهش اختلال ریاضی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
۴-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
۵-نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر افزایش شناخت اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب.
۱-۵- فرضیه ‏های تحقیق:
۱-آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلالات یادگیری دانش آموزان تاثیر دارد.
۲-آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال خواندن دانش آموزان تاثیر دارد.
۳- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال نوشتن دانش آموزان تاثیر دارد.
۴- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اختلال ریاضی دانش آموزان تاثیر دارد.
۵- آموزش مبتنی بر موسیقی در کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد.
۶- آموزش مبتنی بر موسیقی در افزایش شناخت اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد.
۱-۶- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:
۱-۶-۱- تعاریف مفهومی:
موسیقی: شکلی از هنر است که احساس، عاطفه، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند. استفاده بشر از موسیقی امری آسان و قابل دسترس بوده چون ریتم و ملودی به عنوان دو رکن اساسی موسیقی، در سرشت انسان وجود داشته است(زاده محمدی، ۱۳۸۴).
اختلال یادگیری: کمیته مشورتی ملی برای کودکان معلول آمریکا اختلال یادگیری را چنین تعریف کرده است: اختلال یادگیری یک اصطلاح عام است که به گروه ناهمگنی از مشکلات اطلاق می شود. وجه مشخصه این مشکل وجود مشکلات مهم در کسب و استفاده از توانایی های شنیدن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال و یا توانایی های ریاضی می باشد(کرک و همکاران،۱۳۷۷،ص۲۰).
اختلال ریاضی: ناتوانی در انجام مهارت های ریاضی که با توجه به ظرفیت هوش و سطح آموزش از کسی انتطار می رود(احدی، کاکاوند، ۱۳۸۷).
«خواندن» فرایندی شناختی است که در آن دیدگاه های خواننده و فرایند خواندن ارتباط زیادی با مطلبی که بناست فراگرفته شود، پیدا می کنند. در واقع فرایندی پیچیده و عالی است که اجزای بسیار متفاوتی را در بر می گیرد(خرازی، ۱۳۸۳، ص ۱۷۱).
۱-۶-۲- تعاریف عملیاتی:
آموزش مبتنی بر موسیقی: آموزشی در قالب کلمات ریتمیک توسط معلم برای بیان و ارائه درس و تکرار آن از جانب دانش آموز برای یادگرفتن مطلب ارائه شده، و استفاده از موسیقی بی کلام برای ایجاد انگیزه و هیجان در دانش آموزان.
دانش آموزان با اختلال یادگیری: شامل دانش آموزانی می شوند که در پایه سوم ابتدایی در حال تحصیل هستند که دارای هوش طبیعی و حواس سالم (بینایی، شنوایی و …) با مراجعه به دفترچه سلامت آزمودنی ها می باشند و برمبنای پرسشنامه اختلال یادگیری، اختلال دانش آموزان مورد تایید باشد.
اختلال ریاضی: ناتوانی در انجام مهارت های ریاضی، سوالات ۱۶، ۱۸، ۱۹ و۲۰ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو این اختلال را اندازه گیری می کند. دانش آموز در پایان بتواند محاسبات ریاضی را به درستی انجام دهد و بتواند در آزمون نمره قبولی را کسب کند.
اختلال خواندن: دانش آموز در خواندن کند است و هنگام خواندن کلمات را اشتباه و جابجا می خواند. سوالات ۲ تا ۶ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو این اختلال را اندازه گیری می کند.
اختلال نوشتن:دانش آموز با ناتوانی در بیان نوشتاری کلمات، همچنین نوشته هایش آشفته،کثیف و بدخط می باشد.سوالات ۱ و ۱۴، ۱۵ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادر این اختلال رااندازه گیری میکند.
اضطراب اجتماعی: سوالات ۶، ۸، ۱۲، و ۱۳ پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو این اختلال را اندازه گیری می کند.
شناخت اجتماعی: سوالات ۷، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۷ پرسشنامه، این اختلال را اندازه گیری می کند.
فصل دوم
ادبیات وپیشینه پژوهش
۱-۲- مقدمه:
از سال ۱۹۵۰ به بعد، توجه مربیان، روانشناسان و پزشکان به گروه خاصی از کودکان و آموزش آنها معطوف گشت، که از نظر جسمی و مغزی دارای هیچ گونه عارضه ی مشخصی نیستند، ولی دچار نارسایی های ویژه یادگیری و گاهی اوقات نابهنجاری های رفتاری می باشند. متخصصان آموزشی با بسیاری از کودکان روبه رو می شوند که دچار اختلالات یادگیری هستند ولی علم پزشکی هیچ گونه علامتی از نابهنجاری های عصبی، یا ضایعات مغزی در آنها نمی یابد. این گونه کودکان با وجود هوش بهنجار در یک یا چند زمینه مانند: خواندن، نوشتن، سخن گفتن، فهم ریاضی و غیره دچار ناتوانی یا اشکالات یادگیری هستند(نادری، نراقی، ۱۳۸۲، ص ۱۱-۱۲). با اینکه وضعیت کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، به تازگی مورد توجه قرار گرفته است اما علاقه در این زمینه پیشینه ای طولانی دارد. به رغم وجود پیکره ی گسترده ای از ادبیات خاص اختلالات یادگیری، میزان بسیار اندکی از اطلاعات جامع در زمینه ی راه های درمانی موثر بر کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در دست است؛ در حقیقت هنگامی که دکتر «دوریس جانسون» در سال ۱۹۸۷ تحقیق درباره اختلالات یادگیری را برای کنفرانس بین المللی ناتوانی های یادگیری خلاصه کرد، متوجه شد که از چهار صد پژوهش موجود تنها پنج درصد از آنها مرتبط با درمان بوده است(بارابارا و همکاران، ۱۳۸۱، ص ۹۳-۹۴). کنترل رفتار جهت توسعه مهارت ها و یادگیری در افراد دچار ناتوانی یادگیری ضروری است. موسیقی همراه با نظم و ساختار توام می تواند به عنوان تقویت کننده ای جهت تسهیل رفتار و کنترل تحریکات استفاده می شود(زاده محمدی، ۱۳۸۰). رشته موسیقی درمانی در حقیقت یکی از شاخه های علوم درمانی است که در آن «موسیقی درمانگر» مانند پزشک که از دارو یا وسایل جراحی استفاده می کند، از موسیقی و فعالیت های گوناگون همراه با موسیقی به عنوان ابزار درمانی استفاده می نماید(نعمتیان، ۱۳۷۸، ص ۱۳۴).
۲-۲- موسیقی:
لغت موسیقی از واژه های هند و اروپایی است. نوشتار آن (Musiqus) با لغت «ذهن» (Mind) هم ریشه است(لطفی، ۱۳۷۷، ص ۱۰۴).در همه ی تمدن های کهن، موسیقی نه تنها یکی از شاخه های مهم علوم محسوب می شده، بلکه درباره ی جنبه متافیزیکی و ارتباط موسیقی با جسم و روح و روان انسان ها نیز نظرات شگفتی وجود داشته که بخش هایی از آنها حتی به صورت مکتوب به ما رسیده است. در کانون های اصلی تمدن های باستانی (هند و چین،بین النهرین،مصر و ایران) جلوه های متافیزیکی موسیقی و تاثیر گذاری روانی آن، مهمترین جنبه های موسیقی محسوب می شده است. این جنبه ها که در بیشتر موارد در هم تنیده شده اند و از آمیزش آنها تاثیرات غایی و نهایی مورد نطر گرفته می شده است، در دو بعد کلی قابل تفکیک اند: جنبه های عام تاثیر گذاری موسیقی که حاصل از آن بهجت و سرور معنوی انسانی است، جنبه های خاص تاثیر گذاری موسیقی که اختصاصا در حوزه های موسیقی درمانی قابل تبیین است(مرادی، ۱۳۸۹، به نقل از درویشی، ۱۳۷۹، ص ۳۹و۴۰). موسیقی شکلی از هنر است که احساس، ادراک، عاطفه و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند و موسیقی درمانی به معنای استفاده از موسیقی و برنامه های تنظیم شده موسیقیایی برای توانبخشی تمامی بیماران (جسمی و روانی) است(اشمیت پرز، ۱۳۸۴).
۳-۲- موسیقی نیاز انسان :
موسیقی نیازی فیزیولوژیک، ذهنی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیاز ها ریشه گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است. موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغزآدمی دارد.
ریتم، محرک بیولوژیک و ملودی مولد لذت، خوشی و خیال انگیزی است به این دلیل کوچک ترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را بر می انگیزد و تحریک می کند. از آغاز نوزادی بدون آن که آموزشی در کار باشد توجه به ریتم و ملودی وجود و مغز به هماهنگی، نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد. بخش های مختلف مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی مشارکت دارند. نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی می پردازد و نیکره راست هماهنگی و کل (گشتالت) صدا و عواطف آن را درک می کند(زاده محمدی، ۱۳۸۰، به نقل از گینز و برادشو، ۱۹۷۷). به بیانی دیگر نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیام های موسیقایی, ترکیب فضایی روابط و درک وحدت موسیقی موثر است. شایان ذکر است کشش های قسمت راست مغز توسط سیستم لیمبیک (مرکز عواطف) توسعه می یابد. و نیمکره راست را در خواندن بدون کلام، درک الگوی کلی، رنگ آمیزی، بلندی صدا، ساختار هارمونی صداها و جنبه غیر کلامی آن موثر می داند. از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیل، حافظه، تداعی، الهام و… در آمیخته که در نتیجه از آن مقوله ای شناختی به وجود آورده است. اما بیش از هر چیزی موسیقی نیاز عاطفی و احساسی است. موسیقی سیستم عواطف (لیمبیک) مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی، که کلام و بیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت بخشد. همچنین موسیقی نیازی اجتماعی است و همبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار و گرد هم جمعند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها و بیان مشترکی را در جمع به وجود آورد و نیروی عمومی را برانگیزد موسیقی نیروی همدلی است به همین خاطر قدرت وحدت و پیوستگی دارد و از آن می توان در تفاهم اجتماعی و سلیقه ملی بهره جست و محبت و همدلی را در جامعه تقویت کرد. در مقیاس و دیدی وسیع تر موسیقی طنین وحدت عالم است(زاده محمدی، ۱۳۸۰).
۴-۲- استفاده از موسیقی:
شنیدن موسیقی تا حدودی مانند خواندن کتاب به شرایط مختلف روحی، علاقه و نیاز و ظرفیت عصبی فرد بستگی دارد. برای استفاده از موسیقی باید به موسیقی خوب، عادت کنیم. آثار ملی و اصیل را خوب و با هشیاری درک کنیم و تنها به موسیقی برای شور و حال و یا تفنن گوش نکنیم. بنابراین با توجه به احساس ها، هیجان ها، نیاز ها و به طور کلی با توجه به حال خود باید موسیقی را نیز جزء برنامه قرار داد. چرا که مصرف بیش از حد موسیقی به خصوص موسیقی هیجانی در بعضی افراد موجب بی قیدی عاطفی، آشفتگی های ذهنی و نوسان خلقی شود. پاسخ به سوالی دیرینه ذهنم را مشغول خود ساخت و به دنبال پاسخش برآمدم؛ آیا به راستی کسانی که به موسیقی گوش می سپارند و یا ساز می نوازند مجنون و یا روان پریش و روان نژند می شوند؟ آیا عصبیت های بعضی از موسیقیدانان که در شرح حال آنها بیان می شود به دلیل پرداختن به موسیقی و غور در حالت های آن بوده است؟ هنر به طور ذاتی واجد حساسیت، انعطاف و خلاقیت است(اشمیت پرز، ۱۳۸۴).
این خصایص مرتبط با هم در هر آفرینش هنری وجود دارد خلاقیت همیشه همراه با ظرافت و درک احساس بوده و موسیقی در میان همه هنرها به دلیل طبیعت صوتی و انرژیک، از نفوذ و حساسیت بیشتری برخوردار است. استفاده بی حد از این انرژی و صدای خیال انگیز آن حساسیت به وجود آورده و موجب تخلیه نیرو، خستگی، عصبیت و تلون احساس می شود. به خصوص وقتی که استفاده از موسیقی از حد نیاز و توان هنرمند خارج شده و این افراط تداوم پیدا کند. اما وجود این ناراحتی ها و عصبیت ها به علت شنیدن و یا پرداختن به موسیقی نیست بلکه به سبب مقدار و میزان و نوع استفاده از موسیقی است. بسیاری از موسیقیدانان و هنرمندان در عین این که واجد حساسیت، دقت و ظرافت روحی هستند با رعایت نظم، زندگی را در ید اختیار دارند( زاده محمدی, ۱۳۸۰). در حال حاضر آنچه در روانشناسی به عنوان موسیقی درمانی نام برده می شودعبارت از بهره گیری از روش هایی است که با گوش دادن و توجه به موسیقی به عنوان یک درمان جانبی و اغلب در کنار درمان های دارویی مورد استفاده قرار می گیرد(اندروز، ۱۳۸۲، ص ۷). موسیقی درمانی کاربرد صداها، سازهای موسیقی، آهنگ ها، قطعات موسیقی و هر چیز موسیقیایی است که به بهتر زیستن افراد کمک می کند(همان)..
۵-۲- یادگیری مطالب از طریق موسیقی:
زمانی که موسیقی با یادگیری همراه شود، در واقع می تواند شاهراه مستقیمی را به طرف مغز باز نماید. ارزش همراهی شعر یا ترانه با موسیقی این است که موسیقی از این طریق واکنش های احساسی و همچنین کورتکس شنوایی در مغز را فعال و تحریک می کند. بنابراین عناصر موسیقی از قبیل آواز، ملودی های خاص و ریتم قابلیت این را دارند که بتوان مطالب را از طریق آنها یاد گرفت و به ذهن سپرد. برای مثال اغلب افراد از همین طریق جدول ضرب و حروف الفبا را یاد می گیرند و بویژه همراه کردن حرکاتی از قبیل دست زدن، آهنگ اثر موسیقی در یادگیری مطالب را تقویت می کند. یادگیری مطالب توسط موسیقی، هم یک نوع تفریح و سرگرمی حساب می شود و هم باعث می گردد که مطالب در مناطق مختلف حافظه ضبط شده و به این ترتیب راحت تر و سریع تر یادآوری گردند.(جنسن، ۱۳۸۶، ص ۱۲۸-۱۲۹).
یکی از روش های مفید برای یادگیری مطالب به ویژه برای دانش آموزان، جایگزینی مطالب و مفاهیم جدید به جای اشعار و ترانه های موسیقی است. زمانی که فرد مطالب و اندیشه ها و کلمات را با موسیقی تنظیم و هماهنگ می نماید، ضمن اینکه مناطق مختلفی از مغز فعال می گردند، مطالب در شاهراه های متفاوت حافظه ذخیره شده و به این ترتیب ، قدرت یادگیری مطالب تقویت می گردد(همان،ص ۱۲۹).
۶-۲- منافع موسیقی در یادگیری مطالب:
شواهد نشان می دهد که موسیقی و هنرهای مربوط به آن، در یادگیری مطالب موثر هستند. سیستم هایی که موسیقی باعث تقویت آنها می شود مانند سیستم حواس پنج گانه، تمرکز ،درک ، احساس و سیستم حرکتی. در واقع نیرو های محرکه ای هستند که پشت قدرت یادگیری نهفته هستند. این مطلب به این معنی نیست که بدون موسیقی افراد نمی توانند مطالب را یاد بگیرند، بلکه یادگیری به همراه موسیقی امکان توسعه ی سیستم های مغز را که هیچ کدام به خاطر طبیعت خود امکان سنجش را ندارند، فراهم می آورد(جنسن، ۱۳۸۶، ص ۷-۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...