عقیده به پرونده اعمال
بنابر عقیده مردم ایل کاکاوند دو ملک در شانه های انسان که اعمال نیک و بد را ثبت می کنند تا در فردای قیامت در میزان عدل الهی سنجیده شود و به گناهان کیفر و اعمال ثواب را پاداش بدهند.
ساختن خانه آخرت
هر شخصی می تواند با انجام واجبات و ترک محرمات که در راس آن غیبت است خانه آخرت را بنا کند و بر عهده بازماندگان است که با خیر و خیرات و اعمال نیک متوفی را مشمول رحمت حق کنند.
اعتقادات به نذورات ماه محرم
پوشیدن لباس سیاه، بستن علم، پختن حلیم در تاسوعا ، تقسیم شربت و چای و اطعام روز عاشورا رسم و رایج استد و عقیده بر این است که امام حسین و برادر رشیدش عباس اشخاص نیازمند را یاری خواهند کرد.
اعتقادات به پای سبک و سنگین
مردم ایل کاکاوند به ویژه بانوان بر عقیده اند که پای بعضی از آدم ها سبک است یعنی اگر موقع شروع کاری مانند نان پختن، مشکه زدن اولین کسی باشند که قدم بردارند مشکلی پیش نمی آید و کار سریع جمع و جور می شود. بر عکس کسانی که پایشان سنگین است و اولین فرد باشند در شروع کار حرکت کنند کار سنگین و کند پیش خواهد رفت و نتیجه دلخواه نیز گرفته نمی شود( شهبازی، عبدالله ، ۱۳۶۶: ۳۱۲).
نذورات
کاکاوندی ها بر آن هستند که سفره های نذری شان اگر با نام ائمه اطهار بالاخص حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت رقیه خاتون و… همراه باشد قدرت شفابخشی و رفع گرفتاری بیشتر خواهد شد.
سفره های نذری
این سفره ها عبارتند از: سفره حضرت رقیه( در غروب پنج شنبه ها)، سفره حضرت ابوالفضل(یک بار در سال)، سفره حضرت علی اصغر( یک بار)، سفره بی بی سه شنبه( دو سه شنبه متوالی)، سفره حضرت زینب( روز های چهارشنبه)، سفره پنج تن آل عبا( در صورت نذر داشتن).
جام چهل کلید
چهل کلید جامی برنجی و کوچک که درون و بیرون آن نام ۱۴ معصوم و آیه های قرآن نوشته شده است و در گوشه جام چهل، ۴۰ قطعه کلید مانند فلزی قرار دارد که هریک با حلقه ای از سوراخی به جام آویزان بوده و برای دفع چشم زخم، باریختن آب روی نوزاد به کار می رفت. جام چهل کلید را روی سینه اش می گذاشتند(ماسه،هانری ، ۱۳۵۷: ۴۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جام چهل کلید با کلمات قرآنی، ادعیه و طلسم ها و در بعضی نقش صور فلکی کنده شده است. این جام در رابطه باورهای دینی و تاثیر گذاری بر وقایع و حوادث زندگی تهیه می شد و عموما در حمام ها مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به تحقیقات میدانی و کتابخانه ای در حوزه مردم شناسی از این جام تقریبا زنان و دختران ونیز برای نوزادان استفاده می کردند ازجمله: دفع آل زدگی نوزاد و زائو، چله بری نوزاد و زائو، گشاینده مشکلات، بخت گشایی دختران دم بخت، باروری نوعروس، رفع نازایی زنان و ….
استفاده از جام چهل کلید هنوز در بین مردمان این ایل که در حمام های عمومی، خصوصی( خانگی) به نیت دفع نازایی و بخت گشایی طرفدار دارد.
ازدواج
ازدواج رابطه قانونی، عرفی ،مذهبی است که زن و مرد را برای شرکت دائم یا موقت در زندگی به هم پیوند می دهد. ( طبیبی،حشمت الله، ۱۳۷۴: ۷۵) از این رو شیوه زندگی در جوامع ایجاب می کند هر مردی برای ادامه زندگی ، همسری بر گزیند و خانواده ای تشکیل دهد .بدین جهت برای ازدواج اهمیت فراوانی قائلند و این عقیده عمومیت دارد که پدر برای حفظ دودمان و روشن ماندن اجاق خانواده مکلف است برای جوانانی که به سن بلوغ می رسند زن اختیار کند، احتیاجات و لوازم مادی زوج جدید را فراهم سازد. اعتقاد بر این است که هر کس باید از خودش جانشینی داشته باشد تا علاوه بر حفظ نام، استمرار و بقای خانواده را نیز موجب شود به همین دلیل در جامعه ایران از گذشته بسیار دور تا زمان ما مردو زنی که عقیم باشند مورد نفرتند و به مردی که ازدواج نکرده و یا اولادی از خود بر جای نگذاشته ( اجاق کور) می شود. از نظر مذهبی نیز ازدواج در دین قدیم ایرانیان( مزدیستها) و چه در دین اسلام فرضیه دینی محسوب می شود و دوام و بقای اجتماع را منوط به آن می دانند. و آن را یک عمل شایان تحسین و یک عمل مقدس برای رستگاری روح دانسته اند،« در مزدگرد چهارم وندیدا در فقره ۴۷ می گوید: به درستی به تو می گویم ای سینتمان زرتشت من ( اهورا) برتری دهم مرد و زن برگزیده را به آن کسی که زن نگرفته، برتری می دهم مرد خانمان دار به آن کسی که بی خانمان است و برتری دهم کسی را که فرزند دارد به آن کسی که
بی فرزند است» ( پیر نیا، حسن، ۱۳۶۲: ۹۲).
در اسلام نیز در این باره تاکید شده، در قرآن است که « مردان و زنان و بی همسر، بندگان و کنیزان صالح خود را به نکاح( یکدیگر) در آورید و اگر فقیر باشند خدا به لطف خود آنان را بی نیاز خواهد فرمود که خدا گشایش دهنده و داناست»( نور، آیه ۳۲).
افزون بر این احادیثی چند از پیامبر اکرم نقل شده است که همگی حاکی از تشویق و ترغیب مسلمانان به ازدواج است. از جمله پیامبر(ص) نقل شده که فرمودند « نکاح سنت من است و هر کس از سنت من روی برگرداند از من نیست» .
درباره نقش اساسی ازدواج عقیده بر این است که دو خانواده یا طایفه را که هیچ گونه رابطه خوشی ندارند، به یکدیگر مربوط می سازد. در این میان وجود زن پیش از مرد اهمیت دارد. در واقع این زن است که پیوند میان دو خانواده یا دودمان و یا دو طایفه را برعهده دارد . به همین سبب گفته اند« زن پیوند اجتماع است که طایفه ها را در جامعه واحدی گرد هم می آورد.»
طریقه همسر گزینی
پس از جستجو در میان فامیل و دوستان توسط یکی از نزدیکان پسر در صورتی که دختر مورد پسند واقع شد به منزل آنها می رود و پس از جلب رضایت آنان چند زن دیگر از بستگان پسر به نام ( سر چه گرتن، sar che garthen) برای بررسی دقیق تر دختر از نظر شناختن وضعیت جسمانی مانند: سلامت چشم( دوربین و نزدیک بین)، اهول بودن، بوی دهان، زیبایی، گوش سنگینی، لکنت زبان و وضعیت رفتاری مورد توجه قرار می دهند. این وارسی ها توسط خانواده پسر به نحوی انجام می شود که خانواده دختر ناراحت نشوند. سپس با جلب نظر خانواده دختر ساعت خوبی را از روی تقویم نجم الممالک در نظر گرفته و عده ای از بستگان داماد آینده در حالی که تنقلات ، شیرینی جات و میوه ها از قبل تهیه شده به خانه پدر عروس فرستاده می شود. سپس به منزل پدر دختر رفته، در مجلسی که با حضور بستگان دختر برپا شده شرکت کرده این مراسم را خواستگاری( خوازمنی) گویند پس از صحبت کردن در همه امور یکی از ریش سفیدان را به اصطلاح « دم چرمک، dam charmak» یعنی (سخنور محترم) با گفتن صلوات بر محمد و آل محمد سخنانی به این نحو شروع می نمایند:
خواستگاری
آقایان این افرادی که خدمت شما رسیده اند از شما تقاضا دارند فلانی را به غلامی و نوکری و فرزندی خودتان قبول کنید و دخترتان را به او بدهید و یکی از بستگان نزدیک دختر، پدر ، برادر یا عموی دختر
می گوید: خدا مبارک کند، دختر قابلی ندارد. پس از تکرار چند بار صلوات بر محمد و آل محمد، با اشاره یکی از اطرافیان پسر چند نفر از جوانان و نوجوانان در مجلس به پا خاسته و مراسم « دس ماچ کردن» یعنی بوسه بر دست شروع و به ردیف دست اطرافیان دختر را می بوسند. آنا نیز صورت جوانان را می بوسند، از این ساعت به بعد کسی از خانواده عروس حق به هم زدن این وصلت را نخواهد داشت. زیرا مردم عقیده دارند اگر این معامله از طرف خانواده دختر به هم بخورد باید دست کسانی که بوسه بر آن زده شده ، قطع شود.
پس از صرف شیرینی و میوه ختم جلسه « هاموشو» ( یعنی آمد و رفت) از طرف بستگان پسر به خانه دختر برای رتق و فتق امور آغاز می گردد و پس از مراسم مهمانی او از طرف خانواده دختر با دادن شام و مهمانی به داماد و فامیل او و سپس مهمانی متقابل از طرف خانواده پسر از فامیل دختر به عمل می آید .در این زمان بردن « دس آویز ، Des aviz»( هدیه ) از قبیل عسل، روغن، گوشت شکار به وسیله داماد برای خانواده دختر آغاز می گردد. در یک شب در مجلسی که با حضور طرفین در خانه پدر دختر برپا می شود. این مراسم « خرج برین، kharj borin» ( تعیین شیربها)، مهریه و شروط به عمل می آید. علاوه بر شیر بها چند عدد قند، چای، روغن، قاطر، تفنگ به عنوان سر شیرینی تعیین سپس چند خلعت برای بستگان دختر، برادر، پدر و عمو تعیین می گردد.
دیاری( نامزدی)
مادر پسر به اتفاق دختران و بستگان خود مراسم نشان ( دیاری، Diyari) را تعیین می کنند. یک شال کشمیری، انگشتری طلا و مقداری لباس و شیرینی ، مقداری پول که به نام « نامرختانه، Namarakhtana» ( رخت آن) است ، به منزل عروس برده و او را رسما نشان می کنند . در این مدت اگر داماد در خانه عروس آب بخواهد مممکن است نامزد داماد برای او جامی پر از آب برای شوهر آینده خود ببرد، پس از نوشیدن آب مقداری پول یا سکه در جام خالی آب می اندازند که این وجه را « نام کاسانه، Nam kasana» می گویند، می اندازند. این مراسم به این علت صورت می گرفت که در گذشته داماد و عروس حق بیرون رفتن و گشت و گذار به جهت برآوردن مایحتاج دختر را نداشتند و داماد به این صورت جبران می کرد.
در یکی از روزهای مبارک( اعیاد و جشن ها) مراسم نامزدی به عمل می آید . عده ای از زنان و مردان وابستگان داماد در خانه عروس آینده گرد هم آمده ، این در حالی است که وسایل پذیرایی کلا از خانه پسر به خانه دختر آورده می شود و با رقص و پایگوبی و شادمانی مراسم ( دزی را نی) را پایان می دهند.
پس از این مراسم « حمام خنیه و نان ، Hamam khaniya va nan» (حنابندان) به عمل می آید. دست و پای عروس به وسیله زنان و اقوام پسر حنا بسته و پس از مراسم حنا، حمام و عقد و ازدواج در حالیکه عروس را به لباس رنگارنگ
(پیراهن بلند) سیر و نیم سیر و رنگ های الوان یعنی هر ۳۰ سانت از پیراهن به طور عمودی از پارچه الوان حریر دوخته شده و روسری سربند از کت و گلدوزی ابریشمی و جلیقه (سخمه، sakhma) یل (کت) خفتان و کلنجه که هر یک از جنس مخمل قرمز یا سبز یا بنفش یا ماهوت که لبه آنها اریب و با پول های سوراخ شده
(وسایل تزئینی) ملبس نموده و در اطراف سربند عروس لا سری و چو قیری طلا و یا نقره با نگین فیروزه یاقوت با مهره های الوان نخ کرده آویزان کرده، گردبند هایی از طلا یا نقره « هرت مانی، Hert mani»، مهره های شیشیه الوان نخ کرده و مهره های عقیق رنگی به نام مهره دوستی (برای دوستی شوهر) به گردن آویخته، النگو دست عروس بیشتر از نقره و یا مهره های درشت رنگارنگ یا النگوی نقره که به آنها« گوه، Goua» می گفتند در پای عروس ها «پاون، paven» که از مهره های ریز رنگی نخ کرده دو ردیفی یا سه ردیفی درست شده به پای آنها می بستند. در پای عروس « پاهله، pahelah» (پا بند) که به وسیله زرگران محلی از نقره های دانه دانه و مدور درست می شد آن را نخ کرده و به پای او می بستند. چندین کیسه کوچک از جنس ابریشم دوخته شده و آنها را پر از گل محمدی و میخک کرده و به سینه عروس آویزان می کنند. پس از آماده شدن عروس، پدر داماد و بستگان او برای آوردن عروس به خانه آنها مراجعه می کنند.
عکس شماره ۲۲: مراسم نامزدی – آرشیو عکس – ایل کاکاوند – قزوین. ۱۳۹۲
عکاس: (کاکاوند)
مراسم عروسی
مراسم کمر بستن عروس که به وسیله شال یا پارچه آنرا پدر داماد یا یکی از کهنسالان به کمر عروس
می بندند در میان شال مقداری نتمک یا نان قرار می دهند بدین منظور که دختر خانه پدری خود و زحمات پدر و مادرش را فراموش نکند. در این موقع مادر عروس با گفتن دین این دختر در گردن او، مسئولیت نگهداری و حفاظت از دختر را به عهده پدر داماد قرار می دهد. او(والدین پسر) نیز با گفتن حرف هایی مثل: از او مثل دخترم نگهداری می کنیم به مادر اطمینان می دهد. عروس را در حالی که جهاز آن به دوش چند قاطرحمل می شود و گاو و گوسفندان، قاطر و یا مادیانی که به عنوان باوانی(حق الزحمه دختر در خانه پدر) به او داده شده همراه اوست سوار بر مادیان شده و پسر بچه در جلو راکب است. در این زمان پسر بچه را در جلوی عروس و سوار بر مادیان قرار می دهند. چرا که معتقدند چون پسر بچه همراه اوست. عروس در اولین زایمان پسر به دنیا خواهد آورد. زنی کامل و زنی میان سال از خانه عروس همراه دختر اوست و یکی نیز آینه در مقابل عروس گرفته تا داماد عروس را همراهی کند، اطراف عروس به وسیله زنان و مردان خانواده داماد احاطه شده، در حالیکه دوستان ، اقوام داماد به اسب سواری، چوگان بازی، جریت روانکی(بازی که مردان سوار بر اسب به وسیله چوب دستی به هم می زدند) مشغولند و با انداختن تیرهای هوایی ابراز شادمانی می کردند، صدای ساز و دهل و رقص پایکوبی دستجات مختلف زنان و مردان هلهله زنان آواز محلی « ح ی او م ی خوش او م ی- و سرد سر ون او م ی- و پا پاون آوی» به گوش می رسد.
پارچه ای از دم در خانه تا در حجله انداخته و گوسفندی برای نذر دم در حجله آماده ذبح کردن
می نمایند. در این حالت عروس با ساز و آواز داخل منزل شده، داماد با گفتن « بسم الله الرحمن الرحیم» عروس را بغل کرده از بالای اسب بزیر آورده همانطور بغل کرده به حجله می برد، گوسفند در این وقت ذبح می شود. چندین کاسه پر از پول خورد و نقل نبات روی سر عروس می ریزند، سپس داماد پارچه روی صورت عروس را بالا می برد و مقداری پول به عنوان« ری شرمانه» به او می دهد.
شب اول یا دوم عروسی ، داماد به منزل پدر عروس رفته، دست او را می بوسد، اعلام وصلت رسمی می نماید و مبلغی وجه یا هدیه به او داده می شود. پس از یک هفته مادر عروس چلوکباب مفصل که آن را آش و خورشت می گویند در منزل تهیه و دیگ ها را به وسیله چند الاغ آش گوشت را به خانه داماد آورده، این غذا را بین فامیل داماد تقسیم می کند پس از صرف نهار، عروس را برای اقوام عروس به خانه پدر می برد . پس از یک روز توقف داماد یا مادر او را برای بردن عروس به خانه آنها مراجعه و پس از پذیرایی و دادن هدیه به داماد یا مادر داماد عروس همراه او به خانه خود بر می گردد.
آنچه گفته شد صورتی از عروسی در بین کاکاوندها مربوط به سال های گذشته است ولی اکنون مردم این ایل بیشتر مانند سایر شهرها و مراسمات آنها پس از خواستگاری خرید طلا، خرید لباس، عکس ، فیلم و با صرف مبالغ بسیار زیاد جهت شیربها و مهریه و غیره مراسم عروسی را طی می کنند.
عکس شماره ۲۳: مراسم عروسی – آرشیو عکس – ایل کاکاوند – قزوین -۱۳۹۲
عکاس : ( کاکاوند)
مراسم ترحیم در کاکاوند
بسیاری از آداب و رسوم سنتی مردم کاکاوند متاثر از رسوم کردستان و لرستان است که ریشه در هزاران سال تاریخ ایران باستان دارد. هر چند قدمت این مراسم به طور دقیق مشخص نیست ولی می توان گفت که برخی از آنها (کندن موی سر، خراشیدن صورت با ناخن، گل آلود کردن سر و لباس و سیاه پوشیدن) یادگار دوران مادها و هخامنشیان است.
دانشمندان باستان شناس شوروی سابق مانند: یعقوب افسکی در تاجیکستان شمالی از بقایای «ارگ پنجگنت» یک نقاشی دیواری کشف کرد که قسمتی از حماسه سوگ سیاوش را مجسم می کند. در آن صحنه سوگواران گریان جسد سیاوش را احاطه کرده اند و به سر و سینه خود می زنند ( فرامکین،گوگوار، ۱۳۷۲: ۱۲۴).
در ایل کاکاوند، زنان لفظ « پرس» و مردان« فاتحه خوانی» را برای مراسم ترحیم به کار می برند. از چندین سال پیش رسم شده است که صاحبان عزا لباس سیاه می پوشند و سر و شانه های خود را گل آلود می کنند. زنان صورت خود را می خراشند که این میراث ایران باستان است. زمانی ه مادر و خواهران اسفندیار از مرگ او آگاه شدند گریان ، پیراهن خود را پاره کردند و پای برهنه به دنبال تابوت می دویدند. فردوسی می گوید:
برهنه سر و پای بر گرد خاک به ش بر ، همه جامه ها کرده چاک
به پیش پدر بر، بخستند روی ز درد برادر بکندند موی
وقتی که یکی از معتمدین، که سرشناس بود و در خیر و شر و در شادی و غم مردم شرکت می کرد، از دنیا می رفت، مردم محل جمع می شدند و با احترام زیاد جسد او را شست شوی و کفن و دفن می کردند. همزمان با این اقدامات یکی از کاسب ها مردم اطراف را برای شرکت در فاتحه خوانی دعوت می کرد و نامه هایی به نزدیک ترین فامیل یا دوست متوفی در روستاهای اطراف می نوشت تا آنها نیز در مجلس ختم ( فاتحه خوانی) شرکت کنند و آنها نیز به ابتکار خود عده ای را دعوت می کردند.
ورود غریبه ها و استقبالی که از آنان به عمل می آمد تماشایی و به یادماندنی بود. حدود ۱۵ نفر به سپرستی یک فرد با تجربه انتخاب و برای استقبال آماده می شدند. به محض رسیدن غریبه ها به ۱۰۰ متری محل، به استقبال آنها می رفتند و موقعی که به هم می رسیدند به صاحبان عزا تسلیت می گفتند و با گریه و زاری به منزلی که برایشان پیش بینی شده بود هدایت می شدند. نوحه سرایی زنان فرق داشت. زن های عزادار به استقبال تازه واردان- اهالی دیگرو غریبه ها می رفتند. بطور متناوب سر و بدن خود را به چپ و راست خم کرده، موی خود را می کنند و صورت می خراشیدند و تکرار می کردند ” وای ” و به یاد حسین (ع )شیون می کردند و تازه واردین هم با همان حالات، کلمات و حرکات ، غیر از کندن سر و خراشیدن صورت پاسخ می دادند تا به منزل برسند. در اتاق زنان بزرگ فامیل در کنار بانوی صاحب عزا« مور» یعنی با سوز و گداز نوحه سرایی می کردند و پس از چند لحظه چایی می نوشیدند و سیگار می کشیدند. در مجلس مردان هم چپق، سیگار و گاهی تریاک می کشیدند و درباره شخصیت متوفی صحبت می کردند. پس از صرف چای، قرائت فاتحه و صحبت راجع به متوفی و پس از اینکه آخوند مدعو، روضه مختصر می خواند و ناهار می خوردند، مجلس را ترک می نمودند( همان: ۱۲۵).
کفن و دفن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...