فایل پایان نامه با فرمت word : نگاهی به پژوهشهای انجامشده درباره : دیپلماسی شهروندی و … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
۱۰۰
۱۰۰
توصیف جدول: بر اساس جدول شماره ۴ -۳۴، ۶۰ درصد از متخصصان و صاحبنظران، به این سوال که رسانههای نوین (وبلاگها، تالارهای گفتگو و شبکه های اجتماعی و …) چه نقشی در دیپلماسی شهروندی دارند، پاسخ دادهاند این رسانه ها دارای «نقش کلیدی» هستند. ۴۰ درصد از آنان نیز ارتباطات چهره به چهره را در این زمینه موثرتر دانسته اند، هرچند معتقدند رسانههای نوین برای برقراری ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف کمهزینهتر و کارآمدتر هستند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل پنجم
جمعبندی، نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها
۵ – ۱ جمعبندی یافتههای تحقیق
۵- ۱- ۱ سیمای پاسخگویان
پس از بررسی ۳۸۴ پرسشنامه، مشخص گردید تعداد ۱۹۸ نفر (۶/۵۱ درصد) از پاسخگویان را مردان و تعداد ۱۸۶ نفر (۴/۴۸ درصد) از آنان را زنان تشکیل می دهند.
همچنین تعداد ۱۹۲ نفر (۵۰ درصد) از پاسخگویان در سنین «۲۵ سال وکمتر» و تعداد ۱۱۰ نفر (۶/۲۸ درصد) از آنان در سنین «۲۶ الی ۳۰» سال، تعداد ۵۸ نفر (۱/۱۵ درصد) در سنین «۳۱ الی ۳۵ سال» و بالاخره تعداد ۲۴ نفر (۲/۶ درصد) در سنین «۳۶ سال و بیشتر» قرار دارند.
از مجموع ۳۸۴ نفر پاسخگو نیز، ۶۲ نفر (۱/۱۶ درصد) دانشجوی مقطع کاردانی و یا تحصیلات کمتر از آن داشتند، ۲۰۸ نفر (۲/۵۴ درصد) دارای مدرک کارشناسی و دانشجوی مقطع کارشناسی بوده اند، ۹۹ نفر (۸/۲۵ درصد) دارای مدرک کارشناسی ارشد و یا دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد و بالاخره ۱۵ نفر (۹/۳ درصد) دانشجوی مقطع دکتری بوده اند.
۵- ۱- ۲ نتایج حاصله در خصوص میزان فعالیت شهروندان ایرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی
در ارتباط با پاسخگویی به سوال ۶ تحقیق در خصوص وضعیت فعالیت شهروندان در فضای مجازی، شهروندان، به طور کلی فعالیت خود را در چهارچوب دیپلماسی شهروندی، «زیاد» (۵/۴۴) توصیف کرده اند. ۵/۳۷ درصد از آنان فعالیت «متوسط» و بالاخره کمترین نسبت، یعنی۱۸ درصد نیز در این ارتباط، فعالیت «کمی» دارند.
از جمله مسائل حائز اهمیت در میان مجموع فعالیتهای آنان، استفاده از اطلاعات ارائه شده در وب است، بر اساس پاسخهای پاسخگویان، تعداد ۳۱۵ نفر، یعنی ۱/۸۲ درصد از آنان، زیاد از اطلاعات ارائه شده در وب استفاده می کنند. از سویی «استفاده از آموزشهای آنلاین» و نیز «مشارکت در گفتگوهای آنلاین» نیز از جمله فعالیتهایی است که کمتر توسط پاسخگویان مورد انجام قرار گرفته است. به طور مثال، تنها ۳/۲۶ درصد از پاسخگویان در «مشارکت در گفتگوی آنلاین» و ۳/۲۰ درصد از آنان در «استفاده از آموزشهای آنلاین»، گزینه «زیاد» را انتخاب کرده اند. همچنین «ارائه راهحل» نیز از جمله مواردی است که کمتر توسط شهروندان ایرانی در فضای مجازی تجربه شده است به طوری که در حدود نیمی از آنان (۷/۴۷ درصد) در این زمینه فعالیت «کمی» داشته اند. از جمله موارد قابل توجه دیگر در این خصوص، اهتمام پاسخگویان نسبت به ارائه تصویر مثبت و مطلوب از ایران (شاخص اول) است که بیش از نیمی از آنان، فعالیتهای خود در ارتباط با این مولفهها (چهار سوال اول)، «زیاد» عنوان کرده اند. این در حالی است که در مورد شاخص سوم و چهارم فعالیت در چهارچوب دیپلماسی شهروندی یعنی، «مشارکت در فعالیتهای صلحطلبانه و حل تعارضات» و «تبادل و تسهیم اطلاعات در فضای مجازی»، پاسخها به طور قابل توجهی در گزینه های دیگر توزیع میگردد و از تعداد پاسخها به گزینه «زیاد» در خصوص این دو شاخص کاسته می شود.
همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی دیدگاه پاسخگویان درباره تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی، بیشترین نسبت پاسخگویان یعنی ۷/۴۸ درصد، معتقدند تاثیرگذاری فعالیتهای دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی، «زیاد» است، ۵/۴۳ درصد از آنان، مقدار تاثیرگذاری را «متوسط» دانسته اند و ۸/۷ درصد معتقدند فعالیتهای دیپلماسی شهروندی تاثیر کمی بر سیاست خارجی دارد.
در خصوص پاسخگویی به سوال ۸ تحقیق، یعنی محدودیتهای فعالیت در چهارچوب دیپلماسی شهروندی از نظر پاسخگویان، با بررسی جداول فصل چهار، مشخص گردید پاسخگویان، معتقدند «محدودیتهای سیاسی-اجتماعی»، به عنوان مهمترین مانع برقراری ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف است. «عدم آشنایی با زبانهای بین المللی» و «عدم آشنایی با شبکه های تسهیلکننده ارتباط» از نظر آنان در درجه دوم و سوم اهمیت واقع شده اند.
و بالاخره در ارتباط با سوال ۹ تحقیق یعنی میزان آشنایی شهروندان تهرانی با وبسایتها و مراکز تسهیلکننده ارتباط، پاسخ غالب یعنی ۸۲ درصد از پاسخگویان با هیچکدام از وبسایتها و مراکز تسهیلکننده ارتباط آشنایی نداشته و گزینه «هیچکدام» را به عنوان پاسخ انتخاب کرده اند.
۵ -۱ -۳ تحلیل یافتههای حاصله از روش تحقیق کمی
۵ – ۱ – ۳ – ۱ نتایج حاصله از آزمون خی دو
بر اساس جداول حاصله از آزمون خیدو و با در نظر گرفتن خطای ۰۱/۰ (Sig=0/000) و درجه اطمینان ۹۹/۰ بین میزان فعالیت شهروندان ایرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی و سه متغیر جنس، سن و تحصیلات آنها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس دسته دیگری از جداول حاصله از آزمون خیدو، بین دیدگاه شهروندان راجع به میزان تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی و سه متغیر جنس، سن و تحصیلات آنها رابطه معناداری وجود دارد.
۵ – ۱ – ۳ – ۲ نتایج حاصله از آزمون t
نتیجه مقایسه میانگین فعالیت شهروندان ایرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در دو گروه زنان و مردان نشان میدهد طبق مقدار آزمون t (412/1) و با توجه به درجه آزادی ۳۷۵=d.f، با قبول خطای بیش از ۰۵/۰ و درجه اطمینان کمتر از ۹۵/۰ بین این دو گروه از نظر میزان میانگین فعالیت شهروندان ایرانی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی تفاوت معناداری وجود ندارد.
همچنین مقایسه میانگین دیدگاه پاسخگویان نسبت به تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی برای دو گروه زنان و مردان، حاکی از آن است طبق مقدار آزمون t (1/742) و با توجه به درجه آزادی ۳۷۳=d.f، با قبول خطای بیش از ۰۵/۰ و درجه اطمینان کمتر از ۹۵/۰ میتوان نتیجه گرفت بین این دو گروه از نظر دیدگاهی که نسبت به تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی دارند، تفاوت معناداری وجود ندارد.
۵- ۱- ۳- ۳ نتایج حاصله از همبستگی پیرسون و رگرسیون
با توجه به نتایج بدست آمده از انجام تکنیک همبستگی و تحلیل رگرسیون، میان متغیرهای مستقل (سن، تحصیلات) و متغیر وابسته (وضعیت فعالیت شهروندان) رابطه وجود دارد. بیشترین مقدار همبستگی (۶۸۱/۰) به متغیر «سن» تعلق دارد و پس از آن «تحصیلات» با مقدار همبستگی ۵۲۱/۰ در اولویت بعدی قرار دارد. شدت رابطه میان متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نیز با محاسبه رگرسیون به دست آمده است. بر اساس نتیجه حاصله، در مجموع شدت رابطه هر دو متغیر مستقل با متغیر وابسته ۷۰/۰ میباشد. با بهره گرفتن از جدول ANOVA، معنیدار بودن رگرسیون و رابطه خطی بین متغیرها به اثبات رسید. بر اساس این جدول، F برابر با ۴۵۱/۱۸۳ میباشد و با توجه به اینکه F محاسبه شده بزرگتر از F جدول با درجات آزادی (۲و۳۸۱) است، فرض صفر یعنی فرض عدم وجود رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته، رد می شود و سطح معناداری به دست آمده (۰۰۰/۰)، معنیدار بودن آن را در سطح ۹۹ درصد تایید می کند. با بهره گرفتن از نتایج اصلی رگرسیون نیز، اهمیت نقش متغیرهای مستقل در پیش بینی متغیر وابسته مشخص گردید. با بهره گرفتن از مقادیر بتا، متغیر «سن» سهم بیشتری در پیش بینی متغیر وابسته دارد. مقدار این سهم برابر با ۵۶۷/۰ است. این مقدار برای متغیر «تحصیلات» ۲۰۰/۰ میباشد.
همچنین، با انجام تکنیک همبستگی و تحلیل رگرسیون، مشخص گردید میان متغیرهای مستقل (سن و تحصیلات) و متغیر وابسته (دیدگاه پاسخگویان نسبت به تاثیرگذاری فعالیتهای دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی) رابطه وجود دارد. بیشترین مقدار همبستگی (۶۷۰/۰) به متغیر «سن» تعلق دارد و پس از آن «تحصیلات» با مقدار همبستگی ۵۲۴/۰ در اولویت بعدی قرار دارد. شدت رابطه میان متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نیز با محاسبه رگرسیون به دست آمده است. بر اساس نتیجه حاصله، در مجموع شدت رابطه هر دو متغیر مستقل با متغیر وابسته ۶۹۳/۰ میباشد. با بهره گرفتن از جدول ANOVA، معنیدار بودن رگرسیون و رابطه خطی بین متغیرها به اثبات رسید. بر اساس این جدول، F برابر با ۵۵۱/۱۷۵ میباشد و با توجه به اینکه F محاسبه شده بزرگتر از F جدول با درجات آزادی (۲و۳۸۱) است، فرض صفر یعنی فرض عدم وجود رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته، رد می شود و سطح معناداری به دست آمده (۰۰۰/۰)، معنیدار بودن آن را در سطح ۹۹ درصد تایید می کند. با بهره گرفتن از نتایج اصلی رگرسیون نیز، اهمیت نقش متغیرهای مستقل در پیش بینی متغیر وابسته مشخص گردید. با بهره گرفتن از مقادیر بتا، متغیر «سن» سهم بیشتری در پیش بینی متغیر وابسته دارد. مقدار این سهم برابر با ۵۴۹/۰ است. این مقدار برای متغیر «تحصیلات» ۲۱۳/۰ میباشد.
۵- ۱- ۴ تحلیل یافتههای حاصله از روش تحقیق کیفی
در این قسمت، تحلیل نهایی یافتههای کیفی با بهره گرفتن از محتوای مصاحبه های انجام شده با صاحبنظران و محققان و همچنین بر اساس جداول بخش کیفی در فصل چهار ارائه میگردد.
سوال اول: بیش از نیمی از متخصصان و صاحبنظران با پذیرش و تایید مفهومی به نام دیپلماسی شهروندی، به عنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی، موافق هستند. صاحبنظران سه حوزه روابط بینالملل، علوم سیاسی و علوم ارتباطات معتقدند دیپلماسی شهروندی می تواند همچون سایر انواع دیپلماسی به عنوان ابزار سیاست خارجی مورد استفاده قرار گیرد. آنان همچنین، پیدایش و به کارگیری چنین مفاهیمی را با توجه به ظهور بازیگران جدید بین المللی و نیز نظام متحول جهانی کاملا محتمل دانسته و با توجه به گسترش تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، بر بکارگیری گسترده این مفهوم در آینده تاکید نموده اند.
البته تعدادی از موافقان طرح مفهوم دیپلماسی شهروندی به عنوان ابزار سیاست خارجی، آن را به عنوان «زیرمجموعهای برای انواع دیگر دیپلماسی به ویژه دیپلماسی عمومی» مورد تایید قرار دادهاند. همانطور که تعدادی از تعاریف موجود راجع به دیپلماسی شهروندی، از جمله تعریف میلیسن (۲۰۰۵)، دیپلماسی شهروندی را یکی از حلقههای کوچک در زنجیره پیرامون سیاست خارجی دانسته است که از یکسو با دیپلماسی عمومی و از سوی دیگر با دیپلماسی رسانهای در ارتباط است. در عین حال، کمتر از نیمی از آنان، این ایده را در معنای دیپلماسی و به عنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی، قابل قبول ندانستهاند چرا که عقیده دارند «نمی توان تعامل شهروندان با یکدیگر را یک رابطه دیپلماتیک دانست». آنان معتقدند فعالیتهای دیپلماتیک تنها به رابطه رسمی میان دولتها اطلاق میگردد. سلیمی معتقد است: «از دید ادبیات کلاسیک روابط بینالملل، ارتباط شهروندان با همدیگر، مستقل از دولتها دیپلماسی محسوب نمی شود ولی می تواند بر فضای دیپلماسی تاثیر بگذارد یا میتواند دیپلماسی را تسریع کند یا شرایط دیگری به آن ببخشد.»
سوال دوم: بیش از نیمی از متخصصان و صاحبنظران آنان با تفکیک دیپلماسی شهروندی به دو گونه وابسته و مستقل مخالف بودند. دلایل آنها در خصوص پاسخ منفی خود، اغلب حول این محور «چنانچه تعامل شهروندان در راستای اهداف ملی باشد، نمیتواند از دستگاه دیپلماسی کشور مستقل تلقی گردد.» است. سلیمی در این رابطه چنین توضیح می دهد: «اساسا هدف از سیاست خارجی تلاش برای تامین اهداف و منافع ملی است و دیپلماسی به عنوان ابزار سیاست خارجی نیز این وظیفه را بر عهده دارد. لذا اگر بپذیریم هدف از اجرای دیپلماسی شهروندی، تلاش برای تامین اهداف و منافع ملی باشد، لذا نمیتوانیم آن را از دستگاه دیپلماسی کشور مستقل بدانیم.» لازم به ذکر است قوام (۱۳۸۱) در خصوص اهداف و منافع ملی مینویسد: در برخی موارد رفتارهای واحدهای سیاسی در صحنه سیاست بینالملل، ارتباطی به منافع ملی آنها ندارد؛ بلکه اقدامات مزبور، صرفاً از خواسته ها و منافع گروهی از اقلیت سرچشمه میگیرد که برای حفظ موقعیت خویش، آن را براساس منافع ملی توجیه می کند.» تعدادی از صاحبنظران نیز (کمتر از نیمی از آنها)، این تقسیم بندی را قابل قبول دانسته و معتقدند «هر مفهوم جدیدی که در حوزه روابط بینالملل و علوم سیاسی تولید شود، ممکن است در فضای فکری جهانی پذیرفته شود». افروغ با تاکیدی ویژه بر انجام این تقسیم بندی، معتقد است: «دیپلماسی شهروندی را تنها زمانی میتوان به رسمیت شناخت که کاملا مستقل از نظارت و کنترل دولت باشد، در غیر اینصورت طرح چنین مفهومی ضرورتی نخواهد داشت.» آنا داوسون مینویسد: (۲۰۱۱) «دیپلماسی شهروندی می تواند کاملا مستقل از فعالیتهای دیپلماسی رسمی باشد» همچنین بر اساس تعریف دیگری در فصل دوم، «دیپلماسی شهروندی زمانی به اجرا درمیآید که کانالهای رسمی قابل اعتماد و یا مطلوب شناخته نشوند؛ به طور مثال، هنگامی که دو کشور، دولتهای یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند، دیپلماسی شهروندی می تواند ابزار مطلوبی برای سیاست خارجی باشد.» به عبارت دیگر، در چنین شرایطی دیپلماسی شهروندی می تواند بدون توجه به اهداف و منافع ملی مورد نظر دولت به اجرا درآید و اهداف تعیینشده خود را دنبال کند.
سوال سوم: اکثر متخصصان و صاحبنظران، فعالیت شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی را بر سیاست خارجی کشور موثر میدانند. هر چند که تعدادی از آنها، تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی را «مشروط به خواست و اراده دولتها» و یا تعدادی نیز تاثیرگذاری آن را «غیرمستقیم» دانسته اند. شهیندخت خوارزمی با طرح موضوع نامه جمعی از نخبگان ایرانی برای کاهش تحریمها به مجامع بین المللی و نیز باراک اوباما، آن را اقدامی در چهارچوب دیپلماسی شهروندی معرفی کرده و معتقد است: انجام چنین اقداماتی، قطعا تاثیرگذاربوده و راه را برای از سرگیری مذاکرات و طرح راهحلهای جدید سیاسی هموار میسازد.» حسین سلیمی با اشاره به موضوع فلسطین به تفصیل توضیح میدهد: «در فضای خشک دیپلماسی دولتی، اسرائیل به یک فعال مایشاء در منطقه خاورمیانه مبدل شده بود. به طوری که دیپلماسی دولتی اسرائیل توانسته بود فلسطینیان را تروریستهای خشنی جلوه دهد که اسرائیلیهای مظلوم را دائما تحت تهدید و فشار قرار می دهند. با پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و رشد رسانههای نوین و در نتیجه برقراری ارتباط میان شهروندان در کشورهای مختلف، بخش عمدهای از تصاویر تغییر یافت و دولت اسرائیل تحتتأثیر چنین روابطی که در فضای جهانی، بین شهروندان برقرار گردیده، به دولتی خشن و اشغالگر مبدل شد که حتی آمریکا و متحدان استراتژیکاش نمی توانند بیچون و چرا از آن حمایت کنند و حتی ناگزیرند بسیاری از اقدامات اسرائیل در فضای دیپلماسی دولتی را محکوم کنند.» زیباکلام نیز به تاثیر بیچون و چرای دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی معتقد است و شاکری ضمن تایید تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی، معتقد است: اگر چنانچه فعالیتهای و اقدامات دیپلماسی شهروندی در راستا با منافع و اهداف دولتها باشد، این تاثیرگذاری با شدت بیشتر همراه خواهد بود. در غیراینصورت، میزان تاثیرگذاری به میزان تلاش شهروندان، میزان وفاق عمومی میان آنان و نیز نوع مسئله متفاوت خواهد بود. موسویان نیز اعتقاد دارد: «راه های دیگری غیر از دیپلماسی متعارف وجود دارد که می تواند ملتها را به هم نزدیک کند و در نتیجه بین کشورها در نهایت اعتمادسازی به وجود آید تا برای رسیدن به صلح با هم همکاری کنند. شهروندان و گروه های مختلف باید با هم وارد گفتگو شده تا درک متقابل طرفین رشد یابد.» همچنین بر اساس نمونهها و مواردی که در فصل دوم معرفی شده است، همگی این تاثیرگذاری را مورد تایید قرار دادهاند. برگس (۲۰۱۳)، معتقد است: «مدیریت تعارضات رسمی، گاهی اوقات غیرقابل انجام و اجراست؛ زیرا مباحثهکنندگان کاملا با هم بیگانه هستند، رهبران تمایلی به تغییر شرایط ندارند و مباحثه ممکن است با منازعات بیشتری درهم تنیده شود. در چنین شرایطی، اگر میانجیگران غیررسمی، در یک زمینه غیررسمی با یکدیگر ملاقات (دیدار) داشته باشند، می تواند سودمند واقع گردد؛ چنین گفتگوهایی گاهی می تواند منجر به توافقات جدیدی شود و رویکردهای ابتکاری تولید کند که در فرآیندهای رسمی مذاکرات، مورد اقتباس قرار گیرد.» هنگامی که بی اعتمادی و بدگمانی دوطرفه بین دو کشور شایع و غالب است، بکارگیری دیپلماسی شهروندی، فضای مساعدی به وجود می آورد که در آن تصمیمات رسمی میان دولتها منجر به پیامدها و نتایج مثبتی میگردد چرا که با برقراری ارتباط مردم با مردم، بسیاری از تعصبات، سوگیریها و عقاید قالبی منفی هر دو ملت نسبت به یکدیگر کمتر می شود و زمینه برای اعتماد متقابل فراهم آید. حتی بیش از نیمی از شهروندان تهرانی که پاسخگویان به پرسشنامه این تحقیق بوده اند، معتقدند تاثیرگذاری فعالیتهای دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی، «زیاد» است. و بالاخره اینکه اقلیتی از متخصصان و صاحبنظران نیز، این تاثیرگذاری را نفی کرده اند.
سوال چهارم: نیمی از متخصصان و صاحبنظران معتقدند دستگاه سیاست خارجی ایران به استفاده از پتانسیل شهروندان برای پیشبرد اهداف و تامین منافع ملی تمایل دارد. البته بخشی از این تعداد، استفاده از پتانسیل شهروندان در سیاست خارجی را منوط به این دانسته اند که «فعالیتها و اقدامات دیپلماسی شهروندی در راستای سیاستگذاری دستگاه سیاست خارجی کشور باشد» و یا تنها زمانی استفاده از آن را ممکن میدانند که «دستگاه سیاست خارجی برای تامین اهداف خود، به بسیج افکار عمومی نیاز داشته باشد». افروغ، استفاده سیستمیک و نظامند از پتانسیل شهروندی در سیاست خارجی ایران را رد می کند و عقیده دارد استفاده از این پتانسیل به صورت موردی و در ارتباط با بعضی موضوعات صورت میگیرد. قشقاوی، معتقد است: «باید از پتانسیل شهروندان در سیاست خارجی استفاده نمود. به ویژه هموطنان ما در خارج از کشور، هم میتوانند به عنوان فرصتها مهم عرصه دیپلماسی شناخته شوند و هم سفیران خوبی به منظور ارائه تصویر درست و حقیقی از ایرانیان باشند.» هادوی نیز در پاسخ به این سوال اظهار داشته است: «دیپلماسی شهروندی قادر به شکستن تبلیغات مخرب سایر کشورها علیه حقیقت صلحدوستی ملت ایران است. این امر با گفتگو بین گروه ها و طبقات مختلف مردم این کشورها با سایر مردم دنیا قابل انجام است. در بسیاری از موارد در افکار عمومی ملتها، دیپلماسی شهروندی، موثرتر از دیپلماسی رسمی دولتی است. لذا شهروندان میتوانند در این شرایط حساس دیپلماتیک، موتور دیپلماسی شهروندی صلحجویانۀ ملت ایران باشند. ملت ایران دارای پتانسیل بالایی برای بهبود چهرۀ ایران در افکار عمومی جهان است؛ که دیپلماسی ذاتا بستۀ دولتی، قادر به استفاده از این قدرت عظیم نیست.»
شاملو در بحث دلایل اهمیت دیپلماسی شهروندی در راستای دیپلماسی رسمی یا دولتی میگوید: «پس از تحولات در ساختار نظام بینالملل و فروپاشی سیستم دوقطبی که با فرایند جهانی شدن همراه بوده، این موضوع در حوزه سیاسی به تحدید حاکمیت دولتها به عنوان کنشگران اصلی نظام بینالملل انجامیده است. از سوی دیگر، فعالیتهای عرصه دیپلماسی پررنگتر شده است. همچنین واگذاری مسئولیتهای دولتها به بخشهای خصوصی و نهادهای غیردولتی در کشورهای مختلف شتاب بیشتری به خود گرفته است، به طوری که دولتها در این کشورها به سوی کوچکتر شدن پیش میروند و تصمیمگیریها هم به نوعی تحت تأثیر همین مولفهها از پائین به بالا اعمال میشود. از این رو شهروندان میتوانند در تعاملات و روابط انسانی به جایگاه شایستهای دست یابند.» البته نیمی از پاسخگویان نیز استفاده از پتانسیل شهروندان در سیاست خارجی ایران را نفی کرده اند چرا که معتقدند نگرانی دولت از «تخریب چهره نظام و کاهش اعتبار آن» و یا «ایجاد بحرانها و آشوبهای داخلی» باعث میگردد نسبت به استفاده از دیپلماسی شهروندی بیمیل باشد. در این میان تعدادی از صاحبنظران نیز، از جمله، زیباکلام، استفاده از پتانسیل شهروندان در سیاست خارجی را منتفی دانستند چرا که به نظر آنان «اهمیت و نقش آن در پیشبرد اهداف سیاست خارجی، بر مسئولان دستگاه سیاست خارجی کشور روشن نیست».
سوال پنجم: بیش از نیمی از متخصصان و صاحبنظران، رسانههای نوین را (وبلاگها، تالارهای گفتگو و شبکه های اجتماعی و …) دارای «نقش کلیدی» در دیپلماسی شهروندی میدانند. نوروزپور معتقد است: «رسانههای نوین، گستره دیپلماسی و سیاست خارجی را وسیعتر ساخته است. امروزه پیشبرد سیاست خارجی و دیپلماسی بیش از پیش به میزان استفاده از رسانه ها بستگی دارد و اگر چنانچه شهروندان بتوانند به طور موثری از آنها استفاده نمایند، با قدرت بیشتری در عرصه سیاست خارجی ظاهر خواهند شد.» خوارزمی با اشاره به دو ویژگی مهم رسانههای نوین یعنی، هزینه کمتر و انعطافپذیری معتقد است: «این رسانه ها در همه جنبه های زندگی حضور داشته و به طور طبیعی بر توانایی افراد در برقراری ارتباطات بین المللی، تاثیر گذاشتهاند.» ناصر و تاتووسیان نیز بر این عقیدهاند دیپلماسی شهروندی مستلزم برقراری ارتباط است و مبتنی بر گسترش و اشاعه منافع مشترک میان فرهنگها، زبانها و ملیتهای مختلف است. ظهور اینترنت، امکان برقراری ارتباطات را فراهم آورد و پیدایش جوامع جدیدی را امکان پذیر ساخت و بدین وسیله فرصتهای جدیدی برای شهروندان ایجاد نمود تا به عنوان دیپلمات به ایفای نقش بپردازند. رسانههای نوین به ویژه برای تلاش های دیپلماسی شهروندی بسیار مناسب بوده؛ چرا که به مردم سراسر دنیا اجازه میدهد در یک زمان واقعی، پیامها و گفتگوها را به طور مشترک تولید، منتشر و مورد استفاده قرار دهند. تعدادی از متخصصان و صاحبنظران نیز ارتباطات چهره به چهره را، ابزار موثرتری برای دیپلماسی شهروندی معرفی کرده اند. آنان هرچند معتقدند رسانههای نوین برای برقراری ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف کمهزینهتر و کارآمدتر هستند، اما تاثیرگذاری ارتباطات چهره به چهره، تنوع برنامه ها و فعالیتهای حضوری، ایجاد میزان بالاتری از اعتماد متقابل را دلیل انتخاب خود میدانند.
۵-۲ جمعبندی مباحث نظری
امروزه شهروندان به عنوان بازیگران جدید عرصه سیاست خارجی، در کنار سایر بازیگران یعنی دولتها، سازمان بین المللی، شرکتهای فراملیتی و گروه های تروریستی قرار گرفتهاند تا ارائهکننده تاثیرگذاریهای مختلف در نظام بینالملل باشند و حتی تاثیرات نامطلوب ناشی از سیاستهای نادرست داخلی دولت متبوع خود و یا سیاستهای خارجی نادرست برخی دولتها را از بین ببرند. دیپلماسی شهروندی میتواند بواسطۀ ایجاد تعامل سازنده میان ملتها در سطح بینالمللی، در کسب دستاورد لازم برای تحقق صلح و تامین منافع ملی به روش مسالمتآمیز، مفید و موثر واقع شود. کشمکشها و تعارضات ناشی از تضاد منافع گروه های ذینفوذ و اولیگارشیهای قدرت در کشورهای مختلف، باعث شده است که دیپلماسی رسمی به ابزاری ناکافی برای کنش و واکنش بازیگران بینالمللی تبدیل شود. در چنین شرایطی، دیپلماتهای مکتب دیپلماسی رسمی با مشکلات و چالشهای عمدهای در انجام ماموریتهای خود مواجه هستند. این در حالی است که دیپلماسی شهروندی با بهره گرفتن از بازیگران جدید غیردولتی و نیز رسانههای نوین، ابزار مناسبی جهت تحقق منافع ملتها در سطح بینالمللی فراهم میآورد. محقق بر این عقیده است اصولاً ملتها با یکدیگر مشکل ندارند و بر این اساس، و جهت تامین منافع بین المللی شهروندان جهانی، ورود آنان به عرصۀ دیپلماسی شهروندی یک ضرورت انکارناپذیر بهنظر میرسد. برای این منظور، ارتقا توانمندیهای آنها برای تبدیل به دیپلماتهای شهروند و همچنین پرورش نسل جدیدی از دیپلماتها برای پیشبرد دیپلماسی شهروندی حائز اهمیت است.
دیپلماسی شهروندی به دنبال برقراری روابط دوطرفه سودمند، میان ملتهاست؛ در حالی که بازیگران اصلی دیپلماسی سنتی، دولتها هستند و بازیگران عرصه دیپلماسی عمومی نیز، دولتها و ملتها هستند. این وجه به ویژه یکی از مهمترین تمایزات دیپلماسی عمومی و دیپلماسی شهروندی است. محقق معتقد است بازیگران اصلی دیپلماسی شهروندی، شهروندان یک کشور هستند که قادرند با بهره گرفتن از ابزار رسانههای نوین، بر رفتار و سیاستهای یک کشور تاثیر بگذارند؛ گرچه تاثیرگذاری شهروندان در این زمینه گاهی به صورت مستقیم و گاهی نیز غیرمستقیم است. به عبارتی، در جایی که سیاستها و رفتار یک دولت، نشات گرفته از نگرش شهروندان آن باشد، تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی به طور مستقیم و اگر چنانچه نگرش شهروندان هیچگونه تاثیری بر سیاستها و رفتارهای دولت نداشته باشد، تاثیرگذاری این نوع دیپلماسی به طور غیرمستقیم خواهد بود.
شکل شماره ۵ – ۱ بازیگران اصلی در دیپلماسی سنتی، دیپلماسی عمومی و دیپلماسی شهروندی
دیپلماسی سنتی دیپلماسی عمومی دیپلماسی شهروندی
دولت
شهروند
دولت
شهروند
با توجه به پتانسیلهای قابلتوجه دیپلماسی شهروندی، دولتهای زیادی از جمله ایالات متحده درصدداند از آن در جهت پیشبرد دیپلماسی عمومی رسمی کشور استفاده کنند. اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده، در همین خصوص اظهار میدارد: «ما باید با مردم بر اساس احترام و درک متقابل تعامل کنیم؛ کاری که در پیش رو داریم، بسیار سنگین است و کاری نیست که دولت باید و به تنهایی انجام دهد. اگر ما میخواهیم این کار را به درستی انجام دهیم، به کمک و پشتیبانی شهروندان نیازمندیم».
دیپلماسی شهروندی از رسانههای نوین به عنوان کانال ارتباطی خود بهره میبرد و به برقراری ارتباط مردم با مردم می پردازد. این رسانه ها در اختیار تعداد زیادی از شهروندان کشورهای مختلف میباشد که با بهره گیری از آن و شرکت در فعالیتها و برنامه های مختلف، دسترسی به اهداف دیپلماسی شهروندی میسر میگردد. جودیت مکهیل، معاون دیپلماسی عمومی وزیر امور خارجه ایالات متحده، با اشاره به رسانههای نوین معتقد است: «امروزه دیپلماسی شهروندی، بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، ابزارهای لازم برای برقراری ارتباط و تعامل با سایر فرهنگها را در اختیار دارد». لذا رسانههای نوین را میتوان مهمترین ابزار دیپلماسی شهروندی دانست، به ویژه آن دسته از رسانههای نوین که مشارکت و تعامل افراد در فضاهای مجازی را امکان پذیر میسازند. بدیهی است دیپلماسی شهروندی به مدد استفاده از رسانههای نوین که هزینه کمتر و کارآیی بیشتری نسبت به سایر انواع رسانه ها دارند، می تواند جایگاه بهتری در میان انواع دیگر دیپلماسی در قرن بیستویکم داشته باشد. البته در دیپلماسی عمومی نوین و دیپلماسی دیجیتال بر این جنبه از ویژگیهای تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی تاکید شده و آن را در جهت پیشبرد دیپلماسیهای فوقالذکر موثر دانسته اند.
در دیپلماسی شهروندی، هزینه فعالیتهای مختلف توسط بخش خصوصی به ویژه شهروندان تامین میگردد. این در حالی است که در انواع دیگر دیپلماسی، تامین هزینه برنامه های مختلفی که در دستگاه سیاست خارجی و در چهارچوب دیپلماسی انجام میگیرد، بر عهده دولت است. در فصل دوم، در مبحث دیپلماسی عمومیِ خصوصی شده که در حقیقت طبق استدلال محقق، دیپلماسی شهروندی وابسته تلقی میگردد، دولت مقتدری همچون ایالات متحده آمریکا، برای رهایی از هزینه های وزارت امور خارجه در این بخش (دیپلماسی عمومی)، از بخش خصوصی دعوت به همکاری نموده و ورود آن را به این عرصه خواستار شده است تا علاوه بر استفاده از نیروی کارآمد بخش خصوصی، هزینه های بسیار بالای مربوط به این فعالیتها را نیز کاهش دهد. به طور مثال، در همین ارتباط، در قطعنامه ۶۰۳ سنای آمریکا آمده است: «تکتک شهروندان آمریکایی وظیفه دارند با پیوند زدن فرهنگها، روابط سودمندی به واسطه تبادلات بین المللی ایجاد کنند و به توسعه روابط خارجی سازنده آمریکا کمک نمایند.»
دیگر ویژگی دیپلماسی شهروندی، که البته مورد مناقشه صاحبنظران عرصه روابط بینالملل نیز هست، فعالیت مستقل بازیگران دیپلماسی شهروندی از دولتها و دستگاه سیاست خارجی است به طوری که گاهی اقدامات آنها در تعارض با سیاستها و رفتار یک دولت است. در دیپلماسی شهروندی، دولتها میتوانند نقش تسهیلکننده داشته باشند، یعنی میتوانند تسهیلاتی فراهم کنند که این تسهیلات به شهروندان کشورهای مختلف کمک می کند با هم ارتباط داشته باشند و در نتیجه ارتباط بین شهروندان، شرایط برای برقراری ارتباط بهتر بین دولتها فراهم میگردد. این ویژگی، در مورد انواع دیگر دیپلماسی مطرح نیست؛ چرا که انواع مختلف دیپلماسی، به نوعی درصدد مدیریت فضای بین المللی از سوی دولتها هستند. این تفاوت اساسی، می تواند دیپلماسی شهروندی را به عنوان عرصه ای مستقل، در عین حال مرتبط با سایر انواع دیپلماسیها معرفی کند.
در عین حال دیپلماسی شهروندی اشتراکاتی نیز با انواع دیگر دیپلماسی دارد. اکثر صاحبنظران حوزه روابط بینالملل معتقدند، دیپلماسی عمومی و انواع دیگر دیپلماسی، به استثنای دیپلماسی سنتی، در بسیاری از جنبهها با هم همپوشانیهایی دارند. بطوریکه، یکی را زیرمجموعه دیگری دانسته اند. دکتر سلیمی میگوید این همپوشانی به ویژه در رابطه با ابزار مورد استفاده و یا روشهای اجرای انواع دیپلماسی، بسیار عمیقتر میگردد. دیپلماسی شهروندی نیز از این مقوله مستثنی نیست. بسیاری از ابزارها و روشهای مورد استفاده در دیپلماسی شهروندی، در انواع دیگر دیپلماسی نیز، توسط مجریان سیاست خارجی به کار برده میشوند؛ به طوری که هیچگونه تمایز قابل توجهی از این حیث میان انواع دیپلماسی مشاهده نمی شود. به طور مثال، برنامه ها و روشهای مورد استفاده در دیپلماسی عمومی با روشهای دیپلماسی فرهنگی در اغلب موارد یکسان است؛ به طوری که تفکیک این روشها در دو مجموعه جداگانه برای هر کدام از این دو نوع دیپلماسی امکان پذیر نیست، مگر آنکه متولیان انجام برنامه ها در دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی با یکدیگر تفاوت داشته باشد. به طور مثال، بخش اعظمی از فعالیتهای مربوط به دیپلماسی عمومی در ایران، در سازمان فرهنگ و ارتباطات انجام میگیرد که البته با نام دیپلماسی فرهنگی نیز شناخته می شود.
شکل شماره ۵ – ۲ : همپوشانی انواع دیپلماسیها در سیاست خارجی
رسانه ها
عرصه سیاست خارجی
در ارتباط با انجام این تحقیق، تفاوتها و شباهتهای دیپلماسی شهروندی با توجه به شاخص های ارائه شده از سوی ایتان گیلبوا، با سه نوع دیپلماسی دیگر به ویژه دیپلماسی عمومی مقایسه شده است. دیپلماسی شهروندی در مواردی مشابه دیپلماسی عمومی است؛ این موارد عبارتند از: دوره زمانی، مقاصد و شیوه ها. اما در مواردی نیز تفاوتهای بسیاری وجود دارد، مانند زمینه، آغازگران، گروه های درگیر و رسانه.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-04-17] [ 08:37:00 ب.ظ ]
|