۲-۲- سیاست مالیاتی شاه طهماسب

با روی کار آمدن شاه طهماسب وی وارث حکومتی شد که از ثبات نسبی سیاسی بر خوردار بود و آرامش تا حدودی در نقاط مختلف ایران برقرار بود. بدیهی است این ثبات در نحوه وصول و میزان مالیات نیز تاثیرگذار بود. زیرا زمانیکه یک حکومت از نظم و ثبات برخوردار باشد، قادر به انجام برنامه ریزی در امور مملکت از جمله امور مالی است و با توجه به اینکه داشتن یک نظام مالیاتی مطلوب مستلزم داشتن یک حکومت مرکزی مقتدر است، پس میتوان گفت در دوره شاه طهماسب زمینه داشتن یک نظام مالیاتی مطلوب محیا بود. اگرچه شاه طهماسب نتوانست به خوبی از این شرایط ایجاد شده استفاده کند.
در زمان شاه طهماسب دستور العملى برای اخذ مالیات هر محل تدوین شد. به این دستورالعمل تا سال ۱۰۲۶ه . ق عمل می­شد. مسلّم است که تدوین این دستور العمل مبتنى بر سوابق و قوانین قبلى بوده است. (رهربرن،۱۳۴۹ :۸۸-۸۷ ) اقداماتی که شاه طهماسب در امر مالیات انجام داد به شرح زیر می باشد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۱-((شاه طهماسب مال و حقوق دیوانى را موافق قانون شریعت نبوى درممالک محروسه بازیافت مى‏نمود.))( حسینی قمی ،۱۳۸۳ :۵۹۶(
۲-۲-۲- همچنین وی مقدارى از مالیاتهایی که مبناى شرعى نداشت مانند مالیات بازار، مالیات دواب و مالیات مراتع را در اکثر مناطق ‏لغو کرد.( همان :۵۹۷ (
۲-۲-۳- شاه طهاسب گرفتن مالیات تمغا را به جز قندهار به دلیل اینکه بیشتر عواید مالیاتی را تشکیل می داد، ممنوع ساخت‏.)حسینى،۱۳۷۹ :۲۰۱) تمغا در اصطلاح دیوانیان و مستوفیان قدیم عنوان مالیات راهدارى و عوارضى بودکه در معابر دروازه‏ها و بنادر از کالاهاى بازرگانى مى‏گرفتند. نظیر گمرک و عوارض شهرى. این عنوان از دوره ایلخانان مغول رایج بود. در بین اصطلاحاتى که غازان خان در امر مالیات به عمل آورد، مقرّر داشت که در هر ولایت تمغا را به قرار معیّن بر لوح نویسند. در عهد شاه طهماسب اوّل صفوى، از این بابت مبلغ بسیاری عاید خزانه‏دارى دولت مى‏شد. شاه طهماسب تحت تأثیر خوابى که دید رسم تمغا را برانداخت. ولی این رسم باز همچنان متداول شد، و تمغاچى‏ها که کارشان اخذ این عوارض بود، در دوره فترت بعد از صفویه، به نام راهدار، این مالیات را از مال و کالاى تجّار متموّل مى‏گرفتند. (گنابادی،۱۳۸۷ : ۳۶۵(
۴- در دوره شاه اسماعیل اول در ادارات مرکزى از میزان درآمد مالیاتى ایالات چندان آگاهى نداشتند. (رهربرن،۱۳۴۹ :۸۶)در زمان شاه طهماسب برای نخستین بار((دفتر معروضه‏اى طرح شد که مال و خرج ممالک محروسه را نوشته بودند.))( قزوینى‏،۱۳۸۷ :۱۹(
۵- در زمان شاه طهماسب اول گرفتن مالیات‏هاى غیرقانونى از رعایا به کلى ممنوع بود.((توجیهات و مطالبات از رعایا به نوعى مسدود بودند که عمال ولایات را قدرت و یاراى آن نبود که یک دینار به خودسر توجیه توانند کرد و در اطراف و اکناف مملکت حکم اشرف صادر گشته بود که عمال اگر یک دینار بر احدى از رعایا به خلاف حکم حواله نمایند پنجاه تومان از او جریمه طلب شود.))(حسینس قمی،۱۳۸۳ : ۱/۵۹۷(
اما دوران حکومت طولانی شاه طهماسب طبقه قزلباش را بیش از پیش بر مردم مسلط ساخت و در آمد کلی کشور به این طبقه منتقل شد. در این زمان حمایت قزلباشان از سلطنت به درجه‏اى بود که کشور ایران را در آن دوره مملکت قزلباش مى‏خواندند، و غالبا حکّام و امراى ولایات از میان آنها انتخاب مى‏شد. طوایف قزلباش رفته‏ رفته تعدادشان زیاد شد. از آغاز سلطنت شاه طهماسب، به تدریج حرص و آز و علاقه به قدرت دنیوى ارادت سران قزلباش را نسبت به شاه تضعیف کرد، و با وفات شاه طهماسب اختلاف آنان شدّت یافت.(گنابادی،۱۳۸۷ :۴۷) همچنین در این زمان بدعتهای تازه در مالیات اراضی و ضبط املاک مردم صورت گرفت. انحصار و امتیاز بیشتر حرفه ها به دست وابستگان دولت و سلطنت افتاد و انحصار تجاری عرصه را بر مردم تنگ کرد. (باستانی پاریزی،۱۳۵۷ : ۳۰(

۲-۳- سیاست مالیاتی شاه اسماعیل دوم

در دوران کوتاه شاه اسماعیل دوم، وی تا حدودی خواست رعایت طبقه عامه مردم را بکند، اما برای او ممکن نشد. اصلاحات او در این زمان ابتدا از تصفیه اطرافیان خود و نویسندگان دربار و منشیان شروع شد. وی برای اینکه اختلافات مذهبی را کم کند، دست به اقدامات تازه ای زد. اما اقدامات او موجب خشم قزلباشان شد و آنان بیشتر قدرت خود را تحکیم کردند و ثروت و در آمد عامه در دسترس آنان قرار گرفت. شاه اسماعیل دوم نتوانست بر مشکلات سیاسی و اقتصادی پیروز شود.(باستانی پاریزی،۱۳۵۷ : ۳۳-۳۰) با توجه به منابع تاریخی شاه اسماعیل دوم نتوانست اقدام مالیاتی مهمی انجام دهد.

۲-۴- سیاست مالیاتی سلطان محمد خدابنده

سلطان محمد خدابنده چهارمین پادشاه صفوی بعد از شاه اسماعیل دوم برادرش به سلطنت رسید. وی با بذل و بخشش های بی رویه می کوشید محبت زیر دستان را جلب کند.کلیه سران قزلباش که در ولایات مختلف به شغلی گمارده می شدند، حقوق و مزایای یک سال و گاهی دو سال را از پیش دریافت می کردند. انبوه خلعت هایی که در خزانه گرد آمده بود بین امرا و صاحب منصبان تقسیم شد. قراولان سلطنتی که مواجب ده سال را در یافت نکرده بودند، تمامی طلب عقب افتاده را دریافت کردند. این گشاده دستی باعث شد خزانه به سرعت خالی گردد.(سیوری ،۱۳۶۶ : ۶۲ )میتوان گفت ضعف سلطان محمد خدابنده در میزان وصول مالیات و نحوه وصول آن موثر بود. بنابراین میتوان اینطور استنباط کرد به دلیل ضعف حکومت مرکزی تا حدودی از میزان مالیاتها در این دوره کاسته شده باشد.

۲-۵- سیاست مالیاتی شاه عباس اول

در زمان شاه عباس اقتصاد صفویان به اوج شکوفایی خود رسید. شاه عباس اول کوشش کرد، اولا منابع اصلی در آمد ملی را کشف کند و ثانیا از آن منابع حداکثر استفاده را ببرد. (باستانی پاریزی،۱۳۵۷ : ۵۷) وی در اوایل سلطنت خود از جهت تامین امنیت عمومی و ایجاد مرکزیت و همچنین تقویت بنیه اقتصادی کشور و تمرکز در آمدها کوشش کرد که قدرتهای محلی را سرکوب و مضمحل کند و توفیق هم یافت و در نتیجه ثروت و مایملک این حکام متنفذ محلی به او منتقل شد و این ثروت عظیم خود سرمایه بزرگی برای انجام طرح های عمرانی او بود.( سیوری ، ۱۳۶۶ :۲۸۷) بدیهی است اقداماتی که شاه عباس انجام داد در ایجاد ثبات و همچنین افزایش قدرت حکومت مرکزی موثر بود و در نتیجه نظام مالیاتی صفویان نیز تا حدودی از ثبات برخوردار شد.
اقداماتی که شاه عباس اول در امر مالیات انجام داد به شرح زیر می باشد:
– در دوره شاه عباس اول به این امر توجه شد که گرفتن مالیات در سراسر کشور طبق قواعد و ضوابط واحدى انجام گیرد. وى حکام، تیول‏داران و غیره را از گرفتن مالیات‏هایی که قبلا توسط حکام محلى اخذ مى‏شد منع کرد.(رهربرن،۱۳۴۹ :۹۱) ((جناب آصف صفات اعتماد الدوله را با مستوفیان و ارباب قلم و بسطام آقا داروغه دفتر خانه همایون بگیلان فرستادند که مال و حقوق دیوانى آن ولایت را موافق قانون عدالت قرار داده اگر وجه بیحسابى در زمان خان احمد و حکام سابق معمول شده باشد رقم بطلان بر آن کشند و مهمات آن ولایت را موافق صلاح دولت قاهره و ترقیه حال رعایا و عجزه نظام و نسق دهند.))(ترکمان، ۱۳۸۲: ۲/۴۵۹(
– همچنین در این زمان طرح تازه‏اى براى جدول نمودارى از درآمد و مخارج مملکت تدوین شد. این طرح تا مدتى دراز قانون دفترخانه همایون بود.( همان: ۳/ ۱۰۹۲(
– به فرمان شاه عباس تمام اراضى مزروعى کشور را مساحى و ممیزى نمودند و او به تناسب استعداد خاک و میزان بارورى زمین مالیات معین کرد. براى رسیدگى به شکایات مردم و اقامه عدل و داد اساسى متین بنیاد نهاد و به هر جا مأمورى براى بسط عدالت و زیر نظر او فردى به عنوان قاضى تحقیق فرستاد.(نوایی،۱۳۵۳: ۳۱۹(
– مرشد قلى خان که نماینده شاه عباس اول بود کمى پس از جلوس این پادشاه بر تخت سلطنت تغییراتى کلى و عمومى درقانونی که در زمان شاه طهماسب تدوین شده بود، داد. ((در بازیافت یکدینار مالوجهات چهار دنیار و پنج‏ دینار بر آن افزود.))( حسینی قمی ،۱۳۸۳: ۲/۸۷۵)در صورتی که در زمان شاه طهماسب یک دینار دریافت می­شد.
– همچنین در زمان شاه عباس مالیاتهای جدیدی به نام «مدد خرج تفنگچى» و « قیمت اسب به جهت قورچیان» وضع شد. و نصف مال مقرر بر تمامى ممالک محروسه به علت زرمدد خرج تفنگچى مقرر کرده به تحصیل داد و بر ارباب سیور غالات خصوصا سرکار مشاهد مقدسات و آستانهاى متبرکات و سادات عاجز بى‏چیز نصف جمع بلکه یک‏ برابر سیورغال حواله و اطلاق فرمود و آن را قیمت اسب به جهت قورچیان نام نهاد.))( همان: ۲/۸۷۵(
این بدعت بزودى در همه کشور رواج یافت و حکام دستور اخذ این مالیات جدید را از رعایا به بهانه مدد خرج لشکر صادر کردند و این امر باعث خانه خرابى مردم گردید.گویا به علت، فقر و فلاکت مردم بوده که بعدها شاه عباس اول ناگزیر شد، بار دیگر قوانین مالیاتى را به دقت تمام رعایت کند.(رهربرن،۱۳۴۹ :۹۰(
با توجه به اینکه شاه عباس اول قوانین مالیاتی را وضع کرد و همچنین اصلاحاتی را در مبنای مالیات انجام داد، بدیهی است تا حدودی تشخیص و وصول مالیات در این زمان تا حدودی نظام مند شده باشد. البته با توجه به اینکه شاه عباس مالیاتهای جدیدی را وضع کرد زمینه را برای ایجاد بی نظمی و فساد در امر تشخیص و وصول مالیات محیا کرد.

۲-۵-۱-سیاست مالیاتی شاه عباس و املاک خاصه

از دیگر اقدامات شاه عباس این بود که، قوای جدیدی از عناصر گرجی و ارمنی به وجود آورد که او را با مشکل پرداخت مواجب این ارتش روبرو کرد.(لمبتون ،۱۳۳۹ : ۲۱۶ )راه حلی که شاه عباس برای این مشکل پیش گرفت، تبدیل املاک ممالک به خاصه بود. (سیوری ،۱۳۶۶: ۶۹ )اراضی ممالک نوعی املاک دولتی بودند که در اختیار حکام محلی قرار داشت و آنها این املاک را یا به تیول کارگذران خود واگذار می کردند و یا عایدی آن هزینه ولایات خود و به خصوص سپاهیان را تامین می کردند.(باستانی پاریزی،۱۳۵۷ :۶۹(
املاک خاصه به وسیله یک ممیز یا ناظر شاه اداره می شد و این مقامات اغلب از میان غلامان انتخاب می شدند. اگرچه این سیاست در کوتاه مدت مشکلات شاه عباس را کاهش داد ولی در دراز مدت مشکلات جدی به وجود آورد. از جمله اینکه، در گذشته اگر حکام قزلباش می کوشیدند تا مبالغ ناحقی را به عنوان مالیات وصول کنند اقتصاد آن ولایت آسیب می دید و در نتیجه بازده کاهش می یافت. از سوی دیگر در ولایات خاصه، ناظر شاه تنها یک دلبستگی داشت و آن اینکه با تحویل مالیات بیشترشغل خود را حفظ کند و از آنجه که خود هیچ منافعی را در ایالت نداشت اهمیت نمی­داد که فشار مالیاتی موجب کاهش سطح زندگی در آن ولایت شود. (سیوری ،۱۳۶۶ : ۶۹(

۲-۶- سیاست مالیاتی جانشینان شاه عباس اول

اقدامات اولیّه شاه صفى در تخفیف مالیّات و پرداخت حقوق عقب افتاده سپاه، رفع تعدّى محصّلان، آزاد کردن تجارت ابریشم، منع استعمال تنباکو که حیات بسیارى از مردم آن روزگار را به باد فنا داده بود، چندان اثرى در بهبود وضع اقتصادى و اجتماعى مردم آن روزگار نگذاشت. به زودى خشونت، فساد، توطئه، قحطى، نا امنى چهره کریه خود را نمایان ساخت. وضع اقتصادی ایران آشفته شد. اگر شاه صفى در ملک دارى صاحب کفایت و درایت بود، بى‏شک مى‏توانست از بسترهاى آماده ای که شاه عباس ایجاد کرده بود براى حکومت سود جوید و ایرانى آباد و مقتدر از خود به یادگار گذارد، امّا چنین نشد. شاه صفى تربیت یافته حرم شاهى بود و مى‏توان گفت که نالایق‏ترین و نامناسب‏ترین فرد براى جانشینى شاه عبّاس محسوب مى‏شد و به دلیل عدم آگاهى از امور مملکت دارى و استغراق در شب زنده‏دارى‏ها و میگسارى‏ها وضع مملکت از آشفته شد، ایرانى که روزگارى از امنیّت و آسایش کامل برخوردار بود باز عرصه تاخت و تاز دشمنان خارجى قرار گرفت. به عبارت دیگر عصر شاه صفى، عصر نسل کشى و حکومت ترور و وحشت، توطئه، نا امنى و بى‏اعتمادى توده مردم به دستگاه حاکمه بود. شاه صفى پس از چهارده سال سلطنت در دوازدهم صفر ۱۰۵۲ ه. ق در مراجعت از مشهد، در کاشان درگذشت و شاه عبّاس دوم در حالى که بیش از نه سال نداشت بر تخت سلطنت تکیه زد. (قزوینی اصفهانی ،۱۳۸۲ :۲۲(
با روی کار آمدن شاه عباس دوم، وی رقم قابل توجهى از مالیات را به مردم بخشید. (مستوفی ،۱۳۷۵ :۲۰۵) زمانى که شاه عبّاس دوم قدرت را در دست گرفت، اوضاع سیاسى، اجتماعى و اقتصادى ایران سخت دگرگون شده و وضع ایران از هر لحاظ با دوران شاه عبّاس اول متفاوت بود. تهیدستی مردم، نبود امنیّت، تهاجم ترکان و ازبکان، خودسرى حکّام و ستمگرى‏هاى مأموران دولت و عصیان‏هاى پى در پى، عرصه را بر مردم تنگ کرده بود، شاه عباس با تخفیف مالیات بارى از دوش توده مردم برداشت. در آبادانى مملکت کوشید و با گردش‏هاى شبانه و بار عام‏ها با توده مردم ارتباط برقرار کرد .(همان :۲۳ (
در زمان شاه سلیمان، وی کوشید در امر تیولها اصلاحاتی انجام دهد. وی می خواست به هریک از ماموران و کارگزاران به نسبت به حقوقش تیول واگذار کند و در نتیجه درآمد خزانه را افزایش دهد. اما با کارشکنی اطرافیانش موفق به این امر نشد.(شاردن،۱۳۷۲: ۳/۱۲۶۰ (
همانطور که دیدیم علی رغم زمینه مناسبی که شاه عباس اول به وجود آورد، اما جانشینان وی نتوانستند تا پایان دوره صفوی اقدامات مهمی در بهبود نظام مالیاتی صفویان به وجود آورند. بدیهی است کاهش اقتدار جانشینان شاه عباس تاثیر منفی در میزان در آمدهای مالیاتی داشته است.

۳- سیاستهای مالیاتی فوق العاده

صفویان با توجه به اهداف، و سیاستهایی که داشتند میزان مالیاتها را افزایش یا کاهش می­دادند ویا حتی برخی مالیات ها را حذف می­کردند. میزان وچگونگی این افزایش بسته به اراده پادشاه بود. مثلا در زمان شاه سلطان حسین برای خرید چهار فروند کشتی جنگی وی مالیات تنباکو را افزایش داد.(فیدالگو،۲۵۳۷ ،۳۲ )همچنین در زمان شاه طهماسب مالیات های گمرکی برای تمام ایالات در نظر گرفته شد، که بعدا شاه عباس و شاه صفی به مقدار آن اضافه کردند.((چه اهالی بومی و چه ساکنان خارجی، نه تنها در مرزها، بلکه درون مملکت ودر محل های اصلی معاملات، و در بسیاری از جاهای دیگر مانند گذرگاه ها و پل ها، مالیات گمرکی می پردازند. کالاها به خصوص ابریشم، حق الامتیاز زیادی دارد.))(اولئاریوس،۱۳۶۳: ۳۲۰(

۴- معافیت مالیاتی در عصر صفوی

صفویان در برخی موارد اقدام به معافیتهای مالیاتی می کردند. البته این معافیت ها تابع قانون خاصی نبود و بسته به اراده و سیاست پادشاه داشت. برای مثال شاه اسماعیل برای جلب علاقه کشاورزان و تشویق آنان به تولید بیشتر مالیات محصول را تا یک ششم کاهش داد. این امر موجب رونق کشاورزی گردید. همچنین شاه اسماعیل در فرمانی که در محرم ۹۱۷ ه ق درباره خواجه جلال الدین ابوالقاسم از نوادگان شیخ احمد حاجی، صوفی بلند آوازه صادر کرد، مقرر داشت مبلغ ده تومان هر ساله به عنوان سیورغال به او داده شود. (پارسا دوست ،۱۳۷۵ :۶۲۲-۶۲۰(
همچنین گاهی شاهان صفوی مردم را به دلیل تنگدستی از پرداخت مالیات معاف می کردند.((شاه طهماسب اول مردم طالقان را به دلیل عدم استطاعت آنها از پرداخت مالیات معاف کرد و به حکام و تیول داران و داروغه ها و کلانتران و کدخدایان فرمان داد که از این بابت چیزی از احدی نگیرند. به مستوفیان دیوان نیز حکم شد که معاف بودن مردم طالقان را از مالیات در دفاتر خود ثبت کنند.))(لمبتون ،۱۳۳۹ :۲۴۰-۲۴۱(
همچنین شاه عباس به خاطر رفاه مردم شروع به بخشیدن بعضی مالیات ها و باز گرداندن املاکی که مصادره شده بود، کرد. ((ملک محمد ملک قباد و ملک ولد که در قلعه‏دارى داد مردانگى داده بودند، بغایت معزز شدند و املاک خرماباد میراثى ایشان که در زمان قزلباش خالصه شده بود، ملک به ایشان گذاشت‏.))(سیستانی ،۱۳۸۳ : ۳۱۸(
معافیتهای مالیاتی که شاه عباس اعمال کرد ، به شرح زیر می باشند:
شاه عباس مردم عراق را از پرداخت مالیات چوپان بیگی و مردم اصفهان را از برخی مالیاتها معاف کرد.
))اول وجوه چوپان بیکى است که از شماره گوسفند بازیافت میشود و قریب بیست هزار تومان عراقى هر ساله از آن وجه بوصول مى‏پیوست چون از ابتداى فترت خراسان الى یومنا هذا اهل خراسان بمال و جان امداد عساکر نصرت نشان و خراسانیان و هر طبقه مهمانان کرده تعب و تشویش بسیار کشیده بودند حضرت اعلى در ازاء آن نیکو خدمتیها وجوه چوپان را بتخفیف مقرر داشته تصدق فرمودند که من بعد یکدینار بدین علت از احدى بازیافت نشود. دیگرى تخفیف دینارى پنج دینار عمل کرد حکام است که بمرور ایام در عراق معمول شده بود که اصل مال نقدى را با منافع تیولدارى و داروغگى یکى را پنج از رعایا میگرفتند چون خلاف قانون قدیم و دستور العمل زمان شاه جنت مکان بازیافت نموده رسم محدث که معمول ساخته بودند منظور ندارند و آن وجه زیاده از پنجاه شصت هزار تومان میشد. دیگرى تخفیف مال و منال یکساله کل اصفهان بود که قریب بیست هزار تومان میشد در ازاء خدمات عظمى و نیکو بندگیها که از اهل اصفاهان بظهور آمده بود بارباب و رعایا بخشیدند و الحق عطایاى بود که از کمال رأفت و رعیت پرورى و نهایت شفقت و مرحمت گسترى بظهور آمد امید که ذات خجسته صفات این پادشاه والا جاه و تأیید یافته درگاه اله از آفات و عاهات مصون بوده پرتو انوار معدلتش بر مفارق عجزه و زیردستان تابنده و پاینده باد.))(ترکمان، ۱۳۸۲: ۲/۵۸۷(
همچنین شاه عباس در فرمانی، بخشی دیگر از مالیات مردم اصفهان را نیز بخشید:((حضرت اعلى شاهى ظل اللهى در روز جمعه بیست و نهم که خروج الشعاع شده سه روز از نوروز گذشته بود که از بلده طیبه فرح آباد بسعادت و اقبال بجانب دارالسلطنه اصفهان در حرکت آمد در ساعت سعد وارد آن خطه جنت نشان شدند و اکابر و اهالى بسعادت رکاب بوسى سرافراز گشته دیده امیدشانرا از مشاهده فر طلعت همایون روشنى افزود اهل حرفت و ارباب صناعت و تجار بازار و قیصریه و چهار سوق را آذین بستند و جشن نوروزى بآئین مقرر در نقش جهان وقوع یافته چند روز کافه خلایق بعشرت و شادکامى گذرانیدند و حضرت اعلى در ازاء خدمات اهل صفاهان که مستحسن طبع همایون شده بود مال سه ساله اربابى و رعیتى کل آن ولایت و ده یک کل محصولات رقبات دیوانى آنجا را که تخمینا زیاده از پانزده هزار تومان شاهى عراقى میشد بارباب و رعایا و زارعان املاک دیوانى انعام فرمودند و این عطیه والا علاوه سایر عطایا گشته موجب دعاء خیر کافه خلق آن دیار گردید.)) (همان: ۲/۸۶۱(
از دیگر معافیتهای مالیاتی در این دوره این بود که شاه عباس دوم در سال ۱۰۶۰ ه . ق سیصد هزار تو مان باقیمانده مالیات نواحی مختلف را بخشید.(باستانی پاریزی،۱۳۵۷ :۱۶۲(

۵- پرداخت کنندگان مالیات

همواره در طول تاریخ با توجه به سیاستهای حاکمان بار مالیاتی بر عهده بخشی از جامعه بوده است و همه اقشار جامعه به طور یکسان در پرداخت مالیات سهیم نبودند. در دوره صفوی بیشتر بار مالیاتی برعهده کشاورزان و روستاییان بود و مورد ظلم و ستم ممیزین مالیاتی قرار می گرفتند. این فشار مالیاتی موجب کاهش سطح زندگی مردم و فقر و فلاکت آنان می­شد. ((بیگلربیگى شوشتر مالیات بسیار سنگینى از کشاورزان و زمین‏کاران این منطقه با خشونت دریافت مى‏نماید با این ترتیب سکنه بدبخت خوزستان گاهى چشمان خسته خود را به غل و زنجیرحاکم مى‏دوزند، زمانى هم نگاههاى فرسوده خود را متوجه کیسه‏هاى خالى و دهات متروکه خود مى‏نمایند.))(کروسینسکی ،۱۳۶۹ :۳۲۸ )البته این سخت گیری برمردم برای وصول مالیات باعث فرار مالیاتی می­شد. و سبب می­شد، مردم شهر و دیار خود را ترک کنند و در راه ها به راه زنی بپردازند.(کارری،۱۳۴۸ :۴۱(
در دوره صفوی میزان مالیاتی که به خزانه واریز می­شد، با میزان وصولی آن تفاوت فاحشی داشت. زیرا ماموران مالیاتی به راحتی می توانستند با گرفتن رشوه میزان مالیات واقعی را کتمان کنند.((چنان‏که در مالیات، صرفه و غبطه ولى‏نعمت خود را منظور ندارند و به جهت اندک نفع جزئى، که به ایشان رسد، نقصان‏هاى کلّى به خزانه عامره روا داشته به تغافل واگذارند و سخنانى که در خلوت، پادشاه با ایشان گوید، از تنگ‏حوصلگى یا سبب تفاخر به آن، یا به تأخیردار کردن بعضى جهت تدارک و احتراز از شرّ آن، در خلوت‏ها با دوستان و یاران خویش اظهار کنند و به این خود را از درجه متانت اعتماد و اعتبار محرمیّت داشتن رازهاى نهان افکنند و در تزیّنات و تجمّلات از عمارات و ابنیه و ثیاب و البسه و کیفیت خدمت خدم و وضع سوارى و نمودن خیل و حشم از وضعى که پادشاه دارد.))(فندرسکی،۱۳۸۸ :۱۱۴(
در تاریخ جهان آرا در این خصوص آمده: ((صفى قلى بیگ ناظر بیوتات که از زمره باریافتگان بساط قرب و عزّت انتظام داشت در عرض ایّام داخل‏ که راتق و فاتق امور جمهور بود پیوسته به مقتضاى حرص و آز و دلبستگى مشتهیات سراى مجاز با متغلبه‏ دست یکى داشت در ضبط مالیات دیوانى و صرفه‏ و غیظ که لازم مباشرین این امر جلیل الشأن بوده باشد، مبالاتى که لازم باشد نمى‏نمود و این معنى به کرّات بر مرآت ضمیر منیر بیضا نضیر پرتو وضوح افکنده، به دست مروت عنان دارى توسن مؤاخذه و بازخواست مى‏نمود.))(وحید قزوینی،۱۳۸۳ :۷۵۲ )البته گاهی با این متخلفین برخورد جدی میشد.((به موجب فرمان واجب الاذعان جناب ایران مدارى مستوفیان عظام‏ اعلى‏ را جمع فرموده‏ به حقیقت گفت و شنید طرفین رسیده، مشخص گردید که هر ساله از وزیر مزبور و والد او تقلبات‏ و تصرفات در مالیات دیوان واقع شده، بنابراین مشارالیه را از آن شغل معزول‏ فرموده مقرر داشتند که اموال و اسباب و املاک او را در عوض باقى دیوان‏ ضبط نمایند و خدمت مزبور منقسم به پنج قسم شده، بلده فارس‏ و حومه به بابونه بیگ گرجى‏ غلام خاصّه شریفه و یک حصّه از حصص مزبور به محمّد اسماعیل برادر وزیر مزبور و سایر حصص در وجه سایر عمال آن حدود مقرر شد.))( همان :۶۱۰ (

۶- هزینه ها و مخارج صفویان

پول و ثروتی که در اوایل دوران صفویه تا کمی بعد از شاه عباس صرف جنگهای خارجی و یا ایجاد سدها و پل ها و انجام کارهای عمرانی می­شد، کم کم متعلق به خانواده های معدودی گشت یا صرف خرید جواهرات و اشیا گرانبها شد.(باستانی پاریزی،۱۳۵۷ :۲۰۶)همچنین بخشی از این در آمدها ی مالیاتی صرف مخارج خواربار و غذاى سفیران بیگانه، و هزینه وسایل حمل و نقل آنان، و مخارج چراغانى‏هایى که به مناسبت جشنهاى رسمى در شهرها یا مناطق مختلف بر پا بود ،مى‏شد. (شاردن،۱۳۷۲ :‏۳/ ۱۲۵۲ (همچنین بخشی از این وصولیها صرف هزینه های سپاهیان و بخشی نیز صرف هزینه های دربارشاهی می­شد. بخشی نیزصرف هنرمندانی که نزد شاه بودند و هزینه های لباس شاه می­شد.(کمپفر،۱۳۵۰ :۱۱۹) و از این وصولیها چیزی عاید مردم عادی و در جهت رفاه آنان نمی گردید.

فصل سوم

نظام مالیاتی صفویان

در عمده کشورهای جهان مالیات مهمترین منبع درامد دولت راتشکیل می­دهد. مالیات تنها به عنوان یک منبع مهم و گاهی منحصر درآمد دولت نیست که قابل بررسی هستند، بلکه از جنبه های دیگری نیز اهمیت آن آشکار و روشن می باشد. از دیدگاه های کلان اقتصادی مالیاتها یکی از عمده ترین ابزارهای سیاست های اقتصادی دولت محسوب می­شوند و از نظر تحلیل های خرده اقتصادی، مالیاتها دو اثر عمده تخصیص و توزیع را دارند. یکی از عمده مسائلی که دولت با آن روبرو است مسئله عدالت در توزیع در آمد می­باشد. همه اعتقاد دارند که میبایست بار مالیاتی به صورتی منصفانه توزیع شود. اما همیشه این مسئله مورد بحث بوده است که نظام مالیاتی که بار مالیاتی را منصفانه توزیع کند، کدام است. همانطور که می­دانیم تاریخ پیدایش مالیاتها به قبل از پیدایش علم اقتصاد و شاید بسیاری از علوم دیگر می رود. از زمان ایجاد کوچکترین اجتماع ها و حکومتها برای رفع نیاز اجتماعی و یا جهت جبران هزینه دربار حکومت ها و قشون حکومتی، جمع آوری مالیات ضروری به نظر رسیده است و همیشه این سوال مطرح است که آیا مالیات بر اساس عدالت است یا خیر. (پژویان،۱۳۸۳ :۸۴-۷۹ )اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که تعیین مالیات و همچنین دریافت آن توسط دولت صورت می­گیرد، که در دوره های مختلف، متفاوت می باشد. چرا که درهر دوره حکام و یا همان دولتمردان قوانین خاص خود را مبنی بر وضع و وصول مالیات داشته اند. با نگاهی گذرا بر دوره های متفاوت به این نتیجه می­رسیم که در هر صورت پرداخت مالیات از سوی عامه مردم به دولت مردان وجود داشته است. در دوره صفوی نیز مالیات یکی از عمده ترین منابع در آمد حکومت بود و تشخیص و وصول مالیات بر طبق قوانینی بود که پادشاهان وضع می کردند.

۱- انواع مالیات در دوره صفویه

از مهمترین مالیات های در دوره صفویه می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...