۴-۱-۶. افزایش شهریه دانشگاه ها
گروهی از معترضین در انتقاد به دولت، ادعا می‌کنند که دولت مانند گذشته برای مقابله با رکود اقتصادی، در صدد کاهش بودجه‌ی دانشگاه‌های دولتی است. این باور وجود دارد که دولت حامی کاهش مالیات قشر ثروتمند و حفظ منافع شرکت‌ها بوده و تصمیم به افزایش قابل ملاحظه‌ی شهریه‌ی دانشگاه‌ها گرفته است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بعنوان مثال، دانشجویان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، ممکن است مجبور شوند که تا سال تحصیلی ۲۰۱۵-۲۰۱۶ (۱۳۹۴-۱۳۹۵) مبلغ شهریه‌ی پیشنهادی برابر با ۲۳۰۰۰ دلار را بپردازند. همچنین، شهریه سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) برابر با ۱۱۱۶۰ دلار می باشد که به نوبه ی خود، بیش از شهریه‌ی ۲۷۱۶ دلاری سال تحصیلی ۲۰۰۱-۲۰۰۲ (۱۳۸۰-۱۳۸۱) بوده است. شهریه‌ی دانشجویان دوره‌ی کارشناسی ساکن کالیفرنیا نسبت به ده سال پیش، حدود چهار برابر افزایش داشته است.
بیشتر تظاهرات خیابانی دانشجویان، متمرکز بر اعتراض‌ها به افزایش چشمگیر شهریه‌ها و مدت طولانی بازپرداخت وام‌های دانشجویی بوده است، در حالی که ثروتمندان ثروتمندتر شده‌اند و مالیات‌های آنها کاهش یافته است. یکی از اهداف اصلی جنبش تسخیر وال استریت، مبارزه با خصوصی سازی در بخش آموزش عالی و کاهش کمک‌های دولت به پرداخت شهریه‌های دانشجویان نیازمند است. (Ralph Nader ، (December 2011
۴-۱-۷. پدیده باز فئودالی حاصل انباشت ثروت در طبقه بالا
تمرکز ثروت در دستان شمار کمی از مردم نه تنها منجر به افزایش نابرابری شده؛ بلکه مانند دهه ی۱۹۲۰ میلادی پیامدهای فاجعه باری را برای جامعه ی امریکایی به ارمغان آورده است و کیفیت زندگی عموم مردم و عملکرد دموکراسی را به خطر انداخته است که در آن اغنیا حمکرانی می کنند.
با توجه به اینکه ایالات متحده دارای بیشترین شمار میلیاردرها در جهان است، اما بالاترین نرخ‌های مرگ و میر نوزادان و جرم و جرائم، کوتاه ترین امید به زندگی، پایین ترین میزان تحرک اجتماعی و کمترین نرخ مشارکت سیاسی را در بین کشورهای توسعه یافته دارا می باشد.
(Linda McQuaig and Neil Brooks. Billionaires;2012)
ایالات متحده به جامعه ای بسیار نابرابر تبدیل شده است. سطح نابرابری در ایالات متحده در مقایسه با سایر کشورهای پیشرفته بالا است؛ به طوریکه، درآمد۳۰۰.۰۰۰ نفر از ثروتمندترین امریکایی ها اکنون به اندازه ی درآمد ۱۵۰ میلیون نفر از کم درآمدترین شهروندان این کشور است. این سوپر میلیاردرها طبقه ی فوق العاده ثروتمند و قدرتمندی را تشکیل می دهند که موسوم به پلوتوکرات های فعلی امریکایی هستند و بسیار مشابه پلوتوکراسی قدرتمندان مالی می باشند که این کشور را در دهه ی ۱۹۲۰ زیر سلطه خود قرار داده بودند. بازگشت امریکا به حکومت اغنیاء(بازگشت به نظام تبعیض آمیز فئودالی) بیشتر جلب توجه می کند، زیرا بین دو دوره ی نابرابری شدید دهه ی ۱۹۲۰ و زمان حاضر، امریکایی ها توانسته بودند که به توزیع عادلانه تر و برابری خواه درآمد دستیابی پیدا کنند. از دهه ی ۱۹۸۰ میلادی به تدریج امریکایی ها شاهد احیای حکومت ثروتمندان بوده اند که باعث تغییر ماهیت جامعه ی امریکایی شده است. در حالی که این دگرگونی مهم در حال وقوع بود، مساله نابرابری و پیامدهای منفی آن تا حد زیادی در ذهن عموم مردم مطرح نشده بود، تا این که در پاییز سال ۲۰۱۱ جنبش تسخیر وال استریت توانست نابرابری غیرمعقول و عواقب اقتصادی- اجتماعی و سیاسی را در امریکا پدیدار کند.( لطفیان، ۱۳۹۰)
برخی از نظریه پردازان، از توزیع ثروت و درآمد در ایالات متحده به عنوان شاخص های قدرت استفاده می کنند. (William Domhoff, Wealth, Income, and Power;2012)
در ایالات متحده، ثروت در دست شمار اندکی از افراد متمرکز شده است. در سال ۲۰۰۷، ۱% از خانوارهای پردرآمد (طبقه بالا) صاحب ۳۴.۶% از کل ثروت غیردولتی بودند و ۱۹% بعدی (طبقه مدیریتی، حرفه ای و تجاری کوچک) دارای ۵۰.۵% بودند و این بدان معنا است که تنها ۲۰% از مردم امریکا ۸۵% از ثروت کشور را در اختیار داشتند و ۸۰% بقیه، تنها صاحب ۱۵% از ثروت بودند (جداول ۲.۴ و ۲.۵ و نمودارهای ۲.۱۰ و ۲.۱۱ را ببینید). از لحاظ نوع ثروت مالی، یک درصد بالایی خانوارها دارای ۳۸.۳% از کل سهام بخش خصوصی، ۶۰.۶% از اوراق بهادار مالی و ۶۲.۴% از سهام تجاری هستند. گروه ۱۰% بالایی، صاحب ۸۰ تا ۹۰ درصد از سهام، اوراق قرضه، وجوه پس انداز بلندمدت و سرمایه تجاری و بیش از ۷۵% از املاک و مستغلات (غیر از خانه) می باشند. با توجه به اینکه ثروت مالی به عنوان دارایی های ایجاد کننده ی درآمد مهم است، گفته شده است که تنها ۱۰% از مردم، صاحب ایالات متحده امریکا هستند. (همان)

جدول ۱.۴- توزیع ثروت خالص در ایالات متحده آمریکا در بازه زمانی ۱۹۸۳-۲۰۰۷

یک درصد بالاترین گروه درآمد (بر حسب درصد)

۱۹ درصد گروه بعدی درآمد (بر حسب درصد)

۸۰ درصد گروه درآمد کمتر (بر حسب درصد)

۱۹۸۳

۳۳.۸

۴۷.۵

۱۸.۷

۱۹۸۹

۳۷.۴

۴۶.۱

۱۶.۵

۱۹۹۲

۳۷.۲

۴۶.۶

۱۶.۲

۱۹۹۵

۳۸.۵

۴۵.۴

۱۶.۱

۱۹۹۸

۳۸.۱

۴۵.۳

۱۶.۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...