۲-۴-۲- عملکرد کسب و کار شرکت
سازمان‌ها بر اساس یک فلسفه وجودی به‌وجود آمده‌اند و به سمت اهدافی حرکت می‌نمایند. برای دستیابی به اهداف سازمان‌ها، فرآیندهای اصلی بایستی شناسایی شده و در یک محیط یکپارچه با ایجاد هم‌افزایی تحقق اهداف را میسر نمایند. در این میان، اندازه‌گیری عملکرد فرآیندهای سازمان کمک می‌کند تا میزان دستیابی به اهداف هر فرایند و در نهایت به اهداف سازمان مشخص گردد. در این بخش نحوه اندازه‌گیری عملکرد فرآیندهای سازمان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در حقیقت محاسبه دقیق و جامع عملکرد کسب و کار شرکت هنور هم یکی از چالشهای پژوهشهای مدیریت زنجیره تامین میباشد (لانکیونی، اسمیت و الیوا، ۲۰۰۰). عملکرد کسب و کار معمولا به واسطه معیارهای مالی محاسبه میشود.
اندازه‌گیری عملکرد مفهوم مهمی است که تعریف آن مشکل می‌باشد. مهم بودن آن در این دو اصطلاح معروف که در ادبیات مربوط به تکرار به ذکر آن‌ها پرداخته می‌شود نمود پیدا می‌کند:

    • چیزی که اندازه‌گیری شود چیزی است که شما بدست می‌آورید ( آدامز، ۱۹۹۳)
    • اگر شما نتوانید اندازه‌گیری نمایید، شما نمی‌توانید مدیریت نمایید. زیرا شما نمی‌دانید که آیا بهبودی انجام شده است یا خیر (نیلی و آدامز، ۲۰۰۰).

مشکل بودن مفهوم اندازه‌گیری عملکرد بخاطر گسترده بودن آن و در برگرفتن موضوعات مختلف می‌باشد. با توجه به تعاریف مختلفی که از این مفهوم ارائه شده‌است، می توان این طور استنباط کرد که یک سیستم اندازه‌گیری عمکرد ”میزان دستیابی سازمان را به اهداف از پیش تعیین‌شده از طریق اندازه‌گیری مجموعه‌ای از شاخص‌ها“ تعیین مینماید. به‌عبارت دیگر اگر نقل قول‌های فوق مهم‌بودن این مفهوم را بیان می‌کند، اما در مقابل آن‌چه که در چند سال اخیر به آن توجه بیشتری شده‌است ”درست اندازه‌گیری کردن“ می‌باشد، و این همان چیزی است که آن را مشکل کرده‌است. در ادبیات مربوطه اصطلاحی نیز آمده‌است که “اگر هر چیزی اندازه‌گیری شود در واقع چیزی اندازه‌گیری نشده است“.
اندازه‌گیری، جمع آوری و تحلیل اطلاعات فرآیندی است که برای سازمان ایجاد هزینه می کند و بایستی به گونه‌ای باشد که نهایتاً منافعی از این کار عاید سازمان گردد. از طرفی مدتی است که بر داشتن رویکرد فرآیندی در سازمانها توجه و تاکید شده است و به‌عبارتی عملکرد سازمان‌ها با عملکرد فرآیندهای آن که برگرفته از مفاهیم کارایی و اثربخشی می‌باشد معادل دانسته می‌شود. اندازه‌گیری عملکرد از موضوعاتی است که به تعبیری هم قدیمی و هم نو می‌باشد. هر شرکتی در جهان به نوعی عملکرد خود را اندازه‌گیری می‌کند، اما آن‌چه که به‌عنوان موضوع نوین مطرح می‌باشد آن است که چه چیزی بایستی اندازه‌گیری شود. در همین ارتباط بسیاری از مدیران متوجه شده‌اند که سیستم‌های اندازه‌گیری عملکرد آن‌ها به درستی عمل نمی‌کنند.
یکی از مشکلاتی که سازمان‌ها ‌در ارتباط با اندازه‌گیری عملکرد خود داشته‌اند، توجه بیش از اندازه به شاخص‌های مالی بوده‌است (برنز، ۱۹۹۸؛ دیکسون، نانی و وولمن، ۱۹۹۰). حال آن‌که عملکرد مالی تنها یک بخش از عملکرد سازمان می‌باشد، که خود نتیجه عملکرد عوامل دیگری است و دیگر این‌که شاخصهای مالی عمدتاً عملکرد سازمان را در گذشته نشان میدهند. به‌عنوان مثال اگر سازمان نتواند نیازها و سطح رضایتمندی مشتریان خود را اندازه‌گیری نماید نمی‌تواند محصولات و خدمات خود را متناسب با خواسته آن‌ها تطبیق دهد و موجب نارضایتی ایشان خواهدشد. نارضایتی مشتریان نیز باید با شاخص‌هایی مورد اندازه‌گیری قرار گیرد.
اهمیت ارزیابی عملکرد در استاندارد مدیریت کیفیت ۹۰۰۰:۲۰۰۰ ISO و مدل‌های سرآمدی چون EFQM و مالکوم بالدریج نیز مورد توجه قرار گرفته‌است. این مجموعه‌ها بر داشتن سیستم اندازه‌گیری تأکید دارند و سازمان‌ها بایستی بهبود در عملکرد فرآیندها را با زبان شاخص بیان نمایند . اگرچه برای طراحی یک نظام اندازه گیری عملکرد می‌توان راهکارهایی ارائه نمود، اما سازمانها بایستی با توجه به شرایط خاص خود به این کار اقدام نمایند. به‌عبارت دیگر نظام اندازه گیری عملکرد را نمی‌توان از بیرون به سازمان تزریق نمود، بلکه باید در سازمان طراحی، توسعه و بهبود داده شود. در همین راستا در ادبیات مرتبط با اندازه‌گیری عملکرد به موارد زیر اشاره می‌شود:
۱) معیارهای عملکرد بایستی از اهداف سازمان نشأت گرفته باشند (بیتیتچی، کری و مکدویت، ۱۹۹۷؛ سیمونز، ۲۰۰۰).
۲) معیارهای عملکرد باید توازنی میان خواسته‌های ذی‌نفعان سازمان برقرار نمایند (کاپلان و نورتن، ۱۹۹۲).
۳) معیارهای عملکرد بایستی منجر به حرکت به جلو برای سازمان گردند (دیکسون، نانی و وولمن، ۱۹۹۰).
۴) اندازه معیارهای عملکرد ماحصل اقدامات سازمان (فرآیندها) بوده و چگونگی تأثیرگذاری آن‌ها مشخص گردند.
۵) معیارهای عملکرد باید شفاف و واضح باشند (نیلی و آدامز، ۲۰۰۰).
۶) دلیل وجودی معیارهای عملکرد کاملاً مشخص باشد (نیلی و آدامز، ۲۰۰۰).
۷) کلیه معیارها و در مجموع نظام اندازه‌گیری عملکرد باید به طور دوره ای بازبینی شوند (کیگان، ایلر و جونز، ۱۹۸۷).
۸) معیارهای عملکرد سطوح مختلفی داشته و بایستی با هم ارتباط داشته‌باشند. (کیگان، ایلر و جونز، ۱۹۸۷).
ریچاردسن و همکاران (۱۹۸۵) بیان کردند که عملکرد باید در نتیجه اولویت‌های رقابتی ناشی از تصمیمات تولیدی ایجاد گردد. رث(۱۹۸۹) همچنین بیان کرد که استراتژی تولید با معیارهای عملکردی تولید که روی واحد کسب و کار تاثیر دارد، مرتبط است. ژائو و همکاران (۲۰۰۶) نیز نشان دادند که استراتژیک آنها در هفت معیار عملکرد مالی در نظر گرفته شده، بر مبنای اظهار نظر پاسخ‌دهندگان برای اشکال ایده‌آل گروه ها و نه واقعیت آن‌ها، در تحقیق ایشان دارای تفاوت معنی داری است. مارتین ودیاز (۲۰۰۸) در تحقیق خود که به استخراج دو نوع استراتژی تولید متفاوت منتج شد، ضمن نشان دادن شکل تصمیمات تولیدی در استراتژیهای مستخرجشان نشان دادند که بین این دو گروه در برخی معیارهای عملکرد کسب و کار تفاوت معنیداری وجود دارد؛ هر چند که در معیار کلی درنظرگرفته شده توسط آنها تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. آن‌ها از معیارهای رشد فروش، رشد سود و بازگشت دارایی[۱۱] برای سنجش عملکرد کسب و کار شرکت‌ها استفاده کردند. ماثور و همکارن (۲۰۱۱) نحوه ارزیابی عملکرد را در تولیدکنندگان خودکار بررسی کرده نشان دادند که اثربخشی کلی تجهیزات میتواند به‌عنوان ابزار مناسبی برای اندازه‌گیری عملکرد در این‌گونه تولیدکنندگان استفاده شود. کیووی و همکاران (۲۰۰۹) نشان دادند که درگیری حوزه‌های مختلف وظیفه‌ای در تدوین تصمیمات استراتژیک تولیدی بر ارائه عملکرد مناسب‌تر تولیدی آن‌ها تاثیرگذار است. سونی و کودالی (۲۰۱۱) نشان دادند که استراتژی رقابتی شرکت‌های تولیدی روی استراتژی زنجیره تامین آن‌ها تاثیرگذار است، و همچنین آنها بیان کردند که تناسب بین این دو باعث عملکرد بالاتر شرکت خواهدگردید ( به نقل از پویا، ۱۳۹۰).
به‌طور معمول، عملکرد کسب‌‌و‌کار شرکت، با بهره گرفتن از معیارهای مالی صورت می‌پذیرد. ونکاترامن (۱۹۹۰) این معیارهای اندازه‌گیری عملکرد کسب‌‌و‌کار را با بهره گرفتن از بازگشت دارایی، درآمد عوامل ، هزینه به ازای هر فروش، و فروش برحسب تعداد کارکنان مطرح می‌کند. جاهارا و لیوید (۱۹۹۲) بیان می‌کنند که بازگشت سرمایه گذاری[۱۲]، یک محاسبه معتبر برای شرکت‌های متوسط می‌باشد. مراش و دیگران(۱۹۹۶) عملکرد شرکت را نسبت به رقبا با بهره گرفتن از ROA، ROI، بازده فروش[۱۳]، رشد ROI، درصد رشد، و رشد فروش اندازه‌گیری کردند. تن و دیگران(۱۹۹۹) برخی از شیوه‌های مدیریت زنجیره تامین را با عملکرد شرکت مرتبط دانستند. عملکرد در مطالعه آن‌ها با ادراکات مدیریت ارشد از عملکرد شرکت در مقایسه با یک رقیب عمده اندازه‌گیری شد (به نقل از تینگ چی و همکاران، ۲۰۰۹) .
به‌طور خلاصه، عوامل متعددی جهت اندازه‌گیری عملکرد کسب‌‌و‌کار در تحقیقات آمده‌است که همگی بر اهمیت محیط کسب‌ ‌و ‌کار، تصمیمات استراتژیک و زنجیره تامین روی عملکرد کسب‌ ‌و ‌کار تاکید دارند. براساس تحقیقات گذشته، در این مطالعه عملکرد کسب‌ ‌و ‌کار با بهره گرفتن از ادراک مخاطب از عملکرد اندازه‌گیری می‌شود.
تفاوت بین شرکت‌های با عملکرد بالا و عملکرد پایین در این پژوهش مورد توجه است و در تحقیقات صنعتی نیز با ارزش‌تر میباشد. با مشخص شدن تفاوتها، عمل‌کننده‌های سطح بالا میتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ نمایندو بهبود بخشند، و عمل‌کننده‌های سطح پایین نیز قادر خواهند بود مشکلات خویش را شناسایی نموده و درصدد طراحی مجدد استراتژی و ساختار زنجیره تامین شان برآیند.
۲-۵- پیشینه تحقیق
در ادامه پیشینه پژوهش های صورت گرفته به صورت مجزای تحقیقات داخلی و خارجی بیان شده است
۲-۵-۱- مطالعات داخلی

    • در پژوهشی که با موضوع “جایگاه‌یابی استراتژیک و شناسایی منابع دستیابی به مزیت رقابتی پایدار “توسط صالح نیا (۱۳۹۰) انجام شد، با در نظر گرفتن جایگاه‌یابی استراتژیک به عنوان ابزاری جهت شناسایی منابع دستیابی به مزیت رقابتی، جایگاه‌یابی نام‌های تجاری در زمینه بانکداری مورد توجه قرار گرفته است. فرایند جایگاه‌یابی این پژوهش در ۷‌ گام مورد بررسی قرار گرفته است و براساس اطلاعات گردآوری شده از طریق مصاحبه و پرسشنامه، در نهایت نقشه ادراکی برای نام‌های تجاری مورد بررسی براساس ویژگی‌های تعیین‌کننده از دید مشتریان، همراه با ارائه موقعیت برتر در این زمینه و بخش‌های بازار براساس دو ویژگی مورد بررسی، ارائه گردیده است. این پژوهش به این نتیجه دست یافت که با توجه به افزایش رقابت در عرصه بانکداری، بر بانک ها لازم است که در زمینه ایجاد جایگاه مناسب یا تثبیت جایگاه خود در بازار و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، توجه به عامل انسانی را در راس برنامه های خود قرار دهند.
    • پژوهشی با عنوان “طراحی مدل مزیت رقابتی برای صنعت خودرو ایران” توسط مهری و حسینی (۱۳۸۳)، صورت پذیرفت. این پژوهش درصدد ارائه یک مدل عمومی جامع در رابطه با مزیت رقابتی بوده است. مدل مفهومی این پژوهش، مشتمل بر قابلیت‌های محیطی، قابلیت‌های سازمانی، قابلیت‌های ارتباطی وشبکه‌ای و هوشمندی رقابتی بوده و صنعت خودرو به‌عنوان جامعه آماری برای جمع‌ آوری اطلاعات میدانی و تست مدل انتخاب شده است. این تحقیق به این نتیجه رسید که عوامل مؤثر بر مزیت رقابتی با توجه به میزان تأثیرگذاری و اهمیت، به ترتیب، شامل هوشمندی رقابتی، قابلیت‌های سازمانی، قابلیت‌های محیطی و قابلیت‌های ارتباطی می‌باشد.
    • پژوهشی با عنوان “اندازه گیری عملکرد زنجیره تامین در چهار صنف کلیدی کسب و کار در ایران” توسط معنوی زاده و همکاران(۱۳۸۶) صورت پذیرفت. در این پژوهش نحوه اندازه‌گیری عملکرد زنجیره تامین در چهار صنف کلیدی کسب و کار ایران شامل صنایع خودروسازی، صنایع فلزی، صنایع غیرفلزی و خدمات در چارچوبی سیستماتیک ارائه شده است. این چارچوب مبتنی بر رهیافت‌های علمی تدوین شده است. تولید ناب به عنوان رویکرد نوین در حرکت جامع سازمان‌ها جهت کیفیت مداوم، هزینه قابل رقابت، تولید و تحویل به موقع مطرح شده است. بنابراین پژوهش در سازمان‌های ایرانی بسط یافت و پس از جمع‌ آوری اطلاعات از مدیران صنایع در بخش‌های مختلف، تحلیل‌های آماری مناسب جهت کسب نتایج معتبر انجام پذیرفت. این پژوهش به این نتیجه رسید که برای دارا بودن زنجیره تامین کارآمد و اثربخش ، استقرار برخی رویکردها الزامی است. بعنوان مثال استقرار JIT در صنایع خودروسازی.

۲-۵-۲- مطالعات خارجی

    • در پژوهشی که با عنوان “اولویت‌های رقابتی و استراتژی زنجیره تامین در صنعت مد” توسط کیم (۲۰۱۳) صورت گرفت، به این موضوع پرداخته شد که چگونه شرکت‌های با عملکرد بالا در صنعت مد بین استراتژی زنجیره تامین و اولویت‌های رقابتی همسویی ایجاد می‌کنند. جهت پاسخ به پرسش پژوهش، مطالعه موردی از چهار شرکت موفق این صنعت صورت گرفت. با توجه به نظر مدیران ارشد در این شرکت‌ها این نتیجه حاصل شد که اولویت‌های رقابتی رابطه بسیار قوی‌ای با انتخاب بازار هدف که نوع استراتژی زنجیره تامین را مشخص می‌کند، دارد.
    • بورلا و پادولا (۲۰۱۰) در پژوهشی با موضوع “همسویی بین تقاضا، تولید و توزیع استراتژیک با استراتژی کسب و کار” به موضوع شناسایی درجه همسویی بین تقاضا، تولید و توزیع از یک سو و استراتژی کسب و کار پیشنهادی پورتر (۱۹۹۶)، از سوی دیگر پرداختند تا بینشی درمورد اینکه چگونه این رابطه بر عملکرد کسب و کار اثر می‌گذارد به‌دست آورند. جامعه آماری این پژوهش شرکت‌های فلزکار جنوب برزیل بوده است. این پژوهش به این نتیجه دست یافت که شرکت‌هایی که استراتژی کاهش هزینه را انتخاب می‌کنند در توسعه تقاضا، تولید، توزیع سازگاری بیشتری دارند.
    • پژوهشی توسط کاتوریا و همکاران (۲۰۰۷) با عنوان “همسویی سازمانی: گذشته، حال و آینده” انجام شد. در این پژوهش هدف، بررسی همسویی سازمانی و اثر آن بر عملکرد بوده است. این پژوهش یک مطالعه تجربی بر اساس تئوری‌های موجود بوده است. این پژوهش به این نتیجه رسید که مدیریت همسویی سازمانی می‌تواند اثر مثبت روی عملکرد سازمانی داشته باشد.
    • پژوهشی توسط تاریگان (۲۰۰۵) با موضوع “رابطه بین همسویی اولویت های استراتژیک و اثر آن بر عملکرد تولید” صورت گرفته است. این پژوهش به بررسی ادراک مدیران ارشد و مدیران تولید از اولویت های استراتژیک و اثر آن بر عملکرد در ۸۴ شرکت اندونزی پرداخته است. هدف این پژوهش، اهمیت این موضوع است که مدیران ارشد و مدیران تولید بایستی از اولیت های استراتژیک شناخت مناسبی داشته باشند. فرضیه‌ها بر اساس هماهنگی بین اولویت‌های استراتژیک و عملکرد سنجیده شده‌اند. این پژوهش به این نتیجه رسیده است که همسویی بین اولویت‌ها رابطه مثبتی با عملکرد تولید دارد.
    • پیرامون اثر زنجیره تامین بر عملکرد کسب و کار، پژوهشی با عنوان “اثر قابلیت‌های مدیریت زنجیره تامین بر عملکرد کسب و کار” توسط تریسی (۲۰۰۵) انجام شد. هدف پژوهش ارزیابی اثر مدیریت زنجیره تامین بر عملکرد کسب و کار بوده است به نحوی که بررسی نماید چه درجه‌ای از مشتری ‌مداری در مدیریت زنجیره تامین، جایگاه رقابتی و عملکرد کسب و کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های غرب امریکا بوده اند که قسمت عمده پرسشنامه‌ها به صورت پست و تلفن جمع‌ آوری شد. این پژوهش دریافت که رابطه مثبت و معناداری بین قابلیت‌های مدیریت زنجیره تامین و عملکرد کسب و کار (ارزش درک شده توسط مشتری، وفاداری مشتری، عملکرد بازار و عملکرد مالی) وجود دارد.
    • در پژوهشی که توسط یی و همکاران (۲۰۰۱) با موضوع انعطاف‌پذیری زنجیره تامین در یک محیط نامطمئن انجام شد، هدف ارزیابی این موضوع بوده است که استراتژی‌های انعطاف‌پذیر متناسب با زنجیره تامین نتیجه تغییرات در محیط نامطمئن است. این پژوهش بصورت مطالعه موردی در پنج شرکت فعال در صنایع نساجی چین انجام شد. این پژوهش در نهایت به این نتیجه رسید که یک زنجیره تامین غیر قابل پیش‌بینی نامطمئن می‌تواند نتیجه عوامل متعدد درونی و بیرونی باشد که محیط متغیر یکی از این عوامل تاثیرگذار می‌باشد.
    • در پژوهشی دیگر که با عنوان “اولویت های رقابتی ساخت و اثر آن بر تولید” توسط نوبل (۱۹۹۷)، صورت گرفت، هدف بررسی انتخاب اولویت‌های رقابتی بر تولید بوده است. این پژوهش بین ۵۶۱ شرکت مطرح در سطح جهان صورت گرفته است و بنابر این ارزیابی مناسبی از تئوری صورت داده است. این پژوهش به این نتیجه رسیده است که استراتژی‌های انتخاب اولویت‌های رقابتی در شرکت‌های تولیدی با حجم بالای تولید نسبت به شرکت‌های با تولید حجم کم، حاصل رابطه و اثر‌گذاری تعداد بیشتری از عوامل است.

۲-۶- جمع بندی
این پژوهش نشان دهنده اولین تحقیق تجربی درمورد رابطه بین شرایط محیطی کسب و کار، اولویتهای رقابتی، ساختار زنجیره تامین و عملکرد کسب و کار در شهرک های صنعتی سمنان می باشد. یافته های این مطالعه مفهوم گسترده تر و عمیق تر از مطالعات قبلی است که مبتنی بر تجزیه و تحلیل نظری بوده، و یا در اندازه نمونه کوچکتر یا مطالعات موردی بودهاند. علاوه بر این، از آنجا که یافته ها یک روش مدون و شفاف بوجود آورده است، بنابراین، می توان این مطالعات را به دیگر شرکت ها و بخش های بازار منتقل کرد. همچنین در پژوهش های گذشته اثر همزمان سه متغیر ساختار زنجیره تامین، انتخاب اولویتهای رقابتی و مشخصه های محیطی کسب و کار بر عملکرد لحاظ نشده است که این پژوهش به تاثیرهمسویی بین این متغیرها بر عملکرد پرداخته است.
این مطالعه به منظور بررسی تجربی همسویی بین مشخصه های محیطی کسب و کار، انتخاب اولویت های رقابتی و ساختار زنجیره تامین با عملکرد کسب و کار در شرکت های قطعه ساز خودرو شهرکهای صنعتی سمنان انجام پذیرفته است. به طور خاص، تلاش برای مدرکی دال اینکه آیا هم ترازی و یا تناسب بین شرایط محیط کسب و کار، اولویت های رقابتی و ساختار زنجیره تامین وجود دارد، و اینکه آیا این منجر به عملکرد کسب و کار برتر است، صورت گرفته است.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته، سازمان‌ها جهت بقا باید عملکرد خود را مدیریت نمایند و این مدیریت عملکرد با گرفتن بازخورد لازم از محیط درونی و پیرامونی انجام می‌شود. محیط کسب ‌و ‌کار تهدید و فرصت‌هایی را برای شرکت‌ها ایجاد می‌کند. بنابراین در انتخاب استراتژیهای شرکت، از جمله انتخاب اولویت‌های رقابتی، محیط نقش تعیین کننده‌ای دارد. همچنین، در طراحی زنجیره تامین توجه سازمانها به زنجیره تامینی است که با استراتژیهای رقابتی و محیط کسب‌ و ‌کارشان تطابق داشته‌ باشد. بر این اساس، تینگ چی و همکاران (۲۰۰۹)، در پژوهشی که بین ۵۰۹ شرکت صنعت نساجی و پوشاک در ایالات متحده انجام دادند، دریافتند شرکت‌هایی که عملکرد بالا دارند، بین عملکرد کسب و کار، اولویت‌های رقابتی و ساختار زنجیره تامین‌‌شان، رابطه وجود دارد، بعبارتی از همسویی استراتژیک برخوردار می‌باشند. همچنین، شرکت‌هایی که عملکرد پایین دارند، بین عملکرد کسب و کار، اولویت‌های رقابتی و ساختار زنجیره تامین‌‌شان رابطهای وجود ندارد (عدم وجود همسویی استراتژیک). از این رو، در این پژوهش سعی گردیده، که با اقتباس از این مدل، اثر همسویی استراتژیک بر عملکرد کسب و کار در شرکت‌های قطعه ساز خودرو استان سمنان بررسی شود.
در این پژوهش چهار بعد برای محیط در نظر گرفته شده‌است : تنوع، پیچیدگی، پویایی و بخشندگی؛ که از پژوهش های مینتزبرگ (۱۹۷۹)، دس و برد (۱۹۸۴) استخراج شده است. این موارد اصلی‌ترین ابعاد برای محیط کسب و کار با توجه به تصمیم‌گیری استراتژیک میباشند. ساختار زنجیره تامین شامل سه نوع میباشد: ناب، چابک و ناب-چابک. اولویت‌های رقابتی شامل هزینه، کیفیت، کارایی تحویل (قابلیت اطمینان و سرعت) و انعطاف‌پذیری میباشد.
پژوهش حاضر، در صدد ارائه یک چارچوب مفهومی میباشد، که به‌طور جامع ارتباط همه مولفه‌های ذکر شده را بررسی نماید.
شکل ۲-۵ – مدل تئوری پژوهش با اقتباس از مدل تینگ چی و همکاران (۲۰۰۹)
فصل سوم
روش شناسی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...