به نظر اتکینسون رفتار به سوی پیشرفت ناشی از تعارضی است که بین گرایش نزدیکی و دوری به وجود می‌آیند. دو هدف اصلی پیشرفت، هدف‌های عملکرد[۲۶] و هدف‌های تسلط[۲۷] هستند. در رابطه با هدف‌های عملکردی فرد با معیار برتری مواجه می‌شود و می‌خواهد شایستگی خود را ثابت کند ‌یا نشان دهد. ‌در مورد هدف‌های تسلط، فرد می‌خواهد شایستگی خود را پرورش دهد‌ یا بهبود بخشد. رسیدن به هدف‌های عملکرد به معنی بهتر عمل کردن از دیگران است. هدف‌های تسلط فرد را برای پرورش دادن شایستگی و تسلط‌ یافتن بر تکلیف متمرکز می‌کنند. رسیدن به هدف تسلط ‌به معنای پیشرفت کردن است (ریو، ۲۰۰۵/ ۱۳۸۷).

۵-۲-جهت­گیری هدف

انگیزش پیشرفت به طور اختصاصی تحت عنوان جهت­گیری هدف پیشرفت مورد بررسی قرار گرفته است. جهت‌گیری هدف تحت عنوان اهداف پیشرفت و در دهه ۱۹۷۰ ظهور کرده و بررسی شده است. ایمز (۱۹۹۲) جهت‌گیری هدف را به عنوان ‌یک الگوی منسجم از باورها، اسنادها و عواطف که باعث ‌ایجاد اهداف رفتاری می‌شود تعریف ‌کرده‌است و ‌این اهداف از طریق راه‌های گوناگونی هم‌چون نزدیک شدن، درگیر شدن و توجه به فعالیت‌های الگوی پیشرفت نمایان می‌شود. محققان دیگری اهداف پیشرفت را به عنوان طرحواره‌های شناختی- عاطفی تعریف کرده‌اند (الیوت، ۲۰۰۶؛ کاپلان و فلوم، ۲۰۱۰).

میدگلی، کاپلان و میدلتن (۲۰۰۱)، جهت‌گیری هدف را به عنوان اهداف رفتاری می‌دانند که در ‌یک موقعیت وابسته به احساس شایستگی به وسیله فرد ادراک‌ یا دنبال می‌شود. جهت‌گیری‌های اهداف، هدف و معانی هستند که شخص برای رفتار پیشرفت خود در نظر می‌گیرد (پینتریچ، ۲۰۰۰؛ به نقل از صمدیه، ۱۳۹۲).

نظریه اهداف پیشرفت، نظریه برجسته شناخت اجتماعی انگیزش بوده است که اظهار می‌دارد دو جهت‌گیری هدف پیشرفت اولیه وجود دارد، اول جهت‌گیری اهداف تسلط که شامل درگیر شدن در فعالیتی با هدف‌ یادگیری‌ یا جستجوی چالش و پایداری مؤثر در مواجه شدن با موانع است، دوم جهت‌گیری اهداف عملکرد شامل نشان دادن شایستگی، قضاوت‌های مطلوب و اجتناب از نشان دادن ناتوانی است. اهداف پیشرفت معرف دستگاه معنایی جامع از موقعیت­ها یا بافت­هایی است که پیامدهای شناختی، عاطفی و رفتاری دارد و فراگیران برای تفسیر اعمال خود از آن­ها استفاده ‌می‌کنند (ایمز، ۱۹۹۲؛ دوئک و لگیت، ۱۹۸۸؛ کاپلان و ماهر، ۱۹۹۹، به نقل از صادقی، ۱۳۹۲). با توجه به آن چه آمد می‌توان جهت‌گیری هدف را به عنوان‌ یک چارچوب ذهنی شناختی- اجتماعی قلمداد کرد که شخص را در تفسیر موقعیت‌ها، پردازش اطلاعات، رویارویی با تکلیف و مقابله با چالش‌ها راهنمایی می‌کند (کاپلان و فلوم، ۲۰۱۰). نظریه جهت‌گیری هدف، رویکردهایی را که افراد در موقعیت‌های مختلف پیشرفت دارند، توضیح می‌دهد و فرض می‌کند که اهداف، مسیر رفتار، شناخت و انگیزه افراد را مشخص و هدایت می‌کند تا ‌این‌که آن‌ ها در تکالیف تحصیلی درگیر شوند. (ایمز، ۱۹۹۲؛ به نقل از آقادلاورپور، ۱۳۸۶).

۶-۲- جهت­گیری هدف عملکردی و تبحری

همان­طور که پیش از این گفته شد، دو نوع جهت­گیری هدفی که محور بیشترین توجهات بوده ­اند، شناسایی ‌شده‌اند: عملکردی و تبحری. یادگیرندگانی که جهت­گیری­شان به سمت متبحرشدن در تکلیف و رشد شایستگی ها و مهارت­هاست، یک جهت­گیری تبحری یا متمرکز بر تکلیف دارند. این یادگیرندگان، ارزش بیشتری برای فهم درس و یادگیری مطلب قائلند و کمتر خود را با ملاک­های بیرونی از قبیل نمره و امتیازهای اجتماعی مقایسه ‌می‌کنند، این افراد بیشتر از یادگیری مطالب جدید و
مخاطره­آمیزی لذت می­برند که مستلزم فکر، خلاقیت و تلاش زیاد است. یادگیرندگانی که جهت­ گیری آن ها به سمت نشان دادن توانایی­ ها و قابلیت ­های فردی است، به نظر می­رسد که یک جهت­گیری هدفی عملکردی داشته باشند. این جهت­گیری عملکردی به دو حالت خود را نشان می­دهد:
رویکرد- عملکرد (برای نشان دادن توانایی‌های شخصی) واجتناب- عملکرد (برای اجتناب از نشان دادن ناتوانی­ها) (ایمز، ۱۹۹۲؛ نقل از آقادلاورپور، ۱۳۸۶).

میگلی و همکاران (۱۹۸۹) ، جهت توجیه خصوصیات انگیزشی سازگار[۲۸] و ناسازگار[۲۹] جهت­گیری هدفی افراد، بیان ‌می‌کنند که در افراد عملکردمدار، توانایی محور اصلی توجه بوده و نشانه آن نیز “موفق شدن بدون تلاش یا با تلاش کم” است. این افراد “شکست ناشی از تلاش نکردن” را قابل دفاع­تر از “تلاش کردن و موفق نشدن” که نشانه کامل ناتوانی است، می­دانند و از همین رو کمتر به سراغ تکالیف دشوار و مخاطره آمیز می­روند (خیابانی، ۱۳۸۱).

ایمز (۱۹۹۲) با ذکر این مطلب که مهمترین تقسیمات انجام گرفته از جهت­گیری هدفی در پیشینه پژوهش­های مرتبط با انگیزش پیشرفت، جهت­گیری هدفی عملکردی و تبحری است، متذکر می­ شود که این دو جهت­گیری هدفی در نظریات و پژوهش­های مختلف، نام­های متفاوتی را به خود اختصاص
داده ­اند: از قبیل: اهداف تکلیف­مدار[۳۰] واهداف خودمدار[۳۱]، اهداف تبحری ‌و عملکردی و پیوستاری از اهداف عملکردی- تبحری. افراد می ­توانند دامنه­ای از جهت­گیری هدفی داشته باشند که در یک سر آن اهداف تبحری و در سر دیگر اهداف عملکردی قرار دارد. افراد می ­توانند در جایی از این پیوستار اهداف تبحری و در جای دیگر اهداف عملکردی داشته باشند. چنین افرادی درجات مختلفی از کنترل درونی، مهارت­طلبی و نیز رقابت با همسالان را که به سازش موفقیت­آمیز یا محیط می­انجامد، نشان
می­ دهند.عملکرد این افراد از دانشجویان عملکردی برتر و از دانشجویان تبحری پایین­تر است.
در جدول (۱-۲) خلاصه­ای از جهت­گیری­های هدفی که توسط محققان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است را مرور می­کنیم. با وجود اختلاف نظر ‌در مورد تقسیم ­بندی جهت­گیری، تمام مطالعات نشان داده ­اند که باور افراد ‌در مورد جهت­گیری هدفی، عامل تعیین­کننده موفقیت و شکست تحصیلی است. به عبارتی وقتی دانشجویان دارای هدف تبحری هستند، از خود الگوهای اسنادی سازش­یافته­تری نشان می­ دهند، مقاومت و مداومت زیادی را در تکالیف برمی­گزینند و نسبت به آن ها واکنش عاطفی مثبت­تری دارند. (دوئک و لگیت، ۱۹۸۸؛ به نقل از کارشکی، ۱۳۸۷). در مقابل، وقتی هدف دانشجویان نشان دادن توانایی خود به دیگران و کسب پذیرش اجتماعی باشد، در کلاس فعالیت کمتری نسبت به تکالیف درسی نشان می­ دهند. این دانشجویان به طور دائم در پی ارزیابی خود و گرفتن تأیید از اساتید و دوستان هستند (ایمز و آرچر، ۱۹۸۴؛ به نقل از کدیور و همکاران، ۱۳۹۰).

جدول (۱-۲)

جهت­گیری هدف
محققان
نمونه گویه ­ها

عملکردی

دوئک و لگیت(۱۹۸۸)

مطالبی را دوست دارم که آسان­ترند. اشتباهاتم کمتر می­شوند.

یادگیری

دوئک و لگیت(۱۹۸۸)

اشتباه کردن در یادگیری، جزئی از یادگیری است.

عملکردی

ایمز(۱۹۸۷)

من به خاطر گرفتن نمره درس می­خوانم.

تبحری

ایمز(۱۹۸۷)

مطالبی را دوست دارم که مرا به فکر کردن وا می­دارند.

متمرکز بر تکلیف

پنتریچ و شانک(۱۹۹۶)

برای من درک کردن مطالب بیشتر از گرفتن نمره اهمیت دارد.

بیرونی

پنتریچ و شانک(۱۹۹۶)

دلیل عمده من برای درس خواندن به دست آوردن نمره است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...