پایان نامه -تحقیق-مقاله | قسمت 5 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
عاطفه مثبت باعث میشود که مردم از شغل و ارتباطشان لذت برده و بر کار و عشق شاد باشند. با عاطفه مثبت کم با دامنه گستردهای عاطفه منفی(مثل خصیصه رواننژندی) یک جنبه از سیستم بازدارنده رفتار اجتنابی آگاهانه میباشند یا عملکرد این سیستم، تحریک رفتار بازدارنده و فرونشاندن رویکرد رفتاری برای دور نگه داشتن ارگانیسم از موقعیتهای خطرناک و دردناک است ولی عاطفه مثبت سنجشی از سیستم تحصیلکننده رفتار(مثل خصیصه شخصیتی برونگرایی) میباشد. عملکرد این سیستم به ارگانیسم برای نگهداری منابع لازم و مهم ادامه زندگی مثل غذا خوردن- داشتن خانه و همسر کمک میکند. عاطفه مثبت با فعالیت فیزیکی مداوم، خواب کافی، ارتباط اجتماعی با دوستان نزدیک و تلاش برای اهداف باارزش ارتباط دارد. بنابرین عاطفه مثبت ممکن است در طول فعالیت فیزیکی منظم، داشتن الگوی خواب مناسب، داشتن روابط دوستانه و داشتن اهداف باارزش افزایش یابد (عاطفه مثبت یک دیدگاه از شادکامی است).
شادکامی و مثبتاندیشی: شکی نیست که همگی ما به طور فطری، در جستجوی حالات مطلوب و خوشایند هستیم. صفاتی چون شادی و غم، شجاعت و ترس، اعتماد به نفس و خود کمبینی و … اینها ریشه در احساسات انسان دارند. احساسات نیز در جای خود شخصیت افراد را شکل میدهند؛ چرا که این احساسات محرکی برای تعامل ما با محیط پیرامونمان هستند، که اگر از تعادل مناسبی برخوردار باشند، سبب تصمیمگیریهای درست و منطقی در مشکلات زندگی میشوند و موفقیت را در انجامشدن کارها به دنبال خواهند داشت.
شاکامی تأثیر مهمی در موفقیت افراد دارد. افراد شادکام نگرش خوشبینانهای نسبت به وقایع و رویدادهای اطراف خود دارند و به جای جبههگیری منفی نسبت به رویدادهای پیرامون خود سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند. همچنین انسانهای دارای شخصیت سالم، انسانهایی مسئولیتپذیر و شهروندانی خوب خواهند بود.
شادکامی و موفقیت: تحقیقات نشان دادهاند که انسانهای شاد و سالم در جامعه متمدن انسانهایی مسئولیتپذیر و شهروندانی خوب خواهند بود. هرچه هوش هیجانی(مهارتهای اکتسابی) در ما بالاتر باشد، هیجانات و احساسات به ما بیشتر کمک میکنند تا اطلاعات مربوط به پایه و اساس سلامتی(یعنی شادی) را جمع آوری و اولویتبندی و پردازش کنیم تا بتوانیم به بهترین شکل از آن ها استفاده کنیم. کسانی که هوش هیجانی بالاتری دارند با توسل به مهارت خودشناسی بیشتر میتوانند به ریشههای پنهان شادی و غم خود، آگاه شوند و آن را مدیریت کنند و طبعاً چنین کسانی به موفقیت نزدیکترند.
۳-۲ شادکامی ضامن موفقیت در پیشرفت تحصیلی
شادکامی عبارت است از رضایت از زندگی و وجود حداکثر میزان عواطف مثبت و نبود هیجانات منفی و تکاندهنده عصبی برای فرد. مسئله شادکامی همچون عزتنفس جزء اساسیترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. مطالعات و پژوهشهای متعدد نشان میدهند که کودکان و نوجوانانی که دارای حس شادی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآمدی بیشتری از خود نشان میدهند. پرورش احساس شادی در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف مربیان و والدین است که در این ارتباط بیشترین نقش بر عهده الگوهای رفتاری است.
۴-۲ رهنمودهای کلی برای بالا بردن و حفظ شادکامی در کودکان و نوجوانان
برای بالا بردن شاد زیستی در دانشآموزان و دانشجویان راههایی وجود دارد که در اینجا به اختصار به آن ها اشاره میکنیم:
– والدین به عنوان الگو و سرمشق خصوصاًً قبل از ورود به مدرسه میتوانند از طریق چگونگی درگیری با مسائل زندگی نقش مهمی در شادکامی کودکان خود داشتهباشند.
– برای ایجاد حس خرسندی ضروری است اولیا و مربیان به تفاوتهای فردی، ویژگیهای رشدی، مهارتها، قابلیتها، عواطف، منش و نیازها و استعدادهای کودکان توجه کنند.
– اگر مادر و پدر، رفتار پسندیدهی کودک را تقویت و رفتار ناپسند آن را مورد بیاعتنایی قرار دهند به فرزند خود کمک کردهاند تا بینش مثبتی در او نسبت به پیشرفت پیدا شود.
– به جای انتقاد از تحسین استفاده کنید. بچه هایی که مورد انتقاد قرار میگیرند همین برخورد را با خودشان خواهند داشت و در نهایت اشخاصی خواهند شد با عزتنفس پایین و این امر موجب ایجاد هیجان منفی در کودک میشود و فرد احساس افسردگی میکند. والدین فکر میکنند اگر به طور دائم از کودکان خود انتقاد کنند و اشتباهات آنان را یادآوری کنند به آن ها کمک میکنند چرا که تصور آنان بر این است که کودکان با این تذکرات پرورش خواهند یافت. واقعیت این است که ما از آنچه انجام میدهیم دفاع میکنیم و لذا اگر مورد انتقاد قرار بگیریم، کارمان را ادامه خواهیم داد و همین صفت یکدندگی که فطری است به ما اجازه نمیدهد که انتقاد را بپذیریم. در پس تمامی این انتقادها این جمله قرار دارد: اگر فقط بیشتر شبیه من بودی و مثل من زندگی میکردی بهتر از این بودی اما هیچکس حتی فرزند شما، دقیقاً خود شما نیست.
پس فرزندانتان را به دلیل تلاشی که میکنند تحسین کنید حتی اگر ناموفق باشند. شرایطی فراهم آورید که فرزندانتان بدانند شما در کارهای آن ها همراهشان هستید و به دنبال انتقاد از آن ها نیستید. بدین ترتیب برای ساختن یک تصویر مثبت در کودکان گام مثبت برداشتهاید.
– نگذارید کودکان خود را تحقیر کنند. هر وقت عبارت «من هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم» را از آن ها شنیدید در واقع به شما پیام داده میشود که به آنها توجه کنید و عزتنفس آن ها را بالا ببرید تا احساس شادی در آن ها افزایش یابد. در این مواقع نیازی به سخنرانی طولانی نیست. فقط بایدآنها را باعبارات مثبت تشویق کنید.مثلاً «اگر از ذهنت استفاده کنی،همه کار میتوانی انجام دهی» «اگر تلاش کنی میتوانی در مدرسه پیشرفت کنی» «اگر کمی دقت کنی از عهده آزمون برمیآیی». اگر بچه ها اینگونه جملات را مرتب بشنوند جملات مثبتتر را هم خواهند پذیرفت. هر وقت کسی در خانواده میگوید من نمیتوانم کاری انجام دهم یکی دیگر از اعضای خانواده میگوید «موفقیت از میتوانمها به دست میآید نه از نمیتوانها» این عبارات شعار ساده و کوتاه است. اما برای اینکه انسان بتواند یک کودک را برای انجام کاری به تلاش وادارد، بسیار کارآمد و مؤثر است.
– سعی کنید تأکید بر معیارهای ظاهری موفقیت را کم کنید. دویدن بیامان به دنبال پاداش، پول، مقام و درجه، رتبهی اول داشتن و اصولاً اهداف مادی یقیناً عزتنفس کودکان را پایین میآورد و همین امر عواقب بدی را درپی خواهد دشت. یادمان باشد شادی و احساسات خوب از درون میآیند نه از یافته ها و آن چه کسب میکنیم یا به دست میآوریم. وقتی کودک با این باور بزرگ میشود که اگر فقط نمرات بالایی بگیرد انسان شایستهای هست، اگر نمره متوسطی در کارنامه خود ببیند احساس حقارت میکند.
شادی و احساس خوب داشتن حاصل ازریابی است که فرد از خود دارد. او باید احساس یک فرد شایسته را داشته باشد. به جای تقویت معیارهای ظاهری موفقیت در کودکان باید در تمامی دوران زندگی، معیارهای درونی آن ها را تقویت کرد. برای این امر چارهای ندارید جز این که اهمیت زیادی را که برای موفقیت و رقابت قائل شدهاید را کاهش دهید. به جای اینکه از فرزند خو.د بپرسید: «معدل کارنامهات چند شدهاست؟» سؤال کنید، «آیا از خودت راضی هستی؟»
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-05] [ 01:22:00 ب.ظ ]
|