پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۲-۲-۳ رابطه بین داراییهای نقدی و انعطاف پذیری مالی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
گانی و همکاران[۴۲] رفتار نگهداری وجه نقد را در شرکتهای فرانسوی، آلمانی، ژاپنی، انگلیسی و آمریکایی با بهره گرفتن از داده های ۴۰۶۹ شرکت در طی سالهای ۱۹۹۶- ۲۰۰۰ بررسی میکنند. این تحقیق بر رابطه بین اهرم و نگهداری وجه نقد متمرکز شده است. شواهد این تحقیق حاکی از وجود رابطه غیرخطی معنیدار بین نگهداری وجه نقد و اهرم است. نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهد که اثر اهرم بر نگهداری وجه نقد تا اندازهای به خصوصیات کشورها مثل تمرکز مالکیت بستگی دارد(گیونی،۲۰۰۷). ازکان نتیجه گرفت که نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها رابطه منفی با داراییهای شبه نقد و داراییهای جاری شرکتها دارد. نتایج بیانگر این است که شرکتها میتوانند از داراییهای جاری به عنوان جانشینی برای موجودیهای نقدی استفاده نمایند. همچنین، به دلیل اجتناب از کمبود نقدینگی جهت پرداخت سودهای تقسیمی، شرکتها موجودیهای نقدی بیشتری را نگهداری مینمایند.
هان و کیو[۴۳] نشان دادند که شرکتهای دارای محدودیتهای مالی، نگهداری موجودیهای نقدی خود را در پاسخ به افزایش نوسانات جریانهای وجوه نقد افزایش میدهند، زیرا محدودیتهای مالی یک نوع رقابت و تضاد بین سرمایهگذاری های جاری و آتی به وجود آورده، با وجود ریسک جریانهای وجوه نقد آتی، باعث ایجاد انگیزه جهت اقدام برای پس اندازهای احتیاطی میشود(هان،۲۰۰۶).
ارسلان و همکاران نیز نگهداری موجودیهای نقدی را به عنوان وسیلهای حفاظتی در برابر نوسانات جریانهای وجوه نقد میدانند(ارسلان،۲۰۰۶).
همچنین طالبی نتیجه گرفت که وضعیت نقدینگی شرکتها به مقدار زیادی تحت تأثیر ماهیت فعالیت شرکت ها قرار میگیرد. وی همچنین بیان میکند که روش های تامین مالی و مدیریت مطالبات، بر وضعیت نقدینگی شرکت مؤثرند(طالبی،۱۳۷۷). یوسفی نیز نتیجه گرفت که حسابهای پرداختنی، یکی از عواملی است که می توان بر مبنای آن، پیشبینی معنیداری از جریان وجوه نقد به عمل آورد(یوسفی،۱۳۸۰).
خالص سرمایه در گردش: مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از: تعیین مقدار و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به گونه ای که به افزایش ثروت سهام داران منجر شود(تهرانی، ۱۳۸۷،۱۷۵).
در گردش، کسب اطمینان از استفاده بهینه از منابع برای سودآوری و حداکثر کردن ثروت سهام داران است. بنابرین سرمایه در گردش، همان طور که راپاپورت بیان کردهاست، میتواند یکی از عوامل ایجاد کننده ارزش برای سهامداران در نظر گرفته شود. بر اساس دیدگاه راپاپورت، کاهش سرمایهگذاری مازاد در سرمایه در گردش، به افزایش ارزش برای سهام داران می انجامد .
کاهش نیاز اضافی به سرمایه در گردش، بدین معنا است که یک کسب وکار، دارای جریانهای نقد خروجی کمتری برای موجودی ها و بدهکاران باشد و افزایش در جریانهای نقد ورودی، به باور وی، ایجاد ارزش از طریق بهبود کسب وکار را افزایش میدهد(بندر و کیت[۴۴]، ۲۰۰۲ ). در سطوح سرمایه در گردش، نسبت به سایر عوامل ایجادکننده ارزش مانند ایجاد و برقراری پیشرفت پایدار در سود، آسانتر است.
در فضای اقتصاد چالشی که سازمانهای بینالمللی راه های جدیدی را برای رشد و بهبود عملکرد مالی و کاهش ریسک جست وجو میکنند، سرمایه در گردش منبعی مهم برای بهبود عملکرد مالی به شمار میآید. با این اوصاف مدیریت سرمایه در گردش فعال، نیاز اساسی توانایی سازمان برای سازگاری در اقتصاد پرچالش است. مدیریت سرمایه در گردش، به دنبال برقراری تعادل حساس بین حفظ نقدینگی برای پشتیبانی از عملیات روزانه و حداکثرسازی فرصتهای سرمایهگذاری کوتاه مدت است(بهارمقدم و همکاران،۱۳۹۱).
سرمایه در گردش یک شرکت برای اخذ وام، همواره در صدر توجهات اعطاکننده اعتبار قرار دارد. لئوپولد بیان میکند که معروفیت سرمایه در گردش در نزد عموم، به مثابه معیار نقدینگی و سلامت مالی کوتاه مدت، آن قدر گسترده است که به ندرت نیاز به تهیه سند و مدرک دارد(میرالماسی، ۱۳۷۴).
اهمیت روزافزون مدیریت سرمایه در گردش، سبب شده که این موضوع به صورت یک رشته تخصصی مالی درآید. مطالعات نشان میدهد که بیشتر وقت مدیران مالی صرف عملیات داخلی روزانه شرکت می شود که به سادگی با عنوان مدیریت سرمایه در گردش بیان میشوند. هر گونه تصمیمی که در این بخش از جانب مدیران واحد تجاری اتخاذ میشود، آثار چشمگیری بر بازدهی عملیاتی واحد تجاری میگذارد که موجب تغییر ارزش شرکت و در نهایت ثروت سهامداران خواهد شد. با این حال، ادبیات سازمانی به طور سنتی بر مطالعه تصمیمات تأمین مالی بلندمدت متمرکز است و پژوهشگران نیز بیشتر به مطالعه در این حوزه پرداختهاند. به ویژه محققان در میان موضوعات مختلف بیشتر به تجزیه و تحلیل ساختار مالی، سرمایه گذاری در داراییهای ثابت، سود سهام نقدی و ارزشیابی سهام شرکتها پرداختهاند. در حالی که سرمایه گذاری در داراییهای جاری واستفاده از منابع تأمین مالی کوتاه مدت، از اقلام مهم ترازنامه شرکتها است که به نظر اسمیت(۱۹۸۰) از طریق اثرگذاری بر سودآوری و ریسک بر ارزش شرکتها تأثیر وافری دارد؛ اما تأثیر اقلام و به بیان دیگر، تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر ارزش شرکتها چندان مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است.
فیلبک و همکاران[۴۵](۲۰۰۷ ) با اشاره به کاهشِ قیمت سهام شرکت آمازون دات کام در سال۲۰۰۰ ، مدیریت سرمایه در گردش کارا را کلیدی برای رسیدن به جریان نقدی سالم میدانند، همچنین آن ها بر این عقیدهاند شرکتهایی که راهبردهای مدیریت سرمایه در گردش ضعیفی دارند، به مرور زمان مزایای رقابتی و انعطاف پذیری خود را از دست میدهند. پژوهش نوروش و همکاران( ۱۳۸۵) با هدف بررسی ابعاد جدیدی از کیفیت اقلام تعهدی مربوط اند. در همین رابطه نتایج به سرمایه در گردش و سود، نشان میدهد که میان تغییرات سرمایه در گردش غیر نقدی و زیانهای نقدی، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین از میان ویژگیهای منتخب هر شرکت(مانند اندازه شرکت، میزان فروش، چرخه عملیاتی و نوسان در اجزای اقلام تعهدی )، تغییرات سرمایه در گردش غیرنقدی را میتوان همچون ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار برد و عیار مورد استفاده در ارزیابی کیفیت اقلام تعهدی که باقی مانده های حاصل از رگرسیون میان تغییرات سرمایه در گردش و جریانهای نقدی هستند، رابطه مثبت و معناداری با پایداری سود دارند.
۲-۲-۳ رابطه بین داراییهای نقدی و انعطاف پذیری مالی
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-05] [ 01:25:00 ب.ظ ]
|