یکی از مشکلات سازمان‌ها آن است که افراد تعلق سازمانی ندارند، احساس وفاداری به سازمان نشان نمی‌دهند، احساس مسئولیت فردی رضایت‌بخش نیست و افراد آن‌چنان‌که بایدوشاید کارشان را دوست ندارند و اعتقادی به اهداف و ارزش‌های سازمان ندارند. مفهوم تعهد سازمانی از آنجایی اهمیت می‌یابد که عوامل ریشه گرفته از سطح تعهد کارکنان و مدیران سازمان، بر سازمان‌ها به‌عنوان یک جزء و بر جامعه به‌عنوان یک کل اثرات عمده و مهمی دارد.
مفهوم تعهد سازمانی اولین بار توسط وایت[۸۹] (۱۹۵۶) در مقاله “انسان‌سازمانی” مطرح شد. تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سال‌های گذشته موردعلاقه بسیاری از محققان رشته‌های رفتار سازمانی و روانشناسی به‌ویژه رفتار اجتماعی بوده است. تعهد سازمانی مانند مفاهیم دیگر حوزه رفتار سازمانی به شیوه ­های متفاوتی تعریف‌شده است.
البته ساده‌ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی افراد به سازمان در نظر می‌گیرند یا نوعی احساس وفاداری به سازمان بیان‌شده است. فردی که در سازمان مشغول به کار است، باید خود را به سازمان متعلق بداند و به تمام بخش‌های مختلف آن متعهد باشد. تعهد سازمانی را می‌توان اعتقاد قوی به اهداف سازمان و تمایل قوی به تداوم عضویت و ماندن در آن تعریف کرد (پورسلطانی زرندی و امیرجی نقندر، ۱۳۹۲).
تعهد نیرویی است که شخص و یا سازمان را به مجموعه‌ای از اقدامات مرتبط با یک یا چند هدف متصل می کند (می­یر و هرکوویچ[۹۰]،۲۰۰۱).
ازنظر می­یر و همکاران (۲۰۰۶) تعهد دارای عناصر شناختی و عاطفی است. عناصر شناختی شامل شرایط رفتاری و اساس تعهد می‌باشد و عناصر عاطفی هم طرز تفکر خاص در رابطه با تعهد را در برمی‌گیرد.
تعهد سازمانی تمایل شرکت برای برآورده کردن خواسته‌ها، نیازها و انتظارات مشتریان داخلی و خارجی و حفظ رابطه با آن‌ ها تعریف می‌شود (لاگس و مونتگومری[۹۱]، ۲۰۰۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعهد، عاملی استراتژیک می‌باشد که می‌تواند تخصیص منابع درون سازمان را سازمان‌دهی کند. از دیدگاه نگرشی، تعهد سازمانی تمایل مدیران نسبت به اختصاص منابع انسانی، مالی و مدیریتی برای فعالیت‌های مختلف بازاریابی، فروش، صادرات و غیره تعریف می‌شود. از سوی دیگر، دیدگاه رفتاری تعهد به فعالیت‌های مختلف سازمان توسط میزان منابعی (مالی، مدیریتی و انسانی) که شرکت در حال حاضر برای فعالیت‌های تجاری مورداستفاده قرار می‌دهد تعریف می‌شود تا از طریق آن‌ ها مدیران ارشد به نتایج موردنظر دست پیدا کنند. تفاوت این دو دیدگاه این است که دیدگاه نگرشی درواقع تصمیم مدیران را نشان می‌دهد و دیدگاه رفتاری میزان تحقق تصمیم مدیران ارشد در عمل را نشان می‌دهد (استامپ[۹۲] و همکاران، ۱۹۹۹).
در این تحقیق منظور از تعهد سازمانی، تعهد مدیران و منابع سازمان به فعالیت­های صادراتی است. زمانی که یک شرکت به صادرات متعهد است از منابع مالی، انسانی و برنامه­ ریزی جهت کمک به فعالیت­های صادراتی استفاده می­ کند. بنابراین دو منبع مهم در تعهد به صادرات وجود دارد: تعهد مدیریت و تعهد منابع سازمان. تعهد مدیریت شامل توانایی­ها و قدرت مدیر است که در تعهد به صادرات نمایان می­گردد (لاگس و مونتگومری،۲۰۰۴؛ کاووسگیل و زو،۱۹۹۴).

            1. ابعاد تعهد سازمانی

آنجل و پری[۹۳] (۱۹۸۱) دو بعد را برای تعهد سازمانی مطرح کرده‌اند:

    1. تعهد ارزشی: تعهد به حمایت کردن از اهداف سازمان.
    1. تعهد به ماندن: تعهد به حفظ اعضا در داخل سازمان (می­یر و هرکوویچ[۹۴]، ۲۰۰۱).

پنلی و گولد[۹۵] (۱۹۸۸) هم تعهد سازمانی را دارای سه بعد معرفی کرده‌اند:

    1. اخلاقی: پذیرش اهداف سازمانی و اینکه فرد خودش را با این اهداف می‌شناسد.
    1. حسابگرانه: در این نوع تعهد، تعهد به سازمان بر اساس انگیزه درک شده کارکنان برای پیوستن به سازمان است.
    1. ازخودبیگانه: کارمند به دلیل فشارهای محیطی مجبور به ماندن در سازمان است و فقط به سازمان خود را متصل می‌داند.

آلن و می­یر[۹۶] ( ۱۹۹۰) تعهد سازمانی را از سه جنبه به شرح زیر بررسی می‌کنند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...