کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



(همان، ۲۴۱)
شاعران از آنجا که دنیا را دگرگونه می بینند؛ پس دردهای مردم و روزگار و زمانه را نیز طوری دیگر حس می کنند. اگر چه درد آنها مثل درد مردم نیست، اما همان درد مردم است که آنها را
می آزارد :
«دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است »
(همان، ۲۴۱)
این نشان می دهد هر چند که شاعران بعضی مواقع به خاطر تأملات و حالت های مکاشفه در مراقبه به درون خود می روند وچه بسا انزوا می گزینند، اما از دردهای مردم و روزگار آنها بی اطلاع نیستند. شاعران مردمی خیلی خوب مردم زمانه و آلام آنها را درک می کنند هر چند نتوانند کاری برای آنها انجام دهند:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

«مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نام هایشان
جلد کهنه شناسنامه هایشان
درد می کند
من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده سرودنم
دردمی کند
(همان، ۲۴۲)
در این دفتر آنچه از حال وهوای اشعار برمی آید این است که شاعر بیشتر به درون خود پناه برده است و نوعی درون گرایی را تجربه می کند. آن گاه که غم زمانه امان انسان را طاق می کند ودردهای گاه و بی گاه انسان را همچون کژدمی می آزارد، راهی جز این نیست مگر اینکه سلطان عشق ، همت کند و گره از مشکل باز گشاید .
«چشم های من
این جزیره ها در تصرف غم است
این جزیره ها که از چهار سو محاصره است
در هوای گریه های نم نم است
گرچه گریه های گاه گاه من
آب می دهد درخت درد را
برق آه بی گناه من
ذوب می کند سد صخره های سخت درد را
فکر کنم
عاقبت هجوم ناگهان عشق
فتح می کند
پایتخت درد را »
(همان، ۲۴۷)
شاعر خودش از تغییری که در حال وهوای او رخ داده است پرده بر می دارد وآشکارا می گوید که دوستان نیز این تغییر در افکار و اعمال او را حس کرده اند. همان تحول کمی و کیفی که در ابتدای این مجموعه از آن نام بردیم در این دفتر کاملا مشهود است و نشان دهنده ی آن است که شاعر با آنکه پخته تر به نظر می رسد نوعی تغییر نگرشی نیز در او اتفاق افتاده است :
«رفتار من عادی است
اما نمی دانم چرا
این روزها
از دوستان و آشنایان
هر کس مرا می بیند
از دور می گوید :
این روزها انگار
حال و هوای دیگری داری !
(همان، ۲۵۷)
او با آنکه از عادی بودن رفتار خویش می گوید، اما سرانجام صراحتاً اعتراف می کند که :
«این روزها تنها
حس می کنم گاهی کمی گنگم
گاهی کمی گیجم . »
(همان، ۲۵۸)
وحتی پا را فراتر از این می نهد و می گوید :
« این روزها گاهی خدا را هم
یک جور دیگر می پرستم .»
(همان، ۲۵۸)
این تحولات زمانی آشکارتر می شود که ذهن سیال شاعر تحت تاثیر سبک سپهری با اسب تخیّل به پیش می تازد و شعر بیشتر رنگ انتزاعی به خود می گیرد و حال و هوای «گلستانه» و «پشت تبریزی ها» ی سهراب برای انسان تداعی می شود :
«دیشب دوباره
بی تاب در بین درختان تاب خوردم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[شنبه 1401-04-18] [ 01:11:00 ق.ظ ]




به انسانهای مشکوک می گویند.
۳-۸-۲۹- یور تَم اَدَه کاوار تَم ناَده
Yowr tam adehe kavār tam nadehe
(باران در هوای آزاد تمام می شود اما زیر خانه پوشالی تمام نمی شود).زمانی که یک مسئله یا اختلافی پایان می دهد اما یکی ول کن ماجرا نیست.
۳-۹- تحلیل برخی از ضرب المثل های رایج در منطقه سندرک
۳-۹-۱- ای شانس دوشی یا و دَریا خُشی
مردی به نام دوشنبه بود که خیلی دوست داشت به سفرهای دریایی برود. تا اینکه بعد از مدت ها کسی پیدا شد که به او گفت می خواهم تو را با خود به سفر دریایی ببرم، دوشنبه که شانس و اقبال خوبی نداشت و به بد شانسی هم مشهور بود، خوشحال شد که با تکیه به بخت و اقبال آن شخص آرزویش بر آورده خواهد شد. خلاصه اینکه خودش را کاملا آماده سفر نمود و راهی سفر شدند که ناگهان خشکسالی حاکم شد و آب دریا خشک شد. دوشنبه با دیدن صحنه خشک شدن دریا نا امید شد و همچنان به بخت و شانس بد خود نالید و از آن به بعد این مثل را در مورد افراد بدشانس به کار می برند.
۳-۹-۲- در بلا اُفتاده ای رو تازه کن
در روزگاران دور مردی زندگی می کرد که با همسایگان خود رابطه خوبی نداشت و همیشه با آنها به بدی رفتار می کرد و به آنان فحش و ناسزا می گفت و همیشه اظهار می کرد که من به شما احتیاج ندارم، این شما هستید که به من احتیاج دارید. تا اینکه روزی برایش مشکل بزرگی پیش آمد و در رنج و محنت گرفتار شد و نمی توانست چکار بکند.تا اینکه یکی از دوستان قدیم خود را دید و مشکلش را با او در میان گذاشت. دوستش گفت از من کاری نمی آید، برو پیش همسایه هایت و از آنها کمک بگیر. مرد گفت من با آنها قهر هستم و روی کمک خواستن از آنها را ندارم، دوستش در جواب او گفت:در بلا افتاده ای رو تازه کن (حالا که در رنج و منحت افتاده ای خوشرو باش)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۹-۳- خسوگ (مادر زن) پادشاه خو کوره حلا خَر لگته زه
Xowsog pādešāh xow kora halā xar lagateh za.
در زمان قدیم پادشاهی بود که مادر زن خیلی تنبلی داشت به گونه ای که دست به سیاه و سفید هم نمی زد و به تنبلی و بی حالی شهرت داشت هر وقت که کاری پیش می آمد، خودش را به کوری و نابینایی می زد تا اینکه یک روز در حیاط قصر نشسته بود که خری وارد حیاط شد و به لگد زد و از آن روز به بعد مادر زن پادشاه دیگه حتی از جایش هم بلند نمی شد و تنبل تر از گذشته شد که این ضرب المثل در مورد او گفته شد.
۳-۹-۴- رو مَدَ ای روباری پا اَیاره ای دو ماری
Row mada ey robāri pā ayāre ey domāri
اینگونه تعریف گردیده که مردی از تبار رودبار گذرش به یکی از روستاهای منطقه بشاگرد می افتد و مردم آن روستا به خاطر غریب بودنش به او احترام می کنند و او را به خانه خود دعوت می نمایند تا اینکه آن مردم یک روز به خاطر این همه احساس و محبت تصمیم می گیرد به خواستگاری یکی از دختران آن روستا برود و القصه به خواستگاری هم می رود و مردم از این کار او ناراحت می شود و این مثل را می سازند.
۳-۹-۵- شوهاذ نُوُون نَکن، نُووُن گرونن، وفای کهنه اُن بیش ای نُوُنن
Šohāz novon nakan novon geronen vafaye kohnaon bešey nowonen
این ضرب المثل در مورد انسانهایی است که بسیار تنوع طلب هستند و هر چیز نو و جدیدی را می خواهند ولی همیشه با مشکل مواجهند.
۳-۹-۶- نَکِشت و بُرِشت
Nakešt o borešt
این ضرب المثل در مورد آنهایی است که صبر و حوصله ندارند و می خواهند همیشه از دیگران جلوتر باشند و همیشه هم دچار مشکل می شوند.
(نکاشته می خواهی برداشت بکنی)
۳-۹-۷- ای دوستی اَکُنمت پوستی
Ey dosti akanomet posti
این ضرب المثل ها درمورد آنهایی است که با دوستی بیش از اندازه و غیر منطقی مانع پیشرفت می شوند و چنین دوستی مشهور به دوستی «خاله خرسه» است.
۳-۹-۸- ما که نداریم بهره ای چه غو چی یا چه کهره ای
Mā ke nadārim bahrei če yoči ya če kahrei
۳-۹-۹- نه خود خورم و نه به کسی دهم گنده کنم به سگ دهم
در دهکده ای مرد چوپانی بود که گوسفندان زیادی داشت و از شیر آنها دوغ و ماست فراوان درست می کرد و به دیگران هم نمی داد و وقتی شیرها گندیده می شدند به صحرا می ریختند یا اینکه جلوی سگ ها می گذاشت که این مثل در مورد او ساخته شد.
۳-۹-۱۰- مال لگور یا به گول یا به زور
لگور :(lagor ) ساده لوح – ترسو
روزگاری در روستایی مرد ثروتمندی زندگی می کرد که خیلی خسیس و ترسو بود در عین حال ساده لوح هم بود، هر وقت مردم روستا از او صادقانه کمک می خواستند، کمک نمی کرد و این باعث شد که مردم یا به گول و یا به زور از اموال او استفاده کنند که این مثل ساخته شد.
۳-۹-۱۱- خَوشی شوی خودُم ای سفر بیا نه شوی کَسون
روزگاری در روستایی دو تا زن به نامهای خاتون و بی بی جان که هر دو همسرانشان به سفر رفته بودند در همسایگی هم زندگی می کردند روزی خاتون با خوشحالی به سراغ بی بی جان رفت و گفت: مژده بده و خوشحال باش که شوهر من از سفر برگشته، بی بی جان که از دوری شوهرش ناراحت و غمگین بود به او جواب داد تو باید خوشحال باشی نه من، چون شوهر تو از سفر برگشته و این جا بود که این ضرب المثل را گفت: که مفهوم این مثل این است که«لذت و خوشی های شخصی به کام خود شخص خوشایند است نه به کام دیگران».
۳-۹-۱۲- به خو نَت اومدَم دوغم نداری برو خونه نشین که ماست می فرستم
در زمان های قدیم در روستایی خانوداه ایی زندگی می کردند که به خساست معروف بودند روزی یک از اهالی روستا تصمیم گرفت به خانه ی آنها برود و دوغ بگیرد. وقتی همسایه ها با خبر شدند به او گفتند : خودت را به زحمت نینداز که آن ها به تو دوغ نمی دهند. مرد گفت : من میروم تا ببینم چه می شود. مرد رفت و در خانه رو به او کرد و گفت : چرا خودت را به زحمت انداخته ای تو برو خانه ات من خودم برایت ماست می فرستم . مرد به خانه اش برگشت و منتظر ماند چند روز گذشت اما خبری از ماست نشد و به این ترتیب ضرب المثل ساخته شد.
۳-۹-۱۳- آدم ای هَستی اَکَن مَستی نه ای تنگدستی
در قدیم الایام دو خانوداه در همسایگی هم زندگی می کردند یک از خانواده ها ثروتمند و دیگری فقیر بود. خانواده ثروتمند هر روز شراب می نوشیدند و از شدت مستی داد و فریاد می زدند و خوشحالی می کردند اما خانوداه ی فقیر چیزی برای خوردن نداشتند و ناراحت و ملول بودند. روزی رهگذر به در خانه مرد فقیر رفت و این سوال را پرسید که چرا شما ناراحت و بی صدا هستید ولی همسایه ی شما شادی می کند و داد و فریاد می زند مرد فقیر با کمی تأمل این ضرب المثل را بازگو کرد.
۳-۹-۱۴- خَوشی بارون سَردوشُم بباره، سر قبرم بباره یا نباره
از جمله ضرب المثل های رایج در منطقه است و بدین مفهوم می باشد که احسان و محبت در زمان حیات افراد تاثیر بیشتری دارد . و وعده ی به وفاداری در هنگام مرگ و وفات ، وعهده ی بی پایه و اساس است.
۳-۹-۱۵- شوی سَهی به اِی رو سَهی
روزی درویشی از شهری می گذشت زن جوان و زیبارویی را دید که با یک مرد سیاه پوست کار می کرد درویش به گمان این که مرد سیاه پوست نوکر اوست گفت : ای زن جوان در شأن شما نیست که با نوکر کارکنی ، زن جواب داد : این مرد سیاه پوست شوهر من است.
درویش با تعجب گفت : شما به این زیبایی چطور با این مرد ازدواج کرده ای ؟ زن جواب داد : روزگاری در شهر ما دختران زیبا و مجرد را می ربودند من هم از ترس اینکه ربوده شوم با این مرد سیاه پوست ازدواج کردم و به او پناه آوردم و مفهوم مثل این است که شوهر سیاه بهتر از روسیاهی است.
۳-۱۰- قصّه ها
قصه در لغت به معنی حکایت،سر گذشت و ماجرا در اصطلاح ادبی ، اثری مکتوب یا شفاهی که به شرح سرگذشت شخصی خاص می پردازد. از جنبه ادبیات داستانی ، قصّه به آثاری که در آن تأکید بر حوادث خارق العاده بیشتر از تحول و پرورش آدم ها و شخصیت ها است، محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه می باشد. از انوع ادب داستانی قصّه و افسانه از همه به فرهنگ عامه نزدیکتر است این نزدیکی از قرن پنجم و ششم هجری قمری به بعد بیشتر مشاهده می شود زیرا از این به بعد متن های ادبی کاملاً زیر سلطه نثر عربی قرار گرفته اند . ذوق و سلیقه منشیان و مترسلان درباری به تدریج رو به ضلالت گرائیده شد.قصه های عامیانه که از این تأثیر برکنار مانده بودند، خاصیت گفتاری خود را حفظ کردند و باعث شد مردم عامه بیشتر به قصه های سنتی رو بیاورند و کمتر به متون نثیر فنی بپردازند(شهمرادی،۱۳۹۰،۱۰۶).
قصّه ها از زمان انسانهای اولیه وجود داشته است و از هنگامی که آن ها با مسایلی چون بیماری و مرگ رو به رو می شدند و از سر شگفتی به جستجو راه حل هایی برای آن می پرداختند ، اسطوره ها پیدا شدند و اندک قصّه های روایتی که در .واقع محور اصلی ادبیات کودکان است تکوین یافت، و به مرور دستخوش تغییرات و پیشرفت هایی شد تا بتوانند جامعه بشری آن روز را تحت تأثیر زمینه هایی چون دوستی قبیله و نگهداری از سنت های قبیلگی قرار دهد(اورمزد،۱۳۹۰ ، ۱۴).
۳-۱۰-۱- از محبت خارها گل می شود
زنی بود که شوهرش او را دوست نداشت و او را اذیت می کرد، کلاً سرناسازگاری با هم داشتند. در زمان قدیم رسم بود که اگر کسی با مشکلی مواجه می شد نزد ملّا می رفت تا اینکه دعائی برای او بنویسد و مشکلش حل شود.
زن نزد ملّا رفت و موضع را با ملّا در میان گذاشت،ملا گفت : اگر می خواهی برایت دعا بنویسم و گره از مشکلت باز کنم باید برای من ۳ تار موی پیشان شیر بیاوری . زن بازگشت و در راه خانه با خود می گفت من موی پیشانی شیر را از کجا بیاورم، در همین فکر بود که شخصی به ذهنش آمد که می توانشت او را در این زمینه کمک کند.
روز بعد به سراغ آن شخص رفت و در خانه او را زد ، پیرزنی در را باز کرد ، قضیه را برای پیرزن با تجربه تعریف کرد.پیرزن به او گفت مقداری خرمای روغنی (چنگال) را بردار و روانه دشت و صحرا شو، وقتی که شیر را دیدی، روز اول خرما را در دید شیر بگذار و خود پنهان شو، روز دوم خرما را بگذار و خود را در دور دست نمایان کن و روز سوم کمی نزدیک و نزدیک تر برو و همینطور آرام آرام به شیر نزدیک شو.چون شیر ببیند تو برایش غذا می آوری و به او محبت می کنی به تو آسیبی نمی رساند و تحت تأثیر محب تو قرار می گیرد.و تو هم از این فرصت استفاده کن و دست به پیشانی اش بکش و ۳ تار موی را از پیشانی اش بکن . خلاصه زن رفت و این کارها را انجام داد و ۳ تار موی را از پیشانی شیر کَند و برای ملّا برد.
زن به ملا گفت چیزی را که خواسته بودی آورده ام.
ملّا در جواب گفت : نیازی به دعا کردن ندارد ، تو که توانسته ای با محبت کردن خود شیر را رام کنی، حتماً با ابراز عشق و علاقه و احسان نمودن به شوهرت دل او را دست خواهی آورد و می توانی کاری بکنی که شوهرت هم تو را دوست داشته باشد(شهمرادی، ۱۳۹۳،۱۰۸-۱۰۷).
۳-۱۰-۲- قصه احمدک و دختر پادشاه
راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شیرین شکر گفتار چنین روایت می کنند که در روزگار قدیم یک مرد به نام احمدک بود که در این دنیا فقط یک مادر داشت و خیلی زیاد فقیر بودند، احمدک هر روز به جنگل می رفت و هیزم جمع می کرد و این هیزم ها را به درب خانه ها، در تنورها ، می برد تا یک لقمه نان به او بدهند و هر روز کارش همین بود تا روزی از روزها کلاغی به سر بام نشسته بود. به مدت سه هفته بود که قارقار می کرد. خلاصه یک روز که احمدک برای چیدن هیزم به جنگل رفت بعد از این که هیزم ها را جمع و جور کرد آنها را با طناب بست و نگاه به دور و برخود کرد ناگهان مردی را دید که ریسمانی در دست داشت و آن ریسمان را به درختی می بست احمدک تعجب کرد که چرا این ریسمان به آن درخت که نزدیک بود نمی رسد ولی به آن درخت که دورتر بود می رسید احمدک فقیر رفت جلو و با آن مرد سلام کرد و از او پرسید که دلیل آن چیست که این ریسمان به این درخت که نزدیک است نمی رسد ولی به آن درخت که دورتر است می رسد آن مرد به احمدک چنین پاسخ داد که قسمت تو دختر پادشاه پاروز است احمدک در آن لحظه بر سر چشمه آبی رسید و از آب چشمه آبی نوشید و دست و صورت خود را هم شست و اندکی بعد شتری را دید که با مهار کنار چشمه خوابیده بود. احمدک با خود گفت من تا بحال سوار شتر نشده ام و دوست دارم امروز سوار این شتر شوم تا ببینم خوب است یا نه . سپس احمدک سوار شتر شد و همین که سوار شد، شتر از جا برخاست،و حرکت کرد و امان از دست احمدک گرفت و شتر رفت تا احمدک را به مسجدی که در یک شهر بود رساند و کنار مسجد ایستاد و احمدک از شتر پیاده شد ،از قضا شتر احمدک را به شهری که پادشاه پاروز در آنجا بود برده بود احمدک در گوشه این مسجد معتکف شد.خلاصه در قسمتی از این شهر عروسی دختر پادشاه با پسر عمویش یعنی پسر وزیر بود. دختر پادشاه از پسر وزیر متنفر بود و دوست نداشت با او ازدواج کند و دختر پادشاه به پدرش و بقیه گفته بود حالا که شما مرا مجبور به این ازدواج تلخ می کنی من حرفی ندارم ولی یک شرط می گذارم که تا پسر عمویم وارد حجله شد او را با شمشیر به قتل می رسانم عموی دختر که از این ماجرا خبردار شد کمی فکر کرد و گفت حال که این دختر سوگند خورده که شب اول پسر مرا می کشد پس باید کس دیگری را پیدا کنید تا به جای پسرم شب اول وارد حجله شود و آن پسر را اشتباهاً به جای پسر من به قتل برساند غلامان جستجو را آغاز کردند تا چنین فردی را پیدا کنند و بالاخره پسر جوانی را که کنار مسجد نشسته بود دیدند و سراغش رفتند.
غلامان دست این پسرک جوان (احمدک فقیر) را گرفتند و اور ا به قصر وزیر بردند وزیر جلو آمد و به احمدک گفت ای پسر جوان من برای تو یک شرط می گذارم و تو باید شرط مرا قبول کنی . وزیر گفت می خواهم با دختر پادشاه ازدواج کنی اگر این کار را کنی مبلغ ۱۰۰ تومان به تو پاداش می دهم و دستور العمل های لازم را به او داد و به او گفت چند ساعتی داخل حجله بنشین ولی دست به اندام دختر نزن و پس از چند لحظه که گذشت به بهانه رفتن به دستشویی از حجله بیرون بیا و لباس دامادی را از تنت بیرون بیار و پول خود را بگیر و به شهر و دیار خودت برو. احمدک قبول کرد و بعد از اینکه حمام رفت و لباس دامادی را پوشید. سپس احمدک را به جای پسر وزیر راهی حجله کردند دختر پادشاه تا چشمش به احمدک فقیر افتاد گفت اگر من صد بار هم سوگند بخورم این جوان را نمی کشم و او را از صمیم قلب دوست می دارم و پس از اندکی که گذشت دختر پادشاه به احمدک فقیر گفت بیا با هم بخوابیم احمدک گفت صبر کن تا من دستشویی بروم و بعد از رفتن وبه دستشویی کنار تو بر می گردم. احمدک از حجله بیرون آمد و لباس های دامادی را هم از تن خود بیرون آورد و لباسهای را به پسر وزیر داد و آنها از احمدک تشکر کردند و پولی را به او دادن و احمدک رفت در کنار همان مسجدی که قبلاً نشسته بود نشست و شتری را که او را به این شهر رسانده بود را دید و سوار شتر شد و شتر او را به شهری که احمدک در آنجا زندگی می کرد برد.و خلاصه پسر وزیر لباس های دامادی را پوشید و وارد حجله شد. دختر پادشاه تا چشمش به پسر عمویش افتاد شمشیر را بیرون آورد و خواست او را بکشد . دختر پادشاه گفت : ای حرامزاده تو با من چیکار می کنی چند ساعت قبل یک پسر دیگری آوردی و حالا خودت آمدی مگر یک زن را به چند شوهر می دهند زود از حجله ام برو بیرون و گرنه تکه تکه ات می کنم . دختر با ناراحتی نزد پدرش رفت و گفت ای پدر مهربان مگر یک دختر را چند شوهر می دهند اول یک پسر رعنا و رشید را نزد من می فرستی و چند لحظه بعد پسر وزیر را . پدر جان من همان پسر را می خواهم که در نگاه اول عاشق او شدم. پادشاه گفت چون پسر وزیر با تو نامردی کرده تو آزادی با هر کسی که دلت می خواهد ازدواج کنی. دختر گفت : پدر جان تو باید پول زیادی به من بدهی تا من بتوانم شوهر مورد علاقه ام را پیدا کنم. دختر با لباس های مردانه و همراه غلام ها و سوارکارها ی زیاد شهر به شهر رفت و از مردم می خواست تا هر کس قصه زندگی اش را تعریف کند و به آنها ۱۰۰ تومان بدهد خلاصه دختر رفت تا به شهری رسید که احمدک در آن شهر زندگی می کرد. مردم آن شهر هر کدام آمدند بدون اینکه دختر پادشاه را بشناسند قصه ی زندگی خود را تعریف کردند تا نوبت احمدک رسید همین طور که داستان زندگی اش را تعریف می کرد دختر پادشاه به او کیسه های طلا می داد و می گفت بیشتر بگو تا آخر قصه اش را گفت دختر پادشاه که پی برده بود که او ، همان مرد رعنا و رشید است کیسه های طلای بیشتری به او می داد و به او می گفت بیشتر بگو که از زندگی تو خوشم آمده است.آخر ماجرا که شد دختر شروع به تحسین از احمدک کرد و گفت من همان دختر پادشاه هستم برو مادرت را بیاور تا به قصر ما برویم. احمدک و مادرش و دختر پادشاه به قصر رفتند پادشاه که منتظر آنها بود با آغوش باز آنها را پذیرفت. پادشاه عقد دخترش را با احمدک بست و دست احمدک را در دست دخترش گذاشت و هفت شبانه روز جشن گرفتند.
۳-۱۰-۳- آدم و پری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:11:00 ق.ظ ]




۹۱-۱۹۸۲

۲/۷%

۳۷

هند

Krishnamurti& kumar

۹۸

۹۳-۱۹۹۲

۳/۳۵%

۳۸

هنگ کنگ

Mcguinness& Zhaoand

۳۳۴

۹۶-۱۹۸۰

۹/۱۵%

۳۹

یونان

Kazantzis& Levis

۷۹

۹۱-۱۹۸۷

۵/۴۸%

فرضیه‌های تبیین کننده قیمت گذاری کمتر از واقع سهام عرضه های اولیه
در ادبیات مالی پدیده قیمت گذاری کمتر از واقع سهام عرضه ای عمومی اولیه برای اقتصاددانان و پژوهشگران مالی به عنوان یک معما مطرح است: چرا شرکت های ناشر، سهام خود را به قیمتی عرضه می کنند که کمتر از قیمتی است که سرمایه گذاران تمایل به پرداخت آن دارند؟ به عبارت دیگر چرا شرکت های ناشر با فدا کردن منافع سهامداران اولیه خود و «باقی گذاشتن مبلغ قابل توجهی پول روی میز» هزینه قابل توجهی را متحمل گردیده و برای سرمایه گذاران جدید بازده کوتاه مدت مثبت ایجاد می کنند؟ بطور کلی در میان اندیشمندان مالی در رابطه با شکل گیری بازده کوتاه مدت عرضه های عمومی اولیه دو دیدگاه یا نگرش وجود دارد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دیدگاه اول بیان می کند که سهام عرضه های اولیه به قیمتی کمتر از ارزش ذاتی به بازار عرضه می شوند. در نتیجه بازده های کوتاه مدت غیرعادی نتیجه یا پیامد قیمت گذاری کمتر از واقع عمدی توسط شرکت های ناشر یا بانک سرمایه گذار منتخب آن می باشد. در این دیدگاه اعتقاد بر این است که قیمت اولیه بازار سهام عرضه های اولیه، ارزش ذاتی آنها را منعکس می سازد. بنابراین در یک بازار سرمایه کارا قیمت غیر واقعی (عرضه) برای مدت طولانی عمر نمی کند. لذا سرمایه گذاران با ایجاد اضافه تقاضا برای سهام کمتر از واقع قیمت گذاری شده ، قیمت غیر واقعی آنها را به سمت ارزش ذاتی سوق می دهند. این دیدگاه به «قیمت گذاری کمتر از واقع» سهام عرضه های عمومی اولیه معروف است. همانطور که در نگاره ۱-۲ نشان داده شده اغلب مطالعات تجربی این دیدگاه را تایید نموده اند.
دیدگاه دوم که به «ارزش گذاری بیش از واقع[۲۰] » سهام عرضه های عمومی اولیه معروف است، بیان می کند که سهام عرضه های اولیه به ارزش ذاتی عرضه می شوند اما با آغاز داد و ستد عمومی سهم در بازار، سرمایه گذاران به علت خوش بینی زیاد و ابتلا به هیجانات زود گذر، سهم را بیش از واقع ارزشگذاری می کنند (آگاروال و ریوولی، ۱۹۹۰)[۲۱].
نا گفته روشن است که ترکیبی از دو دیدگاه فوق می تواند تبیین کننده بازده غیر عادی مثبت سهام اولیه در کوتاه مدت و در نتیجه بازده غیرعادی منفی در بلند مدت باشد. در حمایت از دیدگاه های فوق و تبیین پدیده قیمت گذاری کمتر از واقع سهام عرضه های عمومی اولیه، اندیشمندان مالی، تئوری ها و فرضیه های متعددی را مطرح کرده اند. این تئوری ها و فرضیه ها هر یک با تاکید بر جنبه خاصی از روابط بین ذینفعان عرضه های عمومی اولیه سهام (شرکت های ناشر، بانک های سرمایه گذار و سرمایه گذاران بالقوه در بازار) تلاش می کنند این پدیده را از زاویه خاصی تشریح یا توجیه کنند که مانند اکثر فرضیه‌ها در زمینه مالی و ‌حسابداری هیچ کدام به تنهایی قادر به توضیح کامل آن نبوده‌اند. در زیر برخی از این فرضیه‌های مهم توضیح داده شده که با بازده سهام جدید در ارتباط هستند.
فرضیه نفرین برنده[۲۲]
برای درک بهتر این تئوری، حالتی را در نظر بگیرید که برخی سرمایه‌گذاران نسبت به برخی دیگر دارای اطلاعات بیشتر و ‌بهتری هستند. سرمایه‌گذاری که اطلاعات کمی در مورد بنگاه عرضه کننده دارد، ‌اگر ببیند که در خرید سهامی که کسان دیگری متقاضی آن نیستند، هیچ مشکلی ندارد، ممکن است با خود فکر کند که چون ارزش واقعی سهم کمتر از قیمت عرضه آن است، او ‌توانسته به آسانی آن را به دست آورد و در نتیجه این امر با بازده منفی مواجه می شود. این مساله به «نفرین برنده» معروف است. بر این اساس، زمانی که بازده سرمایه گذاران بی اطلاع از سهام عرضه های عمومی اولیه منفی باشد، تمایلی برای مشارکت در امر خرید سهام جدید نخواهند داشت . شرکت ها و بانک های سرمایه گذار از این موضوع آگاهی دارند و برای اینکه سرمایه گذاران ناآگاه را به مشارکت در بازار عرضه های عمومی اولیه جذب کنند، ضروری است سهام مورد عرضه خود را به قیمتی کمتر از قیمت واقعی عرضه کنند. تحقیقات بسیاری در مورد این فرضیه انجام شده است ولی این پایان راه نبوده است.
فرضیه چشم و ‌هم چشمی‌[۲۳]
عرضه اولیه سهام می‌تواند ناشی از چشم و ‌هم‌چشمی در بازار ‌باشد. اگر یک سرمایه گذار ببیند که افراد زیادی از سهم خاصی خریداری می‌کنند ممکن است او ‌هم به دنبال سایرین به خرید سهام مربوطه اقدام کند. برای استفاده از این پدیده، بنگاه ها اقدام به ارزان فروشی می‌کنند تا با جذب گروه بزرگی از سرمایه‌گذاران بالقوه در همان ابتدای عرضه، دیگر سرمایه‌گذاران را هم وادار به خرید سهام خود کنند.
فرضیه ریسک گریزی موسسات تامین کننده سرمایه
یک توضیح برای عرضه زیر قیمت سهام جدید، مبتنی بر ریسک‌گریزی موسسات تامین کننده سرمایه است. یعنی موسسات تامین کننده سرمایه معمولاً سهام جدید را به منظور کم کردن ریسک‌ها و ‌هزینه‌های ‌خودشان زیر قیمت می‌فروشند. ولی شواهد تجربی تهیه شده توسط ریتر (‌۱۹۸۴‌) و ‌چالک و ‌پیوی[۲۴] (‌۱۹۸۷‌) عکس این مطلب را نشان می‌دهد. با ارزان فروشی سهام، اوراق بهادار به صورت بالقوه با استقبال بیشتری مواجه خواهند شد و ‌این امر موجب می‌شود تا ریسک عدم فروش اوراق بهادار به ‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یابد (ظریف فرد و مهرجو،۱۳۸۶‌).
فرضیه بیمه ضمنی در مقابل مسئولیت‌های قانونی
دلیل دیگری ‌که موسسات تامین کننده سرمایه، سهام جدید را زیر قیمت می‌فروشند،‌ ترس آن‌ها از مشکلات قانونی بالقوه ناشی از انتشار سهام جدید به قیمت گران است. بعضی از محققان مانند تینیک[۲۵] (‌۱۹۸۸‌) معتقدند تنبیهات قانونی برای اشتباهات در رسیدگی دقیق موجب ایجاد انگیزه در موسسات تامین کننده سرمایه می‌شود تا سهام جدید را زیر قیمت عرضه کنند زیرا در غیر این ‌صورت امکان دارد به گران فروشی متهم شده و ‌برای جبران خسارت سهامداران، از نظر قانونی مجرم شناخته شوند (ایمانی، ۱۳۸۴).
فرضیه قدرت انحصاری [۲۶]
بعضی از محققین مانند ریتر (‌۱۹۸۴‌) پیشنهاد کرده‌اند که عرضه زیر قیمت ممکن است نتیجه قدرت انحصاری موسسات تامین کننده سرمایه در تضمین فروش سهام شرکت‌های کوچک پرخطر باشد. به این معنی که موسسات تامین کننده سرمایه جهت ایجاد انگیزه در سرمایه‌گذاران برای استقبال از خرید سهام شرکت‌های پر ریسک، ممکن است عرضه با قیمت پایین سهام را ترجیح دهند (ایمانی، ۱۳۸۴).
فرضیه شهرت (‌اعتبار) موسسات تامین کننده سرمایه
عقیده رایج در بازاریابی این است که نحوه انتخاب موسسات تامین کننده سرمایه بر قیمت سهام جدید اثر می‌گذارد به این معنی که بالا بودن درجه اعتبارات موسسات تامین کننده سرمایه و ‌خوشنامی آن‌ها در بین ‌سرمایه‌گذاران منجر به استقبال بیشتر از سهام و در نتیجه افزایش قیمت آن می‌شود (هیبتی و مرادی،۱۳۸۹‌).
فرضیه حباب سفته بازی[۲۷]
طبق این فرضیه بازده اضافی بزرگ سهام جدید به امیال سفته بازی سرمایه‌گذارانی نسبت داده می‌شود که نتوانسته‌اند سهام جدید را از تضمین‌کنندگان فروش اوراق بهادار به قیمت‌های عرضه اولیه بخرند. چون در برخی موارد ممکن است به دلایل مختلف، سهامی ‌مورد اقبال عمومی‌ قرار گیرد که در این‌صورت سرمایه‌گذاران به هر ‌قیمتی مایل به خرید این سهام هستند و در نتیجه قیمت سهام افزایش یابد (ایمانی، ۱۳۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:11:00 ق.ظ ]




شکل ۵-۲۰: پترن دایرکتیویتی آرایه طراحی شده با تالرانس ۱۰۰ میکرون در فرکانس ۲.۸۵ GHz

شکل ۵-۲۱: پترن پلاریزاسیون متقاطع آرایه طراحی شده با تالرانس ۱۰۰ میکرون در فرکانس ۲.۸۵ GHz
فصل ششم

نتیجه گیری و پیشنهادهایی برای کارهای آتی

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نتیجه گیری

آنتن های موجبر شکاف دار با اینکه قدمتشان به سال ها پیش و اوایل جنگ جهانی دوم می رسد به دلیل ویژگی های منحصر به فردی که دارند تا به حال نتوانسته اند جایگزین مناسب تری پیدا کنند. این آنتن ها در کاربرد های راداری مخصوصا رادار های برد بلند و توان بالا بسیار استفاده می شوند. آنچنان این آنتن ها مورد توجه هستند که در بعضی از کشور ها نرم افزار هایی مانند نرم افزار SWAN برای طراحی و آنالیز این نمونه آنتن ها طراحی شده است. اما این نرم افزارها به صورت تجاری نبوده و قابل دسترسی نیستند.کاربرد های متعدد این نمونه آنتن ها انگیزه ای برای تحقیق در مورد آن ها را به وجود آورد. آنتن های موجبر شکاف دار اغلب به صورت آرایه طراحی می شوند. یک نمونه از این آرایه ها، آنتن های موج رونده می باشد که در این تحقیق به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفت. در این پایان نامه ابتدا تئوری کلاسیک آرایه ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس توزیع جریان خطی تیلور که برای طراحی آرایه های خطی با سطح لوب کناری پایین به کار برده می شود مطالعه شد. بعد از آن انواع شکاف های متداول مورد بررسی قرار گرفت. سپس روش طراحی و ویژگی های آرایه های موجبر شکاف دار از نوع رزونانسی و موج رونده بررسی شد و بعد از آن روشی برای در نظر گرفتن اثر کوپلینگ متقابل در طراحی آرایه موج رونده با شکاف اریب روی بدنه باریک موجبر پیشنهاد شد و آرایه ای با ۵۸ شکاف طراحی و شبیه سازی شد. اما شکاف های اریب دارای پلاریزاسیون متقاطع بالایی هستند. در انتها ساختاری برای کاهش پلاریزاسیون متقاطع پیشنهاد شد و آرایه ای با سطح لوب کناری و پلاریزاسیون متقاطع پایین طراحی وشبیه سازی شد.نتایج نشان دهنده عملکرد مناسب آرایه در پهنای باند ۱۰ درصد بود. لازم به ذکر است که یک نمونه از این آرایه با ساختار پیشنهادی با پهنای بیم و سطح لوب کناری متفاوت برای صنایع الکترونیک شیراز طراحی شده است. این آرایه ساخته شده و نتایج اولیه تا حدود بسیار زیادی رضایتبخش بوده است.

پیشنهاد های کارهای آینده

    1. بررسی و پیشنهاد ساختار های دیگری که بتواند پلاریزاسیون متقاطع را پایین بیاورد می تواند موضوع پیشنهادی بعدی باشد.
    1. به دلیل بزرگ بودن آرایه هرکدام از اجراها در نرم افزارهای میدانی موجود، زمان بسیار زیادی طول می کشد به گونه ای که بعضی مواقع این زمان به حدود یک هفته هم می رسد. از این رو طراحی نرم افزاری که بتواند با بهره گرفتن از روشی محاسبات این آرایه ها را کمتر کند می تواند موضوعی برای کارهای آینده باشد.
    1. بررسی انواع شکاف های دیگر و پیشنهاد شکاف هایی که باعث افزایش پهنای باند فرکانسی می شود.
    1. استفاده از ساختارهای فرکتالی در شکاف ها که موجب افزایش پهنای باند و multi band شدن آنتن می شود.
    1. همانطور که دیده شد در آرایه های موج رونده یا تغییر فرکانس راستای بیم اصلی تغییر می کند. پیشنهاد روشی که با تغییر فرکانس، تاخیر بین المان ها را جبران کند می تواند مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
    1. به کار بردن ساختار هایی که باعث تولید امواج با پلاریزاسیون دایروی یا بیضوی می شود می تواند موضوع جالبی باشد.
    1. بررسی و طراحی آرایه های صفحه ای دایروی که از توزیع جریان تیلور صفحه ای استفاده می کنند. این نمونه آرایه ها دارای کاربرد های متعددی هستند.
    1. بررسی آنتن های موجبر شکاف دار که از موجبر های دیگر مانند موجبر استوانه ای استفاده می کنند می تواند جالب باشد.

مراجع
[۱] John L. Volakis, Antenna Engineering Handbook, fourth ed, BAE Systems, Inc, Aug 2007,
ch. 9.
[۲] Paul Wade “Microwave Antenna Handbook”Online ex-NIBWT,2000,2001,ch.7.
[۳] D. Dudley., Jr:“An iris-excited slot radiator in the narrow wall of rectangular waveguide”, IRE TRANS. ON ANTENNAS AND PROPAGATION, Vol. No .9, Issue 4, July 1961, PP. 361-364.
[۴] S. Hashemi-Yeganeh, R.S. Elliott: “Analysis of Untilted Edge Slots Excited by Tilted Wires”, IEEE TRANS. ON ANTENNAS AND PROPAGATION, Vol. 38, Nov. 1990. PP. 1737-1745.
[۵] J. Hirokawa and P-S. Kildal, “ Excitation of an Untitled Narrow-Wall slot in a Rectangular Wavegide by Using Etched Strips on a Dielectric plate,” IEEE Trans. ON Antennas and propag. AP-45,1997, PP.1032-1037.
[۶] W. Wang, S. Zhong, J. Jin and X. Liang, “An Untitled Edge-Slotted Waveguide Antenna
Array with very Low Cross-Polarization,” Microwave and Optical Technology Letter,
Vol.44, No.1, January 2005, PP.91-93.
[۷] A.R. Mallahzadeh and S. M. Alinezhad, “ An Ultralow Cross-Polarization Slotted
Wavegude Chebyshev Array Antenna,” Proceeding of the 5th European Conference on
Antenna and Propagation.(EuCAP), April 2011.pp.1953-1956.
[۸] D. Dogan and O.A. Civi, “A Novel Edge Wall Waveguide Slot Antenna with Low Cross Polarization”, IEEE Conference International Symposium on Phased Array system and Technology (ARRAY), 2010. PP. 453-456.
[۹] W.Wang ; J. Jin , J-G.Lu,S-S.Zhong , “Waveguide Slotted Antenna Array with Broad Band , Dual-Polarization and Low Cross-Polarization for X-Band SAR Application”, IEEE Intrnational Radar conference, 2005. PP. 653-656.
[۱۰] A.R. Mallahzadeh and S.M. Alinezhad, “ Untitled Slot Array Antenna at the Narrow wall the waveguide using double ridge,” Int J RF and Microwave CAE. Oct 2010, PP.699-710.
[۱۱] Robert J. Mailloux, Phased Array Antenna Handbook, Artech House, second
edition, 2005.
[۱۲] D. T. Paris and F. K. Hurd, “Basic Electromagnetic Theory”, McGraw-Hill Book Co., New York, 1969.
[۱۳] Constantine A. Balanis, “Antenna Theory Analysis and Design”, 2005, by JohnWiley & Sons, INC
[۱۴] Wollf, E. A., Antenna analysis (New york : John wiley and sons, Inc.,1966)
[۱۵] R. S. Elliott, Antenna Theory and Design, Chap. 8 (Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall, Inc.,1981)
[۱۶] T. T. Taylor, “Design of line-source antennas for narrow beam-width and low side lobe,” IRE Trans on antenna and propagation,vol. AP-3, pp. 16-28; January, 1955.
[۱۷] T. T. Taylor, “Design of Circular Apertures for Narrow Beamwidth and Low Sidelobes,”
IRE Trans on antenna and propagation, January 1960.
[۱۸] H.G. Booker, “Slot Aerials and Their Relation to Complementary Wire Aerials,”
J. IEE, 1946, pp. 620-626
[۱۹] R. E. Collin and F. J. Zucker (eds.), “Antenna Theory”, Part I, Chap. 14 ,New York:
McGraw-Hill,1969.
[۲۰] A. F. Stevenson, “ Theory of slots in rectangular waveguide”, Journal of Applied physics,Vol.19, pp.24-38,1948.
[۲۱] L. Lewin, Advanced Theory of Waveguides (London: Iliffe & Sons, Ltd., 1951): 106–
۱۱۴.
[۲۲] N. H. Frank and L. J. Chu, MIT Rad. Lab. Rep. 43-6 and 43-7, 1942.
[۲۳] B. N. DAS, J.Ramakrishna and B. K. Sarap, “Resonant Conductance of Inclined slot in the narrow wall of a rectangular waveguide”, IEEE Trans on Antenna and Propagation, Vol.AP-32, No. 7,pp.759-761,July 1984.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:11:00 ق.ظ ]




– اعتماد به نفس بالایی دارد و دارای منبع درونی کنترل است.
– در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بیشتری برخوردار است( امیری،۱۳۹۰: ۵۱).

تکنیک های افزایش خلاقیت و نوآوری

ـ تحرک مغزی( طوفان ذهنی[۳۸]): در این روش مساله ای به گروه کوچک ارائه شده و از آنان خواسته می شود فی البداهه و بسرعت نسبت به آن واکنش نشان داده شود و برای آن پاسخی بیابند. پاسخها بر روی تابلوئی نوشته می شوند به طوری که همه اعضاء جلسه می توانند آنها را ببینند، این امر باعث می شود تا ذهن اعضاء به فعالیت بیشتری پرداخته و جرقه ای از یک ذهن باعث روشنی ذهن دیگری می شود.

ـ ارتباط اجباری[۳۹]: در این تکنیک ارتباط اجباری اعضاء جلسه برای یافتن یک رابطه بین دو زمینه که با یکدیگر مانوس و مرتبط نیستند به تلاشی فکری زده و در این راه به ایده و نظرات جدیدی دست می یابند.
ـ تجزیه و تحلیل مورفولوژیک[۴۰]: در این روش ابعاد مختلف پدیده مورد نظر شناسایی و با هم مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
ـ گردش تخیلی[۴۱]: در این روش در جلسات خلاقیت به کمک استعاره و تخیل کار تلفیق و ترکیب در ذهن افراد انجام می گیرد، از این رو این روش را شیوه تلفیق نامتجانس ها نیز نامیده اند.
ـ سولات ایده بر انگیز: سوالات ایده بر انگیز می تواند در زمینه امکان جایگزینی، امکان افزایش یا کاهش، امکان تغییر، امکان ترکیب، امکان شبیه سازی و امکان کاربرد های دیگر و زمینه های مشابه طرح شده و فرد را به سوی اندیشه های نو سوق دهند.
ـ تکنیک ۵-۳-۶ گروه اسمی[۴۲]: در این روش بر خلاف شیوه تحرک مغزی افراد جدا از هم ولی کنار هم کار می کنند. در جلسه گروه اسمی، اعضاء جلسه نظرات خود را در صفحات کاغذ یاداشت کرده و بدون آنکه مشخص شود چه کسی طراح ایده و تفکر نوشته می باشد، ایده ها بین اعضاء مبادله شده و تکمیل و تعدیل می گردد. یکی از انواع روش های گروه اسمی تکنیک ۵-۳-۶ می باشد. در این روش ۶ نفر به عنوان اعضاء جلسه هر کدام ۳ ایده یا نظر جدید را درباره مساله مورد نظر بر روی ۳ کارت می نویسند. این کارت ها بین افراد جلسه مبادله می شود به طوری که هر فرد ۵ بار سه ایده افراد دیگر را ملاحظه می کند. ایده های اظهار شده موجب بر انگیختن ایده های جدیدتر به وسیله اعضاء جلسه شده و زنجیره ای از افکار بوجود می آورد.
ـ الگو برداری از طبیعت[۴۳]: یکی از تکینکهای خلاقیت و نوآوری که ابداعات در فنی کاربرد گسترده و موفقی داشته تکنیک تقلید و الگو برداری از طبیعت است.
ـ تفکر موازی[۴۴]: واضع این شیوه «ادوارد دوبونو»[۴۵] روشِ معمول تفکر را، همانند حفر گودالی توصیف می کند که با افزایش اطلاعات فرد، همان گودال را عمیق می سازد و از دیدن جاهای دیگر برای حفر کردن باز می ماند. در حالیکه تفکر موازی نگاه فرد را به نقاط جدید معطوف می سازد و اطلاعات و تجربه جدید صرفا به اندیشه های قبلی افزوده نمی شود، بلکه آنها را تغییر داده و الگو و ساختار جدیدی را ایجاد می کند (الوانی، ۱۳۷۹).

تشخیص فرصت

تفت[۴۶](۱۹۹۳) و نولتی[۴۷](۱۹۹۵) به نقل از رضاییان(۱۳۸۰: ۲۸) کارآفرینی را فرایند شکار فرصت ها به وسیله افراد بدون در نظر گرفتن منابع موجود در اختیار آن ها می داند. از آنجاییکه کارآفرینی نقش مهمی در رشد و شکوفایی اقتصادی و ایجاد اشتغال داشته است، بسیاری از دولتها به دنبال ارتقای کارآفرینی میباشند(چانگ[۴۸]، ۲۰۰۴). هرچند در میان صاحب نظران در خصوص تعریف کارآفرینی اجماع و اتفاق نظر وجود ندارد(سینگ[۴۹]، ۱۹۹۸، به نقل از مرتضایی، ۱۳۹۰)، اما با بررسی کلیه تعاریف موجود در مورد کارآفرینی، میتوان دو نوع جریان را در این تعاریف شناسایی نمود: تعریف عام و تعریف خاص از کارآفرینی. تعریف عام کارآفرینی عبارت است از ایجاد کسب و کارهای جدید که با خطرپذیری و عدم قطعیت همراه است. اما تامل در برخی از تعاریف کارآفرینی جریان دیگری را نشان میدهد که بر کشف و پیگیری فرصت متمرکز میباشد و از آن تعبیر به تعریف خاص کارآفرینی میشود(کرد ناییچ و همکاران، ۱۳۸۶). از نظر بسیاری از محققان، تشخیص و بهرهبرداری از فرصتها، تعریف اصلی کارآفرینی میباشد (بایگریو[۵۰]، ۱۹۹۱؛ شین و ونکاترامان[۵۱]، ۲۰۰۰).
از دیدگاه کایزنر[۵۲]، نقش اصلی کارآفرین، تعقیب و بهرهبرداری از فرصتها با کسب امتیاز از عدم تعادل اقتصادی میباشد. مطابق با نظر او، فرصتها در شرایط عدم تعادل اقتصادی وجود دارند و با بهرهبرداری از آنها، اقتصاد از حالت عدم تعادل به حالت تعادل سوق پیدا میکند. وی معتقد است که فرصتها به این دلیل وجود دارند که مشارکت کنندگان و دست اندرکاران بازار نسبت به این عدم تعادل غفلت ورزیده و کارآفرینان افراد خاصی هستند که از این بازارهای ناکارآمد با داشتن اطلاعاتی که دیگران نمیدانند کسب امتیاز مینمایند. معنای ضمنی این مسئله آن است که فرصتها همواره در زمانها و مکانها وجود دارد اما فقط افرادی که کایزنر آنها را هوشیار میداند توانایی شناخت آنها را دارند (سینگ، ۱۹۹۸). وسپر[۵۳] در سال ۱۹۹۳ فرصت را به عنوان شکاف میان وضعیت جاری و آینده بالقوه تلقی میکند که پل زدن بر روی این شکاف توسط اقدامات کارآفرین انجام میگیرد. شین فرصت کارآفرینانه را موقعیتی میداند که شخص میتواند یک چارچوب ابزار- هدف جدید برای ترکیب مجدد منابعی که کارآفرین به سودآوری آنها اعتقاد دارد، را خلق نماید (شین و ونکاتارامن، ۲۰۰۰).
مطالعات نشان میدهد که بسیاری از تعاریف جدید کارآفرینی به طور قابل ملاحظهایی بر تشخیص فرصت به عنوان مهمترین گام در فرایند کارآفرینی تمرکز نمودهاند (سینگ، ۱۹۹۸). از نظر بایگریو تشخیص فرصت، درک یک فرصت و خلق یک سازمان جهت تعقیب آن میباشد. ازگن[۵۴] (۲۰۰۳، به نقل از مرتضایی، ۱۳۹۰) کشف یک ایده جهت خلق کسب و کارهای جدید را تشخیص فرصت تلقی میکند. لومپکین[۵۵] و لیختنشتاین[۵۶] توانایی شناسایی یک ایده خوب و تبدیل آن به یک مفهوم تجاری که موجب ایجاد ارزش و بازدهی اقتصادی میشود را تشخیص فرصت تعریف میکنند( لومپکین و لیختنشتاین، ۲۰۰۵).

رویکردهای تشخیص فرصت

مطالعات انجام شده بیانگر وجود سه رویکرد کلی در تشخیص فرصتهای کارآفرینانه میباشد: رویکرد جستجوی منظم، رویکرد کشف فرصت و رویکرد خلق فرصت که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.

الف) رویکرد جستجوی منظم:

طرفداران این رویکرد معتقداند که افراد فرصتها را به روش جستجوی هدفمند، نظاممند و آگاهانه شناسایی می‌کنند. در این رویکرد، سود و منفعت کارآفرینانه عاید سازمانهایی میشود که مهارت جستجوی بالاتری دارند. بر این اساس وجود یک فرصت عینی در محیط میتواند برای جستجوی منظم کافی باشد. بر اساس نظر مارچ و سیمون[۵۷](۱۹۶۳)، دو وضعیت کلی منجر به جستجوی فعال فرصت میشود: یکی جستجوی مسئله محور که در این وضعیت افراد و شرکتها فرصت را به عنوان راهحل برای مشکلات خاصی که بر اساس عدم رضایت از عملکردهای جاری بیان میشود، جستجو میکنند و دیگری جستجوی پیشگامانه و فعال که بر اساس آزادی عمل سازمانی( داشتن ظرفیتها و منابع بلااستفاده) و سطح بالای ظرفیت جذب( توانایی سازمان در جذب اطلاعات و دانش جدید) در سازمان صورت میگیرد. در سطح فردی تحقیقات کمی در خصوص نقش جستجوی فعال در تشخیص فرصت صورت گرفته است، اما در سطح سازمانی، تحقیقات بیشتری در این خصوص وجود دارد( دتین و چندلر[۵۸]، ۲۰۰۵).
محققانی چون تیمونز(۱۹۹۴)، مکمولان و لانگ(۱۹۹۸)، وسپر(۱۹۸۰)، لومپکین، هیلز و شرایدر[۵۹](۲۰۰۱) و دلابارکا[۶۰] (۲۰۰۲) اعتقاد به جستجوی منظم در تشخیص فرصت دارند(مرتضایی،۱۳۹۰).
مکتب آلمانی- اتریشی نیز از این رویکرد تبعیت نموده است و اولویت را به جستجو و کاوش احتمالات جدید، آزمایش ایدههای نو و جستجوی فعال در شناخت فرصتهای کارآفرینانه میدهد تا اینکه به فکر بهرهبرداری از قابلیت‌ها یا منابع موجود باشد(ازگن ، ۲۰۰۳، به نقل از مرتضایی، ۱۳۹۰). تیمونز دیدگاهی استراتژیک به تشخیص فرصت داشته و از ارزیابی و غربال کردن ایدههای کسب و کار و انتخاب فرصت خوب سخن میگوید.

ب) رویکرد کشف فرصت

این رویکرد مبتنی بر رویکرد هستیشناسی اثباتگرایی میباشد و عمدتا خاص محققان آمریکای شمالی است. بر این اساس فرصتها به عنوان پدیده ها و موجودیتهای عینی در محیط و مستقل از کارآفرینان به شکل نیاز ارضا نشده و یا فرآیندهای ناکارآمد در محیط وجود دارند و چشم انتظار شناسایی و بهرهبرداری توسط بنگاهها و افراد کارآفرین هستند(دیوتا و کراسان[۶۱]، ۲۰۰۵). حامیان این دیدگاه از جمله «کایزنر»، ۱۹۷۳؛ «شین»، ۲۰۰۰؛ و «ونکاتارمن»، ۱۹۹۷، معتقداند که به طور نظاممند و سیتماتیک نمیتوان کشفیات ناشناخته را جستجو نمود. مکتب اقتصاد اتریشی از این دیدگاه تبعیت مینماید. بر همین اساس کایزنر بیان میکند که فرصتها بدون جستجو شناسایی میشوند، به دلیل اینکه بعضی از مردم دارای دانش منحصر به فرد از شرایط بازار و اطلاعاتی هستند که دیگران آن را ندارند. وی تصریح مینماید که یک فرصت برای سودآوری نمیتواند موضوع جستجوی منظم و سیستماتیک باشد چراکه جستجوی منظم برای اطلاعات مفقودهایی بکار میرود که جستجو کننده نسبت به آنچه که نمیداند آگاه است، اما ماهیت یک فرصت توجه نشده در آن است که کاملا مورد غفلت قرار گرفته است و شخص اصلا آگاهی ندارد که چه نوع سودآوری را از دست داده است. آنچه کشف را از جستجوی منظم متمایز میسازد آن است که اولی بر خلاف دومی موجب شگفتی میشود. این شگفتی توام با درک این مسئله است که شخص چیزی را نادیده گرفته است که در حقیقت به آسانی در دسترس بوده است(ازگن[۶۲]،۲۰۰۳، به نقل از مرتضایی،۱۳۹۰).
تیچ[۶۳](۱۹۸۹) معتقد است که جستجوی استراتژیک و برنامه ریزی نمیتواند فرصت خوب ببار بیاورد. دراکر در تحقیقات خودبه این نتیجه رسید که فرصتها توسط کارآفرینان کشف میشوند تا اینکه جستجو گردند. کاش و گیلاد[۶۴] معتقد اند که جستجوی حساب شده برای فرصتها بر این موضوع دلالت دارد که کارآفرین پیشاپیش و به طور دقیق میداند که چه چیزی را جستجو میکند حالیکه غیر ممکن است که فرصتها از قبل، قابل حدس باشند. علاوه بر این تیچ و همکارانش بیان داشتند که شرکتهایی که به طور تصادفی یک ایده کسب و کار را کشف نمودهاند و درگیر فرایند جستجوی رسمی نبودهاند، سریعتر ار آنهایی که به جستجوی رسمی و برنامه ریزی پرداختند به نقطه فروش سر به سر رسیدهاند( مرتضایی،۱۳۹۰).

رویکرد خلق فرصت:

رویکرد خلق در مقابل رویکرد کشف قرار دارد که بر رویکرد هستی شناسی تفسیری یا ساختگرایی مبتنی است و بیشتر در تحقیقات اروپاییان متداول است. بر اساس این دیدگاه فرصتها به صورت عینی و مستقل از کارآفرینان وجود ندارند بلکه این ذهن افراد است که منبع فرصتها میباشد، به این معنا که افراد محصولات و خدمات جدید را از طریق نبوغ خلق نموده و سپس مصرفکنندگان بالقوه را به استفاده از انها ترغیب میکنند(دیوتا و کراسان،۲۰۰۵).
ریشه های فکری نظریه خلق فرصت در آثار شومپیتر۱۹۴۳ نهفته است. شومپیتر کارآفرین را به عنوان نوآور رادیکال معرفی میکند. وی معتقد است که تولیدات درون بازار در هر زمان بوسیله تولیدات دیگر از بین میروند. فرایند جایگزینی یک صنعت بوسیله خلق صنعت دیگر به تخریب خلاق معروف میباشد. از دیدگاه این نظریه پردازان فرصتها به عنوان یک فرایند تخریب خلاق ظهور پیدا میکنند(سینگ، ۱۹۹۸). شومپیتر بیان میکند که فرصتها زمانی ظهور میکنند که کارآفرین ترکیب جدید و نوآورانهایی از محصول یا خدمت جدید، معرفی روش جدید تولید، راهیابی به بازارهای جدید، ایجاد منابع جدید برای تامین مواد خام و شیوه جدید اداره کردن یک سازمان را در پیش میگیرد(کوربت[۶۵]،۲۰۰۲). از نظر وی کارآفرینان فرصتها را کشف نمیکنند بلکه آنها را خلق مینمایند.
در واقع مدیر شومپیتری روند جاری گردش فعالیتهای اقتصادی را با نوآوری خود بر هم میریزد و نقش بر هم زنندهی تعادل در بازار را دارد، اما مدیر کایزنری پاسخدهنده به فرصتهای ناشناختهایی است که قبلا در بازار وجود داشته است(سینگ، ۱۹۹۸). به طور کلی کشف فرصت بر نیازهای موجود شناسایی شده و خلق فرصت بر فعال‌سازی نیازهای بالقوه یا خلق نیازهای نوین یا راهکارهای جدید ارائه محصول یا خدمت تاکید دارد. اغلب محققان و صاحبنظران، تشخیص فرصتهای کارآفرینانه را از دیدگاه کشف فرصت مورد بررسی قرار داده‌اند (مرتضایی، ۱۳۹۰).

کارآفرینی

مفهوم واژه کار آفرینی

واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای (متعهد شدن)[۶۶]، نشأت گرفته است. فرهنگ لغت وبستر، کارآفرین را کسی می داند که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره وتقبل کند (احمد پور داریانی، ۱۳۸۷: ۴).
این اصطلاح را اولین بار «ژوزف شومپیتر»[۶۷] اقتصاد دان که به پدرعلم کارآفرینی معروف است، به کار برد و معتقد بود که رشد و توسعه اقتصادی زمانی میسرخواهد بود که افرادی از بین آحاد جامعه با خطرپذیری اقدام به نوآوری کرده و راه حل های جدیدی جایگزین راه حل های کهنه و نا کارآمد سازند (سعیدی کیا، ۱۳۸۵: ۲).
در اوائل سده شانزدهم میلادی، کسانی را که در امر هدایت مأموریت‌های نظامی بودند، کارآفرین می خواندند. ازآن پس، درباره‌ی دیگر مخاطرات نیز همین واژه مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال ۱۷۰۰ میلادی به بعد فرانسویان درباره پیمانکاران دولت که دست اندر کار ساخت جاده، پل، بندر، و تأسیسات بودند، از لفظ کارآفرین استفاده کرده‌اند (شاه حسینی،۱۳۸۳: ۲). «ریچارد کانتیلون»[۶۸] اقتصاددان و نویسنده برجسته‌ی قرن هفدهم، به تدوین نظریه‌های مرتبط با کارآفرینی پرداخت. وی معتقد بود کارآفرین کالا و محصولات را با قیمت مشخصی می‌خرد و به قیمت نامشخصی می فروشد، بنابراین در یک جو مخاطره آمیزی کار می‌کند(پرداختچی و شفیع زاده، ۱۳۸۵: ۱۲).
در سال ۱۸۴۸ «جان استوارت میل»[۶۹]، واژه کار آفرینی را وارد زبان انگلیسی کرد و عمل کار آفرین را شامل هدایت، نظارت و کنترل و مخاطره پذیری می دانست. در اواخر دهه ی ۱۸۷۰ «فرانسیس واکر»[۷۰]، وجه تمایز سرمایه دار و کار آفرین را مورد تاکید قرار داد و کار آفرینان را مهندسان پیشرفت صنعتی و عوامل اصلی تولید خواند (احمدپور داریانی،۱۳۸۷: ۷). پیتر دراکر (۱۹۸۵) معتقد است کارآفرین کسی است که فعالیت جدید اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می نماید( همان، ص ۲۱).

تعاریف کارآفرینی

الف) کارآفرینی از دیدگاه اقتصاد دانان

کارآفرین و کارآفرینی برای اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های خود تشریح نموده اند. اما با گذشت چند قرن از دوره اقتصاد دانان کلاسیک تا مدرن دیدگاه اقتصاد دانان به افراد کارآفرین و کارآفرینی دستخوش تحولات زیادی شده است. برخی از مهمترین تعاریف در زیر بیان شده است:
«روبرت رونشانت»[۷۱]، معتقد است که کارآفرینی فرایند ایجاد ثروت بیشتر است. این ثروت را، افرادی ایجاد می‌کنند که مخاطره بزرگ را بر حسب سرمایه، زمان و تعهد شغلی در قبالِ تعیین ارزش کالا یا خدمات می پذیرند کالا و خدمات به خودی خود ممکن است جدید یا بی نظیر باشد یا نباشد. اما کارآفرین با تأمین کردن و تخصیص دادن منابع ضروری باید به طریقی این ارزش را در کالا یا خدمات ایجاد کند (احمدپور، ۱۳۸۴: ۱۳؛ به نقل از سلیمانی آقچای، ۱۳۹۰).
«آرتور کل»[۷۲] کارآفرینی را فعالیتی هدفمند می داند که برای ایجاد،حفظ و توسعه واحد تولید،توزیع کالا و خدمات به نحوی کارآمد باید نوآوری کند.
«کرچهوف» [۷۳]کارآفرینان را کسانی می داند که شرکت جدید را که سبب ایجاد و رونق مشاغل جدید می شوند، شکل می دهند.
«کرزنر»[۷۴] مشکل اقتصاد جوامع را عدم درک فرصتها می داند و کارآفرین را کسی می داند که از فرصتهای سودآور کشف نشده آگاهی می یابد (حسن مرادی، ۱۳۸۵: ۶).
«دیوید مک کران» و «اریک فلانیگان»[۷۵] (۱۹۹۶) کارآفرینان را افرادی نوآور، با فکری متمرکز و به دنبال کسب توفیق و استفاده از میانبرها می دانند که کمتر مطابق کتاب کار می کنند و در نظام اقتصادی، شرکت هایی نوآور، سود آور و با رشدی سریع را ایجاد می کنند (احمد پور داریانی، ۱۳۸۷: ۲۵).
«رابرت هیسریچ»[۷۶](۲۰۰۲) کارآفرینی را چنین تعریف می کند: کار آفرینی فرایند خلق چیزی متفاوت و با ارزش از طریق اختصاص زمان وتلاش لازم برای آن است، با فرض همراه بودن ریسک های مالی، روانی، اجتماعی و نیز دریافت پاداش های مالی و رضایت فردی(پرداختچی و شفیع زاده، ۱۳۸۵: ۱۵).
«ویلکن»[۷۷] در سال ۱۹۹۲ کارآفرینی را یک متغیر واسطه‌ای می‌داند و از روش تسریع‌کنندگی برای تشریح کارآفرینی در توسعه اقتصادی استفاده می‌کند وی معتقد است که کارآفرینی به عنوان یک تسریع‌کننده، جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم می‌آورد. او چهار دسته از عوامل را برای ظهور کارآفرینی مهم می‌شمارد:
عوامل اقتصادی: مزیت‌های بازار و فراهم بودن سرمایه.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 01:11:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم