کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



تامل در رفتارهای خارجی قطر و انتخاب ابزارها متناسب با این سیاست‌ها توسط دولتمردان قطری نشان از آن دارد که این کشور درک واقع‌بینانه‌ای از تنگناهای استراتژیکی خود دارد و تلاش می‌کند ضمن تطبیق معیارهای قدرت هوشمند در سیاست خارجی و اتخاذ رویکرد پراگماتیسم مبتنی بر واقع‌گرایی، عمده مشکل فراروی ریزدولت‌ها یعنی بقا را از طریق ایجاد شبکه‌ای از روابط با بازیگران دولتی و غیردولتی مختلف در سطح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، با کمترین آرمانگرایی حل کند تا جایی‌که این امیرنشین برای رفع مشکل ثبات ناشی از ماهیت خود هیچ محدودیتی در ایجاد شبکه‌ای از اتحادها و ائتلاف‌ها برای خود قایل نیست. به عنوان مثال، ضمن رابطه با رژیم اسرائیل از دهه۹۰، از گروه‌های عربی ضد اسرائیلی مانند حماس و حزب‌الله لبنان، در جریان جنگ با اسرائیل، بیشترین حمایت‌ها را داشته است یا اینکه از یک سو میزبان حوثی‌ها به عنوان گروهی مخالف دولت یمن است و از سوی دیگر، با این دولت رابطه بسیار خوبی دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اما طبق نظریه‌های روابط بین‌الملل، ریزدولت‌ها حتی اگر مشکل ثبات را حل کنند، مشکل تداوم آنها را آسوده نخواهد گذاشت. قطر برای حل معضل دوم همانطور که گفته شد با فراست بهره‌گیری از قدرت هوشمند را در دستورکار سیاست خارجی خود قرار داده است چراکه نیک می‌داند وسعت و جمعیت اندک، فقدان تاریخ غرورآمیز و اسطوره‌دار، مذهب و ملت متمایز از بزرگترین تهدیدکننده سرزمینی آن یعنی عربستان و احاطه توسط همسایگان و بازیگران منطقه‌ای قدرتمند و قرار داشتن در یک منطقه استراتژیک، مشکل تداوم را بیش از پیش حاد می‌سازد. اما این ریزدولت با علم به مزیت‌های نسبی خود یعنی اقتصاد (درآمد سرانه ۷۵۰۰۰ دلاری) و رسانه (الجزیره معروف به صوت العرب)تلاش کرده به هرآنچه یک ریزدولت در خواب نمی‌بیند در بیداری برسد.
به هر حال بعد از مروری بر مبانی نظری سیاست خارجی و دیپلماسی انرژی همراه با بررسی ساختار سیاسی اقتصادی قطر به این نتیجه رسیدیم که منابع انرژی این کشور بیشترین تاثیر بر سیاستهای داخلی و خارجی این کشور دارند.در واقع کشور قطر نه از لحاظ جغرافیایی و نه جمعیتی و اقتصادی و نه سیاسی و دفاعی توان آنچنانی برای مانور در حتی حوواشی خود را ندارد.اما همین کشور که توان اتکا به داخل برای تامین امنیت خود را ندارد توانسته است براساس توان انرژیکی که در اختیار دارد نقش آفرینی های عظیمی در سطح منطقه و حتی بعضاً در عرصه جهانی داشته باشد.
آنها با این توان گاهی کشورهای منطقه را همه به مبارزه دعوت می کنند و بر سر مسائل اقتصادی،نظامی و سیاسی به رقابت با کشورهای بزرگی چون ایران ترکیه و عربستان می پردازند.آنچه در این فصل حائز اهمیت است تاثیری است که این انرژی بر راهبردها و اصول سیاست خارجی قطر داشته است.اینکه این کشور بر مبنای این توان انرژیک چه اصول و راهبردهای را در دستورکار خود قرار داده است و نسبت به تحولات منطقه چگونه رفتاری دارد موضوعی است که در این فصل بدان پرداخته خواهد شد.
اما شاید مهم ترین بخش این پژوهش مربوط به تحلیل سیاست خارجی این کشور بر مبنای نظریه نوواقع گرایی باشد که در بند پایانی این فصل تجزیه و تحللی خواهد شد و بر اساس این تئوری فضای که قطر برای مانور در اختیار دارد را کالبدشکافی خواهیم کرد.
بند اول: اصول و راهبردهای سیاست خارجى قطر
با نگاهی به تحولات صورت گرفته در جهان اسلام شاهدیم که کشورهای مختلف از دور و نزدیک برای کسب منافع، وارد صحنه شده اند. از کشورهای دموکراتیک گرفته تا کشورهای استبدادی، با بهره گرفتن از قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی و یا رسانه ای خود دست به نقش آفرینی زده اند.
از لحاظ جغرافیایی نیز کشورهای منطقه که در بطن تحولات قرار دارند با تمامی امکانات خود وارد صحنه شده اند. کشور کوچک قطر نیز یکی از این کشورهاست که با بهره گرفتن از غول رسانه ای خود و نیز قدرت اقتصادی متکی بر نفت و گاز، خود را به یک بازیگر فعال در منطقه تبدیل کرده است. این در حالی است که این کشور نیز مانند سایر کشورهای منطقه با سیستم پادشاهی و غیردموکراتیک اداره می شود.
تلاش قدرتها همواره در این زمینه بوده است تا با دستیابی به عوامل و ابزارهای قدرت آفرین منحصر به فرد، موقعیت برتری در نظام قدرت موجود داشته باشند. در پاسخ به این سوال که در دوره های مختلف نظام های تاریخی قدرت، چه عوامل و ابزارهایی باعث ایجاد هژمونی و قدرت فائقه برای کشوری خاص در نظام قدرت شده است، نظریه پردازان به گمانه زنی های مختلفی دست زده اند.
گروهی موقعیت جغرافیایی،گروهی ابزارهای ارتباطی، گروهی عوامل نظامی، گروهی ابزار اقتصادی، گروهی ابزار فرهنگی و گروهی موقعیت سیاسی را ابزار رسیدن به این منزلت فائقه ذکر کرده اند. در دیدگاه این نظریه‌پردازان، عرصه روابط بین‌المللی عرصه رقابت بین بازیگرانی است که مایلند قدرت فائقه‌ای نسبت به بازیگران دیگر در عرصه بین الملل پیدا کنند( زرقانی، هادی،۱۳۸۵، ص ۵۲)
سیاست خارجی کشورها تابعی از سطح قدرت آنهاست. در یک تعریف کلی، می‌توان قدرت را توانایی یک بازیگر صحنه بین‌المللی در استفاده از منابع محسوس و نامحسوس و امکانات برای تحت تأثیرقراردادن نتایج رویدادهای بین المللی در جهت خواستهای ملی تعریف کرد. صاحب‌نظران متغیرهایی چون جمعیت، مساحت و موقعیت ژئوپولیتیک، ذخایر معدنی را به عنوان منابع بالقوه قدرت؛ و متغیرهایی چون مدیریت و فناوری را عوامل بالفعل کننده قدرت ملی تلقی می‌کنند. منابع بالقوه و بالفعل در مجموع عوامل محسوس قدرت محسوب می‌شوند. عوامل محسوس توسط عوامل نامحسوس قدرت مانند رهبری، تصور ملی و حمایت مردمی افزایش، کاهش و تعدیل پیدا می‌کنند. امروزه با مطرح شدن نظریه قدرت نرم، عواملی چون رسانه، سینما، فرهنگ، تصمیمات و ساختار داخلی و بین‌المللی در نفوذ دولتها بریکدیگر مورد توجه قرار گرفته است( جونز، والتر،۱۳۷۳ ص ۳)
اگر کشورها از حیث قدرت به ابرقدرت، بزرگ، منطقه‌ای و کوچک تقسیم شوند، طبعاً دایره نفوذ این کشورها در عرصه بین‌المللی متفاوت خواهد بود. اساسا سطح قدرت هر کشور، سیاست خارجی خاصی را دیکته و هدایت می‌کند. باتوجه به این که قدرت پدیده‌ای پویاست، کشورها بسته به تغییر قدرت در هر برهه‌ای،سیاستهای خارجی متناسب با آن را دنبال می‌کنند(امیدی، علی،۱۳۸۷ص ۱۱۲)
در روابط سیاسی، همگان نفوذی برابر ندارند. در سیاست داخلی می توان سیاهه‌ای طولانی از توانایی‌ها و مشخصاتی تهیه کرد که به نظر می رسد نفوذ گذاری بر تعداد زیادی از مردم و تصمیم گیری‌های مهم مربوط به عامه را تا حدی ممکن می سازند. عواملی مانند پول، ثروت، اطلاعات، زمان، متحدان سیاسی، موضع رسمی و … در اینجا موثرند. اما هرکس این توانایی ها را داشته باشد نمی تواند خواستار فرمانبرداری دیگران شود. آنچه در رابطه میان منابع ونفوذ اهمیت دارد آن است که شخص این منابع را برای مقاصد سیاسی‌اش به کار گیرد، و در به کارگرفتن آنها مهارت داشته باشد. میزان نفوذ یک دولت بر دیگران می تواند به توانایی هایی مربوط باشد که در حمایت از هدفهای سیاست خارجی خاصی به کار می‌گیرد( کی جی هالستی،۱۳۸۵ ص ۲۵۷)
اما در مورد قطر همان طور که قبلا ذکر شد قطر کشوری است با ۱۷۵۸۷۹۳ جمعیت و ۱۱٫۴۳۵ کیلومترمربع مساحت که اقتصاد مبتنی بر نفت و گاز دارد. قطر به دنبال معرفی خود به عنوان بازیگر مهم در صحنه بین‌المللی با وجود مساحت کم جغرافیایی آن و عرض اندام در برابر همسایگان قدرتمندی چون عربستان و ایران وترکیه است که در این راه فرصت¬ها و توانایی هایی نیز دارد.
سیاست خارجی کشور قطر به گونه ی است که همزمان با کشورهای مختف روابط سیاسی دارد و برای این سیاست خود نیز توجیهاتی دارد. این کشور همزمان که برای ایران یک دوست است یک رقیب و تهدید نیز محسوب می شود. از یک طرف با امریکا و اسرائیل به عنوان دشمنان درجه یک جهان اسلام و ایران ارتباط نزدیک دارد و از طرف دیگر همواره خود را حامی کشورهای اسلامی و منطقه می داند.
نقش آفرینی قطر در منطقه به اشکال گوناگون بروز می کند. پشتوانه سیاست های قطر سرمایه ناشی از نفت و گاز و نیز شبکه الجزیره است.
این کشور در فلسطین با کمک های هنگفتی که به مبارزین فلسطینی می کند همواره خود را پرچمدار حمایت از فلسطینیان می داند. جداکردن مسائل سیاسی و بین المللی و بررسی موردی یک موضوع نمی‌تواند جواب انبوه سئوالات در مورد یک سیاست آن هم در نظام بین الملل را بدهد. بر این اساس برای بررسی اهداف و نقش آفرینی قطر بایستی مجموعه ای از رفتارها را در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار داد.
در مورد رویکرد قطر درباره رژیم صهیونیستی این نکته قابل توجه است که قطر رویکردی سازشکارانه را با رژیم صهیونیستی در پیش گرفته است که حضور امیر قطر در مراسم افتتاح شهرک صهیونیست نشین، طرح قطر برای انتقال گاز به سرزمین‌های اشغالی و … در این چارچوب بوده است. البته در همین حال هیچ گونه سند و مدرکی مبنی بر دایر بودن دفتر و یا سازمان رسمی رژیم صهیونیستی در قطر وجود ندارد و این کشور روابط خود با رژیم صهیونیستی را در جهت برقراری صلح و حل مسئله فلسطین توجیه می کند.
این سناریو مطرح است که قطر در غزه تلاش دارد تا چنان وانمود کند که از یک سو نگاهی جامع به مساله فلسطین دارد و از سوی دیگر با تحرکات دو جانبه به دنبال برقراری روند صلح می‌باشد.
نکته مهمی که در تحرکات قطر مشاهده می‌شود تحرکات اخیر در قبال حماس است که با ابهامات بسیاری همراه است. قطر اخیراً تحرکات مثبتی در قبال حماس داشته از آن جمله کمک ۴۵۰ میلیون دلاری برای بازسازی غزه، ارائه طرح انتقال دفتر حماس از سوریه به قطر، ارائه طرح حضور فعال حماس در روند سیاسی فلسطین و … از جمله این تحرکات است.
هر چند که این اقدامات گام‌های مثبتی در حمایت از حماس و فلسطین عنوان شده اما در ورای آن یک نکته قابل توجه است و آن تحرکات گسترده علیه سوریه توسط قطر است. سوریه‌ای که محور مقاومت می‌باشد حامی اصلی فلسطین است. این سناریو مطرح است که قطر با رویکرد جذب حماس تلاش دارد تا آن را از سوریه جدا ساخته و حتی از آن در جهت مقابله با سوریه بهره‌برداری نماید. به عبارت دیگر هدف قطر حمایت از فلسطین و حماس نمی‌باشد بلکه توطئه‌ای علیه مقاومت است که در لوای حمایت صورت می‌گیرد. تحرکات قطر این ابهام را ایجاد کرده است که اگر این کشور واقعا به دنبال حمایت از فلسطین است باید از سیاستهای خصمانه علیه سوریه دست برداشته و به حمایت از نظام سوریه بپردازد. آنچه این موضوع را بیشتر عیان می کند حاکمیت قطر است که ایدئولوژی آن نزدیکی زیادی به سلفی گری دارد و در جهت حذف محور مقاومت تلاش خواهند کرد.
نقش نیابتی قطر در پیاده سازی اهداف و نیات استکبار را می توان از چند جهت مورد توجه قرار داد:
۱- ناتوانی عربستان در اجرای راهبرد آمریکا به خوبی قطر، به دلایلی مانند “روابط عربستان با آمریکا، دیدگاه منفی عربستان و وهابیت به انقلاب های عربی، و تردید ملل عرب به فعالیت های عربستان به علت ارتباط این فعالیت ها با طرح های ضد مردمی آمریکا در منطقه عربی”.۲- نبود ذهنیت منفی از قطر در افکار ملل عرب، بر خلاف عربستان.
۳- نبود روابط رسمی میان قطر و اسرائیل. (شبکه «العالم»)
الف)اصول سیاست خارجی قطر
اما برای تفهیم بیشتر بحث اشاره به اصول سیاست خارجی قطر در قانون اساسی می توان ما را در درک هرچه بیشتر سیاست خارجی این کشور یاری کند.در بندهای ۶ و ۷ قانون اساسی قطر اصول کلی سیاست خارجی قطر بیان شده است.که این بندها به صورت ذیل می باشند:
بند ۶: دولت به تمامی قراردادهای بین المللی احترام می گذارد و در راستای اجرای تمامی توافقات و عهود بین‌المللی که خود یکی از طرف های آن است عمل می‌کند.
بند ۷: سیاست خارجی قطر بر مبنای برقراری صلح و امنیت کشورها از طریق تشویق برای حل منازعات از طرق مسالمت‌آمیز است. و همچنین حمایت از ملت ها برای ترسیم سرنوشت خویش و عدم دخالت در امور داخلی کشورها و همکاری در جهت صلح پایه ریزی می‌شود.
با توجه به این دو بند و براساس آنچه شاهد آن هستیم و رفتار قطر در منطقه و نظام بین الملل را نشان می دهد می توان اصول و مبانی نظری خاصی را برای این کشور ترسیم کرد.در واقع عطف به آنچه در قانون اساسی این کشور و در بندهای ۶ و۷ اشاره شده است و توجه به رفتار این کشور در روابط خارجی فضای را برای نگارنده ترسیم کرده است که این فضا را می توان به شرح ذیل و در ۹ بند خلاصه کرد:

    1. قانون اساسى قطر مى‌گوید که هدف سیاست خارجى این کشور تحکیم پیوندهاى دوستى با کشورهاى مسلمان و نیز کلیه کشورهاى صلح‌دوست و مردم جهان میباشد.
    1. آن‌گونه که قطرى‌ها مى‌گویند اعتقادات اسلامى از معیارهاى سیاست خارجى این کشور در سطوح عربى و بین‌المللى مى‌باشد.
    1. همبستگى عربى اصل دیگر سیاست خارجى قطر است و این کشور بر همین اساس در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۱ به عنوان یک کشور مستقل رسماً به اتحادیه عرب پیوست.
    1. تعهد و هماهنگى با سیاست‌ها و اهداف شوراى همکارى خلیج‌فارس یکى دیگر از اصول سیاست خارجى قطر مى‌باشد. این کشور در ۲۵ ماه مى ۱۹۸۱ به همراه سایر شیخ‌نشین‌هاى عربى حوزهٔ خلیج‌فارس در تشکیل شوراى همکارى خلیج‌فارس مشارکت نمود.
    1. قطر بر اساس تعهد به اصول منشور سازمان ملل مسیرى را در صحنه بین‌المللى انتخاب کرده که اهداف اعلام شدهٔ آن شامل تأئید حق تعیین سرنوشت ملت‌ها، تشویق همکارى جهت بهبود جامعهٔ بشری، گسترش صلح و ثبات در جهان از طریق حل اختلافات از راه‌هاى مسالمت‌آمیز و ایجاد روابط مبتنى بر عدالت و برابرى و قوانین بین‌المللى مى‌باشد.

در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۱ شوراى امنیت ورود قطر به سازمان ملل را اعلام نموده و در ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۱ مجمع عمومى نیز قطر را به عنوان یک عضو پذیرفت.

    1. در دهه ۷۰ میلادى سیاست قطر در منطقه خلیج‌فارس حفظ روابط با قدرت‌هاى اصلى منطقه یعنى ایران و عربستان بود. در همین حال مذهب مشترک یعنى وهابیت موجب نفوذ قابل توجه عربستان، بویژه ملک فیصل، در سیاست‌گذارى خارجى قطر شده بود. لیکن دولتمردان قطرى به مرور زمان توانستند از این نفوذ بکاهند به‌گونه‌اى که سال‌هاى اخیر شاهد اصطکاک شدیدى نیز بین سیاست‌هاى دو کشور بوده است.
    1. حفظ روابط سنتى با انگلیس نیز از دیگر اصول پذیرفته شده در سیاست خارجى قطر در دهه ۷۰ بود و با توجه به حضور مستشاران انگلیسى در دستگاه‌هاى سیاسى و امنیتى قطر، این کشور معمولاً در رابطه با اقدامات و تحرکات جهانى و منطقه‌اى انگلیس از خود واکنشى نشان نداده و یا بعضاً اقدام به اتخاذ سیاست موافق با انگلیس مى‌نموده است. به‌طور کلى مى‌توان گفت که قطر در دههٔ ۷۰، سیاست خارجى فعالى نداشت و از آن در این دوره به عنوان کشورى میانه‌رو، بى‌طرف و یا بى‌علاقه به مسائل مهم تلقى مى‌شود. تنها فراز مهم این دوره از سیاست خارجى قطر مخالفت آن با موافقت‌نامه‌هاى کمپ دیوید در سال ۱۹۷۹ بود.

سیاست خارجى قطر در دهه ۸۰ میلادى شاهد تحوّلاتى مهم و پى‌درپى بود. این امر تا حدودى ناشى از روى کار آمدن طراحان و دست‌اندرکاران جدید در سیاست خارجى این کشور و تا حدودى نیز به دلیل تحوّلات نظامی، سیاسى و اقتصادى در سطح منطقه و بین‌الملل بود. قطر در سال ۱۹۸۱ به شوراى همکارى خلیج‌فارس پیوست. این کشور در سال ۱۹۸۲ اقدام به امضاى یک موافقت‌نامه دفاعى دو جانبه با عربستان نمود.
با توجه به جریان داشتن جنگ تحمیلى عراق علیه ایران، اجلاس سران شوراى همکارى در سال ۱۹۸۳ تشکیل یک سیستم دفاعى واحد را مطرح نمود. پس از این اجلاس، قطر اولین اولویت‌ها را به هزینه‌هاى نظامى داد.

    1. حفظ توان و آمادگى جهت مقابله سیاسى – دیپلماتیک و یا حتى نظامى با بحران موجود در روابط با بحرین بر سر جزایر حوار یکى از اصول ثابت سیاست خارجى قطر بوده است. در آوریل ۱۹۸۶ در جریان حمله نیروهاى قطر به قرارگاه در دست احداث گشت ساحلى بحرین در جزیره فشت‌الدبیل ۲۹ کارگر خارجى که مشغول کار بودند، دستگیر شدند. این امر منجر به تیرگى شدید در روابط دو کشور شد. بعداً عربستان و چند کشور دیگر منطقه اقدام به میانجیگرى نموده و نهایتاً توافقى جهت تخریب قرارگاه فوق و آزادى کارگران مزبور حاصل گردید. لیکن قطرى‌ها بعداً میانجیگرى عربستان را طرفدارانه و به نفع بحرین دانستند و در نتیجه در ۸ ژوئیه ۱۹۹۱ خواهان حل این اختلاف از طریق دادگاه بین‌المللى لاهه شدند. مبانى استدلال قطر جهت مالکیت بر جزایر مورد اختلاف، عبارت از قرار گرفتن این جزایر در آب‌هاى ساحلى قطر مى‌باشد.

شیخ حمدبن جاسم‌بن جبر وزیر خارجه قطر در ۷/۱۰/۷۳ طى مصاحبه‌اى با اشاره به اینکه اختلاف مزبور با بحرین و اختلاف عربستان در پانزدهمین اجلاس سران شورا در منامه (۳۰/۹/۷۳) مورد بررسى قرار گرفته است گفت که: منتظر حکم دادگاه بین‌المللى در این مورد هستیم. رادیو آمریکا در ۲۸/۱۱/۷۳ به نقل از مقامات قطرى گزارش داد در صورتى که عربستان مایل به میانجیگرى جهت اختلاف قطر و بحرین باشد، قطر مى‌تواند شکایت خود را از دادگاه لاهه پى بگیرد. اما این موضع‌گیرى به نظر مى‌رسد که خیلى جدى نبوده است زیرا دو روز بعد از پخش این خبر مجدداً مراکز خبرى (رادیو تهران) به نقل از ولیعهد قطر گزارش داد که عربستان در میانجیگرى بین قطر و بحرین ناکام بوده است. نهایتاً اینکه بحرین با حل موضوع در دادگاه لاهه مخالف است این در حالى است که دادگاه صلاحیت خود را براى رسیدگى به موضوع عربستان و بحرین اقدام به موضع‌گیرى مزبور (۲۸/۱۱/۷۳) نموده است. قطر براى بار دوم در سال ۱۹۹۴ به دادگاه لاهه شکایت کرده بود.

    1. عدم عقب‌نشینى در مقابل عربستان بویژه در رابطه با اختلافات مرزى و در عین حال تلاش جهت پرهیزکردن از ایجاد وضعیتى خطرناک و جبران‌ناپذیر در روابط با این کشور.
  1. عضویت در مجامع و سازمان‌هاى بین‌المللى از دیگر اصول سیاست خارجی قطر است که هم قانون اساسی این کشور و هم رفتار قطر در نظام بین ملل ان را توجیح کرده است.لذادولت قطر براساس سیاست‌هاى اعلام شده متعهد به برقرارى روابط همکارى مستحکم با کلیه دولت‌ها و ملت‌هاى صلح‌دوست بوده و در ارائه کمک‌هاى جنسى و مالى به بسیارى از کشورهاى در حال رشد آسیا و آفریقا و نیز در صندوق‌هاى توسعه در سطح منطقه و بین‌المللى مشارکت دارد. قطر همچنین به اصول و اهداف سازمان ملل متعهد بوده و کلیه تلاش‌هاى جارى جهت تقویت این سازمان و حفاظت از آن و احترام به قطع‌نامه‌هاى صادره توسط آن را مورد تأیید قرار داده است. این کشور داراى نقشى مثبت در حمایت از اوپک به‌منظور تلاش براى ثبات اقتصاد جهانى بوده و در تقویت سازمان کشورهاى عربى صادر کننده نفت هم مشارکت مى‌کند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[جمعه 1401-04-17] [ 09:11:00 ب.ظ ]




مهره‌های چشم‌نما سه نوع هستند: مهره‌های مدور، مهره‌های مدور که سر و ته‌ مسطح دارند و مهره‌های کوچکتر از دو نوع اول. این مهره ها معمولا دارای زمینه آبی تیره هستند و با شکل چشم هایی متشکل از دوایر متحدالمرکز از شیشه سفید و آبی تیره ترصیع شده اند. (شکل ۳)
شکل ۳-مهره، استان گیلان، قرن چهارم- دوم ق.م، مجموعه خصوصی، توکیو، چهار ردیف بالا مهره‌های مرصع، ردیف آخر با «چشم» افزوده (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۶۸)
مهره های مدور یا صفحه ای در میان : این نوع مهره با پیوستن دو نیمکره شیشه ای کهربایی رنگ به دو طرف یک صفحه شیشه ای سفید رنگ ساخته شده اند.
«مهره‌های نارنگی شکل:این مهره‌ها از شیــشه آبی بسیار کمرنگ ساخته شده‌اند و شبیه نارنگی و یا سر و ته مسطح هستند.
مهره های لوله ای از جنس خمیر شیشه : این مهره ها، دوکی شکل ، کشیده و نازک می باشند. در وسط برآمده و در دو سر باریک می شوند» (فوکائی،۱۳۷۱ ، ۹۲) .
۲-۴-۲ مهره های شیشه ای قرن اول تا سوم میلادی :
این دو همزمان با اواخر سلسله پارتی است. انواع مهره هایی که از این دوره در حسنی محله و نوروز محله در منطقه دیلمان کشف شده به اختصار زیر است :
مهره های کوچک پیوسته مهره های لوزی شکل مسطح مهره های موزاییک– مهره هایی از شیشه تراش – مهره های تابیده مهره هائی به شکل کدو تنبل (شکل ۴)
شکل ۴-مهره، استان گیلان، قرن اول-سوم میلادی، مجموعه خصوصی، ترکیه، ردیف دوم از پایین مهره‌های موزائیک (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۷۲)
«مهره های کوچک پیوسته:این مهره های کوچک مدور سفید شیری رنگ مرکب از یک جفت به هم پیوسته است.
شکل ۵-مهره، استان گیلان، قرن اول- سوم میلادی. مجموعه خصوصی، توکیو، ردیف وسط، مهره‌هایی به صورت شیشه‌ای سفید در میان دو قسمت شیشه رنگی، (ساندویچی)، (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۷۴)
این ۳ مهره در نوروز – محله یافت شده است» (فوکائی، ۱۳۷۱ ، ۹۲) . (شکل ۵)
«مهره‌های لوله‌ای– این نوع مهره‌های آبی که با مقطع مربع و سوراخ مدور در حسنی – محله یافت شده است. (شکل ۶)
شکل ۶-مهره‌های لوله‌ای از خمیر شیشه، استان گیلان، قرن چهارم-سوم ق.م. سه مهره سمت چپ در مجموعه مؤسسه فرهنگ شرق دانشگاه توکیو مکشوفه از قلعه کوتی، قبر ۱-۷، دیلمان، دو مهره سمت راست در یک مجموعه خصوصی، توکیو، مهره‌های دوکی شکل کشیده با نقوش عقیق سلیمانی. (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۸۰)
مهره هایی به شکل کدو تنبل : این‌ها کهربایی رنگ هستند با شکلی شبیه به کدو تنبل و در حسنی– محله پیدا شده اند» (فوکائی،۱۳۸۳، ۹۳) .
نمونه‌های از آثار شیشه‌ای: آویز شیشه‌ای به شکل سرانسان سده ۶-۴ ق.م همچنین نظر قربانی به شکل سر انسان مربوط به سده ۶-۴ ق.م که بیشتر از برای دور ماندن از چشم بد به صورت زیور آلات استفاده می شده. (شکل ۷ و ۸)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۷- آویز به شکل سر انسان شیشیه‌ای، دست ساز از خمیر شیشیه مات، لاجورد با چشمان و دهان سفید و سبز، سده ۴-۶ ق.م. ، سبک تمدن‌های اطراف دریای سیاه. (قائینی، ۱۰ ، ۱۳۸۳)
شکل ۸– تعویذ شیشه‌ای (نظر قربانی) به شکل سر انسان، دست ساز، زمینه سبز پررنگ، ابرو و چشم و دهان آبی، سده‌های ۴ و ۵ و ۶ ق.م، اطراف دریای سیاه (قائینی، ۱۳۸۳ ، ۱۰)
گردنبندهای فشرده که در قالب ساخته شده و از طلا و شیشه‌ی ضخیم متشکل شده اند، بر روی برخی از این آثار خطوط موجی مینایی دیده می‌شود و بر روی برخی دیگر لایه‌ای طلایی رنگ نقش بسته است و از تعداد زیادی مهره در اندازه‌های مختلف تشکیل شده‌اند که جلوه‌ی زیور را دو چندان ساخته است. (شکل ۹ و ۱۰)
شکل ۹-گردنبند از مهره‌های شیشه‌ای مدور ریز و درشت، فشرده در قالب و دست ساز، لایه‌ی طلایی رنگ روی سطح مهره‌ها، سده ۴ ق.م تا ۳ م، ایران (قائینی، ۱۳۸۳، ۱۱)
شکل ۱۰-گردنبند، فشرده در قالب ساخته از طلا و شیشه ضخیم مات، خطوط موجی مینایی بر روی مهره‌ها ، هزاره‌ی اول ق.م، حسنلو (قائینی، ۱۳۸۳، ۶۸)
نمونه‌ای از آثارشیشه‌ای : گردنبندساخته شده از مهره‌های شیشه‌ای دوکی شکل مسطح و مدور همراه با نقوش مرصع و رشته های شیشه ای سیاه و سفید که بر روی مهره های مثلث و دوکی شکل نقش بسته‌اند. (شکل ۱۱)
شکل ۱۱-گردنبند از مهره‌های شیشه‌ای دوکی شکل مسطح و مدور، فشرده در قالب و دست ساز، ترصیع با رشته‌های شیشه‌ای سیاه و سفید روی مهره‌های مثلث، چند مهره دوکی شکل، سده‌های ۱و ۲ و ۳ م. شمال ایران (قائینی، ۱۳۸۳، ۹)
انگشتر شیشه‌ای که به وسیله‌ی خمیر شیشه‌ی دست‌ساز ساخته شده وحلقه‌ی زرد و عسلی رنگ آن با نگینی از خمیر شیشه‌ی آبی به سمت سر انگشتر خاتمه یافته است این خمیر آبی رنگ گاهی خود را بر زمینه‌ای سفید متجلی ساخته است.(شکل ۱۲)
شکل ۱۲-انگشتر از خمیر شیشه، دست ساز، حلقه زرد با نگینی از خمیر شیشه آبی، سده‌های ۵ و ۶ میلادی، شمال غربی ایران (قائینی، ۱۳۸۳، ۷۱)
دیگر اثر مکشوفه و هم‌تراز با این انگشتر‌ها النگویی زرد و عسلی رنگ ایست که به صورت دست ساز و با خمیر شیشه‌ی مات ساخته شده است. این النگوی شیشیه‌ای دارای یک ردیف افقی نقش بیضی شکل است که همراه با کاربرد زیور چرخش یافته است. این نقوش بیضی شکل زرد رنگ در مرکز خود نقاطی سیاه را جای داده‌اند که احتمالاً صرف زیبایی مضاعف نقش شده‌اند و یا گویای نقش چشم هستند.(شکل ۱۳)
شکل ۱۳-النگو شیشه‌ای ساخته شده از خمیر شیشه مات ضخیم(مینایی)، دست ساز، یک ردیف نقش بیضی شکل شبیه گل یا چشم، زمینه زرد، دایره وسط سیاه رنگ، سده ۱ ق.م.، سوریه (قائینی، ۱۳۸۳، ۷۱)
۲-۵ سازو کار معاصر اقتصاد جهانی هنر
۲-۵-۱ هنر و اقتصاد
در تعریف ساده «علم اقتصاد» باید گفت اقتصاد علمی است که با مسئله کمیابی و خواست انسان سر و کار دارد. «اقتصاد عبارت از مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواست‌های نامحدود یا مقاصد رقیب است. به عبارت دیگر اقتصاد عبارت است از مطالعه کمیابی و هنگامی فعال می‌شود که مردم بیش از آنچه که می‌توانند تولید کنند، تقاضا نمایند … کالاها کمیاب هستند، زیرا منابعی که برای تولید آن‌ها به کار گرفته می‌شوند، دارای استفاده‌های دیگر نیز می‌باشند … علم اقتصاد تاثیر عواملی که قیمت و مقادیر کالاهای فروخته شده را تعیین می‌کنند مورد تحلیل قرار می‌دهد.» (موریس، ۱۳۸۴، ۱۵)
پس از این تعریف مختصر باید خاطرنشان کرد که، پرداخت به مقوله اقتصاد هنر بیشتر مورد علاقه جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان بوده است تا منتقدان هنری. انسان‌شناسی اقتصاد هنر به بررسی مجموعه روابط تولید و مصرف کالای هنری در سطح اجتماعی می‌پردازد. آفرینش هنری جدا از مقوله‌های فردی چون خلاقیت، توانمندی هنرمند، در فرآیندی اجتماعی از عواملی خارج از مقوله هنر تاثیر می‌پذیرد. شرایط اجتماعی جامعه و وضعیت اقتصادی هر شاخه خاص هنر، همه در سرنوشت تولیدات و مصارف فرهنگی و هنری آن موثراند. گاه شرایط اجتماعی باعث رونق و پیشرفت هنری خاص، در یک جامعه و در مقطع زمانی خاص می‌شود و گاه چرخ حرکت آن را متوقف می‌سازد.
بر اساس تعاریف جامعه‌شناسی؛ هنر و هر آنچه محصول آن باشد (چه هنر والا و متعلق به موزه و گالری و چه هنرهای تزئینی) در زیر شاخه «فرهنگ» قرار دارد. به جز بحث‌های قدیمی در باب «زیربنا» یا «روبنا» «بودن فرهنگ» در جامعه انسانی، فرهنگ به صورتی نظام‌مند تمامی الگوها و کنش‌های فردی، اجتماعی، هویتی، ارزشی، اخلاقی و روابط انسانی را تعریف می‌کند. کوتاه کلام اینکه هنر محصولی مهم است که از «قالب دو وجهه فرهنگ- ایدئولوژی» باز تولید می‌شود در شرایط مدرنیته، پسامدرنیته و جهانی شدن، اقتصاد، جایگاهی تعیین‌کننده در عرصه فرهنگ دارد زیرا «فرهنگ‌ها با عرضه مدل‌های واقع‌گرایانه یا آرمان‌گرایانه به سرمایه‌داری جهانی امکان می‌دهند تا از تنوع اشکال فرهنگی به مثابه کالا بهره‌برداری کند» (گل محمدی، ۱۳۸۱، ۱۰۷)
سیاست‌های فرهنگی بخشی از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی هستند، که با توجه به ابعاد کاربردی ارزش‌های فرهنگ و هنر ملی/ محلی آنان را در مدیریت اقتصاد به حساب می‌آورند. سیاست‌های فرهنگی کاملاً نظام‌های واسطه‌گری را تحت ملاحظه داشته و همچنین به تولیدات هنری و فرهنگی که همیشه وابسته به واسطه‌ها و حامیانی برای تولید شدن و دسترس عموم قرار گرفتن هستند، کمک می‌کنند. در نتیجه «وجود کنش فشرده متقابل بین هنر، همین‌طور رسانه‌ها و چرخش فراملی فرهنگ، بین هنرمندان و مصرف‌کنندگان نهایی آثار، شبکه پیچیده‌ای از نهادها (گالری‌ها، موزه‌ها، ناشران)، حمایت مالی (بانک‌ها، بنیادها، حامیان دولتی و خصوصی) ایجاد می‌کند که همه آن‌ها بر معنای اجتماعی کالاهای فرهنگی تاثیر می‌گذارند.» (کانکلینی، ۱۳۷۹، ۲۷۵)
«در بررسی عوامل مهم در سیستم‌های جوامع تکامل‌یافته، نظام‌های عرضه و فروش اهمیتی غایی داشته و قشر هنرمندان نیز به عنوان صنفی از اصناف اقتصادی سازوکارهای ویژه خود را دارند. جامعه هنرمندان می‌تواند نظام‌های عرضه و فروشی را ایجاد کند، که سامان بخش کار هنرمندان و اقتصادشان به عنوان بخشی از اقتصاد ملی/ جهانی باشد و محصول هنرمندان را در دسترس مخاطبان علاقه‌مند قرار داده درعین حال نیز زمینه لازم را برای ادامه آنان در ادبیات، هنرهای تجسمی و نمایش موثر است. از نظر نباید دور شمرد که عوامل اجتماعی کثیری حتی بدون اینکه محتوای اثر هنری را مستقیماً تحت تاثیر قرار دهند، در هر مرحله از تولید هنری دخالت دارند.» (ولف، ۱۳۶۷، ۵۴)
در این میان، سرشت پویای اقتصاد هنر موجب می‌گردد، چنانچه نظام عرضه و فروش معتبر یا حتی دولتی/ ملی از عرضه‌ی آثار قابل توجهی از هنرمندان جدید خودداری ورزد. اشخاصی دیگر و یا سایر گروه‌های غیر انتفاعی یا انتفاعی با ایجاد نظامی جایگزین، بر عرضه‌ی کار مردودشدگان، اقدام کنند. از منظرنقد، موج علاقه‌مندی وافر هنرمندان برای حضور در عرصه‌های خارج از کشور مبین همین واقعیت است که، به نظر می‌رسد نسل هنرمندان جوان از شعارهای نسل قبل خسته شده‌اند و در عین حال از آنجایی که شانس عرضه (حمایت و فروش) آثارشان را در اماکنی نظیر موزه هنرهای معاصر و دیگر حامیان قدرتمند بسیار کم می‌بینند، پس توجه خود را به آن سوی مرزها معطوف داشته‌اند (مریدی و تقی زادگان، ۱۳۹۰) . در ادامه مباحث فوق نهایتا می‌توان به این نگاه کلی رسید که، هنرمندان سه معیار اصلی را برای ایجاد و کاربردی کردن نظام‌های فروش عمومی مد نظر دارند:
۱٫چه نوع حمایت مالی را برای تولیدکنندگان آثار هنری مهیا می‌کنند؟

    1. چگونه مخاطبانی با سلیقه تاثیرگذار را، در افقی مشترک برای حمایت از هنر می‌یابند؟
    1. چگونه امکانات نمایش آثار را فراهم می‌آورند و از این طریق در ایجاد شهرت و اعتبار هنرمند موثر واقع می‌شوند؟

می‌توان معیارهای فوق را الگو کلیدی قابل تعمیم برای درک سیستم بازارهای هنری جهان دانست.
۲-۵-۲ اقتصاد جهانی هنر
در گفتمان اقتصاد جهانی هنر، دو مجموعه واژگان «اقتصاد هنر» و «جهانی شدن» در کنار هم قرار گرفته و با کارکردهای اختصاصی خود، به صورت درهم تنیده، توسعه فرهنگی را موجب می‌گردند. سیاست‌های فرهنگی که در واقع سازنده الگوهای کلان اجتماعی و خالق نتایج خرد «هنر» هستند؛ در شرایط جهانی شدن از قید مکان و زمان آزاد گشته و چشم‌اندازی به وسعت جهان و درگیر با مسائل منطقه‌ای و جهانی را مد نظر دارند.
در هر حال وضعیت جهانی شدن با تمام ابعاد مثبت و منفی‌اش، مجموعه غیر قابل چشم‌پوشی از فرصت‌سازی‌ها و امکانات بازار را در اختیار خلاقیت محلی قرار می‌دهد. به تعبیری واضح «رشد تبادل فرهنگی چه خطر یا تهدید به حساب آید و چه فرصتی مغتنم، باز نمی‌توان آن را از نیروهای جهانی شدن اقتصاد جدا کرد.» (رائو، ۱۳۷۹، ۶۱) در این برهه هیچ کس و هیچ چیز از کالایی و تجاری شدن، در امان نیست و همه چیز قابل خرید و فروش می‌شود. بدین سان هنر در تجارت ادغام شده و دلالان هنر نیز همواره سرگرم خرید و فروش سهام فرهنگ عالی هستند.
فرهنگ، در شرایط جهانی شدن ابعاد مختلف خود را آشکار می‌سازد. «واقعیت در مورد فرهنگ، ماهیت سیال آن است … فرهنگ یک کشور نه ثابت و نه لایتغیر بوده، بلکه دائماً در جریان است» (بوروفسکی، ۱۳۷۹،۹۸) . با توجه به این واقعیت مهم؛ حس‌گرهای هنرمندان به عنوان شهروندان جهانی و هوشیار که معاصر و فرزند زمان بودن را جستجو نموده و در آثارشان نمودهای این تغییر جریان را منعکس می‌نمایند. می‌توان تحلیل کرد که نه تنها آثار هنرمندان نوجوی ایران، نمایه‌های جالبی از این موج سازنده هستند، بلکه ذات ظهور و شکوفایی سریع بازار خارجی هنر ایران نیز، موید برچیده شدن مرزهای ملی در محاسبات انسانی، فرهنگی و هنری جهان شدهاست.
از دیگر مشخصه‌ های جهانی شدن، جهانی شدن بازارهاست. هرچه بازارهای مالی از مرزهای ملی فراتر روند، برای کالاها و خدماتی که مردم سراسر جهان هر روز و در هر کشوری به خرید و فروش‌شان مشغول‌اند، فرصت تبادل و رشد می‌یابند و بازارهای بیشتری برپا خواهد شد. «بازار هنری جهان دیگر به صورت موازی با بازارهای ملی عمل نمی‌کند بلکه ساختار مختص خود را یافته است. در واقع از این پس، موزه‌ها، ناشران و محفل‌های فرهنگستانی که بر ارزش‌های زیبایی‌شناختی، شخصیت‌های هنری و صاحب‌نظرانی که آن‌ها را تقدیس کرده و تاثیر می‌گذاشتند، دیگر در مقیاس جهانی اثر چندانی ندارند» (کانکلینی، ۱۳۷۹،۲۵۶) . اما لازم به یادآوری است که، نقش فرهنگ‌ها به عنوان خادمان هدف‌های کلان، به پایان نرسیده، بلکه آنان در شرایط جهانی شدن «پایه‌های اجتماعی خودِ هدف‌ها» به شمار می‌روند؛ بنابراین، توسعه و اقتصاد جزئی از فرهنگ انسانی معاصر است.
۲-۵-۳ هنر وجهانی شدن[۹]
یکی از اهداف اصلی این پژوهش، پرداخت و تبیین تاثیر عمیق فرایند جهانی شدن به عنوان مولفه اصلی فرهنگ و هنر معاصر ایران و جهان است. به واقع آنچه در هنر روز دنیا در حال وقوع می‌باشد، هنر جهانی است که در فرایند جهانی شدن زاده شده و خارج از مرزهای کهنه سیاسی مدرنیسم و متعلق به جهان، جهانی شده پست مدرن است و هر بحث دیگری جز این، نشانگر گم‌گشتگی در اوراق تاریخ هنر پیش از پست مدرنیسم می‌باشد. لذا گشایش چنین مباحثی می‌تواند به درک عمیق‌تری در زمینه‌ی شناخت موارد مورد قبول در بازار و در نهایت تأثیر گذاری بر ساخت زیورآلات آبگینه گردد و شناخت انواع ساختارهای مورد قبول بازار منجر به ایجاد ایده‌های نو و خلاقانه در ساخت اثر هنری مذکور خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:11:00 ب.ظ ]




عدم جذب مخاطب توسط رسانه های غربی و جلوگیری از اشاعه بی‌بند و باری و بی هدفی و فساد.
۳_برنامه های کودک شبکه جهان بین با استناد به آموزش از دوران کودکی در قالب شعر و طنز و داستان به آموزش نکات اخلاقی و خانوادگی پرداخته و اعمال ناپسند و زشت را نکوهش میکند که در دراز مدت میتواند یک عامل بازدارنده در خصوص ارتکاب به جرم باشد.
۳_سریال ها و تله فیلم ها که در شبکه جهان بین تولید میشود با رویکرد اجتماعی وبومی محلی بوده که در آنها همیشه یک فرد بومی موفق بوده و دسیسه های افراد دیگر را کنسل می کند جنبه آموزشی این سریال ها و تله فیلم ها بیشتر اجتماعی و عام بوده که توانسته تا حد زیادی به جلوگیری از وقوع جرم با تکیه بر باورهای دینی و علایق قومی و عشیره ای موفق باشد.
۴_بخش های مختلف خبری با پخش اخبارمربوط به دستگیری و مجازات مجرمین می تواند نقش بسزایی در جلوگیری از وقوع جرم داشته باشد.
۵_حجم عمده آموزشهای ناصحیح به سریال ها و فیلم های سینمایی خارجی و به ندرت ایرانی برمیگردد که با فراموش کردن محیط سالم خانواده تمایل شدید به تجمل گرایی و اسراف و بعضا به خاطر جذب مخاطب بیشتر اقدام به نمایش صحنه هایی میکنند که منجر به آموزش نحوه ارتکاب برخی از جرایم میشود .
۱-۴- سوال های تحقیق:
۱-۴-۱-پرسش اصلی:
۱.برنامه های شبکه جهان بین شهرکرد چه تاثیراتی در وقوع یا پیشگیری از وقوع جرم در استان چهارمحال و بختیاری دارند ؟
۱-۴-۲-سوالات فرعی:
۱- با توجه به تعداد بینندگان و سرعت بالای انتشار پیام رسانه ای در شبکه جهان بین چگونه میتوان از ارائه مضامینی که موجب تحریک مخاطبان این شبکه به بزهکاری میشود جلوگیری کرد.؟
۲-کدام گروه از برنامه های شبکه جهان بین در فرهنگ سازی و پیشگیری از وقوع جرم در استان چ و ب نقش موثرتری دارند.
۳-تاثیر برنامه های شبکه جهان بین بر روی کدامیک از گروه مخاطبین بیشتر است و آیا این تاثیر در جهت فرهنگ سازی بوده یا باعث ایجاد تمایل و علاقه به بزهکاری و جرم در استان چ و ب می باشد.
۴- آیا پخش اخبار مربوط به دستگیری و مجازات مجرمین در شبکه جهان بین میتواند در پیشگیری از وقوع جرم در استان موثر باشد؟
۱-۵-اهداف تحقیق:
۱.شبکه جهان بین میتواند با وجود ارائه واقعیات جامعه و اطلاع رسانی و ساخت و پخش برنامه های سرگرم کننده و آموزشی خود از مضامین ترویج خشونت و عادی جلوه دادن بزه و جرم جلوگیری کند.
۲.یکی از مخاطبان اصلی برنامه های شبکه جهان بین کودکان هستند که ذهن آماده ای برای الگو برداری و همزاد پنداری با شخصیت های داستانی این برنامه ها دارند که شبکه جهان بین در این خصوص موفق بوده و توانسته ازآموزش انحرافات و زشتی ها جلوگیری و به آموزش مفاهیم و اصول اولیه اخلاقی بپردازد که در نهایت به پیشگیری از ورود بزهکاران به جامعه منجر میشود .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳.ساخت و پخش میزگرد در خصوص قوانین و مقررات حاکم برجامعه و تبیین مصادیق بزه و جرم و راه های پیشگیری و برخورد با آن با حضور مسئولین ذیربط یکی ازمهمترین برنامه های این شبکه در خصوص این موضوع میباشد.
۱-۶-پیشینه تحقیق:
امروزه با توجه به اهمیت و نقش رسانه ها در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و خصوصا ارتباط آنها با پدیده جرم و بزهکاری در جامعه و نظام عدالت کیفری،جرم شناسان و جامعه شناسان متعددی نظریات و اندیشه های متعددی را مطرح کرده اند .کتب متعددی نیز در این خصوص به رشته تحریر در آمده است ولی تا کنون تحقیق جامع و کاملی در خصوص موضوع این پایان نامه انجام نگرفته است و تحقیقات ،پایان نامه ها و کتب اغلب در خصوص نقش رسانه ها در افزایش یا کاهش جرم هستند که به چند نمونه از آنها اشاره مشود:
۱-آلن پرفیت در کتاب پاسخ هایی به خشونت ترجمه دکتر مرتضی محسنی نوشته است رسانه های گروهی مهمترین وسیله انتشار خشونت و اعمال جنایتکارانه می باشند .فزونی احساس عدم امنیت مردم با ازدیاد اخبار جنایی در جراید و رادیو و تلویزیون کاملا هم آهنگ می باشد.
۲-گروهی از محققین در مقاله خشونت در رسانه ها، تجارت جدید مجله سیاحت غرب (شماره ۶۸) نوشته اند .در دو دهه اخیر کارشناسان و تحلیلگران اجتماعی به این نکته اشاره داشته اند که میزان خشونت و ابتذال در ترانه ها و موسیقی ها و تصاویر پخش شده از تلویزیون افزایش داشته است .
۳-در مقاله خشونت و تلویزیون ترجمه شهرام ابراهیمی (مجله پزشکی قانونی .ش ۲۵) مطالعات انجام شده در مورد نقش رسانه ها در روند پرخاشگری که توسط روان شناسان در ازمایشگاه ها صورت گرفته است عبارتند از مواجه کردن افراد با تصاویر خشونت آمیز ،سپس مشاهده رفتار آنها بلافاصله بعد از این مواجهه، رفتار این افراد با رفتار گروه کنترل که با تصاویر خشونت آمیز مواجه نشده اند مقایسه می شود در اکثر حالات ،افزایش حالت پرخاشگری ملاحظه می شود .
۴-علی اصغر رنجبر و امان محمد امیری در مقاله رسانه و پیشگیری از جرم می گوید:توجه به نیازهای روحی و روانی از طریق القا باورهای دینی و ارزش های اخلاقی ،ایجاد تنوع و حفظ جنبه های شادی آفرین و امیدوار کننده ،تفسیر و تحلیل اخبار و تقویت اندیشه های مثبت در جهت پیشبرد امنیت و آسایش جامعه ،تلاش در جهت بررسی انحرافات اجتماعی و تشویق در جهت گفت و شنود افراد جامعه و باز گشودن کانالهای بازخورد از جامعه به تصمیم گیران ، همچنین تعمیق و گسترش تفکر انتقادی ،الگوسازی صحیح فرهنگی، انعکاس اخبارواقعی ،سوری از جنجال آفرینی ،عدم چهره سازیاز مجرمین با ناهنجاریهای اجتماعی از دیگر مسائلی هستند که رسانه ها با رعایت آنها میتوانند هدایتگر باشند
۵-دکتر حسن روحانی در مقاله رسانه های گروهی و امنیت ملی می نویسد :در عصر ارتباطات و اطلاعات یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگ ساز که در جهت توسعه به کار گرفته میشود وسایل ارتباط جمعی می باشند از این نظر استفاده مثبت از رسانه های گروهی کشورها می تواند نقش مهم و اساسی در ایجاد و استمرار امنیت داشته باشد اما همین رسانه ها به سهولت میتوانند امنیت ملی کشورها را تضعیف کنند .
۶-رضا مرادی مدیران در پایان نامه خود با عنوان نقش رسانه ها در بزهکاری و پیش گیری از آن (۸۸) نوشته است :مضامین رسانه ای که عامل تحریک به ارتکاب بزهکاری بودند اعم از الگوهای تبلیغاتی انحراف آمیز،تبلیغ روحیه مصرف گرایی و مضامین غیر منطبق با وضعیت مخاطبین و خشونت زا مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت مشخص گردید هر یک از مضامین مزبور به زعم خود در ایجاد ناهمنوایی موثر می باشد از طرفی مضامین رسانه ای که نقش تسهیل کننده بودند مورد ارزیابی قرار گرفت که در این خصوص مشخص گردید مضامین حاوی عادی سازی بزهکاران و همسان سازی رفتار انحراف آمیز در ارتکاب جرم موثر می باشند و تاثیر رسانه های جمعی در بزهکاری خصوصیتهای خاص رسانه ها بودند که به عنوان وسیله و ابزار وقوع جرم و همچنین به عنوان موضوع جرم تحت عنوان جرایم رسانه ای وارد محیط جرم انگاری گردیده است .
۷-داریوش جهان بین در نقش رسانه ها در کنترال و امنیت اجتماعی می نویسد :نسبت به رسانه های گروهی سه اتهام مختلف مورد توجه بوده است که به درستی اثبات نشده است .رسانه های گروهی متهم اند به
۱.عدم مسئولیت اولا بدین معنی که مطالبی را به عنوان واقعیت مطرح می کنند که دلیل واقعی برای آنها وجود ندارد.ثانیا بدین معنی که اطلاعات دقیق را در خصوص چگونگی ارتکاب جرم به مردم می دهند(بدین ترتیب احتمالا موجب بروز جرایم رقابتی می شوند)
۲.ساختن اخبار تصنعی که یا ناصحصح است یا بی فایده

    1. ایجاد و تحمیل وحشت زدگی اخلاقی به واسطه خبر رسانی گزینشی و تمرکز قالبی بر روی مشکلات اجتماعی جالب توجه .پس رسانه ها هم می توانند نقش امنیت سازی و هم نا امن سازی فضای اجتماعی را بر خود بار نمایند

۸-محمد اصغر زاده در پایان نامه خود با عنوان جایگاه اخلاقی مخاطب در رسانه اینچنین عنوان کرده است که توجه به حدود و ثغور جایگاه اخلاقی مخاطب ،واجب ترین مقدمه برای هر گونه پیام رسانی و تولید گری در عرصه تولیدات رسانه ای می باشد که این امر خود معلول علل و عواملی چند است از جمله .الف:کسب اعتماد مخاطب به عنوان اساسی ترین عنصر ارتباط . ب: شناخت صحیح نیازهای مخاطب به صورتی که رسانه پاسخگوی نیازهای فطری و حقیقی مردم جامعه باشد.ج:توجه به محتوا و همبستگی آن با اندیشه ها و تفکرات جامعه بشری به نحوی که تمایلات عرفی هر جامعه به نحو مطلوبی برآورده شود.
۹-محمد ابراهیم قزوینی در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان نقش رسانه های تصویری در افزایش و کاهش جرم نوشته است که وسایل ارتباط جمعی و بخصوص رسانه های تصویری تاثیراتی آشکار ،سریع و متعدد و قابل توجه بر مخاطبین خود بر جای گذاشته و در شکل گیری رفتارها و فرهنگ و سنت و عادت یک جامعه نقش پر رنگی ایفا می نماید .فقدان مدیریت سنجیده در هدایت مفاهیم و الگوهای مورد انتقال رسانه های تصویری جامعه را به سمت حرکت در مسیرهای ضد ارزشی و بزهکار مابانه سوق می دهد .در حالیکه با اندکی نگاه حساب شده به این رسانه های سرنوشت ساز می توان جامعه ای مصون از ناهنجاری و خطا بوجود آورد .
۱۰-علیار کریمی در مقاله اثر پذیری کودکان از رسانه ای به نام تلویزیون می نویسد تحقیقات انجام شده نشان می دهد کودکانی که به میزان زیاد تلویزیون نگاه می کنند مهاجمتر و خشن تر از کسانی هستند که کمتر به برنامه های تلویزیون نگاه می کنند .اغلب دانشمندان تلویزیون را به عنوان یکی از عاملهای موثر در جامعه پذیری افراد میدانند.
۱۱-دکتر محسن اسماعیلی در مقاله تعامل دین و رسانه از دیدگاه حقوق اشاره ای زیبا دارد به کلام امام خمینی (ره) در باب رسانه که می فرمایند رسانه باید روشنگری داشته باشد و مردم را هدایت کند.(امام خمینی ۱۳۷۰.ج ۸ ص ۱۸).برای مثال صدا و سیما یک دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی است که در سطح کشور گسترده است و باید به اندازه ای که می شود از آن استفاده کرد.
۱۲-دکتر فریبا شایگان در مقاله رسانه و آموزش جرم اینطور نوشته است که اگر رسانه ها به بیان جزییات جرم پرداخته و شیوه انجام آن را دقیقا ذکر کنند عده ای از افراد مستعد ممکن است از این شیوه ها درس گرفته و حتی پیشگیری از دستگیر شدن را هم یاد بگیرند و در واقع نقش تشویق به ارتکاب جرم رسانه پر رنگ تر می شود.
۱۳-زهره مسکنی در بررسی تاثیر رسانه در وقوع و پیشگیری از وقوع جرم نوشته است که از راهکارهای مقابله با جرم زایی رسانه های گروهی می توان به مقابله با تحریک کنندگی و جرم خیزی احتمالی ، بازبینی محتوای برنامه ها و مطالب رسانه های حقوقی ، تصویری و نوشتاری ، اجتنایب از قهرمان سازی از مجرمان ، نا امن جلوه دادن جامعه ،جوسازی و بزرگ نمایی حوادث و بی اعتنایی به آسیب دیدگی و ریشه یابی مسائل اشاره کرد .از سوی دیگر تولید و پخش برنامه های متناسب با ذهنیت و خواست اقشار مختلف مردم ،توجه به کمیت و کیفیت برنامه های رادیو و تلویزیون ،آموزش قوانین به صورت ساده ،اطلاع رسانی صادقانه و عالمانه با توجه به ارتقای سطح آگاهی مخاطب ،انعکاس صحیح اخبار جرایم و عوامل مختلف حقوقی ،قضایی و اجتماعی منجر به جرم نیز از راهکارهای مناسب در خصوص تقویت نقش رسانه در پیشگیری از وقوع جرم به شمار می روند .
۱۴-محمد قاسمی و سیره رویا سلطان در مقاله رسانه های جمعی و پیشگیری از جرم با تاکید بر روی برنامه های تلویزیونی پلیسی نوشته که بعضی از مجرمان جرایم خود را به سبک فیلم ها و سریال پلیسی پخش شده از سیما(تب سرد.خواب و بیداری .کارآگاه علوی )انجام می دهند و از آنجایی که میزان تاثیر پخش گزارشهای خبری مثل دستگیری مجرمان و سارقان خودرو و کیف قاپان و پخش گزارش های خبری در خصوص موفقیت ناجا در کشف باندهای قاچاق از قبیل مواد مخدر کالاهای قاچاق ،اعلام نتیجه پرونده های جرایم مثل قصاص، اعدام و اجرای طرح های مختلف مثل مبارزه با اراذل واوباش،انظباط اجتماعی و غیره در پیشگیری از جرایم در حد مابین متوسط و زیاد توصیف و ارزیابی نموده اند که ادامه این برنامه ها ضمن برجسته کردن جنبه های ترسانندگی مجازات ها به دلیل اعلام فرجام فعالیت های مجرمانه و ایجاد احساس بازدارندگیاز انجام جرائم در بین مجرمان باعث افزایش احساس امنیت در بین شهروندان نیز میگردد.
۱۵-به اعتقاد لورین و تانکارد(۱۳۸۸) رسانه ها از طریق نمایش رفتار درست میتواننداجتماع را فقط کنند .این اقدام به چند دلیل عملی است ۱.داشتن دانش و اطلاعات لازم در زمینه جرم و راه های پیشگیری از آن ۲.نقش و جایگاه تاثیرگذاری در رسانه ها ۳.خواهان مسئولان دستگاه نظارتی و کنترل و مقابله از طریق رسانه در امر پیشگیری.
۱-۷-ساختار تحقیق:
این پژوهش در قالب پنج فصل به ترتیب ذیل تشکیل شده است:
فصل نخست: کلیات پژوهش
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
فصل سوم: روش تحقیق
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهاد‌ها

۱-۸- واژه های کلیدی و مفاهیم:
در ادامه به بررسی و تعاریف واژه های کلیدی پژوهش خواهیم پرداخت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:11:00 ب.ظ ]




بعد از جنگ جهانی دوم به مدت تقریباً۴۰ سال ژئوپلتیک به عنوان یک مفهوم و یا روش تحلیل، به علت ارتباط آن با جنگ‎های نیمه اول قرن بیستم منسوخ گردید، هر چند ژئوپلیتیک در این دوره از دستور کار دولت ها در مفهوم قبلی خود خارج شد، اما همچنان در دانشگاهها تدریس می­شد. برای تبدیل شدن نقش فعال جغرافیا در تعریف ژئوپلیتیک به نقش انفعالی سه دلیل عمده قابل ذکر است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اول اینکه جغرافیدانان بعد از شکست آلمان در جنگ، ژئوپلیتیک خاص آلمان را مقصر اصلی عنوان کردند و سیاست‎های آلمان نازی را متأثر از این مکتب می‎دیدند. خود را از مطالعات در مقیاس جهانی کنار کشیده، توجه خود را به دولت ها و درون مرزهای سیاسی بین المللی معطوف داشتند و واژه ژئوپلیتیک بر چسب غیر علمی‎به خود گرفت و از محافل علمی‎و دانشگاهی طرد شد.دلیل دیگری که موجب افول نقش جغرافیا در جنگ سرد شد ظهور استراتژی باز دارندگی هسته ای بود. توانایی پرتاب سلاح‎های هسته ای بوسیله هواپیما و موشک به فاصله‎های دور،باعث شد که دیگر نه فاصله و نه عوامل جغرافیایی مثل ناهمواری ها و اقلیم چندان مهم تلقی نمی‎شدند. دلیل سوم، ظهور ایدئولوژی به عنوان عامل تعیین کننده ی جهت گیری سیاست ها بود. ژئوپلیتیک جنگ سرد و ژئوپلیتیک عصر هسته ای از مشخصات دوره افول ژئوپلتیک هستند (زین العابدین، ۱۳۸۹ : 13).
۲-۱-۳- دوره احیا
بعد از پایان جنگ جهانی دوم جغرافیدانان شرمنده شدند و از آن پس تلاش نمودند جغرافیدانانی که ژئوپلیتیک را در اختیار آلمان نازی (هیتلر) گذاشته اند،کنار گذارند، و نتیجه اینکه حدود ۴۰ سال ژئوپلیتیک طرد شد. تا اینکه در دهه 1980 در جنگ ویتنام[2] و کامبوج[3] بر سر تصاحب منطقه ی مکنگ[4]، گر چه هر دو کشور از بلوک شرق بودند، ایدئولوژی نتوانست جنگ را از بین ببرد. بنابراین، در گزارش این مناقشه و روابط دو کشور، مجدداً از مفهوم ژئوپلتیک استفاده شد و سپس کسینجر[5] بصورت تفننی از واژه ی ژئوپلیتیک در مسائل جهان استفاده نمود. علاوه بر آن در جنگ ایران و عراق (1988-1980) و اشغال کویت توسط عراق (1991-1990 ) و به ویژه سقوط پرده آهنین در اروپا از سال 1989 موجب پر رنگ تر شدن این مفهوم شد و به خصوص فروپاشی شوروی (سابق) و برجسته شدن ملیت ها این مفهوم را به صورت یک مفهوم کلیدی در عرصه بین المللی قرار داد (زین العابدین،۱۳۸۹ :۲۸).
در حالیکه نامداران جغرافیای سیاسی چون ریچارد هارتشورن و استیفن جونز سخت در تلاش شکوفا ساختن جغرافیای سیاسی در جهان دوران میانه ی قرن بیستم شدند و سیاستمدارانی چون هنری کیسینجر واژه ژئوپلیتیک را دوباره به زبان روزمره سیاسی نیمه دوم قرن بیستم باز گرداند، جهانی اندیشانی چون ژان گاتمن و سوئل کوهن پیروزمندانه جهانی اندیشی جغرافیایی(ژئوپلتیک) را به بستر اصلی مباحث دانشگاهی باز گرداندند.در این زمینه ژان گاتمن[6] با طرح تئوری «آیکنوگرافی[7]– سیروکولاسیون[8]» «حرکت» را در مباحث ژئوپلیتیک در معرض توجه ویژه قرار داد و عوامل روحانی یا عامل «معنوی» را در جهانی اندیشی «اصل» یا «مرکز» دانست و «ماده» یا «فیزیک» را تأثیر گیرنده قلمداد کرد (مجتهد زاده،۱۳۸۶:۹۶).
سائول بی کوهن می‎گوید: موضوعات ژئوپلیتیکی مهمتر از آن بودند که جغرافیدانان آنها را کنار بگذارند و اکنون خیلی از جغرافیدانان با یک تأخیر به او ملحق شده اند و از باز گشت و تجدید حیات ژئوپلتیک به اندازه او استقبال کرده اند.
2-2-رویکردهای جدید ژئوپلیتیک
همه نظریه‎های ژئوپلیتیکی جنبه ژئواستراتژیکی داشته و برای کسب قدرت بر فضای جغرافیایی تأکید داشتند. اما پس از پایان جنگ سرد و با مطرح شدن نظام نوین جهانی بسیاری از دیدگاه های ژئوپلیتیکی جنبه ی کمی‎پیدا کرد و حتی بعضی از این دیدگاه ها در عالم سایبر اسپیس مطرح شدند. در نظام نوین جهانی عده ای در تحلیل ژئوپلیتیکی خود، رویکرد انرژی را مد نظر قرار دادند،عده ای به مسائل زیست محیطی معتقد بودند، بعضی فرهنگ را عامل اصلی ژئوپلیتیک دانستند و بالاخره، عده ای مسائل ژئواکونومی‎را در تحلیل ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قرار دادند. می‎توان گفت که معیار‎های قدرت که نظامی‎گری بود، به طور کلی جای خود را با معیار‎های مذکور تغییر داد. یعنی، قبل از پایان جنگ سرد، معیار اصلی قدرت نظامی‎گری بوده و تمام عوامل اقتصادی، اجتماعی به صورت ابزار مورد توجه بوده است.به علاوه مشخصه ی اصلی ژئوپلیتیک دوره جنگ سرد جهان دو قطبی، جهان سوم و کشورهای عدم تعهد بودند، اما در نظریه ی جدید ژئوپلیتیکی، جهان چهارم مطرح است (زین العابدین، ۱۷۱:۱۳۸۹).
۲-2-۱-رویکرد نظم نوین جهانی
اولین بارجورج بوش پدر[9] رئیس جمهور اسبق آمریکا در جریان جنگ خلیج فارس در1990م نظام نوین جهانی[10] را مطرح نمود. و در سال 1991 پس از مذاکرات خود در هلسینکی[11] با گورباچف[12] و مارگارت تاچر[13]، رهبران اروپا، سازمان ملل متحد،کشورهای عربی به ویژه خلیج فارس و سایر هم پیمانان خود، نظریه نظام نوین جهانی خود را اعلام نمود (حافظ نیا،۵۳:۱۳۸۵).
این نظام دیدگاه‎های جدید آمریکا را بیان می‎کند. با فروپاشی نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و از بین رفتن رقابت قدرت ها، جهان از این پس صاحب نظام نوینی شود که بر قدرت همه جانبه آمریکا استوار است. قدرت و سلطه آمریکا بر جهان بدون تسلط بر خلیج فارس ممکن نبود. نظام نوین جهانی طرحی جدید برای سلطه بر مناطق مهم جهان توسط آمریکا بود. این نظام به رغم عنوان گول زننده آن، شکل جدیدی از استعمار نو است که جهان را به سوی مخاصمه و تلاطم سوق می‎دهد. جورج بوش پدر نظم نوین جهانی را این چنین تعریف می‎کند: «نظم نوین جهانی می‎گوید که بسیاری از کشورها با سوابق متجانس و همراه با اختلافات، می‎توانند دور هم جمع شوند تا از اصل مشترکی پشتیبانی کنند و آن اصل این است که شما با زور کشور دیگری را اشغال نکنید…» اما آمریکائیها از زمان پی ریزی چنین نظریاتی، کمترین توجهی به آنچه خود معتقدند نداشته اند و تعبیر «نوام چامسکی» نظم نوین جهانی تعبیر تازه ای از توسل به زور و انقیاد مضاعف ملت ها است.تمام ابعاد نظم نوین جهانی بر پایه منافع و توسعه طلبی آمریکا استوار است در عصر نظم نوین جهانی، ثبات و امنیت تقریباً به طور کامل برای هیچ کشوری- حتی آمریکا- وجود ندارد.
2-2-2-رویکرد ژئواکونومی
پایه و اساس ژئواکونومی‎استدلالی است که از طرف ادوارد لوتویک[14] ارائه شده است. او خبر از آمدن نظم جدیدبین المللی در دهه نود می‎داد که در آن ابزار اقتصادی جایگزین اهداف نظامی‎می‎شوند. به عنوان وسیله اصلی که دولت ها برای تثبیت قدرت و شخصیت وجودی شان در صحنه بین المللی به آن تأکید می‎کنند و این ماهیت ژئواکونومی‎است (عزتی،۱۰۷:۱۳۸۸)
ژئواکونومی‎عبارت ازتحلیل استراتژی­ های اقتصادی بدون درنظر گرفتن سودتجاری،که ازسوی دولتها اعمال می­ شود،به منظورحفظ اقتصادملی یا بخشهای حیاتی آن وبه دست آوردن کلیدهای کنترل آن ازطریق ساختارسیاسی وخط مشیهای مربوط به آن پرداخت. (عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت و فضا را مدّ نظر دارد و هدف اصلی آن کنترل سرزمین و دستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای اقتصادی فناوری و بازرگانی است بدین ترتیب به نظر می‎رسد مفاهیم ژئواکونومی‎در رویارویی با مسائل قرن 21 از کارآیی مناسبی در مقیاس جهانی برخوردار خواهد بود (واعظی،1388 :32)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت وفضا را بررسی می‎کند. فضای بالقوه ودرحال سیلان همواره حدود ومرزهایش درحال تغییروتحول است،ازاین رو آزادازمرزهای سرزمین وویژگیهای فیزیکی ژئوپلیتیک است.درنتیجه تفکر ژئواکونومی‎شامل ابزارآلات لازم وضروری است که دولت می‎تواندازطریق آنها به کلیه اهدافش برسد.(عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎و ژئوپلیتیک دارای تفاوتهای اساسی با هم می‎باشند،اول اینکه ژئواکونومی‎محصول دولت ها وشرکتهای بزرگ تجاری با استراتژیهای جهانی است درحالی که این خصیصه در ژئوپلیتیک نیست. نه دولت ونه شرکتهای تجاری هیچ نقشی درژئوپلیتیک ندارندبلکه یکپارچگی اتحادیه ها،منافع گروهی وغیره برپایه نمونه‎ های تاریخی با عملکردی نامرئی دراستراتژیهای ژئوپلیتیکی پایه واساسی برای همه صحنه‎های ژئوپلیتیکی هستند.
دوم اینکه هدف اصلی ژئواکونومی‎کنترل سرزمین ودستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای تکنولوژی وبازرگانی است. ازلحاظ کاربردی بایدگفت که مفهوم وعلم ژئوپلیتیک می‎تواند درنشان دادن راه وروش‎هایی برای پایان دادن به نزاعها ودرگیری ها ودرمجموع اختلافات نقش اساسی داشته باشددرحالی که ژئواکونومی‎ازچنین ویژگی برخوردارنیست(عزتی،1387: 112)
2-2-3- رویکرد ژئوکالچر
ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت،فرهنگ، و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگها همچون سایر پدیده‎های نظام اجتماعی همواره در حال شکل­ گیری، تکامل،آمیزش، جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرا فیایی کره زمین اند.به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایند ‎های مکانی – فضایی قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و بی شماری است که در لایه‎های مختلف اجتماعی و درعرصه محیط یکپارچه سیاره زمین به نقش آفرینی پرداخته و در تعامل دائمی‎با یکدیگر بسر می­برندو بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم انداز فرهنگی ویژه خلق می‎شود.از این رو ساختار ژئو کالچر جهانی بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل‎های مکانی – قضایی قدرت فرهنگی اند که در طول و موازات یکدیگر حرکت می‎کنند (دیلمی‎معزی،2:1387).
ژئوکالچر پدیده ای است که بر شالوده نظام اطلاع رسانی نوین و یا صنایعی استوار است که به تولید محصولات فرهنگی مبادرت می‎ورزد وظیفه این صنایع تولید انبوه محصولات فرهنگی است. نظام سلطه فرهنگی در جهان کنونی در کنار نظام سلطه اقتصادی یا سیاسی از عناصر اصلی نظام ژئوپلیتیک جهانی می‎باشند. امروزه منطق حاکم بر فرایند‎های ژئوکالچر جهانی بر اشکال پیچیده و تکامل یافته تر شیوه‎های رقابتی مبتنی است. این فرایند در عین نافذ بودن، مدام در تکامل می‎باشد
پدیده‎های فرهنگی به دلیل خصیصه‎های مکانی شان همواره میل به ثبات و پایداری در مقابل نوآوری ها دارند که می‎توان به تلاش جوامع سنتی و حفظ میراث فرهنگی و آداب و سنن و نمادهای تاریخی و … اشاره کرد. از طرفی الگوهای تمدنی به واسطه ماهیت فضائیشان در جهت سرعت بخشیدن به تغییرات فرهنگی و زدودن مرزهای قراردادی هستند(حیدری،۱۳۸1 :۱۶۸).
۲-2-4- رویکرد ژئوپلیتیک زیست محیطی
مسایل ژئوپلیتیک زیست محیطی از اواخر قرن بیستم به موضوع اصلی فعالیت­ها و نگرانی­ها بین گروه‎های انسانی و بازیگران ملی و فراملی در سطوح منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. محیط زیست بشری در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و جهانی دستخوش مخاطرات گردیده است. این مخاطرات در سه بعد: کاهش و کمبود منابع، تخریب منابع و آلودگی محیط زیست تجلی یافته است. از دید ژئوپلیتیک، کمبود منابع زیست محیطی یا محروم کردن انسانها از زیستن در مکان مورد علاقه آنها رقابت و کنش متقابل بین گروه‎های انسانی و بازیگران سیاسی در سطوح مختلف را در پی دارد.(www.civilica.com).
طی چند دهه گذشته، افزایش جمعیت، گسترش دامنه مداخلات بشر در طبیعت برای تأمین نیازهای فزاینده از منابع کمیاب طبیعی، گسترش رویکرد سودانگاری در غالب طرح‎های توسعه ای، بی پروایی نسبت به جستار پایداری محیط زیست در ساخت سازه ها و زیر ساخت ها و مانند آن،پیامدهای ناگواری همانند گرمایش کروی، ویرانی لایه ازن، پدیده ال نینو، طوفانهای سهمگین، بالا آمدن سطح آب دریاها، گسترش گازهای گلخانه ای، خشکسالی، سیل، فرو نشست زمین، کاهش آب شیرین، بیابان زایی، کاهش خاک مرغوب، آلودگی هوا، باران‎های اسیدی، جنگل زدایی و نابودیت تنوع زیستی، نشانه‎هایی از جهانی شدن پیامدهای فروسایی محیط زیست در سطح فروملی و فراملی و جهانی بودن بوده اند. تداوم وضعیت موجود،آینده زیست و تمدن فراروی بشر را مبهم و نامطمئن کرده است.نگرانی از این وضعیت به همراه شرایط نا مطلوب کنونی، در طرح رویکردهایی همانند امنیت زیست محیطی، ژئوپلیتیک انتقادی، ژئوپلیتیک زیست محیطی، توسعه پایدار بسیار اثر گذاشت. با توجه به این که مفهوم «جهان» از مقیاس‎های مطالعاتی دانش یاد شده است، مرزهای محلی و ملی را در نوردیده اند، محیط زیست سویه ای ژئوپلیتیک یافته است (کاویانی،۱۳۹۰: ۸۵).
2-2-5-رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی
در مورد ماهیت و چیستی ژئوپلیتیک انتقادی نظریه‎های مختلفی ارائه شده است. عده ای از نظریه پردازان، ژئوپلیتیک انتقادی را در مقایسه با ژئوپلیتیک سنتی، که به دلیل سوء استفاده از شواهد جغرافیایی به نفع مقاصد امپریالیستی لکه دار گردیده، از لحاظ علمی‎مستقل و بی طرفانه می‎دانند که می‎تواند با دیدگاهی متعالی به امور جهانی نگریسته و تحقیق عینی بپردازد(مویر،220:1379). عده ای را باور بر این است که ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست­های پنهان دانش ژئوپلیتیک است (میرحیدر،42:1386)
از اوایل1970، شاهد ظهوررویکردی نوین به نام «ژئوپلیتیک انتقادی[15]»هستیم.دانشمندان ژئوپلیتیک چون اتوتایل[16] ومیشل فوکو را می‎توان ازپیشگامان این حرکت نوین دانست. این دانشمندان به طور همزمان، هم از ژئوپلیتیک انتقاد کردند و هم خود از اندیشمندان این عرصه بودند. این افراد، سیاست اندیشمندانه خود را بر «ضد ژئوپلیتیک» تعریف کرده و با وجود این، در چارچوب زیر بنایی مفاهیم ژئوپلیتیک کار می‎کردند (مویر،۳۷۸:۱۳۷۹).
محققین ژئوپلیتیک انتقادی تمایل دارند بجای تمرکز بر شناسایی عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکل گیری قدرت دولتها و سیاست خارجی ایشان، از یک سو دریابند که سیاستمداران چگونه «تصاویر ذهنی» خود را از جهان ترسیم نموده اند و این بینش ها چگونه بر تفاسیر آن ها از مکان‎های مختلف تأثیر می‎گذارند؟ ژئوپلیتیک انتقادی به عنوان نظریه ای نسبتاً جدید که توانسته است خود را بر اساس مؤلفه‎های حاکم میان بازیگران روابط بین الملل، نظام مند سازد، چارچوبی مناسب برای فهم ژئوپلیتیکی جدید، به دور از عناصر سختی هم چون مرز و مکان ایجاد کرده است. بر اساس فهم برخی از موضوعات، بدون توجه به بعضی مسائلی که طبق نظریات سنتی غیرمرتبط می‎نمودند، امری ناقص خواهد بود. از منظر ژئوپلیتیک انتقادی، استراتژی قدرت همیشه نیازمندبه کارگیری فضا وهمین سبب گفتمان می­باشد. (www.javanemrooz.com)
رویکرد انتقادی، کوشش منتقدانه برای کشف ساختارهای جامعه معاصر است که ضمن نقد زیربنایی رویکردهای رایج در شناخت جامعه به تبیین کاستی ها ی روش شناسی آنها می‎پردازند و شیوه‎های اثبات گرایی (پوزیتیوسیتی) را در مطالعه جامعه نقد می‎کند و بر این انگاره استوار است که صرف تجربه و روش‎های تجربی کافی نیست و نباید مطالعه جامعه را همسان با مطالعه طبیعت انگاشت. هدف نظریه پردازان مکتب انتقادی، ایجاد دگرگونی‎های فرهنگی و روشنگرانه برای کاهش نابرابری‎های جهانی، برقراری عدالت بین المللی، احترام به تفاوت ها و گرایش به ارزش‎های فرهنگی جدیدی است که بر فرایند تعامل موجود در صحنه‎های اجتماعی و تمدنی حاکم شود و تعامل و عمل را در چارچوب ارزشهای موجود رهبری کند (مشیر زاده،۱۳۸۴ :۲۲۱).
هر چند ژئوپلیتیک به مطالعه روابط متقابل جغرافیا، قدرت سیاست و کنش‎های ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر می‎پردازد (حافظ نیا،۳۶:۱۳۸۵). اما امروزه گفتمان آن تابعی از چالش‎های برخاسته از «جهانی شدن‎های اقتصادی»، «انقلاب اطلاع رسانی» و«خطرات امنیتی جامعه جهانی» است (مجتهد زاده،۱۲۸:۱۳۸۱)و بالاخره ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست‎های پنهان دانش ژئوپلیتیک است.مباحث ژئوپلیتیک مقاومت و آنتی ژئوپلیتیک از جمله مباحث مهم در پژوهش ها و نوشته‎های مربوط به ژئو پلیتیک انتقادی می‎باشد.این رویکرد توجهش را صرفاً به رویه سلطه ژئوپلیتیک معطوف نداشته بلکه به رویه دیگر ژئوپلیتیک که مقاومت می‎باشد بیشتر توجه می‎کند. و عاشورا به عنوان عالیترین و متعالی ترین صحنه ژئوپلیتیک مقاومت از چنان ماندگاری و جاودانگی برخوردار بوده و هست که امروزه و در قرن بیست و یکم وهزاره سوم نیز توان تحریک و به غلیان در آوردن جنبش‎های مقاومت را دارد. بسیاری از نهضت ها و مقاومت ها در دنیای اسلام و حتی غیر اسلام الگوی مقاومت خود را از عاشورا الهام گرفته اند. (باباخانی،38:1392)
2-3-اندیشه ملی گرایی
ملی گرایی مفهومی‎کاملا سیاسی دارد. این مفهوم به عنوان یک اندیشه و فلسفه سیاسی تلقی می­ شود. اندیشه‎ای که در هر ملتی ریشه در هویت ملی و میهن دوستی آن ملت دارد. در حالی که مفهوم میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند، ناسیونالیسم پدیده ای فلسفی و نوین محسوب می‎شود که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شده است. در این راستا هنگامی‎که جنگ جهانی اول و جنگ‎های بزرگ قبل از آن بیشتر با انگیزه میهن دوستی شروع شده بود، جنگ جهانی دوم حاصل برخورد اندیشه‎های ناسیونالیستی بود.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
ناسیونالیسم به وابستگی مردم یک منطقه که براساس یک احساس مشترک به وجود آمده گفته می­ شود این احساس مشترک ممکن است علل تاریخی، فرهنگی، نژادی، جغرافیایی و غیره داشته باشد. ناسیونالیسم در حقیقت ملاتی است که گروه‎های مختلف را به هم پیوند داده و واحدی به نام ملت را به وجود می‎آورد. (روشن و فرهادیان،242:1385)
میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند. ناسیونالیسم یا ملی گرایی مفهومی‎کاملاً سیاسی است که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شد. از نظر واژه شناسی ناسیونالیسم از ریشه ناسی(Nasci)آمده است این واژه لاتین متولد شدن معنی می‎دهد و نظریه تکاملی ایده ناسیونالیسم را تأیید می‎کند.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
اگر ناسیونالیسم بر مبنای برگشت به ارزشهای جاهلی و اساطیری باشد، ارتجاعی محسوب می‎شود و اگر بر مبنای یک احساس انسانی و فرهنگ خلاق باشد، مترقیانه خواهد بود. مفهوم ناسیونالیسم در قرن نوزدهم و بیستم به طور گسترده ای از اروپا به سایر نقاط و از جمله خاورمیانه انتشار یافت. افکار ناسیونالیستی به دلایلی چند در نیمه دوم قرن نوزدهم در خاورمیانه، گسترش یافت.
اول: افتتاح مدارس جدید درمصر، لبنان وسوریه
دوم: اختراع چاپ که به دنبال خود آگاهی از امور سیاسی را افزایش داده و مشوق احیای فرهنگی- ادبی شد.
سوم: تجزیه امپراطوری‎های قدیم که به دنبال خود، خود مختاری گروه‎های ملی را به دنبال داشت.(درایسدل و بلیک،77:1386)
با شروع قرن بیستم ناسیونالیسم به یک قدرت عمده سیاسی در خاورمیانه تبدیل شد و تأثیرات آن زمانی به اوج خود رسید که ناسیونالیسم ترک، عرب، ایرانی و یهود به طور همزمان در این منطقه ظهور کردند، از عوامل اصلی که سبب بروز شکاف و اختلاف در میان شیعیان منطقه خاورمیانه شده، اندیشه‎های ناسیونالیستی پیروان این مذهب در کشورهای مختلف می‎باشد. تنوع نژادی و قومی‎شیعیان ساکن در منطقه خاورمیانه الهام بخش اندیشه‎های ناسیونالیستی در میان آنان گردیده و این امر واگرایی و فقدان وحدت مذهبی در بین آنان را به دنبال دارد. ویژگی عمومی‎ناسیونالیسم تأکید بر برتری هویت ملی بر دعاوی مبتنی بر طبقه، دین و مذهب است و بر این اساس عوامل زبانی، فرهنگی وتاریخی مشترک به همراه تأکید بر سرزمین خاص، هویت بخش گروهی از مردم می‎شود.
بدین ترتیب ایدئولوژی ناسیونالیسم با تأکید بر نژاد و زبان در جهان اسلام که مرکب از انواع زبانها و نژادها ی گوناگون است، یکی از عوامل اصلی واگرایی تلقی می‎گردد. تجارب تاریخی گویای این واقعیت است که حتی پان عربیسم از ادعای نهضت وحدت سراسری اعراب نتوانست در جوامع و کشورهای عربی ایجاد وحدت نماید و طی جنگهای اعراب اسرائیل و با شکست اعراب اعتبار خود را از دست داد. به طوری که در جریان جنگ 1991 آمریکا و متحدین با عراق برخی کشورهای عرب برای آزادی کویت به یک کشور دیگر عرب(عراق)، حمله ور شدند(صفوی،202:1387).
2-4-میهن خواهی
میهن خواهی یا وطن دوستی فلسفه سیاسی ویژه ای نیست، بلکه غریزه ای است که از حس اولیه ی تعلق داشتن به مکان و هویت ویژه ای آن و حس دفاع از منافع اولیه ی فردی در آن مکان ویژه ناشی می‎شود. گونه ی اولیه ی خودنمایی این غریزه کم و بیش در همه ی حیوانات قابل مشاهده است. بیشتر حیوانات محدوده‎های مشخصی را برای جولان دادن و منافع اختصاصی، فردی یا گروهی خود در نظر گرفته و به آن دلبستگی و تعلق می‎یابند و دخالت و تجاوز دیگران را در آن با سرسختی دفع می‎کنند. (مجتهدزاده،70:1381). مفهوم میهن از انگیزه‎های سیاسی دور است و از حد غریزه ی طبیعی خارج نمی‎شود. میهن خواهی یا میهن دوستی تا آن اندازه طبیعی و غریزی است که با تعلقات معنوی انسان درآمیخته و جنبه ی الهی به خود می‎گیرد و به گونه ی مفهوم مقدس خودنمایی می‎کند.
2-5- مفهوم ملت
جمع افرادی که از پیوندهای مادی و معنوی ویژه و مشخصی برخوردار باشند و با مکان جغرافیایی ویژه ای، «سرزمین سیاسی یکپارچه و جداگانه» همخوانی داشته باشند و حاکمیت حکومتی مستقل را واقعیت بخشند، ملت آن سرزمین یا کشور شناخته می‎شوند. بدین ترتیب ملت و ملیت پدیده‎های سیاسی هستند که در رابطه مستقیم با سرزمین واقعیت پیدا می‎کنند و این اصطلاحات در حالی که مباحث سیاسی هستند، جنبه ای کاملاً جغرافیایی به خود می‎گیرند. (مجتهدزاده،65:1381).
در زبان‎های اروپایی واژه ملت از کلمه(natio) مشتق شده و بر مردمانی دلالت دارد که از راه ولادت با یکدیگر نسبت دارند و از یک قوم و قبیله هستند. ملت به مجموعه ای از افراد ساکن در فضای جغرافیایی مشخص و محدود از حیث سیاسی اطلاق می‎شود که بر اساس عوامل و خصیصه‎هایی نظیر تبار، تاریخ، فرهنگ، دین، مذهب، سرزمین، قومیت، زبان و …نسبت به یکدیگر احساس همبستگی می‎کنند و خود را متعلق به یک ما می‎دانند.(حافظ نیا و همکاران،108:1389)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:11:00 ب.ظ ]




که در آن:
همچنین معادله ۳-۱۸ را می توان به فرم عبارت ۳-۱۹ تغییر داد:

(‏۳-۱۹)

معادله مشابهی به فرم معادله ۳-۱۹ را نیز می توان برای توان راکتیو تزریقی به باس های سیستم یافت. در نهایت معادلات به دست آمده برای و را می توان به فرم ماتریسی زیر نوشت:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(‏۳-۲۰)

که در آن هر کدام از متغیرهای P و Q شامل n مولفه است. معادله ۳-۲۰ را می توان با تغییر فرم به شکل کلی معادله ۳-۲۱ نیز نوشت:

(‏۳-۲۱)

که در آن:
.
بردارهای P و در بالا شامل تمامی باس ها به جز باس اسلک، و شامل باس های PQ، و شامل تمامی باس های PV و و شامل باس اسلک می باشد ]۱۲[.
فرمول بندی روش پیشنهادی
روش های پخش بار تحلیلی معمول بر اساس محاسبات ریاضی و استفاده از تکنیک کانولوشن است. در این روش ها تابع توزیع متغیرها به صورت ورودی و تابع توزیع متغیرهای حالت سیستم و توان عبوری از خطوط نیز به صورت خروجی این روش است. یکی از مهمترین مشکلات این روش، مدلسازی ارتباط میان متغیرها در باس های مختلف است ]۲[.
در روش پیشنهادی هدف یافتن مدل سری زمانی چند متغیره برای متغیرهای حالت سیستم شامل دامنه ولتاژ و فاز و توان های عبوری از خطوط شبکه است. به همین جهت روش فرمولاسیون۴ که در سال ۱۹۷۷ ]۱۲[ معرفی شده است به کار گرفته می شود. این روش معادلات پخش بار را حول نقاط میانگین خطی سازی کرده و ارتباط بین توان اکتیو و راکتیو را در نظر می گیرد. پیش از این، از خطی سازی روش فرمولاسیون۴ برای محاسبه تابع توزیع احتمالی متغیرهای حالت سیستم استفاده می شد. اما در این فصل با در نظر گرفتن مدل سری های زمانی به صورت دیگری از این روش استفاده می شود.
در این روش از مدل سری زمانی بار و تولیدات سیستم و جایگذاری آن ها در معادلات پخش بار به صورت مستقیم استفاده می شود. در این روش فرض شده که توان های تزریقی ورودی به باس های سیستم به صورت مدل های سری زمانی داده شده اند، یعنی توان های اکتیو تزریقی در شین های PV و توان های اکتیو و راکتیو تزریقی در شین های PQ به صورت مدل سری های زمانی موجود است. همچنین در اینجا ورودی های دامنه و زاویه باس اسلک و همچنین دامنه ولتاژ باس های PV به صورت یک عدد ثابت در نظر گرفته می شوند که این مورد را می تواند به صورت وجود رگولاتورهایی که ولتاژ شینه ها را ثابت نگه داشته اند تفسیر نمود.
پس از جایگذاری مدل های سری زمانی ورودی، می توان مدل های سری زمانی چند متغیره خروجی شامل دامنه و فاز ولتاژ، توان راکتیو تزریقی در باس PV و توان های عبوری از خطوط را به دست آورد. برای یافتن مدل سری زمانی دامنه و فاز ولتاژ، می توان معادله ۳-۲۱ را به صورت زیر نوشت:

(‏۳-۲۲)

با توجه به فرضیات مطرح شده در بالا و ثابت بودن برخی از پارامترها می توان نتیجه گرفت که عبارت به صورت یک بردار ثابت است و معادله زیر را خواهیم داشت:

(‏۳-۲۳)

به جهت اینکه معادله ۳-۲۳ هم در زمان t و هم در زمان های t-1 وt-2 t-n ,…, بین متغیرهای معادله برقرار است، پس می توان معادله ۳-۲۳ را این بار با اندیس های t و t-1 به صورت ۳-۲۴ و ۳-۲۵ بازنویسی کرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 09:11:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم