مهره‌های چشم‌نما سه نوع هستند: مهره‌های مدور، مهره‌های مدور که سر و ته‌ مسطح دارند و مهره‌های کوچکتر از دو نوع اول. این مهره ها معمولا دارای زمینه آبی تیره هستند و با شکل چشم هایی متشکل از دوایر متحدالمرکز از شیشه سفید و آبی تیره ترصیع شده اند. (شکل ۳)
شکل ۳-مهره، استان گیلان، قرن چهارم- دوم ق.م، مجموعه خصوصی، توکیو، چهار ردیف بالا مهره‌های مرصع، ردیف آخر با «چشم» افزوده (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۶۸)
مهره های مدور یا صفحه ای در میان : این نوع مهره با پیوستن دو نیمکره شیشه ای کهربایی رنگ به دو طرف یک صفحه شیشه ای سفید رنگ ساخته شده اند.
«مهره‌های نارنگی شکل:این مهره‌ها از شیــشه آبی بسیار کمرنگ ساخته شده‌اند و شبیه نارنگی و یا سر و ته مسطح هستند.
مهره های لوله ای از جنس خمیر شیشه : این مهره ها، دوکی شکل ، کشیده و نازک می باشند. در وسط برآمده و در دو سر باریک می شوند» (فوکائی،۱۳۷۱ ، ۹۲) .
۲-۴-۲ مهره های شیشه ای قرن اول تا سوم میلادی :
این دو همزمان با اواخر سلسله پارتی است. انواع مهره هایی که از این دوره در حسنی محله و نوروز محله در منطقه دیلمان کشف شده به اختصار زیر است :
مهره های کوچک پیوسته مهره های لوزی شکل مسطح مهره های موزاییک– مهره هایی از شیشه تراش – مهره های تابیده مهره هائی به شکل کدو تنبل (شکل ۴)
شکل ۴-مهره، استان گیلان، قرن اول-سوم میلادی، مجموعه خصوصی، ترکیه، ردیف دوم از پایین مهره‌های موزائیک (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۷۲)
«مهره های کوچک پیوسته:این مهره های کوچک مدور سفید شیری رنگ مرکب از یک جفت به هم پیوسته است.
شکل ۵-مهره، استان گیلان، قرن اول- سوم میلادی. مجموعه خصوصی، توکیو، ردیف وسط، مهره‌هایی به صورت شیشه‌ای سفید در میان دو قسمت شیشه رنگی، (ساندویچی)، (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۷۴)
این ۳ مهره در نوروز – محله یافت شده است» (فوکائی، ۱۳۷۱ ، ۹۲) . (شکل ۵)
«مهره‌های لوله‌ای– این نوع مهره‌های آبی که با مقطع مربع و سوراخ مدور در حسنی – محله یافت شده است. (شکل ۶)
شکل ۶-مهره‌های لوله‌ای از خمیر شیشه، استان گیلان، قرن چهارم-سوم ق.م. سه مهره سمت چپ در مجموعه مؤسسه فرهنگ شرق دانشگاه توکیو مکشوفه از قلعه کوتی، قبر ۱-۷، دیلمان، دو مهره سمت راست در یک مجموعه خصوصی، توکیو، مهره‌های دوکی شکل کشیده با نقوش عقیق سلیمانی. (فوکائی، ۱۳۷۱، ۱۸۰)
مهره هایی به شکل کدو تنبل : این‌ها کهربایی رنگ هستند با شکلی شبیه به کدو تنبل و در حسنی– محله پیدا شده اند» (فوکائی،۱۳۸۳، ۹۳) .
نمونه‌های از آثار شیشه‌ای: آویز شیشه‌ای به شکل سرانسان سده ۶-۴ ق.م همچنین نظر قربانی به شکل سر انسان مربوط به سده ۶-۴ ق.م که بیشتر از برای دور ماندن از چشم بد به صورت زیور آلات استفاده می شده. (شکل ۷ و ۸)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۷- آویز به شکل سر انسان شیشیه‌ای، دست ساز از خمیر شیشیه مات، لاجورد با چشمان و دهان سفید و سبز، سده ۴-۶ ق.م. ، سبک تمدن‌های اطراف دریای سیاه. (قائینی، ۱۰ ، ۱۳۸۳)
شکل ۸– تعویذ شیشه‌ای (نظر قربانی) به شکل سر انسان، دست ساز، زمینه سبز پررنگ، ابرو و چشم و دهان آبی، سده‌های ۴ و ۵ و ۶ ق.م، اطراف دریای سیاه (قائینی، ۱۳۸۳ ، ۱۰)
گردنبندهای فشرده که در قالب ساخته شده و از طلا و شیشه‌ی ضخیم متشکل شده اند، بر روی برخی از این آثار خطوط موجی مینایی دیده می‌شود و بر روی برخی دیگر لایه‌ای طلایی رنگ نقش بسته است و از تعداد زیادی مهره در اندازه‌های مختلف تشکیل شده‌اند که جلوه‌ی زیور را دو چندان ساخته است. (شکل ۹ و ۱۰)
شکل ۹-گردنبند از مهره‌های شیشه‌ای مدور ریز و درشت، فشرده در قالب و دست ساز، لایه‌ی طلایی رنگ روی سطح مهره‌ها، سده ۴ ق.م تا ۳ م، ایران (قائینی، ۱۳۸۳، ۱۱)
شکل ۱۰-گردنبند، فشرده در قالب ساخته از طلا و شیشه ضخیم مات، خطوط موجی مینایی بر روی مهره‌ها ، هزاره‌ی اول ق.م، حسنلو (قائینی، ۱۳۸۳، ۶۸)
نمونه‌ای از آثارشیشه‌ای : گردنبندساخته شده از مهره‌های شیشه‌ای دوکی شکل مسطح و مدور همراه با نقوش مرصع و رشته های شیشه ای سیاه و سفید که بر روی مهره های مثلث و دوکی شکل نقش بسته‌اند. (شکل ۱۱)
شکل ۱۱-گردنبند از مهره‌های شیشه‌ای دوکی شکل مسطح و مدور، فشرده در قالب و دست ساز، ترصیع با رشته‌های شیشه‌ای سیاه و سفید روی مهره‌های مثلث، چند مهره دوکی شکل، سده‌های ۱و ۲ و ۳ م. شمال ایران (قائینی، ۱۳۸۳، ۹)
انگشتر شیشه‌ای که به وسیله‌ی خمیر شیشه‌ی دست‌ساز ساخته شده وحلقه‌ی زرد و عسلی رنگ آن با نگینی از خمیر شیشه‌ی آبی به سمت سر انگشتر خاتمه یافته است این خمیر آبی رنگ گاهی خود را بر زمینه‌ای سفید متجلی ساخته است.(شکل ۱۲)
شکل ۱۲-انگشتر از خمیر شیشه، دست ساز، حلقه زرد با نگینی از خمیر شیشه آبی، سده‌های ۵ و ۶ میلادی، شمال غربی ایران (قائینی، ۱۳۸۳، ۷۱)
دیگر اثر مکشوفه و هم‌تراز با این انگشتر‌ها النگویی زرد و عسلی رنگ ایست که به صورت دست ساز و با خمیر شیشه‌ی مات ساخته شده است. این النگوی شیشیه‌ای دارای یک ردیف افقی نقش بیضی شکل است که همراه با کاربرد زیور چرخش یافته است. این نقوش بیضی شکل زرد رنگ در مرکز خود نقاطی سیاه را جای داده‌اند که احتمالاً صرف زیبایی مضاعف نقش شده‌اند و یا گویای نقش چشم هستند.(شکل ۱۳)
شکل ۱۳-النگو شیشه‌ای ساخته شده از خمیر شیشه مات ضخیم(مینایی)، دست ساز، یک ردیف نقش بیضی شکل شبیه گل یا چشم، زمینه زرد، دایره وسط سیاه رنگ، سده ۱ ق.م.، سوریه (قائینی، ۱۳۸۳، ۷۱)
۲-۵ سازو کار معاصر اقتصاد جهانی هنر
۲-۵-۱ هنر و اقتصاد
در تعریف ساده «علم اقتصاد» باید گفت اقتصاد علمی است که با مسئله کمیابی و خواست انسان سر و کار دارد. «اقتصاد عبارت از مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواست‌های نامحدود یا مقاصد رقیب است. به عبارت دیگر اقتصاد عبارت است از مطالعه کمیابی و هنگامی فعال می‌شود که مردم بیش از آنچه که می‌توانند تولید کنند، تقاضا نمایند … کالاها کمیاب هستند، زیرا منابعی که برای تولید آن‌ها به کار گرفته می‌شوند، دارای استفاده‌های دیگر نیز می‌باشند … علم اقتصاد تاثیر عواملی که قیمت و مقادیر کالاهای فروخته شده را تعیین می‌کنند مورد تحلیل قرار می‌دهد.» (موریس، ۱۳۸۴، ۱۵)
پس از این تعریف مختصر باید خاطرنشان کرد که، پرداخت به مقوله اقتصاد هنر بیشتر مورد علاقه جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان بوده است تا منتقدان هنری. انسان‌شناسی اقتصاد هنر به بررسی مجموعه روابط تولید و مصرف کالای هنری در سطح اجتماعی می‌پردازد. آفرینش هنری جدا از مقوله‌های فردی چون خلاقیت، توانمندی هنرمند، در فرآیندی اجتماعی از عواملی خارج از مقوله هنر تاثیر می‌پذیرد. شرایط اجتماعی جامعه و وضعیت اقتصادی هر شاخه خاص هنر، همه در سرنوشت تولیدات و مصارف فرهنگی و هنری آن موثراند. گاه شرایط اجتماعی باعث رونق و پیشرفت هنری خاص، در یک جامعه و در مقطع زمانی خاص می‌شود و گاه چرخ حرکت آن را متوقف می‌سازد.
بر اساس تعاریف جامعه‌شناسی؛ هنر و هر آنچه محصول آن باشد (چه هنر والا و متعلق به موزه و گالری و چه هنرهای تزئینی) در زیر شاخه «فرهنگ» قرار دارد. به جز بحث‌های قدیمی در باب «زیربنا» یا «روبنا» «بودن فرهنگ» در جامعه انسانی، فرهنگ به صورتی نظام‌مند تمامی الگوها و کنش‌های فردی، اجتماعی، هویتی، ارزشی، اخلاقی و روابط انسانی را تعریف می‌کند. کوتاه کلام اینکه هنر محصولی مهم است که از «قالب دو وجهه فرهنگ- ایدئولوژی» باز تولید می‌شود در شرایط مدرنیته، پسامدرنیته و جهانی شدن، اقتصاد، جایگاهی تعیین‌کننده در عرصه فرهنگ دارد زیرا «فرهنگ‌ها با عرضه مدل‌های واقع‌گرایانه یا آرمان‌گرایانه به سرمایه‌داری جهانی امکان می‌دهند تا از تنوع اشکال فرهنگی به مثابه کالا بهره‌برداری کند» (گل محمدی، ۱۳۸۱، ۱۰۷)
سیاست‌های فرهنگی بخشی از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی هستند، که با توجه به ابعاد کاربردی ارزش‌های فرهنگ و هنر ملی/ محلی آنان را در مدیریت اقتصاد به حساب می‌آورند. سیاست‌های فرهنگی کاملاً نظام‌های واسطه‌گری را تحت ملاحظه داشته و همچنین به تولیدات هنری و فرهنگی که همیشه وابسته به واسطه‌ها و حامیانی برای تولید شدن و دسترس عموم قرار گرفتن هستند، کمک می‌کنند. در نتیجه «وجود کنش فشرده متقابل بین هنر، همین‌طور رسانه‌ها و چرخش فراملی فرهنگ، بین هنرمندان و مصرف‌کنندگان نهایی آثار، شبکه پیچیده‌ای از نهادها (گالری‌ها، موزه‌ها، ناشران)، حمایت مالی (بانک‌ها، بنیادها، حامیان دولتی و خصوصی) ایجاد می‌کند که همه آن‌ها بر معنای اجتماعی کالاهای فرهنگی تاثیر می‌گذارند.» (کانکلینی، ۱۳۷۹، ۲۷۵)
«در بررسی عوامل مهم در سیستم‌های جوامع تکامل‌یافته، نظام‌های عرضه و فروش اهمیتی غایی داشته و قشر هنرمندان نیز به عنوان صنفی از اصناف اقتصادی سازوکارهای ویژه خود را دارند. جامعه هنرمندان می‌تواند نظام‌های عرضه و فروشی را ایجاد کند، که سامان بخش کار هنرمندان و اقتصادشان به عنوان بخشی از اقتصاد ملی/ جهانی باشد و محصول هنرمندان را در دسترس مخاطبان علاقه‌مند قرار داده درعین حال نیز زمینه لازم را برای ادامه آنان در ادبیات، هنرهای تجسمی و نمایش موثر است. از نظر نباید دور شمرد که عوامل اجتماعی کثیری حتی بدون اینکه محتوای اثر هنری را مستقیماً تحت تاثیر قرار دهند، در هر مرحله از تولید هنری دخالت دارند.» (ولف، ۱۳۶۷، ۵۴)
در این میان، سرشت پویای اقتصاد هنر موجب می‌گردد، چنانچه نظام عرضه و فروش معتبر یا حتی دولتی/ ملی از عرضه‌ی آثار قابل توجهی از هنرمندان جدید خودداری ورزد. اشخاصی دیگر و یا سایر گروه‌های غیر انتفاعی یا انتفاعی با ایجاد نظامی جایگزین، بر عرضه‌ی کار مردودشدگان، اقدام کنند. از منظرنقد، موج علاقه‌مندی وافر هنرمندان برای حضور در عرصه‌های خارج از کشور مبین همین واقعیت است که، به نظر می‌رسد نسل هنرمندان جوان از شعارهای نسل قبل خسته شده‌اند و در عین حال از آنجایی که شانس عرضه (حمایت و فروش) آثارشان را در اماکنی نظیر موزه هنرهای معاصر و دیگر حامیان قدرتمند بسیار کم می‌بینند، پس توجه خود را به آن سوی مرزها معطوف داشته‌اند (مریدی و تقی زادگان، ۱۳۹۰) . در ادامه مباحث فوق نهایتا می‌توان به این نگاه کلی رسید که، هنرمندان سه معیار اصلی را برای ایجاد و کاربردی کردن نظام‌های فروش عمومی مد نظر دارند:
۱٫چه نوع حمایت مالی را برای تولیدکنندگان آثار هنری مهیا می‌کنند؟

    1. چگونه مخاطبانی با سلیقه تاثیرگذار را، در افقی مشترک برای حمایت از هنر می‌یابند؟
    1. چگونه امکانات نمایش آثار را فراهم می‌آورند و از این طریق در ایجاد شهرت و اعتبار هنرمند موثر واقع می‌شوند؟

می‌توان معیارهای فوق را الگو کلیدی قابل تعمیم برای درک سیستم بازارهای هنری جهان دانست.
۲-۵-۲ اقتصاد جهانی هنر
در گفتمان اقتصاد جهانی هنر، دو مجموعه واژگان «اقتصاد هنر» و «جهانی شدن» در کنار هم قرار گرفته و با کارکردهای اختصاصی خود، به صورت درهم تنیده، توسعه فرهنگی را موجب می‌گردند. سیاست‌های فرهنگی که در واقع سازنده الگوهای کلان اجتماعی و خالق نتایج خرد «هنر» هستند؛ در شرایط جهانی شدن از قید مکان و زمان آزاد گشته و چشم‌اندازی به وسعت جهان و درگیر با مسائل منطقه‌ای و جهانی را مد نظر دارند.
در هر حال وضعیت جهانی شدن با تمام ابعاد مثبت و منفی‌اش، مجموعه غیر قابل چشم‌پوشی از فرصت‌سازی‌ها و امکانات بازار را در اختیار خلاقیت محلی قرار می‌دهد. به تعبیری واضح «رشد تبادل فرهنگی چه خطر یا تهدید به حساب آید و چه فرصتی مغتنم، باز نمی‌توان آن را از نیروهای جهانی شدن اقتصاد جدا کرد.» (رائو، ۱۳۷۹، ۶۱) در این برهه هیچ کس و هیچ چیز از کالایی و تجاری شدن، در امان نیست و همه چیز قابل خرید و فروش می‌شود. بدین سان هنر در تجارت ادغام شده و دلالان هنر نیز همواره سرگرم خرید و فروش سهام فرهنگ عالی هستند.
فرهنگ، در شرایط جهانی شدن ابعاد مختلف خود را آشکار می‌سازد. «واقعیت در مورد فرهنگ، ماهیت سیال آن است … فرهنگ یک کشور نه ثابت و نه لایتغیر بوده، بلکه دائماً در جریان است» (بوروفسکی، ۱۳۷۹،۹۸) . با توجه به این واقعیت مهم؛ حس‌گرهای هنرمندان به عنوان شهروندان جهانی و هوشیار که معاصر و فرزند زمان بودن را جستجو نموده و در آثارشان نمودهای این تغییر جریان را منعکس می‌نمایند. می‌توان تحلیل کرد که نه تنها آثار هنرمندان نوجوی ایران، نمایه‌های جالبی از این موج سازنده هستند، بلکه ذات ظهور و شکوفایی سریع بازار خارجی هنر ایران نیز، موید برچیده شدن مرزهای ملی در محاسبات انسانی، فرهنگی و هنری جهان شدهاست.
از دیگر مشخصه‌ های جهانی شدن، جهانی شدن بازارهاست. هرچه بازارهای مالی از مرزهای ملی فراتر روند، برای کالاها و خدماتی که مردم سراسر جهان هر روز و در هر کشوری به خرید و فروش‌شان مشغول‌اند، فرصت تبادل و رشد می‌یابند و بازارهای بیشتری برپا خواهد شد. «بازار هنری جهان دیگر به صورت موازی با بازارهای ملی عمل نمی‌کند بلکه ساختار مختص خود را یافته است. در واقع از این پس، موزه‌ها، ناشران و محفل‌های فرهنگستانی که بر ارزش‌های زیبایی‌شناختی، شخصیت‌های هنری و صاحب‌نظرانی که آن‌ها را تقدیس کرده و تاثیر می‌گذاشتند، دیگر در مقیاس جهانی اثر چندانی ندارند» (کانکلینی، ۱۳۷۹،۲۵۶) . اما لازم به یادآوری است که، نقش فرهنگ‌ها به عنوان خادمان هدف‌های کلان، به پایان نرسیده، بلکه آنان در شرایط جهانی شدن «پایه‌های اجتماعی خودِ هدف‌ها» به شمار می‌روند؛ بنابراین، توسعه و اقتصاد جزئی از فرهنگ انسانی معاصر است.
۲-۵-۳ هنر وجهانی شدن[۹]
یکی از اهداف اصلی این پژوهش، پرداخت و تبیین تاثیر عمیق فرایند جهانی شدن به عنوان مولفه اصلی فرهنگ و هنر معاصر ایران و جهان است. به واقع آنچه در هنر روز دنیا در حال وقوع می‌باشد، هنر جهانی است که در فرایند جهانی شدن زاده شده و خارج از مرزهای کهنه سیاسی مدرنیسم و متعلق به جهان، جهانی شده پست مدرن است و هر بحث دیگری جز این، نشانگر گم‌گشتگی در اوراق تاریخ هنر پیش از پست مدرنیسم می‌باشد. لذا گشایش چنین مباحثی می‌تواند به درک عمیق‌تری در زمینه‌ی شناخت موارد مورد قبول در بازار و در نهایت تأثیر گذاری بر ساخت زیورآلات آبگینه گردد و شناخت انواع ساختارهای مورد قبول بازار منجر به ایجاد ایده‌های نو و خلاقانه در ساخت اثر هنری مذکور خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...