کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



شکل ۱-۱:معماری یک گره حسگر[۷]

براساس ویژگی های مولفه های تشکیل دهنده گره های حسگر ، شبکه های حسگر را میتوان به دو رده تقسیم کرد:

شبکه های حسگر همگن و شبکه های حسگر ناهمگن

در یک شبکه حسگر همگن ، قابلیت و توانمندیهای گره های حسگر از نظر نوع پارامتر حس شونده، قدرت ارتباطی و محدودیت منابع مانند هم است در حالیکه در یک شبکه ناهمگن گره ها دارای قابلیت‌ها و کارکردهای متفاوت هستند.

مثلا برخی از گره ها ممکن است منبع تغذیه بزرگتر و یا پردازنده قویتری نسبت به سایر گره ها داشته باشند.استقرار یک شبکه همگن به مراتب ساده تر از یک شبکه ناهمگن است.

۱-۳ ویژگیهای عمومی شبکه های حسگر

علاوه بر نکاتی که تاکنون درباره شبکه‌های حسگر به عنوان مقدمه آشنایی با این فناوری بیان کردیم، اینشبکه‌ها دارای یک سری ویژگی‌های عمومی نیز هستند. مهم‌ترین این ویژگی‌ها عبارت استاز:

بر خلاف شبکه‌های بی‌سیم سنتی، همه گره‌ها در شبکه‌های بی‌سیم حسگر نیازیبه برقراری ارتباط مستقیم با نزدیک‌ترین برج کنترل قدرت یا ایستگاه پایه ندارند،بلکه حسگرها به خوشه‌هایی (سلول‌هایی) تقسیم می‌شوند که هر خوشه (سلول) یک سرگروهخوشه موسوم به Parent انتخاب می‌کند.این سرگروه‌ها وظیفه جمع‌ آوری اطلاعاترا بر عهده دارند. جمع‌ آوری اطلاعات به منظور کاهش اطلاعات ارسالی از گره‌ها بهایستگاه پایه و در نتیجه بهبود بازده انرژی شبکه انجام می‌شود. ‌البته چگونگیانتخاب سرگروه خود بحثی تخصصی است که در تئوری شبکه‌های بی‌سیم حسگر مفصلاً موردبحث قرار می‌گیرد.

هر حسگر موجوددر شبکه دارای یک رنج حسگری است که به نقاط موجود در آن رنج احاطه کامل دارد. یکیاز اهداف شبکه‌های حسگر این است که هر محل در فضای مورد نظر بایستی حداقل در رنجحسگری یک گره قرار گیرد تا شبکه قابلیت پوشش همه منطقه موردنظر را داشتهباشد.

یک حسگر با شعاع حسگری r را می‌توان با یک دیسک با شعاع r مدل کرد. ایندیسک نقاطی را که درون این شعاع قرار می‌گیرند، تحت پوشش قرار می‌دهد. بدیهی است کهبرای تحت پوشش قرار دادن کل منطقه این دیسک‌ها باید کل نقاط منطقه رابپوشانند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با این که توجه زیادی به پوشش کامل منطقه توسط حسگرها می‌شود،احتمال دارد نقاطی تحت پوشش هیچ حسگری قرار نگیرد. این نقاط تحت عنوان حفره‌هایپوششی نامیده می‌شوند. اگر تعدادی حسگر به علاوه یک منطقه هدف داشته باشیم، هر نقطهدر منطقه باید طوری توسط حداقل n حسگر پوشش داده شود که هیچ حفره پوششی ایجاد نشود. این موضوع لازم به ذکر است که مسأله حفره پوششیبسته به نوع کاربرد مطرح می‌گردد. در برخی کاربردها احتیاج است که درجه بالایی ازپوشش جهت داشتن دقت بیشتر داشته باشیم.

۱-۴ کاربردهای شبکه های حسگر

همانطور که در بحث مقدمه مطرح شد،امروزه کاربردهای بسیاری برای شبکه های حسگر مطرح شده است و روز به روز هم برتعداد آنها اضافه میشود.

برخی از کاربردهایی که تاکنون روی این شبکه ها مورد ارزیابی قرار گرفته اند عبارتند از:

میدانهای جنگی

درمیدان های جنگی ، میتوان جهت شناسایی و بررسی آماری تجهیزات و نیروی دشمن و همینطور کلاسبندی و پیگردی نحوه آرایش و مسیر حرکت نیروهای دشمن یا نیروهای خودی ، از شبکه های حسگر استفاده کرد و درنهایت وضعیت نیروهای خودی را در قالب نیروهای دشمن بررسی نمود.

شناسایی محیط های آلوده

در محیط های مختلف امکان وجود آلودگیهای مختلف وجود دارد.لذا با بهره گرفتن از چنین شبکه هایی میتوان وجود آلودگیهای مشخصی را در سطح محیط تحت نظر بررسی کرد وحتی میزان غلظت آلودگی در قسمتهای مختلف را مشاهده نمود ودرنهایت با بهره گرفتن از اطلاعات آماری بدست آمده در خروجی سیستم میتوان نمودار سه بعدی وضعیت آلودگی در سطح محیط مورد نظر را بدست آورد.

نوع آلودگی نیز میتواند یکتا نباشد و با توجه به امکانات ، هر گره در شبکه حسگر میتواند شناسایی چندین نمونه آلودگی را پشتیبانی کند.

مانیتورکردن محیط زیست

مجموعه ای از تحقیقات در زمینه محیط زیست نیازمند انجام مطالعات مکرر و متمرکز وصرف زمان زیادی جهت جمع آوری اطلاعات میباشد که معمولا از حوصله وتوانایی چشمان انسان خارج است و در چنین مواردی از دستگاه های مانیتورینگ ،تحلیلگر و ذخیره کننده نتایج استفاده میشود.

از طرفی دیگر ،به دلیل وجود برخی شرایط محیط زیست، اکثر کارهای تحقیقاتی بایستی در سکوت وآرامش صورت گیرد تا وجود انسان و تجهیزات در محیط ، اثر منفی بر عملکرد غریزه های ذاتی موجودات نداشته باشد.ازاین رو معمولا تمام سیستمهای مانیتورینگ قابلیت کنترل از راه دور را دارنددر عین حال این سیستمها طوری انتخاب میگردند که وجود آنها در محیط محسوس نباشد.

با در نظر گرفتن تمام موارد فوق ، ملاحظه میشود که تمام شبکه های حسگر ،علاوه بر بحث هزینه پایین مصرفی،در زمینه مانیتور کردن محیط زیست،ازتوانایی بالایی برخوردار میباشند.

در مواردی همچون بررسی وضعیت آب و هوای جوی محیط و بررسی وضعیت ظاهری آن،به خصوص محیط سرسبز وجنگلی،بررسی رشدونمو گیاهان وموجودات و موقعیت یابی وپیگردی موجودات زنده در محیط زیست میتوان از قدرت بالای شبکه های حسگر استفاده کرد.

بررسی وتحلیل وضعیت بناهای ساختمانی:

بسیاری از سازمان ها وموسسات تحقیقاتی در زمینه عمران ومسکن برای انجام مطالعات و تحقیقات خود از وضعیت بناهای مدنظر،در طول زمان یا در هنگام بروز حوادث طبیعی بخصوص زلزله،نیازمند استفاده از تجهیزات مانیتورینگ میباشد تا اطلاعاتی مانند میزان فشاروتحمل مصالح ، وجود ترک ،میزان آسیب وارده ،وضعیت فرسودگی ،امنیت و حفاظت ساختمان وسایر جزئیات مرتبط با هدف تحقیقات در مورد بناهایی مثل ساختمانهای قدیمی ، پلها، سدها و موزه ها و… را جمع آوری کنند و با توجه به توانایی های شبکه های حسگر ، میتوان ازاین شبکه ها برای دست یافتن به اهداف مطرح شده در بالا استفاده کرد.

درجاده ها و بزرگراههای هوشمند:

یکی از مشکلات جامعه و راهنمایی ورانندگی ،کنترل وضعیت ترافیک در سطح شهر میباشد.بابرپایی شبکه هایی از گره های حسگر در سطح شهر و قرار دادن گره ها در بزرگراهها و خیابانهای شهر ،میتوان بزرگراهها وخیابانها را هوشمند ساخت و از وضعیت تراکم عبور ومرور وسایل نقلیه ویا بروز حوادثی مانند برخورد چندین وسیله نقلیه، در نقاط زیر نظر گره های سنسور ،اطلاع یافت و در نهایت درکل سطح شهروضیت ترافیک وتصادفات را شناسایی وپیگیری نمود.

کاربردهای پزشکی

مراقبت از سلامت انسان:

این کاربردها شامل تشخیص و نظارت بر بیماریهای جسمی انسان از طریق نصب حسگرها در بدن ویا کنترل بیماریهای روانی از طریق ثبت رفتارهای محیطی انسان توسط حسگرهاست.

جراحی:

از حسگرهای بسیار ریز هوشمند که مجهز به روبات باشند میتوان در انجام جراحی های خاص و ظریف استفاده کرد.

سایر کاربردها

از دیگر کاربردهای این شبکه ها ، کاربردهای آن ها در صنعت می باشد ، برای مثال در فرآیندهای اتوماسیون صنعتی در قسمت هایی که حضور انسان مشکل و یا غیر ممکن است ، می توان با راه اندازی این شبکه ها بر مواردی چون کنترل کیفیت محصولات و از آن مهم تر کنترل امنیت و ایمنی این نوع محیط ها نظارت کرد.

همچنین با بهره گرفتن از شبکه های حسگر بی سیم می توان منازل هوشمند طراحی کرد و مثلا از اینترنت وسایل خانه را کنترل کرد و شاید بتوان گفت که شبکه های حسگر بی سیم یک جز جدانشدنی از زندگی انسانها در آینده نزدیک خواهد بود.

براساس ویژگیهای عملیاتی کاربردهای فوق ، درحالت کلی میتوان کاربردهای شبکه های حسگر را در دو رده اصلی طبقه بندی کرد:کاربردهای پرس و جویی و کاربردهای وظیفه ای.

در کاربردهای پرس وجویی هدف آن است که اطلاعات جمع آوری شده در شبکه مورد پرس وجو قرار گیرد. به عنوان مثال حس کردن محیط به منظور استخراج اطلاعات از محیط فیزیکی(مثلا اطلاعاتی نظیر دما،رطوبت، نور، فشارو…) یکی از پرکاربردترین موارد در این زمینه ست.

این کاربردها ممکن است دارای پرس وجو های ساده برای استخراج داده های خام از گره ها و یا دارای پرس وجوهای پیچیده ای باشند که مستلزم جمع آوری و ترکیب داده ها از گره های مختلف است.

کاربردهای وظیفه ای شامل برنامه ریزی گره ها برای اجرای وظیفه ای معین به هنگام وقوع رویدادی خاص است.

این رویدادها به عنوان مثال میتوانند شامل تغییرات محیطی ، دریافت پیام از گره های مجاور و یا تغییرات نرم افزاری/سخت افزاری درون گره ها باشد. کاربردهای وظیفه ای میتوانند بصورت گسترده تری هم باشد که در آن گره ها با همکاری هم کار خاصی را انجام میدهند.مثلا دنبال کردن یک شی متحرک در یک منطقه.

نوع کاربرد فوق بصورت شماتیک در شکل ۱-۲ نشان داده شده است.

شکل۱-۲ : کاربردهای پرس وجویی و وظیفه ای در شبکه های حسگر[۲]

۱-۵عوامل مهم در طراحی شبکه های حسگر[۹][۱۰]

شبکه های حسگر به دلیل ویژگی های خاصی که دارند با چالشهای زیادی روبرو هستند وعوامل مهمی در طراحی آنها دخیل اند. این چالشها بیشتر به محدودیتهای انرژی ،پردازش داده ها و مکانیزمهای ارتباطی و مسیریابی مرتبط هستند. در این قسمت به برخی ازاین عوامل مهم اشاره میکنیم.

۱-۵-۱ مسیریابی

قراردادها و الگوریتم های مسیریابی همواره یکی از مسائل مهم در طراحی شبکه بوده است.این قراردادها و الگوریتم ها در شبکه های حسگر باید به گونه ای باشد که میزان مصرف انرژی شبکه به حداقل برسد.

با توجه به اینکه مکان حسگرها از قبل در شبکه مشخص نمی باشد، وجود یک پروتکل مناسب مسیریابی برای انتقال اطلاعات بسیار مورد نیاز است. این پروتکل باید توانایی این را داشته باشد که به صورت تطبیقی بتواند عملیات مسیریابی را انجام دهد

در حالت کلی انتظار میرود که قراردادهای مسیریابی سه عملکرد را درشبکه پیاده سازی کنند.تعیین و تشخیص تغییرات توپولوژی (مثلا خرابی و از کارافتادگی بعضی از گره ها) ، برقراری اتصالات در شبکه و محاسبه ویافتن مسیرهای مناسب.

درحال حاضر تلاشهای زیادی برای طراحی قراردادهای مسیریابی جدید و خاص برای شبکه های حسگر در حال انجام است، زیرا قراردادهایی که برای شبکه های دیگر طراحی شده اند قابلیت انطباق کامل با شبکه های حسگر را ندارند.

۱-۵-۲ انرژی محدود

مهمترین مساله چالش در شبکه های حسگر، انرژی محدود است.

گره های حسگر معمولا انرژی مورد نیاز خود را توسط یک یا چند عدد باتری تامین میکنند. در بسیاری از کاربردها، امکان دسترسی به این گره ها جهت تعویض باتری وجود ندارد و یا اینکار مقرون به صرفه نیست. مثلا مواقعی که تعداد زیادی از این گره ها در یک منطقه وسیع جغرافیایی مثل جنگل و دریا و یا در یک منطقه خطرناک مثل منطقه جنگی توزیع شده اند.

بسیاری از تلاشهای تحقیقاتی با هدف صرفه جویی در مصرف انرژی از جنبه های مختلف ، در حال انجام است.

در شبکه های حسگر، انرژی معمولا به سه منظور اصلی مصرف میشود:[۹]

انتقال داده

پردازش سیگنال

عملیات سخت افزاری

با توجه به اینکه پرمصرف ترین بخش مربوط به انتقال اطلاعات است ، در طراحی پروتکل ها سعی می شود که تا آنجایی که امکان دارد ابتدا با بهره گرفتن از پردازش اطلاعات حجم اطلاعات مورد نظر برای انتقال کاهش داده شود.

همان طور که در شکل زیردیده می شود ، ارتباطات نیاز به انرژی مصرفی بیشتری نسبت به پردازش دارند که این موضوع، اهمیت پروتکل های ارتباطی (مسیریابی) را به خوبی روشن می کند.

شکل ۱ -۳ : انرژی مصرفی حسگرها در ارسال و پردازش داده

۱-۵-۳ مقیاس پذیری

گاهی تعداد گره های موجود در یک شبکه حسگر به چند ده هزار میرسد.به همین خاطر مقیاس پذیری دراین شبکه ها از اهمیت زیادی برخوردار است . مقیاس پذیری در یک شبکه حسگر به عوامل مختلفی از جمله الگوریتم مسیریابی ، تعداد Sink ها، سخت افزار مورد استفاده و الگوی ترافیکی شبکه بستگی دارد.

۱-۵-۴ زمان تاخیر

در بسیاری از موارد زمان رسیدن اطلاعات از یک گره به گرهSink از اهمیت زیادی برخوردار است.در برخی از کاربردها مانند کاربردهای بلادرنگ باید بازه زمانی مشخص برای رسیدن بسته تضمین شود.

۱-۵-۵ هزینه پایین

هزینه پایین تولید گره های حسگر استفاده از این شبکه ها را در بسیاری از کاربردها میسر میسازد.اصولا فلسفه وجودی شبکه های حسگر استفاده از تعداد زیادی گره حسگر ارزان قیمت به جای استفاده از تعدادکمی حسگر گرانقیمت است. استفاده از تعداد زیادی حسگر ارزان قیمت با قابلیت های محدود مزایای بیشتری نسبت به استفاده از تعداد کمی حسگر گران قیمت با قابلیت های زیاد دارد.

از جمله این مزایا میتوان به دقت سنجش ، پوشش بهتر و مقاومت در مقابل خرابی اشاره کرد.

۱-۵-۶تحمل پذیری خطا

گره های موجود در یک شبکه حسگر، ممکن است به دلایل مختلف از شبکه خارج شوند.از دلایل عمده میتوان به اتمام منبع تغذیه و خرابی فیزیکی گره حسگر اشاره کرد.شبکه های حسگر باید بتوانند دربرابر انواع خرابی مقاوم بوده بعد از تخریب برخی از گره ها در شبکه همچنان به کار خود ادامه دهند.

۱-۵-۷ امنیت

حفظ امنیت داده ها در شبکه های حسگر از پیچیدگی خاصی برخوردار است.در بسیاری از موارد مثل در یک منطقه جنگی ، تامین امنیت فیزیکی گره های حسگر نا ممکن است. علاوه براین گره های حسگر عموما بصورت بیسیم با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و این در حالیست که شبکه های بیسیم مشکلات بسیاری در زمینه امنیت دارند. همه اینها در شرایطی است که منابع لازم ، همچون قدرت پردازشی و حافظه ، برای رمز نگاری و رمز گشایی در گره های حسگر بسیار محدود است.

به همین دلیل سه فاکتور امنیتی محرمانگی ، جامعیت و نفوذ ناپذیری در این نوع شبکه ها در خطر است. کارهای انجام شده در زمینه امنیت هنوز در مراحل اولیه خود است و هنوز راه طولانی برای رسیدن به نقطه ای قابل قبول در پیش است.

۱-۶ صرفه جویی در مصرف انرژی در شبکه های حسگر

هر حسگر حدودا بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ ساعت با یک باتری AAA در حالت فعال[۴] کار میکند[۴۰].

از آنجا که معمولا تعداد زیادی حسگربسیار ظریف در نواحی دور دست ، خود کار[۵] و یا خصومت آمیز مورد استفاده قرار میگیرند امکان شارژ مجدد و یا تعویض باتری آنها وجود تدارد.

این امر به همراه این نکته که گنجایش باتری ها هر ۳۵ سال تنها دوبرابر میشود[۴۱] اهمیت روش های صرفه جویی در مصرف انرژی را بهتر نشان میدهد. از آنجا که معمولا از شبکه های حسگر انتظار میرود که چندین ماه تا یکسال عمر کنند(بدون شارژ مجدد) [۱۸][۲۱]صرفه جویی در انرژی از مهمترین نکات در طراحی وپیاده سازی پروتکل ها در شبکه های حسگر میباشد.

از سوی دیگر توانایی حسگر در جمع آوری داده بستگی به کیفیت اتصال[۶] آن به سایر حسگرها و پوشش[۷] آن بر ناحیه دارد. روش های صرفه جویی انرژی معمولا بر کیفیت اتصال و پوشش حسگر ها تاثیر منفی میگذارند. از سوی دیگر باید برنامه ها در شبکه های حسگر در برابر وقوع خطا مقاومت داشته باشند که این امر نیز از این روشها تاثیر منفی میپذیرد.

از روش های رایج در جهت صرفه جویی در انرژی و حداکثر سازی طول عمر شبکه ، غیر فعال کردن تعدادی از گره ها و فعال نگه داشتن تعدادی دیگر برای اجرای وظایف جمع آوری داده و ارتباطات میباشد.

هنگامیکه یک حسگر غیر فعال میشود تمامی قسمتهای آن غیر از یک تایمر با مصرف پایین انرژی برای فعال سازی مجدد آن از کار می افتند[۴۲]. بنابراین مصرف انرژی در حسگر تنها در صد کوچکی از مصرف آن در حالت فعال میباشد.

روش های گوناگونی برای زمانبندی فعالیت گره ها ارائه شده اند که در لایه های مختلف شبکه فعالیت گره ها را زمانبندی میکنند.برای مقایسه این روشها لازم است پیش فرضها و شرایط در نظر گرفته شده در هر روش را مد نظر قرار دهیم.

هریک از روش های ارائه شده برای صرفه جویی در انرژی پیش فرضها و هدفهای گوناگونی دارند.

برای برخی از کاربردها سرعت انتقال داده مهم است و برای برخی دیگر انتقال بدون خطا ، برخی برای شبکه های با توزیع تصادفی طراحی شده اند و برخی برای شبکه های با توزیع دستی،….

با توجه به این نکات، لازم است که پیش فرضها و اهدافی که باعث تفاوت در روش های گوناگون ارائه شده برای حداکثرسازی عمر شبکه میشوند را مطرح و طبقه بندی کنیم.

۱-۶-۱ پیش فرضهای طراحی

از آنجاکه روش های مورد بررسی سعی در صرفه جویی در مصرف انرژی دارند ، دو فرض در بین تمامی آنها مشترک است:

هر حسگر منبع انرژی محدودی دارد.

حسگرها قرار است برای مدت زیادی فعالیت کنند.

در این قسمت به مقایسه طراحی های مختلف که منعکس کننده ساختارهای مختلف شبکه[۸] ، روش های مختلف به کار اندازی[۹] و قابلیت های مختلف حسگر[۱۰]ها میباشد، میپردازیم.

ساختار شبکه:شبکه میتواند مسطح یا غیر سلسله مراتبی باشد به این معنی که همه حسگرها نقش یکسان و کارایی یکسان در شبکه دارند. در مقابل ممکن است که شبکه سلسله مراتبی باشد . به عنوان مثال در شبکه های حسگر با هدف تجسس و یا ردگیری[۱۱] ، برخی گره ها مسئولیت ترکیب داده ها را به عهده میگیرند. این گره ها داده ها و گزارشهای سایر گره ها ی موجود در همسایگی شان را جمع آوری کرده و تشخیص میدهند که آیا شیئ ای کشف شده است یا نه و نتیجه حاصل را به مرکز اطلاع میدهند.به این نوع ساختار معمولا ساختار خوشه ای[۱۲] و یا بر پایه نگهبان[۱۳] گفته میشود که در آن سرگروه ها نقش مهمتری نسبت به سایر گره ها ایفا میکنند.بسیاری از روش های مورد بحث فرض خود را بر خوشه بندی بودن ساختار شبکه حسگر قرار میدهند[۴۲].

روش های مختلف به کار اندازی:کارایی شبکه حسگر و پوشش حسگر میتواند تحت تاثیر طرز اولیه چیدمان آنها قرار بگیرد.به عنوان مثال گره ها ممکن است که توسط یک هواپیمای در حال پرواز برروی منطقه تحت نظر ریخته شوند ویا ممکن است به صورت دستی در محل خود قرار داده شوند که در سناریوی اول توزیع گره ها تصادفی میباشد. بسیاری از روشها فرض میکنند که حسگرها توزیع یکنواخت تصادفی را در منطقه تحت نظر دنبال میکنند[۲۱][۲۵]. برخی از روشها بصورت مستقیم این فرض را بیان نمیکنند ولی در صورتیکه این فرض برقرار باشد ، برخی از روشها توزیع را پواسون دوبعدی در نظر میگیرند.برخی دیگر توزیع را توری در نظر میگیرند.[۱۸]اکثر روشها در نظر میگیرند که تعداد گره هایی که در یک ناحیه به کار گرفته شده اند از تعداد مورد نیاز برای انجام کار بیشتر است و بنابراین میتوان تعدادی از آنهارا خاموش کرد.(حتی در برخی در نظر گرفته میشود که مرتبه بزرگی تعداد گره های بکار رفته یک مرتبه بیشتر ازتعداد مورد نیاز است.)این چگالی ، بالا در نظر گرفته میشود.

مدلهای کشف: اکثر روش های مورد بحث در نظر میگیرند که در صورتیکه شئی در محدوده پوشش حسگر باشد حتما این شی کشف خواهد شد. به بیانی دیگر کشف شی قطعی میباشد.در مواردی برای کشف شئ احتمالاتی در نظر گرفته شده است که در آن احتمال کشف تابعی از فاصله حسگر از شئ میباشد.

محدوده حسگر: محدوده حسگر معمولا یک ناحیه دایره ای و یا یک کره سه بعدی به مرکزیت حسگر میباشد.به علاوه معمولا محدوده حسگرها مساوی در نظر گرفته میشود.برخی از روش های ارائه شده قابل کاربرد در هرگونه ناحیه محدب و غیر یکنواخت(ولی قطعی) قابل استفاده هستند.[۳۹]

دامنه ارسال[۱۴]: روش های گوناگونی در نظر میگیرند که حسگر قادر است با تغییر قدرت ارسال رادیویی خود به دامنه های ارسال متفاوتی دست پیدا کند [۲۵][۴۲].برخی از انواع گره ها مانندMICA2 درجات مختلفی از دامنه های ارسال را فراهم میکنند[۴۳].

همزمان سازی: بسیاری از روشها فرض میکنند که گره ها همزمان شده اند تا با یکدیگر بیدار شده و دور جدیدی از زمانبندی را شروع کنند .روش های گوناگونی برای همزمان سازی گره های حسگر ارائه شده است[۳۶][۳۷].

مدلهای خرابی[۱۵]: چگونگی خرابی گره ها فرض مهمی هم درباره گره ها و هم درباره محیطی که گره ها در آن بکار رفته اند ،میباشد. تمامی روشها در نظر میگیرند که هنگامیکه انرژی یک گره به اتمام میرسدآن گره خراب شده است. برخی روش های دیگر در نظر میگیرند که ممکن است گره ها پیش از آنکه انرژیشان به اتمام برسد خراب شوند .به عنوان مثال ممکن است حسگرها توسط تانکها در یک منطقه نظامی نابود شوند[۲۵].

پویایی حسگرها: در اکثر روشها در نظر گرفته میشود که حسگرها جابجایی ندارند ویا اینکه بطور مستقیم فرضی بیان نمیشود.در واقع اکثر مقالات به این بحث میپردازند که حسگرها در محیط واقعی جابجایی ندارند و یا جابجایی بسیار کمی دارند[۲۱].

اطلاعات مکانی: برخی از روشها در نظر میگیرند که حسگرها قادر هستند مکان جغرافیایی خودرا تعیین کنند.معمولا اطلاعات جغرافیایی برای تعیین اینکه چه مقدار از ناحیه تحت پوشش حسگر با همسایگانش همپوشانی دارد به کار میرود .اگر مکان به کار گیری حسگر ازقبل مشخص بوده و حسگر جابجایی نداشته باشد میتوان این اطلاعات را پیش از به کار اندازی درون حسگر برنامه ریزی کرد.درغیر اینصورت لازم است که گره ها به دستگاه موقعیت یاب جهانی مجهز باشند و یا یک الگوریتم مسیریابی را اجرا کنند[۴۴].

۱۰-اطلاعات فاصله: برخی از مقالات فرض میکنند که در یک ساختار خوشه ای گره ها قادر هستند که فاصله خود را از سرشاخه خود تعیین کنند .اطلاعات فاصله را میتوان از اطلاعات مکان گره ها استخراج نمود(ولی عکس این عمل ممکن نمیباشد.)به علاوه ممکن است بتوان فاصله را از قدرت سیگنال تخمین زد[۴۲].

۱-۶-۲ اهداف طراحی[۱۶]

کاربردهای مختلف دارای نیاز مندیهای متفاوتی هستند، بنابراین شبکه های حسگر ممکن است در اهداف طراحی متفاوت باشند ویا اینکه اولویت اهداف آنها با یکدیگر فرق کند. بیشینه کردن طول عمر شبکه مسلما یکی از مهمترین اهداف طراحی در همه شبکه های حسگر است که قرار است برای مدت طولانی کار کنند. از سوی دیگر شبکه های حسگر برای انجام وظیفه ای مشخص مانند حس کردن محیط و انتقال داده به کار میروند بنابراین یک یا چند هدف کیفیت سرویس[۱۷] مانند حفظ پوشش محیط ، نیز به همراه کمینه کردن مصرف انرژی در نظر گرفته میشوند.به علاوه طراحی ممکن است تعدادی هدف لایه بالا[۱۸] ماننداستحکام[۱۹]، مقیاس پذیری[۲۰] و یا سادگی[۲۱] داشته باشد. دستیابی به یک هدف ممکن است برروی یک هدف دیگر تاثیر بگذارد .بنابراین لازم است که رابطه بین این اهداف مورد مطالعه قرار بگیرد.

بیشینه کردن عمر شبکه: عمر شبکه بصورتهای مختلفی تعریف شده است و هر روش کارا در مصرف انرژی نوع خاصی از عمر شبکه رابیشینه میکند.[۲۱][۳۱] [۴۲] [۴۵] در ساده ترین حالت ،شبکه زنده در نظر گرفته میشود در صورتیکه یکی از حسگرها زنده باشند. عمر شبکه ممکن است بدین صورت تعریف شود که تازمانیکه درصد گره های فعال در یک شبکه از یک آستانه پایینتر است (مثلا۹۰%) شبکه زنده است. نوع دیگری از تعریف عمر شبکه به این صورت است که یک معیار کیفیت سرویس در نظر گرفته شود. به عنوان مثال تا زمانیکه پوشش ناحیه (یا اتصال،در صد انتقال داده و…) از یک حد بالاتر است شبکه فعال تعریف میشود.

پوشش حسگرها: از آنجا که حس کردن محیط وظیفه اصلی شبکه حسگر است فراهم آوردن پوشش برروی ناحیه مورد نظر یک معیار کیفیت مهم است.اگر تمامی نقاط در ناحیه مورد نظر تحت پوشش شبکه باشند گفته میشودکه شبکه پوشش۱- لایه ای[۲۲] دارد .در صورتیکه هر نقطه حداقل توسط k حسگر پوشانده شود به آن پوشش –Kلایه ای[۲۳] گفته میشود(پوشش ۱-لایه ای نوع خاصی از پوشش –Kلایه ای است.) یک شبکه حسگر همچنین ممکن است که پوشش ۱- لایه ای یا –K لایه ای جزئی[۲۴] داشته باشد.گاهی ارائه تضمین قطعی با پیش فرضهای داده شده ممکن نمیباشد بنابراین برخی روشها ، پوشش حدی هنگامیکه تعدادگره ها به سمت بی نهایت میرود ارائه میکنند[۲۵] [۱۸].

اتصال شبکه:در صورتیکه داده های حسی[۲۵] نیاز داشته باشند تا با چند گام[۲۶] به ایستگاه پایه برسند حفظ اتصال بین گره ها اهمیت بسیاری پیدا میکند .برخی از روشها حتی سعی میکنند که شبکه را طوری پیکربندی کنند که درجه ای از اتصال[۲۷] که مورد نیاز کاربرد است رافراهم کنند.مشابه پوشش حسگرها، اتصال آنها هم میتواند حدی در نظر گرفته شودبه این صورت که هنگامیکه تعدادگره ها به سمت بی نهایت حرکت کند شبکه حتما متصل خواهد بود.[۲۳]

نرخ انتقال داده:بالابودن نرخ انتقال داده معیار کیفیت سرویس دیگری برای برخی از کاربردها میباشد.این مقدار میتواند بصورت درصد داده های انتقال داده شده از یک منبع به یک مقصد تعریف شود.این معیار هنگامیکه درون شبکه تجمیع صورت میگیرد مناسب نیست.

کیفیت پایش[۲۸]:یک معیار ارائه شده برای کیفیت پایش در شبکه های حسگر طراحی شده ویژه ردگیری اهداف بصورت میانگین فاصله ای که یک هدف طی میکند پیش از اینکه توسط شبکه کشف شود ، تعریف میشود.به این صورت شبکه ای که بتواند در مدت زمان و فاصله کوتاهتری هدف را شناسایی کند دارای کیفیت پایش بهتری میباشد.کیفیت پایش تنها به پوشش گره ها بستگی ندارد بلکه به چینش جغرافیایی آنها نیز بستگی پیدا میکند.درصورتیکه شبکه در برخی از نقاط خوشه بندی شده باشد ممکن است که هدف فاصله زیادی را طی کند پیش از اینکه کشف شود.بنابراین ممکن است فاصله ای که هدف پیش از کشف شدن طی میکند بیشتر از شبکه حسگری با پوشش مشابه ولی خوشه بندی نشده و دارای توزیع یکنواخت تر باشد.

نهانکاری: برخی از کاربردها در شبکه های حسگر نیاز دارند که کار آنها قابل کشف نباشندویا احتمال کشف آنها بسیار پایین باشد.نهانکاری از طریق کاهش تعداد پیامهای کنترلی ممکن میباشد.پایین آوردن مدت زمان ارسال نیز به نهانکاری کمک میکند در صورتیکه گره ها تنها در دوره های خاص اجازه ارسال داشته باشند.[۴۵]

مصرف انرژی متعادل: برخی از روشها سعی میکنند که مصرف انرژی بین گره ها را متعادل کنند.یک استدلال رایج برای این کار این است که اگر انرژی برخی از گره ها زودتر از بقیه به اتمام برسد پوشش شبکه و یا اتصال آن ممکن است پیش از موعد از بین برود.یک استدلال مخالف به چگالی بالای گره تکیه میکند و میگوید که حتی اگر برخی از گره ها از بین بروند گره های جایگزین آنها موجود خواهد بود.

مقیاس پذیری:یک تعریف همه گیر برای مقیاس پذیری ارائه نشده است.ولی در اکثر شبکه های حسگر افزایش بصورت خطی ویا سریعتر هزینه محاسبات نسبت به افزایش تعداد همسایگان یک گره ناخوشایند است.از سوی دیگر اگر هر گره تنها وضعیت همسایگان فعال خود را نگهداری کند از آنجا که تعداد این گره ها کم است الگوریتم همچنان مقیاس پذیر در نظر گرفته میشود.

استحکا[۲۹]م:استحکام ،توانایی شبکه در تحمل خرابی های پیش بینی نشده است.به عنوان مثال حسگرهای یک شبکه ممکن است توسط تانک ها یا بمب ها پیش از اتمام باتری آنها خراب شوند.یک روش مستحکم نمیتواند انتظار داشته باشدکه همه گره های خواب شبکه بیدار شوند.زیرا ممکن است تعدادی از این گره ها در مدت زمان خواب خود از کار افتاده باشند.بدیهی است که پیش فرضهای طراحان تا حد زیادی تعیین کننده استحکام برنامه میباشد.

سادگی:حسگرهای فعلی دارای حافظه محدودی برای ذخیره کردن برنامه ها هستند.مثلاMICA2 تنها ۸کیلوبایت فضای حافظه برای ذخیره برنامه دارند.به علاوه حسگرها دارای قدرت محاسباتی پایین میباشندو اشکال زدایی آنها دشوار میباشد.

۱-۶-۲-۱ رابطه بین اهداف طراحی

ازآنجا که بررسی رابطه همه موارد فوق ممکن نمیباشدبرخی از روابط مهمتر بین این اهداف طراحی بررسی میشوند.

هنگامیکه دامنه ارسال گره ها حداقل دوبرابر دامنه پوشش حسگرها باشد،پوششK- لایه ای منجر به اتصال K تایی میشود.[۲۳]

بالاتر بودن درجه اتصال معمولا باعث بالارفتن استحکام شبکه دربرابر خرابی ها میشودزیرا تعداداتصالاتی که باید قطع شوند تا اتصال شبکه از بین برودافزایش می یابد.

نرخ انتقال داده معمولا با بالا رفتن درجه اتصال افزایش پیدا میکند ولی در صورتیکه این درجه بسیار بالا باشدبرخورد بین بسته های ارسالی ممکن است این رابطه را برعکس کند.

بالاتر بودن میزان نهانکاری میتواند منجر به مصرف انرژی کمتر شود درصورتیکه نهانکاری از طریق پایین آوردن پیام های کنترلی انجام شود.

۱-۶-۳ حالتهای صرفه جویی در مصرف انرژی حسگر[۳۰]

برای فهم بهتر روش های صرفه جویی در مصرف انرژی لازم است حالتهای مختلف ذخیره انرژی که توسط حسگر فراهم میشوند را بررسی کنیم.یکی از پیچیدگی ها در اینجا متفاوت بودن پشتیبانی حسگرهای مختلف از حالتهای صرفه جویی در مصرف انرژی میباشد و حتی اگر حسگرها دارای حالات صرفه جویی مشابهی باشند واژگان بکار رفته توسط مقالات مختلف برای آنها متفاوت میباشد.حالات رایج صرفه جویی در مصرف انرژی را در این قسمت بررسی خواهیم کرد:

◄ فعال:تمامی قسمتهای حسگر فعال میباشند.حسگر قادر است که داده های حسی را جمع آوری کرده ، پیام را دریافت کند و یا بفرستد ، داده ها و پیامها را پردازش کند و سایر انواع محاسبات را انجام دهد.این حالت معمولا فعال خوانده میشود و یک حالت صرفه جویی در مصرف انرژی نیست.

◄ واحد حسی [۳۱]فعال: حداقل یکی از واحدهای حسی و پردازنده فعال میباشند ولی واحد گیرنده و فرستنده خاموش میباشد.در این حالت حسگر قادر است داده های حسی را جمع آوری و پردازش کند ولی قادر به فرستادن یا دریافت پیام نمیباشد.

◄ واحد فرستنده فعال: دستگاه فرستنده و پردازشگر روشن هستند ولی واحد های حسی حسگر خاموش میباشند.دراین حالت حسگر قادر است پیام بفرستد،دریافت کند و پیامها را پردازش کند ولی قادر به حس کردن محیط نیست.

◄غیرفعال: پردازشگر حسگر خاموش میباشد ولی یک تایمر و یا یک مکانیسم راه اندازی دیگر برای فعالسازی حسگر را برعهده دارد.به این حالت ، حالت خواب گفته میشود.

باید توجه داشت که برخی از حسگرها حالات مختلف غیر فعال دارند که هرکدام مکانیزم به راه اندازی متفاوتی دارند .برای مثال حسگرهایAMPSµ دارای سه حالت خواب میباشد:دیده بانی[۳۲]،مشاهد[۳۳]ه و خواب عمیق[۳۴].[۴۶] در هر سه مورد پردازشگر خاموش میباشد بنابراین حسگر قادر به پردازش داده های حسی ویا پیام ها نمیباشد.درحالت دیده بانی ، هم واحد حسی و هم واحد فرستنده فعال هستندتا پیامهای فعالسازی را دریافت کنند. در حالت مشاهده ، تنها واحد حسی فعال میباشد.تفاوت آنها با واحد حسی فعال در این است که در این حالت پردازشگر نیز خاموش میباشد.در حالت خواب عمیق نه واحد حسی فعال است نه واحد فرستنده.بنابراین حسگر برای بیدار شدن به تایمر داخلی خود تکیه میکند.اکثر انواع حسگرها دارای حالتی شبیه AMPSµ میباشند که این حالت در اکثر روش های صرفه جویی در مصرف انرژی مورد استفاده قرار میگیرد.طراحانAMPSµ روشی را برای استفاده از هر سه حالت صرفه جویی ارائه داده اند.

بیشترین مقدار صرفه جویی انرژی در حالت خواب عمیق صورت میگیرد زیرا واحدهای حسگر ، پردازش وفرستنده همگی خاموش هستند.فعالیت واحد فرستنده معمولا مصرف انرژی بیشتری نسبت به واحد حسی دارد ولی مصرف انرژی دستگاه فرستنده همچنین بستگی به الگو و فرکانس ارتباط دارد.

تقریبا تمامی روشها از حالت غیر فعال استفاده میکنند.برخی از روشها از دوحالت واحد حسی و واحد فرستنده فعال نیز استفاده میکنند.گاهی اوقات تعیین اینکه حسگر در کدامیک از حالات فوق به سر میبرد دشوار است.

۱-۷ روش های زمانبندی توزیع شده در شبکه های سلسله مراتبی

در شبکه های سلسله مراتبی مانند شبکه های خوشه بندی شده[۳۵] ، حسگرها توسط مکانیزمی در خوشه هایی محلی دسته بندی میشوند.هر خوشه دارای یک سرخوشه[۳۶] (سرگروه) است.سرخوشه ها ممکن است حسگرهایی با توانایی بالاتر حسی ویا… نسبت به سایر گره ها باشند یا نباشند.سرخوشه ها وظیفه ارتباط گره های درون خوشه خود با ایستگاه پایه را به عهده دارند.ارتباط سرخوشه ها با ایستگاه پایه ممکن است چندگامه و از طریق سرخوشه های دیگر باشد.در این قسمت به روش های زمانبندی بر پایه خوشه بندی میپردازیم:

در[۵۱] روش [۳۷]LEACH(خوشه بندی سلسله مراتبی انطباقی کم مصرف) برای خوشه بندی گره ها در شبکه های حسگر ارائه شده است. در این روش به صورت تصادفی نقش سرخوشه بین گره های مختلف تقسیم میگردد تا مصرف انرژی به صورت یکنواخت بین گره های مختلف تقسیم شود.درLEACH فعالیتها به دوره هایی تقسیم میشوند.از آنجایی که سرخوشه وظایف بیشتری به عهده دارد در هر دوره سرخوشه عوض میشود تا از خالی شدن سریع باتری سرخوشه ها جلوگیری شود.سر خوشه ها بصورت خود بر گزیده تعیین میشوند.برای صرفه جویی در مصرف انرژی حسگرهای غیر سرخوشه همگی مگر در هنگام فرستادن داده خاموش میشوند.

در مقاله ژورنال LEACH دو مورد بهبود داده شده است:

الگوریتم بهتری برای انتخاب سرخوشه ها ارائه شده است.

تعداد بهینه خوشه ها در شبکه تعیین شده است.

به این روشE-LEACH[38] گفته میشود.

در[۵۲]و[۵۳] یک روش ساده برای انتخاب سرخوشه ها ارائه شده است.در این روش سرخوشه ها با احتمال P انتخاب میشوند. در این روش دونوع سرخوشه وجود دارد.سرخوشه های داوطلب و سرخوشه های اجباری. هرگره با احتمال P به صورت یک سرخوشه داوطلب درمی آید. این گره سپس این موضوع را با پیامی اعلان میکند که این اعلان تاKگام پیش میرود.هر گره غیر سر خوشه ای که این پیام را میشنود به صورت جزئی از این خوشه قرار می گیرد.هرگاه حسگری بعد از طی t دوره زمانی به عضویت هیچ

گروهی در نیامد به صورت اجباری به عنوان سرگروه تعیین می شود.در [۵۲]و [۵۳] مقدار بهینه احتمالP برای کمینه سازی مصرف انرژی در یک شبکه سلسله مراتبی h- لایه ای تعیین شده است.

در[۴۵] یک روش دیده بانی کم مصرف(ESS[39]) که کارایی دیده بانی را در برابر مصرف انرژی با تنظیم حساسیت سیستم،دادوستد می کند. در این روش گره ها به صورت پویا به دو دسته نگهبان[۴۰] و غیر نگهبان تقسیم می شوند.نگهبان ها مشابه سرخوشه ها به صورت محلی توسط حسگرها انتخاب می شوند.یک حسگر در صورتیکه ببیند که هیچ یک از همسایگانش به عنوان نگهبان تعیین نشده اند ،خود را به عنوان نگهبان انتخاب میکند و قصد خود را به همسایگانش اطلاع می دهد.یک تاخیر با مدت زمان تصادفی برای جلوگیری از برخورد اعلان ها هنگامی که تعدادی همسایه همزمان تصمیم می گیرند که نگهبان شوند استفاده می شود.گره های غیر نگهبان به صورت متناوب از حالت بیدار به حالت خاموش می روند و بالعکس.دو روش مختلف پیش فعال[۴۱] و واکنشی برای تعین دوره های خواب و بیدار ارائه شده اند.

در[۴۲] یک روش زمانبندی خواب گره ها به نام زمانبندی فاصله خطی(LDS[42]) برای شبکه های سلسله مراتبی خوشه بندی شده با چگالی بالا ارائه شده است.هدف،کاهش مصرف انرژی در عین حفظ پوشش کافی است. برای دستیابی به این هدف گره هایی که در فاصله بیشتری از سرخوشه قراردارند با احتمال بالاتری به خواب می روند.منطق این کار بر این نکته استوار است که گره ها قادرهستند در گامهایی دامنه ارسال خود را تغییر دهند و از آنجاکه برای ارسال به نقاط دورترانرژی بیشتری نیاز است،گره های دور از سرخوشه بیشتر به خواب می روندتا هزینه بالای ارسال آنها به سرخوشه جبران گردد.در این روش ساختار خوشه ها ایستا است و هنگامیکه سرخوشه ها انتخاب شوند دیگر تغییر نمیکنند.

در[۵۴] نویسندگان به گسترش روشLDS پرداخته اند و روش زمانبندی با مصرف انرژی متوازن(BS) را ارائه کرده اند. در این روش با توزیع متوازن وظایف فرستادن و حس کردن بین گره های غیرسرخوشه تلاش شده است که مصرف انرژی گره ها مستقل از فاصله آنها از سرخوشه باشد.نویسندگان یک تابع بااحتمال به خواب رفتن p(x) به دست آورده اندکه در آن مصرف انرژی گره مستقل از x یعنی فاصله آن از سرخوشه می باشد.

۱-۸روشهای زمانبندی توزیع شده در شبکه های غیر سلسله مراتبی

دراین بخش برخی از روش های زمانبندی راکه قابل استفاده در شبکه های غیر سلسله مراتبی میباشند بررسی میکنیم.

در [۱۸]روش زمانبندی تصادفی مستقل ([۴۳]RIS) برای افزایش طول عمر شبکه در عین دستیابی به پوشش

-kلایه ای ارائه شده است.درRIS زمان به دوره هایی تقسیم میشود .در ابتدای هردوره هر گره تصمیم میگیرد که در ادامه دوره به احتمال P فعال باشدو یا با احتمال ۱-P به خواب برود. طول عمر شبکه در این روش تقریبا به اندازه۱/p افزایش پیدا میکند.به علاوه برای پوشش –Kلایه ای حدی بااستفاده ازRIS برای سه نوع توزیع (توری،یکپارچه تصادفی و پواسون) شروط لازم محاسبه گردیده اند.

در[۳۰] یک روش توزیع شده برای زمانبندی در عین حفظ پوشش ارائه کرده اند.برای جلوگیری از کاهش پوشش شبکه یک گره تنها زمانی اجازه خاموش شدن پیدا میکند که تمامی ناحیه مربوط به آن توسط حسگرهای همسایه پوشانده شده باشند.به حسگرهای همسایه پشتیبانهای خاموشی[۴۴] گفته میشود و ناحیه ای که هر حسگر میپوشاند بخش تحت پوشش[۴۵] نامیده میشود.هر حسگر از اطلاعات جغرافیایی همسایگانش و دامنه حسی آنها برای تعیین بخشهای تحت پوشش استفاده میکند.اگر ۳۶۰درجه اطراف حسگر توسط همسایگان پوشانده شود گره واجد شرایط غیرفعال میشود. به این روش ، روش بخش تحت پوشش گفته میشود.

در[۴۷] مسئله زمانبندی حسگرها به صورت یک مسئله بیشینه سازی با شرطهایی بر روی عمر باتری و پوشش حسگرها حل میشود.

در این مقاله یک روش متمرکز و یک روش توزیع شده برای حداکثرسازی عمر شبکه در عین دستیابی به پوشش –kلایه ای ارائه شده است. در این روش دستیابی به یک درجه مشخص از پوشش ممکن است (در صورت کافی بودن چگالی) در حالیکه در روش بخش تحت پوشش که پیش ازاین مورد بحث قرارگرفت درجه پوشش فعلی شبکه حفظ میشود.در این روش هرحسگردر یکی از حالات زیر به سر میبرد:استراحت، بیدار ، آسیب پذیر[۴۶].در حالت آسیب پذیر اگر حسگر به این نتیجه برسد که بخش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-18] [ 01:02:00 ق.ظ ]




دیگری را بگیرد . مانند دو کیسه ذغال از یک جنس ، مثلی به وزن و عدد شناخته می‌شود.»[۱۷]
حقوقدانان دیگر نیز در تعریف مال مثلی آورده اند : « به اموالی گفته می شود که مشابه و نظائر و امثال آن‌ها بین مردم و در اماکن خرید و فروش یافت شود. به طوری که اگر یکی از انواع آن تلف گردد بتوان با تهیه مثل آن در مورد جایگزینی آن اقدام نمود . بعنوان مثال اگر کسی یخچال ۱۲ فوت ارجی را به دیگری امانت بسپارد و در اثر سهل انگاری بواسطه حریق از بین برود ، بتوان با مراجعه به فروشگاه های لوازم خانگی یخچال ۱۲ فوتی را از همان نوع خریداری و به مدعی تسلیم نمود.» [۱۸]
بند دوم : مثلی از دیدگاه فقها
از آنجا که فقها تعاریفی هماهنگ برای مثلی و قیمی ارائه نکرده اند ، نمونه هایی از آن‌ها را ذکر و مورد بررسی قرار داده و در پایان تعریفی صحیح پیرامون این دو عنوان بیان خواهیم نمود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این تعاریف را در نگاه کلی می توان به چهار قسم تقسیم نمود ، که به بررسی آن ها می‌پردازیم :
دسته اول : در این دسته از تعاریف به اتحاد دو شیء ، در نوع یا صنف اشاره شده است . محقق اصفهانی دراین باره می‌نویسد : « صفات در مقابل ذات اگر از قبیل صفاتی باشند که نوعاً افراد مثل هم وجود داشته باشد ، موصوف به آن صفات را مثلی گویند و اگر از نظر نوع چنین نباشد ، قیمی خواهند بود.»[۱۹]
محقق خویی (ره) می نویسد : « اوصاف اشیاء بر دو دسته اند : یک دسته از آن ها دخیل در مالیت شیء هستند و دسته دیگر هیچ‌گونه دخالتی در آن ندارد . دسته اول اگر از آن هایی باشد که برای موصوف به حسب نوع یا صنف ، افراد مماثل وجود داشته باشد ، مثلی است و اگر موصوف این دسته از صفات ، به نحوی که ذکر شد نباشد ، قیمی است .» [۲۰]
دسته دوم : این تعریف را شیخ انصاری (ره) در مکاسب از تعداد زیادی از فقها نقل کرده است و آن را به مشهور نسبت داده است . وی می نویسد : « مثلی عبارت از آن اشیائی است که اجزای آن از نظر قیمت با هم مساوی باشند .» آنگاه خود ایشان توضیح می‌دهد که منظور از اجزاء آن است که حقیقتاً اسم آن شیء برآن صدق کند : مثلاً بر انواع گندم ، حقیقتاً اسم گندم صدق می‌کند ، در حالی که ممکن است اسم گندم بر غذایی که از آن درست می‌شود ، صدق نکند . مراد از تساوی در قیمت نیز آن است که مثلاً اگر کل آن صد تومان ارزش داشته باشد ، نصف آن پنجاه تومان ارزش داشته باشد ، چنانکه در گندم چنین است . اما در یک گوسفند ذبح شده آن گونه نیست مرحوم شیخ انصاری اشکالات زیادی که بر این تعریف وارد شده است را نقل می‌کند و خود ایشان هیچ‌گونه تعریفی از مثلی و قیمی ارائه نمی‌دهد . [۲۱]
دسته سوم : در این دسته معتقدند که مثلی مالی است که میزان رغبت عرف و مطلوبیت آنها همسنگ بوده و در پی آن از مالیت یکسانی برخوردار باشند. بعنوان مثال مصنوعات کارخانه ها و تولیدات ماشینی از آنجا که در عرف دارای ویژگی های یکسانی هستند ، مثلی به شمار می‌آید. [۲۲]
این تعریف ، نسبت به تعاریف گذشته صحیح تر به نظر می رسد ؛ هر چند بهتر آن بود که تکیه گاه تعریف بر اصل مطلوبیت قرار می‌گرفت . زیرا گاهی ابزار و لوازم ساخت یک شی ، یا حتی کارخانه سازنده آن ، متفاوت می‌باشد . معذالک ممکن است افراد آن مثلی محسوب گردد . چرا که افراد آن برای عرف و عقلا دارای مطلوبیت یکسان است .
دسته چهارم : این دسته از تعاریف به صفاتی اشاره دارد که نتیجه آن تساوی در میزان رغبت و تمایل افراد به آن و در نتیجه تساوی در مالکیت و قیمت افراد آن می‌باشد. به عبارت دیگر، شیئی مثلی است که میزان رغبت عرف نسبت به صفات موجود در افراد آن و مطلوبیت آنها در نظر عرف و عقلا متفاوت نباشد. برخی محققان و فقیهان بزرگ معاصر، طرفدار این نظریه هستند. از جمله آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و امام خمینی (ره).[۲۳]
بند سوم: تعریف مناسب
به رغم اختلاف بسیاری که در تعاریف مثلی و قیمی مشهود است. همه آنها در یک اصل اشتراک دارند و آن این است که مثلی و قیمی دو اصطلاح عرفی بوده و در هیچ آیه یا روایتی مفهوم آن دو بیان نشده است، چنانکه پیش از این اشاره کردیم دو عنوان مثلی و قیمی از عناوینی هستند که می‌بایست برای تعاریف آنها به تحلیل رفتار عرف عقلا نسبت به اشیایی خارجی توجه کرد و با کسب در تکازات ذهنی عرف و عقلا نسبت به آنها ویژگی های اشیائی مثلی را شناسایی کرده و آن را ضابطه مند نمود و سپس به صورت تعریف ارائه داد. اشکال عمده اغلب تعاریف ذکر شده این است که این رویه را در پیش نگرفته، در نتیجه از فراگیری لازم نسبت به زمان و مکان کیفیات برخوردار نمی‌باشند. زمانی افراد یک شیء در نظر عرف و عقلا مثل هم به شمار می‌آیند که آنها حاضر باشند افراد آن را به جای هم قبول کنند. این امر در صورتی محقق می‌شود که خصوصیات افراد آن شی به گونه ای باشد که باعث تفاوت رغبت ، مطلوبیت و در نتیجه تفاوت در مالیت آنها نمی گردد. با این بیان به نظر می آید که تعریف اخیر در مقایسه با سایر تعاریف به واقع نزدیکتر بوده و فراگیری آن نسبت به زمان و مکان و کیفیت گسترده‌تر می باشد. با توجه به این تعریف می توان اظهار داشت که در عصر حاضر برخی از آفریده های طبیعی که در زمان های سابق مثلی محسوب می شده اند از مثلی بودن خارج شده‌اند، در مقابل بسیاری از مصنوعات کارخانه ها و تولیدات ماشینی که پیش از این قیمی بوده‌اند، از آنجا که در نظر عرف دارای ویژگی های یکسانی هستند، به این معنا که میزان رغبت عرف و مطلوبیت آنها، همسنگ بوده و در پی آن، از مالیت یکسانی برخوردارند مثلی به شمار می‌رود.[۲۴]
بند چهارم : عناصر شناسی مال مثلی
با توجه به تعاریفی که در خصوص مال مثلی ارائه شد وهمچنین تعریفی که قانون مدنی در ماده ۹۵۰ در خصوص اموال مثلی و قیمی ارائه نموده است و در نهایت تشخیص این مفاهیم را به عرف واگذار نمود، بنابراین در این قسمت با ارائه عناصر سازنده مال مثلی سعی بر آن شده است تا ملاکی جهت تشخیص این اموال معرفی نماییم.
– عنوان واحد به جزء و کل آن داده شود مانند گندم که دانه و خرمن آن، گندم نام دارد. بعکس صندلی که اجزاء آن ، صندلی نامیده نمی‌شود.
– قیمت اجزاء آن، یکسان و یا بسیار به هم نزدیک باشد مثلا یک خروار گندم را اگر قیمت کنید، نصف آن هم، نصف قیمت کل را دارد. بعکس یک جفت قالیچه که یک عدد آن، قیمت نصف کل قیمت جفت قالی را ندارد.
– منافع اجزاء کل، از نظر علما، به هم نزدیک باشند منافع اجزای یک انگشتر که حلقه و نگین ، اجزاء سازنده آن هستند به هم نزدیک نیست.
– اشباه و نظایر آن زیاد است. بنابراین، اموالی که در خارج ، کمیاب هستند قیمی هستند. اگر یکی از عناصر مذکور در مال معین موجود نباشد آن مال قیمی است.
در ادامه آمده است که « فرقی بین امور طبیعی و مصنوعی نیست.»[۲۵]
گفتار دوم: تعریف مال قیمی
هم در قانون مدنی ایران و هم در تعاریفی که فقها و حقوقدانان از مال مثلی و قیمی ارائه داده‌اند ابتدا مال مثلی را تعریف نموده و سپس با توجه به تعریف مال مثلی هر مالی را که مثلی نباشد ، قیمی محسوب می نمایند. که در ذیل به صورت مختصر تعاریف بعضی از حقوقدانان و فقها را بیان نموده و سپس عناصر و ملاکهای شناسایی آن را بررسی می‌نماییم.
بند اول: تعریف حقوقدانان و فقها
گفته شد که برای شناسایی مال قیمی ناچار هستیم که مال مثلی را مورد شناسایی قرار دهیم. همانطور که ماده ۹۵۰ قانون مدنی در تعریف قیمی، بعد از تعریفی که از مال مثلی ارائه می دهد می‌گوید : « مثلی ، که در این قانون ذکر شده است عبارت است از مالی که اشباه و نظایر آن نوعاً زیاد و شایع باشد ، مانند حبوبات و نحو آن و قیمی مقابل آن است … » . به همین صورت حقوقدانان و فقها نیز در ادامه تعریف مال مثلی در رابطه با مال قیمی مطالبی را ذکر نمودند . از جمله دکتر کاتوزیان که در ادامه تعریف مال مثلی بیان داشته اند : « قیمی مالی است که در عرف شخص آن منظور باشد و نتوان مال دیگری را بجای آن قرار داد . پس اگر آن مال تلف شود ، تسلیم موضوع عقدی که سبب انتقال آن قرار گرفته است مقدور نیست و
ناچار عقد منحل می شود. اصطلاح قیمی ، بدین اعتبار است که در صورت تلف مال باید قیمت آن پرداخته شود.»[۲۶]
مصطفی عدل در تعریف مال قیمی آورده است : « اموال قیمی عبارت از اموالی است که عرفاً شخص آن مال منظور بوده و ممکن نیست که مال دیگری و لو از همان جنس جای‌گیر آن واقع شود .» [۲۷]
در تعاریف فقها نیز آن چیز که مشاهده می‌شود تعریف دقیق از قیمی نیست و به مالی که مثلی نباشد ، قیمی اطلاق می‌شود.
بند دوم : عناصر شناسی مالی قیمی
با توجه به تعاریفی که در خصوص اموال مثلی و متعاقب آن درباره اموال قیمی بیان شد . می توان بعضی از مشخصه‌هایی که ما را در شناخت اموال قیمی یاری می‌نمایند بیان نمود.
۱ : اعواز یا کمیاب بودن : یعنی اموالی که کمیاب و نادر در عرف جامعه باشد .
۲ : خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد داشتن : اموالی که دارای مشخصاتی باشند که در عرف اموال دیگر نداشته باشد و فرد آن مال مشخص مورد نظر باشد مثل یک تابلوی نقاشی قدیمی یا یک قطعه زمین مشخص.
۳ : تعذر یا عدم امکان تهیه : اموالی که از دادن مثل آن تعذر باشند یا امکان تهیه مثل آن مقدور نباشد در حکم مال قیمی است . [۲۸]
همان طور که بیان شد این مشخصه ها مطلق نیست و نمی توان بیان کرد که هر مالی که دارای این مشخصه ها نیست قیمی نمی‌باشد و بعبارتی دیگر این مولفه ها در شناخت اموال قیمی به ما کمک می‌کنند و تصمیم نهایی با عرف هر جامعه است و « اگر به اتفاق و به طور نادر نیز مثل مالی یافته شود ، باید آن را در زمره اموال قیمی آورد .» [۲۹]
گفتار سوم : فایده تقسیم بندی اموال به مثلی و قیمی
بدیهی است که بر تقسیم اموال به مثلی و قیمی آثاری مترتب است . اما قبل از بیان این فواید ، ذکر نکته‌ای لازم می آید و آن نکته این است که آیا تمیز قائل شدن میان اموال مثلی و قیمی ناشی از نیت انسان است (تراضی طرفین ) یا اینکه این امر به طبیعت اشیاء بر می‌گردد (ماهیت مال ) ؟ بیشتر حقوقدانان بر این باورند که چنین تفاوت گذاردنی به طبیعت اشیاء بر می‌گردد . اما برخی گفته اند که تمییز میان اموال مثلی و قیمی به نیت طرفین بر می‌گردد ولی به نظر نمی رسد که این نظر گاه از مبانی توجیه پذیری برخوردار باشد . بلکه باید چنین تلقی کرد که اموال مثلی این وصف را از طبیعت خویش کسب می کنند. [۳۰]
بنابراین این نوع از دسته بندی از اموال بر مبنای ماهیت اموال صورت گرفته است و فایده ای که بر این تقسیم بندی مترتب است این است که هر گاه مالی تلف شود ، در مقام جبران خسارت ، ماهیت مالی که در ازای مال تلف شده داده می شود باید متناسب با آن(مال تلف شده ) باشد . بنابراین در صورت تلف شدن چیزی یا زیان رسانیدن به کسی باید کوشید مثل آن را به دارنده حق داد ولی اگر نتوان مانند آن را پیدا کرد باید بهای آن را پرداخت .[۳۱] به عنوان مثال اگر کسی عمداً یا در اثر بی احتیاطی شیشه خانه دیگری را بشکند باید او نسبت به خرید شیشه اقدام نماید تا مالک وضع سابق خود را بدست آورد . اما اگر مثل مال تلف شده پیدا نشود باید پول مال تلف شده پرداخت شود. زیرا چاره ای جز این وجود ندارد . بنابراین طرز جبران خسارت باید متناسب با ماهیت مال تلف شده باشد و در برابر تلف شدن مال مثلی باید مثل آن داده شود. در نتیجه برای تشخیص موضوع مسئولیت در این گونه موارد شناسایی اموال مثلی و قیمی مفید و ضروری است[۳۲] . به همین منظور درماده ۳۱۱ قانون مدنی آمده است : « … اگر عین تلف شده باشد باید مثل یا قیمت آن را بدهد … » .
گفتار چهارم : ضابطه تشخیص مال مثلی و قیمی
ماده ۹۵۰ قانون مدنی ، ملاک تشخیص اموال مثلی و قیمی را بر عهده عرف نهاده است و منظور از عرف ، قاعده ای است که به تدریج و خود به خود ، میان همه مردم یا گروهی از آنان به عنوان قاعده ای الزام‌آور مرسوم شده است[۳۳] . و همان طور که می دانیم اعتبار عرف به عنوان یک منبع حقوقی قابل تردید نیست . و در قوانین موضوعه ایران خصوصاً قانون مدنی در موارد عدیده تصمیم نهایی را به عرف ارجاع داده است ، همانند مواد ۹۵۰ و۲۲۰ قانون مدنی .[۳۴]
اما همیشه نمی توان عرف را به عنوان یک ضابطه در تشخیص اموال مثلی و قیمی دانست ، زیرا تراضی طرفین بر عرف مقدم است . بنابراین باید بین مواردی که دین ناشی از قرارداد است و مواردی که دین ناشی از ضمان قهری است فرق قائل شد.
الف : در مواردی که دین ناشی از قرارداد است . طرفین می توانند در مفاد قرارداد خود اموال مثلی را قیمی ، قیمی را مثلی تلقی نمایند. به عنوان مثال اگر کسی تعهد کند که یک کیسه معین گندم به دیگری بدهد ، با آنکه گندم از اموال مثلی است موضوع تعهد بنا به تراضی طرفین ، قیمی قرار داده شده است و متعهد نمی تواند به بهانه این که گندم مثلی است ، کیسه دیگری را به طلبکار بدهد[۳۵]و چون این توافق بر خلاف قانون نمی باشد ، بنابراین نسبت به طرفین مناط عمل خواهد بود.
ب : در مواردی که دین ناشی از ضمان قهری است (اتلاف ، تسبیب ، غصب ) به دلیل اینکه توافقی بین طرفین صورت نگرفته است ، در این صورت می‌بایست برای تشخیص اموال مثلی و قیمی به عرف مراجعه نماییم به عبارت دیگر باید بررسی نمود که مال تلف شده در بین عموم مردم مثلی تلقی می شود یا قیمی و در صورتی که عرف جامعه آن مال را مثلی دانست باید در مقام جبران خسارت وارده حکم به پرداخت مثل شود و در غیر این صورت آن مال قیمی تلقی شده و باید قیمت آن پرداخت گردد .
بنابراین در یک جمع بندی مختصر در خصوص ضابطه تشخیص مال مثلی و قیمی می‌توان گفت که مبنای تمییز اموال مثلی و قیمی بر اساس عرف می باشد . اما عرف تا زمانی به عنوان معیار تمیز قرار می‌گیرد که بین طرفین تراضی در این خصوص صورت نگرفته باشد . زیرا پس از تراضی ، دیگر اختلافی بین طرفین وجود ندارد و امری را که طرفین به تراضی مقرر دارند و مخالف صریح قانون هم نباشد در روابط آن ها کاملا نافذ است و لذا طرفین می توانند در روابط خود مثلی را قیمی قرار دهند و بر عکس .
گفتار پنجم : نسبی بودن مفهوم مثلی و قیمی
با توجه به مباحثی که مطرح شد و بررسی نقش عرف و تراضی طرفین در تشخیص و تعیین مال مثلی و قیمی می‌توان دریافت که مثلی و قیمی امری مطلق نیستند ، چرا که ممکن است عرف جامعه‌ای مالی را مثلی و عرف جامعه‌ای دیگر همان مالی را قیمی بداند و همان طور که پیشتر ذکر شد ، تراضی طرفین نیز می تواند مال مثلی را قیمی و قیمی را مثلی قلمداد نماید . بنابراین مال مثلی و قیمی به اعتبار موارد ذیل نسبی تلقی می گردد :
الف : نسبی بودن به اعتبار رابطه قراردادی : پیشتر راجع به این مورد توضیح داده شد .
ب : نسبی بودن به اعتبار مکان : در مواقعی ممکن است مالی در مکان مشخص مثلی تلقی شود و اوصاف و خصوصیات مال مثلی را دارا باشد و در نتیجه عرف آن جامعه آن مال را مثلی بداند ولی عین مال در مکان دیگری قیمی تلقی می‌گردد .
ج : نسبی بودن به اعتبار زمان : ممکن است مالی در گذشته قیمی بوده باشد ولی بنا به دلایلی در عصر حاضر مثلی تلقی گردند . مثال بارز این امر در خصوص مصنوعات و تولیدات کارخانجات است که امروز به دلیل فراوانی و یکسان بودن تولیدشان در بازار مثلی تلقی می‌شوند ، در حالی که در گذشته در زمره اموال قیمی به شمار می‌رفتند ، مثل پارچه .
گفتار ششم: مفهوم بدل و انواع آن
یکی از مفاهیمی که در این پایان نامه به کرات مورد استفاده قرار گرفته مفهوم بدل می باشد . لذا شایسته‌تر است که با این مفهوم بیشتر آشنا شویم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]




شفاف سازی فرایند ها

تعریف فرایند های لازم و جدید

شفاف سازی ارتباطات

مدیریت نیروی انسانی

تقویت کار های گروهی

راهبری منسجم

ایجاد ارتباطات جدید

راهبری منسجم

تسهیل راهبری

تسهیل راهبری

مزیت های سیستمی
بالا بردن قابلیت اطمینان

تسریع فرایند ها

بهینه سازی فرایند ها

ایجاد ارتباطات پایدار

ایجاد ارتباطات قدرت مند

مدیریت نیروی انسانی

تقویت توانایی فنی نیروها

تقویت توانایی مدیریت نیروها

تقویت مزیت سیستمی

تقویت مزیت سیستمی

تقویت مزیت سیستمی

پیشنهادات و راهکارهای که که در جدول (۵-۱) ذکر شده به طور کلی شامل :

  • فرآیندها بر توسعه شیوه های کاری فناوری اطلاعات خاص و بر چگونگی پیشروی آن ها تمرکز دارد. لذا در بانک ملی، تعریف درست ، بهینه سازی، شفاف سازی و تسریع فرایند ها سبب حفظ و گسترش دامنه ،راهبری منسجم و تقویت مزیت سیستمی و درنهایت بهبود ناحیه ی استراتژیهای فناوری اطلاعات گردد.
  • ساختار فناوری اطلاعات متشکل از سخت افزار ، نرم افزار ، اطلاعات ، برنامه های کاربردی و برنامه های زیر ساختی ارتباطی است که سازمان در دستیابی به استراتژی های تجاری و فناوری اطلاعات از آن استفاده می کند. لذا مدیریت صحیح،گسترش وشفاف سازی ارتباطات و همچنین ایجاد ارتباطات پایدار و قدرتمند سبب حفظ و گسترش دامنه،انسجام راهبری و تقویت مزیت سیستمی و درنهایت بهبود ناحیه ی استراتژیهای فناوری اطلاعات گردد.
  • مهارت های فناوری اطلاعات ، تجربه ، صلاحیت و ارزش های کارمندان فناوری اطلاعات را بیان می کند. لذا برگزاری دوره های آموزشی، مدیریت نیروی انسانی، تقویت کار های گروهی، تقویت توانای فنی نیروها و تقویت توان مدیریت آنها باعث بهبود ناحیه ی استراتژیهای فناوری اطلاعات و تناسب استراتژیک دو ناحیه با یک دیگر گردد.

علاوه بر موارد گفته شده در بالا و جدول (۵-۱) و با توجه به مدل پژوهش و تحلیل چرخه ای مدل برای تقویت و حفظ همسویی پیشنهادات کاربردی دیگری را می توان ذکر کرد که شامل :

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • تدوین هرچه سریع تر سند برنامه ریزی فناوری اطلاعات ،در صورت تدوین قسمت های سند ، پیگیری و اجرایی شدن قسمت های تدوین شده سند.
  • حمایت مداوم مستمر مدیریت ارشد سازمان از فناوری اطلاعات و برنامه ریزی فناوری اطلاعات و سایر مباحث مرتبط با آن که یکی از راهکار های بسیار مهم می باشد.
  • تمرکز بیشتر بر نیاز های کاربر و واحد های سازمان تا پیشرفت های فناوری اطلاعات .
  • تدوین و تغییر نظام تعریف پروژه ها و استراتژی های فناوری اطلاعات در سازمان توجه به همسو بودن آنها با اهداف و استراتژی های کلان بانک ملی .
  • ایفای نقش موثر و کارآمد مدیر فناوری اطلاعات در اجرا و پیاده سازی پروژه ها ی فناوری اطلاعات در سازمان.
  • تقویت فرهنگ فناوری اطلاعات در سازمان و معیار های وابسته به آن.
  • آموزش کارکنان جهت آشنا کردن آنها با مبحث فناوری اطلاعات، استراتژیهای فناوری اطلاعات وتبیین جایگاه و نقش آن در سازمان ومحیط رقابتی.که این عامل می تواند نقش مهمی در دستیابی به همسویی استراتژیک ایفا کند.
  • استفاده خوب و مناسب از توانمندی های ناحیه ی زیرساخت فناوری اطلاعات برای بهبود و تقویت ناحیه استراتژی های فناوری اطلاعات ودر ادامه استراتژی های سازمان.

۵-۵- محدودیتهای تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]




حال ببینیم چه چیزی باعث به وجود آمدن این تغییرات می‌شود.
نخست آنکه این تغییرات با آغاز دوران نوجوانی همزمان است یعنی دورانی که کودک متوجه نیازهای اجتماعی جدیدی در خود می‌شود. این موضوع همچنین با روبرو شدن کودک با چالشهای جدید فکری همزمان است. درس خواندن مشکلتر می‌شود روزنامه اهمیتی بیش از محملی برای داستانهای مصور پیدا می‌کند و همسالان کودک صحبت در مورد سیاست مذهب ودیگر مسائل بحث انگیزی را آغاز می‌کنند که مستلزم اتخاذ موضوع مشخصی است. بنابر این کودک به سوی تلویزیون با کاربردی هدف دار ونه تماشای صرف کشانده می‌شود و محتوای خاص را می‌جوید. کودک به طور نسبی بیشتر به سوی استفاده از رسانه ای گرایش پیدا می‌کند که هنگام جستجوی وی به دنبال آنچه مورد نیاز اوست ثابت و بی حرکت بماند. به عبارت دیگر کودک به رسانه‌های چاپی روی می‌آورد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

البته میزان استفاده از رسانه‌های جمعی در ۱۳ الی ۱۹ سالگی کاهش پیدا می‌کند. نوجوانان بیش از تجربیات فردی به دنبال تجربیات اجتماعی هستند. مشغولیتهای آنها کاهش پیدا می‌کند، هر چند که این کاهش به طور نسبی کمتر از کاهشی است که در مدت تماشای تلویزیون پیش می‌آید. پس در اینجا با توزیع نسبی زمان سروکار داریم با کاهشی که در این سنین در کل زمانی که می‌توان به رسانه‌ها اختصاص داد پیش می‌آید کودکان باهوشتر بخشی فزاینده از آن زمان را به رسانه‌های چاپی وتجربیات عینی و واقعی اختصاص می‌دهند.
این گونه تحولات برای کودکانی که دارای هوش متوسط و پایینتر هستند نیز پیش می‌آید. مدت تماشای تلویزیون و اهمیت آن برای این دو گروه نیز در ۱۳ الی ۱۹ سالگی کاهش پیدا می‌کند و همزمان با آن استفاده از رسانه‌های چاپی وجستجو به دنبال مطالب واقعی افزایش پیدا می‌کند. اما این تغییرات درمورد این افراد با سرعت کندتری روی می‌دهد.
چرا کودکان باهوشتر این تحولات را باید با سرعت و شدت بیشتری پشت سربگذارند؟ زیرا به نظر می‌رسد آنها قادرند مراحل طولانی ذهنی را زودتر طی کنند، آنها از مطالب خیالی زودتر روی می‌گردانند، زیرا قادرند با مطالب واقعی که مشکل تر هستند روبرو شوند و از آنها استفاده کنند.
کودکان باهوش درمورد کلیه رسانه‌ها زودتر از دیگران به مطالب واقعی روی می‌آورند. آنها اولین کودکانی هستند که به مطالعه اخبار خارجی، اخبار دولتی و سرمقاله‌های روزنامه‌ها می‌پردازند. آنها کسانی هستند که بیش از همه احتمال دارد در سنین پایین به تماشای برنامه‌های تکه مربوط به مسائل عمومی است بنشینند. آنها بیشترین استفاده کننگان برنامه‌های ایستگاههای تلویزیون آموزشی هستند. هر گاه کودکی باهوش از این الگو پیروی نکند، یک حدس قوی می‌تواند این باشد که او درمنزل و یا با گروه همسالان خود بامشکلی روبروست و به عنوان گریز به دنیای خیال پردازی رانده می‌شود.
نظر کودکان با هوش در مورد رسانه‌های گروهی چیست؟ آنها بیش از بقیه ایرادگیر و در گزینش سختگیر هستند آنها برای کتاب و روزنامه اعتباری بیشتر و برای تلویزیون و سینما اعتباری کمتر قایلند. به طور کلی آنها برای مطالب واقعی اعتبار قایل هستند نه مطالب خیالی
چه آموزشی را باید انتظار داشته باشیم؟
با توجه به آنچه که تا اینجا گفته شد، به عنوان یک فرضیه معقول، می‌توان گفت که تلویزیون در یادگیری سریعتر کودک اثر مثبت دارد. اما این تاثیر دوام ندارد. مثلاً باید انتظار داشت که کودکانی که در این عصر مدرسه را آغاز می‌کنند در مقایسه با کودکان همسن خود در عصر قبل از تلویزیون بر تعداد واژه‌های بیشتری تسلط داشته باشند. باید انتظار داشت که این کودکان با دنیایی وسیعتر آشنا باشند و بتوانند دروس مدرسه را به عرصه وسیعتری تسرّی دهند. باید انتظار داشت که آنها درسنین کم مطالب بیشتری در مورد زندگی بزرگسالان، مسائل جنسی، جنایت و مسائل اجتماعی بدانند.
علت این امر آن است که کودک عصر تلویزیون، در مقایسه با کودک عصر قبل از آن در معرض اطلاعات بیشتری در مورد جهان فراتر از محیط بلافاصله اش قرار می‌گیرد. بدون تلویزیون، کودکی که قادر به خواندن نباشد مجبور است به مشاهده‌های مستقیم خود از دنیای اطرافش، و نیز افرادی که بتوانند وقت خود را صرف خواندن یا گفتن داستان برای وی کند، متکی باشد.کودکی که یه تلویزیون دسترسی داشته باشد، به دنیایی کاملاً جدید دسترسی دارد. در صورت اجازه والدین، دستگاه تلویزیون در اختیار اوست تا برای وی از مردم و سرزمینهای ناآشنا داستان و یا تصاویری را ارئه کند. به محض اینکه کودک روشن کردن تلویزیون را یاد گرفت، دریچه ای گشوده به دنیای اطلاعات و هیجان در اختیار اوست.در نتیجه، کودکی که تلویزیون در اختیار دارد در مقایسه با کودکی که فقط متکی به والدینش است تا برایش مطلبی بخوانند یا داستانی بگویند، وقت بیشتری را در وضعیتی صرف می‌کند که احتمال می‌رود باعث یادگیری اتفاقی وی شود. به هرحال باید انتظار داشت که این افزایش اطلاعات عمومی حاصل از تلویزیون، بیش از چند سال درسی دوام نداشته باشد. بدین معنی که باید انتظار داشت که یک کودک شش ساله د رعصر تلویزیون، در مقایسه با یک کودک شش ساله در عصر قبل از آن با دانش بیشتری مدرسه‌اش را آغاز می‌کند، اما باید انتظار داشته باشیم که بین کودکان ده یا دوازده ساله دو دوره مزبور تفاوتهای کمی از این گونه وجود داشته باشد.
پس از اینکه کودک خواندن را یاد گرفت و از طریق دریچه‌های رسانه‌های چاپی به دنیای اطراف خود دسترسی پیدا کرد، هر چند که هنوز ممکن است بهترین دریچه سال اولیه را تجربه کودک با تلویزیون، معلومات کلی وی با معلومات کودک دوران قبل از تلویزیون تفاوت چندانی نداشته باشد. علت این امر آن است که ظاهراً محتوای این رسانه بدان اختصاص می‌یابد. کودکی که یادگیری اتفاقی خود را از طریق رادیو، سینما، کتب داستانی مصور و مجله کسب می‌کند، کمبود معلومات خود را نسبت کودکی که دارای تلویزیون نیز هست، پس از گذشت چندسال اولیه جبران می‌کند. براساس مقایسه کودکان عصرتلویزیون با کودکانی که به تلویزیون دسترسی ندارند، پیشی گرفتن اولیه کودکان دارای تلویزیون از کودکان بدون تلویزیون و نیز به هم ‌رسیدن بعدی آنها چیزی است که ما انتظار داریم.
مقایسه بینندگان پروپا قرص تلویزیون با بینندگان نه چندان جدی آن در یک جامعه، نوع دیگری از مقایسه است. در مورد کودکان کم سن وسالی که خواندن بلد نباشند و دسترسی آنها به رسانه‌های دیگر محدود باشد(مثلاً شش ساله‌ها)، بینندگان پروپا قرص قاعدتاً بیش از بینندگان نه چندان جدی چیزی یاد می‌گیرند. اما پس از یادگیری خواندن، انتظار می‌رود که کودکانی وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند، کمتر از کودکانی که وقت کمتری صرف تلویزیون می‌کنند و فرصت بیشتری برای یادگیریهای کارآمدتر دارند چیز یاد بگیرند.
پس از چند سال اولیه تجربه باتلویزیون، انتظار آن می‌رود که در میزان معلومات کودکانی که وقت زیادی و آنهایی که وقت کمی صرف تماشای تلویزیون می‌کنند، تفاوتهای خاصی وجود داشته باشد. باید انتظار داشت که معلومات بینندگان پروپا قرص در زمینه موضوعاتی که به سرگرمیهای خیالی خاص تلویزیون مربوط می‌شود، بیشتر باشد. مثلاً باید انتظار داشت که معلومات آنها در مورد مزارع بیشتر باشد(به دلیل فیلمهای وسترن) و انتظار می‌رود که آنها بتوانند چهره مجریان و هنر پیشگان مقبول عامه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر باید انتظار داشت که معلومات بینندگان پروپا قرص درزمینه موضوعاتی که به طور مستقیم از طریق رسانه‌های دیگر قابل دسترسی است، کمتر باشد. مثلاً باید انتظار داشت که معلومات آنها در زمینه ادبیات و مسائل عمومی کمتر باشد. در شرایط مساوی، در زمینه‌های دروس و مطالبی که در مدرسه آموخته می‌شود و به آسانی از طریق رسانه‌های جمعی نمی توان به آنها دست یافت باید انتظار داشته باشیم که میان بییندگان پروپا قرص و بینندگان نه چندان جدی، تفاوت خیلی کمی وجود داشته باشد.
ما باید انتظار تفاوتهایی را نیز در رابطه با توانایی ذهنی داشته باشیم. مثلاً باید انتظار داشت که کودکان باهوش بیش از کودکان دیگر درکلیه زمینه‌های موضوعی و از طریق کلیه منابع چیز یاد بگیرند. همچنین باید انتظار داشت که کودکان باهوشتر نسبت به کودکان معمولی مطالب بیشتری را از تجربیات جدید با تلویزیون یاد بگیرند. مثلاً در سالهای اولیه دوران کودکی یعنی هنگامی که تلویزیون برای کودک تازگی دارد، باید انتظار داشت که به هنگام آغاز دوران مدرسه، برتری معلومات لغوی کودکان عصر ما قبل تلویزیون نسبت به کودکان عصر ما قبل تلویزیون، نسبتاً بیش از برتری معلومات لغوی کودکان کم هوشتر عصر تلویزیون نسبت به کودکان عصر ما قبل تلویزیون باشد. علت این امر آن است که کودکان باهوش توانایی یادگیری بیشتری دارند و احتمال موفقیت آنها نیز بیشتر است، به عبارتی انگیزه آنها برای یادگیری قویتر است.
به همین صورت باید انتظار داشت که کودکان کندتر از تجریبات جدید با تلویزیون مطالبی بیش از کودکان متوسط جذب کنند. علت این امر آن است که تلویزیون کودکان کندتر را بیشتر جذب می‌کند و باعث می‌شود که آنها در مقایسه با شرایطی که تلویزیون موجود نباشد، خود را به مدت بیشتری در معرض یادگیری اتفاقی قرار دهند. به عبارتی می‌توان گفت که تلویزیون کمبود آنها را جبران می‌کند.
اما باید انتظار داشته باشیم که این پدیده‌ها به طور معمول فقط در صورت تازه بودن تجربه با تلویزیون پیش بیایند. هر قدر که این تازگی کاهش یابد و مطالب آشناتر شوند، ادامه تماشا موجب ایجاد هیچ گونه برتری میان این کودکان و کودکان فاقد تلویزیون نخواهد شد. بعلاوه کودکانی که به تلویزیون دسترسی ندارند با قرار دادن معرض محتواهایی مشابه آن در سینما، رادیو و رسانه‌های چاپی این کمبود را نسبت به کودکان دارای تلویزیون جبران می‌کنند.
براساس جمع بندی مطالب فوق، فرضیه ما این است که تلویزیون ممکن است باعث آن شود که کودکان عصر تلویزیون کسب معلومات لغوی و اطلاعات عمومی در مورد محیط اطراف را زودتر از کودکان عصر ما قبل تلویزیون آغاز کنند، لیکن این برتری پس از گذشت چند سال از میان میرود. همچنین در ابتدا(و در هر تجربه جدید با تلویزیون)باهوشترین کودکان و کم هوشترین آنها به طور نسبی بیش از کودکان متوسط اطلاعات کسب می‌کنند هر چند که دلایل آن متفاوت است. و بالاخره در عصر تلویزیون، تلویزیون در بین تماشاگران پروپا قرص آن باعث کسب دانشی افزوده در زمینه‌هایی می‌شود که مستقیماً به محتوای خیالی تلویزیون مربوط می‌شود و کمتر موجب کسب دانش در زمینه‌هایی می‌شود که واقعی باشند و یادگیری آن از طریق رسانه‌های دیگر آسانتر از محتوای غالباً خیالی برنامه‌های تلویزیون باشد و تأثیری کمتر یا بیشتر در کسب دانش در زمینه‌هایی که معمولاً در مدارس آموخته می‌شود، ندارد.
ثابت کردن این فرضیه‌ها آسان نیست، اما بهتر است که آنها را ضمن مقایسه با اطلاعات موجود مورد آزمایش قرار دهیم.
تلویزیون در مدرسه
تا اینجا، صحبت ما در مورد یادگیری اتفاقی از تلویزیون بوده است که درمورد کودکان به مفهوم یادگیری اتفاقی از بخشهای سرگرمی و خیال پردازانه تلویزیون است. البته تلویزیون وجه دیگری‌هم‌دارد هر چند که وجه بسیار کوچکتری است. این همان وجهی است که معلمان ماهر را به کلاس مدرسه می‌آورد، با ارائه برنامه‌های مربوط به مسائل عمومی، هنرهای ظریفه و علوم دروس و غیر تجاری در سراسر کشور برخوردار است. حالا بیایید این وجه را در نظر بگیریم.
مؤثر بودن تلویزیون به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی در کلاس بخوبی اثبات شده است، به طور کلی اگر انگیزه کودک را بالا نگه داریم، تلویزیون به اندازه یک آموزش رو در رو برتری می‌یابد، هر قدر که موضوع درس به سخنرانی، نمایش و به ویژه نمایش چیزهای کوچک و پیچیده وابستگی داشته باشد، به همان اندازه تلویزیون برتری می‌یابد. در شیکاگو عملاً ثابت شد که کلیه برنامه‌های درسی یک دانشکده فوق دیپلم را می‌توان از طریق تلویزیون به طور مؤثر ارائه کرد. این موضوع بارها در مدارس ابتدایی ودبیرستانهاثابت شده است که دروس گوناگونی همچون زبان خارجی، ریاضیات، علوم طبیعی، علوم اجتماعی، زبان انگلیسی و حتی رانندگی اتومبیل را می‌توان تا حدود زیادی از طریق تلویزیون آموزش داد. آنگاه که برنامه‌های آموزشی تلویزیون به صورت گسترده در دسترس قرار گیرد، به طوری که یک دانش آموز بتواند آموزش تلویزیون را با تمرینات و تکالیف تحت کنترل تکمیل کند، آموزش به ابزار واقعاً مؤثرو جدیدی مجهز خواهد شد که با آن می‌تواند تجربه یادگیری دانش آموزان را گسترش دهد و تقویت کند.در ایران نیز راه اندازی شبکه سراسری آموزش در یک کانال جداگانه موفقیتهای چشم گیری را در زمینه امر آموزش به ویژه در گروه های آموزشی مقطع متوسطه به همراه داشته است.ارائه آموزشهایی در زمینه مطالب کتب درسی،نحوه تست زنی در کنکور دانشگاه، معرفی رشته‌ها و واحدهای دانشگاهی،تدریس علوم و فنون رایانه ای وحتی هنری از جمله برنامه‌های این شبکه آموزشی بوده که درنوع خود موفق جلوه می‌کند.
تعداد کودکانی که در مدارس آمریکا آموزش از طریق تلویزیون را در کلاس تجربه کرده اند، تا کنون باید به میلیونها نفر رسیده باشد. به عنوان مثال سی درصد از کودکان کلاس هشتم نمونه ما در شهر سان فرانسیسکو گفته اند که حداقل یکی از دروس آنها به طور کامل یا به طور کمکی از طریق تلویزیون ارائه شده است.دانش آموزان در این مورد عقاید متفاوتی دارند که به طور کلی مثبت است اما ملاحظات روشنی در آنها وجود دارد. به طور کلی دانش آموزان دوره ابتدایی، آموزش از طریق تلویزیون را دوست دارند. دانش آموزان دبیرستان و داتشجویان به آن علاقه کمتری دارند.(البته احتمالاً آنها تا سن ورود به دبیرستان و یا دانشگاه آموزش از طریق تلویزیون را تجربه نکرده بودند و گرنه ممکن بود نظر دیگر داشته باشند.) بزرگسالانی که درمنزل درس می‌خوانند به آموزش از طریق تلویزیون علاقه زیادی دارند.
از میان کودکان دوره ابتدایی که در سان فرانسیسکو مورد مطالعه ما قرار گرفتند، هفتاد درصد معتقد بودند که وجود تلویزیون در منزل به کار آنها درمدرسه کمک می‌کند. این کمک چگونه است؟ بیشتر این افراد گفتند که تلویزیون در مطالعه رویدادهای جاری به آنها کمک می‌کند و گروه دیگری گفتند که در یادگیری لغات جدید و مطالعه علوم به آنها کمک می‌کند و گروهی دیگر گفتند معلومات آنها را در مورد کشورهای خارجی افزایش می‌دهد. یکی دو نفر ابراز کردند که تلویزیون در نقاشی به آنها کمک می‌کند و برخی نیزگفتند که تلویزیون به آنها کمک می‌کند، اما نمی دانند دقیقاً به چه صورت.
همان گونه که ممکن است انتظار رود، تعداد کودکانی که معتقدند تلویزیون به کار آنها در مدرسه کمک می‌کند، بتدریج با افزایش سن کاهش می‌یابند. این میزان در مقطع ابتدایی ۷۰درصد و در کلاس هشتم کمتر از ۵۰ درصد است و در سطح کلاس دوازدهم به کمتر از ۴۰ درصد کاهش پیدا می‌کند. در این سنین بسیاری از کودکان به راه های تازه و جالبتری برای کسب دانش دست می‌یابند و مطالعات درسی‌هم‌ از سطح بیشتر برنامه‌های تلویزیونی فراتر می‌رود به طوری که این برنامه‌ها نمی توانند کمک چندانی باشند.
کدامیک از رسانه‌ها در مدرسه مفید تر است؟ در میان دانش آموزان دوره ابتدایی تلویزیون برتری کامل دارد. نیمی از کودکان به آن رأی می‌دهند. نزدیک به یک چهارم کودکان به روزنامه رأی می‌دهند. رسانه‌های دیگر هیچکدام ده درصد آرا را کسب نمی کنند. اما در دبیرستان این آرا تغییر می‌یابد. تلویزیون دیگر درصدر قرار نمی گیرد. کتاب، روزنامه و مجله نیز همگی چند رأی بیش از تلویزیون کسب می‌کنند و رادیو تقریباً در حد تلویزیون رأی می‌آورد. واضح است که در این مرحله نقش تلویزیون درزندگی این بینندگان جوان تغییر می‌کند.
نظر معلمان چیست؟ معلمانی که با آنها صحبت کردیم معتقد بودند که تلویزیون واقعاً مفید است، به ویژه برای کودکان دوره ابتدایی و اینکه می‌توان از بسیاری از برنامه‌های تلویزیون به عنوان تکالیف خارج از مدرسه استفاده کرد. از طرفی دیگر بسیاری از معلمان ابراز کردند که در مواردی کودکان به دلیل تماشای برنامه‌های مورد پسند عامه و دیروقت شب قبل، صبحها در کلاس خواب آلوده‌اند و یا به عالم رؤیا فرومی روند که چه بسا به دلیل برنامه‌های خیالی تلویزیون باشد و به نظر بعضی معلمان برخی دانش آموزان تمایل دارند در کلاس مدرسه نیز، نظیر وقتی پای تلویزیون نشسته اند به نحوی انفعالی سرگرم شوند. برخی معلمان با خنده گفتند که رقابت با تلویزیون برای سرگرم کردن کودکان مشکل است.
نظر والدین چیست؟ تقریباً همه والدین معتقدند که تلویزیون مفید است. به طور کلی هر قدر سطح تحصیلات والدین بالاتر باشد، در مورد مفید بودن تلویزیون برای کودکانشان حرارت کمتری نشان می‌دهند.
آیا پس از تماشای تلویزیون، مدرسه خسته کننده می‌شود؟ تعداد بسیاری زیادی از دانش آموزان به این پرسش جواب مثبت دادند.این رقم ظاهراً بین کلاس ششم وهشتم افزایش پیدا می‌کند وپس از آن کمی رو به کاهش می‌رود. حداقل درسان فرانسیسکو پسران به مراتب بیشتر از دختران اظهار کردند که پس از هیجانات تلویزیون، مدرسه گاهی خسته کننده می‌شود. اما برای این پاسخها نباید اهیمتی بیش از حد قایل شویم. همان گونه که یک پسر کلاس ششم گفت:«مدسه درهر حال خسته کننده است
اکثریت والدین گفتند که بعضی اوقات ناچار به رویارویی با این مشکل هستند که تلویزیون بخشی از وقت درس کودک را به خود اختصاص می‌دهد. روش های مقابله با این مسئله به اندازه تفاوت والدین با یکدیگر مختلف است. بسیاری از والدین صرفاً تلویزیون را خاموش میکردند تا اول تکالیفش را انجام دهد. بسیاری دیگر از برنامه ای پیروی می‌کردند که در آن اولویت با انجام تکالیف مدرسه بود. برخی دیگر از تلویزیون به عنوان پاداش در مقابل درس خواندن و یا نمره‌های خوب استفاده می‌کردند. علی رغم این محدودیتها نه والدین و نه مصاحبه کنندگان تردیدی نداشتند که کودکان مورد بحث باز‌هم‌از تلویزیون زیاد استفاده می‌کردند.
این امر حداقل واضح است که تلویزیون برای مدرسه یک منبع اطلاعاتی واقعی و کمکی محسوب می‌شود. د رحال حاضر برنامه‌های بسیار خوبی در زمینه‌های امور عامه، هنرهای ظریفه، علوم و غیره از تلویزیون پخش می‌شود اما این برنامه‌ها پر بیننده نیستند و تعداد مخاطبان آنها در بین کودکان زیاد نیست. با وجود این، برخی از کودکان این برنامه‌ها را تماشا می‌کنند و از آن لذت و بهره می‌برند و بسیاری دیگر نیز می‌توانند به همین شکل عمل کنند و برای خود ونسل خویش مفید واقع شوند.
این نکته حایز اهمیت است که کودکان با هوش تر بیشتر معتقدند که به آنها در کار مدرسه کمک می‌کند. اینها کودکانی هستند که عمدتاً کمتر به تماشای تلویزیون می‌پردازند، اما بیش از بقیه برنامه‌های واقعی و نه خیالی را تماشا می‌کنند.
چگونگی اکتساب در کودکان
در اینجا این پرسش به ذهن می‌رسد که کودک سلیقه خود را در مورد برنامه‌های تلویزیون چگونه کسب می‌کند. واضح است که این سلیقه‌ها از هنگام تولد همراه او نیستند، بلکه اکتسابی اند و طی تعامل پیچیده، نیازهای فردی، آزمون و خطاهای مربوط به برطرف کردن آن نیازها و تأثیر الگو و سرمشق، شکل می‌گیرند.
سه محقق انگلیسی هیمل وایت، اوپنهایم و ونس متوجه پدیده ای جالب در شکل گیری سلیقه کودکان در مورد برنامه‌های تلویزیونی شدند. هر وقت که برنامه‌های آموزشی مانند برنامه علمی، از جنگلهای استوایی و آیا دوربین دارید؟ از شبکه بی بی سی پخش می‌شود، کودکانی که علاوه بر این شبکه به شبکه تلویزیون تجاری نیز دسترسی دارند تقریباًبدون استثناء کانال تلویزیون تجاری را تماشا می‌کنند، چون تلویزیون تجاری آمریکا، برنامه‌های برگزیده ای مثل کارتون و وسترن پخش می‌شود. اما چنانچه کودک فقط به شبکه بی بی سی دسترسی داشته باشد، یعنی اگر آن منطقه تحت پوشش برنامه‌های تلویزیون تجاری نباشد، آنگاه کودک یا باید تلویزیون را خاموش و یا تلویزیون آموزشی را تماشا کند. به گزارش محققان فوق در چنین شرایطی،«تعداد قابل توجهی از کودکان برنامه آموزشی را تماشا می‌کنند و در واقع لذت‌هم‌می‌برند.
از این رو حق انتخاب در برنامه‌ها ممکن است بر عکس، منجر به کاهش تنوع درسلیقه‌ها در مورد برنامه‌ها بشود. این محققان در ادامه می‌گویند:«فقط کودکانی که به یک کانال دسترسی دارند این گونه برنامه‌های آموزشی را تقریباٌ هیچ وقت کشف نخواهند کرد. هر قدر که کودک بیشتر بتواند با تغییر دادن کانال از سلیقه خود پیروی کند، احتمال استفاده از برنامه‌هایی که از دیدگاه آموزشی ارزشمندترند و تجربیات جدیدی را در اختیار وی قرار می‌دهند و سلیقه اش را وسعت می‌دهند، کمتر می‌شود
البته در این کشور همه شهرهای بزرگ از سه یا چهار کانال تلویزیون تجاری برخوردارند، حال آنکه انگلستان فقط یک کانال دارد. اما این کانالها از نظر گسترش تخیلات تا مرز حذف مطالب واقعی برای کودکان، به‌هم‌شباهت دارند. بنابراین اگر کودکی نتواند در یکی از کانالها برنامه ای سرگرم کننده و جالب بیابد، معمولاً در کانالی دیگر موفق به این کار می‌شود، در نتیجه سلیقه او گسترش نمی یابد و به ویژه خیال پردازی با ماهیتی کلیشه‌ای محدود می‌شود. پیش از آنکه کودک به سنی برسد که بتواند نیازهای واقع گرایانه خود را در مقایسه با نیازهای خیال پردازانه خویش بدرستی تشخیص دهد، مفهوم تلویزیون در ذهن وی و سلیقه او در مورد برنامه‌های آن شکل خود را پیدا کرده است و در هر حال برای او آسانتر آن است که واقعیتها را در رسانه‌های چاپی جستجو کند.
ایتیل پول این یافته‌های هیمل وایت را در کمیسیون ارتباطات فدرال مورد بحث قرار داد. به گفته وی هر چند که با توجه به شواهد موجود، تنوع برنامه‌ها به طور همزمان الزاماً تأثیر مثبتی بر سلیقه مردم نخواهد گذاشت، وجود برنامه‌های ضعیف در میان انواع برنامه‌ها نیز الزاماً موجب کاهش سلیقه مردم نخواهد شد. به گفته ی وی- «این وضع دو جانبه باشد، آنگاه می‌توانیم فرض کنیم در مواقعی که چیزی بجز برنامه‌های ضعیف پخش نمی شود، مردم به دلیل نداشتن مشغولیتی بهتر آنها را تماشا می‌کنند و در نتیجه به کسب عادتها و سلیقه‌هایی نامطلوب می‌پردازند. چنانچه بتوان یافته‌های هیمل وایت را تعمیم داد، هر زمان که بیننده بتواند از میان برنامه‌هایی در سطوح مختلف، برنامه‌ای در سطح خود را انتخاب کند، وجود یک برنامه ضعیف صدمه ای نمی زند؛ زیرا بیننده برنامه‌های پایینتر از سطح خود را انتخاب نمی کند و زیان ناشی از تماشای برنامه‌های ضعیف شامل حال وی نمی شود»(آی دسولا پول،بحث آزاد و سلیقه عمومی، ص ۲۱). با وجود این، عدم موفقیت تلویزیون در ارتقای سلیقه کودکان می‌تواند توضیح دهنده این واقعیت باشد که تنها اقلیتی از افراد برنامه‌های جدی وبسیار خوب تلویزیون را تشخیص می‌دهند.
مقایسه
اگر بخواهیم مطالب این بخش را جمع بندی کنیم، بد نیست به نتایج مطالعات هیمل وایت، اوپنهایم و ونس در انگلستان در مورد یادگیری از تلویزیون، رجوع کنیم.
با مقایسه کودکان دارای تلویزیون و کودکان فاقد تلویزیون در سالهای گسترش تلویزیون در انگلستان، محققان به این نتیجه رسیدند که تلویزیون عمدتاً برای بینندگان کم سن و سالتر و کند ذهن تر مفید واقع می‌شود. بر اساس یافته‌های آنها در یک کلاس واحد موفقیت درسی کودکانی که در منزل تلویزیون داشتند، اندکی کمتر از کودکانی بود که تلویزیون نداشتند، با وجود این تا آنجا که به عملکرد کودک در مدرسه مربوط می‌شود، آنها به این نتیجه رسیدند که تلویزیون به ظاهر نه یک امتیاز آشکارا مثبت است و نه یک امتیاز شدیداً منفی است. به گمان آنها برای کودکان با هوش، اثر منفی تلویزیون ممکن است بیش از اثر مثبت آن باشد. بر اساس نتیجه گیری آنها تلویزیون آشکارا باعث برانگیختن سلایق علمی، فرهنگی و خلاقانه در کودک نمی‌شود و از سوی دیگر در توسعه افق فکری کودک نیز مؤثرتر از رسانه‌های دیگر نیست. بنابراین براساس نتیجه گیری کلی آنها، تلویزیون تأثیر چندانی ندارد، اما این پرسش مطرح است که آیا آنچه که کودکان از تلویزیون یاد می‌گیرند،«می تواند وقت از دست رفته برای مطالعه، گوش کردن به رادیو و استفاده از دیگر منابع اطلاعاتی را جبران کند؟»
یافته‌های ما به طور کلی با یافته‌های فوق در انگلستان مطابقت دارد. هر چند که در مواردی مسئله را بازتر کرده ایم. این نکته برای ما حایز اهمیت است که اغلب یادگیری کودکان از تلویزیون، یادگیری اتفاقی از برنامه‌های تخیلی است. بر اساس فرضیه‌های مربوط به ماهیت این گونه یادگیری، ما پیش بینیهایی در مورد یادگیری کودکان دارای تلویزیون وفاقد تلویزیون، بینندگان پروپا قرص و بینندگان نه چندان جدی و بینندگان برخوردار از هوش بالا، متوسط و پایین، ارائه کردیم. پس از تطابق پیش بینی‌های فوق با نتایج حاصل از تحقیقات قبلی، مطئمنتر شدیم که پیش بینیهایمان درست است.
در اینجا ما‌هم‌مثل محققان انگلیسی به این نتیجه می‌رسیم که تلویزیون به عنوان یک منبع اطلاعاتی بیش از همه برای کودکان کم سن وسال مفید است. این مرحله سنی در واقع باید پایینتر از سنین مورد بررسی محققان انگلیسی باشد. به نظر ما دوره ای که بیشترین یادگیری از تلویزیون صورت می‌گیرد احتمالاًقبل از دوره ای است که کودک بتواند عمل خواندن را به تنهایی انجام دهد. یک کودک در عصر تلویزیون به احتمال زیاد مدرسه را با دانش لغوی بیشتر و بدون شک با معلوماتی بیشتر در سایر زمینه‌ها نسبت به کودک دوران قبل از تلویزیون آغاز می‌کند. بنابراین ما معتقدیم که کودکان امروزی یادگیری در مورد دنیای اطراف را آغاز می‌کنند، اما این برتری موقتی است و دوام زیادی ندارد.
به عنوان مثال، دانش آموزان کلاسهای ششم الی دوازدهم، شواهدی دال بر برتری دانش آموزان دارای تلویزیون نسبت به دانش آموزان فاقد تلویزیون به دست نیاوردیم. اگر‌هم‌ تلویزیون برای دانش آموز سالهای اولیه تحصیلی امتیازی در برداشته باشد، این امتیاز ظاهراً تا زمانی که کودک به سال ششم برسد، از میان می‌رود اتفاقاً معلوم شد که در کلاسهای بالاتر، کودکان دارای تلویزیون نسبت به آنهایی که تلویزیون ندارند، آگاهی بیشتری در مورد موضوعات مربوط به محتوای خیالی تلویزیون دارند، اما آگاهی در مورد موضوعات واقعی و موضوعات مطرح شده در رسانه‌های دیگر، مثل ادبیات و مسائل عمومی-کمتر است. این نکته در واقع این سؤال را مطرح می‌کند که آنچه که با گرفته شدن وقت سایر تجربیات آموزنده از دست می‌رود، می‌ارزد؟
برای ما معلوم شد که تلویزیون برای بینندگان کند ذهنتر(حداقل در سنین کم) مؤثرتر و مفیدتر از بینندگان عادی است. اما همچنین معلوم شد که تلویزیون در مورد کودکان با هوش نیز به طور نسبی مؤثرتر از کودکان دارای هوش متوسط است. در واقع ما به این نتیجه رسیدیم که کودکان با هوش از هر تجربه نوین آموزنده‌ای که از طریق تلویزیون ارائه شده باشند همیشه بیشترین بهره برداری را می‌کنند.
در مورد اینکه آیا تلویزیون باعث پیشرفت کار دانش آموزان در مدرسه می‌شود یا نه، به مدارکی افزون بر یافته‌های محققان انگلیسی دست پیدا نکردیم. بسیاری از کودکان معتقدند تلویزیون مفید است. معلمان در این مورد مردَد اند. همچنین شواهدی دال بر رد این نتیجه گیری که تلویزیون در توسعه افق فکری کودک یا برانگیختن علاقه‌های وی در زمینه‌های دانش و فرهنگ(حداقل پس از سنین اولیه)تأثیر محسوسی ندارد، نیافتیم. البته این بدان معنی نیست که تلویزیون نمی تواند علایق کودک ویا معلومات وی را افزایش دهد، بلکه بر اساس مشاهده‌های ما احتمالاً داشتن تلویزیون در مقایسه با وضعیتی که تلویزیون موجود نباشد، تحولات فکری بیشتری را باعث می‌شود.
تا به اینجا اغلب یادگیری مورد بحث ما، یادگیری اتفاقی از طریق برنامه‌های سرگرم کننده بوده است. اما از طرفی دیگر، تلویزیون تلاش کرده است به دو صورت به عنوان منبع آموزش مستقیم با هدفهای مشخص و از طریق برنامه‌های واقعی و جدی به ارائه خدمات مبادرت کند. یکی از این فعالیتها، تلویزیون آموزشی مورد استفاده در کلاس و دیگری تلویزیون آموزشی غیر تجاری مورد استفاده در منازل است. در مورد کاربرد کلامی تلویزیون توانایی های آموزشی خود را به اثبات رسانده است و کاربرد آن در منزل نیز بهترین دلیل است برای اینکه امیدوار باشیم تلویزیون همان گونه که یک منبع تجربیات خیالی به شمار می‌رود، منبع اصلی تجربیات واقعی نیز برای کودکان باشد.
فصل پنجم
تاثیرات جسمی و روانی تلویزیون بر کودکان
ارتباط لامپ تصویر تلویزیون و کودک، تنها بر حسب ویژگیهای هر دو قابل درک است. بنابراین بهتر است کمی بیشتر در مورد ماهیت تلویزیون و ماهیت یک کودک صحبت کنیم.
الگوی تأثیر- رسانه:
در این قسمت تاثیرات رسانه تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل قرار می‌گیرد.
تلویزیون به کودکان چه می‌دهد؟
به منظور گشودن بحثی دقیق و حاوی آخرین اطلاعات در مورد محتوای تلویزیون، برنامه‌های یک هفته تلویزیون را در اواخر اکتبر۱۹۶۰ بازبینی و تحلیل کرده ایم. حال آنچه را که در برنامه‌های تصویری از ساعت ۴تا۹ شب روزهای دوشنبه تا جمعه، که معمولاً«ساعات تماشای کودکان»خوانده می‌شود، پخش می‌شد، خلاصه می‌کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]




-“ایجاد محیطی سالم و بی خطر برای کار و فعالیت”(سعادت،۳:۱۳۹۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

– ایجاد شرایط کاری بهداشتی و ایمنی به همکاری مداوم کارکنان و کارفرمایان احتیاج دارد حوادث اغلب به وسیله افراد به وجود میآید نه تجهیزات، تجهیزات بهداشتی فراهم شده توسط کار فرما مثل عینک مانع بروز حادثه نمیشود مگر اینکه افراد آنها را در موقع استفاده نمایند.
پس تدارکات محیطهای بهداشتی و ایمنی یک فرایند دو طرفه میباشد. اول استانداردهای که توسط دولت تعیین شده باید شناخته شود و به کار گرفته شود و بازرسی بر اساس آن انجام شود. بعد کارمندان و مدیران باید در طراحی، استقرار و ادارهی برنامههای بهداشتی و ایمنی به طور مستمر با هم کار کنند (سید جوادین،۳۹۳:۱۳۸۳).
– ایمنی و سلامتی، یک جنبه اساسی مدیریت منابع انسانی است. مسائلی که در این حیطه به وجود میآید میتواند به طور جدی روی بهره وری سازمان تأثیر منفی داشته باشد. اصولاً مدیران اجرایی در برابر ایمنی و سلامت کارکنان سازمان مسئولند، اما مدیران نیروی انسای به تأمین تخصصهای مورد نیاز میپردازند و با تدوین خط مشیها و برنامههای مناسب، باعث هماهنگی اقدامات مربوطه را فراهم میکنند و سایر مدیران را در اجرای برنامهها کمک میکنند (زارعی متین،۲۵۴:۱۳۷۹).
۲-۲-۱-۲-۱۲.عنصر تجزیه وتحلیل و طراحی شغل:
– “شناسایی مشاغل و ساماندهی آنها در یک سیستم منسجم و منطقی، شرح خلاصهی وظایف و مسئولیتهای شغل، رابطه آن با مشاغل دیگر، دانش و مهارتهای لازم برای انجام دادن آن، و شرایط کار است”(سعادت،۲۳:۱۳۹۰).
– با توجه به شغل، تجزیه و تحلیل شغل به دنبال مشخص کردن وظایف و مسئولیتهای مشاغل و ویژگیهای انسانی مورد نیاز برای انجام آن مشاغل در یک سازمان میباشد؛ بنابراین تجزیه و تحلیل شغل، روشها و رویههایی است که از طریق آن، وظایف و مسئولیتهای شغل، شرایط کاری شغل و رابطهاش با مشاغل دیگر سازمان و همچنین دانش و مهارتهای که آن شغل باید داشته باشد روشن میگردد (زارعی متین،۵۳:۱۳۷۹).
– فرایند جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات و مرتب کردن آن درباره شغل است و بعضی آن را کشف منظم فعالیتهای یک شغل تعریف میکنند که باعث تهیه شرح شغل، مشخصات شغل و ویژگیهای لازم جهت احراز شغل میگردد.
نمودار(۲-۴) تجزیه و تحلیل شغل:
(سیدجوادین،۱۰۷:۱۳۸۳).
۲-۲-۱-۲-۱۳.عنصر حفظ و نگهداری کارکنان:
– نگهداری کارکنان، فرایند طراحی برنامههای بهداشت و ایمنی و ارائه خدمات رفاهی را تحلیل مینماید یعنی اگر مدیران و کارفرمایان یک محیط بهداشتی و ایمنی را در سازمان خود فراهم نمایند باعث حفظ و نگهداری کارکنان در سازمان خود شدهاند (همان،۳۹۱).
– نظام جبران خدمات مناسب میتواند به جذب، حفظ و نگهداری و پرورش نیروی انسانی گردد. میتوان گفت که حفظ و نگهداری کارکنان به سیستم پاداش مناسب ربط دارد، و سیستم پاداشی که بتواند نیازهای کارکنان را برآورد نماید در حفظ و نگهداریشان نیز مؤثر است (زارعی متین،۱۷۷:۱۳۷۹).
۲-۲-۱-۲-۱۴. عنصر انضباط:
– گروهی انضباط را قدرتی دانستهاند که به وسیله آن کارکنان را که قوانین و مقررات اداری سازمان را زیر پا میگذارند تنبیه نمود در صورتی گروه دیگر انضباط را وجود جو شرایط خاصی در سازمان تعریف کردهاند که کارکنان را ملزم میکند رفتاری معقول و مناسب و براساس قوانین و مقررات سازمان در پیش گیرند. گروه اول انضباط را تنبیه کارکنان خاطی و گروه دوم انضباط را رفتار منظم و مرتب کارمندان در سازمان میدانند. اگر مدیران در بدو ورود کارمند رفتاری که باید انجام دهند را تشریح کنند کارمند خود به دنبال انجام همان کار میباشد پس باید مدیران را مسئول بیانضباطی کارمندان بدانیم چون از اول به کارمندان توضیحات لازم را ندادهاند (سعادت،۳۰۷:۱۳۹۰-۳۰۶).
– انضباظ به معنی انتضام و اطاعت منطقی که مطابق با قوانین و مقررات میباشد. در واقع انضباط به شرایط سازمانی که کارمندان رفتارشان را مطابق با قوانین و دستورات و استانداردهایی که در سازمان پذیرفته شده اشاره دارد (سید جوادین،۳۷۷:۱۳۸۳).
– انضباط ایجاد موقعیتی که نیروی انسانی یک سازمان خود را در واقع انضباط به شرایط سازمانی که کارمندان رفتارشان را مطابق با قوانین و دستورات و استانداردهایی که در سازمان پذیرفته شده اشاره دارد (سید جوادین،۳۷۷:۱۳۸۳).
– انضباط ایجاد موقعیتی که نیروی انسانی یک سازمان خود را با قوانین و مقررات و استانداردهای سازمانی هماهنگ نموده و برابر آن رفتار نمایند. نوعی آموزش است که هدف آن اصلاح رفتار و طرز برخورد نیروی انسانی بوده، به طریقی که تمایل آنان را به رعایت قوانین و مقررات و استانداردهای سازمان و مدیریت برانگیزاند (رنگریز،۴۸۷:۱۳۷۸).
۲-۲-۱-۳- بخش کانالهای انتقال:
ورود و به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمان در حوزه های مختلف کارکردهای خاص خود خواهد داشت و از جمله در حوزه منابع انسانی و عملکردهای آن میتواند نقشهای زیادی را در جهت انجام بهتر وظایف مدیریت منابع انسانی ایفا نماید.
برخی از نتایج کاربرد فناوری اطلاعات در عملکردهای مختلف مدیریت منابع انسانی عبارتند از:
دقت در انجام عملکرد، سرعت در انجام عملکرد، شف
افیت در سیستم، جامعیت در طراحی سیستم، اطلاع رسانی گسترده و به موقع با بهره گرفتن از شبکه های اینترنت و اینترانت، ارزیابی دقیق و سریع، اعلام بازخور به موقع، انجام امور تکرار پذیر توسط سیستمهای سخت افزاری، کنترل و ارزیابی نامحسوس، برقراری عدالت، برقراری نظم بیشتر(پورکیانی، فرح بخش، ۱۳۹۱: ۸).
۲-۲-۱-۳-۱. دقت در انجام عملکرد
دقت یعنی خوب دیدن، خوب شنیدن، دقت یعنی توجه کردن برای خوب فهمیدن / مو را از ماست کشیدن (سلیمانی،۱:۱۳۸۸).
۲-۲-۱-۳-۲. سرعت در انجام عملکرد
انجام کار در زمان کمتر/ عدم اتلاف وقت (کاکاوند و یوسف زاده،۱:۱۳۸۵).
۲-۲-۱-۳-۳. شفافیت در سیستم
شفافیت اصطلاحی است که در شماری از حوزه های مطالعاتی زبانی برای ارجاع به تحلیلی بکار میرود که حقایق را مستقیماً و به روشنی ارائه کند (افراشی،۱:۱۳۸۲).
به معنی روشن بودن، اطلاعات به روشنی و به میزان کافی ارائه و تأمین گردد (مدیران،۲۶آذر ۱۳۹۲).
۲-۲-۱-۳-۴. جامعیت در طراحی سیستم
یک سازمان، نیازمند تدوین استراتژیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات به طور دقیق میباشد. در این راستا ارتباط تنگاتنگی بین مأموریت سازمان، فرآیندهای کاری، تصمیمگیریها، اطلاعات سازمان و تکنولوژی مورد استفاده در آن میبایست وجود داشته باشد (سمواتی و دارابی،۴:۱۳۸۵).
۲-۲-۱-۳-۵. اطلاع رسانی گسترده و به موقع با بهره گرفتن از شبکه های اینترنت و اینترانت
اصولاً اطلاع رسانی نیازمند ارتباطات گسترده میباشد این ارتباطات میتواند درون سازمانی یا برون سازمانی باشد (سمواتی و دارابی،۹:۱۳۸۸).
اینترنت یک درگاه بزرگ عمومی است که شامل شبکهای جهانی از کامپیوترهای متصل به هم میباشد که در مجموع میتوان آن را یک ابزار ارزشمند برای کمک نمودن به نیازها و خواسته های سازمان و مشتریان تلقی نمود (صنایعی،۱۳۹۰).
اینترانت یک شبکه کامپیوتری خصوصی است که از تکنولوژی های اینترنت برای به اشتراک گذاری امن اطلاعات در بخشهای یک سازمان و یا اطلاعات سیستمهای عملیاتی در میان کارمندان آن سازمان استفاده میشود (صنایعی،۱۳۹۰).
اطلاع رسانی در سازمان به وسیله شبکه های محلی و گسترده صورت میگیرد. شبکه های محلی در داخل یک ساختمان و در فواصل کم در حدود چند کیلومتر مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع شبکه ها برای اتصال کامپیوترهای شخصی به عبارت دیگر ایستگاههای کاری در یک ساختمان به کار میرود تا کابرها بتوانند از منابع موجود مانند چابگرها و… به طور اشتراکی استفاده نمایند. در یک شبکه گسترده کاربران هر یک از شبکه های محلی میتوانند به اطلاعات و منابع به اشتراک گذاشته شده توسط شبکه های دیگر دسترسی پیدا کنند. در شبکه گسترده سرعت انتقال داده نسبت به شبکه های محلی کمتر است (خلیق،۵۳:۱۳۸۴-۵۲).
۲-۲-۱-۳-۶. ارزیابی دقیق و سریع
افراد بر اساس اطلاعات دقیق تصمیمگیری میکنند و در واقع سیستمهای اطلاعاتی مدیریت مانند سیستمهای پشتیبان مدیریت و سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری میتوانند اطلاعات به هنگام، مناسب و سریع را در اختیار قرار دهند، تا با حداقل اشتباهات تصمیمگیری کرد (زینلیزاده،۷:۱۳۸۸).
۲-۲-۱-۳-۷. اعلام بازخور به موقع
فناوری اطلاعات سرعت دسترسی به اطلاعات را بالا میبرد و بازخور سریع اطلاعاتی را فراهم میکند. همچنین به فرد کمک میکند به کشف نقاط ضعف کاری و حرفهای خود بپردازد. فناوری اطلاعات باعث میشود تا اصلاح و تغییرات دانش به راحتی انجام پذیرد (زینلیزاده،۷:۱۳۸۸).
با ضعیف بودن فناوری اطلاعات بازخور اطلاعاتی و حرفهای لازم به افراد داده نمیشود (میر فخرایی،۵:۱۳۸۰).
۲-۲-۱-۳-۸. انجام امور تکرار پذیر توسط سیستمهای سختافزاری
استفاده از علم رایانه و روباتیک در فرایندهایی که خروجی های یکسان دارند و استفاده از نرمافزار و برنامههای کامپیوتری برای انجام پردازش بر روی ورودی و ایجاد خروجی مد نظر (زینلیزاده،۶:۱۳۸۸-۵).
۲-۲-۱-۳-۹. کنترل و ارزیابی نامحسوس
فناوری به دو طریق به مدیریت عملکرد در ایجاد رضایت از ارزیابی کمک میکند:

    1. فناوری، ارزیابی عملکرد فردی را از طریق نظارت کامپیوتری آسان میکند. این کار نیازمند ورودیهای حداقلی از افراد در مورد عملکرد وظیفهای آنهاست.
  1. فناوری به ابزاری برای سادهسازی فرایند نوشتن ارزیابیها یا خلق بازخورهای عملکردی تبدیل شده است. (برای مثال ارزیابیهای چندگانهای که سرپرستان یا اعضای تیم به صورت آنلاین و با بهره گرفتن از فناوری نظارت عملکرد کامپیوتری شده انجام میدهند)(کاردی و میلر،۱۴۵:۲۰۰۵-۱۳۸).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم