|
|
نمودار شماره (۴-۳) نشان میدهد که دارا بودن تلفن همراه غیرشعلی به عنوان یکی از شاخص های فناوری اطلاعات موجب کاهش احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری و روستایی می شود. بطوریکه در صورت دارا بودن تلفن همراه غیرشغلی احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب به ۶۷/۱۰ و ۹۳/۱۲ درصد میرسد. نمودار (۴-۳) احتمال وقوع فقر به تفکیک دارا بودن تلفن همراه غیرشغلی مأخذ:یافتههای تحقیق نمودار شماره (۴-۴) نشانگر آن است در صورت دارا بودن رایانه که یکی دیگر از شاخص های فناوری اطلاعات است احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری و روستایی کاهش مییابد و به ترتیب به ۳۹/۵ و ۲۷/۶ درصد میرسد. نمودار (۴-۴) احتمال وقوع فقر به تفکیک دارا بودن رایانه مأخذ:یافتههای تحقیق نمودار شماره (۴-۵) احتمال وقوع فقر به تفکیک دارا بودن اینترنت که سومین شاخص فناوری است، نشان داده شده است که در صورت دارا بودن اینترنت احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری و روستایی به ۹۹/۳ و ۹۱/۹ درصد میرسد. نمودار (۴-۵) احتمال وقوع فقر به تفکیک دارا بودن اینترنت مأخذ: یافتههای تحقیق در نمودار شماره (۴-۶) احتمال وقوع فقر خانوارهای شهری و روستایی به تفکیک پایه یا مدارک تحصیلی سرپرست خانوار نشان داده شده است. بررسی نمودار نشان میدهد زمانی که سرپرست خانوار بیسواد باشد احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری معادل ۸۲/۲۳ درصد و در بین خانوارهای روستایی معادل ۳۰/۲۰ درصد خواهد بود. با افزایش پایه یا مدرک تحصیلی سرپرست خانوار احتمال وقوع فقر کاهش مییابد بطوریکه احتمال وقوع فقر برای خانوارهای شهری دارای مدرک فوقلیسانس و بالاتر تنها ۱۳/۳ درصد و برای خانوارهای روستایی معادل ۶۷/۵ درصد خواهد بود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نمودار (۴-۶) احتمال وقوع فقر به تفکیک پایه یا مدارک تحصیلی سرپرست خانوار مأخذ: یافته های تحقیق در نمودار شماره (۴-۷) احتمال وقوع فقر بر حسب تغییرات سن سرپرست خانوار ترسیم شده است. بررسی نمودار نشان میدهد که احتمال وقوع فقر در سنین پایین در بین خانوارهای شهری و روستایی بیشتر است. برای مثال در سن ۲۰ سالگی سرپرست خانوار، احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری ۷۰/۳۰ درصد میباشد در حالیکه این رقم برای خانوارهای روستایی معادل ۱۵/۵۶ درصد میباشد. با افزایش سن، احتمال وقوع فقر کاهش مییابد ولی در خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب از سن ۶۰ سالگی و ۷۰ سالگی به بعد با افزایش سن سرپرست خانوار، احتمال وقوع فقر افزایش مییابد. نمودار (۴-۷) احتمال وقوع فقر به تفکیک سن سرپرست خانوار مأخذ: یافته های تحقیق نمودار شماره (۴-۸) نشان میدهد که احتمال وقوع فقر متناسب با افزایش تعداد نفرات خانوار کاهش مییابد. احتمال وقوع فقر در یک خانوار تک نفره شهری معادل ۱۹۸/۲۷ درصد و در یک خانوار تک نفره روستایی در حدود ۳۳/۴۱ درصد است. در حالیکه احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای پنج نفره شهری و روستایی به ترتیب به ۴/۷ و ۷/۹ درصد میرسد. نمودار (۴-۸) احتمال وقوع فقر به تفکیک تعداد نفرات خانوار مأخذ: یافته های تحقیق در نمودار شماره (۴-۹) احتمال وقوع فقر به تفکیک وضع فعالیت سرپرست خانوار نشان داده شده است. بررسی نمودار حاکی از آنست که در صورت شاغل بودن سرپرست خانوار احتمال وقوع فقر کاهش مییابد بطوریکه در صورت شاغل بودن سرپرست خانوار احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری از ۴۰/۱۴ به ۵۶/۱۰ و در بین خانوارهای روستایی از ۵۵/۲۴ به ۲۱/۱۳ کاهش مییابد. نمودار (۴-۹) احتمال وقوع فقر به تفکیک وضع فعالیت سرپرست خانوار مأخذ:یافتههای تحقیق در نمودار شماره (۴-۱۰) احتمال وقوع فقر به تفکیک باسوادی سرپرست خانوار نشان داده شده است بررسی نمودار حاکی از آنست که در صورت باسواد شدن سرپرست خانوار احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری از ۶۶/۱۳ به ۳۸/۱۱درصد و در بین خانوارهای روستایی از ۱۷/۱۷ به ۰۴/۱۵ درصد کاهش مییابد. نمودار (۴-۱۰) احتمال وقوع فقر به تفکیک باسوادی سرپرست خانوار مأخذ:یافتههای تحقیق در نمودار شماره (۴-۱۱) احتمال وقوع فقر به تفکیک همسردار بودن سرپرست خانوار نشان داده شده است. بررسی نمودار حاکی از آنست که در صورت همسردار شدن سرپرست خانوار احتمال وقوع فقر کاهش مییابد. بطوریکه با همسردار شدن سرپرست خانوار احتمال وقوع فقر در بین خانوارهای شهری از ۵۵/۱۷ به ۰۲/۱۱ درصد و در بین خانوارهای روستایی از ۵۱/۲۳ به ۷۴/۱۴ درصد میرسد. نمودار (۴-۱۱) احتمال وقوع فقر به تفکیک همسردار بودن سرپرست خانوار مأخذ:یافتههای تحقیق ۴-۶- جمعبندی در این فصل در ابتدا به تحلیل توصیفی داده ها پرداخته شد و سپس به برآورد مدل، تجزیه و تحلیل یافتههای تحقیق و احتمال وقوع فقر اقدام گردید. نتاج حاکی از آنست که شاخص های فناوری (اینترنت، تلفن همراه غیرشغلی و رایانه)، شاخص های سرمایه انسانی (میزان تحصیلات سرپرست خانوار و باسواد بودن سرپرست خانوار)، شاغل بودن سرپرست خانوار، بعد خانوار، همسردار بودن سرپرست خانوار، سن سرپرست خانوار و نسبت افراد دارای درآمد در خانوار باعث کاهش احتمال وقوع فقر میگردد. فصل پنجم خلاصه، نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها ۵-۱- مقدمه در این فصل ابتدا مروری بر خطوط کلی پژوهش صورت گرفته و فصول مختلف مطالعه به صورت اختصار بیان شده است در ادامه در قسمت جمعبندی و نتیجه گیری ضمن اشاره به خلاصهای از مراحل اجرا و نتایج طرح اثرات تک تک متغیرها بر کاهش احتمال وقوع فقر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است در انتها نیز توصیههای سیاستی و پیشنهادها برای پژوهشهای آتی ارائه شده است. ۵-۲- مروری بر خطوط کلی تحقیق فناوری اطلاعات و ارتباطات راهکار جدیدی برای کاهش احتمال وقوع فقر است و این کاهش احتمال وقوع فقر از طریق ایجاد فرصتهای درآمدی، تحصیلات و خدمات سلامت و عدالت اجتماعی و ایجاد دموکراسی صورت میگیرد. ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات جهان را چنان متحول کرده است که از آن تحت عنوان انقلاب ICT یاد می کنند. این فناوری با شکستن انحصارها، ارتقای بهرهوری، تسهیل ارتباطات، اشاعه دانش و کاهش هزینهها خدمات ارزندهای به رفاه جوامع میرساند. ICT بدنبال افزایش و تسهیل دستیابی به اطلاعات و افزایش آگاهی و نیز کاهش هزینه های مبادله و موانع ورود به بازار، در نهایت منجر به بهبود کارایی بازار می شود. از طرف دیگر این فناوری می تواند به عنوان یک بخش به طور مستقیم فرصتهای شغلی برای فقرا در جهت تولید سختافزار و نرمافزار ایجاد کند. از آنجایی که فقرا معمولاً سطح آموزشی و مهارت های پایینی دارند، میتوان انتظار داشت که با افزایش سطح آموزش از طریق ICT شامل آموزش از راه دور (یادگیری همزمان دانش آموزان) و تراکم آموزش از طریق وب (استفاده از وب برای بهبود محتوای آموزشی) میباشد. ICT آموزشهای لازم در زمینه پزشکی و بهداشتی تنظیم خانواده و پرورش و تربیت کودکان را در اختیار خانواده قرار میدهد. ارتقاء سطح دانش و آگاهی زنان در هر یک از زمینه ها زنان را قادر میسازد که شرایط زندگی خویش را بهبود بخشند و در مورد ابعاد مختلف مسایلی که بدان مبتلا هستند کسب دانش و آگاهی نمایند. از طرف دیگر ICT کلیدی برای توسعه اقتصادی است.این فناوری موقعیتهایی را برای تعاملات جهانی فراهم می آورد و همچنین می تواند باعث قدرتمندسازی جوامع شود و اثربخشی و کارایی بخشهای عمومی را افزایش دهد. ICT اصول اخلاقی را که بر اساس باورهای رفتاری و استانداردهای درست و نادرست و عادتهای اجتماعی شکل میگیرد را تغییر داده و موجب ایجاد شخصیتهای جدید، گروه ها، سازمانها و دیگر شکلهای اجتماعی – اقتصادی و گروهبندیهای سیاستی شده است. با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و تاثیر آن بر کاهش احتمال وقوع فقر در این مطالعه در ۵ فصل به این موضوع پرداخته شده است که خلاصهای از این فصول به شرح ذیل ارائه می شود. در فصل اول، کلیات تحقیق ارائه شده و در آن اهداف تحقیق که مهمترین آن بررسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کاهش احتمال وقوع فقر بود ارائه گردید. سپس فرضیه های تحقیق متناسب با اهداف اصلی بیان شده و روششناسی تحقیق و مدل مورد استفاده در آن ذکر گردیده است. در ادامه جامعه و نمونه مورد مطالعه معرفی شده و محدودیتهای طرح عنوان گردید. در فصل دوم ادبیات موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا مبانی نظری موجود در رابطه مفهوم فقر، اندازه گیری خط فقر، ICT، فقر و ICT، عوامل تعیینکننده فقر (سرمایه انسانی و ویژگیهای جمعیتی و اقتصادی) و شاخص های وسعت فقر بیان شد و سپس به بررسی مطالعات تجربی خارجی و داخلی صورت گرفته در این زمینه پرداخته شد. در فصل سوم به روششناسی تحقیق پرداخته شد. برای این منظور، ابتدا روش تخمین مدل و سپس مدل و متغیرهای تحقیق معرفی شد و در ادامه روش تخمین مدل با بهره گرفتن از مدل پروبیت توضیح داده شد. فصل چهارم تحقیق، به برآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافته ها اختصاص داده شده است. در این فصل ابتدا به تحلیل توصیفی داده ها پرداخته شده و در ادامه مدل پروبیت با بهره گرفتن از داده های خانوارهای شهری و روستایی کشور در سال ۱۳۹۱ برآورد گردید. سپس اثرات نهایی متغیرها بر احتمال کاهش احتمال وقوع فقر بررسی شد و در ادامه به برآورد احتمال وقوع فقر خانوارهای شهری و روستایی پرداخته شد که نتایج حاصل از این برآورد تأثیر رابطه مثبت و معنیدار شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات، سن سرپرست خانوار، همسردار بودن سرپرست خانوار، شاخص های سرمایه انسانی، بعد خانوار، شاغل بودن سرپرست خانوار و نسبت افراد دارای درآمد در خانوار بر کاهش احتمال وقوع فقر خانوارهای شهری و روستایی را نشان میدهد. ۵-۳- جمعبندی و نتیجه گیری هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه فناوری ارتباطات و اطلاعات بر کاهش احتمال وقوع فقر خانوارهای شهری و روستایی میباشد. برای رسیدن به این هدف با بهره گرفتن از خط فقر نسبی به تعیین خط فقر اقدام گردید و خانوارهای فقیر شهری و روستایی شناسایی شد. در ادامه برای بررسی رابطه فناوری ارتباطات و اطلاعات بر کاهش احتمال وقوع فقر، متغیر فقر بعنوان یک متغیر مجازی تعریف گردید که دو مقدار را اختیار میکند. اگر مخارج خانوار زیر خط فقر باشد (فقیر باشد) مقدار یک و اگر مخارج بالای خط فقر باشد این متغیر مجازی مقدار صفر را اختیار می کند. این متغیر بعنوان متغیر وابسته مدل تعیین گردید و از طریق مدل پروبیت اثر شاخص های فناوری اطلاعات، شاخص های سرمایه انسانی و شاخص های مشخص کننده ویژگیهای فردی و اجتماعی خانوار بر کاهش احتمال وقوع فقر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد شاخص های فناوری ارتباطات و اطلاعات، سن سرپرست خانوار و همسردار بودن خانوار تأثیر مثبت و معنیداری بر کاهش احتمال وقوع فقر خانوارهای شهری و روستایی دارد. همچنین بعد خانوار، شاغل بودن سرپرست خانوار، نسبت افراد دارای درآمد در خانوار و شاخص های سرمایه انسانی در کاهش احتمال وقوع فقر خانوارها مؤثر میباشند که در این قسمت به بررسی نتایج اثرات تک تک این متغیرها بر کاهش احتمال وقوع فقر پرداخته می شود. – اثر خانوارهای دارای خط تلفن همراه غیرشغلی: خانوارهای دارای خط تلفن همراه غیرشغلی (MOB)،که یکی از شاخص های فناوری است با ضریب ۱۹۳۱/۰- برای خانوارهای شهری و ۲۰۸/۰- برای خانوارهای روستایی دارای اثر مثبت و معنیداری بر کاهش احتمال وقوع فقر میباشد و هر چه درصد خانوارهای دارای خط تلفن همراه افزایش یابد احتمال وقوع فقر کاهش مییابد. – اثر خانوارهای دارای خط اینترنت:. خانوارهای دارای خط اینترنت (INTER)، دومین شاخص فناوری است با ضریب ۰۹۸۱/۰- در خانوارهای شهری و ۰۶۲۱/۰- در خانوارهای روستایی، دارای اثر مثبت و معنیداری بر کاهش احتمال وقوع فقر میباشد و همانطور که مشاهده می شود هر چه درصد خانوارهای دارای خط اینترنت در بین خانوارهای شهری و روستایی افزایش پیدا کند احتمال وقوع فقر کاهش مییابد. – اثر خانوارهای دارای رایانه:.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[شنبه 1401-04-18] [ 12:07:00 ق.ظ ]
|
|
Gorgone, Kerry.O’Shea, “Between Vengeance and Forgiveness: Facing History after Genocide and Mass Violence“, Suffolk Transitional Law Review, V ol.24, No.1, 2000, p. 229 ↑
- De Guzman, op.cit, pp. 312-314; Akhavan, “Justice in The Hague, Peace in the Former Yugoslavia? A Commentary on the United Nations War Crimes Tribunal“, op.cit, p. 749 ↑
- Prosecutorial Strategy, 2009-2012, Internationa Criminal Court, para. 12, Available at: http://www.icc-cpi.int/menus/icc/structure of the court/office of the prosecutor/reports and statements/statement/prosecutorial strategy (Last Visited at 23 January 2013) ↑
- Kritz, op.cit, p. 128; Bassiouni, “Searching for Peace and Achieving Justice: The Need for Accountability“, op.cit, pp. 23-24; Landsman, op.cit, pp. 83-84 ↑
- Cohn, Ilene, “The Protection of Children in Peacemaking and Peacekeeping Processes“, Harvard Human Rights Journal, Vol.12, 1999, p. 179 ↑
- Fletcher, Weinstein, op.cit, p. 593 ↑
- Fourth Annual Report of the International Tribunal for the Prosecution of Persons Responsible for Serious Violations of International Humanitarian Law Committed in the Territory of the Former Yugoslavia Since 1991, 1997, A/52/375,S/1997/729, 18 September, 1997, para. 99. Available at: http://www.icty.org/tabs/14/1 (Last Visited at 12 June 2013) ↑
در رابطه با تقدم و تأخر بین دادگاه ویژه کامبوج و دیوان بین المللی کیفری به عنوان اوّلین محاکم بین المللی کیفری که اجازه دعوای جبران خسارت را به قربانیان دادند، اختلاف نظر وجود دارد. برای اطلاع از نظر مخالف رجوع شود به :
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
Will, op.cit, p. 97 به علاوه در رابطه با این که آیا دادگاه ویژه کامبوج یک دادگاه بین المللی یا ملی است نیز اختلاف نظر وجود دارد. برای اطلاع از ساختار دادگاه ویژه کامبوج رجوع شود به: http://www.eccc.gov.kh/en/about-eccc/introduction (Last Visited at 20 June 2013) ↑
- Ciorciari, John.D & Ramji-Nogales, Jaya, “Lessons from the Cambodian Experience with Truth and Reconciliation“, Buffalo Human Rights Law Review, September, 2012, pp. 16-18. Available at: http://ssrn.com/abstract=2078982 (Last Visited at 20 June 2013) ↑
- Turner, Jenia.Iontcheva, “Extraordinary Chambers in the Courts of Cambodia-victims as civil parties- civil parties’participation in pretrial proceedings-provisional detention appeals“, American Journal of International Law, Vol.103, 2009, pp. 120-21 ↑
- به طور کلی قلمرو و شیوه ی مشارکت قربانیان در مراحل رسیدگی دیوان بین المللی کیفری توسط قضات شعب پیش از محاکمه تعیین می شود.
Rome Statute of the International Criminal Court, Art. 15(3), 68(3), 75, Rule 91 of the ICC Rules of Procedure and Evidence, op.cit; Will, op.cit, p. 97 ↑
- Prosecutor v. Lubanga Dyilo, Judgment on the Appeal of mr. Thomas Lubanga Dyilo Against the Decision of Pre-trial Chamber I, Case No. ICC-01/04-01/06-284, para. 40, 45, 55, International Criminal Court, Appeal Chamber, 13 February, 2007, Prosecutor v. Lubanga Dyilo, Decision on Victoms Participation, Case No.01/04-01/06-1119, para. 101, International Criminal Court, Trial Chamber I, 18January, 2008. Available at:
http://www.icc-cpi.int/Menus/ICC/Situations+and+Cases/Cases/ (Last Visited at 20 June 2013) ↑
- Will, op.cit, pp. 102-103 ↑
- نظام های حقوقی کامن لا مشارکت قربانیان در روند دادرسی را متفاوت از نظام های حقوقی رمی- ژرمنی می بینند. نظام های حقوقی کامن لا به قربانیان امکان مشارکت در مرحله مجازات و بعد از اثبات اتهام های متهم را می دهند. در حالی که نظام های حقوقی رمی-ژرمنی به قربانیان امکان مشارکت فعّالانه تری را در سرتاسر روند دادرسی می دهند. آن ها به قربانیان اجازه کسب اطلاع از پرونده، بررسی ادله و ارائه دلیل به دادگاه را می دهند.
Turner, “Extraordinary Chambers in the Courts of Cambodia-victims as civil parties- civil parties’participation in pretrial proceedings-provisional detention appeals “, op.cit, p. 120; Will, op.cit, pp. 90. 108 ↑
- Rome Statute of the International Criminal Court, Prosecutor: Art. 15(3); Challenges to the Jurisdiction of the Court or the Admissibility of a Case: Art. 19 (3); Initiation of an Investigation: Art. 53(1)©; Protection of the Victoms and Witnesses and their Participation in the Proceedings: Art. 68 ; Reparartions to Victims: Art. 75; Trust Fund: Art. 79; Appeal against other Decisions: Atr. 82(4), op.cit
برای اطلاع بیشتر از نحوه و شرایط مشارکت قربانیان رجوع شود به: Will, op.cit, pp. 96-97 ↑
- Drumbl, Atrocity, Punishment, and International Law, op.cit, p. 66; Baylis, Elena, “Reassessing the Role of International Criminal Law: Rebuilding National Courts through Transnational Networks“, Boston College Law Review, Vol.50, No.1, 2009, pp. 82-83; Bibas, Stephanos, Burke-White, Bill, “International Idealism Meets Domestic-Criminal-Procedure Realism“, Duke Law Journal, Vol.59, No.4, 2010, pp. 650-54 ↑
- Balint, Jennifer.L, “The Place of Law in Addressing Internal Regime Conflicts“, Law and Contemporary Problems, Vol.59, No.4, 1996, pp. 112-13 ↑
- Damaska, “What Is the Point of International Criminal Justice?”, op.cit, pp. 331-35 ↑
- Balint, op.cit, pp. 110-12 ↑
- Damaska, “What Is the Point of International Criminal Justice?“, op.cit, p. 340 ↑
- Cassese, “Reflections on International Criminal Justice“, op.cit, p. 6 ↑
- First Annual Report of the International Tribunal for the Prosecution of persons Responsible for Serious Violations of International Humanitarian Law Committed in the Territory of the Former Yugoslavia, op.cit, para. 16 ↑
- Akhavan, “Justice in The Hague, Peace in the Former Yugoslavia? A Commentary on the United Nations War Crimes Tribunal“, op.cit, pp. 758-65 ↑
- Alvarez, op.cit, pp. 370-385 ↑
- De Guzman, op.cit, pp. 313-19 ↑
- Orentlicher, Diane.F, “Settling Accounts: The Duty To Prosecute Human Rights Violations of a Prior Regime“, The Yale Law Journal, Vol.100, 1991; Orentlicher, Diane.F, “Settling Accounts Revisited: Reconciling Global Norms with Local Agency“, The International Journal of Transitional Justice, Vol.1, 2007, p. 22 ↑
- De Guzman, op.cit, pp. 314-16 ↑
- “Interest of Justice”, Rome Statute of the International Criminal Court, Art. 53, op.cit ↑
- Robinson, Darryl, “Serving the Interests of Justice: Amnesties, Truth Commissions and the International Criminal Court”, European Journal of International Law, Vol.14, No.3, 2003, pp. 504-505 ↑
- Greenawalt, Alexander.K.A, “Complementarity in Crisis: Uganda, Alternativ Justice, and the International Criminal Court”, Virginia Journal of International Law, Vol.50, No.107, 2009, pp. 108–۱۰ ↑
- De Guzman, op.cit, pp. 315-16; Robinson, “Serving the Interests of Justice: Amnesties, Truth Commissions and the International Criminal Court”, op.cit, p. 505 ↑
- Reisman, Michael.W, “Institutions and Practices for Restoring and Maintaining Public Order“, Duke Journal of Comparative & International Law, Vol.6, 1995, p. 185; Reisman, Michael.M, “Legal Responses to Genocide and Other Massive Violations of Human Rights“, Law and Contemporary Problems, Vol.59, No.4, 1996, pp. 79-80 ↑
- برای نمونه می توان به برنامه های عدالت ترمیمی در کانادا اشاره نمود. برنامه های عدالت ترمیمی در کانادا از لحاظ نوع جرایم و مجرمانی که مشمول آن ها می شوند، آیین دادرسی، اتخاذ تصمیم، اعمال واکنش و …..با یکدیگر متفاوت اند. همچنین برنامه های عدالت ترمیمی در آمریکا در وهله اوّل متوجه جرایم علیه اموال بوده اند. در نیوزیلند و استرالیا برنامه های عدالت ترمیمی بیشتر متوجه جرایم ارتکابی توسط جوانان و نوجوانان بزهکار بوده اند. تمامی این موارد حاکی از تفاوت قایل شدن در برخورد با جرایم حسب نوع جرایم و عاملان آن هاست. برای اطلاع بیشتر از تحولات عدالت ترمیمی در کشورهای مختلف، رجوع شود به: غلامی، همان، صص. ۲۱۸-۱۶۷ ↑
- برای نمونه می توان به تفاوت کشتارهای هدفمند و برنامه ریزی شده از سوی یکی از طرفین درگیری ها و کشتارهایی که بدون برنامه ریزی قبلی از سوی هر دو طرف طی درگیری ها صورت می گیرد، اشاره نمود. در اوّلی با توجه به وجود قصد و برنامه قبلی به نظر اتخاذ یک دیدگاه مکافات گرا در جهت مجازات عاملان بهتر از سایر دیدگاه هاست. اما در دومی به دلیل مشخص نبودن عاملان این جرایم و مشارکت هر دو طرف درگیری ها در این جرایم به نظر یک رویکرد عدالت ترمیمی مناسب تر است.
Aukerman, op.cit, pp. 96-97 ↑
- اصطلاح صلح پایدار (Perpetual Peace) برای اوّلین بار توسط کانت در کتابی تحت همین عنوان استفاده شد. به عقیده کانت تنها در یک اتحادیه عمومی از ملت هاست که وضعیت صلح پایدار تحقق می یابد. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: کانت، ایمانوئل، فلسفه حقوق، ترجمه: منوچهر صانعی دره بیدی، انتشارات نقش و نگار، تهران، ۱۳۸۰، ص. ۲۱۴
در واقع از نظر کانت ارتباط مستقیمی بین اجرای عدالت و صلح پایدار وجود ندارد. اگرچه کانت بر تأمین عدالت در درون جامعه در قالب یک نظام جمهوری و دموکراتیک تأکید می نماید، ولی صلح جهانی با کمترین ارتباطی با عدالت مورد نظر است. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: میرمحمدی، معصومه سادات، «مقایسه صلح پایدار در اندیشه انسان محور کانت و صلح عادلانه در اندیشه متفکران شیعی»، معرفت ادیان، سال دوم، شماره چهارم، پاییز ۱۳۹۰، ص. ۱۳۸ ↑
- دخالت شورای امنیت به عنوان رکن اصلی ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بین المللی در تأسیس دو دادگاه بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و روآندا و همچنین حفظ ارتباط بین شورای امنیت و دیوان بین المللی کیفری طبق ماده ۱۳(ب) اساسنامه دیوان این مدعا را تأیید می نماید. ↑
- Moore, “A Taxonomy of Purposes of Punishment“, op.cit, pp. 60-65 ↑
- Retributivism
نظریه ای که بُعدی از عدالت را مدنظر دارد که مستلزم جبران ضرر با ضرر است. نظریه پردازان مکافات گرا در بحث مجازات طرفدار مجازات متناسب با جرم هستند. ایمانوئل کانت از رویکردی مکافات گرا به مجازات قویاً دفاع می کرد، با این استدلال که هر رویکرد دیگر انحراف از اقتضای عدالت خواهد بود و برای مجرمیت احترامی قائل نخواهد شد (زیرا آن ها را وسیله ای برای رسیدن به یک هدف می انگارد نه غایت در خویشتن).بیکس، همان، صص. ۳۲۶-۳۲۵ ↑
- Utilitarianism
سود انگاری نظریه ای اخلاقی است که مبنای آن به حداکثر رساندن میزان کلی سود است. سود انگاری به انحای مختلف در مباحث گوناگون فلسفه حقوق به میان می آید. یک گرایش آن به کارگیری این نظریه در بحث مجازات هاست. حامیان این گرایش در بحث از محدودیت ها و اهداف مجازات از تحلیل های سود انگارانه بهره جسته اند، چنان که برخی از آن ها در اهداف مجازات بر بازدارندگی و برخی بر بازپروری تمرکز می نمایند تا مکافات. بیکس، همان، صص. ۲۱۷-۲۱۶وص ۱۰۵ ↑
- به نظر بسیونی در حقوق بین الملل کیفری ادغامی از هر دو نظریه ی سودانگار و مکافات گرا در جرم انگاری و مجازات جرایم بین المللی وجود دارد.
Bassiouni, Crimes against Humanity: Historical Evolution and Contemporary Application, Cambridge University Press, First Published, New York, 2011, p. 272 ↑
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جامعه شناسان بر این باورند که سپردن مسئولیت به افراد و شرکت دادن آنها در تعاملات اجتماعی برای رشد شخصی آنها ضروری است. مسئولیت پذیری فرصتی برای فرد فراهم می سازد تا ایده های خود را در جریان کار به مرحله آزمایش بگذارد همین مسئله به وی کمک می کند تا راه رشد خود را به تدریج گسترش دهد و طرح مناسبی برای ایفای نقش های شغلی و اجتماعی و در کل برنامه زندگی اش تعیین کند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده، پیش بینی کنندگی مسئولیت پذیری برای جهت گیری هدف بدین شکل قابل می باشد که، مسئولیت پذیری در برنامه ریزی و جهت گیری هدف نقش مهمی را ایفا می کند. فردی که مسئولیت پذیری خوبی داشته باشد تمایل به یادگیری، برنامه ریزی و پیشرفت دارد و انجام مسئولیت ها را به عنوان فرصتی برای یادگیری در نظر می گیرد و از آن ها بهترین استفاده را در این جهت می کند، این شکل از مسئولیت پذیری با تعاریف جهت گیری هدف از جمله جهت گیری هدف یادگیری شبیه می باشد. جهت گیری هدف عملکرد گرایشی که تاکید بر کسب شایستگی و تایید در نزد دیگران دارد، در افرادی دیده می شود که مسئولیت پذیری دارند اما مسئولیت پذیری برای آن ها به عنوان امری درونی وجود ندارد، بدین معنی که مسئولیت پذیری آن ها در حدی است که توجهات مثبت اطرافیان را جلب نمایند. جهت گیری هدف عملکرد گریزی که تاکید بر دوری جویی از عدم شایستگی در نزد دیگران دارد به نظر می رسد در افرادی دیده می شود که تحت فشار های بالایی برای مسئولیت قرار گرفته و اغلب مواقع به علت اینکه مسئولیت های محول شده از توان وی بیشتر بوده است در این تکالیف دچار شکست شده اند و اغلب وی تلاش می کند تا در امور و مسئولیت ها خود از شکست خوردن دوری کند و در اهداف و برنامه های خود نیز بیشتر بر همین مسئله تأکید دارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با توجه به توضیحات نظری ارائه شده در فوق به نظر می رسد که یافته های پژوهش حاضر با پیکری نظری دانش موجود همسو می باشد ، هر چند در این زمینه پژوهش های تجربی انجام نشده است، اما از نظر پایه های نظری مورد تأیید قرار می گیرد. فرضیه دوم: کمال گرایی قادر به پیش بینی بخشی از واریانس جهت گیری هدف می باشد. جهت بررسی این فرضیه از روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شده است که میزان پیش بینی مولفه های جهت گیری هدف (از جمله جهت گیری هدف یادگیری ، جهت گیری هدف عملکرد گرایشی،جهت گیری هدف عملکرد گریزی، و بلاتکلیفی در جهتگیری هدف) بر اساس مولفه های کمال گرایی محاسبه شده است. یافته های پژوهش حاضر فرضیه فوق را مورد تأیید قرار داده و ابراز می دارد که ، کمال گرایی خودمدار قادر به پیش بینی ۷۲/۰ از واریانس جهت گیری هدف یادگیری و مناسبترین پیش بینی کننده این جهت گیری هدف بوده است، علاوه بر این، کمال گرایی دیگر مدار قادر به پیش بینی ۹۲/۰ از واریانس جهت گیری هدف عملکرد گرایشی، ۴۵/۰ از واریانس جهت گیری هدف عملکرد گریزی و ۶۹/۰- از واریانس بلاتکلیفی در جهت گیری هدف بود که مناسبترین پیش بینی کننده این سه جهت گیری هدف می باشد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های هاشمی و لطیفیان (۱۳۸۸)، نیومیستر(٢٠٠۴)، نیومیستر و فینچ(٢٠٠۶)،زاهد بابلیان، پوربهرام، رحمانی(۱۳۸۹) همسو بوده است. هاشمی و لطیفیان ( ۱۳۸۸) دریافتند کمال گرایی خود مدار با جهت گزینی های یادگیری و گرایشی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. کمال گرایی جامعه مدار نیز با اهداف گرایشی و اجتنابی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. نیومیستر و فینچ(٢٠٠۶) به این نتیجه رسیدند که کمال گرایان خود مدار استانداردهای بالایی برای خود انتخاب می کنند و عملکرد خود را بر اساس این استانداردها ارزشیابی می کنند و بر این اساس، اهداف تبحری یا اهداف عملکرد گرایشی دارند. همچنین کمال گرایان جامعه مدار بیشتر احتمال دارد که اهداف عملکرد گرایشی یا عملکرد گریزی را بپذیرند، که از ترس آنها از شکست نشأت می گیرد. در پژوهش زاهد بابلیان، پوربهرام، رحمانی(۱۳۸۹) نتایج حاکی از این بود که بین کمال گرایی، جهت گزینی هدف و عملکرد تحصیلی با فرسودگی تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد. فلت و هویت(۱۹۹۱) هم بر این باورند که کمالگرایی از سه بعد جداگانه که شامل کمالگرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار تشکیل می شود. کمال گرایی خودمدار، یک مؤلفه انگیزشی شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل است و در این بعد افراد انگیزه قوی برای کمال، معیارهای بالای غیرواقعی و تفکر همه یا هیچ دارند. کمال گرایی دیگرمدار، یک بعد میان فردی و دربردارنده گرایش به داشتن معیارهای کمالگرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت زیادی دارند، مانند گرایش های کمالگرایانه والدین برای فرزندانشان، در نهایت کمالگرایی جامعه مدار برداشتی شامل معیارهای کمالگرایانه یا غیرواقع بینانه تحمیلی از سوی دیگران بر فرد است و دسترسی به این معیارهای تحمیل شده اگر محال نباشد، حداقل دشوار است. به عقیده تری شوت و همکاران(۲۰۰۵) کسانی که کمال گرایی مثبت(به هنجار) دارند، معیارهایی را برای خود در نظر می گیرند، اما به جای این که ر سیدن و یا نرسیدن به آن معیارها برایشان مهم باشد، نفس تلاش کردن برا ی رسیدن به هدف در نظرشان اهمیت دا رد. در واقع این افراد از کار و تلاش زیاد لذت می برند و وقتی در انجام دادن یا ندادن کاری آزادند ، سعی می کنند آن را به بهترین نحوی که می توانند انجام د هند. به نظر می رسد این نوع کمال گرایی با جهت گیری هدف یادگیری و تبحری در ارتباط است که این گونه افراد در تلاش های خود بر نفس یادگیری تأکید دارند. از نظر لی، اسکپسالیوان و کمپداش ( ۲۰۱۲ )، بین کمالگرایی بهنجار و روان آزرده تمایز وجود دارد . کمالگرایی بهنجار به عنوان تلاش برای معیار های معقول و واقعی تعریف شده است؛ کمالگرایی روان آزرده تمایل به تلاش برای معیارهای بسیار بالا است که با ترس از شکست و تمرکز بر مأیوس کردن دیگران ، همراه است. فلت و هویت(۱۹۹۱) هم بر این باورند که کمالگرایی از سه بعد جداگانه که شامل کمالگرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار تشکیل می شود. کمال گرایی خودمدار، یک مؤلفه انگیزشی شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل است و در این بعد افراد انگیزه قوی برای کمال، معیارهای بالای غیرواقعی و تفکر همه یا هیچ دارند. این بعد از کمال گرایی در بر گیرنده وضع معیار های غیر واقع بینانه برای خود، ارزیابی سختگیرانه خود با تمرکز بر نواقص و ضعف ها و تعمیم این انتظارات غیر منطقی و ارزیابی های تند و تیز به انواع حیطه های رفتاری می باشد. علاوه بر این مولفه ها، کمال گرایی خود مدار در بر گیرنده عامل انگیزشی قوی ای است که موجب می شود فرد برای بدست آوردن کمال اجتناب از شکست تلاش کند. به بیانی دیگر کمال گرایان خود مدار برای نائل شدن به هدف خود که کمال است انگیزش دارند. این تعریف از کمال گرایی و بعد خود مدار آن بیشترین شباهت را با جهت گیری هدف یادگیری و همچنین جهت گیری هدف عملکرد گرایشی دارد. جهت گیری یادگیری و سازه های مشابه مانند جهت گیری تبحری با واژه ها و اصطلاحاتی مانند تمرکز بر یادگیری، تبحریابی در تکلیف بوسیله معیارهای تدوین شده بوسیله خود، افزایش مهارت های نو، رشد دهی و فزون بخشی شایستگی، کوشش برای مواجهه با مسائل چالش برانگیز و کوشش برای کسب بینش و بصیرت معرفی شده است (ایمز، b1992، دوک و لگت، ۱۹۸۸، میهر و میگلی،۱۹۹۱، میگلی و همکارانف ۱۹۹۸، نیکولز، ۱۹۸۴، هارتر[۹۲]، b 1981). کمال گرایی دیگرمدار، یک بعد میان فردی و دربردارنده گرایش به داشتن معیارهای کمالگرایانه، سبک ارزیابی بسیار انتقادی و انگیزش قوی برای نائل شدن به کمال و اجتناب از شکست برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت زیادی دارند. این نوع کمال گرایی از آنجایی که ممکن است به خوبی به افراد دیگر منتقل نشود و تنها در قالب انتقاد مطرح می شود موجب سردرگمی و بلاتکلیفی افراد شود، و لذا در جهت گیری هدف و برنامه ریزی ها فرد نیز تأثبر منفی بر جای می گذارند و ممکن است فرد را دچار نوعی جهت گیری هدف کند که با نام بلاتکلیفی در جهت گزینی هدف مشخص میشود. این گونه افراد ممکن است قادر به شناخت درست از نادرست، صحیح از غلط، و … نبوده و در نهایت بین دو قطب همه یا هیچ گرفتار شده باشند و در نهایت هدف مشخصی را انتخاب ننمایند و یا اهداف خود را مرتباً تغییر دهند. در نهایت کمالگرایی جامعه مدار برداشتی شامل معیارهای کمالگرایانه یا غیرواقع بینانه تحمیلی از سوی دیگران بر فرد است و دسترسی به این معیارهای تحمیل شده اگر محال نباشد، حداقل دشوار است. کمال گرایی دیگر مدار با مشخصه های منفی، از جمله سرزنش دیگران، اقتدار گرایی و سلطه جویی، ویژگی های شخصیتی نمایشی، خود شیفته و ضد اجتماعی همبستگی دارد. کمال گرایی جامعه مدار با نیاز به تأیید دیگران، ترس از ارزشیابی منفی، منبع کنترل بیرونی، بیش تعمیم دهی شکست، افسردگی و اضطراب مرتبط است(بشارت، ۱۳۸۳). بنابراین به نظر منطقی می رسد که افراد دارای کمال گرایی دیگر مدار و جامعه مدار در اهداف خود به دنبال راضی نگه داشتن دیگران بر آید و این ویژگی از جمله تعاریفی است که در جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و جهت گیری هدف عملکرد گریزی آمده است. جهت گیری اهداف عملکردی معمولا در مقابل اهداف یادگیری و تبحری قرار می گیرد. این جهت گیری بر اثبات شایستگی یا توانایی تاکید دارد. محور جهت گیری عملکردی این است که چگونه توانایی فرد بوسیله دیگران مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. برای مثال کوشش برای بهتر از دیگران بودن، کوشش برای تفوق در تناسب با معیارهای هنجاری، بکارگیری معیارهای اجتماعی برای مقایسه خود با دیگران، سعی برای برجسته بودن در گروه یا کوشش برای برتری در انجام تکالیف کلاسی، اجتناب از مورد قضاوت واقع شدن بعنوان فردی با توانایی ضعیف و یا اجتناب از مشخص شدن بعنوان فردی کند فهم و جستجوی این موضوع که فرد بعنوان شخصی دارای توانایی بالا مورد قضاوت قرار گیرد (ایمز،b1992، دوک و لگت،۱۹۸۸، میگلی و همکاران[۹۳]،۱۹۹۸). بنا برنظریات ارائه شده در فوق و ترکیب نظریاتی که در باب جهت گیری هدف و کمال گرایی مطرح شده بودند، به نظر می رسد که یافته های حاصل از پژوهش حاضر علاوه بر اینکه مورد تأیید پژوهش های انجام شده بوده است، از لحاظ نظری نیز تا حدود زیادی مورد تأیید واقع می گردد. بنابراین نتیجه گیری می شود که افرادی که کمال گرایی خود مدار دارند بیشتر از افراد دارای انواع دیگر کمال گرایی، در اهداف و جهت گیری هدف به نوع جهت گیری هدف یادگیری متکی بوده و افراد دارای کمال گرایی جامعه مدار و دیگر مدار به جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و عملکرد گریزی روی می آورند.
۵-۳ محدودیت ها و پیشنهادات: ۵-۳-۱ محدودیت های پژوهش: الف: محدودیت های در اختیار محقق: ۱- تحقیق حاضر از نوع کمی است و ابزار مورد استفاده در آن پرسشنامه بود تا مصاحبه و مشاهده . ۲- جامعه تحقیق حاضر شامل دانشجویان دانشگاه واحد ارسنجان بود و محدود شدن جامعه به به این افراد ممکن است تعمیم پذیری نتایج را به گروه های دیگر تحت تاثیر قرار دهد. ۳- همبستگی بین متغیر ها ممکن است به دلیل متغیر های مداخله گر دیگری باشد که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار نگرفته اند. ب: محدودیت های خارج از اختیار محقق: ۱- عدم وجود منابع پژوهشی کافی جهت مقایسه نتایج با گستره پژوهش های قبلی ۲- بی دقتی و عدم همکاری مناسب دانش آموزان ۵-۳-۲ پیشنهادات: الف: پیشنهادات کاربردی: ۱- با توجه به وجو ارتباط بین مسئولیت پذیری و جهت گیری هدف و تأثیر بی بدیل آن در پیشبرد اهداف و دستیابی به موفقیت، به نظر آگاه سازی در این زمینه برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه ها در جهت بهبود وضعیت مسئولیت پذیری در دانشجویان و بالابردن روهیه جهت گیری هدف سالم لازم و ضروری می نماید. ۲- با در نظر داشتن ارتباط بین کمال گرایی و جهت گیری هدف و همچنین پیش بینی پذیری جهت گیری هدف توسط ابعاد کمال گرایی، به نظر می رسد باید در این زمینه تلاش های بسیاری نمود، چرا که کمال گرایی از جمله عوامل موثر در شکست ها و عدم پیشبرد اهداف می باشد. و افراد کمال گرا با داشتن معیار های غیر واقع بینانه خود و یا دیگران در مورد آن ها، از جهت گیری هدف صحیح و موفقیت دور می گردند. و لذا کارگا های آموزشی در جهت بهبود کمال گرایی و کمک به جهت گیری هدف و پیشرفت مفید می نماید. ب: پیشنهادات پژوهشی: ۱- با توجه به اینکه پژوهش حاضر از جمله پژوهش های همبستگی محسوب می گردد، و در اینگونه پژوهش ها متغیر های دیگری نیز ممکن است در تعیین میزان همبستگی و پیش بینی پذیری دخیل بوده باشند، بویژه این متغیر ها می توان به میزان موفقیت های قبلی فرد، میزان کمال گرایی و مسئولیت پذیری والدین، شیوه جهت گیری هدف والدین، سبک های فرزند پروری و … اشاره کرد. پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی به بررسی نقش اینگونه متغیر ها در وضعیت جهت گیری هدف نیز پرداخته شود. ۲- با توجه به اینکه به نظر می رسد کمال گرایی و مسئولیت پذیری و همچنین جهت گیری هدف در موفقیت ها و دستیابی به اهداف موثر می باشند، پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی به بررسی اینگونه متغیر ها نیز پرداخته شود. منابع منابع فارسی: احمدی، سید احمد، و رمضانی، علی(۱۳۸۶) تأثیر آموزش مسئولیت پذیری به شیوه گلاسر بر کاهش بحران هویت دانش آموزان متوسطه اصفهان. پژوهش های تربیتی و روانشناختی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان، سال سوم، دوره دوم، شماره پیاپی ۸، ص ۲۳-۳۲. اعرابیان، ا، خداپناهی، م.ک، حیدری، م، صالح صدق پور،ب.(۱۳۸۳). بررسی رابطه باورهای خودکارآمدی بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی دانشجویان. مجله روانشناسی، ۸، ص ۳۶۰-۳۷۱. برنز، د.(۱۹۸۴) شناخت درمانی: روان شناسی افسردگی و فنون و شناخت شخصیت و تغییر آن. مترجم مهدی قراچه داغی(۱۳۸۸) نشر دایره، چاپ دهم، ۱۲-۲۱. بشارت، محمد علی(۱۳۸۳) بررسی رابطه بین کمال گرایی والدین و اضطراب امتحان در دانش آموزان. مجله روان نشاسی تربیتی، سال سی و چهارم، شماره ۱، صص ۱-۱۹. بشارت. محمد علی، حبیب نژاد. محمد و گرانمایه پور. شیوا( ۱۳۸۹) کمالگرایی و سلامت روان. تازه های و پژوهش های مشاوره. جلد ۸. ص ۷-۲۲. بشارت. محمد علی(۱۳۸۳) کمالگرایی و موفقیت تحصیلی. مجله علوم روانشناختی. دوره سوم. شماره ۱۲. ص ۳۲۱-۳۳۵. بشارت.محمد علی، جوشن لو، محسن، میرزمانی. سید محمود(۱۳۸۶) رابطه سبک های دلبستگی و کمال گرایی. دوماهنامه علمی پژوهشی دانشور رفتار. دانشگاه شاهد. سال ۱۴. شماره ۲۵. ص ۱۱-۱۹. جوکار.بهرام(۱۳۸۴) بررسی رابطه جهت گیری هدف و خودتنظیمی در دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه شیراز. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. دوره ۲۲. شماره ۴. ص ۵۶ تا ۷۱. جوکار. بهرام و لطیفیان. مرتضی(۱۳۸۵) رابطه ابعاد هویت و جهت گیری هدف در گروهی از دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان شیراز و یاسوج. محله علوم اجتماعی و انشانی دانشگاه شیراز. دوره ۲۵. شماره ۴. ص ۲۷- ۴۶. حمیدی، فریده و قیطاسی، معصومه(۱۳۹۰) مقایسه کمالگرایی و مسئولیت پذیری در دانشجویان مراکز تربیت معلم شهر اهواز به تفکیک جنس. فصلنامه فرهنگی- تربیتی زنان و خانواده، سال ششم، شماره ۱۸، ص ۱۵۹-۱۸۸. حواله کیا، سعید (۱۳۸۴)، افزایش حس مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس در نوجانان ، فرهنگ همدان شماره ۳۶و ۳۷. حاجی یخچالی، علیرضا، حقیقی، جمال و شکرکن، حسین.(۱۳۸۰) بررسی روابط ساده و چندگانه پیشایندهای مهم و مربوط با جهت گیری هدف تبحری و رابطه آن با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان های اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز. شماره ۸. صص ۳۱-۴۸.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
با توجه به آنچه در راستای اهمیت چابکی سازمانی، به عنوان ابزاری برای غلبه بر چالشهای هزاره سوم، در ادبیات بیان شده است (شریفی،۲۰۰۶)، بررسی و کنکاش در زمینه چابکی با تأکید بر دانش ـ محوری و مدیریت دانش میتواند جهش بزرگی را در چابک سازی و عملکرد بالای سازمان های دولتی ایجاد نماید. علیرغم تحقیقات بسیار در هر یک از دو حوزه چابکی و مدیریت دانش، پژوهشهای چندانی در مورد ارتباط مدیریت دانش و چابکی سازمانی و تأثیر آنها بر یکدیگر انجام نشده است و بیشتر پژوهشها تئوریک و غیرتجربی میباشند. ریک داو[۸]( ۱۹۹۹) به بیان ارتباط مدیریت دانش، توانایی پاسخگویی و چابکی مؤسسه به صورت مطالعه ادبیات تحقیق پرداخته و چنین میگوید: “چابکی سازمانی زمانی بهدست میآید که مدیریت دانش و توانایی پاسخگویی، در تلاشهای سازمانی، حالتی متعادل داشته باشند”. لوی و هازان[۹] (۲۰۰۹) نیز مدیریت دانش را جنبه کاربردی فرهنگ سازمانی دانستهاند و چگونگی بنیان نهادن تغییر فرهنگی بوسیله چابکی سازمانی را بیان کردهاند و این تغییر فرهنگ را نیازمند ابتکار در مدیریت دانش دانستهاند. آنها همچنین بهکارگیری توانمندسازهای انتقال دانش از دیدگاه مهندسی نرمافزار چابک را مورد بحث قرار دادند و چگونگی افزایش چابکی از طریق استخراج دادهها و مدیریت دانش را بیان داشتند. فرانکلین بکر [۱۰](۲۰۰۱) در تحقیقی با عنوان “چابکی سازمانی و زیربنای دانش” بیان میکند که روشها و مدلهای ضروری کنونی کافی نیستند و برای غلبه بر عدم اطمینان در سازمانهای چابک، نیاز به استراتژیهای انطباقپذیری برای بهکارگیری ابزارهای مدیریت دانش است. اشرفی و همکاران(۲۰۰۵)، چارچوبی را برای اجرای چابکی تجاری در سراسر سیستمهای مدیریت دانش فراهم کردهاند. زیرا در صورت وجود ارتباطی، هر سازمان می تواند با تدوین برنامه ای مدون و منظم، به طور همزمان و یکپارچه و با کاهش هزینه های عملیاتی و اجرایی، به توسعه و تقویت همزمان این دو مقوله مهم (مدیریت دانش و چابکی سازمانی) بپردازد و از مزایای آنها بهره مند گردد.باتوجه به موارد مذکور سوال اصلی این پژوهش این است که آیا بین مدیریت دانش با چابکی سازمانی کارکنان ومعلمان آموزش وپرورش شهرستان کرمانشاه رابطه وجود دارد ؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۳-اهمیت و ضرورت انجام پژوهش:
ما در دنیایی زندگی میکنیم که به خاطر جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتنابناپذیری است.در این دنیا، اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاری از معادلات کنونی کشورها را با چالش مواجه ساخته که این امر، خود حاصل فناوری اطلاعات و ارتباطات است.سازمانهای کنوین، اهمیت بیشتری جهت درک، انطباقپذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قائل شده و در کسب و به کارگیری دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفتهاند.چنین سازمانهایی نیازمند به کارگیری سبک جدیدی از مدیریت به نام«مدیریت دانش» میباشند.برخی از سازمانها براین باورند که با تمرکز صرف بر افراد، فناوری و فنون میتوان دانش را مدیریت کرد(قربانی،۱۳۸۸،ص۴۸). نوناکا و تاکیشی[۱۱] (١٩٩۵) ادعا می کنند که مدیریت دانش به عنوان توانایی سازمان در ایجاد، ذخیره و توزیع دانش، برای برتری رقابتی در حوزه های کیفیت، سرعت، نوآوری و قیمت، مطلقاً حیاتی است. با وجود آنکه دانش به آسانی قابل اندازهگیری نیست، سازمانها بایستی دانش را به منظور دستیابی به مزایایی که از مهارتها، تجارب و دانش ضمنی کارمندان در سیستم و ساختارشان، قابل اکتساب است، به طور مؤثر مدیریت کنند(هانگ[۱۲] ،۲۰۰۵). تحلیل تعاریف ارائه شده نشان می دهد که بسیاری از آن ها در یک مورد شباهت دارند و آن اینکه مدیریت دانش منجر به بهبود عملکرد سازمانی میگردد. عوامل حیاتی مدیریت دانش موفق، متعدد هستند که برخی تحت کنترل و برخی خارج از کنترل هستند (حسنعلی [۱۳]،۲۰۰۲). واژه چابک توصیف گر سرعت و قدرت پاسخگویی هنگام مواجهه با رویدادهای داخلی و خارجی سازمان است.سازمان چابک برای درک و پیش بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده و در این راستا به ساختاربندی خود می پردازد.از عوامل اساسی که باعث ایجاد و ارتقای چابکی سازمان است می توان به آگاهی، انعطاف پذیری و بهره وری اشاره نمود.تولید چابک راهی برای تغییر روش تولید، طراحی و ایجاد مدیریت و بازاریابی سازمان های بزرگ و کوچک است(لحافی،۱۳۹۰،ص۲۲). دانش به عنوان مهمترین جنبه رقابتی آن سازمان را قادر میسازد تا بهرهور باشد و از محصولات و خدمات رقابتی رها شود. یکی از پایههای افزایش بهرهوری مدیریت دانش، چابک بودن مؤثر است. حجم بالای توسعه ادبیات در حوزه مدیریت دانش و چابکی سازمانی، اهمیت این دو مقوله را نشان میدهد. ما در این پژوهش، شکلی از همگرایی این دو را از این نظر که ابعاد آنها قویاً با یکدیگر ارتب اط دارند، مورد بررسی قرار میدهیم و استدلال میکنیم که چابکی سازمانی زمانی حاصل میشود که مدیریت دانش، از هر حیث، در حال تعادل باشد.با توجه به لزوم دستیابی همزمان به بهره وری و انعطاف پذیری در سازمان های دولتی برای مواجه با تغییرات و اغنای مشتری و همچنین نقش مؤثر فناوری اطلاعات در این امر، این پژوهش با هدف کمک به سازمان های دولتی از جمله سازمان آموزش و پرورش در نظر دارد به ارائه ی تفسیری از عوامل مؤثر مدیریت دانش بر دستیابی به چابکی سازمانی کارکنان بپردازد . لذا پژوهش حاضر می کوشد با بررسی رابطه بین مدیریت دانش بر چابکی سازمانی سازمان آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه را ارائه دهد.
۱-۴-اهداف پژوهش
۱-۴-۱-هدف کلی پژوهش عبارت است از: بررسی رابطه بین مدیریت دانش با چابکی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه ۱-۴-۲-اهداف ویژه پژوهش به شرح ذیر میباشد: ۱-تعیین میزان رابطه بین اکتساب دانش با چابکی سازمانی کارکنان ۲-تعیین میزان رابطه بین ایجاد دانش با چابکی سازمانی کارکنان ۳-تعیین میزان رابطه بین ذخیره کردن دانش با چابکی سازمانی کارکنان ۴-تعیین میزان رابطه بین توزیع دانش با چابکی سازمانی کارکنان ۵-تعیین میزان رابطه بین نگهداری دانش با چابکی سازمانی کارکنان
۱-۵-فرضیه های پژوهش:
۱-۵-۱-فرضیه کلی:
بین مدیریت دانش با چابکی سازمانی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد.
۱-۵-۲-فرضیات فرعی:
۱-بین میزان اکتساب دانش با چابکی سازمانی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد . ۲- بین میزان ایجاد دانش با چابکی سازمانی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد . ۳- بین میزان ذخیره کردن دانش با چابکی سازمانی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد . ۴- بین میزان توزیع دانش با چابکی سازمانی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد . ۵- بین میزان نگهداری دانش با چابکی سازمانی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد .
۱-۶-تعاریف مفاهیم واصطلاحات :
۱-۶-۱-تعاریف مفهومی:
۱-۶-۱-۱مدیریت دانش : دانش فرایندی است که به سازمانها یاری میکند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیتهایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیری ضروری است.تعریف اسوان از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد میشود:مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعهپذیری و کاربرد آن است، در هرجایی که دانش استقرار یابد، یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش میدهد(قربانی،۱۳۸۸،ص۵۶). ۱-۶-۱-۲-ایجاد دانش: ایجاد دانش متخصصان یکی از ضروریات اصلی در زمینه تحقیق مدیریت دانش در سازمانهای دانشی است، چرا که با شناسایی دانشهای ذخیره شده در اذهان کارکنان میتوان ضمن بررسی نقاط قوت آنها به نقایص و تعدیل دانش تخصصی افراد با دانش مورد نیاز سازمان همت گمارد.یک راه برای شناسایی دانشی که باید در اختیار گرفته شده و کسب گردد، انجام ممیزی دانش است(صالحی،۱۳۹۱،ص۵۴). ۱-۶-۱-۳-اکتساب و جمع آوری دانش: در طول تاریخ بشر، انسانها همواره در جستجوی دانش بودهاند چرا که دانش اندوزی را باعث موفقیت میدانستنددانش هم میتواند از داخل و هم از خارج سازمان کسب شود(صالحی،۱۳۹۱،ص۵۴). ۱-۶-۱-۴-اشتراک دانش و توزیع دانش: وقتی میکوییم فردی دانش خود را توزیع میکند، به این معنی است که فرد، فرد دیگری را با بهره گرفتن از دانش، بینش، و افکار خود راهنمایی میکند تا او را کمک کند که موقعیت خود را بهتر ببیند(صالحی،۱۳۹۱،ص۵۴). ۱-۶-۱-۵-نگهداری از دانش: در این مرحله، تمام توجه مدیریت دانش به این نکته متمرکز است که دانش موجود در سازمانها، کاربردی شود تا به سوددهی سازمان بینجامد(صالحی،۱۳۹۱،ص۵۴). ۱-۶-۱-۶-ذخیره کردن دانش: ذخیره دانش بخش مهمی از مدیریت دانش است؛ با این وجود زمانی که شرکتها دوباره سازماندهی میشوند ارزش حافظه سامانی اغلب دست کم گرفته میشود اما در مورد دور انداختن بخشهای کهنه شده تجارب گذشته شرکت نباید به سادگی تصمیم گرفت(صالحی،۱۳۹۱،ص۵۴). ۱-۶-۱-۷-چابکی سازمان چابکی عبارت است از،شناسایی موفق مبانی رقابت (سرعت،انعطاف پذیری،نوآوری،کیفیت و سودآوری)، انسجام منابع و اقدامات مناسب در محیط دانش و دارای تغییرات سریع به وسیله فراهم کردن محصولات و خدمات مشتری پسند (شعیب زاده،۱۳۸۶،ص۲).
۱-۶-۲-تعاریف عملیاتی:
۱-۶-۲-۱-مدیریت دانش: این متغیر در سطح ابعاد در پنج شاخص اکتساب دانش،ایجاد دانش،ذخیره دانش،توزیع دانش و نگهداری دانش قابل سنجش است که هر کدام از ابعاد ذکر شده در سطح نشانگر به فعالیتهایی تقسیم شده اند که جمعاً به تعداد ۳۸ گویه است. در واقع مدیریت دانش به پارامترهای عملیاتی تبدیل شده که هر کدام از آنها در پرسش نامه استانداردشده به صورت سؤالاتی از نمونه آماری پرسیده می شوند. ۱-۶-۲-۲-چابکی سازمان:این متغیر در سطح ابعاد در چهار شاخص پاسخگویی ،سرعت ،انعطاف پذیری ودقت شایستگی قابل سنجش است که هر کدام از ابعاد ذکر شده در سطح نشانگر به فعالیتهایی تقسیم شده اند که جمعاً به تعداد ۱۶ گویه است.در واقع بدین وسیله چابکی سازمان به پارامترهای عملیاتی تبدیل شده که هر کدام از آنها در پرسش نامه استانداردشده به صورت سؤالاتی از نمونه آماری پرسیده می شوند. ۱-۶-۲-۳- ایجاد دانش : شناسایی دانش متخصصان یکی از ضروریات اصلی در زمینه تحقیق مدیریت دانش در سازمانهای دانشی است. تعریف عملیاتی ایجاد دانش در این پژوهش عبارت از نتایج حاصل از داده های پرسشنامه ای که متشکل از مولفه هایی که به آن اشاره شد ودر بین کارکنان ومعلمین آموزش وپرورش شهرستان کرمانشاه اجراگردید . ۱-۶-۲-۴- اکتساب دانش : : در طول تاریخ بشر، انسانها همواره در جستجوی دانش بودهاند چرا که دانش اندوزی را باعث موفقیت میدانستند دانش هم میتواند از داخل و هم از خارج سازمان کسب شود.درتعریف عملیاتی اکتساب دانش نمره ای فرد ازپرسشنامه مدیریت دانش کسب می کند . ۱-۶-۲-۵- اشتراک دانش : وقتی میکوییم فردی دانش خود را توزیع میکند، به این معنی است که فرد، فرد دیگری را با بهره گرفتن از دانش، بینش، و افکار خود راهنمایی میکند تا او را کمک کند که موقعیت خود را بهتر ببیند. درتعریف عملیاتی اشتراک دانش نمره ای فرد ازپرسشنامه مدیریت دانش کسب می کند . ۱-۶-۲-۶-ذخیره ونگهداری دانش : ذخیره دانش بخش مهمی از مدیریت دانش است؛ با این وجود زمانی که شرکتها دوباره سازماندهی میشوند ارزش حافظه سامانی اغلب دست کم گرفته میشود اما در مورد دور انداختن بخشهای کهنه شده تجارب گذشته شرکت نباید به سادگی تصمیم گرفت تعریف عملیاتی ذخیره ونگهداری دانش در این پژوهش عبارت از نتایج حاصل از داده های پرسشنامه ای که متشکل از مولفه هایی که به آن اشاره شد ودر بین کارکنان ومعلمین آموزش وپرورش شهرستان کرمانشاه اجراگرد فصل دوم ادبیات وپیشینه پژوهش
۲-۱-مدیریت دانش
امروزه ثابت شده که دنیای تکنولوژی، دنیای دانش است. سازمانهایی که راهی کارامد برای استخراج، استفاده و مدیریت دانش یافتهاند و به دانش به عنوان یک دارایی مطرح مینگرند، به افزایش بازدهی کارمندان و حفظ رضایت مشتری رسیده و رمز موفقیت امروز و فردای خود را به دست آوردهاند. رسیدن به چنین اهدافی و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده از منبع ارزشمند دانش موجود در سازمان، امری سخت و بعضاً غیر ممکن است(فراهانی،۱۳۸۴،ص۴۸). بنابراین، در سالهای اخیر،« مدیریت دانش» به یک موضوع مهم و حیاتی مورد بحث در متون کسب و کار تبدیل شده است. «جوامع علمی» و «کسب و کار» هر دو بر این باورند که سازمانهای دانش محور میتوانند برتریهای بلندمدت خود را در عرصههای رقابتی حفظ کنند(کالیست،۱۹۹۹[۱۴])؛ به طوری که تسهیم دانش به عنوان یک فعالیت پیچیده اما ارزش آفرین، پایه و اساس بسیاری از راهبردهای مدیریت دانش در سازمانهاست(رجی[۱۵] ،۲۰۰۵). دانش بشری هر ۳۳ سال، دو برابر میشود؛ در حالی که ظرفیت فکری انسانها هر ۱٫۵ تا ۳ میلیون سال دو برابر میشود. سازمانها نیز از انباشتگی دانش بیبهره نبودهاند؛ به طوری که افزایش حجم اطلاعات در سازمانها و لزوم استفاده از آن در تصمیمهای سازمانی، طی دو دهه اخیر باعث ظهور پدیدهای به نام انتقال دانش شده است(برون[۱۶]،۲۰۰۲). اگر چه مبحث انتقال دانش در سالهای اخیر به طرز گستردهای مورد توجه دانشگاهیان و مدیران اجرایی قرار گرفته، اما در مورد به کارگیری مدیریت دانش در سازمانها، تقریباً اطلاعات ناچیزی به دست آمده است.(سرلک،۱۳۸۶،ص۱۵۲). داراییهای دانشی سازمان، پیش برندهی اهداف اقتصادی یک سازمان هستند. این داراییها به صورت خبرگی[۱۷] در ذهن افراد تولید میشود. در برابر این دارایی میتوان ۲ خط مشی کلی را در پیش گرفت؛ نخست رها کردن سرمایۀ دانشی و ادامۀ تولید آن با آشفتگی بالاست. به گونهای که تنها بدانیم در سازمان ما و در اذهان همکارانمان حجم دانایی ارزشمند و بالایی تولید میشود و طبیعتاً به مرور زمان از یاد میرود. دوم این که مدیریت سرمایۀ دانش و طراحی ساز و کار برای هدایت آن در مسیری مشخص با هدف افزایش کارایی سازمان در پرتو دانش مدیریت شدۀ خودمان. (سرلک،۱۳۸۶،ص۱۵۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رویههای اجتماعی: که شامل سبک رهبری، انسجام گروه و… است. آگاهی از موقعیت: که شامل تضاد نقش، ابهام در نقش، وضوح نقش و… است. ارزیابی فردی : که شامل احساس شایستگی شخصی است. رضایت شغلی: که شامل رضایت از ماهیت کار، رضایت از همکاران، رضایت از حقوق و رضایت از فرصتهای ارتقاء است. تجزیه و تحلیل همبستگی بین هر یک از متغیرهای مستقل با تعهد سازمانی نشان میدهد که تمام این متغیرها (به استثناء تضاد در نقش و ابهام نقش) با تعهد سازمانی رابطه مثبت دارند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هیچ تفاوت معنی داری از نظر ارتباط هر یک از متغیرهای مستقل با تعهد سازمانی در هر یک از چهار گروه نمونه پژوهش وجود ندارد، لذا میتوان گفت که تفاوت جنس و پست و مقام، ارتباط بین متغیرهای مستقل و تعهد سازمانی را در چهار گروه نمونه تعدیل کردند بدین منظور نمیتوانند به عنوان عامل تعیین کننده مهم برای تعهد سازمانی مطرح باشند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱۲) سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته : آنچه از بررسی سوابق و پیشینه تحقیق توسط محقق بدست آمد قالب زیر میباشد: بررسی تاثیر سبکهای رهبری مدیران بر عملکرد دبیران در دبیرستانهای استان آذربایجان غربی در این تحقیق تحت عنوان ”بررسی تاثیر سبکهای رهبری مدیران بر عملکرد دبیران سعی گردیده تا سبکهای رهبری را از نقطهنظر تاثیر آن ها بر عملکرد دبیران مورد بررسی قرار دهیم سبکهای رهبری که در این تحقیق به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده شامل بعد انسان گرایی (رابطهمداری) و سازمانگرایی (وظیفهمداری) میباشد. عملکرد دبیران که به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده شامل چهار متغیر است که هر یک از این متغیرها به عنوان یک فرضیه در نظر گرفته شدهاند این متغیرها عبارتند از: میزان رعایت مقررات اداری و آموزشی، میزان شناخت همه جانبه توانائیها و محدودیت های درسی و رفتاری دانشآموزان، ایجاد فرصتهای مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادها و توانائیهای بالقوه دانشآموزان، کوشش در جهت ایجاد محیطی کاملا سالم و سازنده. با توجه به این متغیرها فرضیههای تحقیق شامل موارد زیر است که در فصل اول تحقیق گنجانده شده است فرضیه اهم: بین سبک رهبری مدیران و سطح عملکرد دبیران رابطه معنیداری وجود دارد فرضیات فرعی ۱- بین سبک رهبری وظیفهمدار و شناخت قابلیتها و خصوصیات رفتاری و تحصیلی دانشآموزان رابطه معکوسی وجود دارد ۲- بین سبک رهبری وظیفهمدار و رعایت مقررات اداری و آموزشی از جانب دبیران رابطه مستقیمی وجود دارد ۳- بین سبک رهبری رابطهمدار و ایجاد فرصتهای رشد و شکوفایی استعدادهای دانشآموزان رابطه مستقیمی وجود دارد ۴- بین سبک رهبری وظیفهمدار و تلاش در جهت ایجاد محیطی سالم و سازنده ارتباطی معکوس وجود دارد. در فصل اول تحقیق حاضر علاوه بر طرح فرضیات، اهمیت و ضرورت تحقیق، قلمرو زمانی و مکانی و موضوعی تحقیق و همچنین تعریف موضوع بیان واژهها و بالاخره موانع و محدودیتهای تحقیق آورده شدهاست. برای تدوین مبانی نظری این پژوهش از روش کتابخانهای استفاده شده و نظریات تئوریها و مطالعات گوناگونی که در رابطه با رهبری و عملکرد مطرح شده در این فصل آورده شده است .فصل مبانی نظری در قالب سه بخش تنظیم شده که در دو بخش اول به بحث رهبری پرداخته شده و بخش سوم در رابطه با عملکرد میباشد در فصل سوم روش تحقیق آمده که شامل مواردی چون روش نمونهگیری روش جمع آوری اطلاعات جامعه آماری نمونه آماری و غیره میباشد در فصل چهارم که تحت عنوان تجزیه و تحلیل دادهها میباشد .آزمونهای مختلفی مثل آزمون Z برای تعیین سطح عملکرد، آزمون کای-دو برای تعیین ارتباط بین متغیرها و از آزمون همبستگی اسپیرمن برای تعیین نوع ارتباط بین دو متغیرها و از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و کرامر جهت تعیین شدت رابطه استفاده شده است. ﺗﻌﻴﻴﻦ راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﻣﺪﻳﺮان ﺑﺎ ﻛﺎراﻳﻲ بیمارستانهای داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﻣﺪﻳﺮان ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در اﻓﺰاﻳﺶ اﺛﺮ ﺑﺨﺸﻲ، ﻛﺎراﻳﻲ و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﻬﺮهوری ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﻌﻴﻴﻦ راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﺳﺒﻚ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺪﻳﺮان ﺑﺎ ﻛﺎراﻳﻲ ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎن های داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن در ﺳﺎل ۱۳۸۲ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮای اﻧﺠﺎم اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ و ﻣﻘﻄﻌﻲ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی رﻧﺴﻴﺲ ﻟﻴﻜﺮت اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ ﻛﻪ ﭘﺲ از ﺳﻨﺠﺶ رواﻳﻲ و ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮی آﻣﺎری ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه ﺳﻬﻤﻴﻪ ای ﺑﻴﻦ ۶۷۶ ﻧﻔﺮ از ﻣﺪﻳﺮان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎن های ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﻮزﻳﻊ ﮔﺮدﻳﺪ. شاخصهای ﻛﺎراﻳﻲ بیمارستانها ﻧﻴﺰ از واﺣﺪ آﻣﺎر داﻧﺸﮕﺎه ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪ. ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ در دو ﺳﻄﺢ آﻣﺎر ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﻲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار SPSS ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺳﺒﻚ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺸﺎرﻛﺘﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﺒﻚ ﻏﺎﻟﺐ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﮋوﻫﺶ از دﻳﺪﮔﺎه ﻣﺪﻳﺮان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ درﺻﺪ اﺷﻐﺎل ﺗﺨﺖ بیمارستانهای داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن ۵۷/۳۰ درﺻﺪ، ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ اﻗﺎﻣﺖ ﺑﻴﻤﺎر در ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎن ۰۷/ ۴روز، ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﮔﺮدش ﺗﺨﺖ بیمارستانها ۵۱/۴۰ دﻓﻌﻪ و ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮدش ﺗﺨﺖ بیمارستانها ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ۳ ۰۳/ روز ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺳﺒﻚ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﺪﻳﺮان بیمارستانها، ﺳﺒﻚ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺸﺎرﻛﺘﻲ ﺑﻮده اﺳﺖ، راﺑﻄﻪ ای ﺑﻴﻦ ﺳﺒﻚ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ آن ها و ﻣﻴﺰان ﻛﺎراﻳﻲ بیمارستانها وﺟﻮد ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ.
ﺑه کارﮔﻴﺮی ﺳﺒﻚ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺸﺎرﻛﺘﻲ در بیمارستانهای داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﻛﺎراﻳﻲ بیمارستانها ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﺗﻌﻬﺪ و ﺛﺒﺎت ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﻠﻮغ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻛﺎرﻛﻨﺎن، ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﻤﻮدن ﭘﻴﺶ زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺸﺎرﻛﺘﻲ و آﻣﻮزش ﻣﺪﻳﺮان در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻜﺎرﮔﻴﺮی ﺻﺤﻴﺢ اﻳﻦ ﺳﺒﻚ ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ ﻳﺎ اﻧﺘﺨﺎب ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺳﺒﻚ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎن ﮔﺮدد.
تأثیر خود کارآمدی تیمی، انسجام تیمی و سبک رهبری مربیان بر عملکرد تیمی باشگاههای والیبال لیگ برتر ایران در فصل مسابقات (۸۶-۸۷) از کل ۱۵۳ ورزشکار ۱۳ تیم، ۱۰۸ نفر (۷۰ درصد) در این تحقیق شرکت جستند و پرسشنامههای خود کارآمدی تیمی (CEQ)، محیط گروهی (GEQ) و مقیاس رهبری در ورزش (LSS) را تکمیل کردند. ثبات درونی پرسشنامهها با بهره گرفتن از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب (۷۹/۰)، (۷۲/۰) و (۹۱/۰) گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های کلموگروف – اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر، تعقیبی توکی و بونفرونی در سطح معنیداری ۰۵/≤۰ P استفاده شد. برای سنجش عملکرد تیم ها، جدول نهایی لیگ برتر والیبال به سه قسمت تقسیم گردید. چهار تیم اول به عنوان تیم های موفق، پنج تیم بعدی به عنوان تیم های کمترموفق و چهار تیم آخر نیز به عنوان تیم های ناموفق در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد تیم های موفق منسجم تر بودند و سطوح خودکارآمدی تیمی این تیم ها نسبت به تیم های کمترموفق و ناموفق بیشتر بود. با بهره گرفتن از آزمون ضریب همبستگی پیرسون مشخص گردید، ارتباط مثبت و معنیداری بین انسجام تیمی و خودکارآمدی تیمی وجود دارد. مقایسۀ رفتارهای مربیان نشان داد، نسبت به دیگر سبکهای مربیگری، مربیان بیشتر از رفتار آموزش و تمرین و کمتر از رفتار دموکراتیک استفاده میکردند. همچنین مربیان تیم های موفق از رفتار آموزش و تمرین و حمایت اجتماعی بیشتر از مربیان تیم های کمترموفق و ناموفق استفاده می کردند. نتایج نشان داد، رفتار آموزش و تمرین و رفتار حمایت اجتماعی مربیان، رابطۀ مثبت و معنیداری را با سطوح خود کارآمدی تیمی دارد. در کل، نتایج ضمن حمایت از رابطۀ بین خود کارآمدی تیمی با انسجام تیمی و رفتار مربیان، تأثیر پویایی گروه و سبک رهبری مربیان بر عملکرد و موفقیت تیمی را به خوبی نشان دادند.
بررسی تاثیر سبک رهبری تحول گرا و رهبری مراودهای بر وجدان کاری دبیران متوسطه شهرستان ساری از بین ۶۵۰ نفر دبیر ۲۵۰ نفر با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و بر طبق جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده اند و برای مدیران حجم جامعه با نمونه برابر بود. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه استاندارد شده ی رهبری تحول گرا و رهبری مراودهای وار نر بارک که توسط۴۳ نفر از مدیران مدارس پاسخ داده شد. و پرسشنامه ی استاندارد شده ی وجدان کاری ایرج سلطانی که توسط ۲١۰ نفر از دبیران مدارس پاسخ داده شد. پایایی درونی پرسشنامه وجدان کاری با بهره گرفتن از آزمون آلفای کرونباخ ۸۰۲/۰ بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از دو روش آمار توصیفی(جدول توزیع فراوانی،رسم نمودار،میانگین و انحراف معیار)و آمار استنباطی(آزمون t مستقل و آزمون ANOVA) استفاده شده است. یافتهها: بررسی سئوال اول و دوم نشان داد بین سبک رهبری تحول گرا و مراودهای زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج سئوال سوم و چهارم و پنجم نشان داد که سطح تحصیلات و سنوات خدمت بر سبک رهبری تحول گرا و رهبری مراودهای تاثیر ندارد. بررسی سئوال ششم و هفتم و هشتم و نهم نیز نشان داد که سطح تحصیلات و سنوات خدمت بر وجدان کاری زنان و مردان تفاوت معناداری ندارد. نتایج حاصل از سئوال دهم تحقیق نیز نشان داده است که وجدان کاری زنان بیشتر از وجدان کاری مردان بوده و بین وجدان کاری زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد. سبکهای رهبری سازمانی و کارآیی آن در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
اغلب پژوهشگران دانش مدیریت وظایف مدیران را در قالب چهار مقوله اصلی بیان میکنند که عبارتند از: برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل. رساله حاضر سبکهای رهبری سازمانی مدیران گروههای تولیدی شبکههای اول، دوم و سوم سازمان صدا و سیما را براساس مدل اقتضایی فیدلر مشخص می کند. کلیات رساله شامل بیان موضوع و اهمیت آن بوده و ضمن تبیین هدف پژوهش روش تحقیق نیز عنوان میگردد فرضیههای پژوهش عبارتند از: ۱) در موقعیتهای مناسب رهبری سازمانی همبستگی بین سبک رهبری سازمانی و عملکرد گروه منفی است ۲) در موقعیتهای نسبتا مناسب (متوسط) رهبری سازمانی همبستگی بین سبک رهبری سازمانی و عملکرد گروه مثبت است ۳) در موقعیتهای نامناسب رهبری سازمانی همبستگی بین سبک رهبری سازمانی و عملکرد گروه منفی است در بررسی ادبیات موضوع رهبری سازمانی نگرشهای سنتی رفتاری و اقتضایی بطور مبسوط شرح داده میشوند یکی از مدلهای کاربردی رهبری سازمانی، مدل اقتضایی فیدلر است. مزیت این مدل آن است که به منظور بررسی سبک رهبری مدیران عملکرد گروههای تحت سرپرستی آنان را نیز مد نظر قرار میدهد. مدل اقتضایی فیدلر شامل سه بخش اساسی است : ۱) روش شناخت سبک رهبری مدیران با بهره گرفتن از پرسشنامه ۲)چارچوبی برای طبقهبندی موقعیتهای رهبری سازمانی از سه عامل روابط رهبر – عضو، ساختار– وظیفه و قدرت تشکیل شده است ۳) درنظرگرفتن و مقایسه عملکرد گروههای تحت بررسی با توجه به یکسانبودن نوع فعالیت گروهها یافتههای حاصل از پژوهش نشان میدهد که در گروههای تولیدی شبکههای اول و سوم سیما موقعیت رهبری سازمانی مناسب بوده و همبستگی بین سبک رهبری مدیران مذکور و عملکرد گروههای منفی است همچنین در گروههای تولیدی شبکه دوم سیما موقعیت رهبری سازمانی متوسط بوده و همبستگی بین سبک رهبری مدیران مذکور و عملکرد گروهها مثبت است یافتههای پژوهش همجهت با فرضیه اول و دوم رساله است. بررسی سبک رهبری و اثربخشی رفتاری مدیران مدارس متوسط دخترانه و پسرانه شهرستان ارومیه مسئلهای که مطرح است عبارت از اینست که آیا میان سبک رهبری و اثربخشی رفتاری مدیران رابطه معنیداری وجود دارد؟ در ارتباط با این مسئله یک فرضیه اصلی و چند فرضیه فرعی مطرح میشود فرضیه اصلی بیانگر اینست که میان سبک رهبری اثربخشی رفتاری مدیران رابطه معنیداری وجود دارد و فرضیههای فرعی در زمینه رابطه ویژگیهای فردی مدیران (از قبیل سن، جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، سابقه مدیریت و سابقه خدمت آموزشی) و اثربخشی رفتاری آنها میباشند. این تحقیق به روش توصیفی میباشد و به منظور اجرای تحقیق، کلیه دبیرستانهای شهرستان ارومیه که شامل ۳۰ دبیرستان است بعنوان نمونه انتخاب و اطلاعات بوسیله ابزار پرسشنامه و فرم ارزیابی مدیر آموزشگاه از معلمین این مدارس و مسئولین مقاطع گردآوری شده است و اطلاعات بدست آمده بوسیله روش های آماری آزمون t گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون و… تجزیه و تحلیل گردیده و نتایج بدست آمده فرضیه اصلی و بعضی از فرضیههای فرعی از قبیل رابطه سن، سابقه مدیریت، سابقه خدمت آموزشی را با اثربخشی رفتاری مدیران تائید میکند.
سبک رهبری خدمتگزار بر عملکرد پرستاران
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|