“
-
- عدم تشخیص عایدات بعد از دوره برگشت
-
- برای پول، ارزش زمانی قائل نمی شود.
وقتی که دو یا چند طرح سرمایهگذاری که زمان تحقق سود آن ها یکسان نیست با هم مقایسه میشوند روش دوره برگشت سرمایه روشی گمراه کننده جهت تعیین سودآوری طرحها خواهد بود (اسکونژاد، ۱۳۸۰).
۲-۱-۱۱- ارزش فعلی خالص(NPV)[18]
محاسبه ارزش فعلی یک فرایند مالی، تبدیل ارزش آینده کلیه دریافتها و پرداختها به ارزش فعلی در زمان حال یا مبدأ پروژه میباشد. چنانچه به ازای حداقل نرخ جذب کننده i برای یک پروژه ارزش فعلی هزینه ها بیش از ارزش فعلی درآمدها باشد پروژه غیر اقتصادی خواهد بود. و چنانچه باشد، ارزش فعلی هزینهآموزشها کمتر از ارزش فعلی درآمدها بوده و پروژه اقتصادی است. اگر باشد پروژه اقتصادی است، زیرا حداقل نرخ جذبکننده برای سرمایهگذاری تأمین گشته است. معیار ارزش فعلی خالص مزایای قابل ملاحظه زیر را دارا میباشد (اسکونژاد، ۱۳۸۰):
-
- ارزش زمانی پول را درنظر میگیرد؛
-
- جریان نقدی را در کل دوره درنظر میگیرد؛
-
- کاملاً با هدف مالی حداکثر سازی ثروت سهامداران تطابق دارد؛
- ارزش فعلی خالص پروژههای گوناگون، به ارزش پول امروز میتواند جمع شود.
۲-۱-۱۲- روش نرخ بازده داخلی(IRR)[19]
یکی از روشهایی که امروزه در تعیین و انتخاب اقتصادی ترین پروژه ها متداول میباشد، روش نرخ بازده داخلی است. در این روش ضابطه قبول یا رد یک پروژه، بر اساس معیاری (نرخی) به نام نرخ بازگشت سرمایه میباشد. در حقیقت تعادل درآمدها (درآمدهای سالیانه، ارزش اسقاطی و. . . ) و هزینهآموزشها (سرمایه اولیه، هزینههای سالیانه و. . . ) تحت یک نرخ امکانپذیر است (البته نه همیشه با یک نرخ) و آن نرخ (یا نرخها) نرخ بازگشت سرمایه است. اگر فرایند مالی پروژهای از سرمایه اولیه P، ارزش اسقاطی SV و درآمد سالیانه A و عمر مفید n تشکیل شده باشد، حل رابطه زیر (i) که همان نرخ بازگشت سرمایه است را مشخص مینماید :
برای سرمایهگذاران گاهی اوقات مهم است که این نرخ را بدانند، همچنین مؤسسات وامدهنده بینالمللی برای توجیه اقتصادی پروژه های دولتی محاسبه نرخ بازده داخلی را الزامی میدانند. اگر ارزش فعلی خالص پروژهای مثبت باشد، چنین نتیجه میشود که نرخ بازده داخلی آن پروژه از نرخ بازدهی مورد قبولی که برای سرمایه گذاری به کار برده شده است بیشتر است و بالعکس، اگر ارزش فعلی خالص پروژهای منفی باشد، نرخ بازده داخلی آن از نرخ مورد قبول کمتر است و نیز اگر ارزش فعلی خالص پروژهای صفر باشد، نتیجه گیری میشود که تمام سرمایه به کار رفته در پروژه به انضمام بهره های متعلقه در هر سال برگشت داده شده و نرخ بازده داخلی پروژه معادل نرخ بازدهی مورد قبول است(مجیدیان، ۱۳۷۷).
از مزایای این روش قابل فهم تر بودن نتایج آن برای افرادی که آشنایی کافی با مفاهیم ارزیابی طرحها ندارند، میباشد. همچنین با بهره گرفتن از این روش اولویت پروژه های مختلف را در تخصیص بودجه میتوان تعیین نمود. نقطه ضعف این روش آن است که برای به دست آوردن IRR نیاز به استفاده از روش های درون یابی است که موجب بروز خطای محاسباتی میشود.
۲-۱-۱۳- معیار نسبت فایده به هزینه یا شاخص سودآوری[۲۰]
برای محاسبه نسبت فایده به هزینه یا شاخص سودآوری، ارزش فعلی جریان فایده ها را بر ارزش فعلی جریان هزینه ها تقسیم می نماییم.
B/C=BPV/CPV
اگر نسبت به دست آمده بزرگتر از ۱ باشد طرح از نظر مالی و اقتصادی قابل توجیه است و در غیر اینصورت طرح دارای توجیه مالی و اقتصادی نمی باشد. با توجه به اینکه شاخص سود آوری و نسبت فایده به هزینه از روی ارزش فعلی خالص مشتق می شودو بر اساس پارامترهای همان روش محاسبه میگردد، بنابرین وقتیکه ارزش فعلی خالص صفر باشد نسبت فایده به هزینه حتما یک میباشد و بالعکس(اسکونژاد، ۱۳۸۰). از این ضابطه نمی توان برای انتخاب بهترین گزینه از بین گزینههای مختلف استفاده نمود، زیرا این نسبت از چگونگی طبقه بندی فایده و هزینه تاثیر می پذیرد. برای مثال بر حسب اینکه ارزش اسقاط در آخر دوره از جریان هزینه کسر یا با فایده جمع گردد ضابطه مورد بحث نتیجه متفاوتی خواهد داشت.
۲-۱-۱۴- نرخ تنزیل در تحلیل هزینه ـ فایده
تجزیه و تحلیل هزینه ـ فایده نوعاً در مسائلی که بعد زمان در آن مطرح باشد، به کار گرفته میشود. عامل زمان از چند جهت قابل بررسی است که مهمترین تأثیر آن در تعیین نرخ تنزیل است.
۲-۱-۱۵- رجحان زمانی
تصمیمات عمده درباره اجرا یا عدم اجرای پروژهآموزشها فقط منوط به استفاده از منابع در یک لحظه از زمان نمیشود، بلکه این تصمیمات در برگیرنده تعهد به منابع و یا انتظار بازده در زمان آینده علاوه بر زمان حال میباشند. نقطه شروع مناسب برای بررسی مسائل مربوط به بعد زمانی در ارزیابی پروژه درنظرگرفتن ترجیحات افراد نسبت به مصرف در زمانهای مختلف است. از آنجا که مصرف در هر لحظه از زمان کالایی متفاوت از مصرف در لحظه دیگر است، یک فرد مصرف کننده دارای رجحان زمانی میان مصرف در دورههای مختلف است که این رجحان به وسیله نرخ نهایی رجحان زمانی MRTP[21] او اندازهگیری میشود. مثلاً فرد نسبت به مصرف اضافی یک ریال در یک سال و مصرف اضافی ۱۰/۱ ریال در سال بعد بیتفاوت باشد او دارای نرخ نهایی رجحان زمانی ۱۰% در سال میباشد. رجحان زمانی مستقل از هر نوع نظام مبادله است و نرخ نهایی رجحان زمانی نباید با نرخهای بهره که پدیدهای از نظام اقتصادی است، اشتباه شود. به عبارت دیگر مفهوم رجحان زمانی کاملاً مستقل از امکان قرض دادن میباشد. دریک اقتصاد مبتنی بر بازار، هر فرد نوعاً مقادیری را که میخواهد قرض بدهد و یا قرض بگیرد با در نظر گرفتن امکان معامله با افراد خاص انتخاب نمیکند، بلکه انتخاب هر شخص در ارتباط با نرخهای بهره ارائه شده توسط بانکها و یا سایر مؤسسات مشابه میباشد(خلیلی عراقی، ۱۳۸۴).
۲-۱-۱۶- بی اطمینانی در برآوردها
هر برآوردی میتواند توأم با اشتباه و بی اطمینانی باشد، زیرا به ندرت ممکن است رویدادهای آینده با پیش بینی های قبلی تطابق داشته باشد، زیرا هر تصمیم گیری مبتنی بر یک سلسله فرض در مورد تحولات سیاسی و اجتماعی، توسعه فناوری، قیمت منابع مورد نیاز و محصول طرح در آینده است. چون در اکثر موارد پیشبینی وضع آینده بر اساس اطلاعات ناقص درباره شرایط اقتصادی انجام می شود، تردید و نا اطمینانی نسبت به برآوردها فزونی مییابد و حتی کاربرد و استفاده از آخرین فنون پیشرفته پیشبینی اقتصادی نمیتواند نا اطمینانی نسبت به بسیاری از عوامل مؤثر بر سودآوری طرحهای سرمایه گذاری را از میان برد. اشتباه و نا اطمینانی، در سه زمینه زیر میتواند بروز کند :
۱- اشتباه در برآورد و تعیین تقاضای گذشته و کنونی، یا به سخن دیگر، اشتباه در آمارهای موجود
“
[یکشنبه 1401-09-20] [ 12:58:00 ق.ظ ]
|