کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



همچنین، اختلال وسواس فکری– عملی( OCD)[3] نیز یکی دیگر از انواع اختلالات اضطرابی است که در آن،افکار دائم عودکننده بوده و اجبارها و اضطرارهایی هستند که یا موجب اتلاف وقت شده و یا باعث پریشانی و ضرر و زیان می‌گردند ( DSMIV-TR، انجمن روانشناسی آمریکا،۱۹۹۹). در این راستا، وسواس ها افکار دائمی، تکانش ها یا تصوراتی هستند که به صورت ناخوانده، مزاحم و یا نامناسب تجربه می‌شوند (ولز و موریسون [۴]، ۱۹۹۴؛ به نقل از ولز، ۱۳۸۵). از طرفی، اجبار،رفتاری تکراری بوده که آشکارو یا پنهان است.در تحقیقات زمینه ای ‌در مورد همه گیرشناسی، میزان شیوع وسواس فکری-عملی در طول مدت زندگی ۵/۲ درصد به دست آمده است(کارنوی گلدینگ[۵]، سورنسون[۶] و بارنام[۷]، ۱۹۸۸؛ به نقل از ولز،۱۳۸۵).

 

اختلال های وسواس فکری – عملی، اضطراب فراگیر،پانیک و افسردگی به واسطه ی نشانه های رفتاری، هیجانی و شناختی خویش بر کارکردهای روزانه مبتلایان، تاثیرات منفی بر جای گذاشته و سالیانه میلیون ها نفر را به مراکز درمانی سوق می‌دهند (روزنهان[۸] و سلیگمن[۹]،۱۹۹۵). مطالعات نشان می‌دهد که اختلالات اضطرابی موجب کاهش کیفیت زندگی می شود که شامل سازه هایی از رضایت شغلی و روابط فرد با دیگران است (وایسمن[۱۰]، شلدون[۱۱] و گرینگ[۱۲]، ۲۰۰۰ ).

در راستای نشانه شناسی و سبب شناسی این اختلالات، در سال های اخیر بر نقش کارکرد تنظیم هیجان تأکید فراوانی شده است به نحوی که تحقیقات نشان می‌دهند که تنظیم هیجان ، عامل مهمی در تعیین سلامتی و داشتن عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است (سیچتی[۱۳]و همکاران،۱۹۹۷؛ تامپسون[۱۴]،۱۹۹۱، به نقل از یوسفی، ۱۳۸۵). به نحوی که نقص در تنظیم هیجان با اختلالات درون ریز (مانند افسردگی، اضطراب، انزوای اجتماعی) ارتباط دارد (ایزنبرگ[۱۵]و همکاران، ۲۰۰۱). به تعبیری، تنظیم هیجان تمامی فرایندهای بیرونی و درونی مسئول برای نظارت، ارزیابی و اصلاح واکنش های هیجانی، به ویژه حالت های شدید و زودگذر آن، به منظور نیل به اهداف فرد را در بر می‌گیرد(تامپسون، ۱۹۹۴). نگرانی و برانگیختگی هیجانی از عواملی هستند که تاثیر زیادی بر عملکرد افراد در موقعیت ها دارند. این اثرات از دو جنبه قابل بررسی است: نخست این که تغییرات هیجانی به واسطه اثراتی که بر عملکردهای ذهنی دارند، اختلالاتی را در کارکرد ذهنی ایجاد می‌کنند، دوم این که تفسیری که افراد از این برانگیختگی ها دارند، بر عملکرد و همچنین بر میزان هیجانات آن ها تاثیر می‌گذارد (حیدری، احتشام زاده و حلاجانی، ۱۳۸۹).

هیجان دارای عملکرد اطلاعاتی بوده و بر پیشایندهای پردازش اثر می‌گذارد. در اختلالات هیجانی، معمولا خود پاسخ های هیجانی مرکز فعالیت خودتنظیمی هیجانی – شناختی می‌شوند و ‌بنابرین‏ موجب حفظ موقعیت می‌گردند(ولز، ۱۳۸۵). از این رو ، افراد مضطرب و افسرده در تنظیم هیجان مشکل دارند. تنظیم هیجان شامل دامنه گسترده ای از فیزیولوژی هشیار و ناهشیار، رفتار و راهبردهای شناختی است که هیجان را کاهش داده ، نگهداری کرده یا افزایش می‌دهد (پور فرج عمران، ۲۰۱۱).

مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخوانده هیجان دلالت دارد (تامپسون،۱۹۹۱؛اوکسنر[۱۶]وگروس، ۲۰۰۴،۲۰۰۵ ، به نقل از حسنی و همکاران، ۱۳۸۷). پژوهش های پیشین ۹ راهبرد متفاوت تنظیم شناختی را به صورت مفهومی شناسایی کرده‌اند: ملامت خویش[۱۷](سرزنش کردن و مقصر دانستن خود به خاطر رخدادی که اتفاق افتاده است)، پذیرش[۱۸](پذیرش رخداد رضایت دادن به آنچه که اتفاق افتاده است)، نشخوارگری[۱۹](تفکر درباره ی احساسات و افکار وابسته به آن رخداد منفی)، تمرکز مجدد مثبت[۲۰](تفکر درباره ی مسائل شادی بخش و خوشایند به جای تفکر درباره ی آن رخداد واقعی)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی[۲۱](تفکر درباره اینکه با آن حادثه و رخداد چگونه می توان برخورد کرد و در این راه قدم هایی می توان برداشت)، ارزیابی مجدد مثبت[۲۲](افکار مربوط به الحاق معانی مثبت به آن رخداد بر حسب رشد فردی)، دیدگاه پذیری[۲۳](افکار مربوط به نسبی بودن آن رخداد در مقایسه با سایر رخدادها)، فاجعه انگاری[۲۴](افکار مربوط به تأکید آشکار بر فاجعه یا مصیبت بار بودن تجربه)، و ملامت دیگران[۲۵](سرزنش دیگران و مقصر دانستن آن ها به خاطر رخدادی که اتفاق افتاده است) (گارنفسکی[۲۶]، کرایج[۲۷] و اسپینهاون [۲۸]، ۲۰۰۱،۲۰۰۲، به نقل از حسنی و همکاران،۱۳۸۷).

 

در این راستا مطالعه پورفرج عمرانی(۲۰۱۱) نشان داده است که فاجعه انگاری، ملامت خویش و نشخوار گری به عنوان زیر مقیاس هایی از راهبرد های شناختی تنظیم هیجان با سطوح بالای اضطراب و افسردگی و تمرکز مجددمثبت، ارزیابی مجدد مثبت و برنامه ریزی با سطوح پایین افسردگی و اضطراب مرتبط اند. این یافته ها بیان می‌کنند که ملامت خود با گزارشی از نشانه های افسردگی و اضطراب مرتبط است و نشخوارگری به عنوان مهمترین پیش‌بینی کننده ی نشانه های افسردگی و اضطراب به شمارمی آید.

 

از طرفی دنیس[۲۹] (۲۰۰۷) نشان داده است که ‌بازاریابیشناختی عامل کلیدی در کاهش خطر خلق افسرده است و مطالعه سالیوان[۳۰]و همکاران (۱۹۹۵) حاکی از آن است که نمونه های بالینی افسرده به طور معنادار نمره بالایی در ملامت خویش، نشخوارگری و فاجعه انگاری نسبت به دیگر نمونه ها به دست می آورند.

 

از سویی گارنفسکی و کراج(۲۰۰۵) نشان داده است که نمونه های بالینی افسرده نمره بالایی در ملامت دیگران کسب کرده که غیر قابل انتظار است. همچنین ویلسون[۳۱](۱۹۹۶) نشان داد که افراد بالینی افسرده نمره های بالایی در پذیرش نشان می‌دهند. با این حال آلدوا و هوکسما و ویزر[۳۲]( ۲۰۱۰) دریافتند که پذیرش با افسردگی و اضطراب ارتباط معناداری نداشته و ارزیابی مجدد با افسردگی و اضطراب ارتباط کمی دارد.

 

از سویی گارنفسکی، کراج، اسپینهاون[۳۳](۲۰۰۱) نشان داده‌اند که راهبردهای سازگارانه تر مانند تمرکز مجدد مثبت و ‌بازاریابیمجدد به طور منفی با اضطراب و افسردگی مرتبطبوده به نحوی کهبین نشخوارگری، سرزنش خود و فاجعه انگاری در یک طرف و افسردگی و اضطراب در طرف دیگر ارتباط مثبت وجود دارد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:53:00 ق.ظ ]




فرضیه دوم: آموزش خوددلگرم سازی مادران بر میزان تعارض والد- فرزند از منظر مادران تأثیر دارد.

 

جدول ۷ تحلیل کوواریانس گروه­ ها در متغیرتعارض والد فرزند از دید مادر.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع تغییر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F P اندازه اثر ‌پیش‌آزمون ۸۶۷٫۳۳ ۱ ۸۶۷٫۳۳ ۴۷٫۸۶ ۰۰۱/۰ ۰٫۶۹۵ بین گروه­ ها ۲۳۳٫۵۸ ۱ ۲۳۳٫۵۸ ۱۳٫۳۴ ۰۱/۰ ۰٫۳۸۹ درون گروه­ ها ۳۶۷٫۵۰ ۲۱ ۱۷٫۵۰ کل ۱۲۹۳٫۳۳ ۲۴

نتایج جدول ۹-۴ نیز نشان می­دهد که بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین گروه­ آزمایش و گواه وجود دارد به عبارتی مداخله اثر بخش بوده است. (۳۸/۰partial ƞ۲ =؛ ۰۱/۰>p، ۱۳٫۳۴F). ‌بنابرین‏، فرضیه دوم پژوهش مبنی بر اثر بخشی آموزش دلگرمی مادران بر کاهش تعارضات والد- فرزندی تأیید شد.

 

فرضیه سوم؛ آموزش خوددلگرم سازی مادران بر میزان استفاده‌ مادران از الگوی فرزند پروری اقتداری تأثیر دارد. برای آزمون فرضیه سوم نیز از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده گردید که نتیجه آن در جدول ۱۱ آمده است.

 

جدول ۸ تحلیل کوواریانس نمره مادران دو گروه در متغیر فرزند پروری اقتداری.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع تغییر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F P اندازه اثر ‌پیش‌آزمون ۸۱۳٫۱۲ ۱ ۸۱۳٫۱۲ ۱۹٫۹۶ ۰۰۱/۰ ۰٫۴۸۷ بین گروه­ ها ۲۴۷٫۲۷ ۱ ۲۴۷٫۲۷ ۶٫۰۷ ۰۲/۰ ۰٫۲۲۴ درون گروه­ ها ۸۵۵٫۳۷ ۲۱ ۴۰٫۷۳ کل ۷۵۶۵۶٫۰ ۲۴

با توجه به نتایج جدول می‌توان گفت که پس آموزش دلگرم سازی بر افزایش فرزند پروری اقتداری اثر بخش بوده است. (۰٫۲۲partial ƞ۲ =؛ ۰۵/۰>p،۶٫۰۷ F) داده ها نشان می‌دهد که بین نمرات گروه‌ها پیش و پس از آزمون تفاوت معنا دار ایجاد شده است. بنا بر این فرضیه سوم پژوهش نیز تأیید می‌گردد.

 

 

 

    1. -Satir, V ↑

 

    1. – Huver, R.M.E. Otten, R. De Vries, H. Engels, R.C.M.E. ↑

 

    1. – Bamrind,D ↑

 

    1. – Authoritarian ↑

 

    1. ۴- Authoritative ↑

 

    1. – Permissive ↑

 

    1. -Baumrind,D ↑

 

    1. -Baumrind, D. Larzelere, R.E& Owens, E.B ↑

 

    1. -Kerr, M.Stattin, H.&Özdemir,M ↑

 

    1. -Adler,A ↑

 

    1. – Dinkmeyer, D. C., & McKay,G.D ↑

 

    1. – Evans,T ↑

 

    1. – Thompson, C.L& Rudolph, L. B ↑

 

    1. -Bitter, J.R ↑

 

    1. – Soltz, V ↑

 

    1. – Saadati, H& Lashani, L ↑

 

    1. -Stuart ↑

 

    1. -Moqaddasd, A ↑

 

    1. -conflict ↑

 

    1. -Wats,R ↑

 

    1. – Murray A. straus ↑

 

    1. – Gunnar,M.R& Collins, W.A ↑

 

    1. -Jones, D. J. forehand, R& Beach,S.R ↑

 

    1. -Coleman, M ↑

 

    1. -Ericson, ES ↑

 

    1. – Minuchin,S ↑

 

    1. – Steinberg, A ↑

 

    1. – Sociobiological ↑

 

    1. -Anna freud ↑

 

    1. -detachment ↑

 

    1. – denial ↑

 

    1. – rationalization ↑

 

    1. – projection ↑

 

    1. – Rice,F ↑

 

    1. – Rest, R ↑

 

    1. – Kohlberg, L & Piaget, J ↑

 

    1. -Selman ↑

 

    1. – Haley, J ↑

 

    1. -Smetana, J. G ↑

 

    1. – Meid, M ↑

 

    1. – Rice, F ↑

 

    1. -Meid, M ↑

 

    1. – Hall, S ↑

 

    1. -petersen, A.C ↑

 

    1. – Micucci, J, A ↑

 

    1. – Cohen,S ↑

 

    1. – Helstela. LS ↑

 

    1. – Rueger,S. Y. Malecki, C. K& Demaray, M. K ↑

 

    1. -Freud,Z ↑

 

    1. -Carter, B. McGoldrick, M& Whitbourne, S ↑

 

    1. -Micucci, J. A ↑

 

    1. – Ginsburg, G. S& Bronstein, P ↑

 

    1. -Ohannessian, C. M. Lerner, R.M. Lerner, J. V& von Eye, A ↑

 

    1. – Ijaz, T., & Mahmood, Z ↑

 

    1. – Berk, L ↑

 

    1. -Bamrind, D ↑

 

    1. – Authoritative ↑

 

    1. -authoritarian ↑

 

    1. – permissive ↑

 

    1. -Chronis, A.Raggi, V. L.Clarke, T. L. Rooney, M. E Diaz, Y& Pian, J ↑

 

    1. – Baumrind, D ↑

 

    1. -Demanding ↑

 

    1. – uninvolved ↑

 

    1. -Dinkmeyer, D. C ↑

 

    1. – Impulse ↑

 

    1. – Rothrauff, T. C. Cooney, T. M& An, J. S ↑

 

    1. -Byrne, Haddock & Poston ↑

 

    1. – Chang, L. Schwartz, D. Dodge, K. A & McBride, C ↑

 

    1. – Wasserman, G. A. Miller, L. S. Pinner, E& Jaramillo,B ↑

 

    1. – Bayer, C. L& Cegala, D. J ↑

 

    1. -Frick, P. J& White, S. F ↑

 

    1. -Satir,V ↑

 

    1. – Cohen, S ↑

 

    1. – Meid, M ↑

 

    1. -Encouragement ↑

 

    1. -Corey, G ↑

 

    1. -Watts, R. E& Piterzak, D ↑

 

    1. -Evans, T ↑

 

    1. -Kanz, J. E ↑

 

    1. – Duba, J. D& Watts, R. E ↑

 

    1. -Dreikurs, R & Soltz, V ↑

 

    1. -Benjamin, G. W ↑

 

    1. – Duba, J. D& Watts, R. E ↑

 

    1. – Eckstein, D & Cooke, P ↑

 

    1. – Whiston, S. C& Sexton, T. L ↑

 

    1. – Cheston, S. E ↑

 

    1. – Bahlmann, R & Dinter, L ↑

 

    1. -Self- encouragement ↑

 

    1. -Carlson, C. Clemmer, F. Jennings, T. Thompson, C& Page, L ↑

 

    1. -McKay, G. D& Maybell, S. A ↑

 

    1. – McKay, G. D ↑

 

    1. – Evans, T ↑

 

    1. – Dreikurs-Ferguson ↑

 

    1. -Keturakis, V ↑

 

    1. – Rathert, G. H& Reed, D ↑

 

    1. – Milliren, A. Yang, J. Wingett, W& Boender, J ↑

 

    1. -Dagley, J. C. Campbell, L. F. Kulic, K. R& Dagley, P. L ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-18] [ 08:58:00 ب.ظ ]




– تکلم و مهارت‌های کلامی نابینایان

 

هر چند که ارتباط در زمان نوزادی و آغازتولید صوت در کودکان بینا و نابینا مشابه است، تفاوت‌های تحولی هنگامی که کودکان شروع به تداعی معانی کلمات می‌کنند ایجاد می‌شود ‌در مورد کودکان بینا تحول زبان تقریبا از طریق یکپارچه‌سازی تجربیات دیداری و نمادهای کلمات صورت می‌گیرد کودکان نابینا نمی‌توانند تکلم را از طریق تقلید بصری یاد بگیرند و باید به درون دادهای شنوایی متکی باشند. در نتیجه در افراد ی که نابینای مادر زادی هستند زبان ممکن است به میزان کمتری رشد کند. کاتس فورث روان‌شناسی که خود نابینا بود عقیده دارد افراد نابینا دارای زبان شفاهی هستند. به عبارتی آن ها بر کلمات و تعابیری متکی هستند که با تجارب حسی شان همساز نیست. آن ها ازطریق حواس شنیداری، لامسه و بویایی جهان را کشف می‌کنند و بدین جهت به نظر می‌رسد که زبان آن ها متأثر از این وقایع است. به نظر کاتس فورث (الفاظی) – زبان غیر واقعی- به عنوان وسیله‌ای – جهت کسب مقبولیت اجتماعی وکسب حمایت‌های اجتماعی توسط نابینایان به کار می‌رود (تام و مورفی، ۱۹۶۸).

 

– تحرک و جهت یابی

 

فرل [۵۶] (۱۹۸۳) بیان داشت که بدیهی ومسلم است که افراد بینا، حرکات رااز طریق مشاهده حرکات دیگران یاد گرفته باشند. کودکان بینا، از طریق مشاهده حرکات دیگران و تقلید از آن، یاد می‌گیرند که چگونه حرکت کنند. آن ها این حرکات را تمرین می‌کنند و حرکات خودشان را نیز مشاهده می‌کنند، که این پسخوراندی برای تعغیر و اصلاح حرکتشان به آن ها می‌دهد، ولی کودکان نابینا، فرصت مشاهده دیگران و تقلید از حرکات آنان را ندارند. یکی از مهمترین توانایی‌های افراد نابینا و کم بینا برای سازگاری ‌بیشتر این است که آن ها بتوانند در محیط اطرافشان حرکت کنند. تحرک افراد نابینا به میزان زیادی به توانایی شان در درک فاصله ها بستگی دارد. متخصصان دو راه مختلف راکه شخص مبتلا به نقص بینایی می‌تواند از طریق آن اطلاعاتی مربوط به فاصله ها را دز ذهن تجسم بخشند، تشریح کرده‌اند. یکی از راه ها «روش توالی» است ودیگری از طریق رسم نقشه‌ای است که بتواند روابط کلی نقاط گوناگون را در محیط ترسیم کند (تام و مورفی، ۱۹۶۸).

 

– تحول اجتماعی و سازش یافتگی شخصیت

 

بدون بینایی، ادراکات ما درباره خودمان و جهان اطراف به طرز چشمگیری متفاوت است. برای یک فرد نابینا این تفاوت‌های ادراکی ممکن است منجر به مشکلات عاطفی و اجتماعی گردد. برای مثال افراد نابینا قادر نیستند حالات و حرکات بدنی افراد را تقلید کنند به همین علت نمی‌توانند یکی از مهمترین مؤلفه‌های مستقیم سیستم ارتباط اجتماعی یعنی (زبان بدن) را رشددهند.

 

ظرافت‌های ارتباط غیر کلامی ممکن است به طور معنی‌داری در قصد و نیت کلمات بیان شده تغیر ایجاد کنند. ناتوانی یک فرد در تحول سیستم ارتباطی غیر کلامی از طریق دریافت نشانه های دیداری (نظیر: تجلیات چهره‌ای و یا حرکات دست) نتایج عمیقی بر تعاملات بین فردی فرد نابینا دارد و وی را نه تنها در دریافت یا تفسیر زبان کلامی بلکه در بیان آنچه که به دیگران می‌گوید دچار مشکل می‌سازد (تام و مورفی، ۱۹۶۸).

 

– تحو ل مفهوم خود (تصور از خود)

 

بینایی اولین دستگاه حسی در نوزادان است، زیرا که بیشترین اطلاعاتی که نوزاد ‌در مورد خودشان ومحیط اطرافشان یاد می‌گیرند از طریق سیستم بینایی صورت می‌گیرد. سازمان‌بندی اولیه ادراک بینایی به طور بالقوه در جهت متوجه ساختن نوزادان به عناصری در جهان است که برای بقاء و تحول آن ها بسیار مهم هستند. تفسیر در بحث تحول اولیه خود بیان می‌کند که جنبه‌هایی ازخود را که از طریق ادراک مشخص ومعین می‌شوند، به خصوص ادراک خود در فعالیت با محیط فیزیکی یا اجتماعی، کسب می‌کنند. دو نوع خود از طریق این ادراک تشکیل می‌شود: «خود بین شخصی» که خود و افراد دیگر را به هم متصل یا مجزا می‌سازد، و خود (خود بوم‌شناسی) که خود ومحیط فیزیکی را بهم متصل یا مجزا می‌سازد. این دو جنبه خود در آغاز تولد شکل می‌گیرند و به حیات خود در دوران بعدی زندگی ادامه می‌دهند. بر خلاف انواع دیگر خود که بعدا تحول می‌یابند، این احساسات اولیه خود به طور مستقیم از طریق تجربه ایجاد می‌شوند و مجددا توسط کودک ساخته نمی‌شوند. خود بین فردی به ادراک خود در رابطه با دیگرن مربوط است واز طریق خیره شدن دو جانبه، حرکات بدنی مشروط، کلام‌سازی متقابل و اشاره کردن وتلقین توجه ایجاد می‌شود. بینایی نقش بسیار مهمی در این دو جنبه اولیه احساس خود دارد و کودکان نا بینا در تحول چنین اشکالی از دانش خود، دچار مشکل می‌گردند (تام و مورفی، ۱۹۶۸).

 

۲-۶-۳ تأثیر اختلال بینایی در فرایند‌های تحول روانی

 

احساس کودک نابینا از جهان اطراف خود به تدریج و به وسیله سایر حواس برای او فراهم می‌شود، کودک نابینا از درک کلی اشیا» عاجز است، لذا برای شناسایی عالم خارج به کمک دیگران احتیاج دارد. همانطورکه ملاحظه می‌شود کودکان نابینا از لذت مشاهده و در نتیجه تقلید و همانند‌سازی که نقش مهمی در رشد شخصیت فرد ایفا می‌کند محرومند. از یادگیری بسیاری از مطالب و حتی کسب مهارت‌های ساده مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن، رفع احتیاجات روزمره، که کودکان دیگر از آن بهره‌مند هستند ناتوانند. مسلماًً این وضع نامطلوب باعث ایجاد حالت خشم و عصبانیت در کودک می‌شود لذا نابینایان از لحاظ تحصیلی ‌و حرکتی عقب مانده‌تر از سایر اشخاص جلوه می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]




به اعتقاد رشید و همکاران[۸] (۲۰۱۲: ۵۰) یکی از بحث‌برانگیزترین ناسازگاری‌ها در حیطه مالی رفتاری، اطمینان بیش‌ از حد موجود در سطوح مدیران اجرایی است و توجه زیادی به اطمینان بیش‌ از حد در حیطه مالی شرکت‌ها جلب شده است و پژوهش‌های اخیر، نظیر لین و همکاران[۹] (۲۰۰۵)، بن‌دیوید و همکاران[۱۰] (۲۰۰۷)، چن و همکاران[۱۱] (۲۰۱۱)، وو[۱۲] و لیو[۱۳] (۲۰۱۱) و دشماخ و همکاران (۲۰۱۳) اثرات اطمینان بیش‌ از حد و اختیار عمل[۱۴] مدیریتی را در تصمیم‌گیری‌های مالی کلیدی شرکت، مورد بررسی قرار داده‌اند. به‌کارگیری اختیار عمل مدیریت، همواره در اتخاذ تصمیم‌های سیاست تقسیم سود به وسیله مدیریت نمود می‌یابد. پژوهش‌هایی در بازارهای مالی توسعه‌یافته انجام شده است، ولی بازارهای توسعه‌نیافته و در حال ظهور، هنوز در حال بررسی است (رشید و همکاران، ۲۰۱۲: ۵۰).

 

دنیل و همکاران[۱۵] (۱۹۹۸) بیان کردند که تأثیر اطمینان بیش از حد بر اطلاعات شخصی و خصوصی قوی‌تر است و بر اطلاعاتی که به طور گسترده نگه‌داری و پذیرفته می‌شوند، ضعیف‌تر است. باورهای مدیریت درباره برخی از فرصت‌های سرمایه‌گذاری ممکن است بر اساس اطلاعات شخصی باشد، در حالی که برای دیگران، باورهای مدیر ممکن است به اطلاعات عمومی‌ای که به طور گسترده‌ای در دسترس است، وابسته باشد. اطمینان بیش از حد مدیریت ‌در مورد اول نسبت به دومی تأثیر بیشتری دارد. برای ترکیب این ویژگی اطمینان بیش از حد، باید بین پروژه های ابتکاری (پروژه هایی که بر اساس اطلاعات شخصی مدیریت ارزیابی می‌شوند) و پروژه های رشدی که ‌منعکس کننده فرصت‌های رشد[۱۶] شرکت است و به طور عمومی مشاهده می‌شوند و مدیریت درباره آن‌ ها هیچ اطلاعات خصوصی ندارد، تفاوت قائل شد (دشماخ و همکاران، ۲۰۱۳: ۴۴۶). از این رو در این پژوهش، تأثیر اطمینان بیش از حد مدیریت بر فرصت‌های رشد شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می‌شود.

آلن[۱۷] و مایکلی[۱۸] (۲۰۰۳) بیان کردند که بازار به طور متوسط نسبت به خبر افزایش در سود تقسیمی واکنش مثبت و نسبت به خبر کاهش در سود تقسیمی واکنش منفی نشان می‌دهد. رایج‌ترین توضیح برای این واکنش فرضیه‌های علامت‌دهی است که بر مبنای آن افزایش سود اعلامی به وسیله مدیریت، خبر از جریان‌های نقد بالاتری می‌دهد. بومن[۱۹] (۲۰۰۹) و دشماخ و همکاران (۲۰۱۳) بیان کرده‌اند که اطمینان بیش از حد مدیریت بر این واکنش بازار تأثیر دارد. از این رو، در این پژوهش سعی شده است تا این تأثیر در بورس اوراق بهادار تهران تبیین شود.

 

این مطالعه به ادبیات نوپای تأثیر غیرمنطقی بودن مدیریت بر سیاست‌های مالی شرکت می‌افزاید و در شناسایی یکی از دلایلی که ممکن است توضیح دهد چرا شرکت‌ها سود پرداخت می‌کنند، سهم بسزایی دارد. همان طور که اندازه و سودآوری مهم است، توضیح انحراف‌های مقطعی سود و دلیل تصمیم به تقسیم سود به وسیله مدیران و به‌تبع آن شرکت‌ها نیز مهم است. مدیران نسبت به یک وضعیت خاص (مثلاً تغییر تقاضای سرمایه‌گذاران برای سود سهام) واکنش نشان می‌دهند. در این مطالعه تأثیر ویژگی‌های شخصیتی مدیران بر عکس‌العمل آن‌ ها نشان داده می‌شود و ممکن است سیاست‌های شرکت را نیز توضیح دهد.

 

سؤال اصلی پژوهش این هست که آیا اطمینان بیش‌ از حد مدیریت می‌تواند به بیان برخی از جنبه‌های سیاست تقسیم سود کمک کند؟ ‌بنابرین‏، تأثیر اطمینان بیش‌ از حد مدیریت بر سیاست تقسیم سود شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

 

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

سیاست تقسیم سود، مورد توجه نظریه‌پردازان مالی قرار گرفته است. این موضوع، یکی از بحث‌برانگیزترین موضوع‌های ادبیات مالی است و هنوز هم جایگاه برجسته‌اش را حفظ ‌کرده‌است. بسیاری از پژوهشگران، نظریه هایی را ابداع و شواهد تجربی ‌در مورد عوامل تعیین‌کننده سیاست سود سهام یک شرکت ارائه داده‌اند. با این حال، موضوع سود سهام هنوز حل نشده است (بن‌ناکور و همکاران، ۲۰۰۶: ۱). سیاست تقسیم سود مهم است؛ نه ‌فقط به‌دلیل مبلغ پولی که در آن درگیر است و ماهیت تکراری تصمیم، بلکه به‌خاطر اینکه سیاست تقسیم سود با اکثر تصمیم‌های مالی و سرمایه‌گذاری که شرکت اتخاذ می‌کند، دارای ارتباط نزدیکی است و درک سیاست پرداخت سود ممکن است به ما برای درک بهتر جنبه‌های دیگر این سیاست کمک کند (آلن و مایکلی، ۲۰۰۳: ۳).

 

تقسیم سود، عاملی اثرگذار بر سرمایه‌گذاری‌های پیش روی شرکت‌ها است؛ هرچقدر که سود بیشتری تقسیم شود، منابع داخلی شرکت به منظور اجرای پروژه های سرمایه‌گذاری، کمتر خواهد شد و نیاز به منابع مالی خارج از شرکت، بیشتر می‌شود که می‌تواند بر قیمت سهام شرکت‌ها در آینده تأثیر داشته باشد؛ لذا، مدیران (با هدف حداکثر کردن ثروت سهام‌داران) همواره باید بین علایق مختلف سهام‌داران، تعادلی را برقرار نمایند تا هم فرصت‌های سودآور سرمایه‌گذاری را از دست نداده باشند و هم سود نقدی موردنیاز بعضی از سهام‌داران را بپردازند؛ ‌بنابرین‏، تصمیم‌های تقسیم سود که از سوی مدیران شرکت‌ها گرفته می‌شود، بسیار حساس و دارای اهمیت است (مهرانی و تالانه، ۱۳۷۷: ۲۹).

 

در ایران پژوهش‌هایی که بر روی سیاست تقسیم سود صورت گرفته است، هیچ‌کدام ویژگی‌های رفتاری مدیریت را در این بررسی‌ها دخالت نداده‌اند. از آنجا که مسأله سود سهام به طور کامل حل نشده است، در این پژوهش با بررسی تأثیر اطمینان بیش از حد مدیریت بر سیاست تقسیم سود شرکت‌ها سعی شده است که یکی از این ویژگی‌های رفتاری مدیریت در بررسی سیاست تقسیم سود شرکت‌ها دخالت داده شود، تا به درک بهتر جنبه‌های دیگر سیاست تقسیم سود کمک کند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:57:00 ق.ظ ]




عزت نفس، یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت و شکوفایی استعداد و خلاقیت افراد می‌باشد. هرگاه فرد از عملکرد خود ارزیابی مثبتی داشته باشد، باعث افزایش عزت نفس وی و در صورت داشتن ارزیابی منفی از عملکرد خود، عزت نفس او کاهش می‌یابد. (شاملو، ۱۳۸۸). عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن که از مجموع افکار، احساس‌ها، عواطف و تجربیات هر فرد در طول زندگی ناشی می شود. (شجری،۱۳۹۲).

شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که بهچیزی نیاز داشته اید، ولی برای حفظ آبرو و موقعیت خویش، آن را با کسی مطرح نساخته اید. یا گاهی مشکلی برایتان پیدا شده ، اما آن را در حدی نساخته اید که برای چاره جویی و حل آن، آن را با کسی در میان بگذارید.

آیا تاکنون شده است که برای روبرو نشدن با یک نفر ناباب، راه خود را کج کنید، و برای دهان به دهان نشدن با یک فرد هرزه . هتاک، دندان روی جگر گذاشته، حتی به دفاع از خویش نپرداخته اید؟

این ها و نمونه هایی دیگری از این قبیل، شواهدی بر روحیه ی متعالی است که از آن با عزت نفس یاد می‌کنیم. جان آدمی عزیز است و رفاه و برخورداری، دوست داشتنی است؛ اما انسانیت انسان بالاتر از هر چیز است و شخصیت و آبرو قیمتی بسیار بالاتر از مال و اندوخته دارد. کرامت نفس نیز، ارزشی برتر از معادلات و محاسبات منفعت گرایانه و مادی دارد.

وقتی انسان به چیزی طمع می بندد، بخشی از انسانیت والای خویش را در معرض خطر و تلف شدن قرار می‌دهد تا ان خواسته را برآورده سازد. گاهی هم حق و دینو شرف و کرامت نفسف زیر پا گذاشته می شود تا آن مطلوب و خواسته به دست آید. آیا به راستی خواسته های نفسانی تا این حد مهم است که در چنین معامله زیانباری پی گیری شود؟

چگونه می توان به خواسته های دل، بی حساب و بیحدو مرز رسید، بی آنکه از معنویت و کمال و ارزش، چیزی را فدا کرد و از دست داد؟

صاحبان عزت نفسف هرگز آبروی خود را به کف نانی نمی فروشند و به خاطر مناعت طبع، هرگز خواسته های دل را زمینه ساز حقارت، زبونی و خفت و خواری نمی کنند.(محمدی،۱۳۹۳)

با توجه به مفاهیم مطرح شده عزت نفس ارزیابی و قضاوت فرد از ارزشمندی خود می‌باشد و به نگرش مثبت یا منفی شخص از خود دلالت دارد، در صورت ارزیابی مثبت، عزت نفس فرد افزایش و در صورت ارزیابی منفی عزت نفس فرد کاهش می‌یابد.

۲-۳-۱- بهای وجود:

نماد دیگری از عزت نفس، آن است که انسان، پاسدار کرامت وجودی خویش باشد و ارزش فوق مادی خود را با خواسته های حقیر و هوس های ناپایدار و درخواست های ذلت بار، لکه دار نسازد. عزت به معنای صلابت، استواری، نفوذ ناپذیری، تسخیر نشدن، فرونپاشیدن، سست نشدن و سست نبودن است. انسانی عزیز است که به پستی ها و حقارت ها راه ندهد که در زمین دل و جان و زمینه شخصیت او نفوذ کند. کسی عزت نفس دارد که هویت انسانی خویش را در مقابل ضربه های خرد کننده ی فسادها و تباهی ها حفظ کند و این جز در سایه خودشناسی و آگاهی به ارزش انسانی و والایی جایگاه معنوی انسان فراهم نمی شود.

انسان خود را با چه چیزی مقایسه می‌کند و به چه چیزی می فروشد و خود را به چه می‌دهد و چه می‌گیرد؟اصلا انسان به چه و چند می ارزد؟

حضرت علی (ع) در سخن زیبا و بلند و شیوایی، در بیان جایگاه رفیع انسان و ارزش وجودی او می فرماید: «انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنه، فلا تبیعوها الا بها»: (بدانید که برای جانها و وجودهای شما، قیمت و بهایی جزبهشت نیست. آگاه باشید و خود را جز به بهشت نفروشید.)کسی که این جایگاه را بشناسد و از آن مراقبت کند، هرگز به پستی و حقارت و طمع و ذلت کشیده نمی شود و گوهر خود را به تمنیات نفسانی و خواهشهای مادینمی فروشد. عزت نفس، مانع می شود که انسان آگاه، خود را ارزان بفروشد.

۲-۳-۲- خواستن، پل ذلت:

کیان وجودی انسان، گاهی به خاطر طلب در هم می شکند. هر کس می کوشد خود را کامل و بی نیاز و بزرگوار جلوه دهد و شخصیت خویش را نگهبان باشد. ولی گاهی افراد سست اراده و طماع در برابر خواستن، آن گوهر را از کف می‌دهند.

خواستن ، سنداحتیاج است و نشانه فقر و ناداری، گاهی یک آبرو در گرو یک خواستقرار داردو با گشودن دست نیاز ، آن آبرو و حیثیت سالیان دراز، یکباره بر خاک می ریزد و بر باد می رود.

امام علی (ع) فرموده است:«ماء وجهک جامدتقطره السوال، فانظر عند من تقطره؟»: ( آبروی تو، جامد است و با سوال و درخواست ، قطره قطره می ریزد. بنگر که قطرات آبرو را پیش چه کسی می ریزی!

و چه زیبا گفته است صائب تبریزی:

دست طلب چو پیش کسی می کنی دراز پل می کشی که بگذری از آبروی خویش.

بدترین وضع،آن است که حرص وطمع وتکاثرو افزون طلبی، انسان را بهخواستنوادار سازد وبرای دست یافتن به آنچه که ندارد،دست به ‌هر کاری بزند وپیش هرکس وناکسی کوچک شود والتماس وخواهش کند وکوچک شود،غلام وچاکراین وآن گردد،تاازاین رهگذر،چیزی بر، داشتههایش بیفزاید ویابه برخی ازخواستههایش برسد.

مگر دنیا چه اندازه می ارزد که انسان،اعتباروشرف خود رادر گرو آن بگذارد؟

مگر پول،چقدر مقدس است که انسان،عزت نفس خویش رابا آن مبادله کند؟

آیا باید به هر خواسته ای رسید؟وهرچه رادلخواست،باید تامین کرد؟پس عفاف وکف نفس وکنترل غرایز وتمنیات ‌و مهار زدن برحرص وآز،برای کجاوکی وچه کسانی است؟!در این داد و ستد،چه می‌دهیم وچه به دست می آوریم؟سخنی زیبا ازحضرت علی(ع)نقل شده است:«واکرم نفسک عن کل دنیه وان ساقتک الی الرغائب،فانک لن تعتاض بماتبذل من نفسک عوضا»؛خویشتن را از هرچه که پست باشد،والاتر بدان و پرهیز کن.هر چند تو را به خواسته ها و آمالت برساند. چرا که تو هرگز از آنچه که از خویش می دهی چیزی عوض نخواهی یافت.

مسئله بر سر شرافت و کرامت انسان است . وقتی در این داد و ستد، در مقابل دنیا و خواهش های نفسانی قرار گرفت و بخشی از آن به هدر رفت و تباه شد، دیگر جایگزینی برای آن پیدا نخواهد شد. چه بسیار عزیزانی که در چاه «خواستن» افتاده اند و چون با طناب دیگران بیرون آمدند و به خواسته های نفسانی رسیدند، زیر بار منت دونان ماندند و عزت خویش را در همان چاه وا نهادند و کرامت را با وابستگی به دیگران معامله و مبادله کردند.نخواه ، تا عزیز بمانی . طمع مدار ، تا سربلند باشی و قانع باش ، تا اسیر نگردی .

این رهنمود مولای آزادگان حضرت علی (ع) است که فرمود:«القناعه تودی الی العز» قناعت ، عزت می آورد . و نیز سخن او است که : «العز مع الیاس»عزت ، همراه با نا امیدی از دست مردم است. به آنچه داری قانع باش و به داشته هایت بساز ، تا عزیز باشی.(محمدی،۱۳۹۲)

۲-۳-۳- حفظ گوهر عزت:

نگهبانی از گوهر عزت و کرامت، وظیفه است. نباید خود را در معرض تحقیر و توهین قرار داد . انسان باید از کاری که به معذرت خواهی وادار شود پرهیز کند ، تا از این طریق، وجهه و آبرو و اعتبارش صدمه نبیند. معاشرت بزرگوارانه ، برای مصون ماندن از تعرض و دشنام و نااهلان ، نگهبانی از عزت نفس است. رسیدن ‌به این هدف، تنظیم خواصی را در روابط انسان با دیگران می طلبد ، رابطه ای بر مبنای هوشیاری و حفظ عزت و مناعت و زیر پا گذاشتن طمع ها و خواهش ها.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-05] [ 01:38:00 ب.ظ ]