کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



متغیر

شماره سوال

منبع

محیط بازار یابی اینترنتی

۱-۲-۳-۴-۵-۶

هاکیو و همکاران(۲۰۰۹)، سگارز و گروورز(۱۹۹۳)، راجرز(۱۹۸۳)، اِورارد و اورییر، ۱۹۹۶

ویژگی های محصول

۷-۸-۹-۱۰

هاکیو و همکاران(۲۰۰۹)

امنیت و اعتماد

۱۱-۱۲-۱۳-۱۴-۱۵-۱۶-۱۷

هاکیو و همکاران(۲۰۰۹)، سالیزبری و همکاران(۱۹۹۸)

پیشنهاد ارتقاء

۱۸-۱۹-۲۰-۲۱

هاکیو و همکاران(۲۰۰۹)

قیمت

۲۲-۲۳-۲۴-۲۵

ز.چن و دوبینسکی (۲۰۰۳)

سهولت خرید

۲۶-۲۷-۲۸-۲۹-۳۰

استوئل و ها (۲۰۰۹)، سگارز و گروورز(۱۹۹۳)، جاتوراویث(۲۰۰۷)

پس از تدوین طرح مقدماتی پرسشنامه، تلاش گردید تا میزان روایی و پایایی پرسشنامه تعیین شود.

۳-۴ روایی و پایایی پرسشنامه

۳-۴-۱ پایایی[۲۰۹] (قابلیت اعتماد) پرسشنامه

پایایی یکی از ویژگی­های فنی ابزار اندازه‌گیری است. مفهوم یاد شده با این امر سروکار دارد که ابزار اندازه‌گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به‌ دست می‌دهد. در این تحقیق برای تعیین پایانی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ[۲۱۰] استفاده گردید. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه‌گیری از جمله پرسشنامه‌ها یا آزمون‌هایی که خصیصه‌های مختلف را اندازه‌گیری می‌کنند به‌کار می‌رود. حد قابل قبول آلفای کرونباخ برای مقاصد کاربردی حداقل ۷/۰ است. این روش برای محاسبه هماهنگی و سازگاری درونی ابزار اندازه‌گیری بکار می‌رود. برای محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ ابتدا بایستی واریانس نمونه‌های هر زیرمجموعه سوال‌های پرسشنامه کل را محاسبه کرد، سپس با بهره گرفتن از رابطه زیر، آلفا را محاسبه کرد (سرمد و همکاران، ۱۳۸۳، ص۱۶۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

که در آن k تعداد سؤال‌های پرسشنامه، واریانس سوال iام و واریانس کل سوالات است.
آزمون پایایی پرسشنامه برای ۶ متغیر و ۳۰ سوال پرسشنامه و ۴۰ نمونه انجام شد. مقدار ضریب آلفای کرونباخ محاسبه‌ شده برای متغیر اول یعنی “محیط بازاریابی اینترنتی” که مشتمل بر ۶ سوال است، ۰٫۷۵۷ به ‌دست آمده است. برای متغیر دوم یعنی “ویژگی های محصول” برای ۴ سوال پرسشنامه مقدار آلفای کرونباخ برابر ۰٫۷۸۵ بدست آمده است و به همین صورت برای مابقی متغیرها مقدار آلفا محاسبه شده است. همچنین مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر ۰٫۷۴۴ بدست آمده است. همانطور که ملاحظه می گردد مقدار آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها، از حد قابل قبول برای مقاصد کاربردی که ۰٫۷ است بیشتر می‌باشد، لذا می‌توان ادعا نمود که پرسشنامه موردنظر دارای پایایی قابل قبول است. نتایج این آزمون به پیوست گزارش شده است.
جدول شماره ۳-۲: آزمون آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه

متغیرها

شماره سوالات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 09:36:00 ب.ظ ]




مقدمه

متاسفانه تاریخ تحزب ایران در سده ی گذشته بیانگر بیماری مزمن و ناکار آمدی احزاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بوده و احزاب در دوره ی حیات خویشتن نتوانستند قابلیت و توانایی های خود را نشان داده و ایفا گر بهینه ی کار ویژه های مطلوب «حزب» بوده و اهداف تاسیس این پدیده ی سیاسی را فراهم آورند حتی انقلاب اسلامی نیز که با وقوع خود تحول عظیمی در بینش سیاسی مردم و نخبگان ایجاد کرد و به مشارکت های سیاسی گسترده ی عموم انجامید هنوز نتوانسته با آفات موجود در حوزه ی عملکردی این پدیده ی سیاسی مقابله‌ی کامل نمایند و کشور همچنان با بیماری های به جامانده ی احزاب از گذشته مواجه است.در جمهوری اسلامی ایران، تحزب اگرچه وجود داشته ولی تحزب سالم نبوده است و رابطه دولت و جامعه مدنی و نهادهای مدنی یک رابطه مسالمت آمیز وهمکاری جویانه نبوده است و در دوره های مختلف با توجه به حزب حاکم، نوع نگاه به احزاب و وضعیت آنها متغیر بوده است. بنابراین علل این ناکار آمدی شناسایی و درمان آن آغاز شود و از سوی دیگر صبر و تحمل و سماجت لازم جهت سپری شدن دوران نقاهت احزاب از سوی مردم و دولتمردان به خرج داده شود و احزاب و نخبگان نیز با آسیب شناسی لازم و ایجاد زمینه های خود انتقادی به تسریع گذران این دوران نقاهت کمک نمایند .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با توجه به فرضیه های تحقیق که رابطه دولت ونهادهای مدنی باید دوسویه و همکاری جویانه باشد چرا که از یک سو حکومت بسترها و فرصت های لازم را برای گسترش و توانمندی جامعه مدنی فراهم می کند و از سوی دیگر مطالبات و انتقادات و انتظارات جامعه مدنی که همان انتظارات مردم است را پاسخ می دهد .
ضعف ها وکاستی های رابطه دولت و نهادهای مدنی در دو سطح قابل تحلیل وارزیابی هستند: الف)کاستی ها وضعف در سطح حاکمیت وحکومت ب)کاستی ها وضعف در ارتباط با نهادهای مدنی وعملکرد آنها .که در این فصل این کاستی ها بررسی می شوند ودر نهایت نیز پیشنهادات راهبردی برای بهبود روابط دولت و نهادهای مدنی در چارچوب نظریه سیستمی و الگوی همکاری جویانه پرداخته خواهد شد .

گفتار نخست) آسیب شناسی رفتار وعملکرد دولت

یکی از عوامل موثر در میزان کارآمدی یا ناکار آمدی احزاب سیاسی در ایران عملکرد دولت و دولتمردان بوده است وبدیهی است که عملکرد و نفش دولت ها چه از حیث سیاسی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگسازی در نوع و میزان کارایی احزاب بسیار موثر است بدیهی است تجربه ی دولت های قبل از انقلاب در این زمینه و تعامل منفی آنها با احزاب از عوامل تضعیف احزاب بوده است و دولت سالاری، تمرکز گرا و مستبد در دوره های مزبور هر گاه رنگ رخوت گرفت احزاب مجالی برای ظهور خود یافتند متاسفانه پس از انقلاب حکومتها و دولتها تعامل درست وسازنده با احزاب و نهادهای مدنی نداشته اند .و انعطاف و نرمش بیش از حد دولت اصلاحات به احزاب و کم مهری اصولگرایان به احزاب فاقد توجیه لازم بوده و اقبال افراطی و یا ادبار تفریطی به احزاب از سوی دولتمردان باعث می شود که احزاب و نهادهای مدنی کارایی لازم را نداشته باشند. و همانطور که قبلا گفته شد می بایستی این تشکل ها نماینده ی نهادهای مدنی و مردمی باشند و با مساعدت بیشتری برخورد کرد و تنها در این صورت است که با تمهید سایر ملزومات احزاب سالم و کارامد توان ظهور و شکوفایی در عرصه ی کشور را خواهند یافت .البته باید ذکر کرد که عوامل تاریخی وساختاری نیز در این امر مهم هستند در اینجا ابتدا به علل تاریخی ساختاری یعنی ساختار مطلقه ی قدرت پرداخته می شود سپس نقش وعملکرد دولتمردان بررسی می شود هم چنین عوامل اقتصادی به عنوان یکی از عوامل ناکارآمدی دولت بررسی می شود.

۱-عدم اهتمام جدی حکومت به توسعه سیاسی سالم وعدم نگاه تعاملی به نهادهای مدنی

سنت ودولت سالاری مطلق و تمرکز خواه،دارای پیشینه ی طولانی و تاریخی است بدیهی است در کشوری که فقط در سه دهه ی اخیر از بند استبداد و ساختار قدرت مطلقه ی بنای رهیدن داشته؛ بسط جامعه و نهادهای مدنی مانند احزاب و نهادینه کردن توسعه ی سیاسی به راحتی میسر نباشد مطلق بودن قدرت وِیژگی تاریخی ساختار سیاسی ایران بوده است با این ذهنیت تاریخی دولت قدرت خود را متمرکز و مطلق می خواسته و از این رو هیچ کانون قدرت رقیب یا مستقلی را در مقابل خویش بر نمی تابیده است به همین دلیل حاکمیت قانون و نفی خود کامگی و استبداد محور مبارزات رهایی بخش مردم از نهضت مشروطیت تاکنون بوده است و مردم اولا به هر نهاد مدنی از زاویه تقابل با دولت می نگرد متقابلا در دید حکومت نیز ایجاد هر نهاد مدنی تهدید محسوب می شود. به سخن دیگر در نگاه ملت شان و کارکرد هر نهاد مردمی در درجه اول مقابله و مهار قدرت دولت است و مردمی بودن هر نهاد به معنای مخالفت با دولت محسوب می شود نه استقلال ازآن که در صورت لزوم می تواند از حکومت نیز حمایت کند یا آن را تشکیل دهد تجربه تاریخی ایران از مشروطه تاکنون گواه آن است که همزمان با نزول قدرت مطلقه و ضعف دولت و نهادهای مدنی مانند احزاب و مطبوعات قارچ گونه و لجام گسیخته تاسیس یا فعال شده اند و با تمرکز مجدد قدرت مطلقه یا تولد آن همه رخت بر بسته .این همزمانی حاکی از آن است که پیدایی نهادهای مدنی معلول ضعف دولت مطلقه بوده و به موازات افزایش استبداد و مطلقه شدن ساختار قدرت از گستره، و توان این نهادها و از جمله احزاب کاسته شده و به زوال گراییده اند .
بنابراین مهم ترین مانع تاریخی شکل گیری و کارآیی احزاب در ایران را می توان در استبداد و دولت سالاری مطلقه خلاصه کرد .زیرا کلیه ی سلسله های حکومتی در ایران درمطلقه بودن حاکمیت و فقدان و یا عدم قدرت ها و یا نهادهای ناظر و تعدیل کننده مشترک بوده اند بدین ترتیب در تاریخ معاصر ایران و در سده ی گذشته هم حکومت های استبدادی یا اعمال قدرت مطلقه و خشونت مانع رشد شخصیت و هویت مردم شدند و اجازه ی رشد طبیعی و شکل گیری نهادهای جامعه ی مدنی را ندادند.(اخوان کاظمی، ۱۸۴؛۱۳۸۸)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اگرچه فضای سیاسی کشورباز و ساختار قدرت تغییرکرد همچنین نهادهای مدنی به خصوص در دو دهه اخیر شکل گرفتند ولی باید گفت این نهادها کارکرد وکارایی لازم را نداشتند چراکه به علت ساختاری و مطلقه بودن قدرت سیاسی در ایران ونبود فرهنگ سیاسی متناسب با نهادهای مدنی یارابطه مطلوب و سازنده بین احزاب و دولت وجود نداشته و همچنین خود احزاب نیزبا رویکرد حذفی به یکدیگر نگاه می کنند درحالیکه باید رویکردی تعاملی وتعدیل کننده به یکدیگر داشته باشند.باید گفت که در دو دهه اخیرفضای سالم ورقابت سیاسی و مشارکت مردم به طورهمه جانبه فراهم نشده است همچنین ارتباطمتقابل بین حزب وطبقه هدف وجود ندارد .زیرا طبقات اجتماعی مشخصی نداریم که یک حزب فقط از انها طرفداری کند. (عبدی۶/۶/۸۶٫ شماره۱۴۸۷، ص۶) یعنی احزاب در ایران و بالعکس کشورهای پیشرفته به عنوان سخنگوی طبقات خاص عمل نمی کنند همچنین به علت اینکه طبقه یا طبقات اجتماعی قوی و نیرومند در جامعه وجود ندارد که بتواندقدرت دولت را محدود کند .پس باعث انبساط قدرت دولتی شده است.(فرامرزیان،۱۳۷۶:ص۵۱۷)

۲-رویکرد دولتهای مستقر نسبت به احزاب وساختارهای حقوقی

در دوره هشت ساله دولت آقای خاتمی هم خانه احزاب شکل گرفت و هم بالغ بر ۲۰۰ تشکل سیاسی مجوز فعالیت گرفتند(که البته این تعدد بسیار احزاب یکی از ضعف‌های ساختاری قانون احزاب نیز است) و به احزاب، یارانه تعلق می‌گرفت. هر حزبی با توجه به تعداد اعضای شورای مرکزی، تعداد دفتر سیاسی و شمار دفاتری که در استان‌های سراسر کشور و کل اعضا دارند مبلغی را از دولت به عنوان یارانه می‌گرفتند تا بتوانند مشکلات اقتصادی اولیه خود را برطرف کنند و خود را تا حدودی تثبیت کنند. در حالی که پس از پایان دولت آقای خاتمی، این نگاه وجود نداشت. آقای احمدی نژاد گفت تا زمانی که مسجد داریم نیاز به حزب نداریم و مساجد احزاب ما هستند. این چنین نگاهی، درصدد تقابل با احزاب و محدود کردن آن است. در همین دولت‌های نهم و دهم بیش‌ترین محدودیت‌ها برای احزاب ایجاد شد. به عنوان نمونه، دولت احمدی نژاد با بهره گرفتن از قدرت کمیسیون ماده ۱۰ احزاب باعث شد برخی احزاب به حاشیه روند و بنابراین نگاه دولت‌های مستقر می‌تواند در تقویت یا افول احزاب موثر باشد. اگر وابسته به حزب بودن یک عیب تلقی نشود و یک ویژگی مثبت به حساب بیاید و چنانچه انتخابات به سمت حزبی شدن پیش رود و انتخابات با حضور احزاب قوی برگزار شود، دولت را هم پاسخگوتر می‌کند. یعنی وقتی نماینده یک حزب در قدرت حضور پیدا می‌کند نه تنها موظف است نسبت به عملکرد خودش پاسخگو باشد بلکه حزبی هم که او نماینده آن است، می‌بایست نسبت به عملکرد نماینده یا نمایندگانش پاسخگو باشد. اتفاقا همین امر نشان می‌دهد که ما نمی‌توانیم صحبت از اصلاحات دموکراتیک کنیم اما نقش احزاب را جدی نگیریم. به نظرمی رسد این دو مشکل جدی، یعنی ساختار ذهنی و باور عمومی جامعه از یک سو و ساختار حقوقی و رویکرد دولت‌های مستقر نسبت به احزاب از سوی دیگر در پیش روی احزاب وجود دارند.به نظر میرسد نگاه دولت دکتر روحانی به حزب، با توجه به اینکه وزیر کشور از ضرورت احزاب قوی و شناسنامه دار در کشور بحث می‌کند، نگاهی ایجابی و مثبت است و رویکردی کاملا متفاوت با رویکرد دولت گذشته دارد. فراجناحی از دیدگاه دولت جدید نه به معنای نگاه منفی به احزاب است بلکه به معنای این است که دولت در اداره کشور از افرادی استفاده کند که ملاک به کارگیری‌شان، تجربه، تخصص، توانمندی و به طور کل همه شاخصه‌های تعیین کننده یک مدیریت قوی در اداره کشور است. فراجناحی مورد تاکید رئیس دولت یازدهم، تاکید بر شایسته سالاری و به اعتقاد من ضرورتی برای اراده ملی برای حل مشکلات است. اگر نگاه دولت به احزاب، نگاهی ایجابی باشد، این نگاه تاثیر خودش را بر عملکرد دولت خواهد گذاشت.

۳- ضعف جامعه مدنی و نبود یا کمی تجربه ی مشارکت های سیاسی

ظهور نهادهای غیر حکومتی تحت عنوان جامعه ی مدنی در فرایند نوسازی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی امری ضروری است برخورداری این نهادها از استقلال عمل نسبی می تواند در تعدیل قدرت میان دولت و جامعه نقش مهمی ایفا کرده و با ممانعت از انباشت قدرت زمینه را برای توزیع مجدد آن را فراهم کند در واقع جامعه ی مدنی عبارت است از: حوزه ای از نهادهای مستقل تحت حمایت قانون که در آن افراد و اجتماعات از ارزش و اعتقادات متنوعی برخوردارند و گروه های خودگردان که در همزیستی مسالمت امیز با یکدیگر به سر می برند و به صورت نهادهای واسطه داوطلبانه میان دولت و افراد عمل می کنند . (قوام، ۱۳۸۴؛۱۵۲)
با توجه به تعریف مزبور لازمه ی ظهور جامعه ی مدنی – و زیر مجموعه های آن مانند احزاب- عبارت است : تعدد و تنوع بازیگران رقابت گروهی مشارکت گسترده ی سیاسی منابع متعدد قدرت و تنوع ساختاری شکل گیری خود جوش از پائین به بالا و استقلال عمل و چرخش نخبگان وجود چنین جامعه ی مدنی ای باعث تجدید کنترل و مهار قدرت حکومت گردیده و نوعی مباحثه چانه زنی اقناع و مصالحه میان مراکز گوناگون قدرت در راستای بهینه ترین صورت تامین منافع و مصالح عمومی و ملی را فراهم می سازد. (اخوان کاظمی، ۱۳۸۸؛۱۹۰)
اساسا احزاب سیاسی نیرومند و کارآمد نیز قبل از هر چیز نیازمند وجود جامعه ی مدنی توسعه یافته و توانا هستند این در حالی است که در پیشینه ی ناریخی ایرانیان به دلایل مختلفی مانند: وجود نظام سیاسی مستبد و مطلقه و تمرکز گرایی و دولت سالاری و وجود دوره های طولانی بحران ناامنی ساختار اجتماعی و اقتصادی ناهمگون و توسعه یافته نهادهای مشارکتی مستقل و نیرومند فرصت ظهور و تمرین دموکراسی نیافتند و اساسا تجربه ی مشارکت های سیاسی فعالانه در نظام های قبل از انقلاب اسلامی به دلیل فقدان مشروعیت سیاسی آنها وجود نداشته است و دولت های مزبور بدون واسطه ی نهادهای برخاسته از متن جامعه یا با دست سازی و دولت سازی تشکیل هایی مانند احزاب به کنترل هدایت سازماندهی و به کارگیری نیروهای اجتماعی در راستای منافع خود می پرداخته و هر گونه داعیه ی مخالف و دگراندیشی را بر نمی تافته و با سرکوب مواجه می نمودند.
متاسفانه پیشینه ی ضعف جامعه ی مدنی و نبود یا کم تجربگی مردم نهادها در تحقق مشارکت سیاسی فعال باعث کم توانی و ضعف پشتیبانی تاریخی از فعالیت تشکل ها و احزاب سیاسی امروز شده است .(اخوان کاظمی، ۱۳۸۸؛۱۹۱)

۴- نقش و عملکرد دولت و دولتمردان

احزاب به عنوان مصداقی از جامعه ی مدنی نقش حلقه های واسطه را میان مردم و دولت بازی می کنند و بسیار بدیهی است که عملکرد و نقش دولت ها چه از حیث سیاسی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگ ساز ی در نوع و میزان کارآیی احزاب بسیار موثر باشد . در تاریخ تحزب ایران، هر وقت سر کوب از ناحیه دولت ها زیاد بوده و تمرکز دولت سالاری افزون گشته فعالیت احزاب هم کاهش یافته است و هر گاه نیز بطور مقطعی از قدرت فائقه ی دولت کم شده و نسیمی از آزادی ورزیده و اعطای بیشتر حقوق و آزادی های مدنی توسط دولت سالاران به مردم و نهادهای مدنی صورت گرفته است، موج روی آوری به فعالیت های حزبی هم افزایش یافته است. از سویی عدم توجه دولت ها به مطالبات و خواسته های عمومی نیز چون باعث بی تفاوتی و انفعال سیاسی مردم می شود، از این طریق نیز مایه کاهش مشارکت سیاسی و اقبال عام نسبت به تحزب می گردد.
متاسفانه در حال حاضر- و از بعد از انقلاب –اجماع نظر کاملی درباره ی فایده مندی وجود احزاب در بین مسئولان بلند پایه ی نظام وجود نداشته است و نیز بسیاری از شخصیت های سیاسی از جمله پاره ای از کارگزاران دولت نهم مصر بودند که وابستگی خطی جناحی و حزبی ندارند و با غرور و افتخار می گویند که عضو حزب بودن با وابستگی جناحی و سیاسی داشتن- ولو در احزاب سالم – فی نفسه مقوله ای ضد ارزش تلقی می شود زیرا نگاه به تحزب به دلیل سوابق ضعیف پیشینی آن- نگاهی بدبینانه بوده و آن را به نوعی زمینه ای برای ایجاد تفرق و تفرقه می پندازند و یا موجبی برای جلوگیری از وحدت و یگانگی در جامعه ارزیابی می نمایند اگر چه وجود چنین نگرشی را می توان تا حدودی به عنوان واکنشی به افراطی گری های حزبی و سیاسی جریان دوم خرداد به حساب آورد ولی نمی توان ارتباط آن را هم با نگرش تاریخی بدبینانه به احزاب منتفی دانست نگرش تاریخی که بر مبنای آن با احزاب به عنوان یک سازمان قدرتمند در مقابل هیئت حاکمه مخالفت می شده و دولتمردان با استدلال جلوگیری از تعمیق شکاف های اجتماعی و قومی به تحزب روی خوش نشان نمی داده و تحزب را با تمرکز گرایی و وحدت و انسجام ملی متباین می دانسته اند. البته همه ی دولتمردان عالی مقام ایرانی در دوران جمهوری اسلامی چنین دیدگاهی نداشته اند به چند نمونه ی آنها اشاره می شود
از جمله حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی معتقد است:
«نحوه ی فعالیت حزبی در کشور جوابگوی نیازهای جامعه نیست و فقدان سیستم حزبی کارآمد در کشور یک نقص است» (هاشمی رفسنجانی، روزنامه جام جم، ۳خرداد ۸۵،ص۱) یا اینکه حجت الاسلام خاتمی از تشکل ها و نهادهای مدنی مانند احزاب به عنوان واسطه ای ضروری میان قدرت و مردم یاد می کند که باید از شکل گیری آنها استقبال نمود و گرنه به صورت زیرزمینی در می آیند، بنابراین باید رابطه ارگانیک میان احزاب و دولت شکل بگیرد. (احزاب وشوراها، صص۴۸،۴۹)
بعد از روی کارآمدن دولت نهم نسبت به موضوع احزاب و تحزب تفریط های جدی صورت گرفته است که یکی از آنها عدم تخصیص یارانه به این تشکل ها بوده است نگاه کم اهیت رئیس جمهور و برخی از وزرای دولت نهم به احزاب در اداره ی کشور باعث شده که دست اندرکاران فعالیت های سیاسی و حزبی به این باور برسند که « از فردای روزی که دولت نهم بر سرکار آمد احزاب و فعالان سیاسی و اجتماعی جامعه پیام سوم تیر را گرفتند نفی تحزب و حذف تدریجی جایگاه نهادگاهای مدنی چیزی نبود که دولتمردان نهم با ایما و اشاره و به تلویج به آن بپردازند».(شهاب الدین طباطبایی،”تحزب را جدی بگیرید “مندرج در سایت :
http:www.yaranebaran.com.news
البته این برداشت که دولت نهم مخالفت احزاب و روند تحزب است چندان نیز دور از واقعیت نبوده و پاره ای از اظهارات کارگزاران عالی رتبه ی این دولت و از جمله شخص رئیس جمهور به این باور دامن زده است .
این گونه بیانات واظهارات باعث شد که خانه ی احزاب ایران در نامه ای سر گشاده به رئیس جمهور نسبت به اظهارات برخی اعضای دولت درباره ی احزاب در ایران انتقاد نماید .
البته اظهارات رئیس جمهور احمدی نژاد به فضای ضد حزبی دولت نهم شدیدا دامن زده است ؛ ایشان اظهار داشته اند :
«دولت نهم جز به خدا و مردم به هیچ حزب و جناحی بدهکار نیست و آنچه در این مسیر برای این دولت اهمیت دارد. همانا رضایت خدا و مردم خواهد بود»
وی در آخرین بیان شدید اللحن خود در همایش طلاب در اواسط شهریور ۱۳۸۶ با اشاره به اینکه دولت تلاش کرده تا مردم را از اسارت عده ای که خود را مالک این مردم می دانند رها کند تاکید کرد : «این دولت هیچ نیازی به حزب ندارد و من یک ریال هم به آنها باج نداده و تا آخر هم نخواهم داد ».(محمود احمدی نژاد،دولت یک ریال هم به احزاب سیاسی باج نمی دهد»، روزنامه جام جم، شماره ی ۲۰۹۱،۱۷ شهریور۱۳۸۶،ص۲)
در هر حال اگر اتخاذ چنین مواضعی بعد از سیاست های حزبی افراطی دوره ی دولت هشتم از دید برخی طبیعی باشد ولی مسلم است که سیاست اقبال افراطی و یا ادبار تفریطی به احزاب از سوی دولتمردان جوابگو نیست و می بایستی با این تشکل هاکه نماینده ی نهاد های مدنی و مردمی می توانند باشند و در کشور ما دوره ی تکامل بلوغ فکری طبیعی خود را باید طی کنند با سماجت و مساعدت بیشتریر برخوردار کرد و مطمئنا در این صورت و با تمهید سایر ملزومات احزاب سالم و کارآمد توان ظهور و شکوفایی درعرصه ی کشور را خواهند یافت .

۵– اقتصاد دولتی و ناکارآمدی احزاب

شاید در اولین نگاه به رابطه عوامل اقتصادی و ناکارامدی احزاب آنچه که به ذهن خطور می نماید مسئله‌ی قوت یا ضعف منابع مالی احزاب و نحوه ی تامین آن باشد ولی در واقع موضوعات مهم دیگری همچون نوع ساختار اقتصادی یک نظام سیاسی میزان دولتی بودن آن وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم و هماهنگی با ناهماهنگی توسعه ی سیاسی با توسعه اقتصادی و مسائلی از این دست در موفقیت و یا عدم کامیایی احزاب موثر هستند.
نظام اقتصادی یک کشور بر نحوه ی شکل گیری و قدرت یابی و مانور احزاب و نهادهای مدنی موثر است. شایان ذکر است در گذشته و پس از انقلاب از دولت ایران و جمهوری اسلامی با نام «دولت رانتیر» یعنی دولت با پشتوانه ی در آمدهای نفتی یاد شده و می شود در واقع درآمدهای نفتی باعث می شود که نظام سیاسی وابسته به آن خود را چندان ملزم به کسب موافقیت و رضایت گروه های سیاسی ننموده و درآمدهای نفتی و هزینه ی آن کمبود یا کاهش مشروعیت سیاسی خود را جبران کند. دولت رانتیر چون به جامعه وابسته نیست معمولا نقشی برای گروه ها و تشکیل ها و نهادهای بر آمده از آن نیز قائل نیست.
در دولت های بعد از انقلاب اسلامی نیز اگر چه سهم صادرات و عایدات غیر نفتی افزوده شده و از وابستگی به در آمدهای نفتی کاسته گردیده ولی هنوز نیز اقتصاد ایران، اقتصادی وابسته به درآمدهای نفتی و «رانتیر» است .(اخوان کاظمی، ۱۳۸۸؛۱۹۸)
اقتصاد ایران در گذشته و در حال حاضر عمدتا اقتصادی دولتی بوده است و بخش های تعاونی و خصوصی تاکنون به اندازه ی کافی قوی نبوده و اساسا در حوزه ی فعالیت احزاب حضوری نداشته اند در واقع اصل ۴۴ قانون اساسی تاکنون به معنای واقعی و شایسته تحقق نیافته است و ابلاغ سیاست های تحقق این اصل توسط رهبر معظم انقلاب و تاکید ایشان بر اهمیت تحقق این اصل حاکی از بیماری اقتصاد کشور و مشکلات وارده از این ناحیه است بیماری اقتصاد دولتی مورد تاکید همه ی مسئولین کشور بوده است؛
بدیهی است در فضایی که نظام سیاسی درگیر شدیدترین معضلات اقتصادی است احزاب و فرایند تحزب از بستر لازم انجام فعالیت آن هم در تعامل ضروری با دولت و ملت بی بهره خواهند بود ضمن اینکه تامین منابع مالی آنها نیز دچار آسیب و نقصان فراوانی خواهد گشت.

گفتار دوم: ضعف ها و کاستی های عملکردی در نهادهای مدنی

ضرورت تحزب در ایران شناخته نشده است. عموما زمانی نهاد اجتماعی شکل می‌گیرد که ضرورت داشته باشد. باید دید نیازی که در غرب برای ایجاد حزب وجود داشته، در سایر کشورها از جمله ایران هم وجود دارد یا نه، و اگر این نیاز وجود دارد، حزب ایجاد کنیم. مشکل نظریه‌پردازی در ایران این است که خیلی مفاهیم و نهادها را وارد کرده‌ایم، بدون اینکه برای آنها نیاز و ضرورتی وجود داشته باشد..زمانی حزب ضررت و معنا پیدا می‌کند که کسانی بخواهند علایق را جمع‌بندی کنند و به زبانی قابل فهم آن را بیان کنند. همچنین حکومتی باشد که گوش شنوا داشته باشد و بخواهند به این منافع توجه نشان دهد.
در تاریخ معاصر ما، جامعه مطالبه‌گر و مشارکت‌جو نبوده و به لحاظ فرهنگ و ساختار سیاسی و میزان سواد جامعه، حکومت احزاب سیاسی را خصم خود می‌دیده و آن را قبول نداشته و جایگاهی برای آن در نظام سیاسی قائل نیست. از سوی دیگر، می‌شود جامعه هم به علت عملکرد نادرست احزاب سیاسی، نسبت به احزاب بی‌اعتمادی شده، وقتی در محافل عمومی صحبت از حزب به میان می‌آید، در ذهن مردم مسائل منفی تداعی می‌شود .
میتوان پیشرفت‌ دربرخی حوزه‌ها را پیش‌نیاز ایجاد احزاب سیاسی دانست و اظهار کرد: جامعه باید به درجه‌ای از پیچیدگی منافع رسیده باشد، و شکاف‌های اجتماعی در آن فعال باشند. در واقع حول شکاف‌های اجتماعی علایق و منافع شکل گرفته باشد و ضرورت وجودی حزب برای نمایندگی این علایق و منافع به وجود آمده باشد. بالطبع، در جوامعی که شکاف‌های اجتماعی فعال نباشد معمولا فرصتی برای احزاب سیاسی هم به وجود نخواهد آمد چراکه به دلیل پیوستگی علایق، ضرورتی برای احزاب وجود ندارد.
در کشورهای دموکراتیک، دولتها حزبی هستند.یعنی از طریق فعالیتهای حزبی وانتخاباتی به قدرت رسیده اند .در جوامع غیر دموکراتیک برعکس احزاب ساخته ی دولت اند .دولتهای خودکامه احزاب دولتی می سازند که هم توجیه گر قدرت انحصاری خود باشد هم مانع شکل گیری احزاب ورقابت انتخاباتی و گردش قدرت شوند .به طور مثال در زمان حکومت پهلوی که تمام قدرت سیاسی از بالا کنترل می شد تشکیل احزاب آزاد نیز ممکن نبود. رژیم برای توجیه خود احزابی مانند حزب ایران وحزب رستاخیز را ساخت، تا نهادی در حمایت از قدرت خود بسازد و از تشکیل احزاب آزاد جلوگیری کرد امروز نیزاحزاب دولت ساخته، اتحادیه های کارگری و سازمانهای مدنی به همین منظور به وجود آمدند .در واقع گردانندگان این گونه احزاب وسازمانها، حقوق بگیر دولت وقت هستند نه تشکیل دهندگان دولت وقت یا رقبای سیاسی آن…تا زمانی که دولت اقتصاد را در مهار خود دارد، قدرت سیاسی نیز در انحصار آن باقی می ماند.(علمداری، ۱۳۸۵:ص۸) در ایران، ابتدا قدرت ها شکل می گیرندو دولت ها تشکیل می گردند و سپس براساس تمایلات قدرت حاکمه، احزاب تشکیل میشوند.
ظهور حزب کارگزاران سازندگی از دل دولت سازندگی و حزب مشارکت از دل دولت دوم خرداد نمونه های روشن از این منش سیاسی هستند. به همین دلیل این احزاب اولا فراگیری خود را پس از واگذاری قدرت از دست می دهند و ثانیاً برای جایگزینی منابع مالی- در اثر از دست دادن رانت های نفتی، قدرت، مالی و اطلاعاتی- اقدام به فعالیت های اقتصادی می نمایند و در نتیجه وجهه سیاسی آنها مخدوش می شود.افول احزاب دولت ساخته پس از رها شدن از قدرت شاهد خوبی برای این مدعاست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ب.ظ ]




برای هر کس که ارتباطی با خدا و سر و کاری با دعا دارد، تأثیرات خارق‌العاده و معجزات دعا، در ردیف بدیهیات و مشاهدات روزمره است. اگرچه برای بی‌دینان و ناباوران، باورنکردنی و محال است؛ ولی کمتر سال و ماه و حتی هفته و روزی است که مسلمین و بالاخص شیعیان آثار و برکات دعا را احساس نکنند، بویژه پاکان، نیکان، پرهیزگاران و عارفان بیش از سایرین آثار حیرت‌انگیز دعا را مشاهده می‌کنند. در اماکن مشرفه، مسجدالحرام، حرم مطهر امامان (علیم السلام)، مسجد جمکران، مسجد سهله، حرم امام خمینی رحمت‌الله‌علیه، در جلسات مذهبی دعا، آثار شگفت‌انگیزی مشهود می‌گردد و در آستان مقدس ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا u و بارگاه منور خواهر مکرمه‌اش حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) مکرر شفا یافتن بیماران صعب‌العلاج که کور مادرزاد و فلج مادرزاد نیز در میان آنها بوده است در اثر دعا و توسل دیده شده است. آثار ارزشمند دعا و توسل در روزها و شب‌های قدر، یازده ذیقعده، … و هنگام تلاوت قرآن، اثرات دعا بسیار واضح است. اگر در اسلام، جز وظیفه و تکلیف دعا، چیز دیگری نبود و مسلمانان آن را با شروط و آدابش انجام می‌دادند برای تأمین سعادت دنیا و آخرتشان کافی بود، چون مبدأ تمام خیرات، برکات، نیت‌ها و سعادت‌ها، خداوند می‌باشد. دعا بزرگترین عامل جلب فیض از خداوند است. لطف و کرم پروردگار با نیایش و راز و نیاز به حال بنده می‌رسد. به خاطر این که اهمیت و ارزش فوق‌العاده دعا بهتر، روشن گردد، به عنوان نمونه برخی از فواید نیایش و تضرع به درگاه الهی متذکر می‌شود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آثار اصلی، آثار فرعی؛
آثار اصلی؛
عبادت خدا و یا همان کمال انسان در پرتو عبادت خدا (بزرگ‌ترین ثمره دعا)،شناخت خدا یا همان کسب معرفت ،خوف از خدا، اجتناب از معصیت ،امید و اطمینان.به عنوان نمونه مورد اول توضیح داده می‌شود:برخی تصور کرده‌اند که اثر تربیتی دعا فقط از جهت تلقین به نفس است؛ یعنی وقتی انسان مطالب خوبی را به زبان می‌آورد به خودش تلقین می‌کند که باید این چنین باشد به طور مثال با خواندن دعای مکارم الاخلاق به نفس تلقین می‌شود که باید اخلاق خود را اصلاح کند، صفات خوب کسب کند و از صفات بد اجتناب ورزد. اینان اثر تربیتی دعا را فقط در همین جنبه می‌دانند و دعاهایی را که فاقد این جنبه باشد، دعاهای استعماری قلمداد می‌کنند.
این تصور ناشی از کوته‌بینی وشناخت ناقص نسبت به معارف اسلامی است. بزرگترین اثر دعا حقیقت عبادی است که در آن نهفته است همان که موجب تکامل معنوی انسان و انسانیت او می‌شود. البته ممکن است در بعضی از دعاها آثار تلقین به نفس و نظایر آن نیز وجود داشته باشد. اما این آثار مانند حرکت آرواره‌ها به هنگام غذا خوردن است که در عین کار‌جویدن غذا را انجام می‌دهند، خود نیز ورزش می‌کند و از این جهت تقویت می‌شوند. این ورزش را نمی‌توان فایده‌ی حقیقی غذاخوردن است که در عین آنکه کارجویدن غذا را انجام می‌دهد، خود نیز ورزش می‌کنند و از این جهت تقویت می‌شوند این ورزش را نمی‌توان فایده‌ی حقیقی غذاخوردن دانست فایده حقیقی غذاخوردن تأمین مواد لازم برای بدن است.
فایده‌ی حقیقی دعا نیز توجه به خدا و بندگی اوست.این‌گونه آثار که گاهی بر بعضی از دعاها مترتب می‌شود. فواید بسیار ناچیزی است که در مقابل فایده‌ی اصلی چیزی به حساب نمی‌آید. کمال انسان در این است که فقر خود را نسبت به خدا درک کند و به این حقیقت اعتراف کند.
زمانی که انسان نسبت به این واقعیت اعتراف نکند، فقر خود را به درستی نشناسد به کمال انسانی نائل نمی‌شود. یکی از چیزهایی که موجب می‌شود انسان به این معرفت نزدیک گردد یا معرفت او کامل شود، دعاست، دعا خود عبادت و تنها راه تکامل انسان نیز معین است.
بنابراین، دعا یکی از راه های تکامل انسان است.
آثار فرعی
آثار فردی ،آثار اجتماعی ،آثار دنیوی، آثار اخروی
آثار فردی
آثار فردی عبارتند از: حفظ پرورش سجایای اخلاقی ، پاکی و پاکیزگی، خود سازی، تلقین نفس، طغیان نفس یا اجتناب از معصیت، موفق به توبه و استغفار، انقطاع از غیر حق، کسب اخلاق خدایی ، نجات از نفاق، طرد شیطان به وسیله دعا، نورانی شدن دل، حیلت و شفای دل، کلید دوستی و انس با خدا، بهترین غذای روح، پرورش عواطف، ایجاد معنویت و عرفان و آرامش روانی.
به عنوان نمونه مورد اول توضیح داده می‌شود: اگر ایمان به خدا در جامعه و در درون خود وجود نداشته باشد، به طور کلی نمی‌توان بنیان محکمی برای ساختمان سجایای اخلاقی بنیان نهاد و ارائه نمود. چرا که وقتی در دنیا، ماده‌ی کر و کور، حاکم و همه‌کاره‌ی جهان باشد، ارائه هرگونه نظام اخلاقی، نه تنها وجهی ندارد، بلکه ضمانت اجرایی هم نمی‌تواند داشته باشد. البته با فشار تبلیغات و وضع قوانین و قوای مسلح می‌توان چند صباحی مردم را به اموری وادار کرد و نام آن را قوانین اخلاقی یا رعایت آنها گذاشت ولی وقتی پای تبلیغات و فریب یا زور به میان آمد، معلوم است که نام آن را هر چیز دیگری، غیر از اخلاق می‌توان گذاشت.
بنابراین، اصل طرح نظام اخلاقی، بدون پشتوانه‌ی ایمان و معنویت کاری است عبث و با وجود ایمان و طرح نظام اخلاقی بر اساس آن نیز، خطر پایان نیافته است و ضمانت اجرایی آن، در فرد و جامعه، کامل نمی‌باشد. درست است که بهترین ضامن اجرایی مسائل اخلاقی، ایمان درونی و قلبی افراد است، ولی همان طور که اشاره شد، این ایمان (ابتدایی) با گناه یا به تعبیری با مخالفت نظام اخلاقی، منافاتی ندارد. برای راه حل این مسأله، درست است که باید قوانین کیفری و دادگاه وجود داشته باشد، ولی همان طور که در جوامع مختلف دیده می‌شود، این اقدامات نمی‌تواند ضامن اجرایی کامل باشد. آنچه که می‌تواند در همه حال و شرایط، مؤثر باشد و انسان را از خطا و گناه نجات بخشد و در صورت ارتکاب، خرد را، به پشیمانی و در صورت امکان، جبران آن وادارد، تقویت ایمان بوسیله‌ی ذکر و یاد خدا است. اگر انسان به این مرحله رسید، همه‌ی سجایای اخلاقی، نه تنها بر بنیانی محکم، استوار است، بلکه به بهترین وجه اجرا می‌گردد.
آثار اجتماعی؛
آثار اجتماعی عبارتند از: از بین بردن خودخواهی، تشویق به فعالیت، دفع بلا، باعث تحکیم باور به نبوت، امامت لزوم رهبری معصومین (علیهم السلام) و ایجاد امید در جامعه بشری و تقویت روحیه احساس مسئولیت نسبت به جامعه.
به عنوان نمونه مورد اول بررسی می‌شود: برای استجابت دعا بهتر آن است که انسان برای دیگران دعا کند سپس برای خود، چنانکه امام صادق u می‌فرمایند: «هر کس چهل مؤمن را قبل از خود دعا کند، دعایش مستجاب می‌شود.»
آثار اخروی؛
آثار اخروی شامل سه مورد می‌شود: نجات از دوزخ، محبوبیت نزد خدا، به‌دست آوردن منزلت نزد خدا.
که برای مثال نجات از دوزخ را بیان می‌کنیم: رسول اکرم e می‌فرمایند: «در قیامت امر می‌شود، عده‌ای را به جهنم ببرند. خداوند به مالک جهنم می‌فرمایند: به آتش بگو پاهایشان را نسوزاند چون که به مسجد می‌رفتند. صورتشان را نسوزاند به خاطر وضو گرفتنشان و دست‌هایشان را نسوزاند چون هنگام دعا دست‌ها را بالا می‌گرفتند.»
آثار دنیوی؛
آثار دنیوی را می‌توان در این سه مورد خلاصه کرد: اثر دعا در حل مشکلات، شفای دردها، جلب روزی.
برای آشنایی بهتر اثر دعا در حل مشکلات را عنوان می‌کنیم: خداوند متعال در قرآن کریم در مورد حل مشکلات و شکستن بن‌بست‌ها به وسیله دعا و نیایش می‌فرمایند: « کسی که اجابت می‌کند دعای شخص مضطر را و برطرف می‌کند از او رنج و بدی را.»
آری در آن هنگام که تمام درهای عالم اسباب به روی آدم بسته می‌شود و کارد به استخوانش می‌رسد و از هر نظر درمانده و مضطر می‌گردد تنها کسی که می‌تواند قفل مشکلات را بگشاید و بن‌بست‌ها را برطرف سازد و نور امید را در دل‌ها بپاشد و درهای رحمت را به روی انسان‌های درمانده بگشاید، تنها ذات پاک اوست از آنجا این واقعیت به عنوان یک احساس فطری در درون همه انسان‌ها وجود دارد، بت‌پرستان نیز به هنگامی که در میان امواج خروشان دریا گرفتار می‌شوند، تمام معبودهای خود را فراموش کرده، دست به دعا برمی‌دارند.

منابع

    • قرآن مجید.
    • صحیفه سجادیه، ترجمه محسن غرویان وعبد الجواد ابراهیمی ،انتشارات الهادی ،چاپ پنجم ، ۱۳۷۹ش .
    • نهج البلاغه، ترجمه محمّد دشتی ،انتشارات مشهورچاپ چهارم ،۱۳۸۰ش .

۱-عبد الکریم،المستفاد من قصص القرآن للدعوه ،بیروت ،مؤسسه الرساله ،۱۴۱۷ق،۱۹۹۷م جلد ۱.
۲-کلینی محمّد بن یعقوب ، اصول کافی ،انتشارات دار الکتاب اسلامیه ، تهران ،۱۳۶۵ش ، جلد ,۱ ۲ .
۳-مجلسی محمّد باقر ،بحارالانوار،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق،جلد ۹۰ ,۹۱,۹۳,۶۱.
۴-نوریها حسنعلی ، پرورش در پرتو نیایش،انتشارات دارالفکر ،چاپ اوّل، ۱۳۷۲ش .
۵-نجفی خمینی محمّد جواد ،تفسیر آسان ،انتشارات اسلامیه ،چاپ اوّل ، تهران ،۱۳۹۸ق،جلد ۱,۸.
۶-قریشی سید علی اکبر ،تفسیر احسن الحدیث ،انتشارات بعثت ،چاپ سوّم ،تهران ،۱۳۹۸ق ،جلد۱,۸ .
۷-طباطبایی سیدمحمّد حسین ،تفسیر المیزان ،دارالکتاب اسلامیه ،تهران ،۱۳۹۷ق،جلد ۲,۷,۱۷,۱۱,۱۲,۶ .
۸-شاه عبد العظیمی حسین بن احمد حسینی ،تفسیر اثنا عشری،انتشارات میقات ،چاپ اوّل ،تهران ۱۳۶۳ش،جلد ۶ .
۹-جوادی آملی ،تفسیر تسنیم ،انتشارات اسراء،چاپ اوّل ،۱۳۸۲ش ،جلد ۵.
۱۰-بروجردی سید محمد ابراهیم ،تفسیر جامع ،انتشارات صدر ،تهران ،چاپ ششم ، ۱۳۶۰ش،جلد ۶ .
۱۱-علامه طبرسی ، تفسیر جوامع الجامع ،ترجمه علی عبد الحمیدی ،انتشارات پژوهش های اسلامی ،چاپ دوّم ،۱۳۸۵ش ،جلد ۵.
۱۲-فیض کاشانی محسن ، تفسیر صافی ،انتشارات صدر ،چاپ دوّم ، تهران ،۱۴۱۵ق،جلد ۱ .
۱۳- عاملی ابراهیم ،تفسیر عاملی ،انتشارات صدوق ،تهران ،۱۳۶۰ش،جلد ۷ .
۱۴-مغنیه محمد جواد ، تفسیر کاشف ، انتشارات دار الکتاب اسلامیه،چاپ اول ،تهران، ۱۴۲۴ق جلد۳.
۱۵-امین سیده نصرت ،تفسیر مخزن العرفان ،انتشارات نهضت زنان ، ۱۳۶۰ ش جلد۲,۹,۱۱.
۱۶-علامه طبرسی ، تفسیر مجمع البیان ،ترجمه دکتر میر باقری ،انتشارات فراهانی ،۱۳۵۰ش جلد۵,۱۵ .
۱۷-غیوری سید علی ،تفسیر مبین ،انتشارات دار اسلامیه ،چاپ اول ، ۱۳۵۸ش جلد۴.
۱۸-مکارم شیرازی ناصر ،تفسیر نمونه ، انتشارات دار الکتاب اسلامیه ،۱۳۵۸ش جلد۱,۱۳.
۱۹-قرائتی محسن ، تفسیر نور، انتشارات مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن ،چاپ پنجم ، ۱۳۸۳ش جلد۱ .
۲۰-قائنی مهدی،دعا از منظر دانشمندان، انتشارات دارالفکر،چاپ اوّل ،۱۳۶۳ش.
۲۱-مدرسی سیدمحمّد تقی ،دعا پرواز روح وراه زندگی ،ترجمه مصطفی کمال نژاد ، انتشارات مطلع فجر،چاپ اوّل، ۱۳۷۰ش .
۲۲-اسدی گرمارودی اسدالله، راز ورمز نیایش ، انتشارات سبحان ،چاپ دوّم ،۱۳۷۴ش .
۲۳ – باقی عبدالعلی ، راز ونیاز وسوز وگداز ، انتشارات جلالی ،چاپ اوّل ،۱۳۶۲ش .
۲۴-حسن زاده آملی حسن ،رساله نور علی نور در ذاکر ومذکور،انتشارات تبلیغ ،تهران، ۱۳۷۱ش .
۲۵-میر شاه جعفری سید ابراهیم ،رهیافتی به نظام تربیتی اسلام ،انتشارات دانشگاه شیراز ،بی جا ،بی تا .
۲۶-مجلسی محمد تقی ، روضه المتقین ،انتشارات حوزه علمیه قم ،۱۳۹۹ق،جلد ۱ .
۲۷-قمی شیخ عباس ، سفینه البحار و مدینه الحکم والاثار ، انتشارات فراهانی ،جلد ۱ .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ب.ظ ]




استاد شهید آیه اللّه مطهرى در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ هجرى شمسى مطابق با ۱۲ جمادى الاولاى ۱۳۳۸ هجرى قمرى در قریه فریمان- که اکنون تبدیل به بخش شده است- واقع در ۷۵ کیلومترى شهر مقدّس مشهد در یک خانواده اصیل روحانى چشم به جهان مى‏گشاید. پس از طىّ دوران طفولیّت به مکتبخانه رفته و به فراگیرى دروس ابتدایى مى‏پردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علمیّه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدّمات علوم اسلامى اشتغال مى‏ورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیّت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیّه قم مى‏شود در حالى که به تازگى مؤسس گرانقدر آن آیه اللّه العظمى حاج شیخ عبد الکریم حائرى یزدى دیده از جهان فرو بسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرّسان بزرگ آن، آیات عظام سید محمّد حجّت، سید صدر الدین صدر و سید محمّد تقى خوانسارى به عهده گرفته‏اند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیه اللّه العظمى بروجردى (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینى (به مدت دوازده سال در فلسفه ملّا صدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علّامه سیّد محمد حسین طباطبائى (در فلسفه: الهیّات شفاى بوعلى و دروس دیگر) بهره مى‏گیرد. قبل از هجرت آیه الله العظمى بروجردى به قم نیز استاد شهید گاهى به بروجرد مى‏رفته و از محضر ایشان استفاده مى‏کرده است. مؤلّف شهید مدتى نیز از محضر مرحوم آیه اللّه حاج میرزا على آقا شیرازى در اخلاق و عرفان بهره‏هاى معنوى فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهرى مى‏توان از مرحوم آیه اللّه‏سیّد محمّد حجّت (در اصول) و مرحوم آیه اللّه سید محمّد محقّق داماد (در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعى و سیاسى نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.درسال ۱۳۳۱ درحالى که ازمدرّسین معروف و ازامیدهاى آینده حوزه به شمارمى‏رود به تهران مهاجرت مى‏کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانیهاى تحقیقى مى‏پردازد. در سال ۱۳۳۴
اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشکیل مى‏گردد. در همان سال، تدریس خود در دانشکده الهیّات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مى‏کند. در سالهاى ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامى پزشکان تشکیل مى‏شود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن مى‏باشد که بحثهاى مهمّى از ایشان به یادگار مانده است.
از سال ۱۳۴۱ که نهضت امام خمینى آغاز مى‏شود استاد مطهّرى به طور فعّال در کنار امام بوده است به طورى که مى‏توان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مى‏شود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مى‏گردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مى‏شود.
پس از تشکیل هیئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى عهده‏دار رهبرى این هیئتها مى‏گردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایى کادر رهبرى هیئتهاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مى‏شود ولى از آنجا که قاضى‏یى که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتى در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام مى‏فرستد که حق استادى را بجا آوردیم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر مى‏برد.
پس از تبعید امام خمینى به خارج از کشور مسؤولیت استاد مطهرى و یارانش سنگینتر مى‏شود. در این زمان وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه مى‏دهد. به طور کلى استاد شهید که به یک نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى، براى اسلامى کردن محتواى نهضت تلاشهاى ایدئولوژیک بسیارى نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طورى که مى‏توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت
تکروى و کارهاى خودسرانه و بدون مشورت یکى از اعضاى هیئت مدیره و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ایجاد یک شوراى روحانى که کارهاى علمى و تبلیغى حسینیّه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال ۱۳۴۹علیرغم زحمات زیادى که براى آن مؤسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادى که به آینده آن بسته بود، در حالى که در آن چند سال خون دل زیادى خورده بود از عضویّت هیئت مدیره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.
در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیّه‏اى با امضاى ایشان و حضرت علامه طباطبائى و آیه اللّه حاج سید ابو الفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى کمک به آوارگان فلسطینى و اعلام آن طىّ یک سخنرانى در حسینیّه ارشاد، دستگیر شد و مدت کوتاهى در زندانى تک سلّولى بسر برد. از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ برنامه‏هاى تبلیغى مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیّه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهرى دستگیر و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهاى خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد مى‏کرد. بعد از مدتى مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال ۱۳۵۳ ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیّت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پربرکتش ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف کتاب است. این امر خصوصا در سالهاى ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروههاى چپ و پدید آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود مى‏رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهرى اولین شخصیتى است که به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پى مى‏برد و دیگران را از همکارى با این سازمان باز مى‏دارد و حتى تغییر ایدئولوژى آنها را پیش‏بینى مى‏نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنى بر تدریس در حوزه علمیّه قم هفته‏اى دو روز به قم عزیمت نموده و درسهاى مهمّى در آن حوزه القا مى‏نماید، و همزمان در تهران نیز درسهایى در منزل و غیره تدریس مى‏کند. در سال ۱۳۵۵ به دنبال یک درگیرى با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرّر بازنشسته مى‏شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکارى تنى چند از
شخصیتهاى روحانى، «جامعه روحانیّت مبارز تهران» را بنیان مى‏گذارد بدان امید که روحانیّت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانى پیدا کند.
گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمینى پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولى در سال ۱۳۵۵ موفق گردید مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینى درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‏هاى علمیّه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیه اللّه سیّد مصطفى خمینى و آغاز دوره جدید نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرارمى‏گیرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ایفا مى‏نماید.
در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفرى به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو مى‏کند و در همین سفر امام خمینى ایشان را مسؤول تشکیل شوراى انقلاب اسلامى مى‏نماید. هنگام بازگشت امام خمینى به ایران مسؤولیّت کمیته‏ استقبال از امام را شخصا به عهده مى‏گیرد و تا پیروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود، تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریکى شب در حالى که از یکى از جلسات فکرى سیاسى بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت مى‏رسد و امام و امّت اسلام در حالى که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظیم فرو مى‏روند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهّرش. ( مطهری ، ۱۳۷۸، مقدمه‏ج‏۱ ، صص۱۲- ۹) .
ب )پیشینه تحقیق
استفاده از تجربیات ، پژوهش هاو نظریه هایی که در رابطه با موضوع می باشد به ما کمک می کند تا راه رفته را بار دیگر طی نکنیم و با استناد به یافته های آنان قدم های مستدل و محکم بهتری در راه انجام پزوهش خود برداریم . در این قسمت از تحقیق ، تلاش می گردد تعدادی از عناوین تدوین شده و مرتبط با موضوع پایان نامه مورد اشاره و بررسی قرار گیرد .
۲-۷- پایان نامه ها
کلبعلی ، ایراندخت ،بررسی عواطف از منظر فیلسوفان متأخر غرب و متفکران مسلمان ، رساله دکتری چاپ نشده ، ۱۳۸۵.
در این رساله ابتدا به بررسی شرح حال برخی از اندیشمندان غربی و مسلمان پرداخته شده است و سپس نظریات و آراء آنان در باب عواطف بیان گردیده است ، و روش های تربیتی آنان نیز در ادامه آورده شده است . در این رساله از میان اندیشمندان غربی بیشتر نظریات هیوم و در میان اندیشمندان مسلمان بیشتر نظریات غزالی بیان شده است . شایان ذکر است که در این رساله تنها به بررسی تربیت عاطفی پرداخته شده ، در حالیکه در پژوهش حاضر جایگاه عاطفه در تربیت اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است .
کلبعلی ، زهره ، نقش عواطف در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه ، پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا ، ۱۳۸۲.
تحقیق با هدف اینکه تا چه اندازه تقویت عواطف در شخصیت سازی و تربیت افراد مؤثر است و چگونه می توان از این طریق روابط اجتماعی را استحکام بخشید ، صورت گرفته است ، لذا با مراجعه به نهج البلاغه و سفارش های امیر المؤمنین علی ( ع) نتیجه گیری شده است که ، انسان از نظر نهج البلاغه موجودی هدفداراست و هدف غایی او رسیدن به قرب الهی است و همین هدف تعهد و حرکت در او به وجود می آورد و او را اثر گذار و اثر پذیر و مسئول می نماید ، و موجب می شود تبعیت از حق و عمل به تکلیف مطرح باشد . لازم به ذکر است که ما در مبانی نظری خود از بخش دوم این پایان نامه بهره برده ایم .
میرشاه جعفری ، ابراهیم ، بررسی جایگاه عقل در نظام تربیتی اسلام ، رساله دکتری ، دانشگاه تربیت معلم تهران ، ۱۳۷۶.
محقق تلاشش بر این بوده که آثار تربیتی و نتایج آن را در ابعاد عقلانی و عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی به تفکیک مورد بررسی قرار دهد ، همچنین آثار تربیتی به کار گیری عقل در بعد عقلانی شخصیت نیز ذکر شده از قبیل : تردید منطقی و مشورت با دیگران ، ژرف اندیشی و تعمق ، عاقبت اندیشی و آینده نگری ، سعه صدر ، عبرت گیری ، دانش دوستی ، عدم شتاب در قضاوت ، ثبات ، اتکابر نیروی عقل . همچنین با
استناد به آیات و روایات بسیاری مرتبط با عقل به خوبی جایگاه والای عقل و تعقل را شرح داده است . ما در بحث مفهوم شناسی عقل ، نقش و جایگاه عقل ، ارزش و اعتبار عقل در قرآن و روایات ، بسیار از این تحقیق بهره برده ایم .
یار محمدیان ، احمد ، مقدمه ای بر تربیت عاطفی در اسلام ، پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه تربیت مدرس ، ۱۳۷۱.
در این تحقیق عاطفه بعنوان یکی از پایه های اساسی شخصیت افراد عاملی برای ادامه حیات و بقای او و کانون اصلی آن قلب می باشد .

عواطف از آن جهت که رفتار ، اعمال ، افکار و تصمیمات انسان را تحت الشعاع خود قرار می دهند ، از اهمیت خاصی برخوردارمی باشند . تربیت عاطفی باعث می شود که عواطف مختلف انسان به صورت متعادل و متناسب شکوفا شود ، که این امر خود بر روی سایر ابعاد وجود آدمی تأثیر می گذارد . عواطف برای ادامه حیات و بقای انسان مفید است .
در این پژوهش به سئوالاتی از قبیل : عاطفه و هیجان چیست ؟ از کجا ناشی می شوند ، چه تأثیراتی دارند ؟ پاسخ داده شده است . در این تحقیق ، عاطفه از نظر اسلام و اخلاق بررسی شده و همچنین روش های درمان بعضی از عواطف مثل : ترس ، خشم و نظیر اینها بیان شده ، نظرات دانشمندان قدیم و جدید غربی و اسلامی بیان شده و انواع عواطف از جمله عواطف انسانی و حیوانی ، عواطف مثبت . منفی بررسی گردیده است . که ما در مبحث مفهوم شناسی عاطفه و عاطفه در اسلام بسیار از این تحقیق بهره برده ایم .
۲-۸- مقاله ها
بهشتی ، محمد ، « تربیت ، اخلاق و تربیت اخلاقی » ، نشریه معارف ( شماره ۱۰) .
در این مقاله مؤلف به تعریف تربیت اخلاقی پرداخته است :
« بر انگیختن ، فراهم ساختن و به کار بستن ساز و کارهای آموزشی و پرورشی در جهت دریافت گزاره های اخلاقی و شتاختن و شناساندن فضایل ورذایل و زمینه سازی برای ایجاد نگرش و روی آوردن به اخلاق
حسنه و پای بندی و عینیت دادن ارزش های اخلاقی ، به منظور رسیدن به سعادت و کمال جاودانه تربیت اخلاقی نام دارد » .ارکان این تعریف عبارتند از :

    1. انگیزش در جهت احساس نیاز نسبت به مسائل اخلاقی و تخلق به اخلاق حسنه
    1. آموزش آموزه های اخلاقی و شناخت فضایل و رذایل
    1. التزام ، پای بندی و تقید به اخلاق حسنه و اعتقاد به پیراسته سازی دل و جان از اخلاق بد
    1. توانایی در جهت عملی کردن اخلاق خوب و توانایی بر مهار خود از اخلاق بد .
    1. جهت گیری بر پایه رسیدن به سعادت و کمال جاودانه .

بنابراین دانش تعلیم وتربیت از داده ها و یافته های اخلاق بهره می گیرد و با ساز و کارهای خود نگرش و رفتار اخلاقی را در فرد ایجاد می کند و در گام نخست آدمی را از خود محوری هایش رهایی می دهد و به او رنگ خدایی می دهد .
امروزه جدا انگاری اخلاق و تربیت تردید ناپذیر است . تربیت فرایند بسیار گسترده است و گستره آن به تمامی ابعاد ، توانایی ها ، قابلیت ها و به همه شئون وجو آدمی گسترانده شده و تمامی زمینه های وجود آدمی را در برمی گیرد . امّا فرایند اخلاق ، یکی از ساحت های تربیت به شمار می آید . از این رو می توان گفت : تربیت اقسام فراوانی دارد و از آن جمله تربیت عقلانی ، دینی ، اخلاقی ، جنسی ، عاطفی ، عرفانی ، مدنی و اجتماعی و … می باشد .
به گفته برخی از صاحبنظران ، تعلیم وتربیت تا قرون متمادی تنها بر ملاحظات فلسفی و اخلاقی مبتنی بود ، امروزه نیز به رغم تسلط دانش بشر در زمینه های زیست شناسی ، جامعه شناسی ، روان شناسی در تعلیم وتربیت ، باز این نکته آشکار تر شده که علم و دستاوردهای فنی آن نه تنها کافی نیست ، بلکه همچنان باید ملاحظات اخلاقی و فلسفی سهم اصلی را در تعلیم وتربیت بر عهده داشته باشند . زیرا در بررسی اهداف و غایات تربیت نه در صلاحیت علم ، نه در حد تکنیک بلکه در صلاحیت فلسفه و اخلاق است . از این مقاله نیز در فصل دوم پایان نامه در قسمت مبانی نظری استفاده شده است .
پور پور راوندی ، قاسم ، جایگاه عقل در تربیت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی ، مجله پژوهش دینی ، دانشگاه کاشان ، ۱۳۹۰.
علامه طباطبایی از جمله مفسرانی است که به تفکر و تعقل و نقش ویژه آن در تربیت انسان اهتمام خاصی داشته است . در این مقاله راهکارهای تحقق تربیت عقلانی با عنایت به روش هایی مانند علم و حکمت ، تهذیب نفس و ایجاد بسترهای لازم برای بروز و ظهور تفکر بر اساس آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . از این قبیل : الف : ایجاد زمینه برای فراگیری علم و حکمت در متعلّم . ب : روش تهذیب نفس ج: زمینه پرسش گری و نقد در متعلّم . د : ایجاد زمینه های تفکر و خلاقیت در متربّی . از نظر علامه طباطبایی ( ره) نتیجه اصلی کارکرد اصلی تربیت عقلانی ، نیل به معرفتی حکیمانه و استوار و هموار کننده عمل صالح است . از دیدگاه علامه بین عمل صالح و اخلاق حسنه و درک حقایق نظری و علوم عملی رابطه طولی وجود دارد . اعمال صالحه اخلاق حسنه را حفظ می کند و اخلاق حسنه معارف حقیقی و علوم و دانش های مفید را . در فرایند تربیت عقلانی علامه بر این اعتقاد است ؛ ضمن توجه به جایگاه بی بدیل عقل ، از لغزش های احتمالی آن نیز باید مصونیت داشت .توجه به جایگاه و کارکرد عقل در تربیت دینی بر مبنای خرد ورزی شایسته هر گونه تأمل و بررسی است . به فعلیت رسیدن جنبه های گوناگون این نیروی خدادادی که ما آن را به تربیت عقلانی تعبیر می کنیم یاری کننده انسان در نیل به آن هدف غایی است . غایت تربیت عقلانی از منظر آموزه های دینی ، نیل آدمی به مرتبه قرب الهی و عبودیت است . با توجه به نحوه پردازش و تحلیل علامه به عنوان یک متفکر بزرگ جهان اسلام از عقل که بخش مهمی از تحقیق حاضر نیز به همین بعد اختصاص دارد ، محقق در تحقیق حاضر می کوشد با دیدی جامع تر و مدلل تر ، جایگاه عقل رادر تربیت اخلاقی از منظر استاد مطهری دریابد و در راه درک مفاهیم و مبانی نظری خود گام بردارد .
سلحشوری ، یوسف زاده ، جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی ، فصلنامه علمی – پژوهشی تربیت اسلامی ، شماره ۱۲، ۱۳۹۰.
عقل و عاطفه و عمل سه عنصر اساسی تربیت اخلاقی هستند . درباره تأثیر و برتری عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی بحث های فراوانی شده است . این مقاله قصد ندارد به بررسی این نکته بپردازد که آیا بین این دو ثنویت است یا وحدت ، چرا که امروزه دیگر از ثنویت هایی که شاید قرن ها به طول انجامیده است دیگر خبری نیست . آنچه که در این پژوهش مطرح می شود جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی با توجه به زمان است . بررسی ها نشان می دهد که از منظر زمان عواطف در دوران اولیه کودکی ، عواطف زودتر از امور عقلانی و انتزاعی حضور و ظهور پیدا می کنند . بر این اساس تربیت اخلاقی باید از احساسات شروع شود و بهترین زمان دوران کودکی است ، چون دنیای کودکی مملو از عواطف و احساسات است . از این رو تربیت اخلاقی صحیحی ،در گرو اهتمام و توجه به هر دو بعد عقل و عاطفه با توجه به عنصر زمان است . محقق بخش هایی از این مقاله را در فصل دوم در قسمت مبانی نظری استفاده نموده است.
سلطانی رنانی ، مهدی ، تحلیلی بر تأثیر و جایگاه عقل در اخلاق از منظر هیوم ، فصلنامه اخلاق ، شماره ۴، ۱۳۸۵.
میزان تأثیر و جایگاه عقل در اخلاق در بینش فلاسفه اخلاق ، از جمله فیلسوف انگلیسی ، دیوید هیوم مورد اعتنا و توجه فراوان بوده است او دامنه ی نفوذ و تأثیر عقل را در اخلاق بسیار محدود نموده و فقط سهمی فرعی و اعدادی برای آن قایل شده ، زیرا سهم اصلی را از آنِ احساسات و عواطف داشته است . وی تأثیرات عقل را در زمینه های مختلف اخلاق در قالب مضامینی چون « تصورات احکام اخلاقی ، تأثیر انگیزشی ، تأثیر معرفت شناسانه ، تأثیر در تحقیقات فرااخلاقی و جنبه های عملی » مورد بررسی قرار داده است . این فیلسوف انگلیسی با این که در ِ اخلاق را بر روی عقل بسته است ، بی صدا و شاید نا آگاهانه و بدون آن که خود بخواهد ، نشان داده که بدون تمسّک به عقل نمی توانیم نظام اخلاقی داشته باشیم . محقق سعی نموده با دیدی وسیع تر جایگاه دو بعد عقل و عاطفه از منظر استاد مطهری مورد بررسی قرار دهد .
ناصح ، ساکی ، جایگاه عقل و تعقل در مبانی تفکر شیعه ، فصلنامه شیعه شناسی ، ۱۳۸۷.
در مقایسه با سایر ادیان ، اسلام بیشترین اهمیت و ارزش را برای عقل و اندیشه قائل است و عقل و شرع را مکمل هم و دارای رابطه دو سویه و هماهنگ می داند . در قرآن مجید و احادیث معصومین ( ع) و در دیدگاه عالمان بزرگ شیعه نیز توجه خاصی به این مسئله شده و اندیشه عقلانی و برهانی جایگاه والایی دارد . منابع شیعه در این زمینه گویای جایگاه ویژه عقل در مبانی فکری آنان است که در تحقیق حاضر به آن پرداخته شده است. هدف کلی مقاله حاضر ، تبیین این معناست که اندیشه عقلانی و برهانی در مبانی فکری شیعه از چه جایگاهی برخوردار است ؛ و تفکرعقلانی شیعه دارای چه سنخ منابعی است و آن منابع کدامند ؟ مباحث مفهوم شناسی مطرح شده در این مقاله ، مانند تعاریفی از عقل از نظر مفسّران ، فلاسفه و متکلمان ، محدّثان و تعاریفی از تعقل از دید لغت شناسان ، روان شناسان نیز در سیر مطالعاتی محقق مؤثر بوده است . در پایان مقاله منابع مکتب شیعه ( ۱- وحی : قرآن و اخبار اهل بیت عصمت و طهارت ( ع ) ۲- عقل قطعی ۳- کشف عرفانی ) ، در جهت شناخت حقایق ، ذکر شده است ، ما بیشتر از مطالب ذکر شده در دومین منبع ، در جهت روشن شدن مطالب بنیادی تحقیق خود و بخصوص تشریح عقل نظری که از اقسام عقل است ، استفاده نموده ایم .
۲-۹- کتاب ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ب.ظ ]




شوم برگردم از اسلام؟ حاشا!
پس از چندین چله در عهد سی سال
شوم پنجاهه گیرم آشکارا؟
چه گویی؟ کآستان کفر جویم
نجویم در ره دین صدر والا؟
در انجازیان آنک گشاده
حریم رومیان آنک مهّیا
بگردانم ز بیت الله قبله
به بیت المقدس و محراب اقصی؟
چه باید رفت تا روم از سر ذل
عظیم الرّوم عزّ الدوله اینجا[۴۹]
جالب است این قصیده‌ی با تلویج و اشاره هم به شروانشاه و هم به کومنتوس گوشه زده است:
مرا مشتی یهودی فعل خصمند چو عیسی ترسم از طعن مفاجا
چه فرمایی که از ظلم یهودی گریزم در درِ دیر سکوبا؟
که نکوهشی در باب شروانشاه است که او را برای هیچ و پوچ در زندان کرده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

من اینجا پای بست رشته مانده چو عیسی پای بست سوزن آنجا
از دیدگاه سبک‌شناسی بیان دیوان خاقانی محتاج مطالعات بسیار گسترده ای است. پیوند‌های ظریفی که در ابیات از دیدگاه صنایع لفظی و معنوی برقرار کرده حیرت آور است، در بیت فوق چه استادانه بین رشته و سوزن ارتباط طلایی برقرار نموده است. رشته مصرع نخست به معنای زنجیر است که در زندان بر پای او بسته شده است امّا با سوزن تناسب دارد … حضرت عیسی را در آسمان چهارم به سبب داشتن سوزنی متوقف کردند. از طرفی دیگر پیشه مام حضرت عیسی خیاطت[۵۰] بوده است. بیت دارای ایهام تناسب است در آیین مسیحیّت آگاهی‌های بی کران دارد؛ شاید یک دلیل بی کرانگی این آگاهی ها از آن روست که مام او مسیحی نسطوری بوده است. استاد کزازی در این باره می‌نویسد: «در سال‌های پانصدم هجرت در خانهه‌ی درودگری شروانی که علی نان داشت، کودکی دیده به دیدار جهان گشود که او را بدین نام نهادند. ما در این کودک – که می‌بایست در شمار بزرگترین سخنوران ایران و جهان در آید_کنیزکی ترسا و نسطوری کیش بود که در جنگ‌های چلیپا (=صلیبی) به کنیزی افتاده بود و پس از گرویدن به آیین اسلام، با باب خاقانی، علی درودگر پیوند گرفته است. چنین می کند که مام خاقانی پیشه‌ی طبّاخی داشته است و نیای وی پیشه‌ی جولاهگی و بافندگی.»[۵۱] ابیات پایانی قصیده‌ی مزبور نیز شگفت آور است. به کمننوس چنین خطاب می‌کند: ان شاءاله سعد فلک باعث شود که از نحسی صلیب به دور باشی.
ز خط استوا و خط محور فلک را تا صلیب آید هویدا
زتثلیثی کجا سعد فلک راست به تربیع صلیبت باد پروا[۵۲]
در قصیده ای دیگر با مطلع زیر:
راحت از راه دل چنان برخالی که دل اکنون ز بند جان برخاست
ابیاتی است که به نظر می‌رسد جنبه‌ی غنایی و بیان احساس و اظهار ضعف و شکست داشته باشند امّا در حقیقت خاقانی به دنبال مضمون سازی و هنرنمایی است.
اژدها بود خفته برپایم نتوانستم آن زمان برخاست
پای من زیر کوه آهن بود کوه بر پای چون توان برخاست
مار ضّحاک ماند بر پایم وز مژده گنج شایگان برخاست
ساقم آهن بخورد و از کعبم میل خونین به ناودان برخاست
تن چو نار قزوبریشم وار ناله زین نار ناتوان برخاست
رنگ رویم فتاد بر دیوار نام کهگل به زعفران برخاست[۵۳]
مضمون بیت اخیر را که محتملاً ابداع ویژه اوست در حبسیّه دیگری که با مطلع زیر که یکی از مؤثرترین و حقیقت نماترین حبسیّه‌های اوست آورده است:
مطلع بیت چنین است:
صبحدم چون کِلّه بندد آه دود آسای من چون شفق در خون نشنید چشم شب پیمای من
روی خاک آلود من چون کاه و بر دیوار حبس از رخم کهگل کند اشک زمین اندای من
مار دیدی در گیاه پیچان؟ کنون در غار غم مار بین پیچیده در ساق گیا آسای من
آتشین آب از خوی خونین برانم تا به کعب کآسیا سنگ است بر پای زمین پای من
بوسه خواهم داد و یحک بند پند آموز را لاجرم زین بند چنبر وار شد بالای من
پشت بر دیوار زندان روی در بام فلک چون فلک شد پر شکوفه نرگس بینای من
(سجادی ، ۱۳۷۰ : ۷۶- ۷۵ )
در این قصیده که به لحاظ هنرنمایی ها و آفریدن مضمون‌های باریک و تراش دادن واژگان آیتی است، مفاخره‌های استادانه‌ی ظریفی دارد که در صورت بررسی کامل به لحاظ علم بیان هر بیت آن موضوع کتابی می‌گردد. استاد فقید فروزانفر درباره‌ی سبک خاقانی در کتاب سخن و سخنوران چنین سخنی دارد که معّرف سبک شاعر است:
استاد مزبور می‌نویسد: «توانائی او در استخدام معانی و ابتکار مضامین از هر قصیده‌ی او پدید است…. آن معانی و مضامینی که قدما از نظم کردن آن به واسطه‌ی وجود زمینه‌های روشن تر تن زده یا بر آن ظفر نیافته بودند به نظم درآورده و در عرصه‌ی شاعری روش و سبک جدید به ظهور آورد که مدّتها سرمشق گویندگان پارسی به شمار می‌رفت.»[۵۴]
سامری سیرم نه موسی سیرت آرتا زنده ام در سُم گوساله آلایدید بیضای من
(سجادی ، ۱۳۷۰ : ۷۶ )
بیت مزبور بیت نیست به قول سنایی[۵۵] اقلیم است. در زبان ادبیات واژگان در معانی Evocation یا شخصی و فراق موسی به کار می‌روند نه در معنای Denotation و قاموسی و عادی و روزمّره.[۵۶]سُم گوساله به استعاره سکّه‌ی زر است و ید بیضا شعر خاقانی. می‌گوید اگر از این به بعد شروانشاه را که مرا به بند کشیده است و در گوشه‌ی زندان جای داده است (=شعرم را به زر آلوده سازم) مرا سامری رفتار بدانید نه موسی سیرت.
حافظ فرموده است:
اینهمه شعبده ها عقل که می‌کرد اینجا سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد حافظ
و سرانجام نسبت به شروانشاه عاصی می‌شود و سرانجامبا خشم تمام می‌گوید:
مالک الملک سخن خاقانیم کز گنج نطق دخل صد خاقان بود یک نکته‌ی غرّای من
بدین وصف یک تفاوت سبکی مسعود با خاقانی در این است که مسعود مدام در برابر ممدوح که او را به زندان افکنده است اظهار خضوع و فروتنی می کند تارها شود، حال انکه خاقانی در مقابل شروانشاه نه اینکه هیچ عجز و لابه ای نمی کند بلکه چیزی هم طلبکار است.
از نظر ساخت شعری (=structure) – بدون توجه به تأثیر آن بر خواننده _ و به لحاظ هنر ورزی‌های شاعرانه و درهم تنیدگی لفظ و معنی و یا صورت و معنی و فرم و محتوا ابیات خاقانی بر ابیات مسعود سر است. خاقانی در هر بیت حساب و کتابی داشته و کارش از نوع صیاغت و ریخته گری است (به قول جافظ) «اِنّما الّشعرَ صیاغه‌ی و ضربٌ مِنَ التصویر.»[۵۷] به قول فرمالیست ها و شکل گرایان خاقانی چه گونه گفتن را از چه گفتن مهم تر می‌شمارد. عبدالقاهر جرجانی در دلائل الاعجاز ص ۴۱-۳۵ می‌گوید: «در هنر سخنوری نیز مانند هر هنر دیگر چون بافندگی و زرگری و نگارگری وزر دوزی و گل آرایی و امثال آن، باید تناسب اجزا در ترکیب با هم به خوبی رعایت شود و هرلفظ در همان جایی که بایسته‌ی و شایسته‌ی آن است قرار گیرد آن چنان که اگر همان لفظ در جایی دیگر نهاده شود زیبنده و شایسته نباشد.»[۵۸]
(شمیسا،:۷۱)
امّا مسعود فقط سروده است؛ حال و روز او در زندان به گونه ای است که به او مجال اندیشیدن به آینده را نمی دهد. بر تکه کاغذی که لابد پیدا کرده است می‌نویسد و می‌گذرد. این معنا را ما از مقایسهه‌ی سبک شناسیک ابیات هم مضمون در می‌یابیم و بارزترین فرق شعر خاقانی و مسعود، طنطنه و آهنگ حماسی ابیات خاقانی است که به گوش خواننده می‌رسد. به دو بیت هم مضمون زیر توجّه کنیم:
چون کنار شمع بینی ساق من دندانه دار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:36:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم