کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



گر بکشد، ور زنده کند او داند!

حکایت پنجم: ارزش علم
روزی هارون‌الرّشید جایی نشسته بود و کلاس درس پسران خود ـ محمّد و مأمون ـ را نگاه می‌کرد و کسائی به ایشان درس می‌داد. مدّتی بعد، کسائی برای کار مهمّی بلند شد تا بیرون برود. محمّد و مأمون جلو رفتند و کفش را پیش پای او گذاشتند. هارون متعجّب شد و گمان نمی‌برد که پسران او کفش پیش پای کسی بگذارند. مدّتی بعد از خادم پرسید: در جهان، آن کسی که خدمتکاران او از همه بزرگ‌تر باشند، کیست؟ خادم گفت: خلیفه هارون. گفت: نه، اشتباه کردی. کسائی است که مأمون و محمّد به خاطر فضل و دانش او را خدمت کردند. کسائی این سخن را شنید و گفت: ای خلیفه! اگر تو و هر دو پسرت مرا خدمت کنید، هنوز هم کم است. به خاطر آنکه علم و دانش جاودانی است و دولت دنیایی گذراست. اعتبار برای فضل و دانش است، نه برای پرورش جسم فرزندان! هارون آن را پسندید و کسائی را هدیه‌ای درخور او داد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حکایت ششم: ابراهیم ادهم و توانگر بی‌ادب
ابراهیم ادهم در طواف خانه‌ی خدا، فردی از توانگران مشهور را دید که سوار بر اسب طواف می‌کند. این کار در نظر او زشت بود. وقتی حاجیان از مکّه برمی‌گشتند، آن مرد توانگر از قافله جدا شد و اسب او را دزدیدند و او را برهنه کردند. پیاده در صحرا می‌رفت. ابراهیم به او رسید و با این حال او را دید. گفت: هرکه بی‌ادبی کند و در جایی که همه پیاده بروند او سواره برود، باید در بیابان چنین پیاده برود.
حکایت هفتم: نگاهداشت ادب در گفتار
روزی هارون‌الرّشید خوابی دیده بود و چنین در نظرش آمد که دندان‌های او دراز شده و از دهان او بیرون آمده است. از معبّران پرسید. یکی گفت: عمر خلیفه طولانی می‌شود و نزدیکان او همه می‌میرند. هارون ناراحت شد و او را با صد ضربه چوب تنبیه کرد. پس معبّری دیگر آوردند، گفت: عمر خلیفه در دولت و خلافت طولانی خواهد بود و بیشتر از نزدیکان خود عمر خواهند کرد. هارون خوشحال شد و گفت: این همان سخن است که او گفت، ولی این شرط ادب را نگه داشت و با عبارتی بهتر گفت. پس صد دینار به او داد و اگرچه اصل هر دو یکی بود، امّا کسی که با ادب نگفت، صد چوب برای بی‌ادبی خورد.
حکایت هشتم: امین و مأمون
روزی زبیده مادر امین نزد هارون‌الرّشید آمد و دلتنگی کرد و گفت: مأمون را از امین بیشتر دوست می‌داری و بیشتر به او توجّه می‌کنی! هارون گفت: هر دو را آزمایش کردم. آنچه از مأمون مشاهده می‌شود، بیشتر عنایت ما را جلب می‌کند. اگر می‌خواهی اینک تو نیز آن‌ها را امتحان کن. پس دو خادم دانا را به نزد آن‌ها فرستادند تا با آن‌ها هم‌نشینی کنند و بپرسند: وقتی نوبت به خلافت تو رسید، چه انعامی در حقّ من می‌کنی؟ محمّدامین گفت: من در حقّ تو توجّه بسیار می‌کنم و تو را عزیز می‌دارم. آن خادم که به نزد مأمون رفته بود، وقتی که از مأمون آن سؤل را پرسید، مأمون دواتی که در پیش او بود به سوی خادم انداخت و گفت: ای نابکار! تو از من چیزی خواستی که به مرگ خلیفه بستگی دارد و من امیدوارم جان خود را در راه خلیفه فدا کنم و پس از او زندگانی به چه کار من می‌آید؟ پس خادمان آنچه شنیده بودند به هارون گفتند.
گفت: معلوم شد که کاری که مأمون انجام داده، از راه عقل است و با نظر و فکر ما هماهنگ است و آنچه امین گفته است، برخلاف این است! زبیده شرمنده شد و دیگر در این باب سخنی نگفت.
۳-۱-۱۱٫ تواضع و فروتنی
حکایت اوّل: اعتراف مأمون
آورده‌اند: مأمون بسیار حاضرجواب بود. یک روز با ندیمان این چنین گفت: در همه‌ی عمر، سه کس از من سخنورتر بودند؛ یکی مادر فضل سهل که چون فضل مُرد، او گریه و زاری می‌کرد، به او گفتم: اگر فضل به رحمت حق پیوست، پس من به جای او پسر تو هستم، بیشتر از او احترام تو می‌گذارم. او گفت: چگونه به فرزندی نگریم چون فرزندی مانند تو را آورد؟
دیگر آنکه سیاهپوستی در مصر ادّعای پیامبری می‌کرد و می‌گفت: من موسی‌بن‌عمرانم. به او گفتند: موسی معجزاتی داشته، پس تو هم باید معجزه‌ای نشان دهی. او گفت: موسی آن‌گاه معجزه‌ای داشت که فرعون گفت من خدای برتر شما هستم! تو این ادّعا را بکن تا من معجزه نشان بدهم.
و دیگر آنکه روزی در مجلس دادخواهی نشسته بودم و اهل کوفه شکایت‌نامه‌ای از امیر خود به من دادند. گفتم: یک نفر را نماینده کنیم تا با او سخن بگوید. پیری را انتخاب کردند، گفت: ای خلیفه! ما امیری داریم ناجوانمرد و بیدادگر. سال اوّل لباس‌های زنان را فروختیم، سال دوم خانه‌هایمان را و سال سوم تمامی باغات و زمین‌ها، و همگی تمام شد. اگر تو، به داد ما نرسی، به خدای تعالی پناه می‌بریم. من عصبانی شدم و گفتم: دروغ می‌گویید، آن‌کس که امیر شما کرده‌ام، نزد من مردی عالم و پارساست. آن مرد گفت: ای خلیفه! اگر دارای چنین صفاتی است، پس بر شما واجب است که عدل او شامل تمامی مردم شود نه فقط ما! و دیگران از عدل او بی‌بهره بمانند. من از آن سخن خنده‌ام گرفت و آن امیر را برکنار و عمارت را به دیگری دادم. بدین طریق آنان به هدف خود رسیدند.
حکایت دوم: فروتنی هارون‌الرّشید
روزی امام محمّدبن‌حسن شیبانی به نزد هارون‌الرّشید آمد. خلیفه به خاطر زهد و علم او، برای او تواضع کرد و در نزد او زانوی ادب زد و سخنان او را گوش داد. در وقت رفتن نیز تواضع کرد. یکی از حاضران گفت: هر کسی این تواضع که خلیفه کرد بکند، دیگر از او نمی‌ترسند و هیبت خلیفه از بین می‌رود. خلیفه گفت: هیبتی که به خاطر تواضع از بین برود، شایسته‌ی نابودی است.
حکایت سوم: سایه و آفتاب
روزی خلیفه مأمون با قاضی یحیی به دیدن باغی می‌رفت. هنگام رفتن، مأمون در سایه حرکت می‌کرد و در وقت برگشت، مأمون در آفتاب رفت و به قاضی گفت: تو در سایه راه برو. چون من در وقت رفتن در سایه بودم و اگر این چنین کنم، عدل نیست. قاضی گفت: سال‌هاست که من در سایه‌ی لطف دولت تو هستم، اگر یک ساعت در آفتاب باشم چه ضرری دارد؟ مأمون از این سخن خوشش آمد و این از کمال تواضع و بزرگی او بوده است.
حکایت چهارم: فضل تقدّم
روزی امام حسین (ع) در راه به کودکانی رسیدند که در حال خوردن غذا بودند. کودکان به امام گفتند: شما هم ما را همراهی کنید و غذای ما را بخورید. امام (ع) از اسب پیاده شد و با ایشان غذا خورد. سپس از آن‌ها دعوت کرد که برای مهمانی به خانه‌ی امام (ع) بروند. امام (ع)، کودکان را به خانه برد و از غذایی که داشت با ایشان خورد. امام حسین (ع) فرمود: کرم آن‌ها بیشتر از من بود، زیرا آن‌ها پیش از من کرم کردند و حقّ سبقت و فضل تقدّم داشتند، دیگر آنکه هر آنچه داشتند به نزد ما آوردند و ما آنچه را داشتیم نیاوردیم. در اینجا انصاف امام (ع) از تواضع آن‌ها بیشتر بود.
حکایت پنجم: نیکوکاری معتصم
خلیفه معتصم روزی قصد شکار کرد، در راه به محلّی رسید که پیرمردی با الاغش و با بار خار بر گِل و لای افتاده بودند و منتظر کمک بودند. وقتی معتصم به آن‌ها رسید، از اسب پایین آمد و آن‌ها را کمک کرد. سپس پنج‌هزار دینار به پیرمرد داد و رفت. آن پیرمرد خر را فروخت و اسب خرید و با آن پول خانه‌ای چون قصر خرید. به پیرمرد گفتند: این اسب و خانه را از کجا آورده‌ای؟ گفت: روزی بخشنده‌ای از روی کرم به ما لطف کرد و این اثر لطف اوست. اثر آفتاب اگر بر سنگ بیفتد آن را جواهر می‌کند و خار را گُل می‌کند.
حکایت ششم: تواضع عمربن‌العزیز
نقل کرده‌اند که: عمربن‌عبدالعزیز شبی مشغول نوشتن بود. وقتی مدّتی از شب گذشت، روغن چراغ او تمام شد. مهمانی که در خانه‌ی او بود، گفت: اجازه بدهید تا بروم و قدری روغن چراغ بیاورم. عمر گفت: مهمان را برای کاری فرستادن، از جوانمردی نیست. مهمان گفت: به کنیزک می‌گویم تا این کار را انجام دهد. عمر گفت: به خاطر کاری بی‌اهمّیّت نباید خواب را از زیردستان ناگوار کرد. پس خودش بلند شد و روغن را آورد. او چنین گفت: در موقع رفتن، عمر عبدالعزیز بودم و در برگشتن هم، همان عمربن‌عبدالعزیز بودم؛ یعنی از این تواضع، قدر و منزلت خلافت من کم نشد.
حکایت هفتم: فروتنی سلمان فارسی
وقتی که سلمان فارسی امیر یکی از شهرهای شام بود، در زمان امارت با قبل تفاوتی نکرده بود و گلیم می‌پوشید، پیاده می‌رفت و ساده زندگی می‌کرد. روزی در میان بازار، مردی یونجه خریده بود و به دنبال کسی می‌گشت تا از او بیگاری بگیرد. پس سلمان رسید، مرد او را شناخت و یونجه را بر پشت او گذاشت و می‌رفتند تا اینکه در راه، مردی خویشاوند سلمان را دید و گفت: ای امیر! این را به کجا می‌بری؟ پس مرد فهمید که او سلمان است. بر پای او افتاد و گفت: مرا حلال کن که تو را نشناختم! سلمان گفت: من قبول کردم که این بار را به خانه‌ی تو برسانم، باید به پیمان خود وفا کنم، پس بار را به خانه‌ی او برد و گفت: من به عهد خود وفا کردم، تو نیز عهد کن از هیچ کسی بیگاری نگیری! یقین بدار که کار کردن برای رفع احتیاجات خود، به کمال و مردانگی تو آسیب نمی‌رساند.
۳-۱-۱۲٫ مکارم اخلاق
حکایت اوّل: ایجاز پسندیده
در میان همه‌ی دبیرانی که در دیوان به حرفه‌ی نوشتن مشغول بودند، هیچ کس فتح‌نامه مثل طاهر ذوالیمینین به اختصار نمی‌نوشت. در زمانی که با علی عیسی جنگید و علی عیسی را کشت، فوراً به پایتخت نامه‌ای با این مضمون نوشت که: «بنده‌ی ناچیز، طاهر، جایگاه خلافت را بوسه می‌زنم. در حالتی که سر علی عیسی در پیش من نهاده و انگشتر او در انگشت کرده‌ام». مقصود خود را در کوتاه‌ترین عبارت بیان کردن، خیلی پسندیده است.
حکایت دوم: عیّار دانش بدیع همدانی
استاد ابوالفضل بدیع همدانی، دوازده ساله بود که برتری او در علم ظاهر شد و اشعار او نشانه‌ی فصاحت داشت. صاحب عباد خواست تا میزان دانش و فضل او را آزمایش کند. پس پدرش او را به نزد صاحب عباد آورد. بدیع با دیدن صاحب، احترام کرد و در پیش او ایستاد. در نزد صاحب عباد، دیوان منصور منطقی به فارسی گذاشته بود، آن دیوان را باز کردند. این شعر آمد:

یک مو بدزیدم از دو زلفش

وقتی که همی موی زد به شانه

وآن موی به حیله همی‌کشیدم

چون مور که گندم کشد به خانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 08:50:00 ب.ظ ]




اینکه شورای حقوق بشر تا چه میزان حامی التزام به قانونی و طی مراحل قانونی در جریان رسیدگی دادگاه‌های ملی باشد نیز پنجمین شاخص ارزیابی میزان موفقیت شورای حقوق بشر می‌تواند باشد.
بند دوم – تاسیس شورای حقوق بشر
کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد در گزارش خود تحت عنوان‏ “برای آزادی گسترده‏تر: پیش به سوی‏ توسعه، امنیت و حقوق بشر برای همگان‏ ” خواستار تأسیس شورای حقوق بشر از دول عضو سازمان بود.[۱۲۸] او ضرورت تاسیس شورا را با عبارات زیر تأکید نمود “اگر سازمان ملل متحد می‏خواهد انتظارات مردان و زنان را در همه جا برآورده سازد و مبانی حقوق بشر را با عزم و جدیتی در حد امنیت و توسعه مدنظر قرار دهد در این‏ صورت دول عضو باید موافقت کنند تا شورای حقوق بشر محدودتری جایگزین کمیسیون فعلی حقوق بشر گردد.” اما در سپتامبر ۲۰۰۵ دولتها با پیشنهاد ابتکاری کوفی عنان برای تأسیس نهادی که ارتقای سطح عضویت‏ ومسئولیت را تضمین کند موافقت نکردند. یکی از دلایل شکست طرح درخواست تغییرات، در متن پیشنهادی‏ از سوی دو کشور از بنام‏ترین کشورهای آفریقایی در نقض حقوق بشر یعنی سودان و زیمباوه بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قطعنامه ۲۰۰۶/۲ اکوسوک خاطر نشان می کرد که قطعنامه ۲۵۱/ ۶۰مورخ ۱۵ مارس ۲۰۰۶ مجمع، عطف به کلیه گزارشهای ارائه شده به شورای حقوق بشر برای بررسی بیشتر در اولین اجلاس ژوئن۲۰۰۶ با ابراز تشکر و قدردانی از کلیه کسانی که طی ۶۰ سال حیات کمیسیون و حمایت از حقوق بشر گام برداشتند تصمیم به پایان دادن فعالیت کیسیون طبق قطعنامه فوق الذکر بود. اطلاعیه رسمی مارس ۲۰۰۶ تحت عنوان‏ تشکیل شصت و دومین و بعبارتی آخرین اجلاس کمیسیون حقوق بشر بود.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد» در پانزدهم ماه مارس سال ۲۰۰۶ با قطعنامه‌ی A/RES/60/251 جایگزین نهاد سابق «کمیسیون حقوق بشر» این سازمان شد تا به عنوان مهمترین رکن، تمام مسائل مربوط به حقوق بشر را پیگیری کند. این تغییرات بر اثر انتقاداتی به وقوع پیوست که امکان رسیدن سازمان ملل را به اهداف حقوق بشری‌ خود ناتوان کرده بود، چرا که در اصلی‌ترن رکن این سازمان درباره‌ی حقوق بشر، کشورهایی عضویت داشتند که خود کمترین التزامی به مبانی حقوق بشر نداشتند. این اعتراضات به خصوص با ریاست لیبی بر این شورا به اوج خودرسید.
از این رو تحقیقاتی از سوی دبیرکل برای اصلاح ساختار این سازمان انجام شد. این تحقیقات که از سال ۱۹۹۷ آغاز شده بود، سرانجام در ابتدای سال ۲۰۰۶ به مجمع عمومی ارائه شد و به تأسیس این شورا انجامید .قطعنامه مجمع عمومی به شماره ۲۵۱/۶۰ که در سوم آوریل ۲۰۰۶ با رای مثبت ۱۷۰کشور به تصویب رسید. تنها مخالف جدی آن ایالات متحده در کنار اسرائیل، جزایر پالائو و مارشال بودند. سه کشور ایران، بلاروس، ونزوئلا نیز راُی ممتنع دادند، مخالف جدی آمریکا بود اما این مخالفت نتوانست مانع از ایجاد شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان رکن فرعی مجمع عمومی شود بر خلاف کمیسیون حقوق بشر که رکن فرعی وابسته اکوسوک یا شورای اقتصادی و اجتماعی بود.[۱۲۹]
کمیسیون حقوق بشر بوا سطه برخی از مشگلات مانند محدودیت زمانی جلسات و امکانات محدود (مانند دسترسی به اتاق جلسات و تفسیر گزارشات) نتوانست به درستی به اهداف خود برسد. بنابراین یک برنامه در حال گسترش برای کمیسیون پیش بینی شد. در دهه ۱۹۹۰ فقط کمیسیون به بحث های رویه ای می پرداخت بدون اینکه عملا حرکت اصلاحی واقعی در آن صورت گیرد، این وضعیت کمیسیون را دچار رکود شدیدی کرد. افزایش تعداد تشکل های گروهی ماند گروه۷۷و جنبش عدم تعهد و سازمان کنفرانس اسلامی در برابر سیاست های اتحادیه اروپا یا همان بلوک غرب موجب افزایش جو قطبی گرایی در حقوق بین الملل شد.[۱۳۰]
کوفی عنان درست زمانی که دستور کار خود برای اصلاحات گسترده در سازمان ملل را سال ۲۰۰۵مطرح کرد، ایجاد یک نهاد حقوق بشر جدید با اعتبار بیشتر را به عنوان اولویت مهم معرفی نمود. نهایتاً رهبران جهان از درخواست وی برای یک شورای حقوق بشر مؤثرتر، پاسخگوتر و با اعضای بیشتر در سند نهایی اجلاس سران ۲۰۰۵ حمایت نمودند.دبیرکل معتقد بود کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل راه خود را گم کرده، خیلی سیاسی شده و به مجمعی تبدیل شده بود که در آن نقض کنندگان حقوق بشر با توطئه بر کار یکدیگر سرپوش می گذاشتند و برای کاریهای محوله به آن کوچک بود. یعنی نهادی که می باید احترام به حقوق بشر در سراسر جهان را ارتقاء دهد.در قطعنامه ایجاد شورای حقوق بشر جدید یک نکته خیلی مهم وجود دارد ، آن نکته مهم برگرفته از کلمات خود دبیر کل بود: «توسعه، صلح، امنیت و حقوق بشر ستون های نظام ملل متحد، به یکدیگر مرتبط و تقویت کننده هم هستند.
امروزه در جهان معاصر بیش از هر چیز بر ضرورت نظارت بین المللی بر اجرای حقوق بشر تاکید می شود. نظام بین المللی حقوق بشر امروزه نیازمند تضمین اجرای قواعد است. در بعد استاندارد سازی به غنایی نسبی دست یافته و با هنجارهای ماهوی بسیاری در سطح جهانی و منطقه ای مواجه هستیم اما با تضمین اجرای این قواعد و استانداردها هنوز فاصله داریم.[۱۳۱]
طبق قطعنامه شماره ۲۵۱/۶۰ مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در حکم سند موسس شورا بشمار می رود شورای حقوق بشر از سه طریق بر اجرای حقوق بشر در سطح جهان نظارت می کند:
۱- سیستم نظارت ادواری جامع و جهانی ۲- توجه و بررسی وضعیتهای متضمن نقضهای فاحش و سیستماتیک حقوق بشر۳- بررسی دیگر وضعیت های مشتمل بر نقض حقوق بشر. بر این اساس شورای حقوق بشر بر طبق اطلاعا ت عینی و موثق در مورد اجرای تعهدات و الزامات ناشی از حقوق بشر توسط هر دولت به صورت ادواری در سطح جهان به بررسی می پردازد تا فراگیری و جهانی بودن سیستم نظارت خود و رفتار یکسان با تمام کشورها را تضمین نماید. شورا در اولین اجلاس خود که از ۱۹ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۰۶ در ژنو تشکیل گردید تمام آئینهای ویژه کمیسیون حقوق بشر سابق را تمدید کرد.[۱۳۲]
بند سوم-موضع گیری کشورها در قبال شورای حقوق بشر
نشستهایی که به ابتکار و هدایت رئیس مجمع عمومی سازمان ملل برای گفتگو و بررسی پیرامون زوایای گوناگون شورای حقوق بشر برگزار شد و سرانجام به صدور قطعنامه ۲۵۱/۶۰ رسید با بگو مگو و اختلاف نظرهای اعضای سازمان ملل بویژه کشورهای غربی و کشورهای در حال توسعه همراه بود. هرچند در درون این دسته ‏بندی کلّی مواضع تک تک کشورها نیز تفاوتهایی با هم داشت.
۱-۳-موضع کشورهای غربی
غرب معتقد بود کمیسیون حقوق بشر هنوز نتوانسته در بحث مفهوم‌سازی میان حقوق بشر و امنیت رابطه برقرارکند، یعنی ارتباطی میان حقوق بشر با مفهوم صلح وامنیت بین‌المللی برقرار نگردیده است. ایجاد ارتباط میان این دو مقوله در کمیسیون برای آمریکایی‌ها بسیار مهم بود. در گزارش دبیرکل نیز این خواسته غربی‌ها به صورتی بسیار پررنگ آمده است. گزارش دبیرکل می‌گوید:” حقوق بشر با صلح، امنیت بین‌المللی وتوسعه ارتباط وسیعی دارد و این سه محور، اساس کار نظام جهانی هستند. این سه با یکدیگر مرتبطند و بر روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. حقوق بشر بدون توسعه معنا ندارد و امنیت بدون حقوق بشر و حقوق بشر بدون امنیت، معنی پیدا نمی‌کند.”[۱۳۳]
هیأت منتخب دبیرکل نیز به این خواسته غربی‌ها توجه کرده و به خصوص دو مفهوم ذیل را در گزارش خود برجسته نموده است:
الف) حق حمایت :[۱۳۴] بدین معنا که اگر در داخل کشوری افراد و گروه‌ها به کمک بشردوستانه نیاز داشته باشند ودولت متبوع ‌شان نتواند به آنها کمک کند، سازمان ملل متحد و یا حتی کشورهای دیگر می‌توانند بدون اجازه آن کشور، به افراد و گروه‌های مذکور کمک کنند. به نظر می‌رسد این حق، به معنای دخالت مستقیم در اوضاع امنیتی یک کشور واز بین بردن قبح دخالت در امور داخلی دیگر کشورهاست؛
ب) امنیت انسانی :[۱۳۵] بدین معنا که انسان‌ها باید در درون کشورشان امنیت داشته باشند و اگر دولت متبوع ‌شان نتواند امنیت آنها را فراهم کند، جامعه بین‌المللی حق دارد در آن کشور دخالت امنیتی کند.
غرب معتقد بود کمیسیون حقوق بشر نتوانسته ساختارهای نظارتی را تا آن حد کارآمد سازد که نتیجه مطلوب به دست آید. آمریکا و اروپا برای تحقق جنبه‌های نظارتی دستور کار خاص خود را که تأمین کننده منافعشان بود، مدنظر داشته و قصد داشتند دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر را به صورت یک مرکز نظارتی در آورند تا بتوانند بر کشورهایی نظارت کنند که بر سر راه تأمین منافع غرب و نظم موجود اختلال ایجاد می‌کنند. کشورهایی نظیر ایران، سوریه، کوبا، زیمبابوه و غیره در زمره این کشورها قرار دارند.[۱۳۶]
سومین عامل نارضایتی غرب و آمریکا از کمیسیون حقوق بشر، عدم امکان طرح دعوا علیه کشورهای مورد نظر بود. به عبارت دیگر، غربی‌ها معتقد بودند قطعنامه‌های تصویب شده در کمیسیون حقوق بشر ضمانت اجرا ندارند. غربی‌ها در پی این بودند که با برقراری ارتباط میان نقض حقوق بشرو صلح و امنیت بین‌المللی، زمینه را برای طرح دعوا علیه کشورهای نقض کننده این حقوق در شورای امنیت فراهم کنند. مشکل از اینجا ناشی می‌شد که به محض اینکه قطعنامه‌ای در کمیسیون مطرح می‌شد گروه‌های داخل کمیسیون (مثلاً گروه آفریقا و گروه آسیا) با هم متحد می‌شدند و از کشور هدف که متهم به نقض حقوق بشربود، حمایت می‌کردند و قطعنامه از همان ابتدا امکان طرح پیدا نمی‌کرد. در چندین مورد چنین وضعیتی پدید آمد. برای مثال، قطعنامه‌هایی که علیه زیمبابوه، سودان و بلاروس تهیه شد، امکان طرح در کمیسیون پیدا نکرد، لذا در گزارش هیأت منتخب دبیرکل برای شورای حقوق بشر دو پیشنهاد مطرح شده است.
با اینکه ایالات متحده آمریکا از بازیگران اصلی روند اصلاحات کمیسیون حقوق بشر بود.ولی سیاست دوگانه ای در پیش گرفت .
اگر چه کشورهای گروه غرب و همفـکران آن تلاش زیادی در جهت تحقق نهایی محورهای مورد نظر خود در شکل و محتوای شورای حقوق بشر به عمل آوردند که در برخی زمینه‌ها موفق و در برخی نیز با ناکـامی مواجه شد، معهذا مساعی مشترک کشورهای در حال توسعه نیز فرصت‌ هایی را در قالب شورای حقوق بشر ایجاد کرده است که مهم‌ترین آن عبارتند از:
با تلاش‌های به عمل آمده، انتقـادات و اعتراضاتی که همواره نسبت به عملکرد کمیسیون حقوق بشر وجـود داشته و در مناسبات‌های مختلف مطرح می‌شد در قالب مفاهیمی و تعا بیری همچـون اهمیت ویژگی‌های ملی و منطقه‌ای و پیشینه‌های تاریخی، فرهنگی و مذهبی، تقویت گفتگو و گسترش تفاهم میان تمدن‌ها، فرهنگ‌ها و مذاهب، تضمین جهانشمولی، بیطرفی، عینی گرایی، گفتگو، همکاری سازنده بین‌المللی، عدم برخورد گزینشی، حذف استانداردهای دوگـانه و سیاست زدگی و تضـمین بهره‌مندی از همه حقـوق بشر شـامل حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و از جمله حق توسعه در چارچوب قطعنامه تاسیسی شـورای حقوق بشر گنجانده شده و مورد تاکید و تصریح قرار گرفت که از این حیث موفقیت قابل توجهی به شمار می‌رود.[۱۳۷]
۲-۳-موضع کشورهای در حال توسعه
یکی از دغدغه‌های کشورهای در حال توسعه، امنیتی شدن مسئله حقوق بشر و یا به عبارت دیگر ایجاد ارتباط بین نقض حقوق بشر و به خطر افتادن صلح و امنیت بین‌المللی می‌باشد، براساس رهیافت مذکور، غرب پس از دوران برخورد سیاسی با مسئله حقوق بشر، هم اکنون به دنبال برخورد امنیتی با این قضیه می‌باشد، ایجاد ارتباط میان مفاهیم توسعه، صلح و امنیت و حقوق بشر و امنیتی ساختن فضای حاکم بر نظارت بر وضعیت حقوق بشر در کشورها، تلاش در جهت القاء و تثبیت موضوع حق حمایت[۱۳۸] که براساس آن اجازه مداخلات خارجی در خصوص حمایت از حقوق بشر فراهم می‌شود، تاکید بر مفهوم «امنیت انسانی»[۱۳۹] وترویج آن در همین چارچوب قرار دارد.
با توجه به تصریح رسیدگی به وضعیت‌های ناقض حقوق بشر در قطعنامه و تشدید ابعاد نظارتی شورا، دوره دشوارتری برای کشورهای متهم به نقض حقوق بشر پیش بینی می‌شود. این امر به ویژه با توجه به تلاش‌های انجام شده در جهت ایجاد ارتباط میان حقوق بشر و صلح و امنیت بین‌المللی حائز اهمیت ویژه خواهد بود. برگزاری نشست شورای امنیت جهت بررسی وضعیت حقوق بشر در میانمار که اخیراً صورت گرفت، سرآغاز چنین روندی محسوب می‌شود. [۱۴۰]
کشورهای در حال توسعه خواستار گنجانده شدن حقّ توسعه در چارچوب صلاحیّتهای شورای حقوق بشر بودند، امّا کشورهای غربی بیشتر بر اعمال صلاحیّت آن بر حقوق مدنی و سیاسی تأکید داشتند. سرانجام نظر کشورهای در حال توسعه سازمان ملل در جستجوی صلح و امنیّت بی‏توجّه به ارزشها نیست، بلکه خواهان صلح و امنیّتی است که بر پایه حقوق بشر استوار باشد. افزون بر این سازمان ملل در پی هرگونه توسعه نیست، بلکه در پی توسعه پایدار است که بازتاب محوریّت فرد باشد. پس، پشتیبانی از حقوق بشر در چارچوب سازمان ملل یک موضوع حاشیه‏ای نیست بلکه هدف اصلی این سازمان است و با مسائل امنیّتی و اقتصادی و دیگر موضوعات بنیادی پیوند دارد.[۱۴۱]
ایجاد چنین ارتباط خطرناکی میان حقوق بشر و صلح و امنیت بین‌المللی در آینده مشکلات عدیده‌ای را برای کشورهای خارج از مدار قدرت جهانی که عمدتاً به نقض حقوق بشر نیز متهم می‌شوند، فراهم ساخته و باعث خواهد شد تا به اندک بهانه‌ای وضعیت این قبیل کشوها به شورای امنیت ارجاع شده و مورد رسیدگی امنیتی قرار گیرند که طبعاً پیامدهای آن ناگوار خواهد بود.
۳-۳-موضع هند
دولت هند همیشه برای تاسیس شورای حقوق بشر به جای کمیسیون حقوق بشر موضع قاطعی داشت و همواره طرفدار اعطای اختیارات بیشتر به مجمع عمومی سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر بوده است.با وجود همه انتقادات هند به سازمان،این کشور معتقد است که سازمان ملل توانسته است و می‏تواند ارگانی با ظرفیت بالا تأسیس کند و نیز می‏تواند راجع به موضوعات مهم به توافقات گسترده‏ای نائل آید . هند برای گسترش آزادی‏های بشر در سراسر جهان متعهد بوده و معتقد است که شورای جدید التاسیس حقوق‏ بشر اهمیت جامعه مدنی در زمینه ارتقا و حمایت از حقوق بشر را برسمیت می‏شناسد. همچنین هند از تأکید بر حق توسعه حمایت کرده و بدین منظور نماینده آن کشور این طور ابراز داشته که اگر جامعه بین المللی می‏خواهد تا سال ۲۰۱۵ به اهداف توسعه هزاره نائل آید زمان نباید تلف شود. هند درحالی‏که اندیشه‏های مربوط به حق توسعه را به دقت دنبال می‏نماید از هرگونه تلاش برای جامه‏ عمل پوشاندن به آن اندیشه‏ها حمایت می‏کند. [۱۴۲]
با این وجود شاهد این امر بودیم که آمریکا علیرغم تلاش هایش نتوانست مستقیما در قطعنامه تاسیسی شورای حقوق بشر بند مربوط به ارتباط نقض گسترده حقوق بشر با فصل هفتم منشور (تهدید صلح و امنیت بین‌المللی) را درج کند. در سند نهاد سازی شورا نیز چنین ارتباطی مشاهده نمی‌شود. البته باید با این امر توجه داشت که روند و سمت و سوی جریانات بین‌المللی به گونه‌ای است که تحقق ارتباطی این چنینی در آینده‌ای نه چندان دور، محتمل الوقوع به نظر می‌رسد.
براساس قطعنامه تاسیسی، شورای حقوق بشر موظف به همکاری حقوق بشری با دولت‌ها، سازمان‌های منطقه‌ای، نهادهای ملی حقوق بشری و نهادهای مدنی است. لذا برخلاف کمیسیون حقوق بشر که حجم عمده ارتباط‌ها و تماس‌هایش با دولت‌ها بود، شورای حقوق بشر علاوه بر دولت‌ها با نهادهای ملی حقوق بشری، سازمان‌های غیردولتی، آژانس‌های تخصصی و سایر نهادهای مدنی در ارتباط و تماس مستمر خواهد بود و این به معنای کاستن از نقش دولت‌ها و گستره حاکمیت آنهاست موضوعی که از ویژگی‌های بارز نظام بین‌الملل نوین است. هر چند کماکان این دولت‌ها هستند که بیشترین میزان مسئولیت و تاثیر‌گذاری بر وضعیت حقوق بشر را دارند.
بند چهارم-قطعنامه ۲۵۱/۶۰ مجمع عمومی
قبل از اجلاس سران ۲۰۰۵ مشورت های غیر رسمی در ژنو صورت گرفت و واکنش هایی از سوی کشورها نسبت به پیشنهادات مجمع عمومی و دبیر کل سازمان ملل متحد صورت گرفت. قطعنامه ۲۵۱/۶۰ مجمع عمومی که منجر به ایجاد شورای حقوق یشر شد سرانجام در ۱۵ مارس ۲۰۰۶ پس از یک سری مذاکرات سخت و طولانی تصویب شد.[۱۴۳]
در مقدمه قطعنامه تمام اظهارات دبیر کل منعکس شده بود و همچنین تمام اقداماتی و دستاوردهایی که توسط کمیسیون حقوق بشر در زمینه حفظ و ایجاد صلح صورت گرفته بود به رسمیت شناخته شدو خواستار این امر بود که نقایص موجود در کمیسیون مذبور باید اصلاح شود. ودر متن ایتالیک شده آن با اذعان صریح بر این امر تاکید داشت که کمیسیون تا حد زیادی به یک ارگان بی اثر تبدیل شده است و اساس عملکرد آن نیز بطور فزآینده ای سیاسی شده است.[۱۴۴]
از بین کشورهای سازمان ملل متحد ۱۷۰ کشور به این قطعنامه راَی مثبت دادند و چهار کشور (ایالات متحده آمریکا-اسرائیل- جزایر مارشال-و جزایر پالائو)رای منفی دادند و سه کشور (بلاروس-ایران –ونزوئلا)نیز رای ممتنع دادند. از بین اظهار نظرات مختلف کشورها، رای منفی آمریکا حرف و حدیث های زیادی به دنبال داشت. اما در اولین جلسه شورا آمریکا این مساله را روشن ساخت که با شورا همکاری لازم را خواهد داشت و خود را متعهد می داند که در جهت تقویت روز افزون شورا تلاش لازم را مبذول دارد.
رای گیری این قطعنامه با اکثریت ۳/۲ اعضای حاضر در مجمع عمومی صورت گرفت و کشورهایی که در لیست تحریم های سازمان ملل متحد بودند از این رای گیری حذف شدند.
اگرچه در ابتدای امر کاملا نمی توان مطمئن بود که همه آنچه که برای شورا ی حقوق بشر در نظر گرفته شده است محقق شود بلکه این قطعنامه بگونه ای شروع جدیدی برای ایجاد یک فرصت مهم در رابطه با حقوق بشر در مکانسیم سازمان ملل متحد است.[۱۴۵]
۱-۴- عضویت
شورای حقوق بشر به عنوان ارگان فرعی مجمع عمومی ۴۷ عضو نسبت به ۵۳ عضو کمیسیون حقوق بشر داشت. انتخاب این اعضا بر اساس توزیع عادلانه جفرافیایی و عضویت در این شورا برای همه دولت های عضو سازمان ملل متحد باز است. کشورها بطور مستقیم برای عضویت نامزد می شوند ولی بطور جداگانه با رای مخفی اکثریت اعضای مجمع عمومی انتخاب می شوند. رای ممتنع و غیبت در رای گیری در شورای حقوق بشر برای کاندیداهای مربوطه تاثیر منفی خواهد داشت در حالیکه شاهد بودیم در انتخاب اعضا در شورای امنیت رای ممتنع و غیبت اعضا تاثیری در رای گیری نداشت.پس هر کاندیای مربوطه باید اکثریت مطلق آرای لازم را کسب کند. این اعضا برای یک دوره ۳ ساله انتخاب می شوند و نمی توانند پس دو دوره متوالی مجددا کاندید شوند. برای عضویت یک دولت در شورای حقوق بشر حمایت کشورهای عضو اتحادیه اروپا از اهمیت به سزایی برخوردار است. عملکرد دولت ها پس از عضویت در شورا توسط سازمانهای غیر دولتی و جامعه مدنی مورد ارزیابی قرار می گیرد.[۱۴۶]
انتخابات جهت عضویت در شورای حقوق بشر در ۹ ماه می ۲۰۰۶ صورت گرفت.[۱۴۷]
۲-۴- تعلیق عضویت
بند ۸ قطعنامه ۲۵۱/۶۰ اذعان دارد که مجمع عمومی سازمان ملل متحد می تواند با رای اکثریت ۳/۲ اعضای حاضر و رای دهنده در صورت نقض شدید و سیستماتیک حقوق بشر حق عضویت اعضا را در شورای حقوق بشر به حالت تعلیق در آورد.
۳-۴- جلسات
شورا جلسات منظمی در طول سال برگزار می کند، حداقل ۳ جلسه در سال و شامل یک جلسه اصلی است. این جلسات نباید در مجموع کمتر از ۱۰ هفته باشد، جلسات دوم شورای حقوق بشر در ماه های ژوئن و سپتامبر برگزار خواهد شد. علاوه بر این جلسات ذکر شده، ممکن است به درخواست اعضای شورا و حمایت ۳/۱ اعضا جلسات اظطراری نیز برگزار شود.[۱۴۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




رده اول تامین کنندگان

رده دوم تامین کنندگان

D

D

D

D

S

مشتریان

توزیع کننده

تولید کننده

رده اول تامین کنندگان

رده دوم تامین کنندگان

شکل ۲-۱ بخشهای عرضه و تقاضای زنجیره ارزش (منبع : غضنفری ؛۱۳۸۰)

۲-۶- نیاز به مدیریت زنجیره تامین

در گذشته، اکثر سازمانها کمتر زنجیره های تامین خود را مدیریت می کردند. در عوض تمایل داشتند که برروی عملیات خودشان و برروی تامین کنندگان بلافصل خودشان تمرکز کنند. هرچند که، چند عامل مدیریت زنجیره تامین را برای سازمانهای تجاری ای که زنجیره تامین خود را به طور فعال اداره می کنند مطلوب می سازد. عوامل عمده عبارتند از:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نیاز به بهبود عملیات: در طول دهه گذشته بسیاری از سازمانها فعالیتهایی مانند تولید ناب و مدیریت کیفیت جامع را انجام می دهند. در نتیجه آنها قادر خواهند بود که کیفیت بهبودیافته ای را کسب کرده و در عین حال مقدار زیادی از هزینه های اضافی خارج از سیستم خود را از بین ببرند. اگرچه هنوز جایی برای بهبود وجود دارد. اکنون فرصت به طور عمده در تهیه و تدارک، توزیع و پشتیبانی – زنجیره تامین وجود دارد. افزایش سطح منبع یابی از خارج[۷]: سازمانها در حال افزایش سطوح منبع یابی از بیرون خود هستند؛ یعنی خرید کالا و خدمات به جای تولید یا فراهم کردن آنها توســط خود سازمانها. همان طور کــه سطح منبع یــابی از خارج افزایش می یابد سازمانها حجم زیادی از یک سازمان و تامین کنندگان آن است. این وظیفه جهت کسب کالاها و یا خدماتی که برای تولید محصولات یا تامین خدمات برای مشتریــــان سازمـان عمل می کند. خرید تامین کنندگان را انتخاب می کند، در قراردادها مذاکره می کند، ائتلافهایی را ایجاد و به عنوان رابطه بین تامین کنندگان و بخشهای مختلف داخلی عمل می کند. خرید در مدیریت زنجیره تامین اهمیت فزاینده ای کسب کرده است. چندین عامل در این امر سهم دارند:
افزایش منبع یابی از خارج: نکته ای حاصل شده که هزینه های مواد و ملزومات خیلی بیشتر از هزینه نیروی کار است. افزایش تبدیل به تولید ناب و نیازمندیهای JIT ، که به معنی اندازه دسته کوچکتر، نیاز برای زمانبندی دقیق تحویلها، کیفیت بالاتر و مقدارهای دقیق و کامل است. افزایش جهانی شدن: بخش عرضه یک زنجیره تامین (ارزش) متشکل از یک یا چند تامین کننده است، همه در زنجیره به هم مرتبط هستند و هریک قادرند برروی اثربخشی – یا عدم اثربخشی – زنجیره تامین اثر داشته باشند. علاوه براین، ضروری است که برنامه ریزی و اجرا به طور دقیقی بین تامین کنندگان و همه اعضای بخش تقاضای آنها هماهنگ شوند.نزدیکی به بازار یا نزدیکی به منابع عرضه، یا نزدیکی به هردو ممکن است امکان پذیر باشد. در مدیریت کیفیت جامع به محک زنی[۸] ارجاع داده می شود، یعنی ارزیابی موقعیتی که شرکت اکنون قرار دارد و استفاده از آن به عنوان یک رهنمود برای موقعیتی که شرکت می خواهد در آینده قرار گیرد. اگرچه، یک شرکت باید عملکرد را ارزیابی کرده واهداف کلی را برحسب کل زنجیره تامین، نه فقط خود شرکت به تنهایی، تعیین کند(پویا،۱۳۸۴،۴۴).
یک شرکت ممکن است اهداف والایی را برای خود برای به حداقل رساندن موجودی تعیین کند اما اگر سطوح موجودی تامین کنندگان شرکت لازم باشد که بالا باشد به طوری که شرکت بتواند به اهداف محلی خودش بدون توجه به هــزینــه هــای تــامین کنندگان دست یابد، سپس هزینه موجودی بالا برای شرکت به عنوان هزینه های تحویل قطعات و هزینه مواد بالاتری محسوب می شود. اگر شرکتی به اهداف کیفی خود دست یابد و برنامه های کیفیت تامین کنندگان خود را نادیده بگیرد، سپس به طور معکوس کنندگان قادر به تحویل سریع به مشتریان و دوباره پرکردن موجودیهای انبار از طریق تامین کنندگان می شوند. اگر هر کسی همراه با زنجیره تامین اطلاعات مشابه را در زمان مشابه به دست آورد، این امر آنها را قادر می سازد که به طور دقیقی هماهنگ شوند و در نتیجه عدم اطمینان کاهش یابد که به نوبه خود به آنها امکان کاهش سطوح موجودی را می دهد(کوهن و دیگران،۷۸،۱۳۷۹)
انواع و تعداد تسهیلات و امکاناتی که ساخته می شود (یا به دست آورده می شود) و مکانی که آنها قرار داده می شوند از موضوعهای طراحی استراتژیک زنجیره تامین هستند. به دلیل اینکه هزینه های حمــل و نقل و توزیع می تواند بخش قابل ملاحظه ای از هزینه های زنجیره تامین را تشکیل دهد، تصمیم در مورد تسهیلات و مکانیابی آنها تعهدهای پرهزینه و بلندمدتی هستند، همین طور آن تصمیم ها، تصمیم های طراحی دیگری مانند اینکه کدام تامین کنندگان به کار روند، شیوه و طریقه حمل و نقل، مراکز توزیع و بازارهای مشتری را دیکته می کنند. برای مثال ۷۵ درصد تامین کنندگان هوندا در ۱۵۰ مایلی کارخانه اُُهایو، ویرسویل قرار دارند. شرکت وال مارت نمونه ای است که این ویژگیهای مختلف طراحی ذکر شده را در یک زنجیره تامین موفق و موثر ادغام و ترکیب کرده است. استراتژی رقابتی وال مارت تامین کالاهای باکیفیت برای مشتریان خود در زمان و مکانی که آنها می خواهند و در یک قیمت رقابتی(همان،۷۹)
کلید و راهنما برای دستیابی به این اهداف استراتژیک خصیصه طراحی زنجیره تامین یعنی سیستم فرا بارانداز[۹] است: (کالایی که از یک تامیـن کننده به انبار می رسند از کامیون تامین کننده بارگیری شده و به کامیونهای رهسپار به خارج یا بیرون رو بارگذاری می شوند که به موجب آن از ذخیره کردن و انبار اجتناب می شود.) در سیستم فرابارانداز محصولات به انبارهای وال مارت با یک مبنای پیوسته تحویل داده می شوند و به فروشگاه ها بدون اینکه در موجودی قرار بگیرند توزیع می شوند. کالاها از یک بارگیری بارانداز تا بارگیری بارانداز دیگر در ظرف ۴۸ ساعت یا کمتر عبور می کنند. این سیستم به وال مارت امکان می دهد که کامیونهای کامل و پراز کالا را بخرد در عین حال از هزینه جابجایی و موجودی نیز اجتناب می‌شود(همان،۸۰).

۲-۷- معیارهای عملکرد

مهم است که عملکرد زنجیره تامین را ارزیابی و پیگیری کنیم، مخصوصاً به علت اینکه چندین سازمان در این زنجیره درگیر هستنــد. برای این مقصود انواعی از معیارها می توانند استفاده شوند. یک رویکرد استفاده از مدل مرجع عملیات زنجیره تامین[۱۰] است که بیانگر تلاشی برای استانداردکردن ارزیابی عملکرد زنجیره تامین به شمار می رود.
معیارهای اندازه گیری عبارتند از:
تحویل به موقع؛
زمان تحویل برآورده کردن سفارش؛
نرخ پرکردن (کسری تقاضا که از موجودی برآورده می شود)؛
برآورده کردن کامل سفارش؛
زمان پاسخگویی زنجیره تامین؛
انعطاف پذیری تولید؛
هزینه مدیریت زنجیره تامین؛
هزینه گارانتی به عنوان درصدی از درآمد؛
ارزش افزوده هر کارمند؛
روزهای کل موجود در مورد عرضه؛
زمان سیکل صندوق به صندوق؛
نرخ جابجایی دارایی خالص.
یک چارچوب مفهومی
مدیریت زنجیره تامین، همان طور که امروزه عمل می کند، از بازاریابی، پشتیبانی و تولید نشأت گرفته است. سه بعد در مورد مدیریت زنجیره تامین وجود دارد که در شکل ۳ نشان داده شده است. این سه بعد عبارتند از: (۱) هماهنگی درون عملکردی (اداره فعالیتها و فرآیندها در درون وظیفه پشتیبانی یک شرکت)؛ (۲) هماهنگی فعالیتهای بین عملکردی (از قبیل هماهنگی بین پشتیبانی و مالی، پشتیبانی و تولید، و پشتیبانی و بازاریابی) همان طور که آنها در بین زمینه های عملکردی شرکت صورت می گیرند؛ و (۳) هماهنگی فعالیتهای بین سازمانی زنجیره تامین که بین شرکتهایی که از نظر قانونی جدا هستند در درون کانال جریان محصول مانند بین یک شرکت و تامین کنندگان آن صورت می گیرد. یک عامل متمایز در بین هریک از این ابعاد عبارتست از مقدار کنترلی که مدیر بر جریان محصول برای دستیابی به هماهنگی دارد(جعفر نژاد،۲۰۰۰،۳۶).
که وسیله ای برای مدیریت کردن ائتلاف وجود داشته باشد. برای اینکه اتحاد سالم و دست نخورده باقی بماند، پاداشهای همکاری باید مجدداً توزیع شوند. این امر مستلزم انجام سه کار است:
(۱) یک نوع وسیله اندازه گیری جدید ماوراء رویه های معمول حسابداری برای دربرگرفتن داده های بین سازمانی و بیان آنها در واژه هایی که تجزیه وتحلیل منافع را آسان کند؛
(۲) یک مکانیسم اشتراک اطلاعات برای انتقال اطلاعات مربوط به منافع وابسته به اشتراک مساعی[۱۱] درمیان اعضای کانال؛
(۳) یک روش تخصیص برای توزیع مجدد پاداشهای همکـاری به طریقی که همه بخشها به طور عادلانه منتفع شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]




همانطور که نظریه روانکاری انشعابات زیادی دارد به همین میزان درمانهای مختلفی نیز وجود دارد. لیکن در مجموع تمامی درمانهای روانکاوی برای فوبی ها سعی دارند از تعارضات واپس رانده ای که فرض میشود زیربنای ترس و اجتناب شدید در این اختلالات هستند پرده بردارند(همان منبع).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریههای رفتاری[۵۸]:
مهمترین تبیین رفتاری فوبی آن است که فوبیهااز راه یادگیری کسب می شوند در این میان ممکن است چندین نوع یادگیری دخیل باشد:
الف)شرطی شدن اجتنابی[۵۹]: فرمول شرطی سازی اجتنابی براساس نظریه دوعاملی است که به وسیله ماور[۶۰] (۱۹۴۷) ارائه شد و بیانگر این است که فوبی در اثر دو مجموعه یادگیری مرتبط با هم ایجاد میشود:

    1. از طریق شرطی سازی کلاسیک، فرد یاد میگیرد که از محرک خنثی (CS) در صورت همانندی با رویداد تحریککننده یا دردناک بترسد (UCS). شرطی سازی کلاسیک مطرح میسازد که تجربه ناگوار شرمندگی در موقعیتهای اجتماعی، مسئول شروع اضطراب اجتماعی است. یک نمونه چنین تجربهای میتوان نقص و ضعف در جلو کل بچههای کلاس و مورد تمسخر و خنده قرار گرفتن باشد (لینکلن[۶۱]،۲۰۰۳).
    1. فرد یاد میگیرد که با فرار یا اجتناب از محرک خنثی (CS) ترس شرطی شده را کاهش دهد. این نوع دوم یادگیری شرطی سازی عامل نامیده میشود. در اینجا پاسخ در نتیجه پیامد تقویت کنندهاش که همان کاهش ترس است تداوم مییابد (همان منبع).

ب) سرمشق دهی: علاوه بر این که ممکن است گاهی ترس در اثر یک رویداد ناخوشایند آموخت شود،این امکان نیز وجود دارد که با تقلید واکنشهای دیگران آموخته شود (همان منبع).
ج) ضرورت وجود نوعی بیماری پذیری: بیماری پذیری روانشناختی باور به اینکه تجارب آسیبزای مشابه در آینده تکرار خواهد شد. یک بیماری پذیری روانشناختی دیگر، عبارتست از سابقه ناتوانی در کنترل محیط (لینکلن،۲۰۰۳).
نظریههای زیستی:
نظریههای زیستی براین فرض مبتنی هستند که آنهایی که فشار روانی تأثیر مخربی بر آنها میگذارند نوعی کژکاری زیستی دارند که به طریقی آنها را بعد از یک رویداد تنشزای خاص مستعد ظهور فوبی اجتماعی میکند. راپی (۱۹۹۵) بیان کرده است که نشانگان فیزیولوژیک اضطراب اجتماعی که افراداضطراب اجتماعی در موقعیتهای تهدید کننده تجربه میکنند دقیقاً همان علائمی است که در دیگر اختلالات اضطرابی مشاهده میشود مانند: خشک شدن دهان،انقباض عضلات، سرخ شدن، لرزش، تپش قلب و تعریق مثالهایی از نشانگان فیزیولوژیک اضطراب اجتماعی است. اختلالات اضطرابی معمولاً در برخی خانواده ها شایع تراست. حدود ۱۵ درصد والدین و خواهران یا برادران افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی خود دچار اختلالات مشابهی هستند،هر چنداین یافتهها وجود یا مبنای ارثی برای این اختلالات را اثبات نمیکند ولی نتایج بررسیهای صورت گرفته بر دوقلوها شواهد قطعیتری در زمینهی ارثی بودن اختلالات فوبی(اضطراب)در اختیار میگذارد.
درصورت مبتلا بودن یک یا هر دوی دوقلوهای همسان به حملات فوبی،احتمال ابتلای دیگری به این اختلال سه برابر، همین احتمال در دوقلوههای ناهمسان است (توگوسن[۶۲]،۱۹۸۳؛ به نقل از دیوسیون،۱۹۹۴).
دستگاه عصبی خودمختار[۶۳]:
افراد مبتلا به فوبی اجتماعی غالباً از آن میترسند ک مبادا چهرشان در ملاءعام قرمز شود یا به شدت عرق کند،از آنجایی که تعریق و گل انداختن صورت، هر دو تحت تأثیر دستگاه عصبی خودمختار هستند بیشفعالی این دستگاه مستعد نوعی بیماری پذیری ارثی است.
پس با اینکه فزون کاری دستگاه خودمختار با فوبی اجتماعی تا حدودی مرتبط است، ترس از پیامدهای فعالیت دستگاه عصبی خودمختار میتواند مهم تراز آن باشد، تحریک دستگاه عصبی خودمختار منجر به تپش قلب و سردرد میشود که مظاهر جانبی اضطراب هستند. دستگاه عصبی خودمختار افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی، افزایش را در بخش سیستم سمپاتیک نشان میدهند (تنسر[۶۴]،۱۹۹۵؛ به نقل از پوجاورا[۶۵]،۲۰۰۴).
انتقال دهندههای شیمیایی:
در ایجاد رفتارهای اضطرابی و فوبیها انتقال دهندههای شیمیایی متنوعی نقش دارند که شامل انتقال دهندههای پتپیدی، هورمونهای آزادکننده کوتیکوتروپین،انتقال دهندههای MAO و دوپامین و سروتونین، گلوتامات و گاما میشود(پوجاورا،۲۰۰۴). درمان زیستی اضطراب اجتماعی شامل دارو درمانی است.
به داروهایی که اضطراب را کاهش میدهد، مسکن، آرامبخش یا ضد اضطراب میگویند که شامل:
اولین دسته از داروهای اصلی مورد استفاده برای درمان اختلالات اضطرابی باربیتوراتها[۶۶] بودند اما به خاطرآنکه شدیداً اعتیادآورند و مصرف زیاد آنها خطر مرگ را به دنبال دارد کنار گذاشته شدند. دو طبقه دیگر از داروها جایگزین آن شدند به نام پروپرانولولها(مانند میلتاون) و بنزودیازپینها (مانندوالیوم و زاناکس) امروزه از طبقه دوم به صورت گستردهتری استفاده میشود. هر چند خطر مرگ ناشی از مصرف باربیتوراتها بیشتر از بنزودیازپینهاست ولی آنها نیز اعتیادآور بوده و نشانگان ترک شدیدی ایجاد میکنند، در سالهای اخیر، داروهایی که ابتدا برای درمان افسردگی به کار میرفت در درمان بسیاری از اختلالات اضطرابی از جمله فوبی اجتماعی رواج یافتهاند. یک طبقه از این داروها بازدارندههای (MAO) است که در درمان فوبی اجتماعی نسبت به بنزودیازپینها بهتر ازآب درآمدند.عیب بازدارندههای (MAO) این است که میتوانند باعث افزایش وزن، بیخوابی، بدکاری جنسی و پرتنشی شوند. بازدارندههای جذب مجدد انتخابی سروتونین (SSRI) مانند: فلوگزنین (پروزاک) نیز در درمان اضطراب اجتماعی بسیار ثمربخش بودهاند. بااین حال، مشکل اساسی در درمان دارویی فوبیها و سایر اختلالات اضطرابی این است که امکان قطع دارو دشوار است و در صورت قطع دارو،احتمال بازگشت بیماری فراوان خواهد بود(دیویسون،۱۹۹۴).
عوامل ارثی:
در اضطراب اجتماعی خصوصاً نوع فراگیر آن و هراسهای اختصاصی میزان شیوع در خویشاوندان درجه اول این بیماران بالاتر از حد متوسط است. بررسیهای مربوط به دوقلوها هم شواهدی به دست می‌دهد دال براین که فوبی ها از یک مؤلفه ارثی برخوردارند (هودسون[۶۷] و همکاران،۲۰۰۳). در ضمن نرخ هم گامی در دوقلوهای همسان بیش از دوقلوهای غیر همسان است.
کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی نسبت به بچه های دیگر بیشتر احتمال دارد که والدین با اختلال اضطراب اجتماعی داشته باشند و به طور مشابه کودکان دارای والدین اضطراب اجتماعی در خطر بیشتری برای ابتلا به فوبی هستند(راپی واسپنس،۲۰۰۴). در مطالعهای تاثیر ژنتیک بروی اضطراب دوران کودکی(اضطراب کودکی)، ۳۲۶ کودک بررسی شد و نتایج نشان داد که ژنتیک به طور قابل توجهی (۳۴) درصد روی علائم اضطرابی نقش و اثر دارد (وارن[۶۸]وهمکارانش،۱۹۹۹؛ به نقل از کاظمی،۱۳۸۲).
الگوهای نظری اضطراب اجتماعی
نظریه طرحواره بک[۶۹](۱۹۸۸):
براساس این نظریه آسیبپذیری و استعداد بیشتر افراد نسبت به اضطراب و افسردگی به تشکیل ساختاریهای اطلاعات سازماندهی شده(طرحواره[۷۰]) این افراد در اوایل زندگی بر میگردد. مطابق با این نظریه سازمان طرحوارهای افراد افسرده زیر سیطره منفیبافی های فشارآور آنها قرار دارد. منفی اندیشی درباره خود، جهان و آینده دیگران در افراد افسرده به وفور مشاهده میشود. طرحواره ناکارآمد افراد مضطراب شامل تهدید فیزیکی یا روانی به حریم شخصی خود و همچنین تسلط اغراقآمیز احساس آسیبپذیری است. بک و کلارک (۱۹۸۸) فرض میکنند که طرحوارهها بر اغلب فرآیندهای شناختی مانند: توجه، ادراک، یادگیری، بازیابی و تفسیر اطلاعات اثر میگذارند. طرحوارهها منجر به سوگیری پردازشی همخوان با طرحواره میشوند.
نظریه شبکه متداعی باور(۱۹۸۱):
بر اساس این نظریه هر عاطفه یا هیجان دارای مراکز یا واحدهایی در حافظه است که بسیاری از زوایایی مربوط به آن هیجان با این واحدها مرتبط است. زمانی که یکی از زوایا یا جنبه های مرتبط با هیجان تحریک میشود در واقع هیجان مزبور فراخوانده میشود.
الگوی شناختی کلارک و ولز(۱۹۹۵):
فرایندهایی که در این مدل از زمان ورود فرد مضطرب به موقعیت ترسآور فعال میشود بدین قراراست: براساس تجارب اولیه افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی یکسری فرضها را درباره خودشان و موقعیت اجتماعی به وجود میآورند.(من انسان بیارزشی هستم، در صورتی که اضطرابم را بروز دهم دیگران فکر میکنند غیرعادی هستم و مرا طرد میکنند). این ارزیابیها باعث میشود که آنها این موقعیت اجتماعی را به گونهای منفی تفسیر کنند،این تفسیرها منجر به بروز اضطراب خواهد شد. در صورت تداوم ارزیابیهای منفی این ارزیابیها منجر به بروز سه نشانگان(علائم) میشود(کلارک و ولز،۱۹۹۵).
نشانگان(علائم)اول:مجموعه علائم جسمی و شناختی اضطراب است که به شکلی غیرارادی توسط ارزیابی خطر از موقعیت برانگیخته میشود که شامل سرخ شدن، لرزش، تپش قلب واشکال در تمرکز است هر یک از این علائم منبعی است برای ادراک دوباره خطر (همان منبع).
مولفه دوم: بروز رفتارهای ایمنی از سوی افراد مضطرب برای کاهش تهدید اجتماعی و پیشگیری از وقوع پیامدهای ترسناک است(مانند: تلاش برای مورد توجه قرار نگرفتن، تلاش برای خوب به نظر رسیدن) و مولفه سوم: تغییر در توجه است، زمانی که این افراد تصور میکنند مورد توجه دیگران هستند و توسط دیگران ارزیابی میشوند توجه خود را متمرکز بر روی خود میکنند و سپس به واسطه اطلاعات درونی برداشتنی را از خود شکل میدهند این که دیگران در مورد آنها چگونه فکر میکنند(همان منبع).
الگوی شناختی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ (۱۹۹۷):
این مدل با این ایده شروع میشود که افراداضطراب اجتماعی تصور میکنند که افراد دیگر ذاتاً انتقادکننده هستند و آنها را به طور منفی ارزیابی میکنند. بنابراین زمانی که با دیگران رو به رو میشوند یک بازنمایی ذهنی از ظاهر و رفتارشان آنطور که تصور میکنند توسط دیگران مشاهده میشوند را تشکیل میدهند (راپی،هیمبرگ،۱۹۹۷).
این بازنماییهای ذهنی براساس درون دادهای متعددی مثلاً اطلاعات فراخوانده شده از حافظه بلند مدت(تجارب قبلی)، تصویر واقعی از خود، نشانه های درونی(نشانه های جسمانی و گرفتگی عضلات) و نشانه های بیرونی(بازخورد از دیگران) تشکیل میگردد که عموماً منفی است،ارزیابی منفی پیش بینی شده اضطراب بیشتری تولید میکند، که همین قضاوتهای منجر به راه اندازی نشانگان فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری خواهد شد و بازنمایی ذهنی فرد از ظاهر و یا رفتار مشاهده شده از سوی دیگران را تحت تأثیر قرار داده و این چرخه معیوب (دوره) دوباره تکرار خواهد شد (همان منبع).
مدل شناختی اضطراب اجتماعی بک،امری و گرینبرگ (۱۹۸۵):
یکی از قدیمیترین و پر نفوذترین مدلهای شناختی اختلالات اضطرابی به ویژه اضطراب اجتماعی مدل شناختی بک ، امری و گرینبرگ(۱۹۸۵) است. در این مدل فوبیای اجتماعی به سبب وجود باورهای ناکارآمد و افکار غیرمنطقی افراد درباره خود و رفتارشان در موقعیتهای اجتماعی است. باورهای ناکارآمد شامل تعیین شاخصها یا استانداردهای افراطی برای عملکرد اجتماعی، باورهای شرطی مربوط به ارزیابی اجتماعی و باورهای غیرشرطی درباره خوداست که موجب تداوم اضطراب اجتماعی میگردد.
۳- جو روانی-اجتماعی کلاس:
تعاریف:
با توجه به اینکه هدف عمده آموزش و پرورش، اعتلای همه جانبه شخصیت فراگیران، به ویژه در ابعاد اخلاقی، روانی و اجتماعی است، برای بهبود این فرایند، باید که جو کلاس شایسته و بایسته باشد. مطالعات فراوانی تأثیر جو روانی اجتماعی کلاس را بر پیشرفت تحصیلی نشان دادهاند (فریزر و همکاران،۱۹۹۵). بلوم[۷۱](۱۹۹۴) جو را شرایط، نیروها، وانگیزشهای بیرونی، اعم از فیزیکی، فکری، روانی و اجتماعی تعریف میکند.
فریزر(۱۹۹۴) چهار گونه جوروانی-اجتماعی کلاس را بررسی کرد. به نظر او جوروانی-اجتماعی چیره بر کلاس میتواند جوی سرشار از یکپارچگی و همبستگی (میزان وابستگی و پیوند دانش آموزان)، منضبط و تکلیفگرا (میزانی که دانشآموزان تکلیف خود را به موقع و منظم انجام دهند)، فضایی پر برخورد و پر اصطلاک (میزان رفتارهای نادوستانهی دانش آموزان)، یا جوی آکنده از همآوری و رقابت (میزان همآور و رقابت دانشآموزان) باشد.
انواع جو روانی حاکم بر کلاس.

    1. جو روانی-اجتماعی مطلوب که ویژگیهای آن عبارتند از: مشارکت دانشآموزان در کلاس، رابطه صمیمی معلم و دانشآموز و برخورداری از حمایت معلم در مواقع مشکل، رابطه صمیمی دانشآموزان باهم، برقراری نظم و مقررات در کلاس، سازماندهی مطالب آموزشی در کلاس، اهمیت دادن به تلاش و انجام وظیفه دانشآموزان، و همچنین در این جو فراوانی روابط اجتماعی وجود دارد و بین ادراک و انتظار تفاوتی نیست و پیشرفت تحصیلی بالاست.
    1. جو روانی-اجتماعی نامطلوب که برعکس جو روانی-اجتماعی مطلوب بیان شده است.
    1. جو روانی – اجتماعی متوسط که مابین دو جو مذکور بیان شده است (صالحی حسینی،۱۳۷۲).

جو روانی – اجتماعی کلاس، شامل د و متغیر کلی ادراک (برداشتی که افراد از واقعیت های موجود درکلاس دارند) و انتظار (تمایلات و خواسته هایی که افراد از جو روانی- اجتماعی کلاس دارند) است. جوی برای یادگیری مطلوب است که تفاوت ادراک و انتظار زیاد نباشد یا این دو مساوی باشند. درصورت تفاوت، باید در پی اصلاح یا تغییر جو کلاس بود. پس، شناخت جو کلاس برای معلمان مهم و با ارزش است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]




۳-۱-۲-۵ مهلت اعتراض
از آنجایی که در قانون ملی شدن جنگلها و ایین نامه آن مهلتی برای اعتراض مشخص نشده بود می توان گفت که بدون قید مهلت و در هر زمانی، اشخاص ذینفع و سازمان جنگلبانی حق اعتراض به نظر جنگلدار را داشته اند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۲ موارد ابطال اسناد رسمی در قانون حفاظت وبهره برداری از جنگلها و مراتع
این قانون در تاریخ ۲۵/۵/۱۳۴۶در۶۷ماده و ۵۰تبصره به تصویبرسید. همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد این قانون بر قانون ملی شدن جنگلها صحه گذاشته چرا که درماده ۶۶این قانون، قوانین منسوخ توسط این قانون اعلام شده ولی نامی از قانون ملی شدن جنگلها برده نشده است.
در این قانون، عیناً تعاریف ذکر شده در قانون ملی شدن جنگلها تکرار شده و تغییر موثری در آنها ایجاد نشده است وعلاوه بر آن موارد دیگری نیز که مورد نیاز بوده اضافه گردیده است. به دلیل آنکه سایر تعاریف در این پایان نامه کاربردی ندارداز توضیح در مورد آنها خودداری کرده و به تعاریف ذکر شده در بخش پیش بسنده می گردد.
۳-۲-۱ تعاریف
تعاریف ذکر شده در این قانون در ماده یک ذکر شده است.از آنجائیکه تعاریف مذکور تقریبا همان تعاریف ذکر شده درآیین نامه قانون ملی شدن جنگلها می باشد، لذا از تکرار آنها خودداری می گردد. صرفاً تفاوت آشکاری که نیاز به ذکر می باشد، اضافه شدن عباراتی به تعریف اراضی جنگلی می باشد. بدین نحوکه در شق الف از بند شش ماده یک قانون مذکور، عنوان شده که زمین هائی که در آنها آثار و شواهد وجود جنگل از قبیل نهال یا پاجوش یا بوته یا کنده درختان جنگلی وجود داشته باشد مشروط بر آنکه در تاریخ ملی شدن جنگلها ۲۷/۱۰/۱۳۴۱ تحت کشت یا آیش نبوده وتعداد کنده در هکتار از بیست ویا تعداد نهال یا بوته جنگلی در هر هکتار جداگانه یا مجموعاًاز یکصد عدد ویا مجموع تعداد نهال و بوته در هر هکتار از یکصد عدد متجاوز باشد به عنوان اراضی جنگلی شناخته می شوند.
همانگونه که ملاحظه می گردد در این قانون تعداد کنده ونهال به عنوان مبنای شناسایی اراضی جنگلی ذکر گردیده که می تواند به عنوان نکته مثبتی در این قانون تلقی گردیده واز تفاسیر متفاوت در این مورد جلوگیری نماید.
۳-۲-۲ نظام رسیدگی
۳-۲-۲-۱ مرجع تشخیص
همانگونه که ذکر شد در قانون ملی شدن جنگلها مرجع تشخیص اراضی ملی شده مشخص نبود و در ماده ۲۰آیین نامه، جنگلدار به عنوان مرجع مذکور ذکر گردید. ولی در ماده ۵۶قانون حفاظت و بهره برداری، تشخیص منابع ملی شده ومستثنیات ماده ۲قانون ملی شدن جنگلها ومراتع به عهده وزارت منابع طبیعی گذاشته شد.
۳-۲-۲-۲ مهلت اعتراض
هر چند که در قانون ملی شدن جنگلها و مراتع مهلتی برای اعتراض به تشخیص تعیین نشده بود ولی در قانون حفاظت و بهره برداری آمده است که اشخاص ذینفع می توانند ظرف مدت یک ماه از اخطار کتبی یا آگهی وزارت منابع طبیعی به وسیله یکی از روزنامه های کثیر الانتشار مرکز و یکی از روزنامه های محلی وسایر وسائل معمول و مناسب محل به نظر وزارت مزبور اعتراض نمایند.
در ماده ۲۰آیین نامه قانون ملی شدن جنگلها ومراتع، نظر جنگلدار قابل اعتراض توسط سازمان جنگلبانی واشخاص ذینفع بود ولی در ماده ۵۶قانون حفاظت وبهره برداری، ذکری از سازمان جنگلبانی نشده وصرفاًاشخاص ذینفع ذکر شده است.
ازآنجائیکه ملی اعلام کردن اراضی صرفاً ممکن است با اصل احترام به مالکیت تعارض پیدا کند محدود کردن مهلت اعتراض یک ماهه ممکن است تبعات جبران ناپذیری داشته باشد. وبا توجه به اینکه تصمیم کمسیون ماده ۵۶نیز توسط قانون قطعی اعلام شده بود. به نظر می رسید حقوق اشخاص ذینفع، آنقدر که باید، تضمین ورعایت نشده بود لذا فقهای محترم شورای نگهبان در مورخ ۴/۸/۶۷درنظریه شماره ۲۶۵۰ باعبارات ذیل تعیین مهلت یک ماهه وقطعی بودن تصمیم کمسیون را ابطال نمود.
«…در ماده ۵۶ اصلاحی قانون مذکور، محدود نمودن پذیرش اعتراض اشخاص ذینفع به یک ماه، خلاف موازین شرع ودر این قسمت، مذکور ابطال می شود وبند الف این ماده بر این اساس اصلاح می شود.
در ماده ۵۶اصلاحی ملاک عمل قرار دادن و قطعی دانستن تصمیم اکثریت کمسیون مذکور در ماده خلاف موازین شرع ودر این قسمت نیز ماده مذکور ابطال می شود.»
۳-۲-۲-۳ مرجع پذیرش اعتراضات
هر چند که این مرجع نیز نه در قانون ونه در آیین نامه قانون ملی شدن جنگلها ومراتع پیش بینی نشده بود، ولی در ماده ۵۶قانون حفاظت وبهره برداری مرجع صادر کننده آگهی یا محل صدور اخطار، به عنوان مرجع پذیرش اعتراضات تعیین شده است.
۳-۲-۲-۴ مرجع رسیدگی کننده به اعتراضات
این مرجع به موجب ماده ۵۶قانون حفاظت وبهره برداری کمسیونی مرکب از فرماندار، رئیس دادگاه شهرستان وسرپرست منابع طبیعی محل یا نمایندگان آنها می باشد که معروف به «کمسیون ماده ۵۶» میباشد.لازم به ذکر است،در صورتی که رئیس دادگاه شهرستان قادر به حضور در جلسه نباشد لزوماً، نماینده وی باید یکی از قضات دادگستری باشد. نکته مثبتی که در این قانون در قسمت کمسیون، ملاحظه می گردد این است که حضور یک قاضی دادگستری را در کمسیون اجباری اعلام کرده و با توجه به اینکه رسیدگی به این موضوع برخورد مستقیم با مالکیت اشخاص داشته و نیازمند برسی قضایی است،این امر می تواند در جهت حمایت از حقوق اشخاص نکته مثبتی تلقی گردد،امری که در قانون ملی شدن جنگلها ومراتع نادیده گرفته شده بود.
۳-۳ موارد ابطال اسناد رسمی در قانون تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع اجرای ماده ۵۶قانون جنگلها ومراتع (با اصلاحیه های بعدی)
قبل از بر رسی این قانون لازم است ذکر شود که هر چند به موجب قانون حفاظت و بهره برداری راًی کمسیون ماده ۵۶قطعی ولازم الاجرا بود ولی با تصویب قانون دیوان عدالت اداری در سال ۱۳۶۰یکی از صلاحیتهای دیوان عدالت اداری رسیدگی به اعتراضات در خصوص آراء کمسیون ماده ۵۶تعیین گردید. واز آن پس آرا کمسیون ماده ۵۶از قطعیت خارج شده و سیل پرونده ها به سمت دیوان عدالت اداری جاری شد.از آنجاکه دیوان عدالت اداری تنها مرجع عمومی اداری و دارای صلاحیت های دیگری نیز بود وهمچنین میزان اعتراضات به نظر کمسیون ماده ۵۶نیز بسیار زیاد بود، روند رسیدگی به اعتراضات به کندی صورت می گرفت لذا در تاریخ ۲۳/۶/۶۷قانونی با نام قانون تعیین تکلیف اراضی اختلافی موضوع اجرای ماده واحده و شش تبصره به تصویب رسید تا مرجع جدیدی جهت رسیدگی به اعتراضات تعیین گردد.
این قانون مانند دو قانون قبلی نه مفصل بلکه به صورت ماده واحده بوده و صرفاً در مورد نحوه رسیدگی به اعتراضات تعیین تکلیف کرده است در حالی که در دو قانون قبلی تمامی موارد در خصوص اراضی ملی شده اعم از حفاظت، بهره برداری، واگذاری و…تعیین تکلیف شده بود.
به موجب صدر ماده واحده زراعین صاحب اراضی نسقی ومالکین و صاحبان باغات و تاًسیسات در خارج از محدوده قانونی شهر ها و حریم روستاها، سازمانها وموسسات دولتی می توانند اعتراض خود را به هیاًتی
۳-۳-۱ تعاریف
۳-۳-۱-۱ زارعین صاحب اراضی نسقی
تفاوت اول که در این ماده واحده به چشم می خورد، عنوان کردن عبارت زراعین صاحب اراضی نسقی و مالکین می باشد. چرا که در قوانین قبلی از عبارات اشخاص ذینفع استفاده شده بود. به موجب بند یک ماده آیین نامه این قانون، زارعین صاحب اراضی نسقی به افرادی اطلاق می گردد که بر اساس قوانین و مقررات اصلاحات اراضی، نسق زراعی به آنها واگذار گردیده و یا در آمارهای مربوط به عنوان زارع صاحب نسق زراعی قید شده باشند.
۳-۳-۱-۲ مالکین
مالکین نیز به موجب بند ۲ ماده ۱ آیین نامه قانون مذکور، به اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی اطلاق می شود که دارای اراضی زراعی یا مستحدثات یا سند مالکیت یا گواهی اداره ثبت مشعر بر مالکیت بوده و یا موافق احکام قطعی صادره از محاکم قضایی، مالکیت آنان در تاریخ تصویب قانون ملی شدن جنگلها کشور محقق شده باشد.
از آنجائیکه آیین نامه مذکور، در تعریف مالکین، تشخیص مالکیت اشخاص را نسبت به اراضی زراعی منحصر به چند مورد ذکر شده در بالا نموده بود، به نظر میرسید که این تعریف، خود نوعی قانون گذاری بوده واز متن قانون فراتر رفته است لذا به موجب رأی وحدت رویه شماره ۵/۷۹/۹۹هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۳۰/۳/۸۱به شرح ذیل ابطال گردید.
«با عنایت به اینکه تعیین اسناد و مدارک و ضوابط معتبر در تشخیص مالکیت اشخاص نسبت به اموال غیر منقول در مراجع رسمی منوط به نص قانون و حکم مراجع قضائی ذیصلاح است، بنابراین بند ۲ ماده ۱ آیین نامه فوق الاشعار که متضمن تعیین مستندات مثبت مالکیت و حصر اعتبار احکام قطعی محاکم قضائی در خصوص تأیید مالکبت اشخاص در تاریخ تصویب قانون ملی شدن جنگلها است، خارج از حدود اختیارات قوه مجریه در وضع مقررات دولتی تشخیص داده می شود و به استناد قسمت دوم ماده ۲۵ قانون دیوان عدالت اداری ابطال می گردد.»
۳-۳-۱-۳ صاحبان باغات وتأسیسات
صاحبان باغات و تأسیسات نیز به موجب بند ۳ ماده یک آیین نامه به افراد حقیقی و حقوقی اطلاق می گردد که بموجب اسناد مذکور در بند ۲ مدعی مالکیت عرصه واعیانی باغات و تأسیسات باشند. لذا از آنجائیکه بند ۲ ماده یک آیین نامه ابطال گردیده، به نظر می رسد، هر گونه سند و مدرک که نشانگر مالکیت صاحبان باغات وتأسیسات باشد قابل پذیرش باشد.
۳-۳-۲ نظام رسیدگی
۳-۳-۲-۱ محدوده صلاحیت هیأت
نکته دیگر که ذکر آن لازم به نظر میرسد این است که در صدر ماده واحده صلاحیت هیات در خارج از محدوده قانونی شهرها و حریم روستاها تعیین شده بود.از طرفی در تبصره ۲ماده واحد عنوان شده بود که دیوان عدالت اداری مکلف است کلیه ی پرونده های موجود در مورد ماده ی ۵۶قانون جنگلها و مراتع کشورو اصلاحیه های بعدی آن را که مختومه نشده است به کمیسیون موضوع این قانون ارجاع نماید.این موضوع باعث تفسیر دوگانه از قانون شده بود، چرا که برخی معتقد بودند که بنابه تصریح صدر ماده واحده صرفاً خارج از محدوده قانونی شهرها و حریم روستاها در صلاحیت هیات ماده واحده قرار میگیرد و سایر پرونده ها در صلاحیت دیوان عدالت اداری است وعده ای هم به استناد تبصره ۲ آیین نامه، معتقد بر این بودند که کلیه پرونده های موجود، چه در داخل محدوده و چه درخارج محدوده شهر، باید از صلاحیت دیوان عدالت اداری خارج و در صلاحیت هیاًت ماده واحده باشد چرا که قانونگذار در تبصره۲ ماده واحده از عبارت«کلیه پرونده ها»استفاده کرده است.
در این راستا ممکن است گفته شود؛ با عنایت به اینکه تبصره ۲موخر بر صدر ماده واحده تنظیم شده، لذا ماده واحده تخصیص خورده و تفسیر دوم صحیح تر میباشد. ولی باید عنوان نمود که بحثی در اصول به نام خروج موضوعی وجود دارد که تفسیر اول را تأیید می کند.[۶۳] موضوع با ذکر مثالی روشن میگردد.
فرض کنید قانونی تصویب میشود و در آن عنوان میگردد کلیه اشخاص ذکور بالای ۱۸ سال باید از تاریخ ۱/۱/۹۱به مدت ۲۴ماه به خدمت سربازی بروند و پس از اعلام شرایط خاص و مستثنیات آن در یکی از تبصره ها ذکر شود که از تاریخ ۱/۱/۹۱، کلیه اشخاص موظفند ظرف مدت ۳ ماه دفترچه آماده به خدمت خود را دریافت کنند در غیر این صورت به جزای نقدی محکوم می شوند.
۳-۳-۲-۲ ترکیب هیأت
هیأت پیش بینی شده در ماده واحده دارای ۷ عضو به شرح ذیل می باشد که جلسه با حضور حداقل ۵ عضو رسمیت می یابد[۶۴] و پس از اعلام نظر کارشناسی هیأت، قاضی مبادرت به انشاء رای می کند. این هیأت زیر نظر وزارت کشاورزی تشکیل می شد که با تصویب قانون حفظ و حمایت در سال ۷۱ به وزارت جهاد سازندگی تغییر یافت.

    1. مسئول اداره کشاورزی
    1. مسئول جنگلداری
    1. عضو جهاد سازندگی
    1. عضو هیأت واگذاری زمین
    1. یک نفر قاضی دادگستری
    1. بر حسب مورد ۲ نفر از اعضاء شورای اسلامی روستا یا عشایر محل مربوطه

همانگونه که ذکر شد بنا به نص ماده واحده، قاضی عضو هیأت پس از اعلام نظر کارشناسی هیأت، مبادرت به صدور رأی می کند، بنابراین سایر اعضاء صرفاً نظر خود را در مورد موضوع تحت عنوان نظر کارشناسی هیأت عنوان می کنند و ملاک صدور رأی امضاء یک نفر و آن هم قاضی عضو هیأت می باشد و بحث اکثریت لازم برای صدور رأی مطرح نیست ولی نباید فراموش کرد که رعایت اکثریت لازم برای تشکیل جلسه که همان ۵ نفر می باشد الزامی است با این توضیح که چون قاضی هیأت نسبت به صدور رأی اقدام می کند حضور یک قاضی و چهار عضو الزامی می باشد.
ارجاع امر به کارشناس اصولاً بدین علت می باشد که به دلیل فنی و تخصصی بودن موضوع، دادگاه شخصاً امکان تشخیص موضوع را نداشته است.از سوی دیگر احراز جنبه موضوعی اصولاً با قاضی است با این حال به موجب ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی در صورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد، دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد.[۶۵]
۳-۳-۲-۳ مرجع پذیرش اعتراض
به موجب تبصره یک ماده چهار آیین نامه اصلاحی آیین نامه مذکور معترض به تشخیص منابع ملی شده (یا قائم مقام قانونی وی) اعتراضیه خود را در فرمهای مخصوص تنظیم و همراه با مدارک و مستندات لازم به دبیرخانه هیأت مستقر در اداره منابع طبیعی مربوطه تسلیم و رسید دریافت می نماید(معترض موظف است نشانی دقیق جهت ابلاغ اوراق و دعوتنامه و سایر مکاتبات را در برگ اعتراضیه قید و در صورت تغییر نیز نشانی خود را کتباً به دبیرخانه مذکور اطلاع دهد).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم