کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



پیوست پ
نتایج ارزیابی پتانسیل روانگرائی با بهره گرفتن از روش روبرتسون و راید
گمانه ۱۰۵
در نزدیک گمانه ۱۰۵ تست نفوذ مخروط جهت بدست آوردن اطلاعات ژئوتکنیکی لازم در راستای ارزیابی پتانسیل روانگرائی به روش روبرتسون و راید انجام می شود. همچنانکه در شکل پ-۱ مشخص است اطلاعات مربوط به تست نفوذ مخروط و نیز وزن مخصوص و ریزدانه در عمق های ذکر شده بهمراه اندازه الکی که ۵۰درصد مصالح از آن رد شده باشد، ثبت شده است و نتایج حاصل از آنالیز روانگرائی به ترتیب در شکلهای پ-۲ الی پ-۶ آمده است.
شکل پ-۱-اطلاعات ثبت شده در نزدیک محل گمانه ۱۰۵ در اعماق مختلف
با توجه به اطلاعات ورودی شتاب و بزرگی زلزله و تراز آب زیرزمینی و غیره در نرم افزار روانگرائی[۲۴] عامل محرک به صورت شکل پ-۲ حاصل میگردد.
شکل پ-۲-مقدار عامل محرک در عمق های مختلف در نزدیکی گمانه ۱۰۵
با ورود اطلاعات به دست آمده از تست نفوذ مخروط در نزدیکی گمانه ۱۰۵(شکل پ ۲) در نرم افزار روانگرائی عامل مقاوم را به دست می آوریم.
شکل پ-۳-مقدار عامل مقاوم در عمق های مختلف در نزدیکی گمانه ۱۰۵
ضریب اطمینان و نشست در عمقهای مختلف با توجه به شکلهای پ-۴ الی پ- ۵به دست می آید.
شکل پ-۴-مقدار ضریب اطمینان در مقابل روانگرائی به دست آمده در نزدیکی گمانه ۱۰۵
شکل پ-۵-مقدار نشست بعد از رخداد روانگرائی در عمق های مختلف در نزدیکی گمانه ۱۰۵
در نهایت میتوان آنالیز روانگرائی در عمقهای مختلف و با توجه به داده های ثبت شده در نزدیکی گمانه ۱۰۵عامل های محرک در نظر گرفته شده بصورت شکل پ-۶- نشان داد.
شکل پ-۶- آنالیز روانگرائی در عمقهای مختلف و با توجه به داده های ثبت شده در نزدیکی گمانه ۱۰۵
گمانه ۱۱۱
عمق این تست که در نزدیکی گمانه ۱۱۱انجام شده است برابر ۱۶/۲متر می باشد،همچنانکه در شکل پ-۷ مشخص است اطلاعات مربوط به تست نفوذ مخروط و نیز وزن مخصوص و ریزدانه شده بهمراه اندازه الکی که ۵۰درصد مصالح از آن رد شده باشد در عمق های ذکر شده ثبت شده است و نتایج حاصل از آنالیز روانگرائی به ترتیب در شکلهای پ-۹ الی پ-۱۳ آمده است.
شکل پ-۷-اطلاعات ثبت شده در نزدیکی گمانه ۱۱۱ در اعماق مختلف
شکل پ-۸-اطلاعات ثبت شده در نزدیکی گمانه ۱۱۱ در اعماق مختلف
شکل پ-۹-مقدار عامل محرک در عمق های مختلف در نزدیکی گمانه ۱۱۱
شکل پ-۱۰-مقدار عامل مقاوم در عمق های مختلف در نزدیکی گمانه ۱۱۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-18] [ 01:18:00 ق.ظ ]




۲-۱-۳-۲-۴)ریسک عملیاتی[۵۷]ریسک عملیاتی، احتمال زیان بر اساس عملکرد افراد، رویه ها و سیستم ها می باشد. ریسک عملیاتی, عموماً ناشی از اشتباهات انسانی یا اتفاقات و خطای تکنیکی است. این ریسک شامل تقلب(موقعیتی که معامله گر ها اطلاعات غلط می دهند)، اشتباهات مدیریتی و کاستی کنترل می شود. خطای تکنیکی ممکن است ناشی از نقص در اطلاعات، پردازش معاملات، سیستم های جابه جایی یا به طور کلی هر مشکل دیگری در سطح سازمان باشد. ریسک های عملیاتی ممکن است منجر به ریسک اعتباری و ریسک بازار شوند.

۲-۱-۳-۲-۵)ریسک قانونی[۵۸] ریسک قانونی احتمال زیان ناشی از مسایل قانونی یا تفسیرهای غلط از قانون می باشد. ریسک قانونی زمانی مطرح می شود که یک معامله از نظر قانونی قابل انجام نباشد. این ریسک می تواند به صورت شکایت سهامداران علیه شرکتی که ضررده باشد ظاهر شود. ریسک های قانونی از طریق سیاست هایی که قسمت حقوقی مؤسسه، با مشاوره مدیریت ریسک و مدیریت سطح بالا اعمال می کند کنترل می شوند. مؤسسات باید مطمئن باشند قراردادها با طرفین، قابلیت اجرا دارد. با این حال وقتی پای زیان های بزرگ در میان باشد کشمکش های هزینه بر به وجود می آید زیرا منافع زیادی درگیر است. ریسک قانونی که ریسک حقوقی نیز نامیده می شود، یکی از ریسک های اثر گذار بر فعالیت شرکت ها است. دو عامل مهم در میزان ریسک حقوقی تأثیرگذار هستند. عامل اول، ایجادکننده ریسک حقوقی، نوع و ساختار قوانین، روند قانون گذاری و همچنین تغییرات قوانین می باشد. عامل دوم، ایجاد کننده ریسک حقوقی، روابط حقوقی بین بانک و اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با بانک است(حاجی آقایی،۱۳۸۷،ص۶۲).

۲-۱-۳-۲-۶)ریسک نیروی انسانیمنظور از نیروی انسانی کارکنانی هستند که مهارت های ویژه ای دارند. شرکت های مواجه با ریسک نیروی انسانی در صورت از دست دادن پرسنل خود، برتری های خود را نیز از دست می دهند. در هر سازمان، اثربخش ترین دارایی برای ارتقای بازدهی، نیروی انسانی می باشد. مدیریت بهینهء نیروی انسانی و توجه به کلیه جوانب آن می تواند بسیاری از ریسک های دیگر را قابل کنترل کند و محیطی منعطف را به وجود آورد. گزینش و استخدام، آموزش و ارتقاء، ایجاد انگیزه و رضایت و سرانجام حفظ منابع انسانی از اهم موضوعاتی است که ریسک نیروی انسانی را به حداقل می رساند(راعی و سعیدی،۱۳۹۲،ص۸۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱-۴)اندازه گیری ریسک

تا کنون معیارهای مختلفی برای تعیین ریسک توسط صاحب نظران معرفی شده اندکه هر یک به جنبه ای از بحث عدم اطمینان اشاره داشته و بعضاً مکمل یکدیگر نیز بوده اند. شاخص های اندازه گیری ریسک اولین بار از طریق مطالعات شاخص های پراکندگی آماری محاسبه گردیدند و از آن به بعد روش های جدیدتری از جمله ریسک نامطلوب[۵۹]، استفاده از دیرش[۶۰] برای محاسبهء حساسیت ارزش اوراق قرضه و در نهایت ارزش تحت ریسک[۶۱] معرفی گردیدند که همگی از روش های آماری استفاده می کنند.
در سال ۱۹۵۲، هری مارکویتز[۶۲] با ارائه مدل کمّی به اندازه گیری ریسک پرداخت و با معرفی مدل مبتنی بر ریسک و بازده و ارائه خط مجموعه کارا[۶۳] برای اولین بار مقولهء ریسک را در کنار بازده به عنوان متغیری دیگر جهت انتخاب دارایی برای سرمایه گذاری قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان شاخص پراکندگی، معیار عددی ریسک خواند. شاگرد او ویلیام شارپ[۶۴]، شاخص بتا(ضریب حساسیت) را برای تغییرات نسبی ارزش یک سهم در قبال تغییر ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارائه کرد. مک کالی[۶۵] معیار دیرش را به عنوان ملاک اندازه گیری ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت معرفی کرد و بر اساس آن مدیریت دارایی ها و بدهی ها و طراحی استراتژی های مدیریت ریسک از جمله تطابق دیرش و مصون سازی ارائه گردید.
بعد از دهه۱۹۷۰ و افزایش روز افزون ریسک ها در جنبه های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به عامل ریسک جلب شد و در حقیقت کنترل معیار ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و حتی نرخ های بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک ملاک ارزیابی ها قرار گرفت.
همزمان با پیدایش ابر رایانه ها که قدرت محاسباتی بالایی داشتند، برخی نظرات قدیمی که به علت زمان بر بودن و پیچیدگی های محاسباتی کنار گذاشته شده بودند، مجدد مطرح گردیدند. در سال ۱۹۹۶ وترستون[۶۶] مدیر مؤسسه جی.پی.مورگان[۶۷] مدل ارزش در معرض ریسک را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه می کرد و مقداری از سرمایه یک موسسه را که در معرض زیان قرار می گرفت تعیین می نمود، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هر روز به کاربردهای آن و روش های محاسباتی و دقیق کردن عدد نهایی از طرق مختلف، خصوصاً فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی افزوده گردید.
با توجه به تاریخچه تحقیقات و تلاش ها در جهت اندازه گیری ریسک و پیشرفت هایی که هر دوره به وقوع پیوسته است، می توان طبقه بندی زیرا را در مورد معیارهای اندازه گیری ریسک ارائه داد(راعی و سعیدی،۱۳۹۲،ص ص۸۲-۸۱):
حساسیت[۶۸]: تغییر یک متغیر وابسته بر اثر تغییر یک متغیر مستقل، مثل تغییرات قیمت در قبال تغییر یک واحد نرخ سود.دیرش و ضریب حساسیت(بتا) از این معیار می باشند.
نوسان[۶۹]: عبارت است از نوسان یک متغیر در اطراف میانگین و یا یک پارامتر تصادفی دیگر مثل واریانس و انحراف معیار.
معیارهای ریسک نامطلوب: این معیارها به عکس معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و در حقیقت، نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را مورد محاسبه قرار می دهند. معیار نیم واریانس و نیم انحراف معیار برای محاسبهء ریسک نامطلوب و ارزش و سرمایهء در معرض خطر، از این دست می باشند.
حساسیت
ریسک نامطلوب
نوسان
معیارهای کمی ریسک(پیچیدگی محاسبه)
۱
۳
۲
نمودار ۲-۲) طبقه بندی معیارهای کمی ریسک(رتبه بندی بر اساس پیچیدگی محاسبه)

۲-۱-۵) عناصر اصلی ریسک

تمامی اشکال ریسک شامل چهار عنصر است که عبارتند از(منتظری،۱۳۹۰،ص۳۳):

۲-۱-۵-۱) محتوا[۷۰]یعنی زمینه، وضعیت یا محیطی که ریسک در آن منظور شده و مشخص کننده فعالیت ها و شرایط مرتبط با آن وضعیت است. یه عبارت دیگر محتوا نمایی از تمامی پیامدهای سنجیده شده را فراهم می سازد. بدون تعیین یک محتوای مناسب به طور قطع نمی توان تعیین نمود که کدامین فعالیت ها، شرایط و پیامدها می بایست در تجزیه و تحلیل ریسک و فعالیت های مدیریتی در نظر گرفته شوند. بنابراین محتوا مبنایی برای تمامی فعالیت های بعدی مدیریت ریسک فراهم می کند.

۲-۱-۵-۲) فعالیت[۷۱]بعد از ایجاد یک محتوا، عناصر باقی مانده در ریسک به طور مناسبی قابل بررسی هستند. عنصر فعالیت، یعنی عمل یا اتفاقی که باعث ریسک می شود. فعالیت، عنصر فعال ریسک است و می بایست با یک یا چندین شرط ویژه برای ظهور ریسک ترکیب شود. تمامی اشکال ریسک با یک فعالیت به وجود می آیند و بدون فعالیت، امکان ریسک وجود ندارد.

۲-۱-۵-۳) شرایط[۷۲]در حالی که فعالیت، عنصر فعال ریسک است، شرایط، تشکیل دهنده عنصر منفعل ریسک است. این شرایط تعیین کننده وضعیت جاری یا یک مجموعه از اوضاع و احوال است که می تواند به ریسک منجر شود.

۲-۱-۵-۴) پیامدها[۷۳] شرایط وقتی با یک فعالیت آغازگر خاص ترکیب می شود می تواند یک مجموعه از پیامدها یا خروجی ها را تولید کند. پیامدها، به عنوان آخرین عنصر ریسک، نتایج یا اثرات بالقوه یک فعالیت در ترکیب با یک شرط یا شرایط خاص است.

۲-۱-۶)مدیریت ریسک[۷۴]

مقابله با پدیده های ریسکی در فعالیت های مالی و اقتصادی، مستلزم طراحی و اجرای چارچوب جامع مدیریت ریسک است(حاجی آقایی،۱۳۸۷،ص۵۹). مدیریت ریسک هنگامی مورد توجه مدیران ارشد قرار گرفت که سودآوری شرکت ها به یک میزان تحت تأثیر اداره ریسک و سایر متغیرهای مدیریتی قرار داشت(انصاری،۱۳۷۶،ص۲۹).
انصاری در تعریف مدیریت ریسک نوشته است، مدیریت ریسک ابزاری است قوی و دو سویه، هم برای دفاع و هم برای تهاجم در بازار خدمات مالی رقابتی امروزین(انصاری،۱۳۷۶،ص۲۹). طبق تعریف فرینگا[۷۵] و همکارانش، مدیریت ریسک فرایند شناسائی ریسک ، کاهش آن تا سطحی قابل قبول و در نهایت ارزیابی نتایج روی سیستم است(Feringa et.al,2002,P4).
مدیریت ریسک عبارت است از فرآیندی که از طریق آن یک سازمان یا سرمایه گذار با روشی بهینه در مقابل انواع ریسک ها از خود واکنش نشان می دهد. کلیه سازمان ها اعم از تولیدی و خدماتی، منابعی را جمع آوری و در پروژه های خاصی سرمایه گذاری می کنند که شرایط عدم اطمینان بر کلیه این سرمایه گذاری ها حاکم است. سازمان های موفق، سازمان هایی خواهند بود که بر این شرایط احاطه یابند و این شرایط منجر به شکست آن ها نشود. بر این اساس مدیریت ریسک، ابتدا انواع ریسک ها را شناسایی می کند و سپس روش کنترل آن را مشخص می سازد. ناگفته نماند که ریسک ها را به طور کلی نمی توان از بین برد، بلکه باید روشی برای کنترل آن ها جست(راعی و سعیدی،۱۳۹۲،ص۱۴۸).

۲-۱-۷)استراتژی های مدیریت ریسک

وقتی که ریسک ها شناسایی و ارزیابی شدند، تمامی ‌تکنیک های اداره ریسک در یک یا چند طبقه از چهار طبقه اصلی قرار می‌گیرند:
انتقال
اجتناب
کاهش
پذیرش
در ادامه به ارائه توضیحاتی در باره این استراتژی ها پرداخته می شود.

۲-۱-۷-۱)انتقال ریسک[۷۶]استراتژی انتقال، یعنی موجب شدن این که بخش دیگری ریسک را قبول کند، که معمولاً به وسیله بستن قرارداد یا انجام اقدامات احتیاطی صورت می گیرد. بیمه کردن، یک نوع از استراتژی های انتقال ریسک با بهره گرفتن از بستن قرارداد است.

۲-۱-۷-۲)اجتناب از ریسکاستراتژی اجتناب، یعنی انجام ندادن فعالیتی که باعث ریسک شود. به عنوان مثال ممکن است که یک دارایی خریداری نگردد، یا ورود به یک کسب و کار مورد چشم پوشی قرار گیرد تا از مشکلات و دردسرهای آن ها اجتناب شود. مثال دیگر در این زمینه پرواز نکردن هواپیما است، تا از ریسک سرقت آن اجتناب شود. به نظر می رسد استراتژی اجتناب[۷۷] راه حلی برای تمامی ریسک ها است، ولی اجتناب از ریسک همچنین به معنی زیان دهی در مورد سودهای بالقوه ای است که امکان دارد به واسطه پذیرش آن ریسک حاصل شود. داخل نشدن به یک بازار به منظور اجتناب از ریسک، همچنین احتمال سودآوری را ضایع می کند.

۲-۱-۷-۳)کاهش ریسک[۷۸]استراتژی های کاهش، یعنی به کارگیری شیوه هایی که باعث کاهش شدت زیان می شود. به عنوان مثال می توان به کپسول های آتش نشانی که برای فرونشاندن آتش طراحی شده اند اشاره کرد که ریسک زیان ناشی از آتش را کاهش می دهد. این شیوه ممکن است باعث زیان های بیشتری به واسطه خسارات ناشی از آب شود و در نتیجه امکان دارد که مناسب نباشد. سیستم هالوژنی جلوگیری کننده از آتش ممکن است آن ریسک را کاهش دهد، ولی امکان هزینه آن، به عنوان یک عامل بازدارنده از انتخاب آن استراتژی جلوگیری کند.

۲-۱-۷-۴)پذیرش ریسکاستراتژی پذیرش، یعنی قبول زیان وقتی که رخ داده است. در واقع خودتضمینی یا تضمین شخصی، در این طبقه جای می گیرد. پذیرش ریسک یک استراتژی قابل قبول برای ریسک های کوچک است که ممکن است هزینه حفاظت در مقابل ریسک از نظر زمانی بیشتر از کلیه زیان های حاصله باشد. کلیه ریسک هایی که قابل اجتناب و انتقال نیستند، ضرورتاً قابل پذیرش هستند. این ها شامل ریسک هایی می شود که خیلی بزرگ هستند؛ یعنی محافظت در مقابل آن ها امکان پذیر نیست یا پرداخت هزینه بیمه آن شاید عملی نباشد(حاجی آقایی،۱۳۸۷،ص۵۹).

بخش دوم:حاکمیت شرکتی

۲-۲-۱) مقدمه

حاکمیت شرکتی، به مجموعه فرایندها، رسم ها، سیاست ها، قوانین و نهادهایی گفته می شود که به روش یک شرکت از نظر اداره، راهبری و یا کنترل تأثیر بگذارد. همچنین، حاکمیت شرکتی، روابط بین کنش گران متعدد (ذی نفعان) و هدف هایی را که بر اساس آن ها شرکت اداره می شود در بر می گیرد. کنش گران اصلی، مدیریت عامل، سهامداران و هیئت مدیره هستند. سایر ذی نفعان عبارتند از کارمندان، عرضه کنندگان کالا، مشتریان، بانک ها و سایر وام دهندگان، قانون گذاران، محیط و به طور کلی جامعه.
حاکمیت شرکتی یک عنصر اساسی در افزایش اعتماد سرمایه گذار، ارتقای حس رقابتی و در نهایت بهبود رشد اقتصادی است. این عنصر در صدر فهرست توسعه بین‌المللی قرار دارد. جیمـز ولفنسان[۷۹]، رئیس سابق بانک جهانی، در این زمینه می گوید: حاکمیت شرکت ها برای رشد اقتصاد جهانی از حاکمیت کشورها دارای اهمیت بیشتری است (سینا قدس،۱۳۸۷،ص ۵۰).
به طور کلی، حاکمیت شرکت ها مجموعه ای از مقررات و استراتژی برای کاهش تعارضات سازمان و حصول اطمینان از حداکثر شدن ثروت سهامداران می باشد. اثر حاکمیت شرکتی بر قیمت سهام و توزیع بازده یک مسئله مهم در امور مالی شرکت است. تعدادی از عواملی که به طور گسترده برای تاثیر گذاری در کیفیت حاکمیت شرکتی عبارتند از ساختار هیئت مدیره، ساختار مالکیت و مقررات غیرقابل تصرف (Hao Li et.al, 2013, pp 204-205).
بیان چند تعریف از حاکمیت شرکتی از میان صدها تعریف مطرح شده خالی از فایده نیست و می تواند برای ارائه تعریفی جامع و کامل از حاکمیت شرکتی به کارآید. این تعریف ها از نگاهی محدود و در عین حال توصیف کننده نقش اساسی حاکمیت شرکتی آغاز می شود.
فدراسیون بین المللی حسابداران[۸۰] در سال ۲۰۰۴ حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: حاکمیت شرکتی عبارت است از تعدادی مسئولیت ها و شیوه های به کاربرده شده توسط هیئت مدیره و مدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر استراتژیک که تضمین کننده دستیابی به هدف ها، کنترل ریسک ها و مصرف مسئولانه منابع است.
هاپب[۸۱] و همکاران وی در سال ۱۹۹۸ پس از تحقیقی که در اکسفورد انجام دادند در تبیین حاکمیت شرکتی می نویسند: حاکمیت شرکتی به تشریح سازمان دهی داخلی و ساختار قدرت شرکت، نحوه ایفای وظایف هیئت مدیره، ساختار مالکیت شرکت و روابط متقابل میان سهامداران و سایر ذی نفعان بخصوص نیروی کار شرکت و اعتبار دهندگان آن می پردازد. همچنین کیزی[۸۲] و رایت[۸۳] در سال ۱۹۹۳ نوشته اند: حاکمیت شرکتی عبارت است از: ساختارها، فرآیندها، فرهنگ ها و سیستم هایی که عملیات موفق سازمان را فراهم کنند.مگینسون[۸۴] نیز در سال ۱۹۹۴ حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: حاکمیت شرکتی را می توان مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روش هایی تعریف کرد که تعیین می کنند شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند(یگانه،۱۳۸۵،ص ص ۳۳-۳۲).
بریگام[۸۵] نیز در تعریف حاکمیت شرکتی می گوید: حاکمیت شرکتی مجموعه ای از قوانین، مقررات و روش هایی است که بر عملیات یک شرکت و تصمیم هایی که توسط مدیران آن گرفته می شود اثر می گذارد (بریگام و ارهارت،۱۳۹۱،ص ۸۱).
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۸۶] حاکمیت شرکتی را به این ترتیب تعریف کرده است: مجموعه ای از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت. راهبری شرکتی همچنین ساختاری را فراهم می آورد که از طریق آن اهداف شرکت تدوین و ابزارهای دستیابی به این اهداف و همچنین نحوه نظارت بر عملکرد مدیران معلوم می گردد. راهبری شرکتی خوب باید برای هیئت مدیره و مدیریت انگیزه های مناسبی ایجاد کند تا اهدافی را که به نفع شرکت و سهامداران آن است دنبال نمایند و همچنین نظارت مؤثر و کارآمد را تسهیل کند. وجود یک نظام راهبری شرکتی کارآمد و مؤثر درون یک شرکت و در کل یک اقتصاد، کمک میکند تا درجه ای از اعتماد فراهم آید که برای عملکرد مناسب یک اقتصاد بازار لازم است. از منظر صنعت بورس اوراق بهادار، حاکمیت شرکتی شیوه ای برای هدایت و اداره فعالیت های شرکت توسط هیئت مدیره و مدیریت ارشد می باشد (آیین نامه نظام راهبری شرکتی،۱۳۸۶،ص ۲).

۲-۲-۲) مشخصه حاکمیت شرکتی

صندوق بین المللی پول[۸۷] و سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی، در سال ۲۰۰۱ حاکمیت شرکتی را به صورت ساختار روابط و مسئولیت ها در میان یک گروه اصلی شامل سهام داران، اعضای هیئت مدیره، مدیر عامل و سایر طرف های ذیربط برای ترویح بهتر عملکرد رقابتی لازم، جهت دستیابی به اهداف اولیه مشارکت و تنظیم معیارها و مکانیزم های نظارت و کنترل تعریف نموده اند. بر این اساس حاکمیت شرکتی صحیح باید دارای مشخصات ذیل باشد(قلی زاده،۱۳۹۲،ص ص ۲۱۳-۲۱۲):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:18:00 ق.ظ ]




مرحله سوم: در این مرحله جوامع پیشرفته در دهه های اخیر وارد مرحله جدیدی از مسیر توسعه و پیشرفت شدند که معمولا با عناوینی چون جوامع فراصنعتی، جامعه اطلاعاتی و اخیرا پسامدرن نامیده میشوند. ویژگی مهم این مرحله مبادله گسترده اطلاعات و تحول تکنولوژی متکی به نیروی کار و سرمایه به سمت آینده میباشد. در این مرحله اطلاعات از انحصار دانشگاهها خارج شده و به صورت عمومی در آمده است(صفوی،۱۳۷۲ : ۴۷، نقل از خراسانی،۱۳۸۸).
۲-۴- روند تحولات آموزش عالی در ایران
دانشگاهها چه در جوامعی که اطلاعاتی میشوند و چه در جوامع نیمه صنعتی و صنعتی دارای گذشتهای دور و نزدیک، دارای کارکردها و عملکردهایی هستند. دانشگاه سازمان است و مانند هر سازمان دارای ساختار و فرهنگ خاصی است. در عین حال سیستمی است که با پیرامون خود ارتباطاتی دارد(یمنی،۱۳۸۲ : ۱۱).
برای بررسی ساختارها و فرهنگ نظام آموزشعالی بهتر است نظری هر چند خلاصه به روند تحولات در داخل کشور داشته باشیم تا با شناخت فرهنگ بومی آموزشعالی در گذشته ایران به درک بهتر نظام آموزشعالی در حال حاضر دست یابیم، مروری کوتاه بر تغییرات آموزشعالی جهان به ما کمک خواهد کرد تا تغییرات روزافزون نظام آموزشعالی را درک کنیم. تغییر و انطباق برای آموزشعالی ایران امری ضروری است تا بتوان با پرورش شایستگیها و رفع نواقص سمت و سوی روشها و آموزشها را بهتر ساخت. روند تحولات آموزشعالی ایران از ابتدا تا به حال را می توان در مراحل زیر بررسی کرد:

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۵- آموزشعالی در دوره اخیر
پیآمدهای جهانی مربوط به انقلاب علمی و صنعتی در اروپا را میتوان بهعنوان یکی از عوامل موثر و تعیینکننده در آموزشعالی ایران در دوره های اخیر محسوب کرد. در قرن نوزده برخی از کشورهای اروپایی بر پیشرفتهای علمی و صنعتی، بصورت یک قدرتجهانی در آمدند بهطوری که بسیاری از ممالک آسیایی و آفریقایی در سیاستگذاریها و برنامه ریزیهای خود نمیتوانستند از تاثیر قدرتجهانی اروپا به دور باشند.
توجه به آموزشعالی کشورهای اروپایی و الگوبرداری از این کشورها از دوره صفویه با نظر به قدرتهای انگلیس و فرانسه شروع شد. در ادامه در زمان محمدقاجار با برنامهریزیهای قائم مقام فراهانی تعداد محدودی از محصلین ایران به اروپا اعزام شدند و پس از آن امیرکبیر با کسب تجارب از طریق مسافرت به کشورهای اروپایی، اعزام دانشجو به خارج و دعوت از اساتید خارجی مدرسه عالی را به سبک دانشگاههای اروپایی افتتاح کرد. تاسیس دارالفنون از جانب امیرکبیر نقطه عطف سیر تحولات مربوط به آموزشعالی در ایران تلقی میشود.(بیانی،۱۳۷۷)
بالاخره قانون تشکیل دانشگاهتهران در سال ۱۳۱۳ با توجه به نیازهای کشور و ضرورت تحولات اقتصادی و اجتماعی تصویب و اجازه برپایی آن در قالب شش دانشکده به وزارت معارف داده شد. و سپس ما شاهد افتتاح مراکز دانشگاهی در مناطق دیگر کشور بودیم، با ایجاد دانشگاه در مناطق مختلف و افزایش تعداد موسسات آموزشعالی کشور در سال ۱۳۴۴ شورای مرکزی دانشگاهها در بطن آموزش و پرورش تشکیل و وظیفه هماهنگی بین دانشگاهها و رسیدگی به امور آنها به این شورا محول شد. و سرانجام در سال۱۳۴۶ قانون تاسیس وزارت علوم و آموزشعالی تصویب و این وزارت به منظور انجام وظایف خاص شکل گرفت.
از ویژگیهای آموزشعالی ایران در دوره قبل از انقلاباسلامی ایران می توان به موارد زیر اشاره کرد:
رویکرد بیشتر و منسجمتر به الگوهای غربی را می توان از مشخصه های بارز آموزشعالی در این دوره تلقی کرد.
۲- آموزشعالی بر اساس نیازها و سیاستهای حاکمیت ایجاد میشد و فعالیت میکرد.
۳- سعی در برآوردهکردن نیازهای جامعه داشت.
۴- سعی در همگام شدن آموزشعالی با پژوهش از ویژگیهای آموزشعالی در این دوره بود(بیانی، ۱۳۷۷).
۲-۶- آموزشعالی بعد از انقلاباسلامی:
در پی انقلاباسلامی در سال ۱۳۵۷، برنامه ریزی بخشهایآموزشی کشور در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوریاسلامیایران مورد توجه قرار گرفت، اهداف این برنامه عبارت بود از:
۱-بررسی عملکرد وضعموجود
۲- عوامل محیطی و پیشفرضهای مهم برنامه آموزشعالی
۳- تعیین اهدافبخشی
۴- تعیین استراتژی یا استراتژی های بخشی
۵- تعیین سیاستهای کلی بخشی
۶- تدوین برنامههای اجرایی بخشی
۷- منابع موجود بخشی به تفکیک زیربخشها در طی سالهای برنامهتوسعه
۸- پیشنهاد سیاستهای مشخص در زمینه تجهیز منابع بخشدولتی(یمنی،۱۳۸۰)
در عملکرد سالهای اول برنامه پنج ساله اول بخش آموزشعالی ویژگیهای زیر ملاحظه میشود:
۱-اهداف کمی و کیفی بخشی در جهت بررسی عملکرد آموزشعالی و وضعیتموجود بصورت منسجم و علمی انجام نگرفته بود بطوریکه هنگام ارائه برنامه آموزشعالی الگوی مشخص و صریح از سیستم آموزشعالی وجود نداشته است.
۲- اهداف کمی آموزشعالی تنها در بخشی از ابعاد آن(افزایش دانشجو) تحقق یافت. و تحقق اهداف کمی نمیتواند معیار ارزیابی تحقق اهداف کیفی مطرح در برنامه باشد.
۳- برنامه ریزی آموزشعالی کلیت دارد و نظر بر درون سیستم آموزشعالی، آن هم از بعد کمی، متمرکز بوده است.
۴- ناهماهنگی در سازماندهی علمی دانشگاهها و موسسات آموزشعالی دولتی و غیردولتی، افت کیفی آموزشعالی، انعطافکمتر محتواهای آموزشی و مشخص نبودن وضعیت آموزشعالی، آخرین ویژگی آموزشعالی برنامه اول توسعه است.
به نظر می رسد که یکی از اقدامات اولیه در پیشبرد اهداف برنامههای توسعه کشور از بعد آموزش عالی داشتن دید پویا در خصوص توسعه دانشگاهها و موسسات آموزشعالی است. بررسیها نشان میدهند که آموزشعالی در طی برنامه اولتوسعه از اهداف خود فاصله گرفت. این امر میتواند برای توسعه کشور زیانآور باشد. تنزل کیفیت آموزشعالی همراه با افزایش تعداد دانشجویان، در توانایی علمی و تخصصی جامعه تاثیر منفی میگذارد و فاصلهگیری آموزش دانشگاهها از تفکرعلمی اساسی به توان نسل جوان در جامعه لطمه میزند(یمنی،۱۳۸۲).
۲-۷- آموزش عالی در عصر حاضر:
با توجه به ورود جهان و سازمانهای آن به عصر اطلاعات و ارتباطات، دانشگاه بخصوص دانشگاههای کشورهای پیشرفته به ویژگیهایی دست یافتهاند که عملکرد و وظایف آنها را نسبت به دانشگاههای سنتی تغییر داده است.
این ویژگیها عبارتند از:
۱- پویایی این سازمانها هم از نظر ساختاری و هم از نظر کارکردن
۲- رقابتیشدن دانشگاهها با توجه به کیفیت عناصر انسانی آن(کارکنان، هیات علمی و دانشجویان)
۳- خارجشدن رقابت از عرصه ملی و حضور در عرصه بین المللی
۴- تمرکزگرایی در مدیریتدانشگاهی با رویکرد و دیدیجدید
۵- ایجاد دانشگاههای میانرشتهای و چندرشتهای به منظور رفعنیازهای شغلی و حرفهای جامعه
۶- ایجاد آموزشهای مستمر بعد از پایان تحصیل به صورت بیشتر عملی و کمتر نظری (یمنی،۱۳۸۰)
۲-۸-اهداف آموزش عالی
نظام آموزشعالی نقش حساس و مهمی در توسعه ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و…بر عهده دارد. در واقع این نظام که غالبا به عنوان دانشگاه از آن یاد میشود، از طریق آموزش و ارائه اطلاعات علمی، ایجاد دانش نو و جستجو و تحقیق و نیز ارتباط دادن بین این دو مقوله با مشکلات و مسائلاجتماعی در جهت توسعه حرکت میکند. اگر به هدفهایی که نظام آموزشعالی وظیفه تحقق آنها را برعهده دارد توجه کنیم، به تربیت نیروی انسانی متخصص و نقش مهم آن در رفع تنگناهها و کمک به پیشبرد امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی در فرایند توسعه بیش از پیش واقف میشویم(رئوفی،۱۳۷۹).
بطور کلی اهداف عمده نظام آموزشعالی در هر کشور را می توان در چهار محور زیر خلاصه کرد:
۱- کمک به تحقق هدفهای اجتماعی از طریق فراهم آوردن برابری در استفاده از فرصتهای آموزشعالی
۲- برآوردن تقاضای اجتماعی برای آموزشعالی متناسب با ویژگیها، انگیزهها، انتظارات و تحصیلات افراد، پرورش توانائیهای بالقوه شهروندان و تسهیل فرایند یادگیری مستمر
۳- پرورش نیرویانسانیمتخصص و مورد نیازتوسعه کشور و کمک به حل مسائل جامعه
۴- پیشبرد مرزهای دانش و تولید دانشنو(بازرگان،۱۳۷۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:18:00 ق.ظ ]




-روش‏های پژوهش: دراین مطالعه به بررسی اثر توسعه مالی بر روی مصرف انرژی میپردازیم. مدل به طورکلی به صورت زیر است:
که درآن e مصرف انرژی و برداری از متغیرهای توضیحی است. با استفاده ازاین مدل میخواهیم اثر توسعه مالی بر روی مصرف انرژی را در دوگروه ازکشورهای درحال توسعه مورد مطالعه قرار دهیم. گروه اول منتخبی از کشورهای درحال توسعه اروپایی و اسیایی شامل بلغارستان، کرواسی، قبرس، چک، استونی، مجارستان، لیتوانی، لهستان، رومانی، صربستان، اسلونی، اوکراین، لتونی، مقدونیه، ارمنستان، گرجستان، یونان، پرتغال و اسلواکیاست.
گروه دوم منتخبی ازکشورهای درحالتوسعه نفتخیز شامل اکوادور، مصر، ایران، کویت، نیجریه، قطر، عربستان، امارات، ونزوئلا، بحرین، اندونزی، مالزی، عمان و تونس است.
-شیوه گردآوری اطلاعات: شیوه گردآوری اطلاعات به صورت استادی_ کتابخانهای است.
-ابزار گردآوری اطلاعات: استفاده از آمارهای بانک جهانی و آژانس بین المللی انرژی و اداره اطلاعات انرژی وزارت انرژی آمریکا برای کشورهای منتخب.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

-جامعه آماری: جامعه آماری شامل کشورهای بلغارستان، کرواسی، قبرس، چک، استونی، مجارستان، لیتوانی، لهستان، رومانی، صربستان، اسلونی، اوکراین، لتونی، مقدونیه، ارمنستان، گرجستان، یونان، پرتغال، اسلواکی، اکوادور، مصر، ایران، کویت، نیجریه، قطر، عربستان، امارات، ونزوئلا، بحرین، اندونزی، مالزی، عمان و تونس طی سالهای ۱۹۹۳-۲۰۱۱است.
۱-۸ هدف‌های تحقیق (مراد از هدف تحقیق، غایت اساسی آن است که تحقیق درصدد دستیابی به آن می‌باشد):
هدف از این مطالعه بررسی این موضوع است که بازارهای مالی درکشورهای درحال توسعه نفتی و غیرنفتی آنقدر عمیق و تأثیرگذار هستند که با تحت تأثیر قراردادن فعالیتهای تولیدی و تقاضا مصرف انرژی را تغییردهند. به عبارت دیگر هدف فهم این موضوع است که آیا نظامهای مالی درکشورهای درحال توسعه درامر تأمین مالی چه برای تولید وچه به عنوان وام برای مصرفکنندگان یا سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد موثر عمل میکنند که از کانالهای متفاوت مصرف انرژی را تحت تأثیر قراردهند؟
فصل دوم
مبانی نظری و
پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
با افزایش وابستگی جوامع به انرژی و نقش و اهمیت این منبع کمیاب در زنجیره عرضه هم به عنوان کالای نهایی برای مصرفکنندگان و هم به عنوان نهاده تولیدی در تولید محصولات، تعیین عوامل موثر بر مصرف انرژی مورد توجه سیاستگذاران و اقتصاددانان قرار گرفته است. این امر باعث شکلگیری مطالعات بسیاری پیرامون مصرف انرژی شده است؛ این مطالعات به بررسی نقش رشد تولید ناخالص داخلی، قیمت انرژی، رشد جمعیت، رشد شهرنشینی و … بر مصرف انرژی پرداختهاند. با این حال بررسی اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی کمتر مورد توجه بوده است.
توسعه مالی به دو صورت بر مصرف انرژی اثر میگذارد:از جنبه غیرمستقیم توسعه بازارهای مالی از طریق افزایش در سرمایهگذاری و افزایش رشد اقتصادی موجب افزایش مصرف انرژی میشود. بازارهای مالی منابع مالی ارزانتر و در دسترستر را برای بنگاهها فراهم میکند. این امر باعث میشود بنگاهها بتوانند کارکنان بیشتری را به کار گیرند و از طریق خرید ماشینالات و تجهیزات واحدهای تولیدی خود را گسترش دهند. بنابراین، توسعه مالی و کاهش هزینه های قرض گرفتن؛ باعث افزایش سرمایهگذاری و فرصت اشتغال خواهد شد که این امر تولید و درآمد ملی را افزایش داده و تقاضای انرژی را افزایش میدهد.
توسعه مالی از دو شیوه اثر سطح[۱۵]و اثر کارایی[۱۶] با افزایش در سرمایهگذاری موجب افزایش رشد اقتصادی میشود. اثر سطح نشان میدهد که توسعه بخش مالی منابع را از پروژه های ناکارامد به سمت سرمایهگذاریهای مولد هدایت میکند. شفافیت در مقررات بازار مالی نظیر رعایت استانداردهای حسابداری و سیستم گزارشدهی، اعتماد سرمایهگذاران را افزایش میدهد و این افزایش در اعتماد سرمایهگذاران در جذب سرمایهگذاران بسیار مهم است. اثر کارایی نیز نشان میدهد که با توسعه بازار مالی تنوع وجوه و روش های تأمین سرمایه افزایش مییابد و منابع به سمت پروژه های با بازدهی بالا هدایت میشوند. این دو اثر موجب افزایش در سرمایهگذاری و رشد اقتصادی شده، در نتیجه توسعه بازار مالی با رشد انرژی همراه میشود[۱۷].
از جنبه مستقیم نیز توسعه مالی به دلیل اینکه امکان وامگیری را برای مصرفکنندگان و خانوارها فراهم میکند به گونهای باعث افزایش بودجه خانوارها شده و مصرف کالاهای انرژیبر نظیر اتومبیل، وسایل الکتریکی و … خواهد شد؛ این امر به طور مستقیم مصرف انرژی را افزایش میدهد.
از طرف دیگر توسعه مالی اگر به گونهای باشد که بازار سهام را در بر گیرد هم امکان وامگیری از منابع خارجی اضافی را فراهم میکند، هم باعث افزایش سرمایهگذاری خارجی در داخل کشور میشود. همچنین تنوع ریسک را برای دو گروه مصرفکننده و تولیدکننده افزایش میدهد و این امر یک جزء مهم تولید ثروت در اقتصاد میباشد. افزایش ثروت نیز اطمینان خاطر را جهت انجام فعالیتهای اقتصادی فراهم میآورد و نتیجه این امر رشد اقتصادی و افزایش مصرف انرژی است. این امر نشان میدهد که توسعه مالی به شکل غیرمستقیم و از طریق افزایش در سرمایهگذاری و افزایش در رشد اقتصادی موجب افزایش مصرف انرژِی میشود[۱۸].
با توجه به این امر در این فصل ابتدا کانال غیرمستقیم اثرگذاری بازار سرمایه و سپس بازار پول بر رشد اقتصادی بیان شده و در نهایت اثر مستقیم توسعه مالی بر مصرف انرژی بیان خواهد شد.
۲-۲ اثر بازار سرمایه بر رشد اقتصادی
سرمایهگذاری یکی از الزامات اولیه رشد است و میزان رشد به چگونگی فرایند سرمایهگذاری و بهره وری اقتصاددر سطح کلان بستگی دارد. در این راستا بازارهای پول و سرمایه با عرضه خدمات مالی نقش اصلی در تأمین مالی و سرمایهگذاریها، افزایش بهره وری و رشد اقتصادی دارند. بازارهای مالی در دهه های گذشته بسیار توسعه یافتهاند و شاهد ظهور چهرههای جدیدی از نظامهای کارآمد مالی هستیم. در شرایطی که دولتها خود را از عرصه اقتصادبه طور مستقیم کنار میکشند و به عرضهکنندگان خدمات اجتماعی تبدیل شدهاند، نیروها و انگیزههای حاکم بر بازار عهدهدار وظایف گستردهتر و جدیدتری شدهاند[۱۹].
توسعه مالی ونقش آن در رشد اقتصادی یکی از موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. البته همانطور که آقیون[۲۰] میگوید در گذشته افرادی مانند باهوت[۲۱]، شومپیتر[۲۲] گرلی و شاو[۲۳] ، گلد اسمیت[۲۴] و مککینون[۲۵] اهمیت ارتباط بین رشد اقتصادی و توسعه مالی را گوشزد کردهاند.
فیلیپ آقیون و پیتر هویت[۲۶](۲۰۰۹) در تبیین درک فرایند رشد به ارتباط نظام مالی و رشد میپردازند و رشد را در چارچوب مدلهای AKوابسته به سرمایه فیزیکی و انسانی میدانند و خاطر نشان میکنند که در تئوریهای رشد نقش نظام بانکی و واسطه های مالی و توسعه مالی کمتر مورد توجه بوده است. در حالی که از یک سو نظامهای مالی کارآمد و سالم، بر اساس ساختار تخصیص بهینه منابع، پس اندزهای مردم را در کمترین زمان و کمترین هزینه به دست کسانی میرساند که فرصت سرمایهگذاری مناسب را در اختیار دارند. از طرف دیگرتوسعه مالی و عمق یافتن بازارهای مالی رشد بخش واقعی اقتصاد را از طریق اثرگذاری مثبت بر سرمایهگذاری در پی خواهد داشت و ارتباط همزادی را بین بخش واقعی اقتصاد و بخش مالی به نمایش میگذارد.
بورس اوراق بهادار به عنوان نماد بازار سرمایه و بانکها به عنوان نماینده بازار پول میتواند با ایجاد ارتباط بین وجوه مالی و افراد نیازمند به سرمایه از طریق مکانیزمی شفاف، رقابتی و ضابطهمند، ضمن تنوع بخشیدن به سبد داراییها، از طرحهای عمرانی سرمایهگذاری حمایت کافی را به عمل آورد[۲۷].
در دهه های اخیر مطالعات فراوانی برای بررسی نقش نظامهای مالی بر رشد اقتصادی صورت گرفته است. بازارهای سرمایه میتوانند با عملکرد رقابتی، اطلاعات را جمعآوری کرده و آن رابه متقاضیان انتقال بدهد. جورگنسون،آلن و گیل[۲۸] معتقدند عمق و توسعه بازارهای مالی در برخی کشورها، اثر مثبتی بر رشد اقتصادی داشته است. از سوی دیگر نظامهای مالی مبتنی بر بازار سرمایه، نقش موثری در تجهیز منابع مالی برای شرکتهای دارای رشد بالا داشته است[۲۹]. گلداسمیت(۱۹۶۹) رابطه رشد اقتصادی و توسعه مالی را مثبت دیده است.مرتون میلر[۳۰]میگوید این انگاره که بازارهای مالی سهمی از رشد اقتصادی را دارند یک قضیه بسیار آشکار است.
به طورکلی دامنه ارتباط بین بازارهای سرمایه و توسعه آن و رشد اقتصادی شامل مباحث مربوط به وظایف واسطه های مالی در تولید اطلاعات درباره سرمایهگذاریهای ممکن، نظارت بر سرمایهگذاریهاو اعمال حکمرانی شرکتها، پراکندهسازی و مدیریت ریسک و تجهیز و تجمیع پس اندازهاست؛ و تجهیز منابع مالی بلندمدت برای رشد اقتصادی مستلزم وجود بازار سرمایه کاراست. یکی از ابعاد این موضوع نقش بازار سهام بر حاکمیت شرکتی[۳۱] است[۳۲]. عدم وجود ترتیبات مالی که حاکمیت شرکتی را افزایش میدهد ممکن است مانع تجهیز پس اندازها از عاملهای پراکنده اقتصادی شود و از این طریق مانع جریان یافتن سرمایه به سوی سرمایهگذاریهای سودآور گردد[۳۳]. پس بازار سرمایه کارا با بهبود حاکمیت شرکتی میتواند از طریق انباشت سرمایه، تخصیص منابع و رشد بلند مدت اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد. حتی یک بازار سرمایه کارا میتواند با ایجاد سرمایه انسانی به نرخ رشد کمک کند[۳۴].
بک[۳۵] معتقد است که بازار مالی میتواند از طریق تسهیل مبادله کالا و خدمات به ارائه خدمت پرداخته و با به دست آوردن و تحلیل اطلاعات درباره عملکرد شرکتها و وضعیت پروژه های سرمایهگذاری، اعمال حاکمیت شرکتی، پراکنده سازی و کاهش مخاطره نقدینگی و تخصیص پس اندازها به طرحهای با بهره وری بالا، بر فرایند رشد اقتصادی اثرگذار باشد. راس لوین[۳۶]با توجه به نتیجه مطالعات صورت گرفته در زمینه رشد اقتصادی معتقد است کشورهایی با ساختار بهتر نظام بانکی و بازار سرمایه رشد اقتصادی سریعتری دارند.
بازار سرمایه از آن جهت اهمیت دارد که در کشورهای درحال توسعه که عمل تأمین مالی بیشتر توسط بانکها انجام میشود؛ بازار سرمایه میتواند نقش مکمل بانکها را ایفا نماید، چون با ارائه ابزارهای جذاب تأمین مالی سرمایهگذارها میتواند اثرات بالقوه نامطلوب بانکها را کاهش دهند[۳۷]. همچنین بازار سرمایه میتواند از طریق پراکنده سازی ریسک، به تغییرات تکنولوژیکی و رشد اقتصادی شتاب بخشد.
۲-۳ مروری اجمالی بر نظریات و مدلهای رشد اقتصادی
از آنجا که موضوع پژوهش رشد اقتصادی نیست، تبیین گسترده نظریات رشد اقتصادی مورد نظر نمیباشدبنابراین با بیان اجمالی برخی نظریات مهم با هدف تقویت مبانی نظری، تنها نظریاتی مورد تاکید قرار میگیرند که ارتباط بین رشد اقتصادی و بازارهای مالی را بررسی کرده باشند. بنابراین در حد ضرورت مدلهای رشد نئوکلاسیک با تاکید بر ارتباط این مدلها با متغیرهای بازار مالی مورد بحث است.
۲-۳-۱ مدل سنتی رشد نئوکلاسیک
الگوی رشد سولو – سوان[۳۸] را میتوان آغازی بر مدلهای رشد اقتصادی نئوکلاسیک دانست. مدل سولو تمامی فروض مدل رشد هارود-دومار[۳۹] به جز فرض سهم ثابت عوامل تولید را میپذیرد. در این مدل چگونگی تأثیر پیشرفتهای فنی، پس اندازها و رشد جمعیت بر رشد تولید کل در طی زمان تبیین میشود. فروض اصلی مدل عبارتند از ۱-وجود بازارهای رقابتی که یک کالای همگن را تولید و مصرف میکنند۲-تابع تولید با نهادههای نیروی کار، سرمایه و بازدهی ثابت نسبت به مقیاس که تنها سرمایه قابلیت انباشت دارد۳- این تابع شرایط حدی اینادا[۴۰] را دارد ارتباط بین این الگوی رشد و بازار سرمایه را میتوان در معادله کلیدی سولو دید که با انباشت سرمایه اشاره دارد.یعنی K0=s0Y-@K
یعنی تغییر درموجودی سرمایه K0 تفاوت سرمایهگذاری ناخالص و استهلاک میباشد. در مدلهای رشد نئوکلاسیک اولیه در ۱۹۵۰ پیشرفت فنی به صورت برونزا در نظر گرفته میشد که میتوانست باعث جابجایی تابع تولید شود.
۲-۳-۲ الگوی رشد درونزا
فرض برونزا بودن پیشرفت فنی به معنای غفلت از جنبه های واقعی پیشرفت فنی بوده، چرا که این پیشرفت عمدتا ناشی از تأثیر نیروهای درونزای الگوی اقتصادی بوده که از سه طریق وارد الگوی رشد شده است. که یکی از آنها در ارتباط با نظام مالی و بازار سرمایه بوده و آن نقش انباشت سرمایه از طریق سرمایهگذاریهای جدید میباشد که توسط کالدور[۴۱] پیشنهادشد. سرمایهگذاری جدید کانالی برای انتقال دانش و فناوری جدید بوده که موجب افزایش نرخ رشد تولید میشود. دو کانال دیگر به نقش هزینه های تحقیق و توسعه و اهمیت آن در ابداعات و اختراعات و دانستن از طریق انجام دادن[۴۲] تاکید دارد[۴۳]. به طور کلی مدلهای درونزا به مدلهایAK و R&Dتقسیم میشوند که در مدلهای AK بازده نزولی سرمایه وجود ندارد و افزایش نرخ سرمایهگذاری میتواند به رشد پایدار منجر شود و مدلهای R&Dبه اهمیت تحقیق و توسعه در نرخ رشد اشاره دارند. در صورت اعتقادبه نظریات رشد درونزا، باید نرخ رشد بلند مدت به سیاستهای دولتی حساس باشد.در چنین موقعیتی برخی از منابع بالقوه رشد بلند مدت عبارتند از:نرخهای سرمایهگذاری فیزیکی،نرخهای سرمایهگذاری در سرمایه انسانی، سهم صادرات، حق مالکیت، حجم دولت و رشد جمعیت که بر اساس مدل رشد درونزا تغییرات دائمی در این متغیرها باید منجر به تغییرات پایداری در نرخهای رشد اقتصادی شود. بنابراین ارتباط بین مدلهای رشد اقتصادی و نظام مالی، علاوه بر سرمایهگذاری فیزیکی به سرمایهگذاری در تولید دانش و سرمایه انسانی گسترش یافت. تغییرات تکنولوژی با عنوان اثر سرریز دانش[۴۴]در مدل رشد رومر[۴۵]۱۹۸۷ وارد شد به طوری که افزایش میزان سرمایهگذاری فیزیکی از طریق این اثر میتواند سطح تکنولوژی را نیز افزایش دهد.
اکتشاف و تکنولوژی در مدلهای رشد برونزا به صورت یک کالای عمومی محض تلقی میشود اما در مدلهای رشد درونزا بسیاری بنگاهها از مزایای رانت حاصل از آن استفاده کرده و قیمتی بیش از صفر بابتشان درخواست میکنند و از سود انحصاری منتفع میشوند. به علت تاکیدی که شومپیتر بر اهمیت قدرت انحصاری موقت به عنوان نیروی محرکه فرایند ابداع و پیشرفت تکنولوژیکی داشته است گاهی این مدلها را مدلهای نئوشومپیتری مینامند.(سیفیپور ۱۳۸۷:۳).
۲-۴ ارتباط نظام مالی و رشد اقتصادی
از آنجا که بخش مالی، مکمل بخش واقعی اقتصاد میباشد،هرگونه نقص و ناکارآمدی در بازارهای مالی،پیامدهای نامناسبی بر بخش واقعی اقتصاد در سطح کلان خواهد گذاشت. بنابراین رسیدن به رشد اقتصادی بلندمدت نیازمند رشد و گسترش همزمان و هماهنگ بخش واقعی و بخش مالی میباشد و در این صورت است که میتوان کارآمدی را از نظام اقتصادی انتظار داشت. عمق و گسترش بازار مالی و از جمله بازار سرمایه فراگیر در این راستا اهمیت مییابد. بیشک واسطهگران مالی در کاهش هزینه مبادله و شکلدادن قراردادهای مالی موثراند حتی برای بهبود اصطکاکهای بازار، نظام مالی میتواند در تخصیص بهینه منابع موثر افتد[۴۶]. اهمیت بحث از ارتباط تئوریک تأمین مالی و رشد اقتصادی وقتی بیشتر آشکار میشود که بدانیم حسابداری رشد، رشد بلند مدت اقتصادی را نتیجه انباشت فیزیکی سرمایه سرانه نمیداند[۴۷]. بنابراین اثبات تئوریک نقش و ارتباط گسترش مالی و رشد اقتصادی و تبیین نظری کیفیت اثرگذاری نوع تأمین مالی بر تخصیص منابع، ضرورت بیشتر مییابد و بحث از شاخصهای گسترش بازار سرمایه به طور خاص در چارچوب مدل رشد اقتصادی پیشنهادی برای این اثبات است. شومپیتر معتقد بود که بین رشد اقتصادی و توسعه واسطهگری مالی رابطه مثبت وجود دارد. پس از آن محققان با مطالعات موردی شواهدی در این زمینه یافتند. اخیراً کینگ و لوین[۴۸]نشان دادهاند که بین شاخصهای توسعه مالی و رشد اقتصادی ارتباط وجود دارد. به طور خلاصه کشورهایی با نظام مالی توسعه یافته سریعتر از کشورهایی که نظام مالی توسعه یافته ندارند رشد میکنند. برخی معتقدند که توسعه مالی باعث رشد اقتصادی بیشتر میشود.به طور مشخص یک واسطه مالی باید نرخ بازده واقعی نسبتا جذابی برای سپردهها ارائه دهد[۴۹]. طبق نظر گرینوود و جواناویچ[۵۰] واسطه های مالی در ارزیابی طرحهای سرمایهای تخصص دارند. بدین ترتیب واسطه ها به طور متوسط بازده بیشتر در مقایسه با عوامل خصوصی برای داراییهای خود دریافت میکنند. این بازده بالاتر سپس به عاملهای خصوصی سپردهگذار به شکل بازده واقعی بالاتر سپردهها انتقال مییابد[۵۱].در ارتباط بین رشد اقتصادی و توسعه مالی، پازل رشد اقتصادی_توسعه بازارهای مالی مطرح میگردد که در یک جمعبندی سه تئوری برای آن معرفی شده است[۵۲]. در تئوری اول فرضیه financial – led growth مطرح میشود. در اینجا فرض میشود که فرایند”عرضه هدایت”[۵۳] بین بازارهای مالی و رشد اقتصادی ارتباط ایجاد مینمایید. بر این اساس در صورت وجود یک بخش مالی قوی با زیرساختها و نهادهای مالی، امکان تخصیص بهینه منابع محدود مالی از بخشهای دارای مازاد به بخشهای دارای کسری فراهم شده و به دنبال خود سایر بخشهای اقتصادی را به سمت توسعه رهنمون میسازد. بنابراین بخش مالی کارا، رشد اقتصادی در بخشهای دیگررا باعث میشود[۵۴]. در نقطه مقابل این فرضیه، فرضیه growth-led finance قرار دارد که بیان میکند رشد اقتصادی بالاتر میتواند تقاضای لازم جهت شکلگیری و ایجاد ابزارها و زمینه های توسعه بازار مالی را فراهم آورد و این بازارها ناچارند خود را با تقاضا و تغییرات ایجاد شده در بخشهای مختلف اقتصاد هماهنگ کند. به بیان دیگر این فرضیه بیان میکند که یک تقاضای پیرو[۵۵] بین بازارهای مالی و رشد اقتصادی وجود دارد[۵۶]. در فرضیه سوم، فرض بازخورد[۵۷] مطرح میشود این فرضیه بیان میکند یک رابطه علی دو طرفه بین توسعه بازارهای مالی و رشد اقتصادی وجود دارد. در این فرضیه عنوان میشود یک کشور با بهرهگیری از یک نظام توسعه یافته بازارهای مالی میتواند، زمینه رشد اقتصادی را از طریق تغییرات تکنیکی و نوآوری در خدمات و محصولات ایجاد نماید[۵۸].از طریق این فرایند، شاهد تقاضای قابل توجه برای محصولات و خدمات مالی خواهیم بود[۵۹]. بر این اساس توسعه بخش مالی و رشد اقتصادی در قالبی مستقل و در عین حال مرتبط با هم میتوانند بازخوردی علت و معلولی با یکدیگر داشته باشند[۶۰]. این فرضیه معتقد است که در مراحل اولیه رشد اقتصادی، بازارهای مالی با عرضه متنوع داراییهای مالی نقشی مهم در رشد اقتصادی دارند اما در مراحل بالاتر رشد اقتصادی، گسترش مالی از رشد تأثیر میپذیرد. در این میان فرضیه چهارمی مبتنی بر عدم ارتباط بین رشد اقتصادی و توسعه مالی نیز وجود دارد که لوکاس و استرن[۶۱]آن را مطرح کردند ولی لوین و زروس[۶۲] در مطالعه خود نشان دادند که ارتباط بین این دو مثبت است.
۲-۵ نقش توسعه مالی[۶۳] در رشد اقتصادی
در ادبیات اقتصاد مالی منظور از گسترش یا توسعه مالی، کاهش مداخلات دولت در نظام مالی و افزایش عمق مالی[۶۴] میباشد که عمق مالی به کمک شاخصهای مالی خاص اندازه گیری میشود.از نقطه نظر تاریخ تحول اقتصاد مالی، دهه ۱۹۷۰ را میتوان آغازی بر مطالعات مالی با رویکرد جدید دانست، که با انتشار دو کتاب مککینون و شاو در سال ۱۹۷۳ مطالعه در زمینه نقش گسترش مالی در رشد اقتصادی به شکلی متفاوت از گذشته شروع شد[۶۵]. در مدلهای سنتی رشد که انباشت سرمایه از طریق فرایند سرمایهگذاری مورد تاکید قرار گرفته است گسترش بازارهای پول و سرمایه موجب تجهیز بیشتر پس اندازها و تأمین طرحهای زیربنایی و سرمایهگذاریهای لازم برای رشد اقتصادی میشود. این مکانیزم با ادبیات جدیدی در مدلهای جدید رشد اقتصادی قابل تبیین است به طوری که در الگوهای جدید رشد موسوم به الگوهای رشد درونزا، تغییرات تکنولوژی و پیشرفت فنی به صورت درونزا در الگوی رشد در نظر گرفته شده است. و از آنجا که رشد اقتصادی بیشتر ناشی از نرخ رشد بالاتر پیشرفت فنی میباشد، گسترش بازارهای مالی و خدمات مالی جدید به افزایش نرخ پیشرفت فنی کمک میکند. گسترش مالی نیز در ادبیات رشد اقتصادی از طریق ابزارهایی که دارای توجیه اقتصادی میباشد بر رشد اثرگذار است، چون گسترش مالی تأثیر معناداری بر روی بهره وری کل عوامل تولید[۶۶]، پس انداز، سرمایهگذاری، رشد اقتصادی، اشتغال و رفاه داردکه این تأثیر توسط مدلهای رشد درونزا و برونزا مورد بررسی قرار گرفته است. مطابق با مدل رشد برونزا، رشد اقتصادی تابعی از بهره وری نهایی سرمایه و پس انداز است. با این فرض که بهره وری نهایی سرمایه نزولی بوده و در بلند مدت به صفر میل مینماید. با این حال بهره وری نهایی سرمایه در مدلهای رشد درونزا به دلیل اثر توسعه مالی بر بهره وری کل عوامل تولید و رشد به صفر همگرا نمیشود (آسیبشناسی ثبات مالی ۱۳۸۸:۱۶). یکی از وظایف مهم بازار سرمایه تخصیص منابع اندک سرمایه بین مصرفکنندگان سرمایه است. این تخصیص بهینه به صورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر بازار است. تأثیر مستقیم به وسیله سهام جدید، از طریق حق تقدم در بازارهای اولیه صورت میگیرد. تأثیر غیرمستقیم از طریق قیمتگذاری سهام موجود و تعبیر و تفسیر سرمایهگذاری انجام میشود. اگر شرکتی عملکرد ضعیف داشته باشد، انتظار میرود که قیمتگذاری مناسبی برای سهام آن صورت نگیرد این موضوع باعث خودداری شرکت از انتشار سهام جدید خواهد شد[۶۷].
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت در مدلهای سنتی رشد که در آنها تاکید بر انباشت سرمایه از طریق سرمایهگذاری است، گسترش بازارهای مالی میتواند در جهت تجهیز منابع و پس اندازها و تسهیل سرمایهگذاریها نقش حساسی در رشد و توسعه اقتصادی داشته باشد. در مدلهای جدید رشد که تغییرات تکنولوژی و پیشرفت فنی به صورت درونزا در مدل لحاظ میشود اثر بازارهای مالی گستردهتر است. در این الگوها رشد و توسعه اقتصادی به سرعت پیشرفت فنی، که خود این سرعت به گستردگی بازارهای مالی وابسته است بستگی دارد (آسیب شناسی بازار سرمایه در ایران و چالشهای پیش رو۱۳۸۷:۱۱)
گرچه شومپیتر (۱۹۳۲) از ارتباط مستقیم بین واسطهگری مالی و رشد اقتصادی سخن گفته بود اما بحثهای جدیدی توسط مککینون ۱۹۷۱، کامرون[۶۸] و گلد اسمیت ۱۹۶۹ ارائه شد که بر رابطه سیستماتیک بین شاخصهای مالی و رشد اقتصادی تاکید داشت.
یکی از شاخصهای مهم عمق مالی در ارتباط با بازار سرمایه، نسبت سهام ارائه شده به ارزش جاری سهام میباشد.یکی از قدیمیترین معیارهای سنجش توسعه مالی، نسبت کل داراییهای مالی به ثروت ملی میباشد که در واقع نسبت دو انباره[۶۹] میباشد؛ گلد اسمیت این نسبت را رابطه متقابل مالی تعریف کرده است. گسترش و عمق مالی شاخصهای دیگری دارد که عمدتا در رابطه با نظام پولی است، اما در رابطه با بازار سرمایه میتوان به دو شاخص زیر اشاره کرد:۱-شاخص اندازه بازار سهام: که برابر است با نسبت ارزش بازار سهام به GDP2- شاخص فعالیت (کارایی): که نسبت ارزش سهام مبادله شده به ارزش جاری سهام است.
تا قبل از ظهور نظریههای مککینون و شاو، رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی با توجه به مسائل بخش واقعی اقتصاد همچون پس انداز وسرمایهگذاری مورد توجه اقتصاددانان بود به طوری که بخش مالی و به خصوص عمق و ساختار آن مغفول مانده بود، اما به دنبال طرح آزادسازی مالی از سوی این دو به تناظر بخش مالی و بخش واقعی اقتصاد بیشتر توجه شد. در این راستا بازار سرمایه میتواند بهترین عملکرد را در زمینه گسترش مالی و رشد اقتصادی داشته باشد. به طور خاص بورس به سرمایهگذاران امکان میدهد تا سبد سهام خود را تنوع بخشند و با هزینه کم و امنیت بالا سرمایه خود را در رشته های مختلف به کار اندازند. بورس از طریق تجمیع دیدگاه های سهامداران و ارائه آنها به صورت عمومی تاکنون به عنوان بهترین راه برای کشف ارزش داراییها شناخته شده است که در صورت رقابتی بودن و فرایند آزاد کشف قیمت، کارایی بیشتری داشته و موجب تأثیر کمتر نوسانات بازار بر سهامداران و کاهش هزینه های سرمایهگذاری برای شرکتها میشود که نیروی محرکه رشد اقتصادی به شمار میروند (بورس نفت ایران۱۳۸۶:۲).
علاوه بر وجود چنین ارتباطی بین گسترش مالی و رشد، برخی به نوع رابطه از جهت علت بودن هر یک برای دیگری اشاره نمودهاند. پاتریک[۷۰] به رابطه علی بین گسترش مالی و رشد اقتصادی توجه نمود. وی در توضیح نظریه خود میگوید این رشد اقتصادی است که گسترش مالی را ایجاد میکند و آن را نظریه دنبالهروی تقاضا[۷۱] مینامد. یعنی رشد بخش واقعی نیازمند خدمات متنوع و آزادی مالی است(الگوی اول) وی در الگوی دوم میگوید: این نظام مالی گسترش یافته است که موجب رشد بخش واقعی اقتصاد میشود، یعنی به کارگیری پس اندازها و سرمایهگذاری بهینه آن در ساختار مالی کارا منجر به رشد اقتصادی میشود و آن را نظریه رهبری عرضه مینامد[۷۲]. به هر ترتیب در بسیاری از مطالعات نظری این رابطه دوسویه مورد تاکید قرار گرفته است، گرچه در مطالعات تجربی، گاهی این رابطه یک سویه تائید شده است. شومپیتر ۱۹۱۱ مینویسد که در مقابل هر جریان کالا و خدمات یک جریان گردش پولی وجود دارد که بر خلاف جهت گردش جریان بخش حقیقی اقتصاد است[۷۳].
۲-۶ دیدگاه های مختلف در زمینه اهمیت و نقش نظام مالی و رشد اقتصادی
درباره تأثیر نظام مالی بر رشد اقتصادی بین اقتصاددانان اختلاف نظر وجود دارد که به شرح زیر است۱- دیدگاه مخالف: رابرت لوکاس تأمین مالی را به عنوان یک عامل تعیین کننده نرخ رشد در نظر نمیگیرد و معتقد استنقش توسعه مالی در رشد اقتصادی بیاهمیت است؛ طرفداران این نظریه استرن۱۹۸۹، سینگ[۷۴] ۱۹۹۷، مییر و سیرز[۷۵]۱۹۸۹ هستند.۲- دیدگاه میانه: جون رابینسون[۷۶] معتقد است، نظام مالی دنبالهرو و تابع بخش حقیقی اقتصاد است و توسعه این بخش است که موجب توسعه بخش مالی میشود. وی میافزاید: هر جا که کارآفرینی حرکت میکند تأمین مالی نیز در پی آن میرود. از این رو تأمین مالی باعث رشد نمیشود بلکه به طور خودکار نسبت به تغییرات تقاضا در بخش حقیقی واکنش نشان میدهد. وی معتقد است کشورهایی که سریعتر رشد میکنند به طور متوسط منابع بیشتری را به توسعه نظام مالی خود تخصیص میدهند. اقتصاددانان الهام گرفته از رابینسون معتقدند که بازارهای مالی و واسطه های مالی همانند کانالهای ارتباطی، پس اندازهای خانوار را تجهیز و به سمت فعالیتهای سرمایهگذاری هدایت میکنند و از این طریق نقش اساسی در رشد اقتصادی دارند.۳- دیدگاه موافق که پیروان بسیاری دارد. شومپیتر معتقد است نظام مالی با شناسایی و تأمین پروژه های که با احتمال بیشتری محصولات جدید را از طرحهای ابتکاری تولید میکنند، ضمن تقویت و پشتیبانی از نوآوریهای تکنولوژیک به رشد اقتصادی کمک میکنند. جان هیگز[۷۷]۱۹۶۹ نیز به نقش نظام مالی در تجهیز سرمایه برای طرحهای بزرگ همزمان با آغاز انقلاب صنعتی تاکید دارد. از سوی دیگر مرتون میلر۱۹۸۸ معتقد است که این انگاره که بازارهای مالی سهمی از رشد اقتصادی را دارند یک قضیه آشکار برای بحثی جدی است.
با ظهور نظریههای رشد برونزا،به ترتیب مبانی نظری جدیدی برای تبیین اثرگذاری گسترش مالی بر رشد اقتصادی ایجاد شد.پاگانو[۷۸] ۱۹۹۳ بیان داشت گسترش مالی و عمق مالی، با تجمیع و افزایش پس اندازها موجب افزایش جریان سرمایهگذاری و در نتیجه رشد اقتصادی میشود. با این حال تحلیل مخالفی نیز وجود داشت چون مسئله مشارکت در ریسک[۷۹] و مشکل نقص در بازار اعتبارات[۸۰] مانعی جدی بود که رشد اقتصادی را به تاخیر می انداخت. بنسیونگا و اسمیت[۸۱] ۱۹۹۱ و بعدها روبینی و سالای مارتین[۸۲] ۱۹۹۲ پس از آزمون رابطه گسترش مالی و رشد اقتصادی، به یک همبستگی منفی بین این دو دست یافتند. همچنین لوین و همکاران ۲۰۰۰ با بهرهگیری از مدل مبتنی بر برآوردگرهای پانل پویا[۸۳] براساس روش گشتاور تعمیم یافته(GMM) نشان دادند که مولفه های برونزای توسعه مالی، بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت میگذارد (نیلی و راستاد ۱۳۸۲:۳).
۲-۷ سرکوب مالی[۸۴] و رشد اقتصادی
سرکوب مالی در ادبیات توسعه مالی، وضعیتی مقابل آزادسازی مالی است. یعنی حالتی که مداخله دولت در نظام مالی منجر به کاهش پس انداز و در نتیجه کاهش سرمایهگذاری میشود.
از نظر روبینی و مارتین، سرکوب مالی مجموعهای از سیاستها، مقررات، محدودیتهای کمی و کیفی و کنترلهای دولتی است که مانع از به کارگیری توان بالقوه تکنولوژیکی واسطه ها و نهادهای مالی میشود. آنها معتقدند(۲۲۷:۱۹۹۵) دولتها میتوانند از طریق مقررات، قوانین و سایر محدودیتهای غیربازاری برای نظام بانکی و بازار سرمایه، ظرفیت بالقوه نظام مالی را محدود کنند و آنرا سرکوب نمایند. اعتقاد آنها بر این است که دولتها توسعه مالی را با اجازه ندادن به بخش مالی برای عمل کردن در کل ظرفیت بالقوهاش با ارائه انواع مختلفی از مقررات، قوانین و سایر محدودیتهای غیربازاری برای رفتار بانکهاو سایر واسطه های مالی سرکوب میکنند (تقوی ۱۳۸۶:۴).
آثار سرکوب مالی در ارتباط با رشد اقتصادی چیست؟
در چنین وضعیتی اعتبارات به پروژه های خاصکه لزوما براساس بهینه سازی و تخصیص بهینه وجوه مالی نیست هدایت میشود که معمولا از کانال بانکها و موسسات مالی دولتی انجام میپذیرد و چون سرکوب مالی به مفهوم کنترلهای نرخ بهره در سطحی کمتر از بهره بازاری، سهمیه بندی اعتباری[۸۵]جهت حمایت از وامگیرندگان بزرگ، اعمال نرخ ذخیره قانونی بالا و ممانعت از حرکت سرمایه در بین کشورها میباشد، این پدیده سبب اخلال در مکانیزم بازار شده، شاخصهای کلان اقتصادی شامل سرمایهگذاری، مصرف و متعاقبا سطح انباشت سرمایهگذاری و تولید ناخالص داخلی را تحت تأثیر قرار میدهد (آسیبشناسی ثبات مالی۱۳۸۸:۱۹). که در نهایت رشد اقتصادی را کاهش میدهد. این رابطه غیرمستقیم سرکوب مالی و رشد اقتصادی به روشنی در ادبیات مالی تبیین شده است.
چون به لحاظ نظری، سرکوب مالی، بازده واقعی سپردهها را کاهش داده که به نوبه خود جریان پس انداز را کاهش میدهد. نتیجه چنین روند مالی عرضه کمتر وامهای بانکی است که سطح تأمین مالی پروژه ها و سرمایهگذاری و در نتیجه رشد اقتصادی را کاهش میدهد، یعنی سرکوب مالی رشد اقتصادی کمتر را به دنبال دارد. در ادبیات اقتصاد مالی، نسبت ذخیره قانونی و نرخ تورم، ابزار سرکوب توسعه مالی معرفی شدهاند که به نوعی محدودیت برای گسترش مالی هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:18:00 ق.ظ ]




در یک فیبر نوری بدون بازخورد، SBS عموما بوسیله مدل سه موجی شرح داده می شود: موج منبع، موج استوکس و موج صوتی میانی. SBS مرتبه دوم که تولید شده توسط دومین موج استوکس دیگر است (علت آن SBS ، از اولین موج SBS می باشد) آشکار می گردد ولی بررسی می شود که برای سیستمهای بدون بهره ضعیف است و معمولا برای این چنین سیستمهایی صرف نظر می گردد. هر چند برای سیستمها با بازخورد قوی مرتبه های SBS بالاتر می توانند قابل ملاحظه باشند و موجب می گردد که فهمیدن فیزیک این چنین سیستمهایی مشکل باشد.]۳۶[ ]۳۵[

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این فصل یک سیستم با بازخورد قوی را مورد بررسی قرار می دهیم بطوریکه یک SBS آبشاری[۶۰] چند مرتبه ای در یک سیستم بدون رزونانس[۶۱] ایجاد می شود. ( حفره باز[۶۲] با فقط بازخورد در یک طرف) و به این موضوع پی می بریم که بازخورد را لازم است در دروازه ورودی فیبر قرار دهیم تا اجازه دهد که هر مرتبه SBS پراکنده شده برگشتی ، SBS خودش را در یک شدت بهینه در طول مسیر فعل وانفعالات فیبر تولید کند. نتایج آنالیز تئوری به طور واضح اثرات زیاد SBS مرتبه دوم و مرتبه سوم را نشان می دهد.
در ابتدای این فصل ابتدا SBS آبشاری بدون بازخورد بررسی می شود و روابط مربوطه آن را برای شدتهای موج تابشی، موج استوکس پراکنده شده برگشتی و موج استوکس مرتبه دوم بدست می آوریم و برای یک فیبر تک مد SBS آبشاری را شبیه سازی می کنیم.
در بخش بعد SBS آبشاری با بازخورد قوی را بررسی می کنیم و روابط مربوطه آنرا برای SBS های مرتبه اول ، دوم، سوم و… بدست می آوریم و برای یک فیبر نوری تک مد با بازخورد قوی، SBS آبشاری را شبیه سازی می کنیم. در انتهای این فصل با بهره گرفتن از معادلاتی که در فصل چهارم بدست آوردیم و حل دقیق آنها و با ارسال سیگنال با توانی در حدود میکرو وات از انتهای فیبر ، اثر SBS آبشاری را بر سیگنال با تغییرات توان پمپ ورودی بررسی می کنیم . همانطوریکه ملاحظه خواهد شد ، تا زمانیکه توان پمپ ورودی کم است SBS باعث تاخیر زمانی در سیگنال می گردد ولی شکل سیگنال تغییری نخواهد کرد . با افزایش توان پمپ ورودی بیشتر از توان آستانه بریلوئن ، توان موج استوکس افزایش می یابد و SBS آبشاری رخ خواهد داد. در این نواحی همانطوریکه ملاحظه خواهد شد علاوه بر اینکه تاخیر زمانی در سیگنال رخ خواهد داد ، شکل سیگنال نیز تغییر می کند.
نتایج شبیه سازیها صحت روابط مربوطه در بخشهای مختلف این فصل را تائید می کنند.
۵-۲- SBS بدون بازخورد
در یک پراکندگی بریلوئن ساده در فیبرهای بلند، بیشتر انرژی لیزر ورودی می تواند به موج استوکس منتقل شود. بنابراین یک چیزی که مورد انتظار است این است که موج استوکس، انرژی خودش را به یک استوکس پراکنده متقابل که دوباره در مسیر اشعه لیزر ورودی حرکت می کند ، با فرکانس( ) منتقل می کند. بنابر این چیزی که می تواند پرسیده شود این است که به چندمین مرتبه در این چنین سیستم SBS آبشاری می تواند برسد؟ ( مرتبه n ام شیفت فرکانسی اضافه به این صورت دارد: ( )).
به صورت ریاضی معادلات کوپل شده موجها را برای این سه موج حل خواهیم کرد و مشاهده می کنیم که برای این چنین سیستمهایی تولید مرتبه دوم SBS قابل صرف نظر است. سپس نشان می دهیم یک پروسه ای که تعداد زیادی SBS های قوی مرتبه بالاتر را می سازد، با اضافه کردن بازخورد از طریق بازتابنده های ساده در دروازه ورودی امکان پذیر است.
مدل SBS سه موجی ( یک موج آکوستیک و دو موج نوری ) در حالت پایدار به وسیله دو معادله دیفرانسیل وابسته به هم شرح داده می شود . این معادلات برای شدت های منبع و موج استوکس به صورت زیر نوشته می شوند.
(۵-۱)
و به ترتیب شدت های موج های تابش و استوکس می باشند. پارامتر بهره بریلوئن می باشد.
در این معادله تلفات در نظر گرفته نشده است و به صورت عددی می توانند انتگرال گیری شوند تا به صورت زیر شدتها بدست آیند.
(۵-۲)
مبدأ را در قسمت ورودی منبع انتخاب می کنیم سپس شدت موج تابشی می باشد و شدت خروجی موج استوکس است . مشاهده می شود که اگر شدت موج استوکس در آن سوی قطعه صفر باشد بنابراین که به این معنی است که ابداً هیچ موج استوکسی وجود ندارد . این بیانگر این حقیقت است که موج استوکس باید از یک بذر شروع کند که منبع آن نویز در سیستم است. بر طبق تحقیقات انجام گرفته این مهم است که بدانیم نویز در سرتاسر قطعه توزیع شده است. می بایست در اینجا حالت ساده توان نویز در ان سوی قطعه را از مرتبه nw1 در نظر بگیریم.
نیاز داشتن در معادله (۵-۲) یک رابطه بین توان تابشی و توان موج استوکس بر حسب یک معادله غیر جبری را بیان می دارد . باید این ارتباط را به وسیله رابطه زیر مشخص کنیم.
(۵-۳)
تابع برای شدت های ورودی کم به صورت زیر تقریب زده می شود.
(۵-۴)
این تقریب تا زمانیکه خوب است ، یعنی برای شدت های تابشی به اندازه کافی کوچک.
SBS مرتبه دوم نیازمند یک مدل سه موجی می باشد . معادلات موج مربوط به هم به صورت زیر داده شده اند:
(۵-۵)
موج تابشی ، موج استوکس پراکنده شده برگشتی ، موج استوکس تولید شده به وسیله می باشد که در همان جهت انتشار می یابد و غیره . برای سه موج نوری معادلات به صورت تحلیلی می توانند انتگرال گیری شوند. یک پاسخ می تواند به صورت زیر باشد.
(۵-۶)
که ثابت های حرکت هستند . پس می توانیم پیدا کنیم که ]۳۵[ :
(۵-۷)
سومین انتگرال است و و می توانند از معادله (۵- ۷) در معادله (۵-۶) بدست آیند.
بر خلاف شباهت عبارات و در معادله (۵-۵) تبادل توان بین و بسیار مؤثرتر نسبت به بین و می باشد.
برای یک سیستم بدون بازخورد دارای مقدار اولیه در است و همانطوریکه زیاد می شود مقدار آن افزایش می یابد. در حالیکه با زیاد شدن تنزل می یابد.
برای یک سیستم بدون بازخورد یا بهره ، SBS مرتبه دوم در مقایسه با منبع و با SBS مرتبه اول ضعیف است. در واقع از رابطه دوم معادله (۵-۶) بدست می آید :
(۵-۸)
وقتیکه و تقریباً به همان بزرگی باشند نتیجه گیری می شود که SBS مرتبه دوم چندان بالاتر از سطح نویزها نیست .
برای بررسی معادله (۵-۸)، در شکل (۵-۱) ، را بر حسب شبیه سازی کرده ایم. در محدوده شدتهای ورودی، به طور ضعیفی وابسته به است و در حدود ۱.۵mw می باشد. مشاهده می کنیم که به طور خطی با تغییر می کند (معادله ۵-۸ ).شیب نمودار در ارتباط با است که می باشد.

شکل (۵- ۱) توان خروجی استوکس مرتبه دوم (I3 ) بر اساس تغییرات توان ورودی (I1 ).
برای بررسی معادلات سیستم بدون بازخورد طیف خروجی را در برای فیبر نوری SMF-28 با طول ۱۵ کیلومتر شبیه سازی می کنیم که در شکل (۵-۲) نشان داده شده است. همانطوریکه در شکل دیده می شود، SBS مرتبه دوم بسیار ضعیف می باشد.

شکل (۵- ۲) طیف نوری یک فرایند SBS ساده
بنابراین به این صورت جمع بندی کنیم که یک SBS آبشاری، بدون عناصر بازخورد بسیار ضعیف است. با وجود این نشان می دهیم که با شرایط مرزی مناسب با یک منعکس کننده ، SBS مرتبه بالاتر قوی می تواند تولید شود.
۵-۳- فیبر با بازخورد و SBS مرتبه بالا
یک راه برای آبشاری کردن تعداد زیادی موج های پراکنده بریلوئن به وسیله تداخل در ساختار است که سبب می گردد هر دسته از امواج یک سیستم دو موجی را بازسازی کند]۳۷[. شکل (۵-۳) بیانگر یک ساختارپیشنهاد شده است. اشعه لیزر ورودی به سیستم از طریق یک توری براگ[۶۳] وارد می گردد. موج اولیه که فرایند آبشاری را شروع می کند با I1 نشان داده شده است. این موج به سمت راست انتشار می یابد که باعث تولید موج استوکس I2 می گردد که به سمت چپ منتشر می شود. می دانیم که I2 استوکس خودش را تولید نمی کند، در هر حال هنگامیکه I2 از توری منعکس شده است، آن یک موج استوکس تولید خواهد کرد که به سمت چپ حرکت می کند زیرا بعد از بازتاب موجهایI3 و I4 بر طبق معادلات سیستم دو موجی رفتار می کنند.
با یک توان بزرگ در توری براگ شروع می شود و فقط به وسیله موج stokes آن کاهش می یابد به این معنی است که معادلات به هم پیوسته برای دو موج می تواند به کار برده شود . این رفتار برای و ، و و به همین ترتیب صحیح می باشد.
به منظور فهمیدن اینکه چگونه این سیستم کار می کند به این نتیجه می رسیم که ارتباط بین هر زوج از موجها بواسطه شرایط مرزی هر یک می باشد. برای اولین زوج شرایط مرزی بوسیله و داده می شوند و برای زوج دوم به وسیله که پاسخ زوج اول است و به وسیله داده می شوند و به همین ترتیب هر زوج از امواج شرط مرزی خود را از پاسخ زوج قبلی می گیرد.

شکل (۵- ۳) ساختار SBS آبشاری.
می توانیم معادلات موج جفتی را بنویسیم . معادلات باید به صورت عددی برای اولین هشت موج در سیستم حل شود. معادلات برای هشت موج عبارتند از :
(۵-۹)
باید توجه کنیم که همه مرتبه های SBS تولید شده اند همانطوریکه آنها به مسیر چپ انتشار می یابند ولی سپس آنها به وسیله آینه در سمت چپ ( ورودی ) منعکس شده اند. این بازتاب فرایند آبشاری را به وسیله تولید SBS قادر می سازد . بنابراین تعریف هشت موج به کار برده شده در معادلات به صورت زیر است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:18:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم