کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



  • مرتبط ساختن یا تخصیص هزینه های مستقیم و غیرمستقیم با فعالیت های خاص.

۲-۱۴-۴- ضرورت استفاده از هزینه یابی بر مبنای فعالیت
سامانه های سنتی هزینه یابی، حسابداری هزینه ها را بر حسب انجام هزینه ها جمع آوری و نشان می دهند، اما نمی توانند بین مصرف منابع و نتایج بدست آمده به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ارتباط برقرار کنند. اکثر مدیران نیز به همین دیدگاه عادت دارند و تنها به جمع مخارج دستگاه خود توجه دارند و سامانه حسابداری نیز که در همین جهت شکل گرفته است موجب تقویت دیدگاه اینگونه مدیران می شود حسابداران و مدیران باید دیدگاه خود را تغییر دهند و به جای اندازه گیری خارج بر حسب منابع به اندازه گیری هزینه ها بر حسب نتایج بدست آمد (بازده) روی آورند. زمانی که اطلاعات حسابداری نه تنها از منظر منابع صرف شده بلکه از منظر نتایج بدست آمده یعنی هزینه فعالیت ها، هزینه فرآیندهای درون فعالیت ها و هزینه واحد و کل نتایج حاصل از فعالیت ها در اختیار مدیران بخش عمومی قرار گیرد، مبنای معتبرتری برای تصمیم گیری در اختیار خواهند داشت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سامانه هزینه یابی بر مبنای فعالیت آغاز خوبی برای سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی برای نشان دادن رفتار بهای تمام شده است و راه حلی است برای مشکلاتی که مدیران در پاسخگویی مالی دارند. مثالهای زیر موارد استفاده هزینه یابی بر مبنای فعالیت به وسیله سازمانهای بخش عمومی را نشان می دهد :

  • محاسبه هزینه خدمات یا محصولات معین برای قیمت گذاری محصولات و خدمات.
  • تعیین مخارجی که در صورت واگذاری کارها به دیگران، صرفه جویی خواهد شد.
  • تهیه اطلاعات مورد نیاز برای شرکت در مناقصه ها و رقابت با سایر انجام دهندگان.
  • محاسبه مخارج قابل صرفه جویی برای تصمیم گیری در ادغام دو یا چند فعالیت.
  • تهیه اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی عملکرد و پاسخگویی مالی.
  • بهینه سازی مصرف منابع بویژه در زمان کاهش بودجه.
  • برنامه ریزی برای مخارج آینده بر اساس تقاضا و حجم فعالیت.
  • اصلاح فعالیت ها و همسو ساختن آنها با طرح راهبردی سازمان.

راه های گوناگون برای حمایت از مدیران سازمانهای بخش عمومی در مسئولیت نوینی که پاسخگوی مالی و افزایش کارایی و اثربخشی در مقابل آنها قرار داده است، وجود دارد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از این راههاست. نکته اصلی تغییر نگرش مدیران و حساس شدن آنها نسبت به بازده است.
۲-۱۴-۵- مراحل هزینه یابی بر مبنای فعالیت
هزینه یابی بر مبنای فعالیت از۵ مرحله به شرح زیر تشکیل شده است:
مرحله اول: مشخص کردن فعالیت ها و هدف کمی آنها :
فعالیت در واقع فرایند تبدیل و تغییر شکل داده ها به ستانده هاست مشخص با بهره گرفتن از ساز و کارهای خاص و در چارچوب قوانین و مقررات موجود است. هدف کلی فعالیت عبارت از میزان تولید کالا با خدمات است که بوسیله دستگاه اجرایی به مصرف کننده خارجی ارائه می شود. تعداد کل واحدها (اندازه) هر محصول تولید شده باید در این مرحله تعیین گردد. شاخص های اندازه گیری عملکرد برای کیفیت و کمیت محصول نیز باید مشخص شود.
فعالیت ها به سه دسته تقسیم می شوند :
فعالیت های اولیه، فعالیتهایی هستند (مانند انعقاد قرارداد( که بطور مستقیم با موضوع هزینه مربوط می شوند.
فعالیت های ثانویه، فعالیت هایی هستند )مانند تأمین نیروی انسانی اضافی مورد نیاز) که از طریق فرآهم آوردن منابعی، فعالیتهای اولیه را پشتیبانی می کنند.
فعالیت های تثبیت کننده، فعالیت هایی هستند (مانند تهیه برنامه راهبردی) که وضعیت فعلی سازمان را تحکیم می کنند.
مرحله دوم: جمع آوری و تعیین هزینه ها :
در این مرحله، هزینه تمام منابع مصرف شده در تولید محصولات فعالیت ها باید تعیین شون. بدون چنین شاخصی تصمیمات دستگاه اجرایی و ارزیابی عملکرد آن بر مبنای اطلاعات کامل نخواهد بود. هزینه یابی) مانند هزینه های امور مالی و اداری و پشتیبانی(، هزینه استفاده از دارایی ها و کارکانان طی دوره تولید باید تخمین زده شده و در فرایند هزینه یابی منظور گردد. محاسبات مربوط به هزینه حتی الامکان باید با روش حسابداری تعهدی انجام گیرد که در آن تمام پرداختها در زمان ایجاد ثبت می گردند. این روش حسابداری منجر به هزینه هایی مانند استهلاک می گردد که نیاز به پرداخت نقدی در فرایند تولید ندارد.
مرحله سوم: ردیابی و برقراری ارتباط بین هزینه های مستقیم و فعالیت ها :
هزینه ها به دو گروه هزینه های مستقیم و هزینه های غیرمستقیم تقسیم می شوند. هزینه های مستقیم هزینه های هستند که با محصول یا گروه (طبقه) از محصول ارتباط دارند. فرایند تشخیص یا ردیابی هزینه های مستقیم در زمان ایجاد آنها باید انجام شود. با توجه به ماهیت محصول هزینه های مستقیم می تواند شامل حقوق و دستمزد، هزینه های سفر، مواد و ملزومات، خدمات مشاوره ای، سوخت و مخابرات و غیره باشد .
مرحله چهارم: ردیابی و برقراری ارتباط بین هزینه های غیرمستقیم و فعالیت ها :
هزینه های غیرمستقیم هزینه های هستند که نتوان آنها را به محصول مشخص مربوط ساخت. هزینه های غیرمستقیم شامل هزینه هایی است که به طور سنتی به هزینه سربار موسوم است و بیشتر جنبه پشتیبانی دارد.
اساس ردیابی هزینه های غیرمستقیم، عوام هزینه مانند: سطح زیربنای دفتر و تعداد کارکنان هستند. این عوامل همبستگی زیادی با هزینه دارند. با تشخیص عوامل هر هزینه تخصیص آن به فعالیت یا محصول به راحتی انجام می شود. مثال ساده در این زمینه، تخصیص و توزیع هزینه اجاره، هزینه نظافت به محصولات مختلف است. عامل هزینه مناسب در این زمینه سهم سطح زیربنای هر گروه کاری به کل سطح زیربنا است.
مرحله پنجم: جمع هزینه های مستقیم و غیرمستقیم:
در این مرحله تمام هزینه های مستقیم و غیرمستقیم هر محصول باهم جمع می شوند تا کل هزینه محصول بدست آید. از تقسیم هزینه کل بر تعداد محصول نیز هزینه هر واحد محصول قابل محاسبه می باشد.
۲-۱۴-۶- نقاط ضعف و قوت هزینه یابی بر مبنای فعالیت
کوپر و کپلن(۱۹۹۲) مزایای سامانه هزینه یابی بر مبنای فعالیت را در این می دانند که هزینه های محصول بر اساس منابع استفاده شده اندازه گیری می شود و منابعی که در سازمان از آن استفاده نمی شود، ازهزینه های محصول بدواً و تحت عنوان«ظرفیت بلااستفاده»[۲۲] شناسایی می شود. این موضوع در هنگام تخصیص بهتر منابع و کاهش هزینه ها مورد استفاده قرار می گیرد. (رمضانی، ۱۳۸۳)
اما در عین حال هزینه یابی بر مبنای فعالیت رویکردی بلندمدت دارد که در آن «هزینه منابع»[۲۳] بکاررفته به محصولات ردیابی می شود. اغلب هزینه ها متغیر مزمن می شوند و بنابراین مطابق با سطح ستانده تغییر می کنند. در کوتاه مدت، مؤسسه هزینه های ثابت بسیاری از قبیل دستمزد، اجاره، استهلاک و غیره دارند. شرکت اینگونه هزینه ها را در شرایط تولید یا توقف، متحمل خواهد شد. در نتیجه سامانه هزینه یابی بر مبنای فعالیت ممکن است اطلاعات نادرستی در رابطه با تصمیمات کوتاه مدت به علت عدم انعکاس هزینه های واقعی ارائه کند. ضعف دیگر این روش، در نظر گرفتن محدودیتهای سامانه در تحلیل هزینه هاست. در کوتاه مدت ظرفیت تمام هزینه ها ثابت فرض می شود اما هزینه یابی بر مبنای فعالیت با نادیده گرفتن این موضوع «هزینه فرصت» استفاده از منابع محدود (که در معرض تنگنا قرار دارند) را در نظر نمی گیرد. (کریسنر، ۱۹۹۹)
۲-۱۵- اثر بخشی سازمانی
اثربخشی سازمانی به عنوان یک عنصر کیفی در تمایل سازمانی همواره با مشکل اندازه گیری و ارزیابی مواجه بوده است. برخلاف عناصری مانند بهره وری با کارایی محاسبه مستقیم اثربخشی امکان پذیر نیست به طور کلی اثربخشی با استفاده به معیارهای گوناگون قابل تعریف است. این معیارها با توجه به نوع فعالیت سازمان، مقایسه، فعالیت، تکنولوژی، منابع انسانی و جایگاه سازمان در دو بخش دولتی و خصوصی متفاوت است. بنابراین عناصر تشکیل دهنده اثربخشی یک سازمان با درون مایه اثربخشی سازمان دیگر نمی تواند به گونه ای الزامی یکسان باشد. در این زمینه باید برای هر سازمان، یک یا مجموعه مواردی را در نظر گرفت و بر اساس آن، معیارهای اثربخش مربوط، همان مورد را مشخص نمود. این کار از طریق مشارکت اعضای سازمان در یک مباحثه راه گشا انجام می گیرد. در این مباحث، ضمن ملاحظه معیارهای گوناگون، چگونگی اندازه گیری و ارزش گذاری آنها نیز مشخص می شود. این مشارکت فکری و تخصصی، موجب گرد آمدن اعضای کلیدی سازمان شده و شرکت فعال آنان را در جهت تدوین و ارتقای اهداف سازمانی استمرار می بخشد.
در تغییر اثربخش سازمان، بلیک[۲۴] بیان می کند معیار ارزشیابی یک سازمان را بیاد در موفقیت و یا عدم موفقیت آن در نیل به اهداف سیاسی دانست.
۲-۱۵-۱- رویکردهای اثربخشی سازمانی
۱-رویکرد نیل به هدف
رویکرد نیل به هدف چنین فرض می کند که سازمانها، پدیده هایی عقلانی بوده و در پی تحقق هدفند. بر این اساس دستیابی موفقیت آمیز به هدف، معیاری مناسب برای سنجش اثربخش است. اما استفاده از هدف به عنوان یک معیار اثربخش سازمانی مورد استفاده قرار بگیرد. اولاً: اینکه سازمانها باید اهداف نهایی داشته باشند. ثانیاً: اینکه این اهداف بایستی مشخص بوده و برای اینکه بخوبی درک شوند باید تعریف شوند. ثالثاً: اهداف باید در حد امکانی قابل کنترل و اداره باشند. رابعاً: روی اهداف باید اجماع با توافق عمومی صورت گرفته باشد. نهایتاً اینکه: پیشرفت به سوی این هدف باید قابل اندازه گیری باشد.
۲-رویکرد سیستمی
رویکرد سیستمی چنین استدلالی می کند که تعریف اثربخشی فقط در قالب نیل به هدف، صرفاً یک جنبه از اثربخشی را می سنجد. رویکرد سیستمی اهداف نهایی مورد غفلت واقع نمی شوند بلکه اهداف در یک مجموعه از معیارهایی بسیار پیچیده به عنوان یک جزء مورد توجه قرار می گیرند. و دلهای سیستمی، معیارهایی که بقاء بلندمدت سازمان را افزایش خواهند داد (نظیر توانائی سازمان برای دریافت منابع، حفظ و نگهداری خود به عنوان یک پدیده اجتماعی و قابل موفقیت آمیز با محیط خارجی خود). تأکید می ورزند. بنابراین رویکرد سیستمی به نتایج معین شده بیش از وسائل و امکانات نیل به آنها تأکید نمی کند.
۳-رویکرد عوامل استراتژیک
جدیدترین دیدگاه ارائه شده در خصوص اثربخشی سازمانی رویکرد عوامل استراتژیک است. از این دیدگاه سازمانی اثربخش است که خواستن های عوامل محیطی خود را که تدوام حیات سازمان مستلزم حمایت آنهاست برآورده کند. این رویکرد شبیه به نظریه سیستمی است ولی تأکیدات متفاوتی را دربردارد، هر دو رویکرد وابستگی های متقابل )بین فعالیت های سازمان (را مدنظر داشته ولی نظریه عوامل استراتژیک برهمه سازمان تأکید ندارد. این دیدگاه صرفاً می خواهد خواستن های کسانی را که در محیط سازمانی قرار داشته و می تواند بقاء سازمان را تهدید کنند، ارضاء نماید.
۴-رویکرد ارزشهای رقابتی
اگر خواهان درک جامعی از اثربخشی سازمانی هستیم، شناسایی همه متغیرهای کلیدی در حیطه اثربخشی و سپس تعیین اینکه چگونه این متغیرها بهم مرتبط می شوند ارزشمند است. رویکرد ارزشهای رقابتی یک چنین چارچوب منسجمی به منظور تحقق این مهم ارائه می دهد. موضوع اصلی مورد تأکید رویکرد ارزشهای رقابتی این است که معیارهایی که شما در ارزیابی اثربخشی سازمان برای آنها قائل بوده و مورد استفاده قرار می دهید )از قبیل نرخ بازگشت سرمایه گذاری، سهم بازار نوآوری در محصولات، امنیت شغلی( متکی به این است که شما چه کسی بوده و چه منافعی را مدنظر دارید. تعجب آور نیست که سهامداران، اتحادیه ها، عرضه کنندگان مواد اولیه، مدیریت، متخصصین داخلی بخش بازاریابی، بخش تأمین نیروی انسانی، بخش تولید و حسابداری هر کدام یک سازمان مؤثر ارزیابی های آنها از اثربخشی این سازمان کاملاً متفاوت باشد.
۲-۱۵-۲- نظارت مالی
نظارت مالی در حقیقت نظارت قبل از خرج است. که مسئولیت آن طبق ماده ۹۰ قانون محاسبات عمومی کشور به عهده وزارت امور اقتصادی و دارایی است. و در آن کلیه مراحل خرج مورد رسیدگی قرار می گیرد و در صورتی که با قوانین و مقررات مربوط مطابقت نماید هزینه به حساب قطعی منظور و منبع آن قابل پرداخت خواهد شد .(باباجانی، ۱۳۸۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-04-18] [ 01:03:00 ق.ظ ]




با این حال از دیدگاه پین به نظر میرسد که آلتوسر بر اساس تقویم مشکوک خود، «کرمونینی به شیوهای بیشتر همزمانی تا درزمانی، میخواهد اساس زمینشناسانهی مشترکی در شکلهایی که نقاشی کرده است، کشف کند»(پین، ص ۱۶۲). کرمونینی در آثارش اشیا و انسانها و نگاه و حالت آنها را به سمت انجماد سوق میدهد. و این مهمترین ویژگی آثار اوست.
حتی انگارههای انسانی وی ذاتاَ شباهت کمتری به شکلبندیهای زمینشناسانه ندارند، خواه آن جا که او به بینندگانش استخوانی را نشان میدهد که گوشت اندکی بر آن چسبیده و خواه در حالتی که مادر و کودکی را که از پنجره به بیرون مینگرند را چنان ترسیم میکند که گویی پیکرههایی منجمد و یادمانه یی هستند که هنری مور آنها را تراشیده است (کنار پنجره، ۱۹۶۷). این گونه ابژهسازی سوژهی انسانی، که لکان آن را چیزگرایی[۱۶۲]نامیده، به نقد کوبندهی کرمونینی بر جنبهی دیگری از ایدئولوژی اومانیستی و معمولاَ پرسش ناشده در هنرهای دیداری منجر میشود. ایدئولوژی اومانیستی همچنان این قصه را پرو بال میدهد که، هنگامی که من به یک نقاشی نگاه میکنم، من یک سوژهی انسانی ثابت در حال نگریستن به یک ابژهی شناسایی پذیر ثابتام. حتی اگر سوژهی ابژهی هنری (نقاشی) یک موجود انسانی باشد، من میتوانم آن سوژه را با خواندن عنوان نقاشی شناسایی کنم (همان، ص۱۶۲).
دیدگاه آلتوسر در نگاه خیرهی اومانیستی بیآنکه اشارهای بکند، لکانی است. نگاه خیرهی لکانی به آینه و ایدئولوژی از دیدگاه آلتوسر یکسان عمل میکنند. هر دو از طریق توهم و بازنماییهای غلط عمل میکنند. پس بر این اساس کانون ایدئولوژی اومانیستی از دیدگاه آلتوسر همان چهرهی انسان است. چهرهای که نشانهی تفکیککنندهی فرد و بیان بیرونی ذهنیت (سوبژکتیویته) به شمار میرود. نقاشیهای کرمونینی دقیقاَ همین چهرهی اومانیستی را به چالش میگیرند و کارکرد ایدئولوژیکیاش را زیر سوال میبرد. آلتوسر دربارهی چهرهی انسان در اومانیسم معتقد است که «کارکرد ایدئولوژیک و اومانیستی – مذهبی چهرهی انسان در این است که مقر روح، جایگاه سوبژکتیویته، و بنابراین گواه آشکار وجود سوژهی انسانی است که با همهی توان ایدئولوژیک،نشانگر مفهوم سوژه، باشد»(همان، ص ۱۶۳). وی در مقالهی ایدئولوژی و دستگاه های ایدئولوژیک دولت برای تبیین سوژه و ایدئولوژی از ایدئولوژی مذهبی مثال میآورد. ایدئولوژی مذهبی مسیحی و به طور کلی تمام دستاورد مذهب از آغاز تا کنون از افراد سوژههایی میسازد که تابع و فرمانبردارند. ایدئولوژی از آنها میخواهد که خود را در آینهی او ببینند. مذهب میگوید که افراد بشر زمانی رستگار خواهند شد که به سوژهی اعظم بازگردند و خود را در آن بازشناسند. بنابراین از دیدگاه آلتوسر: « همهی اندیشهی متالهان سعی در اثبات این نکته دارند که خدا قادر بوده از خلقت چشم پوشی کند اما در عین حال به آدمیان نیازمند بود. سوژهی اعظم به سوژهها نیازمند است، درست همانطور که سوژهها به خدا نیازمندند»(آلتوسر، ص۷۷). ساختار هر ایدئولوژی، که افراد را به مثابه سوژهها فرا میخواند، آینهوار است. آلتوسر ساختار ایدئولوژی را همانند آینهای میداند که به صورت چندوجهی عمل میکند. این چند وجهی بودن از دیدگاه آلتوسر برسازندهی هر ایدئولوژی است و کارکرد آن را محقق میکند. سوژهی اعظم همانند کانون آینه عمل میکند که پیرامون خود سوژههای دیگر را در بر میگیرد. خاصیت آینهوار ایدئولوژی با نگاه خیرهی بیننده همسو میشود.با استناد به سائقهای لیبیدویی فروید و نظریهی مرحلهی آینهای لکان، میتوان انسانی را که در برابر تابلویی قرار میگیرد، سوژهی هنر خواند بیننده به قصد لذت بصری مجذوب تصویر میشود، اما چیزی فراتر از این هم هست؛ بیننده در عین حال دچار این توهم است که میتواند تصویر را تحت اختیار خود بگیرد. به این دلیل که پرسپکتیو رنسانسی که لکان نیز به آن اشاره میکند، با ایجاد توهم بصری بیننده را متوجه کانون تابلو میکند و شخص تصویر را با واقعیت اشتباه میگیرد. سوژه از دیدگاه آلتوسر همان مرکزی است که جهان حول آن سامان یافته است. همان مرکزی که مارکس و فروید با تفکر پیشتاز خود آن را زدودهاند. سوژهی انسانی اومانیسم، سوژهای آزاد و خلاق است. و مسئول ابژههای خود و معانی آنها. او مرکز جهان خود است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

انسانهاییکه کرمونینی نقاشی کرده است، فاقد آن روح مقدس انسانیاند. نقاشیهای او از غیاب سوژه و سیمای اومانیستیاش سخن میگویند. آنها از دید آلتوسر از بیان و ابراز انسانی تهی شدهاند،گویی سنگاند و منجمد. آلتوسر بلافاصله خاطر نشان میکند که آنها زشت و بد ترکیب نیستند، بلکه آنها بی صورت و فاقد شکلاند. همواره از چهرههای انسانی انتظار میرود که گویای فردیت خود باشند، اما انسان نقاشیهای کرمونینی، نه تنها فردیت ندارد بلکه بیان اومانیستی از آنها روی گردانده است، آنها نیز از اومانیسم رویگردان شده اند.آنها سوژه نیستند، چرا که به شکلبندیهای انسانی و ایدئولوژیک گردن ننهادهاند. نقاشیهای او آن روح پرسپکتیو و زیباییهای مذهبی انسان نقاشیهای رنسانس را ندارد. نمیتوان در آثار او نشانی از انسانی یافت که معیارهایش در ایدئولوژی اومانیستی است. کرمونینی به خوبی توانسته است درون روابط ایدئولوژیکی، ساختارهای اومانیستی سوژه و ابژههایش را به نقد بکشد. او واقعیتهای بیارجاع، نگاه های خیره اومانیستی، حلقه های مدور ایدئولوژیک که راه به هیچ ضرورت تاریخی و مادی ندارند و در نهایت ساختارهای ممتد و سنگین عمودی را با بی شکلی و مرگ سوژه را به چالش کشید. انسان در آثار او گمنام و بی صورت است. انسانی که از سوژهی دکارتی بسیار فاصله دارد، همان انسانی که بنا به گفتهی آندره باره[۱۶۳]زن نیست، سیاه نیست، دگر جنس گراست، پدر است و عشق را میفهمد، متفکر است، سفیدپوست است با چشمانی آبی…این نقاشیها غیاب انتقادی این انسان است، نه غیاب سهوی.آلتوسر مینویسد:
این انسانها را… غیابی متعین و ایجابی فرا گرفته است، غیاب ساختار جهانی که انسانها را تعین میبخشد، و آنان را بدل به همان انسانهای گم نامی میکند که واقعاَ هستند، همان جلوههای ساختاری روابطی که هدایتگر آنها است(فرتر، ۱۵۱).
ضد اومانیسم رادیکال کرمونینی نشانگر این امر است که، ما همواره به خود به عنوان سوژه نگاه میاندیشیم، اما در آثار او نمیتوانیم تصویری از خود و انسان به عنوان سوژه بیابیم. تاثیر ایدئولوژیک بازشناسی در زمان نگریستن به این نقاشی ها، عمل نمیکند. در این نقاشیها بیننده خود را باز نمیشناسد- بازشناسی که در واقع شناخت غلط است- از این عدم بازشناسایی معرفت واقعی به خود حاصل میشود. بنابراین آلتوسر در این تحلیل باز هم هنرمند مورد تحلیل خود را با اندیشه های مارکس همانند و هم راستا میبیند. او در انتزاع استوار آثار خود با بیشکلی انسانهای نقاشیاش، به ما مجال میدهد تا از طریق ایدئولوژی افشا شده واقعیت زندگی خویش را بفهمیم. کرمونینی از دیدگاه آلتوسر، همانند مارکس نشان میدهد که فرد تنها از طریق درک قوانین بردگی و بندگی خود به فردیت مشخص خود نائل میشود. نقاشیهای کرمونینی به شیوهای زیباییشناختی چیزی را به ما نشان میدهد که اقتصاد مارکس به شیوهی علمی نشانمان داد. اگر مردان مردان و زنان به شیوهی عقلانی زندگی خود را هدایت کنند، به زودی درمییابند که ایدئولوژیهایی که از طریق آن زندگی میکنند، چیزی جز بازنمایی غلط و نادرست واقعیت این جامعه نیست. پس از این آگاهی است که آنها میتوانند روابط نظام سلطه را به سود خود تغییر دهند. اثر هنری میتواند با فاصلهگیری از ایدئولوژی مسلط، آشکارکنندهی روابط نابرابر طبقاتی باشد. تا بردهای از برده بودن آگاه نشود، قادر به تغییر دادن اوضاع خود نخواهد بود. از این رو از دیدگاه آلتوسر، «هر اثر هنری هم طرحی زیبایی شناسانه است، و هم طرحی ایدئولوژیک»(همان،ص ۱۶۴). اثر هنری بیش از هر ابژهی دیگری با ایدئولوژی رابطه برقرار میکند، و در این رابطه تناقضات آن را افشا میکند. اثر هنری با فاصلهگذاری میان بیننده و اثر، به ناقد ایدئولوژی بیننده و اثر تبدیل میشود. «در نگاه آلتوسر، هنرمندان بزرگ هنرمندانی هستند که نشانگر وضعیت خلاق خویشاند، هنرمندانی که تاثیرات تاریخی اتخاذ آن وضعیت را در نظر میگیرند، و مسئولیت پیآمدهای ایدئولوژیک و شناختشناسانهی در حال ظهورش را میپذیرند» (همان). به عقیدهی آلتوسر نقاشیهای کرمونینی زیباییشناسی آفرینش و ایدئولوژیهای نقادی مدرن و سوبژکتیو را زیر سوال میبرد. زیباییشناسی مدرن، به ذهنیت خلاق و رازآمیز فردی هنرمند قائل است. اما آلتوسر همانند بارت، سعی در بی اثر کردن این اعتقاد است که هنرمند و اثرش، هردو با هم به نیت هنرمند منتهی میشوند. او معتقد است که کرمونینی نیز آثارش را در راستای همین تفکر تولید کرده است. آثار او بیانگر این امر است که خلاقیت یک اثر، در به تصویر کشیدن وضعیت و روابطی است که اثر در میان آنها شکل گرفته است. دیدگاه آلتوسر دربارهی هنر، همراه با دیگر ساختارگرایان و پساساختارگرایانی چون بارت و فوکو، به سوی حذف مولف از اثر پیش میرود. آلتوسر غیاب متعین در آثار کرمونینی را غیاب ساختاری میداند که بین روابط سوژه و ابژه حاکم است. کرمونینی از دیدگاه آلتوسر نه نقاش ابژههاست و نه تصویرگر سوژهها. بلکه نقاشی است که روابط بین این دو را به تصویر کشیده است. هنرمند از نظر او کسی نیست که نیت و قصد سوژهوار خود را در اثر به تصویر کشیده باشد، بلکه هنر واقعی از نگاه آلتوسر هنری است که بیانگر وضعیت خلاقی است که هنرمند در آن زیست میکند. اشاره به وضعیت خلاق در برابر ذهن خلاق قرار میگیرد. هنرمند یک فرد نیست که تجربه ی خود را به وسیله ی نبوغ و ویژگیهای متفاوت انسانیاش به تصویر کشیده باشد، بلکه او محصول وضعیت زیست خود است و در نهایت اثر او نیز محصول همین وضعیت است. بارت در مرگ مولف، مولف را از ساحت اثر حذف کرد و اثر را متنی دانست که در هر لحظه تفسیر خاص خود را میطلبد که از نیت مولف خود بسیار دور و غریب است.
۹-۲ هنر و ایدئولوژی
دیدگاه آلتوسر در فضای روشنفکری فرانسه در دهه های ۶۰ و ۷۰، در ستیز نظری با دو جریان مارکسیسم در حزب کمونیست فرانسه شکل گرفت. آلتوسر با “رنسانس بازگشت به مارکس” در برابر دو جبهه از مارکسیستها که به اعتقاد وی اندیشه های مارکس را با تفسیرهای اکونومیستی و اومانیستی درآمیخته بودند، ایستاد. این دو دسته همانطور که قبلاَ نیز گفته شد، عبارت بودند از: مارکسیستهای رسمی ارتدکس که استالینیستهای جبرگرا را شامل میشدندو مارکسیستهای هگلی که دستهی مارکسیستهای اومانیسم را تشکیل داده بودند. آلتوسر اندیشه های خود را همزمان برای مقابله با اقتصادگرایی و جبرگرایی استالینی و اومانیسم سوسیالیستی هگلی جهت بخشید. مهمترین دیدگاه های آلتوسر، نظریههای ایدئولوژی، ضداومانیسم و سوژه و تعین چند جانبه هستند که در راستای ارائه اندیشهی درست و علمی از مارکس بدون پیرایههای اومانیستی و ایدئولوژیکی شکل گرفتهاند. ضداومانیسم و ایدئولوژی در پاسخ به اومانیسم سوسیالیستی رایج در میان مارکسیستهایی چون سارتر و مرلوپونتی ارائه شد و تعین چندجانبه پاسخی به اقتصادگرایی خام و دیکتاتوری مارکسیسم ارتدکس بود. در تحلیلهای هنری از نگاه آلتوسری به هر سه دیدگاه ارجاع داده میشود.
تعین چندجانبه و استقلال نسبی روبنا از زیربنا به دنبال انقلاب نظریمارکس دربارهی تاریخ و انسان اقتصادی ارائه شد. با استناد به گفتهی آلتوسر در رابطه با مرکززدودگی از انسان توسط فروید و مرکززدودگی از تاریخ توسط مارکس، انقلاب بزرگی در نظریهی فردی و اجتماعی انسان حاصل شد. به دنبال انقلاب کپرنیکی در اندیشهی فروید حول محور خودآگاهی و ناخودآگاهی انسان، مبنای دکارتی انسانگرایی لیبرال به چالش کشیده شد. فروید با رد اصل فلسفی دکارتی مبنی بر هستی خودآگاه انسان، تمام قطعیتها دربارهی انسان را زیر سوال برد. لکان دیدگاه فروید را همپای انقلاب کپرنیکی میداند که در قرن شانزدهم، به مرکززدایی از کیهان پرداخت. کپرنیک اثبات کرد که دنیا آن طوری که صاحبان قدرت و دانشمندان و کشیشان ملازم آنها میپندارند، زمینمحور نیست. بنابراین خدامحور هم نیست. به دنبال این کشف و ضرورت وجود دنیاهای متکثر دیگر، علم رنسانسی با چرخشی ایدئولوژیک به پروتستانیسم، حرکت اقتصادی و سیاسی به سوی اعضای منفرد جامعهی بورژوایی و بازار آزاد را آغاز کرد. اما انقلاب اصلی به زعم کاترین بلزی، نظریهی ناخودآگاه لکان و تفسیر وی از فروید است. تعبیر لکان از فروید است که شالودهی یک انقلاب کپرنیکی اصیل را بنیان گذاشت. «لکان آن مفهومی از انسان را که مبتنی بر نظریهی نیمه زیستشناختی غرائز است، مصرانه رد میکند و عقیده دارد که شخص (سوژه) در قلمرو نمادین ساخته میشود»(بلزی، ص ۱۷۱). بنابراین ناخودآگاه مخزن سائقههای زیستشناختی نیست، بلکه مانند ذهنیت ساختمانی است که در لحظهی ورود به قلمرو نمادین، در شکاف میان فاعل سخن یا «من» بیان و فاعل و گوینده یا «منی» که صحبت میکند، ساخته شده است. البته انقلاب کپرنیکی که لکان به اندیشهی فروید نسبت میدهد، به صورت همزمان در چندین عرصه رخ داد. آلتوسر با توجه به پیامدهای تعبیر لکان از فروید، جنبه های موازی با آن را در مارکسیسم مورد توجه قرار داد. آلتوسر معتقد است که پس از هگل و دوران روشنگری مارکس اثبات کرد که تاریخ مرکز ندارد، بلکه ساختاری دارد که جز در قالب شناخت غلط و سوءشناختهای ایدئولوژیک، مرکزی ندارد. به عقیدهی آلتوسر همانطور که فرویدیسم متداول محور را از آگاهی به غرایز منتقل کرده بود، مارکسیسم اکونومیستی نیز محور را از آگاهی انسان به اقتصاد منتقل کرده بود. بنابراین آلتوسر نیز همچون لکان در صدد بازاندیشی آراء مارکس برآمد. او مفاهیم ساختار سلطه، تعین چند جانبه و استقلال نسبی را در رابطه با محوریت اقتصاد مطرح کرد.
بازخوانی مارکس مستلزم رد تاریخباوری و اقتصادگرایی رایج بود. بنابراین از دیدگاه آلتوسر ضعف مارکسیسم اقتصادگرا این بود که بیش از اندازه بر مفهوم زیربنا تکیه کرده کرده و روبنا را زیر سیطرهی جبرگرایی کنار زده بود. به عقیدهی وی «مارکسیسم اکونومیستی در مفهوم خود از روبنا به مثابه تجلی یا نموداری از شیوهی تولید، روایت واژگونی از ماهیتگرایی هگل را حفظ کرده بود»(همان، ص ۱۷۳). آلتوسر معتقد است که در نظریهی مارکس هر دو سر تعیینکنندگی اقتصاد و استقلال نسبی روبناها ارائه شده است که از مارکسیسم نظریهی پیچیده و دارای مناسبات روبنا و زیربنا میسازد. وی شکلبندیهای اجتماعی را بر اساس سه سطح عمل انسانی، یعنی سطوح اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک تحلیل میکند. هر یک از این سطوح، استقلال نسبی و تناقضات و اثرگذاریهای خاص خود را دارند. گرچه در تحلیلهای مارکسیستی اقتصاد دست آخر تعیینکننده است، اما آلتوسر استدلال میکند که این مرحلهی آخر فرا نمیرسد و جامعه همواره در کشمش و دیالکتیک میان سطوح گوناگون راه خود را میپیماید. فرایند تمرکززدایی در هر حیطهای مراجع اقتدار را به زیر کشید. خدای قرون وسطی، کوگیتوی متعالی، غرایز، عالی جناب اقتصاد و در ادبیات مولف و به طور کلی هنرمند را کنار گذاشت.
مکاتب هنری، آثار هنری بدیع که از آنها به عنوان شاهکار و نبوغ هنرمند یاد میکنیم، وضعیت پستمدرن، رئالیسم و دیگر جریانات هنری و زیباییشناسی همگی در تعین چندجانبهای از عوامل و شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تولید شدهاند. نظریهی جامعه و تعین چندجانبهی آلتوسر اهمیت بسیاری در نقادی ادبی دارد. از آن جایی که مولف و نیات فردی او در آفرینش اثر، توسط بارت و سپس فوکو و به طور کلی اصحاب پساساختارگرایی کنار گذاشته شده بود، بنابراین تحلیل چند جانبه از پیچیدگیها و ساختارهای گوناگونی که متن برآمده از آنهاست، بسیار قابل توجه و تعیینکننده است. فرتر از سیلویا پلات[۱۶۴] و آثارش مثال میآورد. آثار پلات به منزلهی محصولی از تولید ادبی، نوعی خودمختاری نسبی از موقعیت اقتصادی دارد که در آن شیوه تولید شده است. استقلال آثار پلات بر شرایط اجتماعی و فرهنگی معاصر او از جمله بر اشعار رابرت لوول، تئودور روتکه و آن سکستوس، تاثیر میگذارد. و در مقابل عوامل اجتماعی متعددی بر اشعار او تاثیر میگذارند. سیلویا پلات تحت تاثیر ایدئولوژی جنسی دههی ۱۹۵۰ که اولویت را برای زنان و دختران، ازدواج میدانست، نظام آموزشی که امکان تحصیل در یک دانشگاه عالی جهانی را برایش فراهم کرده بود، سیاست جنگ سرد، تاریخ آمریکایی مهاجرت، نظام کار برای مهاجران، توقعات فرهنگی آنان، بیمهی زندگی، صنعت نشر، انتظارات فرهنگی از کار و دستمزد آن، وظیفهی تربیت و بزرگ کردن فرزندان، دورهی روان درمانی و قانون طلاق و .. به تولید آثار خود پرداخت. از دیدگاه آلتوسر این نظامهای اجتماعی استقلال نسبی و تاریخ ویژهی خود دارند، بر دیگر نظامها به خصوص نظام اقتصادی تاثیر میگذارند، از دیگر نظامها تاثیر میپذیرند و شرط غایی همهی آنها اقتصاد است. بنابراین ایدئولوژی جنسی و نظام روابط در دههی ۱۹۵۰ آمریکا، به طور مشخص بر صنعت نشر، قانون طلاق، زندگی کودکان و مشکلات روانی تاثیرگذار بود. این ایدئولوژی جنسی، خود از تاریخ جنگ جهانی دوم تاثیر گرفته بود. جنگی که در آن بسیاری از زنان آمریکایی حضور داشتند، و ایدئولوژی خانه محور در دههی ۱۹۵۰ تا حدی واکنش به این حضور بود. بنابراین زنان خانهدار بر اساس ایدئولوژی دینی به وجود آمدند. به همین ترتیب صنعت نشر و تولید کالاهای مصرفی تحت تاثیر گرایشهای اقتصادی بود، و همهی این نظامهای اجتماعی در الگویی پیچیده از طریق اقتصاد به هم میرسیدند. اشعار سیلویا پلات، علیرغم جدالهای شخصی در زندگیش و بیماری افسردگی و تمایلات خودکشی، در کنار شرایط زیستی و اجتماعی قرار میگیرد که وضعیت خلاق هنری وی را تولید میکنند. وضعیت خلاق مجموعهی گستردهای است که نبوغ و شرایط فردی هنرمند را در کنار شرایط اجتماعی و اقتصادی قرار میدهد. به این ترتیب از دیدگاه آلتوسری، محصول ادبی که تولید میشد در نهایت نه کار یک فرد خلاق و نابغه بود( بر اساس سنت بورژوایی هنر)، و نه صرفاَ محصول اقتصاد (آن گونه که در نقادی مارکسیستی مطرح میشود). این محصول، نتیجهی تولید پیچیدهای است که آلتوسر نامش را تلاقی میگذارد. هنر عرصهی این تلاقیها ست.
بیگانهسازی فرمالیسم، فاصلهگذاری برشت و تناقضات ایدئولوژیک آلتوسر، بیانگر فاصلهی هنر از ایدئولوژی هنرمند و مخاطباند. تصور جهانی که درون ایدئولوژی هست و جهانی که میتواند بیرون از ایدئولوژی وجود داشته باشد، دغدغهی هنر و زیبایی شناسی و نفد ماتریالیستی است. سرمایه داری و متعاقب آن نگرش بورژوا به خوبی توانسته است درون مناسبات خویش افراد را به روند خود عادت دهند، به گونهای که برای افراد تصور جهان و روندی دیگر غیر ممکن باشد. فرمالیستهای روسی با نظریهی بیگانهسازی در هنر به شکستن عادتوارهها و نظم ایدئولوژیک جهان سرمایه داری پرداختند. برشت در تئاتر با تکنیک فاصلهگذاری، تئاتر را به محملی برای تغییر تبدیل کرد. نظریهی ایدئولوژی آلتوسری در نقد هنری، متن را به عنوان محملی از تضادهای طبقاتی و جنسیتی و… زیر تیغ استنطاق برد. متن، تئاتر، فیلم، نقاشی و سایر انواع هنری میتوانند در رخداد و موقعیت هنری خود، گرهها و سکوتها و تضادهایی را آشکار کنند که در خدمت تثبیت نظم موجودند.
هر سه مقالهی آلتوسر در رابطه با هنر، به تناقضاتی میپردازد که در لایه های پنهان متن مستقرند. تحلیل آلتوسر، خود از نحوهی خوانشی که او از آثار مارکس پیش میکشد، ناشی میشود. او در خوانش مارکس قائل به نوعی خواندن است که سکوت و نگفتههای متن را کنکاش میکند. این نحوهی خواندن، نوعی هرمنوتیک و تفسیر است که توسط آلتوسریها به هرمنوتیک شک معروف شد. هرمنوتیک شک، تفسیری ماتریالیستی است که به دنبال یافتن معنا برای خلاءهای ایدئولوژیک نیست، بلکه کنکاشی عارضهشناسانه در متن هنری است که علائم و نشانه های تناقض و بیماری متن را مییابد. در تحلیل آراء و عقاید آلتوسر همواره باید در نظر داشته باشیم که تفکر او در رابطه با اقتصاد، سیاست، هنر، ادبیات و فرهنگ با روانکاوی درآمیخته است. او در اعترافنامهی آینده مدتها خواهد ماند، نظریهی خود را نظریهای انتزاعی میداند که میان خیال و واقعیت در نوسان است. چنانچه گفته شد آلتوسر در تبیین روبنا و زیربنا، برای مقابله با اقتصادگرایی استالینیستی از تعین چند جانبه که مقولهای روانکاوانه است، استفاده کرد. در این درهمآمیزی روانکاوی و مارکسیسم آلتوسری، او به تمامی عوامل اجازهی دخالت میدهد و استقلال نسبی روبنا را مطرح میکند. هنر با استقلال نسبی که از عامل اقتصاد میگیرد، میتواند در رابطه با ایدئولوژی قرار گیرد. در واقع هنر به عنوان یک میانجی و واسطه بین علم و ایدئولوژی در نوسان است. فانتزی و خیال هنری در حکم ناخودآگاهی است که در روان تحلیلگری، بیمار با بازگشت به آن، ریشه های بیماری خود باز مییابد. انواع فرمها و مکتبهای هنری، عرصهی جدال میان خیال و واقعیت اند و این همان جدال میان امر خیالی و امر واقع است که لکان به آن اشاره کرده است. می توانیم بگوییم که از دیدگاه آلتوسر، هنر عرصهی ستیز میان علم به عنوان امر واقعی و ایدئولوژی به عنوان امر خیالی است. هنر به عنوان یک فاصله نشانگر این چالش است. هنر نمیتواند این تعارضات و تضادها را بشناسد و حل کند، چرا که شناخت رسالت علم است. علم به منزلهی یک متن بدون سوژهی سخنگو از ایدئولوژی جداست، اما هنر از ایدئولوژی جدا نیست، بلکه با آن فاصله گرفته است. هنر همواره درون گفتمان ایدئولوژی است. درون آن به وجود آمده است، ساختار آن را به خود گرفته است، در آن بالیده، شسته و رفته شده است و در برابر مخاطب خود قرار گرفته است.
مقالهی نامهای دربارهی هنر، مقولهی هنر را به صورت کلی در رابطه با ایدئولوژی به عنوان فرمی جدا و مستقل تحلیل کرده است. در دو مقالهی دیگر، آلتوسر برشت و برتولاتزی و تئاتر میلان ما و نقاشیهای کرمونینی را به عنوان نمونه های هنری که میتوانند از ایدئولوژی فاصله بگیرند و نشانگر تناقضات آن باشند، تفسیر میکند؛ و هر سه هنر را همانند افکار مارکس در راستای مبارزهی طبقاتی و علیه نظام حاکم میداند. با استناد به این سه مقاله و دیگر نوشته های آلتوسر، می توانیم به دو نوع تحلیل آلتوسری در عرصهی هنر و نقد هنری قائل شویم. نوع اول تحلیل با استناد به مقالهی ایدئولوژی و دستگاه های ایدئولوژیک دولت شکل میگیرد. آلتوسر در این مقاله به تولید و بازتولید سوژه و ایدئولوژی به صورت توامان، اشاره میکند. ایدئولوژی افراد را به مثابه سوژه استیضاح میکند. به مثابه سوژههای تابع و منقادی که به تابعیت ایدئولوژی گردن مینهند. ایدئولوژی که توسط نظم حاکم سازمان داده شده است این کار را با بهره گرفتن از زبان و از دیدگاه لکانی با بهره گرفتن از ناخودآگاه انجام میدهدو به این منوال که این تابعیت قبل از به دنیا آمدن اشخاص حقیقی در قالب نظام حقوقی پذیرفته شده است. آلتوسر تمام ساحتهای زندگی اجتماعی و فردی را آغشته به ایدئولوژی میداند و معتقد است که هیچ چیزی خارج از ایدئولوژی وجود ندارد و ما گریزی از ایدئولوژی نداریم. در تبیین سوژهی ایدئولوژیک، آلتوسر تمام فرایند تفکر و هستی را خطابی میداند که مخاطبی ناگزیر دارد. مخاطب چارهای جز مخاطب شدن و در معرض ایدئولوژی بودن ندارد. فرداز همان کودکی مخاطب به دنیا میآید. او همواره سوژهی خانواده، رسانه، مدرسه، نهادهای مذهبی و سیاسی و ارتباطات درون ایدئولوژیک است. این فرایند از دیدگاه آلتوسر به گونهایی است که خوانندهی کتاب خویش را سوژهی خود میداند و معتقد است که شخص در حین خواندن این جملات و سطور یک سوژه است. منتقدان پس از آلتوسر با استناد به این تفکر آلتوسر نظریهی ابزار و آپارتوس[۱۶۵] را ارائه کردند. در این دیدگاه هنر و ادبیات به منزلهی دستگاهی ایدئولوژیکی در نظر گرفته میشود که همواره سوژههای خود را خطاب میکنند. افراد همواره در معرض ایدئولوژی و مخاطب روایتهای تخیلی و واقعی آن هستند. هنر حتی در قالب اعتراض آمیز و ناقض ایدئولوژی حاکم، باز دستگاهی ایدئولوژیکی است. چرا که بر اساس تمایزی که سوسور میان لانگ و پارول قائل شده است، شخص در گفتار خود از پذیرفتن پارهای از ایدئولوژی پرهیز میکند، اما کلیت آن را پذیرفته است. در هنر نیز به همین منوال است. هنرمند و مخاطب، کلیت ایدئولوژی خطاب و مخاطب شدن را پذیرفته اند. آنها در زبان و نگاه به دنیا آمدهاند. ایدئولوژی در قالب زبان و نگاه، دستگاه سلطهای را بر ساخته است که تمام ذهنیت شخص را که راسیونالیسم ادعای آزادی آن را دارد، تحت سلطه و کنترل خود میگیرد.
تحلیل دیگر، نوع خاصی از هنر را مد نظر قرار میدهد که بیشترین محمل تناقضات ایدئولوژیکاند. در این نوع تحلیل، شاهکارهای هنری و ادبی که محصول نیات فردی و خلاقیت بی بدیل هنرمنداند، محصول تناقضات ایدئولوژیک قلمداد میشوند.هنر دیگر دارای آن قداست منحصر به فرد که حاصل خلاقیت هنرمند در خلوت خویش است، نیست، بلکه محصول پیچیدهای از تضادها و تعارضات اجتماعی و اقتصادی و ایدئولوژیک است. اثر در تعینچند جانبه توسط عوامل مختلفی تولید میشود. در واقع هنر این روابط پیچیده را به تصویر میکشد.
پذیرش و شناسایی و بازشناسی که ایدئولوژی و سوژه تولید میکنند، و ایدئولوژی از طریق آن عمل میکند، پذیرش و شناسایی است که هنر به راحتی بازآفرینیاش میکند. ایدئولوژی به این دلیل که ساختار ایستا و راکدی نیست و خود را طبیعی و مسلم نشان میدهد و در عین حال از رویه های گوناگونی تشکیل شده است، تناقضآمیز و ناهمگون است. این ناهمگونی در هنر خود را بروز میدهد. تولید هنری مواد خامی را که از جامعه میگیرد به مصرف میرساند تا محصولی را که حاصل تناقضها و تضادهای همان جامعه است به مخاطب عرضه کند. فیلمهای واقعگرای هالیوودی، ادبیات واقعگرای کلاسیک، «من» اشعار رمانتیک، چهرهی انسان در نقاشیهای سوبژکتیو رنسانس و روایتهای اومانیسمی که درون این نقاشیهاست، نشانگر سوژه و فاعل سخنگو و ایدئولوژیک هستند. به اعتقاد آلتوسر ایدئولوژی گرایش به پنهان کردن روند تولید خود دارد. نظام توزیع به شکلی که در سرمایه داری تکوین یافته، مبتنی بر پنهانکردن فرایند تولید است. کالاها در ویترین فروشگاه ها، کاتولوگها یا مجلات تبلیغاتی به نمایش گذاشته میشوند. تبلیغات سرمایه داری با بهره گرفتن از ایدئولوژی وانمود رسانه، کالاها را طوری نشان میدهد که شرایطی که در آن کالاها مصرف خواهند شد، به نمایش گذاشته میشود. کالا به صورت تمام شده در میان کالای دیگر به نمایش گذاشته میشود، نه در بافت کارخانههایی که در آن تولید شده اند. فضاهای صنعتی و تولیدی خارج از شهرها و دور از مراکز خرید واقع شدهاند. فرایند تبلیغ هیچ رد و نشانی از کارگرانی که با تسمهها و نقالهها مشغول کارند، نشان نمیدهد. فرایند کار که جزئی از تولید است پنهان نگه داشته میشود، و فرایند تولید نیز نادیده گرفته میشود و یا در هالهای از رمز و راز پیچیده میشود. این پنهان کردن در ادبیات و هنرها نیز صورت میپذیرد. از دیدگاه نقد ایدئولوژیک بورژوایی، متن نه یک ساختمان و نه نتیجهی یک فرایند کار و تولید، بلکه یا بازتاب دنیای طبیعی است و یا بیان خود انگیختهی ذهنیت مولف. بنابراین ایدئولوژی متن، شرایط تولید و عوامل ایدئولوژیک را در متن و اثر هنری پنهان میکند تا اثر را به صورت طبیعی نتیجهی نبوغ یک هنرمند که توانسته است مسائل اطرافش را به تصویر بکشد، نشان دهد. اما وظیفهی نقد اصیل است که بتواند این تناقضات و تضادهای طبقاتی را از درون متن بیرون کشد، تحلیل کند و به همدستی ایدئولوژی و نیت مولف – هنرمند اعتراف کند. نقد اصیل از دیدگاه آلتوسر، همان نقدی است که وی از تئاتر میلان ما ارائه داد. وی تناقضات ایدئولوژیک میلان ما را در ساختار نمایش نشان میدهد و نمونهی هنر واقعی را هنری میداند که بتواند این تناقضات را به تصویر کشد. تلویزیون و سینما همواره مقادیر بسیار زیادی از انبوه فیلمها را در قالب کمدی و تراژدی به ما عرضه میکنند که در آنها تضادهای طبقاتی و جنسیتی در لایه های روایتی فیلم، گم میشوند. در این فیلمها ما همواره نظارهگر رویارویی دو طبقهی مرفه و تهیدست در ژانرهای طنز و تراژدی هستیم. تضاد طبقاتی این فیلمها در مفاهیم ایدئولوژیکی چون عشق، شرافت و تکنیکهای روایتی چون کش و قوسهای فیلم، حادثههای بیوقفه و در نهایت در نتیجهگیریهای عجولانه، پنهان میشوند. ایدئولوژی در وهلهی آخر برای داستان نتیجه میگیرد و مشکلات طبقهی تهیدست به مرور حل میشوند. این در حالی است که هرگز در طبقهی تهیدست امکان تحرک و جابهجایی و بهبود وجود ندارد. ژانرها نخستین جایی هستند که می شود طرز کار ایدئولوژی را در آن مشاهده کرد. حیطهی دیگر برای مشاهدهی ایدئولوژی، بازنمایی است. بازنمایی طبقه، نژاد، جنسیت و سن و.. که محملی برای دیدن تضادهایی است که تاریخ و اجتماع در روایتها قرار داده است. انواع ژانرهایی چون ملودرام، تراژدی، واقعگرا، کمدی و طنز و سریالهای ادامهدار تلویزیون، نقشهای ویژهای برای بازتولید سرمایه داری دارند. ژانرها در پایان روایت پس از فراز و فرود بسیار و اوج و حضیض داستان، با گرهگشایی مواجه هستند که غایت تاویلی ژانرها را نشان میدهد. از این رو ژانرها پاسخهای بسیار سادهای به به مسائل پیچیدهی ایدئولوژی میدهند، این پاسخها، همان پاسخی است که ایدئولوژی میخواهد. ژانر معنایی تولید میکند که ایدئولوژی برای حفظ وضع موجود میخواهد. بنابراین واقعیات اجتماعی در بستاری از روایت نظم/ آشفتگی/ بازیابی نظم به ما عرضه میشود. اما واقعیت چنین نیست. واقعیتهای اجتماعی راهحلهای آسان در آستین ندارند و زندگی بر خلاف آن چه ژانر مینمایاند و میخواهد به ما بباوراند، نظم و آشفتگی و در انتها گرهگشایی با نظم بازیافته نیست. اما به دلیل طبیعت بیخلل فیلم و رمان واقعگرا، بیننده و خواننده به «راحتی در درون روایت دوخته میشوند، فرایند شناخت و پذیرش پیش میرود و کارکرد ایدئولوژیک داستان و فیلم چنین میخواهد»(هیوارد، ص ۱۴). از آن جایی که ایدئولوژی در ذات خود متناقض است، بعضی از فیلم ها و داستانها و به طور کلی آثار هنری، ناخواسته گسستهایی را در مناسباتشان با ایدئولوژی به نمایش میگذارند. «این همان چیزی است که کوهن آن را غیابهای ساختاردهنده مینامد»(همان). آن چه که توسط ایدئولوژی واپس زده و رانده است، همانند ضمیر ناخودآگاه فرویدی که در تپقهای کلامی، لغزش کلامی و رویاها به آگاهی بازمیگردند، در هنر نیز غیاب خود را به یکباره در ساختار هنر به نمایش میگذارد. تحلیل فیلم زندگی نگارهی تاریخی لینکن جوان اثر جان فورد در سال ۱۹۳۹ نمونهای از این گسست را پیش میکشد.این فیلم یک زندگی نگارهی سیاسی از آبراهام لینکن رئیس جمهور آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم است. تاریخ و سیاستورزی غیابهای ساختار دهندهی فیلم را تشکیل میدهند. «پرداخت کارگردان از متنی یگانه باعث ایجاد شکافهایی در متن شده که نمایانگر فرار از ایدئولوژی است»(هیل، ص ۲۱۶). تصویر لینکن برای فراتاریخی شدن، آکنده از ویژگیهای جهان شمول میشود. دلیل دیگر برای این غیابها و شکافها، دلیل سیاسی و تاریخی است که فیلم در آن به نمایش گذاشته شد. در جنگ آلمان علیه اروپا، امریکا سیاست انزواگرایانهای را پیش کشیده بود. در زمان جنگ، امریکا از تاریخ جدا مانده بود و فیلم چون نمیتوانست تاریخ و واقعیت زمان لینکن را به نمایش بگذارد، بنابراین از صحبت دربارهی الغای بردهداری امنتناع میکند. (نک: هیوارد، ص ۱۵).
هنر، ضد و نقیض ایدئولوژیک را که بر حسب شرایط سیاسی و اجتماعی و تاریخی به وجود آمده است و همچنین تناقضات شخصیتی که حاصل اگوی فردی هنرمند است را در خود پنهان میکند، چون ایدئولوژی از آن چنین میخواهد. بنابراین بر عهدهی نقد است که با کند و کاو در لایه های هنر، در تناقضات عنوانی و بافت و ساختار آن، ایدئولوژی و بازنماییهای غلط را آشکار کند. برای تحلیل نهایی از تناقضات ایدئولوژیک در هنر، از تحلیل تابلوی سقوط ایکاروس در مقالهی به سوی سرزمین ماتریالیسم تاریخی، نوشتهی امین قضایی[۱۶۶] در نشریهی آرت کالت باید یاد کرد که به خوبی توانسته است تناقض نهفته در این اثر را نشان دهد. سقوط ایکاروس عنوان تابلویی است که پیتر بروگل[۱۶۷] نقاش فلاندری به تصویر کشیده است. در این اثر ایکاروس (که یکی از اسطورههای یونان باستان و نماد حقیقت و تفکر است، در مواجه با خورشید پرهایش میسوزد و سقوط میکند) فقط در گوشهای از تابلو در حال دست و پا زدن در آب و غرق شدن نشان داده شده است. در واقع ایکاروس در تابلو به زحمت دیده میشود. «اما تابلو از این هم مضحکتر است، خورشید در حال غروب است، پس ایکاروس به سوی کدام خورشید سقوط کرده است؟ خورشیدی که بالهای او را سوزانده است خود در حال غروب است»(قضایی،ص ۲۵). در واقع عنوان این اثر، بزرگترین تناقض ایدئولوژیکی است که در رابطه با خود اثر دیده میشود؛ و راه را برای آشکار شدن تناقضات دیگر باز میکند. تابلو منظرهای روستایی است که در آن علیرغم عنوانش، هیچ اثری از سقوط و بال سوخته و ایکاروسی که در مواجهه با خورشید قرار گرفته است، نیست. بلکه ما منظرهای را میبینیم که در آن روستاییان مشغول کار و فعالیتاند و فقط در گوشهای یک دست و پای ایکاروس را میبینیم که در حال دست و پا زدن و غرق شدن است.
شخصیتهای اصلی تابلوی بروگل، نه ایکاروس، نه روشنفکر، نه متفکر انتزاعی که در اندیشهاش به سوی حقیقت پرواز کرده است، و نه هگلی که به قول باتای با اندیشه های عمودیاش ستونهای کاخ فلسفیاش را بنا کرده است، بلکه سه شخصیت عادی است. یک کشاورز در جلوی تابلو، یک چوپان کمی عقبتر و یک ماهیگیر در پشت آنها. یعنی طبقهی فرودست. اندیشه های انتزاعی ایدهآلیسم آلمانی هم نیز در همین سرزمین سقوط کرد: سرزمین ماتریالیسم تاریخی(همان).
بروگل نقاشی است که علیرغم این که در دورهی رنسانس نقاشی میکرد، اما برای اولین بار انسانهایی را نقاشی کرد که متعالی نیستند. او توده های دهقانی و کشاورزان و مردمان ساده دل روستایی را به تصویر میکشید. ایکاروس در ادبیات و هنر اومانیسم، نمادی از حقیقت و تفکر انتزاعی است. و عنوان سقوط ایکاروس در نقاشی از دهقانانی که هیچ ارتباطی به منطق انتزاعی ندارند، و فقط تودهای تولید کنندهاند، نمایانگر تناقض ایدئولوژیکی است که ایدئولوژی خردسالار و حقیقت محور رنسانس در این اثر جای داده است. بروگل با ترسیم یک رخداد اسطورهای در بطن منظرهای واقعی موقعیت ایدئولوژیکی اسطوره و اندیشه های استعلایی را نشان میدهد. خورشید غروب میکند و ایکاروس هم سقوط میکند. این سرنوشت هر تفکر انتزاعی و روشنفکری است. آنها نمیتوانند از وضعیت مادی و تاریخی خود فراتر بروند؛ واقعیت با عقلانیت مبتنی بر تولید تغییر میکند. زیرا تنها چیزی است که تولید میکند. تغییر واقعی همان کاری است که کشاورز منظرهی بروگل میکند. منظرهی واقعی کار و سقوط ایکاروس، همان داستان عقلانیت واقعی مبارزه و سقوط روایی ایدئولوژیها و دروغهاست. در واقع رابطه هنر و ایدئولوژی در تابلوی بروگل، رابطه انتقادی است که با عنوان اسطورهای نشان داده میشود که هیچ ارتباطی به زندگی واقعی انسانهای تولیدکننده ندارد. به طور کلی رابطه هنر با ایدئولوژی، بر خلاف دیدگاه های اکونومیستی که آن را محصول جبری اقتصاد میدانند، رابطهای سیاسی است. توجه آلتوسر به فعالیت سیاسی در نظریه موجب جهتگیری انتقادی وی در رابطه با هنر میشود. هنر با فاصله گرفتن از کارکردهای ایدئولوژیک، امر سیاسی میشود؛ از این رو که هنر همواره میتواند بیانگر ضد و نقیضهایی باشد که ایدئولوژی به ما میگوید.
۱۰-۲ آلتوسر گرایی در نقد و زیبایی شناسی
علیرغم اینکه آلتوسر در سایهی بحرانهای فکری و روحی و سرگردانی معرفتی، بیمار روانی معرفی شد؛ و در تبیین سوژه، خود را به عنوان «ناسوژه» به دنیای تحلیلهای روانکاوانه سپرد، نباید نام نیک او را در سایهی این بحرانها و مشکلات روحی فراموش کنیم. آلتوسر آثار و نظریههای ارزشمندی به دنیای فلسفه و نظریه و مطالعات فرهنگی و هنری عرضه کرد. «او نقش مهمی در نوسازی فهم ما از مارکسیسم داشته است. مهم نیست که او را ساختارگرا، نئواستالینیست، ضداومانیست و حتی فیلسوف زنکش بنامند، بلکه لقب (روح وقاد اروپا) برازندهی اوست» (آلتوسر، ص ۹). نظریهپردازان انتقادی معاصر برای نوشته های او اهمیت فراوان میدهند، آنان یا با احترام از او یاد میکنند، همانند ریکور در درسگفتارهایی در باب ایدئولوژی و اتوپیا و فردریک جیمسون در ناخودآگاه سیاسی، که از او به عنوان سرآغاز فصلی جدید در نظریه یاد میکنند و گروه دیگر با تقبیح و خشم از او نام میبرند. ادوارد تامپسون در فقر نظریه، نوشته های آلتوسر را مهملات غیر تاریخی مینامد. علاوه بر این دو گروه، آلتوسر در میان نسل جدید نویسندگان پساساختارگرا از اهمیت و نفوذ قابلتوجهی برخوردار است. روشنفکران فرانسوی چون دریدا، کریستوا، بارت، فوکو و دلوز بدون نقل قولهای علنی و آشکار، ایدههای او در باب سیاست، سوژه و ایدئولوژی را به کار بردند. تز آلتوسر چنان در هستهی سخت تفکر پساساختارگرایانه نفوذ کرد که تمام مقولات متشکل این حوزهی تئوریک و معرفتی را تحت حاکمیت خود قرار داد. «ژیل دلوز در گفتوگوی مشهوری با فوکو تحت عنوان روشنفکرها و قدرت، تحت تاثیر فرمول آلتوسردر باب وجه سوم سوژه، کوشید رابطه نوینی را که میان تئوری و عمل مطرح شده است در واقعهی مه ۶۸ بیابد»(همان، ص ۱۷). ژاک دریدا در مراسم تدفین آلتوسر خطابهای را ایراد کرد که تصدیقگر شهرت بحثانگیز آلتوسر بود. دریدا در این خطابه دستاورد آلتوسری را بیان میکند: «آلتوسر زندگیهای بسیاری را از سر گذراند…ماجراهای شخصی، تاریخی، فلسفی، و سیاسی بسیاری را؛ او گفتمانها، کنشها، و وجودهای بسیاری را با نیروی برانگیزنده و تابناک اندیشهی خود، با شیوهی هستیاش، سخنگویی، و آموزگاریاش، برجسته ساخته، تغییر داده، و بر آنها تاثیر گذاشته است که متباینترین و متناقضترین برداشتها نیز هرگز نتوانستهاند سرچشمهشان را بخشکانند» (پین، ص ۵۹).
مسئلهی دیگر در رابطه با آلتوسر بحرانها و ماجراهای زندگی وی است. افسردگی و جنون مقطعی و دوران بستری شدن آلتوسر در بیمارستان روانی سنت آن، و اعترافنامهی آینده مدتها خواهد ماند، که در آن تزلزل روحی و معرفتی آلتوسر نمایان شده است. وی در این کتاب اذعان میکند که هدفش نه نوشتن کتاب خاطرات، و نه خودزندگینامه است، بلکه او سعی میکند تجربیات شخصی را یادآوری کند که به او کمک کرده است که زندگیاش را شکل دهد. مارکسیسم در این اعترافنامه، «عمیقترین میل او بود که به سنگینترین بهای روانی به دست آمد، به بهای زندگی فیزیکی» (فرتر، ص ۱۶۰). و نقیضهی آلتوسر در نظام معرفتی خود در همین نوشته ها معلوم میشود. تصور او از سوژه که در پروبلماتیک علمی خود از آن گسسته بود، در این نوشته ها برگشت میخورند. او به شدت نگران زندگی شخصی خود است زمانی که میگوید: «انگیزههای شخصی و به شدت درونی، علت (شکلی بیرونی و آشکار) کنش فرداند،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ق.ظ ]




ازار سودمند دیگری که در نیازسنجی بکار گرفته می شود،قیاس تاریخی است.این فن بویژه در پیش بینی های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد.اگر این فن هم با وسعت دید و هم بادرک عمیق مورد استفاده قرار گیرد می تواند در پیش بینی نیازهای یک جامعه خاص موثر باشد.
فن جلسات جنجالی(همهمه ای)
این فن برای اولین بار توسط ((فیلیپس)) برای تشویق مشارکت افرا حاضر در یک جلسه در بحث ها مطرح شد.منظور وی از این فن آن بود که گروه های ۶ نفره یک مسئله را برای ۶ دقیقه مورد بحث قرار دهند.هدف اصلی این فن از تشویق،مشارکت و همراهی افراد است(هوستون،۲۰۱:۱۳۷۸)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۵-روش دلفی:
در میان روش‌های مذکور، با توجه به اهمیت کاربردی، روش دلفی جایگاه خاص خود را دارد. این روش در عرصه‌هایی مانند سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی کلان و همچنین دستیابی به اجماع برای شناخت و حل مسایل پیچیده، ابزار دست سیاست‌گذاران و مدیران در کشورهای توسعه یافته است.
۲-۵-۱-پیشینه
قدیمی‌ترین ریشه روش دلفی به معبد آپولون در شهر دلفی در یونان باستان باز می‌گردد. شهر دلفی در دامنه جنوبی کوه پارناسوس و بر فراز یکی از دامنه‌های بزرگ خلیج کورنت قرار دارد.
پیروان این دیدگاه حداقل سه شیوه برای پالایش نیروی پرخاش‌جویانه پیشنهاد کرده‌اند:
از نظر جغرافیایی، سیمای شهر دلفی و پیرامون آن به گونه‌ای بود که یونانیان قدیم را به این اعتقاد واداشت که در آنجا خدایان زندگی می‌کنند. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مجلد مربوط به یونان باستان می‌نویسد: بالاتر از این صخره‌ها، قله‌های دوگانه کوه پارناسوس قرار دارد. یونانیان برای رسیدن به این قله‌ها صدها کیلومتر از روی صخره‌های دشوار بالا می‌رفتند. مه انبوه و دریایی که اشعه خورشید بر آن
می‌تابید، به آن نقطه منظره‌ای زیبا و خوف انگیز می‌داد. از این رو یونانیان باور داشتند که آنجا خدایی وحشتناک سکونت می‌کند. اینان زلزله‌های متعدد را که در آن نقطه رخ داده و باعث ترس مهاجمانی چون ایرانیان و مردم فوکیس و گل شده بود، دفاع خدایان از مقر خویش تلقی می‌کردند.
مومنانی از دیرباز به آنجا می‌رفتند تا از بادهایی که در میان دره‌ها می‌وزید، یا از گازهایی که از نهاد زمین بر می‌خیزد، آواز و اراده خدایان را بشنوند. سنگ بزرگی که کنار مخرج گازهای زمین قرار داشت، به نظر یونانیان مرکز یونان و ناف عالم بود. نزدیک این سنگ بود که یونانیان در آغاز برای گالایا، الهه زمین و بعدها برای آپولون معابدی ساختند.
حوادث جهانی که یونانیان در آن زندگی می‌کردند به اراده شیاطین، ارواح و خدایان بستگی داشت. پس لازم بود تا برای آگاهی از اراده خدایان، شیاطین و ارواح به سراغ غیب‌گویان، ستاره‌شماران و خواب‌گذاران و غیره رفت و درباره زندگی با آنان مشورت کرد. اهمیت ستاره‌شماران و غیبگویان تا اندازه‌ای بود که گاهی به خدمت خاندان‌ها، ارتش‌ها و دولت‌ها در می‌آمدند. در بسیاری از معابد یونان وخش‌های بسیار وجود داشتند. مشهورترین آن‌ ها در روزگار قدیم وخش معبد زئوس در دودنا و در دوره بعد وخش معبد آپولون در دلفی بود. یونانیان زنان را برای پذیرش وحی و الهام آماده‌تر می‌دانستند. از این رو در معبد آپولونه سه پیر زن خدمت می‌کردند. در این معبد از شکافی که در کف معبد قرار داشت گازی مرموز بیرون می‌آمد. مردم می‌گفتند که این گاز از لاشه اژدهایی به نام پوتون، که به دست آپولون کشته شده است بر می‌خیزد. زن غیبگو که برای پذیرفتن وحی آمادگی داشت پشت میز بلند سه پایی می‌نشست و گاز مقدس را که بسیار بد بو بود استنشاق می‌کرد و برگ‌های تخدیرآوری می‌جوید و به حال بی‌خودی می‌افتاد. سپس بریده بریده سخنانی به زبان می‌آورد که به وسیله کاهنان برای حاضران ترجمه می‌شد. در تاریخ یونان آمده که اشخاص مشهوری مانند هراکلس و آریستو دموس شاه مسینا با وخش معبد دلفی به مشورت پرداخته‌اند.
اما پیشینه روش دلفی به عنوان ابزاری علمی برای پیش بینی آینده به دهه ۱۹۵۰ میلادی برمی‌گردد و یکی از دستاوردهای جنگ سرد۱ است. آغاز کاربرد این روش به پژوهشی درباره مسایل پیچیده دفاعی برمی‌گردد که نورمن دالکی و اولاف هلمر۲ در شرکت رند۳ که به عنوان خزانه فکر۴ عمل می‌کرد، انجام دادند. روش دلفی از نیمه دهه ۱۹۶۰ به عنوان یک روش مهم در جوامع علمی شناخته شده است.
۲-۵-۲-تعاریف و برداشتها
در منابع مختلف تعاریف و برداشت‌های متعددی از روش دلفی ارائه شده است. برخی از این تعاریف عبارتند از:
روشی برای توسعه و بهبود اجماع گروهی است.
در این روش ما به دنبال توافق گروهی هستیم زیرا این اعتقاد وجود دارد که چند کارشناس می‌توانند از یک نفر در امر پیش بینی صاحب‌نظرتر باشند.
فرآیندی ارتباطی است که اجازه می‌دهد تا گروه برای حل مساله‌ای پیچیده بدون کنش متقابل رو در رو یا مراجعه تک تک اعضای گروه، به توافق برسد.
روش دلفی برای حل مسایل و تصمیم‌گیری به کار می‌رود.
روش پیش‌بینی رویدادهای آتی است بر پایه نظرسنجی داوری های افراد متخصص درباره هر موضوع
۱ Cold War
۲ Norman Dalkey & Olaf Helmer
۳ RAND
۴ Think Tank
عناصر مشترک تعاریف گرد این موضوع است که دلفی:
روش۳ یا فنی۴ علمی است.
برای پیش بینی آینده
بر پایه اجماع نظرات متخصصانی که با یکدیگر تماس رو در رو نداشته‌اند.
از این‌‌رو مشخص می‌گردد که در روش دلفی همه افراد این شانس را ندارند تا در جریان تحقیق به عنوان پاسخگو وارد شوند و نیازی به نمونه‌گیری نیست. این موضوع از وجوه تمایز این روش با روش‌های مرسوم مانند پیمایش۳ می‌باشد. در این روش برحسب موضوع که می‌تواند سیاست، آموزش، محیط زیست و مانند آن باشد باید به سراغ متخصصان رفت. افرادی که دانش و آگاهی کافی درباره موضوع دارند و نظرات آنان به عنوان صاحبنظر و متخصص مورد پذیرش دیگران است (ایمانی جاجرمی، ۱۳۷۹: ۳۶-۳۵).
۲-۵-۳-اهداف و کاربردها
هدف اصلی روش دلفی را می‌توان پیش بینی آینده دانست که بر پایه هم‌گرایی اندیشه‌های متخصصان حاصل شده است. در این روش حدسیات فردی در مورد تکامل آینده باید تصحیح شود. پیدایش هنجار گروهی تخصصی نتیجه مورد نظر است. اهداف مهم دیگر این روش عبارتند از حل مسایل پیچیده و کمک به تصمیم‌گیری در مورد مسایل بغرنج. این روش با این هدف طراحی شده که برای حل مسایل پیچیده و مهمی به کار رود که پرداختن به آن از توانایی‌های یک نفر فراتر می‌رود. این روش در امور برنامه‌ریزی، مدیریت و مسایل اجرایی کاربرد دارد و رشته‌های متعدد دانش مانند بازرگانی، سیاست، صنایع پزشکی، برنامه‌ریزی آموزشی، برنامه‌ریزی شهری و ناحیه‌ای می‌توانند استفاده نمایند.
اگر چه فن دلفی در کاربردهای آغازین خود عمدتاً ابزار پیش بینی بود، در حال حاضر بیشتر به
عنوان فرآیندی۴ برای بهبود ارتباطات و ایجاد توافق در حل هر مساله پیچیده به کار می‌رود.
۱ Method
۲ Technique
۳ Survey
۴ Process
۲-۶- پیشینه تجربی موضوع
از بررسی‌هایی که با بهره گرفتن از روش دلفی انجام شده می‌توان به پژوهش اهل۱ در سال ۱۹۷۱ درباره اهداف سازمانی و تحقیقات هلمر و گوردون۲ درباره پیش بینی رویدادهای پنجاه سال آینده اشاره کرد.
در سال ۱۹۶۳ گوردون و هلمر در مرحله اول تحقیق خود از متخصصان خواستند تا بر اساس پرسشنامه کتبی که برای آن‌ ها ارسال شده بود رویدادهای پنجاه سال آینده را پیش بینی کنند. بر اساس پاسخ‌های دریافتی، فهرستی مشتمل بر ۴۹ مسئله و رویداد تهیه شد. در مرحله دوم این فهرست بار دیگر برای متخصصان ارسال شد و آنان از نظرات دیگران آگاه شدند. در این مرحله از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا بنویسند هر یک از رویدادها و مسائل با چه احتمالی به وقوع خواهد پیوست. پس از دریافت پاسخ‌ها مشخص شد که شرکت‌کنندگان در مورد چند مسئله ( ۱۰ مورد از ۴۹ مسئله ) اتفاق نظر دارند.
در مرحله سوم نتایج دور دوم یعنی توافق نظر درباره ۱۰ رویداد بار دیگر برای شرکت‌کنندگان ارسال شد، از ۳۹ رویداد باقی مانده که در مورد آن‌ ها اختلاف‌نظر وجود داشت محققان ۱۷ رویداد مهم را انتخاب کردند و برای شرکت‌کنندگان ارسال شد. از متخصصان خواسته شد که توضیح دهند چرا نظر آنان با نظرات اکثریت در مورد این ۱۷ رویداد فرق دارد. این اقدام سبب شد تا شرکت‌کنندگان در مورد این ۱۷ مورد تعمق بیشتری به عمل آورده و آن‌ ها را به صورت جدی‌تری بازگو نمایند. از این طریق آنان نظرات خود را با نظرات میانه۳ تطبیق دادند. در پایان مرحله سوم تفاوت نظرها بسیار کاهش یافت و از نظر آماری پراکندگی چارکها۴ محدودتر شد.
۱ Uhl
۲ Helmer & Gordon
۳Median
۴ Quartile
در مرحله چهارم نتایج دور سوم برای شرکت‌کنندگان ارسال شد و تلاش شد تا مانند گذشته اتفاق نظر بیشتری به دست آید. همچنین از شرکت‌کنندگان پرسیده شد که آیا آنان تک تک این رویدادها را قابل تحقیق و مفید می‌دانند؟ نتایج این کار در تصاویر و متون مختلف بازگو شد ( رفیع پور، ۱۳۶۴: ۱۱۰ ).
در کشور ما نیز در زمینه نیازسنجی آموزشی مطالعاتی انجام گرفته است. از جمله بررسی‌های انجام شده تحقیقی است تحت عنوان “بررسی نیازهای آموزشی پنج سال آینده کارمندان صنعت نفت” که با بهره گرفتن از روش دلفی دوره‌‌‌های آموزشی مربوط به نیازهای آموزشی اصلی کارمندان را شناسایی و اولویت‌بندی کرده است و نتایج بدست آمده حاکی از آنست که بطور کلی دیدگاه‌ها و نظرات مسئولین با کارمندان در اغلب زمینه‌ها با هم منطبق بوده است.
سازمان مدیریت صنعتی در سال ۱۳۷۳ تحقیقی تحت عنوان “تعیین نیازهای آموزشی مدیران وزارت نیرو” با هدف بهبود عملکرد وزارت نیرو، طرحی برای تعیین نیازهای آموزشی آن‌ ها تدوین و اجرا کرد. این طرح به منظور شناسایی وضع مطلوب، انتظار شغلی که از مدیران وجود دارد مورد تحلیل قرار گرفته است. درون داده‌های موجود از طریق نظرسنجی از مدیران شناسایی شده و تحولات آینده در ارتباط با شغل آنان پیش بینی شده است. سپس ویژگی‌ها و توانمندی‌های موجود مدیران شناسایی و در ارتباط با شغل آنان پیش‌بینی شده است (صیف، ۱۳۸۳ : ۸۷).
مطالعه دیگری در سال ۱۳۷۳ تحت عنوان “نیازسنجی مدیران مدارس متوسطه استان لرستان” بوسیله مرادی انجام گرفته و نتایج حاصل از این بررسی نشان داده که مدیران دبیرستان‌های مورد مشاهده بر اساس کارکردهای اساسی مدیریت آموزشی صورت نمی‌گیرد و مدیریت و اداره این دبیرستان‌ها بصورت سلیقه‌ای و نامنظم است فقط جهت حفظ وضع موجود و اجرای بخشنامه‌های ابلاغی صورت می‌گیرد.ترک‌زاده در سال ۱۳۷۸ طی پژوهشی به تعیین نیازهای آموزش مشاغل فنی گمرکات تجاری مسافری تهران اقدام نمود. این تحقیق با هدف اصلی شناسایی و اولویت‌بندی نیازهای آموزشی مشاغل فنی گمرکات شهر تهران برای ترسیم احسن وظایف هر یک از مشاغل صورت گرفته است. (همان منبع : ۸۸)
بررسی دیگری در سال ۱۳۷۳ تحت عنوان “نیازسنجی آموزشی مدیران سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور” بوسیله برخوردار انجام گرفته است. در این تحقیق به بررسی وضع موجود آموزش مدیران سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور از نظر چگونگی انتخاب داوطلبان، فضای آموزشی و چگونگی برگزاری دوره‌های آموزشی، ارزیابی شرکت‌کنندگان و اثرات حاصل از برگزاری دوره‌های آموزشی مورد مطالعه قرار گرفته است.
تحقیقی تحت عنوان “نیازسنجی آموزشی مدیران و ارائه الگوی آموزشی مناسب” در سال ۱۳۷۴ توسط آذر عادل انجام گرفته و علل عدم کارآیی دوره‌های مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان می‌دهد که نداشتن شناخت کافی سازمان‌ها نسبت به نیازهای آموزشی مدیران عامل اصلی عدم کارآیی دوره‌های آموزشی می‌باشد. در این تحقیق الگوی مناسبی برای برنامه‌ریزی آموزشی مدیران ارائه شده است (صیف، ۱۳۸۳ : ۸۸).
بررسی دیگری توسط لطفی در سال ۱۳۷۹ تحت عنوان “تعیین نیازهای آموزشی کارکنان بانک ملی ایران در شهر اردبیل” با بهره گرفتن از روش نظرخواهی انجام گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد که کارکنان مؤسسه یاد شده در زمینه‌های شغلی، اجتماعی و اقتصادی نیاز به افزایش دانش، مهارت و توانایی داشته و برای کسب مدارج تحصیلی عالی‌تر علاقه بیشتری از خود ابراز نموده‌اند.
مطالعه‌ای نیز تحت عنوان “نیازسنجی آموزشی مدیران شرکت‌های قطعه‌ساز ایران خودرو” توسط پورصفر در سال ۱۳۸۱ انجام گرفته و در این تحقیق با در نظر گرفتن مهارت‌های مدیران در اثربخشی و کارآیی، میزان آشنایی مدیران با مهارت‌ها و تشخیص نقاط ضعف آن‌ ها در این مهارت‌ها مورد بررسی قرار گرفته است (صیف، ۱۳۸۳ : ۸۹ ).
۲-۷-نتیجه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ق.ظ ]




  • کتاب مقدس یا عهدین

یکی از مهمترین اعتقادات مسیحیان اعتقاد به کتاب مقدس یا عهدین می باشد. آنان معتقد هستند که این کتاب نوشته عیسی مسیح (ع) نیست، اما به دلیل عنایت روح القدس از تحریف و انحراف به دور است و تمامی آن کلام خدا و مقدس می باشد. کتاب مقدس تنها منبع معتبر مسیحیان برای اعتقادات و باورهایشان می باشد که مطالعه دقیق این کتب ما را به شناخت بدعت های مسیحیان و تناقض های این دین نزدیکتر می کند. این کتاب شامل دو بخش عهد جدید و عهد عتیق است که عهد جدید مشتمل بر ۱۴ انجیل و یک کتاب به نام اعمال رسولان و نامه های پولس و چند نامه دیگر و مکاشفه یوحنا است. انجیل متی، لوقا و مرقس از این جهت هم نوا می گویند که حال و هوای این سه انجیل با یکتاپرستی و توحید بیشتر سازگار است. انجیل متی شامل چندموعظه اساسی و مسائل جزئی زیادی مانند مثال های خاص عیسی را بیان می کند. انجیل مرقس کوتاه ترین انجیل است. در این انجیل تعلیمات عیسی را کمتر ذکر کرده است و بیشتر به معجزات عیسی (ع) پرداخته است. تمامی مطالب انجیل مرقس در انجیل متی و لوقا ذکر شده است. البته توضیح در انجیل مرقس مفصل تر است. انجیل لوقا که آخرین انجیل از انجیل های هم نوا (متی، مرقس، لوقا) نوشته شخصی است که پولس او را پزشک محبوب می نامد. مسیح در انجیل لوقا مهربان و نجات دهنده جهان است. از دیگر ویژگی ها این انجیل متی ماجراهای قبل و بعد از ولادت حضرت مسیح (ع) است. سبک نگارش لوقا ادبی تر و شیواتراز کتب دیگر است. انجیل لوقا به مواردی توجه می کند که دیگر انجیل ها توجه نمی کنند مواردی مثل غیر یهودیان و زنان و گناهکاران و مسئله فقر و ثروت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • ملل و النحل : محمد بن عبدالکریم شهرستانی

این کتاب ارزشمند از شهرستانی در معرفی دینها و فرقه ها است. شهرستانی در این کتاب، که مشهورترین اثر اوست، عقاید آیینها و نحله های مختلف را به شیوه ای سنجیده گزارش کرده است. الملل اثری بدیع و پر نفوذ بود و در حوزۀ ادیان و عقاید دانشنامه ای واقعی به شمار می رفت که از آثار مشابه پیشین رویکرد عینی تری داشت. شهرستانی انسانها را به دو گروه تقسیم کرده است: پیروان ادیان دارای کتاب مانند یهودیان، مسیحیان، مسلمانان، زردشتیان، مانویان و پیروان عقاید خود سرانه نظیر فیلسوفان، دهریان، صابئین و بت پرستان و برهمنان. گروه نخست یعنی اهل دیانات، کسانی اند که از کتابهای منُزَل و میانی (تورات، اناجیل، قرآن) یا آثاری مانند کتابهای مانی و اوستا و امثال آنها پیروی می کنند. گروه دوم یا اهل اهوا، به جای آنکه اعتقاد خویش را از مرجعی گرفته باشد، به باورهای بشری و میل و هوای شخصی تکیه دارند و به خود آرایی دچارند. او در هر فصل و بخش از این کتاب به تدریج از مباحث کلی تر و عام به طرف مباحث جزئی و خاص پیش رفته است. بخصوص به گسترش مانویت در جهان پرداخته و به پیشرفت و موفقیت مبلغین آیین مانوی اشاره نموده است.

  • ایران در زمان ساسانیان : آرتور کریستن سن

ایران در زمان ساسانیان اثر آرتور کریستن سن شامل تاریخ سیاسی و مدنی عصر ساسانی است که تاریخ سیاسی موضوع اصلی این کتاب را تشکیل داده است. تنها ایرادی که برخی از محققین به کار مؤلف مورد نظر آورده اند، شکل تلفظ نکات و عبارات پهلوی است که در بین محققین در طرز بیان آن اختلاف وجود دارد.

  • تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران : ویلیام مک الوی میلر

تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران اثر ویلیام مک الوی میلر که تحقیقی است درباره ی تاریخ و سرگذشت کلیسا از زمان ظهور تا قرن چهارم میلادی در قلمرو ایران و روم است، که نام کلیساها و شوراها در آن بیان شده است. نویسنده در این کتاب به طور کاملاً آشکار به جانبداری و طرفداری از مسیحیان پرداخته است.

  • شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان : نینا ویکتوریا پیگولوسکایا

شهرهای ایران اثر ویکتوریا پیگولوسکایا در این کتاب به سبب شناسایی منابع سریانی و دوره ی نخستین شاهان ساسانی بسیار ارزشمند است. اطلاعات خوبی در مورد وضعیت نسطوریان به خواننده منتقل می نماید، که علت آن منابع سریانی عصر ساسانی است.

  • انتقال علوم یونانی به جهان عربی : دلیسی اولیری

انتقال علوم یونانی به جهان عربی اثر دلیسی اولیری کتابی است که چگونگی انتقال علوم یونانی را به عالم اسلام بررسی کرده است. نویسنده ی این کتاب نیز به مناسبات فرهنگی و سیاسی در عصر ساسانیان بین ایران و روم می پردازد. این اثر اطلاعات ارزنده ای راجع به دو فرقه نسطوریان و یعقوبیان در دوره ساسانی ارائه می دهد.

  • تاریخ ساسانیان : شاهپور شهبازی

تاریخ ساسانیان شاپور شهبازی از جمله آثاری است که به تاریخ ساسانیان پرداخته است. ویژگی این کتاب ترجمه بخش ساسانیان تاریخ طبری و مقایسۀ آن با تاریخ بلعمی است. مؤلف این کتاب وقایع دوره ساسانی را با دید انتقادی و تحلیلی بررسی نموده است. این کتاب به دلیل کثرت منابعی که در آن بکار برده ارزشمند و بی نظیر است.

  • تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم : ذبیح الله صفا

تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم اثر ذبیح الله صفا کتابی است که به بیان فعالیت های فرهنگی دانشمندان سریانی و مراکز علمی سریانی و ایران، و نقش نسطوریان ایرانی در انتقال علوم عقلی یونانی پس از مهاجرتشان از روم به ایران بعد از فضای مناسبی که توسط شاهان ساسانی فراهم گشت و به نقش آنان در انتقال علوم عقلی از ایران به جهان اسلام می پردازد. این اثر اسامی دانشمندان سریانی و ایرانی را بیان نموده که اطلاعات ارزشمندی را به خواننده منتقل می کند، بسیار حائز اهمیت است.
فصل دوم :
شکل گیری وظهور مانویت
بخش اول : ۲-۱ . سرگذشت مانی ومقام رسالت
۲-۱-۱. سرگذشت مانی :
پس از انقراض سلسله اشکانی ،بسیاری از اعضاء خانواده سلطنتی به شهرها و نقاط دوردست ایران بزرگ مسافرت کرده وپراکنده شدند،از آن جمله پدر ومادر مانی بودند که شهر بابل مهاجرت نمودند،هنوز خاندان اشکانی برقسمت اعظم ایران حکومت داشتند که مانی به دنیا آمد و در یک محیط مرفه ومعین به زندگی مشغول شد،بعضی مورخان عقیده دارند که مانی نقص عضو داشت و به سبب همین نقص مورد توجه و التفات فراوان مادرش (مریم) قرار گرفته بود که می کوشید جگرگوشه اش با فراگیری معلومات متداول زمان در راه علم کوشا شود.
مانی ۸ ساله بود که اشکانیان به دست اردشیر ساسانی منقرض شدند و آوارگی مانی شروع شد خانواده مانی به بابل رفته ودرقریه ئی نزدیک ایالت (میشان) مسکن گزیدند.طوایف مغتسله که یکی از فرق گنوستیک بشمار می رفتند نواحی حاصلخیز دجله و فرات سکونت داشتند،پاتک پدر مانی مردی جستجوگر و پریشان خاطر بود،زیرا هنوز که با واسطه زندگی رسیده بود،ملجأ روحی و پناهگاه فکری نداشت و می خواست در بین مذاهب متداول حقیقت را بیابد وبه آن ملتجی شود،طبعا طرز فکر و تربیت پدر در مانی موثر واقع می شد و او هم می خواست بدعتی در مذاهب بوجود آورد.[۱]
بنابر گزارش ابن ندیم،مانی از کودکی همراه پدرش که به فرقه مغتسله پیوسته بود،با آموزه های مذهبی و جهان بینی عارفانه آشنا شده به زندگی پرهیزگارانه و ترک علایق دنیوی خو گرفته بود.
۲-۱-۲. مانی ومقام رسالت :
مانی مدعی است که مقام رسالت پیام های دینی خود را از یک میانجی الهی موسوم به توم” دریافت کرده است.واژۀ “توم” به زبان های سامی است به معنی «قرین» و«همزاد» است ومعادل این نام درمتون فارسی میانه «نرجمیگ» است.”توم” نخستین بار هنگامی که مانی دوازده ساله شد از سوی خداوند بهشت نور بر وی نازل شده بدو وحی کرد که پرهیزگاری پیشه کرده از مردم کناره بگیرد وترک شهوترانی کند،ولی چون هنوزخردسال است هنگام ظهورش نرسیده است.چون بیست وچهارساله شد،”توم” بار دیگر نزد او آمده وی را دعوت به خروج وتبلیغ دین می کند.ابن ندیم دربارۀ چگونگی برگزیدن و مبعوث شدن مانی به پیامبری از زبان “توم” چنین می گوید: «درود برتو ای مانی از من واز خدای که مرا به نزد تو فرستاد و تو رابه پیامبری خود برگزید و به تو دستور می دهد که مردم را به دین خود بخوانی و آنان را به بشارت حق مژده دهی و در این کارهمه کوشش خود را به کار بری.»[۲]
مانی هنگام نزول وحی تمام نکات اساسی تعالیم را دریافت کرده زیرا خود وی می گوید: «درهمان سالی که اردشیرقرار بود بر تخت نشیند فارقلیط جاوید نزد من آمد و با من حرف زد وبرای من اسرار عمیق و اسرار رفیع و اسرار روشنایی و اسرار جنگ وجدل نهاد.اینها را او برای من فاش ساخت چنین بر من فاش ساخت فارقلیط آنچه را که بوده است وآنچه را که خواهد بود.»[۳]
بدین ترتیب مانی جهت تبلیغ و انتشار دین خود بابل را ترک گفته پس از آشکار نمودن دعوتش در نقاط مختلفی از جمله هندوستان ، مذاهب در زمان شاپور ساسانی به ایران آمد.[۴]
بعضی از مورخان می گویند: در زمان شاپور،مانی صورتگر،دعوی پیغمبری کرد و برهان دعوی او آن بود که ادوار بزرگ و کوچک و خط های دراز و کوتاه بکشیدی چنانکه چون به پر کار ومسطر احتیاط رفتی ،تفاوت نبودی و صورت ربع مسکون و سه ربع غیر مسکون چند بیضه نگاشته بود،چنانکه تمامت شهرها و دریاها و کوهها و رودها از آن معلوم می شد و پیراهنی نیز ساخته بود چنانکه چون بپوشیدی مرئی بوده و چون از تن [برکنده] نامرئی ۵
با موافقت شاپور شروع به تبلیغ دین خود در سراسر ایران زمین می کند وبا وجود رسمیت و اهمیت ویژه دین زردشتی در دورۀ ساسانیان ،حتی هرمز جانشین شاپور نیز با او و همراهانش مخالفتی نداشت.دین مانی تا پایان سلطنت شاپوریعنی ۲۷۳ میلادی در سراسر ایران منتشر شده بود وحتی پس از مرگ او به سرعت بی سابقه در خارج از مرزهای ایران رواج یافت. ۶
۲-۱-۳. مذهب مانی :
در زمان ساسانیان ادیان و کیش های تازه و بی نظیر دین مانی و مزدک پدید آمد وهمه کیش های غیر رسمی،مخصوصأ آئین مانی و مزدک به سرعت در میان مردم محروم جامعه رواج یافت.زیرا مردم دیگر هدفها و آرزوهای خود را در آئین زرتشتی نمی دیدند،بلکه در طول زمان این فکر برای آنها پیدا شد که باید اندیشه های جدید پیدا شود تا بتوانند بیانگر خواسته های آن باشد. [۵]
اساس مذهب مانی بر تصفیه و تزکیه و حسن اخلاق و طهارت باطن استوار بودند لذا مردم به سرعت به آن گرایش پیدا کردند و در این مذهب چنان عقیده ای استوار یافتند که با همه سخت گیریهای روحانیون زرتشتی و سلاطین ساسانی،همچنان مقام و معتقد بر دین مانی ماندند. [۶]
یکی از ویژگی های مهم این کیش آن است که چون مانی دین خود را جهانی قلمداد می کرد.[۷] دربعضی از کتب آمده است که چون مانی شنیده بود که عیسی گفته است پس از او«فارقلیط» مبعوث خواهد شد به فرزندان خود بسپارید تا از فارقلیط پیروی کنند،خود را فارقلیطا نامید و دعوی نبوت کرد وکتابی مانند انجیل ظاهرساخت وگفت این کتاب از آسمان آمده است در اواخر حکومت شاپور،مانی به هندوستان رفت.گویند در اثنا سفر به غار رسید که از چشمه آبی گوارا و هوائی خوب داشت،پنهان از مردم قوت یکساله را به آن برد و گفت به آسمان می روم و یکسال درآسمان می مانم وبعد به میان شما برمی گردم و شما باید در فلان وضع که نزدیک به غاراست منتظر من باشید.پس از چشم مردم غایب شد و به آن غار رفت و در آن غارصورتهای دل انگیز طرح کرد و آن را ارژنگ نام نهاد و پس از یکسال به میان مردم بازگشت و آن صورتهای بدیع را به ایشان بنمود و آن را معجزۀ خود خواند. [۸]
مبلغین ومبشرین او برای انتشار سریع مانویت در هرناحیه ای این دین را به زبان مردم آن محل تبلیغ می کردند ونام هایی که برای ایزدان مانوی به کار می بردند،در هر حوزه ای همان نام های معروف و معمول درمذاهب رایج وشناخته شده آن خطه بود.از این رو نام های مصادر خلقت و ایزدان مذکور در نوشته های مانوی یکسان نیست و در متون بازمانده از زبان های مختلف،متفاوت است.[۹]
ظهور مانی در حکومت ساسانی را باید نشانی از نارسایی و پاسخگو نبودن دین ساسانی به شرایط آن روز مردم دانست.دین مانی بسیار شگفت انگیز در شرق و غرب جهان گسترش یافت از مجموع رخدادهای گوناگون دوران ساسانی می توان فهمید که مردم به شدت دنبال تحول بودند به همین دلیل به سرعت به سوی شیانت های عدالتخواه مانند مانی و مزدک شتافتند.[۱۰]
نشرسریع دین مانی در ایران روم شرقی برای دینهای یهودی و مسیحی وزردشتی رقیبی سخت و برای دولتهای ایران وروم خطرجدی تراشید،زیرا دین مانی ادعای جهانگیری داشت و با مرز و ملیت مخالف بود و تفاوتی میان ایرانیت و قومهای دیگر نمی گذاشت و نیز شالوده اجتماعی ایران بود و دیگر اقوام بر خانواده و زندگی پدر سالاری بود و مانویت در اساس با زناشویی وخانواده داری بزرگان دین مخالفت می کرد و روزه داری و عبادات مداوم وزهد و عرفان آن با روح شاد و زنده و دلبستگی به علایق زندگی و مادی و خانوادگی ایرانی اصلأ جور در نمی آمد.درنتیجه هم عیسویان و هم یهودیان و هم زردشتیان دشمنان تند و آشکار مانویت شدند و خود مانی که به دلیل بزرگ منشی وبردباری دینی شاپور و پسرش هرمز،اردشیر در همه جا رفت و آمد می کرد.[۱۱]
مانی در تعریف دین خود چنین می گوید: «یک اینکه دین کهن در یک شهر «سرزمین» و به یک زبان بود،پس دین من در هر شهر به همه زبانها آشکار شود.و در شهرهای دور آموخته خواهد شد.و دیگر اینکه دین پیشین تا زمانی که سالاران پاک «سران مقدس» در آن بودند،وجود داشت و هنگامی که سران آن عروج می کردند،پس ایشان آشفته می شد و در اندرز و کرفگی (=ثواب) سست می شدند.اما دین من با انجیل زنده وبا آموزگاران و شماسان و برگزیدگان و نیوشایان و با خرد و کار خیر تا ابد خواهد پایید.سوم اینکه روان های پیشینیان که در دین خود کرفگی گرد نیاوردند،به دین من خواهند آمد که این خود،دروازۀ رستگاری خواهد بود.چهارم،این آفرینش دو بن و انجیل های زنده،خرد و دانش من از آن دین پیشینیان برتر و بهتر است.پنجم همه کتاب ها و خرد و تمثیل و…» در این متن که آسیب دیده و ناتمام است، مانی دلایل برتری دین خود را ذکر کرده است.[۱۲]
۲-۱-۴. کرتیر و مانی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ق.ظ ]




۳-۲-۸ متغیرهای اقلیمی در استان کردستان ۶۳
۳-۳- نتایج برآورد تابع عملکرد و ریسک محصولات مورد نظر در استان کردستان ۶۵
۳-۳-۱- نتایج برآورد تابع عملکرد و ریسک عملکرد محصول جو آبی ۶۵
۳-۳-۲- نتایج محاسبه کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد جو آبی در استان کردستان ۶۷
۳-۳-۳- نتایج برآورد توابع عملکرد و ریسک عملکرد جو دیم ۶۸
۳-۳-۴- نتایج محاسبه کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد جو دیم در استان کردستان ۷۱
۳-۳-۵- نتایج برآورد توابع عملکرد و ریسک نخود دیم ۷۳
۳-۳-۶- نتایج محاسبه کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد نخود دیم در استان کردستان ۷۵
۳-۲-۷ نتایج برآورد توابع عملکرد و ریسک گندم دیم ۷۶
۳-۳-۸- نتایج محاسبه کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد گندم دیم در استان کردستان ۷۸
۳-۳-۹- نتایج برآورد توابع عملکرد و ریسک گندم آبی ۷۹
۳-۳-۱۰- نتایج محاسبه کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد گندم آبی در استان کردستان ۸۱
۳-۳-۱۱- نتایج برآورد توابع عملکرد و ریسک عدس دیم ۸۲
۳-۳-۱۲- نتایج محاسبه کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد عدس دیم در استان کردستان ۸۴
۳-۴- نتایج برآورد توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان سنندج ۸۵
۳-۵- محاسبه کشش‌های توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان سنندج ۸۷
۳-۶- نتایج برآورد توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان سقز ۸۸
۳-۷- محاسبه کشش‌های توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان سقز ۹۰
۳-۸-نتایج برآورد توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان بانه ۹۲
۳-۹- محاسبه کشش‌های توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان بانه ۹۴
۳-۱۰- نتایج برآورد توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان قروه ۹۵
۳-۱۱- محاسبه کشش‌های توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان قروه ۹۷
۳-۱۲-نتایج برآورد توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان بیجار ۹۸
۳-۱۳- محاسبه کشش‌های توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان بیجار ۱۰۰
۳-۱۴- نتایج برآورد توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان مریوان ۱۰۲
۳-۱۵- محاسبه کشش‌های توابع عملکرد محصولات مورد نظر در شهرستان مریوان ۱۰۴
۳-۱۶-نتایج سناریو سازی براساس سال پایه ۱۰۵
۳-۱۶-۱-شبیه سازی تغییرات عملکرد و تولید در سناریو‌های گوناگون برای استان کردستان ۱۰۵

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۱۷- نتایج آزمون ایستایی ۱۱۰
۳-۱۸- نتیجه گیری ۱۱۰
۳-۱۹- پیشنهادات ۱۱۵
پیوست ۱۰۳
فهرست منابع ۱۵۱
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۳-۱- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی در استان کردستان طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۵۸
جدول ۳-۲- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان سنندج طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۵۹
جدول۳-۴- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان بانه طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۶۰
جدول۳-۵- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان قروه طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۶۱
جدول۳-۶- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان بیجار طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۶۱
جدول۳-۷- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان مریوان طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۶۲
۳-۸- نتایج آمار توصیفی متغیرهای اقلیمی در استان کردستان طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۶۴
جدول ۳-۹- نتایج برآورد توابع عملکرد و ریسک عملکرد محصول جو آبی ۶۶
جدول ۳-۱۰- کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد جو آبی استان کردستان ۶۷
جدول۳-۱۱- نتایج برآورد توابع عملکرد و ریسک عملکرد جو دیم ۶۹
جدول ۳-۱۲- کششهای تابع عملکرد و ریسک عملکرد جو دیم استان کردستان ۷۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:03:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم