کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



  • نظریۀ ملاحظات استراتژیک: فرضیۀ اصلی در این نظریه این است که”روابط ایران و روسیه تابعی است از ملاحظات استراتژیک روسیه در سطح بین المللی”. در این نظریه فرض بر این است که مسائلی مانند اقدامهای یکجانبۀ آمریکا و مسألۀ گسترش ناتو به شرق موجب نگرانی روسیه از منزوی شدن در سطح بین المللی شده است. به همین دلیل روسها از روشهایی چون توسعۀ روابط با ایران تلاش میکنند تا همچنان جایگاه خود را به عنوان یک قدرت بزرگ حفظ کنند.

۲- نظریۀ انتقام: برخی از تحلیلگران نیز شکست روسیه در بوسنی و مسائلی نظیر حمایت نکردن اقتصادی غرب از روسیه و گسترش ناتو به شرق را موجب تقویت حس انتقام در میان تصمیم گیران روسی دانسته و روابط با دولتهای مخالف غرب مثل ایران و عراق را در این راستا توجیه میکنند.

  • در چارچوب گفتمان اقتصادی روسیه، مسألۀ ایران اغلب از طریق منافع اقتصادی روسیه توضیح داده میشود؛ مهمترین توان روسیه در بازارهای جهانی، ظرفیت تکنولوژیکی و علمی آن بویژه در عرصۀ انرژی صلح آمیز هستهای بیان میگردد و روابط ایران و روسیه در زمینۀ نیروگاه هستهای بوشهر در آن تبیین میگردد.
  • در گفتمان امنیتی، بسیاری از نظریهپردازان امنیتی روسیه، اگرچه در شرایط فعلی همکاریهای دو کشور را در زمینه های امنیتی و نظامی مفید و ضروری میدانند، اما در بلندمدت تقویت نظامی ایران را در جهت منافع ملی روسیه نمیدانند.[۳۰۰]

ایرادی که تحلیلگران روس به روابط ایران و روسیه وارد میکنند این است که حجم مبادلۀ دو کشور در مقایسه با مبادلۀ روسیه با سایر کشورها ناچیز است. اما بیشتر شامل کالاهای حساس، استراتژیک و دردسرساز میشود. این گروه مدعیاند که ایران فقط به دنبال تأمین اقلامی از روسیه است که آنها را کشورهای دیگر در اختیار آن قرار نمیدهند و در صورت بهبود روابطش با آمریکا جایگاه روسیه و مبادله با روسیه در سیاست خارجی ایران تقلیل خواهد یافت و نویسندگان روس از این موضوع به برخورد گزینشی ایران با بازار روسیه تعبیر مینمایند.[۳۰۱]
فریدمن معتقد است که ایران برای روسیه از این جهت اهمیت دارد که مشتری سلاحهای روسی و رآکتورهای هستهای است. همچنین ایران و روسیه با هم در مخالفت با «برتری طلبی ایالات متحده»، کمک به ایجاد صلحی محدود در تاجیکستان و مقابله با رژیم طالبان در افغانستان متحدند. به نظر وی وجود ایران مستقل به عنوان یک متحد موجب جلوگیری از تسلط آمریکا بر خلیج فارس، جایی که مسکو منافع مهمی دارد، میشود.[۳۰۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نتیجه
از بررسی سیاست خارجی روسیه آشکار میشود که اهداف سیاست خارجی این کشور نیز در سایه دگرگونیهای سیاست خارجی آن معنا یافتند و همانگونه که در مبحث مقدمه بیان شد، با گذشت زمان روسیه بتدریج اهداف سیاست خارجی خود را تغییر داد و البته این تغییر برعکس ایران در راستای گسترش دامنه جغرافیایی عملکرد آن بوده است. آنچه که در بررسی اصول و اهداف سیاست خارجی روسیه بارز است، این است که روسیه اهداف و اصول خود را به صورت عینی و آشکار بیان میکند و از کلی گویی و ابهام خودداری میکند. رهنامههای فراوانی که با گذشت زمان و تغییر شرایط داخلی و خارجی این کشور تغییر کردند نیز بیانگر این مسأله میباشند. همچنین از بررسی این اهداف در مییابیم که بخش عمدهای از نگرانیهای روسیه را نگرانیهای امنیتی و بدنبال آن بخش زیادی از اهداف ذکر شده در رهنامههای این کشور را نیز اهداف امنیتی تشکیل میدهند. حتی به نظر میرسد اهداف اقتصادی نیز با هدف گسترش نقش و نفوذ روسیه در منطقه و سد کردن راه نفوذ غرب طراحی شده است. ساختارهای تأثیرگذار بر سیاست خارجی این کشور نیز چنانکه اشاره شد، مجموعهای از ساختارهای رسمی (ذکر شده در قانون) و نیز غیررسمی است که بیشتر شامل الیگارشی موجود در این کشور میباشند و در دگرگونیهای سیاست خارجی این کشور نیز دیدیم که این ساختارهای غیررسمی در مواردی، بر دستگاه های رسمی اعمال نفوذ مینمایند. نقش مفهوم «منافع ملی» و «هویت ملی» نیز در سیاست خارجی روسیه، تشدید کنندۀ حضور این کشور در آسیای مرکزی و قفقاز است که به آن اشاره شد. در بررسی سیاست خارجی روسیه در سطح منطقه مشاهده شد که اهداف و منافع روسیه بیشتر امنیتی و استراتژیکاند و تهدیدها نیز اغلب در خلاء ناشی از فقدان حضور روسیه تعریف میشوند. نگرانی عمدۀ روسیه این است که با گسترش حضور کشورهای فرامنطقهای بویژه در قالب سازمانهایی نظیر ناتو و سازمان امنیت و همکاری اروپا، نقش این کشور در منطقه کمرنگ شود. حتی در اهداف اقتصادی روسیه نیز چنین دغدغهای به چشم میخورد؛ آنجا که به تأثیر اوضاع اقتصادی روسیه بر تقویت پیوندهای منطقهای با آسیای مرکزی اشاره شد. به این ترتیب روسیه از همۀ ابزارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای ایفای نقش برتر در منطقه بهره میگیرد و مهمترین دغدغۀ آن در منطقه، امنیت و تأمین آن است.
در تطبیق سیاست خارجی روسیه در آسیای مرکزی با شاخصه های سیاست خارجی منطقهای کشورها، میتوان دریافت که روسیه این منطقه را یک حوزۀ استراتژیک تلقی میکند و آن را حوزۀ نفوذ خود میداند. بنابراین همانطور که اشاره شد مایل است که سایر کشورها نیز این نقش روسیه در منطقه را به رسمیت بشناسند. روسیه همچنین به تقویت سازمانهای منطقهای موجود که با حضور کشورهای منطقه ایجاد شدهاند، اهمیت زیادی میدهد و دیدیم که از همان ابتدای فروپاشی نیز تأسیس سازمانها و نهادهای منطقهای را دنبال نمود و تاکنون نیز تقویت آنها را ادامه داده است. در این رابطه، این کشور بیشترین اهمیت را به سازمانهای دارای اهداف امنیتی داده است، زیرا تهدیدهای موجود در منطقه همچون گسترش حضور غرب و تروریسم را بسیار نگران کننده دانسته و این سازمانهای منطقهای را به عنوان عاملی در جهت تقویت همکاریهای امنیتی درون منطقهای و حفظ ثبات و امنیت در منطقه میداند. به این ترتیب روسیه هرگونه تعارض در منطقه را به زیان خود دانسته و با آن مقابله میکند. دیدیم که این کشور تهدیدهای موجود در منطقه را تهدیدهایی میداند که متوجه امنیت آن هستند و از مسائلی نظیر تروریسم تا چالشهای قومی نزدیک مرزهای روسیه را در بر میگیرد. امکانات و فرصتهای موجود در منطقه برای روسیه نیز در حال حاضر بیشتر به منابع انرژی و انتقال آن باز میگردد که تلاش این کشور برای عبور این منابع از خاک خود را در پی دارد. البته این تلاش، رقابت آنها با بسیاری از کشورهای دیگر مانند ایران و ترکیه را همراه دارد. مورد چهارم از شاخصه های سیاست منطقهای به تلقی کشورهای یک منطقه از حضور قدرتهای فرامنطقهای مربوط میشود که در این مورد روسیه بشدت نگران حضور این قدرتها در آسیای مرکزی و تأثیر آنها بر منطقه و بویژه منابع انرژی موجود و مسیرهای انتقال آن است. مورد پنجم و آخر نیز به تلقی کشورهای منطقه از جایگاه و نقش خود در آن منطقه باز میگردد. در این خصوص پیشتر اشاره کردیم که روسیه بعد از فروپاشی بارها خود را به عنوان یک قدرت بزرگ مطرح کرده و نقش خود را حتی در جهان تحت این عنوان تعریف میکند. بنابراین در آسیای مرکزی که آن را حوزۀ نفوذ انحصاری خود میداند نیز سیاست خارجی مشخصی را تعریف کرده و در راستای جایگاه خود به عنوان یک «ابرقدرت منطقهای» در آن اقدام میکند. برای نشان دادن تصویری بهتر و دقیقتر از سیاست خارجی روسیه در آسیای مرکزی، در فصل چهارم به بررسی عملکرد این کشور در برخی مسائل مهم منطقه میپردازیم.
فصل چهارم
مقایسۀ دیدگاه ها و عملکرد دو کشور در برخی مسائل مهم منطقه
مقدمه
در این فصل برخی از مهم ترین مسائل موجود در منطقه که هم ایران و هم روسیه در آنها موضع گیری کردهاند، به عنوان نمونه انتخاب و سیاست خارجی دو کشور در این موارد از ابتدا تا امروز مطالعه گردیده است. دریای خزر، منابع انرژی و خطوط لولۀ موجود در منطقه، جنگ داخلی تاجیکستان، اسلام گرایی در آسیای مرکزی و امنیت در منطقه از جمله مسائلی هستند که سیاست خارجی دو کشور در رابطه با آنها بررسی شده است. در پایان نیز همچون روال سایر فصلها، نتایج و یافتهها بر اساس مدل تحلیلی موجود در چارچوب نظری بیان شدهاند.

  • دریای خزر:

      1. سیاست خارجی روسیه در خزر

سیاست خارجی روسیه در خزر را میتوان در دوره های گوناگون بررسی کرد:
دورۀ اول که سالهای ۱۹۹۲- ۱۹۹۱[۳۰۳] را در بر میگیرد؛ در ابتدای فروپاشی شوروی و در دوران یلتسین این کشور به دلیل اولویت روابط با غرب در سیاست خارجی خود، برای مدت کوتاهی به حوزۀ خزر توجهی نداشت. اما با کشف منابع جدید انرژی و اهمیت یافتن موقعیت ژئوپولیتیکی این منطقه و همچنین توجه جهان غرب و آمریکا به این حوزه، روسیه نیز ناگزیر واکنشهایی نشان داد.
دورۀ دوم سیاست خارجی روسیه در خزر را میتوان سالهای ۱۹۹۷- ۱۹۹۳ در نظر گرفت. بدنبال نگرانیهایی که در بالا بیان شد، در اوایل سال ۱۹۹۲ میلادی، روسیه، منطقۀ آسیای مرکزی و قفقاز را به عنوان خارج نزدیک خود اعلام کرد و نیز در اوایل پائیز سال ۱۹۹۴ دریای خزر را به دلیل فقدان ارتباط با دریاهای آزاد به عنوان دریاچۀ بسته اعلام نمود.[۳۰۴] روسیه اعتقاد داشت که این حوزۀ آبی را نمیتوان از دیدگاه حقوقی «دریا» خواند. بلکه به عنوان یک محدودۀ آبی محصور در خشکی که هیچ راه طبیعی به اقیانوسها ندارد، فقط یک «دریاچه» است و لذا مخالف بکار بردن حقوق بینالملل دریاها، مقرر در مقاوله نامۀ ۱۹۸۲ در مورد خزر بود. زیرا آبراههای ولگا- دن[۳۰۵] و ولگا- بالتیک[۳۰۶] بین المللی گردیده[۳۰۷] و این امر کنترل روسیه بر این دو آبراه را از بین می برد.
بعد از امضای قرارداد قرن توسط آذربایجان، وزارت امور خارجۀ روسیه سند «موضع فدراسیون روسیه در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر» را به مجمع عمومی سازمان ملل ارسال نمود. در این سند بطور قاطعانه اقدامهای یکجانبه در رابطه با خزر غیرقانونی تلقی شده و توسط روسیه به رسمیت شناخته نمیشود. سیاست روسیه در مخالفت با تقسیم خزر تا سال ۱۹۹۶ ادامه داشت. اما فشارهای خارجی و حمایت کمپانیهای نفتی روسی از دولت آذربایجان موجب شد روسیه به این نکته پی ببرد که قادر به جلوگیری از روند تقسیم نخواهد بود. به عنوان مثال شرکت سهامی لوک اویل قراردادهایی را با برخی سازمانهای نفتی آذربایجان برای شرکت در اکتشاف و استخراج هیدروکربورها در قطاع آذربایجان خزر منعقد نمود.[۳۰۸] این امر موجب تغییر موضع روسیه گردید. یکی دیگر از دلایل اساسی تغییر موضع روسیه را فشار شرکتهای نفتی روسیه بر دولت این کشور عنوان میکنند. برطبق این تحلیل روسیه برای حفظ نفوذ خود در منطقه تلاش میکرد که شرکتهای نفتی این کشور در منابع نفتی قزاقستان و بهره برداری از آنها مشارکت کنند.[۳۰۹] بنابراین در ۱۲ نوامبر ۱۹۹۶، روسیه پیشنهاد کرد یک منطقۀ انحصاری اقتصادی[۳۱۰] به طول ۴۵ مایل دریایی خارج از ساحل هر کشور[۳۱۱] برای هر کشور در نظر گرفته شود و منابع موجود در آن سوی این محدوده به صورت مشترک بهره برداری شود. به نظر میرسد روسیه با این پیشنهاد میخواست با اجرای حاکمیت مشترک در آن سوی ۴۵ مایل دریایی، سهمی در منابع انرژی دیگر جمهوریها بدست آورد و از این طریق در روند تولید و فروش این منابع و تجارت مستقیم کشورهای منطقۀ خزر با شرکتهای نفتی غربی اعمال نفوذ کند و در مورد عبور خطوط لوله نیز آنها را تحت فشار قرار دهد. برخی فعالیتهای روسیه در این دوره نیز تأیید کنندۀ موضع آذربایجان و قزاقستان مبنی بر ضرورت تقسیم دریای خزر بود. به عنوان مثال مشارکت روسیه در طرحهای نفتی در منطقه و حمایت وزارت سوخت و انرژی روسیه از شرکتهای نفتی این کشور برای مشارکت در قرار دادهای نفتی منطقه به طور تلویحی موضع رسمی روسیه را زیر سؤال میبرد. برای نمونه، شرکت لوک اویل در سال ۱۹۹۴ با یک شرکت آذربایجانی برای گسترش منابع نفت خزر به توافق رسید. این شرکت همچنین در مارس ۱۹۹۶ بطور مشترک با شورون[۳۱۲] و موبیل[۳۱۳] در کنسرسیومی برای تأسیس خطوط لولۀ نفت از میادین تنگیز[۳۱۴] در قزاقستان تا بندر نووروسیسک[۳۱۵] در روسیه شرکت نمود.[۳۱۶] یا به عنوان مثال در ماجرای قرارداد کنسرسیوم غربی و مخالفت روسیه در سال ۱۳۷۳، پس از واگذاری ده درصد سهام کنسرسیوم به شرکت گازپروم، روسیه دست از اعتراض خود برداشت.[۳۱۷] در این ماجرا جمهوری آذربایجان به همراه شرکتهای نفتی غربی یک کنسرسیوم تشکیل داد که روسیه نیز توانست در این کنسرسیوم سهمی به دست آورد. یک سهم ۵ درصدی از سهم ۲۰ درصدی آذربایجان نیز برای ایران در نظر گرفته شده بود که با مخالفت آمریکا و انگلیس به ایران واگذار نشد.[۳۱۸]
دورۀ سوم: سالهای ۱۹۹۹- ۱۹۹۸
در ششم ژوئیۀ ۱۹۹۸ روسیه و قزاقستان قراردادی را در خصوص تحدید مرزهای خود در بخش شمالی دریای خزر امضا کردند که براساس آن خطوط دریایی میان خود را تقسیم کردند و حق آزاد کشتیرانی و ماهیگیری در آبهای روی سطح را به رسمیت شناختند. اما منابع زیر بستر براساس این توافقنامه تقسیم میگردید. این توافقنامه موضع روسیه را به حمایت از اصل مسئولیت مشترک در روی سطح دریا و اصل بهره برداری یکجانبه در بستر دریا تغییر داد. بر این اساس روسیه خواستار آن شد که دریای خزر به بخشهای ملی تقسیم گردد که بر پایۀ خط میانه یا متساوی الفاصله و متناسب با طول خطوط ساحلی هر یک از دولتهای مشترک این دریا باشد. آبهای روی آن نیز خارج از محدودۀ ۱۵ مایل نوار سرزمینی، مشترک باشد و دولتهای ساحلی بطور مشترک آن را اداره کنند.[۳۱۹] چنین توافقی در ژانویۀ ۲۰۰۱ در جریان دیدار رسمی رئیس جمهور روسیه از باکو نیز شکل گرفت.
دورۀ چهارم ۲۰۰۱- ۲۰۰۰
با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین، وی برای تقویت موضع روسیه در خزر، ویکتور کالیوژنی را به عنوان نمایندۀ ویژۀ روسیه در دریای خزر تعیین کرد. روسیه به این ترتیب نشان داد که مایل به تعیین سریعتر رژیم حقوقی دریای خزر است. ابوالحسن شیرازی علت این امر را در این میداند که از دید مسکو یک اتحاد غیررسمی بین آمریکا، ترکیه و جمهوری آذربایجان برای تضعیف موقعیت این کشور در حوزۀ خزر و تغییر جهت اقتصادی کشورهای منطقه به سمت غرب ایجاد شده است.[۳۲۰]
مهمترین اهداف سیاست خارجی روسیه از این دوره به بعد در حوزۀ خزر عبارت است از:
الف) تأمین منافع ژئواستراتژیک از طریق حضور قدرتمندانه در این منطقه برای کنترل جمهوریهای واقع در این حوزه به منظور تأمین امنیت قسمتهای جنوبی این کشور؛
ب) تأمین منافع ژئوپولیتیک از طریق کنترل منابع انرژی و مسیرهای انتقال آن؛
پ) تأمین منافع اقتصادی از طریق سهیم شدن کمپانیهای روسی در پروژه های نفتی و ترانزیت نفت این منطقه از خاک این کشور؛
ت) تأمین منافع زیست محیطی زیرا در صورت اعمال حاکمیت مشترک بر روی سطح دریا، سایر کشورها در برابر هرگونه لطمه به اکوسیستم دریا مسئولیت بیشتری خواهند داشت.[۳۲۱]
دورۀ پنجم پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱
بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر، روسها نگران از دائمی شدن حضور نیروهای آمریکایی و ناتو در آسیای مرکزی و قفقاز با رویکرد امنیتی به مسائل خزر نگاه میکنند. پیشنهاد روسیه برای تشکیل یک نیروی مشترک (کاسفور) [۳۲۲] در خزر برای مقابله با جنایتهای سازمان یافته و تروریسم در واقع تلاشی از سوی این کشور برای جلوگیری از حضور نیروهای فرامنطقهای در این دریا محسوب میشود.[۳۲۳]
مهمترین حادثۀ این دوره پس از اجلاس عشقآباد در آوریل ۲۰۰۲ میلادی رخ داد که در آن رؤسای جمهور ۵ کشور حاشیۀ دریای خزر در پایتخت ترکمنستان گرد آمدند. آنها در عشقآباد درصدد بودند به بحث تفکیک دریا اعم از منابع عظیم نفت و گاز آن خاتمه دهند؛ ولی این اجلاس نتیجهای به همراه نداشت. در این کنفرانس ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، برخلاف مواضع قبلی روسیه، همراه با آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان از ایران خواست بخش بسیار کوچکتری از آن چه را از بستر دریا ادعا دارد بپذیرد که فقط شامل ۱۲ تا ۱۳ درصد بود. روز بعد پوتین تفاهمی را که از قبل با ایران حاصل شده بود تا به موجب آن دو کشور توافقهای دو جانبه میان دولتهای ساحلی را به رسمیت نشناسند، رها کرد.[۳۲۴] وی پس از این کنفرانس اظهار داشت که اگر کشورهای حاشیۀ دریای خزر نتوانند به یک توافق جامع دربارۀ رژیم حقوقی خزر برسند، مسکو با کشورهای همسایۀ خود به طور دو جانبه تصمیم گیری میکند. به دنبال آن در ماه مه ۲۰۰۳ روسیه، آذربایجان و قزاقستان ۶۴ درصد از شمال دریای خزر را بین خود بدین ترتیب تقسیم نمودند: قزاقستان ۲۷ درصد، روسیه ۱۹ درصد و آذربایجان ۱۸ درصد.
پوتین همچنین بعد از اجلاس عشقآباد به بندر آستاراخان رفت و دستور برپایی یک رزمایش گستردۀ نظامی را در خزر به ارتش روسیه داد. این رزمایش از ۱۰ مرداد ۱۳۸۱ (اول اوت ۲۰۰۲) تا ۲۴ مرداد (۱۵ اوت) ادامه داشت.[۳۲۵] این رزمایش روند نظامی شدن دریای خزر را تقویت نمود. به طوری که بعد از روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جموری آذربایجان نیز با همکاری آمریکا اقدام به برگزاری رزمایش در دریای خزر نمودند.[۳۲۶] به تازگی نیز رئیس جمهور ترکمنستان اعلام نمود که کشورش قصد دارد با هدف محافظت از سواحل ترکمنستان در خزر در برابر دست درازی بیگانگان، در مدت کوتاهی یک پایگاه نظامی ـ دریایی در خزر ایجاد کند. استقرار دو ناو مدرن مجهز به موشک، انجام رزمایشهای دریایی و خریدقایقهای تندرو از برنامههایی است که در راستای این تصمیم باید تا سال ۲۰۱۵ انجام شود.[۳۲۷]
به این ترتیب عنصر نظامی نیز از آخرین سالهای دهۀ ۹۰ یعنی دوران تصدی پوتین به سیاست روسیه در خزر وارد شد و برخلاف دیگر ناوگان روسیه، این کشور نه تنها ناوگان دریای خزر خود را کاهش نداد، بلکه برعکس آن را تقویت کرد و اکنون روسیه در دریای خزر قویترین ناوگان را دارد. روسیه به عنوان پیشتاز روند نظامیگری در دریای خزر، ناوگان دریایی خود را بازسازی نموده و درصدد است تا سال ۲۰۱۰ پایگاه دریایی آستاراخان را به مهمترین مرکز نظامی خود در جنوب روسیه تبدیل کند تا از این طریق کل منطقۀ قفقاز جنوبی و مرزهای جنوبی آسیای مرکزی را تحت نظارت این پایگاه قرار دهد.[۳۲۸] زیرا روسیه نگران تضعیف نقش خود در حوزه های پیرامونی خود میباشد. به نظر میرسد از نظر روسیه این تضعیف میتواند ناشی از حضور نظامی آمریکا در خزر، سیاستهای یکجانبۀ آذربایجان و نیز انعطاف نداشتن ایران در مواضعش پیرامون نظام حقوقی خزر باشد.
روسیه علاوه بر قدرتنمایی نظامی تلاش نموده تا از طریق مذاکره و انعقاد قراردادهایی با کشورهای ساحلی به نوعی از منافع اقتصادی ویژه بهرهمند گردد. برای نمونه در تاریخ ۱۹ سپتامبر سال ۲۰۰۲، بین روسیه و ترکمنستان توافقنامۀ همکاری دراز مدت در زمینۀ گاز امضا شد که ارسال سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان به روسیه از سال ۲۰۰۵ را پیش بینی میکند و از سال ۲۰۰۸ این رقم به دو برابر افزایش خواهد یافت. رئیس جمهور وقت ترکمنستان؛ نیازف، هنگام امضای قرارداد روسی ـ ترکمنی اعلام کرد که عشقآباد در مسألۀ دریای خزر آمادۀ هرنوع مصالحه و همکاری با روسیه است.[۳۲۹]

      1. سیاست خارجی ایران در خزر

ایران از ابتدای فروپاشی شوروی ضمن تأکید بر حسن همجواری، دریای خزر را دریای صلح و دوستی اعلام کرد و بر لزوم حل مسائل و چالشهای زیست محیطی دریای خزر تأکید کرد. همچنین در بهمن ماه ۱۳۷۰ (فوریۀ ۱۹۹۲) و در جریان برگزاری اجلاس «اکو» که رؤسای جمهوریهای آسیای مرکزی نیز در آن شرکت نموده بودند، به ابتکار دولت ایران، نخستین اجلاس سران کشورهای حاشیۀ دریای خزر در تهران تشکیل و پیشنهاد ایجاد «سازمان همکاری کشورهای ساحلی» (کاسکو)[۳۳۰] که پیشنویس کنوانسیون ۱۵ مادهای آن به اجلاس مذکور ارائه گردیده بود، مطرح و تصویب شد. این طرح همکاریهایی را میان ۵ کشور ساحلی در امور ماهیگیری، کشتیرانی، مقابله با نوسانهای آب و جلوگیری از وارد آمدن خسارت به مناطق ساحلی، حفاظت محیط زیست و پژوهشهای علمی دنبال میکند.[۳۳۱] در بهار سال ۱۹۹۲ نیز در شهر چالوس کنفرانسی برگزار گردید که در آن توسعۀ بنادر باکو در آذربایجان، آستاراخان در روسیه، آکتاو در قزاقستان، کراسنوودسک در ترکمنستان و انزلی و نوشهر در ایران به منظور توسعۀ ارتباطات در میان اعضای شورای کشورهای ساحلی دریای خزر تصویب گردید.[۳۳۲] ولی این شورا در عمل برای رسیدن به اهدافی که در راستای آنها ایجاد شده بود دچار مشکل شد. الهه کولایی حفظ محیط زیست، توسعۀ خطوط ارتباطی از طریق دریای خزر و نیز بهره برداری از منابع گوناگون این دریا را از جمله عوامل همگرایی در این سازمان میداند. در حالیکه فقدان توافقی در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر، نفوذ قدرتهای خارجی در منطقه و نیز خطاهای استراتژیک برخی دولتهای منطقه بویژه دولت آذربایجان را از جمله موانع همگرایی میداند که با امضای توافقنامههای چندجانبه و فاقد اجماع میان همۀ کشورهای حوزۀ خزر، تشدید میشود.[۳۳۳]
در مورد رژیم حقوقی دریای خزر موضع ایران از ابتدا بدین شکل بود که دریای خزر بر اساس عهدنامههای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میان ایران و شوروی، مشترک و متعلق به هر دو کشور بوده و به استثنای ۱۰ میل از ساحل دو کشور که منطقۀ استفادۀ انحصاری است، هرگز مرز آبی میان دو کشور تعیین نشده است. همچنین مطابق دیدگاه ایران هرگونه اقدام یکجانبه از سوی کشورهای ساحل خزر در عقد قرارداد با دیگر کشورها یا شرکتها برای استفاده از منابع این دریا قبل از تعیین رژیم حقوقی جدید، غیرقانونی است. وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر اوایل خرداد ماه سال ۷۷ بیانیهای را جزء اسناد سازمان ملل متحد منتشر کرد و در آن اعلام کرد: تا زمانی که رژیم حقوقی دریای خزر با توافق همۀ کشورهای ساحلی این دریا تکمیل نشود رژیم حقوقی موجود لازم الاجراست و هرگونه تلاش برای تقسیم دریای خزر غیرقابل قبول است.[۳۳۴]
از دید ایران تا زمانی که رژیم حقوقی جدید برای دریای خزر تعیین نشود، معاهدۀ سال ۱۹۲۱ و قرارداد سال ۱۹۴۰ میان ایران و شوروی معتبر است. البته ایران نیز معتقد بود که رژیم حقوقی خزر باید براساس وضع موجود و شرایط پس از فروپاشی تکمیل گردد. در این راستا رژیم حقوقی جدید باید واحد و عادلانه باشد؛ یعنی مشاع[۳۳۵] کامل و یا تقسیم کامل (سطح و بستر در صورت تصمیم کلیۀ کشورهای ساحلی بر تقسیم، با حداقل سهم ۲۰ درصد برای ایران).[۳۳۶] به عبارت دیگر تمامی آب، بستر و زیر بستر خارج از محدوده آبهای ساحلی یا مشاع خواهد بود و یا تقسیم میگردد. این در حالی است که نظام دوگانه بر آب، بستر و زیر بستر با اهداف ایران مغایرت دارد. زیرا تقسیم بستر و زیر بستر، منابع نفت وگاز غنی قابل استحصال را در انحصار حاکمیت دولتهای ساحلی قرار میدهد؛ در حالی که ایران در شرایط کنونی بهره برداری از این منابع در حوزۀ انحصاری خود را، در صورت تقسیم، مقرون به صرفه نمیبیند. در مقابل مشاع بودن آب دریا برای استفاده از منابع زنده به نفع ایران نخواهد بود، زیرا در شرایطی که این منابع بیشتر در قسمتهای نزدیک به سواحل ایران هستند دولتهای دیگر اجازه مییابند که تا کنار مرز آبهای ساحلی ایران به این منابع دسترسی داشته باشند، در حالی که تقسیم آب مانع از چنین امری میشود. ایران همچنین بر لزوم پرهیز از اقدامات یکجانبه و تحریکآمیز بویژه فعالیت در مناطق نفتی مورد اختلاف تا قبل از نیل به توافق همه جانبه راجع به رژیم حقوقی دریای خزر تأکید دارد.[۳۳۷]
از نظر ایران برای تقسیم بندی دریای خزر معیارهای زیر باید در نظر گرفته شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-04-17] [ 11:18:00 ب.ظ ]




* فصل پنجم
در این فصل ضمن بیان خلاصه‌ای از موضوع تحقیق و روش تحقیق، ‌نتایج آزمون فرضیات تحلیل خواهد شد. همچنین پیشنهاداتی که می‌تواند در تحقیقات آتی مورد استفاده قرار گیرد، ارائه می شود.
فصل دوم :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق

        1. مقدمه

هدف از ارائه این فصل بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیقات مرتبط با هیئت مدیره ، افشاهای اختیاری و کیفیت سود می باشد. بدین منظور در بخش اول ابتدا به هیئت مدیره و تعاریف مرتبط با آن تشریح گردیده . در بخش دوم نیز افشا و در بخش سوم کیفیت سود ، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در انتها نیز ضمن بررسی خلاصه ای از تحقیقات صورت گرفته در ایران و دیگر کشورها که بطور مستقیم و یا غیرمستقیم با موضوع تحقیق مرتبط هستند و نتایج بدست آمده از آن ارائه می شود.

        1. هیئت مدیره

۲-۲-۱- تعریف هیئت مدیره
در تعریف هیئت مدیره می توان گفت که مجموعه ای از افراد هستند که به منظور شکل بخشیدن به فعالیتهای مختلف به منظور انجام صحیح امور هر سازمان برای رسیدن به اهداف نهایی و اتخاذ تصمیمهای پی در پی و صحیح درباره مسائل متفاوت به منظور فائق آمدن بر مشکلات ضمن مشارکت با هم برای رسیدن به هدفهای پیش بینی شده همکاری می کنند .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۲-۲- وظایف هیئت مدیره
هیئت مدیره جز در مواردی که اتخاذ تصمیم در باره آنها در صلاحیت مجامع عمومی قرار دارد با رعایت قوانین و مقررات جاری و اساسنامه ، صلاحیت اداره امور تعاونی را داراست و در همین زمینه قانون وظایف و اختیارات هیئت مدیره را به شرح ذیل تعیین می کند .

    • دعوت از مجمع عمومی عادی و فوق العاده
    • اجرای اساسنامه و تصمیمات مجامع عمومی و سایر مقررات مربوطه
    • تعیین و نصب ، عزل و قبول استعفای مدیر عامل و نظارت بر کارهای وی وپیشنهاد میزان حقوق و مزایای مدیر عامل و آیین نامه مربوط به وظایف و اختیارات وی به مجمع عمومی عادی برای تصویب.
    • قبول درخواست عضویت داوطلبان
    • اخذ تصمیم درباره انتقال سهم اعضاء به یکدیگر
    • دریافت استعفای هر یک از اعضای هیئت مدیره ( قبول استعفای جمعی اعضاء هیئت مدیره در صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده است )
    • نظارت بر هزینه های جاری شرکت و رسیدگی به حسابها و ارائه نتایج آن به بازرس یا بازرسان و تسلیم به موقع گزارشهای مالی و ترازنامه و حساب سود وزیان به مجمع عمومی عادی .

۲-۲-۳- تفکیک وظایف اعضای هیات مدیره :
یکی از محورهای تحولا‌ت اخیر در مباحث نظام راهبری شرکت، تاثیر قانون سربینز اکسلی (به عنوان مکانیزم برون‌سازمانی) در برجسته شدن نقش نظارتی مکانیزم های داخلی آن است. تفکیک دقیق وظایف مدیریت اجرایی از مدیریت غیراجرایی، برجسته‌تر شدن نقش نظارتی مدیریت غیراجرایی و تعیین حوزه‌های مسئولیت آنها و ضرورت داشتن دانش حسابداری و مالی به عنوان یکی از شرایط احراز پست در مورد حداقل یک نفر از مدیران غیراجرایی و آگاهی بقیه اعضا از مسائل حسابداری و مالی، برخی از تحولا‌ت اخیر است. افزون بر این، نقش کمیته‌های هیئت مدیره (شامل مدیران غیراجرایی) در مورد کنترلهای داخلی، ارتباط با حسابرسان داخلی و مستقل و… بسیار برجسته شده و از وظایف مدیران اجرایی کاملا‌ً تفکیک گشته است.

در ایران، قانون تجارت مصوب ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۱۱، اساس و چارچوب قانون تجارت موجود را تشکیل می‌دهد. نظر به قدمت منابع آن، که دارای نواقص فراوانی بود، قانون اصلا‌ح قسمتی از قانون تجارت مشتمل بر ۳۰۰ ماده پس از تصویب در تاریخ ۲۴ اسفندماه ۱۳۴۷ جانشین مواد ۲۱ تا ۹۴ قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱ شد. به نظر می‌رسد که اصلا‌حیه مذکور نیز تغییر بااهمیتی در چارچوب اولیه قانون تجارت ایجاد نکرده است. همچنین در قانون پیشین و اصلا‌حیه انجام شده به مقوله وظایف هیئت مدیره و تفکیک وظایف توجه چندانی نشده است. امید است در اصلا‌حیه قانون تجارت به این مهم توجه شده و مورد عنایت قرار گیرد و افزون برآن آیین‌نامه حاکمیت شرکتی مورد نظر بورس اوراق بهادار پس از اصلا‌حات لا‌زم، مورد استفاده شرکتهای پذیرفته شده در بورس قرار گرفته و پس از ارزیابی مجدد اجرای آن برای تمام شرکتهای سهامی الزامی شود.

۲-۳- افشا

متداولترین نظریه در مورد افشا، افشای کافی است که گویای حداقل افشای مورد نیاز است و یا به عبارتی دیگر مفهوم افشای کافی بیان کننده این موضوع است که صورت های مالی نباید گمراه کننده باشد.
واژه افشای اطلاعات در گستره ترین مفهوم خود به معنی چیزی جز ارائه اطلاعات نمی باشد. حسابداران می کوشند این عبارات را مفهومی دقیق تر به کار ببرند وهدف آنها ارائه اطلاعات مالی درباره شرکت است که از طریق گزارشات مالی ( معمولاٌ دو قالب گزارشات سالانه ) ارائه می شود. گاهی مفهوم این عبارت بازهم محدوتر می شود و مقصود اطلاعاتی است که در محتوای صورتهای مالی گنجانده نشده است. موضوع افشای اطلاعات در ترازنامه ، صورت سود وزیان و صورت جریان های نقدی زیر عنوان شناخت و اندازه گیری با تعیین ارزش اقلام قرار می گیرد. از دقیق ترین دیدگاه افشای اطلاعات شامل بحث های مدیریت ، تجزیه وتححلیل ، یادداشت های پیوست صورتهای مالی و صورت حساب های مکمل می شود.
در بازار جهانی کنونی منابع اطلاعاتی ، در خارج از صورت های مالی که اطلاعات را افشا می نمایند به صورت یکی از منتابه بسیار مهم درآمده اند. در مورد شیوه تعیین ارزش اقلام اختلاف نظر زیادی وجود دارد. برای مثال ، شیوه ثبت سرقفلی در شرکتهای مختلف بسیار متفاوت است. در چنین شرایطی بیان واقعیت ها ( افشای اطلاعات ) خواننده را قادر می سازد که از نظر شیوه ارائه اطلاعات ابراز رضایت کند . اگر این اقلام در محتوای صورت های مالی شناسایی ( ثبت و گزارش ) شوند، آن گاه باید از نظر تعیین ارزش اقلام اطلاعات مربوط به سیاست های حسابداری افشا ود. کمیته استانداردهای بین امللی حسابداری ابراز داشت :
صورتهای مالی باید واضح وقابل درک باشند. آنها بر پایه سیاست های حسابداری قرار دارند، این سیاست ها در شرکت های گوناگون متفاوت هستند، هم در یک کشور و هم در کشورهای مختلف افشای اطلاعات دربازه سیاسیت های مهم شرکت که صورتهای مالی بر آن اساس تهیه می شوند نقشی مهم وحیاتی ایفا می کنند وباید به گونه ای ارائه شود که خوانندگان بتوانند آنها را به صورتی دقیق و درست درک نمایند.
هیئت اصول حسابداری در بیانیه شماره ۲۲ به نام افشای اطلاعات درباره سیاست های حسابداری که در ۱۹۷۲ منتشر کرد ، همین دیدگاه را تأیید نمود. (هندریکسن [۱۷]، ۱۹۷۷)
۲-۳-۱- ماهیت شفافیت گزارشگری در متون مالی
در نگاهی کلی، شفافیت یعنی دست‌یابی گسترده به اطلاعات مربوط و اتکاپذیر در خصوص عملکرد دوره‌ای، موقعیت مالی، فرصت‌های سرمایه‌گذاری،‌ راهبری شرکتی، و ریسک شرکتهای تابعه ( بوشمان و سمیث[۱۸] ، ۲۰۰۳ ) اما از دیدی دقیقتر، شفافیت عموماً به سه دسته تقسیم می‌شود؛‌ ۱) تعریفهای مبتنی بر ذینفعان اطلاعات، ۲) تعریفهای مبتنی بر مسئولیت پاسخگویی، و ۳) شفافیت از ابعاد قانون (طاهری، ۱۳۸۹).
دسته اول: ویش وانات و کافمن [۱۹] بر این باورند که شفافیت یعنی افزایش جریان به‌موقع و اتکاپذیر اطلاعات اقتصادی،‌ اجتماعی و سیاسی که در دسترس همه ذینفعان مربوط باشد. در نقطه مقابل آن، نبود شفافیت در اطلاعات به مفهوم ممانعت از دسترسی به اطلاعات صحیح و یا ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار از کسب اطمینان نسبت به کفایت و مربوط بودن کیفیت اطلاعات ارائه شده تعریف شده است.
دسته دوم: فلورینی[۲۰] شفافیت را به‌عنوان افشای اطلاعاتی به‌وسیله شرکت‌ها که برای ارزیابی عملکرد و انجام وظیفه پاسخگویی ضروری است، بر شمرده است. وی معتقد است شفافیت ابزاری است برای تسهیل فرایند ارزیابی عملکرد شرکت‌ها. تاکید بر حق دسترسی به اطلاعات با در نظر گرفتن حریم هر دو طرف تهیه‌کننده و استفاده‌کننده و امکان ارزیابی عملکرد شرکت‌ها با بهره گرفتن از این اطلاعات، در تعریفهای فلورینی برجسته‌تر شده است و دیدگاه مسئولیت پاسخگویی عمیقتری در بر دارد (تجویدی، ۱۳۸۷). به واقع، شفافیت ارتباط تنگاتنی با پاسخگویی دارد و علت وجود تقاضا برای شفافیت این است که بازار،‌ شرکتها را بابت سیاست‌ها و عملکردشان مسئول می‌داند.
دسته سوم: بُعد سوم از شفافیت در حوزه مسئولیت‌های قانونی است، زیرا شرکتها به منظور اجرای دو رویکرد فوق توسط دولت و مراجع قانونگذار، ملزم به پایبندی به الزامات افشا و شفاف‌سازی اطلاعات هستند.
مجموع تعریفهای شفافیت نشان می‌دهد که وجه مشترک آنها، کیفیت در اطلاعات خروجی است (طاهری، ۱۳۸۹).
۲-۳-۲- اهمیت شفافیت و افشای داوطلبانه
افشای داوطلبانه،‌ افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که به‌وسیله نهادهای قانونگذار تدوین شده است. افشای اطلاعات فرایند تهیه اطلاعات از شرکت گزارشگر به بازارهای مالی است. شرکت‌هایی که به‌طور داوطلبانه اطلاعاتی را افشا می‌کنند که به‌وسیله مراجع قانونگذار اجباری برای ارائه آنها وجود ندارد، برای شکل دادن توقعات مشارکان بازار تلاش می‌کنند و از این‌رو به‌واسطه افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این اشخاص منفعت می‌برند (مدهانی ۲۰۰۹)
شفافیت اندک و نبود تقارن اطلاعات، رابطه‌ای عادی دارند. شفافیت اندک نشان می‌دهد که اطلاعات کافی برای ارتباط برقرار کردن با سرمایه‌گذار وجود ندارد. بنابراین یک نبود تقارن اطلاعاتی بین افراد مطلع و آنهایی که مطلع نیستند برقرار خواهد بود. چنین نبود تقارن اطلاعاتی منجر به صرف اطلاعات زیادی می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]




شمیسا آن گاه به این موضوع اشاره میکند که استعاره را می توان براساس نوع جامع به دو دستهی قریب و بعید تقسیم کرد. «استعارهی قریب یعنی استعاره ی مبتذل و تکراری و آسان فهم. اسم دیگر آن در متون بلاغی ما عامیه مبتذله است…. بر عکس در استعارهی بعید ربط بین مستعارٌله و مستعارٌمنه نو و دور و غریب است و در متون بلاغی به آن استعارهی خاصیه غریبه نیز گفتهاند» (همان: ۱۹۰).
در تقسیمبندی دیگری که شمیسا براساس حضور جامع ارائه میدهد، آن را به دو دستهی تحقیقیه و تخییلیه دستهبندی میکند. « وجه شبه (جامع) یا در هر دو سوی هست (تحقیقی) یا در یکی از طرفین نیست (تخییلی). مثلاً در تشبیه چشم به نرگس از نظر خمار بودن، وجه شبه در یکسو (مشبهٌبه) ادعایی است (تخییلی)، اما در تشبیه لب به گل، وجه شبه که سرخی باشد در هر دو سو هست (تحقیقی)» (همان:۱۹۲).
در آخرین بخش با در نظر گرفتن نوع دو سوی و با همآیی آنها به دو نوع استعارهی دیگر میرسیم. «استعاره وقتی وفاقیه است که جمع شدن مفهوم دو سوی تشبیه در یک تن بلا اشکال باشد؛ مانند استعاره ی حیات از علم (علم همچون حیات است) که جمع شدن حیات و علم در یک تن متعارف و طبیعی است؛ اما استعارهی عنادیه وقتی است که جمع شدن طرفین تشبیه در یک جا یا در یک تن ممکن نباشد؛ مانند استعارهی زنده از مردهای که از او باقیات صالحات و آثار خیر بهجا مانده است» (همان). البته شمیسا به این موضوع اشاره میکند که این تقسیمبندی به خودی خود مهم نیست و به این خاطر مطرح می شود که یکی از شاخه های استعارهی عنادیه، یعنی استعاره ی تهکمیه را توضیح دهد «که در طنز به کار میرود و در این استعاره ربط بین مستعارٌله و مستعارٌمنه کمال تضاد است» (همان: ۱۹۳). در ادامه اشارهای هم به این موضوع میشود که اگر منظورمان از استعارهی تهکمیه، شوخی و لطیفه باشد، آن گاه استعارهای که به وجود میآید تملیحیّه است.
۳-۳٫ کاربرد معنی شناسی شناختی در تحلیل زبان و ادبیات فارسی
با توجه به جدید بودن مطالعات شناختی در ایران، در این قسمت به مطالعات و پایاننامههای انجام شده صرفاً با رویکرد معنیشناسی شناختی پرداخته میشود. این پژوهشها بر اساس سال تألیف مرتب شدهاند:
مشعشعی (۱۳۸۰)
پانتهآ مشعشعی در پایاننامهی خود با عنوان «استعاره در زبان فارسی» به بررسی فرایند استعاره از دیدگاه شناختی و بازتاب آن در زبان فارسی میپردازد. سه پرسش اساسی این پژوهش عبارتند از:
۱- آیا برای استعارههای پیشنهادی لیکاف در مورد زبان انگلیسی میتوان شواهدی در زبان فارسی یافت؟

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲- آیا وجود حدی از اشتراک استعاری سخنگویان زبان فارسی و انگلیسی میتواند نشانهای از وجود استعارههای همگانی باشد؟
۳- آیا اصولاً میتوان برای مفاهیم انتزاعی مبنای عینی در نظر آورد؟ (مشعشعی، ۱۳۸۰: ۴). یافته های این تحقیق که براساس دادههایی از زبان روزمره فراهم آمدهاند، به هر سه پرسش جواب مثبت میدهند.
یوسفی راد (۱۳۸۲)
فاطمه یوسفی راد (۱۳۸۲) در پایاننامهی خود تحت عنوان «بررسی استعارهی زمان در زبان فارسی: رویکرد معنا شناسی شناختی» به این نتیجه رسید که استعارههای تصوری «گذر زمان به مثابهی حرکت است» در مدل ذهنی گویشور زبان فارسی برای درک تصوری زمان وجود دارد. همچنین نشان داده که علاوه بر دو حالتی که لیکاف برای استعارهی «زمان به منزلهی حرکت» معرفی کرده است. در زبان فارسی حالت سومی نیز وجود دارد که در آن هم زمان و هم مشاهده کننده در حالت حرکت، فرض می شوند (یوسفی راد، ۱۳۸۲: ۸۰).
امینی (۱۳۸۳)
رضا امینی(۱۳۸۳) در پایاننامهی خود با عنوان «مقایسهی رویکرد لیکاف- جانسون و هالیدی به استعاره» تلاش کرده است برای هر یک از استعارههای مطرح شده در آن دو رویکرد، شواهدی از زبان فارسی ارائه کند تا مشخص شود که آنچه لیکاف و جانسون و هالیدی دربارهی استعاره از دو منظر شناختی و نقشگرایی گفتهاند، در زبان فارسی نیز صادق است. یافته های این پژوهش «نشان میدهد که ساختار زبان فارسی به میزان گستردهای استعاری است و از سوی دیگر مفاهیم استعاری مورد کاربرد زبان فارسی بسیار شبیه به مفاهیم مورد کاربرد زبان انگلیسی است. یکی از استعارههای بررسی شدهی این پژوهش «بحران اقتصادی یک بیماری است» میباشد که ما تجلی نظاممند آن را در داده های فارسی دیدیم. در مورد استعارههای وجودی که شامل استعارههای ظرف و شخصیتبخشی نیز میشوند، ادعاهای لیکاف و جانسون در مورد زبان فارسی نیز صادق است؛ به عنوان مثال، در زبان فارسی مفهوم غیر عینی «زمان»، به مثابهی هستیای نگریسته میشود که میتوان آن را «اندازه گرفت»، «هدر داد» و یا «نگه داشت». داده های زبان فارسی هم چنین آنچه را که لیکاف و جانسون دربارهی جهتگیریهای فضایی و نقش آنها در شکلگیری استعارههای جهتی گفتهاند تأیید مینمایند، اما در مواردی چون «آدم خاکیه»، «پسر سر به زیریه» و «خیلی افتاده است» که در آنها خوب بودن با جهتگیری فضایی پایین مفهومبندی شده است، ناسازگاریهایی با نظرات لیکاف – جانسون مشاهده میشود که میتوان آنها را بازتاب آموزههای خاص فرهنگی، مذهبی و عرفانی در زبان فارسی دانست» (۱۳۸۳: ۱۲۶).
مهبد غفاری(۱۳۸۴)
مهبد غفاری(۱۳۸۴) در رسالهی خود با عنوان «بررسی فعل در زبان فارسی براساس نظریهی معنیشناسی شناختی» به بررسی جایگاه طرحوارههای تصوری در تبیین معنای فعل در زبان فارسی؛ چه در مفهوم عینی و چه در مفهوم انتزاعی آن، میپردازد. از یافته های پژوهشی این رساله این است که استعاره خاص زبان ادبی نیست بلکه در زبان روزمره کاربرد زیادی دارد و معانی انتزاعی فعل مبنای استعاری دارند. در بسیاری از موارد کاربردی ، معنای فعل تحت تأثیر واحدهای همنشین قرار میگیرد و گاهی این واحدهای همنشین باعث میشوند که طرحوارهی دیگری به جز طرحوارههای اصلی در معنادهی فعل مطرح شود. معنا به صورت لایهای عمل میکند و بدین ترتیب میتوان نظریهی لایه های معنایی را ارائه کرد. در نتیجهگیری این رساله ادعا بر این است که معنی استعاری و انتزاعی فعل بر پایهی معنی عینی و فیزیکی آن و به واسطهی وجود طرحوارهی تصوری مربوطه در ذهن به دست میآید. هم چنین هر فعل یک هستهی معنایی دارد که در تمام موارد وقوع فعل (چه مادی و چه انتزاعی) ثابت باقی میماند و این هستهی معنایی فعل عامل تشکیل دهندهی طرحوارهی تصویری در ذهن است. میتوان فعل های فارسی را براساس طرح وارههای تصوری طبقه بندی کرد (۱۳۸۴: ۱۷۸-۱۷۹). همچنین هنگام بررسی فعل های زبان فارسی به دلیل ناکافی بودن طرحوارههای موجود طرحوارههای جدیدی را معرفی کرده است.
آریانفر(۱۳۸۵)
سیمین آریانفر(۱۳۸۵) در پایاننامهی خود با عنوان «بررسی شماری از ضربالمثلهای زبان فارسی بر اساس طرحوارههای تصویری در چارچوب نظریهی معنیشناسی شناختی» بر اساس الگوهای طرحوارههای تصوری ارائه شده از سوی اوانز و گرین و کینکی و لیکاف و دیگران، به بررسی آن دسته از ضربالمثلهای زبان فارسی میپردازد که در آنها اعضای بدن به کار رفته است. او در این پایان نامه، به معرفی طرحوارههای جدیدی چون طرحوارهی رنگ، طرحوارهی طعم، طرحوارهی ابزار و ..میپردازد. نتایج تحقیق او را میتوان اینگونه خلاصه کرد:۱-تجارب جسمانی در حوزهی مبدأ مبنای درک و بیان ضربالمثلهای استعاری در حوزهی انتزاعی میباشند. ۲-رابطهای مستقیم بین بسامد طرحوارههای تصویری و کاربرد اعضا در تعاملات روزمرهی بشر وجود دارد. ۳- طرحوارههای تصویری نقش حائز اهمیتی در کارکرد اقتصادی ذهن و ایجاد الگوهای ذهنی تعمیمیافته دارند. ۴- طرحوارههای تصویری را باید در مقولات کلان تجسمی – ذهنی جستوجو کرد. ۵- طرحوارههای تصویری برخاسته از چندین حس ادراکی تجربی میباشند، لذا نمیتوان مرز مشخصی بین این طرحوارهها قایل شد.
یوسفی راد (۱۳۸۷)
فاطمه یوسفی راد (۱۳۸۷) در رسالهی خود با عنوان «بررسی زبان فارسی در چارچوب معناشناسی شناختی با نگاه ویژه به حروف اضافهی مکانی» به بررسی شبکه های معنایی حروف اضافه مکانی به منظور روشن کردن ابعاد مختلف حروف اضافهی مکانی میپردازد. وی نشان میدهد که ویژگیهای هندسی و نقشی شکل و زمینه در انتخاب حروف اضافهی مکانی مناسب دخیلاند. او نشان میدهد که معانی بسط یافتهی هر حرف اضافه، به صورت غالباً نظاممند از طریق مکانیزمهایی چون استعاره، مجاز به معنای مکانی اولیه مرتبط میشوند. او میگوید که مفاهیم مطرح در معناشناسی شناختی مثل طرحوارهی تصویری، استعاره، مجاز، حوزه، شکل، زمینه ما را در نزدیک شدن به کفایت تبیینی در بیان واقعیات مربوط به معناشناسی حروف اضافه یاری میکنند (۱۳۸۷: ۱۸۹-۱۸۸).
حسن دخت فیروز(۱۳۸۸)
سیما حسن دخت فیروز (۱۳۸۸) در پایاننامهی خود با عنوان «بررسی استعاره از دیدگاه شناختی در اشعار فروغ فرخزاد»، نظریهی معاصر استعاره را در اشعار فروغ فرخزاد به کار گرفته است. نتیجهی پژوهش این بود که شش استعارهی بنیادین در شعر فروغ وجود دارد که «زمان مکان است»، «حالت مکان است»، «هدف مکان است»، «نیرو حرکت است»، «کنش حرکت است» و «نیروحرکت است» را شامل میشود. در این میان دو استعارهی «زمان مکان است» و«حالت مکان است»، بیشتر به چشم میخورد و استعارهی «نیروحرکت است» هم کمترین کاربرد را دارد. در پایان هم شعر «دلم گرفته است»بر اساس دیدگاه شناختی تحلیل شده است.
پور ابراهیم (۱۳۸۸)
شیرین پورابراهیم در رسالهی خود با عنوان «بررسی زبانشناختی استعاره در قرآن: رویکرد نظریهی معاصر استعاره(چارچوب شناختی)»، با بررسی آیات نیمهی نخست قرآن به این نتایج دست یافته است. ۱٫ در زبان قرآن سه نوع استعارهی هستیشناختی پدیدهای، ظرف و شخصیتبخشی و سه نوع استعارهی جهتی بالا/پایین، پشت/جلو و نزدیک/دور و نیز استعارههای ساختاری متعددی از جمله اعضای بدن و زمان وجود دارد. ۲٫ استعارههای مفهومی موجود در زبان قرآن دارای دو مبنای تجربی میباشد: جسمانی و فرهنگی. ۳٫ استعارههای هستیشناختی و جهتی و نیز طرحوارههای تصویری زیربنای استعارههای ساختاریاند و بین آنها پیوند برقرار میکنند.
مشایخی (۱۳۸۹)
مهین مشایخی در پایاننامهی خود به بررسی طرحوارههای مکانی – حرکتی در زبان فارسی بر اساس الگوی جانسون(۱۹۸۷) میپردازد. در این پژوهش شش هزار نمونه از یک نمایشنامه و سه فیلمنامهی زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان میدهد که طرحوارههای تصویری مکانی –حرکتی در زبان فارسی را میتوان بر اساس الگوی جانسون طبقه بندی کرد و ابزارهای صوری مانند کاربرد حروف اضافه را برای رمز گذاری آنها در نظر گرفت.
قائمینیا(۱۳۹۰)
علیرضا قائمینیا در کتاب «معنیشناسی شناختی قرآن»، اصول معناشناختی برای تفسیر قرآن با توجه به معنا شناسی شناختی ارائه کرده است. این کتاب در ده فصل تدوین شده است. مباحثی چون معرفی زبانشناسی شناختی اصالت تعبیرهای قرآنی، مفهومسازی قرآنی و بافت آیات، پیش نمونه ها و مقولات معنایی در قرآن ، شبکهی شعاعی قرآن، حرکت خیالی در ساختار معنایی قرآن ، فضاهای ذهنی در قرآن، نقش تلفیق مفهومی در معناشناسی قرآن، ساختار نیرو- پویایی آیات و علیت و پنجرههای علی در قرآن فصلهای این کتاب را تشکیل میدهند.
راسخ و سهرابی(۱۳۹۱)
محمد راسخ مهند و رخساره سهرابی در مقالهای با عنوان «سیر استعاره در شعر سنتی و شعر نو فارسی بر اساس دیدگاه شناختی (مبتنی بر گزیدهی اشعار حافظ و سهراب سپهری)»
با تکیه بر بحث استعاره در زبان‌شناسی شناختی سعی کردهاند استعاره های موجود در شعر سنتی و نو فارسی را بر اساس منتخب اشعار حافظ و سپهری بررسی کنند. این پژوهش نشان می‌دهد فضای فکری حاکم بر شعر در این دو شخص چه تفاوت هایی دارد. در گزیده‌ای از اشعار این دو شاعر، استعاره‌هایی که بر مفاهیم عشق، نفرت، مرگ، زندگی، تنهایی، غم، شادی و زمان دلالت می‌کردند، مورد بررسی قرار گرفتند. این بررسی نشان می‌دهد که علاوه بر مفاهیم مشترکی که در کاربرد استعاره از سوی این دو شاعر وجود دارد، مفاهیم استعاری آنها تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای نیز دارد. یکی از تفاوت های شعر سنتی و شعر نو، تفاوت در به کار بردن مفاهیم استعاری است، مثلاً آنجا که حافظ برای عشق قلمرو «شراب»را در نظر میگیرد و سهراب قلمرو «جسم»، میتوان دریافت که دنیای فکری آنها متفاوت است. یا در استعارهی «تنهایی»، حافظ با قلمرو «مکان»، آن را به تصویر می‌کشد و سهراب مفهوم «انسان» را برمی‌گزیند تا نشان دهنده تنهایی عمیق انسانی در نگاه سپهری و احساس تنهایی انسان مدرن باشد.
اغلب این آثار با وجود دستاوردهای بسیار ارزشمند، یک نقطهی ضعف مشترک دارند: به جای آنکه از طریق استعاره به «شناخت» برسند، بیشتر سعی کردهاند بر نظریه لیکاف مهر تأیید بزنند؛ در حالیکه در نظریهی شناختی استعاره یک «نشانه» است و نشانه همانطور که از نامش بر میآید، خبر از وجود چیز دیگر میدهد. شناختیها استعاره را یک شیوهی تفکر میشمارند و معتقدند آنچه به عنوان استعاره در زبان مطرح میشود تنها یک تجلی عینی از آن چیزی است که تفکرش مینامیم. اما در اغلب این پایاننامهها از تفکری که پشت این استعارهها مخفی است، بحثی به میان نیامده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]




مانـده­ام در چـاه زندان پای بست در چــنین چاهم که گیرد جز تو دست
هــم تــن زنـدانـیم آلـوده شـد هــم دل مــحنـت کـشم فـرسوده شد
گرچـه بـس آلوده در راه آمــدم عــفو کن کـز حـبــس وز چـاه آمـدم

۴-۷۸ بسامد رخداد

در حکایت بوسعید و مست رخدادها بر دو گونه قابل بررسی هستند.
۱- رخدادهایی که یک بار روی داده و یک بار تکرار شده ­اند. حضور بوسعید و یاران در خانقاه. بیت (۱)
۲- رخدادهایی که یک بار روی داده است و بارها در حکایت نقل شده است. گریستن در ابیات (۲ ) و (۳). و نیز دستگیری کردن در ابیات (۶)، (۸ )، (۹) و (۱۲).

۴-۷۹ وجه روایی

۷-۷۹-۱ فاصله:

گفتار مستقیم:
مـست گـفتا ای حق تعالی یار تو نیـســت شـیــخـا دست­گـیری کار تو
تو سـر خـود گـیر و رفـتی مردوار سـر فـرو رفــتــه مــرا بـا او گــــذار
گر ز هر کس دست گیری آمدی مـــور در صــدر امـیــری آمــــدی
دسـت گیری نیست کار تو، بـرو نیـــستــم من در شــمــار تــو ، برو

۴-۸۰ کانون روایی

کانون صفر و بازنمود ناهمگن. راوی دانای کل نامحدود. بیشتر از سایر شخصیت­های حکایت می­داند. راوی در پایان حکایت خود را به مخاطب می­نمایاند و با مخاطب سخن می­گوید و توضیحاتی می­دهد. و با روایت اول شخص حکایت پایان می­پذیرد.

۴-۸۰ لحن یا آوا

۴-۸۰-۱ زمان روایت:

رخدادها در روایت به ترتیب زمانی و پرهیز از زمان پریشی روایت شده ­اند.

۴-۸۰-۲ مکان راوی:

راوی سوم شخص است و دانای کل نامحدود. در بیرون از روایت حضور دارد. و در میان روایت حضور ندارد اما در پایان حکایت من روای یا اول شخص وارد حکایت می­ شود و روایت را به پایان می­برد.

فصل پنجم

( نتیجه ­گیری و پیشنهادها)

۵- ۱نتیجه گیری

در ده حکایات کوتاه منطق­الطیر که بررسی و تحلیل شده ­اند می­توان به نتایج زیر دست یافت:
عمل روایت:
نویسنده ملموس: فریدالدین عطار نیشابوری خواننده ملموس: من خواننده و تمام کسانی که توانایی خواندن و درک این حکایت دارند.
نویسنده انتزاعی : من مجرد فریدالدین عطار نیشابوری خواننده انتزاعی: من انتزاعی و تمام کسانی که این روایت را می­خوانند.
راوی تخیلی: عاشق، باز و نمونه­هایی از این دست. مخاطب تخیلی : تو ( سالک و پرسنده سوال) و نمونه ­ای از این دست.
کنش­گرها دو یا نهایت سه شخص محدود می­شوند. در واقع کنشگر یا عاشق است، یا یکی از عارفان مشهور، یا مجنون­، یا سالکی از سالکان رسیدن به درگاه سی مرغ.
زمان روایی در حکایت
نظم:حکایات منطق­الطیر را به دو سته قابل تقسیم هستند. حکایاتی که ترتیب رخدادها بر اساس زمان تقویمی در جریان هستند و از پریشانی زمانی در آن پرهیز شده است. ۲- حکایاتی که زمان پریش از نوع پیشازمانی است؛ یعنی راوی حکایت را از زمان اکنون یا گذشته به زمان آینده می­برد و از وقایع آتی می­گوید که هنگام وقوعشان فرا نرسیده­است. مانند حکایت آمدن و لاف زنی باز در نزد مرغان
سرعت روایی: سرعت در حکایات کوتاه منطق الطیر در تناوب است. شتاب زمان در هر حکایت گاه تند می­ شود گاه کند و گاه شتاب زمان با روایت حکایت برابر است. در هر کدام از حکایت­ها منطق­الطیر با تنوع شتاب روبرو هستیم. حکایت­ها با چکیده­ای از وقایع و رخدادها آغاز می­شوند و با سرعت بالایی وارد بدنه حکایت می­شوند. در بدنه سرعت روایت در نوسان است. اما در پایان حکایت­ها با درنگ نویسنده به کندی و آرامی حکایت را به پایان می­رساند. در قسمت پایانی علت درنگ توصیف و توصیه­های اخلاقی و عرفانی است که از سوی راوی ارائه می­ شود. در حقیقت ابیات پایانی چون درنگی در حکایت-رویداد عمل می‌کنند، راوی حکایت را قطع می‌کند تا تفسیرهای تعلیمی خود را مطرح کند.
بسامد رخداد: انواع بسامدهای ذکر شده در حکایات منطق­الطیر به کار گرفته شده­است. مانند :۱- روایت­هایی که در حکایت یک بار روی داده است و در روایت یک بار نقل شده. ۲- روایت­هایی که یک بارروی داده شده است و چندین بار نقل شده ­اند.۳- روایت­هایی که چندین بار روی داده­است اما یک بار نقل شده. ۴- رخدادهایی که چندین بار روی داده است و چندین بار نیز در روایت نقل شده ­اند. در این میان بیشترین کاربرد از نوع دوم و سوم است و در جایگاه بعدی کمی نوع اول و چهارم قرار می­گیرد. رخدادها معمولاً رخدادی درونی یا تحولی روحی است که به جهت اهمیت بارها در روایت تکرار می­ شود. گاهی رخداهایی که در روایت نقل مکرر دارند اخلاق پسندیده­ای مانند: گریستن، شب زنده داری و … می­باشد و گاه اخلاق مذموم است. در واقع عطار در تکرار و نقل این رخدادها به دنبال هشدار و ترغیب سالک است در وادی­های پیش رو. و در آن جا که منطق­الطیر روایتش را با پرسش‌هایی که مستقیماً راوی را مخاطب قرار داده با دادن درس اخلاقی به آن پایان می‌دهد.
وجه روایت:
فاصله: سخن­های کنشگران در حکایت­ها بیشتر با بهره گرفتن از سخن مستقیم و سپس سخن غیر مستقیم به کارگرفته شده­است. راوی گاه با بهره گرفتن از سخن مستقیم خواننده را به نزدیک­ترین نقطه به شخصیت­ها نزدیک می­ کند و گاه خواننده را از آن­ها دور می­ کند. اما باید توجه داشت که علت استفاده بیشتر از سخن مستقیم می ­تواند به خاطر این باشد که خواننده را در متن حکایت وارد کند و با این کار جذابیت حکایت بیشتر شود و خواننده درنگ­های ایجاد شده را مطالعه کند و سختی و دشواری درنگ­ها برایش ملایم گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کانون روایی(منظر یا چشم انداز): در تمام حکایت­های مورد بررسی در این پژوهش با کانون روایی(کانون صفر با بازنمود ناهمگن) سروده شده ­اند. راوی دانای کل است و در روایت نقشی را ایفا نمی­کند.
لحن یا آوا
زمان روایت: حکایات بررسی شده در دو زمان روایت شده ­اند: ۱- هم زمان: مانند حکایت آمدن و لاف زنی باز در میان مرغان. ۲- حکایت­هایی که وقایع و رخدادهای آن در زمان­های گذشته روی داده است و در زمان اکنون نویسنده به روایت می ­پردازد. که در این نوع راوی خود در ابتدای حکایت با آوردن افعال ماضی و ذکر زمان­های گذشته و مکان­های دور خوانندگان را آگاه می­ کند. مانند سایر حکایت­ها از حکایت ( ۲- ۱۰)
مکان راوی: راوی در حکایت­های بررسی در بیرون از حکایت قرار دارد، در واقع نویسنده حکایت، راوی حکایت است. و با کانون روایت سوم شخص نا محدود محدود بیان می­ شود. اما باید این به نکته اشاره کرد که در پایان حکایت­ها راوی فاصله ی بیرونی خود را کمتر می­ کند و بدون واسطه شخصیت­های حکایت سخنان خود را برای مخاطب بیان می­ کند معمولاً مضمون سخنان وی در این جایگاه بیان تعلیم و آموزه­های عرفانی است.

۵-۲ پیشنهاد­ها:

هر تحقیق و پژوهش در این زمینه، خونی دوباره به رگ­های ادبیات کلاسیک تزریق کرده، و جانی دوباره به گام­های بی­رمق این نوع ادبیات می­بخشد. تا در نتیجه ادبیات کلاسیک، دوباره با گام­های استوار در شاهراه ادبیات گام بردارد.
با توجه به این که نظریه­ های گوناگونی در مورد داستان و ساختار آن وجود دارد، و این نظریه ­ها همیشه قابل انطباق با آثار دوره­ های مختلف می­باشد، که می­توان این روش را در تحلیل آثار روایی ادبیات فارسی اعم از کلاسیک و معاصر، نظم و نثر به کار برد. بنابراین نگارنده پس از تحلیل ساختاری حکایت­های کوتاه منطق­الطیر عطار بر اساس نظریه­ ژرار ژنت، می ­تواند این پیشنهاد را ارائه کند تا علاوه بر تحلیل ساختاری دیگر آثار این نویسنده بر اساس نطریه ژرار ژنت، داستان­هایی از دیگر آثار وی از جمله: الهی­نامه، براساس نظریه ولادیمیر پراپ روسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.

منابع و مآخذ:

    1. آسابرگر، آرتور(۱۳۸۰) روایت در فرهنگ عامیانه، رسانه و زندگی روزمره، ترجمه محمد رضا لیراوی، تهران: کانون اندیشه اداره کل پژوهش های سیما
    1. احمدی، بابک.( ۱۳۷۰ ). ساختار و تأویل متن، جلد اول: نشانه شناسی و ساختارگرایی، تهران: مرکز ، چاپ دوم.
    1. احمدی، بابک ( ۱۳۸۲) از نشانه های تصویری تا متن ( به سوی نشانه شناسی ارتباط دیداری) ، تهران : مرکز.
    1. اخلاقی، اکبر .( ۱۳۷۶ ). تحلیل ساختاری منطق الطیر عطار، اصفهان: فردا، چاپ اول.
    1. اخوت، احمد ( ۱۳۷۱) دستور زبان داستان، نشر فردا، چاپ اول
    1. انوشه، حسن ( ۱۳۸۱ ) دانشنامه ادب فارسی، ج ۲ ، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم.
    1. ایبرمز، ام، اج و جفری گالت هرفم ( ۱۳۸۷) فرهنگ توصبفی اصطلاحات ادبی، ترجمه سعید سبزیان، تهران : رهنما.
  1. ایگلتون،تری (۱۳۸۶).پیش درآمدی برنظریه­ی ادبی. ترجمه عباس مخبر.تهران: مرکز، چاپ دوم.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]




نعمان بن عجلان کارگزار حضرت امیر۷ در منطقه‌ی بحرین[۶۷۸] و عمّان بوده است.[۶۷۹] او به هر کس از بنی زریق[۶۸۰] که نزد او می‌آمد، چیزی از بیت المال می‌داد.[۶۸۱] زمانی که نعمان دانست که حضرت متوجّه خیانت وی نسبت به بیت المال شده است، به معاویه پیوست.[۶۸۲]
۲ـ منذر بن جارود و تقسیم ناعادلانه‌ی بیت المال
منذر بن جارود نیز جزو کارگزارانی معرّفی شده است که بیت المال را به خویشاوندان خود بذل و بخشش می‌کرده است از اینرو حضرت طی نامه‌ای به وی نوشت :
«دست خود را در مال خدا برای کسانی که از قومت می‌آیند، بازگذاشتی؛ گویا این اموال را از پدر و مادرت به ارث برده‌ای….».[۶۸۳]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳.۲.۱.۵. رشوه پذیری
یکی از شوم ترین پدیده‌هایی که در دستگاه های اجرایی و نظامهای سیاسی نفوذ می‌کند، رشوه خواری است که برای راحتی وجدان و سر پوش گذاشتن بر گناهشان از آن تعبیر به «هدیه» می‌کنند.
پیامبر اکرم۶ شخصی به نام « ابن اللتبیه»[۶۸۴] را برای جمع آوری زکات فرستاد. هنگامی که از مأموریت بازگشت، زکات را تحویل داد و اجناسی را برای خود نگه داشت و گفت آنها به عنوان هدیه به من داده شده است. حضرت برخاست و روی منبر ایستاد و فرمود :
«ما بال العامل نبعثه علی أعمالنا یقول هذا لکم و هذا أهدی لی فهلا جلس فی بیت أبیه أو فی بیت أمه ینظر یهدی له أم لا؟ والذی نفسی بیدی لا یأخذ أحد منها شیئاً إلا جاء یوم القیامه یحمله علی رقبته إن کان بعیرا له رغاء أو بقره له خوار أو شاه لها تنعر ثم رفع یده حتی رأینا عقره إبطیه ثم قال اللهم هل بلغت، اللهم هل بلغت».[۶۸۵]
«چه شده است که کارمندی که ما برای انجام کارمان گسیل داشته‌ایم، می‌گوید این برای شماست و این هدیه برای من است؟ آیا به راستی اگر درون خانه‌ی پدر و مادرش نشسته بود، به او هدیه‌ای داده می‌شد؟ قسم به آن که جانم در دست اوست، هیچ کس چیزی را نمی‌گیرد، مگر آنکه در روز قیامت آن را بر گردن خود حمل می‌کند. سپس، دست خویش را بلند کرد و فرمود خدایا آیا ابلاغ کردم؟ خدایا آیا ابلاغ کردم»؟
۱ـ ردّ حلوای اشعث
حضرت امیر۷ حلوای زعفرانی اشعث بن قیس را که با عنوان فریبنده‌ی هدیه، شبانه به در خانه‌ی حضرت برده بود، به معجونی از آب دهان مار سمّی، یا قی کرده‌ی آن تشبیه می‌کند و به وی فرمود :
«زنان بچه مرده بر تو بگریند! آیا از راه دین وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده است؟ به خدا قسم، اگر هفت اقلیم و آنچه را در آن است به من دهند که در نافرمانی خدا، پوست جوی از دهان مورچه‌ای بگیرم، نخواهم گرفت…».[۶۸۶]
۳.۲.۱.۶. بکارگیری کارگزار ناصالح و نالایق
از دیدگاه حضرت امیر۷ هر کسی صلاحیت تصدّی مناصب حکومتی را ندارد و لذا در گزینش کارگزاران باید به توانایی‌ها، شاخص‌های رفتاری، باورها، ویژگی‌های شخصیتی، بینش‌ها و مهارت‌های آنان توجّه شود.
امیرالمؤمنین۷ در عهدنامه‌ی مالک اشتر، شرایط و ویژگیهای یک کارگزار شایسته را بیان می‌کند و در برخی از موارد که کارگزاران عالی رتبه‌ی خود را جهت مسائل اضطراری به مرکز حکومت فرا می‌خواند به آنها سفارش می‌کرد که فرد شایسته و مورد اطمینانی را به جانشینی خود انتخاب کنند. به عنوان مثال، حضرت امیر۷ قبل از نبرد صفّین، طی نامه‌ای از مخنف بن سلیم (استاندار اصفهان، ری و همدان) خواست به کوفه بازگردد و در جنگ بر ضدّ معاویه حضور داشته باشد و به او نوشت :
«فَاسْتَخْلِفْ عَلَی عَمَلِک‏ أَوْثَقَ أَصْحَابِک فِی نَفْسِک».[۶۸۷]
همچنین زمانی که حضرت تصمیم گرفت مالک اشتر را به مصر اعزام کند طی نامه‌ای به او نوشت :
«اسْتَخْلِفْ عَلَی عَمَلِک أَهْلَ الثِّقَهِ وَ النَّصِیحَهِ».[۶۸۸]
با توجّه به مطالبی که بیان شد می‌توان نتیجه گرفت که در حکومت علوی، عدم دقّت در انتخاب کارگزاران و بکارگیری کارگزار ناصالح و نالایق تخلّف محسوب می‌شود.
۳.۲.۱.۷. مماشات با کارگزار خاطی
اگر یکی از کارگزاران، مرتکب تخلّف شود، بسته به شرایط و نوع تخلّف، مافوقِ او باید با او برخورد مناسب داشته باشد و در صورت کوتاهی در این امر، خودِ مافوق نیز خطاکار خواهد بود.
حضرت امیر۷ در عهد نامه‏اش به مالک اشتر بر مجازات کارگزارانِ خاطی تأکید کرده است و می‌فرماید :
« فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَی خِیَانَهٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَیْهِ عِنْدَک أَخْبَارُ عُیُونِک اکتَفَیْتَ بِذَلِک شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَهَ فِی بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّهِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِیَانَهِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَهِ».[۶۸۹]
« و اگر یکی از آنان (کارگزاران) دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار، و خیانتکار بشمار، و طوق بد نامی به گردنش بیفکن».
هنگامی که حضرت امیر۷ از خیانت ابن هرمه (فرماندار سوق الاهواز) اطلاع پیدا کرد، نامه‌ای به رفاعه بن شداد (قاضی اهواز) نوشت و در آن ضمن دستور مجازات ابن هرمه، به رفاعه هشدار می‌دهد که مبادا در مجازات ابن هرمه کوتاهی کنی که در این صورت نزد خدا هلاک خواهی شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار می‌کنم، و تو را به خدا پناه می‌دهم از این که در این کار، کوتاهی کنی.[۶۹۰]
۳.۲.۱.۸. کاهلی در انجام وظایف
کارگزاران حکومتی موظّفند بر اساس تعهّداتی که نسبت به حاکم و حکومت دارند، طبق قوانین و مقرّرات اداری، ساعات مشخّصی را در خدمت حکومت باشند و به رتق و فتق امور مملکت بپردازند و کوتاهی در این امر ضمن اینکه از لحاظ مقررّات اداری تخلّف محسوب می‌شود از لحاظ شرعی نیز معصیت است چرا که کارگزاران حکومتی، در ازای کاری که انجام می‌دهند از بیت المال حقوق دریافت می‌کنند و در صورت کاهلی در انجام وظایف، بخشی از حقوقی که دریافت می‌کنند بدون استحقاق خواهد بود و از مصادیق اکل مال به باطل محسوب می‌شود.
۱ـ منذر بن جارود و کاهلی در انجام وظایف
منذر بن جارود از طرف امیرالمؤمنین۷ فرماندار اصطخر[۶۹۱] بود. او به جای پرداختن به وظایف محوّله، اکثر وقت خود را به لهو و تفریح و شکار اختصاص می‌داد و از اینرو مورد مذمّت حضرت قرار گرفت[۶۹۲] و او را عزل کرد.[۶۹۳]
۳.۲.۱.۹. عدم اطاعت از دستورات مافوق در حدود وظایف اداری
کارگزاران حکومت باید مجری سیاستهای حکومت و حاکم باشند و در محدوده‌ی وظایف اداری باید دستورات مافوق خود را اطاعت کنند و در صورت تمرّد، متخلّف شناخته می‌شوند و مستحقّ مجازات خواهند بود.
البتّه باید توجّه داشت که کارگزار، مکلّف به اطاعت بی چون و چرا از دستورات مافوق نیست و نباید کورکورانه و بر اساس قاعده‌ی معروف، «المأمور المعذور» تمام دستوراتِ مافوق را اجرا کند بلکه اطاعت از دستورات مافوق باید در حدود وظایف اداری و در چارچوب قوانین و مقرّرات باشد. از اینرو اگر دستورِ مافوق، برخلاف قوانین و مقرّرات اداری باشد و یا بر خلاف موازین شرعی باشد[۶۹۴]، اطاعت از مافوق نه تنها لازم نیست بلکه چنین دستوری نباید انجام شود و بر طبق قوانین و مقررات[۶۹۵] باید سرپیچی کند.
۱ـ تمرّد ابوموسی اشعری از فرمان امیرالمؤمنین۷
در ماجرای جنگ جمل، حضرت امیر۷ به ابوموسی اشعری که حاکم کوفه بود نامه‌ای نوشت و فرمان داد برای مبارزه با ناکثین نیرو اعزام کند. امّا او از این فرمان سرپیچید و با خودرأیی، با دستور أمیرالمؤمنین۷ مخالفت کرد.[۶۹۶]
۳.۲.۱.۱۰. فریب حاکم و دروغ در ارائه‌ گزارش
بدون تردید، ارتباط مدیر با کارمندان و مجموعه‌ی زیر دست، باید بر اساس اعتماد به آنان باشد امّا باید دانست که اعتماد مطلق به کارگزاران، امری مطلوب و پسندیده نیست چرا که ممکن است برخی از کارگزاران بنابر دلایلی دچار انحراف و مرتکب تخلّف شوند؛ از اینرو یکی از وظایف مدیران، نظارت دقیق و همه جانبه بر عملکرد کارگزاران و گرفتن گزارش کار، از آنان است. البتّه به گزارشات آنان نیز نباید به طور مطلق اعتماد شود بلکه لازم است که مورد راستی آزمائی قرار گیرد زیرا ممکن است در ارائه‌ گزارش دروغ گفته باشند چنانکه بر اساس گزارشات تاریخی چنین چیزی در مورد زیاد بن ابیه اتّفاق افتاده است.
۱ـ زیاد بن ابیه و ارائه‌ گزارش دروغ
زیاد بن ابیه کارگزار حضرت امیر۷ در منطقه‌ی فارس بود. او قصد داشت بخشی از خراج را برای امیرالمؤمنین۷ نفرستد از اینرو به فرستاده‌ی حضرت گفت عده‌ای از اکراد سرکشی و طغیان کرده‌اند و خراج خود را نپرداخته‌اند و کمبود خراج از این ناحیه می‌باشد. وقتی این خبر به حضرت رسید طی نامه‌ای به زیاد نوشتند :
«أما بعد فإن رسولی أخبرنی بعجب زعم أنک قلت له فیما بینک و بینه إن الأکراد هاجت بک، فکسرت علیک کثیرا من الخراج، و قلت له لا تعلم بذلک أمیرالمؤمنین. یا زیاد! وأقسم بالله انک لکاذب و لئن لم تبعث بخراجک لأشدن علیک شده تدعک قلیل الوفر، ثقیل الظهر، إلا أن تکون لما کسرت من الخراج محتملا».[۶۹۷]
«فرستاده‌ام مسأله‌ی عجیبی را به من خبر داد. تصوّر او این است که در مذاکرات به وی گفته‌ای که اکراد بر ضدّ تو آتش فتنه به پا کرده‌اند و مقدار زیادی از خراج کم شده است و به فرستاده‌ی من گفته‌ای که امیرالمؤمنین را از این موضوع مطلع مساز. به خدا قسم می‌خورم که تو دروغ می‌گویی و اگر خراج آنجا را نفرستی، بر تو سخت خواهم گرفت؛ چنان سختگیری که تو را کم مایه و گران پشت گرداند؛ مگر این که برای کمبود خراجت، دلیلی داشته باشی».
۳.۲.۱.۱۱. عدم رعایت شرایط قضاوت
قضاوت، منصبی بسیار مهم و عهده دار پاسداری از جان و ناموس و حتّی دین مردم است. از این رو، این منصب در اسلام اهمیت فوق العاده‌ای دارد و کسانی که عهده دار این منصب می‌شوند، برای اینکه قضاوتهایشان به حق و مطابق قوانین و دستورات اسلام باشد، باید اموری را رعایت کنند و در صورت عدمِ رعایت این امور، به دلیل فقدان صلاحیت لازم برای قضاوت باید از کار برکنار شوند.
نقل شده است که حضرت امیر۷ ابوالاسود دوئلی را بر منصب قضاوت گمارد امّا پایان همان روزِ نخست، او را از قضاوت عزل کرد ابوالاسود دوئلی، شب هنگام وارد مسجد شد و به حضرت گفت : چرا مرا از قضاوت عزل کردی، در حالی که نه خیانت کرده‌ام و نه مرتکب جنایتی شده‌ام؟ حضرت فرمود به من گزارش داده‌اند که چون طرفین دعوی به محکمه می‌آیند، تو بلندتر از ایشان سخن می‌گویی و درشتی در گفتار داری.[۶۹۸]
۳.۲.۱.۱۲. عدم دقّت در پاسداری از مرزها
درست انجام دادن وظایف، یکی از موارد مهمّی است که کارگزاران باید به آن توجّه داشته باشند. گاهی برخی از کارگزاران، نه به دلیل کوتاهی و عدم تعهّد نسبت به مسئولیت خود بلکه صرفاً به خاطر عدم تشخیص درست وظیفه، به صورت ناخواسته مرتکب تخلّف می‌شوند و گاهی باعث ضررهای جبران ناپذیری می‌شوند.
کمیل بن زیاد نخعی کارگزار أمیرالمؤمنین۷ در شهر هیت بود و با این وجود که دارای ایمانی عمیق و جزو اصحاب خاص حضرت بود امّا دارای ضعف مدیریت بوده است. او به طور ناخواسته و غیر عمدی مرتکب تخلّف شد و مورد سرزنش حضرت قرار گرفت. در مباحث قبل بیان کردیم که کمیل، به طور نسنجیده منطقه‌ی تحت حکومت خود را رها و به همراه اکثر نیروهای نظامی به ناحیه‌ی قرقیسا رفته بود تا با گروهی که تصوّر می‌کرد قصد یورش به شهر هیت و نواحی اطراف آن را دارند، درگیر شود. مأمورین معاویه از فرصت پیش آمده استفاده و مناطق تحت حکومت امیرالمؤمنین۷ را غارت کردند از اینرو حضرت امیر۷ طی نامه‌ای (نامه‌ی ۶۱ نهج البلاغه) این اقدام کمیل را نکوش کرد.
۳.۲.۱.۱۳. جبهه گیری در مقابل دستورات مافوق
در ماجرای جنگ جمل، حضرت به ابوموسی اشعری که حاکم کوفه بود نامه‌ای نوشت و فرمان داد برای مبارزه با ناکثین نیرو اعزام کند. امّا او از این فرمان سرپیچید و با خودرأیی، با دستور أمیرالمؤمنین۷ مخالفت کرد. و مردم را به همکاری نکردن با امام تشویق می‌نمود. او مجامعی را در کوفه تشکیل می‌داد و در آن مجامع به سخنرانی می‌پرداخت و در ضمنِ آن مردم را از مبارزه و جهاد علیه ناکثین برحذر می‌داشت.[۶۹۹] حضرت نیز او را برکنار کرد.[۷۰۰]
۳.۲.۱.۱۴. مداهنه و مماشات با دشمنان
جریر بن عبدالله بجلی، از طرف عثمان کارگزار همدان بود.[۷۰۱] حضرت امیر۷ تا مدّتی او از مسئولیتش برکنار نکرد تا اینکه وی را به عنوان نماینده‌ی خود جهت گرفتن بیعت از معاویه به شام فرستاد امّا او آنقدر نزد معاویه درنگ کرد که مردم نسبت به او بدگمان شدند. حضرت فرمود «من مدّتی را برای نماینده‌ام تعیین می‌کنم؛ اگر بیش از آن نزد معاویه بماند یا فریب خورده است و یا سرکشی کرده است». جریر پس از مدّتی طولانی نا موفّق از نزد معاویه برگشت و بعد از یک نزاع لفظی که بین او و مالک اشتر در گرفت از حضرت کناره گیری کرد و حضرت خانه‌ی او را تخریب کرد.[۷۰۲]
۳.۲.۱.۱۵. کم توجّهی به فقرا و اقشار آسیب پذیر
یکی از ویژگیهای مدیران و زمامداران شایسته، توجه به کلّ جامعه و جهت گیری برای خدمت به جامعه می‌باشد امّا در هر جامعه‌ای همواره کسانی هستند که دچار محرومیت یا ضعف شده‌اند و به گرفتاری و یا ستمی دچار شده‌اند و چنین افرادی نیازمند توجّه بیشتری از سوی مسئولین حکومتی می‌باشند. در سیره‌ی حکومتی امیرالمؤمنین۷ توجّه مسئولین به فقرا و اقشار آسیب پذیر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و کوتاهی در این امر، کوتاهی در انجام وظیفه‌ی مسئولیت اجتماعی خواهد بود. امیرالمؤمنین۷ مدیران و کارگزاران خود را به توجّه بیشتر به قشر آسیب پذیر و تأمین خواسته‌های آنان و سر و سامان دادن به زندگی آنان توصیه کرده است و در عهدنامه‌اش به مالک اشتر می‌فرماید :
«ثُمَّ اللهَ اللهَ فِی الطَّبَقَهِ السُّفْلَی مِنَ الَّذِینَ لَا حِیلَهَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاکینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَی وَ الزَّمْنَی فَإِنَّ فِی هَذِهِ الطَّبَقَهِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً وَ احْفَظِ [اللهَ‏] لله مَا اسْتَحْفَظَک مِنْ حَقِّهِ فِیهِمْ وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَیْتِ مَالِک وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِی الْإِسْلَامِ فِی کلِّ بَلَد».[۷۰۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم