برای بازاریابی کتاب، افراد زیرا می‌توان مورد نظر قرار داد:

 

۱٫ گروهی ثابت که خریداران دائمی کتاب هستند؛ مانند تحصیل‌کردگان و بزرگسالانی که وقت و پول کافی دارند و مطالعه جزئی از برنامه های ثابت زندگی آن ها‌ است. این افراد عموماً در نمایشگاه‌های بین‌المللی، ملی و محلی نیز حضوری فعّال دارند.

 

۲٫ افرادی که به طور اتفاقی کتاب خریداری می‌کنند. این افراد نیز به منظور هدیه دادن به افراد دیگر گهگاه اقدام به خرید کتاب می‌کنند.

 

۳٫گروهی که به دلایل زیراصلاً کتاب نمی‌خرند (موسوی زاده، ۱۳۸۲، ۳۲۳):

 

    • نداشتن انگیزه و توان برای خواندن کتاب؛

 

    • مسائل اقتصادی، شامل گران بودن کتاب و نداشتن درآمد کافی؛

 

  • عدم دسترسی: حتی اگر بخواهند و توان خرید هم داشته باشند، به علت در دسترس نبودن کتاب، یا در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به نشر کتاب، قادر به خریداری نیستند.

۴٫ دسته دیگری از خریداران کتاب نیز هستند که برای کودکان خود کتاب می‌خرند. کودکان به دلیل محدودیت در توانایی‌های خواندن، معمولاً خود قادر به انتخاب کتاب نیستند و بزرگسالان این انتخاب را برای آنان انجام می‌دهند. بزرگسالان به صرف اینکه خود زمانی کودک بوده‌اند، نمی‌توانند به راحتی به جای کودکان تصمیم بگیرند و به مطالعه و اطلاعات مفید برای این انتخاب نیاز دارند.

 

۵٫ دسته دیگر خریداران را نوجوانان تشکیل می‌دهند. نوجوانان بر خلاف کودکان می‌توانند به تنهایی کتاب مورد علاقه و مورد نیاز خود را انتخاب کرده و خریداری نمایند.

 

ضمناً افراد جامعه دلایل دیگری هم برای کتاب نخواندن مطرح می‌کنند که باید به آن ها اشاره شود:

 

    1. نداشتن وقت: بسیاری از مردم که ادعا می‌کنند وقت کتاب خواندن ندارند، وقت زیادی را صرف فعالیت‌های تفریحی می‌کنند. نداشتن مهارت خواندن، شاید عامل محدود کننده‌تری باشد.

 

    1. نداشتن فضا برای نگهداری: این عامل برای کسانی که قدرت خرید کتاب در سطح زیادی دارند، صدق می‌کند. جامعه امروزی مجبور به آپارتمان نشینی است، فضای کم محل زندگی و اسباب‌‌کشی‌ها مانع خرید کتاب و ایجاد کتابخانه‌های شخصی می‌شود. در این حالت که فضا عامل تأثیرگذار است، توجه به اندازه کتاب، می‌تواند راه‌گشا باشد.

 

    1. نداشتن پول: افرادی هستند که از غذای خود برای تأمین غذای روح صرف نظر می‌کنند، بالعکس کسانی وجود دارند که نمی‌توان به آن ها کتاب رایگان داد. تحقیقات نشان داده بسیاری از مردم حاضر هستند برای خرید یک کتاب هنری خوب، با یک دستنامه مهندسی خوب، پول گزافی پرداخت کنند، ولی به هیچ وجه حاضر نیستند کتابی را که احتیاج ندارند یا نمی‌خواهند، حتی به قیمت خیلی ارزان خریداری نمایند. به طور کلی می‌توان گفت که قیمت کتاب تنها عامل محدود کننده نیست.

 

  1. تفاوت سلیقه: بسیاری از مردم پولی را که صرف خرید رادیو، تلویزیون، فیلم، ماهواره و سایر سرگرمی‌ها می‌کنند، چندین برابر پولی است که صرف خرید کتاب می‌کنند، یا خیلی‌ها دیدن بازی‌های ورزشی را بر مطالعه ترجیح می‌دهند. در این صورت این ترجیح‌ دادن‌ها عامل اقتصادی می‌شود که می‌تواند قابل اندازه‌گیری یا غیر قابل اندازه گیری باشد.

هر یک از این گروه‌ها با اعمال روش­های خاص بازاریابی، به مشتریان بالفعل تبدیل می‌شوند.

 

زمان مناسب عرضه یک کتاب به بازار نشر، بسته به نوع مشتریان آن متنوع بوده و مدیران انتشاراتی و بازاریابی باید کار نشر و توزیع کتاب­ها را با توجه ‌به این نکات انجام دهند. برای مثال خریداران عمومی کتاب در ماه‌هایی از سال بیشتر به خرید کتاب روی می‌آورند. بر اساس بررسی‌های انجام شده در کشورهای غربی، بیشترین خرده فروشی کتاب، در ماه دسامبر است که ‌به‌تدریج‌ تا آگوست کاهش می‌یابد. از این رو، ناشران باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که آثار مهم در ماه‌های پرفروش به بازار عرضه شود (موسوی‌زاده، ۱۳۸۲، ۳۳۴).

 

در خصوص کتاب­های کودک و نوجوان نیز می‌توان سه ماهه تابستان را اوج تقاضای بازار فرض کرد، بویژه در ایران که تلقی کلی نظام آموزشی و والدین از کتاب غیر درسی در طول تحصیل کودکان و نوجوانان چندان مناسب نیست و کتاب تنها برای پرکردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در نظر گرفته می‌شود، سه ماه تابستان از نظر بازار نشر کتاب کودک و نوجوان اهمیت ویژه ای دارد.

 

با توجه ‌به این نکات، بازاریابی کتاب کودک و نوجوان شرایط خاص خود را می‌طلبد. بازاریابان این حوزه به دلیل محدودیت­هایی که مشتریان آن ها یعنی کودکان و بعضی از نوجوانان دارند، نمی‌توانند به طور مستقیم با آن ها ارتباط برقرار کنند و برای ایجاد این ارتباط به واسطه‌های بزرگسالی نیاز دارند که در نقش والدین، کتابداران و گاهی نیز معلمان، انتخاب کتاب را برای کودکان انجام دهند. زمان ارائه کالا به بازار و شیوه های تبلیغات نیز به تبع همین تفاوت­های ماهوی متفاوت خواهد بود. ‌به این موارد می‌توان محدودیت­های نوجوانان مؤنث در ایران برای خروج از خانه به تنهایی از جانب والدین را اضافه نمود.

 

نیازسنجی مخاطبان از اقدام­هایی است که واحدهای بازاریابی ناشران بزرگ نسبت به آن اهتمام ویژه‌ای دارند. آگاهی از نیازهای مخاطبان به شیوه های گوناگون انجام می‌شود. به نظر می‌رسد وظیفه نیازسنجی را می‌توان به پژوهش­های بازاریابی واگذار کرد. در چارچوب این پژوهش­ها می‌توان برآیندی از نیازهای مخاطبان بالقوه به دست آورد و حتی در پاره‌ای موارد نیازهای آتی آنان را پیش‌بینی کرد. چنین پژوهش‌هایی کارکردی دوسویه دارد؛ یعنی علاوه بر تأمین نیاز کاربران، به افزایش سود ناشران نیز منجر خواهد شد. از سوی دیگر، کتاب با برخی اقلام مصرفی و نیازهای روزانه قابل مقایسه نیست که مصرف‌کننده با هر کیفیتی ناگزیر از خرید آن باشد. در بازار کتاب، مشتریان چنانچه کتاب را متناسب با خواسته و سلیقه خود نیابند، از خرید آن امتناع خواهند کرد. ‌بنابرین‏، احترام به خواست و سلیقه مخاطب اهمیت حیاتی در بازار کتاب دارد. این نکته بویژه در خصوص نوجوانان اهمیتی دو چندان دارد. «همیشه نخواندن را نباید ناشی از علاقه نداشتن دانست. محتوای آثاری که در اختیار خوانندگان قرار می‌گیرد، در ایجاد علاقه‌مندی بسیار مؤثر است. نخواندن گاه اعتراضی است به محتوای آثار و کیفیت نازل آن ها» (قزل ایاغ، ۱۳۸۳، ۲۵).

 

در خصوص این پژوهش می‌توان «نخواندن» را «نخریدن» نیز تلقی کرد. البته، برخی از صاحب‌نظران معتقدند ناشران به تنهایی نمی‌توانند نیازهای جامعه مخاطبان را تشخیص دهند و در این خصوص به همفکری کتابداران و متخصصان ادبیات کودک و نوجوان نیاز دارند در پاره‌ای موارد نیز به همین منظور جلسات مشترکی میان ناشران و کتابداران برگزار می‌شود (گرهارت[۲۷]، ۱۹۹۱، ۴).

 

. ۲۱-۳-۲ روش­های بازاریابی کتاب:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...