۱- تمرکز بر هدف ۲- کفایت ارتباط ۳- توزیع بهینه قدرت

۲

وضع درونی (حفظ ونگهداری)

۴- کاربرد منابع ۵- اتحاد و همبستگی ۶- روحیه

۳

رشد و تغییر

۷- نوآور بودن ۸- خودمختاری ۹- سازگاری با محیط ۱۰- کفایت مشکل

ویژگیهای موردنظر مایلز به هرنوع سازمانی(آموزشی ، اقتصادی ، خدماتی ، فرهنگی و …) قابل تعمیم است. اما چون این ویژگی ها، از بعد روانسنجی مشکل داشت، نظر پارسونز در این رابطه کارگشا و مناسب به نظر می رسد : پارسونز معتقد است که همه نظام های اجتماعی باید برای استمرار فعالیت و رشد و بقای خود، چهار مسئله اساسی زیررا حل کنند . الگوی پارسونز[۱۷] با چهار حرف که هرحرف آن برگرفته از یک وظیفه اساسی است مشخص می شوند

۱- بدست آوردن منابع کافی و انطباق با محیط، کارکردِ(انطباق)
۲- تعیین وتحقیق هدف ها، کارکردِ(تحقق هدف)
۳- حفظ همبستگی در درون نظام، کارکردِ(یگانگی)
۴- ایجاد و حفظ ارزشهای بی همتای نظام، کارکرد(پنهان) یکپارچگی هنجاری
بنابراین، سازمانها، باید دو دسته نیازهای ابزاری (انطباق وتحقق هدف) و نیازهای بیانی (یگانگی اجتماعی و یکپارچگی هنجاری )را اضافه کنند. در واقع فرض برآن است که سازمانهای سالم، هردو دسته نیازهای فوق را بطور اثربخش تأمین میکنند.
۲-۲-۳-۲) سطوح و ابعاد سلامت سازمانی ازدیدگاه (هوی و همکاران):
هوی و همکاران[۱۸](۱۹۸۷) پرسشنامه سلامتسازمانی را به موازات تکمیل و نهاییشدن، در سه سطح (نهادی، اداری، فنی) و هفت بعد (بعد یگانگی نهادی مربوط به سطح نهادی، ابعاد نفوذ مدیر ، ملاحظهگری(مراعات) ساختدهی و پشتیبانی منابع، مربوط به سطح اداری، ابعاد روحیه و تاکید علمی مربوط به سطح فنی) تقسیمبندی و تعریف کردهاند.
۲-۲-۳-۳) ابعاد سلامت سازمانی از دیدگاه لایدن و کلینگل:
لایدن و کلینگل با توجه به یافته های تحقیق آماری که در مورد ارزیابی سلامت سازمانی دانشکده آموزش عالی انجام دادهاند برای سلامت سازمانی۱۱ بعد ارائه کردهاند: (بعد اول) ارتباط (بعد دوم) مشارکت و درگیر بودن در سازمان (بعد سوم) وفاداری و تعهد (بعد چهارم) اعتبار یا شهرت موسسه یا شرکت (بعد پنجم) روحیه (بعد ششم) اخلاقیات (بعد هفتم) شناسایی یا بازشناسی عملکرد (بعد هشتم) مسیر هدف (بعد نهم) رهبری (بعد دهم) بهبود یا توسعه کارایی کارکنان( بعد یازدهم) کاربرد منابع (لایدن و کلینگل، ۲۰۰۱) کریستین شاوف و همکاران(۲۰۱۰) در خصوص ابعاد ، سلامت سازمانی، پنج شاخص اصلی بیان می کند که هر یک از این شاخص ها دارای مولفه های زیر میباشند ۱- هدف: تحقق سلامت سازمانی ۲- چارچوب: عملکرد سازمان (بهبود قابلیت سازمانی) و رفاه کارکنان ۳- مقیاسها: تعیین شایستگیها و ارتباطات بین فردی، رضایت و سلامت کارکنان ۴- سطوح ارزیابی: الف : مقیاس شایستگیها، شامل سه سطح سازمان، اهداف و نقش ب : مقیاس رضایت کارکنان، شامل سه سطح سازمانی، تیمی و فردی ج: مقیاس سلامت کارکنان، شامل سه سطح اجتماعی، ذهنی و فیزیکی است.۵- روش های ارزیابی: شامل مصاحبه، کارگاه، آزمونها و معیارهای مدیریت ریسک، استرس و سلامت میباشد(شکل۲-۷).
شکل۲-۷: عناصر سلامت سازمانی و رابطه عناصر با یکدیگر (شاوف، گنادی، کارکووسکی و هونگ، ۲۰۱۰).
۲-۲-۳-۴) سطوح وابعاد سلامت سازمانی از دیدگاه پارسونز:
زیربنای نظری سازه سلامت سازمانی سنخ شناسی کارکرد اجتماعی پارسونز[۱۹] است که این نظریه از راه های درک شیوه عمل سازمانها، سنخ شناسیها یا طرحهای طبقه بندی است . کارکرد این سنخ شناسیها ابتدا مطالعه تطبیقی سازمان ها و تشریح و توضیح این سازمان ها براساس یک یا چند خصوصیت ویژه آنهاست و نهایتاً این که سنخ شناسیها (تیپ شناسی ها) منطقی هستند و با نظریه های مرتبط همخوانی داشته وجامع هستند . سنخ شناسی پارسونز ( ۱۹۶۱ ) مبتنی برکارکردهای اجتماعی است که سازمانها برای جامعه انجام میدهند . چهار چوب پیشنهادی پارسونزاز نظریه عمومی وی درباره سیستم های اجتماعی منتج میشود، وی معتقد است هرسازمانی برای اینکه دوام و بقا داشته و بطور مستمر رشد یابد، بایستی چهارمسأله اساسی را حل نمایند:
۱- انطباق: عبارتست از مسأله کسب منابع کافی و انطباق با محیط خویش .
۲- کسب هدف: عبارتست از مسأله تعیین اهداف و به اجرا گذاردن آنها .
۳ – یگانگی: عبارتست از حفظ وحدت و انسجام درونی سازمان .
۴ – ناپیدایی: عبارتست از ایجاد و حفظ ارزش های خاص سازمان. (به نقل ازهوی وتارتر)
اهمیت اساسی وسودمندی سنخ شناسی پارسونز در این است که دارای اهمیت قاطعی در نظریه سیستم اجتماعی است همه سیستم های اجتماعی از جمله جامعه، باید خود را با محیط انطباق بدهند، منابع مربوط را برای بدست آوردن مقاصد خود بسیج کنند فعالیت های خود را هماهنگ کرده و همسان سازند و در کارکنان خود ایجاد انگیزه نماید.(هوی و میکسل،۱۹۹۱).
براساس طبقه بندی آمیتای اتزیونی ( ۱۹۷۵ ) چهارفعالیت اساسی ارائه شده به وسیله پارسونز ، میتواند
به دو فعالیت(نیازسازمانی)تبدیل شود:
۱- نیازهای ابزاری( انطباق وتحقق هدف) ۲- نیازهای بیانی (یگانگی اجتماعی ویکپارچگی هنجاری )
طبق تحلیل پارسونز (۱۹۷۶) برای مواجهه با نیازهای اساسی فوق سازمانها درسه سطح مشخص و متمایزمسئولیت و نظارت دارند این سطوح عبارتند از : سطح فنی ، سطح اداری و سطح نهادی در سطح فنی محصول سازمان تولید میشود ، سطح اداری ، کارکرد های مدیریتی درونی سازمان را نظارت و اداره میکند وسطح نهادی سازمان را با محیط آن پیوند میدهد.
جدول۲-۴: سطوح متمایز مسئولیت و نظارت در سازمان سالم

سطوح

فعالیت اصلی

فنی

محصول را تولید میکند

اداری

فعالیتهای درونی را کنترل و هماهنگ میکند

نهادی

سازمان را با محیط آن ربط میدهد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...