نمودار۲-۷ منحنی نحوه انتشار نوآوریها(بارنگ نارنجی) در جامعه و نحوه توزیع پذیرندگان یک نوآوری(بارنگ آبی) از نظر راجرز(سایت Wikipedia ،۲۰۱۴)
با تجزیه و تحلیل این توزیع نرمال، افراد از نظر ابتکار و نوآوری فردی[۷۲] در پنج گروه متمایز قابل طبقه بندی هستند که اعضای هر طبقه خصوصیات متمایز خاصی به شرح زیر دارند:
۱- نوآوران[۷۳] یا نوجویان جسور: عموماَ افرادی تحصیل کرده، جسور و با غنای اطلاعاتی متنوع، که با پذیرفتن ریسک، افکار یا ایده­های جدید را می­آزمایند.
۲-زودپذیرها یا پذیرندگان اولیه[۷۴]: افراد صاجب نظر، پیشروان اجتماعی، افراد معروف و مشهور و افراد تحصیل کرده که نظریه­ های جدید را به سرعت ولی با دقت می­پذیرند.
۳-اکثریت پیشگام[۷۵]: شامل قشر متوسط جامعه و افراد وابسته به گروه ­های غیر رسمی جامعه که دارای حزم و احتیاط هستند و به ندرت پیشگام می­شوند.
۴-اکثریت رده آخر یا موُخر[۷۶]: شامل افراد سنتی، بدبین و شکاک؛ و افراد دهک­های پایین اقتصادی جامعه که ایده­های جدید را پس از آزموده شدن توسط اکثریت جامعه می­پذیرند.
۵- افراد کند و پسرو[۷۷]: شامل همسایگان و دوستان افراد مرجع و پیشرو؛ و افراد ریسک گریز که به سنت پایبندند. این افراد به تغییرات نظر خوشی ندارند و فقط وقتی که مدت زمانی از ایده­های جدید گذشته و به صورت سنتی درآمده باشد، از آن استفاده می­ کنند.
بر اساس این تئوری نرخ پذیرش نوآوریها، متاثر از پنج عامل می­باشد که عبارتند از: مزیت نسبی[۷۸]، مطابقت و سازگاری[۷۹]، مشاهده پذیر بودن[۸۰]، قابلیت آزمون پذیری[۸۱] و پیچیدگی[۸۲]. چهار عامل اول معمولاَ با نرخ پذیرش رابطه مستقیم دارند، لیکن عامل پیچیدگی با نرخ پذیرش رابطه عکس دارد (راجرز، ۱۹۹۵)
مزیت نسبی عبارت است از میزان درک و شناخت مشتری از تمایز و ارجحیت یک محصول یا خدمت جدید در مقایسه با جایگزین­های آن (راجرز، ۱۹۶۲). در مورد بانکداری الکترونیکی، صرفه جویی در زمان و هزینه­ها و راحتی مشتری به عنوان مزیت­های نسبی شناسایی شده ­اند.
مطابقت و سازگاری عبارت است از اینکه محصول یا خدمت جدید تا چه اندازه با نیازها، باورها، ارزش­ها، تجربیات و عادات مشتریان سازگاری و همخوانی دارد. در مورد بانکداری الکترونیکی، باید در نظر داشت که هر چه روش­های نوین با رفتار بانکی مشتری و روشی که آنها به طور سنتی امو مالی خود را مدیریت کرده اند مطابقت و سازگاری داشته باشد، بیشتر و بهتر مورد پذیرش قرار می­گیرند.
مشاهده پذیر بودن عبارت است از اینکه یک نوآوری تا چه اندازه قابل رؤیت و قابل ارتباط برای مشتریان باشد. به عنوان مثال، دیدن دستگاه­های خوپرداز درگوشه­ خیابان­ها و مغازه­ها، این تکنولوژی را در مقایسه با بانکداری از طریق رایانه­های شخصی، مشاهده پذیرتر می­ کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

قابلیت آزمون پذیری عبارت است از توانایی مشتریان برای آزمودن یک نوآوری جدید و ارزیابی مزایای آن هرچه یک بانک برنامه ­های مقدماتی بانکداری الکترونیکی را بیشتر در اختیار و دسترس مشتریانش قرار دهد، قابلیت آزمون­پذیری و در دسترس بودن آن نوآوری را فراهم نموده است.
پیچیدگی عبارت است از میزان درک و احساس مشتری نسبت به آسان بودن یادگیری و استفاده از یک نوآوری. برای مشتریانی که تجربه قبلی استفاده از رایانه را نداشته­اند، یا آنان که فکر می­ کنند استفاده از بانکداری الکترونیکی سخت باشد، پذیرش این گونه نوآوری­ها تقریباَ منفی است(کلودینسکی[۸۳]، ۲۰۰۴). دو ویژگی هزینه و ریسک درک شده نیز در سال ۱۹۹۷به این تئوری اضافه شده ­اند(لاکت و لیتلر[۸۴]، ۱۹۹۷)
نوآوری­های خدمات تکنولوژی با مقوله­ های دیگر تفاوت دارند. چرا که پذیرش آنها مستلزم رفتاری متفاوت از آنچه در مورد رویه­های عادی مشتریان روی می­دهد، می­باشد(گاتیگنون و رابرتسون[۸۵]، ۱۹۸۵)، مانند مقوله­ های مرتبط با بانکداری بدون شعبه و نبود کاغذ در ارائه صورتحساب های الکترونیکی.
نرخ واقعی پذیرش یک نوآوری، برآیندی از نرخ­های پذیرش آن نوآوری در مرحله اولیه و مرحله رشد ثانویه آن می­باشد. نوآوری­های کم هزینه ممکن است که در ابتدای امر نرخ رشد سریعی را داشته باشند در حالی که نوآوری­هایی که ارزش آنها با پذیرش بیشتر از سوی کاربران بیشتر نمایان می­گردند(مانند تاثیر شبکه)، در مراحل بعدی سیر تکامل خود از نرخ رشد و پذیرش بالاتری سود ببرند. به هرحال پذیرش نوآوری می ­تواند تحت تأثیر پدیده ­های دیگری نیز قرار گیرد. برای مثال، سازگاری یا انطباق تکنولوژی با نیازهای افراد در طی زمان می ­تواند طبیعت و ماهیت آن نوآوری را تغییر دهد. به علاوه، یک نوآوری جدید می ­تواند نرخ پذیرش یک نوآوری که در حال حاضر مورد استفاده قرار می­گیرد را تحت تأثیر قرار داده و یا حتی منجر به کنار گذاشته شدن تکنولوژی­های قدیمی­تر شود.
محققان بسیاری در زمینه کاربرد تئوری انتشار نوآوری­ها در حوزه سیستم­های اطلاعاتی مطالعه کرده ­اند؛ از جمله کروم و همکاران[۸۶] و همچنین برادفورد و فلورین[۸۷]. آنها در تحقیقات نشان داده­اند که سه عامل مطابقت و سازگاری فنی، پیچیدگی فنی، و مزیت نسبی(احساس نیاز) متغیرهای پیش ­بینی­کننده پذیرش نوآوری هستند(نمودار۲-۸)
نمودار۲-۸ مدل ساده شده تئوری انتشار نوآوریها (سایتwww.istheories.com،۲۰۱۴)
پس از وی محققان زیادی با بهره گرفتن از این مدل به بسط نظریه در محیط­های تجربی پرداخته­اند که به عنوان نمونه به افراد زیر می­توان اشاره نمود: راجو[۸۸] ۱۹۸۰، شیمپ و بیردن۱۹۸۲[۸۹]، پرایس و ریجوی[۹۰] ۱۹۸۳،چیلدرز[۹۱]۱۹۸۳، پرندرگاست[۹۲] ۱۹۹۳، بوش[۹۳] ۱۹۹۵، دابهولکار[۹۴]۱۹۹۶، لاکت و لیتلر[۹۵]۱۹۹۷، دانیل[۹۶] ۱۹۹۹، هاوکرافت و همکاران[۹۷] ۲۰۰۲، لی و همکاران[۹۸] ۲۰۰۳(سایت های istheories،۱۲manage دائره المعارفwikipedia).
۲-۶-۲تئوری اقدام مستدل(TRA)Theory of Reasoned Action
تئوری اقدام مستدل در سال­های ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ توسط مارتین فیشبین[۹۹] و آیسک آژن[۱۰۰] ارائه شد. این تئوری شامل سه مؤلفه عمومی ۱- قصد رفتاری[۱۰۱]، ۲- نگرش[۱۰۲]، ۳- هنجار ذهنی[۱۰۳] می­باشد. براساس این تئوری قصد رفتاری یک فرد به نگرش فرد نسبت به آن رفتار و هنجارهای ذهنی بستگی دارد. اگر یک فرد قصد انجام رفتاری را داشته باشد، به احتمال زیاد آن فرد، آن رفتار را انجام خواهد داد. به علاوه قصد یک فرد به نوبه خود به دو چیز بستگی دارد: ۱- نگرش فرد نسبت به رفتار و ۲- هنجار ذهنی. قصد رفتاری به طور نسبی میزان قصد فرد برای انجام یک رفتار را نشان می­دهد. نگرش شامل باورها درباره نتایج و تبعات انجام یک رفتار و همچنین ارزیابی شخص از آن نتایج می­باشد. هنجار ذهنی ترکیبی است از احساس فرد نسبت به انتظار افراد یا گروه ­های وابسته و همچنین قصد تطبیق با این انتظارات. به بیان دیگر طبق تعریف فیشن و آژن، هنجار ذهنی عبارت است از “احساس یک فرد درباره اینکه اکثر مردمی که برای وی مهم هستند درباره انجام آن رفتار خاص چگونه فکر می­ کنند” (فیشبین و آژن،۱۹۸۰). به بیان ساده­تر رفتار داوطلبانه[۱۰۴] یک فرد، با توجه به نگرش آن فرد نسبت به رفتار و نوع برداشت فرد از نظر و برداشت سایر مردم از انجام آن رفتار، قابل پیش ­بینی خواهد بود. ترکیب نگرش یک فرد با هنجارهای ذهنی؛ قصد رفتاری آن فرد را شکل می­دهد. گالتا و مالهورتا (۱۹۹۹) روابط بین متغیرها در تئوری اقدام مستدل را اینگونه نشان داده اند.(نمودار۲-۹).
نمودار۲-۹ مدل شکلی روابط بین متغیرها در تئوری اقدام مستدل(مالهورتا و گالتا، ۱۹۹۹)
البته از نظر فیشبین و آژن نیز برای پش­بینی رفتار، دو متغیر انگیزش و هنجارها از وزن برابری برخوردار نیستند . میلر[۱۰۵](۲۰۰۵) معتقد است که در واقع با توجه به فرد و موقعیت، این عوامل می­توانند تأثیرات بسیار متفاوتی بر قصد رفتاری وی داشته باشند. لذا در فرمول پیش ­بینی­کننده تئوری برای هر یک از این عوامل، وزن درنظر گرفته می­ شود. به عنوان مثال، اگر فرد مورد نظر از آن دسته افراد باشد که توجه چندانی به نظرات دیگران نمی­کند، در این حالت هنجار­های ذهنی وزن کمتری در پیش ­بینی رفتار وی خواهند داشت.
شپرد[۱۰۶] و همکاران (۱۹۸۸) با کلیات این تئوری موافقند لیکن استثنائاتی را نیز مطرح می­ کنند. مثلاَ اگر قبل از انجام کاری متوجه شوید که شرایط پزشکی خاصی دارید، این آگاهی ممکن است بر قصد رفتاری شما تأثیر بگذارد. لذا آنها معتقدند که یک قصد رفتاری می ­تواند انجام کاری داوطلبانه را پیش ­بینی کند مگر آنکه قبل از انجام آن عمل، قصد فرد تغییر کند و یا مگر آنکه قصد رفتاری مورد نظر با معیارهای رفتاری فرد در وجوهی مانند هدف، زمینه، فرصت زمانی و اختصاصی بودن[۱۰۷] همخوانی نداشته باشد. شپرد و همکاران معتقدند که برای مبانی این تئوری یعنی استفاده از نگرش ها و هنجارهای ذهنی برای پیش بینی قصد رفتاری و استفاده از قصد رفتاری برای پیش بینی انجام یک رفتار، سه نوع شرایط محدودکننده وجود دارد که عبارتند از:
۱- اهداف در برابر رفتار[۱۰۸]: بدین معنی که بین قصد نهایی و هدف فرد (مثلاَ کم کردن ده کیلوگرم از وزن فرد ) و قصد رفتاری فرد (مثلاَ خوردن یک قرص رژیمی ) تمایز وجود دارد.
۲-انتخاب بین چند پیشنهاد[۱۰۹]: به گونه ­ای که داشتن حق انتخاب می ­تواند ماهیت فرایند شکل گیری قصد رفتاری فرد و نقش قصد رفتاری در انجام یک رفتار را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
۳-قصد در برابر برآورد و تخمین[۱۱۰]: بسیار اتفاق می­افتد که بین آنچه فرد قصد انجام آن را دارد و آنچه در واقع انتظار داشته، تفاوت بسیار وجود داشته باشد.
شپرد و همکاران (۱۹۸۸) معتقداند که تئوری اقدام مستدل توجه بسیار زیادی را و البته در بسیاری موارد توجه توجیه پذیری را در تحقیقات مربوط رفتار مصرف کننده به خود جلب نموده و نه تنها به نظر می­رسد که این مدل، قصد مصرف ­کننده و رفتار وی را به خوبی پیش ­بینی می­ کند بلکه برای تشخیص اینکه کجا و چگونه باید در مورد تغییرات رفتاری مصرف­ کنندگان تصمیم گیری و هدف­گذاری نمود، مبنای نسبتاَ ساده­ای را در اختیار می­ گذارد. تئوری اقدام مستدل در زمینه ­های مختلفی از جمله رژیم غذایی، بهداشتی و پزشکی، تغذیه با فرآورده ­های ژنتیکی و غیره مورد استفاده و آزمون از سوی محققان قرار گرفته است(هیل [۱۱۱]و همکاران،۲۰۰۳).
آنها ضمن اذعان به این مطلب که حدود نیمی از تحقیقات بعدی که از این مدل استفاده کرده ­اند به ارزیابی رفتارهایی پرداخته­اندکه این مدل از ابتدا برای آنها در نظر گرفته نشده بود و گمان می­رفت که مناسب نباشد، لیکن نتایج حاصله از این تحقیقات نیز نشان داد که تئوری اقدام مستدل از توان خوبی برای پیش بینی قصد رفتاری مصرف کنندگان برخوردار است. البته هرگز بدین معنی نیست که نیازی به مطالعات بیشتر برای تکمیل یا توسعه تئوری وجود نداشته باشد بالاخص برای پاسخگویی به حوزه اهداف و حق انتخاب مصرف کنندگان.
البته همانگونه که هیل و همکاران (۲۰۰۰۳) اذعان داشته اند تئوری اقدام مستدل برای تبیین رفتار داوطلبانه مصرف­کننندگان ارائه شده و انواع مختلفی از رفتارهای اشخاص مانند رفتارهای خودانگیز[۱۱۲]، تکانشی[۱۱۳]، عادتی[۱۱۴]، رفتارهای ناشی از هوس[۱۱۵] و یا رفتارهای بدون فکر[۱۱۶] را در بر نمی­گیرد. این رفتارها به این دلیل در این تئوری مستثنی شده ­اند که انجام آنها داوطلبانه نبوده و نمی­تواند ناشی از تصمیم آگانه[۱۱۷] فرد باشد.
از نظر محققان این مدل نیز محدودیت­هایی دارد از جمله اینکه گاهی اوقات بین نگرش و هنجار خلط مبحث صورت گرفته و این دو به جای یکدیگر به کار گرفته شده ­اند؛ و یا اینکه در این تئوری فرض بر این است که اگر قصد رفتاری فرد برای انجام کاری شکل بگیرد، آن فرد آزاد است بدون وجود هیچ محدودیتی آن رفتار را انجام دهد. در حالی که در عمل، محدودیت­هایی نظیر توانایی محدود، زمان، محدودیت­های محیطی یا سازمانی، و عادت­­های ناخودآگاه، ممکن است آزادی فرد را برای انجام آن رفتار خاص محدود کنند. به همین خاطر آژن در ادامه تحقیقات خود برای حل مشکل وجود این محدودیت­ها، تئوری جدیدی به نام تئوری رفتار سنجیده را ارائه نمود که در قسمت بعدی مورد بررسی قرار می­گیرد(سایت­های istheories،۱۲manage دائره المعارف wikipedia).
۲-۶-۳تئوری رفتار سنجیده(TPB)Theory of Planned Behavior
آژن در سال ۱۹۸۵ و در ادامه تحقیقات خود و در توسعه مدل تئوری اقدام مستدل طی مقاله­ای تحت عنوان “از قصد تا رفتار، تئوری رفتار سنجیده” به ارائه این تئوری پرداخت. بدین ترتیب که متغیر پیش ­بینی کننده دیگری به نام احساس کنترل رفتاری[۱۱۸] را به مدل اولیه تئوری اقدام مستدل اضافه نمود تا برای توضیح مواقعی که افراد قصد انجام رفتاری را دارند، لیکن رفتار واقعی را دلیل عدم اطمینان یا کنترل فرد بر رفتار موردنظر، محقق نمی­ شود، بتوان از آن استفاده نمود (میلر،۲۰۰۵).
در حوزه روانشناسی، تئوری رفتار سنجیده به عنوان یک تئوری برای تبیین رابطه بین نگرش و رفتار شناخته شده و یکی از مناسب­ترین تئوری­ها برای پیش بینی در میان تئوری­های ترغیب[۱۱۹] محسوب می­گردد. این مدل برای تبیین روابط بین باورها، نگرش­ها، قصد رفتاری و رفتار در حوزه ­های متعددی نظیر تبلیغات، روابط عمومی، عملیات جنگی، امور سلامت و …. مورد استفاده محققان بعدی قرار گرفته است.
همانگونه که قبلاَ نیز اشاره شد بر اساس تئوری اقدام مستدل، افراد اگر رفتار مورد نظر را مثبت ارزیابی کنند (نگرش)، و برداشت آنها از نظر سایرین درباره انجام آن رفتار، مثبت باشد (هنجار ذهنی)، این دو مؤلفه منجر به شکل­ گیری انگیزه و قصد بالای انجام رفتار در آنها شده و به احتمال زیاد آن رفتار محقق خواهد شد. وجود همبستگی بالا بین نگرش و هنجارهای ذهنی با قصد رفتاری و در نهایت انجام رفتار تحقیقات زیادی مورد تأیید قرار گرفته است.
با این حال؛ برخی تحقیقات وجود رابطه بین قصد رفتاری و رفتار واقعی را مورد تأیید جدی قرار می­دهد. چرا که تحقیقات نشان می­داد به دلیل محدودیت­های ناشی از شرایط خاص آن موقعیت، قصد رفتاری الزاماًَ و همیشه منجر به رفتار واقعی نمی­ شود. بالاخص زمانی که کنترل فرد روی رفتار مورد نظرکامل نباشد، صرف قصد انجام آن کار کفایت نمی­کند. آژن با ارائه تئوری رفتار سنجیده و با افزودن متغیر احساس کنترل رفتار به تئوری اقدام مستدل، سعی نمود تا در حوزه رفتارهای داوطلبانه، مدلی را برای پیش بینی قصد رفتاری و رفتار واقعی ارائه کند.
باورهای رفتاری[۱۲۰] و نگرش نسبت به رفتار[۱۲۱]: باورهای رفتاری به معنای باور یک فرد نسبت به پیامدهای رفتاری خاص می­باشد. این مفهوم مبتنی بر احتمالات ذهنی است از اینکه یک رفتار منجر به نتیجه خاص می­ شود. نگرش نسبت به رفتار نیز به معنای ارزیابی مثبت با منفی فرد نسبت به انجام رفتاری خاص است. به عبارتی این مفهوم دربرگیرنده میزان ارزیابی مثبت یا منفی از انجام رفتار می­باشد. به بیان دیگر مجموعه کامل باورهای رفتاری در دسترس رفتار را به پیامدهای متعدد آن مرتبط می­ کند.
باورهای هنجاری[۱۲۲] و هنجار های ذهنی[۱۲۳]: باورهای هنجاری؛ احساس یک فرد نسبت به رفتاری خاص که متأثر از قضاوت­ اطرافیان (والدین، همسر، دوستان، اساتید). هنجارهای ذهنی؛ احساس فرد نسبت به فشار هنجارهای اجتماعی، یا باورهای اطرافیان از اینکه آن فرد باید آن رفتار را انجام دهد یا خیر، می­باشد.
باورهای کنترلی[۱۲۴] و احساس کنترل رفتاری[۱۲۵]: احساس کترل رفتار؛ احساس یک فرد درباره آسانی یا سختی انجام رفتاری خاص است. فرض بر این است که احساس کنترل رفتاری مؤثر از مجموع باورهای کنترلی در دسترس می­باشد. باورهای کنترلی؛ باورهای یک فرد از وجود عوامل تسهیل کننده یا موانع انجام یک رفتار خاص می­باشد.
قصد رفتاری[۱۲۶] و رفتار[۱۲۷]: قصد رفتاری، نشانه­ای از آمادگی فرد برای انجام رفتاری خاص است. فرض بر این است که پیشایند بی واسطه[۱۲۸] رفتار می­باشد. قصد رفتاری مبتنی بر نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای ذهنی و احساس کنترل رفتاری است که البته وزن و اهمیت هر یک از این متغیرها در شکل گیری قصد رفتاری با توجه به مخاطب و رفتار مورد نظر متفاوت خواهد بود. رفتار؛ واکنش قابل مشاهده فرد در موقعیتی خاص برای هدفی مشخص است. از نظر آژن رفتار تابعی است از قصد رفتاری و احساس کنترل رفتاری به عنوان متغیر تعدیل کننده بر قصد رفتاری و رفتار تاثیر می­ گذارد. به عبارتی قصد انجام یک رفتار زمانی منجر به رفتار می­ شود که حس کنترل رفتاری در فرد قوی باشد.
نفوذ اجتماعی؛ در هر دو تئوری اقدام مستدل و رفتار سنجیده، نفوذ اجتماعی از طریق مفاهیم هنجارهای اجتماعی و باورهای هنجاری مورد تأکید و ارزیابی قرار گرفته است. فکر افراد درباره هنجارهای ذهنی متأثر از درک و احساس آنها از نظر اطرافیان و جامعه در مورد انجام رفتاری خاص می­باشد.
مدل تئوری: رفتار انسان با سه نوع ملاحظات و تأملات هدایت می­گردد که عبارتند از: باورهای رفتاری[۱۲۹]، باورهای هنجاری[۱۳۰] و باورهای کنترلی[۱۳۱]. به ترتیب، باورهای رفتاری موجب شکل­ گیری نگرش مثبت یا منفی نسبت به یک رفتار می­شوند. باورهای هنجاری منجر به هنجارهای ذهنی می­شوند و باورهای کنترلی به نوبه خود باعث به وجود آمدن احساس کنترل رفتاری در فرد می­گردند.
بر اساس تئوری رفتار سنجیده، متغیرهای سه گانه: نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای ذهنی و احساس کنترل رفتاری منجر به شکل­ گیری قصد رفتاری می­گردند. به طور مشخص فرض بر این است که متغیر احساس کنترل رفتاری، نه تنها به صورت مستقیم بر رفتار واقعی تاثیر می­ گذارد، بلکه به صورت غیر مستقیم و از طریق شکل­ گیری قصد رفتاری بر خود رفتار واقعی تأثیر می­ گذارد.
به عنوان یک قاعده کلی، می­توان گفت هرچه نگرش نسبت به یک رفتار و هنجارهای ذهنی مطلوب­تر باشند. هرچه احساس کنترل رفتاری بیشتر باشد، قصد رفتاری فرد برای انجام رفتار مورد نظر قوی­تر خواهد بود. و بالاخره انتظار این است که هر چه میزان کنترل واقعی بر رفتار بیشتر باشد، افراد در موقعیت­های مربوطه قصد رفتاری خود را به انجام برساند (سایت های istheories،۱۲manage دائره المعارفwikipedia).
نمودار۲-۱۰ روابط بین متغیرها در تئوری رفتار سنجیده(آژن، ۱۹۹۹)
۲-۶-۴مدل پذیرش تکنولوژِی (TAM)Technology Acceptance Model
این تئوری نوع سازگار یافته­ای از تئوری اقدام مستدل در حوزه سیستم­های اطلاعاتی[۱۳۲] است که در سال ۱۹۸۹توسط فرد دیویس[۱۳۳] ارائه گردید. این تئوری یکی از تأثیرگذارترین تئوری­هایی است که در زمینه تئوری پذیرش و در ادامه مطالعات انجام شده بعد از تئوری اقدام مستدل انجام شده و به عبارتی مدلی برآمده از آن تئوری می­باشد (وینکاتش[۱۳۴] و همکاران،۲۰۰۳) . فرد دیویس در این تئوری به جای عوامل معرفی شده در تئوری اقدام مستدل دو عامل احساس سهولت کاربری[۱۳۵] و احساس کاربردی بودن[۱۳۶] را در شکل گیری قصد رفتاری و انتخاب کاربر برای استفاده از یک تکنولوژی جدید مؤثر می­داند. این تئوری مدلی است برای تبیین این که کاربران چگونه به این نتیجه می­رسند که یک تکنولوژی جدید را پذیرفته و به کار ببندند. بر این اساس، هنگامی که کاربران با یک تکنولوژی جدید مواجه می­شوند، یک سری عوامل بر تصمیم آنها در خصوص زمان و چگونگی به کار گیری آن تکنولوژی تأثیر قابل توجهی می­گذارند. این دو عامل از نظر دیویس عبارتند از:
۱- احساس کاربردی بودن که به میزان باور یک شخص از کاربردی بودن سیستم و تأثیر آن بر کارایی عملکرد وی مربوط می شود که شامل دو مولفه صرفه جویی در زمان و هزینه استفاده از اینترنت می­باشد.
۲- احساس سهولت کاربری که به میزان اطمینان شخص از سهولت استفاده از سیستمی خاص مربوط می­ شود .
متغیر احساس کاربردی بودن، خود مستقیماٌ از احساس سهولت کاربری متأثر می­گردد. مدل ارائه شده در این تئوری و روابط بین متغیرهای آن در نمودار ۲-۱۱ نشان داده شده است .
نمودار۲-۱۱ روابط بین متغیرها در مدل پذیرش تکنولوژی(دیویس، ۱۹۸۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...