چه جای درد سر عاشقان شیدائی است
که سوز سینه اهلی چراغ تنهائی است

وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن / بحر مجتث مثمن اصلم
موضوع کلی: سختی راه عشق وتقابل عقل وعشق
غزل مُرَدّف با ردیف فعلی.
۱-دین و دنیا و عقل وعشق، تضاد./تکرار واژه های نه وچه /
۲-سوختن ؛کنایه ازبیچاره شدن./
۳-تلمیح به داستان یعقوب که در فراق یوسف نابینا گردید. رجوع کنید به غزل ۳۰۰/ چشم بستن، کنایه از کور شدن./
۴-ای باد ، تشخیص./خاک مجاز به علاقه جنس، به معنی بدن خاکی.« مجاز به علاقه جنس یعنی ماده سازنده چیزی را ذکر، و به دلالت التزام خود آن را اراده کنند؛ مثلأ آهن بگوییم و شمشیر را اراده کنیم (شمیسا، ۱۳۷۰: ۵۲)/هرجایی، صفت است برای عاشق به معنی کسی که در یک جا ساکن نشود ومدام به هر طرفی برود./

۵-کعبه ی مراد، تشبیه بلیغ اضافی./از ، از سببی است به معنی به این دلیل ./
۶-مفهوم بیت توصیف معشوق وزود رنج بودن معشوق ونوعی اغراق است.رنجیدن معشوق از ذکر ودعای فرشته./عاشقان شیدا، نوعی حشو می باشد، شیدا به معنی عاشق است./دردسر، کنایه از مشکل وگرفتاری./
۷-آب وآتش، تضاد / آب بر آتش ریختن، کنایه از خاموش کردن واز بین بردن/ ای گریه تشخیص/ مصراع دوم تشبیه است. که سوز سینه اهلی چراغ تنهائی است، تشبیه بلیغ اسنادی است./
غزل ۳۵۲

جان من در دوستی نا مهربان می بینمت
با من دلخسته تا در سر چه داری از جفا
گرچه ای مقصود دل گوئی که در یاری تو را جور خلقی می کشم تا پا به کویت می نهم
گر چه از جور تو جانم شد چو اهلی ناتوان

آن چه بودی پیش ازین اکنون نه آن می بینمت
کاین چنین ای شوخ با خود سر گران می بینمت
این چنین یارم ولی کم آن چنان می بینمت
جان به لب می آیدم تا یک زمان می بینمت
هم چنان آرام جان ناتوان می بینمت

وزن:فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن/ بحر رمل مثمن محذوف
موضوع کلی:غرور وبی توجّهی معشوق به عاشق
غزل مُرَدّف با ردیف فعلی.
۱-جان، کنایه از معشوق/ ت در می بینمت، مفعول است، تو را می بینم/پیش وانون، تضاد است./
۲-دلخسته، کنایه از عاشق وصفت است برای عاشق/سر مجاز از فکر واندیشه / سرگران، کنایه از مغرور ومتکبر/
۴-جان به لب آمدن کنایه از نهایت سختی کشیدن/
۵-آرام جان، کنایه از معشوق
غزل ۳۵۳

آن سرو ناز کز چمن جان دمیده است
آن نو غزال با من مجنون انیس بود
با کس نگفته ام غم عشقش مگر صبا
تلخ است در مذاق دلش آب زندگی
آسوده دل فریب کمال ابرویان خورد
طوفان فتنۀ فلک آبی ست زیر کاه
اهلی ز دامنش نکشد خار فتنه دست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...