محوطه باستانی کلورز در منطقه رودبار و در شمال غربی تپه مارلیک قرار دارد.”این محوطه باستانی ابتدا به مدت چهار سال، در طی سال های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۷ خورشیدی به سرپرستی علی حاکمی، مورد کاوش قرار گرفت و در سال ۱۳۴۸ به سرپرستی عبدالحسین شهیدزاده ادامه پیدا کرد و درسال ۱۳۷۰ نیز کاوش هایی به سرپرستی محمدرضا خلعتبری انجام گرفت.” (فهیمی، ۱۳۸۱: ۶۹) در کلیه این کاوش ها تنها یک مورد تدفین خمره ای گزارش شده است: “از کلورز فقط یک نمونه تدفین گور خمره ای به دست آمد. خمره سفالی با ارتفاع ۱۰/۱ سانتیمتر و قطر ۷۰ سانتیمتر که در جهت شرقی – غربی قرار گرفته و دهانه خمره در سمت غرب بود. جمجمه ی اسکلت در روی دهانه خمره قرار داشت و درپوشی سفالی دهانه آن را پوشانده بود. اسکلت داخل این خمره به صورت جمع شده بود. پاها در جلوی سینه و دستها بر روی زانو قرار داشت. در داخل خمره شیئی به دست نیامد اما در پیرامون خمره و بالای سر اسکلت، یک لیوان سفالی خاکستری دسته دار کشف شد.” (تصویر ۳-۲۳) (همان، صص۱۰۷ و۱۰۶)
(تصویر ۳-۲۳) خمره تدفینی مکشوفه از کلورز(فهیمی،۱۵۸:۱۳۸۱)

“از نظر گاهنگاهی اشیا یافت شده از قبرستان کلورز مربوط به اوایل هزاره اول ق.م و در نتیجه مربوط به عصر آهن III , II است.” (حاکمی، ۱۳۵۱: ۱۶)
۳-۲-۱۵ قلعه کوتی
یکی از محوطه های باستانی واقع در جنوب دریای خزر قلعه کوتی می باشد. “قسمت عمده این گورها را کوزه هایی با دهانه گشاد شبیه به خمره تشکیل می دهد. این نوع گورها متعلق به کودکان است. در قطعه کوتی هیچ اسکلت کودکی به جز در گورهای خمره ای به دست نیامد. بنابراین می توان اظهار کرد که در قلعه کوتی کودکان در گورهای خمره ای و بزرگسالان در گورهای خمره ای و چهار چینه ای دفن می شدند.” (فهیمی، ۱۳۸۱: ۱۱۱) (تصاویر۳-۲۴ و ۳-۲۵)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(تصویر ۳-۲۴) خمره تدفینی مکشوفه از قلعه کوتی(فهیمی،۱۵۹:۱۳۸۱)

(تصویر ۳-۲۵) گور چهار چینه ای مخصوص بزرگسالان در قلعه کوتی (فهیمی،۱۵۹:۱۳۸۱)

۳-۲-۱۶ هفت تپه
در سایت میراث فرهنگی آمده: “در کاوش های اخیر محوطه هفت تپه گور خمره سفالی به دست آمد. این خمره که از دو قسمت تشکیل شده، اسکلتی را در خود جای داده که به صورت جنینی (دستها و پاها جمع شده روی سینه) درون خمره قرار گرفته است. حفاظت های اضطراری و استحکام بخشی همزمان با کاوش به انجام رسیده است. به دلیل شکستگی های فراوان در گور خمره، با بهره گرفتن از روش بانداژ و بلوک برداری، خمره از زمین جدا شده و به کارگاه مرمت آثار پایگاه جهت عملیات مرمتی انتقال داده شد.” (تصاویر۲۶-۵ و ۲۷-۵ و ۲۸-۵) (www.chn.ir)
(تصویر۳-۲۶) گورخمره ایلامی در هفت تپه و حفاظت های اضطراری و استحکام بخشی در محل (www.chn.ir )

(تصویر ۳-۲۷) گورخمره ایلامی هفت تپه پس از مرمت(www.chn.ir )
(تصویر۳-۲۸) گورخمره ایلامی در هفت تپه(www.chn.ir )

“یک نوع از قبور آن است که مرده ها در محفظه های ساده سفالی که به صورت خمره های بزرگ ساخته شده، قرار گرفته اند. این قبور خود به دو دسته تقسیم می گردند. دسته اول آنهایی که خمره سفالی به یک طرف خوابانده شده و خمره ها چندان بزرگ نبوده و شاید اجساد کوچک و کودکان را در آن جای می داده اند. بعضی از این خمره ها در محوطه ای که با دیواری از خشت محصور شده است قرار داده شده اند. (تصویر۳-۲۹) در نوع دیگر که یک نمونه از آن به دست آمده ابتدا جسد را بر روی زمین به حالت جمع شده دفن نموده اند و سپس خمره بسیار بزرگ دهان گشادی وارونه بر روی جسد قرار داده شده است. (تصویر۳-۳۰) قسمتی از جمجمه که در داخل دهانه خمره برای آن به اندازه کافی محل نبوده است در زیر لبه خمره واقع شده است. در اطراف این قبر آثار دیوار یا محفظه ای که برای قبر ساخته شده باشد مشاهده نگردید و به نظر می رسد دفن در گودالی که در زمین کنده می شده انجام گردیده است.” (نگهبان، ۱۳۷۲: ۱۱۰)
(تصویر۳-۲۹) گورخمره هفت تپه در کنار دیوار خشتی (نگهبان،۱۲۹:۱۳۷۲)

(تصویر۳-۳۰) خمره وارونه شده بر جسد در هفت تپه (نگهبان،۱۲۸:۱۳۷۲)

(تصویر۳-۳۱) ظرف تدفین در موزه هفت تپه (چایچی،۱۱۳:۱۳۸۴)

(تصویر۳-۳۲) گورخمره ایلامی در موزه هفت تپه(www.chn.ir)

۳-۲-۱۷ گوهر تپه
گوهر تپه یکی از مهمترین محوطه های باستانی کشور است که در استان مازندران واقع شده و بیش از ۵۰ هکتار وسعت دارد. با کاوش در گوهر تپه مازندران اسکلت مردی در کنار سگی که به صورت خمره ای دفن شده آشکار گردید. این نخستین باری است که تدفین خمره ای سگ دیده شده است و به احتمال زیاد متعلق به مرد است. زیورآلات دفن شده کنار این اسکلت سه هزار ساله نشان از ثروتمند بودن فرد متوفی دارد. کشف اسکلت مرد با زیورآلات تزئینی از جمله انگشتر، دستبندهای زرین از تدفین ویژه ای در گوهر تپه خبر می دهد که تاکنون دیده نشده بود. همچنین در کنار مرد متوفی خنجر و ۸ سر پیکان به شکل مرتبی چیده شده است که نشان از تدفین آیینی ویژه ای دارد. (تصویر ۳-۳۳) (www.chn.ir)
(تصویر ۳-۳۳) تدفین خمره ای سگ در کنار اسکلت یک مرد در گهرتپه(www.chn.ir)

دفن حیوان بنابر تفکر اسطوره ای برای راهنمایی و کمک به مرده در مسیر آخرت بوده است. تمامی شواهد به دست آمده اعم از تدفین خمره ای سگ، زیورآلات زرین و ترتیب در چیدن خنجرها و سرپیکانها نشان می دهد که شاید متوفی از جایگاه اجتماعی ویژه ای برخوردار بوده و به شکل سلسله مرتبه ای دفن شده است. همچنین طی کاوشهای انجام شده در گوهر تپه مشخص شده که گور خمره ها عموما مربوط به کودکان و خردسالان است. “تجزیه شکل اکثر استخوانها در داخل خمره و کوچک بودن برخی از اعضای به دست آمده احتمالا خفتگان در داخل خمره ها، بچه های کوچک بودند. در داخل گور بچه ها علاوه بر قرارگیری وسایل تزئینی ظروف نیز قرار گرفته که از بارزترین آنها می توان به شیرمک اشاره کرد.” www.mchto.ir)) وجود حلقه و اسپیرال مسی میان دو دست نیز شاید نمودی از تداوم و زمان دورانی است آدمی را به تسلسل و دور زندگی هدایت می کند. در برخی موارد دفن زیورآلات و ادوات جنگی نیز دیده می شود که می تواند از جنسیت متوفی یا آیینی خاص حکایت می کند.
۳-۳ تدفین های خمره ای دوران تاریخی
همانگونه که در فصل قبل توضیحاتی ارائه شد، بروز دو جریان همیشه در تدفین ها دیده می شود که خاستگاه هردو اساطیر و آیین هایی است که ریشه در باورهای عمیق ایرانیان دارد. اهتمام بر نیالودن عناصر مقدس و کوشش همه جانبه در حفظ جسد برای حیات اخروی موجب پدید آمدن تدفین های خمره ای گردید. دوکولانژ در این باره می گوید: “مردمان قدیم چنان به حیات انسان در زیر خاک معتقد بودند که همیشه اشیایی مانند البسه و ظروف و آلات را چون مورد احتیاج مردگان می پنداشتند با آن به خاک می سپردند.” (دوکولانژ،۱۳۰۹: ۲) همچنین احترام و پرستش عناصر اربعه، اعتقاد بسیار قدیمی ساکنان فلات ایران است و بعید نیست با گسترش آیین زرتشت، ظروف تدفین نیز گسترش یافته باشند. برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که ایرانی ها پس از آنکه به آیین زرتشت گرویدند، اقدام به استفاده از انواع تدفین ها از جمله ظروف تدفین و خمره نمودند. اما پیشینه این گونه تدفین ها از دوران نوسنگی به بعد خود گواهی بر نادرستی این عقیده است.
“دوران تاریخی در ایران برای جنوب غربی، از زمان حکمرانی ایلامی ها آغاز می گردد. قدیمی ترین تدفین در ظروف در این دوران از محوطه باستانی شوش به دست آمده که در واقع نوعی استخوان دان است. در جنوب منطقه آکروپل و شهر شاهی شوش محلی به نام برج یا زندان وجود دارد که انواع قبرها از جمله تدفین های خمره ای از دوره آغاز ایلامی تا دوره هخامنشی در آن دیده می شود. در این مکان متجاوز از ۵۰۰ قبر توسط هیئت فرانسوی شناسایی شده است. قبلاً این مکان بهترین مکان مطالعه سیر تطور تابوت های سفالی وانی معرفی شده بود.” (چایچی و سعیدی، ۱۳۸۱: ۴۷) با شروع دوران تاریخی برای تمام فلات ایران توسط سلسله هخامنشی که در ضمن اولین امپراطوری جسمانی است، وحدت سیاسی و اجتماعی نسبی حاصل می گردد. از دوران تاریخی به بعد است که ادیان توحیدی در فلات ایران رواج می یابد و آثار آن را در کاهش هدایا و اشیاء تدفین و آیین های خاکسپاری می بینیم. در مجموع اعتقادات ساکنین فلات ایران در طول تاریخ با اعتقادات یکتاپرستی سازگارتر بوده است. امپراطوری هخامنشی با حمله اسکندر مقدونی به ایران فروپاشید. روح یونانی به طور موقت بر ایران حاکم شد. با ظهور دولت پارتی روح ایرانی دوباره جان گرفته و به علت تسامح مذهبی پارتیان، گوناگونی مذاهب و ادیان در ایران به وجود آمد. اما با ظهور دولت ساسانی رفته رفته دوباره وحدت سیاسی و مذهبی بر ایران حاکم شد.
“در دوره سلوکی و پارتی تدفین های متنوعی در ظروف سفالی انجام گرفت که همه به صورت تدفین های اولیه و هم به صورت تدفین های ثانویه بودند. همچنین در کنار سایر تدفین ها، تدفین هایی مانند تدفین تابوتی که گواهی بر وجود روح تسامح مذهبی درمیان پارتیان است، دیده می شود. تدفین های خمره ای این دوران متفاوت از دوره های قبل است. یک نظریه این تدفین ها را با عقاید مهرپرستی منطبق می داند. در داخل خمره های این نوع تدفین، بر خلاف دوره های قبل، بزرگسالان قرار داده می شوند. برای خردسالان نیز خمره های کوچکتری به کار برده می شوند. اشیا داخل و کنار این گور خمره ها بسیار متفاوت و متنوع تر از دوره های قبل هستند. ردپای این نو.ع قبرستان های خمره ای را می توان در آسیای صغیر، قفقاز و شمال دریای سیاه جستجو کرد. به هرحال قبرستانهای دارای تدفین های خمره ای، نشانگر سازمان های اجتماعی و مذهبی پیشرفته تر نسبت به دوره های قبل و نشانگر تغییرات کلی در نحوه زندگانی مردمان عهد باستان است.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۶۲-۶۱)
۳-۳-۱ آکروپل وشهرشاهی در شوش
آکروپل و شهرشاهی واقع در شوش اولین بار توسط هیئت فرانسوی به سرپرستی مارسل دیولافوا انجام شده از این محوطه تعداد زیادی خمره های سفالی محتوی اجساد دوران پارتی به دست آمد که احتمالاً متعلق به قرن سوم و دوم ق.م تا قرن اول میلادی است. این نوع تدفین احتمالاً تا دوره ساسانی نیز ادامه داشت. بعضی از این خمره ها دارای تزئینات و برخی دیگر همراه با درپوش های سنگی می باشند. احتمالاً از خمره های ناقص نیز جهت دفن اجساد استفاده شده است. نکته قابل توجه خمره های لعابدار است که وجودشان در این منطقه گزارش شده است. (تصویر ۳-۳۴) (چایچی، ۱۳۸۴: ۶۲)
رفیعی در این باره معتقد است: “یکی از ویژگی های آثار دوره پارتی لعاب روی ظروف است که تقریباً همیشه یکرنگ و به رنگ سبز روشن یا آبی فیروزه ای به نسبت ضخیم است.” (رفیعی، ۱۳۷۸: ۷۱) گاهی این خمره ها شکم دار و گاهی بدنه ای استوانه ای شکل دارند که بلندی آنها به ۱/۱ متر می رسد. روی برخی از این خمره ها خطوط دایره ای و بعضی دیگر به وسیله نوعی ماده سفید تزئین شده اند. شاید بتوان این نقش دایره ای را مرتبط با مفاهیم آسمان، خورشید، زمان و کمال دانست. فضایلی در این باره معتقد است: “دایره نفحه بدون آغاز و پایان خداوندی را نشان می دهد. این نفحه به طور مداوم و در همه جهات دنبال می شود. خورشید نیز بصورت دایره نقش می شود.” (شوالیه، ۱۳۸۲: ۱۷۱)
(تصویر ۳-۳۴) ظروف و خمره های تدفین شوش(چایچی امیرخیز،۱۰۵:۱۳۸۴)

چایچی به نقل از مادام دیولافوا می گوید: “در میان آنها از هر دو گروه جنسی مذکر و مونث دیده می شود. اشیا همراه بیشتر شامل سکه، ظروف سفالی و اشیاء شیشه ای و اشیاء تزئینی مانند دستبند و حلقه انگشتری و سربنداز جنس برنز و فیروزه هستند. همچنین نوک پیکان از جنس آهن و قمقمه سفالی که از مشخصات سفال پارتی است نیز شناسایی شده است.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۴۳) به نظر می رسد هدف از تصور کردن دایره و قرار دادن حلقه القاء مفهوم دور زدن، مرگ و زندگی و تسلسل باشد. احتمالا از این خمره ها برای دفن افراد بزرگسال استفاده شده است.
۳-۳-۲ تل آپادانا
حفاری در تل آپادانا در شوش توسط آقای میرعابدین کابلی از سال ۱۳۶۱ به بعد انجام شد. گورستانی از دوره اشکانی در داخل دیوار هخامنشی به دست آمده است. در فصل دوم دو گور به دست آمده، یکی به صورت تابوت با در سفالی و دیگری از نوع خمره ای. گورها به نحوی ساخته شده است که بخشی بیرون از دیواره تختگاه و بخشی دیگر درون آن است. یعنی ابتدا مغاره ای در دل دیوار ایجاد شده و سپس تابوت و یا خمره در آن جای گرفته است. (کابلی، ۱۳۶۷: ۱۰۱)
۳-۳-۳ کنگاور
در حفاری هایی که توسط سیف اله کامبخش فرد در معبد آناهیتای کنگاور انجام شد تعدادی گورهای خمره ای بدست آمد. قبور خمره ای کنگاور مربوط به قرن اول ق.م تا قرن اول میلادی است که با درپوش و بدون لعاب ساخته شده اند. نقوش زنجیری شکل بر گرداگرد خمره ها از ویژگی های سفال دوره پارتی است. (کامبخش فرد، ۱۳۷۴: ۲۳۶) این نقش در جای دیگر ریسمان خوانده شده است. چنان که تر ذکر شد ریسمان می تواند به مفهوم زمان دورانی باشد یا انسان را به سرنوشتش گره بزند. به تعبیر دیگر شاید بتوان آن را نمادی از بند ناف[۵] دانست. شاید بند ناف نیز یکی از نمادهای آشنا سازی باشد. این نوارهای زنجیره ای به صورت نقش افزوده در فواصل مختلف سبب زیبایی، استحکام و مقاومت خمره ها گردیده است. (تصویر ۳-۳۵)

(تصویر ۳-۳۵) خمره تدفین پارتی ،پای دیوار شرقی معبد ناهید(کامبخش فرد،۲۳۸:۱۳۷۴)
جهت خمره ها شرقی- غربی و شمالی- جنوبی است و سر اجساد به طرف شمال و غرب قرار دارد در این خمره ها افراد بزرگسال به صورت جمع شده و درازکش و خوابیده به پهلوی چپدیده می شوند. خمره های کنگاور بنا به نظر حفار، پست و ترد و بی دوام تر از نمونه های مشابه در بقیه نقاط ایران است. گاهی از بهم پیوستن چند خمره ناقص و کامل جهت دفن اجساد بلند قد استفاده شده است اشیا این قبور شامل ظروف سفالی از نوع دو دسته دوره پارتی است. (تصویر ۳-۳۶) (کامبخش فرد، ۱۳۷۴: ۲۴۱و۲۴۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...