فصل پنجم
ملل تابعه و نقش آنها در نظام اقتصادی و مالیاتی هخامنشی
بخش اول
۵-۱ ملل تابعه :
هرودوت در کتاب تاریخ خود بیست استان برای شاهنشاهی هخامنشی برشمرده و مالیات هر یک را نیز ذکر کرده است

استان نخستین : مشتمل بر مردم ایوانیان ioniens ، ماگنت های آسیائی Magnetes االیان Eoliens ، کاریان ، لی کیان ، می لی کیان ، پامفی لیان بود این ایالت یک منطقه مالیاتی را تشکیل می داد و مردم آن هر سال چهارصد تالان ( واحد وزنی در حدود ۲۶ کیلوگرم یا ۵۶ پوند) نقره می پرداختند .
استان دوم : مشتمل بر مردم می سیان ، لیدیان ، لاسونیان ، کابالیان ، هی گنیان – HYGENNEN مالیات این ایالت ۵۰۰ تالان بود .
استان سوم : که از مردم هلس پونت به طرف راست این تنگه که مشتمل بر این مردمان بود : فریگی ها ، تراکی های آسیائی ، پافلاگونیها ، کاپادوکیان ، ماریاندینیان ، سریانی ها . اینان ۳۶۰ تالان می پرداختند . [۲۰۰]
استان چهارم : تنها سرزمین کیلیکیه بود و مالیات آن نیز ۵۰۰ تالان نقره می شد و به علاوه می بایستی به تعداد روزهای سال ۳۶۰ اسب بدهند از این مبلغ ۱۴۰ تالان صرف نگهداری سواره نظام محل می گردید و باقی آن به خزانه داریوش می رفت .
استان پنجم : از شهر پی سیدیه در حدود کیلیکیه و سوریه تا مصر به استثنای اراضی عرب نشین ، امتداد می یافت و ۳۵۰ تالان می پرداختند . فنیقی ها در مواقع لزوم نیروی دریائی خود را در اختیار دولت ایران می گذاشتند .
استان ششم : مشتمل بود بر مصر ، لیبی ، سیرن CYREN و برقه ، که همه آنها تابع فرمانروای ایران در مصر بودند و ۷۰۰ تالان سالانه می پرداختند .
استان هفتم : ساتاگیدها ، گندارها Gandars دادیگها ، آپاریها که ۱۷۰ تالان می پرداختند .
استان هشتم : مشتمل بر خوزستان و شوش بود که پایتخت دولت شاهنشاهی هخامنشی محسوب می گردید . کاسی ها نیز در این استان می زیستند و مجموعاً ۳۰۰ تالان می پرداختند .
استان نهم : بابل و آسور بود و ۱۰۰۰ تالان نقره و ۵۰۰ خواجه جوان می دادند .
استان دهم : همدان و مردم ماد و پری تکان بودند و چهارصد تالان می پرداختند .
استان یازدهم : کسپی ها ، پوسیک ها ، پانتی مات ها و واریت ها بودند که ۲۰۰ تالان می پرداختند .[۲۰۱]
استان دوازدهم : باختری ها و اگل ها Aegles بودند که ۳۰۰ تالان می پرداختند .
استان سیزدهم : پاک تیک و ارمنیان و ولایات مجاور دریای سیاه بودند استان های دیگر نیز به نسبت وسعت و درآمدشان مالیات می دادند .
در کشور پهناور ایران در دوره هخامنشی این چیزها به دست می آمد و جزء کالاهای تجارتی بود :
در آذربایجان ، مس و سرب و نقره و لاجورد به دست می آمد .
در گیلان و مازندران ، شمشاد و آهن به دست می آمد .
در باختر ، مس و سرب و بعضی از فلزات به دست می آمد .
در شمال و شرق غرب کشور ، فیروزه به دست می آمد .
در آن طرف جیحون ، طلا به دست می آمد .
در همدان و گروس ، اسب های ممتاز و قالی به دست می آمد .
در مغرب دریاچه ارومیه ، مس و آهن به دست می آمد .
در خوزستان ، قیر ، نفت و موم به دست می آمد.
در پارس و بختیاری ، مس و سرب و نقره به دست می آمد .
در خلیج پارس و دریای عمان ، مروارید و صدف به دست می آمد .
در هند ، خاک طلا ، ادویه جات ، عطریات ، پنبه ، شاخ کرگدن ، فیل ، عاج ، عود ، صندل و آبنوس به دست می آمد . در ارمنستان و کاپادوکیه ، مس و سرب و ابزار آلات فلزی به دست می آمد .
در آسور ، ابزارآلات فلزی و اسلحه و پارچه های بافته شده از ملیله دوزی و صنایع منبت کاری به دست می آمد .
در کلده ، قالی و کاشی های قیمتی و اشیاء زرگری و شترمرغ به دست می آمد .
در لیدیه ، ظروف طلا و مجسمه های فلزی به دست می آمد .
در کیلیکیه ، اسب های خوب بود .
در فینیقیه ، رنگ ارغوان و شیشه و بلور و چوب سدر به دست می آمد .
در مصر ، پارچه و شیشه و کاغذ حصیری به دست می آمد .
در حبشه – عاج و چوب های قیمتی ، طلا و بلور معدنی و در عربستان کندر به دست می آمد .[۲۰۲]
مقادیر فراوان فرآورده های مصرفی برای تدارک ضیافت های سلطنتی را یکی از متون پولیانوس نمایان می سازد . این متن به صورت نقل مقررات موجود در یک متن دولت پارسی ارائه شده است . پولیانوس می نویسد ( کتاب ۴ ، فصل ۳ ، بند ۳۲) که اسکندر در یکی از کاخ های پارسی ستونی مفرغی یافت که روی آن قوانین مقرر شده توسط کوروش ضبط شده بود . در میان این قوانین مقررات مربوط به خوراکی های گوناگون پیش بینی شده برای شام شاه وجود داشت . پولیانوس نوع و مقدار هر محصول را دقیق قید کرده است . مقادیر بسیار زیاد است ، برای مثال آرد گندم ۵۶۰۰۰ لیتر ، آرد جو ۵۶۰۰۰ لیتر ، دام کوچک ۴۰۰ راس ، دام بزرگ ۱۰۰ راس ، اسب ۳۰ راس ، مرغ فربه شده ۴۰۰ عدد ، کبوتر ۳۰۰ عدد ، پرندگان کوچک ۶۰۰ عدد ، بره ۳۰۰ راس ، جوجه غاز ۱۰۰ عدد ، غزال ۳۰ راس . البته شراب و موادی چون خردل ، زغفران ، زیره ، هل ، غنچه ی کبر و غیره … را نیز نباید فراموش کرد . [۲۰۳]
بخش دوم
۵-۲ نظام مالیاتی و اقتصادی هخامنشی
همگام با کشاورزی ، صنعت توسعه فراوان یافت ؛ به طوری که امپراتوری هخامنشی از صنعتی ترین ممالک به شمار می رفت و مصنوعات آن در سراسر جهان شرق و غرب به فروش می رسید و بازارهای پر رونقی داشت ؛ از جمله اقلام صادراتی ، لوازم خانگی برای مردم عادی بود که منفعت سرشاری را عاید مملکت می کرد . گذشته از کارگاه های دولتی یا خصوصی که در شهرها وجود داشت ، در املاک بزرگ و در کنار مزارع ، کارگاه های صنعتی برقرار شده بود ، که انواع اشیاء ، مانند لوازم تزیینی ، زیور آلات ، اسلحه ، لوازم منزل و لباس در آنها ساخته می شد . کارگاه هایی که در کنار ساختمان های کاخ ها بنا می شد ، در توسعه صنعت ، به خصوص صنایع پیشرفته تجملی اهمیت بسیاری داشت که در الواح گلی تخت جمشید ، به نمونه های متعدد آن برمی خوریم . از این دوره ، اشیاء تجملی ، زینتی و لوازم زندگی روزمره به تعداد بسیاری به دست آمده است .
با ضرب سکه در ایران مبادلات بازرگانی بین المللی راحت تر ، روانتر و سریعتر شد و این امر تحولی بزرگ در امر اقتصاد و تجارت بود .
سکه ها از جنس طلا و نقره بودند و سکه های طلا مخصوص داریوش بود . از آن پس ، در سراسر امپراتوری سکه طلا فقط به نام داریوش ضرب می شد و به تدریج این رسمی شد که سکه ، چه طلا و چه نقره ، به نام شاهنشاه وقت ضرب شود . از این رسم ، بعدها ، امپراتوری روم نیز تقلید کرد . نقش در یک تصویر نیمرخ شاهنشاه را با تاج و ترکش بر پشت و کمان و نیزه به دست نشان می دهد . در بین سکه های هخامنشی به سکه هایی برمی خوریم که از لحاظ هنری ممتازند . در سکه های دیگری بر روی آن ، شاه سوار بر اسب و بر روی دیگر ، نقش کشتی منقور است . سکه های نوع دیگر نیز یافت شده .
تهیه و به کار اندازی سکه در معاملات ، نه تنها در امور بازرگانی داخلی و خارجی تسهیلاتی فراهم کرد ، بلکه به توسعه بانک ها ، که به تدریج رونق گرفتند ، نیز کمک موثری کرد .
در اواخر عهد هخامنشی ، دو دریکی نیز ضرب شد .[۲۰۴]
در الواح تخت جمشید اغلب دستمزدها به جنس ، چون گندم ، جو ، برنج ، گوشت پرداخت می شد ؛ ولی مواردی از پرداخت دستمزد به سکه را نیز می بینیم . در زمان خشایارشا، دو سوم مزد را جنسی و یک سوم را با سکه پرداخت می کردند . بدین ترتیب پس از تقریباً نیم قرن از ضرب اولین سکه ها ، پول توانست جای خود را در معاملات گوناگون باز کند . مهمترین کالاهایی که در این زمان داد و ستد می شد ، عبارت بودند از : ادویه ، پوست و نباتات معطر از هند ، مهره های شیشه ای و سایر ادوات تجملی از مصر ، منسوجات از کرنت و میله (ملطیه) ، سپر از یونان ، شمشیر از پنت و فلزات از نقاط گوناگون وارد می شد . انواع مصنوعات و ادوات خانگی ، تجملی ، زیورآلات ، میوه ها و حیوانات گوناگون به خارج صادر می شد . به خصوص ساخت و صدور لوازم خانگی و منسوجات غیر تجملی رونق فراوانی یافت . صنعت شیشه سازی در این دوره اهمیت و شهرت به سزایی داشت . یونانی ها از ظروف شیشه ای شفاف خبر می دهند که در قرن پنجم ق . م در نزد هخامنشیان صنعتی توسعه یافته بود و از کالاهای تجملی و صادراتی محسوب می شد . سرمه دان ، جام ، عطردان ، مهر به شکل استوانه و گرد و از این قبیل اشیاء با شیشه ساخته می شد که صنعت جدیدی بود . در مبحث مربوط به ساختن کاخ ها و مالیات ها ، به چگونگی مبادلات کالا و مواد خام به خصوص فلزات اشاره کردیم ؛ بدین ترتیب و به دنبال رونق بازرگانی و اقتصادی ، نوعی بانکداری که در گذشته وجود داشت ، اهمیت فراوانی یافت . تا این زمان عملیات بانکی را فرمانروایان یا روحانیون ، در سطح حکومتی انجام می دادند ؛ اما در دوره هخامنشی ، مردم عادی نیز وارد این حرفه شدند و بانک های حقیقی خصوصی دایر شد . بانک ها ، امور رهنی ، اعتباری و امانات را انجام می دادند و به کار بردن « چک » و گشودن حساب جاری معمول بود .[۲۰۵]
زمین های کشور ، به استثنای املاک برده نشین پادشاه و نجبای بزرگ ایران ، به وسیله کشاورزانی اداره می شد که در روی زمین پادشاه زندگی می کردند و حق نداشتند آن را ترک کنند و انواع مالیات ها و عوارض و خراج ها نیز می پرداختند . قسمتی از اراضی کشور به معابد و شهرها اختصاص داشت و در این نقاط کانون های قوی از بردگان به وجود آمده بود .
هخامنشیان برای اداره کشور پهناور خویش ، قوانین مخصوصی وضع کرده بودند . این سیستم ، که از کشورهای متمدن شرق قدیم (مخصوصاً از آشوری ها ) اقتباس شده بود ، در زمان هخامنشیان تحت مطالعه قرار گرفت و تکمیل شد . در ساتراپی های تحت نظارت عالیه ساتراپ ، از یک طرف قدرت نظامی به ریاست دژبان ساخلوی محلی وجود داشت و از طرف دیگر مامورینی که عهده دار انجام امور مالیاتی ساکنین محلی بودند . یک عده بر ساکنین و کارکنان ریاست دارند و خود آنها هم مالیات جمع می کنند . عده دیگر فرمانده ساخلوهای مسلح هستند . چنانچه فرمانده به نحو کافی از کشور دفاع نکند ، رئیس بر ساکنین محل و مدیر امور کشاورزی گزارش می دهد که در اثر عدم وجود امنیت امکان کار کردن نیست و هرگاه دژبان ، امنیت و آسایش را تامین کند ولی اراضی در تحت کشت ، که در اختیار متصدی امور کشاورزی است ، چندان آباد و مسکون نباشد ، در این صورت دژبان این موضوع را گزارش می دهد . حکومت مرکزی با این سیستم نظارت و تفتیش دو جانبه سعی می کرد ایالات جداگانه را ، که در نقاط دور کشور متفرق بودند ، در اختیار داشته و عوایدی را که از آن ایالات به دست می آمد حفظ کند . ساخلوهای نظامی در کشورهای فتح شده پایگاه اصلی قدرت حکومت بودند . ساخلو از افراد مختلفی تشکیل شده بود ولی اهالی آن ایالتی که ساخلو در آنجا تشکیل شده بود در آن ساخلو شرکت نداشتند . در راس این ساخلوها غالباً افراد ایرانی قرار می گرفتند . اسناد معتبر و صحیحی مبین وجود چنین پادگانی ، که در یکی از استان های دوردست در جزیره الفانتین در منتها الیه جنوب مصر قرار داشته ، به دست ما رسیده است .
در حکومت آشور قسمت عمده مالیات ها از فرآورده ها اخذ می شد . مالیاتی که به شکل طلا و نقره جزیی از آن به خزانه پادشاه پرداخت می شد و قسمتی از آن بین نمایندگان و ماموران پادشاه تقسیم می گردید با آنکه پرداخت آن برای اهالی سخت و دشوار بود ، ولی فقط مالیات فرعی به شمار می رفت . در حکومت ایران بعضی از ساتراپی ها موظف بودند مالیات خودشان را به صورت نقره تقدیم خزانه پادشاه کنند . برای تمام کشور یک واحد پولی اجباری ( سکه دریک طلا) و همچنین سکه های نقره ای و مسی دیگری برای ساتراپی ها و شهرهای خودمختار دیگر وجود داشت . این موضوع در پیش رفت روابط و مبادلات کالایی و پولی شهرها اثر زیادی داشت .[۲۰۶]
مصر به هیچ وجه به آسیای مقدم احتیاجی نداشت ؛ زیرا هم گندم داشت و هم مواد خام و هم فرآورده های صنعتی . آسیای صغیر غربی از لحاظ اقتصادی به یونان بیش از بابل یا ایران احتیاج داشت و آسیای میانه با در دست داشتن منابع طبیعی از دیر زمان احتیاجی به وجود امپراتوری ایران در خود احساس نمی کرد . بیش از همه ، شهرهای فنیقیه به وجود یک چنین امپراتوری نیازمند بودند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...