۲-۱- مقدمه
در این فصل به بررسی مبانی نظری مربوط به پژوهش خواهیم پرداخت. در این راستا مباحث مربوط به مشارکت و مشارکت در تصمیم گیری و انگیزش شغلی را مورد مطالعه قرار داده و در ادامه پژوهش های صورت گرفته در داخل و خارج از کشور را بررسی خواهیم نمود.
۲-۲- بررسی مبانی نظری مرتبط با مشارکت در تصمیم گیری
۲-۲-۱- تعریف مشارکت
مشارکت درگیر شدن ذهنی و عاطفی کارکنان در موقعیت های گروهی است که آنان را بر می انگیزاند تا به هدف های گروه یاری رسانند و برای رسیدن به آن ها احساس مسئولیت کنند. در این تعریف سه اندیشه مهم جای دارد: درگیر شدن، یاری دادن و احساس مسئولیت کردن(ایمانی، ۱۳۹۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف- درگیر شدن ذهنی و عاطفی: پیش و بیش از هر چیز مشارکت به معنی درگیر شدن ذهنی و عاطفی است، و نه تنها فعالیت و تلاش عضلانی. منظور از درگیر شدن یک حالت روانشناختی است و نه یک وضعیت جسمانی. شخصی که مشارکت می کند به جای آن که به حالت «کار – درگیر» درآید، به وضعیت «خود – درگیر» دست پیدا می کند.
ب- برانگیختن برای یاری دادن: دومین پندار در مشارکت آن است که مشارکت کارکنان را به یاری دادن بر می انگیزاند، کارکنان اختیار پیدا می کنند تا سرچشمه های ابتکار و آفرینندگی خود را، همچنان که در نظریه پیش بینی می شود، به سوی هدف های سازمان بازگشایند. در چنین وضعی مشارکت از «موافقت» تفاوت پیدا می کند. مشارکت پدیده ای بیش از جلب موافقت درباره چیزی است که از پیش درباره آن تصمیم گیری شده است. بزرگترین ارزش آن دست یابی به خلاقیت و قدرت آفرینندگی همه کارکنان است.
ج – پذیرش مسئولیت: مشارکت، سرانجام کارکنان را بر می انگیزاند تا در فعالیت های گروه خود به پذیرفتن مسئولیت سوق داده شوند. این یک فرا گرد اجتماعی است که از راه آن افراد در سازمان به حالت «خود – درگیری» می رسند و می خواهند که سازمان در کارش کامیاب شود. هنگامی که آنان درباره سازمان خود سخن می گویند، از واژه «ما» و نه «آنان» استفاده می کنند. هنگامی که یک دشواری در کار می بینند می گویند این دشواری «ما» است و نه «آنان» (بهنام مرشدی، ۱۳۹۲).
با توجه به تعاریف فوق از مشارکت می توان گفت که: مشارکت عبارت است از درگیری ذهنی و عاطفی داوطلبانه یک شخص در موقعیت های گروهی مربوط به خود و سازمان خود که باعث ایجاد انگیزه در فرد جهت دست یابی به هدف های گروهی شده و باعث می شود که فرد در مسئولیت کار شریک شود.
۲-۲-۲- مشارکت از دیدگاه اسلام
مشارکت و مشورت، نظرجوئی و رایزنی در فرهنگ غنی اسلامی و تاریخ کهن ایرانی جایگاهی بس بالا و رفیع دارد و به مدد بکارگیری این شیوه در مدیریت و تصمیم گیری است که می توان به طریق صواب در انجام امور دست یافت و از میان راه های مختلف راه درست تر را برگزید و با یاری جستن از مشارکت و مشورت است که مخاطرات تصمیم گیری کاهش یافته، ضمانت اجرایی تصمیمات افزایش یافته، دامنه بصیرت و آگاهی مشورت کننده گسترده تر شده و روحیه کاری تقویت می گردد. علاوه براین با مشارکت دادن افراد در امور، بهتر می توان تفکر و شخصیت آنها را رشد داد. از این رو بررسی و مطالعه آیات و بیان ائمه معصومین علیهم السلام (قول، رفتار و تقریر) به روشنی بیانگر نگرش مثبت اسلام به مشارکت می باشد (اختری، ۱۳۷۴).
علما استدلال کرده اند که پیامبر خدا با آنکه از طریق وحی مستقیماً از خداوند دستور می گرفت، اجرای شوری را واجب نمود. بنابراین، پیروان آن حضرت ناگزیرند شوری را اجرا کنند، زیرا جایگزینی برای آن ندارند (در حالی که پیامبر داشت). از سیر تاریخ اسلام کاملاً روشن است که چگونه تصمیم های مهم بوسیله شورا گرفته می شد.
در قرآن شوری بین دو فریضه واجب یعنی نماز و زکات ذکر شده (سوری شوری آیه ۳۸ ) که نشان دهنده اهمیت مشورت می باشد. بدین صورت است که مشخص می شود چرا شوری و مشورت کردن با افراد و یا مشارکت دادن آنها در ارائه پیشنهادات در اسلام لازم و بلکه یک فریضه می باشد (افندی حسن، ۱۳۷۶). توانایی‌های‌ فکری‌ انسان‌ با توجه‌ به‌ گستردگی‌ اطلاعات‌ و وسعت‌ موضوعات‌، محدود است‌ و او به‌ تنهایی‌ قادر به‌تصمیم‌گیری‌ در همه‌ زمینه‌ها نیست‌. یک‌ مدیر هر قدر هم‌ آگاهی‌های‌ زیادی‌ داشته‌ باشد، باز هم‌ نمی‌تواند به‌ همه‌ ابعاد مسائل‌ پی‌ ببرد. اعتقاد به‌ محدودیت‌ فکری‌ انسان‌ موجب‌ آمادگی‌ مدیر برای‌ استفاده‌ از نظرات‌ دیگران‌ می‌شود. کسی‌ که‌ گمان‌ کند همه‌ چیز را می‌داند، نیازی‌ به‌ مشورت‌ با دیگران‌ نمی‌بیند و خود را از دستیابی‌ به‌ نظرات‌ و پیشنهادهای‌ خوب‌دیگران‌ محروم‌ می‌کند. یکی‌ از شعارهای‌ ژاپنی‌ها آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ یک‌ از ما به‌ خردمندی‌ همه‌مان‌ نیست‌ و ما می‌گوئیم‌: همه‌ چیز را همگان‌ دانند (علی آبادی،۱۳۷۷). هیچ‌ کس‌ به‌ تنهایی‌ و بدون‌ مساعدت‌ فکری‌ دیگران‌ نمی‌تواند به‌ نتایج‌ بزرگ‌ برسد. مشورت‌حالت‌ دو سیم‌ مثبت‌ و منفی‌ را دارد که‌ از برخورد آنها جرقه‌ ایجاد می‌شود. از برخورد دو فکر نیز فروغ‌ جدیدی‌ حاصل ‌شده‌ و انسان‌ راهنمایی‌ می‌شود. مشورت‌ و نظرخواهی‌ از انسان های‌ دانا و با تجربه‌ لازمه‌ حسن‌ انجام‌ خدمت‌ و مدیریت ‌می‌باشد (نبوی،۱۳۷۲). مشورت‌ به‌ مدیر یا فرد کمک‌ می‌کند تا راه‌ حل‌ مناسب‌ مشکلات‌ خود را بیابد. در واقع‌، بشر با مشاوره‌ به‌ خودکمک‌ می‌کند. بیشتر ز
یان هایی‌ که‌ به‌ انسان‌ و جامعه‌ وارد شده‌، در اثر عدم‌ مشورت‌ بوده‌ است (علامه، ۱۳۷۸)
.
در همه‌ جوامع‌، مشورت‌ یک‌ ضرورت‌ مهم‌ زندگی‌ اجتماعی‌ و یک‌ اصل‌ مدیریتی‌ است‌ و در اسلام‌ نیز یک‌ امردینی‌ (واجب‌) و یک‌ ضرورت‌ مهم‌ اجتماعی‌ است‌. شور و مشورت‌ از پایه‌های‌ مهم‌ حکومت‌ اسلامی‌ است‌ و در فرهنگ ‌اسلامی‌، هرگونه‌ تصمیمی‌ باید با مشورت‌ اتخاذ شود (علی آبادی، ۱۳۷۷).
قرآن کریم شورا و مشورت را به عنوان نمودی از ایمان معرفی و تأکید می کند که مسلمانان امور خود را براساس مشورت متقابل انجام دهند. (سوره شورا:آیه ۳۸)
خالق انسان ها آخرین فرستاده اش حضرت محمد(ص) را فرمان می دهد که با مردم مشورت نماید(وشاورهم فی الامر – قرآن).
فلسفه مشارکت از دیدگاه اسلام عبارتند از:

    1. فراهم آوردن موجبات رشد و پرورش انسان
    1. ایجاد مسئولیت و تعهد درونی در فرد
    1. به وجود آوردن محیط کاری مبتنی براعتماد متقابل بین مدیران و کارکنان
    1. حرمت گذاشتن به ارزش های والای انسانی و شخصیت دادن به افراد
    1. ایجاد وحدت و یکپارچگی و همدلی و صمیمیت در محیط های کاری(صوفی، ۱۳۹۰).

۲-۲-۳- مبانی فکری مشارکت
مبانی فکری مدیریت مشارکتی را می توان در تئوری دموکراسی، تئوری سوسیالستی و در تئوری نئوکلاسیک و انسان گرایان مدیریت یافت(صیا دی، ۱۳۹۲).
یکی از ارکان اصلی تئوری دموکراسی، مشارکت مساوی کلیه افراد در تمامی امور تصمیم گیری ها است. فرض اصلی در این تئوری آن است که هنگامی که دانش تک تک افراد با هم ترکیب شود و از آن به طور جمعی و یک جا استفاده شود، انسان می تواند با خردمندی و هوشیاری بیشتری تصمیم بگیرد. در مکتب سوسیالیسم، موضوع مشارکت در یک چارچوب وسیعتری و به عنوان یک مکانیسم و حربه ای در مبارزه با طبقه کارگر علیه کارفرما می باشد. و در مکتب نئوکلاسیک نیز مشارکتی یکی از عناصر اصلی سازمان و مدیریت به شمار می آید این مکتب برای فعل و انفعالات گروهی اهمیت قائل است و تأکید آن مدیریت مشارکتی غیر قابل انکار است(صادقی فرد و دیگران،۱۳۸۲). با مقایسه تئوری های سوسیالیسم و انسان گرایان می توان گفت که مشارکت از دیدگاه انسان گرایان همان توزیع قدرت در سازمان است و در واقع به دنبال پشتیبانی از مشارکت در امور و رشد و تحول آن ها در چارچوب سازمان است و معتقدند که مشارکت افراد در امور و در تصمیم گیری ها می تواند بریکپارچگی گروه های کاری بیفزاید، باعث تقویت روحیه کارکنان شود و تعهد بیشتری در آن ها نسبت به اهداف سازمانی ایجاد نماید. در حالی که در مکتب سوسیالیسم هدف از مشارکت کارمندان در تصمیم گیری می تواند منجر به تعهد سازمانی بیشتری گردد.
۲-۲-۴- سطوح مشارکت
پانسفورد و کارپینتر(۱۹۸۸) در کتاب خود یک جدول دو بعدی را پیشنهاد کرده اند که پنج سطح عمده مشارکت را شامل می گردد:

    1. مشارکت در سطح فردی که جنبه هایی از روابط بین فرد و سازمان استخدام کننده وی اشاره دارد.
    1. مشارکت در سطح عملیاتی که به تصمیمات گروه های رسمی کوچک در خصوص محیط و عملیات کاری انان اشاره دارد.
    1. مشارکت در سطح جمعی که به جنبه های عمده روابط جمعی بین سازمان و کارکنان آن اشاره دارد.
    1. مشارکت در سطح سازمانی که به استراتژی ها و طرح های عملیاتی اشاره دارد که در جهت نیل به سیاست ها و اهداف لحاظ می شود.
    1. مشارکت در سطح استراتژیک که به فرمول بندی و تعریف اهداف و سیاست های سازمانی اشاره دارد (والایی شریف، ۱۳۸۴)

۲-۲-۵- انواع مشارکت کارکنان
لارای[۲] (۱۹۸۹)، حلقه های کنترل کیفیت[۳]، گروه های کار خودمختار[۴]، مدیریت کیفیت جامع[۵]، مشارکت در مالکیت[۶]، مدیریت بر مبنای هدف[۷]، دموکراسی صنعتی[۸]، شوراهای مدیریت میانی[۹]، تصمیم گیری مشترک[۱۰]، مشارکت در فروش[۱۱]، مشارکت در آموزش[۱۲]، مشارکت در تحقیقات[۱۳]و نظام پیشنهادها[۱۴] از انواع مشارکت کارکنان در امور سازمان می باشد. روز به روز بر این تنوع افزوده می شود. همانطور که در سازمان های جدید افراد در گروه های مختلف بر روی یکدیگر تأثیر می گذارند و قلمرو خود و رهبران خود را نیز افزایش می دهند (بهنام مرشدی، ۱۳۹۲).
با توجه به گستردگی انواع مشارکت کارکنان در اینجا سعی شده است به نظام پیشنهادات پرداخته شود، چون دستیابی به اهداف سازمان همراه با بهروه وری و رشد وتعالی کارکنان از ویژگی های بارز نظام پیشنهادات می باشد. از نظام پیشنهادات باید به عنوان زمینه شکل گیری فرهنگ نخبه پروری و مؤثرترین روش حل و فصل مسائل سازمان تلقی داشت (تسلیمی، ۱۳۷۸).
۲-۲-۶- اجزای کلیدی برای مشارکت کارکنان
آموزش مستمر: این آموزش ها با هدف افزایش بلوغ روانی و مهارتی افراد صورت می پذیرد. چرا که سازمان ها می توانند مشارکت کارکنان را از طریق فراهم آوردن آموزش و توسعه برنامه هایی برای بهبود مهارت ها و دانش کارکنان تسهیل کنند.
قدرت: از موارد ضروری دیگر برای اجرای صحیح مشارکت کارکنان، اعطای قدرت به کارکنان به معنای مجهز کردن افراد با اختیارات برای تصمیم گیری است؛ چنان اختیاراتی که بتوانند تصمیمات مرتبط با کار مشتمل بر مسائلی از قبیل روش های کار، تعیین وظیفه، نتایج عملکرد، خدمات مشتری و انتخاب کارمند را در برمی گیرد.
اطلاعات: دسترسی به اطلاعات مناسب برای گرفتن تصمیمیات مؤثر حیاتی است. بنابراین می توان از طریق تهیه جریان اطلاعاتی لازم و آزادانه، مشارکت کارکنان را ترویج نمود.
پاداش: چهارمین جزء کلیدی برای مشارکت کارکنان پاداش است. پاداش ها می توانند اثر زیادی بر درگیر کردن کارمند در سازمان داشته باشند. فرصت های احترام انگیزشی از مشارکت می تواند برای کارکنان پاداش های درونی به بار آورد؛ مثل احساس شایستگی و فضیلت داشتن. همچنین پاداش های بیرونی مانند پرداخت و ترفیعات زمانی که مستقیماً با پیامدهای عملیاتی حاصل از مشارکت در تصمیم گیری مرتبط باشند، مشارکت را تقویت می کند.
البته باید توجه داشت که برای به کارگیری مطالب مذکور در سازمان های ایرانی نیاز به بستر و زمینه ای مناسب است و به نظر می رسد در این زمینه، بسترسازی فرهنگی در اولویت قرار می گیرد. چون فرهنگ جامعه ما دارای سه ویژگی قهرمان سالاری، فرمان سالاری و سنت سالاری است و از درون قهرمان سالاری همیشه استبداد سالاری پیدا می شود. تصویر اقتصادی چنین فرهنگی، تصویر فرهنگی سوسیالیسم اروپایی نیست. سوسیالیسم اروپایی به جای فرمان سالاری، سنت سالاری و قهرمان سالاری دادی انسان سالاری، علم سالاری و فن سالاری است. به همین جهت در کشور سوئد، قهرمانان عجیب و غریب دیده نمی شود و لذا برای ما خیلی تعجب آور است که پادشاه سوئد در کنار مردم دوچرخه سواری می کند. زیرا که ما عادت نداریم پادشاه را به غیر از یک قهرمان ببینیم. با توجه به این که فرهنگ سازمانی مجزای از فرهنگ جامعه نمی تواند باشد، رابطه سالاری، رویه سالاری و مدیر سالاری در سازمان ها به جای ضابطه سالاری، توسعه و بهبود سالاری و شایسته سالاری حاکم باشد، در نتیجه بستر مناسبی برای پیاده سازی مشارکت فرام نخواهد شد(صوفی، ۱۳۹۰).
۲-۲-۷- پیامدها و نتایج مشارکت

    1. مشارکت باعث ایجاد تعهد در کارکنان می شود.
    1. مشارکت باعث می شود که کارها با کیفیت بالایی انجام گیرند.
    1. مشارکت به عنوان عامل بروز شکوفایی افکار و ایده های تازه و به عنوان عامل تقلیل خطاهای احتمالی است.
    1. مشارکت انگیزش را نیرومند می سازد زیرا کارکنان احساس می کنند مورد پذیرش بیشتر سازمان هستند و در کارهای آن درگیرند.
    1. مشارکت کارکنان باعث افزایش کارآیی سازمان، رضایت از شغل ها، کاهش ضایعات و هزینه ها، تقلیل غیبت و نهایتاً موجب افزایش همکاری کارکنان می شود.
  1. مشارکت احساس مالکیت را فراهم می آورد یعنی انسان احساس می کند که سهمی در سازمان دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...