۵- تولید و ارائه ایده های جدید
۶- اعتماد متقابل در محیط کار
۷- محیط کاری راحت و اختیار در صرف کردن وقت به صلاحدید خود کارکنان
۸- داشتن روحیه تیمی در کار و حل مسایل
۹- فرهنگ مباحثه بی طرفانه و بدون خطوط قرمز(لاکسن و همکاران[۶۹]، ۲۰۰۰).
رهبری کارآفرینانه
مهمترین چالشی که کارآفرینان با آن مواجهند متقاعد کردن افراد دیگر جهت همراهی با آنهاست . این افراد می توانند یک جامعه سرمایه گذار و یا خود افراد درون سازمان باشند ، در مراحل پس از تولید و تجاری سازی ایده ، کارآفرین با جامعه بزرگتری به نام بازار و مشتریان بالقوه و بالفعل مواجه است و این ارتباط به دلیل جدید بودن محصول فراتر از ارتباط بازاریابان و مدیران فروش با مشتریان است(کوراتکو و دونالد[۷۰]،۲۰۰۷).
از طرفی ریسک بالا ویژگی دیگری برای رهبری کارآفرینانه به شمار می رود ، برای کارمند بدترین اتفاق اخراج شدن است ، اما بدترین حالت برای کارآفرینان از دست دادن خانه ، اعتبار فردی ، روش زندگی و همچنین تخریب ارتباطات می باشد خانوادگی است. البته ریسک مالی کارآفرینی نیز بسیار بیشتر از مدیریت یک کسب و کار سرپا منبع ریسک هم در نوع فعالیت کارآفرینی می باشد و هم در ساختار سرمایه شرکت های نوپا ، چراکه بیشتر کارآفرینان از سرمایه های خود یا نزدیکان استفاده می کنند و گرفتن وام در ابتدای کسب و کار ریسک و سختی های خاصی به دنبال دارد(راچل بردز[۷۱]،۲۰۱۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هدف رهبری کارآفرینانه
وقتی کارآفرینان قادر به فروش ایده هایشان می گردند تبدیل به رهبر میشوند. هدف از رهبری کارآفرینانه عبارتست از :
الهام بخشی
انگیزش سریع یک گروه صاحب ایده های جدید
هدایت آنها در تبدیل این دیدگاه مشترک به واقعیت است(دونالد و کوراکتو،۲۰۰۷).
تفاوت رهبری کارآفرینانه با با سایر رهبری ها
رهبری کارآفرینانه پنج تفاوت عمده با رهبری کسب و کار های دیگر دارد :
– جهت دهی استراتژیک
– کشف فرصت ها
– جمع آوری منابع
– کنترل منابع
– ساختار مدیریتی
این تفاوت ها ناشی از یکسان بودن یا حداقل اشتراک زیاد میان نقش های مدیر ، مالک و کارآفرین در کسب و کارهای نوپا می باشد. در ادامه با تعریف چند واژه در زمینه رهبری کارآفرینانه به بررسی ویژگی های مطلوب برای رهبران کارآفرین پرداخته می شود(دونالد و کوراکتو،۲۰۰۷).
شخصیت رهبری کارآفرین
ریسک[۷۲] ، شخصیت کارآفرینانه یا فاکتور کارآفرینی در شخصیت بیانگر ابعاد پیش فعال پذیری و نوآوری می باشد و یک سازمان کارآفرین بیش از هر چیز نیازمند یک رهبر با ویژگی ریسک پذیری می باشد(کوین و اسلیون[۷۳]،۱۹۹۱).
آینده نگر بودن و داشتن چشم انداز : چشم انداز برای شخص کارآفرین بویژه برای یک رهبر کارآفرین کاملا شفاف و خالی از هر گونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می باشد. داشتن چنین چشم اندازی به رهبر کارآفرین کمک می کند تا حرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد. علاوه بر این ، چشم انداز قابل انتقال ، دیگران را نیز در طی مسیر همراه و مددیار او می نماید(بام و لوک[۷۴]، ۲۰۰۴ و کرالند و همکاران[۷۵]،۲۰۰۰).
مصمم بودن : عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگی های بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می کند. کارآفرینان مصمم از ایده های جدید و فرصت ها و پیشنهادهای شغلی دیگر چش مپوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده اند پایبند می مانند. این قطعیت کارآفرین را طی فرایند راه اندازی از هر گونه شک و تردید و دودلی مصون نگاه می دارد تا حدی که مخالفت نزدیکان و آشنایان نیز نم یتواند در اراده ی آنان خللی وارد نموده بلکه دو دلی دیگران نیز تحت تاثیر این قطعیت برطرف می شود(اینزلی و همکاران[۷۶]،۲۰۰۳).
تمرکز : برای این که کارآفرین از انجام موفقیت آمیز تمام طرح و برنامه ها و جزئیات کار مطمئن باشد، لازم است که در تمام لحظات با تمرکز بر چشم انداز ، همه ی انرژی ، وقت و سایر منابع را حول این هدف مصروف نماید(کوراتکو و هودگیتز، ۲۰۰۷).
انگیزش : نیاز خودشکوفایی یکی از مهم ترین انگیزه های کارآفرینان در محقق کردن چش مانداز خود است. نتیجه ی این نیاز قوی این است که در مسیر حرکت به سوی هدف ، هر چیز دیگری در اولویت پایین تری قرار می گیرد. در روابط شخصی ، علایق خارج از این چشم انداز و یا پروژه های با سود مالی زیاد ، همه از مواردی هستند که در مقایسه با هدف ، اولویت پایین تری خواهند داشت. البته سود مالی به ندرت انگیز هی کارآفرینان قرار می گیرد چرا که پول به تنهایی نمی تواند انگیزه ی انجام تمام زحماتی باشد که در شروع یک فعالیت کارآفرینانه لازم است ، هر چند که معیار خوبی برای اندازه گیری موفقیت فعالیت کارآفرینان است(کوراتکو و هودگیتز، ۲۰۰۷).
وقف و از خودگذشتگی : کارآفرینان همه ی زندگی خود را وقف کار نموده اند. بسیار سخت کوش هستند و پشتکار آنان مثال زدنی است. در حقیقت آنان از کار در راستای هدف خود لذت م یبرند. داشتن چش مانداز روشن و ترکیب آن با خوش بینی و ریسک پذیری کارآفرینانه، تعلق خاطر به کار را در آنان پدید می آورد(دونالد و کوراکتو،۲۰۰۷).
منظر کارآفرینانه[۷۷] و رهبری کارآفرینانه
نمودار منظر کارآفرینانه در یک سازمان تعداد اتفاقات کارآفرینانه در بازه ای از زمان در محور افقی (شامل ارائه محصول جدید ، استراتژی جدید ، خدمات یا روش های جدید ، نقشه-بازار جدید) و میزان کارآفرینانه بودن آن ها در محور عمودی است که می تواند نمودار زنگوله ای یا شبه نمایی یا خط صفر باشد. به عنوان مثال در یک سازمان دولتی و دیوان سالار که عمدتا مرکز هزینه بوده و مدیریت آن دغدغه ی نوآوری را ندارد هیچ اتفاق کارآفرینانه ای نمی افتد و منظر کارآفرینانه ی این سازمان خطی برابر با صفر می باشد. منظر کارآفرینانه را در مراحل اولیه شکل گیری سازمان می توان بهجای کل سازمان برای رهبر سازمان در نظر گرفت(دونالد و کوراکتو،۲۰۰۷).
شکل منظر کارآفرینانه در یک فرد به چند عامل بستگی دارد ، درجه ریسک سازمان اعم از ریسک مالی، ریسک شغلی و روانی سازمان و فعالیت های آن که به کارکنان تحمیل می گردد و رهبر سازمان بیش از بقیه افراد پذیرای این ریسک می باشد. خصوصیات روانی و شخصیتی افراد مانند مغرور بودن ، کنترل کنندگی ، بی اعتمادی نسبت به محیط ، نیاز به موفقیت و خوش بینی زیاد از حد نیز نقش به سزایی در بالا بردن کیفیت و کمیت اتفاقات کارآفرینانه (منظر کارآفرینانه) در زندگی افراد دارد و در حالت برابری فرصت های کارآفرینانه افرادی با این خصوصیات کنش های کارآفرینانه ی بیشتری بروز می دهند. با توجه به نقش های زیادی که کارآفرین در ابتدای شکل گیری کسب و کار دارد و تنوع مهارتی ان ها و با در نظر گرفتن توانایی های محدود هر فرد در ایفای نقش های گوناگون استرس کارآفرینانه را می توان بررسی نمود ، استرس کارآفرینانه حالت روانی کارآفرینان تنها در مواجهه با گروه های متنوع در کسب و کار می باشد و در صورت عدم وجود توانایی رهبری کارآفرینانه و همسو سازی گروه های مختلف می تواند به یکی از بزرگترین چالش های کارآفرینی مبدل شود. منظر کارآفرینانه قوی در یک فرد توانایی رهبری بالایی بوجود می آورد و او را در مواجهه با استرس کارآفرینانه تقویت می نماید ، همچنین وجود یک منظر قوی کارآفرینانه در فرد توانایی رویا پردازی و طرح ریزی یک چشم انداز خیره کننده از ادامه کسب و کار را در او قوت می بخشد(بوتنر و آکنده[۷۸]،۱۹۹۲).
رهبری کارآفرینانه و خلاقیت سازمانی
در یک طبقه بندی استراتژی های رهبری نوآورانه به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- جسارت سازمان[۷۹]: در این استراتژی یک کسب و کار جدید به سازمان اضافه می شود و می توان در سه سطح داخلی ( مانند اضافه کردن یک سالن تولید به سازمان) ، خارجی (مانند خرید یک کارخانه در حال کار) و همکاری با یک سازمان دیگر از آن استفاده نمود.
۲- کارآفرینی استراتژِیک : در این استراتژی یک سازمان نسبتا کوچک برای رقابتی شدن و گسترش برنامه ای را دنبال می کند تا از طریق ارائه یک محصول بستر را برای ارائه محصول بعدی بسازد و در نهایت بدون تکیه بر بدهی و سرمایه های خارج از سازمان محصولات ، بازار ، ساختار یا مدل تجاری خود را بازسازی کرده و گسترش دهد(دونالد و کوراکتو،۲۰۰۷).
چالش اصلی رهبری کارآفرین در درون سازمان بوجود آورد بازار داخلی برای ایده ها کارکنان است تا هم سازمان از نوآوری منتفع شود و هم نیرو های خلاق در سازمان باقی بمانند . سبک رهبری مشارکتی برای این امر مناسب است. خلاقیت به عنوان به کارگیری توانایی های ذهن برای ایجاد فکر یا مفهوم جدید شناخته می شود ، نوآوری معرفی و کاربرد آگاهانه ایده ها برای طراحی وارایه محصولات ، یا فرآیندی جدید است که منجر به تامین نیاز افراد ، گروه ها سازمان ها ، یا اجتماع می شود. در ارتباط میان سبک رهبری و نوآوری در سازمان خلاقیت تیم های سازمانی نیز موثر است ، چرا که رهبری فقط می تواند با بوجود آوردن جو مناسب خلاقیت در سازمان ظرفیت خلاقیت را بوجود آورد و استفاده از این ظرفیت و انجام نوآوری در سازمان به میزان استعداد کارکنان در استفاده از این جو بستگی دارد. همچنین وسعت سازمان تاثیر کنترلی بر این رابطه دارد و با ایجاد تنوع مهارت تاثیر افزایشی و با سخت شدن هماهنگی سازمانی تاثیر کاهشی بر خلاقیت سازمانی می گذارد(مینگ هوی[۸۰]، ۲۰۰۷).
چشم انداز کارآفرینانه و رهبری کارآفرینانه
سبک رهبری مشارکتی با ایجاد رضایت درونی کارکنان می تواند جو بهتری برای خلاقیت در سازمان برقرار نماید اما تاثیر سبک رهبری مشارکتی بر سازمان بیش از این است . اگر دورنمای سازمان که با مسئولیت رهبر تدوین می گردد مورد قبول کارکنان بوده و با مشارکت آن ها هدف گذاری صورت گیرد کارکنان به علت منافع شخصی و اهداف مشترک خود با سازمان یکسو می گردند(دونالد و کوراکتو،۲۰۰۷).
چشم انداز کارآفرینانه تفاوت ظریفی با چشم انداز یک سازمان معمولی دارد. در ابتدا سازمان مساوی با فرد کارآفرین است ، پس او باید بقیه را متقاعد کند در جهت نیاز هایش )چشم انداز اولیه( حرکت کنند . چشم انداز کارآفرینانه در حقیقت دیدگاه کلی و جزئی کارآفرین نسبت به تفاوت حال و آینده ی مطلوب است و معمولا خوشبینانه ، خواستنی ، چالشی ، شفاف ، مختصر ، هدفگرا ، نوآورانه و عملیاتی است تا بتوان با بیان آن دیگر ذینفعان را با کارآفرین همسو نمود(روزنبالت و لازارویتز[۸۱]،۲۰۰۹).
قابلیت های رهبری کارآفرینانه
قابلیت های رهبری کارآفرینانه را می توان مطابق شکل زیر بر اساس دو قابلیت تعریف نمود.
قابلیت های رهبری کارآفرینانه
قابلیت های شخصی
قابلیت های عملکردی
شکل ۲-۱ : ابعاد اصلی قابلیت های رهبری کارآفرینانه
صلاحیت عملکردی به عنوان شایستگی مشتمل بر چهار بعد تعریف شده عبارتند از:
قابلیت های عملیاتی،
قابلیت ها در امور مالی،
قابلیت ها در بازاریابی،
قابلیت ها در منابع انسانی.
که در بعد منابع انسانی، قابلیت های رهبری کارآفرینانه خود به چهار دسته به شرح ذیل تقسیم بندی می گردند: تامین نیروی کار، ترغیب یا پاداش، تفویض اختیار و واگذاری کنترل و فرهنگ سازمانی.
مجموعه دوم از شایستگی ها و یا قابلیت ها، شامل رهبری کارآفرینی به عنوان شایستگی های شخصی (قابلیت های فردی) مطرح شده است.
قابلیت های فردی کمتر ملموس شده و صلاحیت غیر کاربردی تعریف می گردد که به رهبری فردی مربوط می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...