• ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۵، ص۱۲۴٫ ↑
  • «…کلیدهاى آن بر گروه نیرومند هم گرانبار بود». (قصص: ۷۶) ↑
  • ر.ک ابوجعفرمحمد بن جریرطبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن،ج۲۰، ص۶۹؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۵، ص ۱۳۷٫ ↑
  • ر.ک ابوجعفرمحمد بن جریرطبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن،ج۲۰، ص۶۹ به نقل از ضحاک؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۵، ص ۱۳۷٫ ↑
  • «…ما که گروهى [نیرومند]هستیم». (یوسف: ۸) ↑
  • ر.ک سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۶، صص۷۵-۷۶٫ ↑
  • «و از آنچه دیوان در [روزگار] پادشاهى سلیمان مى‏خواندند پیروى کردند…». (بقره: ۱۰۲) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۱، ص ۹۷٫ ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۳۹٫ ↑
  • «…و اگر این نکنى پیام او را نرسانده باشى…» (مائده: ۶۷) ↑
  • سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۶، ص ۴۳٫ ↑
  • «…او از خاندان تو- خاندان نبوّت- نیست، او [را] کردارى ناشایسته است‏…». (هود: ۴۶) ↑
  • ر.ک ابوجعفرمحمد بن جریرطبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن،ج‏۱۲، ص۳۱؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۳، ص۳۳۶٫ ↑
  • سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۳۵٫ ↑
  • «و هر آینه آن زن آهنگ او کرد، و اگر نه آن بود که او برهان پروردگار خویش بدید آهنگ وى کرده بود…». (یوسف: ۲۴) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۴، ص۱۳-۱۴٫ ↑
  • سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۱، ص۱۳۰٫ ↑
  • همان، ج۱۱، ص۱۳۱٫ ↑
  • «براى آن است تا [عزیز] بداند که من در نهان به او خیانت نکرده‏ام«. (یوسف: ۵۲) ↑
  • عبدالرحمان بن محمد[ابن ابی حاتم]، التفسیر القرآن العظیم، ج۷، ص۲۱۵۸؛ ابوجعفر محمدبن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۲؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۴، ص ۱۴٫ ↑
  • سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۲۰۵٫ ↑
  • «حجّ و عمره را براى خدا تمام به جاى آورید…». (بقره: ۱۹۶) ↑
  • ر.ک سیدمحمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، صص ۹۲-۹۱٫ ↑
  • «طلاق- طلاق رجعى که در آن شوهر به زن باز تواند گشت- دو بار است. پس از آن به نیکویى نگاه‏داشتن یا به نیکى رهاساختن…». (بقره: ۲۲۹) ↑
  • ر.ک اسماعیل بن عمرو دمشقی[ابن کثیر] ، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۴۶۰؛ حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، چاپ اول، (قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۸ق)، ج۱۴، ص۴۷۶٫ ↑
  • «و کسانى را که در راه خدا کشته شدند مرده مپندار، بلکه زندگانند…». (آل عمران: ۱۶۹) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۲، صص ۹۵-۹۶٫ ↑
  • ر.ک محمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۷۲٫ ↑
  • «…و آنچه از جانوران شکارى- سگان شکارى- که تعلیم داده‏اید…». (مائده: ۴) ↑
  • ر.ک محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج‏۱، ص۲۹۳؛ سیدهاشم بحرانی،البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، ص۲۴۹٫ ↑
  • «از آنچه خداوند به شما آموخته به آن سگان آموخته باشید». (مائده: ۴) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۲، ص ۲۶۰٫ ↑
  • «و بدانید که هر چه به چنگ آرید، پس پنج یک آن براى خداى و پیامبر و خویشان [پیامبر] … است». (انفال: ۴۱) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۳ ،ص ۱۸۶٫ ↑
  • ر.ک محمد بن مسعود عیاشی،کتاب التفسیر، ج۲، ص۶۱٫ ↑
  • ر.ک محمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۹، ص۱۰۵٫ ↑
  • «و این آگهى و هشدارى است از خداى و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر…». (توبه: ۳) ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۳، ص۲۱۲٫ ↑
  • ر.ک سیدهاشم بحرانی،البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، ص۷۳۲٫ ↑
  • ر.ک محمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۹، ص۱۸۰٫ ↑
  • بحرانی از فضیل بن عیاض از امام صادق علیه السلام روایت کرده که گفت: من از آن حضرت از حج اکبر پرسش کردم. فرمودند: تو در این باره چیزى شنیده‏اى؟ عرض کردم آرى حدیثى دارم، و آن این است که ابن عباس گفته است: حج اکبر عبارتست از روز عرفه، به این معنا که هر کس روز عرفه تا طلوع آفتاب روز عید قربان را درک کند حج را درک کرده، و هر کس دیرتر برسد حج آن سال از او فوت شده، پس شب عرفه، هم براى قبل و هم براى بعد قرار داده شده. دلیل بر این قول هم این است که کسى که شب قربان تا طلوع فجر را درک کند حج را درک کرده و از او مجزى است، هر چند وقوف در روز عرفه را نداشته. امام صادق علیه السلام فرمود: امیر المؤمنین فرموده حج اکبر روز قربان است، و احتجاج کرده به آیه قرآن که مى‏فرماید:Cفَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍB و این چهار ماه عبارت است از بیست روز از ذى الحجه و تمامى محرم و صفر و ربیع الاول و ده روز از ربیع الآخر، و اگر روز حج اکبر روز عرفه باشد آن گاه تا روز دهم ربیع الآخر چهار ماه و یک روز مى‏شود و حال آنکه قرآن فرموده مهلت کفار از روز حج اکبر چهار ماه است. و نیز استدلال کرده‏اند به آن آیه دیگر که مى‏فرماید:Cوَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِBو سپس فرموده که اعلام کننده در آن روز من بودم. پرسیدم: پس معناى کلمه” حج اکبر” چیست؟ فرمود: از این جهت بزرگترین حج نامیده شد که در آن سال هم مسلمانها به زیارت خانه خدا رفتند، و هم مشرکین، و بعد از آن سال بود که دیگر زیارت کردن کفار ممنوع شد. (سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، ص۷۳۲) ↑
  • ر.ک محمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۹، ص۱۸۰٫ ↑
  • ر.ک علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، چاپ چهارم، (سید طیب موسوی جزایری، قم: دارالکتب، ۱۳۶۷ش)، ج‏۲، صص ۲۳۹-۲۴۲٫ ↑
  • ر.ک جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۵، صص ۳۱۵-۳۱۶٫ ↑
  • ر.ک محمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۷، ص۲۱۴؛ علامه، به عنوان نمونه به روایتی که امام صادق علیه السلام از پدرش نقل کرده، اشاره می کند که می فرماید:«إن أیوب (علیه السلام) مع جمیع ما ابتلی به لم تنتن له رائحه، و لا قبحت له صوره، و لا خرجت منه مده من دم، و لا قیح، و لا استقذره أحد رآه، و لا استوحش منه أحد شاهده، و لا تدود شی‏ء من جسده، و هکذا یصنع الله عز و جل بجمیع من یبتلیه من أنبیائه و أولیائه المکرمین علیه. و إنما اجتنبه الناس لفقره و ضعفه فی ظاهر أمره، لجهلهم بما له عند ربه تعالى من التأیید و الفرج». (هیچ یک از ابتلائات ایوب علیه السلام عفونت پیدا نکرد، و بدبو نشد، و نیز صورتش زشت و زننده نگردید، و حتى ذره‏اى خون و یا چرک از بدنش بیرون نیامد، و احدى از دیدن او تنفر نیافت و از مشاهده‏اش وحشت نکرد، و هیچ جاى بدنش کرم نینداخت، چه، رفتار خداى عز و جل در باره انبیا و اولیاى مکرمش که مورد ابتلایشان قرار مى‏دهد، این چنین است. و اگر مردم از او دورى کردند، به خاطر بى پولى و ضعف ظاهرى او بود، چون مردم نسبت به مقامى که او نزد پروردگارش داشت جاهل بودند، و نمى‏دانستند که خداى تعالى او را تایید کرده، و به زودى فرجى در کارش ایجاد مى‏کند.(سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، صص۶۶۳-۶۶۴) ↑
    • برای مشاهده نمونه های دیگر رجوع کنید به: محمدحسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۹۸/ج‏۷، ص۳۱۰/ ج‏۱۳، ص ۲۸۳٫ ↑
    • (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • «و از آنچه دیوان در [روزگار] پادشاهى سلیمان مى‏خواندند پیروى کردند…». (بقره: ۱۰۲) ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...