مینوچا و پتر[۳۸](۲۰۱۲) نیز بیان می‌کنند شبکه‌های اجتماعی با ایجاد تعداد زیادی ارتباط به منظور به اشتراک‌گذاری اطلاعات با شبکه‌ها یا زیرمجموعه آن‌ها تعریف می‌شوند. اگرچه ارتباطات یک به یک در شبکه‌های اجتماعی برخط امکان‌پذیر است، فعالیت اصلی درگیر شدن با اعضای شبکه در مقیاس بالاتر می‌باشد.
رحمانزاده (۱۳۸۹) در مقاله خود می‌نویسد شبکه‌های اجتماعی از گروه‌هایی عموماً فردی یا سازمانی تشکیل شده که از طریق یک یا چند نوع از وابستگی‌ها به هم متصل‌اند و در بستر یک جامعه اطلاعاتی پیچیده، کارکرد مؤثر شبکه همگرا را تصویر می‌کنند و موفقیت و محبوبیت روزافزون آنها به دلیل داشتن رنگ و بوی اجتماعی است.
به گفته (بتولی ۱، ۱۳۹۲) شبکه‌های اجتماعی، ساختاری اجتماعی هستند که ممکن است شکل‌ها و شاخص‌های زیادی را بپذیرند. تحولات فناورانه و فنی سال‌های اخیر، تولید شبکه‌های اجتماعی انسانی – به شکل دیجیتالی- را ممکن ساخته است. در نتیجه این پشتیبانی، کاربران می‌توانند با افرادی ارتباط برقرار کنند که به علت موانع اجتماعی و منطقه‌ای، برقراری ارتباط با آن‌ها مشکل است.
واقعیت آن است که بیشتر مردم از شبکه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط سریع و ارتباط با دوستانشان استفاده می‌کنند. علاوه بر آن، یک فضای اجتماعی برخط به آن‌ها اجازه می‌دهد درکنار دیگران سرمایه اجتماعی ایجاد کنند (الیسون و همکاران،۲۰۰۷). سرمایه اجتماعی به منابعی اطلاق می‌شود که از ارتباطات بین انسان‌ها به دست می‌آید و به افراد اجازه می‌دهد به دیگر اعضای شبکه‌هایی که به آن‌ها تعلق دارد نزدیک شود. این منابع می‌توانند شکل اطلاعات، رابطه یا ظرفیت برای سازماندهی را به طور سودمندی به خود بگیرند (کارول،۲۰۱۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در دهه ۱۹۸۰ رابرت متکالفه[۳۹] در نظریه‌ای بیان‌کرد که ارزش یک خدمت برای کاربر بخشی از جذر تعداد کاربرانی است که از آن خدمت استفاده می‌کنند. هندلر و گلبک (۲۰۰۷) بحث می‌کنند که قانون متاکالفه برای توضیح رشد بسیاری از فناوری‌ها مانند تلفن همراه، فکس و نرم‌افزارهای اینترنتی و به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی برخط استفاده شده‌است. بنابراین می‌توان گفت که شبکه‌های اجتماعی برخط نه‌تنها تعامل کاربران را آسان‌تر می‌کنند، بلکه در این کار ارزش نیز ایجاد می‌کنند و باعث مشارکت بیشتر کاربران فعلی و ترغیب دیگر افراد به استفاده از این سایت‌ها می‌شوند. با در نظر گرفتن تئوری فوق و تکامل فعلی شبکه‌ها‌ی‌اجتماعی، می‌توان نتیجه‌گرفت که کاربران از این شبکه‌های اجتماعی ارزش کسب می‌کنند، که این خود سرعت رشد این سایت‌ها را توضیح می‌دهد (فریرا، ۲۰۰۹).
شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به منظور میزبانی وقایع، بحث‌ها، نقدها، جمع آوری منابع، پشتیبانی دوره‌ها، فراهم آوردن فضایی برای بحث درباره‌ایده‌ها، یادگیری، مشاوره و ایجاد فرصت برای برقراری ارتباطات جدید و دسترسی به اطلاعات استفاده شوند (کونل، گلری و کلور، ۲۰۱۱).
امکانات کلی شبکه‌های اجتماعی شامل: ایجاد پروفایل شخصی، فرستادن درخواست دوستی و ارتباط با دیگر افراد، مدیریت لیست دوستان، جستجو و دعوت آن‌ها از طریق پست الکترونیک، فرستادن انواع پیام، انتشار عکس و به اشتراک‌گذاری با دیگران می‌باشد (کلنریچ و سوری،۲۰۱۲). علاوه بر آن برخی شبکه‌های اجتماعی امکان به اشتراک‌گذاری ویدئو، گفت‌گوی برخط، ساخت وبلاگ و… را نیز دارند. همچنین برخی از این شبکه‌های اجتماعی مخصوص تلفن همراه هستند و برخی دیگر تلفن همراه را نیز پشتیبانی می‌کنند. بسیاری از این سایت‌ها افراد را از منطقه یا زبانی خاص مورد هدف قرار می‌دهند. بعضی دیگر نیز برای مذهب، جنسیت، حزب و دیگر دسته بندی‌های هویتی ساخته می‌شوند. برخی از شبکه های اجتماعی نیز برای علایق مشترک فضا ایجاد می‌کنند (ردموند،۲۰۱۰). به گفته (بتولی۱، ۱۳۹۲) شبکه‌های اجتماعی می‌توانند علاوه بر کارکرد سیاسی، کارکرد آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و خصوصاً علمی-پژوهشی نیز داشته‌باشند.
بر طبق آماری که سایت استتیکزبرین[۴۰] در جولای ۲۰۱۴ منتشر کرده‌است، ۵۸% کل افراد جهان از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. در این سایت آمار استفاده از شبکه‌های اجتماعی به تفکیک سن، دقیقه و ساعت استفاده و نیز ۱۰ کشور پر استفاده‌تر، مشخص شده‌است.
مزایای استفاده از شبکه‌های اجتماعی
مزایای‌ زیادی برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی ذکر شده است که از این بین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
– آموزش رسمی و غیررسمی مهارت‌ها
شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک محیط برای به اشتراک‌گذاری محتوا و ایجاد/حفظ روابط آموزشی، که قابلیت یادگیری و آموزش توسط خود فرد را تسهیل می‌کنند، نقش دارند (کولین و همکاران، ۲۰۱۱). شبکه‌های اجتماعی می‌توانند یادگیری و رشد مهارت‌ها را نسبت به محیط‌های آموزش رسمی به وسیله پشتیبانی از یکدیگر آسان‌تر کنند (جنکینز،۲۰۰۹). فراتر از مزایای قابل‌توجه آموزشی، تحقیقات نشان داده که شبکه‌های اجتماعی از علاقه به آموزش غیررسمی و نیازهایی مانند بازاریابی برخط، فناوری اطلاعات پیشرفته و تولید محتوای خلاقانه، همچنین روش‌های تربیت فرزند برای پدر و مادرهای جوان حمایت می‌کنند (نوتلی و تاچی، ۲۰۰۹). علاوه بر این، دانش و مهارتی که انسان‌ها در حال یادگیری از طریق شبکه‌های اجتماعی هستند، به طور مستقیم به “وب مشارکتی” مرتبط است که در آن محتوا توسط کاربر تولید شده و بخشی جدایی‌ناپذیر در مدل کسب‌وکار به سرعت در حال توسعه است که روی شبکه‌های اجتماعی، خلاقیت و دانش کاربرانش سرمایه‌گذاری می‌کند و این به این معناست که از مدل‌های جدید کسب‌وکار انتظار ظهور می‌رود. این امر باعث شده‌است که ادعا شود آموزشی که از طریق شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی محقق می‌شود، تأثیر مستقیم بر آینده اقتصادی آنان دارند (نوتلی، ۲۰۰۹).
جیکوبسون و فورسته[۴۱](۲۰۱۱) نیز بیان می‌کنند همین‌طور که شهرت این سایت‌ها افزایش می‌یابد، اساتید بیشتری از آن‌ها برای آموزش موفق‌تر به نسل بعدی دانشجویان استفاده می‌کنند.
– خلاقیت
شیوه‌های به اشتراک‌گذاری محتوای خلاقانه (مانند بلاگ‌ها، انیمیشن‌ها، ویدئوها، تصاویر و کُلاژ دیجیتال) بخش به طور فزاینده جداناپذیری از زندگی ارتباطی جوانان را تشکیل داده و نقش مهمی در رشد احساس هویت آن‌ها بازی می‌کند. تولید محتوای خلاقانه و به اشتراک‌گذاری آن، افراد جوان را از طریق توسعه سواد و مهارت‌های فنی، افزایش انگیزه، ارزش دادن به خود، پرورش خلاقیت، تشویق به اکتشاف و آزمایش و تقویت جنبه‌های هویتی مانند قومیت یا زمینه‌های فرهنگی که تمام این‌ها از کلیدهای پیش‌بینی رفاه هستند، حمایت می‌کند (نوتلی و تاچی، ۲۰۰۵).
– هویت فردی و خوداظهاری
شبکه‌های اجتماعی به طور فزاینده‌ای درخصوص اظهار هویت مهم‌اند. این بیان تنها یک تعریف نیست، اما از نقش مهم ارتباط با هم‌رده‌ها حمایت می‌کند (بوید، ۲۰۰۷). از آنجا که شبکه‌های اجتماعی اساساً انعطاف‌پذیرند، افراد جوان از آن‌ها برای انجام آزمایش و نیز برای مشروعیت بخشیدن به هویت سیاسی، قومی و فرهنگی خود استفاده می‌کنند (هیلر و هریسون، ۲۰۰۷).
– تقویت روابط بین‌فردی
داشتن روابط بین‌فردی مثبت یکی از عناصر داشتن سلامت روانی است (هارتاپ و استیونز، ۱۹۹۹). استفاده از اینترنت، به طورکلی، برای تقویت روابط بین‌فردی انسان‌ها ایجاد شده‌است (بسلی، ۲۰۰۸). بیشتر تحقیقات روی نقش شبکه‌های اجتماعی در کسب و استحکام روابط فعلی متمرکز شده‌اند. اما برای بسیاری از افراد جوان، به ویژه مهاجران یا کسانی که از لحاظ اجتماعی تنهاتر هستند، روابط برخط فرصت چشمگیری در روابط اجتماعی، ابتدا به طور برخط و سپس در فضای حقیقی، ایجاد می‌کنند (والکن برگ و پیتر و اسکوتن، ۲۰۰۶).
– احساس تعلق و هویت جمعی
شبکه‌های اجتماعی نقش چشمگیری در شکل‌گیری اشکال جدید “هویت جمعی” دارند. مطالعات نشان می‌دهد شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به افراد جوان کمک کند تا از دیگران یاد بگیرند و احساس تعلق به یک جامعه بزرگتر داشته باشند (هیلر و هریسون، ۲۰۰۷). این احساس تعلق داشتن و پذیرفته‌شدن می‌تواند بدان معنی باشد که افراد جوانی که نسبت به تنهایی آسیب پذیرترند، اغلب تا مدت‌ها بعد از بین رفتن انگیزه اولیه خود عضو یک جامعه برخط باقی می‌مانند (ریچاردسون و ترد، ۲۰۱۰).
– ساختن و محکم کردن اجتماعات
تحقیقات نشان می‌دهد شبکه‌های اجتماعی می‌تواند یک احساس متصل بودن، در جمع بودن و تعلق را ایجاد کند. فرصت اظهار خلاقیت، جستجو و آزمایش و تولید و مصرف محتوای برخط یک راه اصلی در ساخت و استحکام‌بخشیدن به جوامع توسط شبکه‌های اجتماعی است. یک جامعه برخط “گروهی از اشخاص یا سازمان‌ها هستند که به طور موقت یا دائمی از طریق واسطه الکترونیکی به منظور تعامل درباره یک مشکل رایج یا علایق مشترک دور هم جمع می‌شوند.” (پلنت، ۲۰۰۴)
– تعامل مدنی و مشارکت سیاسی
شبکه اجتماعی فضایی جدید برای تعامل مدنی و مشارکت سیاسی شامل به اشتراک‌گذاری اطلاعات و مهیا کردن شبکه‌هایی برای مجهز کردن پست الکترونیک، محتوای تولید شده توسط کاربر و دیگر ویژگی‌های شبکه‌ای ایجاد می‌کند. خدمات شبکه‌های اجتماعی برای یافتن اینکه دیگران چه می‌کنند، از طریق ارتباط با دیگر افراد با علایق مشترک یا انتشار اطلاعات درباره پروژه‌های خود استفاده می‌شود (کولین، ۲۰۱۰). شکل‌های جدید خود‌اظهاری که از طریق این سایت‌ها ایجاد شده به آن‌ها اجازه “ساختن شخصیت‌های عمومی از راه خود” می‌دهد که راهی برای “بیان وجودی خود و اجتماعشان” است (بوید،۲۰۰۷). به علاوه، سازمان‌ها و خدمات به طور فزاینده‌ای شبکه‌های اجتماعی را پله‌ی بعدی در مشارکت اجتماعی برای تصمیم‌گیری در جامعه می‌بینند (کولین، ۲۰۱۰).
– سلامت روانی
شبکه‌های اجتماعی نقشی کلیدی در استحکام‌بخشی به اتصالات اجتماعی، تأثیر شخصی، دانش عمومی و مهارت‌های زندگی بازی می‌کند که برای ارتقای کلی سطح بهداشت و سلامت روانی ضروری است (برنز و همکاران، ۲۰۰۸). احساس “مالکیت” یک فرد جوان دربرابر فضای برخط نیز احساس قدرت و انجام کار را در آن‌ها ارتقا می‌دهد که خود احساس تعلق و وابستگی به جامعه را تقویت ‌می‌کند (ترد و ریچاردسون، ۲۰۱۰).
معایب استفاده از شبکه های اجتماعی
در استفاده از شبکه‌های اجتماعی ریسک‌ها و چالش‌های مختلفی وجود دارد، از آن جمله می‌توان موارد زیر را بر شمرد:
– پرکینز[۴۲](۲۰۰۸) اعتقاد دارد که استفاده از شبکه‌های اجتماعی برخط درصورت استفاده کارکنان در زمان کاری، بر عملکرد آن‌ها تأثیر منفی دارد. سوفوس[۴۳](۲۰۰۸) در یافته‌های خود بیان کرده‌است بکارگیری شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به‌شدت اعتیادآور باشد به طوری که ۱ نفر از هر ۷ کاربر در زمان کاری خود به شبکه‌های اجتماعی وارد می‌شود. آرال[۴۴] و همکاران(۲۰۰۸) نیز به خطر انجام وظایف روزانه و حضور در شبکه‌های اجتماعی به طور همزمان اشاره کرده‌اند. آن‌ها نتیجه گرفته‌اند انجام چنین کاری در ابتدا می‌تواند مزایای عملکردی داشته‌باشد اما زمانی‌که سطح انجام چند کار همزمان افزایش یابد، عملکرد در نهایت کاهش می‌یابد.
– شبکه ضد اجتماعی [۴۵]نیز به عنوان یکی از سه تهدید حوزه فناوری در سال ۲۰۰۸ مطرح شد. این اصطلاح به پیش‌بینی‌هایی گفته می‌شود که توسط مجرمین سایبر در تلاش برای شناسایی علایق و اطلاعات افراد در شبکه‌های اجتماعی انجام می‌شود (کلابرن، ۲۰۰۸).
– آژانس اتحادیه اروپا درخصوص شبکه و امنیت اطلاعات[۴۶](۲۰۰۷) به تهدیدهای ناشی از نوشتن اطلاعات شخصی در پروفایل افراد در شبکه‌های اجتماعی اشاره می‌کند، که البته می‌توان با محدود کردن مخاطبان تا حدی این تهدید را کمرنگ‌تر کرد. این اطلاعات می‌تواند برای مواردی همچون بازاریابی‌هدفدار، تبعیض قیمتی یا انتقال داده به شخص سوم از طریق فروش مجدد استفاده شود.
– از دیگر تهدیداتی که آژانس اتحادیه اروپا درخصوص شبکه و امنیت اطلاعات (۲۰۰۷) ذکر کرده‌است اسپم[۴۷] شبکه‌اجتماعی است که پیام‌های ناخواسته‌ای‌ست که توسط شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شوند. در یک بررسی در یک مرکز کتابخانه کامپیوتر برخط دریافت شد که تبلیغات و اسپم یکی از بزرگ‌ترین مسائل مربوط به حریم شخصی در میان عموم است.
– یکی دیگر از موضوعات مطرح شده در خصوص کلاه‌برداری اینترنتی، مهندسی اجتماعی[۴۸] است که یک روش حمله رایج توسط هکرهاست که به منظور دسترسی به اطلاعات سیستم‌های حساس امنیتی صورت می‌گیرد. آژانس اتحادیه اروپا درخصوص شبکه و امنیت اطلاعات (۲۰۰۷) مهندسی اجتماعی را در اختیارگرفتن تمایل طبیعی انسان به اعتماد توسط هکرهای باهوش توصیف می‌کند.
– یکی دیگر از بزرگ‌ترین نگرانی‌های این فناوری خطر نرم‌افزارهای مخرب[۴۹] است. نرم‌افزارهای مخرب از نقاط ضعف سیستم‌های کامپیوتری سوء استفاده می‌کنند. ویروس‌ها رایج‌ترین برنامه‌های مخرب هستند که از راه‌های متفاوتی استفاده می‌کنند تا خود را از آنتی‌ویروس‌ها مخفی نگه دارند. شبکه‌های اجتماعی نیازمند سپری‌کردن زمان بیشتری از کاربران و در نتیجه افزایش ریسک آلوده‌شدن می‌شود (پولکیس و همکاران، ۲۰۰۳). نرم‌افزارهای جاسوسی، یکی دیگر از تهدیدهای بدافزاری است که می‌تواند شامل دنبال‌کردن سایت‌های بازدیدشده و استفاده از میزبان[۵۰] کامپیوتر، کندکردن برنامه‌ها و خاموش‌کردن کامپیوتر به طور خودکار، جلوگیری از بازکردن برنامه توسط کاربر و تحت‌تأثیر قراردادن عملکرد برنامه‌ها حتی بعد از پاک‌کردن بدافزار جاسوسی باشد.
– برخی محققان در تحقیقات خود بیان می‌کنند که بحث‌های مجازی نمی‌تواند جایگزین گفتگوهای رودررو در حین کار شود و اگرچه امروز تمام آن‌ها از اشکال مختلف فناوری مانند پست‌الکترونیک، شبکه‌های‌اجتماعی، کنفرانس تلفنی یا ویدئویی و… استفاده می‌کنند، اما ارتباطات رودر‌رو برای آن‌ها اهمیت دیگری دارد (مینوچا و پتر، ۲۰۱۲).
با توجه به مطالب ذکر شده، کاربران این سایت‌ها باید از خطرات بالقوه در زمانی که به ابزارهای شبکه‌های اجتماعی برخط دسترسی دارند آگاه باشند. اگرچه ریسک‌ها و خطرات ذکر شده واقعی هستند و عواقب آن‌ها می‌تواند به شدت خطرناک باشد، متخصصان تأکید می‌کنند که نباید در ایجاد ترس در این موضوع زیاده‌روی کرد یا پیچیدگی‌های این چالش را دست کم گرفت.
شبکه‌های اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی
یکی از راه‌های توسعه هرکشور، میزان حضور پژوهشگران آن در صحنه تولید علم و ارائه نظریه‌ها و یافته‌های علمی است. تولید علم، به عنوان راهی برای اشتراک پیشرفت‌های علمی پژوهشگران هر کشور با سایر کشورها محسوب می‌شود که این امر نه تنها بر توسعه دانش علمی آنها، بلکه بر افزایش تولیدات علمی آن‌ها در عرصه ملی و بین‌المللی می‌افزاید (اسدزاده، ۱۳۸۶). امروزه دانشمندان نه‌تنها برای برقراری ارتباط با یکدیگر، بلکه برای جمع‌ آوری و انتشار اطلاعات علمی از وب‌سایت­ها استفاده می­ کنند (پلیدوراتو و مویل، ۲۰۰۹). در شکل سنتی بیشتر محققان در درجه اول کارهایشان را از طریق چاپ مقاله در مجلات، کتاب‌ها و همچنین به‌صورت سخنرانی‌ در کنفرانس‌ها ارائه می­ کنند. در همین راستا، میزان اثرگذاری کار محقق اغلب به‌وسیله و یا با کمک تعداد دفعات استناد به مقالات و کتب نوشته‌شده توسط آن­ها در دیگر نشریات علمی ارزیابی و تعیین می­ شود. بااین‌حال امروزه دانشمندان حتی ممکن است پژوهش خود را از طریق وب‌سایت­ها به روش‌های مختلف مثلاً با فهرست کردن انتشاراتشان، مهارت و یا دستاوردهایشان در وب‌سایت و یا در وب‌سایت‌های اجتماعی منتشر کنند. این‌ محبوبیت اینترنتی از این جهت که مسیرهای بیشتری برای پیدا کردن پژوهش­های مرتبط فراهم می­ کند، به نظر خوب می‌رسد. ازاین‌رو ارزیابی میزان استفاده محققان از وب و وب‌سایت­های اجتماعی برای انتشار پژوهش­هایشان و برای اطلاع‌پیداکردن از اینکه آیا در این زمینه گروه‌های خاصی نسبت به دیگران موفق‌تر هستند یا نه مهم به نظر می‌رسد (تلوال و همکاران، ۲۰۱۴).
در کشورهای توسعه‌یافته محققان از مزایای این زمینه جدید برای جمع‌ آوری و گسترش پژوهش­های علمی از طریق وب استفاده می‌کنند (رولندز و همکاران، ۲۰۱۱). ارتباط علمی محققان شامل طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها «ازجمله کشف، جمع‌ آوری، سازمان‌دهی، ارزیابی، تفسیر و حفظ منابع اطلاعات اولیه و دیگر منابع و چاپ و انتشار تحقیقات علمی» می­ شود (کولیر و والترز، ۲۰۰۸).
زرنیویس (۲۰۱۳) چرخه پژوهش سنتی (بسته، محقق با محقق) را با واسطه دیجیتالی مدل دسترسی باز که چشم‌انداز فعلی ارتباطات علمی جهان را شکل می­دهد، مطابق شکل‌های ۲-۲ و ۲-۳ مقایسه می‌کند. هر دو بر مبنای چهارعنصر هسته­ای ادراک، جمع‌ آوری داده‌ و تجزیه‌وتحلیل، بیان یافته­ ها و تعهد بنانهاده شده‌اند و هردو شامل ورودی‌های مشابه (بازنگری مقالات و کتاب­ها، چارچوب مفهومی و غیره) و خروجی پژوهش مشابه (کتاب، مقالات مجلات و غیره) هستند. اما تفاوت کلیدی در مدل‌های جدید این است که دانشمندان را قادر به ارتباط برقرارکردن بین عناصر تحقیقاتی‌شان در طول هرمرحله از چرخه پژوهشی از طریق پایگاه‌های مختلف دیجیتالی، از فاز مفهومی به بعد می­ کند. آن‌ها دیگر نباید زمان زیادی صبر کنند تا هر جنبه از پروژه­شان پیش از آغاز به اشتراک‌گذاری افکار، فرآیندها و یافته‌هایشان از طریق ساز وکارهای مختلف تکمیل شود. مزیت کلیدی مدل وی آن است که او به تحقیقات دانشمندان در طول چرخه، به‌جای یک‌ مسیر مستقیم، به طور چرخشی می­نگرد، چراکه در این مسیر بیشتر کارهای علمی شامل استفاده از داده‌های پژوهش قبلی می‌شود. پژوهشگران بر اطلاعات خود بازنگری می­ کنند و خروجی جدید را بدست می‌آورند و در میان تحقیقات علمی چندین بار پیش از حرکت به‌سوی چرخه و پروژه جدید سیر می­ کنند. همچنین این کار دارای مزیت ارائه فعالیت‌های انتشاراتی به‌صورت زنده و پویاست که محققان را به سمت مخاطبان متعدد (دانش‌پژوهان، دانشجویان، صنعت، جامعه مدنی) در هر نقطه از چرخه هدایت می‌کند. این مفهوم به‌روز شده چرخه پژوهش و چرخه انتشار به ما اجازه می­دهد تا به ارزیابی فعالیت‌ها از دیدگاه منحصربه‌فردی بنگریم.
شکل ۲-۲- چرخه ارتباطی و تحقیقاتی بسته، سنتی (منبع: زرنیویس، ۲۰۱۳)
شکل۲-۳ – چرخه ارتباطی و تحقیقاتی باز، جدید (منبع: زرنیوس، ۲۰۱۳)
در سال‌های اخیر، شماری از شبکه‌های اجتماعی، ظهور پیدا‌کرده‌اند که امکان ساخت شبکه‌های تخصصی را در اختیار محققان قرار می‌دهند. به کمک این شبکه‌ها محققان می‌توانند در زمان‌ها و مکان‌های متفاوت برای ملاقات افراد، دور هم جمع شوند و تجارب خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارند. این بدان معناست که محققان از شبکه‌های اجتماعی، برای رسیدن به اهدافی از قبیل ایجاد شبکه تخصصی خود، یادگیری در مورد همکارانِ همکاران، مکان‌یابی تجارب جهت حل مشکل و یافتن همکاران بالقوه استفاده می‌کنند (الموسا، ۲۰۱۱).
وب‌سایت‌هایی که به دنبال کنترل دنیای مجازی اجتماعی برای دانشگاهیان هستند، هریک به هرعضو یک پروفایل داده و به آن‌ها اجازه می‌دهند تا با یکدیگر از طرق مختلف در ارتباط بوده و اطلاعات خود را درباره انتشارات خود به اشتراک بگذارند. این سایت‌ها میلیون‌ها کاربر دارند. و بنابراین احتمال دارد که آن‌ها مانند فناوری‌های قبلی اینترنت شامل گروه‌های خبری، گروه‌های مباحثه و لیست‌های پست الکترونیک بر شکل ارتباط غیررسمی محققین تأثیر بگذارند (تلوال و همکاران، ۲۰۱۴). در نتیجه مهم است که این شبکه‌های اجتماعی برخط را بشناسیم تا دانشگاهیان امروز به آن و فناوری‌های دیگر عادت کنند.
آریستوتل[۵۱]، فیلسوف یونانی، در تئوری دانش خود تأکید می‌کند که نیاز به استفاده از نوعی سرگرمی در طول روند یادگیری وجود دارد. بنابراین این سایت‌ها ابزارهایی هستند که اگر توانایی کنترل آن‌ها را برای مطابق بودن آن‌ها با نیازهای دانش و علم داشته باشیم، می‌توانند یک تحول در حوزه یادگیری ایجاد کنند (زیدیه، ۲۰۱۲).
موضوع اصلی در بکارگیری ابزارهای رسانه‌های اجتماعی در موضوعات علمی، درک خدمات مختلف آن‌هاست. به عنوان مثال آشنایی اساتید با ویژگی‌های نرم‌افزارهای اجتماعی می‌تواند در برقراری ارتباط با دانشجویان، انجام کار تیمی و کمک به امر آموزش از طریق پایگاه‌های ویدئویی و… باشد. همچنین آنها می‌توانند با به اشتراک‌گذاری مراجع از طریق سیستم‌های دارای ابزار نشانه‌گذاری در رشته خود و نیز پیوستن به بحث‌های علمی از این سایت‌ها استفاده‌کنند. شبکه‌های اجتماعی منبع مساعدی از تعامل بین دانشجویان و اعضای هیأت‌علمی هستند. این سایت‌ها پایگاهی برای افراد ایجاد می‌کنند تا احساس و نظر خود را بیان کنند (روبلیر و همکاران، ۲۰۱۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...