موانع پیش روی تعهد ممکن است بیرونی یا درونی، واقعی یا خیالی باشند. توجه به دیدگاه های درونی (سارا و‌هاگز[۷۷]، ۱۹۹۷) به معنای تمرکز بر تصورات شخصی از موانع تعهد زناشویی است که ممکن است از نظر محققان عوامل مهمی باشندالبته عکس آن هم ممکن است روی دهد. (پرویتی و آماتور[۷۸]، ۲۰۰۳) موانع تهعد شامل چهار دسته: مادی، اجتماعی، روانی- عاطفی و جسمی.
موانع مادی عبارتند از نگرانی در مورد عدم ثبات شغلی و اجتماعی و همچنین کمبود امکانات مادی از قبیل خانه و ماشین. تعداد زیادی از مردان (۸۵/.) به عوامل مادی اشاره می‌کنند اما بیشتر از نیمی از زنان (۵۳/.) این نوع مانع را در اظهاراتشان پیرامون موانع ازدواج خودشان و دیگران ذکر می‌کنند. موانع اجتماعی یکی دیگر از موانع تعهد زناشویی است. این مانع به دو دسته تقسیم می‌شوند: موانع دسته اول شامل: جنس (مردان به سختی محبت خودشان را نشان می‌دهند). تمایلات جنسی، سن (هر چه سن افراد بالاتر رود سخت‌تر به ازدواج وتعهد تن می‌دهند). مذهب، طبقه‌ی اجتماعی، نژاد و قومیت. دومین مانع اجتماعی به ارتباط با دیگران ارتباط دارد و فشارهای اجتماعی، الگوهای مخالف ازدواج، تصور عدم حمایت از سوی افراد مهم خانواده و تاریخچه و پیشینه‌ خانوادگی به خصوص طلاق از جمله موانع اجتماعی نوع دوم هستند. همچنین بالای ۹۰ درصد از افراد موانع تعهد را روانی-عاطفی ذکر کرده‌اند، این عوامل شامل عاطفه و شخصیت (کمبود عاطفه و عدم آمادگی روانشناختی) می‌شوند.
۲-۲- گفتار دوم: تاب‌آوری
۲-۲-۱- تعریف تاب‌آوری[۷۹]
روان‌شناسی مثبت ‌نگر به جای توجه به آسیب‌های روانشناختی و ترمیم آنها به سوی بهینه کردن کیفیت زندگی است (سلیگمن[۸۰]، ۲۰۰۲؛ نقل از جوکار). در این میان تاب‌آوری جایگاه ویژه‌ای در حوزه‌های روان شناسی تحول، روانشناسی خانواده، بهداشت روانی یافته است به طوری که هر روزه برشمار پژوهش‌های مرتبط به این سازه افزوده می‌شود (سامانی و همکاران، ۱۳۸۶). تاب‌آوری ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامه‌دار و توانایی در ترمیم خویشتن است. این ظرفیت انسان می‌تواند باعث شود تا او پیروزمندانه از رویدادهای ناگوار بگذرد و علیرغم قرار گرفتن در معرض تنش‌های شدید، وابستگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی او ارتقا یابد. تاب‌آوری نوعی ویژگی است که از فردی به فرد دیگر متفاوت است و می‌تواند به مرور زمان رشد کند یا کاهش یابد و بر اساس خود اصلاح‌گری فکری و عملی انسان، در روند آزمون و خطای زندگی شکل می‌گیرد‌. استامفر[۸۱] (۲۰۰۱) تاب‌آوری از دیدگاه روانشناختی بعنوان الگویی از فعالیت‌های روانشناختی توصیف می کند که انگیزه‌ای قوی را برای مواجهه با ایجاب‌های بی‌اندازه را فراهم می‌کند و انرژی دهنده رفتار‌های هدفمند برای سازگاری و بازگشت به حالت نخستین است و با هیجان‌ها و شناخت‌ها همراه می‌گردد. استامفر تاکید داشت تاب‌آوری یک خصیصه شخصیتی نیست، باله تاب‌آوری بر الگوی ثابتی از رفتار اشاره دارد که به یک موقعیت و بافت خاص مربوط می‌باشد. به نظر استامفر تاب‌آوری در نتیجه تعامل پیچیده بین فرد و سیستم خانواده‌‌اش، جامعه، محیط وخلاصه جهانی می‌باشد. محققان تاب‌آوری و آسیب‌پذیری را دو قطب متضاذ یک پیوستار می‌دانند. آسیب‌پذیری به افزایش احتمال پیامدهای منفی در برابر خطرات اطلاق می‌شود. (فرگوسن و زمیرمن[۸۲]، ۲۰۰۵؛ نقل ازجوادی). گارمزی و ماتسن[۸۳] (۱۹۹۱) تاب‌آوری را یک فرایند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیت‌آمیز علی رغم شرایط تهدید کننده، تعریف نموده‌اند. تاب‌آوری صرف مقاومت منفعل در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدید کننده نیست بلکه فرد تاب‌آور، مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامونی خود است. تاب‌آوری قابلیت فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی- معنوی، در مقبل شرایط مخاطره‌آمیز می‌باشد (کانر و دیویدسون[۸۴]، ۲۰۰۳). اصطلاح تاب‌آوری موضع‌گیری مثبت افراد را به استرس و بحران توصیف می‌کند و آن را به صورت قابلیت فرد برای سازگار شدن با استرس‌های شخصی و عوامل خطرزا در سطح محیط خانواده و جامعه نظیر فقر و جنگ تعریف کرده‌اند (ورنر و اسمیت[۸۵]، ۱۹۸۲؛ فروغی؛ ۱۳۸۹). با وجودی که تعاریف تاب‌آوری ممکن است متنوع باشند، اکثر محققان معتقد‌اند که افراد در عوامل مشابهی مشترک‌اند. برخی از این عوامل مشترک عبارتند از: هوش بالاتر، تازه‌جویی پایین‌تر، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و عدم سوء مصرف مواد و بزهکاری. محققان ویژگی‌های مشترک دیگری نیز در افراد تاب‌آور بررسی کرده‌اند که عبارتند از: خود مختاری بالاتر، استقلال، همدلی، تعهد به کار، جدیت، مهارتهای حل مسئله خوب و روابط خوب با همسالان (ایساکسون[۸۶]، ۲۰۰۲). تاب‌آوری به عنوان توانایی عبور از دشواری‌ها و غلبه برشرایط سخت زندگی تعریف شده است (جکسون[۸۷]، ۲۰۰۷). نیومن و همکاران[۸۸] (۲۰۰۳) بیان می‌کنند که افراد تاب‌آور می‌توانند به انواع شرایط استرس‌زا چیره شوند و سلامت روانی خود را حفظ نمایند. تاب‌آوری محدوده‌ی تحقیقی جالب توجهی است که به بررسی توانایی ذاتی فرد می‌پردازد. استعدادی که باعث می‌شود شخص در مواجهه با بحران مسیر رشد و شکوفایی را بپیماید. (ریچاردسون، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گارمزی، ورنر و اسمیت (۲۰۰۵؛ نقل از قمرانی، ۱۳۸۹) عوامل موثر بر تاب‌آوری را به سه دسته‌ی عوامل کلی تقسیم کرده‌اند.
اولین عامل: نقش خلق و صفات شخصیتی در حفاظت افراد می‌باشد. در این خصوص می‌توان به نقش توانایی‌های شناختی، سطح فعالیت فرد، پاسخ مثبت به دیگران و تفکر فرد در برخورد با یک موقعیت جدید، اشاره نمود.
دومین عامل: نقش خانواده است. بر اساس تحقیقات، خانواده‌هایی که گرم و منسجم هستند می‌توانند نقش عوامل حفاظتی را برای کودکان داشته باشند.
سومین عامل: وجود حمایت‌های اجتماعی برای کودکان است. حمایت‌هایی نظیر معلمان، مراقبان، والدین، مذهب و گروه های اجتماعی می‌توانند کودک را در مواجهه با استرس‌ها مقاوم سازد.
تاب‌آوری یعنی؛ در شرایط آسیب‌زا پرورش یافتن؛ اما آسیب ندیدن و به رشدی بیش از پیش دست یافتن (شکیب، ۱۳۸۷).
عوامل و ویژگی‌های مختلف، اعم از درونی و بیرونی که در تاب‌آوری افراد تاثیر ویژه‌ای دارند شامل:
۱- توانایی‌ها و ویژگی‌های فردی
– داشتن توان اجتماعی (تفاهم، انعطاف‌پذیری فرهنگی، همدلی، مهربانی، مهارت‌های ارتباطی و شوخ طبعی، هوش هیجانی).
– قدرت حل مسئله (برنامه‌ریزی، یاری جویی، تفکرانتقادی و خلاق).
– مهارت خود‌گردانی (احساس هویت، خودکارآمدی، خودآگاهی، تسلط بر وظایف و کنره‌گیری سازگارانه از شرایط منفی).
– هدف داشتن و باور به آینده‌ای روشن (هدف‌گیری، آرمان‌های تحصیلی، خوش بینی، اعتقاد دینی و روابط معنوی).
نتیجه این که: تاب‌آوری صرفا پدیده‌ای ژنتیکی یا ارثی نیست که فقط انسان‌های بزرگ دارای آن باشند؛ بلکه پدیده‌ای فطری است که می‌تواند به خود اصلاح‌گری و تغییر فرد منجر گردد.
۲- عوامل محافظت کننده‌ی محیطی
– پیوند مهربانانه‌، که به هم دردی، درک متقابل، احترام و علاقه‌مندی می‌ انجامد.
– امیدواری، که باعث می‌شود تا کودک یا نوجوان تاب‌آوری ذاتی خود را باور کند و در رویارویی با مشکلات و آسیب‌ها، به جست و جو و کشف توانمندی‌هایش برآید.
– یافتن فرصت‌هایی برای مشارکت معنادارکه جهت گفتن و شنیدن، تصمیم‌گیری، مسئولیت‌پذیری و تاثیرگذاری افراد با استعداد بر اجتماع اجتناب ناپذیر است.
۳- دانش لازم برای عمل
– رویارویی با عوامل تنش‌زای بیرونی در بافت اجتماع مثل: نژادپرستی، جنگ و فقر، افزون طلبی صاحبان قدرت.
– کسب دیدگاه و منطق نیرومند، برای خروج از نگرش تنگ و تاریک علوم رفتار اجتماعی و نیل به نقاط قوت نوجوان، خانواده‌های آنان، مدارس و اجتماعات با دیدگاه ارتقاء نگر.
– ممانعت از رفتارهای کلیشه‌ای افراطی، زدن برچسب، در معرض خطر بودن، پرخطر بودن.
۴- تمرکز بر رشد انسان
– تاب‌آوری فراتر از مرزهای تاریخی، جغرافیایی، طبقاتی و نژادی، عمل می‌کند؛ به عبارتی، تاکید آن بر انسان‌گرایی است؛ یعنی رشد و بهبود تاب‌آوری، چیزی بجز فرایند رشد سلامت انسان به طور کلی نیست.
– خود آگاهی طبیعی (فطرتی بیولوژیک برای رشد و کمال).
۵- تاکید بر فرایند نه برنامه
روتر معتقد است، عبارت “فرایند محافظت کننده” که حاوی طبیعت پویای تاب‌آوری است، به جای عبارت “عوامل محافظت کننده” معنای روشن‌تری دارد و به جای تمرکز بر محتوا به بافت توجه دارد. هم چنین معتقد است: رشد، عبارت است پرسش درباره‌ی ارتباطی که میان شما، به عنوان یک فرد، و محیطی که در آن زندگی می‌کنند، شکل می‌گیرد‌. بنابراین تمام امید ما آن است که این ارتباط، تغییر و ارتقاء یابد و این که ببینیم کودکانی که در محیطی نامطلوب پرورش یافته‌اند، محکوم به تحمل منفعلانه‌ی این محیط نیستند و نهایتا ناکارآمد نخواهند بود (شکیب، ۱۳۸۷). عامل دیگری که بر تاب‌آوری تاثیر دارد، باورهای مذهبی است. اثرات بالقوه باورهای مذهبی منجر به کنار آمدن و مقابله با حوادث آسیب‌زا می‌شود. مطالعه نقش باورهای مذهبی بر تاب‌آوری در برابر ضربه‌ها و آسیب‌ها می‌تواند فهم ما را از انطباق مثبت با حوادث افزایش دهد. از طریق مذهب است که انسان در می‌یابد که بین او و وجود متعالی و برتر مطلق، ارتباط وجود دارد و این رابطه یا از طریق قلب یا از روی عقل و یا بوسیله اجرای مراسم و اعمال مذهبی برقرار می‌گردد. در نتیجه باور مذهب است که حس می‌کنیم هر گاه با قدرتی مافوق خود ارتباط برقرار کنیم می‌توانیم خود را از ناآرامی‌ها و ناراحتی‌ها نجات دهیم (توانبخش، ۱۳۸۵). در همین راستا گارمزی[۸۹] (۱۹۸۵) عوامل پیش‌بینی کننده تاب‌آوری را در سه شاخه گسترده مورد بررسی قرار داد.
۱- عوامل سطح فردی: خصوصیات و مهارت‌هایی که در فرد قرار داد، نظیر هوش و عزت نفس.
۲- عوامل سطح خانواده: ویژگی‌های محیط خانواده نظیر حمایت والدین و انسجام خانوادگی.
۳- عوامل سطح جامعه: آنچه در درون مدرسه، محیط و اجتماع قرار دارد، نظیر فعالیت‌های فوق برنامه درسی قابل دسترس بودن نظام حمایتی بیرونی و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی. گارمزی و همکاران (۱۹۹۱) تاب‌آوری را با سه دیدگاه زیر توصیف می‌کنند:
۱- پیامد خوب بدون توجه به موقعیت استرس زا.
۲- حفظ شایستگی و صلاحیت در شرایط بحران زا.
۳- بهبودی و برگشت به حالت اولیه بعد از تجربه‌ی رویداد استرس آور.
تاب‌آوری بیانگر ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و دشوار است (پولاد چنگ و موسوی، ۱۳۸۷). البته تاب‌آوری تنها پایداری در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدید کننده نیست، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است. از جمله عواملی که بر تاب‌آوری موثر هستند می‌توان به اعتماد به نفس بالا، مهارت‌های مثبت حل مسئله، پیوند قوی با مدرسه، داشتن گروه همسالان عاری از مواد، هوش بالاتر، داشتن مرکز کنترل درونی و مهارت‌های ارتباطی سازنده اشاره کرد (بلوم، ۱۹۹۸؛ ومر، ۲۰۰۰؛ نقل از کیانی دهکردی و همکاران، ۱۳۸۴). خود تاب‌آوری به عنوان یکی از سازه‌های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش، هیجان و رفتارمفهوم‌سازی شده است (بلاک[۹۰]، ۲۰۰۲؛ نقل از رحیمیان، ۱۳۸۷). با توجه به پژوهش‌های (لازاروس[۹۱]، ۲۰۰۱) انسجام خانوادگی تاب‌آوری را در افراد افزایش می‌دهد. می‌توان گفت که هر چه محیط خانوادگی انسجام بیشتری داشته باشد، افراد خانواده در محیط‌های تنش‌زا و سخت برای مقابله با مشکلات از خانواده بیشتر کمک می‌گیرند و در چنین مواقعی خانواده برای افراد به عنوان یک عامل محافظتی و حمایتی در مقابل خطرات عمل می‌کند.
۲-۲-۲- الگوهای تاب‌آوری
۲-۲-۲-۱- الگوی بلاک و بلاک[۹۲]
در سال ۱۹۶۸ بلاک و بلاک (۲۰۰۶) به انجام مطالعه‌ای طولی از رشد شخصیت مبادرت کردند در این مطالعه بزرگ محققان برای اولین بار مدلی از جفت کردن من- کنترل و من – تاب‌آور در شخصیت را فراهم کردند. من- کنترل به یک مشخصه فردی اشاره دارد که به تکانه‌های رفتاری به عنوان ابزاری برای حفظ یا افزایش تعادل سیستم، پاسخ می‌دهد. اگرچه رفتارها ممکن است در درجه و میزان با هم متفاوت باشند. افرادی که معمولا خدمتگذار تکانه‌های درونی هستند اصطلاح “کم مهار شدگی” برای آنها به کار می‌رود و در مقابل اصطلاح “مهار کننده افراطی” به افرادی اشاره دارد که برای برآوردن تکانه‌های رفتاری و خدمتگذار بودن برای آن در فشار گذاشته می‌شوند. براساس نظر بلاک و بلاک (۲۰۰۶) تاب‌آوری یک خود‌داری سازگارانه فردی است. اساسا من- تاب‌آور به توانایی شخصی اشاره دارد که در زمان‌های پریشانی از واکنش‌های معمولی و یکسان به موقعیت‌ها به واکنش‌ها و ادراک‌هایی که در خور موقعیت باشد تغییر می‌یابند. محققان معتقدند که من- تاب‌آور توانایی فرد را برای کاهش یا افزایش کنترل رفتار با توجه به نشانه‌هایی که از محیط خاص بدست می‌آید، فراهم می‌کند. به گونه‌ای ایده آل و آرمانی افراد با من- تاب‌آور قادرند که به سرعت با محیط خود سازگار شوند، رفتارها را تغییر دهند و به پیشرفت اجتماعی و شناختی دست یابند و با اطلاعات جدید همگون شوند و بر اهداف متمرکز شوند و هنگامی که شرایط محیط به آن‌ها اجازه دهد استراحت نمایند. در مقابل افرادی هستند که به آسانی مبارزه نمی‌کنند و رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که در پاسخ استرس متراکم شده است و غلبه کردن بر آسیب‌ها و ضربه‌های روانی را به سختی تجربه می‌کنند.
بلاک و بلاک (۲۰۰۶) پایه‌های ساختاری نگهدارنده کارکرد شخصیت و رشد شخصیت را بررسی کرده‌اند. مطالعه آنها بر یک مدل مفهومی از شخصیت مبتنی است که طیف وسیعی از ابعاد رفتاری که در مرکز آنها ساختار من- کنترل و من- تاب‌آور قرار دارد. نمونه آنها شامل ۱۲۶ کودک پیش دبستانی بود که آنها را تا بزرگسالی مورد مطالعه قرار دادند. ارزیابی‌های اساسی و فراگیر در سن‌های ۳۲، ۲۳، ۱۸، ۱۱، ۷، ۵، ۴، ۳ انجام شد. از این ۱۲۶ کودک اولیه ۱۰۴ شرکت کننده برای ارزیابی در سن ۲۳ سالگی و ۹۴ شرکت کننده برای سن ۳۲ سالگی قابل دسترس بودند. در اولینن مطالعه محقق استفاده از ابزارهای روانسنجی برای بالقوه بودن رشد را باز گذاشت تا روایی و پایایی آنها پایدار بماند. یافته‌ها نشان داد که از سن کودکی تا بزرگسالی تفاوتهای فردی در سطح من- کنترل برای هر دو جنس قابل شناسایی بوده است. هر چند تفاوت‌های جنسیتی در مطالعات همبستگی برای سازه من- تاب‌آوروجود داشت. به ویژه یافته‌ها نشان می‌دهد که تفاوت‌های فردی در من- تاب‌آور از سن اولیه تا بزرگسالی برای مردان پایدارتر است. دختران نسبت به پسران گرایش دارند که در محیطی رشد کنند که ساخت یافته‌تر و جهت‌دارتر باشد (بلاک و بلاک، ۲۰۰۶).
۲-۲-۲-۲- الگوی مک کابین [۹۳]و همکاران
مک کابین و همکاران ۱۹۹۱ در ابتدا آنچه را که به عنوان الگوی تاب‌آوری فشار خانواده، سازگاری و تطبیق شناخته شده بود را توسعه دادند که باعث شد نگاه‌ها را به یک دیدگاه تاب‌آوری و عناصر مهم کارکرد خانواده جلب کند. الگوی تطبیق خانواده (دراموند، مک کابین[۹۴]، ۲۰۰۲) مستقیما از این اثر سرچشمه می‌گیرد‌، اما، برخلاف الگوی مک کابین و همکاران، به جای دو فرآیندی که فرایند‌های محافظتی و فرآیندهای آسیب‌پذیر را به طور جداگانه ارائه می‌دهد، تنها یک فرایند تکراری ساده وجود دارد. پیچیدگی بالقوه ارزیابی و مداخله خانواده به عنوان یک فرایند استثنایی و در حال پیشرفت، گرایش به سمت تقسیم نقاط قوت و ضعف خانواده را از بین می‌برد و یک جهت دهی سیستماتیک رواج می‌دهد و متقابلا بر صرفه جویی و سودمندی تاکید می‌کند (دراموند، ۲۰۰۲).
الگوی تطبیق خانواده (موثر بر تاب‌آوری) اظهار می‌کند که پویایی مبانی بین فرایندهای محافظتی و آسیب‌پذیر خانواده در پنج بعد ارائه شده است: تقاضاها، ارزیابی‌ها، حمایت‌ها، کنار آمدن‌ها و تطبیق. تقاضاها، محرک‌های تنش‌زا و فرآیندهای آسیب‌پذیری خانواده را ارائه می‌دهند. ارزیابی‌ها، حمایت‌های اجتماعی و استراتژی‌های کنار آمدن، فرایندهای محافظتی خانواده را ارائه می‌دهند که متقابلا از تقاضاها، محرک‌های تنش‌زا و تطبیق خانوادگی اثر می‌پذیرد (دراموند، ۲۰۰۲). الگوی تطبیق خانواده شامل:
۲-۲-۲-۲-۱- ارزیابی انطباقی[۹۵]
ارزیابی انطباقی شامل اعتقادات اعضاء خانواده می‌شود که یک حس سودمندی مستقل، انتظارات مثبت، پذیرش موقعیت‌های زندگی و حفظ اعتماد و آرامش را به همراه دارد (دراموند، ۱۹۹۷). این فاکتور شامل این می‌شود که چطور یک خانواده و اعضاء آن با موقعیت‌های بحرانی برخورد می‌کنند و متعاقبا بر تلاش‌های آن‌ها برای حل مشکلات و تاب‌آوری تاثیر می‌گذارد (والش[۹۶]، ۲۰۰۶). ارزیابی انطباقی، برای خانواده‌ها ویژگی با ارزش و مفیدی است که احتمال برخورد تطبیقی با مشکلات زندگی را افزایش می‌دهد، زیرا چنین ارزیابی‌هایی به عنوان نشانگرهای بهزیستی اختیاری به کار گرفته می‌شود (دینر[۹۷]، ۲۰۰۱) .
۲-۲-۲-۲-۲- تجارب جبرانی[۹۸]
تجارب جبرانی، یک شیوه حل مشکل به همراه دارد که یک اقدام شناختی با یک مولفه رفتاری است. “اقداماتی که کمک کننده هستند” (لازاروس[۹۹]، ۱۹۸۴). روشن کردن موضوعات و تعریف مجدد از یک موقعیت یک مولفه مهم در خانواده است (مک کابین، ساس من و پترسون[۱۰۰]، ۱۹۸۳). مستن[۱۰۱] (۲۰۰۱) تاثیر منابع مهارتی خانواده را به صورت جبرانی مشخص می‌کند. کانگر[۱۰۲] (۲۰۰۲) همچنین آن را یک حس مهارت خانوادگی با منبع روانشناختی جبرانی و شیوه‌ای برای کاهش فشار عاطفی می‌داند. تجارب جبرانی، همچنین می‌تواند به صورت تجارب مهارتی خانواده در فضای مصیبت بار دیده شود. این مهارت شامل احساسات مثبت برای کنترل و تاب‌آوردن دربرابر مسائل پیش آمده است که در موقعیت‌های مشابه به صورت بحث و جدل تجربه شده است (لادار[۱۰۳]، ۱۹۹۲).
۲-۲-۲-۲-۳- حمایت اجتماعی[۱۰۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...