سوء مصرف و اعتیاد به مواد تغییر دهنده رفتار و خلق و خو آثار مخرب جسمانی مانند (بیماری‌های گوارشی ، قلبی ، تنفسی ، عصبی ، ایدز ، مجروح شدن و در برخی مواقع مرگ) ، روانی مثل (استرس ، اضطراب ، دلهره ، بی قراری ، افسردگی ، فراموشی و پریشانی) ،خانوادگی مانند (اختلاف ‌و کشمکش با اعضای خانواده ، ارتباط ناسالم با افراد خانواده ، سوء استفاده و تجاوز جنسی ، دعوا و خیانت و کتک کاری ، طلاق و جدایی) ، شغلی مانند (تأخیر و غیبت از محل کار ، اخراج و بیکاری)،مالی مثل (بدهکاری ، ورشکستگی ، فقر و تنگدستی ) ، اجتماعی مانند ( طرد ، انزوا و گوشه گیری ، از دست دادن دوستان ، بی ارزشی ، نداشتن احترام ، تنهایی و بی کسی) ، اخلاقی ( دروغگویی و تهمت ، زنا ) دارد و باعث ارتکاب خلاف ، جرم و جنایت های مختلف همانند ( تجاوز و سوء استفاده های جنسی ، تقلب ، دزدی ، رشوه خواری ، ربا ، کلاهبرداری و قتل) می شود.( دباغی.۱۳۸۷)

از نظر سازمان راهنمای تشخیص و آماری انجمن روان پزشکی آمریکا (APA) اعتیاد الگویی از مصرف مکرر مواد است که معمولاً به ظهور علایم تحمل ، ترک و رفتارهای اجباری مصرف مکرر مواد می‌ انجامد.اعتیاد ، عادت اکتسابی است که زمانی ظهور کرده و خاموش کردن آن حتی در مواجه با پیامدهای بسیار منفی و چشم گیر آن دشوار است. واژه « وابستگی[۶]» حاکی است که الگوی رفتار شامل کنترل ضعیف خود فرمانی است که با وجود بازخوردمنفی ادامه دارد و اغلب به نظر می‌رسد خارج از کنترل باشد.

اسکول و پاندینا (۲۰۰۳) معتقدند در بحث از مصرف مواد ، رفتارهای وابسته به مصرف متأثر از عوامل درون شخصیتی ، برون شخصیتی و اجتماعی – فرهنگی است. (بهاری.۱۳۸۸)

هر جامعه ای سعی می‌کند از طریق وضع قانون و به کارگیری افراد از هنجارهای اجتماعی مصرف مواد را به نظم و قاعده درآورد.کسانی که در هر عملی حد مجاز را رعایت نکنند منحرف و نابهنجار تلقی می‌شوند. ممکن است در جوامع مختلف و یا در یک جامعه در زمان‌های مختلف تخطی از حد مجاز انحراف به شمار نیاید. مثلاً در بسیاری از نقاط در آفریقای شمالی مصرف الکل و ماری جوانا ممنوع است. در بعضی مناطق هندوستان تریاک در فروشگاه ها به طور آزاد به فروش می‌رسد اما مصرف الکل طبق قانون اساسی منع شده است.

آنچه در این بین به نظر قابل بیان است اینکه هنجارها و قوانین وضع شده در جوامع ارتباط چندانی با خطرات واقعی اینگونه مواد روی سلامتی بدن ندارند. بلکه از نظر جامعه شناسان آنچه اهمیت دارد عکس العملی است که جامعه در برابر انواع این مواد نشان می‌دهد. زیرا این نحوه عکس العمل جامعه است که نقش و پایگاه های اجتماعی مصرف کننده مواد مخدر را تعیین می‌کنند.(قراباغی.۱۳۸۷)

۵-۲- تعریف واژه اعتیاد و مفهوم آن :

واژه اعتیاد در فرهنگ لغت معین و عمید به معنای خو گرفتن و عادت کردن آمده است و منظور از عادت هر عملی که به صورت خود به خودی و بدون دخالت تفکر و اندیشه صورت می‌گیرد. برای درک معانی آن ابتدا تفاوت اعتیاد با عادات باید مشخص گردد. عادت های ذاتی انسان مانند تعریق یا تنفس جهت حفظ تعادل بدن و جهت ایجاد سازگاری با مقتضات گوناگون حیات ، ضروری است و انسان در زمان مقتضی و شرایط لازم به کسب عادات و یادگیری جهت تطابق بهتر با امور زندگی خود می پردازد ، با این حال ‌در مورد اعتیاد نحوه واکنش متفاوت است. ‌به این معنا که اعتیاد یک عادت غیر انطباقی است که مانع از ایجاد سازگاری مورد نیاز و مناسب آدمی با جریانات و شرایط محیط شده و از ادامه ترقی و تعالی در او می کاهد.

اعتیاد یک اصطلاح غیر علمی و عامیانه و به معنای وابستگی بیمار گونه به مصرف یک یا چند نوع ماده مخدر است که سب بروز رفتارهای مواد جویانه شده و در صورت مصرف نکردن آن ماده ، علایم محرومیت در شخص معتاد بروز می‌کند. منظور از مواد یک ماده شیمیایی – نه خوراکی – است. بعد از مصرف ، وابستگی و نیاز شدید در فرد به مصرف دوباره آن منجر می‌گردد.(بهاری.۱۳۸۸)

به طور متعارف اعتیاد برای شناسایی رفتارهای خود مخربی به کار می رود که شامل مؤلفه‌ های دارویی است. این واژه مختص کسانی است که گرفتار وابستگی جسمانی به یک یا بیش از یک داروی غیر قانونی اند : که شامل هوس کردن شدید به مواد و نیاز به مواد بیشتر برای رسیدن به همان تأثیر قبلی است (APA . به نقل از دی کلمنته ، ۲۰۰۳)

در سال ۱۹۶۴ سازمان بهداشت جهانی ‌به این نتیجه رسید که اصطلاح اعتیاد[۷] ، دیگر اصطلاحی علمی نیست و « وابستگی دارویی »[۸] را به جای آن توصیه کرد. مفهوم وابستگی به مواد در ضمن چند دهه معانی رسمی بسیار و معانی معمولی فراوانی داشته است. اساساً ، در ارتباط با تعریف وابستگی از دو مفهوم استمداد شده است : ( ۱- وابستگی رفتاری و ۲- وابستگی جسمی). وابستگی رفتاری بر فعالیت های مواد جویی و نشانه های وابسته به الگوی مصرف بیمار گونه تأکید ‌کرده‌است.

وابستگی جسمی بر اثرات جسمی (فیزیولوژیکی) دوره های متعدد مصرف مواد تأکید نموده است.

تعارف منوط به وابستگی جسمی با ملاک های طبقه بندی از وجود تحمل و اثرات ترک استفاده کرده‌اند.از نظر DSM-IV تجدید نظر شده (DSMIV-TR) ملاک تشخیصی برای سوء مصرف مواد الگوی غیر انطباقی مصرف یک ماده که به ناراحتی قابل ملاحظه از نظر بالینی منجر شود و در طول مدت حداقل ۱۲ ماه مصرف داشته باشد ، تعریف شده است.(کاپلان و سادوک.۱۳۸۷)

مهمترین و قابل تعریف ترین مشخصه اعتیاد وابستگی (جسمی – روانی) به عنصری طبیعی یا شیمیایی است که پس از مدتی جدایی از آن بسیار دشوار می شود.

وابستگی جسمی وضعیتی است که در آن بدن فرد ، خود را با آن ماده سازگار کرده و بخشی از وضع طبیعی (Normal) عملکرد معمولی در سلولهای بدن شده است. این وضع دو مشخصه عمده دارد : ۱- تحمل[۹] ۲- محرومیت از مواد[۱۰] . در تحمل بدن که به صورت افزایشی خود را در جذب آن ماده سازگار می بیند باید به صورت تصاعدی از آن برای ارضای خاطر خود استفاده کند. در برخی از موارد این افزایش به مرحله ای می‌رسد که افزدون بیشتر مواد حاصلی ندارد و تسکینی برای فرد ایجاد نمی کند.

محرومیت از مواد عبارت است از علایم جسمانی و روانی ناخوشایند در شخص معتاد که زمانی به وجود می‌آید که از استفاده از موادی که به آن وابسته است محروم شود. بروز نوع علایم به نوع مواد مصرف شده بستگی دارد و شامل تحریک پذیری عصبی ، اضطرای ، میل بسیار شدید به مصرف ، توهم ، تهوع ، سردرد و ‌لرزش‌های عضلانی است. مواد مختلف قدرت‌های بالقوه متفاوت در ایجاد وابستگی جسمانی دارند. وابستگی جسمی به هروئین بسیار بالا است ولی در برخی مواد دیگر مانند LSD کمتر است. (هافمن و واینر ۱۹۹۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...